⭕️هفت توصیه مدیریتی برتر
✍️ اریک بارکر
🔴توصیه اول: به لیست کارهای روزمره خود کاملا پایبند باشید
بزرگترین خطاها از کوچکترین غفلتها آغاز میشود و به همین دلیل هم هست که سرمنشا تمام بی نظمیها و اشتباهات در تیمهای کاری از بی توجهی اعضای تیم و در راس آنها رهبر تیم نسبت به کارها و فعالیتهایی آغاز میشود که از قبل برنامهریزی شدهاند و ما از آنها با عنوان لیست کارهای روزمره یاد میکنیم.
🔴توصیه دوم: نگرانی و تردید را متوقف کنید
آنچه به شدت از قابلیتها و پتانسیلهای یک مدیر میکاهد، وجود حس تردید و بدبینی او نسبت به دیگران و مهمتر از آن در مورد آینده است. بنابراین همیشه به همان چیزی فکر کنید که دوست دارید اتفاق بیفتد. نگرانی و تردید یک مدیر مانند سم مهلکی است که به تمام کارکنان سرایت میکند و آنها را از کار موثر باز میدارد.
🔴توصیه سوم: ارزشها را بر کمیتها مقدم بدارید
تحقیقات نشان داده انجام همزمان چندین پروژه و فعالیت به نتایج درخشان و مطلوبی منتهی نخواهد شد و کیفیت نهایی کارها را به شدت تنزل میبخشد. البته این به آن معنا نیست که حتما خود را صرفا به انجام یک فعالیت یا اجرای یک پروژه محدود کنید، چراکه این کار باعث کند شدن سرعت پیشرفت امور میشود. بهترین راهبرد در این میان عبارت است از تمرکز بر اولویتهای موثر و کلیدی و انجام دادن همزمان دو یا سه پروژهای که شما را تا حد زیادی به هدف نهاییتان نزدیکتر میکنند.
🔴توصیه چهارم: با خودتان جلسات منظمی برگزار کنید!
یکی از بهترین و در عین حال عجیبترین عادات مدیران و رهبران بزرگ این است که با خود جلسات منظمی برگزار میکنند و به اصطلاح «با خود خلوت میکنند». بنابراین توصیه میشود تمام مدیران حداقل هفتهای یک بار با خود جلسه بگذارند و در جریان این جلسات هم عملکرد پیشین و نقاط قوت و ضعف شان را بررسی کنند و هم برای انجام پروژههای آتی برنامهریزی کنند.
🔴توصیه پنجم: به هیچ عنوان در برابر تغییر دادن خود مقاومت نکنید
یکی از بدترین رفتارهایی که از یک مدیر یا رهبر ممکن است سر بزند مقاومت و خیرهسری او در برابر تغییر دادن خود است. تغییر مثبت و سازنده برای هر فرد و سازمانی واجب است. کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازید و ببینید که همکاران و اطرافیان شما چگونه با تغییر دادن خود به موفقیتهای فردی و سازمانی بزرگی دست پیدا کردهاند، پس شما هم میتوانید با تغییر دادن خود و محیط اطرافتان به موفقیت دست یابید.
🔴توصیه ششم: خودتان را اخراج کنید!
شوکهای مدیریتی و نهیب زدن از بالا برای کارکنان اثر معجزهآسایی دارد، چه رسد به خود مدیران. بنابراین اگر میخواهید از دستاوردها و موفقیتهای قبلی خود مغرور نشوید یا دچار روزمرگی و سستی در کار نشوید، حتما به خودتان نهیب بزنید.
🔴توصیه هفتم: مدیر تک بعدی نباشید
بعضی از مدیران صرفا مدیرانی کاریزماتیک و پرنفوذ هستند، اما فاقد کارآیی و بهرهوری کافی در کار هستند، درحالیکه برخی دیگر از مدیران پربازده و مولد از فقدان قدرت تحلیل یا نفوذ بر افرادشان رنج میبرند. در دنیای پرتکاپو و مملو از رقابت امروز لازم است مدیران و رهبران از کلیه توانمندیها و پیش نیازهای مدیریتی برخوردار باشند و اگر چنین نیستند در راستای به دست آوردن آنها گام بردارند.
@iran2020
✍️ اریک بارکر
🔴توصیه اول: به لیست کارهای روزمره خود کاملا پایبند باشید
بزرگترین خطاها از کوچکترین غفلتها آغاز میشود و به همین دلیل هم هست که سرمنشا تمام بی نظمیها و اشتباهات در تیمهای کاری از بی توجهی اعضای تیم و در راس آنها رهبر تیم نسبت به کارها و فعالیتهایی آغاز میشود که از قبل برنامهریزی شدهاند و ما از آنها با عنوان لیست کارهای روزمره یاد میکنیم.
🔴توصیه دوم: نگرانی و تردید را متوقف کنید
آنچه به شدت از قابلیتها و پتانسیلهای یک مدیر میکاهد، وجود حس تردید و بدبینی او نسبت به دیگران و مهمتر از آن در مورد آینده است. بنابراین همیشه به همان چیزی فکر کنید که دوست دارید اتفاق بیفتد. نگرانی و تردید یک مدیر مانند سم مهلکی است که به تمام کارکنان سرایت میکند و آنها را از کار موثر باز میدارد.
🔴توصیه سوم: ارزشها را بر کمیتها مقدم بدارید
تحقیقات نشان داده انجام همزمان چندین پروژه و فعالیت به نتایج درخشان و مطلوبی منتهی نخواهد شد و کیفیت نهایی کارها را به شدت تنزل میبخشد. البته این به آن معنا نیست که حتما خود را صرفا به انجام یک فعالیت یا اجرای یک پروژه محدود کنید، چراکه این کار باعث کند شدن سرعت پیشرفت امور میشود. بهترین راهبرد در این میان عبارت است از تمرکز بر اولویتهای موثر و کلیدی و انجام دادن همزمان دو یا سه پروژهای که شما را تا حد زیادی به هدف نهاییتان نزدیکتر میکنند.
🔴توصیه چهارم: با خودتان جلسات منظمی برگزار کنید!
یکی از بهترین و در عین حال عجیبترین عادات مدیران و رهبران بزرگ این است که با خود جلسات منظمی برگزار میکنند و به اصطلاح «با خود خلوت میکنند». بنابراین توصیه میشود تمام مدیران حداقل هفتهای یک بار با خود جلسه بگذارند و در جریان این جلسات هم عملکرد پیشین و نقاط قوت و ضعف شان را بررسی کنند و هم برای انجام پروژههای آتی برنامهریزی کنند.
🔴توصیه پنجم: به هیچ عنوان در برابر تغییر دادن خود مقاومت نکنید
یکی از بدترین رفتارهایی که از یک مدیر یا رهبر ممکن است سر بزند مقاومت و خیرهسری او در برابر تغییر دادن خود است. تغییر مثبت و سازنده برای هر فرد و سازمانی واجب است. کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازید و ببینید که همکاران و اطرافیان شما چگونه با تغییر دادن خود به موفقیتهای فردی و سازمانی بزرگی دست پیدا کردهاند، پس شما هم میتوانید با تغییر دادن خود و محیط اطرافتان به موفقیت دست یابید.
🔴توصیه ششم: خودتان را اخراج کنید!
شوکهای مدیریتی و نهیب زدن از بالا برای کارکنان اثر معجزهآسایی دارد، چه رسد به خود مدیران. بنابراین اگر میخواهید از دستاوردها و موفقیتهای قبلی خود مغرور نشوید یا دچار روزمرگی و سستی در کار نشوید، حتما به خودتان نهیب بزنید.
🔴توصیه هفتم: مدیر تک بعدی نباشید
بعضی از مدیران صرفا مدیرانی کاریزماتیک و پرنفوذ هستند، اما فاقد کارآیی و بهرهوری کافی در کار هستند، درحالیکه برخی دیگر از مدیران پربازده و مولد از فقدان قدرت تحلیل یا نفوذ بر افرادشان رنج میبرند. در دنیای پرتکاپو و مملو از رقابت امروز لازم است مدیران و رهبران از کلیه توانمندیها و پیش نیازهای مدیریتی برخوردار باشند و اگر چنین نیستند در راستای به دست آوردن آنها گام بردارند.
@iran2020
امروز که بیت کوین رسید به ۳۲هزار دلار، فعالان رمزارز حالشون بده
بورس هم که خیلی وقته توی کماست
دلار با موج اخبار وین میل کاهش داره
ملک در رکوده
خوبی این روزا اینه که کسی حسرت بازار های دیگه رو نمیخوره
خوبی دیگه ش اینه که بازار داره به تازه واردها درس میده
درسی که هزار بار گفتیم
ولی تا مزه نکنن نمیپذیرن
اینکه بازار سرمایه دو جور سرمایه گذاری داره
کوتاه مدت برای حرفه ای ها
بلند مدت برای آماتورها
مهدی میررفیع
@iran2020
بورس هم که خیلی وقته توی کماست
دلار با موج اخبار وین میل کاهش داره
ملک در رکوده
خوبی این روزا اینه که کسی حسرت بازار های دیگه رو نمیخوره
خوبی دیگه ش اینه که بازار داره به تازه واردها درس میده
درسی که هزار بار گفتیم
ولی تا مزه نکنن نمیپذیرن
اینکه بازار سرمایه دو جور سرمایه گذاری داره
کوتاه مدت برای حرفه ای ها
بلند مدت برای آماتورها
مهدی میررفیع
@iran2020
یه زمانی داستایوفسکی توی قمار باخت سنگینی داد
۲۶ روز وقت گذاشت و یه کتاب نوشت به اسم "قمار باز"
کتابه اینقدر فروش رفت که با پولش ۴ سال دور اروپا گشت
شکست خودش اصلا مهم نیست
نگاه تو به اون شکست
تجربه ی تو از اون شکست
بهره برداری از اون شکست
تازه میگه تو شکست خوردی یانه
@iran2020
۲۶ روز وقت گذاشت و یه کتاب نوشت به اسم "قمار باز"
کتابه اینقدر فروش رفت که با پولش ۴ سال دور اروپا گشت
شکست خودش اصلا مهم نیست
نگاه تو به اون شکست
تجربه ی تو از اون شکست
بهره برداری از اون شکست
تازه میگه تو شکست خوردی یانه
@iran2020
تولستوی در سن 67 سالگی دوچرخه سواری را یاد گرفت، این در ادبیات به یک مفهوم تبدیل شده است که به آن "دوچرخه تولستوی" گفته میشود و معنی آن میشود
"برای هیچ چیز دیر نیست"
@iran2020
"برای هیچ چیز دیر نیست"
@iran2020
در کنار تمام محاسنی که رمزارزها دارن و همیشه هم گفتم، اما معتقدم نوسانات شدید و جامپ و دامپ های این ارزها و بازی سفته بازها مزیت اونها نیست. بلکه ضعف این ارزهاست
چون وارد ساز و کار اقتصاد جهانی و گردش مالی دولت ها نمیشه
و تا زمانی که وارد این چرخه نشه سقف محدودی داره
به اعتقاد من روزی میرسه که ارزهای دیجیتال در جهان فراگیر شدند، اما تراکنش های اصلی اونها روی ارزهای بدون پشتوانه نخواهد بود.بلکه روی استیبل کوین های دولتی خواهد بود
مهدی میررفیع
@iran2020
چون وارد ساز و کار اقتصاد جهانی و گردش مالی دولت ها نمیشه
و تا زمانی که وارد این چرخه نشه سقف محدودی داره
به اعتقاد من روزی میرسه که ارزهای دیجیتال در جهان فراگیر شدند، اما تراکنش های اصلی اونها روی ارزهای بدون پشتوانه نخواهد بود.بلکه روی استیبل کوین های دولتی خواهد بود
مهدی میررفیع
@iran2020
هیچ رئیس جمهوری به تنهایی قدرت نجات اقتصاد کشور رو نداره
بلکه تیم اجرایی اونه که میتونه این کارو بکنه
پس شما هر سوالی هم ازشون بپرسی میتونن جواب هایی رو از قبل آماده کنن که به ظاهر جذابن
فقط باید این سوال از کاندیداها پرسیده بشه:
گزینه های شما برای تصدی این پست ها چه کسانی هستن؟
وزیر امور خارجه
رئیس بانک مرکزی
رئیس سازمان برنامه و بودجه
وزیر اقتصاد
معاون اول
هر جوابی به شما بدن میتونید آینده کشور رو متصور بشید
@iran2020
بلکه تیم اجرایی اونه که میتونه این کارو بکنه
پس شما هر سوالی هم ازشون بپرسی میتونن جواب هایی رو از قبل آماده کنن که به ظاهر جذابن
فقط باید این سوال از کاندیداها پرسیده بشه:
گزینه های شما برای تصدی این پست ها چه کسانی هستن؟
وزیر امور خارجه
رئیس بانک مرکزی
رئیس سازمان برنامه و بودجه
وزیر اقتصاد
معاون اول
هر جوابی به شما بدن میتونید آینده کشور رو متصور بشید
@iran2020
🔰 بازسازی اقتصادی بدون سیاست خارجی ؟
✍️ هادی خسروشاهین
در پژوهشی که به تازگی توسط دکتر جواد صالحی اصفهانی استاد سابق دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده است،تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است.او در این مقاله دو منبع مهم را برای تورم مورد شناسایی قرار می دهد،اول تحریم ها یا به عبارت بهتر شوک های خارجی و دوم کسری مزمن بودجه و رشد نقدینگی در ایران و به این نتیجه رسیده است که در طول 10 سال گذشته علت اصلی تورم را باید اعمال تحریم های بین المللی دانست.
در واقع اقتصاد ایران در دو مقطع زمانی با جهش شدید تورم مواجه شده است؛اول در سال 2011 که همزمان با تحریم های دولت اوباما است و دوم در سال 2018 که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود.در پژوهش این نکته عیان می شود که حداقل نیمی از تورم میانگین 20درصدی در دهه گذشته نه بدلیل سیاست های پولی و مالی بلکه بدلیل شوک های منفی خارجی بوده است.
بنابراین اگر ایران در سال 2018 با اعمال مجدد تحریم ها از سوی دولت ترامپ مواجه نمی شد،ما امروز بطور متوسط شاهد یک نرخ تورمی 10 درصدی بودیم. طی این سال ها اقتصاد ایران تنها با افزایش قیمت ها و کاهش اشتغال به قابلیت سازگاری با اثر تحریم ها دست یافته است اما در عمل این مدل از تطبیق و سازگاری بدلیل اقتصاد انعطاف ناپذیر و سیاست ورزی نامناسب باعث اعمال فشارهای سنگین اقتصادی بر طبقات فرو دست جامعه شده است.
لذا احیای برجام نیاز فوری و حیاتی کشور است و امکان بازسازی اقتصادی بدون این توافقنامه امری نامحتمل است و نمی توان صرفا برپایه برخی اصلاحات در سیاست های اقتصادی کشور به تورم 18.2 درصدی طی 2سال آینده دست یافت.
امکان اخذ تضمین از آمریکا برای اینکه دیگر از برجام خارج نشود، نشدنی است. چرا که لازمه این کار تبدیل برجام به یک معاهده با تصویب دو سوم نمایندگان مجلس سنا است که این اتفاق حداقل تا ژانویه 2023 رخ نخواهد داد.بهترین تضمین برای اینکه آمریکا درآینده به راحتی زیر میز نزند،درگیر کردن کمپانی ها و شرکت های مهم آمریکایی در پروژه های سرمایه گذاری در ایران است.
اقتصاد ایران بدون یک توافق پایدار با آمریکا آرام و قرار نخواهد گرفت.با توجه به تحولاتی که در سیاست داخلی ایالات متحده در جریان است،امکان بازپس گیری کنگره توسط جمهوریخواهان در ژانویه 2023بسیار زیاد است.اگر کنگره به کنترل آنها درآید،کار برای تداوم برجام بسیار دشوار خواهد شد و بطور قطع یکی از دستورکارهای آنها تحت فشار قرار دادن دولت بایدن برای خروج از برنامه جامع اقدام مشترک خواهد بود.اگر تا این تاریخ نیز دولت مستقر در واشنگتن نتواند به توافقاتی با ایران درباره تمدید برجام و همینطور تحولات منطقه ای دست بیابد،این فشارها افزایش چشم گیری خواهد یافت.
با خروج آمریکا از افغانستان ،ایران و آمریکا منافع مشترکی پیدا کرده اند.با این خروج طالبان در حال قدرت نمایی است و اتفاقا تا شمال افغانستان پیشروی کرده است.اکنون هم درآمریکا و هم در ایران این نگرانی فزاینده بوجود آمده است که دولت اشرف غنی ممکن است طی ماههای آینده سقوط کند ؛اگر چنین شود در همسایگی ایران دوباره خلافت اسلامی ظهور خواهد کرد و افغانستان تبدیل به پناهگاهی برای گروههای تکفیری و تروریستی خواهد شد.این ها مسائلی هستند که می تواند ایران و آمریکا را به یکدیگر نزدیک کند؛
ایران بدون توافق پایدار با آمریکا نه لزوما عادی شدن کامل روابط احتمالا در سال های 2023 و 2024 دوباره با شوک های منفی خارجی بر اقتصادش مواجه خواهد شد.در این میان تکیه صرف بر قدرت اقتصادی چین نیز نمی تواند گره گشا باشد،چرا که ایالات متحده احتمالا هژمونی خود را بر نهادهای بین المللی اقتصادی حداقل تا سال 2028 حفظ خواهد کرد.
@iran2020
✍️ هادی خسروشاهین
در پژوهشی که به تازگی توسط دکتر جواد صالحی اصفهانی استاد سابق دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده است،تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است.او در این مقاله دو منبع مهم را برای تورم مورد شناسایی قرار می دهد،اول تحریم ها یا به عبارت بهتر شوک های خارجی و دوم کسری مزمن بودجه و رشد نقدینگی در ایران و به این نتیجه رسیده است که در طول 10 سال گذشته علت اصلی تورم را باید اعمال تحریم های بین المللی دانست.
در واقع اقتصاد ایران در دو مقطع زمانی با جهش شدید تورم مواجه شده است؛اول در سال 2011 که همزمان با تحریم های دولت اوباما است و دوم در سال 2018 که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود.در پژوهش این نکته عیان می شود که حداقل نیمی از تورم میانگین 20درصدی در دهه گذشته نه بدلیل سیاست های پولی و مالی بلکه بدلیل شوک های منفی خارجی بوده است.
بنابراین اگر ایران در سال 2018 با اعمال مجدد تحریم ها از سوی دولت ترامپ مواجه نمی شد،ما امروز بطور متوسط شاهد یک نرخ تورمی 10 درصدی بودیم. طی این سال ها اقتصاد ایران تنها با افزایش قیمت ها و کاهش اشتغال به قابلیت سازگاری با اثر تحریم ها دست یافته است اما در عمل این مدل از تطبیق و سازگاری بدلیل اقتصاد انعطاف ناپذیر و سیاست ورزی نامناسب باعث اعمال فشارهای سنگین اقتصادی بر طبقات فرو دست جامعه شده است.
لذا احیای برجام نیاز فوری و حیاتی کشور است و امکان بازسازی اقتصادی بدون این توافقنامه امری نامحتمل است و نمی توان صرفا برپایه برخی اصلاحات در سیاست های اقتصادی کشور به تورم 18.2 درصدی طی 2سال آینده دست یافت.
امکان اخذ تضمین از آمریکا برای اینکه دیگر از برجام خارج نشود، نشدنی است. چرا که لازمه این کار تبدیل برجام به یک معاهده با تصویب دو سوم نمایندگان مجلس سنا است که این اتفاق حداقل تا ژانویه 2023 رخ نخواهد داد.بهترین تضمین برای اینکه آمریکا درآینده به راحتی زیر میز نزند،درگیر کردن کمپانی ها و شرکت های مهم آمریکایی در پروژه های سرمایه گذاری در ایران است.
اقتصاد ایران بدون یک توافق پایدار با آمریکا آرام و قرار نخواهد گرفت.با توجه به تحولاتی که در سیاست داخلی ایالات متحده در جریان است،امکان بازپس گیری کنگره توسط جمهوریخواهان در ژانویه 2023بسیار زیاد است.اگر کنگره به کنترل آنها درآید،کار برای تداوم برجام بسیار دشوار خواهد شد و بطور قطع یکی از دستورکارهای آنها تحت فشار قرار دادن دولت بایدن برای خروج از برنامه جامع اقدام مشترک خواهد بود.اگر تا این تاریخ نیز دولت مستقر در واشنگتن نتواند به توافقاتی با ایران درباره تمدید برجام و همینطور تحولات منطقه ای دست بیابد،این فشارها افزایش چشم گیری خواهد یافت.
با خروج آمریکا از افغانستان ،ایران و آمریکا منافع مشترکی پیدا کرده اند.با این خروج طالبان در حال قدرت نمایی است و اتفاقا تا شمال افغانستان پیشروی کرده است.اکنون هم درآمریکا و هم در ایران این نگرانی فزاینده بوجود آمده است که دولت اشرف غنی ممکن است طی ماههای آینده سقوط کند ؛اگر چنین شود در همسایگی ایران دوباره خلافت اسلامی ظهور خواهد کرد و افغانستان تبدیل به پناهگاهی برای گروههای تکفیری و تروریستی خواهد شد.این ها مسائلی هستند که می تواند ایران و آمریکا را به یکدیگر نزدیک کند؛
ایران بدون توافق پایدار با آمریکا نه لزوما عادی شدن کامل روابط احتمالا در سال های 2023 و 2024 دوباره با شوک های منفی خارجی بر اقتصادش مواجه خواهد شد.در این میان تکیه صرف بر قدرت اقتصادی چین نیز نمی تواند گره گشا باشد،چرا که ایالات متحده احتمالا هژمونی خود را بر نهادهای بین المللی اقتصادی حداقل تا سال 2028 حفظ خواهد کرد.
@iran2020
رئیسی چه تصمیمی برای اقتصادایران میگیرد؟
✍️ پرویز گیلانی/تحلیلگر اقتصاد
چند هفته دیگر ابراهیم رئیسی کلید ملک پاستور را از حسن روحانی تحویل میگیرد و احتمالا تازه میفهمد چه چالشهای بزرگی پیش رو دارد.
پایان دولتهای دوم در ایران شبیه پایان یک قرارداد اجاره طولانی مدت است. مستأجر قدیمی که میداند قراردادش تمدید نخواهد شد، در هفتههای آخر، انگیزهای برای نگهداری از ملک استیجاری ندارد و گاهی حتی حاضر است با شیر آبی که چکه میکند یا لامپی که سوخته یا رشته سیمی که اتصالی دارد، سر کند اما هزینه جدید نپردازد. دردسر خرابی سیستم گرمایش و نشتی توالت و رفع اتصالی برق و تلفن هم میماند برای مستأجر تازه. ساکنان جدید که به خانه پا میگذارند، تازه میفهمند چه مخروبهای تحویل گرفتهاند.
ابراهیم رئیسی را تصور کنید که چند هفته دیگر به صورت رسمی سکان قوه مجریه را در دست میگیرد اما در اولین روز ورود به ملک پاستور، سیاههای از ده ها مشکل کوچک و بزرگ روی میز او میگذارند که باید در سریعترین زمان ممکن درباره آنها تصمیمگیری شود. فکر نکنید این مسأله تازگی دارد؛ این اتفاق 8 سال پیش برای حسن روحانی هم رخ داده و او دقیقا در همان وضعیتی قرار گرفت که توصیف کردم و به زودی ابراهیم رئیسی هم این وضعیت را تجربه خواهد کرد.
همه مشکلات ریز و درشت اقتصادی،سیاسی و اجتماعی یک طرف، ابرچالش مالی یک طرف. یعنی رئیسجمهور جدید به محض در دست گرفتن سکان دولت، باید بودجه ناتراز امسال را اجرا کند که دستکم 50 درصد کسری دارد. شرایط مالی دولت هم بهگونهای است که موجودی خزانه حتی کفاف پرداخت حقوق ماهانه کارکنان را نمیدهد.
اخیراً دکتر مسعود نیلی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد ضمن تشریح ابعاد مختلف ابرچالش مالی، چهار مسیر، پیشروی دولت سیزدهم ترسیم کرده است. چهار مسیری که انتخاب هرکدام، برای آینده کشور هزینه زیادی خواهد داشت.
🔹مسیر اول این است که سیاستمدار در حوزه دیپلماسی و سیاسی، تصمیمهای بزرگ بگیرد. یکی از این تصمیمها این است که برجام احیا شده و با حل مشکلات تحریم و برقراری مجدد امکان صادرات نفت، حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار به منابع کشور تزیرق شود.
🔹 مسیر دوم این است که سیاستمدار در حوزه اقتصاد تصمیمهای بزرگ بگیرد و تن به اصلاحات اقتصادی دهد. یعنی برای ابرچالش مالی بودجه را اصلاح کند، نظام بانکی را در مسیر اصلاح قرار دهد
🔹 سومین راه پیشرو این است که دولت سیزدهم از مردم استمداد بطلبد که یکی دو سال شرایط سخت فعلی را تحمل کنند چون دولت ناچار است از هزینههای خود به میزان زیادی بکاهد.
🔹 گزینه چهارم این است که دولت سیزدهم هیچ کدام از گزینههای مطرح شده را نپذیرد و اقتصاد را در تله«هدایت نقدینگی» گرفتار کند. یعنی به گونهای سیاستگذاری صورت گیرد که افزایش قابل ملاحظه نقدینگی منجر به ایجاد تورمهای بالا در اقتصاد کشور شود. یعنی دولت تصور کند با سرازیر کردن سیل نقدینگی بهسمت تولید، مشکل تامین مالی بنگاهها برطرف شده و تولید راه میافتد که در این صورت، دولت سیزدهم کبریت تورم را در مخزن بزرگ نقدینگی مشتعل خواهد کرد و بدونشک اقتصاد ایران در معرض ونزوئلایی شدن قرار میگیرد.
همان طور که اشاره کردم،ابراهیم رئیسی اقتصادی نیمهجان و کاملا شکننده را تحویل میگیرد که هر آن احتمال فروپاشیاش وجود دارد اما این بیمار در حال احتضار هنوز نمرده و وضعیت آیندهاش بستگی به تصمیم پزشکانی دارد که قرار است بر بالینش حاضر شوند.
بحرانهای بزرگی مثل ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی،کسری بودجه 400 هزار میلیاردتومانی و ناترازیهای نظام بانکی که روی هم ابرچالش مالی را شکل دادهاند،دولت آینده را به چالش میطلبند و به گمانم نخستین آزمون رئیسی،بزرگترین آزمون یک سال اول ریاست جمهوری اوست.
رئیسی چه تصمیمی برای اقتصادایران میگیرد؟
@iran2020
✍️ پرویز گیلانی/تحلیلگر اقتصاد
چند هفته دیگر ابراهیم رئیسی کلید ملک پاستور را از حسن روحانی تحویل میگیرد و احتمالا تازه میفهمد چه چالشهای بزرگی پیش رو دارد.
پایان دولتهای دوم در ایران شبیه پایان یک قرارداد اجاره طولانی مدت است. مستأجر قدیمی که میداند قراردادش تمدید نخواهد شد، در هفتههای آخر، انگیزهای برای نگهداری از ملک استیجاری ندارد و گاهی حتی حاضر است با شیر آبی که چکه میکند یا لامپی که سوخته یا رشته سیمی که اتصالی دارد، سر کند اما هزینه جدید نپردازد. دردسر خرابی سیستم گرمایش و نشتی توالت و رفع اتصالی برق و تلفن هم میماند برای مستأجر تازه. ساکنان جدید که به خانه پا میگذارند، تازه میفهمند چه مخروبهای تحویل گرفتهاند.
ابراهیم رئیسی را تصور کنید که چند هفته دیگر به صورت رسمی سکان قوه مجریه را در دست میگیرد اما در اولین روز ورود به ملک پاستور، سیاههای از ده ها مشکل کوچک و بزرگ روی میز او میگذارند که باید در سریعترین زمان ممکن درباره آنها تصمیمگیری شود. فکر نکنید این مسأله تازگی دارد؛ این اتفاق 8 سال پیش برای حسن روحانی هم رخ داده و او دقیقا در همان وضعیتی قرار گرفت که توصیف کردم و به زودی ابراهیم رئیسی هم این وضعیت را تجربه خواهد کرد.
همه مشکلات ریز و درشت اقتصادی،سیاسی و اجتماعی یک طرف، ابرچالش مالی یک طرف. یعنی رئیسجمهور جدید به محض در دست گرفتن سکان دولت، باید بودجه ناتراز امسال را اجرا کند که دستکم 50 درصد کسری دارد. شرایط مالی دولت هم بهگونهای است که موجودی خزانه حتی کفاف پرداخت حقوق ماهانه کارکنان را نمیدهد.
اخیراً دکتر مسعود نیلی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد ضمن تشریح ابعاد مختلف ابرچالش مالی، چهار مسیر، پیشروی دولت سیزدهم ترسیم کرده است. چهار مسیری که انتخاب هرکدام، برای آینده کشور هزینه زیادی خواهد داشت.
🔹مسیر اول این است که سیاستمدار در حوزه دیپلماسی و سیاسی، تصمیمهای بزرگ بگیرد. یکی از این تصمیمها این است که برجام احیا شده و با حل مشکلات تحریم و برقراری مجدد امکان صادرات نفت، حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار به منابع کشور تزیرق شود.
🔹 مسیر دوم این است که سیاستمدار در حوزه اقتصاد تصمیمهای بزرگ بگیرد و تن به اصلاحات اقتصادی دهد. یعنی برای ابرچالش مالی بودجه را اصلاح کند، نظام بانکی را در مسیر اصلاح قرار دهد
🔹 سومین راه پیشرو این است که دولت سیزدهم از مردم استمداد بطلبد که یکی دو سال شرایط سخت فعلی را تحمل کنند چون دولت ناچار است از هزینههای خود به میزان زیادی بکاهد.
🔹 گزینه چهارم این است که دولت سیزدهم هیچ کدام از گزینههای مطرح شده را نپذیرد و اقتصاد را در تله«هدایت نقدینگی» گرفتار کند. یعنی به گونهای سیاستگذاری صورت گیرد که افزایش قابل ملاحظه نقدینگی منجر به ایجاد تورمهای بالا در اقتصاد کشور شود. یعنی دولت تصور کند با سرازیر کردن سیل نقدینگی بهسمت تولید، مشکل تامین مالی بنگاهها برطرف شده و تولید راه میافتد که در این صورت، دولت سیزدهم کبریت تورم را در مخزن بزرگ نقدینگی مشتعل خواهد کرد و بدونشک اقتصاد ایران در معرض ونزوئلایی شدن قرار میگیرد.
همان طور که اشاره کردم،ابراهیم رئیسی اقتصادی نیمهجان و کاملا شکننده را تحویل میگیرد که هر آن احتمال فروپاشیاش وجود دارد اما این بیمار در حال احتضار هنوز نمرده و وضعیت آیندهاش بستگی به تصمیم پزشکانی دارد که قرار است بر بالینش حاضر شوند.
بحرانهای بزرگی مثل ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی،کسری بودجه 400 هزار میلیاردتومانی و ناترازیهای نظام بانکی که روی هم ابرچالش مالی را شکل دادهاند،دولت آینده را به چالش میطلبند و به گمانم نخستین آزمون رئیسی،بزرگترین آزمون یک سال اول ریاست جمهوری اوست.
رئیسی چه تصمیمی برای اقتصادایران میگیرد؟
@iran2020
🔰 تصویری از آینده بازار سرمایه
✍🏻 علی احمدی
دانشجوی دکتری مالی دانشگاه یورک
از این به بعد وقتی به بازار فکر میکنید حتما و حتما سعی کنید از دو دریچه به همه چیز نگاه کنید. اول دریچه نگاه خودتون که شاید (شاید هم نه) از تابستان سال گذشته در بازار زیان کردید و دوم از دریچه نگاه کسانی که در یکی دو ماه گذشته و در قیمتهای پایین سهام خریدند (چه حقیقی و چه حقوقی).
شما اگر جزو دسته اول باشید نگاهتون به سقفهای قیمتی سال ۹۹ هست و انتظار دارید قیمت به اون نقاط برگرده تا راضی باشید. این یعنی برای بسیاری افراد فقط در صورتی رضایت حاصل میشه که قیمت سهام چهار تا شش برابر رشد کنه.
اما اگر جزو دسته دوم باشید در بین این همه بازار راکد از جمله دلار و ملک و … به محض اینکه بازده شما به ۱۰۰ درصد یا بیشتر برسه بسیار راضی و خوشحال خواهید بود (بماند که اکثر کسانی که جزو گروه دوم هستند از طبقه نوسانگیرها و کوتاه مدتی هستند و با سود ۵-۱۰ درصدی هم راضی هستند) و چه بسا ترجیح میدید سودتون رو از بازار بکشید بیرون و همه تلاشتون رو بکنید تا مجدد فشار عرضه در بازار راه بیندازید تا دوباره در قیمتهای جذاب قادر به خرید باشید.
من نه قصد دارم گروه اول رو توجیه کنم و نه گروه دوم رو. فقط معتقدم بینهایت مهمه که هر فکر و خیالی که دارید حتما از دریچه نگاه هر دو گروه به بازار نگاه کنید. و بدونید که این روزها قدرت در دست گروه دوم هست که شامل حقوقیهای بزرگ و حقیقیهای بانفوذ هستند. برای شمایی که قیمت سهامت از ۱۰۰۰ تومن شده ۲۰۰ تومن شاید رسیدن به قیمت ۴۰۰ تومن هیچ ارزشی نداشته باشه ولی برای گروه دوم از ۲۰۰ تا ۴۰۰ تومن معادل صد درصد سود در اوج رکود تمام بازارهاست.
شخصا به اینکه ماههای خوبی پیش روی بازار باشه خوشبینم و دلیلی برای بدبینی به این روزهای بازار نمیبینم ولی برای اینکه درک درستتری از شرایط بازار داشته باشم و اعصاب و روحیه خودم رو بتونم بهتر مدیریت کنم علاوه بر حال و هوای خودم به تصمیمات گروه دوم هم خیلی زیاد فکر میکنم. یک جمله اغراق آمیز هم بگم و تمام:
قدرت و تعیین کنندگی بازار از این به بعد در دست گروه دوم خواهد بود و بازماندگان سالهای قبل در ماههای پیش رو قدرت تعیین کنندگی نخواهند داشت و بهترین استراتژی برای اونها تلاش برای پیشبینی تحرکات گروه دوم هست.
@iran2020
✍🏻 علی احمدی
دانشجوی دکتری مالی دانشگاه یورک
از این به بعد وقتی به بازار فکر میکنید حتما و حتما سعی کنید از دو دریچه به همه چیز نگاه کنید. اول دریچه نگاه خودتون که شاید (شاید هم نه) از تابستان سال گذشته در بازار زیان کردید و دوم از دریچه نگاه کسانی که در یکی دو ماه گذشته و در قیمتهای پایین سهام خریدند (چه حقیقی و چه حقوقی).
شما اگر جزو دسته اول باشید نگاهتون به سقفهای قیمتی سال ۹۹ هست و انتظار دارید قیمت به اون نقاط برگرده تا راضی باشید. این یعنی برای بسیاری افراد فقط در صورتی رضایت حاصل میشه که قیمت سهام چهار تا شش برابر رشد کنه.
اما اگر جزو دسته دوم باشید در بین این همه بازار راکد از جمله دلار و ملک و … به محض اینکه بازده شما به ۱۰۰ درصد یا بیشتر برسه بسیار راضی و خوشحال خواهید بود (بماند که اکثر کسانی که جزو گروه دوم هستند از طبقه نوسانگیرها و کوتاه مدتی هستند و با سود ۵-۱۰ درصدی هم راضی هستند) و چه بسا ترجیح میدید سودتون رو از بازار بکشید بیرون و همه تلاشتون رو بکنید تا مجدد فشار عرضه در بازار راه بیندازید تا دوباره در قیمتهای جذاب قادر به خرید باشید.
من نه قصد دارم گروه اول رو توجیه کنم و نه گروه دوم رو. فقط معتقدم بینهایت مهمه که هر فکر و خیالی که دارید حتما از دریچه نگاه هر دو گروه به بازار نگاه کنید. و بدونید که این روزها قدرت در دست گروه دوم هست که شامل حقوقیهای بزرگ و حقیقیهای بانفوذ هستند. برای شمایی که قیمت سهامت از ۱۰۰۰ تومن شده ۲۰۰ تومن شاید رسیدن به قیمت ۴۰۰ تومن هیچ ارزشی نداشته باشه ولی برای گروه دوم از ۲۰۰ تا ۴۰۰ تومن معادل صد درصد سود در اوج رکود تمام بازارهاست.
شخصا به اینکه ماههای خوبی پیش روی بازار باشه خوشبینم و دلیلی برای بدبینی به این روزهای بازار نمیبینم ولی برای اینکه درک درستتری از شرایط بازار داشته باشم و اعصاب و روحیه خودم رو بتونم بهتر مدیریت کنم علاوه بر حال و هوای خودم به تصمیمات گروه دوم هم خیلی زیاد فکر میکنم. یک جمله اغراق آمیز هم بگم و تمام:
قدرت و تعیین کنندگی بازار از این به بعد در دست گروه دوم خواهد بود و بازماندگان سالهای قبل در ماههای پیش رو قدرت تعیین کنندگی نخواهند داشت و بهترین استراتژی برای اونها تلاش برای پیشبینی تحرکات گروه دوم هست.
@iran2020
✅خشکسالی بزرگ می آید!
🇸🇦عربستان سعودی رقم خیره کننده 500 میلیارد دلار برای إيجاد تكنولوژي هاي سبز نوين و پنل های خورشیدی در فضایی به وسعت 26 هزار کیلومتر مربع سرمایه گذاری کرده است تا جایگزین سوخت های فسیلی کند.
🇸🇦 عربستان سعودی هم اکنون بزرگترین و مدرن ترین تاسیسات آب شیرین کنی منطقه را دارد و اخیرا قراردادی به ارزش 7.2 میلیارد دلار با BNP Paribas امضا کرده است تا 9 مرکز بزرگ دیگر را در کرانه دریای سرخ راه اندازی کند.
🇦🇪 امارات متحده عربی با تخصیص 163 میلیارد دلار سرمایه گذاری عظیمی انجام داده است تا سال 2050 میلادی بیش از 50 درصد نیاز انرژی اش را از منابع تجدیدپذیر تامین کند. سرمایه گذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر یعنی هم کاستن از هزینه های انرژی های گران قیمت فسیلی و کاستن از آلودگی و اثرات هولناک تغییرات اقلیمی از جمله خشکسالی است که هستی کشورهای خاورمیانه را نشانه گرفته است. همچنین امارات تسهیلات ویژه ای برای استفاده از خودروهای الکتریکی و رسیدن به چشم انداز شهر carbon-freeبدون-کربن اعمال کرده است.
🇰🇷 در کره جنوبی تدوین و اجرای توسعه بدون کربن و سبز در سال 2008 هماهنک با دغدغه های زیست محیطی و با هدف کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و مقابله با چالش تغییرات اقلیمی تصویب و در دست اجرا قرار گرفت. براساس این طرح تا سال 2025 کره جنوبی جزو 5 کشور اول دنیا درصنایع و تکنولوژی های سبز قرار می گیرد و همزمان قراراست شغل های مرتبط با تکنولوژی های سبز ایجاد شود.
🇸🇬 سنگاپور نیز طرح مبارزه با تغییرات اقلیمی را از سال 2005 آغاز کرده است. تقریبا همه 1650 برج و ساختمان های بزرگی که از سال 2005 تا کنون ساخته شده اند براساس انرژی های سبز ساخته شده اند . براساس سند چشم انداز 2030 میلادی سنگاپور 35 درصد منبع انرژی هاي شهري و حمل و نقل باید انرژی های نو و تجدیدپذیر باشد و 80 درصد ساختمان ها باید گواهینامه سبز دریافت کنند.
🇾🇪 هلند، الگوی توسعه کشاورزی
🇾🇪 کشور هلند و مدیریت خیرکننده آن را می توان از عجایب دنیای مدرن نامید. کشور کوچک هلند 41 هزار کیلومتر مربع که فقط یک چهلم وسعت ایران است با بهره گیری از تکنولوژی فوق پیشرفته کشاورزی و صنعتی اش دومین صادرکننده مواد غذایی دنیا بعد از آمریکاست.
🔹راندمان تولید محصولات کشاورزی هلند فاصله خیره کننده ای با کشورهای پیشرفته حتی آلمان و آمریکا دارد ! هلندی ها در سال 2000 میلادی با شعار " تولید محصول دوبرابر با استفاده از نصف منابع انرژی و آب" جنبشی را آغاز کردند که با بهره گیری از شرکت های دانش بنیان و start-up های کشاورزی صنایع غذایی پیشرفته خود را بسیار پیشرفت تر کردند.
🔸هلند سالانه 79 میلیارد دلار---تقریبا 2 برابر صادرات نفتی ایران— محصولات غذایی و کشاورزی صادر می کند و علی رغم وسعت بسیار کوچکش از آلمان و فرانسه و چین و ژاپن بسیار جلوتر است.
🔹کافی است راندمان تولید گوجه فرنکی در هلند را با چین مقایسه کنیم. هلند در هر مایل مربع 144000 تن گوجه فرنکی تولید می کند درحالیکه این رقم برای چین 3860 تن در هر مایل مربع است که 38 برابر بیشتر است.
🔸دانشگاه WUR هلند که مغز متفکر پشت نوآوری های کشاورزی است به ده ها کشور مشاوره ویژه ارایه می کند که البته کشور ما جزو آنها نیست!
🇮🇷 بنابراین برای نجات ایران از خشکسالی حتی نیاز به توقف کشاورزی نیست و فقط کافی است از الگوی توسعه کشورهایی مثل هلند پیروی کرد.
🔚 ایران امروز باید شعار " Big drought is coming” یعنی " خشکسالی بزرگ می آید" را بر همه شعارهایش اولویت دهد و همه امکانات کشور را با نگاهی آینده نگر معطوف دشمن بزرگ خشکسالی کند که از مرزهایش گذشته است و شهرهایش را یکی پس از دیگری با بی رحمی در می نوردد.
@iran2020
🇸🇦عربستان سعودی رقم خیره کننده 500 میلیارد دلار برای إيجاد تكنولوژي هاي سبز نوين و پنل های خورشیدی در فضایی به وسعت 26 هزار کیلومتر مربع سرمایه گذاری کرده است تا جایگزین سوخت های فسیلی کند.
🇸🇦 عربستان سعودی هم اکنون بزرگترین و مدرن ترین تاسیسات آب شیرین کنی منطقه را دارد و اخیرا قراردادی به ارزش 7.2 میلیارد دلار با BNP Paribas امضا کرده است تا 9 مرکز بزرگ دیگر را در کرانه دریای سرخ راه اندازی کند.
🇦🇪 امارات متحده عربی با تخصیص 163 میلیارد دلار سرمایه گذاری عظیمی انجام داده است تا سال 2050 میلادی بیش از 50 درصد نیاز انرژی اش را از منابع تجدیدپذیر تامین کند. سرمایه گذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر یعنی هم کاستن از هزینه های انرژی های گران قیمت فسیلی و کاستن از آلودگی و اثرات هولناک تغییرات اقلیمی از جمله خشکسالی است که هستی کشورهای خاورمیانه را نشانه گرفته است. همچنین امارات تسهیلات ویژه ای برای استفاده از خودروهای الکتریکی و رسیدن به چشم انداز شهر carbon-freeبدون-کربن اعمال کرده است.
🇰🇷 در کره جنوبی تدوین و اجرای توسعه بدون کربن و سبز در سال 2008 هماهنک با دغدغه های زیست محیطی و با هدف کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و مقابله با چالش تغییرات اقلیمی تصویب و در دست اجرا قرار گرفت. براساس این طرح تا سال 2025 کره جنوبی جزو 5 کشور اول دنیا درصنایع و تکنولوژی های سبز قرار می گیرد و همزمان قراراست شغل های مرتبط با تکنولوژی های سبز ایجاد شود.
🇸🇬 سنگاپور نیز طرح مبارزه با تغییرات اقلیمی را از سال 2005 آغاز کرده است. تقریبا همه 1650 برج و ساختمان های بزرگی که از سال 2005 تا کنون ساخته شده اند براساس انرژی های سبز ساخته شده اند . براساس سند چشم انداز 2030 میلادی سنگاپور 35 درصد منبع انرژی هاي شهري و حمل و نقل باید انرژی های نو و تجدیدپذیر باشد و 80 درصد ساختمان ها باید گواهینامه سبز دریافت کنند.
🇾🇪 هلند، الگوی توسعه کشاورزی
🇾🇪 کشور هلند و مدیریت خیرکننده آن را می توان از عجایب دنیای مدرن نامید. کشور کوچک هلند 41 هزار کیلومتر مربع که فقط یک چهلم وسعت ایران است با بهره گیری از تکنولوژی فوق پیشرفته کشاورزی و صنعتی اش دومین صادرکننده مواد غذایی دنیا بعد از آمریکاست.
🔹راندمان تولید محصولات کشاورزی هلند فاصله خیره کننده ای با کشورهای پیشرفته حتی آلمان و آمریکا دارد ! هلندی ها در سال 2000 میلادی با شعار " تولید محصول دوبرابر با استفاده از نصف منابع انرژی و آب" جنبشی را آغاز کردند که با بهره گیری از شرکت های دانش بنیان و start-up های کشاورزی صنایع غذایی پیشرفته خود را بسیار پیشرفت تر کردند.
🔸هلند سالانه 79 میلیارد دلار---تقریبا 2 برابر صادرات نفتی ایران— محصولات غذایی و کشاورزی صادر می کند و علی رغم وسعت بسیار کوچکش از آلمان و فرانسه و چین و ژاپن بسیار جلوتر است.
🔹کافی است راندمان تولید گوجه فرنکی در هلند را با چین مقایسه کنیم. هلند در هر مایل مربع 144000 تن گوجه فرنکی تولید می کند درحالیکه این رقم برای چین 3860 تن در هر مایل مربع است که 38 برابر بیشتر است.
🔸دانشگاه WUR هلند که مغز متفکر پشت نوآوری های کشاورزی است به ده ها کشور مشاوره ویژه ارایه می کند که البته کشور ما جزو آنها نیست!
🇮🇷 بنابراین برای نجات ایران از خشکسالی حتی نیاز به توقف کشاورزی نیست و فقط کافی است از الگوی توسعه کشورهایی مثل هلند پیروی کرد.
🔚 ایران امروز باید شعار " Big drought is coming” یعنی " خشکسالی بزرگ می آید" را بر همه شعارهایش اولویت دهد و همه امکانات کشور را با نگاهی آینده نگر معطوف دشمن بزرگ خشکسالی کند که از مرزهایش گذشته است و شهرهایش را یکی پس از دیگری با بی رحمی در می نوردد.
@iran2020
📌تراکنش های بانکی هفت صنف زیر ذره بین مالیات
⭕️ تراکنش های بانکی بازرگانان و ترخیص کاران، پزشکان، نمایشگاه های اتومبیل، آهن فروشان، طلا و جواهرات، صنایع چوب و MDFو سایر صنوف دیگر مورد ارزیابی سازمان امور مالیاتی قرار گرفت
👤 مدیر کل امور مالیاتی خوزستان در خصوص تعداد پرونده های بررسی شده تراکنش های مشکوک بانکی گفت:
◾️ در بررسی های بعمل آمده پرونده اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی در حوزه های بازرگانان و ترخیص کاران، پزشکان، نمایشگاه های اتومبیل، آهن فروشان، طلا و جواهرات، صنایع چوب و MDFو سایر صنوف دیگر مورد ارزیابی قرار گرفت.
◾️ وی در ادامه افزود: کلیه تراکنش های بانکی مشکوک در صنوف مختلف زیر ذره بین نظام مالیاتی کشور بوده و این تراکنش های مشکوک در اولویت رسیدگی هستند./اقتصاد نیوز
@iran2020
⭕️ تراکنش های بانکی بازرگانان و ترخیص کاران، پزشکان، نمایشگاه های اتومبیل، آهن فروشان، طلا و جواهرات، صنایع چوب و MDFو سایر صنوف دیگر مورد ارزیابی سازمان امور مالیاتی قرار گرفت
👤 مدیر کل امور مالیاتی خوزستان در خصوص تعداد پرونده های بررسی شده تراکنش های مشکوک بانکی گفت:
◾️ در بررسی های بعمل آمده پرونده اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی در حوزه های بازرگانان و ترخیص کاران، پزشکان، نمایشگاه های اتومبیل، آهن فروشان، طلا و جواهرات، صنایع چوب و MDFو سایر صنوف دیگر مورد ارزیابی قرار گرفت.
◾️ وی در ادامه افزود: کلیه تراکنش های بانکی مشکوک در صنوف مختلف زیر ذره بین نظام مالیاتی کشور بوده و این تراکنش های مشکوک در اولویت رسیدگی هستند./اقتصاد نیوز
@iran2020
💢 آیا بیت کوین می تواند جهان را به سمت تورم فوق العاده سوق دهد؟💢
📌 اقتصاددان بریتانیایی ، برنارد کانلی مقاله ای تحت عنوان "چگونه یک حباب در بیت کوین می تواند منجر به تورم فوق العاده شود" را منتشر کرده است. در آن ، نویسنده ادعا می کند که رمزارزها می توانند بر اقتصاد جهانی تأثیر منفی بگذارند اگر اقتدار بانک های مرکزی تضعیف شود. نویسنده معتقد است که این موسسات باید "حباب رمزارزها" را متوقف کنند قبل از اینکه خیلی دیر شود.کانلی گفت ، اقتصاد جهانی قبلاً توانسته است خود را به یک وضعیت پیچیده بکشاند. در پایان هزاره گذشته ، بانک مرکزی ایالات متحده به رهبری آلن گرینسپن مرتکب اشتباه شد و عدم تعادل در اقتصاد را به پیش برد. در آن زمان ، گرینسپن: 110USDT پاداش آینده را به صورت رایگان دریافت کنید.
📌 بنابراین ، در طول این دهه ها "تخصیص نادرست" سرمایه وجود داشت که باعث کسری هزینه در مصرف شد. به عبارت دیگر ، مردم برای ایجاد تقاضا برای "اقتصاد جدید" که پایه و اساس دوران ظهور است ، بیش از حد بدون پس انداز باقی ماندند. در دهه های بعدی ، بسیاری از دارایی ها وارد مرحله "حباب" می شوند. نویسنده ادعا می کند ، در برخی مانند سهام ، حباب می تواند "کاملا منطقی" باشد. دلیل این امر این است که این کلاس دارایی فاقد تاریخ بلوغ است. قیمت آنها می تواند برای همیشه افزایش یابد. با داشتن اوراق قرضه و دارایی با بازده منفی ، منطقی تر کردن یک حباب دشوارتر است. با این حال ، کانلی معتقد است "حباب رمزارزها" ناشی از بیت کوین و دارایی های دیجیتال می تواند "تغییرات فاجعه بار در توزیع ثروت" داشته باشد. مشابه ارزش سهام ، رمزارز تاریخ بلوغ ندارد. بنابراین ، قیمت آن می تواند بی توجهی به یک بازه زمانی مشخص را ارزیابی کند.
💢بیت کوین مقصر فقر آینده و ویرانی در جهان است؟💢
📌 کانلی ، با ماهیت تورمی ارزهای فیات ، یک نکته معتبر را بیان می کند: بیت کوین ارزشمند خواهد شد یا خیر؟. هیچ راه میانه ای وجود ندارد. نویسنده معتقد است که قیمت BTC سرانجام روند نزولی پیدا می کند یا توسط نهادهای بزرگ مانند خود بانک های مرکزی پشتیبانی می شود.
📌 برعکس ، اگر قیمت BTC به بی نهایت متمایل شود ، رمزارز می تواند سرمایه ای باشد که "تمام توان تولیدی جهان را از بین می برد". بنابراین ، یک درگیری می تواند در میان دارندگان برای بدست آوردن BTC بیشتر ، ثروت بیشتر ایجاد شود و در این روند ، آنها می توانند "دیگران را فقیر کنند". کانلی ، با ماهیت تورمی ارزهای فیات ، یک نکته معتبر را بیان می کند: بیت کوین تا بی نهایت قدردانی خواهد کرد ، یا نه. هیچ راه میانه ای وجود ندارد. اگر مورد دوم درست باشد ، نویسنده معتقد است که قیمت BTC سرانجام روند نزولی پیدا می کند یا توسط نهادهای بزرگ مانند خود بانک های مرکزی پشتیبانی می شود. بنابراین ، کانلی خواستار مداخله فوری دولت های بین المللی شد. او ادعا کرد که "حباب رمزارزها" باید اکنون متوقف شود. در غیر این صورت ، اگر بانک های مرکزی رمزارزها را بکشند ، در صورت موفقیت ، اقتصاد جهانی می تواند ضربه بزرگی ببیند.
📌 نویسنده گفت: اما اگر حباب مدام در حال رشد باشد ، آنها باید کنترل را به چنگ آورند و ضررهای زیادی را متحمل شوند یا با یک کشمکش آینده روبرو شوند تا دارایی های رمزنگاری را به کالاها و خدمات تبدیل کنند ، که تورم فوق العاده ای ایجاد می کند و جامعه را نابود می کند. انجمن رمزنگاری پاسخ منفی به مقاله کانلی داده است. کاربران و کارشناسان تأکید کردند که این نشریه نتوانست به مسئولیت بانکهای مرکزی و دولتها در چشم انداز اقتصادی فعلی اشاره کند. پرستون نویسنده و مدافع بیت کوین با اظهارات زیر پاسخ داد:
📌 خود را برای حرکت عنوان رو به جلو این رسانه های غلط آماده کنید: بیت کوین اقتصاد جهانی را نابود می کند. اشتباه نکنید - بانک های مرکزی باعث این خرابکاری شده اند. آنها باعث ناآرامی های اجتماعی جهانی ، تفرقه ، دو قطبی شدن ثروت و غیره شده اند.
@iran2020
📌 اقتصاددان بریتانیایی ، برنارد کانلی مقاله ای تحت عنوان "چگونه یک حباب در بیت کوین می تواند منجر به تورم فوق العاده شود" را منتشر کرده است. در آن ، نویسنده ادعا می کند که رمزارزها می توانند بر اقتصاد جهانی تأثیر منفی بگذارند اگر اقتدار بانک های مرکزی تضعیف شود. نویسنده معتقد است که این موسسات باید "حباب رمزارزها" را متوقف کنند قبل از اینکه خیلی دیر شود.کانلی گفت ، اقتصاد جهانی قبلاً توانسته است خود را به یک وضعیت پیچیده بکشاند. در پایان هزاره گذشته ، بانک مرکزی ایالات متحده به رهبری آلن گرینسپن مرتکب اشتباه شد و عدم تعادل در اقتصاد را به پیش برد. در آن زمان ، گرینسپن: 110USDT پاداش آینده را به صورت رایگان دریافت کنید.
📌 بنابراین ، در طول این دهه ها "تخصیص نادرست" سرمایه وجود داشت که باعث کسری هزینه در مصرف شد. به عبارت دیگر ، مردم برای ایجاد تقاضا برای "اقتصاد جدید" که پایه و اساس دوران ظهور است ، بیش از حد بدون پس انداز باقی ماندند. در دهه های بعدی ، بسیاری از دارایی ها وارد مرحله "حباب" می شوند. نویسنده ادعا می کند ، در برخی مانند سهام ، حباب می تواند "کاملا منطقی" باشد. دلیل این امر این است که این کلاس دارایی فاقد تاریخ بلوغ است. قیمت آنها می تواند برای همیشه افزایش یابد. با داشتن اوراق قرضه و دارایی با بازده منفی ، منطقی تر کردن یک حباب دشوارتر است. با این حال ، کانلی معتقد است "حباب رمزارزها" ناشی از بیت کوین و دارایی های دیجیتال می تواند "تغییرات فاجعه بار در توزیع ثروت" داشته باشد. مشابه ارزش سهام ، رمزارز تاریخ بلوغ ندارد. بنابراین ، قیمت آن می تواند بی توجهی به یک بازه زمانی مشخص را ارزیابی کند.
💢بیت کوین مقصر فقر آینده و ویرانی در جهان است؟💢
📌 کانلی ، با ماهیت تورمی ارزهای فیات ، یک نکته معتبر را بیان می کند: بیت کوین ارزشمند خواهد شد یا خیر؟. هیچ راه میانه ای وجود ندارد. نویسنده معتقد است که قیمت BTC سرانجام روند نزولی پیدا می کند یا توسط نهادهای بزرگ مانند خود بانک های مرکزی پشتیبانی می شود.
📌 برعکس ، اگر قیمت BTC به بی نهایت متمایل شود ، رمزارز می تواند سرمایه ای باشد که "تمام توان تولیدی جهان را از بین می برد". بنابراین ، یک درگیری می تواند در میان دارندگان برای بدست آوردن BTC بیشتر ، ثروت بیشتر ایجاد شود و در این روند ، آنها می توانند "دیگران را فقیر کنند". کانلی ، با ماهیت تورمی ارزهای فیات ، یک نکته معتبر را بیان می کند: بیت کوین تا بی نهایت قدردانی خواهد کرد ، یا نه. هیچ راه میانه ای وجود ندارد. اگر مورد دوم درست باشد ، نویسنده معتقد است که قیمت BTC سرانجام روند نزولی پیدا می کند یا توسط نهادهای بزرگ مانند خود بانک های مرکزی پشتیبانی می شود. بنابراین ، کانلی خواستار مداخله فوری دولت های بین المللی شد. او ادعا کرد که "حباب رمزارزها" باید اکنون متوقف شود. در غیر این صورت ، اگر بانک های مرکزی رمزارزها را بکشند ، در صورت موفقیت ، اقتصاد جهانی می تواند ضربه بزرگی ببیند.
📌 نویسنده گفت: اما اگر حباب مدام در حال رشد باشد ، آنها باید کنترل را به چنگ آورند و ضررهای زیادی را متحمل شوند یا با یک کشمکش آینده روبرو شوند تا دارایی های رمزنگاری را به کالاها و خدمات تبدیل کنند ، که تورم فوق العاده ای ایجاد می کند و جامعه را نابود می کند. انجمن رمزنگاری پاسخ منفی به مقاله کانلی داده است. کاربران و کارشناسان تأکید کردند که این نشریه نتوانست به مسئولیت بانکهای مرکزی و دولتها در چشم انداز اقتصادی فعلی اشاره کند. پرستون نویسنده و مدافع بیت کوین با اظهارات زیر پاسخ داد:
📌 خود را برای حرکت عنوان رو به جلو این رسانه های غلط آماده کنید: بیت کوین اقتصاد جهانی را نابود می کند. اشتباه نکنید - بانک های مرکزی باعث این خرابکاری شده اند. آنها باعث ناآرامی های اجتماعی جهانی ، تفرقه ، دو قطبی شدن ثروت و غیره شده اند.
@iran2020
◀️مفهوم اضافهبار اطلاعاتی
✏️اصطلاح اضافهبار اطلاعاتی اولینبار به وسیله برترام کراس در کالج هانتر آمریکا و در پی تحقیقاتش با عنوان «مدیریت سازمانها» مطرح شد. ولی توسط آلوین تافلر نویسنده و آیندهپژوه آمریکایی در سال 1970 معروف شد. آلوین تافلر در کتابش با عنوان «شوک آینده» پیشبینی کرده بود تولید و گسترش روزافزون اطلاعات در نهایت به ایجاد آسیبهایی در زندگی کاری و اجتماعی افراد منجر خواهد شد. با توجه به عصر اطلاعات، تحقیقات اضافهبار اطلاعات در زمینههای جدید به عنوان مثال، رسانههای اجتماعی، کارهای مجازی و در بسیاری از زمینههای تحقیق در مدیریت بازرگانی با انواع روشها و موضوعات به سرعت در حال رشد است. اما با نگاهی به ادبیات موضوع میتوان متوجه شد که پس از اوج تحقیقات در این زمینه در دهه 90 و در نهایت تحقیقات آقای منگیس و اپلر در سال 2004 هنوز هیچ مطالعهای بر ارائه یک بررسی جامع و گسترده در مورد اضافهبار اطلاعات متمرکز نشده است.
✏️جوزف راف در مقالهای با عنوان «اضافهبار اطلاعات: علل، علائم و راهحلها»، برای آزمایشگاه نوآوریهای یادگیری دانشگاه تحصیلات تکمیلی هاروارد میگوید: «ما آنقدر با دادهها بمباران شدهایم که درگیر اضافهبار اطلاعاتی هستیم.» بر این اساس، میتوان گفت اضافهبار اطلاعات زمانی است که توانایی ما در پردازش اطلاعات از حد مجاز خود عبور کرده و تلاشهای بیشتر برای پردازش اطلاعات یا تصمیمگیری دقیق از مازاد اطلاعات، به اضافهبار اطلاعات منجر میشود. دکتر راف اشاره میکند که اضافهبار اطلاعات در توانایی ما در یادگیری و مشارکت در حل مساله خلاقانه اختلال ایجاد میکند. به عنوان مثال، سرمایهگذاران خطرپذیر با اطلاعات بیش از حد نمیتوانند تنظیمات دقیقی در روند ارزیابی خود انجام دهند و در نتیجه این امر، فرآیند یادگیری آنها را با اخلال همراه میکند. «هنگامی که ظرفیت فراتر رود، اطلاعات اضافی به نویز تبدیل شده و باعث کاهش پردازش اطلاعات و کیفیت تصمیمگیری میشوند. در واقع داشتن اطلاعات بیش از حد، همان شرایطی است که گویا هیچ «حالت کافی بودنی» وجود ندارد.» او همچنین بیان میکند که همانطور که انتظار میرود، با اطلاعات کم یا نبود اطلاعات، افراد دادههای کمی داشته یا چیزی برای پردازش ندارند و در نتیجه تصمیمات نادرستی میگیرند. با این حال، پس از دستیابی به یک مرحله خاص، همانطور که در نمودار بار اطلاعاتی مشاهده میشود، تصمیمگیرنده اطلاعاتِ بیشتری از آنچه میتواند پردازش کند، کسب کرده و اضافهبار اطلاعاتی رخ میدهد و در نتیجه توانایی تصمیمگیری کاهش مییابد. هرگونه اطلاعات دریافتشده فراتر از آن مرحله پردازش نخواهد شد و ممکن است به سردرگمی بینجامد و بر توانایی فرد در تعیین اولویتها و همچنین در به خاطر سپردن اطلاعات قبلی تاثیر منفی بگذارد.
✏️علاوه بر این چندین مطالعه دیگر برای ارزیابی ریشه علت اضافهبار اطلاعاتی انجام شده است. همه نتایج نشان داده است که اضافهبار اطلاعاتی معمولاً در نتیجه ترکیبی از عوامل همپوشانی قرار دارد. به عنوان مثال، برخی از دلایل اضافهبار اطلاعات شامل اطلاعات غیرمرتبط، منابع متعدد اطلاعاتی، کمبود وقت کافی برای درک موثر اطلاعات و حجم زیاد اطلاعات است.
✏️آقای راف، در تحقیقات خود در مورد تاثیر اضافهبار بر عملکرد مشاهده میکند که تصمیمگیرندگان، پردازش اطلاعات خود را در نتیجه افزایش بار اطلاعات افزایش میدهند. هر میزان از ظرفیت فراتر رود، اطلاعات اضافی به نویز تبدیل میشوند و به کاهش پردازش اطلاعات و کیفیت تصمیمگیری منجر میشوند. او در مطالعهای از کارمندان وام بانکی که پیشبینی ورشکستگی را نشان میدادند، به این نتیجه رسید که تحت اضافهبار اطلاعات، کارمندان برای انجام کار خود، به زمان بیشتری نسبت به حالتی که بار اطلاعاتی کمتر بود نیاز داشتند. جالب است بدانید که هنگام تصمیمگیریهای پیچیده، ممکن است نیاز به داشتن دادههای گستردهای داشته باشیم و بنابراین زمان بیشتری درخواست کنیم. در واقع دکتر راف در این نتیجهگیری نشان داد، داشتن اطلاعات بیش از حد معادل کمبود اطلاعات است.
✏️البته تحقیقات دیگری از سوی دکتر تاو و همکارانش با عنوان «تحقیق و آنالیز اضافهبار اطلاعات در کار مدیریت» نشان میدهد که به نظر میرسد اضافهبار اطلاعات قطعاً با مقدار، ماهیت مهارت و دانش مرتبط با کیفیت کار و سرعت پردازش مرتبط است. برخی مطالعات نیز نشان میدهد که صلاحیت فرد، نگرش و تجربه وی از دیگر عوامل قابل توجه است. در حالی که مطالعات قبلی بیان میکنند که توانایی فرد در پردازش دادهها محدود است ولی مطالعات اخیر شامل عوامل محدودکننده خاصی مانند مهارتهای شخصی است. سطح دانش و مهارت ناشی از تجربه و خصوصیات شخصی به طور مستقیم بر توانایی دریافت اطلاعات نیز تاثیر میگذارد.
(تجارت فردا)
@iran2020
✏️اصطلاح اضافهبار اطلاعاتی اولینبار به وسیله برترام کراس در کالج هانتر آمریکا و در پی تحقیقاتش با عنوان «مدیریت سازمانها» مطرح شد. ولی توسط آلوین تافلر نویسنده و آیندهپژوه آمریکایی در سال 1970 معروف شد. آلوین تافلر در کتابش با عنوان «شوک آینده» پیشبینی کرده بود تولید و گسترش روزافزون اطلاعات در نهایت به ایجاد آسیبهایی در زندگی کاری و اجتماعی افراد منجر خواهد شد. با توجه به عصر اطلاعات، تحقیقات اضافهبار اطلاعات در زمینههای جدید به عنوان مثال، رسانههای اجتماعی، کارهای مجازی و در بسیاری از زمینههای تحقیق در مدیریت بازرگانی با انواع روشها و موضوعات به سرعت در حال رشد است. اما با نگاهی به ادبیات موضوع میتوان متوجه شد که پس از اوج تحقیقات در این زمینه در دهه 90 و در نهایت تحقیقات آقای منگیس و اپلر در سال 2004 هنوز هیچ مطالعهای بر ارائه یک بررسی جامع و گسترده در مورد اضافهبار اطلاعات متمرکز نشده است.
✏️جوزف راف در مقالهای با عنوان «اضافهبار اطلاعات: علل، علائم و راهحلها»، برای آزمایشگاه نوآوریهای یادگیری دانشگاه تحصیلات تکمیلی هاروارد میگوید: «ما آنقدر با دادهها بمباران شدهایم که درگیر اضافهبار اطلاعاتی هستیم.» بر این اساس، میتوان گفت اضافهبار اطلاعات زمانی است که توانایی ما در پردازش اطلاعات از حد مجاز خود عبور کرده و تلاشهای بیشتر برای پردازش اطلاعات یا تصمیمگیری دقیق از مازاد اطلاعات، به اضافهبار اطلاعات منجر میشود. دکتر راف اشاره میکند که اضافهبار اطلاعات در توانایی ما در یادگیری و مشارکت در حل مساله خلاقانه اختلال ایجاد میکند. به عنوان مثال، سرمایهگذاران خطرپذیر با اطلاعات بیش از حد نمیتوانند تنظیمات دقیقی در روند ارزیابی خود انجام دهند و در نتیجه این امر، فرآیند یادگیری آنها را با اخلال همراه میکند. «هنگامی که ظرفیت فراتر رود، اطلاعات اضافی به نویز تبدیل شده و باعث کاهش پردازش اطلاعات و کیفیت تصمیمگیری میشوند. در واقع داشتن اطلاعات بیش از حد، همان شرایطی است که گویا هیچ «حالت کافی بودنی» وجود ندارد.» او همچنین بیان میکند که همانطور که انتظار میرود، با اطلاعات کم یا نبود اطلاعات، افراد دادههای کمی داشته یا چیزی برای پردازش ندارند و در نتیجه تصمیمات نادرستی میگیرند. با این حال، پس از دستیابی به یک مرحله خاص، همانطور که در نمودار بار اطلاعاتی مشاهده میشود، تصمیمگیرنده اطلاعاتِ بیشتری از آنچه میتواند پردازش کند، کسب کرده و اضافهبار اطلاعاتی رخ میدهد و در نتیجه توانایی تصمیمگیری کاهش مییابد. هرگونه اطلاعات دریافتشده فراتر از آن مرحله پردازش نخواهد شد و ممکن است به سردرگمی بینجامد و بر توانایی فرد در تعیین اولویتها و همچنین در به خاطر سپردن اطلاعات قبلی تاثیر منفی بگذارد.
✏️علاوه بر این چندین مطالعه دیگر برای ارزیابی ریشه علت اضافهبار اطلاعاتی انجام شده است. همه نتایج نشان داده است که اضافهبار اطلاعاتی معمولاً در نتیجه ترکیبی از عوامل همپوشانی قرار دارد. به عنوان مثال، برخی از دلایل اضافهبار اطلاعات شامل اطلاعات غیرمرتبط، منابع متعدد اطلاعاتی، کمبود وقت کافی برای درک موثر اطلاعات و حجم زیاد اطلاعات است.
✏️آقای راف، در تحقیقات خود در مورد تاثیر اضافهبار بر عملکرد مشاهده میکند که تصمیمگیرندگان، پردازش اطلاعات خود را در نتیجه افزایش بار اطلاعات افزایش میدهند. هر میزان از ظرفیت فراتر رود، اطلاعات اضافی به نویز تبدیل میشوند و به کاهش پردازش اطلاعات و کیفیت تصمیمگیری منجر میشوند. او در مطالعهای از کارمندان وام بانکی که پیشبینی ورشکستگی را نشان میدادند، به این نتیجه رسید که تحت اضافهبار اطلاعات، کارمندان برای انجام کار خود، به زمان بیشتری نسبت به حالتی که بار اطلاعاتی کمتر بود نیاز داشتند. جالب است بدانید که هنگام تصمیمگیریهای پیچیده، ممکن است نیاز به داشتن دادههای گستردهای داشته باشیم و بنابراین زمان بیشتری درخواست کنیم. در واقع دکتر راف در این نتیجهگیری نشان داد، داشتن اطلاعات بیش از حد معادل کمبود اطلاعات است.
✏️البته تحقیقات دیگری از سوی دکتر تاو و همکارانش با عنوان «تحقیق و آنالیز اضافهبار اطلاعات در کار مدیریت» نشان میدهد که به نظر میرسد اضافهبار اطلاعات قطعاً با مقدار، ماهیت مهارت و دانش مرتبط با کیفیت کار و سرعت پردازش مرتبط است. برخی مطالعات نیز نشان میدهد که صلاحیت فرد، نگرش و تجربه وی از دیگر عوامل قابل توجه است. در حالی که مطالعات قبلی بیان میکنند که توانایی فرد در پردازش دادهها محدود است ولی مطالعات اخیر شامل عوامل محدودکننده خاصی مانند مهارتهای شخصی است. سطح دانش و مهارت ناشی از تجربه و خصوصیات شخصی به طور مستقیم بر توانایی دریافت اطلاعات نیز تاثیر میگذارد.
(تجارت فردا)
@iran2020
⭕️ چرا مدیران جوان عملکرد بهتری دارند؟
✍️ نویسنده: Joseph folkman
«او چندان با تجربه نیست. فکر میکنید از عهدهاش برمیآید؟» این جملهای است که هنگام استخدام نیروهای جوان بارها و بارها میشنویم.
بهعنوان یک مدیر با تجربه من تصور میکردم که مدیران کهنهکار در مقایسه با جوانترها کارآمدترند. اما نتایج تحقیقات من و یکی از همکارانم «جک زنگر» ثابت کرد که اشتباه میکردم. ما که مشغول تالیف مقالهای برای مجله کسب و کار هاروارد (HBR) بودیم، اطلاعات مربوط به ۶۵ هزار رهبر و مدیر مشهور را جمعآوری کرده و از میان این دادهها، اطلاعات مربوط به مدیران زیر ۳۰ سال را در یک گروه و اطلاعات مربوط به مدیران بالای ۴۵ سال را در گروهی دیگر قرار دادیم (مدیران زیر ۳۰ سال ۴۵۵ نفر و مدیران بالای ۴۵ سال ۴۲۹۸ نفر). سپس به مقایسه ویژگیها و وجوه تمایز هر دو گروه پرداختیم. هنگام مقایسه دو گروه ما تلاش میکنیم تا هر دو گروه تا جایی که ممکن است مشابه یکدیگر باشند. اما با توجه به اینکه مدیران جوان این قابلیت را داشتهاند که در سنین جوانی به سمت مدیریت ارتقا پیدا کنند، ما به این نتیجه رسیدیم که پتانسیل دستیابی به اهداف و موفقیت در این افراد بیشتر است. به هر حال ارتقا یافتن به یک پست مدیریتی در سنین جوانی کار سادهای نیست. نتایج آماری این تحقیقات نشان داد که ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران مورد مطالعه ما را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند در حالی که افراد بالای ۴۵ سال تنها ۲۰ درصد از کل جمعیت مدیران کارآمد را به خود اختصاص دادهاند.
هنگام ارزیابی مدیران از نظر مهارتهای مدیریتی دریافتیم که مدیران جوانتر در هر ۴۹ مورد از افراد بالای ۴۵ سال رتبه بهتری کسب کردهاند. این خبر خوبی است که نشان میدهد رهبران جوانی در سازمانها مشغول کارند که حتی قابلیت پذیرش مسوولیتهای مهمتر را نیز دارند. اما درست مثل دوست جوان من، مهمترین چالش پیش روی مدیران جوان، اثبات قابلیتهایشان است. ما براساس نظرها و دادهها دریافتیم که در سازمانها به سختی به مدیران جوان اعتماد میکنند. آنها تصور میکنند که افراد جوان فاقد تفکر استراتژیک هستند، از چند و چون صنعت چیزی نمیدانند و قادر به رهبری یک سازمان نیستند. اما بهتر است قبل از آن که تنها به دلیل بیتجربگی، روی اسم یک فرد جوان خط بزنیم، او را ارزیابی کنیم. شاید حرفی برای گفتن داشته باشد. آنچه مشاهده میکنید ویژگیهای مشترک مدیران جوانی است که مورد مطالعه ما بودند:
۱- تمایل به تغییر.
۲- رفتارهای الهامبخش و تاثیرگذار
۳- پذیرای بازخورد.
۴- پیشرفت دائمی.
۵- تمرکز بر اهداف.
۶- اهداف بلند پروازانه.
نیروهای قدیمی نهایتا یک روز سازمان را ترک میکنند و این جوانترها هستند که میتوانند جای خالی آنها را پر کنند. درک پتانسیلهای این افراد و سرمایهگذاری روی آنها فرصت بزرگی است برای ارتقا عملکرد و بازدهی سازمانها. گرچه این مدیران جوان با چالشهایی روبهرو هستند که رفع آنها نیازمند تلاش و تقویت مهارتهای مدیریتی است اما فراموش نکنید که یک مدیر جوان به منزله یک سرمایه ارزشمند است. به اطراف خود نگاه کنید. شاید یکی از همین سرمایههای کشف نشده در سازمان شما مشغول به کار باشد.
@iran2020
✍️ نویسنده: Joseph folkman
«او چندان با تجربه نیست. فکر میکنید از عهدهاش برمیآید؟» این جملهای است که هنگام استخدام نیروهای جوان بارها و بارها میشنویم.
بهعنوان یک مدیر با تجربه من تصور میکردم که مدیران کهنهکار در مقایسه با جوانترها کارآمدترند. اما نتایج تحقیقات من و یکی از همکارانم «جک زنگر» ثابت کرد که اشتباه میکردم. ما که مشغول تالیف مقالهای برای مجله کسب و کار هاروارد (HBR) بودیم، اطلاعات مربوط به ۶۵ هزار رهبر و مدیر مشهور را جمعآوری کرده و از میان این دادهها، اطلاعات مربوط به مدیران زیر ۳۰ سال را در یک گروه و اطلاعات مربوط به مدیران بالای ۴۵ سال را در گروهی دیگر قرار دادیم (مدیران زیر ۳۰ سال ۴۵۵ نفر و مدیران بالای ۴۵ سال ۴۲۹۸ نفر). سپس به مقایسه ویژگیها و وجوه تمایز هر دو گروه پرداختیم. هنگام مقایسه دو گروه ما تلاش میکنیم تا هر دو گروه تا جایی که ممکن است مشابه یکدیگر باشند. اما با توجه به اینکه مدیران جوان این قابلیت را داشتهاند که در سنین جوانی به سمت مدیریت ارتقا پیدا کنند، ما به این نتیجه رسیدیم که پتانسیل دستیابی به اهداف و موفقیت در این افراد بیشتر است. به هر حال ارتقا یافتن به یک پست مدیریتی در سنین جوانی کار سادهای نیست. نتایج آماری این تحقیقات نشان داد که ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران مورد مطالعه ما را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند در حالی که افراد بالای ۴۵ سال تنها ۲۰ درصد از کل جمعیت مدیران کارآمد را به خود اختصاص دادهاند.
هنگام ارزیابی مدیران از نظر مهارتهای مدیریتی دریافتیم که مدیران جوانتر در هر ۴۹ مورد از افراد بالای ۴۵ سال رتبه بهتری کسب کردهاند. این خبر خوبی است که نشان میدهد رهبران جوانی در سازمانها مشغول کارند که حتی قابلیت پذیرش مسوولیتهای مهمتر را نیز دارند. اما درست مثل دوست جوان من، مهمترین چالش پیش روی مدیران جوان، اثبات قابلیتهایشان است. ما براساس نظرها و دادهها دریافتیم که در سازمانها به سختی به مدیران جوان اعتماد میکنند. آنها تصور میکنند که افراد جوان فاقد تفکر استراتژیک هستند، از چند و چون صنعت چیزی نمیدانند و قادر به رهبری یک سازمان نیستند. اما بهتر است قبل از آن که تنها به دلیل بیتجربگی، روی اسم یک فرد جوان خط بزنیم، او را ارزیابی کنیم. شاید حرفی برای گفتن داشته باشد. آنچه مشاهده میکنید ویژگیهای مشترک مدیران جوانی است که مورد مطالعه ما بودند:
۱- تمایل به تغییر.
۲- رفتارهای الهامبخش و تاثیرگذار
۳- پذیرای بازخورد.
۴- پیشرفت دائمی.
۵- تمرکز بر اهداف.
۶- اهداف بلند پروازانه.
نیروهای قدیمی نهایتا یک روز سازمان را ترک میکنند و این جوانترها هستند که میتوانند جای خالی آنها را پر کنند. درک پتانسیلهای این افراد و سرمایهگذاری روی آنها فرصت بزرگی است برای ارتقا عملکرد و بازدهی سازمانها. گرچه این مدیران جوان با چالشهایی روبهرو هستند که رفع آنها نیازمند تلاش و تقویت مهارتهای مدیریتی است اما فراموش نکنید که یک مدیر جوان به منزله یک سرمایه ارزشمند است. به اطراف خود نگاه کنید. شاید یکی از همین سرمایههای کشف نشده در سازمان شما مشغول به کار باشد.
@iran2020
چه کسی نخستین سنگ بنای اقتصاد دولتی را گذاشت؟
✍️ شادی معرفتی/تحلیلگر تاریخ اقتصاد
🔹 ما دموکراسی را مشق نکرده بودیم، یاد نگرفته بودیم به صدای مخالف خود گوش کنیم، نیاموخته بودیم در کنار یکدیگر، وحدت در عین کثرت را تجربه کنیم و برای ساختن ایران، همصدا شویم. 115 سال از مشروطه ایرانی میگذرد و ما هنوز نیاموختهایم شنیدن صدای مخالف را، که هرکجا حق انتخاب داریم، صدایمان را نه برای آزادی که برای تخریب مخالفمان بلند میکنیم.
🔹 از تشتت و آشفتگی سالهای پس از مشروطه، نسلی از روشنفکران متولد شدند که انقلاب مشروطه، آزادی، مساوات و استقلال را «حرف مفت» میدانستند و عامل عقبماندگیِ ایران. علیاکبر داور نماینده نسلی از منورالفکران بود که در لوزان حقوق خواند و خسته از آشفتگی سالهای پس از مشروطه، چشم دوخت به فردایی که چشماندازش نه دموکراسی بود و نه آزادی که این «ملت نجیب» نه لیاقت مشروطه را داشتند و نه آزادی را، که آزادی «یونجه نبود که به هر زبانبستهای بشود داد». آنها اعتقاد داشتند از آنجا که یک حکومت مرکزی مقتدر میتواند امنیت و آرامش را برای کشور به ارمغان بیاورد، سایر مشکلات، از جمله عقبماندگی اقتصادی قابل علاج میشوند: «اول باید فکر نان بود... دنبال نان بروید، آزادی خودش عقب شما میآید.»
🔹 اگرچه داور حقوق خوانده بود و او را به عنوان «اصلاحات در نظام قضائیه» میشناسند، اما سالها پیش از حضورش به عنوان وزیر مالیه، در «مرد آزاد» درباره اقتصاد مینوشت و علت عقبماندگی ایران را در بیتوجهی به اصول اقتصادی جستوجو میکرد. «ایرانی اگر هنوز روزگار آدم پیدا نکرده برای این است که اصلاحات اقتصادی را شرط اول و قطعیِ اصلاحات اداری و سیاسی ندانسته، گمان میکند که با وجود فقر، میشود آدم شد!» او معتقد بود تا زمانی که اساس زندگانی اقتصادی تغییر نکند، نمیتوان از آرمانهای سیاسی صحبت کرد و مهمترین اشتباه مشروطهخواهان را اولویت دادن به مسائل سیاسی میدانست؛ در حالی که مساله اصلی جامعه ایران، «بحران اقتصادی» بود.
🔹 آنچه داور با شتاب فراوان انجام داد موجب شد حجم فعالیتهای اقتصادی دولت و بودجه دولتی در مدت کوتاهی بهشدت افزایش یابد. در فاصله سالهای 1312 تا 1315 که داور عهدهدار وزارت مالیه بود، بودجه دولت تقریباً دو برابر شد و به مبلغ بیش از یک میلیارد ریال رسید. تعهدات سنگینی که وزارت مالیه در قبال شرکتهای دولتی عریض و طویلی که وارد همهگونه فعالیتهای اقتصادی از کشاورزی و صنعت گرفته تا ساختمانسازی و تجارت شده بودند، بر عهده گرفته بود. اتخاذ این سیاستها، کشور را در آستانه ورشکستگی قرار داده بود.
🔹 شاید اگر منورالفکرانی همچون داور، فروغی و تیمورتاش، اندکی صبوری کرده بودند و شاید اگر ما کمی مشق دموکراسی کرده بودیم، استبداد رضاخانی از دل مشروطه زاییده نشده بود و ما امروز بعد از 115 سال، دموکراسی را آموخته بودیم و تاریخ، طور دیگری برای ما ورق خورده بود و شاید، هرگز دیکتاتورها و کودتاهای سالهای بعد را نزیسته بودیم. به بهانه سالروز مرگ علیاکبر داور، مروری کوتاه کردهایم بر اندیشههای اقتصادی مردی که اقتصاد دولتی را بنا نهاد.
@iran2020
✍️ شادی معرفتی/تحلیلگر تاریخ اقتصاد
🔹 ما دموکراسی را مشق نکرده بودیم، یاد نگرفته بودیم به صدای مخالف خود گوش کنیم، نیاموخته بودیم در کنار یکدیگر، وحدت در عین کثرت را تجربه کنیم و برای ساختن ایران، همصدا شویم. 115 سال از مشروطه ایرانی میگذرد و ما هنوز نیاموختهایم شنیدن صدای مخالف را، که هرکجا حق انتخاب داریم، صدایمان را نه برای آزادی که برای تخریب مخالفمان بلند میکنیم.
🔹 از تشتت و آشفتگی سالهای پس از مشروطه، نسلی از روشنفکران متولد شدند که انقلاب مشروطه، آزادی، مساوات و استقلال را «حرف مفت» میدانستند و عامل عقبماندگیِ ایران. علیاکبر داور نماینده نسلی از منورالفکران بود که در لوزان حقوق خواند و خسته از آشفتگی سالهای پس از مشروطه، چشم دوخت به فردایی که چشماندازش نه دموکراسی بود و نه آزادی که این «ملت نجیب» نه لیاقت مشروطه را داشتند و نه آزادی را، که آزادی «یونجه نبود که به هر زبانبستهای بشود داد». آنها اعتقاد داشتند از آنجا که یک حکومت مرکزی مقتدر میتواند امنیت و آرامش را برای کشور به ارمغان بیاورد، سایر مشکلات، از جمله عقبماندگی اقتصادی قابل علاج میشوند: «اول باید فکر نان بود... دنبال نان بروید، آزادی خودش عقب شما میآید.»
🔹 اگرچه داور حقوق خوانده بود و او را به عنوان «اصلاحات در نظام قضائیه» میشناسند، اما سالها پیش از حضورش به عنوان وزیر مالیه، در «مرد آزاد» درباره اقتصاد مینوشت و علت عقبماندگی ایران را در بیتوجهی به اصول اقتصادی جستوجو میکرد. «ایرانی اگر هنوز روزگار آدم پیدا نکرده برای این است که اصلاحات اقتصادی را شرط اول و قطعیِ اصلاحات اداری و سیاسی ندانسته، گمان میکند که با وجود فقر، میشود آدم شد!» او معتقد بود تا زمانی که اساس زندگانی اقتصادی تغییر نکند، نمیتوان از آرمانهای سیاسی صحبت کرد و مهمترین اشتباه مشروطهخواهان را اولویت دادن به مسائل سیاسی میدانست؛ در حالی که مساله اصلی جامعه ایران، «بحران اقتصادی» بود.
🔹 آنچه داور با شتاب فراوان انجام داد موجب شد حجم فعالیتهای اقتصادی دولت و بودجه دولتی در مدت کوتاهی بهشدت افزایش یابد. در فاصله سالهای 1312 تا 1315 که داور عهدهدار وزارت مالیه بود، بودجه دولت تقریباً دو برابر شد و به مبلغ بیش از یک میلیارد ریال رسید. تعهدات سنگینی که وزارت مالیه در قبال شرکتهای دولتی عریض و طویلی که وارد همهگونه فعالیتهای اقتصادی از کشاورزی و صنعت گرفته تا ساختمانسازی و تجارت شده بودند، بر عهده گرفته بود. اتخاذ این سیاستها، کشور را در آستانه ورشکستگی قرار داده بود.
🔹 شاید اگر منورالفکرانی همچون داور، فروغی و تیمورتاش، اندکی صبوری کرده بودند و شاید اگر ما کمی مشق دموکراسی کرده بودیم، استبداد رضاخانی از دل مشروطه زاییده نشده بود و ما امروز بعد از 115 سال، دموکراسی را آموخته بودیم و تاریخ، طور دیگری برای ما ورق خورده بود و شاید، هرگز دیکتاتورها و کودتاهای سالهای بعد را نزیسته بودیم. به بهانه سالروز مرگ علیاکبر داور، مروری کوتاه کردهایم بر اندیشههای اقتصادی مردی که اقتصاد دولتی را بنا نهاد.
@iran2020
🔰 نیما، گرگ جديد والاستریت!
استارتاپ يك جوان ايراني در زمينه كار و كسب هاي اينترنتي در امریکا سر و صدای زیادی به پا كرده و به ارزش چهار میلیارد دلار( 100 هزار میلیارد تومان) در بورس نیویورک عرضه شده است.
شرکت Blend یک شرکت فین تک در سیلیکونولی در آمریکاست. در واقع یک پلتفرم آنلاین است که درخواست وام مسکن و قسط بندی آن را به صورت آنلاین درمیآورد و ارائه میکند. این نرمافزار امروز با مهمترین بانکهای آمریکایی همکاری دارد.
این نرم افزار روزانه بیش از دو میلیارد دلار وام را برای بانکها پردازش میکند و فرایند تصویب وام را به حدود سه دقیقه رسانده است. این استارتتاپ بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ رشد زیادی داشت و در تعداد مشتریان با سه برابر افزایش روبهرو شد. آنها تنها سال گذشته ۱٫۴ هزار میلیارد دلار وام را پردازش کردند
نیما قمصری فرزند يك مهاجر ايراني به آمريكاست كه در سال ۲۰۰۸ در رشته مهندسی کامپیوتر فارغالتحصیل شددر سال ۲۰۱۲ نیما قمصری به همراه دو نفر از همکاران جوانش (Rosco Hill و Eugene Marinelli) و Erin Collard، معاملهگر ارشد شرکت Clarium Capital آقای Blend ،Peter Thiel را تاسیس کردند. بِلِند (Blend) تکنولوژی مورد نیاز فضای ابری را برای دریافت وام خانه از بانکهای آمریکایی فراهم میآورد.
@iran2020
استارتاپ يك جوان ايراني در زمينه كار و كسب هاي اينترنتي در امریکا سر و صدای زیادی به پا كرده و به ارزش چهار میلیارد دلار( 100 هزار میلیارد تومان) در بورس نیویورک عرضه شده است.
شرکت Blend یک شرکت فین تک در سیلیکونولی در آمریکاست. در واقع یک پلتفرم آنلاین است که درخواست وام مسکن و قسط بندی آن را به صورت آنلاین درمیآورد و ارائه میکند. این نرمافزار امروز با مهمترین بانکهای آمریکایی همکاری دارد.
این نرم افزار روزانه بیش از دو میلیارد دلار وام را برای بانکها پردازش میکند و فرایند تصویب وام را به حدود سه دقیقه رسانده است. این استارتتاپ بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ رشد زیادی داشت و در تعداد مشتریان با سه برابر افزایش روبهرو شد. آنها تنها سال گذشته ۱٫۴ هزار میلیارد دلار وام را پردازش کردند
نیما قمصری فرزند يك مهاجر ايراني به آمريكاست كه در سال ۲۰۰۸ در رشته مهندسی کامپیوتر فارغالتحصیل شددر سال ۲۰۱۲ نیما قمصری به همراه دو نفر از همکاران جوانش (Rosco Hill و Eugene Marinelli) و Erin Collard، معاملهگر ارشد شرکت Clarium Capital آقای Blend ،Peter Thiel را تاسیس کردند. بِلِند (Blend) تکنولوژی مورد نیاز فضای ابری را برای دریافت وام خانه از بانکهای آمریکایی فراهم میآورد.
@iran2020
دو شرط رستگاری دولت رئیسی*
✍🏻علی میرزاخانی
◽️مهمترین مسالهای که در دهه اخیر به ذوب خاموش اقتصاد ایران دامن زده چالش بیرشدی است که باعث افت درآمد سرانه، گسترش فقر و نزول تولید ناخالص داخلی شده و ریشه در سقوط سرمایهگذاری دارد. سقوط سرمایهگذاری معلول بیثباتی اقتصادی است و مهمترین جلوه آن تورم شتابان است که خود ریشه در ناترازیهای مختلف اقتصادی بهویژه ناترازی بودجه و ناترازی تجارت خارجی دارد و باعث تشدید فاصله طبقاتی و احساس مضاعف فقر در طبقات متوسط به پایین جامعه شده است.
◽️بنابراین تردیدی وجود ندارد که هدفگذاری احیای رشد اقتصادی تنها راه نجات اقتصاد ایران است و برای وصول به این هدف، راهی جز رفع ناترازیها، مهار تورم، ایجاد ثبات اقتصادی با رفع انتظارات تورمی و مناسبسازی محیط کسبوکار برای رویش مجدد سرمایهگذاری وجود ندارد.
◽️البته همه این مسیر جزئیات مفصلی در سیاستگذاری دارد که در جای خود قابل بحث است؛ اما طبق تجربیات ۴۰سال اخیر، چالش اصلی احتمالا نه در این جزئیات بلکه در جای دیگری ظهور خواهد کرد. طبق معمول افرادی با حرفهای تکراری و غیرکارشناسی به حلقه اطرافیان رئیسجمهور نزدیک شده و مجددا به دوگانه غلط رشدمحوری و عدالتمحوری دامن خواهند زد؛ دوگانهای که بر اساس نتایج مطالعات و یافتههای جدید اقتصاددانان به ویژه تحقیقات دارون عجم اوغلو، نادرستی آن اثبات شده و دامن زدن به آن هیچ نتیجهای جز آشفتگی سیاستگذاری نخواهد داشت.
◽️طبق این مطالعات، هیچ تجربه رشد اقتصادی در جهان جز با حاکمیت قواعد همهشمول (دقیقترین تعریف عدالت) مشاهده نشده است؛ اما هیچ رشدی هم خالی از عارضه نابرابری اقتصادی نیست. با این تفاوت که نابرابری اقتصادی در اقتصاد رانتمحور قطعا ریشه در بیعدالتی دارد؛ اما در اقتصاد رشدمحور بهدلیل «حاکمیت قواعد همهشمول» ناعادلانه نیست؛ ولی به دلایل مختلف از جمله تبعات اجتماعی، توصیه بر استفاده از سیاستهای بازتوزیعی برای کاهش نابرابری است. نکته مهم در این میان آن است که در اقتصاد رشدمحور منابع سالم برای بازتوزیع وجود دارد؛ اما در نظام اقتصادی توزیع رانت (وضعیت فعلی) چنین منابعی وجود ندارد و چارهای جز توسل به منابع تورمساز نیست که بهدلیل ذوب ارزش پول باعث کاهش درآمد واقعی میشود.
◽️دوقطبی نادرست رشد و عدالت، باعث مداخله وسیع در مکانیسم قیمتها با هدف ارزانسازی کالاها و خدمات شده است که اقتصاد ایران را به ماشین عظیم توزیع رانت (دلار ارزان، وام ارزان، مجوزهای رانتی و...) کرده است که نه تنها هدف حمایت از کم درآمدها را تحقق نبخشیده، بلکه به مهمترین موتور تخریب رشد اقتصادی تبدیل شده؛ یعنی هم عدالت ضربه دیده است هم رشد. به همین دلیل، این نوع سیاستهای حمایتی در عموم کشورهای دنیا برچیده شده و مکانیسمهای اثربخشی جایگزین شده است.
◽️بنابراین خروج از تله «سیاستهای حمایتی غلط» نخستین شرط برای رستگاری دولت جدید است و اقتصاد ایران بدون این اصلاح بنیادین به احتمال قریب به یقین در مسیر احیای رشد اقتصادی به بنبست خواهد خورد که تبعات غیرقابل پیشبینی خواهد داشت. شرط دوم برای نجات اقتصاد ایران، احیای تعامل مالی و تجاری با جهان و آزادسازی منابع بلوکهشده ارزی است که هم برای پیشبرد اصلاحات اقتصادی وحل ناترازیها ضرورت دارد و هم بهدلیل اینکه حجم عظیمی از نقدینگی به پشتوانه این منابع در اقتصاد تزریق شده اما اصل منابع در ترازنامه بانک مرکزی ننشسته است، برای مهار آثار خفته این نقدینگی ضرورت دارد.
◽️خلاصه اینکه: ۱- بیتوجهی به این دو شرط باعث تشدید روزافزون مشکلات موجود خواهد شد. ۲- اجرای شرط اول (احیای رشد) بدون توجه به شرط دوم بهدلیل کسری منابع و عدم امکان حل ناترازیها (جز با افزایش فشار بر مردم) تقریبا احاله به محال است. ۳- اجرای شرط دوم بدون توجه به شرط اول اگرچه تسکین موقتی در اقتصاد ایجاد میکند، اما بعد از یکی دو سال مجددا ما را به نقطه فعلی برمیگرداند. ۴- اجرای همزمان هر دو شرط باعث خیز معجزهآسای اقتصاد ایران میشود که اقتصاد ایران را در عرض سه چهار سال در مقابل تحریم واکسینه میکند. بنابراین اگر ارادهای برای پیشبرد استراتژی چهارم ایجاد شود، نباید از نقض عهد مجدد آمریکا نگران بود؛ چراکه امکان نقض عهد نخواهد داشت؛ همانطور که در مقابل چین دست بسته است.
@iran2020
✍🏻علی میرزاخانی
◽️مهمترین مسالهای که در دهه اخیر به ذوب خاموش اقتصاد ایران دامن زده چالش بیرشدی است که باعث افت درآمد سرانه، گسترش فقر و نزول تولید ناخالص داخلی شده و ریشه در سقوط سرمایهگذاری دارد. سقوط سرمایهگذاری معلول بیثباتی اقتصادی است و مهمترین جلوه آن تورم شتابان است که خود ریشه در ناترازیهای مختلف اقتصادی بهویژه ناترازی بودجه و ناترازی تجارت خارجی دارد و باعث تشدید فاصله طبقاتی و احساس مضاعف فقر در طبقات متوسط به پایین جامعه شده است.
◽️بنابراین تردیدی وجود ندارد که هدفگذاری احیای رشد اقتصادی تنها راه نجات اقتصاد ایران است و برای وصول به این هدف، راهی جز رفع ناترازیها، مهار تورم، ایجاد ثبات اقتصادی با رفع انتظارات تورمی و مناسبسازی محیط کسبوکار برای رویش مجدد سرمایهگذاری وجود ندارد.
◽️البته همه این مسیر جزئیات مفصلی در سیاستگذاری دارد که در جای خود قابل بحث است؛ اما طبق تجربیات ۴۰سال اخیر، چالش اصلی احتمالا نه در این جزئیات بلکه در جای دیگری ظهور خواهد کرد. طبق معمول افرادی با حرفهای تکراری و غیرکارشناسی به حلقه اطرافیان رئیسجمهور نزدیک شده و مجددا به دوگانه غلط رشدمحوری و عدالتمحوری دامن خواهند زد؛ دوگانهای که بر اساس نتایج مطالعات و یافتههای جدید اقتصاددانان به ویژه تحقیقات دارون عجم اوغلو، نادرستی آن اثبات شده و دامن زدن به آن هیچ نتیجهای جز آشفتگی سیاستگذاری نخواهد داشت.
◽️طبق این مطالعات، هیچ تجربه رشد اقتصادی در جهان جز با حاکمیت قواعد همهشمول (دقیقترین تعریف عدالت) مشاهده نشده است؛ اما هیچ رشدی هم خالی از عارضه نابرابری اقتصادی نیست. با این تفاوت که نابرابری اقتصادی در اقتصاد رانتمحور قطعا ریشه در بیعدالتی دارد؛ اما در اقتصاد رشدمحور بهدلیل «حاکمیت قواعد همهشمول» ناعادلانه نیست؛ ولی به دلایل مختلف از جمله تبعات اجتماعی، توصیه بر استفاده از سیاستهای بازتوزیعی برای کاهش نابرابری است. نکته مهم در این میان آن است که در اقتصاد رشدمحور منابع سالم برای بازتوزیع وجود دارد؛ اما در نظام اقتصادی توزیع رانت (وضعیت فعلی) چنین منابعی وجود ندارد و چارهای جز توسل به منابع تورمساز نیست که بهدلیل ذوب ارزش پول باعث کاهش درآمد واقعی میشود.
◽️دوقطبی نادرست رشد و عدالت، باعث مداخله وسیع در مکانیسم قیمتها با هدف ارزانسازی کالاها و خدمات شده است که اقتصاد ایران را به ماشین عظیم توزیع رانت (دلار ارزان، وام ارزان، مجوزهای رانتی و...) کرده است که نه تنها هدف حمایت از کم درآمدها را تحقق نبخشیده، بلکه به مهمترین موتور تخریب رشد اقتصادی تبدیل شده؛ یعنی هم عدالت ضربه دیده است هم رشد. به همین دلیل، این نوع سیاستهای حمایتی در عموم کشورهای دنیا برچیده شده و مکانیسمهای اثربخشی جایگزین شده است.
◽️بنابراین خروج از تله «سیاستهای حمایتی غلط» نخستین شرط برای رستگاری دولت جدید است و اقتصاد ایران بدون این اصلاح بنیادین به احتمال قریب به یقین در مسیر احیای رشد اقتصادی به بنبست خواهد خورد که تبعات غیرقابل پیشبینی خواهد داشت. شرط دوم برای نجات اقتصاد ایران، احیای تعامل مالی و تجاری با جهان و آزادسازی منابع بلوکهشده ارزی است که هم برای پیشبرد اصلاحات اقتصادی وحل ناترازیها ضرورت دارد و هم بهدلیل اینکه حجم عظیمی از نقدینگی به پشتوانه این منابع در اقتصاد تزریق شده اما اصل منابع در ترازنامه بانک مرکزی ننشسته است، برای مهار آثار خفته این نقدینگی ضرورت دارد.
◽️خلاصه اینکه: ۱- بیتوجهی به این دو شرط باعث تشدید روزافزون مشکلات موجود خواهد شد. ۲- اجرای شرط اول (احیای رشد) بدون توجه به شرط دوم بهدلیل کسری منابع و عدم امکان حل ناترازیها (جز با افزایش فشار بر مردم) تقریبا احاله به محال است. ۳- اجرای شرط دوم بدون توجه به شرط اول اگرچه تسکین موقتی در اقتصاد ایجاد میکند، اما بعد از یکی دو سال مجددا ما را به نقطه فعلی برمیگرداند. ۴- اجرای همزمان هر دو شرط باعث خیز معجزهآسای اقتصاد ایران میشود که اقتصاد ایران را در عرض سه چهار سال در مقابل تحریم واکسینه میکند. بنابراین اگر ارادهای برای پیشبرد استراتژی چهارم ایجاد شود، نباید از نقض عهد مجدد آمریکا نگران بود؛ چراکه امکان نقض عهد نخواهد داشت؛ همانطور که در مقابل چین دست بسته است.
@iran2020
🔵🔹میز مذاکره جهان کجاست؟
برترین نماد جهانی سوئیس نه شکلات ها و بیش از ۵۰۰۰ گونه پنیر و غذاهای ارگانیک کودکش است و نه دریاچه های رویایی آن ؛ سوییس میز مذاکره بین المللی است . گرچه عضو اتحادیه اروپایی نیست و تا سده ی ۲۱ ، مردمش از عضویت در ملل متحد سرباز می زدند ، ولی این کشور کوچک ، مقر مهمترین سازمانهای جهانی است ؛ ازجمله:
۱➖ اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست ، iucn در گلان؛
۲➖ اتحادیه بین المللی مخابرات ، tju در ژنو ؛
۳➖ اتحادیه جهانی پست ، upu در برن ؛
۴➖ سازمان بهداشت جهانی ، who در ژنو ؛
۵➖ سازمان جهانی کار ، ilo در ژنو ؛
۶➖ سازمان تجارت جهانی ، wto در ژنو ؛
۷➖ سازمان جهانی هوا شناسی ، wmo در ژنو ؛
۸➖ صلیب سرخ و هلال احمر ، redcross در ژنو ؛
۹➖ پزشکان بدون مرز ، msf در ژنو ؛
۱۰➖ کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد ، unctad در ژنو ؛
۱۱➖ کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان ، unhcr در ژنو؛
۱۲➖ سازمان جهانی مالکیت معنوی ، wipo در ژنو ؛
۱۳➖ انجمن تجارت آزاد اروپا ، efta در ژنو؛
۱۴➖ سرن. سازمان اروپایی پژوهش های هسته ای ، cern در ژنو.
در آمد سالیانه ی سوئیس از استقرار سازمان های بین المللی و جهانی و اروپایی و... که بخشی از آن فهرست شد ، بیش از ۳ برابر درآمد فروش نفت جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۹۵ است. این در حالی است که سوئیس ۴۰ برابر از ایران کوچکتر است.
به راستی چرا این کشور کوچک به چنین جایگاهی دست یافته است؟
۱➖ سوئیس بیش از ۲۰۵ سال است که در هیچ جنگی شرکت نکرده است ، از ناپلئون تا بایدن؛ در عین حال با اقتدار بیطرف مانده و به بیطرفی اش نیز معنی بخشیده است.
۲➖ خود را برای شناختن رییس کنفدراسون سوئیس به زحمت نندازید ، چرا که مدیر اجراییش هر ۶ ماه اتوماتیک وار عوض می شود. اداره ی این کشور فدرال، از گونه دموکراسی مستقیم و غیر مستقیم پارلمانی است . مصوبات مجلس می تواند بیدرنگ و با فقط ۱۰۰ هزار امضا مردم ، به همه پرسی گذاشته شده ، تصویب یا رد شود. تنها در سال ۲۰۱۶ ، ۱۳ بار در سوئیس همه پرسی برگزار شد. با کمترین هزینه و وقت.
۳➖ مساحت سوئیس کمتر از آذربایجان شرقی است ، ولی از ۲۶ کانتون تشکیل شده است که غیر از امور دفاعی و سیاست خارجی ، در بیشتر امور خودگردانند. دولت مرکزی به هیچ وجه حق دخالت در امور داخلی کانتون ها را ندارد.
۴- بیطرفی مقتدرانه ، بنیاد استراتژی سوئیس بوده و به خوبی پاسدار آن بوده است. در دوران جنگ های جهانی و پیش از آن و جنگ های پر شمار پیشتر ، سوئیس بیطرفی خو د را پاس داشت و همچنان امن ماند. پیامدهای بکارگیری استراتژی بیطرفی با اقتدار ، سر برآوردن شگفت انگیرترین ملت بوده است. بنگریم:
۱➖ درآمد مفت
درآمدهای سوئیس، تنها از راه استقرار مقرهای سازمان های بین المللی در سرزمینش ، دهها برابر بودجه افغانستان است ؛ در حالی که پهنه افغانستان بیش از ۲۰ برابر سوئیس است؛
۲➖ عزت نفس ملی
سوئیسی ها ۵ سال پیش ، طی همه پرسی ملی ، به دریافت یارانه ماهیانه ۲,۵۰۰ دلاری برای همه شهروندان رای منفی دادند.آن هم با آرایی ۷۰%. آنان این یارانه را موجب تنبلی خود شمردند ؛
۳➖ آموزش و پرورش کارآمد
سوئیس دارای بیشترین هزینه ی آموزش دانش آموزان در جهان است. پرورش انسان صلح جو، ماهر ، محیط زیستی و عاشق میهن ، بنیاد آموزش و پرورش سوئیس است؛
۴➖ نو آوری
نوآورترین کشور اروپایی و پس از ژاپن، دارای بیشترین سرانه ثبت اختراعات در جهان است. ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی اش از صنایع با نو آوری بالا و بسیار بالا به دست می آید؛
۵➖ استاندارد بالای زندگی
سیستم آمد و شد پیشرفته درون و برون شهری با کمترین تلفات ، بالاترین سیستم بهداشت با بیمه های ممتاز در مقیاس جهانی ، کلان شهرهای مناسب برای زندگی و دارای کمترین آلودگی و بهترین کارکرد محیط زیستی ، سوئیس را برای شهروندانش بهشتی کرده است؛
۶➖ محیط زیست
سوئیس سالیانه دستکم ۷.۱ در صد تولید ناخالصش را صرف محیط زیست می کند. نتیجه آن که این کشور در حال رساندن میزان جنگل ها و مراتعش به دوره پیشاصنعتی است.
۷➖ خود گردانی گسترده
هر کدام از ۲۶ کانتون (استان) سوئیس ، خود دولتی مستقل با پارلمان ، هیات اجرایی و دادگستری اختصاصی است. کانتون ها حتی برای پیشرفت بیشتر رقیب یکدیگرند. آن ها در واقع دولت های مستقلی به شمار می آیند که خود خواسته و از طریق اتحادیه ، کشور و ملت سوئیس را بر پا کرده اند؛
۸➖ پایداری
ثبات ارزی کم مانند ، درآمد بالای سرانه ، معتبرترین سیستم بانکی جهان در دل یک استراتژی سیاسی کارامد مبتنی بر بیطرفی مقتدرانه ، سوئیس را به کشوری پایدار و با ثبات تبدیل کرده است.
✍️ یدالله کریمی پور
@iran2020
برترین نماد جهانی سوئیس نه شکلات ها و بیش از ۵۰۰۰ گونه پنیر و غذاهای ارگانیک کودکش است و نه دریاچه های رویایی آن ؛ سوییس میز مذاکره بین المللی است . گرچه عضو اتحادیه اروپایی نیست و تا سده ی ۲۱ ، مردمش از عضویت در ملل متحد سرباز می زدند ، ولی این کشور کوچک ، مقر مهمترین سازمانهای جهانی است ؛ ازجمله:
۱➖ اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست ، iucn در گلان؛
۲➖ اتحادیه بین المللی مخابرات ، tju در ژنو ؛
۳➖ اتحادیه جهانی پست ، upu در برن ؛
۴➖ سازمان بهداشت جهانی ، who در ژنو ؛
۵➖ سازمان جهانی کار ، ilo در ژنو ؛
۶➖ سازمان تجارت جهانی ، wto در ژنو ؛
۷➖ سازمان جهانی هوا شناسی ، wmo در ژنو ؛
۸➖ صلیب سرخ و هلال احمر ، redcross در ژنو ؛
۹➖ پزشکان بدون مرز ، msf در ژنو ؛
۱۰➖ کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد ، unctad در ژنو ؛
۱۱➖ کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان ، unhcr در ژنو؛
۱۲➖ سازمان جهانی مالکیت معنوی ، wipo در ژنو ؛
۱۳➖ انجمن تجارت آزاد اروپا ، efta در ژنو؛
۱۴➖ سرن. سازمان اروپایی پژوهش های هسته ای ، cern در ژنو.
در آمد سالیانه ی سوئیس از استقرار سازمان های بین المللی و جهانی و اروپایی و... که بخشی از آن فهرست شد ، بیش از ۳ برابر درآمد فروش نفت جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۹۵ است. این در حالی است که سوئیس ۴۰ برابر از ایران کوچکتر است.
به راستی چرا این کشور کوچک به چنین جایگاهی دست یافته است؟
۱➖ سوئیس بیش از ۲۰۵ سال است که در هیچ جنگی شرکت نکرده است ، از ناپلئون تا بایدن؛ در عین حال با اقتدار بیطرف مانده و به بیطرفی اش نیز معنی بخشیده است.
۲➖ خود را برای شناختن رییس کنفدراسون سوئیس به زحمت نندازید ، چرا که مدیر اجراییش هر ۶ ماه اتوماتیک وار عوض می شود. اداره ی این کشور فدرال، از گونه دموکراسی مستقیم و غیر مستقیم پارلمانی است . مصوبات مجلس می تواند بیدرنگ و با فقط ۱۰۰ هزار امضا مردم ، به همه پرسی گذاشته شده ، تصویب یا رد شود. تنها در سال ۲۰۱۶ ، ۱۳ بار در سوئیس همه پرسی برگزار شد. با کمترین هزینه و وقت.
۳➖ مساحت سوئیس کمتر از آذربایجان شرقی است ، ولی از ۲۶ کانتون تشکیل شده است که غیر از امور دفاعی و سیاست خارجی ، در بیشتر امور خودگردانند. دولت مرکزی به هیچ وجه حق دخالت در امور داخلی کانتون ها را ندارد.
۴- بیطرفی مقتدرانه ، بنیاد استراتژی سوئیس بوده و به خوبی پاسدار آن بوده است. در دوران جنگ های جهانی و پیش از آن و جنگ های پر شمار پیشتر ، سوئیس بیطرفی خو د را پاس داشت و همچنان امن ماند. پیامدهای بکارگیری استراتژی بیطرفی با اقتدار ، سر برآوردن شگفت انگیرترین ملت بوده است. بنگریم:
۱➖ درآمد مفت
درآمدهای سوئیس، تنها از راه استقرار مقرهای سازمان های بین المللی در سرزمینش ، دهها برابر بودجه افغانستان است ؛ در حالی که پهنه افغانستان بیش از ۲۰ برابر سوئیس است؛
۲➖ عزت نفس ملی
سوئیسی ها ۵ سال پیش ، طی همه پرسی ملی ، به دریافت یارانه ماهیانه ۲,۵۰۰ دلاری برای همه شهروندان رای منفی دادند.آن هم با آرایی ۷۰%. آنان این یارانه را موجب تنبلی خود شمردند ؛
۳➖ آموزش و پرورش کارآمد
سوئیس دارای بیشترین هزینه ی آموزش دانش آموزان در جهان است. پرورش انسان صلح جو، ماهر ، محیط زیستی و عاشق میهن ، بنیاد آموزش و پرورش سوئیس است؛
۴➖ نو آوری
نوآورترین کشور اروپایی و پس از ژاپن، دارای بیشترین سرانه ثبت اختراعات در جهان است. ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی اش از صنایع با نو آوری بالا و بسیار بالا به دست می آید؛
۵➖ استاندارد بالای زندگی
سیستم آمد و شد پیشرفته درون و برون شهری با کمترین تلفات ، بالاترین سیستم بهداشت با بیمه های ممتاز در مقیاس جهانی ، کلان شهرهای مناسب برای زندگی و دارای کمترین آلودگی و بهترین کارکرد محیط زیستی ، سوئیس را برای شهروندانش بهشتی کرده است؛
۶➖ محیط زیست
سوئیس سالیانه دستکم ۷.۱ در صد تولید ناخالصش را صرف محیط زیست می کند. نتیجه آن که این کشور در حال رساندن میزان جنگل ها و مراتعش به دوره پیشاصنعتی است.
۷➖ خود گردانی گسترده
هر کدام از ۲۶ کانتون (استان) سوئیس ، خود دولتی مستقل با پارلمان ، هیات اجرایی و دادگستری اختصاصی است. کانتون ها حتی برای پیشرفت بیشتر رقیب یکدیگرند. آن ها در واقع دولت های مستقلی به شمار می آیند که خود خواسته و از طریق اتحادیه ، کشور و ملت سوئیس را بر پا کرده اند؛
۸➖ پایداری
ثبات ارزی کم مانند ، درآمد بالای سرانه ، معتبرترین سیستم بانکی جهان در دل یک استراتژی سیاسی کارامد مبتنی بر بیطرفی مقتدرانه ، سوئیس را به کشوری پایدار و با ثبات تبدیل کرده است.
✍️ یدالله کریمی پور
@iran2020