Telegram Web Link
♦️ استراتژی بزرگ چین

#گزارش_کوتاه

🔹 مؤسسه آمریکن‌اینترپرایز از اندیشکده‌های محافظه‌کار مستقر در واشنگتن، در مقاله‌ای نسبت به راهبرد کلان چین در ارتباط با توسعه نفوذ جهانی‌اش ابراز نگرانی کرده است. طبق این مقاله، چین پس از جنگ سرد و با ظهور تک‌قطبی آمریکا درصدد جایگزینی نظم جهانی مبتنی بر لیبرال‌دموکراسی با ایده «اقتصاد بازار سوسیالیستی» برآمد.

🔸 به نظر نویسنده، چین پس از حوادث تیان‌آن‌من و با پیروزی‌های آمریکا در جنگ‌های خلیج فارس و کوزوو به حفاظت از امنیت خود در برابر نفوذ آمریکا در شرق آسیا اندیشید و نقش آمریکا در انقلاب‌های رنگی آسیای میانه و بهار عربی موجب عزم بیشتر چین در اجرای این راهبرد شد.

🔸 پکن برای جلوگیری از تجزیه‌طلبی در تایوان، تبت، هنگ‌کنگ و سین‌کیانگ، تصمیم گرفت ابتدا یک توسعه قدرتمند اقتصادی را تجربه کند و سپس این قدرت اقتصادی را به قدرت نظامی و دیپلماتیک تبدیل نماید. افزایش ثروت چین با استفاده از ایده‌ها و سرمایه‌های خارجی و اجازه مانور به بخش خصوصی، نتیجه این تصمیم بود.

🔸 چین پس از بحران مالی 2008، اجازه نداد مهار اقتصاد از کنترل حزب کمونیست خارج شود. به همین دلیل با اعطای وام‌هایی، تسلط بخش دولتی را حفظ کرد. پکن به مرور اقتدارگرایی داخلی خود را به حوزه پیرامونی ژئوپلتیک شرق آسیا تسری داد تا از تضعیف آمریکا ناشی از هزینه‌های جنگ‌های خارجی، نهایت بهره‌برداری را داشته باشد.

🔸 استراتژی بزرگ چین بر چهار پایه استوار است: تشکیل قدرت‌مندترین ارتش جهان، رشد فناوری و تکنولوژیک، توسعه ایدئولوژیک و سازمان‌های اطلاعاتی و سرانجام شکل‌دهی «شبکه‌های مشارکت راهبردی» در سیاست خارجی که مانع توسعه نفوذ آمریکا شود.

نویسنده معتقد است چین هنوز در حوزه تکنولوژی به‌ویژه در زمینه نیمه‌هادی‌ها، به شرکت‌های غربی نیازمند است. به نظر می‌رسد قانون جدید کنگره آمریکا علیه چین نیز برخاسته از چنین تصوری باشد. در سوی دیگر چین نیز پیش از این با راهبرد «چرخه دوگانه» نسبت به این مسأله هشیار بوده است./ تبیین

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
♦️ خروج آمریکا از افغانستان؛ فرصت‌ها و تهدیدات برای ایران


🔹 خروج کامل نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، فرصت‌ها و تؤأمان تهدیداتی برای سیاست‌های منطقه‌ای ایران خواهد داشت:

🔸 فرصت‌ها
1️⃣ کاهش حضور نظامی آمریکا، یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست منطقه‌ای ایران مبنی بر حفظ امنیت منطقه توسط دولت‌های منطقه را تسهیل خواهد کرد.

2️⃣ از منظر قدرت نرم، تبیین بی‌مسئولیتی و عهدشکنی آمریکا، حتی در قبال دولت‌های متحد و تحت سلطه‌اش، موقعیت اِعمال نفوذ این دولت در دیگر کشورهای منطقه را با چالش مواجه خواهد کرد.

3️⃣ امکان بهبود روابط دوجانبه تهران و کابل در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی افزایش خواهد یافت.

🔸 تهدیدات
1️⃣ خروج غیرمسئولانه آمریکا در شرایطی که نهادهای نظامی و امنیتی افغانستان در دوران اشغال، به مرور ضعیف‌تر شدند، احتمال سرایت ناامنی‌ها به مرزهای ایران را ممکن می‌سازد.

2️⃣ افزایش مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران، معضلات اقتصادی و اجتماعی ایران را افزایش می‌دهد و نوع مواجهه با آن‌ها بر قدرت نرم ایران در سطح منطقه مؤثر است.

3️⃣ نوع مواجهه ایران با طالبان، ظرافت خاصی می‌طلبد به گونه‌ای که از تشدید نبرد نظامی در افغانستان بین گروه‌ها و طوایف جلوگیری شده و حفاظت از شیعیان این کشور نیز ضمانت شود.

با توجه به موارد مذکور، دیپلماسی هوشمند و چندبُعدی در ابعاد امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی در کنار روابط چندجانبه با بازیگران منطقه‌ای و آسیایی، برای جلوگیری از تشدید بحران افغانستان و تسری تبعات آن به کشور ضروری است./ دانش سیاست

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
چرا طالبان اینقدر سریع پیشروی می کند ؟

🔸️جنبش طالبان تقریبا ۸۰ درصد افغانستان را تصرف کرده و شهرهای بسیار مهم مزارشریف ، هرات ، جلال آباد و قندهار را به کنترل درآورده و در حومه کابل نیز مشغول پیشروی است.
برخی از شهرهایی که گفته شد حتی بدون شلیک یک تیر به تصرف این گروه درآمدند که جای سوال جدی دارد ‌.

🔸️بررسی های نگارنده نشان میدهد چند عامل جدی در موفقیت های برق آسای طالبان نقش دارد ؛

1️⃣ جدایی مردم از حکومت

🔸️مردم افغانستان حکومت فعلی که البته دیگر چیزی از آن نمانده را نماینده خود نمی دانند چون معتقدند این سیستم با فشار و زور آمریکا ایجاد شده و روسای جمهورش از کرزای گرفته تا اشرف غنی با زور و تقلب انتخاب شده اند و به همین علت و علل دیگر در انتخاباتی که آخرین بار برگزار شد کمترین میزان مشارکت مشاهده شد.


2️⃣ فساد شدید اقتصادی و سیاسی

🔸️مسئولان افغانستان در اوج فشارهای اقتصادی و امنیتی که به مردم وارد میشد مشغول مال اندوزی و اختلاس بودند؛ گویی این حکومت متعلق به آنها نبوده و صرفا فرصتی است که بتوانند بار خود را ببندند. تصاویر قصرهای چندین میلیون دلاری عباس ابراهیم زاده (عباس دالر) ، عطا محمد نور، عبدالرشید دوستم ، اسماعیل خان و ... که اخیرا توسط طالبان تسخیر شد نشان میداد که سطح زندگی حاکمان فعلی تا چه حد از مردم فاصله داشت . پرواضح است که مردم در چنین شرایطی به دفاع از حکومت قبضه شده توسط چنین افرادی برنخواهند خاست و نبرد بین طالب و اشرف غنی و دار و دسته اش را نبرد باطل با باطل می پندارند .

3️⃣ناامنی شدید و نارضایتی مردم

🔸️در جمهوری اسلامی ایجاد شده در افغانستان توسط آمریکا ، معضل ناامنی به شدت به چشم‌می آمد و این امر نارضایتی گسترده ای را به وجود آورده بود . در حالی که در حکومت سابق طالبان امنیت به طور مطلق وجود داشت و به همین سبب مردم بسیاری از مناطق نسبت به این گروه دید مثبتی داشتند‌.

4️⃣ انسجام قسمت عمده ی پشتون ها

🔸️بخش عمده ای از پشتون ها طالبان را نماینده خود می دانند و معتقدند که افغانستان باید متعلق به این قوم باشد . نباید از یاد برد عبدالمنان نیازی معدوم که البته این اواخر به دست خود طالبان نیز کشته شد می گفت : تاجیک ها به تاجیکستان بروند ، ازبک ها به ازبکستان و هزاره ها (شیعیان) به گورستان.

🔸️پس بخش های پشتون نشین حکومت تا حدی پشت پرده با طالبان جهت تسلط برافغانستان بسته بودند .

5️⃣ حمایت مفتیان پاکستان و خروج آمریکا

🔸️عقب نشینی نظامیان آمریکا از افغانستان که این‌حکومت سست بنیاد را با زور اسلحه و کمک های مالی نگه داشته بود ، موجب این گشت که در مدتی بسیار کمتر از آنچه قبلا پیش بینی میشد ، طالبان بتواند بر ولایات مسلط شود.

🔸️همچنین نباید از نقش بسیار بارز پاکستان و سیستم اطلاعاتی اش گذشت. در واقع بخش عمده ای از طالبان تحت حمایت پاکستان اند و علمای حوزه های کویته و کراچی تغذیه مذهبی و مشروعیتی این گروه را برعهده دارند/ تقوی نیا
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
۱)

🔰 جریان شناسی اجتماعی و سیاسی پشتون‌ها؛ (قسمت اول)

🔻 طالبان چند درصد پشتون‌ها را نمایندگی می‌کند؟

قوم پشتون یکی از منسجم‌ترین قبایلی است که بعد از دوران امیر عبد الرحمن خان که قرارداد مرزی موسوم به خط «دیوراند» را امضا کرد، بین افغانستان و هند بریتانیا تقسیم شد.

حدود ۶۰ میلیون پشتون که عمدتا در دو کشور پاکستان و افغانستان زندگی می‌کنند، تاثیرات بسیاری در سرنوشت هردو کشور و حتی منطقه داشته‌اند. به همین خاطر شناخت دقیق ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این قوم ضروری است ولی متاسفانه آشنایی کاملی از این قومیت در کشور ما وجود ندارد.
📌 پیرمحمد ملازهی

🔻 تاریخچه قوم پشتون؛

قوم پشتون یکی از منسجم‌ترین قبایلی است که بعد از دوران امیر عبد الرحمن خان که قرارداد مرزی موسوم به خط «دیوراند» را امضا کرد، بین افغانستان و هند بریتانیا تقسیم شد. بعد از ۱۹۴۷ که هند استقلال خود را به دست آورد این مناطق در محدوده پاکستان قرار گرفت. یعنی شرایط به گونه‌ای پیش رفت که مناطق پشتون‌نشین در پاکستان قرار بگیرد. در آن زمان نهضتی شکل گرفت تحت عنوان خدائی خدمتگذار به رهبری خانم عبدالغفار خان یا سرخ جامگان که مخالف پیوستن پشتون‌ ها به پاکستان و به دنبال استقلال پشتون‌ ها بودند. یک جریانی از طرف انگلیسی ها شکل گرفت که مناطق پشتون نشین و بلوچ نشین را به پاکستان واگذار کنند. دعوا هم بین افغانستان و پاکستان بر سر این مساله شروع شد. چون افغان‌ها معتقد بودند که در زمان قرارداد به پاکستان ملحق شده است و درواقع به افغانستان تعلق دارد. اما به هر حال این مناطق به افغانستان الحاق نشد و مشکلاتی که بعدا بوجود آمد از یک طرف افغانستان حاضر به شناسایی پاکستان در سازمان ملل نشد و از طرف دیگر خواستار بازگرداندن مناطق پشتون نشین و بلوچ نشین شد. در واقع مطابق قرارداد ۱۸۹۳ که بین امیرعبدالرحمن خان و هند بریتانیا امضا شده بود، مناطق پشتون نشین تقسیم شد. خود امیر عبدالرحمن خان اصطلاحی دارد که می‌گوید قرار داد ۱۸۹۳ «خنجری بود که از وسط قلب پشتون رد شد.»

🔻اگر بخواهیم به دنبال تفاوتهای بین پشتون های افغانستان و پاکستان بگردیم از ۱۸۹۳ به بعد باید به دنبال رد پای این تفاوتها باشیم چون تا پیش از آن از هر نظر و بخصوص سیاسی یک دست بوده‌اند؟

تفاوت فرهنگی چندانی بین آنها وجود ندارد و همگی دارای ویژگی‌های مختص پشتون‌ ها هستند. کلا الان پشتون‌ها در ۴ منطقه قرار دارند؛ پشتون‌های افغانستان، پشتون‌ های ایالت خیبرپختونخواه، پشتون‌های ایالت سرحد و هفت منطقه قبایل آزاد، و پشتون‌های ایالت بلوچستان. این چهار گروه از آن زمان تحت نظر سیستم اداری متفاوتی قرار گرفته‌اند با این حال به لحاظ زبانی و فرهنگی هیچ تفاوتی ندارند و از منسجم‌ترین قبایل دنیا هستند. یعنی تفاوت حکومت‌های حاکم بر آنها باعث تفاوت ارزش‌ها و معیارهایشان نشده است. اتفاقا در طول تاریخ حوادث مختلف باعث شده که این‌ها بارها با هم متحد شوند. مثلا زمان سقوط دولت امان اله خان که نادرخان سفیر وقت افغانستان در پاریس به مناطق قبایلی آمد ونیروهای نظامی وجنگنده راجمع کرد، قبایل از بازگرداندن پشتون‌ ها به قدرت در افغانستان حمایت کردند. در آن  زمان پشتون‌ ها قبایل آزاد در خاک امروز پاکستان بودند و ملیت افغانی نداشتند ولی برای بازگرداندن پشتون وارد جنگ شدند تا حکومت تاجیک «حبیب الله کلکانی» یا «حبیب الله بچه سقا» را سرنگون سازند. و نیرو در اختیار نادرخان گذاشتند و او هم حکومت تاجیک‌ها را سرنگون کرد و حبیب الله خان را به رغم امضاء قرآن اعدام کرد. بنابراین قبایل مختلف پشتون در طول تاریخ همیشه با هم ارتباطات نزدیکی داشتند. زمانی که افغانستان توسط شوروی اشغال شد هم بخشی از نیروهایی که مقابل اشغال‌گری ایستاد از پشتون‌ های پاکستان بودند. پس نمی‌توان قبایل مختلف پشتون را با مرزبندی سیاسی از هم منفک کرده و مرزبندی فرهنگی هم برای آنها قائل شد.

🔻ما طالبان افغاستان و پاکستان داریم که هریک هم مقابل حکومت‌های خود می‌جنگند و عمدتا هم از قوم پشتون هستند، آیا بین این دو گروه هم تفاوتی وجود ندارد؟

در واقع این دو گروه با هم همکارند؛ تنها تفاوت موجود این است که طالبان افغانستان علیه دولت افغانستان و طالبان پاکستان علیه حکومت پاکستان می‌جنگد. یعنی طالبان افغانستان می‌خواهد افغانستان را اسلامی کند و طالبان پاکستان هم درصدد اسلامی کردن پاکستان است. و البته یک نکته مهم دیگر اینکه طالبان افغانستان مورد حمایت پاکستان است اما برعکس این قضیه صادق نیست. با این حال گروه طالب مشترکات قومی زبانی و فرهنگی قوی دارد. بنابراین به لحاظ نگاه قومی و حتی ایدئولوژیک خیلی نمی‌توانید بین این دو تفاوتی قائل شوید. از لحاظ ایدئولوژیک بیشتر افراد در این گروه قومی مذهبی به دنبال حکومت اسلامی هستند.

موسسه پژواک خرد معاصر
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
۲)

🔰 جریان شناسی اجتماعی سیاسی پشتونها (قسمت دوم)

🔻اگر گروه قومی مذهبی طالبان در افغانستان پیروز شود با اینکه از سوی ارتش پاکستان حمایت شده است به کمک طالبان پاکستان برود که در مقابل حامی پیشینش یعنی حکومت پاکستان بوده است؟

بستگی به این دارد که تا چه اندازه مناسبات طالبان و پاکستانی‌ها خوب باشد. واقعیت این است که پاکستان سرمایه‌گذاری زیادی روی طالبان افغانستان کرده است و حداقل انتظارش این است که رفتار طالبان مثل گذشته نباشد و طالبان خط دیورند را به رسمیت بشناسد. چون در دوره قبلی طالبان حاضر نشد خط دیورند را به رسمیت بشناسد و اعلام کرده بود که خط دیوراند مساله پشتون است و حاضر نشده بود آن را به رسمیت بشناسد. الان هم بعید است که این انتظار پاکستان را برآورده کنند.

🔻 با توجه به اینکه قوم پشتون، اکثریت است و طالبان از حمایت مردمی این قوم در هر دو کشور برخوردار است، آیا ممکن است این مناسبات سیاسی فدای مناسبات قومی شود و طالبان افغانستان به پشتیبانی از طالبان پاکستان برخیزد؟

تاثیری که می‌تواند بگذارد این است که مناسبات نزدیکی بین افغانستان و پاکستان بوجود بیاورد. می‌تواند انتظار پاکستان را برای ایجاد خط ترانزیتی به سوی آسیای مرکزی که سالها در این مورد مشکل داشته برآورده کند. حتی می‌تواند کاری کند که هند اصلا در افغانستان حضور نداشته باشد که این هم از آرزوهای پاکستان است. حتی یکی از انتظارات پاکستان این بود که دو کشور یکی شود و کنفدرال بوجود بیاید. یعنی انتظارات پاکستان از طالبان تا این حد است اما اینکه طالبان  واقعا در چه حدی به این انتظارات پاسخ خواهد داد آینده مشخص می‌کند.

🔻آیا بین پشتون‌ ها تفاوت‌ مذهبی هم وجود دارد؟

خیر تفاوت چندانی وجود ندارد. عمدتا سنی مذهبند و یک اقلیت شیعه در بین‌شان وجود دارد.

🔻اساسا تفاوت‌های فکری از زوایای مختلف مثل سنتی و مدرن بودن و یا افکار سیاسی تا چه میزان در قوم پشتون وجود دارد؟

کسانی از این قوم که تحصیلکرده‌اند نگاه و زندگی مدرن دارند. اما شیوه معیشت اکثریت قوم پشتون سنتی است. چون بیشتر دامدار و عشایر و یا روستانشین هستند. از طرفی به سنت‌های قومی و دینی خود نیز به شدت پایبندند به طوری که حتی همان تحصیکرده‌ها را هم نمی‌توانید کاملا در چارچوب مدرنیزم تعریف کنید. اصلا اگر اینها مدرن می‌توانستند باشند علیه روس و امریکا قیام نمی‌کردند. هر کسی که به خاک اینها تجاوز کند بر اساس نگاه سنتی خود جهاد می‌کنند. اما گروه تحصیلکرده بیشتر از نگاه سیاسی متفاوت هستند به طوریکه به لحاظ سیاسی می‌توان تقسیم بندی‌های متفاوتی در بین پشتون ها مشاهده کرد از لیبرال تا کمونیست. مثل خود اشرف غنی که از قوم پشتون اما لیبرال دموکرات است. همچنین ناسیونالیست‌های خیلی افراطی که به دنبال تسلط مطلق پشتون‌ ها هستند. یا کسانی که کاملا اسلامگرا هستند. یعنی بین آنها تفاوت‌های فکری  و نه مذهبی وجود دارد. حتی بین آنها کمونیست هم هست. حزب دموکراتیک خلق و حزب پرچم از بین قوم پشتون هم طرفدارانی دارد. با این حال آنچه آنها را یکسان و یک دست می‌کند مسائل پشتون والی و ارزش‌های قومی است که تقریبا همه قبایل به آنها معتقدند.

🔻این ارزش‌های قومی چیست که همه چیز حتی تحصیلات را هم تحت تاثیر خود قرار داده و قوم پشتون را علیرغم پراکندگی جغرافیایی و دیگر تفاوتها، منسجم نگاه داشته است؟

ازمهمترین این ارزشها می‌توان به انتقام‌جویی، خشونت، مهمان‌نوازی و حمایت از کسی که به آنها پناه آورده نام برد. اما ممکن است این موارد در گروه‌های مختلف متفاوت باشد. مثلا در حالت سنتی اگر یک نفر از یک طایفه‌ای را بکشد کل طایفه قاتل در معرض انتقامجویی قرار خواهد گرفت. اما مثلا در بین تحصیلکردگان انتقامجویی در حد همان قاتل محدود و باید از مسیر قانون صورت بگیرد ولی به هر حال انتقام گیری بر قوت خود باقی است. پس اصل انتقام‌گیری به عنوان یک ارزش قومی فارغ از ایدئولوژی و تحصیلات وجود دارد و فقط هم برای آن قوم قابل فهم است و نه دیگران. از موارد دیگر که نمونه تاریخی جالبی هم دارد می‌توان به پناهندگی اشاره کرد. وقتی بن لادن پناهنده این گروه شد حتی تا حد از دست دادن قدرت حاضر نشدند او را تسلیم کنند. اگر حاضر می‌شدند بن لادن را تحویل دهند و یا حتی او را اخراج کنند، آمریکا حمله نمی‌کرد و حکومت در دست طالبان باقی می‌ماند. ملا عمر در این باره جمله‌ای به نماینده آی اس آی گفته است که قابل تامل است؛ او به صراحت اعلام کرد که بن لادن پناهنده ماست. حتی زمانی که مشرف گفت که ما تا امروز با شما بودیم اما مجبوریم از این به بعد به آمریکا پایگاه بدهیم باز هم قبول نکرد که بن لادن را که پناهنده‌شان بود تحویل بدهند و گفت که «حکومت ارزش این را ندارد که من پناهنده خود را تحویل بدهم.»

موسسه پژواک خرد معاصر
@institutekherademoaser
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
۳)

🔻با دسته‌بندی‌هایی که انجام دادید فکر می‌کنید بدنه اجتماعی طالبان بیشتر از کدام گروه پشتون ها باشد؟

واقعیت این است که گروه‌های اسلامگرا در هر دو کشور الان در موضع برترند؛ اما نباید نادیده گرفت که گروه‌های دیگر مثل لیبرال‌ها و ناسیونالیست‌ها و چپ‌ها هم وجود دارند. اما طالبان در این بین بیشتر در بین اسلامگرایان و گروه‌های سنتی (عشایر و روستایی) نیرو و طرفدار دارد. از بین حدود ۶۰ میلیون پشتون بیش از ۸۰ درصد نگاه سنتی و اسلامی دارد. بنابراین حتی اگر ۱۰ درصد از این جمعیت هم طرفدار طالبان باشد می‌توانیم بگوییم طالبان حدود ۵ تا ۶ میلیون طرفدار و نیرو در بین قوم پشتون دارد. که این تخمین حداقلی است./مفاز

موسسه پژواک خرد معاصر
@institutekherademoaser
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🔴26 مرداد سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامیباد

🔺بیست و ششمین روز از مرداد ماه، یادآور بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن در سال 1369 و فرصتی برای مرور رشادت‌های این غیور مردان است.


https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
✴️ افغانستان؛ گورستان امپراتوری ها

◽️ همزمان با خروج نظامیان ایالات متحده و ناتو، طالبان سلطه خود بر افغانستان را تحکیم می‌کند. آمریکا اولین کشوری نیست که افغانستان را ترک می‌کند و این روزها دوباره مشخص شده که چرا به افغانستان «گورستان امپراتوری‌ها» گفته می‌شود. اولین جنگ‌های بزرگ بیگانگان در افغانستان را امپراتوری بریتانیا بین سال‌های 1839 تا 1919 رقم زد. نخستین جنگ افغان و انگلیس با کشته شدن 4.500 نظامی و 12 هزار غیرنظامی انگلیسی در سال 1842 پایان یافت. دومین جنگ میان دو طرف بین سال‌های 1878 تا 1880 به وقوع پیوست که انگلیسی‌ها در این نبرد موفق‌تر بودند. اما سومین و آخرین نبرد این دو در سال 1919 روی داد که به استقلال کامل افغانستان انجامید. اتحاد شوروی در اوج جنگ سرد یعنی سال 1979به افغانستان حمله کرد. نهایتاً شوروی در سال 1989 از افغانستان خارج شد. و نهایتاً در آخرین حضور نیروهای بیگانه در افغانستان، تا روز 21 ژوئیه 2021، 2.348 نظامی آمریکایی در جریان عملیات «آزادی بلند مدت» کشته شده اند./اندیشکده جریان

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🏴 فرارسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد.
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
سناریوهای پیش روی ایران در مواجهه با طالبان جدید

دکتر رشید جعفرپور، مدرس دانشگاه و عضو هیئت مدیره انجمن علمی جامعه شناسی سیاسی ایران در مصاحبه با خبرگزاری فارس

«طالبان جدید» در شرایط حاضر به صورت یک واقعیت اجتماعی مسلط در صحنه حکمرانی افغانستان نقش آفرینی می کند. آنچه مهم است، نحوه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با این پدیده است. چند سناریو در این زمینه مطرح است.

واقع گرایی» یکی از نحله های قدمت دار در نظریات روابط بین الملل است. مورگنتا از نظریه پردازان اصلی این نظریه است. به اعتقاد واقع گرایان، آنچه که سیاست خارجی کشورها را شکل می دهد در واقع، واقعیت هایی است که در جهان اتفاق می افتد. به این نظریه انتقادهای زیادی وارد شده، از جمله آرمانگرایان معتقدند که اگر بر این اساس بخواهیم فضای بین الملل را اداره نماییم دائما قدرتمندان و زورمداران حاکم خواهند بود و جهان عرصه تاخت و تاز زورمداران خواهد بود. آرمانگرایان معتقدند که بخشی از واقعیت های بین الملل بر اساس آرمانهای اخلاقی و ارزشی مشترک بشری، دائما در حال تغییر و ارتقاء است، آرمانهای اخلاقی که جهان را به سمت رعایت حقوق بشر، احترام به اعتقادات و باورهای ادیان و مذاهب و ده‌ها آرمان بشری دیگر هدایت می کند. حاصل این تلاقی ها، رویکرد «واقع گرایی آرمانگرایانه» را پدید آورده که با واقعیت های نظام بین الملل همخوانی بیشتری دارد.
پس از بیست سال حضور آمریکا و متحدانش در افغانستان و هزینه های بیهوده و سرسام آور، آنگونه فرار را بر قرار ترجیح داده و از این کشور خارج شدند که بخش بسیاری از ادوات نظامی خود را برای طالبان بر جای نهادند و حتی موفق به خروج کامل دیپلمات ها و شهروندان خود از افغانستان نشدند. حضوری که بیش از ۹۸۰ میلیارد دلار هزینه، بیش از ۲۳۰۰ سرباز کشته و نزدیک به ۲۰ هزار و ۶۶۰ سرباز ایالات متحده طی آن مجروح شدند و نه آن دموکراسی که قولش را می دادند برپا کردند و نه قادر به ایجاد ارتشی قوی در افغانستان بودند؛ ارتشی که ظرف 10 روز یا تسلیم طالبان شدند یا به کشورهای همسایه گریختند و به این ترتیب، دولت غنی سقوط و افغانستان به سیطره طالبان درآمد.
طالبان، یک واقعیت در صحنه بین الملل به وی‍ژه در منطقه غرب آسیاست. این جریان فکری به عنوان یک واقعیت، حدود 20 سال پیش با یک رویکرد افراطی در این منطقه ظهور و بروز یافت. اگر چه ریشه های فکری این جریان را می توان در اندیشه فقهی و کلامی این تیمیه یافت اما برش جدید این تفکر حدود دو دهه پیش در منطقه بروز یافت، تفکری که وجه خشونت، تعصب شدید و رفتارهای افراط آمیز زیادی از خود نشان داده و جنایات متعددی را برای بشریت به بار آورده بود. سالهای گذشته گرچه در ظاهر این تفکر سرکوب شد اما در این دو دهه طالبان با حمایت های پنهان و آشکار، توانست به بازآفرینی خود پرداخته و به شکلی مدرن با قدرت دیپلماسی و چانه زنی بیشتر با یک حرکت نظامی هدفمند در عرض مدت کمتر از دو ماه در صحنه سیاسی اجتماعی افغانستان نقش آفرینی نموده و ساختار سیاسی اداری آن کشور را تصاحب نماید؛ و به این ترتیب دولت افانستان به ریاست اشرف غنی و مدیریت اجرایی عبدالله عبدالله، به دلیل نداشتن پایگاه مردمی، اختلاف شدید در نحوه اداره کشور و نیز وابستگی به آمریکا، بدون مقاومت جدی، حاکمیت را تحویل طالبان داد.
هر صورت «طالبان جدید» در شرایط حاضر به صورت یک واقعیت اجتماعی مسلط در صحنه حکمرانی افغانستان نقش آفرینی می کند. آنچه مهم است، نحوه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با این پدیده است. چند سناریو در این زمینه مطرح است:

(قسمت اول)

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🔵سناریوی اول: طالبان جدید همان طالبان دو دهه قبل است؛
بر طبق این احتمال، طالبان جدید همان تفکرات و عملکردهای دو دهه قبل را دارد و همانگونه عمل می نماید. طبق اصل فقهی «استصحاب» حکم در موضوع باقی می ماند تا زمانی که در موضوع تغییر ماهیتی صورت گیرد. یعنی در این مساله نیز اصل بر این است که طالبان جدید بر همان مبانی فقهی و عملکردی سابق خود عمل خواهد کرد، مگر اینکه تاکنون تغییراتی در آنها پدید آمده باشد. براین اساس عده ای معتقدند به دلیل عدم تغییر جدی در مشی طالبان، سیاست ما باید مخالفت با طالبان باشد و حتی اگر امکان داشته باشد در براندازی آن با گروههای مخالف طالبان در افغانستان همکاری نماییم. برخی از اظهارنظرها در سطوح مختلف سیاستگذاری سیاست خارجی ما موید این رویکرد است و برای اجرای این سیاست هم نحوه و چگونگی همراهی و همکاری با گروهها مخالف طالبان در افغانستان را هم پیشنهاد داده اند.

🔵سناریوی دوم: طالبان جدید با طالبان دو دهه قبل متفاوت است؛
براساس این احتمال، چون دنیای سیاست، دنیای متغیری است و افکار و اندیشه ها در بستر زمان متحول می شوند، طالبان جدید با توجه به تجربه دو دهه گذشته و ناکامی های متعدد_ که حاصل عملکرد نامناسب آنها و عدم پذیرش شان در فضای عمومی افغانستان بوده_ در اندیشه و رویکردهای خود تغییرات اساسی داده اند. عملکرد دو ماهه آنها در فتح ولایات و شهرهای افغانستان نشان می دهد که هم در اندیشه و هم درعملکردشان تغییرات محسوسی به عمل آورده اند. تجربه تعامل با گروههای مختلف، برگزاری دیدارهای دیپلماتیک با کشورهای همسایه، اظهارنظرهای رسمی در مناسبات بین المللی، اتخاذ مشی مطالفت آمیز با مخالفان و مردم افغانستان، ایجاد آرامش نسبی در افغانستان بحران زده، و چندین نشانه دیگر حاکی از تغییر رویکرد اساسی در طالبان جدید است. بنابراین عده ای دیگر از سیاستگذاران و صاحبنظران از همراهی و به رسمیت شناختن سریع «امارت اسلامی افغانستان» به رهبری طالبان جدید و قانع کردن مخالفان برای پذیرش حاکمیت آنها در همسایه شرقی ایران دم می زنند.

🔵سناریوی سوم: سیاست صبر راهبردی؛
 اینکه طالبان جدید، چه در اندیشه و چه عملکرد با طالبان دو دهه گذشته تفاوت کرده، اینکه شرایط افغانستان با سالهای قبل فرق کرده، اینکه مردم افغانستان نارضایتی های جدی نسبت به حاکمان سابق خود(اشرف غنی و عبدالله عبدالله) دارند، اینکه واقعیت های جدید منطقه غرب آسیا با چند دهه قبل تفاوت کرده، شکی در آنها نیست، اما همه اینها دلیل نمی شود که در اتخاذ سیاست عملی نسبت به تحولات افغانستان شتابزده و غیرمنطقی عمل کنیم. «سیاست همسایگی» ما ایجاب می کند که با دقت و هوشمندی و با تکیه بر اصول «عزت، حکمت و مصلحت» مبتنی بر رویکرد «واقع گرایی آرمانگرایانه» و احترام به خواست و اراده ملت افغانستان و در جهت صلح و ثبات منطقه ای، مسائل کشور افغانستان را رصد و تحلیل نموده و تصمیم عقلانه بگیریم. نه اندیشه و عملکرد گذشته طالبان و نه چند فعل و رفتار اخیر آنها، نه ذهنیت های عدم مطابق با واقع برخی تحلیل گران و نه خوشبینی غیرواقع بینانه برخی از سیاستمداران، نه ضرورت های کوتاه مدت داخلی ما و نه برنامه های بلندمدت غیرکارشناسی و ... هیچکدام نباید ما را در اتخاذ سیاست اصولی در مورد طالبان جدید به کج راهه بکشاند.
ما باید ببینیم آیا طالبان جدید طبق بیان خودشان «دولت همه شمول» _ که تامین کننده امنیت و رضایت همه گروهها و اقوام و مذاهب افغانی باشد_ را ایجاد می کند؟ آیا طالبان جدید نسبت به همسایگان رویکرد همکاری و عدم مداخله را دنبال می کند؟ آیا امارت اسلامی طالبان جدید اصول اساسی یک زندگی آبرومند و شرافتمندانه و مبتنی بر حقوق شهروندی اسلامی را برای ملت افغانستان فراهم می آورد؟ آیا طالبان جدید نسبت خود را با غرب و آمریکا و عربستان نسبت عدم وابستگی تعریف می کند؟ آیا طالبان جدید بنا را بر تعامل مثبت با دنیا تعریف می کند؟ و دهها سوال و مساله اساسی از این دست که در اذهان عمومی نسبت به طالبان وجود دارد. کارشناسان و صاحبنظران سیاسی و روابط بین المل باید پاسخ اساسی این سوالات را بیابند و در صورت تضمین صحیح و مناسب از سوی طالبان جدید، ایران باید فعالانه ورود نماید و تصمیم درست و منطقی بگیرد.
(قسمت دوم)
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🏴🏴انّا للّه و انّا الیه راجعون 🏴🏴

رحلت استاد گرانمایه و فرزانه روشنگر، علامه محمد رضا حکیمی را به خاندان محترم و جامعه علمی جهان اسلام تسلیت عرض می‌نماییم.
🔻 سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال تشکیل دولت جدید در افغانستان کاملاً مشخص است. جمهوری اسلامی تنها دولتی را به رسمیت خواهد شناخت که ائتلافی و با مشارکت تمام اقوام و گروه‌ها باشد. اینکه طالبان حاکمیت مطلق یا غالب در افغانستان باشد با جهت‌گیری سیاست خارجی و منافع و امنیت ملی ایران انطباق ندارد.

🔻 افغانستان یک ساختار موزائیکی قومی و مذهبی دارد که ۴۰ درصد پشتون، ۳۰ درصد تاجیک، ۲۰ درصد هزاره یا شیعه و ۱۰ درصد ازبک است. دولتی که می‌خواهد در این کشور تشکیل شود باید متشکل از این اقوام باشد.

📌حمید خوش‌آیند

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
#هشتگ

🔴 هفت اقدام راهبردی شهید قاسم سلیمانی در افغانستان

🔸 وقتی طالبان از بین رفت، آمریکا دنبال این بود که حضور نظامی‌اش را دائمی کند و می‌خواست انتخاباتی طبق خواسته‌ خودشان برگزار بکند. جمهوری اسلامی این خطر را احساس کرد و تلاش می‌کرد که استقلال و حاکمیّت افغانستان حفظ بشود که در این جریان حاج قاسم سلیمانی نقش فرمانده و راهبر پرونده افغانستان را ایفا کرد

🔸 از جمله اقداماتی که حاج قاسم در آن نقش جدی داشت:

1️⃣ آن‌ وقت آمریکایی‌ها دنبال این بودند که محمّد ظاهرشاه را بر سرکار بیاورند. جمهوری اسلامی این را برای آمریکایی‌ها روشن کرد که با هرگونه توافق یا طرح، تا زمانی که شرایط انتخابات فراهم بشود مخالف است؛ چون شکل‌گیری نظام سیاسی افغانستان باید به دست مردم این کشور محقق شود.

2️⃣ ایران این مسئله را جاانداخت که هرگونه توافقی بدون تراضیِ کشورهای همسایه‌ی افغانستان امکان‌پذیر نیست.

3️⃣ کار بزرگ دیگر حاج قاسم این بود که آمریکایی‌ها را تفهیم کرد که نمی‌توانند افغانستان را به یک کانون تهدید برای کشورهای همسایه و کشورهای منطقه تبدیل کنند.

4️⃣ بعد از تعیین دولت افغانستان، زمان بازسازی این کشور رسید. در اجرای پروژه‌های آنجا حاج قاسم نقش اوّل بود؛ محوریّت این کار هم با حاج قاسم بود.

شبکه‌ی برق هرات؛ ما از ایران به هرات به طول 130 کیلومتر شبکه‌ی برق وصل کردیم و برق را به هرات فرستادیم. حاج قاسم مسئول این کار بود.

تقریباً هشتاد درصد ترانزیت کالاهای افغانستان از محور ایران و از مرز دوغارون صورت می‌گرفت و به هرات می‌رفت. در فضایی که امنیّت نبود، ما پذیرفتیم که جادّه‌ی جدیدی را احداث کنیم. نزدیک به صد و سی پل دارد. حاج قاسم یکی از مجموعه‌های مهندسی‌ که در دوره‌ی جنگ کار می‌کردند را مأمور این کار کرد. آن‌ها هم با روحیه‌ی جهادی و انقلابی شروع به‌کار کردند.

5️⃣ یکی از کارهای فوق‌العاده مهمّی که حاج قاسم در افغانستان انجام داد، مسئله‌ی ساخت دانشگاه و حوزه‌ی علمیّه در کابل است واقعاً حاج قاسم با انگیزه‌ی زیادی این کار را انجام داد.

6️⃣ یک کار دیگر حاج قاسم این بود که جلوی تنش‌های بین قومی و گروه‌ها را گرفت، و آن تهدیداتی که توسّط تندروها علیه شیعیان بود افت و کاهش پیدا کرد.

7️⃣ یکی از تلاش‌های دیگر ایشان این بود که در مرزهای شرقی کشور ما با افغانستان امنیّت و آرامش ایجاد بشود. از خطوط قرمز ما این بود که آمریکایی‌ها نباید در این مرزها حضور پیدا کنند، اگرچه آمریکایی‌ها خیلی تلاش کردند.(حسن کاظمی قمی، سرکنسول پیشین کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در هرات افغانستان)؛ خبرگزاری دانشجو

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🌐 پنج فرضیه در مورد آینده سیاست جهانی

🔻پایگاه تحلیلی "مدرن دیپلماسی" در گزارشی، جهان را در بحبوحه حرکت به سمت نظم سیاسیِ جدیدی ارزیابی کرده که مختصات ابتدایی آن تا حدی روشن شده و کشور‌های مختلف جهان بایستی به نوعی خود را آماده هماهنگ کردن با ویژگی‌های نظم جدید جهانی کنند. نظمی که تحولاتی نظیر اتفاقات اخیر افغانستان، منازعات گسترده چین و روسیه با آمریکا، پیشرفت‌های قابل توجه فناورانه، و همچنین تحولات اقتصادی جهان، همه و همه ظهور آن را نوید می‌دهند.

🔻مدرن دیپلماسی در این رابطه می‌نویسد: «دنیایِ پساجهانی، همچنان در مراحل اولیه خود قرار دارد و تصویر روشنی از آن وجود ندارد. از این منظر، برخی ویژگی‌های ابتدایی و بنیادین آن، و همچنین جزئیات و محدودیت‌های این ویژگی‌ها هنوز وضعیتی مبهم دارند.»

🔻در آینده نزدیک، مهمترین مولفه در جریان ظهورِ فضا‌های ژئواکونومیکی جدید، "تضعیفِ نفوذ جهانی آمریکا" خواهد بود. در این راستا شاهدِ خارج شدن کشور‌ها و مناطق مختلف جهان از حوزه نفوذ آمریکا خواهیم بود (پدیده‌ای در راستای برخی فرایند‌های منطقه ای) و اساسا آمریکا نیز به سمت بهینه کردنِ اتحاد‌ها و ائتلاف‌های بین المللی خود خواهد رفت (این اتحاد‌ها محدودتر و اقتصادی‌تر خواهند شد).

🔻ما نمی‌دانیم که قرار است جهانِ آینده چگونه باشد و چه مختصاتی داشته باشد با این حال در این رابطه می‌توان پنج فرضیه بنیادین را مطرح کرد.

🔻اول، نظم جدید جهانی یک بنیان اقتصادی خواهد داشت که بازتاب دهنده اثراتِ قابل پیش بینی ورود اقتصاد جهانی به یک چرخه بلند مدت است. در این زمینه به طور خاص جهان با اولویت‌های سرمایه گذاری جدید نیز رو به رو خواهد شد.

🔻دوم، نزاع‌ها و رقابت‌هایی میان جهان شبکه‌ای و جهانِ سلسله مراتبی (جهانی که دولت محور است) در مراکز جدید قدرت سیاسی و اقتصادی قابل مشاهده خواهند بود. در این چهارچوب احتمال افزایش تقابل‌های مختلف میان بازیگران گوناگون مخصوصا از منظر نظامی، کاملا محتمل است و حتی این احتمال افزایش نیز پیدا می‌کند.

🔻سوم، تکیه بر سازوکار‌های نهادین و سازمانی، تا حد زیادی ارزش خود را از دست می‌دهد و دولت‌ها بسیار کمتر از قبل، تکیه به آن را به مثابه تقویت بنیان‌های قدرت ملی خود در نظر می‌گیرند. این مساله تا حد زیادی ریشه در نابودیِ نظامِ نهادینی دارد که نظام سیاسی جهان بر آن استوار است. باید توجه داشت که نابودیِ ساختار و بنیاد‌های نهادینِ سیاست جهان، از مدت‌ها قبل از آغاز پاندمی ویروس کرونا آغاز شده است (البته که در دوران کرونا و با آشکار شدنِ عدم قدرت نهاد‌های بین‌المللی در مقابله با بحران پیش آمده، سستی نها‌های بین المللی در جهان، پیش از پیش آشکار شد).

🔻چهارم، مشارکت عمیق در فرایند‌های ژئواکونومیکی از سوی جوامع مختلف مذهبی، قومی، اجتماعی و فرهنگی، ممکن است به عنوان مولفه‌ای مهم جهت شکل گیری ترتیبات جدید منطقه‌ای و بین المللی، ایفای نقش کند.

🔻پنجم، وقوع یک منازعه و جنگ جهانی چندان محتمل نیست. این مساله به این دلیل مطرح می‌شود، زیرا اساس سیاست‌های مرتبط با بازدارندگیِ هسته‌ای همچنان در نظم جدید جهانی نیز در سر جای خود قرار دارند. با این حال، همزمان با تشدید درگیری‌های نخبگان سیاسی در غرب، احتمال اینکه منازعات منطقه‌ای با این خطر رو به رو شوند که از کنترل خارج شوند، به شدت افزایش می‌یابد.

🔻از این رو در جهان آتی باید انتظار تشدید اصطکاکات منطقه‌ای و تغییر قابل توجه کریدور‌های قدرت نظام بین‌الملل را داشت./ دیده بان
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🎤 چرا آمریکا شکست‌خورده اصلی میدان افغانستان است؟

🔹نکات اصلی:
🔸تصمیم خروج از افغانستان توسط ترامپ و بایدن و بر خلاف نظر فرماندهان میدانی و دیپلماتهای آمریکایی اخذ شد.
🔸خروج از افغانستان مورد اجماع احزاب آمریکا بود
🔸تصمیم خروج از افغانستان بر اساس راهبرد کلان سیاست خارجی آمریکا اتخاذ شد
🔸شکست اطلاعاتی و نظامی آمریکا در افغانستان بارز بود
🔸شکست آمریکا در مذاکره با طالبان نیز بعد دیگری از ناکامی آمریکا بود
🔸آمریکا در دولت-ملت سازی، ارتش سازی، حکومت سازی در افغانستان ناکام بود./ابوذر گوهری
https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
♦️ خروج آمریکا از افغانستان؛ فرصت‌ها و تهدیدات برای ایران

🔹 خروج کامل نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، فرصت‌ها و تؤأمان تهدیداتی برای سیاست‌های منطقه‌ای ایران خواهد داشت:

🔸 فرصت‌ها
1️⃣ کاهش حضور نظامی آمریکا، یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست منطقه‌ای ایران مبنی بر حفظ امنیت منطقه توسط دولت‌های منطقه را تسهیل خواهد کرد.

2️⃣ از منظر قدرت نرم، تبیین بی‌مسئولیتی و عهدشکنی آمریکا، حتی در قبال دولت‌های متحد و تحت سلطه‌اش، موقعیت اِعمال نفوذ این دولت در دیگر کشورهای منطقه را با چالش مواجه خواهد کرد.

3️⃣ امکان بهبود روابط دوجانبه تهران و کابل در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی افزایش خواهد یافت.

🔸 تهدیدات
1️⃣ خروج غیرمسئولانه آمریکا در شرایطی که نهادهای نظامی و امنیتی افغانستان در دوران اشغال، به مرور ضعیف‌تر شدند، احتمال سرایت ناامنی‌ها به مرزهای ایران را ممکن می‌سازد.

2️⃣ افزایش مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران، معضلات اقتصادی و اجتماعی ایران را افزایش می‌دهد و نوع مواجهه با آن‌ها بر قدرت نرم ایران در سطح منطقه مؤثر است.

3️⃣ نوع مواجهه ایران با طالبان، ظرافت خاصی می‌طلبد به گونه‌ای که از تشدید نبرد نظامی در افغانستان بین گروه‌ها و طوایف جلوگیری شده و حفاظت از شیعیان این کشور نیز ضمانت شود.

با توجه به موارد مذکور، دیپلماسی هوشمند و چندبُعدی در ابعاد امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی در کنار روابط چندجانبه با بازیگران منطقه‌ای و آسیایی، برای جلوگیری از تشدید بحران افغانستان و تسری تبعات آن به کشور ضروری است./ تبیین

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
🔴 فراخوان جذب دانشجو مقطع کارشناسی ارشد در رشته تاریخ انقلاب اسلامی

💠دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام در راستای ماموریت کادرسازی و تامین بخشی از نیازهای علمی و پژوهشی برای پاسداری از انقلاب اسلامی با شناسایی و جذب بهترین استعدادهای با انگیزه از طریق آزمون سراسری کارشناسی ارشد در رشته تاریخ انقلاب اسلامی، دانشجو می پذیرد.

📑 جهت کسب اطلاعات بیشتر از شرایط جذب دانشجو به دفترچه راهنمای سازمان سنجش مراجعه نمایید، همچنین سایت دانشگاه به نشانی www.ihu.ac.ir محل درج اطلاعیه های احتمالی خواهد بود.

🇮🇷مرکز علم و فناوری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس🇮🇷

🔗ارتباط با روابط عمومی در ایتا👇
📲@Admin_farhangi_E
┄┅─═◈═─┅┄
🆔@farhanghi_E
روابط عمومی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی📚
🔰 ۱۰ شهریور ۶۶ ؛ عبرتی تاریخی برای اعراب خلیج فارس

🔸️از ابتدای جنگ صدام علیه ایران ، کشورهای حاشیه جنوبی فارس به خصوص کویت و عربستان نهایت تلاششان را برای حکومت بعثی جهت پیروزی بر جمهوری اسلامی نمودند.
اما پس از مدتی مشخص شد صرف حمایت مالی و فروش نفت به جای عراق برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی کفایت نمی کند ‌،پس به ارتش بعثی مجوز دادند از آسمانشان در حجم وسیع علیه اهداف نفتی ایرانی و نفتکش های آن استفاده کند .

🔸️جنگ دریایی از اواخر سال ۶۵ به اوج خود رسید و ایران نیز مجبور شد مقابله به مثل کند؛ لکن آنزمان دیگر هیچ نفتکشی با پرچم عراق در دریا نبود که هدف نیروهای ارتش و سپاه قرار گیرد در نتیجه تصمیم تهران بر آن قرار گرفت که شناورهای حامیان عراق را نابود کند.

🔸️در واکنش دولت کویت به جای عقب نشینی از مواضعش از شوروی و آمریکا درخواست کمک کرد تا نفتکش های این کشور را اسکورت کنند.

🔸️در مقابل هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اعلام کرد : کویت برای امنیتش نیاز به شوروی و آمریکا ندارد بلکه کافی است آسمانش را برای حمله به نفتکش های ایرانی در اختیار عراق قرار ندهد.

🔸️کویتی ها هشدار رفسنجانی را جدی نگرفتند و چند نفتکش شان که تحت اسکورت شوروی و آمریکا بود مورد اصابت مین قرار گرفت اما بازهم کوتاه نیامدند .

🔸️تا این که در ۱۰ شهریور ۱۳۶۶ یک فروند موشک کرم ابریشم متعلق به نیروی دریایی سپاه به تاسیسات جنوب کویت اصابت کرد و اوضاع این کشور را به هم ریخت‌.

🔸️کویت که هیچ گزینه ای برای عکس العمل در برابر جمهوری اسلامی اختیار نداشت تنها ۵ دیپلمات ایرانی را اخراج کرد .

🔸️موشک های HY2 یا کرم ابریشم در تعداد نه چندان زیاد در سال ۱۳۶۴ از چین خریداری شده بود که پس از تصرف فاو در این نقطه سوق الجیشی مستقر شده و طی دوسال آخر جنگ توانستند تاثیرات مهمی در جنگ دریایی با عراق و حامیانش داشته باشند.

🔸️ کرم ابریشم ۸۰ تا ۱۰۰ کیلومتر برد و ۵۰۰ کیلوگرم سرجنگی داشت و برای هدف قرار دادن اسکله های نفتی کویت باید حتما در فاو مستقر میشد .

🔸️نکته جالب این بود که ایران در موشک زمین به زمین محدودیت داشت و مجبور بود از این موشک ضدکشتی برای زدن اهداف زمینی استفاده کند.

🔸️اما عملیات موشکی سپاه پاسداران ایران در ۱۰ شهریور ۱۳۶۶ چند دستاورد مهم در بر داشت ؛

1️⃣ جمهوری اسلامی در خصوص امنیت نفتکش های خود با احدی تعارف ندارد و در صورتی که منافعش ایجاب کند کشورهای جنوبی خلیج فارس از امنیت برخوردار نخواهند بود .

🔸️در واقع استراتژی "امنیت و فروش نفت برای همه یا هیچکس" از آن موقع به اجرا درآمد و تاثیر قابل توجهی در سالهای بعد بر تضمین صادرات نفت ایران داشت .


2️⃣ دولت کویت نیز متوجه شد که آمریکا و شوروی نخواهند توانست در برابر جمهوری اسلامی برایش تولید امنیت نمایند و به همین دلیل چندی پس از این حمله موشکی ، در روزنامه القبس که مواضع حاکمان این کشور را منعکس می کرد مطلبی چاپ شد مبنی بر این که کویت هیچگاه به صدام کمک نکرده است.

3️⃣ شیخ نشین های کوچک حاشیه خلیج فارس نیز با احساس جدی بودن ایران در ضربه به حامیان صدام تا حد زیادی در مواضع علنی خود علیه جمهوری اسلامی تجدید نظر کردند .

4️⃣ استراتژی بهره گیری از موشک در خلیج فارس به دلیل عرض کم آن و سواحل گسترده ایران ، پس از جنگ نیز پی گیری شد و سپاه و ارتش جمهوری اسلامی به طیف متنوع و متکثری از موشک های کروز و بالستیک ضدکشتی بومی و تولید وزارت دفاع مجهز شدند‌ و شهرهای زیرزمینی گسترده ای نیز در سواحل شاخاب پارسی و دریای عمان برای افزایش قدرت آتش و ایمنی یگان های موشکی ایجاد گشت.

5️⃣ جمهوری اسلامی با برقراری توازن وحشت میان خود و عراق و حامیانش این ذهنیت را برای همیشه در اذهان شیوخ مناطق جنوبی خلیج فارس ایجاد کرد که درگیری با ایران چه هزینه ای را در بر خواهد داشت و پس از جنگ تحرکات مخاصمه آمیز آنان تا حد زیادی کاهش یافت و استراتژی آنان در برابر تهران صرفا بهره گیری از حمایت آمریکا در راستای اهداف تدافعی بود و هیچگاه جرات نکردند حتی در لفظ به تهدید جمهوری اسلامی بپردازند./تقوی نیا

https://www.tg-me.com/institutekherademoaser
2025/02/24 08:03:47
Back to Top
HTML Embed Code: