Telegram Web Link
زندگینامه خودنوشت شادروان دکتر منوچهر ستوده

منوچهر ستوده، فرزند خلیل، شماره شناسنامه ۲۸۵، بخش ۹ تهران، متولد تهران، بازارچه سرچشمه، کوچه صدیق‌الدوله از بخش عودلاجان از محله‌های قدیم تهران، اصلاً اهل مازندران هستم. پدربزرگم آقا شیخ موسی از یاسل نور که منطقه ییلاقی و کوهستانی آنجا محسوب می‌شود با پسر عموهایش به تهران آمد. آقای دکتر غلام‌حسین‌خان صدیقی که وزیر دکتر مصدق بودند، نوه عموی من هستند. پس از آنکه در دوره رضاشاه ثبت احوال تأسیس شد و مردم صاحب نام خانوادگی شدند، پدر من در هنگام گرفتن شناسنامه اسم خانوادگی «صدیقی» را عوض کردند و «ستوده» گذاشتند و «خلیل ستوده» شدند.

پدر من در تهران به دنیا آمدند و خودم هم در محله سرچشمه تهران در سال ۱۲۹۲ شمسی متولد شدم. پدرم بیست و پنج ساله بود که پدربزرگم فوت کرد و مسئولیت بازماندگان خانواده به گردن ایشان افتاد. وی برای گذران زندگی مدتی در یک دکان قنادی شاگرد بود و پس از مدتی در زمانی که آمریکائی‌ها پایشان به ایران باز و مدرسه ابتدایی آمریکائی در تهران تاسیس شد، پدرم ریاست این مدرسه را به عهده گرفت.

تا سن چهارسالگی در محله سرچشمه زندگی می‌کردم. پدرم در چهارراه حسن‌آباد، کوچه مسجد مجدالدوله منزلی خرید و من هم وارد این خانه شدم. در سن هفت سالگی به مدرسه ابتدائی آمریکائی رفتم و شش ساله ابتدائی را در این مدرسه گذراندم.

سال تحصیلی ۱۳۰۷ شمسی مخلص شش ساله ابتدائی را در دبستان ابتدائی امریکائی تمام کرده بودم و به کلاس هفتم رسیده بودم. پدرم برای این‌که سواد بیشتری پیدا کنم مرا از رفتن به کالج منع کرد و به دبیرستان شرف در یکی از کوچه‌های متفرع از خیابان لاله‌زار سپرد.

سر و صدای دکتر جردن، رئیس کالج امریکائی بلند شد و ایشان را مورد خطاب قرارداده و گفت : «آمیز خلیل اگر قرار باشد که شما فرزند خود را به کالج نفرستید و به مدارس دولتی بسپارید سایر مردم به تأسی از شما فرزندان خود را به کالج نخواهند فرستاد.» پدرم این سخنان را نشنیده گرفت و مرا همچنان در مدرسه شرف نگاه داشت. دو سه ماهی از این جریان گذشت و مخلص برخلاف میل دکتر جردن در مدرسه شرف باقی ماند.

در دبیرستان شرف بخاری‌های زغال سنگی را آتش کرده بودند و در و پنجره آنها را بسته و ما هم به نیمکت‌های سرد تخته‌ای چسبیده بودیم و معلم تاریخ به ما درس تاریخ می‌داد. کتاب تاریخی که می‌خواندیم کتابی قطور به قطع جیبی و چاپ سنگی بود به نام تاریخ ایران که یکی از شاهزادگان قاجاری آن را نوشته بود و حدیث از کیومرث و لهراسب و گشتاسب و کیقباد و دارا بود و همه چیز آن متعلق به خودمان بود.

ناگهان در اطاق باز شد و رئیس مدرسه و ناظم آن آقای حکیمی که صورتی اسبی و بزرگ داشت با دو مستخدم که هر یک مقداری از فرم‌های چاپ شده از کتابی را در دست داشتند وارد شدند و آنها را روی میز معلم گذاشتند و بلافاصله مشغول جمع کردن کتاب‌های درسی ما شدند. آنها را جمع کردند و بردند. ما ماندیم با فرم‌های چاپ شده کتابی ناشناخته! آقای حکیمی ­ ناظم ­ فرم‌ها را برداشت و میان شاگردان توزیع کرد و با رئیس مدرسه از در کلاس بیرون رفتند. فرم‌های نام‌برده هنوز جلد نشده بود و به صورت کتاب در نیامده بود در نتیجه نام کتاب هم برای ما روشن نبود. معلم از این کتاب شروع به درس دادن کرد. حروف کتاب، قطع کتاب و نام‌هایی که در این کتاب آمده بود برای ما تازگی داشت. فرم‌های بعدی کتاب را هم برای ما آوردند و ما هم این کتاب تاریخ گمنام را به آخر رساندیم. بعدها فهمیدیم این کتاب تاریخ ایران باستان پیرنیاست.

من نمی‌دانم این کار به دستور که بود و رئیس و ناظم مدرسه به امر چه کسی این کار را انجام داده‌اند و هدف و منظور از این کار چیست؟ امروز هم که سن من به نود و هشت سالگی رسیده و سی و اندی سال از دوران بازنشستگی من می‌گذرد نفهمیدم این تغییر و تحویل از کجا سرچشمه گرفته است و برای چه و برای که این امر صورت عمل به خود گرفته است.

مشیرالدوله این کتاب را از زبان فرانسه به فارسی برگردانده و کتب تاریخی قدیمی متکی بر اسناد و مدارک یونانی است و یادی از گذشته ایران ندارد. من هنوز نمی‌دانم که پادشاهان اساطیری ما هیچ گاه روی تخت نشسته‌اند و حکمروائی کرده‌اند یا نه! این پادشاهان اساطیری آیا با کوروش و داریوش هم عهدند یا نه! آیا دوران سلطنت پادشاهان اساطیری که صد و دویست و سیصد سال است صحت تاریخی دارد!

به هر روی از آنجا به کالج امریکائی که در سال ۱۳۰۷ بنای زیبای آن تمام شده بود وارد شدم و تا سال ۱۳۱۲ دیپلم امریکائی و دیپلم شش ساله متوسطه را از وزارت معارف گرفتم. مسئولان کالج امریکائی توجهی به دروسی که برای گرفتن دیپلم ادبی لازم بود نداشتند.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/16325-zendegi-khodnevesht-shadravan-dr-sotode.html

@iranboom_ir
سعدی شیرین سخن پیامبر ادب فارسی

محمّد شجاعی

سعدی شیرازی، یکی از شاعران توانا و شیرین سخن ایران است. وی در دهه نخستین قرن هفتم هجری در شیراز و در خاندانی که همه از عالمان دین بودند پا به عرصه هستی نهاد. نامش مُشَرَّف الدین یا مُصلحُ الدین است. هنوز کودک بود که از نوازش دست‌های مهربان پدر بی‌بهره ماند. در سن جوانی به بغداد رفت و در نظامیه که از دانشگاه‌های مهم علوم دینی آن زمان محسوب می‌شد به تحصیل پرداخت و از محضر استاد بزرگ «ابن‌جوزی» بهره‌ها گرفت.


تالیف گلستان

سعدی، درباره انگیزه نوشتن کتاب گلستان چنین گفته است. پس از غصه خوردن بر عمرم که بیهوده تلف شده بود، مصلحت چنان دیدم که گوشه‌گیری انتخاب کنم و دیگر سخن نگویم تا آن که یکی از دوستان قدیم، از در درآمد، هرچه با من شوخی کرد جوابش را ندادم و سر از زانوی تعبّد برنگرفتم، رنجیده نگه کرد و گفت:

کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسد
به حکم ضرورت زبان در کشی

یکی از دوستان به او گفت: سعدی قسم یاد کرده که دیگر سخن نگوید. او در پاسخ گفت: خلاف راهِ درست است که ذوالفقار علی در نیام باشد و زبان سعدی در کام.

زبان در دهان ای خردمند چیست
کلید درِ گنج صاحب هنر
چون در بسته باشد چه داند کسی
که جوهر فروش است یا پیله‌ور

سعدی، بعد از شنیدن این سخنان، قلم به دست گرفته و شروع به تالیف گلستان می‌کند.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/14824-sadi-shirin-sokhan-payambar-adab-farsi.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
به یاد و یادبود
محمدابراهیم باستانی پاریزی
در دهمین سال درگذشت ایشان


سخنرانان:

ژاله آموزگار
منصوره اتحادیه
سیمین فصیحی
سیّد مصطفی محقق داماد
حسن انوری
داریوش رحمانیان
روزبه زرّین‌کوب
حسن باستانی‌راد
علیرضا پورامید


پنج‌شنبه، ۳۰ فروردین
ساعت ۱۶

کانون زبان پارسی

خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب‌، شماره‌ٔ ۱۲، باغ موقوفات دکتر محمود افشار

همزمان با این مراسم کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۲۰٪ تخفیف به علاقه‌مندان عرضه می‌شود.

@iranboom_ir
چگونگی تشکیل باران در متون باستانی

رضا آقازاده، کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی
علیرضا بالالان‌فرد، کارشناس ارشد هواشناسی


۱- دیباچه

تغییرات عرض جغرافیایی زمین چقدر بر اقلیم ایران تأثیرگذار بوده است. اکنون می‌دانیم که سونامی‌ها بر عرض جغرافیایی و بر شرایط آب و هوایی تأثیرگذارند و زمین در طول هزاره‌ها شرایط ویژه‌ای را تجربه کرده است. سونامی اخیر اندونزی باعث جابجایی چند صدم درجه‌ای قطب شمالِ جغرافیایی شده است. زلزله‌ای در ژاپن دَه سانتی متر محور زمین را جابجا می‌کند که باعث کوتاه شدن طول روزها می‌شود. به گفته ریچارد گروس ژئوفیزیک‌دان ناسا در اثر این جابجایی سرعت چرخش زمین افزایش یافته و موجب شده است که 1.6 میکرو ثانیه از طول روزها کم شود. این زمین لرزه به حدی بوده که گسل آن 40 متر حرکت کرده است. طول این گسل 300 تا 400 کیلومتر و عرض آن 100 کیلومتر است. در زلزله سال 2004 سوماترا محور زمین هفت سانتی متر خطی و دو میلیونم ثانیه قوسی جابجا و به میزان هشت سانتی متر تغییر کرد.(نقل از خبرگزاری تبیان). در اتفاقی نادر یخبندان بزرگ روی می‌دهد و جانداران بی شماری را از میان می‌برد. ماموت 42000  ساله کشف شده در سیبری شاید داستان از آن اتفاق دارد! کندوان‌ها در آذربایجان، خراسان، شهری سه طبقه در زیر زمین در سپاهان(شهر اویی) آیا بازگو کننده دوران یخبندان نیستند؟

متن‌هایی که نیاکان برای ما به یادگار گذاشته‌اند وضعیت‌هایی را برای ما گزارش می‌کنند که پس از هزاره‌ها هنوز برای ما محل توجه جدی می‌باشد. این متنها مرز میان خیال و واقعیت هستند. در متون کهن‌ِ ما به اخبار و حوادث و نام‌های جانورانی برمی‌خوریم که برایمان هم جالب و هم پذیرشش سخت است. جانوری بنام کلپاسه، کر ماهی، خر سه پا، کریشکی که منوچهر آن را به باره داشت.(بندهش، مهرداد بهار: 78). این سخنان در کدامین هزاره به انجام رسیده است؟ گزارش‌های اوستا و متن‌های پهلوی میراثی است که نیاکان ما با سختی فراوان آنها را برای ما نگاه داشته‌اند حال سینه به سینه و یا با بازنویسی‌های فراوان؛ اینها داستان زندگانی مردمان ایرانی و سرگذشتی است که در خلال هزاره‌ها بر زندگانیشان رفته و اکنون یکی از عناصر هویتی ما را تشکیل می‌دهد که نمی‌توان به آسانی از آن گذشتن. اوستا، بندهش، مینوی خرد، تاریخ علمی است که باید هر کودک ایرانی آن را بداند. ما در تدریس تنها به تاریخ عمومی توجه نشان داده ایم ولی به تاریخ علم و دانش خودی نپرداخته‌ایم!

«خشکسالی و آبادانی» این دو واژه آشناترین واژه‌ها برایِ مردمان میانه جهان(ایرانیان) می باشد. ایرانیان از دوران‌هایِ بسیار دور این وضعیت‌ها را شناخته؛ به شیوه‌هایی گوناگون از یکی بهره‌برداری و با دیگری به مبارزه پرداخته است. ساخت کاریز(قنات)، سدسازی، آب انبار و... نمونه‌های کاربرد خرد و دانش در زندگی مردم و مبارزه با خشکسالی بوده است. داستان سختی‌ها و کوشش‌های مردمان ایرانی را این بزرگان در سنگ نوشته‌ها و کتاب‌هاشان برای ما به یادگار گذاشته‌اند پس بهتر آنکه این‌بار با دیدی دیگر به این متن ها بنگریم.
«اَناهیتا» یَزَتَه موکل بر آب‌ها است. آزردن او یعنی هدر دادن آب و استفاده نادرست از آن می‌باشد. آب و بهره‌گیری درست از آن در اندیشه مردمان میانه جهان آن قدر با اهمیت است که «آموزش» را درباره‌اش بکار بسته سرلوحه کارها قرار می‌دهند. اما امر آموزش در قالبی شعرگونه برای مردمان فراهم می‌شود. اینها را اکنون «نیایش» می‌پنداریم. «تیشتر یشت» و «آبان یشت» از جمله این کتاب‌ها است. مردمان کم کم با تکرار شعرگونه‌هایِ ستودنی برای اَناهیتا و آب‌ها به اهمیت آب و استفاده بهینه از آن پی می‌برند. این کتاب‌ها روایتی است از تاریخ پُر ثمرِ مردمان میانه جهان در مدیریت آب، بی هیچ اغراق و گزافه-گویی.
«ترا ای [آب] اهورایی می‌ستاییم؛ دریای فراخکرت را می‌ستاییم و همه آب‌های روی این زمین را می‌ستاییم: [چه] آرمیده(ایستاده) و فراز رونده، [چه] چشمه [و آب] روان رود [و چه آب] برف؟ و باران.»
یسنا، هات 68، بند 6
قالب نیایش در بردارنده مراحل سپاسگذاری نیز هست. آب یکی از چهار عنصر و از دهش‌های یزدان است پس باید پاک نگه داشته شود.
پس از آموزش نکته مهم دیگری که در بررسی این متن‌ها جلب نظر می‌کند مبحث علمی مربوط به مراحل تشکیل ابر و بارندگی است. یعنی در زمان‌های بسیار دور ما توانسته‌ایم شیوه تشکیل ابر و در نتیجه بارش باران را تشخیص دهیم و این سخن کمی نیست. آنچه در این متن‌ها نیز می‌تواند مورد توجه قرار گیرد تجسم و خلاقیت شاعرانه‌ای است که از جریان پیدایش ابر و تصادم ابر سپید و سیاه و در نتیجه باران می‌شود. در ادامه بدین مطلب می‌پردازیم.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/16988-chegonegi-tashkil-v.html

___
 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
شاهرخ مِسکوب(۲۰ دی ۱۳۰۲ در بابل– ۲۳ فروردین ۱۳۸۴ در پاریس) پژوهشگر، شاهنامه‌پژوه، مترجم و نویسنده ایرانی بود. یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
سالروز درگذشت استاد حسن انوشه، عضو شورای عالی علمی و مدیر بخش تاریخ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی

استاد حسن انوشه؛ نویسنده، پژوهشگر تاریخ، زبان و ادب فارسی، سرپرست گروه نویسندگان دانشنامه ادب فارسی که عمر خود را در حوزه ایرانشناسی و تاریخ و زبان و ادبیات فارسی صرف کرد، در  روز ۲۳ فروردین ماه ۱۳۹۹ در سن ۷۶ سالگی درگذشت.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
گفت‌وگو با حسن انوشه - مردم یادشان رفته «سوبسید»، «یارانه» شد - هدایت هم مسخره می‌کرد
 
حسن انوشه می‌گوید: مردم در مقابل واژه‌های ناآشنا مقاومت می‎کنند و با آن‌ها با طنز و استهزا برخورد می‎کنند، حتی صادق هدایت هم واژه‎های مصوب فرهنگستان را به استهزا می‎کشیده است.

او در عین حال با بیان این‌که بعضی واژه‌های مصوب فرهنگستان در بین مردم جا افتاده‌اند، یادآور می‌شود: کم کم مردم دارد یادشان می‌رود که «یارانه» در مقابل «سوبسید» قرار داده شده بود.

این استاد پیشکسوت زبان و ادبیات فارسی در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره دلایل مقاومت مردم در برابر واژه‌های فرهنگستان گفت: شاید این نوع مقاومت به دلیل ناآشنایی مردم با این واژه‌هاست، اما به هر حال باید این واژه‌ها جا بیفتد. همیشه مردم در مقابل چیزهای تازه سرسختی نشان می‌دهند و گاهی با تمسخر و طنز با آن‌ها برخورد می‌کنند. اما کار فرهنگستان خوب است و آن‌ها در برابر واژگان بیگانه - تا آن‌جا که می‌توانند - بهترین معادل‌ها را انتخاب می‌کنند.

او در ادامه عنوان کرد: کسانی که واژه‌گزینی می‌کنند، کارشناس هستند و در واقع از نخبگان فرهنگی کشورند و تلاش زیادی در این زمینه انجام می‌دهند، اما روزی که فرهنگستان اول هم واژه‌های چون «باشگاه» و «دانشگاه» را ایجاد کرد، نویسنده بزرگی چون صادق هدایت هم با این قضیه بد برخورد کرد و به استهزای آن‌ها پرداخت. اما دیگر هیچ‌کس «کلوب» (club) را استفاده نمی‌کند و به جای آن می‌گوید «باشگاه». از میان واژه‌های فرهنگستان کنونی هم «پایانه» و «یارانه» واژه‌هایی هستند که جا افتادند. کم کم مردم دارد یادشان می‌رود که «یارانه» در مقابل «سوبسید» قرار داده شده بود.

انوشه در پاسخ به این سؤال که چگونه می‌توان واژه‌های مصوب فرهنگستان را در میان مردم جا انداخت، گفت: واژه‌هایی درمیان مردم باب می‌شود که هم خوب انتخاب شده باشد و هم تبلیغات خوبی روی آن‌ها انجام شده باشد و ادارات رسمی و دانشگاه‌ها آن‌ها را پذیرفته باشند و در استفاده از آن‌ها پیش‌قدم شوند. اما گاه برخی واژه‌ها به نظر مردم ناآشنا می‌رسد. ولی اگر صبر کنیم، همه این واژه‌ها جا می‌افتد و در روزمره مردم استفاده می‌شود.

او همچنین تأکید کرد: واژه‌هایی بیش‌تر در میان مردم عمومی می‌شود که به زبان مردم نزدیک‌تر باشد، وگرنه اهالی فرهنگ با این واژه‌ها راحت ارتباط برقرار می‌کنند. اما توده مردم هم باید این واژه‌ها را بپذیرند و فرهنگستان هم باید بداند که واژه‌هایی را باید برگزیند که برای توده مردم قابل استفاده باشد.

این پژوهشگر درباره این موضوع که چرا استفاده کردن از واژه‌های خارجی از سوی گروهی نوعی تشخص تلقی می‌شود، گفت: این کار آدم‌های سطحی است. این آدم‌ها چه استاد دانشگاه باشند و چه آدم‌های معمولی، با این کار به جای این‌که به خودشان تشخص دهند، از خود تشخص‌زدایی می‌کنند.

انوشه در پاسخ به این سؤال که آیا فرهنگستان از امکانات زبان فارسی در دیگر کشورهای فارسی‌زبان استفاده می‌کند، یا نه؟ گفت: فرهنگستان عضو افغان و تاجیک هم دارد، اما باید گروهی جمع شوند، در فرهنگستان و یا در شورای گسترش زبان فارسی و این سه کشور فارسی‌زبان را به هم نزدیک کنند و یک فرهنگ واژگان مشترک منتشر کنند و از امکانات زبان‌های یکدیگر استفاده کنند.

دنباله نوشتار:
https://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/9719--------lr-lr-----.html

@iranboom_ir
تپه‌های قیطریه؛ کشفی که برج‌های تهران آن را بلعید!
تابستان سال ۱۳۴۷ در تپه‌های قیطریه چنگال بولدوزرها به گورهایی رسید که قدمت تهران را تا ۳۲۰۰ سال جابه‌جا کرد؛ گورستانی که سند مهمی از روش تدفین مردگان در دوره «عصر آهن» بود، اما برای همیشه زیر برج‌های قیطریه مدفون و خواب مردگان سه‌هزارسالۀ آن آشفته شد.
https://www.isna.ir/news/1403011104796/


کورنگون (سنگ نگاره ایلامی) دیگر نای نفس کشیدن ندارد
https://www.yjc.ir/fa/news/8705265/


شناسایی یادگاری های نوشته شده در تاق بزرگ تاق ‎بستان
https://www.mehrganaria.ir/Maghale_View.aspx?Code=20891

نیاز به اصلاح شیوه انتخاب آثار ثبت جهانی/ضرورت شناسایی خلاها
https://www.mehrnews.com/news/6016103/

دستگیری ۲۹ نفر به دلیل انجام حفاری‌های غیر مجاز برای کشف اشیای عتیقه
https://www.mehrnews.com/news

همایش ملی «جهانِ ایرانی: ماد و هخامنشی» برگزار می‌شود
https://www.mehrnews.com/news/6069384


‌واقعیت کشف شهر زیرزمینی در قزوین چیست
https://www.isna.ir/news/1403011909429/

پرونده‌های بازِ گنجینه‌های خارج‌شده از ایران
https://www.isna.ir/news/1403011909262/

کشف شواهدی از دوران مختلف اسلامی در گذر کمرزرین
https://www.isna.ir/news/1403011607289/

ویدیو/ سونامی زباله در گیلان
https://www.isna.ir/news/1403011507156/

بندر باستانی سیراف؛ یکی از بنادر اصلی و مهم در تجارت و بازرگانی خلیج‌فارس که قدمت آن ﺑﻪ دوران ساسانی تا سده‌های نخستین اسلامی می‌رسد.
https://www.isna.ir/news/1403011506502/

حافظیه، تخت جمشید و سعدآباد رکورد زدند
https://www.isna.ir/news/1403011405978/

فریاد سکوت و غریبانه مسجد سلطانی بروجرد!
https://www.isna.ir/news/1403011305598/

تخریب‌هایی که جرم‌انگاری نشده‌اند!
https://www.isna.ir/news/1403011305477/

آب خانه تاریخی امین‌زاده شوشتر را با خود می‌برد؟
https://www.isna.ir/news/1403011305470/

داستان دنباله‌دار لکه‌های مشکی بر چهره یادمان‌های تاریخی ایران
https://www.yjc.ir/fa/news/8693222/


https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر قمر آریان (زاده ۱ فروردین ۱۳۰۱ قوچان - ۲۳ فروردین ۱۳۹۱ تهران) پژوهشگر و نویسنده ایرانی، از نخستین فارغ‌التحصیلان زن از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، از نخستین استادان دانشگاه زن در ایران و نیز از اعضای شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و همسر دکتر عبدالحسین زرین کوب بود.
یادش گرامی باد.

دکتر قمر آریان در سال ۱۳۰۱ متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد به اتمام رساند و در سال ۱۳۲۷ در رشتهٔ ادبیات از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران موفق به اخذ مدرک کارشناسی شد. در سال ۱۳۳۷ با درجهٔ دکتری در رشتهٔ ادبیات از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. عنوان رسالهٔ دکتری وی «مسیحیت و تأثیر آن در ادب فارسی» بود.

در تمام این دوران از محضر استادانی مانند زنده‌یادان بدیع‌الزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، علی‌اصغر حکمت، جلال همایی، محمد معین، ذبیح‌اللـه صفا، حسین خطیبی و در زبانهای باستانی از محضر استاد پورداود، استاد مقدم و صادق‌کیا بهره‌مند شد.

از آثار او می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد: ۱- کمال‌الدین بهزاد (تحقیق در احوال و آثار بهزاد در محیط هرات عهد شاهرخ) از انتشارات وزارت فرهنگ و هنر (چاپ دوم انتشارات هیرمند). 2. چهره مسیح در ادب فارسی (چاپ دوم انتشارات سخن). 3. ترجمه کتاب شرق نزدیک در تاریخ (یک سرگذشت پنج هزار ساله اثر پروفسور فیلیپ حتی استاد سابق دانشگاه پرینستون) از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب. 4. ترجمه کتاب جهان اسلام اثر برتولد اشپولر از انتشارات امیرکبیر.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/27547


 قمر آریان که بود و چه کرد؟
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/5187-ghamar-aryan-ke-bod.html


دکتر قمر آریان
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/4547-


کتاب‌ها و نوشتارهای دکتر عبدالحسینِ زرین کوب و دکتر قمرِ آریان / فرزندانِ نامیرایِ شادروان دکتر قمرِ آریان استادِ دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده‌یِ فرهنگ و ادبِ ایران
همسر زنده‌یاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب شادروان دکتر قمر آریان که یار معنوی او در برخی از آثار ادبی بود و از نخستین دانشجویانِ زنِ دانشکده‌یِ ادبیاتِ دانشگاهِ تهران و سپس استادِ ادبیاتِ دانشگاهِ تهران بود، در ۱ فروردین‌ماهِ ۱۳۰۱ در قوچان زاده شد و در 23 فروردین 1391 خورشیدی در سن ۹۰ سالگی درگذشت و در قطعه‌یِ هنرمندانِ بهشتِ ‌زهرا،ردیف 143، قطعه‌ی 88 در کنارِ همسرش به خاک سپرده خواهد شد.
این دو ‌گرچه فرزندی نداشتند اما بسیاری از فرزندانِ ایران شاگردِ آنان بودند و در حکمِ فرزندان این دو جاویدنام هستند و انبوه نوشتارهای برجای مانده از این دوبزرگوار هریک به سانِ فرزندی برومند، ماندگار و زیباست.
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/8504-
حاکمیت ملّی و رژیم حقوقی دریای مازندران (خزر)

دریای مازندران دارای نظام حقوقی معتبر و قابل تطبیق با شرایط جدید است. این نظام حقوقی برپایۀ معاهدات 1921 و 1940 و استوار است. سازگاری فنی نظام حقوقی با شرایط جدید، صرفاً در پرتو درک روح معاهدات 1921 و 1940 و احترام به حق حاکمیتِ ملت ایران بر دریای کاسپین که یک حق تاریخی است، امکان پذیر خواهد بود. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دو کشور ساحلی از حق حاکمیت برابر بر دریای کاسپین برخوردار بودند و حق تصمیم گیری مشترک برسرنوشت این دریا، تجلی طبیعی اعمال حاکمیت برابر بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برحق تصمیم‌گیری این کشور تأثیرگذاشته و چهار کشور، فدراسیون روسیه،  اران (جمهوری آذربایجان)، جمهوری قزاقستان و ترکمنستان، مشترکاً وارث حق تصمیم‌گیری اتحاد جماهیر شوروی در دریای کاسپین گردیدند، ولی حق تصمیم‌گیری ایران همچنان به اعتبار خود باقی است.نتیجه اینکه در تصمیم‌گیری نسبت به سازگارکردن معاهدات 1921 و 1940، ایران حقی برابر با چهار کشور دیگر ساحلی دارد.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/maaz/12953-hakemiat-melli-rejim-hoghoghi-darya-mazandaran.html

@iranboom_ir
جهان مطلوب سعدی در بوستان - بخش نخست

@iranboom_ir

شادروان دکتر غلامحسین یوسفی

در این مقاله، نویسنده کوشیده است تا مدینۀ فاضله‌ای را که سعدی در آرمان خویش در پی آن بوده، در بوستان جستجو نماید و با بررسی ویژگیهای آن، سرای سعادت سعدی را به همگان معرفی نماید. آرمان‌شهری که در آن سعدی، پیوسته از تجربه‌ها و سرگذشتها و روایات گذشتگان یاد نموده و در آن برایش در ورای هر امری، نکته‌ای و عبرتی نهفته است. بوستانی که جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حق‌گویی و حق‌شنوی خبری نیست.‏

اگر در سرای سعادت کس است
ز گفتار سعدیش حرفی بس است

پسندها و آرزوهای سعدی در بوستان بیش از دیگر آثار او جلوه‌گر است. به عبارت دیگر سعدی مدینۀ فاضله‌‎ای را که می‎جُسته، در بوستان تصویر کرده است. در این کتاب پرمغز از دنیای واقعی ـ که آکنده است از زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و بیشتر اسیر تباهی و شقاوت ـ کمتر سخن می‎رود، بلکه جهان بوستان همه نیکی است و پاکی و دادگری و انسانیّت؛ یعنی عالَم چنان ‌‎که باید باشد و به قول مولوی «شربت اندر شربت است».
هرگاه از سختی‎ها و آلام دنیا آزرده‌خاطر می‎شویم، سیر در بوستان سعدی لطفی دیگر دارد. به ما کمال مطلوبی عرضه می‎کند. همت‌مان را برمی‎انگیزد که در لجّۀ دنیای فرودین دست و پا نزنیم و بال بگشاییم به سوی آسمان صاف و روشن سعادت و وارستگی. شگفت اینکه در بوستان در عین تعالی و پرگشایی انسان به سوی «فردوس برین»، آدم از این «دیر خراب‌‎آباد» غافل نیست؛ یعنی جهان آرزو و امید، زمین و جهان عینی و محسوس را از یاد نمی‎برد، بلکه به ما خاطرنشان می‎کند که بهتر ساختن دنیا در توان ماست.
بنده بوستان را عالَم مطلوب سعدی می‎پندارم و اینک پس از سیر و تأمّل در این فضای دلپذیر، می‎خواهم گوشه‌‎هایی از این جهان نورانی و چشم‌‎نواز را پیش نظر آورم؛ اما هم‌‎اکنون اذعان می‎کنم که بیان قاصر من نخواهد توانست جهان آرزوی سعدی را چنان که هست عرضه کند، خاصّه آنچه او به سخنی چنان دلنشین گفته است.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/8423-jahan-matlob-sadi-dar-bostan.html


جهان مطلوب سعدی در بوستان - بخش دوم و پایانی
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/8543-jahan-matlob-sadi-dar-bostan-2.html


https://www.tg-me.com/iranboom_ir
هشت گزیده متن در بارۀ دانش تاریخ و هویت ملی

بهروز پویا
@iranboom_ir

دکتر هوشنگ طالع (ناسیونالیسم ایرانی ـ انتشارات سمرقند ـ چ نخست ـ تهران 1389 ـ صص 44-43 و 55) :
ملت یک موجودیت عینی است که در خارج از ذهن ما، وجود دارد ؛ با دریافت آثار، قوانین حیات و تطور آن در درازای تاریخ، می توان ملت را به صورت علمی، مورد شناخت قرار داد...؛
در علم تاریخ، ملت به عنوان یک مقوله ی تاریخی و قایم به ذات چنان وجود خود را بر تاریخ تحمیل کرده است که تاریخ نویسان می باید تاریخ عمومی را از سرگذشت ملت ها به دست آورد؛ حتی کسانی که به دلایل سیاسی و یا با قصد و منظور ویژه، بر آنند که وجود ملت را آن چنان که هست و خود را بر تاریخ تحمیل کرده، نفی نموده و مورد انکار قرار دهند، ناچار از اعتراف به وجود ملت اند.

4- دکتر حمید احمدی در مصاحبه با کتاب ماه تاریخ و جغرافیا ـ اردیبهشت89 ، در پاسخ به این پرسش که اهل تاریخ از چه جهت می توانند به هویت ملی بپردازند، می گوید:
به نظر من شرایط زمانه، اقتضائات را نشان می دهد؛ گاه اساتید تاریخ در مباحث نظری جدید احساس کمبود می کنند و به آن می پردازند، گاه اقتضائات و شرایط زمانی نشان می دهد که باید تلاشی کرد برای پاسخ دادن به چالش هویت ملی؛
در زمینه هایی مانند جنگ های مختلف و انقلاب مشروطه و دیگر مسائل باید حاشیه را قدری پررنگ تر ببینیم.
باید تحقیقات تاریخی در مورد زبان فارسی و جایگاه تاریخی و کهن آن در ایران و به ویژه در میان اقوام ایرانی انجام گیرد.
علما و مورخین تاریخ باید به تاریخ سازی ها و تاریخ پردازی های امروزی پاسخ دهند و از هویت ملی در برابر جعل تاریخ ها، دفاع کند..
5- استاد کاوه بیات، در گفتگو با کتاب ماه تاریخ و جغرافیا در پاسخ به همان پرسش می گوید :
من تصور می کنم ما باید به تاریخ مملکت با تمام ابعادش بپردازیم.
مثلا تاریخ محلی ولایات ایران را با دیدگاه ملی و رویکرد جزءنگر باید شناخت و شناساند.
از مباحث مهمی که باید به آن پرداخت  تاریخ اقتصادی و تجاری ایران است، زیرا یکی از مباحث عمده ای که مستمسک حمله به ایرانیت قرار گرفته، عقب ماندگي است و در گفتمان قوم گرایی این عقب ماندگی به عنوان توطئه مرکز در نظر گرفته ميشود.معمولا کسانی که به دنبال پاسخ های ساده و ساده سازی مسائل هستند، این امر را به عنوان توطئه بیان می کنند.
ما اگر تاریخ نگاری فعالی داشتیم، می توانستیم پاسخ دهیم که چه بر سر این مملکت آمده است...
6- دکتر توکلی طرقی در مصاحبه با مهرنامه، در مورد تفاوت تاریخ نگاری آکادمیک و تاریخ نگاری ایدئولوژیک و نسبت آن ها با هویت ملی، می گوید:
تاریخ نویس ایدئولوژیک، گذشته را گستره‌ی کارزار خیر و شر و رویارویی خودی و غیر خودی می انگارد و از حق و حقیقت تاریخی نیز برداشتی ابزاری دارد.
تاریخ اگرچه از سیاست بری نیست، اما تاریخ نگار حرفه ای، فراسیاسی است و نقش مهمی در شناسایی دقیق و عادلانه ی تاریخ و شخصیت های تاریخ دارد، اگرچه سایه ی سیاست بر تاریخ مستدام است و تاریخ شناس حرفه ای و آکادمیک نمی تواند از سیاست و تحولات سیاسی زمانه ی خویش برکنار باشد، اما با اخلاقی حرفه ای می باید بکوشد که روند تاریخ را از فراسوی گرایش ها و جریان های سیاسی بازشناسد.
بر خلاف تاریخ نگاری حرفه ای و آکادمیک که جویای واقعیت در فراسوی منافع گروهی است، تاریخ نگار ایدئولوژیک جویای حقیقت با پیش تعریف خودش است، و لذا نمی تواند مبانی مشترک فهم و درک روند تاریخ را که از سازه های هویت ملی است فراهم آورد.
7- فخرالدین عظیمی در گفتگو با مجله مهرنامه در پاسخ به پرسشی که شما نسبت نگاه ملی و تاریخ نگاری علمی را چگونه تعریف می کنید؟  می گوید:
تاریخ ملی، تاریخ زندگی گذشته ی مردمی است که خود را بهره ور از فرهنگ و عوالم معنوی مشترک می دانند و خود را یک ملت می خوانند، این مساله ی پیچیده ای است که تاریخ ملی به این معنا چگونه باید نوشته شود و در مدارس تدریس شود؟ چه چیزهایی را باید در آن برجسته کرد یا نکرد؟ و معیار گنجاندن مطالبی به عنوان مهم یا در خور ذکر و تاکید چیست؟ و تعیین این معیارها وظیفه ی چه کس یا کسانی است؟ انجمنی از تاریخ دانان حرفه ای یا دولت ها؟ آیا مثلا پدران و مادران می توانند درباره ی آنچه به نام تاریخ به فرزندانشان تدریس می شود نظر بدهند؟ نقش فرهیختگان جامعه در این میان چیست؟ آیا تاریخ باید افتخارات گذشته را برشمرد و غرور ملی را دامن زند و روح همبستگی را به پشتوانه دستاوردهای مثبت گذشته تقویت کند یا باید ننگ و نام گذشته هر دو را روایت کند و بکوشد حقیقت جویی را به فضیلتی اساسی تبدیل سازد؟ تاریخ ملی رویدادهای فاجعه آمیز یا تلخ و مساله انگیز را چگونه باید منعکس کند؟

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/16668-hasht-gozide-matn-9505.html

@iranboom_ir
۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار است - عطار به روایت محمدرضا شفیعی کدکنی

محمدرضا شفیعی کدکنی از شاخص‌ترین افرادی است که به تصحیح و پژوهش درباره‌ی آثار عطار پرداخته است.

در آستانه‌ی روز بزرگداشت عطار (25 فروردین‌ماه)، مروری داریم بر برخی دیدگاه‌های این استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر درباره‌ی این شاعر و عارف بزرگ ایرانی.

شفیعی کدکنی در پژوهشی درباره‌ی عطار نیشابوری این‌گونه می‌نویسد:

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4548-attar-ravayet-shafiei-kadkani.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

🌹۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد.

@iranboom_ir
شاعری که الگوی مولوی و جامی بود

@iranboom_ir


شیخ محمود شبستری در مورد عطار بیتی چنین سروده است «مرا از شاعری خود عار ناید؛ که تا صد قرن چون عطار ناید»

25 فروردین ماه روز بزرگداشت شاعر بزرگ ایران زیرگنبد فیروزه خراسان رضوی است؛ مراسمی برای فرهنگ و ادب ایران و یادآوری نام مردی که مقاصد عرفاني اش را با كلامی ساده و بي پيرايه و خالي از هرگونه آرايش ابراز می کرد و به گفته بزرگان ادب «عطار نیشابوری» سرمشق مولوي و جامي بود.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/12344-1393-01-25-07-35-17.html


____
 کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
سالروز درگذشت دکتر پرویز اذکایی نویسنده و پژوهشگر برجسته ایرانی

دکتر پرویز اذکایی در روز ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ بر اثر بیماری در بیمارستان بوعلی درگذشت.

دکتر اذکایی به سال  ۱۳۱۸ خورشیدی در همدان زاده شد و تحصیلات خود را در همدان گذراند و در سال ١٣٤٨ در رشته تاریخ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.

بیش از ۴۰۰ عنوان اثر او چاپ شده، که عبارت از ۴۰ کتاب و ۷۰ رسالهٔ علمی، و  گفتارهایی در دائرةالمعارف‌ها و نشریات معتبر است.

«همدان‌نامه» یا بیست گفتار دربارۀ مادستان، «ماتیکان عین القضات همدانی»، «باباطاهرنامه»، «تاریخ معاصر همدان» و «فرهنگ مردم همدان» تنها گوشه‌ای از کارهای ارزشمندی است که این مورخ همدانی به رشتۀ تحریر درآورده است.

اذکایی در سال ١٣٩٥ کتابخانه شخصی خود را به کتابخانه مرکزی همدان اهدا کرد که شامل هفت هزارو پانصد جلد کتاب نفیس و بیش از شش هزار جلد مجله علمی و فرهنگی است و هم‌اکنون در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

وی خانه مسکونی‌اش در محله شکریه را نیز وقف کرد تا به عنوان یک کتابخانه عمومی مورد استفاده همگان قرار گیرد.

یادش گرامی و روانش شاد باد.

@iranboom_ir
مجموعه پنج‌جلدی «ماتیکان» شامل ۱۷۰ رساله و مقاله‌ بلند است که حاصل تقریباً پنجاه سال نویسندگی استاد است. وی برای مجموعه مقالات خود گزین کرده، و آن‌ها را مطابق با اصول طبقه‌بندی موضوعی در پنج جلد تدوین نموده است.
. ماتیکان فلسفی (بیست‌گفتار درباره‌ی حکمت و عرفان).
. ماتیکان علمی (سی‌گفتار در تاریخ علم ایران).
. ماتیکان فرهنگی (سی‌‌گفتار در فرهنگ و ادب).
. ماتیکان کتاب گزاری (چهل‌گفتار در بررسی و نقد کتاب).
. ماتیکان تاریخی (پنجاه‌گفتار درباره‌ی مسائل تاریخی) که این مجموعه شامل ۵ بخش است: ۱). جغرافیای تاریخی، ۲). خاندان‌ها و رجال، ۳). نگره‌های تاریخی، ۴). برخی تاریخ‌نگاران، ۵). تاریخ سیاسی
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/17474-nekodasht-ostad-azkaei-9805.html

@iranboom_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد.

@iranboom_ir
2024/10/07 08:22:46
Back to Top
HTML Embed Code: