Telegram Web Link
آهنگ «شب چله (یلدا)»

«محمد معتمدی» خواننده موسیقی ایرانی همزمان با فرا رسیدن آیین سنتی «شب چله» قطعه صوتی «شب چله» را منتشر و در دسترس مخاطبین قرار داد.

 قطعه «یلدا» با آهنگ و آواز محمد معتمدی به مناسبت فرا رسیدن آیین سنتی «شب چله» پیشکش میشود.

بهمن محمدزاده: ترانه سرا
محمد معتمدی: آهنگ و آواز
مسعود آرامش سنتور
تهیه کننده: محمد خرمی


تو و چله من امسال کدوم شعر و کدوم فال
باز یاد اونو زنده کرده
حافظ بگو کدوم فال کدوم روز و کدوم سال
اونی که رفته بر می گرده
امشب کدوم ستاره دلشوره هامو داره دلواپسِ لبخند اونه
کدوم جاده دوباره اونو با یه اشاره
تا پشت این در می رسونه


تو و چله هر سالِ من یه جای خالیه که پر نمیشه
حافظ نگو تو و فالِ من جدایی افتاده برا همیشه


شبهای چله صدام می لرزه دلم می گیره
شبهای چله خاطره هاشو ازم می گیره
دلم دوباره نبودنش رو بهونه کرده
یه عمره می گن اونی که رفته برنمی گرده

https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37220
شب چله ایرانی خاستگاه کریسمس است - ۱

مهرداد ایرانمهر

در روزگاران کهن، «آیین مهر ایرانی» به دست ایرانیان در ایران‌زمین، و آنگاه چندین سده دورتر در اروپا گسترش یافت. سپس به دست رومیان در اروپای غربی و شمال آفریقا پراکنده شد، و ایشان نیز ایزد مهر را با باورهای خویش درباره خدایان و به ویژه «خدای آفتاب» درآمیختند. نام مهر (میترا) در وِداهای هندی نیز به چشم می‌خورد. در فرهنگ ایرانی، از مهر با نام «داور بزرگ» یاد شده و نگاهبان پیمان در میان مردم است. هم‌چنین، ایزد جنگ و پیروزی به شمار آمده، و پشتیبان سپاهی است که بر پایۀ نیکی و راستی می‌جنگد.

به هنگام زایش عیسی مسیح(ع)، آیین مهر در سرتاسر اروپا گسترده بود. این آیین، سده‌های پیاپی در آن سرزمین‌‌ها جایگاه والایی داشت، و آنگاه در سده چهارم بود که «کنستانتین» آیین نو (مسیحیت) گرفت و در جایگزینی آن به جای آیین مهر ایرانی، فراوان کوشید. اما از آنجا که کشیشان نتوانستند، این آیین نو را جایگزین آیین مهر کنند، بنابراین به ناچار همۀ داشته‌های آن را پذیرفته و در آیین خویش جای دادند.
امروزه هم‌میهنان گرامیِ ارمنی و آشوری بر این آیین‌اند، که پیوستگی‌ فراوانی نیز با باورهای تباری و ایرانی‌شان دارد. اما جوانان غیرارمنی و آشوری، بهتر است که پایبند همان آیین‌های کهن کشورمان بوده و بزرگی را در بیگانه شدن از خود، نبینند. امروزه شرکت‌های خارجی با بهره‌گیری از ناآگاهی برخی جوانان کشورمان، نگارۀ «مهر و ناهید» ایرانی را ربوده و آن را Versace (ورساچه) نامیده‌اند. هم‌چنین آن نشان را بر روی خوشبوکننده‌ها و جامه‌های تولیدی خود گذارده و آن‌ها را با بهایی گزاف به همین جوانان ایرانی، اما ناآگاه بر فرهنگ کشور خویش، می‌فروشند. بدون آنکه این جوانان بدانند با اینکار خود، دارند نگاره‌های کهن سرزمین‌‌شان را از بیگانه دریوزگی می‌کنند.

اکنون گوشه‌ای از داستان‌های راستان ایرانی را بازمی‌گوییم، تا همگی با فرهنگ سرزمین خویش بیشتر آشنا شویم:
*389 سال پیش، کشیش‌های انگلیسی نشستی را برگزار نموده و بر آن شدند تا آغاز سال اروپاییان را که 25 مارس و برابر با نوروز ایرانی بود، به ماه ژانویه برده و سالی جدا برای خود بنیان نهند. اما از آنجا که دستمایه‌ای درخور در فرهنگ خویش نیافتند، بنابراین باز به ناچار، شب چلۀ ایرانی را که اینک در گاهشمار ایشان برابر با 25 دسامبر (4 دی) بود، «کریسمس» و آغاز سال میلادی نامیدند؛ و بدین گونه امروزه سال مسیحیان «میلادی» نامیده می‌شود. «میلاد» واژه‌ایست سُریانی و برگرفته از خانوادۀ زبان‌های کهن ایرانی در میانرودان. این واژه به زبان تازیان (عربی) نیز راه یافت و واژگان تولد، مولود، یلدا، ولد و ... از ریشۀ آن است به معنای «زایش و زادآوری»، که باز هم پیوند دارد با «زایش مهر» در باور ایرانی.
*«آناهیتا – آناهید، ناهید» ایزد آب‌های روان و ایستا، و نماد پاکی در باورهای کهن ایرانیست. و چنین آمده که آناهیتا در بلندترین شب سال (چلّه، شب آغاز زمستان)، «ایزد مهر» را به زاد برمی‌آورد. بدین گونه، از فردای آن روز، رفته‌رفته روزها بلندتر شده و پرتوهای خورشید، درخشندگی بیشتری می‌گیرند. «مهر»، رهایی‌بخش جهان از نمایه‌های اهریمن، و یاری‌رسان روشنایی در نبرد با سیاهی و تاریکی بوده؛ و بدین روی، ایرانیان در «شب چله» چراغ افروخته و تا پگاه بیدار می‌مانند. بدین سان، ایشان مهر را یاری رسانده، و آنگاه با زایش اوست که جهان رو به فروزندگی و روشنایی می‌گذارد. این باور اینک در آیین صلیبیون نیز دیده می‌شود.
*«25 دسامبر» که صلیبیون آن را روز زایش پیام‌آور خویش می‌دانند، نخست برابر بوده با 21 دسامبر، و این روز به فراخور زایش مهر در آیین‌های ایرانی (یکم دی)، در آن سامان نیز گرامی داشته می‌شده است. کشیشان از برای آشنا نبودن با کبیسۀ ایرانی، نتوانستند تا در 4 گردش 4 ساله آن را کبیسه کنند، تا آنکه 3 مُغ* ایرانی به اورشلیم رفته و کبیسه کردن را به ایشان آموختند. و چنین بود که این روز پس از 4 بار جابجایی، سرانجام در روز 25 دسامبر (4 دی) آرام گرفت و آن روز را روز زایش مسیح یا همان «کریسمس» خواندند. تا آن هنگام، روز ششم ژانویه برابر با روز زایش وی شمرده می‌شد، اگرچه در همان زمان نیز آیین بیشتر مردم باخترزمین، «آیین مهر ایرانی» بود. (*«مُغ»‌ها جایگاه بلندی در فرهنگ ایرانی داشته و آموزش‌های گسترده‌ای دربارۀ دانش و فرهنگ سترگ ایران‌زمین فرامی‌گرفتند. آموخته‌های ایشان برای مردمان اَنیران -غیرایرانی‌ها- شگرف بوده و بدین‌رو ایشان را جادوگر می‌خواندند. بنابراین، این واژه در لاتین به گونۀ «مُگوس، ماژوس و سرانجام ماژیک» درآمد و به معنای «جادویی» به کار رفت. همین واژه از یونانی به عربی راه یافت و تازیان بدون آنکه بدانند چرا؟!، و نیز چون «ژ» و «گ» -هم‌چنین «پ» و «چ»- نداشتند، ما ایرانیان را «مَجوس» نامیدند)

@iranboom_ir
شب چله ایرانی خاستگاه کریسمس است - ۲

مهرداد ایرانمهر

*«گردونۀ مهر» نمادی است برگرفته از گردونۀ گردون یا همان آسمان که راست‌گَرد می‌باشد. بدین گونه که این نماد (+) همانند دو z بر هم است. نگاره گردونۀ مهر، هنوز هم بر روی بسیاری از مهرآذین(معماری)های ایرانی به چشم می‌خورَد. و از آن گونه، پرستشگاه کهن چغازنبیل و هم‌چنین سازه‌های نوین‌تری هم‌چون منارۀ مسجد نایین و نیز درب‌های چوبی پرستشگاه‌ها، و بسیاری سازه‌های دیگر در پهنۀ ایران‌زمین که تاکنون برجای مانده است. و اما بخشی از نگاره‌ها و سازه‌های نوین‌تر (اِسلیمی) نیز این نماد را در دل خویش جای داده‌اند. این نماد، هم‌چنین در آیین صلیبیون نیز دیده می‌شود و این گردونه که در زبان‌های ایرانی «چلیپا» نامیده می‌شود، نام‌های چلیپ، چلیب و سرانجام «صلیب» به خود گرفت، و ایشان چنین گفتند که پیام‌آورشان نیز بر آن آویخته شده است.
*«ایزد مهر» بر گردونه‌ای شتابان و زیبا که 4 اسب سپید آن را می‌کشند، سوار است. و خوشبختانه هنوز هم نگاره‌های بسیاری از آن، در کوه‌ها و کوهستان‌های ایران برجاست. این ایزد بزرگ، جامه‌ای سرخ‌رنگ به تن داشته و ریشی بلند و انبوه چهره‌اش را پوشانده است. و اما، اینک بیاییم و یک تن با همین ویژگی‌ها را یک کلاه‌بوقی سرخ با منگوله‌ای آویخته به آن، بر سرش نهاده و سپس او را بر گردونه‌ای که به جای چرخ، دو تیغۀ آهنی دارد (سورتمه) و نیز به جای 4 اسب، اینک 4 گوزن شمالی آن را به دنبال می‌کشند، بنشانیم. یاد چه چیزی می‌افتید؟ نیازی نیست بگوییم که این همان «بابانوئل» است، با روگرفتی ناشیانه از «ایزد مهر ایرانی».
*«سرو» درختی است همیشه سبز که در فرهنگ ایرانی از جایگاه ویژه و والایی برخوردار است. برای نمونه، «سرو سپند کاشمر» که به فرمان متوکل عباسی بریده شد و آن را به سامرا بردند. اما ایرانیان به یادبود آن، «بُته جقه» را که نگارۀ سروی خمیده است، بر روی تار و پود قالی و دیگر بافته‌های سرزمین خویش جاودان نمودند. ایرانیان در شب چله و هنگامی که سرما همه جا را فرا گرفته، شاخه‌ای از درخت سرو را با خود به خانه برده و آذین می‌بستند تا نمادی از سبزی و تازگی در خانه‌شان باشد. اینک این آیین نزد ما فراموش شده، اگرچه امروزه هنوز هم در بخش‌های غربی کشورمان، دختران شاخه‌ای سرو را در شب چله آذین بسته و همراه آن، گشایش برای بخت خویش می‌خواهند. به هر روی، این باور زیبای ایرانی، به همراه آیین مهر به باخترزمین رفت و از آنجا که درخت سرو بومی ایران است، بنابراین ایشان شاخه‌ای از درخت کاج را در آن شب آذین بستند. اما سپس‌تر، این کار از سوی ایشان نیز به فراموشی سپرده شد، تا آنکه کشیشی آلمانی دوباره آن را در سدۀ هجدهم میلادی فراگیر نموده و گسترش داد.
*«مهرابه»ها جایگاه ویژۀ پرستش «مهر- میترا» بوده و نشانه‌هایی ازین ویژگی‌ها هنوز هم در زورخانه‌ها و آیین درویشان به چشم می‌خورد. هم‌چنین خوبست بدانیم که بیشتر کلیساهای اروپا بر ویرانۀ مهرابه‌ها بنا گردیده است. برای نمونه، واتیکان بر روی مهرابه‌ای کهن بنا شده که هنوز هم نشانه‌های فراوانی از آیین مهر در آن به چشم می‌خورد. اما هیچکس نمی‌تواند به زیرزمین آنجا راه یابد. اگرچه با شگفتی بسیار، «زنده‌یاد دکتر محمود حسابی» تنها ایرانی‌ای بود که توانست آن جا را از نزدیک ببیند.
*«هفت» از شمارگان سپند ایرانی بوده و برآمده از 7 سَکرنۀ آسمانی «خورشید، ماه، تیر(عطارد)، ناهید(زهره)، بهرام(مریخ)، کیوان(زحل) و هُرمزد(مشتری)» است، که نخستین بار، ایرانیان آن‌ها را در میان اَختران آسمان بازشناختند. این شماره، جایگاه بلندی در فرهنگ ایرانی داشته و از آن میان، ایرانیان هفت روز هفته را بر پایه آن 7 کرۀ آسمانی پی نهاده و نام آن‌ها را بر روزهای هفته نهادند. برترین روزها «روز مهر» بود که «خور- شید (روز خور)»نامیده شد. این روز به همراه آیین مهر ایرانی به اروپا رفت و Sunday (روز خورشید) نام گرفت، و همان گونه که می‌دانیم،اینک روز نیایش ایشان در کلیساها، همین روز است. (و نمونه‌های دیگر، Monday: روز ماه، Wednesday: روز تیر، saturday: روز کیوان و ...).
*پیروان «مانی» پیام‌آور ایرانی که به هنگام شاهنشاهی شاپور یکم ساسانی می‌زیست، پرستشگاه‌هایی برپا ساخته بودند که «نگارستان» نامیده می‌شد و بر دیواره‌های آن، نگاره‌هایی از آفرینش و آغاز جهان به چشم می‌خورد. هم‌چنین «ساز»ی ایرانی به نام اوروک که سازی بادی بود،به هنگام نیایش در آن جا نواخته می‌شد. و این نمادها را نیز می‌توان امروزه در نگارگری‌های دیوار و شیشۀ کلیساها به چشم دید. ساز اُرگ نیز که برگرفته از همان ساز بادی ایرانی است،امروزه به هنگام نیایش،در کلیساها نواخته می‌شود.

بیاییم بر هر آیینی که هستیم،به ایرانی بودن خود ببالیم و از بند این خودباختگی و بیگانه‌پرستی رها شویم.

http://www.iranboom.ir/jashnha/77-azar/1694-

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شب سردی بود...

زن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مى‌خريدند.  شاگرد ميوه‌فروش، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت.

زن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود. با خودش گفت: «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونه.» مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را به بچه‌هايش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند. برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!

زن رفت جلو، نشست پاى جعبه ميوه. تا دستش را برد داخل جعبه، شاگرد ميوه‌فروش گفت: «دست نزن ننه! بلند شو و برو دنبال كارت!» زن زود بلند شد، خجالت كشيد. چند تا از مشترى‌ها نگاهش كردند. صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را كشيد و رفت.

چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان، مادرجان!» زن ايستاد، برگشت و به آن زن نگاه كرد. زن لبخندى زد و به او گفت: «اينارو براى شما گرفتم.» سه تا پلاستيك دستش بود، پُر از ميوه؛ موز، پرتقال و انار.
زن گفت: «دستت درد نكنه، اما من مستحق نيستم.»

زن گفت: «اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بى‌هيچ توقعى. اگه اينارو نگيرى، دلمو شكستى. جون بچه‌هات بگير.» زن منتظر جواب زن نماند، ميوه‌ها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد. قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود، غلتيد روى صورتش. دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت: « پيرشى!... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست

یلدای مهربانی را شادباش می گوییم🌹.

تاربرگ خنده حلال😘

#ایرانی_باشیم

@iranboom_ir
جایگاه یلدا در شعر شاعران افغان

یلدا که در زندگی مردم افغانستان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است در شعر شاعران این کشور هم جایگاه ویژه‌ای دارد.

«محمدکاظم کاظمی» شاعر و نویسنده معاصر افغان در شعری به شب یلدا این گونه پرداخته است:

یلدا حریف این‌همه سختی شود مگر
سیبی که می‌خورید درختی شود مگر

مستوجب عطای بخیلان شوی شبی‌
منظور وعده‌های وکیلان شوی شبی‌

من آمدم ترانه بیارم برایتان‌
آجیل و هندوانه بیارم برایتان‌

روزانتان همیشه به جوزا بدل شود
شبهایتان همیشه به یلدا بدل شود

آن قصر زرنگار، پس از کوه و جنگل است‌
سختی همیشه در صد و سی سال اول است‌

دیگر کلید بخت به جیب تو می‌شود
هر شب خوراک برّه نصیب تو می‌شود

تا هندوانه پوست شود صبر کن عزیز!
آن پوست سهم توست شود، صبر کن عزیز!


شعر شب یلدای شهید بلخی

شعر «شب دیجور» که در روز اول زمستان سال 1336 خورشیدی در زندان «دهمزنگ» کابل سروده شده است از مهم‌ترین سروده‌های انقلابی این شخصیت برجسته است که در دوران زندان 15 ساله خود آن را سروده است.

«شب دیجور»

بس شگفت است به ما حالت زندان امشب

کنج تنهائی و سرمای زمستان امشب

جرم عشق وطن و حق طلبی یک ز هزار

می‌دهم شرح بر ملت افغان امشب

اولا یک نظری کن به جهان و پس از آن

نظری کن به جهان‌داری غولان امشب

جمله آزاد و ز انواع نعم برخوردار

هست یک ملت پس مانده هراسان امشب

نه حیاتی و نه علمی و نه آزادی رأی

مانده در فکرت پوشاک و غم نان امشب

کفن مرده ز کاه است و ز خاشاک زمین

نیست بر زنده دگر چیز جز ارمان امشب

هیچ دانی که کجا گفتم و آن ملت کیست

آن که مرکز بودش کابل باستان امشب

منزلش دامن کوهسار و زمستانش سخت

آتشش نیست مگر آتش حرمان امشب

شدت فقر و  زمستان خراب شب دی

وضع کابل شده وادی خموشان امشب

قصه کوتاه، به زندان نظری می‌انداز

تا که ایضاح کنم حال رفیقان امشب

هر که را لرزش ما بود خبر می‌گفتی

گوئیا زلزله شد باز به سیغان امشب

حجره‌ها قفل، نه آتش، نه غذای کافی

نه چراغی که دهد نور به ایوان امشب

گر بودی فرصت فریاد و فغان، می‌رفتی

نالش و غرش ما تا سر کیوان امشب

http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/8849-tab-yalda-dar-afghanestan.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شبِ اورمَزد آمد از ماهِ دَی
ز گفتن بیآسای و بَردار مَی

پیشاپیش «شب چله - یلدا» بر ملت بزرگوار ایران و باشندگان فلات ایران فرخنده باد

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
«جشن شب چله»، نمادی از ستایش آفتاب در سرمای زمستان

http://iranchehr.com/?p=8262

@iranboom_ir
شب چله - سروده و خوانش سیاوش تات
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37223
متن شعر شب چله سروده ی سیاوش تات
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37224


برای جشنِ سپندِ « شب چله »یِ گرامی - سروده سوشیانت
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37221

‏تزئین خارق العاده هندوانه توسط کشاورز خوش ذوق به مناسب شب چله
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37222


جشن یلدا - سراینده و خوانش: بانو هما ارژنگی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37228
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37229

جشن یلدا - سروده‌ی بانو هما ارژنگی
http://www.iranboom.ir/jashnha/77-azar/1671-jashn-yalda.html


کاردستی با در بطری پلاستیکی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37231
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمآهنگ با صدای استاد محمدرضا شجریان
پیشاپیش شب چله بر ملت بزرگوار ایران خجسته باد

             🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

@iranboom_ir
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند
که گوش هوش به پیغام اهل راز کن

@iranboom_ir

تصنیف "دل شیدا"
خواننده: شهرام ناظری
شعر:جامی
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34029

متن شعر:
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34030


نماهنگ تصنیف دل شیدا
گروه آوای رود
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34038

🎥 فیلمی از استاد شجریان در شب ِ زایش ِ خورشید، چله‌یِ ۱۳۹۶🍉
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34048


تماشا | چرا شب یلدا بلندترین شب سال است؟ / مرکز نجوم آوا استار
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34046

شب چله‌ی کودکان کار / فارس
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34014

عکس روز ناسا از ایران
🍉یلدا / تابناک باتو
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34012

کلاغ
آهنگساز: سروش حاتمی آذر
خواننده: هادی حسنعلی
ترانه سرا: پروانه ره روان
کاری از گروه موسیقی زنبورک 🍉🍉🍉🍉
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/34015


💠ایران‌بوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ ِ دیرپایِ ایران‌زمین🌳🌲
@IRANBoom_IR
💠 روزی روزگاری شب چله 💠

@iranboom_ir
شب چله

شبِ اورمَزد آمد از ماهِ دَی
ز گفتن بیآسای و بَردار مَی

http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/8849-tab-yalda-dar-afghanestan.html

@iranboom_ir
♻️ شب چله بر باشندگان فلات ایران همایون باد 🌺

@iranboom_ir
هندوانه نماد خورشید سرخ در سفره‌های شب چله ماست
http://www.iranboom.ir/jashnha/77-azar/15869-hendevane-shab-chele-9409.html

@iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«شب چله - یلدا» بر ملت بزرگوار ایران فرخنده و خجسته باد

پاینده فر و فرهنگ ایران

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
🍉 داده نگاری | خوراکی‌های مرسوم شب چله از دیرباز تا به امروز / مهر

@iranboom_ir
چاپ برگه‌ٔ شادباش شب‌چلّه

در راستای پاسداشت آیین‌های ایرانی و به مناسبت شب چله برگهٔ شادباشِ این روز فرخنده به چاپ رسید. متن و عکسهای برگه‌ٔ شادباش شب چله در پی می‌آید.
شب چله‌تان خجسته و همایون باد.

پاینده فر و فرهنگ ایران

 

 شب چلّۀ ایرانی

به نام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت

«چله» و آیین‌هایی که در نخستین شب زمستان برپا می‌گردد، پیشینه‌ای بس کهن داشته؛ و ما ایرانیان هزاران سال است که به فرخندگی آن، جشن آغاز زمستان را در سراسر سرزمین‌های ایرانی‌تبار برپا می‌داریم.

شب چله، شب زایش «مهر*» است. بر پایۀ این باور کهن، بلندترین شب سال، خود زمانی به دست می‌دهد تا «آناهیتا- ناهید» نماد پاکی در باورهای ایرانی، «مهر - میترا»  را به زاد آوَرَد.

نام «چلّه» برگرفته از آن چهل شبانه‌روزی است که از آغاز دی تا «جشن سده**» مانده  و چلّه بزرگ نامیده می‌شود. این شب را «یلدا» نیز گفته‌اند، به معنای «زایش و تولّد» که واژۀ میلاد (میلادی) نیز از همین ریشه است.
در باور ایرانیان، روشنایی و آفتاب از نشانه‌های خوبی، و تاریکی و سرما نیز از نمادهای بدی به شمار می‌آیند. ازین‌روست که ما ایرانیان همه ساله جشن زایش مهر را در بلندترین شب سال برپا می‌داریم. زیرا از فردای آن روز، رفته‌رفته روزها در نیمکرۀ شمالی بلندتر شده و آفتاب رو به درخشندگی می‌گذارد.

بدین روی، خورشید به فراخور گرما و فروزندگی‌اَش، جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ ایرانی داشته، و «آتش***» نیز با دارا بودن همین ویژگی‌هاست که در باور مردمان ایران زمین، سپند(مقدس) گشته است.
بر پایۀ این باور کهن، ایرانیان در «شب چله» تا بامداد بیدار مانده و چراغ می‌افروزند، تا آنکه سیاهی از میان رفته و بدین‌سان ایشان نیز یاری‌گرِ «مهر» در پیروزی بر اهریمنِ تاریکی بوده باشند.

ما ایرانیان در این شب گرد هم آمده و خوان ویژه می‌گستریم. نیز آنچه از میوه‌های تازه و خشکبار که گرد آورده و تا آن روز نگاهداری کرده‌ایم، در آن نهاده و بدین گونه از مهر و روشنایی، فراخِ روزی خویش می‌خواهیم. این آیین‌های کهن، پس از هزاران سال، هم‌چنان پابرجاست و در سرتاسر سرزمین‌های ایرانی‌تبار با نام «جشن شب چله» برپا می‌گردد، که در پس ما نیز چنین خواهد بود.

ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده:
«دی‌ماه، و آن را خورماه نیز گویند. نخستین روز آن «خوره روز» است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای بزرگ است...».

* «مهر» یا همان پرتوهای خورشید رهایی بخش، نماد خورشید نیست؛ چرا که در فرهنگ کهن ایرانی، خورشید خود ایزدی جدا با نام «هوُرخَشتا» دارد.

سده، جشن پیدایش آتش برابر دهم بهمن بوده و کهن‌ترین جشن ایران و جهان است، که به زمان «هوشنگ پسر سیامک  شاه پیشدادی بازمی‌گردد.
* «آتش» در باور ایرانیان گرامی بوده و نیاکانمان به گونه‌ای آگاهانه به پرستش آن می‌پرداخته‌اند. اما خوبست این را نیز بدانیم که بن‌واژۀ «پرستیدن» برگرفته از واژۀ «پَه ایری استَه» در زبان ایرانی کهن بوده و به معنای «گرد چیزی ایستادن» است. هم‌چنین واژۀ «پرستار» نیز برگرفته از همین واژه می‌باشد. بنابراین «پرستش» به معنای پرستاری و نگاهداری کردن است، نه ستودن و ستایش کردن.

http://www.iranboom.ir/jashnha/77-azar/1672-barge-shadbash-shab-chele.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
چاپ برگه‌ٔ شادباش شب‌چلّه
شب چله بر ملت ایران فرخنده و خجسته باد

http://www.iranboom.ir/jashnha/77-azar/1672-barge-shadbash-shab-chele.html

@iranboom_ir
شب چله هم شب چله های قدیم

خبری از انار و هندوانه و میوه های تزئین شده نبود خبری از آجیل هفت رنگ و هفت مدل نبود اما چقدر شادی بود، چقدر گرمی و زندگی بود....

@iranboom_ir
2024/12/26 06:38:21
Back to Top
HTML Embed Code: