Telegram Web Link
۳۸ سال پیش در ۱۸ خرداد ۱۳۶۵، ذبیح‌الله منصوری ( ۱۲۸۸ سنندج - ۱۸ خرداد ۱۳۶۵ تهران) ـ نویسنده و مترجم صاحب‌سبک ـ درگذشت.
یادش گرامی.

@iranboom_ir
سعید نفیسی (۱۸ خرداد ۱۲۷۴ - ۲۳ آبان ۱۳۴۵ خورشیدی)، دانش‌پژوه، ادیب، تاریخ‌نگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی بود.
او جزو نسل اول استادان دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران بود. یادش گرامی.

@iranboom_ir
زبان فارسی در هندوستان - استاد سعید نفیسی

چنانکه برخی از حضار محترم آگاهی دارند اخیراً پس از سفرهای سابق که به هند کرده بودم 5 ماه در هندوستان بودم و به زودی به آن سرزمین دانش پرور برمی‌گردم.
نکتۀ مهمی که دربارۀ هندوستان هست و به عقیده من می‌بایست همه ایرانیان از جزئیات آن با خبر باشند رواج فرهنگ و ادب و زبان ما در آن دیار است.

رشتۀ دیگر از ادب فارسی که در هند به اوج کمال و ترقی خود رسیده لغت نویسی است و قطعاً می‌توان گفت که  نود درصد از کتابهای لغت فارسی را  در هند تألیف کرده‌اند و بسیاری از آنها که چاپ شده مانند برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری و فرهنگ رشیدی و غیاث‌اللغات و فرهنگ آنندراج و شرف نامه و مؤید‌الفضله از مهمترین مصالح لغت نویسی زبان فارسی هستند.
همچنین در عروض و معانی و بیان و صرف و نحو بدیع فارسی کتاب های فراوان در هند تألیف کرده‌اند و از جمله کارهای بسیار مفید ادبای هند شروح متعددیست که بر مهمترین کتاب های ما مانند گلستان و بوستان و دیوان حافظ و مثنوی و تحفۀ‌العراقین و دیوان خاقانی و... نظایر آن پرداخته‌اند.


بسیاری از کلمات فارسی که در قرن نهم و اوایل قرن دهم در میان همۀ فارسی زبانان معمول بوده و اینک در ایران متروک شده است در زبان اردو باقیست مثلاً پیشخدمت دختر من در علیگره شیشه چسب را که برای من آورده بود صراحی سریش می‌گفت.
برخی از ترکیبات فارسی بسیار شیرینی در اردو مانده است که ما هم می‌توانیم در مفاهیم جدی به کار ببریم مثلاً در اردو بجای کلمه سمپاتی فرانسه گرم جوشی و بجای کلمه انترسان دلچسب می‌گویند.

به همین جهت یاد گرفتن زبان اردو برای فارسی زبانان از آسانترین کارهاست و اگر هم جای کلمه‌ای را عوض کرد باشند باز فارسی است چنانکه یخ را می‌گویند برف و برف را می‌گویند یخ ومثلاً سیب زمینی را آلو می‌گویند و پرتقال را مالته می‌گویند ما نام این میوه را از نام کشور پرتقال گرفته‌ایم و ایشان از نام جزیرۀ مالت.

زبان اردوی ادبی منتهای قرابت را به زبان فارسی دارد و حتی ادبایی که به زبان هندی چیز می‌نویسند هر چه بیشتر می‌توان کلمات فارسی فصیح و ادبی بکار می‌برند تا نظم و نثرشان پسندیده تر بشود.
مولانا ابوالکلام آزاد وزیر فرهنگ امروز هندوستان که از دانشنمدان بزرگ عالم اسلامیست و فارسی و عربی را بسیار خوب می‌داند و یکی از بهترین نویسندگان زبان اردوست در دو شاهکار خود یکی به نام «غبار خاطر» و دیگری به نام «تذکره» زبانی به کار برده است که به جز روابط و افعال همۀ آن فارسی است حتی کلمات عربی که در اردو به کار می‌رود از راه زبان فارسی وارد آن شده و به همان معانی خاصیست که ما در فارسی به کار می‌بریم و معمول خود تازیان نیست.

شعر اردو نیز نه تنها در وزن و قافیه و کنایت و استعارات و تشبیهات و امثال تابع شعر فارسی است و همه  جا ترجمه‌ای از آنست بلکه اغلب مصرعهای آن سراپا فارسی است و فارسی زبانان می‌شنوند فوراً معنی آنرا در می‌یابند و این سنّت هنوز در شعر اردو باقی است عجیب تر آنست که وزن شعر زبان بنگالی وزن شعر فارسی است.

شباهت دیگری که در میان ادبیات فارسی و ادبیات اردو هست اینست که در نثر اغلب شعرا پیشنهاد می‌کنند و مخصوصاً برای آنکه دلیلشان محکمتر بشود و برهان قاطع بیاورند شعر فارسی را شاهد می‌آورند.

مثلاً نثر ابوالکلام آزاد پر از شعر فارسی است و اگر  ذاکر حسین و پرفسور همایون کبیر که از ناطقان معروف به زبان اردو هستند خدا می‌داند چند هزار شعر فارسی حفظ دارند و در میان نطقهای خود پی در پی به این اشعار تمثل می‌کنند.

با آنکه در صد سال اخیر دولتهای استعماری کوشیده‌اند زبان فارسی را در هندوستان براندازند هنوز این زبان در آن کشور پهناور زنده است و می‌توان گفت پس از انگلیسی دومین زبان خارجی رایج  در هند است.

در حال حاضر بیست زبان مهم در هندوستان هست که هر یک ادبیات جالبی دارند.
در برخی از این زبانها نفوذ زبان فارسی نیز جالب توجه است نه تنها در زبان‌های شمالی مانند کشمیری و پنجابی و سندی بلکه در زبانهای جنوبی مانند مراتی و تامیل و تلگو نفوذ فارس در زبان کشمیری به اندازه‌ای است که در اغلب زبانهای هند آب راپانی یا جول می‌گویند و از زبان کشمیری آب می‌گویند.

عجالةً مانع کوچکی که دربارۀ زبان فارسی در پیش داریم این است که در نتیجۀ قطع رابطه در این صد سال اخیر رفت و آمد مردم هند به ایران کمتر شده است زبان محاورات امروز ما را به زودی در نمی‌یابند اما زبان شعر و زبان کتاب‌های قدیم مانند گلستان و اخلاق ناصری و اخلاق جلالی و اخلاق محسنی و انوار سهیلی و کتابهای نظیر آنها هنوز در آنجا زنده است و اگر کسی پیدا شود که محاوره امروز را درست در نیابد همان مطلب را اگر به شعر بگوید فوراً درک می‌کند و حتی از آن بیش از ما لذت می‌برد.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/7376-zaban-farsi-dar-hendostan.html

@iranboom_ir
نکوداشت حسن انوری

از سلسله مجالس ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

سخنرانان:

سید مصطفی محقق داماد
علی‌اشرف صادقی
محمد شادروی‌منش
بهرام پروین گنابادی
حیدر قمری

پنج‌شنبه، ۲۴ خرداد
ساعت ۱۰ صبح


کانون زبان پارسی

خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب‌، شماره‌ٔ ۱۲، باغ موقوفات دکتر محمود افشار

شرکت برای عموم آزاد است.

همزمان با این مراسم کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۱۵٪ تخفیف به علاقه‌مندان عرضه می‌شود.

@iranboom_ir
عنایت‌الله رضا (۱۸ خرداد ۱۲۹۹ در رشت - ۲۰ تیر ۱۳۸۹)  فلسفه‌دان، نویسنده و مترجم و محقق تاریخ و جغرافیای تاریخی ایرانی بود. وی در سال ۱۳۸۹ در سن نود سالگی درگذشت.
یادش گرامی

@iranboom_ir
آذربایجان و اران (دکتر عنایت الله رضا)
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/43605

درباره سوابق و جغرافیان تاریخی آذربایجان و سرزمینهای واقع در آنسوی ارس،
یکی از تحقیقات ارزنده، بی تردید کتابی است با عنوان « آذربایجان و اران(آلبانیای قفقاز )» که توسط پژوهشگر دانشمند ، آقای دکتر عنایت الله رضا تألیف ، و جزو انتشارات ایران زمین، در سال 1360 چاپ و منتشر شده است. چون آوردن تمامی مطالب آن کتاب ، در این مجموعه امکان پذیر نبود، اینک تلخیص و  چکیده ای از آن را، با اجازه مؤلف محترم ، در این کتاب بازگو می کنیم . ضمناً شایان یادآوری است که برای رعایت اختصار ، از ذکر منابع و مآخذ دقیق و معتبری که جای جای در صفحات کتاب آمده است ، خودداری شد . بدیهی است علاقه مندان می توانند برای اطلاع از آن منابع و کسب آگاهیهای بیشتر به اصل کتاب مراجعه فرمایند .
        س. آورین

                                                                                    دکتر عنایت الله رضا

  آذربایجان و اران

بحثی درباره نام آذربایجان و اران

نام آذربایجان از کجا آمده است ؟ آنطور که شادروان احمد کسروی تبریزی می نویسد : « این نام از دو هزار سال پیش یکی از مشهورترین نامهای جغرافی ایران و در هر دوره ای با یک رشته حوادث مهم تاریخی توأم بوده است . . . « آذربایجان » و آذربایگان » و « آذربادگان » هر سه شکل در کتابهای فارسی معروف است . فرودوسی از این سرزمین با نام « آذرآبادگان » یاد کرده است .

یه یک ماه در آذر آبادگان
  ببودند شاهان و آزادگان

تازیکان « آذربیجان » می خواندند . در کتابهای ارمنی « آذربایقان » و آذرباداقان » هر دو را نگاشته اند . در کتابهای کهنه پهلوی « اتورپاتکان » است . . .
اما به زعم آن محقق بزرگ ، درباره پیدایش نام آذربایجان ، نوشته استرابو ، جغرافی نگار نامدار یونانی از همه بهتر و راستتر است . به نوشته آن دانشمند ، چون دور پادشاهی هخامیشیان به پایان آمد ، الکسندر ماکدونی [ اسکندر مقدونی ] بر ایران دست یافت . سرداری به نام « آتورپات » در آذربایگان برخاسته ، آن سرزمین را که بخشی از خاک مادان و به نام « ماد کوچک » معروف بود از افتادن به دست یونانیان نگاه داشت و آن سرزمین به نام او « اتورپادکان » خوانده شد .
اما ابن فقیه ـ مؤلف کتاب معروف البلدان ـ نام آذربایجان را پدید آمده از نام آذرباد پسر بیوراست دانسته است .

آکادمیسین ،واسالی ولادیمیرویچ بارتولد ، خاورشناس بزرگ روس در این زمینه چنین می نویسد :
«پیش از حمله اسکندر مقدونی ، آذربایجان ایران بخشی جدایی ناپذیر از سرزمین ماد بود و سیستم اداری جداگانه های نداشت. هنگام پیکار گوگمل [ نام محلی در کنار رود بومادوس و نزدیکی اربیل و موصل که جنگ سوم اسکندر مقدونی با داریوش سوم در آنجا روی داده است ] ، آتروپات ساتراپ سراسر ماد بود . . . پس از اسکندر بخشی از سرزمین ماد همچنان در اختیار آتروپات باقی ماند که ماد خُرد نامیده شد . بعدها نام آتروپات بدان افزوده شد . یونانیان این سرزمین را آتروپاتن و ارمنیان اترپاتکان می نامیدند . نام آذربایجان از همین جاست . »
اما سرزمینی که در شمال رود ارس قرار گرفته شده و اکنون « جمهوری آذربایجان » نامیده می شود ، در گذشته نام دیگری جز آذربایجان داشت . این سرزمین را در روزگار باستان آلبانیا می نامیدند . مورخان و جغرافی نگاران باستان در این باره مطالب بسیار نوشته اند و سرزمین « آلبانیا » را جز از آذربایجان یا « آتروپاتن » دانسته اند .
پولیبیوس [ متولد 205 پیش از میلاد ] ، هنگام بحث پیرامون شرق قفقاز می نویسد : « میان سرزمین آتروپاتن و آلبانیا ، اقوامی چون کاکدوسان و دیگران سکنی دارند » . از این نوشته ، دو نکته را به روشنی می توان دریافت :
نخست آنکه سرزمین آلبانیا جز از آذربایگان بود ؛ دیگر آنکه آلبانیا در برخی نواحی ، همسایه بلافصل آذربایجان نبود و اقوامی میان این دو سرزمین سکنی داشتند . جالب آنکه کادوسان ( طالشان ) هم اکنون نیز در فاصله میان آذربایجان و سرزمینی که نام « جمهوری آذربایجان » بر خود نهاده است ، سکنی دارند . اینان مردم طالش گیلان و ساکنان سرزمین طالش واقع در خاک شوروی ، از جمله آستارا و لنکران هستند که زبان و فرهنگشان از مردم ترکی زبان « آذربایجان شوروی » جداست .

http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/251-azarbaijan-aran-reza.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۱۶ سال پیش در ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، حمید فرزام ـ ادیب و از مفاخر فرهنگی ایران ـ درگذشت.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
۱۸ خرداد (8 ژوئن) روز جهانی اقیانوس ها گرامی باد

@iranboom_ir
نگاهی به کتاب ارج ورجاوند، یادنامۀ دکتر پرویز ورجاوند

ارج ورجاوند یادنامه‌ای است که به پاس خدمات میهنی، علمی و فرهنگی دکتر پرویز ورجاوند استاد باستان‌شناسی دانشگاه تهران و همچنین سخنگوی جبهۀ ملی ایران به کوشش شاهین آریامنش در شرکت سهامی انتشار منتشر شده است.

در این کتاب که شامل مقاله‌های علمی در زمینۀ باستان‌شناسی، تاریخ، فرهنگ و ادب ایران است از چهره‌هایی چون ادیب برومند، محمود موسوی، ناصر تکمیل‌همایون، زهره زرشناس، حکمت‌الله ملاصالحی، داوود هرمیداس باوند مقاله منتشر شده است.

بر این کتاب ادیب برومند و محمود موسوی مقدمه نگاشته‌اند که ادیب برومند درگذشت دکتر ورجاوند را ضایعه‌ای میهنی قلمداد کرده است و دکتر ورجاوند به‌راستی ایراندوست نامیده که در این خوی پسندیده، حمیتی والا و همتی گسترده داشت چنان که در وطنخواهیِ او اندک شائبه‌ای وجود نداشت و شبانه‌روزش در بیم و هراس سپری می‌شد که مبادا به تمامیت این کشور لطمه‌ای و به میراث‌های تاریخی آن ضربه‌ای وارد آید. جای‌جای این سرزمین را دوست می‌داشت و از حال و احوال ملتش غافل نبود.

در ادامه محمود موسوی نیز از خاطراتِ زمانی که دکتر ورجاوند وزارت فرهنگ و هنر را اداره می‌کرد پرداخته است و او را چنین معرفی کرده است که: «او حاضر نبود از آرمانهای بلندپروازانهٔ خود دست شوید و با شم ملی‌گرایانه و میهن‌پرستانه‌اش سودا کند. او میهن‌پرستی راستین بود که با کجی‌ها و نادرستی‌ها سر ستیز داشت و تا به آخر نسبت به آرمانهای خود وفادار ماند و عمر خود را در این راه سپری کرد. یادش گرامی و نامش باقی باد.»

در ادامه شاهین آریامنش در مقدمه‌ای از فرزند پرویز و ورجاوند ایران نگاشته است و کارنامۀ علمی او را به رشتۀ تحریر درآورده است. وی دربارۀ ورجاوند نوشته است: «دلبستگی به ایران و ایرانیان و آرزوی سربلندی آنان، شاه بیت غزل زندگی دکتر پرویز ورجاوند بود. میهن برای ورجاوند آب و خاک نبود بلکه گِل سرشت او بود. ورجاوند ریشه در این خاکِ پاک داشت و دلش یکپارچه نه تنها برای ایران و ایرانیان بلکه برای مردمان جهان ایرانی می‌تپید چرا که عشق به ایرانِ از آلودگی پاک و جهانِ ایرانی در دل او خیمه زده بود. ورجاوند در همه عمر، غمخوار و نگران میهن بود و از نوجوانی هر گامی که برمی‌داشت برای میهن و هم‌میهنانش بود؛ از همین رو در نبرد با استعمار و ملی شدن صنعت نفت ایران، سر خامه را تیز کرد و به نوشتن مقاله و یادداشت در مطبوعات پرداخت چنانکه پس از کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲، بارها هور و ماه بر او تیره گشت و چند بار دستگیر شد. وی با اینکه در سال ۱۳۳۹ از ایران دور شد و به فرانسه رفت اما دل و جانش با ایران بود و توانست شاخه جبهه ملی ایران را در اروپا با همکاری تنی چند از کوشندگان پایه‌گذاری کند و از این راه فعالیت‌های میهنی را ادامه دهد.

دلی پُر ز دانش، سری پُر سخن، دیگر ویژگی نغز دکتر ورجاوند بود و تلاش می‌کرد هر آنچه که آموخته بود به نسل جوان منتقل کند، بنابراین او که زنجیر وفای ایران بر پای دلش فکنده شده بود، خورشید سرد مغرب را برنتابید و به آشیان کهنه سیمرغ بازگشت و در آزمون ورودی استادیاری دانشگاه تهران شرکت کرد و پذیرفته شد اما به دلیل مخالفت ساواک از استخدام بازماند. با این همه، او رسالت علمی و میهنی خویش را به جای آورد و با پشتیبانی شادروانان دکتر علی‌اکبر سیاسی، دکتر غلام حسین صدیقی و دکتر ذبیح‌الله صفا بدون دریافت حقوق به پرورش نسل جدید دانشجویان باستان‌شناسی پرداخت.

دکتر ورجاوند پیشرفت و توسعه ایران را بر بنیاد هویت و میراث فرهنگی این کهن بوم و بر و تکیه بر خویشتنِ خویش می‌دانست چرا که از دید او میراث فرهنگی یک ملت، نشانه‌هایی از تاریخ یک فرهنگ و یک ملت به شمار می‌روند که روح آن ملت در وجود آنها جنبه ابدیت و نوینی به خود می‌گیرد. به بیان دیگر میراث فرهنگی یک ملت بیانگر هویت فراموش نشدنی مردم است که ملت با آن، صاحب فرهنگ گشاده و شکوفا می‌شوند. او میراثِ موزه‌ای را نمی‌پسندید؛ از دید او میراث فرهنگی، مرده و مومیایی‌شده و موزه‌ای و زندگی از دست داده نبود بلکه او گذشته و میراث فرهنگی را کشتزار بارور و سرشار از قدرت بالندگی و شکوفاشدن قلمداد می‌کرد که به تکاپو انداختن آن در جامعه، سود ایران و ایرانیان را در پی خواهد داشت. او عامل نجات ایران را نه تسلیم شدن به شرق و غرب و تا مغز استخوان غربی شدن بلکه در بازگشت به خویشتن و حفظ هویت فرهنگی و ملی می‌دانست.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/15881-ketab-arj-varjavand-yadname-dr-parviz-varjavand.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر پرویز ورجاوند (۱۱ اردیبهشت۱۳۱۳ - ۱۹خرداد ۱۳۸۶) استاد دانشگاه، باستان‌شناس و سخنگوی جبهه ملی ایران بود

نگاهی به کتاب ارج ورجاوند،یادنامۀ دکتر ورجاوند
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/15881-

@iranboom_ir
چند نکته برای روز جهانی اقیانوس ها.

@iranboom_ir
نگاهی گذرا به زندگی دکتر پرویز ورجاوند - ناهید زندی

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق...
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/41003

دکتر پرویز ورجاوند در سال 1313 خورشیدی در تهران زاده شد و در 19 خرداد 1386 زندگی را وداع گفت، پس از دریافت دیپلم عالی نقشه‌برداری وارد دانشگاه تهران شد، مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ باستان‌شناسی و کارشناسی‌ارشد را در رشتۀ علوم اجتماعی گرفت، همزمان با تحصیل در پانزده سالگی  وارد عرصۀ سیاست شد و به حزب ملّت ایران که بر پایۀ پان‌ایرانیسم شکل گرفته بوده  پیوست و به انتشار روزنامۀ «دانش‌آموز» همت گماشت. این کار در برابر انتشار روزنامۀ «دانش‌آموزان» بود که به وسیله حزب توده منتشر می‌شد.

از سال 1329 همزمان با شکل‌گیری «جبهۀ ملی ایران» به این گروه پیوست و تا همیشۀ بودنش یکی از ثابت‌قدم‌ترین یاران دکتر مصدق به شمار می‌رفت.

دکتر ورجاوند علاوه بر تلاش‌هایی که برای حفظ  تمامیت ارضی و شناخت هویت فرهنگی داشت یکی از پیشگامان ناسیونالیسم علمی بود، ایشان تنها به ایران می‌اندیشید و به بلندآوازه کرده این جاویدنام، ذره‌‌ای از مواضع خود کوتاه نیامد، حالا که شوربختانه باید با دریغ واژۀ «زنده‌یاد» را به نام مانای ایشان افزود باید بدون اغراق او را مصدق دوران نامید چرا که بیش از نیم قرن تلاش خود در راه آبادی و آزادی ایران را تنها خویشکاری کوچکی از سوی فرزندی نسبت به مادرش می‌دانست، شک ندارم روز رفتن هم به هیچ چیز جز آینده ایران نمی‌اندیشید که بزرگترین دغدغه‌اش حفظ یکپارچگی وطن بود و بس.

سال 1329 که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت به همراه عده‌ای از دانشجویان ملی‌گرا «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» را پایه‌گذاری کرد، در همان سالها «جبهه ملی اروپا» را شکل دادند و نشریه «ایران آزاد»، را به عنوان ارگان رسمی جبهه ملی منتشر کردند.  در سال 1342 خورشیدی در رشتۀ باستان‌شناسی با گرایش معماری ایران در دورۀ تاریخی از دانشگاه سوربُن فرانسه دکتری گرفت.
در سال 1343 در آزمون استادیاری دانشگاه تهران پذیرفته شد ولی ساواک مانع استخدام رسمی ایشان شد گرچه با حمایت دکتر سیاسی و دکتر صدیقی و دکتر صفا توانست به تدریس بدون حقوق بپردازد، در سال 1348 به عنوان دانشیار در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و در سال 1352 سمت استادی را کسب کرد. ایشان همزمان با تدریس با نشریه‌های «هنر و معماری»، «هنر و مردم» و «باستان‌شناسی» همکاری نزدیک داشتند.
در دولت بازرگان وزیر فرهنگ و هنر شد و در مدت کوتاهی که سمت وزارت را داشت کارهای بزرگی انجام داد که شاید بزرگترین آن‌ها انحلال ادارۀ نگارش وزارت فرهنگ بود که با این کار تا مدتی ممیزی و سانسور از بین رفت.
از دیگر کارهای ایشان بازگشایی سینماها و سازماندهی موسیقی ایرانی بود، البته ثبت تخت‌جمشید و چغازنبیل و میدان نقش‌جهان اصفهان در فهرست میراث ماندگار یونسکو که تا آن زمان بی‌سابقه بود را نیز نباید از نظر دور داشت.
در سالهای نخست انقلاب که عده‌ای از متعصبان در پَی ‌پاک کردن نشانه‌های پادشاهی! از ایران بودند و قصد تخریب تخت‌جمشید را داشتند با گرفتن حکمی از مراجع آن روزگار، از تخریب یادگارهای گذشتگان جلوگیری کرد.
در سال 1360 که جبهه ملی منحل شد به همراه یارانش دستگیر شده و سه سال را در زندان گذراند. پس از آزادی به تحقیق و نگارش روی آورد که حاصل تلاش ایشان مقاله‌ها و کتابهای بسیاری است که چراغ راه جوانان ایرانی است از جمله آثار وی می‌توان به:
1 ـ ایران و قفقاز ـ اران و شروان.
2 ـ همۀ هستی‌ام نثار ایران (یادنامۀ استاد غلامحسین صدیقی).
3 ـ پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی.
4 ـ کاوش رصدخانۀ مراغه (نگاهی به دانش ستاره‌شناسی ایران).
5 ـ کاوش آثار ایران در موزه‌های اتحاد جماهیر شوروی
6 ـ میراث تمدن ایرانی در سرزمین‌های آسیایی اتحاد شوروی.
7 ـ روش بررسی وشناخت علمی ایلات و عشایر.
8- سرزمین قزوین - بررسی آثار و بناهای باستانی و تاریخی سرزمین قزوین.
9- بامدی طایفه‌ای از بختیاری - زیر نظر و با مشارکت پرویز ورجاوند.
10- هنر معماری در سرزمین‌های اسلامی.
11- سفرنامه جنوب- سیر و سفری در کناره‌ها و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان.
12- آثار تاریخی و معماری چوبی شهر تاریخی حاجی طرخان" آستراخان".
13- شناسنامه شهر شیراز.
14- فهرست انتشارات دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی.
همکاری‌های دکتر پرویز ورجاوند در پروژه‌های تحقیقاتی و علمی
ا- دایره المعارف تشیع در هفت جلد ب- دانشنامه جهان اسلام  پ- دانشنامه بزرگ فارسی  ت- اطلس تاریخ ایران، سازمان نقشه برداری کشور  ث- پایتخت های ایران، سازمان میراث فرهنگی ج- دانشنامه زنان ایران
و ترجمه‌ی کتابهای زیر
15- سبک شناسی هنر معماری در سرزمین‌های اسلامی؛ نوشته ج.هواگ
16- خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه)؛ نوشته‌ آ.بلنیتسکی
اشاره کرد.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/1603-dr-parviz-varjavand.html
نوزدهم خرداد، سالروز درگذشت دکتر پرویز ورجاوند (۱۱ اردیبهشت۱۳۱۳ - ۱۹خرداد ۱۳۸۶) استاد دانشگاه، باستان‌شناس و سخنگوی جبهه ملی ایران بود.
یادش گرامی باد.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/35625

نگاهی به کتاب ارج ورجاوند، یادنامۀ دکتر پرویز ورجاوند
دلبستگی به ایران و ایرانیان و آرزوی سربلندی آنان، شاه بیت غزل زندگی دکتر پرویز ورجاوند بود. میهن برای ورجاوند آب و خاک نبود بلکه گِل سرشت او بود. ورجاوند ریشه در این خاکِ پاک داشت و دلش یکپارچه نه تنها برای ایران و ایرانیان بلکه برای مردمان جهان ایرانی می‌تپید چرا که عشق به ایرانِ از آلودگی پاک و جهانِ ایرانی در دل او خیمه زده بود. ورجاوند در همه عمر، غمخوار و نگران میهن بود و از نوجوانی هر گامی که برمی‌داشت برای میهن و هم‌میهنانش بود؛ از همین رو در نبرد با استعمار و ملی شدن صنعت نفت ایران، سر خامه را تیز کرد و به نوشتن مقاله و یادداشت در مطبوعات پرداخت(شاهین آریامنش)
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/15881-


نگاهی گذرا به زندگی دکتر پرویز ورجاوند - ناهید زندی
کتر پرویز ورجاوند در سال 1313 خورشیدی در تهران زاده شد، پس از دریافت دیپلم عالی نقشه‌برداری وارد دانشگاه تهران شد، مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ باستان‌شناسی و کارشناسی‌ارشد را در رشتۀ علوم اجتماعی گرفت، همزمان با تحصیل در پانزده سالگی  وارد عرصۀ سیاست شد و به حزب ملّت ایران که بر پایۀ پان‌ایرانیسم شکل گرفته بوده  پیوست. کتر ورجاوند علاوه بر تلاش‌هایی که برای حفظ  تمامیت ارضی و شناخت هویت فرهنگی داشت یکی از پیشگامان ناسیونالیسم علمی بود، ایشان تنها به ایران می‌اندیشید و به بلندآوازه کرده این جاویدنام، ذره‌‌ای از مواضع خود کوتاه نیامد، حالا که شوربختانه باید با دریغ واژۀ «زنده‌یاد» را به نام مانای ایشان افزود باید بدون اغراق او را مصدق دوران نامید چرا که بیش از نیم قرن تلاش خود در راه آبادی و آزادی ایران را تنها خویشکاری کوچکی از سوی فرزندی نسبت به مادرش می‌دانست، شک ندارم روز رفتن هم به هیچ چیز جز آینده ایران نمی‌اندیشید که بزرگترین دغدغه‌اش حفظ یکپارچگی وطن بود و بس.
http://iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/1603-dr-


به یاد دکتر پرویز ورجاوند - سرودهٔ بانو توران شهریاری
https://iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2458-


زبان فارسی، عامل بنیادین وحدت و پویایی حوزه‌ی فرهنگ ایران
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/forozesh/forozesh3/2890-


پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی - دکتر پرویز ورجاوند
برگرفته از کتاب «پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی»، نوشتهٔ شادروان دکتر پرویز ورجاوند
 http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/11885-


پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی
امروز در حالی که بحرانهای سیاسی، نظامی و اقتصادی در بخش عمده‌ای از جهان ذهن و توجه ملتها را به خود مشغول داشته است، جمعی از اندیشمندان حتی شخصیتهای سیاسی بیش از هر چیز ذهن و توجهشان به پدیده‌ای معطوف گردیده که به اعتباری همه رویدادها را بدان وابسته می‌دانند، و آن چیزی جز پدیده فرهنگ نیست. نگرش به جهان از بعد پدیده فرهنگی و قائل گشتن نقش تعیین کننده برای آن در روابط جهانی در برابر دیگر پدیده‌های اساسی را به اعتباری می‌توان نگرشی جامع‌تر و واقع‌بینانه‌تر به پدیده فرهنگ به شمار آورد. نگرشی که ما از آن در این کتاب با عنوان جانمایه زندگی جامعه‌ها یاد کرده، و بر آن تکیه داشته‌ایم که وقتی سخن از فرهنگ یک جامعه در میان است، به این معنی خواهد بود که همهٔ کلیت زندگی جامعه را دربرمی گیرد و پدیده‌هایی چون اقتصاد جزئی از آن را تشکیل می‌دهد.
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/9460-

تکیه بر خویشتن - حفظ هویت فرهنگی، چرا؟
برای آنکه به کار شناخت و حفظ هویت فرهنگ ملی بپردازیم، باید که میراث فرهنگی را بشناسیم و بدانیم که از چه سخن می‌گوید. در بیان مفهوم میراث فرهنگی باید گفت که عبارتست از کلیه عواملی که به طور آگاه و یا ناآگاه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آنچه که جزء وجود ما است و به نحوی در فکر و عمل ما می‌توانند تأثیر داشته باشند. آگاهی یافتن از عواملی که دراندیشه ما اثر دارند ضروری است، از اینرو احیاء میراث فرهنگی برای آگاه کردن ما از گذشته‌ای که در ما عمل می‌کند ضرورت دارد. از یاد نبریم که به اعتباری فرهنگ عبارتست از مجموعه خاطره‌ها و یادبودها و میراثهایی که جامعه گذشته را به آینده می پیوندد و مانع گسستگی‌ها و یا جدایی‌ها و دورشدن از هویت ملی می‌گردد. میراث‌های فرهنگ یک ملت، نشانه‌هایی از تاریخ یک فرهنگ و یک ملت به شمار می‌روند که روح آن ملت در وجود آنها جنبه ابدیت و نوینی به خود می‌گیرد. به بیان دیگر میراث فرهنگی یک ملت بیانگر هویت فراموش نشدنی آن مردم است.
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iran-pajohi/9640-
ما و افغانستان‏ - نوشتۀ شادروان دکتر پرویزِ ورجاوند
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/7653-ma-afghanestan-dr-varjavand.html


سیماى مصدق پیش از ملى شدن نفت
https://www.iranboom.ir/drmosadegh/12621-simaye-mosadegh-pish-az-melli-shodan-naft.html

معرفی کتاب «کاوش رصدخانهٔ مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستاره‌شناسی در ایران»
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10525-ketab-kavosh-rasadkhane-maraghe.html

ممانعت طالبان از برپائی جشن نوروز در افغانستان - شادروان دکتر پرویز ورجاوند
https://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/16271-taleban-noroz-varjavand.html

کودتای 28 مرداد به روایت دکتر غلامحسین صدیقی
https://www.iranboom.ir/drmosadegh/2983-kodeta-28-mordad-be-ravayat-sedighi.html

گفت و شنود روزنامۀ پرخاش با دکتر غلامحسین صدیقی در بارۀ چگونگی و علل کودتای 28 مرداد
https://www.iranboom.ir/drmosadegh/3004-kodeta-28-mordad-sedighi-roznameparkhash.html

چرا و چگونه نهضت ملی ایران ناکام گشت و از پای در آمد؟
https://www.iranboom.ir/drmosadegh/2986-chera-nehzarmeli-nakam-gasht.html

بابک خرمی وجنبش خرمدینان گفتار زنده یاد دکتر پرویز ورجاوند
https://www.iranboom.ir/gardesh-gari/2608-gozaresh-safar-be-dej-babak.html


دریای مازندران یا خزر؟
https://www.iranboom.ir/didehban/maaz/973-darya-mazandaran-ya-khazar.html

زبان فارسی، عامل بنیادین وحدت و پویایی حوزه‌ی فرهنگ ایران
https://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/934-zaban-farsi-amel-yeganegi.html

آذربایجان و اران(دکتر عنایت الله رضا)
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/251-azarbaijan-aran-reza.html

معرفی کتاب ایران و قفقاز - اران و شروان
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1661-iran-ghafghaz.html

نامه عباس میرزا به شیخعلی خان بیگلربیگی قبه و دربند(دکتر امین ریاحی)
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/171-name-abasmirza-biglar.html

پیوندهای ریشه‌دار و دیرپای فرهنگ ارمنی با فرهنگ ایرانی
https://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/1165-peivand-dirine-iran-armanestan.html

نظامی، پایه گذار مکتب شعری غرامی و عشقی
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/923-nezami-payegozar-sher-eshghi.html

بیانیه همایش «ایران ورجاوند ۱»
https://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/11969-mohammad-varshochi.html

درگذشت ورجاوند، پرونده سد سيوند را به تاخير انداخت
http://www.iranboom.ir/didehban/30vand/926-varjavand-sivand.html


کتاب "خراسان و ماوراء النهر"
نویسنده: آ. بلنیتسکی
مترجم: دکتر پرویز ورجاوند
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/28514

@iranboom_ir
به یاد دکترمحمدیوسف کیانی، پژوهشگر ایرانی

در خردادماه ۱۳۹۷ ( ۱۳۱۷ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۷) دکتر محمدیوسف کیانی ، باستان شناس و هنرشناس ایرانی که زندگی خود را در راه شناساندن فرهنگ ایران گذراند ، از میان ما رفت.
احمد شهابی در یادداشتی، از دوره های زندگی فرهنگی و کوشش های دکتر کیانی سخن گفته است.


از آثار دکتر کیانی کتاب های زیر را می توان نام برد:

استان سمنان، تهران ، انتشارات صانعی، ۱۹۸۴
پایتخت های ایران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۵
تاریخ هنر معماری ایران در دورۀ اسلامی ، انتشارات سمت، ۱۳۷۴ 
 معماری ایران (دورۀ اسلامی) ، انتشارات سمت ، ۱۳۷۹  
 تزئینات وابسته به معماری ایران، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴ 
سفال ایرانی، تهران، نخست وزیری، ۱۳۵۷
شهرهای ایران (۴ دفتر)، تهران، نشر جهاد دانشگاهی
عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد، ۱۳۷۹
کاروانسراهای ایران (۳ دفتر)، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ۱۳۶۲ و ۱۳۶۹ و ۱۳۷۵

دنباله نوشتار:
http://iranchehr.com/?p=10119

@iranboom_ir
معرفی کتاب «کاوش رصدخانهٔ مراغه و نگاهی به پیشینهٔ دانش ستاره‌شناسی در ایران»
نوشتۀ: دکتر پرویز ورجاوند
۵۳۰ صفحه
مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر

معرفی از سرفراز غزنی

https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10525-ketab-kavosh-rasadkhane-maraghe.html

@iranboom_ir
کتاب ایران و قفقاز - اران و شروان

نویسنده: دکتر پرویز ورجاوند
ناشر: قطره

این کتاب مجموعه نوشته‌ها و مقالاتی است درباره تاریخ و فرهنگ منطقه‌ی آسیای مرکزی و قفقاز ، به ویژه سرزمین «اران» و «شروان» که با هدف بازشناسی و معرفی پیوندهای دیرین و همبستگی‌های تاریخی و فرهنگی آن با سرزمین مادر (ایران) تدوین شده است.
گفتنی است این منطقه از آغاز تاریخ تا زمان تجزیه در قرن نوزدهم، پاره‌ای از کشور عزیزمان، ایران بوده است.

https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/1661-iran-ghafghaz.html

@iranboom_ir
10 ژوئن، برابر با ۲۰ خرداد روز جهانی صنایع دستی است

"با صنایع دستی فرهنگمان را صادر می‌کنیم "
www.isna.ir/news/96032010660


به بهانه ۲۰ خرداد، روز صنایع دستی از "هویت‌مان" فاصله نگیریم...
http://www.isna.ir/news/95031711821/


@iranboom_ir
2024/12/26 06:11:09
Back to Top
HTML Embed Code: