🔴 تورم ۵ کشور حوزه خلیج فارس روی هم ۶ درصد و تورم ایـران به تنهایی بالای ۴۲ درصد است
⁉️ اگر تورم به معنای کلاسیک آن همان دست بردن دولتها در جیب مردم باشد، چهار دهـه تورم دو رقمی به چه معناست؟!
✍ محمد پارسی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⁉️ اگر تورم به معنای کلاسیک آن همان دست بردن دولتها در جیب مردم باشد، چهار دهـه تورم دو رقمی به چه معناست؟!
✍ محمد پارسی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اثر ثروت و توهم پولی
تصور کنید در کشوری زندگی میکنید که تورم صفر درصد است و شرکتی که در آن کار میکنید هم به شما ماهیانه ده میلیون تومان حقوق پرداخت میکند.
حالا اگر شرکت تصمیم بگیرد حقوق شما را ده درصد کاهش دهد این کار را ناعادلانه میدانید و چون معتقدید این کار باعث میشود قدرت خرید شما کم شود پس احتمالا اگر در آن شرکت بمانید در مدل خرج کردنتان وسواس بیشتری به خرج خواهید داد.
حال تصور کنید در کشوری زندگی میکنید که تورم بیست درصدی دارد ولی حقوق شما فقط ده درصد بیشتر میشود، هرچند دیگر حس ناعادلانه بودن حقوق را ندارید.
حقوقتان بیشتر و قدرت خرید هم کمتر شده و نکتهی مهم اینجاست که چون کانال ورودی درآمدتان بیشتر شده به شما اثر ثروت دست میدهد و فکر میکنید اجازه دارید بیشتر خرج کنید.
اثر ثروت میگوید مردم تمایل دارند ثروت و درآمد خود را براساس ارزش اسمی آن ارزیابی کنند و تورم را نادیده بگیرند. مثلا فرض کنید چند سال پیش خانهای را به قیمت پانصد میلیون تومان خریدید و الان قیمت آن خانه پنج میلیارد تومان شده. در ابتدا خوشحال میشوید و فکر میکنید ثروتمندتر شدهاید اما این درحالی است که نه متراژ خانه زیادتر شده و نه قدرت خرید شما، بلکه صرفاً ارزش دارایی شما نسبت به تورم حفظ شده است.
یا مثلاً لندکروز ۱۵ میلیاردی در ذهن مردم از لندکروز ۴۰۰ میلیونی چندسالی پیش ارزش خیلی بیشتری دارد.
نمونهی بارز اثر ثروت را میتوانید فروردین هر سال هنگام افزایش حقوق سالیانهی کارمندان ببینید.
مثلاً فرض کنید که شما در یک شرکت کار میکنید و ماهیانه ۱۰ میلیون تومان حقوق میگیرید، بعد از عید شرکت حقوقتان را به ۱۲ میلیون تومان افزایش میدهد، احتمالاً در روزهای اول بعد از دریافت حقوق احساس ثروتمندی بیشتری کنید و بیشتر تمایل به خرج کردن نسبت به قبل پیدا کنید یا حتی در مواردی قبل از اینکه حقوقتان افزایش یابد زیر اقساط و وام یا خریدهای قسطی و چکی میروید به امید افزایش حقوق بعد از عید. اما باید بدانید که ما تورم ۴۰ درصدی را در جامعه داشتهایم درحالیکه قدرت خرید شما فقط ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده.
علت این احساس نادرست ثروتمندتر شدن این است که ما درگیر اثر ثروت شدهایم.
به اثر ثروت توهمپولی هم میگویند. توهم پولی یعنی تمایل به فراموش کردن ارزش پول در اثر تورم. یک ایراد بزرگ که اکثر مردم ما در سرمایهگذاریها داریم عدم درک درست مفهوم اثر ثروت است. مثلاً ما خوشحالیم که طی یکسال اخیر که بورس زیانده بوده توانستهایم ۲۰ درصد سود کنیم و از بازار جلوتر باشیم ولی این محاسبات ما غلط است چون ما به تورم ۴۰ درصدی توجهی نمیکنیم. نکتهی مهم اینجاست که سود واقعی با سود اسمی تفاوت دارد، سود واقعی سرمایه گذاری از اختلاف تورم.
و بازده ما به دست میآید پس بازده ما باید بالاتر از تورم باشد تا سود از واقعی بهرهمند شویم. / کتابخانه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
تصور کنید در کشوری زندگی میکنید که تورم صفر درصد است و شرکتی که در آن کار میکنید هم به شما ماهیانه ده میلیون تومان حقوق پرداخت میکند.
حالا اگر شرکت تصمیم بگیرد حقوق شما را ده درصد کاهش دهد این کار را ناعادلانه میدانید و چون معتقدید این کار باعث میشود قدرت خرید شما کم شود پس احتمالا اگر در آن شرکت بمانید در مدل خرج کردنتان وسواس بیشتری به خرج خواهید داد.
حال تصور کنید در کشوری زندگی میکنید که تورم بیست درصدی دارد ولی حقوق شما فقط ده درصد بیشتر میشود، هرچند دیگر حس ناعادلانه بودن حقوق را ندارید.
حقوقتان بیشتر و قدرت خرید هم کمتر شده و نکتهی مهم اینجاست که چون کانال ورودی درآمدتان بیشتر شده به شما اثر ثروت دست میدهد و فکر میکنید اجازه دارید بیشتر خرج کنید.
اثر ثروت میگوید مردم تمایل دارند ثروت و درآمد خود را براساس ارزش اسمی آن ارزیابی کنند و تورم را نادیده بگیرند. مثلا فرض کنید چند سال پیش خانهای را به قیمت پانصد میلیون تومان خریدید و الان قیمت آن خانه پنج میلیارد تومان شده. در ابتدا خوشحال میشوید و فکر میکنید ثروتمندتر شدهاید اما این درحالی است که نه متراژ خانه زیادتر شده و نه قدرت خرید شما، بلکه صرفاً ارزش دارایی شما نسبت به تورم حفظ شده است.
یا مثلاً لندکروز ۱۵ میلیاردی در ذهن مردم از لندکروز ۴۰۰ میلیونی چندسالی پیش ارزش خیلی بیشتری دارد.
نمونهی بارز اثر ثروت را میتوانید فروردین هر سال هنگام افزایش حقوق سالیانهی کارمندان ببینید.
مثلاً فرض کنید که شما در یک شرکت کار میکنید و ماهیانه ۱۰ میلیون تومان حقوق میگیرید، بعد از عید شرکت حقوقتان را به ۱۲ میلیون تومان افزایش میدهد، احتمالاً در روزهای اول بعد از دریافت حقوق احساس ثروتمندی بیشتری کنید و بیشتر تمایل به خرج کردن نسبت به قبل پیدا کنید یا حتی در مواردی قبل از اینکه حقوقتان افزایش یابد زیر اقساط و وام یا خریدهای قسطی و چکی میروید به امید افزایش حقوق بعد از عید. اما باید بدانید که ما تورم ۴۰ درصدی را در جامعه داشتهایم درحالیکه قدرت خرید شما فقط ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده.
علت این احساس نادرست ثروتمندتر شدن این است که ما درگیر اثر ثروت شدهایم.
به اثر ثروت توهمپولی هم میگویند. توهم پولی یعنی تمایل به فراموش کردن ارزش پول در اثر تورم. یک ایراد بزرگ که اکثر مردم ما در سرمایهگذاریها داریم عدم درک درست مفهوم اثر ثروت است. مثلاً ما خوشحالیم که طی یکسال اخیر که بورس زیانده بوده توانستهایم ۲۰ درصد سود کنیم و از بازار جلوتر باشیم ولی این محاسبات ما غلط است چون ما به تورم ۴۰ درصدی توجهی نمیکنیم. نکتهی مهم اینجاست که سود واقعی با سود اسمی تفاوت دارد، سود واقعی سرمایه گذاری از اختلاف تورم.
و بازده ما به دست میآید پس بازده ما باید بالاتر از تورم باشد تا سود از واقعی بهرهمند شویم. / کتابخانه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📊 کمبود گاز كشور؛ در عسلویه گاز هدر میرود و سوزانده میشود!
🔸ناکارآمدی یعنی اینکه بیشتر مملکت از نبود گاز خاموش و تعطیل شدهاست ولی در عسلویه گاز را بهعلت عدم توسعه زیرساخت مجبورند در مشعلها (فلرها) بسوزانند و آلودگی هوا تولید کنند!
🔸دادههای ایستگاه کیفیت هوا در منطقه ویژه اقتصادی پارس ۱ در آغاز روز ۲۴بهمن۱۴۰۳ نشان از وجود غلظت بالای دیاکسیدگوگرد (SO2) در منطقه را دارد بهطوریکه کیفیت هوای بسیار ناسالم برای همه با آلاینده شاخص SO2 گزارش شدهاست.
🔸گوگرد ایستگاههای منطقه ویژه اقتصادی پارس ۱ و ۲ حاصل سوزاندن گاز تُرش (گاز با گوگرد بالا) در مشعلهاست (فلرهاست) و نه مازوتسوزی.
🔸در سال ۲۰۲۳ مشعلسوزی ایران به بیش از ۲۰ میلیارد مترمکعب رسیده (رتبه دوم جهان) که نسبت به سال گذشته آن ۱۹ درصد افزایش داشتهاست. این میزان بیشتر از صادرات گاز ایران است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔸ناکارآمدی یعنی اینکه بیشتر مملکت از نبود گاز خاموش و تعطیل شدهاست ولی در عسلویه گاز را بهعلت عدم توسعه زیرساخت مجبورند در مشعلها (فلرها) بسوزانند و آلودگی هوا تولید کنند!
🔸دادههای ایستگاه کیفیت هوا در منطقه ویژه اقتصادی پارس ۱ در آغاز روز ۲۴بهمن۱۴۰۳ نشان از وجود غلظت بالای دیاکسیدگوگرد (SO2) در منطقه را دارد بهطوریکه کیفیت هوای بسیار ناسالم برای همه با آلاینده شاخص SO2 گزارش شدهاست.
🔸گوگرد ایستگاههای منطقه ویژه اقتصادی پارس ۱ و ۲ حاصل سوزاندن گاز تُرش (گاز با گوگرد بالا) در مشعلهاست (فلرهاست) و نه مازوتسوزی.
🔸در سال ۲۰۲۳ مشعلسوزی ایران به بیش از ۲۰ میلیارد مترمکعب رسیده (رتبه دوم جهان) که نسبت به سال گذشته آن ۱۹ درصد افزایش داشتهاست. این میزان بیشتر از صادرات گاز ایران است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مارکسیستها تا جایی در راه حق رأی، آزادی مطبوعات و حق تشکیل انجمنها و گردهماییها مبارزه کردند که خودشان حزب حاکم نبودند؛ در عوض هرکجا که به قدرت دستیافتند جز از میان بردن هرچه سریعتر این آزادی ها کار بیشتری انجام ندادند... آنجا که خودش حاکم باشد چیزی از دموکراسی نمیخواهد. تصمیم اکثریت نمیتواند به همان ترتیب که برای لیبرالیسم «عادلانه» است برای مارکسیستها هم عادلانه باشد... نزد مارکسیستها تنها چیرگی پرولتاریا، هدف موقتی و پایان سیر تکامل تاریخی خوب است؛ تمام چیزهای دیگر بدند....
ملت، دولت و اقتصاد؛ مشارکتهایی در سیاست و تاریخ روزگار ما
لودویگ فون میزس
مترجم: مهرپویا علا
کتابستان برخط
+لینک کتاب
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
ملت، دولت و اقتصاد؛ مشارکتهایی در سیاست و تاریخ روزگار ما
لودویگ فون میزس
مترجم: مهرپویا علا
کتابستان برخط
+لینک کتاب
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃استبداد متخصصان
رویکرد مرسوم به توسعهی اقتصادی برای ثروتمند کردن کشورهای فقیر، مبتنی بر یک توهّم تکنوکراتیک است: این باور که فقر یک مشکل کاملاً فنّی و تکنولوژیک است که میتواند با راهحلهای فنّی مانند کود، آنتیبیوتیک یا مکمّلهای غذایی برطرف شود. رویکرد تکنوکراتیک علّت واقعی فقر، یعنی قدرت لگامگسیختهی دولت در برابر افراد فقیر و بدون حقوق را نادیده میگیرد.
کارشناسان فنّی ناخواسته با این توهّم تکنوکراتیک، به دولت، بهعنوان نهادی که راهحلهای فنّی را اجرا میکند، اختیارات و مشروعیّت جدیدی اعطا میکنند. اقتصاددانانی که از رویکرد تکنوکراتیک حمایت میکنند، به سادهلوحی وحشتناکی دربارهی قدرت دچارند؛ اینکه با کاهش یا حتّی حذف محدودیّتهای قدرت، دولت به میل خود خیرخواه باقی خواهد ماند.
آنچه قبلاً حقّ الهی پادشاهان نامیده میشد در زمان ما به حقّ توسعهی دیکتاتورها تبدیل شده است. دیدگاه مسلّم در باب توسعه، دیدگاه مستبدّان خوشنیّت است که کارشناسان فنّی توصیه میکنند، و ما آن را توسعهی اقتدارگرا یا آمرانه مینامیم. واژهی تکنوکراسی (مترادف توسعهی اقتدارگرا) خود یک مفهوم ابداعی در اوایل سدهی بیستم است؛ بهمعنای «حکمرانی متخصّصان.»
تراژدی اخلاقی توسعهی امروز، تردستی و شعبدهای است که توجّه را به راهحلهای فنّی معطوف میکند و در عین حال بر نقض حقوق افراد سرپوش میگذارد. حقوق فقرا به خودی خود اهداف اخلاقی هستند. رویکرد اخلاقی خنثی به افراد فقیر وجود ندارد. هر رویکرد توسعهگرایانه یا به حقوق فقرا احترام میگذارد یا آنها را زیر پا مینهد. توسعهی اقتدارگرایانه نیز یک تراژدی عملی است.
تاریخ و تجربهی مدرن نشان میدهد که افرادِ آزادِ دارای حقوق سیاسی و اقتصادی -که آن را توسعهی آزاد مینامیم- نظام حلّ مشکلات بسیار موفّقی را برقرار میکنند. توسعهی آزاد به ما این حق را میدهد که یکی از هزاران مشکلگشای خودجوش را انتخاب کنیم و به کسانیکه مشکلات ما را حل میکنند پاداش دهیم.
توسعهی آزاد به چرخ معیوب پرسروصدا اجازه میدهد تا برای رفع مشکل روغن پیدا کند، در حالیکه توسعهی اقتدارگرایانه چرخ معیوب را ساکت میکند؛ احتمالاً با حملهی پلیس و مجازات زندان.
توهّم تکنوکراتیک این است که فقر ناشی از کمبود تخصّص است، در حالیکه فقر واقعاً به کمبود حق مربوط میشود. تأکید بر مسئلهی تخصّص و کارشناسی مشکل حقوق را بدتر میکند. مشکلات فنّی و تکنولوژیک فقرا، نشانهی فقر است، نه دلیل آن. علّت فقر فقدان حقوق سیاسی و اقتصادی، نبود یک نظام سیاسی و اقتصادی آزاد است که راهحلهای فنّی برای مشکلات فقرا پیدا کند. مستبدّی که کارشناسان انتظار دارند راهحلهای فنّی را اجرا و مشکلات فنّی را برطرف کند، خود بزرگترین مشکل است.
یکی از مفاهیم رایج در میان توسعهگرایان مفهوم «دیکتاتور خیرخواه» است. بر اساس این مفهوم، رهبر ممکن است قدرت و اختیارات نامحدودی داشته باشد، ولی نیّت او در زمینهی استفاده از قدرت، نیّت خیر فرض میشود. او فقط به مشاورهی متخصّصان نیاز دارد تا کارهای خوب انجام دهد.
حمایت از رویکرد توسعهی اقتدارگرایانه گاهی آشکار نیست، بلکه در لفافه است؛ اغلب با لباس نوعدوستی جلوه میکند تا خودخواهی.
✍️ استبداد متخصصان، ویلیام ایسترلی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
رویکرد مرسوم به توسعهی اقتصادی برای ثروتمند کردن کشورهای فقیر، مبتنی بر یک توهّم تکنوکراتیک است: این باور که فقر یک مشکل کاملاً فنّی و تکنولوژیک است که میتواند با راهحلهای فنّی مانند کود، آنتیبیوتیک یا مکمّلهای غذایی برطرف شود. رویکرد تکنوکراتیک علّت واقعی فقر، یعنی قدرت لگامگسیختهی دولت در برابر افراد فقیر و بدون حقوق را نادیده میگیرد.
کارشناسان فنّی ناخواسته با این توهّم تکنوکراتیک، به دولت، بهعنوان نهادی که راهحلهای فنّی را اجرا میکند، اختیارات و مشروعیّت جدیدی اعطا میکنند. اقتصاددانانی که از رویکرد تکنوکراتیک حمایت میکنند، به سادهلوحی وحشتناکی دربارهی قدرت دچارند؛ اینکه با کاهش یا حتّی حذف محدودیّتهای قدرت، دولت به میل خود خیرخواه باقی خواهد ماند.
آنچه قبلاً حقّ الهی پادشاهان نامیده میشد در زمان ما به حقّ توسعهی دیکتاتورها تبدیل شده است. دیدگاه مسلّم در باب توسعه، دیدگاه مستبدّان خوشنیّت است که کارشناسان فنّی توصیه میکنند، و ما آن را توسعهی اقتدارگرا یا آمرانه مینامیم. واژهی تکنوکراسی (مترادف توسعهی اقتدارگرا) خود یک مفهوم ابداعی در اوایل سدهی بیستم است؛ بهمعنای «حکمرانی متخصّصان.»
تراژدی اخلاقی توسعهی امروز، تردستی و شعبدهای است که توجّه را به راهحلهای فنّی معطوف میکند و در عین حال بر نقض حقوق افراد سرپوش میگذارد. حقوق فقرا به خودی خود اهداف اخلاقی هستند. رویکرد اخلاقی خنثی به افراد فقیر وجود ندارد. هر رویکرد توسعهگرایانه یا به حقوق فقرا احترام میگذارد یا آنها را زیر پا مینهد. توسعهی اقتدارگرایانه نیز یک تراژدی عملی است.
تاریخ و تجربهی مدرن نشان میدهد که افرادِ آزادِ دارای حقوق سیاسی و اقتصادی -که آن را توسعهی آزاد مینامیم- نظام حلّ مشکلات بسیار موفّقی را برقرار میکنند. توسعهی آزاد به ما این حق را میدهد که یکی از هزاران مشکلگشای خودجوش را انتخاب کنیم و به کسانیکه مشکلات ما را حل میکنند پاداش دهیم.
توسعهی آزاد به چرخ معیوب پرسروصدا اجازه میدهد تا برای رفع مشکل روغن پیدا کند، در حالیکه توسعهی اقتدارگرایانه چرخ معیوب را ساکت میکند؛ احتمالاً با حملهی پلیس و مجازات زندان.
توهّم تکنوکراتیک این است که فقر ناشی از کمبود تخصّص است، در حالیکه فقر واقعاً به کمبود حق مربوط میشود. تأکید بر مسئلهی تخصّص و کارشناسی مشکل حقوق را بدتر میکند. مشکلات فنّی و تکنولوژیک فقرا، نشانهی فقر است، نه دلیل آن. علّت فقر فقدان حقوق سیاسی و اقتصادی، نبود یک نظام سیاسی و اقتصادی آزاد است که راهحلهای فنّی برای مشکلات فقرا پیدا کند. مستبدّی که کارشناسان انتظار دارند راهحلهای فنّی را اجرا و مشکلات فنّی را برطرف کند، خود بزرگترین مشکل است.
یکی از مفاهیم رایج در میان توسعهگرایان مفهوم «دیکتاتور خیرخواه» است. بر اساس این مفهوم، رهبر ممکن است قدرت و اختیارات نامحدودی داشته باشد، ولی نیّت او در زمینهی استفاده از قدرت، نیّت خیر فرض میشود. او فقط به مشاورهی متخصّصان نیاز دارد تا کارهای خوب انجام دهد.
حمایت از رویکرد توسعهی اقتدارگرایانه گاهی آشکار نیست، بلکه در لفافه است؛ اغلب با لباس نوعدوستی جلوه میکند تا خودخواهی.
✍️ استبداد متخصصان، ویلیام ایسترلی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⚠️امضای عراق و فرصت سوزی ایران!
🔹عراق پس از امضای قراردادهای چند ده میلیارد دلاری برای توسعه میادین نفتی و گازی خود، یک قرارداد ۲۵ میلیارد دلاری با بی پی انگلستان امضا کرد.
در بین کشورهای حوزه خلیجفارس، ایران تنها کشوری است که طی یک دهه اخیر موفق به جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه انرژی نشده است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹عراق پس از امضای قراردادهای چند ده میلیارد دلاری برای توسعه میادین نفتی و گازی خود، یک قرارداد ۲۵ میلیارد دلاری با بی پی انگلستان امضا کرد.
در بین کشورهای حوزه خلیجفارس، ایران تنها کشوری است که طی یک دهه اخیر موفق به جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه انرژی نشده است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃مقدماتِ جنگی مشروع
✍️ #محمد_مختارپور
شواهد بسیاری نشان میدهد که ایران در آستانهی تغییراتی بنیادین و روزهای پرآشوبی است که سرنوشتی از پیش نامشخص خواهد داشت. بهنظر میرسد هر روزی که میگذرد یکگام به مشروعترین جنگ (یا دقیقتر مشروعترین حملهی نظامی) قرن بیستویکم در خاورمیانه نزدیک میشویم. پایان یافتن جنگ اوکراین آخرین زمینهسازی برای اجرای وعدههایی است که از سال 2016 با روی کار آمدن ترامپ میشنیدیم. شاید بتوان عراق دوران صدام را نمونهای از چنین جنگ مشروعی دانست اما مسئلهی ایران به مراتب از مشروعیت بیشتری برخوردار خواهد بود و ویژگیهای خاص خود را دارد؛ چراکه از اروپا تا امریکا و کشورهای منطقه حاکمیت کنونی را به ایجاد نا امنی و ناآرامی متهم کردهاند و از تمامی اتهامات نیروهای نیابتی و دخالت در جنگ اوکراین که بگذریم، کانون این اتهامات مسئلهی هستهای شدن نظام است که موجب ایجاد رقابتی بین کشورهای منطقه در دستیابی به سلاح هستهای خواهد شد. بنگرید به اخباری که روزانه به گوش میرسد مبنی بر افزایش اورانیوم غنی شده و غیره.
بهنظر میرسد فرآیندی که از 7 اکتبر آغاز شده است همچنان ادامه دارد. حملهی 7 اکتبر حماس به اسرائیل سرآغاز مشروعیت بخشیدن به تمامی اقدامات اسرائیل و متهدانش شد. فارغ از اینکه به لحاظ اخلاقی حق با کدام طرف جنگ بود؛ اکنون پس از گذشت نزدیک به یک سال و نیم، نوبت به آخرین پردهی سناریوی پیش روی خاورمیانه است. جمهوری اسلامی بهشکل بیسابقهای مشروعیت و کارآمدیاش را از دست داده است و از طرفی هر روز اخباری از سراسر جهان به گوش میرسد مبنی بر افشاگری یا متهم کردن این نظام به اقدامات تروریستی و تنشزایی بیشتر در جنگ اوکراین و دیگر نقاط جهان. جریان توجیهسازی افکار عمومی برای مشروعیتزدایی و عیان شدن ناکارآمدیاش بیش از هرچیز توسط خودش آغاز شد و بهنظر میرسد که هیچ حاکم تمامیتخواهی از تاریخ درس نخواهد گرفت. نارضایتیها و اعتراضات داخلی از یکسو و دست داشتن در جنگ اوکراین و نقش داشتن در حملهی ۷ اکتبر از سوی دیگر عرصه را برای عملیاتی شدن گزینههای نظامی بهشکل بیسابقهای مهیا کرده است.
از طرفی افکار عمومی جامعه درحال آماده شدن برای خبرهای ویژه و وقایع پیشروست. عموم مردم تقریباً در تمام اقشار و صنفها و طبقات با به لرزه درآمدن مجدد اقتصاد نیمه جان کشور هر روز آمادگی بیشتری برای پذیرش رخدادهای پیش رو و پرداختن هزینه جهت تغییرات بنیادین پیدا میکنند. امریکای ترامپ وعدهی کاستن فروش نفت ایران به ده درصد میزان پیش از روی کار آمدن ترامپ را داده و همین یک مورد شاید برای سه رقمی شدن تورم کشور در یک بازهی نزدیک به یک ساله کفایت کند. اکنون دیگر صحبت بر سر این نیست که آیا مذاکرهای صورت میگیرد یا خیر، بلکه مسئله این است که در ماهها یا شاید سالهای پیش رو در خلاء قدرت و نبود آلترناتیو مشخصِ دموکراسیخواه که تمامی اقشار و گروههای جامعهی ایران را نمایندگی کند، دقیقاً چه سرنوشتی در انتظار کشور است. عدهای به بازگشت نظام موروثی و احیای اقتدارگرایی اسپرمی چشمدوختهاند و عدهای هنوز سینهچاک همان ایدئولوژیهای زوار در رفتهی چپ و کمونیستی هستند که ایران را به خاک سیاه کشاند.
بهنظر میرسد جامعهی ایران هنوز نتوانسته است ارزشها و اسطورههای مدرن که مهمترینشان حاکمیت «قانون» و بهرسمیت شناختن تمامی سلایق و علایق یعنی «حقوق فردی» است را پایهریزی کند که بر طبق آن چشمانداز روشنی از آنچه نیاز کشور و مردمان این سرزمین است تعریف و توجیه شود. متأسفانه عموم جامعهی ایران هنوز به دنبال برساخت مجدد شاه و رهبر است، مرجع اقتدار پیشامدرن و پدری که دست نوازش بر سر طفل خود بکشد، همان ساختارهای سنتیاند که بر چیزی جز رأی و ارادهی فردی که فراتر از قانون است مبتنی نیست.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #محمد_مختارپور
شواهد بسیاری نشان میدهد که ایران در آستانهی تغییراتی بنیادین و روزهای پرآشوبی است که سرنوشتی از پیش نامشخص خواهد داشت. بهنظر میرسد هر روزی که میگذرد یکگام به مشروعترین جنگ (یا دقیقتر مشروعترین حملهی نظامی) قرن بیستویکم در خاورمیانه نزدیک میشویم. پایان یافتن جنگ اوکراین آخرین زمینهسازی برای اجرای وعدههایی است که از سال 2016 با روی کار آمدن ترامپ میشنیدیم. شاید بتوان عراق دوران صدام را نمونهای از چنین جنگ مشروعی دانست اما مسئلهی ایران به مراتب از مشروعیت بیشتری برخوردار خواهد بود و ویژگیهای خاص خود را دارد؛ چراکه از اروپا تا امریکا و کشورهای منطقه حاکمیت کنونی را به ایجاد نا امنی و ناآرامی متهم کردهاند و از تمامی اتهامات نیروهای نیابتی و دخالت در جنگ اوکراین که بگذریم، کانون این اتهامات مسئلهی هستهای شدن نظام است که موجب ایجاد رقابتی بین کشورهای منطقه در دستیابی به سلاح هستهای خواهد شد. بنگرید به اخباری که روزانه به گوش میرسد مبنی بر افزایش اورانیوم غنی شده و غیره.
بهنظر میرسد فرآیندی که از 7 اکتبر آغاز شده است همچنان ادامه دارد. حملهی 7 اکتبر حماس به اسرائیل سرآغاز مشروعیت بخشیدن به تمامی اقدامات اسرائیل و متهدانش شد. فارغ از اینکه به لحاظ اخلاقی حق با کدام طرف جنگ بود؛ اکنون پس از گذشت نزدیک به یک سال و نیم، نوبت به آخرین پردهی سناریوی پیش روی خاورمیانه است. جمهوری اسلامی بهشکل بیسابقهای مشروعیت و کارآمدیاش را از دست داده است و از طرفی هر روز اخباری از سراسر جهان به گوش میرسد مبنی بر افشاگری یا متهم کردن این نظام به اقدامات تروریستی و تنشزایی بیشتر در جنگ اوکراین و دیگر نقاط جهان. جریان توجیهسازی افکار عمومی برای مشروعیتزدایی و عیان شدن ناکارآمدیاش بیش از هرچیز توسط خودش آغاز شد و بهنظر میرسد که هیچ حاکم تمامیتخواهی از تاریخ درس نخواهد گرفت. نارضایتیها و اعتراضات داخلی از یکسو و دست داشتن در جنگ اوکراین و نقش داشتن در حملهی ۷ اکتبر از سوی دیگر عرصه را برای عملیاتی شدن گزینههای نظامی بهشکل بیسابقهای مهیا کرده است.
از طرفی افکار عمومی جامعه درحال آماده شدن برای خبرهای ویژه و وقایع پیشروست. عموم مردم تقریباً در تمام اقشار و صنفها و طبقات با به لرزه درآمدن مجدد اقتصاد نیمه جان کشور هر روز آمادگی بیشتری برای پذیرش رخدادهای پیش رو و پرداختن هزینه جهت تغییرات بنیادین پیدا میکنند. امریکای ترامپ وعدهی کاستن فروش نفت ایران به ده درصد میزان پیش از روی کار آمدن ترامپ را داده و همین یک مورد شاید برای سه رقمی شدن تورم کشور در یک بازهی نزدیک به یک ساله کفایت کند. اکنون دیگر صحبت بر سر این نیست که آیا مذاکرهای صورت میگیرد یا خیر، بلکه مسئله این است که در ماهها یا شاید سالهای پیش رو در خلاء قدرت و نبود آلترناتیو مشخصِ دموکراسیخواه که تمامی اقشار و گروههای جامعهی ایران را نمایندگی کند، دقیقاً چه سرنوشتی در انتظار کشور است. عدهای به بازگشت نظام موروثی و احیای اقتدارگرایی اسپرمی چشمدوختهاند و عدهای هنوز سینهچاک همان ایدئولوژیهای زوار در رفتهی چپ و کمونیستی هستند که ایران را به خاک سیاه کشاند.
بهنظر میرسد جامعهی ایران هنوز نتوانسته است ارزشها و اسطورههای مدرن که مهمترینشان حاکمیت «قانون» و بهرسمیت شناختن تمامی سلایق و علایق یعنی «حقوق فردی» است را پایهریزی کند که بر طبق آن چشمانداز روشنی از آنچه نیاز کشور و مردمان این سرزمین است تعریف و توجیه شود. متأسفانه عموم جامعهی ایران هنوز به دنبال برساخت مجدد شاه و رهبر است، مرجع اقتدار پیشامدرن و پدری که دست نوازش بر سر طفل خود بکشد، همان ساختارهای سنتیاند که بر چیزی جز رأی و ارادهی فردی که فراتر از قانون است مبتنی نیست.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🛑اقتصاد و افسردگی!
چه رابطهای میان افسردگی و خودکشی و وضعیت بد اقتصادی وجود دارد؟
چکیده گفتوگو با جعفر خیرخواهان:
🔹در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ آمار خودکشی در ایران حدود ۵۱ درصد افزایش یافته است. دلایل متعددی برای این موضوع مطرح میشود، اما آیا بدتر شدن شرایط اقتصادی بهویژه بعد از خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها علیه ایران، بر این مسئله تاثیرگذار بوده است؟
🔹 با توجه به اینکه تحریمها از سال ۱۳۹۷ به بعد شرایط اقتصادی را در ایران بهشدت تحت تاثیر قرار داده، طبیعی به نظر میرسد که شاهد افزایش چنین آمارهایی باشیم. به این معنا که خودکشی واکنش برخی از افراد جامعه در برابر انواع فشارها و تنگدستیها است.
🔹در دهههای گذشته، بهویژه در میانه دهه ۸۰ شمسی، ایران کشوری با درآمد نفتی نسبتاً بالا بود. دولت وقت از این درآمدها به نحوی استفاده کرد که انتظارات مردم را نسبت به آینده افزایش داد. یکی از بزرگترین ضربههایی که اقتصاد ایران خورد، ناشی از همین وفور درآمد نفتی بود.
🔹این پول نفت که گاهی از آن بهعنوان «نفرین منابع» یاد میشود، نهتنها سیاستگذار را به سوی اتخاذ تصمیمهایی هدایت کرد که موجب کاهش درآمدها در آینده شد و بهرهوری را پایین آورد، بلکه نکته ناراحتکنندهتر اینکه ناامیدی را در جامعه تشدید کرد.
🔹مردم به این باور رسیدند که وضعیت میتواند بهتر و بهتر شود. این توقعات بالا و بهتبع آن عادات مصرفی غیرواقعی که در جامعه شکل گرفت، شرایطی را شکل داد که مردم در مواجهه با بحرانهای جدید از جمله تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی کار بسیار سختتری برای سازگاری با شرایط داشته باشند.
🔹در ایران، انتظارات مردم بهشدت از گذشته متاثر بوده است. آنچه در دهههای گذشته در ایران رخ داد، بهویژه در دوران وفور درآمد نفتی، انتظارات مردم را از یک زندگی بهتر و رفاه بیشتر بهشدت بالا برد. گویی در آن سالها یک در باغ سبزی به مردم نشان داده شد که در واقع موقت بود اما مسئولان نه خواستند این را بپذیرند و نه به مردم بگویند.
🔹حتماً به خاطر دارید که در دوران همهگیری کرونا دختری نوجوان در جنوب کشور به دلیل اینکه پدر او نتوانسته بود یک تبلت برایش بخرد و در کلاس آنلاین شرکت کند، خودش را کشت. اگر قیمت ارز پایینتر بود خرید این تبلت آسان بود اما با افزایش قیمت ارز این تبلت به کالای لوکس تبدیل شد و از سطح قدرت خرید اکثریت مردم فراتر رفته بود، اما کسی حاضر نبود این موضوع را بپذیرد.
🔹وقتی درآمدها افت میکند حجم فقرا بیشتر و طبقه متوسط لاغرتر میشود. افرادی که قبلاً میتوانستند خود را در طبقه متوسط تعریف کنند، یک سری عادات مصرفی برای خود تعریف کرده بودند اما با کاهش قدرت خرید خود از تامین این عادات عاجز میشوند و با خاطرهای از گذشتهای که نسبتاً بهتر بوده آزار میبینند، خود را بازنده تصور کرده و فکر میکنند هرچه تلاش کنند به آنچه میخواهند نمیرسند.
🔹آنچه میتواند شرایط را بدتر کند، تورم و کاهش قدرت خرید است. حدود ۲۰ سال پیش گفتند انتظار میرود حقوق کارمندان و کارگران همگام با تورم افزایش یابد اما الان میبینیم با وجود تورم ۶۰درصدی، افزایش حقوق تنها ۳۰ درصد است.
🔹این یعنی شما ۳۰ درصد کمتر از درآمد سال قبل خود دریافت میکنید. در حالی که حقوق و درآمدها بهطور واقعی با افزایش تورم همخوانی ندارند، مردم در تلاشاند که با محدودیتهای اقتصادی کنار بیایند، ولی نمیتوانند.
🔹این عدم تطابق میان افزایش تورم و دستمزدها، فشار زیادی به طبقات کمدرآمد وارد میکند. در نتیجه، وضعیت اقتصادی به مرزهایی میرسد که حتی سادهترین خواستهها هم از دسترس خارج میشوند، که این خود میتواند یکی از دلایل اصلی اقداماتی چون خودکشی یا رفتارهای ضداجتماعی باشد.
🔹این مسائل ظلمهایی است که به شکلهای مختلف برای مردم رخ میدهد و از سوی دیگر با رونق وجود شبکههای اجتماعی، مردم بهبودهایی را که در کشورهای اطراف رخ داده نظاره میکنند و برای آنها این سوال به وجود میآید که چرا ما این روند را طی نکردیم.
🔹چشمانداز آینده بهشدت وابسته به تصمیمات اقتصادی و سیاسی است که در حال حاضر گرفته میشود. در حال حاضر، وضعیت اقتصادی کشور بسیار پیچیده و نامطمئن است، اما من همچنان امیدوارم که اگر دولت بتواند سیاستهای درستی را اتخاذ کرده و به حل مشکلات داخلی و بینالمللی بپردازد، وضعیت بهبود پیدا کند.
🔹متاسفانه هنوز وعدههای دولت جدید محقق نشده و تغییرات واقعی در سطح وسیع مشاهده نمیشود. با این حال، امیدوارم که این حرکتهای ابتدایی که در حال حاضر در جریان هستند، در آینده نزدیک شدت و سرعت بیشتری بگیرند و به نتایج ملموستری برسند./ تجارت فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
چه رابطهای میان افسردگی و خودکشی و وضعیت بد اقتصادی وجود دارد؟
چکیده گفتوگو با جعفر خیرخواهان:
🔹در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ آمار خودکشی در ایران حدود ۵۱ درصد افزایش یافته است. دلایل متعددی برای این موضوع مطرح میشود، اما آیا بدتر شدن شرایط اقتصادی بهویژه بعد از خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها علیه ایران، بر این مسئله تاثیرگذار بوده است؟
🔹 با توجه به اینکه تحریمها از سال ۱۳۹۷ به بعد شرایط اقتصادی را در ایران بهشدت تحت تاثیر قرار داده، طبیعی به نظر میرسد که شاهد افزایش چنین آمارهایی باشیم. به این معنا که خودکشی واکنش برخی از افراد جامعه در برابر انواع فشارها و تنگدستیها است.
🔹در دهههای گذشته، بهویژه در میانه دهه ۸۰ شمسی، ایران کشوری با درآمد نفتی نسبتاً بالا بود. دولت وقت از این درآمدها به نحوی استفاده کرد که انتظارات مردم را نسبت به آینده افزایش داد. یکی از بزرگترین ضربههایی که اقتصاد ایران خورد، ناشی از همین وفور درآمد نفتی بود.
🔹این پول نفت که گاهی از آن بهعنوان «نفرین منابع» یاد میشود، نهتنها سیاستگذار را به سوی اتخاذ تصمیمهایی هدایت کرد که موجب کاهش درآمدها در آینده شد و بهرهوری را پایین آورد، بلکه نکته ناراحتکنندهتر اینکه ناامیدی را در جامعه تشدید کرد.
🔹مردم به این باور رسیدند که وضعیت میتواند بهتر و بهتر شود. این توقعات بالا و بهتبع آن عادات مصرفی غیرواقعی که در جامعه شکل گرفت، شرایطی را شکل داد که مردم در مواجهه با بحرانهای جدید از جمله تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی کار بسیار سختتری برای سازگاری با شرایط داشته باشند.
🔹در ایران، انتظارات مردم بهشدت از گذشته متاثر بوده است. آنچه در دهههای گذشته در ایران رخ داد، بهویژه در دوران وفور درآمد نفتی، انتظارات مردم را از یک زندگی بهتر و رفاه بیشتر بهشدت بالا برد. گویی در آن سالها یک در باغ سبزی به مردم نشان داده شد که در واقع موقت بود اما مسئولان نه خواستند این را بپذیرند و نه به مردم بگویند.
🔹حتماً به خاطر دارید که در دوران همهگیری کرونا دختری نوجوان در جنوب کشور به دلیل اینکه پدر او نتوانسته بود یک تبلت برایش بخرد و در کلاس آنلاین شرکت کند، خودش را کشت. اگر قیمت ارز پایینتر بود خرید این تبلت آسان بود اما با افزایش قیمت ارز این تبلت به کالای لوکس تبدیل شد و از سطح قدرت خرید اکثریت مردم فراتر رفته بود، اما کسی حاضر نبود این موضوع را بپذیرد.
🔹وقتی درآمدها افت میکند حجم فقرا بیشتر و طبقه متوسط لاغرتر میشود. افرادی که قبلاً میتوانستند خود را در طبقه متوسط تعریف کنند، یک سری عادات مصرفی برای خود تعریف کرده بودند اما با کاهش قدرت خرید خود از تامین این عادات عاجز میشوند و با خاطرهای از گذشتهای که نسبتاً بهتر بوده آزار میبینند، خود را بازنده تصور کرده و فکر میکنند هرچه تلاش کنند به آنچه میخواهند نمیرسند.
🔹آنچه میتواند شرایط را بدتر کند، تورم و کاهش قدرت خرید است. حدود ۲۰ سال پیش گفتند انتظار میرود حقوق کارمندان و کارگران همگام با تورم افزایش یابد اما الان میبینیم با وجود تورم ۶۰درصدی، افزایش حقوق تنها ۳۰ درصد است.
🔹این یعنی شما ۳۰ درصد کمتر از درآمد سال قبل خود دریافت میکنید. در حالی که حقوق و درآمدها بهطور واقعی با افزایش تورم همخوانی ندارند، مردم در تلاشاند که با محدودیتهای اقتصادی کنار بیایند، ولی نمیتوانند.
🔹این عدم تطابق میان افزایش تورم و دستمزدها، فشار زیادی به طبقات کمدرآمد وارد میکند. در نتیجه، وضعیت اقتصادی به مرزهایی میرسد که حتی سادهترین خواستهها هم از دسترس خارج میشوند، که این خود میتواند یکی از دلایل اصلی اقداماتی چون خودکشی یا رفتارهای ضداجتماعی باشد.
🔹این مسائل ظلمهایی است که به شکلهای مختلف برای مردم رخ میدهد و از سوی دیگر با رونق وجود شبکههای اجتماعی، مردم بهبودهایی را که در کشورهای اطراف رخ داده نظاره میکنند و برای آنها این سوال به وجود میآید که چرا ما این روند را طی نکردیم.
🔹چشمانداز آینده بهشدت وابسته به تصمیمات اقتصادی و سیاسی است که در حال حاضر گرفته میشود. در حال حاضر، وضعیت اقتصادی کشور بسیار پیچیده و نامطمئن است، اما من همچنان امیدوارم که اگر دولت بتواند سیاستهای درستی را اتخاذ کرده و به حل مشکلات داخلی و بینالمللی بپردازد، وضعیت بهبود پیدا کند.
🔹متاسفانه هنوز وعدههای دولت جدید محقق نشده و تغییرات واقعی در سطح وسیع مشاهده نمیشود. با این حال، امیدوارم که این حرکتهای ابتدایی که در حال حاضر در جریان هستند، در آینده نزدیک شدت و سرعت بیشتری بگیرند و به نتایج ملموستری برسند./ تجارت فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔵پیچ خطرناک اقتصاد ایران
🔹وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرده که هدف کارزار «فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ آن است که صادرات نفت ایران به ۱۰ درصد سطح کنونی برسد.
🔹آمارهای شرکت اطلاعات کالا (کپلر) نشان میدهد حجم تحویل نفت ایران به چین در ماه ژانویه امسال، اولین ماه بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، به ۸۴۷ هزار بشکه سقوط کرده که کمتر از نصف ماه نوامبر، قبل از پیروزی او در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری است.
🔹دونالد ترامپ در دور اول ریاستجمهوری خود فشار حداکثری بر ایران را افزایش داد و بهطور مشخص، صادرات نفت ایران را تا جایی که میتوانست محدود کرد.
🔹ما کمترین میزان درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت در ۵۰ سال گذشته را در سال ۱۳۹۹ تجربه کردیم و به صادرات ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت رسیدیم.
🔹با روی کار آمدن جو بایدن، گشایشهایی در صادرات نفت ایران حاصل شد. سوالی که در حال حاضر مطرح است این است که چشمانداز اعمال محدودیت و فشار ترامپ بر صادرات نفت ایران چطور پیش خواهد رفت؟
🔹مسعود نیلی میگوید اگر ترامپ بخواهد همان ابتدا برای اینکه زهرچشم بگیرد ایران را تحت فشار قرار دهد و صادرات نفت را محدود کند، خیلی معادلات در ایران به هم میریزد.
🔹برای مثال بودجه سال ۱۴۰۴ بر مبنای یک میلیون و ۸۵۰ هزار بشکه نفت در نظر گرفته شده است و اگر آمریکا تحریمها را تشدید کند و فاز نظامی ایران و اسرائیل ادامه پیدا کند، اقتصاد بیشتر از همیشه لطمه میبیند.
🔹علاوه بر این ممکن است سال بعد مکانیسم ماشه فعال شود که این موضوع هم برای اقتصاد ایران بسیار خطرناک است.
🔹فریدون خاوند، اقتصاددان، میگوید؛ تردیدی نیست که با نشستن دوباره ترامپ بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا، فشار حداکثری این کشور بر ایران شدت خواهد گرفت که بخش نفت مهمترین قربانی آن خواهد بود.
🔹در این صورت بازگشت آمریکا به یک سیاست سرسختانه تحریمی علیه تهران بهویژه در عرصه نفتی، بسیار محتمل است و این احتمال، اگر تحقق یابد، کل شرایط اقتصادی کشور را، به گونهای چشمگیر، از آنچه هست متزلزلتر خواهد کرد.
🔹علی ماجدی، اقتصاددان و دیپلمات سابق نیز معتقد است، آنطور که به نظر میرسد صادرات نفت ایران در این دوره هم با محدودیتهای بسیاری روبهرو خواهد شد و ممکن است مانند دور اول ریاستجمهوری ترامپ با مشکلات عدیدهای در این زمینه مواجه شویم.
🔹در دور اول ریاستجمهوری ترامپ هر شرکتی که با ایران همکاری میکرد یا به دنبال خرید نفت از ایران بود، تحت تحریم شدید آمریکا و شرکتهای آمریکایی قرار میگرفت.
🔹بازگشت آمریکا به یک سیاست سرسختانه تحریمی علیه تهران بهویژه در عرصه نفتی، بسیار محتمل است و این احتمال، اگر تحقق یابد، کل شرایط اقتصادی کشور را، به گونهای چشمگیر، از آنچه هست متزلزلتر خواهد کرد.
🔹در پیچ بسیار خطرناک کنونی، در حالی که بخش بسیار بزرگی از ساختارهای قدیمی روابط بینالمللی و نظام جهانی فرو ریخته، ایران باید بر پایه یک دادوستد خردمندانه با ایالاتمتحده آمریکا، و با هدف حفظ آینده کشور و فرزندان آن، خود را از رویارویی با مخاطرات غیرقابل جبران در امان نگه دارد.
🔹نباید اجازه داد نیروهایی در مقیاس جهانی و منطقهای با استفاده از این فرصت به ایران و هر آنچه برایش مقدس است، ضربه بزنند.
🔹در میانمدت و درازمدت، تنها راه خارج شدن از بنبستهای کنونی فراهم آوردن «طرحی نو» به منظور متحد کردن همه ایرانیهایی است که، چه در درون و چه در بیرون، دل در گرو حفظ و نوسازی زادگاهشان دارند.
🔹ایجاد جو اعتماد در کشور و در فضای منطقهای و جهانی آن، مهمترین شرط برای تحقق بخشیدن به همین «طرح نو» در خدمت ایرانی نیرومند و امیدوار است.
🔹علی ماجدی معتقد است اینکه ما بهطور کلی مذاکره را کنار بگذاریم راهحل درستی نیست. ما باید به طرف مقابل بگوییم که با شرایط قابل قبول آماده مذاکره هستیم. البته ممکن است در مذاکره به جایی برسیم که اصلاً توافق نکنیم؛ در چنین شرایطی چیزی را از دست ندادهایم و میتوانیم بگوییم به خاطر زیادهخواهی طرف مقابل مذاکره نکردیم. اما اگر بهطور کلی مذاکره را کنار بگذاریم، به قول آقای ظریف کشورهای دیگر به جای ما مذاکره میکنند و در مورد سرنوشت ایران تصمیم میگیرند. به نظر من این دیپلماسی قابل قبولی نیست./تجارت فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرده که هدف کارزار «فشار حداکثری» دولت دونالد ترامپ آن است که صادرات نفت ایران به ۱۰ درصد سطح کنونی برسد.
🔹آمارهای شرکت اطلاعات کالا (کپلر) نشان میدهد حجم تحویل نفت ایران به چین در ماه ژانویه امسال، اولین ماه بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، به ۸۴۷ هزار بشکه سقوط کرده که کمتر از نصف ماه نوامبر، قبل از پیروزی او در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری است.
🔹دونالد ترامپ در دور اول ریاستجمهوری خود فشار حداکثری بر ایران را افزایش داد و بهطور مشخص، صادرات نفت ایران را تا جایی که میتوانست محدود کرد.
🔹ما کمترین میزان درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت در ۵۰ سال گذشته را در سال ۱۳۹۹ تجربه کردیم و به صادرات ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه نفت رسیدیم.
🔹با روی کار آمدن جو بایدن، گشایشهایی در صادرات نفت ایران حاصل شد. سوالی که در حال حاضر مطرح است این است که چشمانداز اعمال محدودیت و فشار ترامپ بر صادرات نفت ایران چطور پیش خواهد رفت؟
🔹مسعود نیلی میگوید اگر ترامپ بخواهد همان ابتدا برای اینکه زهرچشم بگیرد ایران را تحت فشار قرار دهد و صادرات نفت را محدود کند، خیلی معادلات در ایران به هم میریزد.
🔹برای مثال بودجه سال ۱۴۰۴ بر مبنای یک میلیون و ۸۵۰ هزار بشکه نفت در نظر گرفته شده است و اگر آمریکا تحریمها را تشدید کند و فاز نظامی ایران و اسرائیل ادامه پیدا کند، اقتصاد بیشتر از همیشه لطمه میبیند.
🔹علاوه بر این ممکن است سال بعد مکانیسم ماشه فعال شود که این موضوع هم برای اقتصاد ایران بسیار خطرناک است.
🔹فریدون خاوند، اقتصاددان، میگوید؛ تردیدی نیست که با نشستن دوباره ترامپ بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا، فشار حداکثری این کشور بر ایران شدت خواهد گرفت که بخش نفت مهمترین قربانی آن خواهد بود.
🔹در این صورت بازگشت آمریکا به یک سیاست سرسختانه تحریمی علیه تهران بهویژه در عرصه نفتی، بسیار محتمل است و این احتمال، اگر تحقق یابد، کل شرایط اقتصادی کشور را، به گونهای چشمگیر، از آنچه هست متزلزلتر خواهد کرد.
🔹علی ماجدی، اقتصاددان و دیپلمات سابق نیز معتقد است، آنطور که به نظر میرسد صادرات نفت ایران در این دوره هم با محدودیتهای بسیاری روبهرو خواهد شد و ممکن است مانند دور اول ریاستجمهوری ترامپ با مشکلات عدیدهای در این زمینه مواجه شویم.
🔹در دور اول ریاستجمهوری ترامپ هر شرکتی که با ایران همکاری میکرد یا به دنبال خرید نفت از ایران بود، تحت تحریم شدید آمریکا و شرکتهای آمریکایی قرار میگرفت.
🔹بازگشت آمریکا به یک سیاست سرسختانه تحریمی علیه تهران بهویژه در عرصه نفتی، بسیار محتمل است و این احتمال، اگر تحقق یابد، کل شرایط اقتصادی کشور را، به گونهای چشمگیر، از آنچه هست متزلزلتر خواهد کرد.
🔹در پیچ بسیار خطرناک کنونی، در حالی که بخش بسیار بزرگی از ساختارهای قدیمی روابط بینالمللی و نظام جهانی فرو ریخته، ایران باید بر پایه یک دادوستد خردمندانه با ایالاتمتحده آمریکا، و با هدف حفظ آینده کشور و فرزندان آن، خود را از رویارویی با مخاطرات غیرقابل جبران در امان نگه دارد.
🔹نباید اجازه داد نیروهایی در مقیاس جهانی و منطقهای با استفاده از این فرصت به ایران و هر آنچه برایش مقدس است، ضربه بزنند.
🔹در میانمدت و درازمدت، تنها راه خارج شدن از بنبستهای کنونی فراهم آوردن «طرحی نو» به منظور متحد کردن همه ایرانیهایی است که، چه در درون و چه در بیرون، دل در گرو حفظ و نوسازی زادگاهشان دارند.
🔹ایجاد جو اعتماد در کشور و در فضای منطقهای و جهانی آن، مهمترین شرط برای تحقق بخشیدن به همین «طرح نو» در خدمت ایرانی نیرومند و امیدوار است.
🔹علی ماجدی معتقد است اینکه ما بهطور کلی مذاکره را کنار بگذاریم راهحل درستی نیست. ما باید به طرف مقابل بگوییم که با شرایط قابل قبول آماده مذاکره هستیم. البته ممکن است در مذاکره به جایی برسیم که اصلاً توافق نکنیم؛ در چنین شرایطی چیزی را از دست ندادهایم و میتوانیم بگوییم به خاطر زیادهخواهی طرف مقابل مذاکره نکردیم. اما اگر بهطور کلی مذاکره را کنار بگذاریم، به قول آقای ظریف کشورهای دیگر به جای ما مذاکره میکنند و در مورد سرنوشت ایران تصمیم میگیرند. به نظر من این دیپلماسی قابل قبولی نیست./تجارت فردا
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
خیام
نوروز باستانی و فرارسیدن بهار مبارک
جامعه ایران امروز بیش از هر زمان دیگری آماده تغییرات بنیادین است.
با آرزوی رخت بر بستن بساط ستم و برپایی ایرانی آباد و آزاد🌱
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
خیام
نوروز باستانی و فرارسیدن بهار مبارک
جامعه ایران امروز بیش از هر زمان دیگری آماده تغییرات بنیادین است.
با آرزوی رخت بر بستن بساط ستم و برپایی ایرانی آباد و آزاد🌱
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⭕️رتبهبندی کیفیت زندگی در ده کشور خاورمیانه!
🔹 کیفیت زندگی یعنی آموزش، غذا، مسکن، اشتغال، آزادیهای فردی، مراقبتهای بهداشتی و دیگر فاکتورهایی که زندگی را آسان و آسوده میسازند!
🔹طبق دادههای Numbeo، امارات در صدر کشورهای خاورمیانه از نظر رفاه و کیفیت زندگی قرار گرفته است:
🇦🇪 امارات
🇶🇦 قطر
🇸🇦 عربستان
🇴🇲 عمان
🇰🇼 کویت
🇧🇭 بحرین
🇹🇷 ترکیه
🇵🇰 پاکستان
🇱🇧 لبنان
🇮🇷 ایران
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹 کیفیت زندگی یعنی آموزش، غذا، مسکن، اشتغال، آزادیهای فردی، مراقبتهای بهداشتی و دیگر فاکتورهایی که زندگی را آسان و آسوده میسازند!
🔹طبق دادههای Numbeo، امارات در صدر کشورهای خاورمیانه از نظر رفاه و کیفیت زندگی قرار گرفته است:
🇦🇪 امارات
🇶🇦 قطر
🇸🇦 عربستان
🇴🇲 عمان
🇰🇼 کویت
🇧🇭 بحرین
🇹🇷 ترکیه
🇵🇰 پاکستان
🇱🇧 لبنان
🇮🇷 ایران
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
از جزئیات دقیق و کامل آنچه در ارومیه رخ داده است اطلاعی ندارم اما در شرایط کنونی ایران قابل پیشبینی است که افروختن و دامن زدن به آتش قومگرایی و دیگری ستیزی قطعا یکی از برنامه ریزی های نرم جمهوری اسلامی برای ایجاد شکاف و ترساندن عموم مردم از هرگونه فروپاشی است. حکومتی که دختران دبستانی و دبیرستانی را با گاز مسموممیکند، مطلقا ابایی از تعمیق شکافهای قومیتی ندارد، بخصوص در لحظات پایانی عمر خود که ترس از فروپاشی را شبانه روز استشمام میکند.
دامن زدن به هرگونه مباحث قومگرایانه و طرفداری از هردو طرف این ماجرا، در نهایت همدستی با این رژیم تبه کار است که کار ایران را این ویرانی کشانده است. آنکه ناسیونالیسم و ملی گرایی و حفظ تمامیت ارضی را مترادف فاشیسم می داند، خود فاشیستی است که در قامت فردی خیرخواه لب به سخن گشوده است. باید آگاه بود و پرسید که چرا درست در این مقطع باید این شکافها تعمیق و تحریک شوند؟!
✍ #محمد_مختارپور
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
دامن زدن به هرگونه مباحث قومگرایانه و طرفداری از هردو طرف این ماجرا، در نهایت همدستی با این رژیم تبه کار است که کار ایران را این ویرانی کشانده است. آنکه ناسیونالیسم و ملی گرایی و حفظ تمامیت ارضی را مترادف فاشیسم می داند، خود فاشیستی است که در قامت فردی خیرخواه لب به سخن گشوده است. باید آگاه بود و پرسید که چرا درست در این مقطع باید این شکافها تعمیق و تحریک شوند؟!
✍ #محمد_مختارپور
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
اینجا ارومیه است...
مرکز استان آذربایجان غربی، یکی از استانهایی که اکثر سالها در شاخصهای فلاکت و هر چیز بدی در بالای جدول است. از کودک همسری، بیکاری و قاچاق کالا و سوخت و جرائم خشن بگیرید تا کمترین سرانه مطالعه... استانی داریم که به نسبت بیشتر استانهای کشور پر آب است ولی دریاچهاش خشکیده، به دلیل همسایگی با سه کشور پتانسیل اقتصادی بالایی دارد ولی اوضاعش چندان تعریفی نیست... استانی که میتوانست قطب گردشگری داخلی باشد ولی به هزار و یک دلیل کمترین مسافر نوروزی را پذیراست. در میان این معضلات، اختلافات قومی در شهرهای این استان نیز یکی از مشخصههای ثابت و همیشگی آن است. اختلافاتی که گاه و بیگاه در حد نفرتِ بسیار شدید نمود پیدا میکند.
ارومیه به سبب موقعیت جغرافیایی همواره در طول تاریخ میدان جنگ و کارزار بوده است. وقایعی مانند اشغال و تاراج این منطقه از کشور توسط نیروهای عثمانی، هجوم جیلوها و جنبشهای جدایی طلبانه در دوران فعالیتهای کمونیستیِ Pan Soviet، شورش افرادی نظیر اسماعیل سیمیتقو و تلاش قاضی محمد برای تشکیل جمهوری مهاباد و مهاجرت و ماندگاریِ تعدادی از پناهندگان جنگی کردستان عراق در دوران جنگ ایران و عراق در شهرهای این استان برخی از آبشخورهای اختلافات قومیتی در ارومیه و باقی شهرستانهای آذربایجان غربی هستند. این اختلافات باعث به وجود آمدن برخی ادعاهای افراطی در ارومیه شده که اتمسفر اجتماعی این شهر در فواصل مختلف زمانی از آنها متاثر میشود. ادعاهایی نظیر الحاق ارومیه به کردستان بزرگ در آیندهای موهوم و مجهول یا لزوم اخراج کردها از ارومیه و غالب بودنِ بلامنازع فرهنگ و تصمیمات مردم ترک در این شهر...
پایکوبیِ نوروزیِ مردم کرد در ارومیه و بلافاصه برگزاری مراسم مذهبی شاخسِی ( چوب به دست گرفتن که معمولا در عزاداری ماه محرم اتفاق میافتد ) توسط مردمِ ترک، نمونهای از گسل عمیق قومی و فرهنگی در این شهر است... به نظر من راه حل نهایی برای شهرهایی مانند ارومیه این است که به جای بلند بودن صدای افراطیون، صدای الیت و نخبگان فرهنگی اقوام مختلف رساتر شود و مردم در این استان به خیر جمعی، ارزشها و منافع مشترک بیشتر از تفاوتها ارج بنهند و بپردازند... در غیر این صورت نفرت، فاصله و لجبازی با دیگری در شهر زادگاه من در یک سیکل بیپایان و ابدی باقی خواهد ماند و نوادگان چند نسل بعد هم از داخل گهواره خواهند آموخت که باید از دیگری متنفر باشند... سیکل بیپایانی که البته مشابه آن را میشود در سیستان و بلوچستان، خوزستان و چند استان دیگر نیز مشاهده کرد...
✍ #رسول_اسدزاده
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اینجا ارومیه است...
مرکز استان آذربایجان غربی، یکی از استانهایی که اکثر سالها در شاخصهای فلاکت و هر چیز بدی در بالای جدول است. از کودک همسری، بیکاری و قاچاق کالا و سوخت و جرائم خشن بگیرید تا کمترین سرانه مطالعه... استانی داریم که به نسبت بیشتر استانهای کشور پر آب است ولی دریاچهاش خشکیده، به دلیل همسایگی با سه کشور پتانسیل اقتصادی بالایی دارد ولی اوضاعش چندان تعریفی نیست... استانی که میتوانست قطب گردشگری داخلی باشد ولی به هزار و یک دلیل کمترین مسافر نوروزی را پذیراست. در میان این معضلات، اختلافات قومی در شهرهای این استان نیز یکی از مشخصههای ثابت و همیشگی آن است. اختلافاتی که گاه و بیگاه در حد نفرتِ بسیار شدید نمود پیدا میکند.
ارومیه به سبب موقعیت جغرافیایی همواره در طول تاریخ میدان جنگ و کارزار بوده است. وقایعی مانند اشغال و تاراج این منطقه از کشور توسط نیروهای عثمانی، هجوم جیلوها و جنبشهای جدایی طلبانه در دوران فعالیتهای کمونیستیِ Pan Soviet، شورش افرادی نظیر اسماعیل سیمیتقو و تلاش قاضی محمد برای تشکیل جمهوری مهاباد و مهاجرت و ماندگاریِ تعدادی از پناهندگان جنگی کردستان عراق در دوران جنگ ایران و عراق در شهرهای این استان برخی از آبشخورهای اختلافات قومیتی در ارومیه و باقی شهرستانهای آذربایجان غربی هستند. این اختلافات باعث به وجود آمدن برخی ادعاهای افراطی در ارومیه شده که اتمسفر اجتماعی این شهر در فواصل مختلف زمانی از آنها متاثر میشود. ادعاهایی نظیر الحاق ارومیه به کردستان بزرگ در آیندهای موهوم و مجهول یا لزوم اخراج کردها از ارومیه و غالب بودنِ بلامنازع فرهنگ و تصمیمات مردم ترک در این شهر...
پایکوبیِ نوروزیِ مردم کرد در ارومیه و بلافاصه برگزاری مراسم مذهبی شاخسِی ( چوب به دست گرفتن که معمولا در عزاداری ماه محرم اتفاق میافتد ) توسط مردمِ ترک، نمونهای از گسل عمیق قومی و فرهنگی در این شهر است... به نظر من راه حل نهایی برای شهرهایی مانند ارومیه این است که به جای بلند بودن صدای افراطیون، صدای الیت و نخبگان فرهنگی اقوام مختلف رساتر شود و مردم در این استان به خیر جمعی، ارزشها و منافع مشترک بیشتر از تفاوتها ارج بنهند و بپردازند... در غیر این صورت نفرت، فاصله و لجبازی با دیگری در شهر زادگاه من در یک سیکل بیپایان و ابدی باقی خواهد ماند و نوادگان چند نسل بعد هم از داخل گهواره خواهند آموخت که باید از دیگری متنفر باشند... سیکل بیپایانی که البته مشابه آن را میشود در سیستان و بلوچستان، خوزستان و چند استان دیگر نیز مشاهده کرد...
✍ #رسول_اسدزاده
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 نوروز را بدزدید، لطفا
✍ نعمتالله فاضلی
🔻 اردوغان در این چند روز تعطیلات نوروز دو کار پر هیاهو کرد. نخست با دستگیری و زندانی کردن شهردار استانبول و رقیب اصلیاش در انتخابات آینده ریاست جمهوری، بنیان دموکراسی نیم بند در ترکیه را بر باد داد و شاید تیشه بر ریشه خودش هم زده باشد؛ دوم نوروز را جشن "جهان ترک" اعلام کرد.
🔻کاری به کار اولیاش ندارم، اما دومیاش تحسین برانگیز بود. نه از این حیث که نشان داد سواد و بینش تاریخی درستی ندارد، نه،و (این که واضح است رهبران خاورمیانه حال و روزشان خراب و شیرین عقلاند)؛ بلکه از این جنبه که با این ادعایش موجی از آگاهی در میان ایرانیها برانگیخت و دریافتیم در کنج خانهمان گنجی قیمتی داریم و همسایه عثمانی ما چشم طمع به آن دوخته است.
🔻امپراتور عثمانی که این روزها فیلش یاد هندوستان کرده و هوس زنده کردن دوران امپراتوریگری کهن افتاده با اعلام نوروز به عنوان "نوروز ترک"، کاری کرد کارستان. همهی آنچه من و امثال من در ستایش نوروز و عظمت آن نوشتیم در مقایسه با آنچه جناب اردوغان کرد هیچ نیست!
🔻حتما حتما باید دزدی، دشمنی، رقیبی و مدعی پیدا می شد و ادعای مالکیت نوروز را میکرد تا دریابیم فقط طلا، نفت، سرزمین و نخبگان نیستند که به سرقت میروند، نوروز هم دزدیدنی است!
🔻اما اردوغان لابد این را نمیداند که دزدیدن نوروز ایرانی، اگر هم ممکن باشد، خیرش برای ایرانیان است. این دزدی، همان دزدی بوسه است که به قول صائب تبریزی:
دزدی بوسه عجب دزدی خوش عاقبتی است
که اگر باز ستانند دو چندان گردد
البته تاریخ نشان داده نوروز را هر کار کنید "صد چندان گردد".
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍ نعمتالله فاضلی
🔻 اردوغان در این چند روز تعطیلات نوروز دو کار پر هیاهو کرد. نخست با دستگیری و زندانی کردن شهردار استانبول و رقیب اصلیاش در انتخابات آینده ریاست جمهوری، بنیان دموکراسی نیم بند در ترکیه را بر باد داد و شاید تیشه بر ریشه خودش هم زده باشد؛ دوم نوروز را جشن "جهان ترک" اعلام کرد.
🔻کاری به کار اولیاش ندارم، اما دومیاش تحسین برانگیز بود. نه از این حیث که نشان داد سواد و بینش تاریخی درستی ندارد، نه،و (این که واضح است رهبران خاورمیانه حال و روزشان خراب و شیرین عقلاند)؛ بلکه از این جنبه که با این ادعایش موجی از آگاهی در میان ایرانیها برانگیخت و دریافتیم در کنج خانهمان گنجی قیمتی داریم و همسایه عثمانی ما چشم طمع به آن دوخته است.
🔻امپراتور عثمانی که این روزها فیلش یاد هندوستان کرده و هوس زنده کردن دوران امپراتوریگری کهن افتاده با اعلام نوروز به عنوان "نوروز ترک"، کاری کرد کارستان. همهی آنچه من و امثال من در ستایش نوروز و عظمت آن نوشتیم در مقایسه با آنچه جناب اردوغان کرد هیچ نیست!
🔻حتما حتما باید دزدی، دشمنی، رقیبی و مدعی پیدا می شد و ادعای مالکیت نوروز را میکرد تا دریابیم فقط طلا، نفت، سرزمین و نخبگان نیستند که به سرقت میروند، نوروز هم دزدیدنی است!
🔻اما اردوغان لابد این را نمیداند که دزدیدن نوروز ایرانی، اگر هم ممکن باشد، خیرش برای ایرانیان است. این دزدی، همان دزدی بوسه است که به قول صائب تبریزی:
دزدی بوسه عجب دزدی خوش عاقبتی است
که اگر باز ستانند دو چندان گردد
البته تاریخ نشان داده نوروز را هر کار کنید "صد چندان گردد".
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
کشورهای غربی روند به خاک سپردن اندیشهی کمونیسم را آغاز کرده بودند و این روند سی سال به طول انجامید. جمعیت عظیمی به این کار مشغول بودند و شماری از آنها نیز اشک ریختند. نسلهای جوانتر نیز در تشییع جسد کمونیسم شرکت کردند و بعضاً در مواردی سعی میکردند آن را احیا کنند.
گذشتهی یک توهم؛ جستاری درباب اندیشهی کمونیسم در قرن بیستم
فرانسوا فوره
تصویر: یک روز پس از پایان کمونیسم - سطل زباله مدرسه در هلرزدورف - برلن شرقی- ژوئن ۱۹۹۱ میلادی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
گذشتهی یک توهم؛ جستاری درباب اندیشهی کمونیسم در قرن بیستم
فرانسوا فوره
تصویر: یک روز پس از پایان کمونیسم - سطل زباله مدرسه در هلرزدورف - برلن شرقی- ژوئن ۱۹۹۱ میلادی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 ترور و حمله به تاسیسات هستهای
✍️ سیدمهدی دزفولی
📌تعطیلات عید امسال مشغول دو کتاب هستم:
۱/ماموریت الهی اسراییل علیه ایران و ۲/هدف تهران.
هر دو تقریبا جدید هستند و به نکات جالب و ویژه ای درباره ایران اشاره کرده اند.
کتاب ماموریت الهی اسراییل علیه ایران که در دوران پس از ۷ اکتبر نوشته شده صریحا از اقدامات خصمانه علیه ایران گفته
🔻در بخشی از کتاب صریحا آمده است که اسراییل به دنبال ترور و حذف آیت الله خامنه ای است قبل از آنکه به تاسیسات هسته ای ایران حمله بشود. به چند دلیل:
۱/ حذف رهبر ایران تاثیر مستقیمی بر روی تصمیمات و آشفتگی داخلی نظام سیاسی ایران و روحیه نیروهای نظام دارد.
۲/حواسها از دفاع را پرت میکند و فرصت خوبی برای ضربه زدن به صنعت هسته ای ایران پیدا میشود و نظام ایران به سرعت نمیتواند جایگزینی برای رهبری دوم خود پیدا کند.
۳/ قدرت اسراییل به رخ مخالفینش کشیده میشود که تا چه حد میتواند ضربه وارد کنند.
اما اگر این ترور به بعد از بمباران صنعت هسته ای هم موکول شود نکاتی دارد:
۱/ پس از موج حملات ویرانگر مساله فروپاشی نظام به این بستگی دارد که آیا شوک دوگانه حملات سنگین و ترور رهبر ایران بر ساز و کارهای انطباقی نظام چیره خواهد شد یا خیر.
در حالی که جمهوری اسلامی درگیر اعتراضات گسترده مردمی میشود حذف همزمان رهبری از طریق ترور و زیر ساختهای هستهای کنترل کشور را برای رهبری آن سخت می کند و دچار فروپاشی می شود.
۲/ اعتراضات مردمی می تواند گسترش پیدا کند و بلافاصله بعد از بمباران تاسیسات هسته ای باعث شکل گیری اعتراضات گسترده و سقوط نظام شود.
اینها یعنی اسراییل طرحهای خود را برای سناریوهای مختلف قبل و بعد از بمباران آماده کرده است. این درحالی است که مقامات جمهوری اسلامی از 7 اکتبر 2023 تا به امروز هیچ ابتکار عملی ندارند و مدام در موقعیتهای انجام شده قرار گرفتهاند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ سیدمهدی دزفولی
📌تعطیلات عید امسال مشغول دو کتاب هستم:
۱/ماموریت الهی اسراییل علیه ایران و ۲/هدف تهران.
هر دو تقریبا جدید هستند و به نکات جالب و ویژه ای درباره ایران اشاره کرده اند.
کتاب ماموریت الهی اسراییل علیه ایران که در دوران پس از ۷ اکتبر نوشته شده صریحا از اقدامات خصمانه علیه ایران گفته
🔻در بخشی از کتاب صریحا آمده است که اسراییل به دنبال ترور و حذف آیت الله خامنه ای است قبل از آنکه به تاسیسات هسته ای ایران حمله بشود. به چند دلیل:
۱/ حذف رهبر ایران تاثیر مستقیمی بر روی تصمیمات و آشفتگی داخلی نظام سیاسی ایران و روحیه نیروهای نظام دارد.
۲/حواسها از دفاع را پرت میکند و فرصت خوبی برای ضربه زدن به صنعت هسته ای ایران پیدا میشود و نظام ایران به سرعت نمیتواند جایگزینی برای رهبری دوم خود پیدا کند.
۳/ قدرت اسراییل به رخ مخالفینش کشیده میشود که تا چه حد میتواند ضربه وارد کنند.
اما اگر این ترور به بعد از بمباران صنعت هسته ای هم موکول شود نکاتی دارد:
۱/ پس از موج حملات ویرانگر مساله فروپاشی نظام به این بستگی دارد که آیا شوک دوگانه حملات سنگین و ترور رهبر ایران بر ساز و کارهای انطباقی نظام چیره خواهد شد یا خیر.
در حالی که جمهوری اسلامی درگیر اعتراضات گسترده مردمی میشود حذف همزمان رهبری از طریق ترور و زیر ساختهای هستهای کنترل کشور را برای رهبری آن سخت می کند و دچار فروپاشی می شود.
۲/ اعتراضات مردمی می تواند گسترش پیدا کند و بلافاصله بعد از بمباران تاسیسات هسته ای باعث شکل گیری اعتراضات گسترده و سقوط نظام شود.
اینها یعنی اسراییل طرحهای خود را برای سناریوهای مختلف قبل و بعد از بمباران آماده کرده است. این درحالی است که مقامات جمهوری اسلامی از 7 اکتبر 2023 تا به امروز هیچ ابتکار عملی ندارند و مدام در موقعیتهای انجام شده قرار گرفتهاند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مجله CEOWorld هر ساله كيفيت سيستم بهداشتى كشورهاى دنيا را از همه لحاظ مورد بررسى قرار میدهد و براى سال ٢٠٢٤ كشور تايوان را با ميانگين ٨٠ دررتبه اول اين فهرست قرار دادهاست.
🔹 معيارهاى انتخاب كشور اين مجله شامل موارد زیر میباشد:
زيرساختهاى مراقبتهاى بهداشتى شايستگىهاى متخصصان مراقبتهاى بهداشتى (شامل پزشكان, كاركنان پرستارى و ساير كاركنان بهداشتى)
هزينه سرانه سالانه خدمات بهداشتى و درمانى به دلار
در دسترس بودن داروى باكيفيت
آمادگى دولت
🔹ايران نیز با پشت سر گذاشتن كشورهايى مثل پاكستان، ليبى، تركمنستان، سودان و ... از بين ١١٠ كشور دنيا در جايگاه ٩۲قرارگرفتهاست و بعد ازايران كشورهايى مانند عراق، آفريقاى جنوبى، آذربايجان، تركيه،عربستان و هند پيشرو در خدمات بهداشتى هستند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🔹 معيارهاى انتخاب كشور اين مجله شامل موارد زیر میباشد:
زيرساختهاى مراقبتهاى بهداشتى شايستگىهاى متخصصان مراقبتهاى بهداشتى (شامل پزشكان, كاركنان پرستارى و ساير كاركنان بهداشتى)
هزينه سرانه سالانه خدمات بهداشتى و درمانى به دلار
در دسترس بودن داروى باكيفيت
آمادگى دولت
🔹ايران نیز با پشت سر گذاشتن كشورهايى مثل پاكستان، ليبى، تركمنستان، سودان و ... از بين ١١٠ كشور دنيا در جايگاه ٩۲قرارگرفتهاست و بعد ازايران كشورهايى مانند عراق، آفريقاى جنوبى، آذربايجان، تركيه،عربستان و هند پيشرو در خدمات بهداشتى هستند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📃 چشمانداز مذاکره در سایهی جنگ و اعتراضات
✍️ #محمد_مختارپور
جمهوری اسلامی در روزهای سرنوشتسازی به سر میبرد که ظاهراً باید بین مذاکره و حملهی نظامی یکی را برگزیند؛ اما واقعیت ماجرا این است که باید بین مرگ تدریجی و مرگ آنی انتخاب کند (تازه اگر با خوشبینی و در واقعیت هنوز چنین حق انتخابی نیز داشته باشد). مسئلهی حملهی نظامی روشن است و دیگر نمیتوان تردید کرد که اگر طی هفتههای آینده تصمیمی برای ورود به مذاکرات جدی و مستقیم با ایالات متحده گرفته نشود، همهی ما شبی یا روزی با خبرها و تصاویر شوکه کنندهای مواجه خواهیم شد.
اما مسئلهی اصلی این است که آنچه تحت عنوان مذاکره و توافق از آن یاد میشود دقیقاً به چه معناست؟! چه چشماندازی برای توافق و فردای توافق در ایران میتوان در نظر گرفت؟!
اولین نکته این است که چنین توافقی در وهله اول نظام را دچار بحران هویتی خواهد کرد. بدین معنا که از صدر تا ذیل نظام باید بخش مهم و بزرگی از هویت خود را کنار بگذارند و 46 سال شعارها و سیاستهای ضدامریکایی و ضدغربی خود را انکار کنند. کاری که عملاً نیروهای ایدئولوژیک و هستههای قدرت نظام را دچار بحران و تردید خواهد کرد. در نظامی که از بدو تولد میراث کمونیستی ضد امریکایی و ضد غربی را به ارث برده است، در نظام سیاسی که تمامیت و موجودیت خود را پیش از هرچیز در تقابل با «دشمن» تعریف میکند، اکنون چگونه دست دوستی دادن به دشمن توجیه میشود؟!
از یک سو امریکای ترامپ نیز خواهان چنان توافقی است که در نتایج آن حتی سفارت امریکا در ایران نیز بازگشایی شود تا شرکتها و سرمایهگذاران امریکایی نیز در ایران حضور پیدا کنند. تصور همین یک مورد که «لانهی جاسوسی» را بازگشایی کنند و دو دستی تقدیم امریکاییها کنند، برای اینکه متوجه باشیم چه ضربهی ایدئولوژیکی بر پیکرهی نظام وارد میشود کفایت میکند.
دوم آنکه در صورت انجام چنین توافقی، اساساً سیاست داخلی و خارجی نظام تغییر مسیر خواهد داد، چه در حوزهی نظامی و امنیتی، چه در حوزهی اقتصادی و سیاسی. چنین تغییری بیتردید در راستای مطالبات مردم ایران مبنی بر خواست یک «زندگی معمولی» است و حتی در کوتاهمدت نیز موجب تقویت جامعهی مدنی و طبقهی متوسط ایران خواهد شد، یعنی همان دشمن داخلی نظام که بخصوص از سال 88 تاکنون در پی تضعیف و سرکوب آن بوده است.مطالعات جامعهشناختی نشان دادهاند که با برآورده شدن انتظارات و مطالبات عموم جامعه، انتظارات فزاینده تداوم خواهند داشت. در نهایت میتوان متصور شد که گشایش اقتصادی، دستیابی به انتظارات و مطالبات فزایندهی دیگر مانند آزادیهای اجتماعی و مدنی، مسئلهی حجاب اجباری و دیگر مطالبات را هموار میکند.
سوم، از بعد سیاست خارجی نیز نظام باید به تمامی همپیمانان و دوستان خود پشت کند، به حراج نفت به چین پایان دهد، ارسال تسلیحات به روسیه را پایان دهد و بیشتر پیمانهای همکاری و سیاستهای یکجانبه با روسیه و چین را ملغی کند. این درحالی است که موجودیت نظام دستکم طی یک دهه اخیر به فروش نفت و انواع باجهای اقتصادی و سیاسی به چین و روسیه وابسته بوده است و چنین توافقی تضمینهای نیمبند این متحدان را منتفی میکند. آنهم در شرایطی که بیاعتمادی حداکثری نسبت به امریکا و متحدانش وجود دارد.
چهارم، مسئلهی جانشینی ولی فقیه است که باتوجه به موج گستردهی نارضایتیهای داخلی به هر صورت در شرایطی که ساختار دچار بحران ایدئولوژیک شده است، کار را چندان دشوارتر میکند. نارضایتیهای اجتماعی در سال 1404 به طبع چندینبرابر اعتراضات گستردهی سال 1401 خواهد بود و چشمانداز توافق را در نهایت نمیتوان بدون در نظر گرفتن بحرانهای پیش رو برای حاکمیت در نظر گرفت. بحرانهایی که حتی بدون مداخله نظامی و با فرض تداوم شرایط موجود، خیلی زود گریبان کسانی که نزدیک به نیمقرن مملکتی به وسعت و بزرگی ایران را در اختیار داشتند خواهد گرفت.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #محمد_مختارپور
جمهوری اسلامی در روزهای سرنوشتسازی به سر میبرد که ظاهراً باید بین مذاکره و حملهی نظامی یکی را برگزیند؛ اما واقعیت ماجرا این است که باید بین مرگ تدریجی و مرگ آنی انتخاب کند (تازه اگر با خوشبینی و در واقعیت هنوز چنین حق انتخابی نیز داشته باشد). مسئلهی حملهی نظامی روشن است و دیگر نمیتوان تردید کرد که اگر طی هفتههای آینده تصمیمی برای ورود به مذاکرات جدی و مستقیم با ایالات متحده گرفته نشود، همهی ما شبی یا روزی با خبرها و تصاویر شوکه کنندهای مواجه خواهیم شد.
اما مسئلهی اصلی این است که آنچه تحت عنوان مذاکره و توافق از آن یاد میشود دقیقاً به چه معناست؟! چه چشماندازی برای توافق و فردای توافق در ایران میتوان در نظر گرفت؟!
اولین نکته این است که چنین توافقی در وهله اول نظام را دچار بحران هویتی خواهد کرد. بدین معنا که از صدر تا ذیل نظام باید بخش مهم و بزرگی از هویت خود را کنار بگذارند و 46 سال شعارها و سیاستهای ضدامریکایی و ضدغربی خود را انکار کنند. کاری که عملاً نیروهای ایدئولوژیک و هستههای قدرت نظام را دچار بحران و تردید خواهد کرد. در نظامی که از بدو تولد میراث کمونیستی ضد امریکایی و ضد غربی را به ارث برده است، در نظام سیاسی که تمامیت و موجودیت خود را پیش از هرچیز در تقابل با «دشمن» تعریف میکند، اکنون چگونه دست دوستی دادن به دشمن توجیه میشود؟!
از یک سو امریکای ترامپ نیز خواهان چنان توافقی است که در نتایج آن حتی سفارت امریکا در ایران نیز بازگشایی شود تا شرکتها و سرمایهگذاران امریکایی نیز در ایران حضور پیدا کنند. تصور همین یک مورد که «لانهی جاسوسی» را بازگشایی کنند و دو دستی تقدیم امریکاییها کنند، برای اینکه متوجه باشیم چه ضربهی ایدئولوژیکی بر پیکرهی نظام وارد میشود کفایت میکند.
دوم آنکه در صورت انجام چنین توافقی، اساساً سیاست داخلی و خارجی نظام تغییر مسیر خواهد داد، چه در حوزهی نظامی و امنیتی، چه در حوزهی اقتصادی و سیاسی. چنین تغییری بیتردید در راستای مطالبات مردم ایران مبنی بر خواست یک «زندگی معمولی» است و حتی در کوتاهمدت نیز موجب تقویت جامعهی مدنی و طبقهی متوسط ایران خواهد شد، یعنی همان دشمن داخلی نظام که بخصوص از سال 88 تاکنون در پی تضعیف و سرکوب آن بوده است.مطالعات جامعهشناختی نشان دادهاند که با برآورده شدن انتظارات و مطالبات عموم جامعه، انتظارات فزاینده تداوم خواهند داشت. در نهایت میتوان متصور شد که گشایش اقتصادی، دستیابی به انتظارات و مطالبات فزایندهی دیگر مانند آزادیهای اجتماعی و مدنی، مسئلهی حجاب اجباری و دیگر مطالبات را هموار میکند.
سوم، از بعد سیاست خارجی نیز نظام باید به تمامی همپیمانان و دوستان خود پشت کند، به حراج نفت به چین پایان دهد، ارسال تسلیحات به روسیه را پایان دهد و بیشتر پیمانهای همکاری و سیاستهای یکجانبه با روسیه و چین را ملغی کند. این درحالی است که موجودیت نظام دستکم طی یک دهه اخیر به فروش نفت و انواع باجهای اقتصادی و سیاسی به چین و روسیه وابسته بوده است و چنین توافقی تضمینهای نیمبند این متحدان را منتفی میکند. آنهم در شرایطی که بیاعتمادی حداکثری نسبت به امریکا و متحدانش وجود دارد.
چهارم، مسئلهی جانشینی ولی فقیه است که باتوجه به موج گستردهی نارضایتیهای داخلی به هر صورت در شرایطی که ساختار دچار بحران ایدئولوژیک شده است، کار را چندان دشوارتر میکند. نارضایتیهای اجتماعی در سال 1404 به طبع چندینبرابر اعتراضات گستردهی سال 1401 خواهد بود و چشمانداز توافق را در نهایت نمیتوان بدون در نظر گرفتن بحرانهای پیش رو برای حاکمیت در نظر گرفت. بحرانهایی که حتی بدون مداخله نظامی و با فرض تداوم شرایط موجود، خیلی زود گریبان کسانی که نزدیک به نیمقرن مملکتی به وسعت و بزرگی ایران را در اختیار داشتند خواهد گرفت.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
پوتین:
ما بعد چین، آمریکا و هند اقتصاد چهارم دنیا هستیم. بقیه پایین تر هستند!
تصویر: بزرگترین اقتصادهای جهان از سال 1992 تا 2024
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
ما بعد چین، آمریکا و هند اقتصاد چهارم دنیا هستیم. بقیه پایین تر هستند!
تصویر: بزرگترین اقتصادهای جهان از سال 1992 تا 2024
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه تهران: فروپاشی جمهوری اسلامی مانند شوروی خواهد بود
مسئله ایران و غرب، مطلقا از مسیر روسیه حل نخواهد شد، مسکو هر کاری خواهد کرد که چنین اتفاقی رخ ندهد
گفتوگوی کامل خبرنگار یورونیوز با احمد نقیبزاده را اینجا بخوانید
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مسئله ایران و غرب، مطلقا از مسیر روسیه حل نخواهد شد، مسکو هر کاری خواهد کرد که چنین اتفاقی رخ ندهد
گفتوگوی کامل خبرنگار یورونیوز با احمد نقیبزاده را اینجا بخوانید
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY