سیر تاریخی دگرگونی مفهوم «تیره ی ایرانی » در یکصد سال گذشته
برای آگاهی از دگرگونی ها روی پیوند زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=11927
@iranboom_ir
برای آگاهی از دگرگونی ها روی پیوند زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=11927
@iranboom_ir
ایرانچهر
سیر تاریخی دگرگونی مفهوم «تیره ی ایرانی» ، در یکصد سال گذشته
1. در نخستین « کنگره خلق های شرق » در دهه ی دوم قرن بیستم در اتحاد جماهیر شوروی : خلق 2. در ادبیات گروهک های مارکسیست و مارکسیست اسلامی در دهه ی 50 و 60: خلق 3. در متن های گروهک ه…
ششم خرداد، سالروز درگذشت استاد میرزا محمد قزوینی (۱۱ فروردین ۱۲۵۶ تهران - ۶ خرداد ۱۳۲۸ تهران)، ادیب و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران است
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
آثار:
تصحیح
مرزباننامه
المعجم فی معاییر اشعارالعجم
چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی
تاریخ جهانگشای جوینی
دیوان حافظ
شَدالازار فی حطالاوزار عن زوارالمزار
سیاستنامه
مقالات
بیست مقاله قزوینی، جلد اول (به کوشش ابراهیم پورداوود)، ۱۳۰۷
بیست مقاله قزوینی، جلد دوم (به کوشش عباس اقبال آشتیانی)، ۱۳۱۳
نامهها و یادداشتها
نامههای قزوینی به تقیزاده (به کوشش ایرج افشار)
یادداشتهای قزوینی، در ۱۰ جلد (به کوشش ایرج افشار)
مسائل پاریسیه، در ۴ جلد (به کوشش ایرج افشار و علی محمد هنر)
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
آثار:
تصحیح
مرزباننامه
المعجم فی معاییر اشعارالعجم
چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی
تاریخ جهانگشای جوینی
دیوان حافظ
شَدالازار فی حطالاوزار عن زوارالمزار
سیاستنامه
مقالات
بیست مقاله قزوینی، جلد اول (به کوشش ابراهیم پورداوود)، ۱۳۰۷
بیست مقاله قزوینی، جلد دوم (به کوشش عباس اقبال آشتیانی)، ۱۳۱۳
نامهها و یادداشتها
نامههای قزوینی به تقیزاده (به کوشش ایرج افشار)
یادداشتهای قزوینی، در ۱۰ جلد (به کوشش ایرج افشار)
مسائل پاریسیه، در ۴ جلد (به کوشش ایرج افشار و علی محمد هنر)
کتاب «گناه نابخشودنی ـ جدایی بحرین از ایران ـ رفراندوم دروغین»
تألیف: احمد اقتداری
به کوشش: امیرحسین مرادخانی
مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
(مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی)
@iranboom_ir
تألیف: احمد اقتداری
به کوشش: امیرحسین مرادخانی
مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
(مرکز پژوهش های ایرانی و اسلامی)
@iranboom_ir
آذری، یا زبان باستان آذربایگان - علامه محمد قزوینی
به مناسبت ۶ خرداد سالگرد درگذشت علامه محمد قزوینی
در این رساله صغیرهالحجم، عظیمه الفایده مولف فاضل آن آقای سید احمد کسروی تبریزی یک موضوع بدیع دلکش را انتخاب نموده و در اطراف آن تحقیقات علمی فاضلانه خود را تمرکز داده است، و آن موضوع عبارت است از حل این دو مساله ذیل: اولا آن که زبان آذری مذکور در کتب مولفین قدما چه زبانی بوده است؟ ثانیا آن که زبان ترکی که فعلا زبان اهالی آذربایجان است از چه وقت و در نتیجه چه علل و اسباب تاریخی در آن مملکت ظهور پیدا کرده است؟
اما فقره اول، گمان میکنم هیچکس تاکنون علیالتحقیق و به طور علم تفصیلی نمیدانست که زبان «آذری» که بسیاری از مولفین عرب از قرن چهارم هجری گرفته الی قرن هفتم از قبیل مسعودی و ابن حوقل و یاقوت وسمعانی، اسمی از آن برده و همه گفتهاند که [در عصر ایشان] زبان متداولی آذربایجان بوده است، در حقیقت چه زبانی بوده است. و هر چند از مطالعه کتب مولفین مزبورهر کس به طور اجمال از قرائن حدس میزد که «آذری» لابد شعبهای از لهجات متنوعه، متکثره زبان فارسی ماند طبری و گیلکی و سمنانی و لری و غیرها و غیرها که مجموع آنها را به اصلاح نویسندگان ما «فهلویات» میگفتهاند، بایستی بوده است. ولی این فقره چنانکه گفتیم فقط حدس و تخمین و علم اجمالی بود و دلایل تفصیلیه قطعیه بر این مطلب که تنها از روی تتبع کتب مختلفه و مقایسه آنها بـا یکدیگر به دست میآید کسی در دست نداشت. زیرا چون مساله تحقیق در خصوص زبان اهل آذربایجان تاکنون محل احتیاج عمومی نبوده است. بالطبیعه کسی تـا به حال به صرافت آن نیافتاده و زخمت تتبع و تفتیش در کتب را در این باب به خود راه نداده بوده است و این فقره یعنی فارسی بودن زبان آذربایجان که در عهد خود الی قرن هفتم هجری از بدیهیات بوده است (همان طور که فارسی بودن زبان اهالی فارسی امروزه مثلا برای ما از بدیهیات است و کسی به فکر اثبات آن برای معاصرین یا برای آیندگان نمیافتد) کمکم پس از ظهور تدریجی زبان ترکی در آن مملکت به واسطه بعد عهد و تمادی مدت و تناسی اخلاف سیرۀ اسلاف را و کساد بازار علم و ادب امروز از نظریات شده است که سهل است در این اواخر بعضی همسایگان جاهل یا متجاهل ما برای پیشرفت پارهای اغراض معلومه الحال خود از جهل عمومی معاصرین استفاده نموده، بدون خجالت و بدون مزاج ادعا میکنند که زبان اهالی آذربایجان از اقدام ازمنه تاریخی الی یومنا هذا همواره ترکی بوده است!
از این اشخاص «مغرض گذشته بعضی از خود ایرانیان نیز مانند مولفین نامه دانشوران مثلا و همچنین یکی از مستشرقین انگلیسی «لسترنج» به واسطه قلت انس به اوضاع تاریخی آن اعصار و نیز بلاشک به واسطه فریب خوردن از ظاهر اصطلاح «ترکی آذری» که در عرف ترکان، امروزه بر لهجه ترکی آذربایجان و قفقاز اطلاق میشود توهم کردهاند که زبان «آذری» مذکور در کتب مولفین عرب شعبهای از زبان ترکی بوده است(رجوع کنید به صفحه 7 و 11 ـ 12 از رساله). غافل از آن که در آن ازمنه پای مهاجرت ترکها به آذربایجان باز نشده بوده است، یا درست باز نشده بوده است. پس چگونه زبان آنها قبل از خودشان ممکن بوده در آن مملکت شیوع پیدا کند. به عینه مثل این که کسی امروز ادعا کند که زبان اهالی مصر قبل از فتح اسلامی، عرب بوده، یا زبان اهالی آسیای صغیر قبل از غلبه سلجوقیه روم ترکی بوده است و دلیلش فقط این باشد که زبان آن دو مملکت فعلا عربی و ترکی است.
پس از آن چه گذشت معلوم شد امروزه مساله زبان آذربایجان اهمیتی سیاسی به هم رسانیده و حریف از هیچگونه غش و تدلیس تاریخی و قلب ماهیات حقایق برای پیشرفت اغراض باطلۀ خود باکی ندارد. اثبات این که زبان اصلی آذربایجان تـا حدود قرن هفتم، هشتم هجری زبان فارسی بوده است. (یا به عبارت اخری اثبات این که زبان آذری که به شهادت صریح مولفین قدما زبان متداول آذربایجان بوده و هنوز نمونهای از آن در بعضی دهات آذربایجان باقی است شعبهای از شعب زبان فارسی بوده است) تـا چه اندازه برای ایرانیان دارای اهمیت و تاچه درجه اکنون محل احتیاج عمومی است و در حقیقت به مقتضای اذا ظهرت البدعه فلیظهر العالم عامه، ابطال این سفسطه سیاسی و کشف این تدلیس تاریخی امروزه بر عموم فضلای ایـران در شرع سیاست، واجب کفایی بلکه واجب عینی است و گمان میکنم که تالیف این رساله اولین قدم جدی است که در این راه برداشته شده است و مولف فاضل آن به واسطه تتبع در اغلب مظان موجوده تاریخی و جغرافی و به استناد به چند قطعه نظم و نثر از زبان آذری که از کتب متفرقه التقاط کرده، تـا درجه مهمی از عهده این امر برآمده است و از این راه خدمت شایانی هم به تـاریخ ایـران و هم به سیاست و ملیت این مملکت نموده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/2626-azari-ya-zaban-bastan-azarbayegan.html
@iranboom_ir
به مناسبت ۶ خرداد سالگرد درگذشت علامه محمد قزوینی
در این رساله صغیرهالحجم، عظیمه الفایده مولف فاضل آن آقای سید احمد کسروی تبریزی یک موضوع بدیع دلکش را انتخاب نموده و در اطراف آن تحقیقات علمی فاضلانه خود را تمرکز داده است، و آن موضوع عبارت است از حل این دو مساله ذیل: اولا آن که زبان آذری مذکور در کتب مولفین قدما چه زبانی بوده است؟ ثانیا آن که زبان ترکی که فعلا زبان اهالی آذربایجان است از چه وقت و در نتیجه چه علل و اسباب تاریخی در آن مملکت ظهور پیدا کرده است؟
اما فقره اول، گمان میکنم هیچکس تاکنون علیالتحقیق و به طور علم تفصیلی نمیدانست که زبان «آذری» که بسیاری از مولفین عرب از قرن چهارم هجری گرفته الی قرن هفتم از قبیل مسعودی و ابن حوقل و یاقوت وسمعانی، اسمی از آن برده و همه گفتهاند که [در عصر ایشان] زبان متداولی آذربایجان بوده است، در حقیقت چه زبانی بوده است. و هر چند از مطالعه کتب مولفین مزبورهر کس به طور اجمال از قرائن حدس میزد که «آذری» لابد شعبهای از لهجات متنوعه، متکثره زبان فارسی ماند طبری و گیلکی و سمنانی و لری و غیرها و غیرها که مجموع آنها را به اصلاح نویسندگان ما «فهلویات» میگفتهاند، بایستی بوده است. ولی این فقره چنانکه گفتیم فقط حدس و تخمین و علم اجمالی بود و دلایل تفصیلیه قطعیه بر این مطلب که تنها از روی تتبع کتب مختلفه و مقایسه آنها بـا یکدیگر به دست میآید کسی در دست نداشت. زیرا چون مساله تحقیق در خصوص زبان اهل آذربایجان تاکنون محل احتیاج عمومی نبوده است. بالطبیعه کسی تـا به حال به صرافت آن نیافتاده و زخمت تتبع و تفتیش در کتب را در این باب به خود راه نداده بوده است و این فقره یعنی فارسی بودن زبان آذربایجان که در عهد خود الی قرن هفتم هجری از بدیهیات بوده است (همان طور که فارسی بودن زبان اهالی فارسی امروزه مثلا برای ما از بدیهیات است و کسی به فکر اثبات آن برای معاصرین یا برای آیندگان نمیافتد) کمکم پس از ظهور تدریجی زبان ترکی در آن مملکت به واسطه بعد عهد و تمادی مدت و تناسی اخلاف سیرۀ اسلاف را و کساد بازار علم و ادب امروز از نظریات شده است که سهل است در این اواخر بعضی همسایگان جاهل یا متجاهل ما برای پیشرفت پارهای اغراض معلومه الحال خود از جهل عمومی معاصرین استفاده نموده، بدون خجالت و بدون مزاج ادعا میکنند که زبان اهالی آذربایجان از اقدام ازمنه تاریخی الی یومنا هذا همواره ترکی بوده است!
از این اشخاص «مغرض گذشته بعضی از خود ایرانیان نیز مانند مولفین نامه دانشوران مثلا و همچنین یکی از مستشرقین انگلیسی «لسترنج» به واسطه قلت انس به اوضاع تاریخی آن اعصار و نیز بلاشک به واسطه فریب خوردن از ظاهر اصطلاح «ترکی آذری» که در عرف ترکان، امروزه بر لهجه ترکی آذربایجان و قفقاز اطلاق میشود توهم کردهاند که زبان «آذری» مذکور در کتب مولفین عرب شعبهای از زبان ترکی بوده است(رجوع کنید به صفحه 7 و 11 ـ 12 از رساله). غافل از آن که در آن ازمنه پای مهاجرت ترکها به آذربایجان باز نشده بوده است، یا درست باز نشده بوده است. پس چگونه زبان آنها قبل از خودشان ممکن بوده در آن مملکت شیوع پیدا کند. به عینه مثل این که کسی امروز ادعا کند که زبان اهالی مصر قبل از فتح اسلامی، عرب بوده، یا زبان اهالی آسیای صغیر قبل از غلبه سلجوقیه روم ترکی بوده است و دلیلش فقط این باشد که زبان آن دو مملکت فعلا عربی و ترکی است.
پس از آن چه گذشت معلوم شد امروزه مساله زبان آذربایجان اهمیتی سیاسی به هم رسانیده و حریف از هیچگونه غش و تدلیس تاریخی و قلب ماهیات حقایق برای پیشرفت اغراض باطلۀ خود باکی ندارد. اثبات این که زبان اصلی آذربایجان تـا حدود قرن هفتم، هشتم هجری زبان فارسی بوده است. (یا به عبارت اخری اثبات این که زبان آذری که به شهادت صریح مولفین قدما زبان متداول آذربایجان بوده و هنوز نمونهای از آن در بعضی دهات آذربایجان باقی است شعبهای از شعب زبان فارسی بوده است) تـا چه اندازه برای ایرانیان دارای اهمیت و تاچه درجه اکنون محل احتیاج عمومی است و در حقیقت به مقتضای اذا ظهرت البدعه فلیظهر العالم عامه، ابطال این سفسطه سیاسی و کشف این تدلیس تاریخی امروزه بر عموم فضلای ایـران در شرع سیاست، واجب کفایی بلکه واجب عینی است و گمان میکنم که تالیف این رساله اولین قدم جدی است که در این راه برداشته شده است و مولف فاضل آن به واسطه تتبع در اغلب مظان موجوده تاریخی و جغرافی و به استناد به چند قطعه نظم و نثر از زبان آذری که از کتب متفرقه التقاط کرده، تـا درجه مهمی از عهده این امر برآمده است و از این راه خدمت شایانی هم به تـاریخ ایـران و هم به سیاست و ملیت این مملکت نموده است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/tireh-ha/2626-azari-ya-zaban-bastan-azarbayegan.html
@iranboom_ir
برای جشن سپند و گرامی « خردادگان »
به روزِ ششم از مَهِ « خورداد »/ بمانده زِ پیشینیان جشنِ شاد
همه دشت و هامون همه کوه و رود/ همه شادخوارند به لب پر سرود
به آیینِ پاکان به راهِ کیان/ سراسر زمین و سراسر جهان
کهنْ جشنِ « خُردادْگان » برقرار/ همه نام «ایران» و آن کِردگار
که او آفریدی چنان « مادری » / برای زمینْ ز اَبرها چادَری
و پایِش کُند چِکّه چکّه زِ آب / رهانَد زِ چشمانِ تشنه سراب
هم او آفریده ست این آب را / هم این مردم شاد و بیتاب را
تو را گویم این مژده ای خوبرو / جهان کن پر از رامِش و رنگ و بو
که «کیخسرو» آن شاه نیکو نژاد / به «خردادگان» پا به گیتی نهاد
ز تخمِ «سیاوش» ز پشتِ شَهان / «فَریگیسْ» مامَش بُدی ای جوان
هم او بود تورانْ سراسر گرفت / جهان شد ز پیکار او در شگفت
گرفت کینِ بابا ز «افراسیاب» / تو گویی شهِ «تور» بودی سراب
« نیابم رهایی سرانجام از این » / که گه بخشش آید روا ، گاهْ کین
بپوییم یک سر همه سوی داد / چه زنهایِ زیبا چه مردانِ راد
نگهبانِ آب و نگهدار رود / بپاییم ایران و این تار و پود
ز کوشش ، ز شادی نگیریم دست / خُنُک مردمِ نیکِ یزدان پرست
« سوشیانت »
@iranboom_ir
به روزِ ششم از مَهِ « خورداد »/ بمانده زِ پیشینیان جشنِ شاد
همه دشت و هامون همه کوه و رود/ همه شادخوارند به لب پر سرود
به آیینِ پاکان به راهِ کیان/ سراسر زمین و سراسر جهان
کهنْ جشنِ « خُردادْگان » برقرار/ همه نام «ایران» و آن کِردگار
که او آفریدی چنان « مادری » / برای زمینْ ز اَبرها چادَری
و پایِش کُند چِکّه چکّه زِ آب / رهانَد زِ چشمانِ تشنه سراب
هم او آفریده ست این آب را / هم این مردم شاد و بیتاب را
تو را گویم این مژده ای خوبرو / جهان کن پر از رامِش و رنگ و بو
که «کیخسرو» آن شاه نیکو نژاد / به «خردادگان» پا به گیتی نهاد
ز تخمِ «سیاوش» ز پشتِ شَهان / «فَریگیسْ» مامَش بُدی ای جوان
هم او بود تورانْ سراسر گرفت / جهان شد ز پیکار او در شگفت
گرفت کینِ بابا ز «افراسیاب» / تو گویی شهِ «تور» بودی سراب
« نیابم رهایی سرانجام از این » / که گه بخشش آید روا ، گاهْ کین
بپوییم یک سر همه سوی داد / چه زنهایِ زیبا چه مردانِ راد
نگهبانِ آب و نگهدار رود / بپاییم ایران و این تار و پود
ز کوشش ، ز شادی نگیریم دست / خُنُک مردمِ نیکِ یزدان پرست
« سوشیانت »
@iranboom_ir
جشن خردادگان فرخنده و خجسته باد.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
@iranboom_ir
ششم خرداد ماه، خرداد روز از خرداد ماه جشن خردادگان ، جشن پاسداری آب و سپاسداری از اَمْشاسْپَنْدِ ( فرشته ی ) نگاهبان آب گرامی باد
به روزِ شِشُمْ از مَهِ خورداد / بِماندهْ ز پیشینیانْ جشنِ شاد
همه دشت و صحرا همه کوه و رود/ همه شادخوارندْ به لبْ پر سرود
به رسمِ مِهان و به رسمِ کیان / سراسرْ زمین و سراسرْ جهان
کهنْ جشنِ خُردادْگانْ برقرار / همه نامِ ایران و آنْ کردگار
هَمو آفریدَه سْتْ این آب را / هم این مردمِ شاد و بیتاب را.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43561
@iranboom_ir
به روزِ شِشُمْ از مَهِ خورداد / بِماندهْ ز پیشینیانْ جشنِ شاد
همه دشت و صحرا همه کوه و رود/ همه شادخوارندْ به لبْ پر سرود
به رسمِ مِهان و به رسمِ کیان / سراسرْ زمین و سراسرْ جهان
کهنْ جشنِ خُردادْگانْ برقرار / همه نامِ ایران و آنْ کردگار
هَمو آفریدَه سْتْ این آب را / هم این مردمِ شاد و بیتاب را.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43561
@iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
جشن خردادگان فرخنده و خجسته باد.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
@iranboom_ir
جشن خردادگان فرخنده و خجسته باد.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
@iranboom_ir
گل سوسن نماد جشن خردادگان
دکتر شاهین سپنتا
«خرداد» در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُـردات» یا « هُردات » به معنی رسایی و کمال است که در گاتها (سرودهای زرتشت) یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خرداد، امشاسپندبانویی است که همراه با «اسپندارمذ» و «امرداد» گروه سهگانه امشاسپندبانوان را تشکیل میدهند. نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری «خرداد» است و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند؛ از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در گاهشماری ایرانی، ششمین روز هر ماه و سومین ماه هر سال نیز «خرداد» نام دارد. به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز ششم خردادماه «جشن خردادگان» برگزار میشود.
در کتاب بندهش درباره خرداد آمده است : «... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ، «...خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...».
در بندهش همچنین از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپندبانو «خُرداد» نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ...» که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10913-gol-sosan-namad-jashn-khordadgan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر شاهین سپنتا
«خرداد» در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُـردات» یا « هُردات » به معنی رسایی و کمال است که در گاتها (سرودهای زرتشت) یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خرداد، امشاسپندبانویی است که همراه با «اسپندارمذ» و «امرداد» گروه سهگانه امشاسپندبانوان را تشکیل میدهند. نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری «خرداد» است و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند؛ از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود. در گاتها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. در گاهشماری ایرانی، ششمین روز هر ماه و سومین ماه هر سال نیز «خرداد» نام دارد. به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز ششم خردادماه «جشن خردادگان» برگزار میشود.
در کتاب بندهش درباره خرداد آمده است : «... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ، «...خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...».
در بندهش همچنین از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپندبانو «خُرداد» نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، ...» که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10913-gol-sosan-namad-jashn-khordadgan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
گل سوسن نماد جشن خردادگان
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10913-gol-sosan-namad-jashn-khordadgan.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10913-gol-sosan-namad-jashn-khordadgan.html
@iranboom_ir
جشن خُردادگان در یک نگاه
دکتر شاهین سپنتا
نام جشن : خُردادگان. زمان برگزاری : روز خرداد ( ششمین روز ماه ) از ماه خرداد ( سومین ماه سال ). انگیزه برگزاری : فرخندگی هم نامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان. مفهوم امشاسپند خرداد: « خرداد » در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُـردات» یا « هُردات » به معنی رسایی و کمال است که در گات ها یکی از فروزه های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. خرداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب ها در این جهان خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می کند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می شود. در گات ها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب ها و گیاهان اند که به یاری مردمان می آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می دهند. در یسنا، هات 47، آمده است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
امشاسپند خرداد در متن های کهن : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می شود که « ... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» و سپس تاکید می شود هر آن کس که خرداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده است.
در بندهش نیز درباره خرداد آمده است : « ... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ، « ... خرداد سرور سال ها و ماه ها و روزهاست [ یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
گل ویژه جشن خردادگان : در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو « خُرداد » نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، .. » که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است. معروف ترین نمونه های گل سوسن نزد ایرانیان سوسن سپید Lilium candidum ) ) یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته می شود، همچنین یکی دیگر از گونه های نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران است ، سوسن چلچراغ ( Lilium lederbourii ) نام گرفته است. در متن پهلوی « خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون « بوی دوستی » توصیف شده است.
آیین های جشن خردادگان : یکی از مهم ترین آیین های روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگ تر می شود، رفتن به سرچشمه ها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایش های ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده است.
نمونه ای از سنت های رایج در این روز را می توان از سروده « دستور داراب پالن » موبد بزرگ پارسی در منظومه « فرضیات نامه » برداشت نمود که از آیین های ویژه خرداد روز به « تن شویی » و « کندن چاه » و « نو کردن کاریز» اشاره می کند و در همین مورد در متن پهلوی « اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یاد آوری شده که « در خرداد روز جوی کن».
بر این پایه، در این روز توجه ای ویژه می شده به نگهداری و نوسازی جای هایی که آب از آن ها سرچشمه می گیرد و در آنجا جاری می شود چون چشمه ها ، چاه ها ، جوی ها ، کاریز ها و رود ها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکان پذیر می کنند.
سخن پایانی : اکنون که سخن از جشن خردادگان در میان است اندوه شایسته نیست؛ اما برای من که در کنار زاینده رود زندگی می کنم جای بسی دریغ و افسوس است که هر روز شاهد مرگ تدریجی زنده رود هستم. زنده رودی که به خاطر مدیریت نادرست به مرده رود تبدیلش کرده اند و هیچ کس نیز پاسخگوی این سرنوشت شومی که برای منابع آبی ایران رقم زده اند، نیست.
به راستی اگر ما ایرانیان دست کم مفهوم مادی جشن هایی همچون خردادگان را درست درک می کردیم شاید امروز رودها و تالاب ها و دریاچه ها و کاریزها و دریاهای ما به خاطر بی آبی و آلودگی و تخریب روز افزون نفس های آخر را نمی کشیدند.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر شاهین سپنتا
نام جشن : خُردادگان. زمان برگزاری : روز خرداد ( ششمین روز ماه ) از ماه خرداد ( سومین ماه سال ). انگیزه برگزاری : فرخندگی هم نامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان. مفهوم امشاسپند خرداد: « خرداد » در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُـردات» یا « هُردات » به معنی رسایی و کمال است که در گات ها یکی از فروزه های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. خرداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آب ها در این جهان خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری می کند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد می شود. در گات ها، از خرداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد می شود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آب ها و گیاهان اند که به یاری مردمان می آیند و تشنگی و گرسنگی را شکست می دهند. در یسنا، هات 47، آمده است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
امشاسپند خرداد در متن های کهن : چهارمین یشت از یشت های بیست و یک گانه اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور می شود که « ... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» و سپس تاکید می شود هر آن کس که خرداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده است.
در بندهش نیز درباره خرداد آمده است : « ... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..» ، « ... خرداد سرور سال ها و ماه ها و روزهاست [ یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
گل ویژه جشن خردادگان : در کتاب بندهش از گل سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو « خُرداد » نام برده شده است: «... این را نیز گوید که هرگلی از آنِ امشاسپندی است؛ و باشد که گوید: ... سوسن خرداد را، .. » که بر این بنیان بهترین نماد برای جشن خردادگان گل سوسن است. معروف ترین نمونه های گل سوسن نزد ایرانیان سوسن سپید Lilium candidum ) ) یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته می شود، همچنین یکی دیگر از گونه های نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران است ، سوسن چلچراغ ( Lilium lederbourii ) نام گرفته است. در متن پهلوی « خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون « بوی دوستی » توصیف شده است.
آیین های جشن خردادگان : یکی از مهم ترین آیین های روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگ تر می شود، رفتن به سرچشمه ها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایش های ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده است.
نمونه ای از سنت های رایج در این روز را می توان از سروده « دستور داراب پالن » موبد بزرگ پارسی در منظومه « فرضیات نامه » برداشت نمود که از آیین های ویژه خرداد روز به « تن شویی » و « کندن چاه » و « نو کردن کاریز» اشاره می کند و در همین مورد در متن پهلوی « اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یاد آوری شده که « در خرداد روز جوی کن».
بر این پایه، در این روز توجه ای ویژه می شده به نگهداری و نوسازی جای هایی که آب از آن ها سرچشمه می گیرد و در آنجا جاری می شود چون چشمه ها ، چاه ها ، جوی ها ، کاریز ها و رود ها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکان پذیر می کنند.
سخن پایانی : اکنون که سخن از جشن خردادگان در میان است اندوه شایسته نیست؛ اما برای من که در کنار زاینده رود زندگی می کنم جای بسی دریغ و افسوس است که هر روز شاهد مرگ تدریجی زنده رود هستم. زنده رودی که به خاطر مدیریت نادرست به مرده رود تبدیلش کرده اند و هیچ کس نیز پاسخگوی این سرنوشت شومی که برای منابع آبی ایران رقم زده اند، نیست.
به راستی اگر ما ایرانیان دست کم مفهوم مادی جشن هایی همچون خردادگان را درست درک می کردیم شاید امروز رودها و تالاب ها و دریاچه ها و کاریزها و دریاهای ما به خاطر بی آبی و آلودگی و تخریب روز افزون نفس های آخر را نمی کشیدند.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10914-jashn-khordadgan-sp-1999833520.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
جشن خردادگان - ابوالقاسم آخته
برگرفته از کتاب جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز )، نویسنده ابوالقاسم آخته، صفحه 70
نام خرداد : فرشته ی موکل آبها و نماینده ی اورمزد، در صفاتی چون کمال، بی مرگی، جاودانگی، شادی و خرمی تجلی یافته است. گل سوسن خود را عضو خانواده این امشاسپند می داند. در اوستا ((هئورهوه تات))مامور حفظ آبهاست. از جنبه بی مرگی، هئوره وتات= خرداد - در کنار امرداد= امرتات - قرار میگیرد. از این رو به جشنهای این دو ماه ((جشنهای دوام و کمال ))نیز گفته اند. زیرا امرتات نیز معنای نمیرانی و جاودانگی میدهد.
در متون کهن ایران از جمله بندهشن، و گزیده های زادسپرم، خرداد از آب حفاظت میکند. وقتی بقای همه جانداران وابسته به آب است، خرداد در زیر مجموعه ((ناهید)) سرور همه آبهای جهان قرار میگیرد و به اعتبار نامش و وظیفه ای که به عهده دارد، نقطه ی عطف رویدادهای تعیین کننده و مهم بوده است. زین الاخبار و آثار الباقیه تنها با تلاقی نام خرداد با ماه خرداد – روز ششم خرداد –که جشن گرفته میشده، اشاره مینماید، و در منابع دیگر به آگاهی بیشتر در مورد خرداد برخورد نمیکنیم. بعید نیست که فقدان نوشتارها و اطلاعات در مورد خرداد و امرداد به این علت باشد که چون ایران به دلیل شرایط جغرافیایی سرزمینی است که با مشکل کم آبی مواجه است نسبت به این دو امشاسپند بزرگ کم توجهی شده باشد.
جشن خردادگان : این جشن در روز ششم – خرداد روز- برگزار می شود.
در آثارالباقیه می خوانیم: عید خردادگان و عید اشتاد روز ... روز ششم خرداد است به معنای ثبات خلق و خرداد پادشاه خلق، اشجار، نبات و اذاله ی پلیدی از آبهاست. روز 26 خرداد اشتاد روز است یعنی ایاثرم گاه خداوند اشجار و نبات را در آن روز آفرید.
مردم در این روز به نشانه ی این که خرداد به آب تعلق داشته، به کنار چشمه ساران، جویبار و رودخانه می رفتند و روز را به شادی سپری می کردند و سعی بر آن بود که صفات برجسته ی خرداد را سر لوحه ی زندگی خود قرار دهند وجه مشترک این جشن با تیر و مرداد این است که با عنایت به فصل خرداد و اهمیت یافتن آب و بارندگی و با توجه به اینکه ایران به لحاظ جغرافیای طبیعی و تاریخی همواره در منطقه ای واقع شده که با کم آبی و خشکسالی مواجه بوده، این جشن بیشتر در میان طبقه کشاورز جا باز کرده و ریشه دوانده است.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10912-jashn-khordadgan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/13938
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برگرفته از کتاب جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز )، نویسنده ابوالقاسم آخته، صفحه 70
نام خرداد : فرشته ی موکل آبها و نماینده ی اورمزد، در صفاتی چون کمال، بی مرگی، جاودانگی، شادی و خرمی تجلی یافته است. گل سوسن خود را عضو خانواده این امشاسپند می داند. در اوستا ((هئورهوه تات))مامور حفظ آبهاست. از جنبه بی مرگی، هئوره وتات= خرداد - در کنار امرداد= امرتات - قرار میگیرد. از این رو به جشنهای این دو ماه ((جشنهای دوام و کمال ))نیز گفته اند. زیرا امرتات نیز معنای نمیرانی و جاودانگی میدهد.
در متون کهن ایران از جمله بندهشن، و گزیده های زادسپرم، خرداد از آب حفاظت میکند. وقتی بقای همه جانداران وابسته به آب است، خرداد در زیر مجموعه ((ناهید)) سرور همه آبهای جهان قرار میگیرد و به اعتبار نامش و وظیفه ای که به عهده دارد، نقطه ی عطف رویدادهای تعیین کننده و مهم بوده است. زین الاخبار و آثار الباقیه تنها با تلاقی نام خرداد با ماه خرداد – روز ششم خرداد –که جشن گرفته میشده، اشاره مینماید، و در منابع دیگر به آگاهی بیشتر در مورد خرداد برخورد نمیکنیم. بعید نیست که فقدان نوشتارها و اطلاعات در مورد خرداد و امرداد به این علت باشد که چون ایران به دلیل شرایط جغرافیایی سرزمینی است که با مشکل کم آبی مواجه است نسبت به این دو امشاسپند بزرگ کم توجهی شده باشد.
جشن خردادگان : این جشن در روز ششم – خرداد روز- برگزار می شود.
در آثارالباقیه می خوانیم: عید خردادگان و عید اشتاد روز ... روز ششم خرداد است به معنای ثبات خلق و خرداد پادشاه خلق، اشجار، نبات و اذاله ی پلیدی از آبهاست. روز 26 خرداد اشتاد روز است یعنی ایاثرم گاه خداوند اشجار و نبات را در آن روز آفرید.
مردم در این روز به نشانه ی این که خرداد به آب تعلق داشته، به کنار چشمه ساران، جویبار و رودخانه می رفتند و روز را به شادی سپری می کردند و سعی بر آن بود که صفات برجسته ی خرداد را سر لوحه ی زندگی خود قرار دهند وجه مشترک این جشن با تیر و مرداد این است که با عنایت به فصل خرداد و اهمیت یافتن آب و بارندگی و با توجه به اینکه ایران به لحاظ جغرافیای طبیعی و تاریخی همواره در منطقه ای واقع شده که با کم آبی و خشکسالی مواجه بوده، این جشن بیشتر در میان طبقه کشاورز جا باز کرده و ریشه دوانده است.
http://www.iranboom.ir/jashnha/71-khordad/10912-jashn-khordadgan.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/13938
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۹۸ سال پیش در ۶ خرداد ۱۳۰۵، استاد عبدالجواد ادیب نیشابوری ـ ادیب اول ـ درگذشت.
ادیب افزون بر فنون ادبی، در حکمت الهی و طبیعی، نجوم، حساب، جبر، هندسه و دانشهای دیگر، مهارت داشت.
@iranboom_ir
ادیب افزون بر فنون ادبی، در حکمت الهی و طبیعی، نجوم، حساب، جبر، هندسه و دانشهای دیگر، مهارت داشت.
@iranboom_ir
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار بهزودی منتشر میکند:
عجایب و غرایب
عجایب و غرایب، عجایبنامهای منظوم در ۵۴۰۰ بیت از آذری اسفراینی، سخنور قرن هشتم و نهم، است. در این کتاب پس از مقدّمهای در باب عجایبنامهنگاری و ویژگیها و منابع عجایب و غرایب آذری، متن مصحّح آن بر اساس هشت نسخۀ خطی عرضه شده است.
این منظومه بیش از جنبۀ ادبی به لحاظ شناخت فرهنگ عامه و تصورات و توهمات مردم روزگار آذری و پیش از او اهمیت دارد و در آن گاه به مباحث فلسفی و کلامی و عرفانی نیز پرداخته شده است.
[عجایب و غرایب: غرایب الدنیا و عجایب الاعلا، آذری اسفراینی، دکتر وحید رویانی و دکتر یوسفعلی یوسفنژاد، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، در دست انتشار]
@iranboom_ir
عجایب و غرایب
عجایب و غرایب، عجایبنامهای منظوم در ۵۴۰۰ بیت از آذری اسفراینی، سخنور قرن هشتم و نهم، است. در این کتاب پس از مقدّمهای در باب عجایبنامهنگاری و ویژگیها و منابع عجایب و غرایب آذری، متن مصحّح آن بر اساس هشت نسخۀ خطی عرضه شده است.
این منظومه بیش از جنبۀ ادبی به لحاظ شناخت فرهنگ عامه و تصورات و توهمات مردم روزگار آذری و پیش از او اهمیت دارد و در آن گاه به مباحث فلسفی و کلامی و عرفانی نیز پرداخته شده است.
[عجایب و غرایب: غرایب الدنیا و عجایب الاعلا، آذری اسفراینی، دکتر وحید رویانی و دکتر یوسفعلی یوسفنژاد، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، در دست انتشار]
@iranboom_ir
وصیّتنامهٔ علامه محمد قزوینی
نسترنملایی
اینجانب محمد قزوینی دارای شناسنامهٔ شمارهٔ 1276 صادره از قونسولگری ایران در پاریس ساکن طهران، خیابان فروردین، کوچهٔ دانش از جانب خود جناب آقای سید تقیزاده را وصیّ شرعی و نایب مناب مطلق خود نمودم که بعد از واقعهٔ اجل محتوم من که آخر کار هر کسی است جزئی ترکهٔ مرا که صورت آن در ذیل مذکور خواهد شد کمافرضالله و آنطور که خودشان به غبطهٔ ورثهٔ من مصلحت میدانند در مواردی که من ذیلاً معین میکنم برسانند.
ترکهٔ من فعلاً عبارت است:اولاً از یک آپارتمان ملکی من در پاریس،کوچهٔ گازان(آرّندیسمان چهاردهم پاریس) که در همین ماه جاری مشتری برای آن پیدا شد به مبلغ چهارصد هزار فرانک که نفروختم،و قریب پنجاه هزار فرانک هم مبل و اثاثیه آنجا دارم.
ثانیاً 75000 (هفتاد و پنج هزار)فرانک هم سهام موسوم به Rente francaise31/2 1942, amort. دارم که در بانک موسوم به Comptoir National d'Escompte de Paris. Administration Central, 14 Rue Bergér, Paris 9e امانت است و نمره و نشان حساب من در بانک مزبور این است: Relations Etrangéres, D.E. 22.648.
ثالثاً مبلغ بیست و نه هزار و چهارصد و نه (29409) فرانک در همان بانک مزبور پول نقد دارم.
رابعاً هر ساله مبلغ 2625 فرانک منفعت ثابت سهام مزبوره در پاراگراف «ثانیاً» است که هر ساله 31 دسامبر بر این مبلغ نقد اضافه میشود.
خامساً در طهران یک خانه دارم که در همین سال جاری 1326 شمسی در ماه خرداد خریدهام. به مبلغ سی و شش هزار تومان خریدهام و تا به حال قریب دو هزار تومان بل بطور قطع بیشتر در اصلاحات و تعمیرات و آسفالت کوچه در آن خرج کردهام و اگر برق را هم که به توسط اقدامات وزارت فرهنگ مجاناً در آن برقرار شده ولی معمولاً دو هزار تومان با منّت خرید و فروش میشود بر آن بیفزائیم این میشود درست سی و نه هزار تومان قیمت فعلی آن.
سادساً بعضی اثاثیهٔ خانه و قالی و صندلی و غیرها اینجا خریدم که فعلاً هیچ نمیدانم قیمت مجموع آنها چقدر است و حوصلهٔ تفتیش در کاغذجاتم برای تعیین قیمت خرید آن را نداشتم.
سابعاً قریب سه هزار جلد کتاب نیز دارم از هر نوع چاپی و خطی و بزرگ و کوچک که به هیچ وجه منالوجوه فعلاً نمیتوانم قیمت آنها را که در عرض چهل سال تمام متدرجاً خریدهام تعیین کنم و قیمت خرید غالب آنها در پشت آنها نوشته شده است. ولی آن قیمتها از سی چهل سال قبل تاکنون واضح است که اغلب تا ده مقابل هم ترقی کرده است و به همان نسبت هم پولهایی از فرانک و قران که در آن زمانها با آن پولها آن کتب خریداری شده پائین آمده است. تعیین قیمت تقریبی آن کتب جز به تقویم چند نفر آدم مطلع کتابشناس اهل خبره ممکن نیست.
اما ورثهٔ من منحصر است به یک زن معقودهٔ شرعی موسومه سابقاً به رزا شیاوی و پس از ازدواج با من رزا قزوینی و یک دختر موسومه به ناهید سوزان قزوینی. چون این زن که فعلاً قریب بیست و هفت سال است که در حبالهٔ نکاح من است و در این مدت تمام زحمات مرا و دخترم را از هر قبیل متحمل شده و از پرتو زحمات و خدمات و دلسوزی اوست که من توانستهام به کارهای طبع و نشر و تصحیح بعضی کتبی که نتیجهٔ عمر من است نایل گردم قصد من و اراده و عزم و تصمیم قطعی من این است که نصف تمام مایملک من از منقول و غیرمنقول بعد از مرگ من متعلق به او و ملک خاصّ خالص او باشد و نصف دیگر به دخترم سوزان مذکور در فوق، و میدانم که به نحو وصیّت انجام این امر در مذهب اسلام(شیعه) ممکن نیست. چه انسان در شرع اسلام و فقه مذهب جعفری یعنی شیعهٔ اثنیعشری به بیش از ثلث مال خود نمیتواند برای کسی وصیت نماید ولی آقای تقیزاده مدّ ظلهالعالی باید انشاءالله مخرجی برای این کار انشاءالله پیدا کنند،یا به این نحو که من در حیات خودم نصف مایملکم را به او هبه نمایم، یا به نحوی دیگر که فعلاً به نظرم نمیآید چه نحو.
یک خواهر بیوه نیز دارم موسومه به مریم عبدالوهّابی که میل دارم وصیّ من قریب یک عشر ترکهٔ مرا یعنی یک عشر قیمت ترکهٔ مرا کمابیش نه عین آنها را به آن زن بدهند که بکلی فقیر است و هیچ ندارد،ولی این مبلغ را یعنی عشر ترکهٔ مرا یا قدری کمتر را یک مرتبه به او ندهند زیرا که چون او عقل معاش ندارد و یک دختر آپارتی طمّاع موسوم به نصرت دارد که فوراً تمام آن مبلغ را از چنگ او بیرون آورده خرج لباس خودش و دختر کوچکش عزّت خواهد کرد. علی هذا جناب آقای آقا سیدحسن تقیزاده آن مبلغ قریب عشر ترکهٔ مرا یا خودشان یا به توسط یک کاسبی یا تاجری از قرار ماهی فلان قدر مثلاً پنجاه تومان یا چهل تومان یا سی تومان به او به اقساط بپردازد که از گرسنگی تلف نشود و تا چند سالی بتواند با آنچه برادر من میرزا احمدخان وهّابی به آن خواهر میدهد به یک نوعی امرار حیات بسیار قانعانهای بنماید
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/8597-
@iranboom_ir
نسترنملایی
اینجانب محمد قزوینی دارای شناسنامهٔ شمارهٔ 1276 صادره از قونسولگری ایران در پاریس ساکن طهران، خیابان فروردین، کوچهٔ دانش از جانب خود جناب آقای سید تقیزاده را وصیّ شرعی و نایب مناب مطلق خود نمودم که بعد از واقعهٔ اجل محتوم من که آخر کار هر کسی است جزئی ترکهٔ مرا که صورت آن در ذیل مذکور خواهد شد کمافرضالله و آنطور که خودشان به غبطهٔ ورثهٔ من مصلحت میدانند در مواردی که من ذیلاً معین میکنم برسانند.
ترکهٔ من فعلاً عبارت است:اولاً از یک آپارتمان ملکی من در پاریس،کوچهٔ گازان(آرّندیسمان چهاردهم پاریس) که در همین ماه جاری مشتری برای آن پیدا شد به مبلغ چهارصد هزار فرانک که نفروختم،و قریب پنجاه هزار فرانک هم مبل و اثاثیه آنجا دارم.
ثانیاً 75000 (هفتاد و پنج هزار)فرانک هم سهام موسوم به Rente francaise31/2 1942, amort. دارم که در بانک موسوم به Comptoir National d'Escompte de Paris. Administration Central, 14 Rue Bergér, Paris 9e امانت است و نمره و نشان حساب من در بانک مزبور این است: Relations Etrangéres, D.E. 22.648.
ثالثاً مبلغ بیست و نه هزار و چهارصد و نه (29409) فرانک در همان بانک مزبور پول نقد دارم.
رابعاً هر ساله مبلغ 2625 فرانک منفعت ثابت سهام مزبوره در پاراگراف «ثانیاً» است که هر ساله 31 دسامبر بر این مبلغ نقد اضافه میشود.
خامساً در طهران یک خانه دارم که در همین سال جاری 1326 شمسی در ماه خرداد خریدهام. به مبلغ سی و شش هزار تومان خریدهام و تا به حال قریب دو هزار تومان بل بطور قطع بیشتر در اصلاحات و تعمیرات و آسفالت کوچه در آن خرج کردهام و اگر برق را هم که به توسط اقدامات وزارت فرهنگ مجاناً در آن برقرار شده ولی معمولاً دو هزار تومان با منّت خرید و فروش میشود بر آن بیفزائیم این میشود درست سی و نه هزار تومان قیمت فعلی آن.
سادساً بعضی اثاثیهٔ خانه و قالی و صندلی و غیرها اینجا خریدم که فعلاً هیچ نمیدانم قیمت مجموع آنها چقدر است و حوصلهٔ تفتیش در کاغذجاتم برای تعیین قیمت خرید آن را نداشتم.
سابعاً قریب سه هزار جلد کتاب نیز دارم از هر نوع چاپی و خطی و بزرگ و کوچک که به هیچ وجه منالوجوه فعلاً نمیتوانم قیمت آنها را که در عرض چهل سال تمام متدرجاً خریدهام تعیین کنم و قیمت خرید غالب آنها در پشت آنها نوشته شده است. ولی آن قیمتها از سی چهل سال قبل تاکنون واضح است که اغلب تا ده مقابل هم ترقی کرده است و به همان نسبت هم پولهایی از فرانک و قران که در آن زمانها با آن پولها آن کتب خریداری شده پائین آمده است. تعیین قیمت تقریبی آن کتب جز به تقویم چند نفر آدم مطلع کتابشناس اهل خبره ممکن نیست.
اما ورثهٔ من منحصر است به یک زن معقودهٔ شرعی موسومه سابقاً به رزا شیاوی و پس از ازدواج با من رزا قزوینی و یک دختر موسومه به ناهید سوزان قزوینی. چون این زن که فعلاً قریب بیست و هفت سال است که در حبالهٔ نکاح من است و در این مدت تمام زحمات مرا و دخترم را از هر قبیل متحمل شده و از پرتو زحمات و خدمات و دلسوزی اوست که من توانستهام به کارهای طبع و نشر و تصحیح بعضی کتبی که نتیجهٔ عمر من است نایل گردم قصد من و اراده و عزم و تصمیم قطعی من این است که نصف تمام مایملک من از منقول و غیرمنقول بعد از مرگ من متعلق به او و ملک خاصّ خالص او باشد و نصف دیگر به دخترم سوزان مذکور در فوق، و میدانم که به نحو وصیّت انجام این امر در مذهب اسلام(شیعه) ممکن نیست. چه انسان در شرع اسلام و فقه مذهب جعفری یعنی شیعهٔ اثنیعشری به بیش از ثلث مال خود نمیتواند برای کسی وصیت نماید ولی آقای تقیزاده مدّ ظلهالعالی باید انشاءالله مخرجی برای این کار انشاءالله پیدا کنند،یا به این نحو که من در حیات خودم نصف مایملکم را به او هبه نمایم، یا به نحوی دیگر که فعلاً به نظرم نمیآید چه نحو.
یک خواهر بیوه نیز دارم موسومه به مریم عبدالوهّابی که میل دارم وصیّ من قریب یک عشر ترکهٔ مرا یعنی یک عشر قیمت ترکهٔ مرا کمابیش نه عین آنها را به آن زن بدهند که بکلی فقیر است و هیچ ندارد،ولی این مبلغ را یعنی عشر ترکهٔ مرا یا قدری کمتر را یک مرتبه به او ندهند زیرا که چون او عقل معاش ندارد و یک دختر آپارتی طمّاع موسوم به نصرت دارد که فوراً تمام آن مبلغ را از چنگ او بیرون آورده خرج لباس خودش و دختر کوچکش عزّت خواهد کرد. علی هذا جناب آقای آقا سیدحسن تقیزاده آن مبلغ قریب عشر ترکهٔ مرا یا خودشان یا به توسط یک کاسبی یا تاجری از قرار ماهی فلان قدر مثلاً پنجاه تومان یا چهل تومان یا سی تومان به او به اقساط بپردازد که از گرسنگی تلف نشود و تا چند سالی بتواند با آنچه برادر من میرزا احمدخان وهّابی به آن خواهر میدهد به یک نوعی امرار حیات بسیار قانعانهای بنماید
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/8597-
@iranboom_ir
هشتم خرداد ، سالگرد شهادت علیرضا رییس ، نخستین شهید راه مبارزه با اشغالگران شوروی ، انگلیسی و آمریکایی گرامی باد !
دکتر هوشنگ طالع در یادداشتی ، از چگونگی شکل گیری هسته های مسلح ملی گرا در نخستین روزهای اشغال ایران در شهریور 1320 و شهادت علیرضا رییس سخن گفته است
.
دنباله نوشتار:
http://iranchehr.com/?p=8839
@iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع در یادداشتی ، از چگونگی شکل گیری هسته های مسلح ملی گرا در نخستین روزهای اشغال ایران در شهریور 1320 و شهادت علیرضا رییس سخن گفته است
.
دنباله نوشتار:
http://iranchehr.com/?p=8839
@iranboom_ir
متن فرمان تاریخی رئیس
در سال 1325، یک ایرانی میهن پرست که در آزمایشگاه کوچک خود سرگرم ساخت سلاح انفجاری برای مبارزه با اشغالگران متفق (شوروی ، انگلستان و آمریکا ) بود، به سبب انفجار کشته شد.
چند روز پس از آن که دوستان و همراهان او در نشستی برای گرامیداشت یاد او گرد آمدند ، متنی در آن نشست خوانده شد که پس از آن « فرمان رئیس» نام گرفت .
برای خواندن متن «فرمان رئیس» روی تصویر زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=10114
@iranboom_ir
در سال 1325، یک ایرانی میهن پرست که در آزمایشگاه کوچک خود سرگرم ساخت سلاح انفجاری برای مبارزه با اشغالگران متفق (شوروی ، انگلستان و آمریکا ) بود، به سبب انفجار کشته شد.
چند روز پس از آن که دوستان و همراهان او در نشستی برای گرامیداشت یاد او گرد آمدند ، متنی در آن نشست خوانده شد که پس از آن « فرمان رئیس» نام گرفت .
برای خواندن متن «فرمان رئیس» روی تصویر زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=10114
@iranboom_ir
ایرانچهر
متن «فرمان رئیس»
ما بنیانگذاران انجمن، که نخستین پایه ایران پرستی را به روی شانه های خود برپا کردیم، امروز، در این ساعت به خاطر آنکه انجمن مقدس خود را وارد یک راه تغییرناپذیر و به سوی یک هدف مقدس جاوی…
وضعیت نقشبرجستههای ساسانی نگرانکننده است
https://www.isna.ir/news/1403030402013/
آرامگاه خشایارشا در تهدید است
https://www.isna.ir/news/1403022920810
ویدیو/ بانکی برای حیوانات در حال انقراض؛ از «پیروز» تا خرس ایرانی
https://www.isna.ir/news/1403022921497
پیشکسوت هنر شیشه گری در تهران درگذشت
https://www.mehrnews.com/news/6113303/
بارانی که بلای جان نقش رستم شد/ احتمال پرتاب سنگهای بزرگتر
https://www.mehrnews.com/news/6109414/
سرانه مرمت بناهای تاریخی یزد یک میلیون تومان در سال است
https://www.mehrnews.com/news/6107808/
مرمت های غیراصولی در آرامگاه سعدی
https://www.mehrganaria.ir/Maghale_View.aspx?Code=20894
@iranboom_ir
https://www.isna.ir/news/1403030402013/
آرامگاه خشایارشا در تهدید است
https://www.isna.ir/news/1403022920810
ویدیو/ بانکی برای حیوانات در حال انقراض؛ از «پیروز» تا خرس ایرانی
https://www.isna.ir/news/1403022921497
پیشکسوت هنر شیشه گری در تهران درگذشت
https://www.mehrnews.com/news/6113303/
بارانی که بلای جان نقش رستم شد/ احتمال پرتاب سنگهای بزرگتر
https://www.mehrnews.com/news/6109414/
سرانه مرمت بناهای تاریخی یزد یک میلیون تومان در سال است
https://www.mehrnews.com/news/6107808/
مرمت های غیراصولی در آرامگاه سعدی
https://www.mehrganaria.ir/Maghale_View.aspx?Code=20894
@iranboom_ir