سند دوم : گفتهی دکتر نصرت الله جهانشاهلو معاون جعفر پیشهوری
سني گيترن ، سنه دييرگت
( كسي كه ترا آورد ، به تو ميگويد ، برو )
آقاي پيشهوري و من ، از در شمالي ساختمان فرقه ، بيرون شديم و با قرار قبلي به سركنسولگري شوروي ، نزد آقاي سرهنگ قلياوف رفتيم . درست به ياد ندارم كه آقاي پادگان هم در اين ديدار ناميمون با ما بود ، يا نه .
آقاي قلياوف ، در اتاق كوچكي ما را پذيرفت . آقاي پيشهوري كه از روش ناجوانمردانهي روسها ، سخت برآشفته شده بود ، به سرهنگ قلياوف پرخاش كرد و گفت شما ما را آورديد ميان ميدان و اكنون كه سودتان اقتضا نميكند ، ناجوانمردانه ما را رها كرديد . از ما گذشته است ؛ اما مردمي را كه به گفتههاي ما سازمان يافتند و فداكاري كردند ، همه را زير تيغ دادهايد . به من بگوييد پاسخگوي اين همه نابسامانيها كيست ؟ آقاي سرهنگ قلياوف كه از جسارت آقاي پيشهوري سخت برآشفته بود ، زبانش تپق زد و يك جمله بيش نگفت :
سني گتيرن ، سنه ديير گت
( كسي كه ترا آورد ، به تو ميگويد برو )
و افزود كه ساعت 8 شب ، رفيق گوزل اوف ، بيرون شهر در سر راه تبريز ـ جلفا ، منتظر شماست و از جا برخاست و دم در ايستاد . اين بدان معني بود كه ديگر آمادگي گفتگو با ما را ندارد و بايد برويم .
ویژهنامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
سني گيترن ، سنه دييرگت
( كسي كه ترا آورد ، به تو ميگويد ، برو )
آقاي پيشهوري و من ، از در شمالي ساختمان فرقه ، بيرون شديم و با قرار قبلي به سركنسولگري شوروي ، نزد آقاي سرهنگ قلياوف رفتيم . درست به ياد ندارم كه آقاي پادگان هم در اين ديدار ناميمون با ما بود ، يا نه .
آقاي قلياوف ، در اتاق كوچكي ما را پذيرفت . آقاي پيشهوري كه از روش ناجوانمردانهي روسها ، سخت برآشفته شده بود ، به سرهنگ قلياوف پرخاش كرد و گفت شما ما را آورديد ميان ميدان و اكنون كه سودتان اقتضا نميكند ، ناجوانمردانه ما را رها كرديد . از ما گذشته است ؛ اما مردمي را كه به گفتههاي ما سازمان يافتند و فداكاري كردند ، همه را زير تيغ دادهايد . به من بگوييد پاسخگوي اين همه نابسامانيها كيست ؟ آقاي سرهنگ قلياوف كه از جسارت آقاي پيشهوري سخت برآشفته بود ، زبانش تپق زد و يك جمله بيش نگفت :
سني گتيرن ، سنه ديير گت
( كسي كه ترا آورد ، به تو ميگويد برو )
و افزود كه ساعت 8 شب ، رفيق گوزل اوف ، بيرون شهر در سر راه تبريز ـ جلفا ، منتظر شماست و از جا برخاست و دم در ايستاد . اين بدان معني بود كه ديگر آمادگي گفتگو با ما را ندارد و بايد برويم .
ویژهنامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ظهور و سقوط فرقهی دموکرات آذربایجان
دیباچه
پس از آنکه ایرانیان در پی قیام فرزند شایستهی ایرانزمین، شاه اسماعیل، توانستند سرزمین خود را از چنگال عثمانیان نگاه دارند، به فکر مقابله با استعمارگران پرتقالی، هلندی و انگلیسی نیز افتادند. در واقع، میتوان گفت ایرانیان اولینبار در مواجهه با کشور آلعثمان، که بیشتر کشوری اروپایی بود، با مظاهر نظامی زندگی نوین غربی و تغییر کیفیت ابعادی از زندگی آشنا شدند و کوشیدند به این کیفیت نوین – که نزد آنان فراتر از بعد نظامی نمیرفت – مجهز شوند.
پس از حصول امنیت در مرزها و استقرار دولتی قوی – اگرچه جنوب ایران محل تاختوتاز استعمارگرانی شده بود که سعی میکردند پایگاههایی برای تجارت امتعهی خود پیدا کنند، اما دوری مسافت نسبت به مرکز و کیفیت راههای ارتباطی و کمی جمعیت در آن مناطق و حتا فقدان جمعیت در برخی از جزایر دورافتاده در امنیت درونی ایران تأثیر به سزایی نداشت – و ایجاد ثبات نسبی در اکثر ایالات و وجود کشمکش در سطح خاندانهای حکومتی سبب شد که ضرورتِ تغییر «لباس کهنه» و پوشیدن «لباس رزم» در زندگی نوین به یک جنبش عمومی تبدیل نشود تا این که شکستهای ایران از روسیان واقعیت تلخ فاصلهی ایران با جهان نوین غرب را – که مرزهایش به درون مرزهای ایران نفود کرده بود – آشکار ساخت.
آذربایجان با قرار گرفتن در خط مقدّم برخوردها نقشی حسّاس داشت و، با داشتن عباسمیرزا و قائممقام، امیدِ روشن ایران به حساب میآمد. پس از مرگ عباسمیرزا و شهادت قائممقام، آذربایجانیان با درکِ بار مسؤولیتی تاریخی و ملّی، که به علت نزدیکی آنان با تمدّن جدید بر دوششان نهاده شده بود، آذربایجان را به قلب تپندهی ایران تبدیل کردند و خود در راه شناخت جوهرهی این تمدّن تازهپا، ولی نیرومند، پیشرو شدند. این «محبّان ایران» تلاششان بر این بنیاد استوار بود که «وطن مقدّس» ایران را به چنان شایستگیای برسانند که «محسود عالمیان» واقع شده… و به دوران شکوه بازگردد.
به این ترتیب با این نهضت، اندیشههای میهنپرستانه در آنجا تقویت شد و به عنوان یک ویژگی عمومی در وجدان جمعی مطرح شد و از حالت و بایدِ شخصی به حالت و بایدِ جمعی تبدیل شد. این کوششها و تلاش روشنفکران آذربایجانی در هماهنگی با سایر ایرانیان و حتا مناطقی که در جنگ از مام میهن جدا شده بود مقدّمات مشروطه و زندگی مبتنی بر قانون را که قرار بود «کلید بهشت قدرت ایران» باشد فراهم کرد که سرانجام پس از کشوقوسهای متعدد در تهران به صدور فرمان مشروطیت منجر شد.
در عرصهی جهان، پس از سپری شدن دوران صلح مسلّح، توفانی مهیب در راه بود. توفانی که طلیعهی آن جنگ یکم جهانی شد و مهمترین حادثهاش انقلاب سرخ روسیه. به این ترتیب، ایران با کشوری به مراتب مخوفتر از روسیهی تزاری با نام شوروی همسایه شده بود که نه تنها خلیج فارس، بلکه اروپای شرقی و غربی و امریکا و… را نیز در وصیت تاریخی ارباب درگذشتهاش وارد کرده بود. بیچاره آذربایجان! خط مقدم همسایگی با چنین قدرت مخوفی شده بود که طعنهی قدرت بر ایوان مخوف میزد و پتر را به مجیزگویی خود میطلبید.
روسها، که در پی انقلاب اکتبر شمال ایران را ترک کرده و در یک ژست جدید قرارداد ۱۹۰۷ را مُلغا و استعماری اعلام کرده بودند، حال در هیأتی تازه در پی فرصتی بودند که راه تزارها را با قدرتی بیشتر دنبال کنند. جنگ جهانی دوم این فرصت را در اختیار آنها قرار داد تا یورشی همهجانبه به همراه دشمن ایدئولوژیک سابق و متحد استراتژیک امروز خود، انگلستان، به مرزهای ایرانِ بیطرف آغاز کنند…
و سرانجام، تصمیم شومِ بلعیدن آذربایجان – در حالی که سربازان شوروی در خیابانهای قزوین رژه میرفتند – گرفته شد، پس سناریوی فرقهی دموکرات در آذربایجان کلید خورد. در این نوشتار خواهیم کوشید این حوادث و رخدادها و سرانجام رهایی آذربایجان را بررسی کنیم.
آری، روسها از ترکمانچای و گلستان تا جنگ یکم جهانی تا توانستند دشنه بر پیکر آذربایجان کوفتند و چون طرفی نبستند خنجر به دست هممیهنان سرخ سپردند؛ خنجری که بارها و بارها با شدّت و حدّت بر این تن شریف فرود آورده شد. اما این نازنین آذربایجان! اگر چه رنگش به زردی میگراید اما داستان اکسیر و رنگ عشق بود. این عاشق ساز بهدستِ کوچهها، لب از نوا نبست که: «ایران من! ایران من!». این عاشق ثابتقدم، خود به آرپاچای انداخت اما به خانهی خان سرخ پای نگذاشت و عفّت پاس داشت. آذربایجان به نام ققنوس ایران زنده ماند، آنچه سیل بُرد آبروی خودفروختگان و خیانتپیشگان بود.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1653-zohor-soght-fergheye-demokrat.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دیباچه
پس از آنکه ایرانیان در پی قیام فرزند شایستهی ایرانزمین، شاه اسماعیل، توانستند سرزمین خود را از چنگال عثمانیان نگاه دارند، به فکر مقابله با استعمارگران پرتقالی، هلندی و انگلیسی نیز افتادند. در واقع، میتوان گفت ایرانیان اولینبار در مواجهه با کشور آلعثمان، که بیشتر کشوری اروپایی بود، با مظاهر نظامی زندگی نوین غربی و تغییر کیفیت ابعادی از زندگی آشنا شدند و کوشیدند به این کیفیت نوین – که نزد آنان فراتر از بعد نظامی نمیرفت – مجهز شوند.
پس از حصول امنیت در مرزها و استقرار دولتی قوی – اگرچه جنوب ایران محل تاختوتاز استعمارگرانی شده بود که سعی میکردند پایگاههایی برای تجارت امتعهی خود پیدا کنند، اما دوری مسافت نسبت به مرکز و کیفیت راههای ارتباطی و کمی جمعیت در آن مناطق و حتا فقدان جمعیت در برخی از جزایر دورافتاده در امنیت درونی ایران تأثیر به سزایی نداشت – و ایجاد ثبات نسبی در اکثر ایالات و وجود کشمکش در سطح خاندانهای حکومتی سبب شد که ضرورتِ تغییر «لباس کهنه» و پوشیدن «لباس رزم» در زندگی نوین به یک جنبش عمومی تبدیل نشود تا این که شکستهای ایران از روسیان واقعیت تلخ فاصلهی ایران با جهان نوین غرب را – که مرزهایش به درون مرزهای ایران نفود کرده بود – آشکار ساخت.
آذربایجان با قرار گرفتن در خط مقدّم برخوردها نقشی حسّاس داشت و، با داشتن عباسمیرزا و قائممقام، امیدِ روشن ایران به حساب میآمد. پس از مرگ عباسمیرزا و شهادت قائممقام، آذربایجانیان با درکِ بار مسؤولیتی تاریخی و ملّی، که به علت نزدیکی آنان با تمدّن جدید بر دوششان نهاده شده بود، آذربایجان را به قلب تپندهی ایران تبدیل کردند و خود در راه شناخت جوهرهی این تمدّن تازهپا، ولی نیرومند، پیشرو شدند. این «محبّان ایران» تلاششان بر این بنیاد استوار بود که «وطن مقدّس» ایران را به چنان شایستگیای برسانند که «محسود عالمیان» واقع شده… و به دوران شکوه بازگردد.
به این ترتیب با این نهضت، اندیشههای میهنپرستانه در آنجا تقویت شد و به عنوان یک ویژگی عمومی در وجدان جمعی مطرح شد و از حالت و بایدِ شخصی به حالت و بایدِ جمعی تبدیل شد. این کوششها و تلاش روشنفکران آذربایجانی در هماهنگی با سایر ایرانیان و حتا مناطقی که در جنگ از مام میهن جدا شده بود مقدّمات مشروطه و زندگی مبتنی بر قانون را که قرار بود «کلید بهشت قدرت ایران» باشد فراهم کرد که سرانجام پس از کشوقوسهای متعدد در تهران به صدور فرمان مشروطیت منجر شد.
در عرصهی جهان، پس از سپری شدن دوران صلح مسلّح، توفانی مهیب در راه بود. توفانی که طلیعهی آن جنگ یکم جهانی شد و مهمترین حادثهاش انقلاب سرخ روسیه. به این ترتیب، ایران با کشوری به مراتب مخوفتر از روسیهی تزاری با نام شوروی همسایه شده بود که نه تنها خلیج فارس، بلکه اروپای شرقی و غربی و امریکا و… را نیز در وصیت تاریخی ارباب درگذشتهاش وارد کرده بود. بیچاره آذربایجان! خط مقدم همسایگی با چنین قدرت مخوفی شده بود که طعنهی قدرت بر ایوان مخوف میزد و پتر را به مجیزگویی خود میطلبید.
روسها، که در پی انقلاب اکتبر شمال ایران را ترک کرده و در یک ژست جدید قرارداد ۱۹۰۷ را مُلغا و استعماری اعلام کرده بودند، حال در هیأتی تازه در پی فرصتی بودند که راه تزارها را با قدرتی بیشتر دنبال کنند. جنگ جهانی دوم این فرصت را در اختیار آنها قرار داد تا یورشی همهجانبه به همراه دشمن ایدئولوژیک سابق و متحد استراتژیک امروز خود، انگلستان، به مرزهای ایرانِ بیطرف آغاز کنند…
و سرانجام، تصمیم شومِ بلعیدن آذربایجان – در حالی که سربازان شوروی در خیابانهای قزوین رژه میرفتند – گرفته شد، پس سناریوی فرقهی دموکرات در آذربایجان کلید خورد. در این نوشتار خواهیم کوشید این حوادث و رخدادها و سرانجام رهایی آذربایجان را بررسی کنیم.
آری، روسها از ترکمانچای و گلستان تا جنگ یکم جهانی تا توانستند دشنه بر پیکر آذربایجان کوفتند و چون طرفی نبستند خنجر به دست هممیهنان سرخ سپردند؛ خنجری که بارها و بارها با شدّت و حدّت بر این تن شریف فرود آورده شد. اما این نازنین آذربایجان! اگر چه رنگش به زردی میگراید اما داستان اکسیر و رنگ عشق بود. این عاشق ساز بهدستِ کوچهها، لب از نوا نبست که: «ایران من! ایران من!». این عاشق ثابتقدم، خود به آرپاچای انداخت اما به خانهی خان سرخ پای نگذاشت و عفّت پاس داشت. آذربایجان به نام ققنوس ایران زنده ماند، آنچه سیل بُرد آبروی خودفروختگان و خیانتپیشگان بود.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1653-zohor-soght-fergheye-demokrat.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
مزار شهدای ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در مشکین شهر.
مزدوران شوروی(فرقه دموکرات آذربایجان)آنها را به شهادت رساندند.
روان همهی جانباختگان ایران شاد باد.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1655-
@iranboom_ir
ایران، ایران، ای کشور آریان؛ نامت بجاست و مهرت در دل ما.
بدبختتر از خائن به تو آهریمنی نیست؛ خوشبختتر از سرباز تو، شهید تو کیست؟
شاد باد، شاد باد، شاد باشید ای شهیدان راه ایران که به قرنها، در دلِ دشتها، کوهها و دریاهای میهن به خون خود کفن پوشیده و خفتهاید:
نام شما و یاد شما، افتخار ماست و درسِ زندگی ما.
پاینده فر و فرهنگ ایران
۲۱ آذر ۱۳۲۵ #روز_نجات_آذربایجان_و_گریز_اهریمن گرامی باد.
مزدوران شوروی(فرقه دموکرات آذربایجان)آنها را به شهادت رساندند.
روان همهی جانباختگان ایران شاد باد.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1655-
@iranboom_ir
ایران، ایران، ای کشور آریان؛ نامت بجاست و مهرت در دل ما.
بدبختتر از خائن به تو آهریمنی نیست؛ خوشبختتر از سرباز تو، شهید تو کیست؟
شاد باد، شاد باد، شاد باشید ای شهیدان راه ایران که به قرنها، در دلِ دشتها، کوهها و دریاهای میهن به خون خود کفن پوشیده و خفتهاید:
نام شما و یاد شما، افتخار ماست و درسِ زندگی ما.
پاینده فر و فرهنگ ایران
۲۱ آذر ۱۳۲۵ #روز_نجات_آذربایجان_و_گریز_اهریمن گرامی باد.
به انگیزهٔ سالگرد 21 آذر 1325 - روز نجات آذربایجان، روز همبستگی ملی؛ روز جانبازی مردم تبریز و روز «گریز اهریمن»
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/15875-21azar-25-roz-nejat-azarbaijan-9409.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/15875-21azar-25-roz-nejat-azarbaijan-9409.html
@iranboom_ir
ویژهنامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
@iranboom_ir
ویژهنامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/44807
آذرآبادگان من، جان جانان من است(فایلهای صوتی ویژهٔ روز آذربایجان) / گفتگوی دکتر هوشنگ طالع با دکتر نصرت الله جهانشاهلو افشار / قطعهای از استاد شهریار با صدای شاعر- شعر آذربایجان / فایل صوتی گفتگوی استاد شهریار پیرامون آذربایجان / ریشههای ژرف پارسی در ارسباران / 21 آذر ماه سالروز نجات آذربایجان / گفتگو با دکتر حمید احمدى و استاد کاوه بیات درباره اسناد تازه فرقه دموکرات / کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان / آذربایجان در روزگار باستان / زبان دیرین آذربایجان / فهرست نامه پژوهش های زبان دیرینه آذربایجان / زبان آذری، یا زبان باستان آذربایگان زبان آذربایجان - دکتر منوچهر مرتضوی / یک سند مهم در باب زبان آذری عباس اقبال آشتیانی / نگاه تاریخی به واژههای باستانی فرهنگ جغرافیای آذربایجان / اسنادی نو در رابطه با تغییر زبان در آذربایجان: صریحالملک گنجینهای از نامهای جغرافیایی آذربایجان / ملاحظاتی دربارهی زبان کهن آذربایجان / ملاحظاتی درباره زبان آذری / زبان آذربایجان - محمدرضا شعار / گویش کرینگان (تاتی) / پژوهشهای معاصران در زبان آذربایجان / آذربایجان در موجخیز تاریخ / چگونگی راه یافتن زبان ترکی به آذربایجان / تاریخ زبان دری در آذربایجان / تذکره شعرای اران و شروان و آذربایجان / هویت بارز ایرانی در زبان آذری / نام آذربایجان / حدود و ثغور مرزهای آذربایجان در دوران باستان / حدود و ثغور آذربایجان در دورۀ اسلامی / تـاریخ مختصر و وجه تسمیه آذربایجان / زبان مـردم آتورپاتکان، زبان ایرانی بوده است / مـردم و زبان باستان آذربایگان / نامۀ امیل بئر دربارۀ لهجههای آذری / آذری، یا زبان باستان آذربایگان - علامه محمد قزوینی / ملاحظاتی دربارۀ زبان محاوره آذربایجان / پیشینه، زبان و فرهنگ آذربایجان از زبان خودی و بیگانه / آذربایجان و دین و زبان آن / بررسی روند جایگزینی زبان آذری کنونی به جای «آذری مادی» آذربایگانی چطور ترک زبان شد / تور و ترک - توران و ترکان / سخنی در پیرامون آذربایگان - عنایتالله رضا / یاد آذربایجان و زبانش / حدود تاریخی آذربایجان - محمد جواد مشکور / نخستین سند ادبی ارتباط آذربایجان و شاهنامه / ایران ِ مظلوم / ترا که خانه... - سعیدی سیرجانی / ختنهٔ آذربایجان / آذربایجان و کردستان دو عضو جدانشدنی از پیکر ایران / ریشه و تبار مردم آذربایجان / تاریخچۀ آذرپادگان و مردمان آذربایجان / ظهور و سقوط فرقهی دموکرات آذربایجان / 21 آذر به انگیزۀ شصت و پنجمین سالگرد روز نجات آذربایجان (روز گریز اهریمن) / شصت و پنجمین سالگشت گریز اهریمن از میهن / گفتگوی دکتر حمید احمدی پیرامون 21 آذر سالروز آزادسازی آذربایجان / دو روز آخر کار فرقه و دموکرات / پایان کار فرقه دموکرات / یادی از شادروان ابوالحسن خان اقبال آذر / سنی گتیرن، سنه دییر: گت (آن که تو را آورد، به تو میگوید: برو) / ظهور و سقوط فرقه دموکرات از 21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325 / آذربایجان در سالهای 1325 ، 1324 / سندهای تازه، پیرامون دخالت آشکار اتحاد شوروی در ایجاد فرقهٔ دموکرات در آذربایجان و جمهوری مهاباد / کالبدشکافی تسلیم شدن قاضی محمد و چرایی و چگونگی آن
۲۱ آذر در تقویم سیاسی ایرانزمین دارای جایگاه ویژهای میباشد که متاسفانه در وضعیت کنونی چندان که بایسته و شایسته است بدان پرداخته نمیشود .گرچه پیرامون این روز سخنها گفته شده و مقالات نگاشته شده اما از این رخداد بزرگ تاریخ هر چه بگوییم باز جای سخن باقی است.
روز ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن گرامی باد
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/44807
آذرآبادگان من، جان جانان من است(فایلهای صوتی ویژهٔ روز آذربایجان) / گفتگوی دکتر هوشنگ طالع با دکتر نصرت الله جهانشاهلو افشار / قطعهای از استاد شهریار با صدای شاعر- شعر آذربایجان / فایل صوتی گفتگوی استاد شهریار پیرامون آذربایجان / ریشههای ژرف پارسی در ارسباران / 21 آذر ماه سالروز نجات آذربایجان / گفتگو با دکتر حمید احمدى و استاد کاوه بیات درباره اسناد تازه فرقه دموکرات / کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان / آذربایجان در روزگار باستان / زبان دیرین آذربایجان / فهرست نامه پژوهش های زبان دیرینه آذربایجان / زبان آذری، یا زبان باستان آذربایگان زبان آذربایجان - دکتر منوچهر مرتضوی / یک سند مهم در باب زبان آذری عباس اقبال آشتیانی / نگاه تاریخی به واژههای باستانی فرهنگ جغرافیای آذربایجان / اسنادی نو در رابطه با تغییر زبان در آذربایجان: صریحالملک گنجینهای از نامهای جغرافیایی آذربایجان / ملاحظاتی دربارهی زبان کهن آذربایجان / ملاحظاتی درباره زبان آذری / زبان آذربایجان - محمدرضا شعار / گویش کرینگان (تاتی) / پژوهشهای معاصران در زبان آذربایجان / آذربایجان در موجخیز تاریخ / چگونگی راه یافتن زبان ترکی به آذربایجان / تاریخ زبان دری در آذربایجان / تذکره شعرای اران و شروان و آذربایجان / هویت بارز ایرانی در زبان آذری / نام آذربایجان / حدود و ثغور مرزهای آذربایجان در دوران باستان / حدود و ثغور آذربایجان در دورۀ اسلامی / تـاریخ مختصر و وجه تسمیه آذربایجان / زبان مـردم آتورپاتکان، زبان ایرانی بوده است / مـردم و زبان باستان آذربایگان / نامۀ امیل بئر دربارۀ لهجههای آذری / آذری، یا زبان باستان آذربایگان - علامه محمد قزوینی / ملاحظاتی دربارۀ زبان محاوره آذربایجان / پیشینه، زبان و فرهنگ آذربایجان از زبان خودی و بیگانه / آذربایجان و دین و زبان آن / بررسی روند جایگزینی زبان آذری کنونی به جای «آذری مادی» آذربایگانی چطور ترک زبان شد / تور و ترک - توران و ترکان / سخنی در پیرامون آذربایگان - عنایتالله رضا / یاد آذربایجان و زبانش / حدود تاریخی آذربایجان - محمد جواد مشکور / نخستین سند ادبی ارتباط آذربایجان و شاهنامه / ایران ِ مظلوم / ترا که خانه... - سعیدی سیرجانی / ختنهٔ آذربایجان / آذربایجان و کردستان دو عضو جدانشدنی از پیکر ایران / ریشه و تبار مردم آذربایجان / تاریخچۀ آذرپادگان و مردمان آذربایجان / ظهور و سقوط فرقهی دموکرات آذربایجان / 21 آذر به انگیزۀ شصت و پنجمین سالگرد روز نجات آذربایجان (روز گریز اهریمن) / شصت و پنجمین سالگشت گریز اهریمن از میهن / گفتگوی دکتر حمید احمدی پیرامون 21 آذر سالروز آزادسازی آذربایجان / دو روز آخر کار فرقه و دموکرات / پایان کار فرقه دموکرات / یادی از شادروان ابوالحسن خان اقبال آذر / سنی گتیرن، سنه دییر: گت (آن که تو را آورد، به تو میگوید: برو) / ظهور و سقوط فرقه دموکرات از 21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325 / آذربایجان در سالهای 1325 ، 1324 / سندهای تازه، پیرامون دخالت آشکار اتحاد شوروی در ایجاد فرقهٔ دموکرات در آذربایجان و جمهوری مهاباد / کالبدشکافی تسلیم شدن قاضی محمد و چرایی و چگونگی آن
۲۱ آذر در تقویم سیاسی ایرانزمین دارای جایگاه ویژهای میباشد که متاسفانه در وضعیت کنونی چندان که بایسته و شایسته است بدان پرداخته نمیشود .گرچه پیرامون این روز سخنها گفته شده و مقالات نگاشته شده اما از این رخداد بزرگ تاریخ هر چه بگوییم باز جای سخن باقی است.
روز ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن گرامی باد
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
ویژهنامهٔ ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/khabarnameh/48-khabarnameh/16751-vize-name-21azar-roz-goriz-ahriman-950921.html
@iranboom_ir
۹ سال پیش در ۲۱ آذر ۱۳۹۴، استاد احمد منزوی ـ کتابشناس، نسخهپژوه و از مفاخر فرهنگی ایران ـ درگذشت.
یادش گرامی.
@iranboom_ir
یادش گرامی.
@iranboom_ir
چند شعر دربارۀ آذربایجان
اگر تُرک گویم نه آن آذری
که ایران اگر گوهر او گوهری"
(رحیم معینی کرمانشاهی)
ماد کوچک باز میگردد به ایـــــــــران بزرگ
زین بـزرگی روزگار باســــتان آید به یاد ..
اتحاد حزب توده ، با دموکــــــــرات چموش
جمع چپ چشمان کور و ناتوان آید به یاد..
تـرک تازی در زمـیـن آتـــــــــروپـات و مـادها
بازی موش و دم شیـر ژیـــــان آید به یاد..
نام آذربایجان و مــــــــردم آن پارسیست
وصلهی ترکی زدن از ناکســان آید به یاد..
از تمام مرزهای کشـــــورم خون میچکد
بس که ببریدند درد استخــــوان آید به یاد
جان من، جان شما ای مردم ایـــرانزمین
آنچه مـیگویم ز تدبیـــــر جهان آید به یاد
عشق میــــهن از تمام زندگی بالاتر است
گر وطن باشــــد خدای مهربان آید به یاد
(محمد تقی حر آبادی)
شاید جهان وطن بزرگی باشد؛ اما از زادگاه من، ایران کوچکتر است (محمد تقی حر آبادی)
..بریـــــــده از وطن خواهد تو را بخشد به بیگانه
بـریــــــده باد دستِ آنکه مـیپوید خطاکــــاری
عدوی خیــــــــرهسر این بار ترفـنـــدی دگـر دارد
که بخشـــد خاک پاکت را به ارباب دگــــــــر آری
زبان را کرده است آویز، سخــــــن از تجزیه راند
بگو با او که ای نادان تهی از عقل و هوشیاری
جوانمـردان آذربـایـجان آگــــــــــاه و بـیــــدارنـد
و نـپـذیـرند نـیـرنـگ خیانت پیـشــــــــه مـکاری..
(استاد خان آذری)
دو رباعی برای آذربایجان از م سحر
روح ایران
آن گنج که پارس یا خراسان دارد
از گنجه و سُهرورد و شروان دارد
هرچند ربوده اندش از مام وطن
ارّان در جسم روح ایران دارد
دل ایران
چون فکر اگرچه کرده مأوا در سر
آذربایجان دل است و ایران پیکر
هان بد مسگال دشمنا کاین آذر
در دامن خود ترا کند خاکستر
م.سحر
این دو ترانه نزدیک به سیزده سال پیش سروده شده و چهار سال پیش در کتاب «صدای زنگ حضور» به چاپ رسیده اند.ـ
اکنون با دیدن بیانیهء «جنبش آذربایجان برای یکپارچگی و دموکراسی درایران» که به همت جمعی ازمیهن پرستان ایرانی اهل آذربایجان بنیان نهاده شده به ویژه با دیدن نام دوست گرامی ام شاعر گرانقدر اسماعیل خویی و دوست ارجمند دیگر آقای دکتر سیروس آموزگار ، ضمن درج این دو رباعی کوشش های این دوستان را گرامی می دارم وبرای هدف های انسانی و ملی و آزادی خوهانهء آنان آرزوی موفقیت دارم.
صف آذربایجان توصیف روی دلبــــر است
خاک پاکش تا ابـــــد بر دیده ی ما توتیاست..
فخر اِله بابـــک اگر ایران یولوندا جان و ِریر
خون سرخش قسمتی از پرچم ایران ماست
گِچدی دونیا دان دونن ، قالدی بوگوندَ جاودان
کیم دِئیر بابک اولوب بابک بیزَ راز بقاست
(استاد شمس خلخالی)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/313-azarbaijan-iran-chame.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
اگر تُرک گویم نه آن آذری
که ایران اگر گوهر او گوهری"
(رحیم معینی کرمانشاهی)
ماد کوچک باز میگردد به ایـــــــــران بزرگ
زین بـزرگی روزگار باســــتان آید به یاد ..
اتحاد حزب توده ، با دموکــــــــرات چموش
جمع چپ چشمان کور و ناتوان آید به یاد..
تـرک تازی در زمـیـن آتـــــــــروپـات و مـادها
بازی موش و دم شیـر ژیـــــان آید به یاد..
نام آذربایجان و مــــــــردم آن پارسیست
وصلهی ترکی زدن از ناکســان آید به یاد..
از تمام مرزهای کشـــــورم خون میچکد
بس که ببریدند درد استخــــوان آید به یاد
جان من، جان شما ای مردم ایـــرانزمین
آنچه مـیگویم ز تدبیـــــر جهان آید به یاد
عشق میــــهن از تمام زندگی بالاتر است
گر وطن باشــــد خدای مهربان آید به یاد
(محمد تقی حر آبادی)
شاید جهان وطن بزرگی باشد؛ اما از زادگاه من، ایران کوچکتر است (محمد تقی حر آبادی)
..بریـــــــده از وطن خواهد تو را بخشد به بیگانه
بـریــــــده باد دستِ آنکه مـیپوید خطاکــــاری
عدوی خیــــــــرهسر این بار ترفـنـــدی دگـر دارد
که بخشـــد خاک پاکت را به ارباب دگــــــــر آری
زبان را کرده است آویز، سخــــــن از تجزیه راند
بگو با او که ای نادان تهی از عقل و هوشیاری
جوانمـردان آذربـایـجان آگــــــــــاه و بـیــــدارنـد
و نـپـذیـرند نـیـرنـگ خیانت پیـشــــــــه مـکاری..
(استاد خان آذری)
دو رباعی برای آذربایجان از م سحر
روح ایران
آن گنج که پارس یا خراسان دارد
از گنجه و سُهرورد و شروان دارد
هرچند ربوده اندش از مام وطن
ارّان در جسم روح ایران دارد
دل ایران
چون فکر اگرچه کرده مأوا در سر
آذربایجان دل است و ایران پیکر
هان بد مسگال دشمنا کاین آذر
در دامن خود ترا کند خاکستر
م.سحر
این دو ترانه نزدیک به سیزده سال پیش سروده شده و چهار سال پیش در کتاب «صدای زنگ حضور» به چاپ رسیده اند.ـ
اکنون با دیدن بیانیهء «جنبش آذربایجان برای یکپارچگی و دموکراسی درایران» که به همت جمعی ازمیهن پرستان ایرانی اهل آذربایجان بنیان نهاده شده به ویژه با دیدن نام دوست گرامی ام شاعر گرانقدر اسماعیل خویی و دوست ارجمند دیگر آقای دکتر سیروس آموزگار ، ضمن درج این دو رباعی کوشش های این دوستان را گرامی می دارم وبرای هدف های انسانی و ملی و آزادی خوهانهء آنان آرزوی موفقیت دارم.
صف آذربایجان توصیف روی دلبــــر است
خاک پاکش تا ابـــــد بر دیده ی ما توتیاست..
فخر اِله بابـــک اگر ایران یولوندا جان و ِریر
خون سرخش قسمتی از پرچم ایران ماست
گِچدی دونیا دان دونن ، قالدی بوگوندَ جاودان
کیم دِئیر بابک اولوب بابک بیزَ راز بقاست
(استاد شمس خلخالی)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/313-azarbaijan-iran-chame.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۵۳ سال پیش در ۲۲ آذر ۱۳۵۰، ذبیح بهروز ـ نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران ـ درگذشت.
«تقویم نوروزی شهریاری»، «فرهنگ کوچک تازی به فارسی» و «تقویم و تاریخ در ایران»، از تألیفات پژوهشی وی است. او و دکتر محمد مقدم و دکتر صادق کیا، مجلهی فرهنگی «ایرانکوده» را در زمینهی مطالعات ایرانی منتشر میکردند.
💠 با ایرانبوم همراه باشید:
@iranboom_ir
«تقویم نوروزی شهریاری»، «فرهنگ کوچک تازی به فارسی» و «تقویم و تاریخ در ایران»، از تألیفات پژوهشی وی است. او و دکتر محمد مقدم و دکتر صادق کیا، مجلهی فرهنگی «ایرانکوده» را در زمینهی مطالعات ایرانی منتشر میکردند.
💠 با ایرانبوم همراه باشید:
@iranboom_ir
اتابکان آذربایجان
ناصر صدقی
چکیده
اتابکان آذربایجان توسط اتابک شمسالدین ایلدگز از درون ساختار حکومتی سلجوقیان با تصاحب اختیارات منصب اتابکی شاهزادگان سلجوقی شکل گرفت. ایلدگز، غلامی ترک بود که با رسیدن به مقام امیری از سال 540 هـ [524 خ] به بعد مدت ده سال امارت بخشی از آذربایجان را داشت و از سال 520 هـ عنوان اتابک یافت.
خاندان ایلدگز به اسم سلاطین سلجوقی، کل قلمرو سلجوقیان عراق را در این دوره به دست گرفته، حکومت و مقام اتابکی را موروثی کردند. حکومت اتابکان از آذربایجان شکل گرفت و به همدان و ری و اصفهان گسترش یافت اما چون منشأ آنها آذربایجان بود و بعد از تجزیه، قلمرو آنها محدود به آذربایجان شد، به اتابکان مشهور شدند.
از مهمترین تحولات جهان اسلام در عصر اتابکی که از سال 540 هـ تا 621 هـ [524 تا 603 خ] حکومت کردند، اوج جنگهای صلیبی در غرب جهان اسلام و ظهور خوارزمشاهیان و متعاقب آن مغولان در شرق جهان اسلام بود. شهرهای همدان و تبریز و گنجه، مراکز مهم حکومتی اتابکان آذربایجان بود. این حکومت به واسطه جنگهای ممتد داخلی و اختلافات جانشینی در امر حکومت و قدرت سیاسی، در پی سقوط سلجوقیان، سرانجام به دست خوارزمشاهیان و شخص جلالالدین خوارزمشاه در سال 621 هـ [603 خ] برافتادند و متعاقب آن از هجوم مغول کل آذربایجان را فرا گرفت.
منشأ مقام اتابکی و خاستگاه اتابکان آذربایجان
مقام اتابکی در اصل از سنتهای ریشهدار در خاندان سلجوقی بود. سلجوقیان این سنت قبیلهای خاص خود را بعد از به حکومت رسیدن در پی نبرد دندانقان 431 هـ [418 خ] وارد ایران و تشکیلات حکومتی خود کردند.
اتابک یک اصطلاح ترکی [شده] و ترکیب دو واژه آتا به معنای پدر [تورانی و ایرانی] بک [بغ ایرانی] به معنای امیر و بزرگ میباشد. در منابع عربی عصر سلجوقی معادل عربی این اصطلاح «امیر الوالد» آمده است به معنای بزرگ و نایب پدر. اتابک کسی بود که عهدهدار تربیت و پرورش شاهزادگان سلجوقی بود. در تشکیلات حکومتی سلجوقیان اولین بار از دوره سلطان آلب ارسلان سلجوقی (465-455 هـ) [449-442 خ] است که به این مقام اشاره میشود. اولین فردی که در ساختار حکومتی سلجوقیان عنوان و مقام اتابک یافت، خواجه نظامالملک، وزیر مشهور سلجوقیان بود. وی از طرف سلطان آلب ارسلان مقام اتابکی ملک شاه نایب و فرزند سلطان را عهدهدار شد. به همین جهت، یکی از القاب خواجه، «اتابک» و «آتا خواجه» بود؛ در حالی که مقام اتابکی تنها متعلق به امر بود.2
مهمترین وظیفه اتابک، جدای از تربیت اخلاقی شاهزاده تحت امر خود، تربیت سیاسی و آموزشی حکومتداری برای شاهزاده تحت تربیت اتابکی بود. بعدها در گذر زمان در پی ضعف قدرت سلاطین سلجوقی و غلبه امرا بر سلاطین، مقام اتابکی کارکرد اولیه خود را از دست داد. قدرت و اختیارات این مقام به تصاحب امرای متنفذ درآمده، بر قدرت سلاطین سلجوقی برتری یافت.
از سال 547 هـ [531 خ] با مرگ سلطان مسعود سلجوقی، آخرین سلطان نسبتاً قدرتمند، امرا و به خصوص امرایی که عنوان اتابک داشتند، به عنوان تنها گروه تأثیرگذار در مقدرات سلطنت سلجوقی مطرح شدند. اولین هدف آنها گماشتن شاهزادگان تحت تربیت و اتابکی خود به مقام سلطنت بود. از این مقطع، نهاد امارت و به ویژه اتابکی، همه قدرت و اختیارات دو نهاد سلطنت و وزارت را در تشکیلات حکومتی سلجوقیان به تصاحب خود درآورد.
رسیدن به مقام اتابکی از شکل انتصابی آن از طرف سلاطین به شکل تحمیلی مبدل شد که به واسطه آن شاهزادگان سلجوقی هر کدام به تصاحب یکی از امرای مدعی مقام اتابکی درآمده، به مقام سلطنت گماشته میشدند. نتیجه آن، جنگهای ممتد داخلی بین اتابکان بود که هر کدام مدعی گماشتن شاهزاده تحت اتابکی خود به سلطنت بودند.
ظهور اتابکان آذربایجان، به عنوان اولین حکومت اتابکی موروثی در ایران در قلمرو سلجوقی در چنین محیط سیاسی صورت گرفت.
«ایلدگز» (Ildghaz)، مؤسس اتابکان آذربایجان، در اصل دارای خاستگاه غلامی بود. از دیگر رسوم عصر سلجوقی در کنار منصب اتابکی، تربیت و پرورش غلامان زرخرید در دربارهای شاهی بود. به این دلیل، بیشتر امرای مسلط در عصر سلجوقی از دوره سلطان ملکشاه به بعد دارای خاستگاه غلامی بودند که از مرتبه غلامی به مقام و مرتبه امارت ترفیع یافته بودند و همین غلامان امیر بودند که اختیارات سلطنت را به شکلی کامل از دوره سلطان مسعود سلجوقی به دست گرفتند. ایلدگز غلام ترک زرخرید از ولایت قفچاق (Ghephchag) یا همان قپچاق بود که توسط کمالالدین سمیرمی3 وزیر سلطان مسعود از یکی از تجار خریداری شده بود.4
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/1680-atabakan-azarbaijan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ناصر صدقی
چکیده
اتابکان آذربایجان توسط اتابک شمسالدین ایلدگز از درون ساختار حکومتی سلجوقیان با تصاحب اختیارات منصب اتابکی شاهزادگان سلجوقی شکل گرفت. ایلدگز، غلامی ترک بود که با رسیدن به مقام امیری از سال 540 هـ [524 خ] به بعد مدت ده سال امارت بخشی از آذربایجان را داشت و از سال 520 هـ عنوان اتابک یافت.
خاندان ایلدگز به اسم سلاطین سلجوقی، کل قلمرو سلجوقیان عراق را در این دوره به دست گرفته، حکومت و مقام اتابکی را موروثی کردند. حکومت اتابکان از آذربایجان شکل گرفت و به همدان و ری و اصفهان گسترش یافت اما چون منشأ آنها آذربایجان بود و بعد از تجزیه، قلمرو آنها محدود به آذربایجان شد، به اتابکان مشهور شدند.
از مهمترین تحولات جهان اسلام در عصر اتابکی که از سال 540 هـ تا 621 هـ [524 تا 603 خ] حکومت کردند، اوج جنگهای صلیبی در غرب جهان اسلام و ظهور خوارزمشاهیان و متعاقب آن مغولان در شرق جهان اسلام بود. شهرهای همدان و تبریز و گنجه، مراکز مهم حکومتی اتابکان آذربایجان بود. این حکومت به واسطه جنگهای ممتد داخلی و اختلافات جانشینی در امر حکومت و قدرت سیاسی، در پی سقوط سلجوقیان، سرانجام به دست خوارزمشاهیان و شخص جلالالدین خوارزمشاه در سال 621 هـ [603 خ] برافتادند و متعاقب آن از هجوم مغول کل آذربایجان را فرا گرفت.
منشأ مقام اتابکی و خاستگاه اتابکان آذربایجان
مقام اتابکی در اصل از سنتهای ریشهدار در خاندان سلجوقی بود. سلجوقیان این سنت قبیلهای خاص خود را بعد از به حکومت رسیدن در پی نبرد دندانقان 431 هـ [418 خ] وارد ایران و تشکیلات حکومتی خود کردند.
اتابک یک اصطلاح ترکی [شده] و ترکیب دو واژه آتا به معنای پدر [تورانی و ایرانی] بک [بغ ایرانی] به معنای امیر و بزرگ میباشد. در منابع عربی عصر سلجوقی معادل عربی این اصطلاح «امیر الوالد» آمده است به معنای بزرگ و نایب پدر. اتابک کسی بود که عهدهدار تربیت و پرورش شاهزادگان سلجوقی بود. در تشکیلات حکومتی سلجوقیان اولین بار از دوره سلطان آلب ارسلان سلجوقی (465-455 هـ) [449-442 خ] است که به این مقام اشاره میشود. اولین فردی که در ساختار حکومتی سلجوقیان عنوان و مقام اتابک یافت، خواجه نظامالملک، وزیر مشهور سلجوقیان بود. وی از طرف سلطان آلب ارسلان مقام اتابکی ملک شاه نایب و فرزند سلطان را عهدهدار شد. به همین جهت، یکی از القاب خواجه، «اتابک» و «آتا خواجه» بود؛ در حالی که مقام اتابکی تنها متعلق به امر بود.2
مهمترین وظیفه اتابک، جدای از تربیت اخلاقی شاهزاده تحت امر خود، تربیت سیاسی و آموزشی حکومتداری برای شاهزاده تحت تربیت اتابکی بود. بعدها در گذر زمان در پی ضعف قدرت سلاطین سلجوقی و غلبه امرا بر سلاطین، مقام اتابکی کارکرد اولیه خود را از دست داد. قدرت و اختیارات این مقام به تصاحب امرای متنفذ درآمده، بر قدرت سلاطین سلجوقی برتری یافت.
از سال 547 هـ [531 خ] با مرگ سلطان مسعود سلجوقی، آخرین سلطان نسبتاً قدرتمند، امرا و به خصوص امرایی که عنوان اتابک داشتند، به عنوان تنها گروه تأثیرگذار در مقدرات سلطنت سلجوقی مطرح شدند. اولین هدف آنها گماشتن شاهزادگان تحت تربیت و اتابکی خود به مقام سلطنت بود. از این مقطع، نهاد امارت و به ویژه اتابکی، همه قدرت و اختیارات دو نهاد سلطنت و وزارت را در تشکیلات حکومتی سلجوقیان به تصاحب خود درآورد.
رسیدن به مقام اتابکی از شکل انتصابی آن از طرف سلاطین به شکل تحمیلی مبدل شد که به واسطه آن شاهزادگان سلجوقی هر کدام به تصاحب یکی از امرای مدعی مقام اتابکی درآمده، به مقام سلطنت گماشته میشدند. نتیجه آن، جنگهای ممتد داخلی بین اتابکان بود که هر کدام مدعی گماشتن شاهزاده تحت اتابکی خود به سلطنت بودند.
ظهور اتابکان آذربایجان، به عنوان اولین حکومت اتابکی موروثی در ایران در قلمرو سلجوقی در چنین محیط سیاسی صورت گرفت.
«ایلدگز» (Ildghaz)، مؤسس اتابکان آذربایجان، در اصل دارای خاستگاه غلامی بود. از دیگر رسوم عصر سلجوقی در کنار منصب اتابکی، تربیت و پرورش غلامان زرخرید در دربارهای شاهی بود. به این دلیل، بیشتر امرای مسلط در عصر سلجوقی از دوره سلطان ملکشاه به بعد دارای خاستگاه غلامی بودند که از مرتبه غلامی به مقام و مرتبه امارت ترفیع یافته بودند و همین غلامان امیر بودند که اختیارات سلطنت را به شکلی کامل از دوره سلطان مسعود سلجوقی به دست گرفتند. ایلدگز غلام ترک زرخرید از ولایت قفچاق (Ghephchag) یا همان قپچاق بود که توسط کمالالدین سمیرمی3 وزیر سلطان مسعود از یکی از تجار خریداری شده بود.4
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/1680-atabakan-azarbaijan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آذربایجان آمـد به یاد - سرودۀ استاد محمدتقی حرآبادی
《بهمناسبت 21 آذر، روز نجات آذربایجان (روز گریز اهریمن)》
آذرآمد، وصلِ آذربایجان آمـد به یاد
آنقدر شادم که جشنِ مهرگـان آید به یاد
از سهنـدِ کوه پیکر تا غرورِ ملـی اَم
آنقدر پایـم کـه فـرشِ پرنیـان آید به یاد
چون سپیدارِ قِزِل اوزن به عشقِ آب و خاک
رقصِ آزادیِ باغ و بوستان آید به یاد
مادِ کوچک بـاز می گردد به ایرانِ بزرگ
زین بزرگی روزگارِ باستـان آید به یاد
بـاز هـم از خونِ فرزندانِ پُرشورِ وطـن
رنـگِ سرخِ پرچـمِ آزادگان آید به یاد
تا شفق رنگِ سوارانِ قِزِلباشی گرفت
رِپ رِپِ اسبانِ زاگرس تا مُغان آید به یاد...
ز اَرتش سرخی که جارو شد به دریای خزر
چون قوام السلطنه مرد ِ زمان آید بیاد
سرزمینِ من، چه زیبایی که در این گیر و دار
بابکِ خرم، یَلِ اسپهبدان آید به یاد
شعلهیِ آذرگشسب از سینه یِ بی تابِ من
هیزمی از دشمنِ آتش به جان آید به یاد
ازدواجِ حزبِ توده با دموکراتِ چموش
جمعِ چپ چشمانِ کور و ناتوان آید به یاد
تُـرک تـازی در زمینِ آتروپات و مادها
بازیِ مـوش و دُمِ شیرِ ژیـان آید به یاد
غُورت ِ آخر را گرفتیم از دهان روس ها
تا دهان بشکسته را خون دهان آید بیاد
نامِ آذربایجان و مردمِ آن پارسی است
وصله یِ ترکی زدن، از ناکسان آید به یاد
پرچمِ ایران زخونِ سرخِ بابـک رنگ شد
دولتِ مشروطه از ستارخـان آید به یاد...
شهریار از مردمِ تبریز اگر دل مـیبَرَد
از کلامش دلبری شیرین زبـان آید به یاد
شیرِ داغ از دستِ چوپانِ مُغانی خوردهاَم
از اَرَس بگذشته کارم، شیروان آید به یاد
از تمـامِ مرزهایِ میهنـم خون می چکد
بسکـه بُبریدند، دردِ استخـوان آید به یاد
تا که فرهنگِ عرب بر دوشِ ضحاکی کشند
پونه زاری از درفشِ کاویان آید به یاد
جانِ من جانِ شما، ای مردمِ ایران زمین
آنچه می گویم، زِ تدبیرِ جهان آید به یاد
عشقِ میهن از تمامِ زندگی بالاتر است
گر وطن باشد، خدایِ مهربان آید به یاد
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/3826-azarbaijan-amad-be-yad-horabadi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
《بهمناسبت 21 آذر، روز نجات آذربایجان (روز گریز اهریمن)》
آذرآمد، وصلِ آذربایجان آمـد به یاد
آنقدر شادم که جشنِ مهرگـان آید به یاد
از سهنـدِ کوه پیکر تا غرورِ ملـی اَم
آنقدر پایـم کـه فـرشِ پرنیـان آید به یاد
چون سپیدارِ قِزِل اوزن به عشقِ آب و خاک
رقصِ آزادیِ باغ و بوستان آید به یاد
مادِ کوچک بـاز می گردد به ایرانِ بزرگ
زین بزرگی روزگارِ باستـان آید به یاد
بـاز هـم از خونِ فرزندانِ پُرشورِ وطـن
رنـگِ سرخِ پرچـمِ آزادگان آید به یاد
تا شفق رنگِ سوارانِ قِزِلباشی گرفت
رِپ رِپِ اسبانِ زاگرس تا مُغان آید به یاد...
ز اَرتش سرخی که جارو شد به دریای خزر
چون قوام السلطنه مرد ِ زمان آید بیاد
سرزمینِ من، چه زیبایی که در این گیر و دار
بابکِ خرم، یَلِ اسپهبدان آید به یاد
شعلهیِ آذرگشسب از سینه یِ بی تابِ من
هیزمی از دشمنِ آتش به جان آید به یاد
ازدواجِ حزبِ توده با دموکراتِ چموش
جمعِ چپ چشمانِ کور و ناتوان آید به یاد
تُـرک تـازی در زمینِ آتروپات و مادها
بازیِ مـوش و دُمِ شیرِ ژیـان آید به یاد
غُورت ِ آخر را گرفتیم از دهان روس ها
تا دهان بشکسته را خون دهان آید بیاد
نامِ آذربایجان و مردمِ آن پارسی است
وصله یِ ترکی زدن، از ناکسان آید به یاد
پرچمِ ایران زخونِ سرخِ بابـک رنگ شد
دولتِ مشروطه از ستارخـان آید به یاد...
شهریار از مردمِ تبریز اگر دل مـیبَرَد
از کلامش دلبری شیرین زبـان آید به یاد
شیرِ داغ از دستِ چوپانِ مُغانی خوردهاَم
از اَرَس بگذشته کارم، شیروان آید به یاد
از تمـامِ مرزهایِ میهنـم خون می چکد
بسکـه بُبریدند، دردِ استخـوان آید به یاد
تا که فرهنگِ عرب بر دوشِ ضحاکی کشند
پونه زاری از درفشِ کاویان آید به یاد
جانِ من جانِ شما، ای مردمِ ایران زمین
آنچه می گویم، زِ تدبیرِ جهان آید به یاد
عشقِ میهن از تمامِ زندگی بالاتر است
گر وطن باشد، خدایِ مهربان آید به یاد
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/3826-azarbaijan-amad-be-yad-horabadi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
گاه شمار غائله آذربایجان
آنچه در پی میآید برگرفته از کتاب تاریخ تجزیه ایران دفتر یکم تلاش نافرجام برای تجزیهی آذربایجان نوشتهی دکتر هوشنگ طالع، انتشارات سمرقند است. این نوشته همچنین در مجله آذر (21 آذر 1385) به چاپ رسیده است.
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1662-tarikh-tajzie-daftar1.html
1324
18 اردیبهشت 8 مه تسلیم بدون شرط آلمان
7 خرداد 30 مه ایران از متفقین خواست تا هر چه زودتر خاک ایران را ترک کنند.
26 تیر تا 11 مرداد 17 ژوئیه تا 12 اوت همایش پتسدام. روس ها از پذیرش تاریخ مشخص برای خروج ازایران امتناع کردند.
11 شهریور 2 سپتامبر تسلیم بدون شرط ژاپن
20 شهریور 11 سپتامبر گشایش همایش لندن. در این همایش، روز دوم مارس 1946(11 اسفند 1324)، به عنوان تاریخ تخلیه نیروهای متفقین از ایران، معین شد.
6 آبان 17 نوامبر یادداشت دوباره ایران به شوروی در باره مداخله مأموران کشوری و لشگری شوروی در امور داخلی ایران و به ویژه پشتیبانی از فرقه ی دموکرات آذربایجان
29 آبان 30 نوامبر نیروهای شوروی در قزوین از حرکت ستون های ارتش ایران به سوی آذربایجان جلوگیری کردند.
5 آذر 26 نوامبر دولت بریتانیا، نظر دولت شوروی را به پیمان سه جانبه 1941 جلب کرد و دولت ایالات متحده آمریکا پیشنها کرد که نیروهای متفقین روز اول ژانویه 1946(11 دی 1324)، خاک ایران را ترک کنند.
12 آذر 3 دسامبر دولت اتحاد شوروی، پیشنهاد دولت امریکا (مورخ 26 نوامبر) رارد کرد.
21 آذر 12 دسامیر تشکیل مجلس به اصطلاح ملی آذربایجان و اعلام حکومت فرقه ی دموکرات آذربایجان
24 آذر 15 دسامبر رادیو مسکو تولد حکومت های فرقه ی دموکرات در آذربایجان و کومله در مهاباد را اعلام کرد.
25 آذر 16 دسامبر نشست ویژه شورای وزیران امور خارجه بریتانیا، شوروی و آمریکا در مسکو. در این نشست، دولت شوروی اعلام کرد که آماده نیست تا به صورت رسمی در مورد ایران گفتگو کند.
29 دی 19 ژانویه دولت ایران، دولت شوروی را متهم به دخالت در امور داخلی کشور کرد و از شورای امنیت درخواست بررسی نمود.
30 بهمن 19 فوریه قوام نخست وزیر ایران، برای گفتگو با استالین و مولوتف وارد مسکو شد.
10 اسفند 1 مارس رادیو مسکو اعلام کرد که تخلیه نیروهای شوروی از بخش هایی از ایران ممکن است در روزهای آینده آغاز شود اما بقیه نیروها تا زمانی که وضعیت روشن شود باقی می مانند.
11 اسفند 2 مارس روز تعیین شده برای تخلیه کامل ایران
12 اسفند 3 مارس ایران در مورد باقی ماندن نیروهای شوروی در کشور پس از 2 مارس (11 اسفند)، اعتراض کرد.
14 اسفند 5 مارس چرچیل در کالج وست مینستر علیه توسعه طلبی شوروی سخنرانی کرد (آغاز جنگ سرد).
15 اسفند 6 مارس اعتراض دولت ایلات متحده به شوروی در مورد عدم تخلیه ایران
16 اسفند 7 مارس قوام، مسکو را ترک کرد. گفتگوهای مسکوبه نتیجه ی مورد نظر روسها نرسید.
21 اسفند 12 مارس دوره ی مجلس چهاردهم به پایان رسید.
1325
4 فروردین 24 مارس اتحاد شوروی اعلام کرد که در صورت عدم پیش آمد وضعیت غیرقابل پیش بینی، نیروهای این کشور ظرف شش هفته خاک ایران را ترک خواهند کرد.
5 فروردین 27 مارس هبأت نمایندگی شوروی بااعتراض به پذیرش شکایت ایران، نشست شورای امنیت را ترک کرد.
16 فروردین 5 آوریل ایران وشوروی اعلام کردند که بر سر مسأله خروج نیروهای نظامی، شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و مسأله آذربایجان توافق کرده اند(موافقت نامه قوام- سادچیکوف)
4 اردیبهشت 24 آوریل ترومن، ریس جمهور آمریکا در یک سخنرانی رادیویی، بر نقش سازمان ملل متحد در حفظ یکپارچگی ملت ها برابر تجاوز تأکید کرد.
2 خرداد 23 مه رادیو مسکو اعلام کرد که همه نیروهای شوروی از آذربایجان خارج شده اند.
6 خرداد 27 مه آغاز گفتگو میان دولت و فرقه ی دموکرات
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1646-gah-shomar-ghaele-azarbaijan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
آنچه در پی میآید برگرفته از کتاب تاریخ تجزیه ایران دفتر یکم تلاش نافرجام برای تجزیهی آذربایجان نوشتهی دکتر هوشنگ طالع، انتشارات سمرقند است. این نوشته همچنین در مجله آذر (21 آذر 1385) به چاپ رسیده است.
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1662-tarikh-tajzie-daftar1.html
1324
18 اردیبهشت 8 مه تسلیم بدون شرط آلمان
7 خرداد 30 مه ایران از متفقین خواست تا هر چه زودتر خاک ایران را ترک کنند.
26 تیر تا 11 مرداد 17 ژوئیه تا 12 اوت همایش پتسدام. روس ها از پذیرش تاریخ مشخص برای خروج ازایران امتناع کردند.
11 شهریور 2 سپتامبر تسلیم بدون شرط ژاپن
20 شهریور 11 سپتامبر گشایش همایش لندن. در این همایش، روز دوم مارس 1946(11 اسفند 1324)، به عنوان تاریخ تخلیه نیروهای متفقین از ایران، معین شد.
6 آبان 17 نوامبر یادداشت دوباره ایران به شوروی در باره مداخله مأموران کشوری و لشگری شوروی در امور داخلی ایران و به ویژه پشتیبانی از فرقه ی دموکرات آذربایجان
29 آبان 30 نوامبر نیروهای شوروی در قزوین از حرکت ستون های ارتش ایران به سوی آذربایجان جلوگیری کردند.
5 آذر 26 نوامبر دولت بریتانیا، نظر دولت شوروی را به پیمان سه جانبه 1941 جلب کرد و دولت ایالات متحده آمریکا پیشنها کرد که نیروهای متفقین روز اول ژانویه 1946(11 دی 1324)، خاک ایران را ترک کنند.
12 آذر 3 دسامبر دولت اتحاد شوروی، پیشنهاد دولت امریکا (مورخ 26 نوامبر) رارد کرد.
21 آذر 12 دسامیر تشکیل مجلس به اصطلاح ملی آذربایجان و اعلام حکومت فرقه ی دموکرات آذربایجان
24 آذر 15 دسامبر رادیو مسکو تولد حکومت های فرقه ی دموکرات در آذربایجان و کومله در مهاباد را اعلام کرد.
25 آذر 16 دسامبر نشست ویژه شورای وزیران امور خارجه بریتانیا، شوروی و آمریکا در مسکو. در این نشست، دولت شوروی اعلام کرد که آماده نیست تا به صورت رسمی در مورد ایران گفتگو کند.
29 دی 19 ژانویه دولت ایران، دولت شوروی را متهم به دخالت در امور داخلی کشور کرد و از شورای امنیت درخواست بررسی نمود.
30 بهمن 19 فوریه قوام نخست وزیر ایران، برای گفتگو با استالین و مولوتف وارد مسکو شد.
10 اسفند 1 مارس رادیو مسکو اعلام کرد که تخلیه نیروهای شوروی از بخش هایی از ایران ممکن است در روزهای آینده آغاز شود اما بقیه نیروها تا زمانی که وضعیت روشن شود باقی می مانند.
11 اسفند 2 مارس روز تعیین شده برای تخلیه کامل ایران
12 اسفند 3 مارس ایران در مورد باقی ماندن نیروهای شوروی در کشور پس از 2 مارس (11 اسفند)، اعتراض کرد.
14 اسفند 5 مارس چرچیل در کالج وست مینستر علیه توسعه طلبی شوروی سخنرانی کرد (آغاز جنگ سرد).
15 اسفند 6 مارس اعتراض دولت ایلات متحده به شوروی در مورد عدم تخلیه ایران
16 اسفند 7 مارس قوام، مسکو را ترک کرد. گفتگوهای مسکوبه نتیجه ی مورد نظر روسها نرسید.
21 اسفند 12 مارس دوره ی مجلس چهاردهم به پایان رسید.
1325
4 فروردین 24 مارس اتحاد شوروی اعلام کرد که در صورت عدم پیش آمد وضعیت غیرقابل پیش بینی، نیروهای این کشور ظرف شش هفته خاک ایران را ترک خواهند کرد.
5 فروردین 27 مارس هبأت نمایندگی شوروی بااعتراض به پذیرش شکایت ایران، نشست شورای امنیت را ترک کرد.
16 فروردین 5 آوریل ایران وشوروی اعلام کردند که بر سر مسأله خروج نیروهای نظامی، شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و مسأله آذربایجان توافق کرده اند(موافقت نامه قوام- سادچیکوف)
4 اردیبهشت 24 آوریل ترومن، ریس جمهور آمریکا در یک سخنرانی رادیویی، بر نقش سازمان ملل متحد در حفظ یکپارچگی ملت ها برابر تجاوز تأکید کرد.
2 خرداد 23 مه رادیو مسکو اعلام کرد که همه نیروهای شوروی از آذربایجان خارج شده اند.
6 خرداد 27 مه آغاز گفتگو میان دولت و فرقه ی دموکرات
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/1646-gah-shomar-ghaele-azarbaijan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
بیست و سوم آذر زادروز شادروان دکتر جواد طباطبایی (۲۳ آذر ۱۳۲۴ - ۹ اسفند ۱۴۰۱) پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست است.
#دکتر_جواد_طباطبایی / به کوشش: شایان فرحی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17264-
نگاهی بر یک یادداشت در مجله بخارا؛ شماره 131، خرداد، تیر 1398 / رضا آقازاده
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17473-
استاد طباطبایی در نشست وضعیت اندیشهورزی در ایران: #زبان_فارسی روح ملی ما است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/gozaresh/10530-
#دکتر_سیدجواد_طباطبایی : حفظ وحدت سرزمینی ایران سیاسی یک وظیفه است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/16049-
استقبال مطبوعات محلی تبریز از اظهارات دکتر جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10243-
شاهعباس بزرگ / دکتر سید جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10763-
نقدی بر نقد #دکتر_سید_جواد_طباطبایی / کاظم آذری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10818-
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/
#دکتر_جواد_طباطبایی / به کوشش: شایان فرحی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/17264-
نگاهی بر یک یادداشت در مجله بخارا؛ شماره 131، خرداد، تیر 1398 / رضا آقازاده
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17473-
استاد طباطبایی در نشست وضعیت اندیشهورزی در ایران: #زبان_فارسی روح ملی ما است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha/gozaresh/10530-
#دکتر_سیدجواد_طباطبایی : حفظ وحدت سرزمینی ایران سیاسی یک وظیفه است
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/16049-
استقبال مطبوعات محلی تبریز از اظهارات دکتر جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/10243-
شاهعباس بزرگ / دکتر سید جواد طباطبایی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10763-
نقدی بر نقد #دکتر_سید_جواد_طباطبایی / کاظم آذری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/10818-
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/
۷۹ سال پیش در روز ۲۳ آذر ۱۳۲۴ مجتمع خوابگاههای دانشگاه، موسوم به کوی دانشگاه تهران،با تلاشهای دکتر علیاکبر سیاسی تأسیس شد / جام نیوز
@iranboom_ir
@iranboom_ir
ایرانیان پایهگذار شگردشناسی (تکنولوژی) نیروی باد ایرانیان، اولین بهرهگیران از نیروی باد
دکتر هوشنگ طالع
پیشگفتار
در بیشتر کتابهای مربوط به علم سیاست، بحث پیرامون اشکال حکومت، با گفتوگوی داریوش هخامنشی و ویژگانش در مورد شکلهای گوناگون حکومت، آغاز میگردد. در بررسیهای تاریخ پیرامون بهرهگیری از نیروی باد نیز در تمام کتابهای مربوط به «انرژی باد»، با صراحت به این نکته اشاره شده است که اولین آسیابهای بادی وسیلهی ایرانیان در سیستان ساخته شدهاند.
در دوردستهای تاریخ، انسان ایرانی با ساختن آسیابهای آبی برای آرد کردن غلهای که از آن نان میپخت، اولین گام را در راستای بهرهگیری از نیروهای طبیعی، برداشت. پیش از ساخت آسیابهای آبی، انسان برای آرد کردن گندم، متکی به نیروی بازوان خود و یا نیروی «دام» بود.
پس از ساخت آسیابهای آبی، ایرانیان توانسته بودند، در کنار اختراع چرخ 1 ، گام دیگری در راستای شناخت ژرفتر شگردشناسی (تکنولوژی) بردارند. البته آشکار نیست که اختراع چرخ پیش از اختراع آسیابهای آبی بود، یا برعکس. اما به هر حال، میتوان پنداشت که اختراع یکی بر اختراع دیگری، تاثیر زیادی داشته است.
واژه آسیاب، از دو بخش «آس» و «آب» درست شده است. آس در فارسی به معنای نرم کردن دانه به زیر سنگ است. 2
در فرهنگ معین، زیر واژهای آس، آمده است: « دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده و سنگ زیرین در میان میلی آهنین و جز آن از سوراخ میان سنگ زبرین در گذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا ستور یا باد یا آب یا برق و یا بخار چرخد و حبوب و جز آن را خرد کند و آرد سازد.»
در آغاز، انسان از نیروی بازوان خود برای آرد کردن غله یاری میگرفت. در نتیجه، « ... باید دستاس ابتداییترین وسیلهی آرد کردن باشد که همهی نیروها از تن آدمی نشات میگرفت....». پس از آن که انسام دام را به کار گرفت، در برخی نقاط ایران، اصطلاح « خرآس» پدید آمد. 3 از آن جا که در این گونه آسیاها، بیشتر از نیروی « خر» استفاده میشد، آسیاهایی که به نیروی شتر یا گاو یا اسب هم به حرکت در میآمدند، « خرآس» مینامیدند. از این گونه آسیاها تا این اواخر برای گرفتن روغن از دانههای روغنی استفاده میشد که اصطلاح
« عصاری» و « اسب عصاری» از آن است. در یزد از این آسیاها با بهرهگیری از نیروی شتر برای ساییدن « حنا» استفاده میشد که بدان « مازاری» میگویند. این آسیاها که تا چندی پیش با نیروی شتر میگردید، اکنون نیروی برق، جانشین نیروی دام شده است.
روزگار بهرهگیری از نیروی باد، روشن نیست. اما به گواهی همهی محققان داخلی و خارجی، ایرانیان اولین ملتی بودند که باد را مهار کرده و از آن به عنوان محرکهی آسیاب و چرخ چاه، بهره گرفتند.4
به جرات میتوان گفت که همزمان با موفقیت بزرگ انسان در زمینهی شگردشناسی تبدیل حرکت یک سویهی آب به حرکت چرخشی سنگ آسیاب، ایرانیان توانستند از نیروی باد برای به حرکت درآوردن سنگ آسیاب و بیرون کشیدن آب از چاه، بهره جویند. بیگمان، اولین آسیابهای بادی در منطقهآی از سیستان (سکستان) تا قهستان (کوهستان) و در چند هزار سال پیش، ساخته شدهاند.5
سرزمین سیستان و دشت خواف در دشت زوزن، دارای باد معروف 120 روزهای است که به طور قطع همین امر، مردم منطقه را به فکر بهرهگیری از این نیرو، انداخته و موجب اختراع آسیای بادی در دور دست تاریخ در این بخش از سرزمین ایران، شده است. «... در سیستان بادهای تابستان به نام باد 120 روزه وجود دارد که سرعت آن گاهی تا 120 کیلومتر در ساعت میرسد.»6
« ... بادهای هرات، از اردیبهشت ماه تا امردادماه جریان دارد. میتوان فرض کرد که مبدا وزش مزبور از پامیر است که نخست در سر حد ایران و افغانستان ظاهر میشود و سریعترین جریان آن در سیستان است. همین باد درفروردین 1284 (خورشیدی) با سرعت دقیقهآی 6218 متر میوزیده است. عقیده بعضی از علما این است که سرعت همین باد علت اختراع آسیای بادی در ایران است.»
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhekohan/2960-iranian-technology-baad.html
توسعه گردشگری با ثبت جهانی آسبادهای تاریخی
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/7729-1391-07-12-17-59-45.html
ایرانیان اولین بهرهگیران از نیروی باد
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/7067-iranian-avalin-bahre-giran-az-niroye-baad.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع
پیشگفتار
در بیشتر کتابهای مربوط به علم سیاست، بحث پیرامون اشکال حکومت، با گفتوگوی داریوش هخامنشی و ویژگانش در مورد شکلهای گوناگون حکومت، آغاز میگردد. در بررسیهای تاریخ پیرامون بهرهگیری از نیروی باد نیز در تمام کتابهای مربوط به «انرژی باد»، با صراحت به این نکته اشاره شده است که اولین آسیابهای بادی وسیلهی ایرانیان در سیستان ساخته شدهاند.
در دوردستهای تاریخ، انسان ایرانی با ساختن آسیابهای آبی برای آرد کردن غلهای که از آن نان میپخت، اولین گام را در راستای بهرهگیری از نیروهای طبیعی، برداشت. پیش از ساخت آسیابهای آبی، انسان برای آرد کردن گندم، متکی به نیروی بازوان خود و یا نیروی «دام» بود.
پس از ساخت آسیابهای آبی، ایرانیان توانسته بودند، در کنار اختراع چرخ 1 ، گام دیگری در راستای شناخت ژرفتر شگردشناسی (تکنولوژی) بردارند. البته آشکار نیست که اختراع چرخ پیش از اختراع آسیابهای آبی بود، یا برعکس. اما به هر حال، میتوان پنداشت که اختراع یکی بر اختراع دیگری، تاثیر زیادی داشته است.
واژه آسیاب، از دو بخش «آس» و «آب» درست شده است. آس در فارسی به معنای نرم کردن دانه به زیر سنگ است. 2
در فرهنگ معین، زیر واژهای آس، آمده است: « دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده و سنگ زیرین در میان میلی آهنین و جز آن از سوراخ میان سنگ زبرین در گذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا ستور یا باد یا آب یا برق و یا بخار چرخد و حبوب و جز آن را خرد کند و آرد سازد.»
در آغاز، انسان از نیروی بازوان خود برای آرد کردن غله یاری میگرفت. در نتیجه، « ... باید دستاس ابتداییترین وسیلهی آرد کردن باشد که همهی نیروها از تن آدمی نشات میگرفت....». پس از آن که انسام دام را به کار گرفت، در برخی نقاط ایران، اصطلاح « خرآس» پدید آمد. 3 از آن جا که در این گونه آسیاها، بیشتر از نیروی « خر» استفاده میشد، آسیاهایی که به نیروی شتر یا گاو یا اسب هم به حرکت در میآمدند، « خرآس» مینامیدند. از این گونه آسیاها تا این اواخر برای گرفتن روغن از دانههای روغنی استفاده میشد که اصطلاح
« عصاری» و « اسب عصاری» از آن است. در یزد از این آسیاها با بهرهگیری از نیروی شتر برای ساییدن « حنا» استفاده میشد که بدان « مازاری» میگویند. این آسیاها که تا چندی پیش با نیروی شتر میگردید، اکنون نیروی برق، جانشین نیروی دام شده است.
روزگار بهرهگیری از نیروی باد، روشن نیست. اما به گواهی همهی محققان داخلی و خارجی، ایرانیان اولین ملتی بودند که باد را مهار کرده و از آن به عنوان محرکهی آسیاب و چرخ چاه، بهره گرفتند.4
به جرات میتوان گفت که همزمان با موفقیت بزرگ انسان در زمینهی شگردشناسی تبدیل حرکت یک سویهی آب به حرکت چرخشی سنگ آسیاب، ایرانیان توانستند از نیروی باد برای به حرکت درآوردن سنگ آسیاب و بیرون کشیدن آب از چاه، بهره جویند. بیگمان، اولین آسیابهای بادی در منطقهآی از سیستان (سکستان) تا قهستان (کوهستان) و در چند هزار سال پیش، ساخته شدهاند.5
سرزمین سیستان و دشت خواف در دشت زوزن، دارای باد معروف 120 روزهای است که به طور قطع همین امر، مردم منطقه را به فکر بهرهگیری از این نیرو، انداخته و موجب اختراع آسیای بادی در دور دست تاریخ در این بخش از سرزمین ایران، شده است. «... در سیستان بادهای تابستان به نام باد 120 روزه وجود دارد که سرعت آن گاهی تا 120 کیلومتر در ساعت میرسد.»6
« ... بادهای هرات، از اردیبهشت ماه تا امردادماه جریان دارد. میتوان فرض کرد که مبدا وزش مزبور از پامیر است که نخست در سر حد ایران و افغانستان ظاهر میشود و سریعترین جریان آن در سیستان است. همین باد درفروردین 1284 (خورشیدی) با سرعت دقیقهآی 6218 متر میوزیده است. عقیده بعضی از علما این است که سرعت همین باد علت اختراع آسیای بادی در ایران است.»
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhekohan/2960-iranian-technology-baad.html
توسعه گردشگری با ثبت جهانی آسبادهای تاریخی
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/7729-1391-07-12-17-59-45.html
ایرانیان اولین بهرهگیران از نیروی باد
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/7067-iranian-avalin-bahre-giran-az-niroye-baad.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برگزیدهها دربارۀ آذربایجان
برگرفته از مجله ایران شناسی، سال دهم، بهار 1377 - شماره 1، ص 141 تا 172
اخـتلاف لهجه، ملّیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
شهریار
به مناسبت اقدام گستاخانه که علیه تمامیت ارضی ایران انجام پذیرفته است، اقدامی که در تاریخ سیاسی ایـران به یقین نظیر و مانندی ندارد، برگزیدههای این شمارۀ ایرانشناسی را به «آذربایجان» اختصاص دادهایم، تا خوانندگان گرامی به برخی از کوششهای محققان و نویسندگان و شاعران ایرانی، اعماز آذربایجانی و غیرآذربایجانی، در دفاع از آذربایجان و زبان فارسی، و نیز برخورد با پانتورکیستها و کمونیستها در قرن بیستم میلادی آگـاه گردند.
از حـوادثی که از جنگ اول جهانی به بعد بر آذربایجان گذشته است و از نقشهها و تبلیغات پانتورکیستها و کمونیستها علیه ایران به منظور تجزیۀ آذربایجان کموبیش آگاهیم که نیازی به تکرار آن در اینجا نیست.
ولی ذکر این موضوع را در اینجا، ولو به اختصار، لازم میدانیم که تـا پیـش از تشکیل حزب توده، و روی کارآمدن پیشهوری و حکومت خودمختار آذربایجان در سال 1324، درس خواندگان و روشنفکران آذربایجان و از جمله نویسندگان و شاعران آذربایجانی، با آنکه همه به ترکی سخن میگفتند، خود را مطلقا «ترک» (تورک) نمیدانستند. آنان تنها ساکنان عثمانی (ترکیه) و قفقاز را ترک میخواندند و در یک کلمه «ترک بـودن» را دونـ شأن و حـیثیت خود میدانستند. نکتۀ قابلتوجه دیگر آن اسـت کـه آثـار هیچیک از هموطنان آذربایجانی ما مانند سید حسن تقیزاده، سید احمد کسروی، رضازادۀ شفق، پروین اعتصامی، رعدی آدرخشی، عباس زریاب خوئی، محمد امین ریاحی، تقی ارانی، محمد امین ادیب طـوسی، عبد العـلی کـارنگ، محمد رضا شعار، منوچهر مرتضوی، ناطق ناصح، جواد شیخ الاسلامی، محمد نخجوانی، غلامحسین ساعدی و...بـه زبـان ترکی نیست.
شهریار شاعر نامدار آذربایجان، اشعار معدودی به زبان ترکی دارد و بقیۀ اشعارش به زبان فارسیست. در مطالبی که در برگزیدههای همین شماره از نظرتان مـیگذرد ملاحظه مـیفرمایید کـه این افراد وطندوست شریف، وقتی متوجه شدند که پان تورکیستها و سپس کـمونیستها در دورۀ استالین برای تجزیۀ آذربایجان، به ترکیزبان بودن آذربایجانیان انگشت مینهند و آنان را«ترک» میخوانند و به دشمنی با «فارسها» تحریک میکنند، گفتند راه مقابلۀ بـا دشـمن ایـن است که دولت مرکزی ایران باید در سراسر آذربایجان تدریس زبان فارسی را رواج دهـد تا دشمن از این جهت خلع سلاح گردد. زیرا آنان به درستی زبان فارسی را عامل اصلی وحدت ملی ایـران مـیدانستند.
از شهریور 1320 بـا اشـغال ایـران از سوی قوای شوروی و انگلیس، و تأسیس حزب تودۀ ایران، و بعد حزب دموکرات آذربایجان با ادعای خـودمختاری بـرای آذربایجان با تکیۀ بر زبان ترکی بهعنوان«زبان ملی»ساکنان آذربایجان و تبلیغات شدید روسها دربارۀ تجزیۀ آذربـایجان، برخی از ایـرانیان در دام کمونیستها افتادند و به تکرار سخنان بیپایۀ آنان مانند«ترک»بودن آذربایجانیان، ستم فارسها بر ترکها و مطالب واهی دیـگری از ایـن گونه پرداختند. بدین ترتیب پنجاه سال است که تربیتشدگان مکتب کمونیستها و پانتورکیستها تنها با تکیه بـر زبـان تـرکی، برای تجزیۀ آذربایجان گریبان چاک میکنند.
برای مطالعه نوشتار به پیوند زیر مراجعه کنید:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/15976-bargozide-ha-darbare-azarbaijan-940921.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برگرفته از مجله ایران شناسی، سال دهم، بهار 1377 - شماره 1، ص 141 تا 172
اخـتلاف لهجه، ملّیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
شهریار
به مناسبت اقدام گستاخانه که علیه تمامیت ارضی ایران انجام پذیرفته است، اقدامی که در تاریخ سیاسی ایـران به یقین نظیر و مانندی ندارد، برگزیدههای این شمارۀ ایرانشناسی را به «آذربایجان» اختصاص دادهایم، تا خوانندگان گرامی به برخی از کوششهای محققان و نویسندگان و شاعران ایرانی، اعماز آذربایجانی و غیرآذربایجانی، در دفاع از آذربایجان و زبان فارسی، و نیز برخورد با پانتورکیستها و کمونیستها در قرن بیستم میلادی آگـاه گردند.
از حـوادثی که از جنگ اول جهانی به بعد بر آذربایجان گذشته است و از نقشهها و تبلیغات پانتورکیستها و کمونیستها علیه ایران به منظور تجزیۀ آذربایجان کموبیش آگاهیم که نیازی به تکرار آن در اینجا نیست.
ولی ذکر این موضوع را در اینجا، ولو به اختصار، لازم میدانیم که تـا پیـش از تشکیل حزب توده، و روی کارآمدن پیشهوری و حکومت خودمختار آذربایجان در سال 1324، درس خواندگان و روشنفکران آذربایجان و از جمله نویسندگان و شاعران آذربایجانی، با آنکه همه به ترکی سخن میگفتند، خود را مطلقا «ترک» (تورک) نمیدانستند. آنان تنها ساکنان عثمانی (ترکیه) و قفقاز را ترک میخواندند و در یک کلمه «ترک بـودن» را دونـ شأن و حـیثیت خود میدانستند. نکتۀ قابلتوجه دیگر آن اسـت کـه آثـار هیچیک از هموطنان آذربایجانی ما مانند سید حسن تقیزاده، سید احمد کسروی، رضازادۀ شفق، پروین اعتصامی، رعدی آدرخشی، عباس زریاب خوئی، محمد امین ریاحی، تقی ارانی، محمد امین ادیب طـوسی، عبد العـلی کـارنگ، محمد رضا شعار، منوچهر مرتضوی، ناطق ناصح، جواد شیخ الاسلامی، محمد نخجوانی، غلامحسین ساعدی و...بـه زبـان ترکی نیست.
شهریار شاعر نامدار آذربایجان، اشعار معدودی به زبان ترکی دارد و بقیۀ اشعارش به زبان فارسیست. در مطالبی که در برگزیدههای همین شماره از نظرتان مـیگذرد ملاحظه مـیفرمایید کـه این افراد وطندوست شریف، وقتی متوجه شدند که پان تورکیستها و سپس کـمونیستها در دورۀ استالین برای تجزیۀ آذربایجان، به ترکیزبان بودن آذربایجانیان انگشت مینهند و آنان را«ترک» میخوانند و به دشمنی با «فارسها» تحریک میکنند، گفتند راه مقابلۀ بـا دشـمن ایـن است که دولت مرکزی ایران باید در سراسر آذربایجان تدریس زبان فارسی را رواج دهـد تا دشمن از این جهت خلع سلاح گردد. زیرا آنان به درستی زبان فارسی را عامل اصلی وحدت ملی ایـران مـیدانستند.
از شهریور 1320 بـا اشـغال ایـران از سوی قوای شوروی و انگلیس، و تأسیس حزب تودۀ ایران، و بعد حزب دموکرات آذربایجان با ادعای خـودمختاری بـرای آذربایجان با تکیۀ بر زبان ترکی بهعنوان«زبان ملی»ساکنان آذربایجان و تبلیغات شدید روسها دربارۀ تجزیۀ آذربـایجان، برخی از ایـرانیان در دام کمونیستها افتادند و به تکرار سخنان بیپایۀ آنان مانند«ترک»بودن آذربایجانیان، ستم فارسها بر ترکها و مطالب واهی دیـگری از ایـن گونه پرداختند. بدین ترتیب پنجاه سال است که تربیتشدگان مکتب کمونیستها و پانتورکیستها تنها با تکیه بـر زبـان تـرکی، برای تجزیۀ آذربایجان گریبان چاک میکنند.
برای مطالعه نوشتار به پیوند زیر مراجعه کنید:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/15976-bargozide-ha-darbare-azarbaijan-940921.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شاهنامه آیینهٔ تمامْ نمای ِ ارزشهای انسانی
همه ی آگاهان از فرهنگ باستانی و ادب ِ کهن ِ فارسی به خوبی می دانند که پس از گاهان، سرودهای جاودانه ی زرتشت، اندیشه ورز و شاعر بزرگ ِ ایرانی در چند هزاره پیش از این، تنها فردوسی ی حماسه سراست که در یک هزاره پیش از روزگار ِ ما در منظومه ی بزرگ و انسان محور و جهان شمولش شاهنامه، زن را در پایگاه سزاوار ِ او که یار و یاور و هم دل و هم زبان مرد است، توصیف کرده و به زیباترین و شیواترین و شکوهمندترین زبان و بیانی ستوده و ارج گزارده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2215-shahnameh-aeeneye-tamam-namaye-ensani.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
همه ی آگاهان از فرهنگ باستانی و ادب ِ کهن ِ فارسی به خوبی می دانند که پس از گاهان، سرودهای جاودانه ی زرتشت، اندیشه ورز و شاعر بزرگ ِ ایرانی در چند هزاره پیش از این، تنها فردوسی ی حماسه سراست که در یک هزاره پیش از روزگار ِ ما در منظومه ی بزرگ و انسان محور و جهان شمولش شاهنامه، زن را در پایگاه سزاوار ِ او که یار و یاور و هم دل و هم زبان مرد است، توصیف کرده و به زیباترین و شیواترین و شکوهمندترین زبان و بیانی ستوده و ارج گزارده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2215-shahnameh-aeeneye-tamam-namaye-ensani.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برگزاری آیین بزرگداشت ۲۱ آذر (۱۳۲۵)، روز رهایی آذربایجان و روز گریز اهریمن
به انگیزهی هفتاد و هشتمین سالگرد نجات آذربایجان ( روز گریز اهریمن )
۲۱ آذر ماه ۱۴۰۳
۲۱ آذر؛ غرش شیران ایران در نجات آذربایجان گرامی باد.
روز ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن گرامی باد
#پاینده_ایران #آذربایجان #روز_نجات_آذربایجان #21_آذر
#گریز_اهریمن
Www.iranboom.ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
به انگیزهی هفتاد و هشتمین سالگرد نجات آذربایجان ( روز گریز اهریمن )
۲۱ آذر ماه ۱۴۰۳
۲۱ آذر؛ غرش شیران ایران در نجات آذربایجان گرامی باد.
روز ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و گریز اهریمن گرامی باد
#پاینده_ایران #آذربایجان #روز_نجات_آذربایجان #21_آذر
#گریز_اهریمن
Www.iranboom.ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir