آشنایی با آیین ها و فلسفه ی جشن مهرگان
جشنی که ما ایرانیان آن را به نام « جشن مهرگان » می شناسیم ، از هزارۀ دوم پیش از میلاد تا به امروز برپا می شود . گفتنی است که اهمیت این جشن چنان بود که دولت های بیابانگرد اشغالگر ایران هم در دوره های گوناگون اهمیت این جشن در زندگی ایرانیان را دریافتند و آن را پذیرفتند .
در مطلبی که در زیر می خوانید ، کوشیده ام دربارۀ آیین ها و زمان و فلسفۀ این جشن آگاهی هایی را در دسترس خواننده قرار دهم . برای خواندن مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=10340
@iranboom_ir
جشنی که ما ایرانیان آن را به نام « جشن مهرگان » می شناسیم ، از هزارۀ دوم پیش از میلاد تا به امروز برپا می شود . گفتنی است که اهمیت این جشن چنان بود که دولت های بیابانگرد اشغالگر ایران هم در دوره های گوناگون اهمیت این جشن در زندگی ایرانیان را دریافتند و آن را پذیرفتند .
در مطلبی که در زیر می خوانید ، کوشیده ام دربارۀ آیین ها و زمان و فلسفۀ این جشن آگاهی هایی را در دسترس خواننده قرار دهم . برای خواندن مطلب روی تصویر زیر کلیک کنید :
http://iranchehr.com/?p=10340
@iranboom_ir
🔹«ایرج افشار»، اگر بود، امروز، ۹۹ ساله میشد. او که عمرِ ۸۵ سالهاش، با کتاب و در میان کتابها گذشت و مجموعهای فراهم آورد سترگ و بزرگ که «گنجینۀ پژوهشیِ ایرج افشار» بر آن نام نهاد و حالا که از رفتنش، ۱۱ سال میگذرد مرجع و منبع اهل کتاب است.
🔹در زادروزِ این ایرانشناس فقید، همراه با «سیّدعلی آلداود»، وکیل این مجموعه، گشتی در آن زدهایم که در گزارش حمیدرضا محمّدی میبینید.
https://www.irna.ir/news/84496336
@iranboom_ir
🔹در زادروزِ این ایرانشناس فقید، همراه با «سیّدعلی آلداود»، وکیل این مجموعه، گشتی در آن زدهایم که در گزارش حمیدرضا محمّدی میبینید.
https://www.irna.ir/news/84496336
@iranboom_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جشن مهرگان ۱۳۹۵، گروه یارسان
سرپرست گروه و سرایش مظفر منصوریان
استان کرمانشاه، شهرستان صحنه، تکیهی حضرت شاهحیاس، روستای جیحونآباد
💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایرانزمین🌳🌲
https://www.tg-me.com/IRANBoom_IR
سرپرست گروه و سرایش مظفر منصوریان
استان کرمانشاه، شهرستان صحنه، تکیهی حضرت شاهحیاس، روستای جیحونآباد
💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایرانزمین🌳🌲
https://www.tg-me.com/IRANBoom_IR
ایران بوم
جشن مهرگان ۱۳۹۵، گروه یارسان سرپرست گروه و سرایش مظفر منصوریان استان کرمانشاه، شهرستان صحنه، تکیهی حضرت شاهحیاس، روستای جیحونآباد 💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایرانزمین🌳🌲 https://www.tg-me.com/IRANBoom_IR
دو، رِ، می، فا
بزن، بزن
سُل، لا، سی
بکوب، بکوب
تنبوریاران به رگبار
و خیلِ نوازندگان
نشسته پشت ِ سنگرِ عشق
دست بر ماشهیِ مضراب
پرده میکشند
به هزار انگشت یکنواخت
بزن، بزن
زخمه بر سازِ همرنگی
که دیوِ سیاه
دهان گشوده به عربدههای نهی:
ایزدِ آشور
چشمِ تنگ ِ مغول
آتش ِ اسکندر
... و اینک
پرچمهایِ سیاه
بیرنگ و بیدرنگ
صف کشیده مقابلِ خورشید!
بزن، بزن
به رگبارِ چنگ
لشکرِ شادی
به صَفهای خُرد و بزرگ
و زُهرهیِ زیبا
بانویِ چنگ و چغانه
و حالا ... شلیک ِ یگانهیِ عشق!
سرودهیِ نادر احمدی
💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایرانزمین🌳🌲
@IRANBoom_IR
بزن، بزن
سُل، لا، سی
بکوب، بکوب
تنبوریاران به رگبار
و خیلِ نوازندگان
نشسته پشت ِ سنگرِ عشق
دست بر ماشهیِ مضراب
پرده میکشند
به هزار انگشت یکنواخت
بزن، بزن
زخمه بر سازِ همرنگی
که دیوِ سیاه
دهان گشوده به عربدههای نهی:
ایزدِ آشور
چشمِ تنگ ِ مغول
آتش ِ اسکندر
... و اینک
پرچمهایِ سیاه
بیرنگ و بیدرنگ
صف کشیده مقابلِ خورشید!
بزن، بزن
به رگبارِ چنگ
لشکرِ شادی
به صَفهای خُرد و بزرگ
و زُهرهیِ زیبا
بانویِ چنگ و چغانه
و حالا ... شلیک ِ یگانهیِ عشق!
سرودهیِ نادر احمدی
💠ایرانبوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایرانزمین🌳🌲
@IRANBoom_IR
@iranboom_ir
۱۶ مهر سالروز درگذشت سیدمحمد دبیرسیاقی، پیشکسوت ادبیات و از شاگردان علامه دهخدا است.
یادش گرامی باد.
http://www.iranboom.org/posheh/aks-ha/9404/003/dabir-siaghi-970716.jpg
سیدمحمّد دبیرسیاقی (زادهٔ ۴ اسفند ۱۲۹۸ خورشیدی در قزوین ، درگذشت ۱۶ مهر ۱۳۹۷) پژوهشگر، نویسنده، شاعر، مدرس ادبیات فارسی و مصحح متون کهن پارسی و از شاگردان دهخدا بود. او در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۴ در گردآوری لغتنامه دهخدا با علیاکبر دهخدا همکاری داشت و از نخستین دستیاران دهخدا بود؛ مدت ۹ سال با علامه علیاکبر دهخدا در تنظیم مطالب حروف «ظ»، «ض»، «ل» و «پ» و ۱۱ سال با دکتر محمد معین در «لغتنامه دهخدا» و در انجمن ایرانشناسی همکاری داشت. پس از پایان تالیف لغتنامه دهخدا، بنا به وصیت علامه دهخدا در کنار دکتر معین و دکتر سیدجعفر شهیدی به بررسی و تالیف لغتنامه پرداخت. دهخدا از او به عنوان یک جوان کوشا در زمینه تنظیم لغتنامه یاد کرده است. دبیرسیاقی نزدیک به ۸۰ متن ادبی و تاریخی را تصحیح و منتشر کرده است، که از میان آنها میتوان به «شاهنامه حکیم فردوسی»، «دیوان منوچهری»، «نزهةالقلوب»، «فرهنگ سُروری و سلطان جلالالدین خوارزمشاه» و «تصحیح لغت فرس اسدی طوسی» اشاره کرد.
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/17075-mohammad-dabir-siaghi.html
گزارش شب دکتر سید محمد دبیرسیاقی
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/17074-shab-mohammad-dabir-siaghi-97.html
کتاب «ارجنامه دکتر سید محمد دبیرسیاقی»
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/11260-arjname-dr-dabir-siaghi.html
@iranboom_ir
۱۶ مهر سالروز درگذشت سیدمحمد دبیرسیاقی، پیشکسوت ادبیات و از شاگردان علامه دهخدا است.
یادش گرامی باد.
http://www.iranboom.org/posheh/aks-ha/9404/003/dabir-siaghi-970716.jpg
سیدمحمّد دبیرسیاقی (زادهٔ ۴ اسفند ۱۲۹۸ خورشیدی در قزوین ، درگذشت ۱۶ مهر ۱۳۹۷) پژوهشگر، نویسنده، شاعر، مدرس ادبیات فارسی و مصحح متون کهن پارسی و از شاگردان دهخدا بود. او در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۴ در گردآوری لغتنامه دهخدا با علیاکبر دهخدا همکاری داشت و از نخستین دستیاران دهخدا بود؛ مدت ۹ سال با علامه علیاکبر دهخدا در تنظیم مطالب حروف «ظ»، «ض»، «ل» و «پ» و ۱۱ سال با دکتر محمد معین در «لغتنامه دهخدا» و در انجمن ایرانشناسی همکاری داشت. پس از پایان تالیف لغتنامه دهخدا، بنا به وصیت علامه دهخدا در کنار دکتر معین و دکتر سیدجعفر شهیدی به بررسی و تالیف لغتنامه پرداخت. دهخدا از او به عنوان یک جوان کوشا در زمینه تنظیم لغتنامه یاد کرده است. دبیرسیاقی نزدیک به ۸۰ متن ادبی و تاریخی را تصحیح و منتشر کرده است، که از میان آنها میتوان به «شاهنامه حکیم فردوسی»، «دیوان منوچهری»، «نزهةالقلوب»، «فرهنگ سُروری و سلطان جلالالدین خوارزمشاه» و «تصحیح لغت فرس اسدی طوسی» اشاره کرد.
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/17075-mohammad-dabir-siaghi.html
گزارش شب دکتر سید محمد دبیرسیاقی
https://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/17074-shab-mohammad-dabir-siaghi-97.html
کتاب «ارجنامه دکتر سید محمد دبیرسیاقی»
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/11260-arjname-dr-dabir-siaghi.html
@iranboom_ir
مهرگان، جشن برداشت محصول
دکتر شیرین بیانی
سخن خود را با این ابیات از فردوسی در شاهنامه آغاز می کنم، به دو دلیل: دلیل اول اینکه شروعی دلنشین باشد؛ و دلیل دوم اینکه کهن ترین منبع پس از اسلامی مربوط به دوران پیش از اسلام است. فردوسی درباره بر تخت نشستن فریدون، یکی از شایسته ترین و دادگسترترین فرمانفریان عهد اساطیری ایران چنین سروده است:
به رسم کیان گاه و تخت بهی
بیار است با تاج شاهنشاهی
به روز خجسته سر “مهرماه”
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
و:
دل از داوریها بپرداختند
به “آیین” یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام
گرفتند هریک زیاقوت، جام
و:
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن “مهرگان” دین اوست
تن آسانی و خوردن آیین اوست
ورابد جهان سالیان پنجصد
نیفکند یک روز بنیاد بد (1)
از این ابیات چند نکته قابل یادآوری است:
1- جشن مهرگان از هزاره های دور، آن مقدار نزد مردم اهمیت داشته که فریدون برای تاجگذاری خود این روز را برگزیده. ابن بلخی بر این عقیده است که آن روزی را که فریدون برای شروع فرمانروایی خود برگزید، جشن گرفته شد: و از آن پس هر زمانی “آن روز مهرجان دارند”؛ و آن سنت همچنان برقرار ماند (2) که البته این عقیده صحیح نمی نماید؛ ولی نشان از اهمیت جشن از زمان فریدون به بعد دارد که کاملاً شکل گرفت.
2- این گفته که “پرستیدن مهرگان دین اوست” از سویی نمایانگر اهمیت و مقدس بودن این روز است؛ و از سوی دیگر نشان از این دارد که به احتمالیت آیین مهرپرستی، که بحث آن خواهد آمد، آیین رایج مردمان لااقل از هزاره چهارم قبل از میلاد بوده است.
3- اینکه فردوسی می سراید: “به آیین جشن نو ساختند”؛ بدین معنی است که طبق سنت و آداب مرسوم، جشن را برقرار کرده اند.
4- در اساطیر ایرانی نخستین کسی که “کی” نام گرفت، فریدون بود که به او کی فریدون گفته شد. (3) به گفته ابن مسکویه وی در علم پزشکی، ستاره شناسی و فلسفه سر آمد بوده است؛ (4) این مطلب نمایانگر آن است که در عهد این فرمانروای اساطیری، فرهنگ و تمدن به گونه کامل شکل گرفته بود؛ و می توان آن را با هزاره سوم قبل از میلاد مطابق دانست. فردوسی نیز سروده است.
به رسم “کیان” گاه و تخت بهی
بیار است با تاج شاهنشهی
که این گفته نیز نشان از شکل گیری زندگی تمدنی، ایجاد حکومت منسجم و تشکیلات آن، قبل از او داشته است.
5- آتش افروختن نیز نشان از مهرپرستی دارد و همچنین “تن آسانی و خوردن” نشان از آن دارد که در دوران حکومت فریدون، زندگی مرفه بود و مردم در آسایش و راحت بودند.
6- “گرفتند هریک زیاقوت جام” بدان معناست که “یاقوت” نماد نوروز، خورشید و مهر بود که بحث آن خواهد آمد.
از منبع دوران اسلامی، به خصوص دیوان شاعری مستفاد می گردد که در دوران اساطیری، نوروز به نام جمشید بود و آن را “جشن جم” می نامیدند؛ و مهرگان به نام فریدون بود و آن را “جشن فریدون” می خواندند که بدین ترتیب نوعی جنبه رسمی و حکومتی نیز بدان داده می شد؛ به عنوان نمونه، مجیر بیلقانی درباره نوروز چنین سروده است:
موکب قدر رسید و به ره قدر سپاس
آب سد “جشن جم” و عید حرم ریختهاند
و دقیقی درباره مهرگان چنین سروده است:
مهرگان آمد، جشن ملک افریدونا
آن کجا گاو نکو بودنش بر مایونا
و منوچهری این گونه سروده است:
باز دگر باره مهر بر آمد
جشن فریدون آبتین به در آمد
و از این نوع بیت ها از شاعران دیگر نیز در دست است. (5)
“مهرگان” نام عیدی است که در شانزدهمین روز از هفتمین ماه سال، یعنی مهرماه در ایران باستان از هزاره های دور برگزار می شده و قبل از آن در ایران ویج (ماوراء النهر، به خصوص سغد و خوارزم) متداول بود؛ زیرا همراه با آیین میترایی که در آن منطقه گسترده بود، حتی قبل از ظهور زردشت مرسوم گشت. این عید و جشن را “میترا کانا” “میثره کانه) (6) می خواندند؛ و در متون عربی “مهرجان” آمده است. (7) که به معنی “جشن های رسمی به افتخار میترا” است. (8) خلاصه آنکه میترا یا مهر، ایزد نو و خورشید و در مرتبه ای پاینی تر از اهوره مزدا؛ و در ضمن ایزد پیمان، داوری، عدالت، دوستی، جنگاوری و حتی نگهبان روستاها و خرمن بود، و آیین میترایی، لااقل از چهار هزار سال قبل از میلاد مورد پرستش آریاییها قرار داشت و به مرور ایام و به تناسب پیشرفت فرهنگ و تمدن تکامل یافت و پس از ظهور زردشت و گسترش دینی زردشتی، میترا جایگاه خود را حفظ کرد و نه تنها در بزرگداشت آن کوشش فراوان مبذول گشت و بر مراسم آیینی میترایی که عید مهرگان نیز جزئی از آن بود، افزوده شد؛ بلکه همراه با توسعه قلمرو امپراتوری های ایرانی، به خارج از مرزها نفوذ یافت. (9)
بلعمی این جشن را “نوروز مهرگان” نامیده، در برابر “نوروز بهار”
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/75-mehr/7810-mehregan-jashn-bardasht-mahsol.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر شیرین بیانی
سخن خود را با این ابیات از فردوسی در شاهنامه آغاز می کنم، به دو دلیل: دلیل اول اینکه شروعی دلنشین باشد؛ و دلیل دوم اینکه کهن ترین منبع پس از اسلامی مربوط به دوران پیش از اسلام است. فردوسی درباره بر تخت نشستن فریدون، یکی از شایسته ترین و دادگسترترین فرمانفریان عهد اساطیری ایران چنین سروده است:
به رسم کیان گاه و تخت بهی
بیار است با تاج شاهنشاهی
به روز خجسته سر “مهرماه”
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
و:
دل از داوریها بپرداختند
به “آیین” یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام
گرفتند هریک زیاقوت، جام
و:
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن “مهرگان” دین اوست
تن آسانی و خوردن آیین اوست
ورابد جهان سالیان پنجصد
نیفکند یک روز بنیاد بد (1)
از این ابیات چند نکته قابل یادآوری است:
1- جشن مهرگان از هزاره های دور، آن مقدار نزد مردم اهمیت داشته که فریدون برای تاجگذاری خود این روز را برگزیده. ابن بلخی بر این عقیده است که آن روزی را که فریدون برای شروع فرمانروایی خود برگزید، جشن گرفته شد: و از آن پس هر زمانی “آن روز مهرجان دارند”؛ و آن سنت همچنان برقرار ماند (2) که البته این عقیده صحیح نمی نماید؛ ولی نشان از اهمیت جشن از زمان فریدون به بعد دارد که کاملاً شکل گرفت.
2- این گفته که “پرستیدن مهرگان دین اوست” از سویی نمایانگر اهمیت و مقدس بودن این روز است؛ و از سوی دیگر نشان از این دارد که به احتمالیت آیین مهرپرستی، که بحث آن خواهد آمد، آیین رایج مردمان لااقل از هزاره چهارم قبل از میلاد بوده است.
3- اینکه فردوسی می سراید: “به آیین جشن نو ساختند”؛ بدین معنی است که طبق سنت و آداب مرسوم، جشن را برقرار کرده اند.
4- در اساطیر ایرانی نخستین کسی که “کی” نام گرفت، فریدون بود که به او کی فریدون گفته شد. (3) به گفته ابن مسکویه وی در علم پزشکی، ستاره شناسی و فلسفه سر آمد بوده است؛ (4) این مطلب نمایانگر آن است که در عهد این فرمانروای اساطیری، فرهنگ و تمدن به گونه کامل شکل گرفته بود؛ و می توان آن را با هزاره سوم قبل از میلاد مطابق دانست. فردوسی نیز سروده است.
به رسم “کیان” گاه و تخت بهی
بیار است با تاج شاهنشهی
که این گفته نیز نشان از شکل گیری زندگی تمدنی، ایجاد حکومت منسجم و تشکیلات آن، قبل از او داشته است.
5- آتش افروختن نیز نشان از مهرپرستی دارد و همچنین “تن آسانی و خوردن” نشان از آن دارد که در دوران حکومت فریدون، زندگی مرفه بود و مردم در آسایش و راحت بودند.
6- “گرفتند هریک زیاقوت جام” بدان معناست که “یاقوت” نماد نوروز، خورشید و مهر بود که بحث آن خواهد آمد.
از منبع دوران اسلامی، به خصوص دیوان شاعری مستفاد می گردد که در دوران اساطیری، نوروز به نام جمشید بود و آن را “جشن جم” می نامیدند؛ و مهرگان به نام فریدون بود و آن را “جشن فریدون” می خواندند که بدین ترتیب نوعی جنبه رسمی و حکومتی نیز بدان داده می شد؛ به عنوان نمونه، مجیر بیلقانی درباره نوروز چنین سروده است:
موکب قدر رسید و به ره قدر سپاس
آب سد “جشن جم” و عید حرم ریختهاند
و دقیقی درباره مهرگان چنین سروده است:
مهرگان آمد، جشن ملک افریدونا
آن کجا گاو نکو بودنش بر مایونا
و منوچهری این گونه سروده است:
باز دگر باره مهر بر آمد
جشن فریدون آبتین به در آمد
و از این نوع بیت ها از شاعران دیگر نیز در دست است. (5)
“مهرگان” نام عیدی است که در شانزدهمین روز از هفتمین ماه سال، یعنی مهرماه در ایران باستان از هزاره های دور برگزار می شده و قبل از آن در ایران ویج (ماوراء النهر، به خصوص سغد و خوارزم) متداول بود؛ زیرا همراه با آیین میترایی که در آن منطقه گسترده بود، حتی قبل از ظهور زردشت مرسوم گشت. این عید و جشن را “میترا کانا” “میثره کانه) (6) می خواندند؛ و در متون عربی “مهرجان” آمده است. (7) که به معنی “جشن های رسمی به افتخار میترا” است. (8) خلاصه آنکه میترا یا مهر، ایزد نو و خورشید و در مرتبه ای پاینی تر از اهوره مزدا؛ و در ضمن ایزد پیمان، داوری، عدالت، دوستی، جنگاوری و حتی نگهبان روستاها و خرمن بود، و آیین میترایی، لااقل از چهار هزار سال قبل از میلاد مورد پرستش آریاییها قرار داشت و به مرور ایام و به تناسب پیشرفت فرهنگ و تمدن تکامل یافت و پس از ظهور زردشت و گسترش دینی زردشتی، میترا جایگاه خود را حفظ کرد و نه تنها در بزرگداشت آن کوشش فراوان مبذول گشت و بر مراسم آیینی میترایی که عید مهرگان نیز جزئی از آن بود، افزوده شد؛ بلکه همراه با توسعه قلمرو امپراتوری های ایرانی، به خارج از مرزها نفوذ یافت. (9)
بلعمی این جشن را “نوروز مهرگان” نامیده، در برابر “نوروز بهار”
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/jashnha/75-mehr/7810-mehregan-jashn-bardasht-mahsol.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین
www.iranboom.ir
www.iranboom.ir