یادداشت های شاهنامه: چراغ راهنمایی به هزارتوهای حماسه ی ایران
دکتر جلیل دوستخواه
شاهنامه ی فردوسی، گنج شایگان حماسه ی ملّی ی ایران و بزرگترین نمایشگاه فرهنگ ایرانی، به گفته ی درست ِ استاد دکتر جلال خالقی مطلق، ویراستار ِ بهترین و رساترین چاپ ِ تاکنون نشریافته ی آن، متنی است "دشوار ِ آسانْ نما". این سخن ِاستاد خالقی، برآیند ِ آزمون ِ دشوار ِ چند ده ساله ی ایشان در کار ِ ویرایش ِ این اثر ِ گرانْ سنگ است و هرکس که سر و کاری جدّی با این متن داشته باشد، درستی ی آن را گواهی می کند.
بخش یکم ِ این یادداشتها (ویژه ی دفترهای یکم و دوم متن) پیش از این در دو دفتر نشریافته بود و اکنون بخش دوم (ویژه ی دفترهای سوم تا پنجم متن) در دسترس دوستداران شاهنامه قرارگرفته است. درباره ی این یادداشتهای کلیدی و بسیار ارجمند، می توان و باید به گستردگی سخن گفت و جزء به جزء آنها را در کارگاه نقد بازشکافت و عیارسنجید. این کاری است بایسته که همانا زمان و مجالی فراخ می خواهد. امّا اکنون، بانوی فرهیخته و پژوهنده ی ایران شناس نوشین شاهرخی،نخستین گام را در این راه برداشته و به بررسی و تحلیل بخش اخیر یادداشت ها پرداخته است. آنچه در پی می آورم، متن بررسی ی اوست که می تواند برای جویندگان کلیدهای گنجینه ی بزرگ شاهنامه، آگاهی دهنده و نویدبخش باشد. این بررسی را با سپاس از نگارنده، به گُفتاوَرد از تارنمای خبری ی ِ اخبار ِ روز بدین صفحه می آورم.
معرّفی ی ِ کتاب: بخش دوم یادداشتهای شاهنامه
اثر جلال خالقی مطلق
نوشین شاهرخی
بخش یکم یادداشتهای شاهنامه در سال 1380 منتشر شد که گزارش بیتهای دفترهای یکم و دوم شاهنامه را دربرداشت. بخش دوم به دفترهای سوم، چهارم و پنجم میپردازد. (شش دفتر از هشت دفتر شاهنامه تاکنون به چاپ رسیدهاند و دو دفتر دیگر نیز به همراه یادداشتهای دفتر هشتم بزودی منتشر خواهند شد). این یادداشتها نه تنها به توضیح برخی واژگان و بیتهای دشوار شاهنامه میپردازد، بلکه حاوی بررسیهای ارزنده از داستانهای شاهنامه است. دکتر جلال خالقی مطلق حدود چهل سال زندگی خود را صرف پیرایش شاهنامه نمودهاند و این یادداشتها بازتاب دانش گسترده و آگاهی ایشان از این حماسهی بزرگ ملّی است.
این یادداشتها سرشار از آگاهیهای گونهگون میباشد. اهمیت موضوع درگیری در سراسر شاهنامه، مفاهیم اسطورهای چون فرّه و مشروعیت (پادشاهی و یا نیز پهلوانی)، رابطهی پسر با پدر و نیا، آیین خسروان، اساطیر و تاریخ، آیینهای ایران کهن، تعبیر اسطورهها و آیینهای پیش و پس از دین زرتشتی، ادبیات و توضیح ریشهی واژگان، صنایع قصیدهسرایی و نیز نگاه فردوسی در زمینههای گوناگون، از جمله به زن، مورد کنکاش قرار گرفته و با رمزگشایی زبان در زمان شاعر، خواننده با نگاهی نو به پیشباز این اثر ارزنده میرود.
در این یادداشتها نهتنها روایت فردوسی با روایت مورخان پیش از فردوسی مقایسه گشته، بلکه در پایان برخی از داستانها نقدی فشرده و کوتاه نیز ارائه شده است. از یکسو درگیریهایی که هستهی اصلی داستانهای شاهنامه را تشکیل میدهند (نهتنها تضادهای اسطورهای چون نیک و بد، بلکه درگیریهای عقیدتی که در این دو قطب نیک و بد نمیگنجند، همچون "داستان رستم و اسفندیار" و یا "فرود")، با نگاهی تیزبین و شفاف و نیز نو مورد بررسی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر زبان شاعر در بیان این درگیریها و ارتباط آنان با طبیعت با دیگر شاعران سنجیده شده است. در اینجا نمونهای از تفسیر سخن فردوسی و مقایسهی آن با سخن نظامی میآید که نشان از دمیدن روح در طبیعت دارد.
"… ولی توصیف شب در خطبۀ داستان "بیژن و منیژه" یک توصیف ذهنی است. در اینجا سراینده به میان دو مرحلۀ بالا، یعنی عکس گرفتن از طبیعت و نقاشی کردن آن عکس، یک مرحلۀ دیگر نیز افزوده است و آن این که عکسها نخست در تاریکخانۀ خیال تغییر ماهیت دادهاند و سپس نقاشی شدهاند. البته در توصیفهای طبیعت درشاهنامه، جاندادن به عناصر طبیعت و مردمسازی آنها نمونههای بسیار دارد. ولی در این جا نه مردمسازی، بلکه دیوسازی، و یا اگر در چارچوب بزرگتری بررسی کنیم، اسطورهسازی از طبیعت انجام گرفته است. خواننده هنگام خواندن توصیف شب در این خطبه، نهتنها به تفاوت آشکار سبک فردوسی با توصیفهای دیگر او از طبیعت پی میبرد، بلکه از سوی دیگر شباهتی که در اینجا میان سبک فردوسی و سبکنظامی است نظر او را جلب میکند. در واقع نظامی که برخلاف فردوسی، بیشتر به توصیفهای ذهنی و تزئینی از طبیعت میپردازد و اصولاً میتوان گفت که در شعر فارسی چنین توصیفهایی ویژۀ نظامی در هنر نگارهپردازی است، از سخن فردوسی در این خطبه تأثیر پذیرفته است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2210-yaddasht-shahnameh-cheragh.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر جلیل دوستخواه
شاهنامه ی فردوسی، گنج شایگان حماسه ی ملّی ی ایران و بزرگترین نمایشگاه فرهنگ ایرانی، به گفته ی درست ِ استاد دکتر جلال خالقی مطلق، ویراستار ِ بهترین و رساترین چاپ ِ تاکنون نشریافته ی آن، متنی است "دشوار ِ آسانْ نما". این سخن ِاستاد خالقی، برآیند ِ آزمون ِ دشوار ِ چند ده ساله ی ایشان در کار ِ ویرایش ِ این اثر ِ گرانْ سنگ است و هرکس که سر و کاری جدّی با این متن داشته باشد، درستی ی آن را گواهی می کند.
بخش یکم ِ این یادداشتها (ویژه ی دفترهای یکم و دوم متن) پیش از این در دو دفتر نشریافته بود و اکنون بخش دوم (ویژه ی دفترهای سوم تا پنجم متن) در دسترس دوستداران شاهنامه قرارگرفته است. درباره ی این یادداشتهای کلیدی و بسیار ارجمند، می توان و باید به گستردگی سخن گفت و جزء به جزء آنها را در کارگاه نقد بازشکافت و عیارسنجید. این کاری است بایسته که همانا زمان و مجالی فراخ می خواهد. امّا اکنون، بانوی فرهیخته و پژوهنده ی ایران شناس نوشین شاهرخی،نخستین گام را در این راه برداشته و به بررسی و تحلیل بخش اخیر یادداشت ها پرداخته است. آنچه در پی می آورم، متن بررسی ی اوست که می تواند برای جویندگان کلیدهای گنجینه ی بزرگ شاهنامه، آگاهی دهنده و نویدبخش باشد. این بررسی را با سپاس از نگارنده، به گُفتاوَرد از تارنمای خبری ی ِ اخبار ِ روز بدین صفحه می آورم.
معرّفی ی ِ کتاب: بخش دوم یادداشتهای شاهنامه
اثر جلال خالقی مطلق
نوشین شاهرخی
بخش یکم یادداشتهای شاهنامه در سال 1380 منتشر شد که گزارش بیتهای دفترهای یکم و دوم شاهنامه را دربرداشت. بخش دوم به دفترهای سوم، چهارم و پنجم میپردازد. (شش دفتر از هشت دفتر شاهنامه تاکنون به چاپ رسیدهاند و دو دفتر دیگر نیز به همراه یادداشتهای دفتر هشتم بزودی منتشر خواهند شد). این یادداشتها نه تنها به توضیح برخی واژگان و بیتهای دشوار شاهنامه میپردازد، بلکه حاوی بررسیهای ارزنده از داستانهای شاهنامه است. دکتر جلال خالقی مطلق حدود چهل سال زندگی خود را صرف پیرایش شاهنامه نمودهاند و این یادداشتها بازتاب دانش گسترده و آگاهی ایشان از این حماسهی بزرگ ملّی است.
این یادداشتها سرشار از آگاهیهای گونهگون میباشد. اهمیت موضوع درگیری در سراسر شاهنامه، مفاهیم اسطورهای چون فرّه و مشروعیت (پادشاهی و یا نیز پهلوانی)، رابطهی پسر با پدر و نیا، آیین خسروان، اساطیر و تاریخ، آیینهای ایران کهن، تعبیر اسطورهها و آیینهای پیش و پس از دین زرتشتی، ادبیات و توضیح ریشهی واژگان، صنایع قصیدهسرایی و نیز نگاه فردوسی در زمینههای گوناگون، از جمله به زن، مورد کنکاش قرار گرفته و با رمزگشایی زبان در زمان شاعر، خواننده با نگاهی نو به پیشباز این اثر ارزنده میرود.
در این یادداشتها نهتنها روایت فردوسی با روایت مورخان پیش از فردوسی مقایسه گشته، بلکه در پایان برخی از داستانها نقدی فشرده و کوتاه نیز ارائه شده است. از یکسو درگیریهایی که هستهی اصلی داستانهای شاهنامه را تشکیل میدهند (نهتنها تضادهای اسطورهای چون نیک و بد، بلکه درگیریهای عقیدتی که در این دو قطب نیک و بد نمیگنجند، همچون "داستان رستم و اسفندیار" و یا "فرود")، با نگاهی تیزبین و شفاف و نیز نو مورد بررسی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر زبان شاعر در بیان این درگیریها و ارتباط آنان با طبیعت با دیگر شاعران سنجیده شده است. در اینجا نمونهای از تفسیر سخن فردوسی و مقایسهی آن با سخن نظامی میآید که نشان از دمیدن روح در طبیعت دارد.
"… ولی توصیف شب در خطبۀ داستان "بیژن و منیژه" یک توصیف ذهنی است. در اینجا سراینده به میان دو مرحلۀ بالا، یعنی عکس گرفتن از طبیعت و نقاشی کردن آن عکس، یک مرحلۀ دیگر نیز افزوده است و آن این که عکسها نخست در تاریکخانۀ خیال تغییر ماهیت دادهاند و سپس نقاشی شدهاند. البته در توصیفهای طبیعت درشاهنامه، جاندادن به عناصر طبیعت و مردمسازی آنها نمونههای بسیار دارد. ولی در این جا نه مردمسازی، بلکه دیوسازی، و یا اگر در چارچوب بزرگتری بررسی کنیم، اسطورهسازی از طبیعت انجام گرفته است. خواننده هنگام خواندن توصیف شب در این خطبه، نهتنها به تفاوت آشکار سبک فردوسی با توصیفهای دیگر او از طبیعت پی میبرد، بلکه از سوی دیگر شباهتی که در اینجا میان سبک فردوسی و سبکنظامی است نظر او را جلب میکند. در واقع نظامی که برخلاف فردوسی، بیشتر به توصیفهای ذهنی و تزئینی از طبیعت میپردازد و اصولاً میتوان گفت که در شعر فارسی چنین توصیفهایی ویژۀ نظامی در هنر نگارهپردازی است، از سخن فردوسی در این خطبه تأثیر پذیرفته است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2210-yaddasht-shahnameh-cheragh.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
برابرهای مصوّب فرهنگستان ایران (فرهنگستان نخست) برای اصطلاحات فوتبال / نخستین مصوبات برای اصطلاحات فوتبالی چه بود؟
فرهنگستان اول زبان و ادب فارسی برابرهایی را برای اصطلاحات فوتبالی برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد.
به گزارش ایسنا، آشنایی ایرانیان با ورزش فوتبال به سالهای پایانی دوره قاجار، یعنی پساز کشف نفت در مسجدسلیمان و حضور کارگران انگلیسی در این منطقه برمیگردد.
فرهنگستان ایران که ازجمله وظایف آن «اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی با سعی در اینکه حتیالامکان فارسی باشد» بود، برای اصطلاحات فوتبال، برابرهای زیر را برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد:
برابرنهاده | اصطلاح فوتبالی
هالبان | گلکیپر
پیشرو | فرورد
نگهبان | هافبک
پشتیبان | بک
پیشرو مرکز | سنتر فرورد
پیشرو دست راست | رایت وینگ فرورد
پیشرو دست چپ | لفت وینگ فرورد
پیشرو راست | رایت فرورد
پیشرو چپ | لفت فرورد
نگهبان مرکز | سنتر هافبک
نگهبان راست | رایت هافبک
نگهبان چپ | لفت هافبک
پشتیبان راست | رایت بک
پشتیبان چپ | لفت بک
هال | گلپُست
هال کرد | گل
بیرون | آت
گوشه | کرنر
خطا | فول
تاوان | پنالتی
کنار | آفساید
سر | هد
دست | هند
رد | پس
هالگاه | گلآریا
تاوانگاه | پنالتی
داور | رفری
سردسته | کاپیتن
دسته | تیم
فوتبال | فوتبال
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/17692-vajeh-footbal-parsi-1.html
@iranboom_ir
فرهنگستان اول زبان و ادب فارسی برابرهایی را برای اصطلاحات فوتبالی برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد.
به گزارش ایسنا، آشنایی ایرانیان با ورزش فوتبال به سالهای پایانی دوره قاجار، یعنی پساز کشف نفت در مسجدسلیمان و حضور کارگران انگلیسی در این منطقه برمیگردد.
فرهنگستان ایران که ازجمله وظایف آن «اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی با سعی در اینکه حتیالامکان فارسی باشد» بود، برای اصطلاحات فوتبال، برابرهای زیر را برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخستوزیر وقت ابلاغ شد:
برابرنهاده | اصطلاح فوتبالی
هالبان | گلکیپر
پیشرو | فرورد
نگهبان | هافبک
پشتیبان | بک
پیشرو مرکز | سنتر فرورد
پیشرو دست راست | رایت وینگ فرورد
پیشرو دست چپ | لفت وینگ فرورد
پیشرو راست | رایت فرورد
پیشرو چپ | لفت فرورد
نگهبان مرکز | سنتر هافبک
نگهبان راست | رایت هافبک
نگهبان چپ | لفت هافبک
پشتیبان راست | رایت بک
پشتیبان چپ | لفت بک
هال | گلپُست
هال کرد | گل
بیرون | آت
گوشه | کرنر
خطا | فول
تاوان | پنالتی
کنار | آفساید
سر | هد
دست | هند
رد | پس
هالگاه | گلآریا
تاوانگاه | پنالتی
داور | رفری
سردسته | کاپیتن
دسته | تیم
فوتبال | فوتبال
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/17692-vajeh-footbal-parsi-1.html
@iranboom_ir
گزارشی از بزرگترین جشن در دنیای ایرانی
محمود فاضلی بیرجندی
از رستم، جهان پهلوان ایرانی، در شاهنامه بسیار گفته شده است. با استناد به گزارش ارجمند فردوسی از نبردهای رستم بسیاری چیزها دانسته ایم و در محافل بازگو شده است. اما کمتر جایی از جشن بزرگی سخن گفته شده که به خجستگی زایش رستم بر پا شده بود. جشنی که میبایست بزرگترین جشنها در دنیای ایرانی به حساب آید. و نیز جشنی است بازگوینده پارهای از مبانی فرهنگ دادگرای ایرانی.
گزارش فردوسی از این جشن چنین است:
یکی جشن کردند در گلستان
ز زاولستان تا به کابلستان
همه دشت پر باده و نای بود
به هر کُنج صد مجلس آرای بود
به زاولستان از کران تا کران
نشسته به هر جای رامشگران
نبُد کهتر از مهتران بر فرود
نشسته چنان چون بود تار و پود. (شاهنامه/ بر اساس چاپ مسکو/ مجلد یکم. ص 140).
* * *
چند دریافت:
1. این جشن بزرگ از زابل تا به کابل بر پا بوده است.
2. دشت ها پر از باده و نای بوده است.
3. در زابل رامشگران از کران تا کران نشسته بوده و رامشگری می کرده اند.
4. در این جشن کهتر در کنار مهتر نشسته است.
شاید ارج کار فردوسی در همین است که درچنین جشن بی کرانه ای که به فرخندگی ولادت جهان پهلوان آینده ایران بر پا شده موضوع بس مهم «داد» را به میان می کشد و می گوید که در این جشن، کهتر زیر دست مهتر ننشسته و اعضا ی طبقات بالا و پایین در کنار هم ، چون تار و پود ، فراز آمده بودند.
به جشن زایش رستم است که فاصله طبقاتی از میان برمی خیزد و کهتر می تواند برابر مهتران بنشیند.
آبادان و پر از داد باد ایران ما.
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/16634-gozareshi-az-bozorgtarin-jashn-dar-donya-irani.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
محمود فاضلی بیرجندی
از رستم، جهان پهلوان ایرانی، در شاهنامه بسیار گفته شده است. با استناد به گزارش ارجمند فردوسی از نبردهای رستم بسیاری چیزها دانسته ایم و در محافل بازگو شده است. اما کمتر جایی از جشن بزرگی سخن گفته شده که به خجستگی زایش رستم بر پا شده بود. جشنی که میبایست بزرگترین جشنها در دنیای ایرانی به حساب آید. و نیز جشنی است بازگوینده پارهای از مبانی فرهنگ دادگرای ایرانی.
گزارش فردوسی از این جشن چنین است:
یکی جشن کردند در گلستان
ز زاولستان تا به کابلستان
همه دشت پر باده و نای بود
به هر کُنج صد مجلس آرای بود
به زاولستان از کران تا کران
نشسته به هر جای رامشگران
نبُد کهتر از مهتران بر فرود
نشسته چنان چون بود تار و پود. (شاهنامه/ بر اساس چاپ مسکو/ مجلد یکم. ص 140).
* * *
چند دریافت:
1. این جشن بزرگ از زابل تا به کابل بر پا بوده است.
2. دشت ها پر از باده و نای بوده است.
3. در زابل رامشگران از کران تا کران نشسته بوده و رامشگری می کرده اند.
4. در این جشن کهتر در کنار مهتر نشسته است.
شاید ارج کار فردوسی در همین است که درچنین جشن بی کرانه ای که به فرخندگی ولادت جهان پهلوان آینده ایران بر پا شده موضوع بس مهم «داد» را به میان می کشد و می گوید که در این جشن، کهتر زیر دست مهتر ننشسته و اعضا ی طبقات بالا و پایین در کنار هم ، چون تار و پود ، فراز آمده بودند.
به جشن زایش رستم است که فاصله طبقاتی از میان برمی خیزد و کهتر می تواند برابر مهتران بنشیند.
آبادان و پر از داد باد ایران ما.
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/16634-gozareshi-az-bozorgtarin-jashn-dar-donya-irani.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ایران بوم
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشانی غرفه نشر هزار کرمان و انتشارات سمرقند: نمازگاه (مصلای) تهران- شبستان- راهروی ۱۷- غرفه ی ۳۵۰- انتشارات سمرقند و هزار کرمان برای خرید کتاب های…
حضور فرهنگستان زبان و ادب فارسی با هجده عنوان جدید در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، انتشارات فرهنگستان در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با هجده عنوان کتاب که بهتازگی منتشر شده و ۱۹ عنوان کتاب که امسال تجدید چاپ شده است، از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت امسال در مصلا، میزبان اهالی فرهنگ و هنر است.
🔸 سیوپنجمین دورۀ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود و انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در شبستان، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۹ غرفۀ ۴۲۵ پذیرای علاقهمندان است.
🔸 گفتنی است آثار انتشارات فرهنگستان در نمایشگاه کتاب با بیست درصد تخفیف به فروش میرسد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، انتشارات فرهنگستان در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با هجده عنوان کتاب که بهتازگی منتشر شده و ۱۹ عنوان کتاب که امسال تجدید چاپ شده است، از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت امسال در مصلا، میزبان اهالی فرهنگ و هنر است.
🔸 سیوپنجمین دورۀ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت در مصلای تهران برگزار میشود و انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی در شبستان، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۹ غرفۀ ۴۲۵ پذیرای علاقهمندان است.
🔸 گفتنی است آثار انتشارات فرهنگستان در نمایشگاه کتاب با بیست درصد تخفیف به فروش میرسد.
ایران بوم
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشانی غرفه نشر هزار کرمان و انتشارات سمرقند: نمازگاه (مصلای) تهران- شبستان- راهروی ۱۷- غرفه ی ۳۵۰- انتشارات سمرقند و هزار کرمان برای خرید کتاب های…
حضور مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
شبستان اصلی، راهروی ۲۴، غرفهٔ ۵۸۱
.این غرفه به همت واحد تولید و توزیع و فروش مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، آثار موجود مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب چاپ شده از سال ۱۳۹۸ تا کنون را عرضه خواهد کرد. این آثار در حوزههای علوم و فنون، علوم و معارف اسلامی، تاریخ و جغرافیا، زبان و ادبیات فارسی، متنشناسی و نسخهپژوهی، نسخهبرگردان، کتابشناسی و فهرست نسخههای خطی است.
#میراث_مکتوب📚 #نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران_۱۴۰۳
@iranboom_ir
شبستان اصلی، راهروی ۲۴، غرفهٔ ۵۸۱
.این غرفه به همت واحد تولید و توزیع و فروش مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، آثار موجود مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب چاپ شده از سال ۱۳۹۸ تا کنون را عرضه خواهد کرد. این آثار در حوزههای علوم و فنون، علوم و معارف اسلامی، تاریخ و جغرافیا، زبان و ادبیات فارسی، متنشناسی و نسخهپژوهی، نسخهبرگردان، کتابشناسی و فهرست نسخههای خطی است.
#میراث_مکتوب📚 #نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران_۱۴۰۳
@iranboom_ir
ایران بوم
حضور نشر هزارکرمان و انتشارات سمرقند، در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ نشانی غرفه نشر هزار کرمان و انتشارات سمرقند: نمازگاه (مصلای) تهران- شبستان- راهروی ۱۷- غرفه ی ۳۵۰- انتشارات سمرقند و هزار کرمان برای خرید کتاب های…
کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان - هخامنشی، اشکانی، ساسانی»
دکتر علی علیبابایی درمنی
نشر هزار کرمان
تهران، ۱۳۹۸
۵۴۰ صفحه؛ قیمت ۲۵۰۰۰۰ تومان
نشانی غرفه در نمایشگاه کتاب: شبستان- راهروی ۱۷ - غرفه ی ۳۵۰ - انتشارات سمرقند و نشر هزار کرمان
شماره تلفن غرفه : ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
معرفی کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان - هخامنشی، اشکانی، ساسانی»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17431-tabarshenasi-ghafghaz-9802.html
@IRANBOOM_IR
دکتر علی علیبابایی درمنی
نشر هزار کرمان
تهران، ۱۳۹۸
۵۴۰ صفحه؛ قیمت ۲۵۰۰۰۰ تومان
نشانی غرفه در نمایشگاه کتاب: شبستان- راهروی ۱۷ - غرفه ی ۳۵۰ - انتشارات سمرقند و نشر هزار کرمان
شماره تلفن غرفه : ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
معرفی کتاب «تبارشناسی فرمانرواییهای قفقاز در دوران باستان - هخامنشی، اشکانی، ساسانی»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/17431-tabarshenasi-ghafghaz-9802.html
@IRANBOOM_IR
⭕️ آیین روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان ملی فارسی در ارومیه
🔹برگزارکنندگان:
دانشگاه آفاق ارومیه با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی و انجمن صلح ایران
🔹سخنرانان:
سجاد آیدنلو، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه ارومیهای
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه تبریزی
🔹همراه با شاهنامهخوانی و اجرای موسیقی زنده
زمان:
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
استان آذربایجان غربی، شهر ارومیه، خیابانِ ورزش، خیابان امنیتطلب، سالن خانۀ مطبوعات
@iranboom_ir
⭕️ آیین روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان ملی فارسی در ارومیه
🔹برگزارکنندگان:
دانشگاه آفاق ارومیه با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی و انجمن صلح ایران
🔹سخنرانان:
سجاد آیدنلو، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه ارومیهای
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه تبریزی
🔹همراه با شاهنامهخوانی و اجرای موسیقی زنده
زمان:
سهشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
استان آذربایجان غربی، شهر ارومیه، خیابانِ ورزش، خیابان امنیتطلب، سالن خانۀ مطبوعات
@iranboom_ir
نشست "فردوسی و شاهنامه در اوراسیا"
به دنبال نشستهای پیوندهای فرهنگی و تمدنی ایران و اوراسیا و همزمان با روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، پنجمین جلسه از این نشستها با موضوع «فردوسی و شاهنامه در اوراسیا» همراه با شاهنامهخوانی در روز سهشنبه، 25 اردیبهشت، ساعت 16:30، به میزبانی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) برگزار خواهد شد.
@iranboom_ir
به دنبال نشستهای پیوندهای فرهنگی و تمدنی ایران و اوراسیا و همزمان با روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، پنجمین جلسه از این نشستها با موضوع «فردوسی و شاهنامه در اوراسیا» همراه با شاهنامهخوانی در روز سهشنبه، 25 اردیبهشت، ساعت 16:30، به میزبانی مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) برگزار خواهد شد.
@iranboom_ir
بهره سهروردی از فردوسی
نصرالله پورجوادی: عنوان «حکیم» به فردوسی حقیقتاً برازنده است چرا که شاهنامه یک کتاب حکمت است و مطالب عمیق فلسفی و حکمی را در پس داستانها بیان کرده است. احمد غزالی در یکی از موعظه هایش می گوید: تمام آنچه من می خواستم بگویم فردوسی در یک بیت گفته است «به روز درگذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن»
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/8366-bahre-sohrevardi-az-ferdosi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
نصرالله پورجوادی: عنوان «حکیم» به فردوسی حقیقتاً برازنده است چرا که شاهنامه یک کتاب حکمت است و مطالب عمیق فلسفی و حکمی را در پس داستانها بیان کرده است. احمد غزالی در یکی از موعظه هایش می گوید: تمام آنچه من می خواستم بگویم فردوسی در یک بیت گفته است «به روز درگذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن»
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/8366-bahre-sohrevardi-az-ferdosi.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
اشارههای فردوسی به نظام و نهادهای آموزش و پرورش
دکتر ناصر تکمیلهمایون
بدیهی است که شاهنامهنگاری فردوسی هدفهای دیگری داشته است. وی شاعر ملی و بلندمرتبت ایرانزمین است و سرودههای او منشور هویت انسانی و فرهنگی ایرانیان به شمار رفته است و به گونهای یکی از مواریث اصیل شناخت اعصار کهن ایران و فرهنگ و تمدن آن سرزمین است.
فردوسی در مسیر روشنگری گذشتهی ایرانزمین و نشان دادن شکوهمندی فرهنگی و تمدنی ایران به مسایلی خاص اشاره دارد که گاه از آنها میتوان برخورداری تاریخی فراهم آورد. نهاد آموزش و پرورش، اصول و اهداف آن و شیوههای کاربری و سازمانی بخشهای گوناگون آن، یکی از امرهای اجتماعی ـ تاریخی است که پژوهشگران شاهنامه از آن برخورداری یافتهاند.
فردوسی از اوان کودکی تا دبستان، هیربدستان و حتا دوران آموزشهای عالی زادگانِ ایرانزمین را مورد عنایت قرار داده و تحلیل و تبیین آموزشی خود را به ظهور رسانده است. بیتردید آن شاعر بلندمرتبت، كه عصر اسلامی را دریافته و به تشیعِ ایرانی وابسته بوده، از آموزشهای جدید زمان خود نیز بهرهبرداری کرده است و با چنین برخورداریها و احساس تعهد در دفاع از هویت ایرانی کوششِ آموزش و پرورش وی در تعالی نفسانی و رشد دادن به اندیشهی انسانی است. انسانِ شاهنامه به ارزشهای برین وابستگی دارد و به همین دلیل استعداد در مسیر خلاقیت و ابتکار و تکامل عقلانی است.
آموزش و فراگیری همگام با پرورش اخلاقی و خصال نیکو است. در این مسیر، کار و دانش هماهنگ بوده و با یکدیگر همسویی دارند و رسیدن به کمال مطلوب و والای انسانی هدف غایی حرکت انسان در خود و جامعه است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/10019-eshare-haye-ferdosi-be-nahad-amozesh.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر ناصر تکمیلهمایون
بدیهی است که شاهنامهنگاری فردوسی هدفهای دیگری داشته است. وی شاعر ملی و بلندمرتبت ایرانزمین است و سرودههای او منشور هویت انسانی و فرهنگی ایرانیان به شمار رفته است و به گونهای یکی از مواریث اصیل شناخت اعصار کهن ایران و فرهنگ و تمدن آن سرزمین است.
فردوسی در مسیر روشنگری گذشتهی ایرانزمین و نشان دادن شکوهمندی فرهنگی و تمدنی ایران به مسایلی خاص اشاره دارد که گاه از آنها میتوان برخورداری تاریخی فراهم آورد. نهاد آموزش و پرورش، اصول و اهداف آن و شیوههای کاربری و سازمانی بخشهای گوناگون آن، یکی از امرهای اجتماعی ـ تاریخی است که پژوهشگران شاهنامه از آن برخورداری یافتهاند.
فردوسی از اوان کودکی تا دبستان، هیربدستان و حتا دوران آموزشهای عالی زادگانِ ایرانزمین را مورد عنایت قرار داده و تحلیل و تبیین آموزشی خود را به ظهور رسانده است. بیتردید آن شاعر بلندمرتبت، كه عصر اسلامی را دریافته و به تشیعِ ایرانی وابسته بوده، از آموزشهای جدید زمان خود نیز بهرهبرداری کرده است و با چنین برخورداریها و احساس تعهد در دفاع از هویت ایرانی کوششِ آموزش و پرورش وی در تعالی نفسانی و رشد دادن به اندیشهی انسانی است. انسانِ شاهنامه به ارزشهای برین وابستگی دارد و به همین دلیل استعداد در مسیر خلاقیت و ابتکار و تکامل عقلانی است.
آموزش و فراگیری همگام با پرورش اخلاقی و خصال نیکو است. در این مسیر، کار و دانش هماهنگ بوده و با یکدیگر همسویی دارند و رسیدن به کمال مطلوب و والای انسانی هدف غایی حرکت انسان در خود و جامعه است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/10019-eshare-haye-ferdosi-be-nahad-amozesh.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ایرستان؛ ایرانیزبانان قفقاز
دکتر حبیب برجیان
شناخت جمهوری «اوستیا» از هر جهت برای ما ایرانیان دارای اهمیت است. این جمهوری در قفقاز شمالی و وابسته به روسیه است و زبان آن، آسی، از خانوادهی زبانهای ایرانی و خویشاوند با زبان ماست. آسها خود را «ایر» (مفرد ایران)، زبان خود را «ایرانی» و میهن خود را «ایرستان» یا «ایرانستان» میخوانند. جز «ایر» در این نامها که از مادهی آریا (arya)ی ایرانی باستان جدا شده و نام قومی همهی مردمان ایرانیزبان است، آسها تنها بازماندگان شاخهی شمالی اقوام ایرانیزبان بهشمار میآیند. نوشتار زیر که تا حد زیادی کوتاه گشته از مجلهی «مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز» برگرفته شده است.
ایرستان نه تنها برای ما ایرانیان، بلکه برای دیگران نیز کشوری ناشناخته است. فقط در ده ساله اخیر که مناقشههای قومی و مذهبی قفقاز دامنگیر ایرستان نیز شد، رسانههای غرب خبرهایی از اوستیا درج کردند. تبار آسها به «سکا»ها و سرمتان باستانی میرسد، ایرستان کنونی گوشهای از «الانیه»ی سدههای میانه است، فرهنگ آسها از همسایگان قفقازی عناصر بسیار به وام گرفته است، و حماسههای «نادت» در برگیرد لایههای رنگارنگ خاطرههای تاریخی این قوم دیرین است.
ایرستانی کنونی در بخش مرکزی رشته کوه بزرگ قفقاز واقع است و بهوسیله آن به دو پارهی شمالی و جنوبی تقسیم میشود. بخش شمالی «جمهوری ایرستان» و در خاک روسیه جای دارد و بخش جنوبی در جمهوری گرجستان است.
جغرافیای طبیعی و انسانی
مدار 43 درجهی عرض شمالی از میان خاک جمهوری ایرستان شمالی میگذرد. همسایگان آن در شمال، روسیه، در جنوب، گرجستان، در شرق، اینگوش، در شمالشرقی، جمهوری چچن، و در غرب، کابارد و بالکار است. ایرستان شمالی 8 هزار و ایرستان جنوبی 3900 کیلومتر مربع مساحت دارد. مرز دو پارهی ایرستان خطالرأس کوههای بزرگ قفقاز است که بلندترین قلهی آن البرس - همنام با البرز - است.
یکسوم جنوبی جمهوری از بلندیهای برهنه پوشیده است و آبادیهای منفرد در ردههای تنگ و پیچاپیچ آن، نشیمنگاه تاریخی آسها در سدههای پیشین بوده است که غالباً به جلگهها کوچ کردهاند. در بلندیهای پایین، نواری از جنگل خاک را میپوشاند. چشمههای معدنی و آب گرم ایرستان زبانزد و از جاذبههای گردشگری است. ایرستان جنوبی را چند راه باریک و گردنههای بلند به ایرستان شمالی متصل میکند. در ایرستان جنوبی هامون فراخی وجود ندارد. بیش از نود درصد سطح آن بلندتر از هزار متر است و نیمی از خاک آن را جنگل و بیشه و مرتع پوشانده است. تنها در حاشیهی جنوبی است که کشاورزی میشود.
در ایرستان جنوبی چندین رود و نهر از شمال به جنوب جاری است که به رود کورا (کورش) میریزد. این رود هم پس از پیمودن جمهوری گرجستان و خاک اران با ارس یکی میشود و به دریای مازندران میریزد.
بنابر سرشماری 1989، ایرستان شمالی 630 هزار و ایرستان جنوبی 103 هزار جمعیت داشت. از اهالی ایرستان شمالی 56 درصد آس، 31 درصد روس و در ایرستان جنوبی 66 درصد جمعیت آس و 29 درصد گرجی بودند. در این سال کل آسهای ساکن در شوروی 598 هزار تن بهشمارش آمدند. از این شمار 335 هزار در ایرستان شمالی، 65 هزار در ایرستان جنوبی، و 99 هزار در دیگر نواحی گرجستان میزیستند.
آسها از لحاظ گویش و مذهب به دو گروه بخش میشوند. اکثریت آسها مسیحی ارتدکس و به لهجهی ایرانی – ایرونی(1) - سخن میگویند. «ایرونی» به عنوان زبان رسمی و ادبی پذیرفته شده و مورد استفادهی همه آسها در کتابت است. گروه دیگر که یکچهارم کل جمعیت آسهاست مسلمان سنیاند و گویش آنها دیگوری است. مسکن تاریخی این طایفه، درهی دیگور در باختر ایرستان شمالی است. گفتنی این که آسها - خواه مسلمان و خواه مسیحی - به اجرای احکام ادیان توحیدی اعتنا ندارند و آداب و باورهای کهن قومی در نزد ایشان زنده و جاری است. این موضوع گفتاری جداگانه میطلبد.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/11286-irestan-irani-zabanan-ghafghaz.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر حبیب برجیان
شناخت جمهوری «اوستیا» از هر جهت برای ما ایرانیان دارای اهمیت است. این جمهوری در قفقاز شمالی و وابسته به روسیه است و زبان آن، آسی، از خانوادهی زبانهای ایرانی و خویشاوند با زبان ماست. آسها خود را «ایر» (مفرد ایران)، زبان خود را «ایرانی» و میهن خود را «ایرستان» یا «ایرانستان» میخوانند. جز «ایر» در این نامها که از مادهی آریا (arya)ی ایرانی باستان جدا شده و نام قومی همهی مردمان ایرانیزبان است، آسها تنها بازماندگان شاخهی شمالی اقوام ایرانیزبان بهشمار میآیند. نوشتار زیر که تا حد زیادی کوتاه گشته از مجلهی «مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز» برگرفته شده است.
ایرستان نه تنها برای ما ایرانیان، بلکه برای دیگران نیز کشوری ناشناخته است. فقط در ده ساله اخیر که مناقشههای قومی و مذهبی قفقاز دامنگیر ایرستان نیز شد، رسانههای غرب خبرهایی از اوستیا درج کردند. تبار آسها به «سکا»ها و سرمتان باستانی میرسد، ایرستان کنونی گوشهای از «الانیه»ی سدههای میانه است، فرهنگ آسها از همسایگان قفقازی عناصر بسیار به وام گرفته است، و حماسههای «نادت» در برگیرد لایههای رنگارنگ خاطرههای تاریخی این قوم دیرین است.
ایرستانی کنونی در بخش مرکزی رشته کوه بزرگ قفقاز واقع است و بهوسیله آن به دو پارهی شمالی و جنوبی تقسیم میشود. بخش شمالی «جمهوری ایرستان» و در خاک روسیه جای دارد و بخش جنوبی در جمهوری گرجستان است.
جغرافیای طبیعی و انسانی
مدار 43 درجهی عرض شمالی از میان خاک جمهوری ایرستان شمالی میگذرد. همسایگان آن در شمال، روسیه، در جنوب، گرجستان، در شرق، اینگوش، در شمالشرقی، جمهوری چچن، و در غرب، کابارد و بالکار است. ایرستان شمالی 8 هزار و ایرستان جنوبی 3900 کیلومتر مربع مساحت دارد. مرز دو پارهی ایرستان خطالرأس کوههای بزرگ قفقاز است که بلندترین قلهی آن البرس - همنام با البرز - است.
یکسوم جنوبی جمهوری از بلندیهای برهنه پوشیده است و آبادیهای منفرد در ردههای تنگ و پیچاپیچ آن، نشیمنگاه تاریخی آسها در سدههای پیشین بوده است که غالباً به جلگهها کوچ کردهاند. در بلندیهای پایین، نواری از جنگل خاک را میپوشاند. چشمههای معدنی و آب گرم ایرستان زبانزد و از جاذبههای گردشگری است. ایرستان جنوبی را چند راه باریک و گردنههای بلند به ایرستان شمالی متصل میکند. در ایرستان جنوبی هامون فراخی وجود ندارد. بیش از نود درصد سطح آن بلندتر از هزار متر است و نیمی از خاک آن را جنگل و بیشه و مرتع پوشانده است. تنها در حاشیهی جنوبی است که کشاورزی میشود.
در ایرستان جنوبی چندین رود و نهر از شمال به جنوب جاری است که به رود کورا (کورش) میریزد. این رود هم پس از پیمودن جمهوری گرجستان و خاک اران با ارس یکی میشود و به دریای مازندران میریزد.
بنابر سرشماری 1989، ایرستان شمالی 630 هزار و ایرستان جنوبی 103 هزار جمعیت داشت. از اهالی ایرستان شمالی 56 درصد آس، 31 درصد روس و در ایرستان جنوبی 66 درصد جمعیت آس و 29 درصد گرجی بودند. در این سال کل آسهای ساکن در شوروی 598 هزار تن بهشمارش آمدند. از این شمار 335 هزار در ایرستان شمالی، 65 هزار در ایرستان جنوبی، و 99 هزار در دیگر نواحی گرجستان میزیستند.
آسها از لحاظ گویش و مذهب به دو گروه بخش میشوند. اکثریت آسها مسیحی ارتدکس و به لهجهی ایرانی – ایرونی(1) - سخن میگویند. «ایرونی» به عنوان زبان رسمی و ادبی پذیرفته شده و مورد استفادهی همه آسها در کتابت است. گروه دیگر که یکچهارم کل جمعیت آسهاست مسلمان سنیاند و گویش آنها دیگوری است. مسکن تاریخی این طایفه، درهی دیگور در باختر ایرستان شمالی است. گفتنی این که آسها - خواه مسلمان و خواه مسیحی - به اجرای احکام ادیان توحیدی اعتنا ندارند و آداب و باورهای کهن قومی در نزد ایشان زنده و جاری است. این موضوع گفتاری جداگانه میطلبد.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/iranzamin/11286-irestan-irani-zabanan-ghafghaz.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
امروز ۲۴ اردیبهشت ماه، زادروز پرویز مشکاتیان (۲۴ اردیبشهت ۱۳۳۴ در نیشابور - ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ در تهران) آهنگساز، موسیقی دان، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نوازنده سنتور است.
یادش گرامی.
@iranboom_ir
یادش گرامی.
@iranboom_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک چیزی در نهانخانهی ذهن هر ایرانی هست و آن《ایران》است.
برای این، جانفشانی میکنم، آهنگ میسازم، اشک میریزم و بهموقعش هم شمشیر میکشم!
شادروان پرویز مشکاتیان
@iranboom_ir
برای این، جانفشانی میکنم، آهنگ میسازم، اشک میریزم و بهموقعش هم شمشیر میکشم!
شادروان پرویز مشکاتیان
@iranboom_ir
برگزاری همایش «شاهنامه و پارسی» فردوسی در دانشگاه دولتی ایروان
برگزار کننده: انجمن فرهنگی ارمنستان III
مکان: دانشگاه دولتی ایروان
در چارچوب این همایش، سخنرانان مشهوری درباره شاهنامه و جایگاه آن در زبان و فرهنگ فارسی صحبت خواهند کرد.
این همایش در تاریخ ۲۴ اردیبهشت (۱۳ می) در تالار همایش YSU Palyan برگزار می شود.
@iranboom_ir
برگزار کننده: انجمن فرهنگی ارمنستان III
مکان: دانشگاه دولتی ایروان
در چارچوب این همایش، سخنرانان مشهوری درباره شاهنامه و جایگاه آن در زبان و فرهنگ فارسی صحبت خواهند کرد.
این همایش در تاریخ ۲۴ اردیبهشت (۱۳ می) در تالار همایش YSU Palyan برگزار می شود.
@iranboom_ir
معرفی کتاب «ای زبان پارسی»
گردآورنده: میلاد عظیمی
ناشر: بنیاد موقوفات دکترمحمود افشار
@iranboom_ir
معرفی کتاب: استاد کاوه بیات (پژوهشگر تاریخ معاصر)
بحث زبان فارسی هیچگاه بحث «زبانی» و «زبانشناختی» صرف نبوده است، هرچند که بخشهای مهمی از این بحث تحت عناوینی چون شیوة فارسینویسی، واژهیابی، فارسی معیار، دستور زبان، و دیگر مضامین مشابه تعریف یا ارائه شده باشد.
بحث زبان فارسی بحثی است درهم تنیده با تار و پود هویت ملی ایرانیان و به همین دلیل هر گوشهای از آن، ولو بحثی فنی و تخصصی، در نهایت با بخشی از خاطرة جمعی ایرانیان گره خورده، معنایی خاصِ خود مییابد، چه رسد به این مجموعه که در کنار معدود مباحثی کم و بیش تخصصی، بیشتر به مضامینی توجه دارد با مخاطب عام و گسترده.
کتاب « ای زبان پارسی… » (گردآورنده: میلاد عظیمی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،۱۳۹۰) حدود صدوهفتاد مقالة مختلف را در این زمینه گرد آورده است. مقالاتی که قلم طیف متنوعی از علما و دانشمندان این سرزمین که در این یک قرن اخیر، یعنی از مراحل کموبیش اولیة تلاش ایرانیان برای تعریف یک هویت ملی روزآمد بر اساس چندهزار سال تاریخ و فرهنگ، ملاحظات و دغدغة خاطر خود را در این زمینه بیان کردهاند.
در این مجموعه در کنار نوشتههایی از سیدحسن تقیزاده و محمدعلی فروغی که بیشتر ابعاد کلی و فرهنگی این مقوله را دنبال میکردند، از آثار دانشمندان و پژوهشگرانی نیز سخن در میان است- همانند علامه قزوینی، ابراهیم پورداوود ، سعید نفیسی، مجتبی مینوی، صادق کیا، ذبیحالله صفا، محیط طباطبایی، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین یوسفی … و سیدجعفر شهیدی – که با جوانبی گسترده از پیشینة تاریخی زبان فارسی آشنا داشتند و در کنار آنها چهرههایی چون علیاکبر دهخدا و ملکالشعرا بهار که علاوه بر تحقیق و تتبع در زمینة ادب فارسی خود از نامآوران این عرصه نیز بودند.
«کلیاتی درباره زبان فارسی و شناخت گذشته آن »، « نگاهبانی زبان فارسی»، «ایران؛ زبان فارسی و وحدت ملی» (ج.۱)، «قلمرو زبان فارسی»، «شیوة فارسینویسی»، « فرهنگستان زبان فارسی» (ج.۲)، «دستور زبان و فرهنگ فارسی»، «تدریس زبان فارسی» (ج.۳) عناوین کلیِ مجموعة نوشتههایی را تشکیل میدهند که در این سه جلد فراهم آمدهاند.
یکی از ویژگیهای این مجموعه، به رغم نوعی وحدت موضوعی، تتنوع و گاه تضاد آراء و عقایدی است که در این زمینه ملاحظه میشود، نشانهای دیگر دال بر سرزندگی و پویایی این بحث. در کنار نگاهی که بر حفظ تام و تمام این میراث تأکید داشت- بخش مهمی از این نوشتهها – از نوخواهی و نوجویی چهرههایی چون ذبیح بهروز و احمد کسروی نیز میخوانیم. گروه چشمگیری از علاقهمندان زبان فارسی بر عملکرد نهادهایی چون فرهنگستان تأکید داشتند و حضوری جدی در عرصة پاسداری از آن، ولی در عین حال بودند چهرههایی چون مجتبی مینوی که نسبت به عملکرد فرهنگستان نگاهی انتقادی داشتند.
به گونهای که از این مجموعه برمیآید، در این بحث نیز همانند دیگر مباحث مربوط به چگونگی امروزی و معاصرشدن ما هیچ صراط مستقیمی در کار نیست. آراء و عقاید، آنچنان که مقتضی هر مقولة زنده است، سویههای مختلف دارند و یکی از محاسن این مجموعه – همانگونه که اشاره شد – در خود داشتن این سویههای گوناگون و متنوع است، و این تنوع خود از جهتی دیگر باعث گیرایی بیشتر آن شده است.
اگرچه از سه جلد کتاب و بیش از ۱۶۰۰ صفحه مطلب سخن در میان است و در این روزگار تشتت فکر و تفرقة حواس بهدستگرفتن چنین مجموعهای دشوار به نظر میرسد، ولی همان تنوع و گوناگونی پیشگفتة آن را به مجموعهای خوشخوان تبدیل کرده است که بسیاری از مطالب آن را از همان موضوعی که در نگاه اول جالب به نظر میرسد میتوان آغاز کرد و در ادامه، دیگر مضامینش مطابق ذوق و شوقِ روزگار.
ایرج افشار در مقدمهای که بر این کتاب نوشته است – یکی از آخرین یادداشتهای او – از لزوم فراهمآوردن «… مجموعهای از نوشتههای استوار و تأثیرگذار دانشمندان، پژوهشگران و سرایندگان در زمینة مقام و مرتبت زبان فارسی…» سخن میگوید که «… پس از عصر مشروطیت در مجلات و نشریات فارسی یا به پراکندگی انتشار یافته است برای آگاهی دوستداران اصالت و اهمیت این زبان از منظر ملی و به ویژه جوانان …» (ص۱۷). و در ادامه بر این امید است که توجه به مجموعة نوشتههایی از این دست ، خواننده را بدین سمت رهنمون سازد که دریابد «…سیر تفکر ما نسبت به زبانمان و چگونگی راههای نگاهبانی از آن چیست. چگونه اندیشیدهایم و چه گامهایی برداشتهایم و به چه مسئلهها توجه کردهایم و به چه نکتهها هنوز نپرداختهایم.»
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/8606-dar-sal-1390-behtarin-ketab-haei-ke-khandid.html
@iranboom_ir
گردآورنده: میلاد عظیمی
ناشر: بنیاد موقوفات دکترمحمود افشار
@iranboom_ir
معرفی کتاب: استاد کاوه بیات (پژوهشگر تاریخ معاصر)
بحث زبان فارسی هیچگاه بحث «زبانی» و «زبانشناختی» صرف نبوده است، هرچند که بخشهای مهمی از این بحث تحت عناوینی چون شیوة فارسینویسی، واژهیابی، فارسی معیار، دستور زبان، و دیگر مضامین مشابه تعریف یا ارائه شده باشد.
بحث زبان فارسی بحثی است درهم تنیده با تار و پود هویت ملی ایرانیان و به همین دلیل هر گوشهای از آن، ولو بحثی فنی و تخصصی، در نهایت با بخشی از خاطرة جمعی ایرانیان گره خورده، معنایی خاصِ خود مییابد، چه رسد به این مجموعه که در کنار معدود مباحثی کم و بیش تخصصی، بیشتر به مضامینی توجه دارد با مخاطب عام و گسترده.
کتاب « ای زبان پارسی… » (گردآورنده: میلاد عظیمی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،۱۳۹۰) حدود صدوهفتاد مقالة مختلف را در این زمینه گرد آورده است. مقالاتی که قلم طیف متنوعی از علما و دانشمندان این سرزمین که در این یک قرن اخیر، یعنی از مراحل کموبیش اولیة تلاش ایرانیان برای تعریف یک هویت ملی روزآمد بر اساس چندهزار سال تاریخ و فرهنگ، ملاحظات و دغدغة خاطر خود را در این زمینه بیان کردهاند.
در این مجموعه در کنار نوشتههایی از سیدحسن تقیزاده و محمدعلی فروغی که بیشتر ابعاد کلی و فرهنگی این مقوله را دنبال میکردند، از آثار دانشمندان و پژوهشگرانی نیز سخن در میان است- همانند علامه قزوینی، ابراهیم پورداوود ، سعید نفیسی، مجتبی مینوی، صادق کیا، ذبیحالله صفا، محیط طباطبایی، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین یوسفی … و سیدجعفر شهیدی – که با جوانبی گسترده از پیشینة تاریخی زبان فارسی آشنا داشتند و در کنار آنها چهرههایی چون علیاکبر دهخدا و ملکالشعرا بهار که علاوه بر تحقیق و تتبع در زمینة ادب فارسی خود از نامآوران این عرصه نیز بودند.
«کلیاتی درباره زبان فارسی و شناخت گذشته آن »، « نگاهبانی زبان فارسی»، «ایران؛ زبان فارسی و وحدت ملی» (ج.۱)، «قلمرو زبان فارسی»، «شیوة فارسینویسی»، « فرهنگستان زبان فارسی» (ج.۲)، «دستور زبان و فرهنگ فارسی»، «تدریس زبان فارسی» (ج.۳) عناوین کلیِ مجموعة نوشتههایی را تشکیل میدهند که در این سه جلد فراهم آمدهاند.
یکی از ویژگیهای این مجموعه، به رغم نوعی وحدت موضوعی، تتنوع و گاه تضاد آراء و عقایدی است که در این زمینه ملاحظه میشود، نشانهای دیگر دال بر سرزندگی و پویایی این بحث. در کنار نگاهی که بر حفظ تام و تمام این میراث تأکید داشت- بخش مهمی از این نوشتهها – از نوخواهی و نوجویی چهرههایی چون ذبیح بهروز و احمد کسروی نیز میخوانیم. گروه چشمگیری از علاقهمندان زبان فارسی بر عملکرد نهادهایی چون فرهنگستان تأکید داشتند و حضوری جدی در عرصة پاسداری از آن، ولی در عین حال بودند چهرههایی چون مجتبی مینوی که نسبت به عملکرد فرهنگستان نگاهی انتقادی داشتند.
به گونهای که از این مجموعه برمیآید، در این بحث نیز همانند دیگر مباحث مربوط به چگونگی امروزی و معاصرشدن ما هیچ صراط مستقیمی در کار نیست. آراء و عقاید، آنچنان که مقتضی هر مقولة زنده است، سویههای مختلف دارند و یکی از محاسن این مجموعه – همانگونه که اشاره شد – در خود داشتن این سویههای گوناگون و متنوع است، و این تنوع خود از جهتی دیگر باعث گیرایی بیشتر آن شده است.
اگرچه از سه جلد کتاب و بیش از ۱۶۰۰ صفحه مطلب سخن در میان است و در این روزگار تشتت فکر و تفرقة حواس بهدستگرفتن چنین مجموعهای دشوار به نظر میرسد، ولی همان تنوع و گوناگونی پیشگفتة آن را به مجموعهای خوشخوان تبدیل کرده است که بسیاری از مطالب آن را از همان موضوعی که در نگاه اول جالب به نظر میرسد میتوان آغاز کرد و در ادامه، دیگر مضامینش مطابق ذوق و شوقِ روزگار.
ایرج افشار در مقدمهای که بر این کتاب نوشته است – یکی از آخرین یادداشتهای او – از لزوم فراهمآوردن «… مجموعهای از نوشتههای استوار و تأثیرگذار دانشمندان، پژوهشگران و سرایندگان در زمینة مقام و مرتبت زبان فارسی…» سخن میگوید که «… پس از عصر مشروطیت در مجلات و نشریات فارسی یا به پراکندگی انتشار یافته است برای آگاهی دوستداران اصالت و اهمیت این زبان از منظر ملی و به ویژه جوانان …» (ص۱۷). و در ادامه بر این امید است که توجه به مجموعة نوشتههایی از این دست ، خواننده را بدین سمت رهنمون سازد که دریابد «…سیر تفکر ما نسبت به زبانمان و چگونگی راههای نگاهبانی از آن چیست. چگونه اندیشیدهایم و چه گامهایی برداشتهایم و به چه مسئلهها توجه کردهایم و به چه نکتهها هنوز نپرداختهایم.»
https://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/8606-dar-sal-1390-behtarin-ketab-haei-ke-khandid.html
@iranboom_ir