اینسرتی از یک ساعت می آید، یک اکستریم کلوز آپ از چشمان خواب آلود مرد. موسیقی مشوش تورو تاکه میتسو روی این صحنه ها جاریست و ادامه فاجعه باری را برای داستان پیش گویی می کند. مرد از خواب بیدار می شود و با زن خفته عریان مواجه می شود.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
نقش معلم بهعنوان شوهر جدید بیوهای که در آن وضعیت متروک زندگی میکند، نشاندهنده بیاهمیت بودن ما در تقابل با بافت بزرگتر کل جهان بهعنوان افراد ناشناس سرگردان در فضای باز است، مانند ذرات ریز دانهریز شن که در میان اقیانوسی وسیع گم شدهاند. فیلمبرداری واضح و دقیق سگاوا در این فیلم به ماسه زندگی بخشیده است.
زن قهرمان نقل میکند که چگونه شوهر و دخترش در طوفان شن جان خود را از دست داده اند و استخوانهای آنها احتمالاً در زیر این تودههای شن دفن شده است. اگرچه برای بیننده و حتی معلم غیرمنطقی به نظر میرسد، اما توضیحات او هدف کافی در زندگی اش را برای او فراهم میکند تا در این موقعیت بی پایان برای زنده ماندن تلاش کند. علیرغم فقدان مبنای منطقی، فیلم به طور عجیبی بسیار واقع گرایانه است، به خصوص در نحوه نگاه کردن دوربین به پوست برهنه زن در حالی که او پشت به معلم خوابیده است و حس تقریباً ملموسی را به ما میدهد که دارای ظرافتهای وابسته به عشق شهوانی است. پذیرش سرنوشت زن، اگرچه تکان دهنده است، اما با توجه به دلایل او برای ماندن در کنار آنچه از خانواده اش باقی مانده است، هنوز تا حدودی قابل درک است. با این حال، این تبدیلِ تدریجی انسان منطقی به از دست دادن انگیزه خود برای فرار، به طوری که در نهایت او ماندن در آن گودال شنی را انتخاب میکند، است که ما را کاملاً وحشت زده میکند.
تماشای دوباره این فیلم بعد از سالها مرا به یاد جمله ای از آهنگ معروف «هتل کالیفرنیا» انداخت که میگوید: «هر وقت دوست داری میتوانی وارد شوی، اما هرگز نمیتوانی آنجا را ترک کنی». هنگامی که معلم مدرسه بی خبر برای گذراندن شب به خانه بیوه جوان هدایت میشود، او بدون اینکه متوجه شود به قبر خودش میرود. تنها سخنان زن «روز اول نه» هنگامی که مرد پیشنهاد میکند که برای کندن شنها کمک کند، ما را نسبت به کل مذاکره با روستاییان محتاط میکند. وقتی صبح روز بعد، مرد آماده رفتن میشود و نردبان را پیدا نمیکند، به نظرش سرگرم کننده است، اما نتهای دلخراش پسزمینه تاکمیتسو نشان میدهد که او در اعتماد کردن به روستاییان بسیار در اشتباه است. تفسیرِ این که آیا روستاییان به او کمک کرده اند یا او را به دام انداخته اند، به عهده تماشاگران است و تصمیم برای تماشای این فیلم با نگاهی بدبینانه یا خوشبینانه نیز همینطور.
✍ #فاطمه_علی_اکبریان
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
زن قهرمان نقل میکند که چگونه شوهر و دخترش در طوفان شن جان خود را از دست داده اند و استخوانهای آنها احتمالاً در زیر این تودههای شن دفن شده است. اگرچه برای بیننده و حتی معلم غیرمنطقی به نظر میرسد، اما توضیحات او هدف کافی در زندگی اش را برای او فراهم میکند تا در این موقعیت بی پایان برای زنده ماندن تلاش کند. علیرغم فقدان مبنای منطقی، فیلم به طور عجیبی بسیار واقع گرایانه است، به خصوص در نحوه نگاه کردن دوربین به پوست برهنه زن در حالی که او پشت به معلم خوابیده است و حس تقریباً ملموسی را به ما میدهد که دارای ظرافتهای وابسته به عشق شهوانی است. پذیرش سرنوشت زن، اگرچه تکان دهنده است، اما با توجه به دلایل او برای ماندن در کنار آنچه از خانواده اش باقی مانده است، هنوز تا حدودی قابل درک است. با این حال، این تبدیلِ تدریجی انسان منطقی به از دست دادن انگیزه خود برای فرار، به طوری که در نهایت او ماندن در آن گودال شنی را انتخاب میکند، است که ما را کاملاً وحشت زده میکند.
تماشای دوباره این فیلم بعد از سالها مرا به یاد جمله ای از آهنگ معروف «هتل کالیفرنیا» انداخت که میگوید: «هر وقت دوست داری میتوانی وارد شوی، اما هرگز نمیتوانی آنجا را ترک کنی». هنگامی که معلم مدرسه بی خبر برای گذراندن شب به خانه بیوه جوان هدایت میشود، او بدون اینکه متوجه شود به قبر خودش میرود. تنها سخنان زن «روز اول نه» هنگامی که مرد پیشنهاد میکند که برای کندن شنها کمک کند، ما را نسبت به کل مذاکره با روستاییان محتاط میکند. وقتی صبح روز بعد، مرد آماده رفتن میشود و نردبان را پیدا نمیکند، به نظرش سرگرم کننده است، اما نتهای دلخراش پسزمینه تاکمیتسو نشان میدهد که او در اعتماد کردن به روستاییان بسیار در اشتباه است. تفسیرِ این که آیا روستاییان به او کمک کرده اند یا او را به دام انداخته اند، به عهده تماشاگران است و تصمیم برای تماشای این فیلم با نگاهی بدبینانه یا خوشبینانه نیز همینطور.
✍ #فاطمه_علی_اکبریان
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#Gif
هیچچیز نمیتواند در برابر شن، این نیروی بیشکل ویرانگر بایستد. خود این نکته که بیشکل است بیتردید بهترین نشانهی قدرت آن است، مگر نه؟
🎬 The Woman in the Dunes 1964
Join 👉 @honar7modiran
هیچچیز نمیتواند در برابر شن، این نیروی بیشکل ویرانگر بایستد. خود این نکته که بیشکل است بیتردید بهترین نشانهی قدرت آن است، مگر نه؟
🎬 The Woman in the Dunes 1964
Join 👉 @honar7modiran
Forwarded from سینما نوستالژیا
نقد_فیلم_«حقایق_ناگوار»_یاشار_یوسفی.pdf
81.8 KB
⬆️ زن در ریگ روان(زن شنی) هیروشی تشیگاهارا ۱۹۶۴
⬇️ فارغ التحصیل، مایک نیکولز ۱۹۶۷
دهه طلایی ۱۹۶۰
Join 👉 @honar7modiran
⬇️ فارغ التحصیل، مایک نیکولز ۱۹۶۷
دهه طلایی ۱۹۶۰
Join 👉 @honar7modiran
مرد آماده رفتن می شود. با یک پلان (POV) نقطه نظر متوجه موقعیت می شویم: مسخره است، نردبان نیست. مرد سعی می کند از دیواره های ریزشی شنی بالا برود اما غیر ممکن است.
بر می گردد و زن را بیدار می کند تا از او بپرسد نردبان کجاست و اینجاست که متوجه واقعیت تلخ می شود، او به دام افتاده است درست مانند حشره ای که نمی تواند از دیواره های لغزان یک ظرف شیشه ای بالا برود.
زن به او می گوید که چاره ای جز ماندن و کمک در تخلیه شن ها ندارد و پرده از فلسفه این کار بر می دارد: اگر ما زیر شن دفن شویم خانه بغلی هم مدفون خواهد شد.
اﮔﺮ ﯾﮏ روز اﯾﻦ ﮐﺎر را اﻧﺠﺎم ﻧﺪﻫﻨﺪ، ﮐﻠﺒﻪ روی ﺳﺮﺷﺎن ﺧﺮاب ﻣﯽ ﺷﻮد و آﻧﻬﺎ در آن زﻧﺪه زﻧﺪه دﻓﻦ میﺷﻮﻧﺪ، از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ اﯾﻦ ﮔﻮدال ﻫﺎ ﺧﻮد ﻣﺎﻧﻌﯽ اﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻃﻮﻓﺎن ﻫﺎی ﺷﻦ و از ﺳﺎﯾﺮ ده ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
بر می گردد و زن را بیدار می کند تا از او بپرسد نردبان کجاست و اینجاست که متوجه واقعیت تلخ می شود، او به دام افتاده است درست مانند حشره ای که نمی تواند از دیواره های لغزان یک ظرف شیشه ای بالا برود.
زن به او می گوید که چاره ای جز ماندن و کمک در تخلیه شن ها ندارد و پرده از فلسفه این کار بر می دارد: اگر ما زیر شن دفن شویم خانه بغلی هم مدفون خواهد شد.
اﮔﺮ ﯾﮏ روز اﯾﻦ ﮐﺎر را اﻧﺠﺎم ﻧﺪﻫﻨﺪ، ﮐﻠﺒﻪ روی ﺳﺮﺷﺎن ﺧﺮاب ﻣﯽ ﺷﻮد و آﻧﻬﺎ در آن زﻧﺪه زﻧﺪه دﻓﻦ میﺷﻮﻧﺪ، از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ اﯾﻦ ﮔﻮدال ﻫﺎ ﺧﻮد ﻣﺎﻧﻌﯽ اﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻃﻮﻓﺎن ﻫﺎی ﺷﻦ و از ﺳﺎﯾﺮ ده ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
حرکات و سکوت زن معنای غیرمنتظره و هولناکی به خود گرفت. آن را باور نمیکرد، اما دلش خبردار بود که آنچه میترسید به سرش آمده است. شاید نردبان را با اطلاع او و بیشک با رضایت کامل او برداشته بودند بیتردید زن همدستشان بود.
پیدا بود که واکنشاش هیچ ربطی به دستپاچگی ندارد، حالت قربانی ایثارگری را داشت. حالت بزهکاری که حاضر است هر مجازاتی را بپذیرد. مرد فریب سوسکی را خورده و مانند موش گرسنه در بیابانی به دام افتاده بود که راه گریزی نداشت.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
پیدا بود که واکنشاش هیچ ربطی به دستپاچگی ندارد، حالت قربانی ایثارگری را داشت. حالت بزهکاری که حاضر است هر مجازاتی را بپذیرد. مرد فریب سوسکی را خورده و مانند موش گرسنه در بیابانی به دام افتاده بود که راه گریزی نداشت.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
Forwarded from فنسالاران صنعت داروی کشور
majale+fan+salaran-19_775397.pdf
14.8 MB
نسخه کمحجم/
مجله «فنسالاران»، شماره ۱۹
🌱ویژهنامه نوروزی
🟧تورق نسخه الکترونیکی نوزدهمین شماره مجله «فنسالاران»، فروردین ۱۴۰۴
اکنون روی عکس بالا، کلیک کرده، دانلود کنید، و با «فنسالاران صنعت داروی کشور» هممسیر و همراه شوید.
🪴قرار بعدیمان:
فنسالاران شماره ۲۰، اردیبهشت ۱۴۰۴.
دسترسی آسان در سایت، بدون نیاز به فیلترشکن 👇👇👇
https://B2n.ir/w03795
🟧@fansalaran
مجله «فنسالاران»، شماره ۱۹
🌱ویژهنامه نوروزی
🟧تورق نسخه الکترونیکی نوزدهمین شماره مجله «فنسالاران»، فروردین ۱۴۰۴
اکنون روی عکس بالا، کلیک کرده، دانلود کنید، و با «فنسالاران صنعت داروی کشور» هممسیر و همراه شوید.
🪴قرار بعدیمان:
فنسالاران شماره ۲۰، اردیبهشت ۱۴۰۴.
دسترسی آسان در سایت، بدون نیاز به فیلترشکن 👇👇👇
https://B2n.ir/w03795
🟧@fansalaran
ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﺗﺎﻡ ﻟﺴﯿﮑﺎ ﺑﺎ آندری تارکوفسکی
🔸ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺧﯿﺲ ﻭ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ 1972, ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ. ﻣﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ, ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ، ﻟﯿﺴﺘﯽ ﺍﺯ ۱۰ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺮﺗﺮﺵ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﺪ. ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﺮﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺧﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ. ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻟﯿﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ﻫﺎ. " ﺑﻮﻧﻮﺋﻞ " ، " ﻣﯿﺰﻭﮔﻮﭼﯽ " ، " ﺑﺮﮔﻤﺎﻥ " ، " ﺑﺮﺳﻮﻥ " ، " ﮐﻮﺭﻭﺳﺎﻭﺍ " ، " ﺁﻧﺘﻮﻧﯿﻮﻧﯽ " ، " ﻭﯾﮕﻮ " . ﻭ " ﺩﺭﺍﯾﺮ " ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻣﮑﺚ. ﻭ ﺳﭙﺲ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺍﺳﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﺮﺩ. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻟﯿﺴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻏﯿﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻩ، ﻓﯿﻠﻤﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ، " ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ".
ﺍﯾﻦ ﻧﺴﺨﻪ ﯼ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻟﯿﺴﺖ " ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ " ﺍﺳﺖ:
1 «خاطرات یک کشیش روستا» ساخته #روبر_برسون، 1951
2 «نور زمستانی» ساخته #اینگمار_برگمان 1963
3 «نازارین» ساخته #لوئیس_بونوئل، 1959
4 «توت فرنگی های وحشی» ساخته #اینگمار_برگمان، 1957
5 «روشنایی های شهر» ساخته #چارلی_چاپلین، 1931
6 «اوگتسو مونوگاتاری» ساخته #کنجی_میزوگوچی، 1953
7 «هفت سامورایی» ساخته #آکیرا_کوروساوا، 1954
8 «پرسونا» ساخته #اینگمار_برگمان 1966
9 «موشت» ساخته #روبر_برسون، 1967
10 « زن در ریگ روان» ساخته #هیروشی_تشیگاهارا، 1964
🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻟﯿﺴﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩ ( ﺁ. ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ 16 / 4 / 72 ), ﻣﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮﯾﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺭﻧﺪﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺤﺚ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺗﺮﯼ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﻫﻨﻮﺯ ﺣﯿﺮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺁﺳﺎﻥ, ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﺎﯾﺶ, ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺁﺷﮑﺎﺭﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﻟﯿﺴﺖ ﻫﺎﯼ " ﺩﻩ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺮﺗﺮ " ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ﻫﺎ، ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﻣﺠﻼﺕ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ، ﻟﯿﺴﺖ " ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ " ﻫﻢ ﭼﯿﺰ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ. ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺍﻭ, ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﯼ " ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ " ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻤﺎﯼ ﺻﺎﻣﺖ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻫﺎﯼ 30 ﻭ 40 ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﻋﻠﺖ ﺁﻥ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ, ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ، 50 ﺳﺎﻝ ﺁﻏﺎﺯﯾﻦ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﺍ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﻭﻉ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯﯼ ﺍﺻﯿﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ. ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺭﺯﺵ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﻫﺎﯼ " #الکساندر_ﺩﺍﻭﮊﻧﮑﻮ " ﻭ " #ﺑﺎﺭﻧﺖ " ﻗﺎﯾﻞ ﺑﻮﺩ, ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻓﯿﻠﻤﯽ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻤﺎﯼ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩ. ﭼﻪ، ﺍﻭ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯﯼ ﺍﺻﯿﻞ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻭﻃﻨﺶ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﺎ ﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ " ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ " ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻓﯿﻠﻢ ﺳﺎﺯﯾﺶ ﺩﺭ ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺟﻤﺎﻫﯿﺮ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﻢ .
"ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ"، ﻟﯿﺴﺘﺶ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﻭﺍﻻﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﺮ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺑﺪ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ﺁﻧﺪﺭﯼ ﺭﻭﺑﻠﻮﻑ ﺳﻌﯽ ﺩﺭ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻭ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺑﺎﺯﻧﻤﺎﯾﯽ ﻭﺟﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺁﺛﺎﺭﺵ ﺩﺍﺷﺖ. ﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻫﺪﺍﻓﺶ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﭘﺲ ﺑﺰﻧﺪ. ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﺍﺯ" ﺑﺮﮔﻤﺎﻥ" ﺍﺳﺖ، ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺫﺍﺋﻘﻪ ﯼ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﯿﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻨﺶ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯﯾﺶ ﺑﺮ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺟﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﮐﺮﺩ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺳﻢ ﻓﯿﻠﻤﻬﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﻬﯿﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻧﺎﻥ ﻣﺤﺒﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ. ﺣﺲ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺑﯿﻦ "ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ" ﻭ "ﺑﺮﮔﻤﺎﻥ"، ۱۵ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻓﯿﻠﻢ "ﺍﯾﺜﺎﺭ" ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺟﻮﺩ، ﻓﯿﻠﻢ "ﺑﺮﺳﻮﻥ" ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺍﺗﻔﺎﻕ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﯿﻠﻢ ﻧﺨﺴﺖ ﻟﯿﺴﺘﺶ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ. "ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ" ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺩﺭﺟﻪ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ: )) ﺭﻭﺑﺮﺕ ﺑﺮﺳﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ ﺍﺻﯿﻞ ﺍﺳﺖ ... ﺍﻭ ﺍﯾﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻨﯽ ﻗﻄﻌﯽ ﻭ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﯿﻨﯿﺖ ﻫﻨﺮﯼ ﻣﻨﺠﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺳﻮﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﯽ ﺍﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺫﺍﺕ ﺷﻬﺮﺕ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﻃﺎﻗﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ...
Join 👉 @honar7modiran
🔸ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺧﯿﺲ ﻭ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ 1972, ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ. ﻣﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ, ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ، ﻟﯿﺴﺘﯽ ﺍﺯ ۱۰ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺮﺗﺮﺵ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﺪ. ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﺮﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺧﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ. ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻟﯿﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ﻫﺎ. " ﺑﻮﻧﻮﺋﻞ " ، " ﻣﯿﺰﻭﮔﻮﭼﯽ " ، " ﺑﺮﮔﻤﺎﻥ " ، " ﺑﺮﺳﻮﻥ " ، " ﮐﻮﺭﻭﺳﺎﻭﺍ " ، " ﺁﻧﺘﻮﻧﯿﻮﻧﯽ " ، " ﻭﯾﮕﻮ " . ﻭ " ﺩﺭﺍﯾﺮ " ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻣﮑﺚ. ﻭ ﺳﭙﺲ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺍﺳﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﺮﺩ. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻟﯿﺴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻏﯿﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻩ، ﻓﯿﻠﻤﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ، " ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ".
ﺍﯾﻦ ﻧﺴﺨﻪ ﯼ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻟﯿﺴﺖ " ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ " ﺍﺳﺖ:
1 «خاطرات یک کشیش روستا» ساخته #روبر_برسون، 1951
2 «نور زمستانی» ساخته #اینگمار_برگمان 1963
3 «نازارین» ساخته #لوئیس_بونوئل، 1959
4 «توت فرنگی های وحشی» ساخته #اینگمار_برگمان، 1957
5 «روشنایی های شهر» ساخته #چارلی_چاپلین، 1931
6 «اوگتسو مونوگاتاری» ساخته #کنجی_میزوگوچی، 1953
7 «هفت سامورایی» ساخته #آکیرا_کوروساوا، 1954
8 «پرسونا» ساخته #اینگمار_برگمان 1966
9 «موشت» ساخته #روبر_برسون، 1967
10 « زن در ریگ روان» ساخته #هیروشی_تشیگاهارا، 1964
🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻟﯿﺴﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩ ( ﺁ. ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ 16 / 4 / 72 ), ﻣﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮﯾﻤﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺭﻧﺪﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺤﺚ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺗﺮﯼ ﺑﺮﺩ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﻫﻨﻮﺯ ﺣﯿﺮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺁﺳﺎﻥ, ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﺎﯾﺶ, ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺁﺷﮑﺎﺭﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﻟﯿﺴﺖ ﻫﺎﯼ " ﺩﻩ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺮﺗﺮ " ﺑﯿﺸﻤﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ﻫﺎ، ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﻣﺠﻼﺕ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﻪ ﭼﺎﭖ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ، ﻟﯿﺴﺖ " ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ " ﻫﻢ ﭼﯿﺰ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ. ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﺍﻭ, ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﯼ " ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ " ﻫﯿﭻ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻤﺎﯼ ﺻﺎﻣﺖ ﯾﺎ ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻫﺎﯼ 30 ﻭ 40 ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ. ﻋﻠﺖ ﺁﻥ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ, ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ، 50 ﺳﺎﻝ ﺁﻏﺎﺯﯾﻦ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﺍ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﻭﻉ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯﯼ ﺍﺻﯿﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ. ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺭﺯﺵ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﻫﺎﯼ " #الکساندر_ﺩﺍﻭﮊﻧﮑﻮ " ﻭ " #ﺑﺎﺭﻧﺖ " ﻗﺎﯾﻞ ﺑﻮﺩ, ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻓﯿﻠﻤﯽ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻤﺎﯼ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩ. ﭼﻪ، ﺍﻭ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯﯼ ﺍﺻﯿﻞ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻭﻃﻨﺶ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﺎ ﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪ " ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ " ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻓﯿﻠﻢ ﺳﺎﺯﯾﺶ ﺩﺭ ﺍﺗﺤﺎﺩ ﺟﻤﺎﻫﯿﺮ ﺷﻮﺭﻭﯼ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﻢ .
"ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ"، ﻟﯿﺴﺘﺶ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎﺷﻨﺎﺳﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻣﺮﺯﻫﺎﯼ ﻭﺍﻻﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﺮ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺑﺪ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻥ ﺁﻧﺪﺭﯼ ﺭﻭﺑﻠﻮﻑ ﺳﻌﯽ ﺩﺭ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻭ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺑﺎﺯﻧﻤﺎﯾﯽ ﻭﺟﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺁﺛﺎﺭﺵ ﺩﺍﺷﺖ. ﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻫﺪﺍﻓﺶ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﭘﺲ ﺑﺰﻧﺪ. ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﺍﺯ" ﺑﺮﮔﻤﺎﻥ" ﺍﺳﺖ، ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺫﺍﺋﻘﻪ ﯼ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﯿﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻨﺶ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯﯾﺶ ﺑﺮ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺟﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻟﯿﺴﺘﺶ ﮐﺮﺩ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺳﻢ ﻓﯿﻠﻤﻬﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﻬﯿﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻧﺎﻥ ﻣﺤﺒﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ. ﺣﺲ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺑﯿﻦ "ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ" ﻭ "ﺑﺮﮔﻤﺎﻥ"، ۱۵ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻓﯿﻠﻢ "ﺍﯾﺜﺎﺭ" ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺟﻮﺩ، ﻓﯿﻠﻢ "ﺑﺮﺳﻮﻥ" ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺍﺗﻔﺎﻕ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﯿﻠﻢ ﻧﺨﺴﺖ ﻟﯿﺴﺘﺶ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ. "ﺗﺎﺭﮐﻮﻓﺴﮑﯽ" ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﻬﺎ ﺩﺭﺟﻪ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ: )) ﺭﻭﺑﺮﺕ ﺑﺮﺳﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻤﺴﺎﺯ ﺍﺻﯿﻞ ﺍﺳﺖ ... ﺍﻭ ﺍﯾﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻨﯽ ﻗﻄﻌﯽ ﻭ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﯿﻨﯿﺖ ﻫﻨﺮﯼ ﻣﻨﺠﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺳﻮﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﯽ ﺍﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺫﺍﺕ ﺷﻬﺮﺕ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﻃﺎﻗﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ...
Join 👉 @honar7modiran
این فیلم، جزء ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای جهان، به انتخاب «آندری تارکوفسکی» سینماگر روس است.
📽 زن در ریگ روان 1964
join 👉 @honar7modiran
📽 زن در ریگ روان 1964
join 👉 @honar7modiran
📌- نقد تئاتر « در انتظار گودو »
🔖- [ « معرکه در معرکه » ]
✍️- نویسنده: #آریا_باقری
🔰- [ خواندن نقد ] 👉
▪️| #نقد_فیلم #نقد_تئاتر
▪️| #بهرام_بیضایی #ساموئل_بکت
▪️¦ @FormandFilm
▪️¦ @honar7modiran
➖https://Perspective.ir
🔖- [ « معرکه در معرکه » ]
✍️- نویسنده: #آریا_باقری
🔰- [ خواندن نقد ] 👉
▪️| #نقد_فیلم #نقد_تئاتر
▪️| #بهرام_بیضایی #ساموئل_بکت
▪️¦ @FormandFilm
▪️¦ @honar7modiran
➖https://Perspective.ir
دست نوشته آندری تارکوفسکی از فیلم های مورد علاقه اش:
Diary of a Country Priest, 1951
Winter Light, 1963
Nazarin, 1959
Wild Strawberries, 1957
City Lights, 1931
Ugetsu Monogatari, 1953
Seven Samurai, 1954
Persona, 1966
Mouchette, 1967
Woman in the Dunes, 1964
Join 👉 @honar7modiran
Diary of a Country Priest, 1951
Winter Light, 1963
Nazarin, 1959
Wild Strawberries, 1957
City Lights, 1931
Ugetsu Monogatari, 1953
Seven Samurai, 1954
Persona, 1966
Mouchette, 1967
Woman in the Dunes, 1964
Join 👉 @honar7modiran
بیشتر فیلم «زن در ریگ روان» داخل یا نزدیک خانه ی زن اتفاق می افتد، به شکلی که انگار برای نمایش روی صحنه نوشته شده است. گفتنی است آبه از آوازه ای بین المللی به عنوان یک نمایشنامه نویس و شاعر نیز برخوردار بود. ریگ روان بی جان است؛ جاودان؛ چیزی است که ما را در بر می گیرد و محاصره می کند؛ چیزی که تحملش ممکن نیست. شن مثل شخصیت اصلی سوم به رمان نفوذ می کند. شن وارد غذا، خانه، لباس ها و ساعت ها می شود. دانه های این ریگ های روان، مملو از رطوبت است، به هر چیزی که برخورد می کند آن را فاسد می کند: چوب، چرم، پارچه، «اخلاقیات».
مثل زمان «شن نه تنها جریان دارد بلکه خودِ جریان است».
مقابله با حرص و درندگی شن، مسئله ای است که از همان ابتدا باعث می شود مرد بیچاره اسیر گرفته شود. شن، زندان است: هم به معنای واقعی کلمه و هم به شکل نمادین؛ و نه فقط برای مرد.
ما هم درون این گودال سوزان هستیم. ما هم عمری را صرف انجام کاری می کنیم که به اندازه ی ریختن شن و ماسه ی بی پایان درون سطل بی معنی است (اگر برای خودمان بی معنی نباشد برای کلیت دنیا هست) و در مقابل درد و رنجمان هم چیزی جز ملزومات، نصیبمان نمی شود. همین طور که در مورد مخمصه ی مرد میبینیم، به شکلی هستی گرایانه در حال مطالعه درباره ی زندگی خودمان هستیم.
سخن کنایه آمیز آغازین، «بدون تهدید مجازات، لذتی در مهاجرت نبود»، اشارات مبهمی دارد:
آیا این توجیه یک ظالم است یا مایه ی تسلی یک فراری؟
از نظر آبه، همه انسانها ناخواسته اسیر زندگی شدهاند. همانطور که نیکی جومپی (شخصیت مرد) ناخواسته وارد درهای شنی میشود که دیگر امکان خروج از آن نیست. گویی خلقت انسان بیهوده ست. مهم نیست اهدافمان چقدر بزرگ و مهم باشند، آبه به ما نشان میدهد که در چرخهای معیوب و تکراری به نام «زندگی» گرفتار آمدهایم و هر چه تلاش میکنیم (یا فکر میکنیم که داریم تلاش میکنیم) خروج از این چرخه امکان پذیر نیست.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
مثل زمان «شن نه تنها جریان دارد بلکه خودِ جریان است».
مقابله با حرص و درندگی شن، مسئله ای است که از همان ابتدا باعث می شود مرد بیچاره اسیر گرفته شود. شن، زندان است: هم به معنای واقعی کلمه و هم به شکل نمادین؛ و نه فقط برای مرد.
ما هم درون این گودال سوزان هستیم. ما هم عمری را صرف انجام کاری می کنیم که به اندازه ی ریختن شن و ماسه ی بی پایان درون سطل بی معنی است (اگر برای خودمان بی معنی نباشد برای کلیت دنیا هست) و در مقابل درد و رنجمان هم چیزی جز ملزومات، نصیبمان نمی شود. همین طور که در مورد مخمصه ی مرد میبینیم، به شکلی هستی گرایانه در حال مطالعه درباره ی زندگی خودمان هستیم.
سخن کنایه آمیز آغازین، «بدون تهدید مجازات، لذتی در مهاجرت نبود»، اشارات مبهمی دارد:
آیا این توجیه یک ظالم است یا مایه ی تسلی یک فراری؟
از نظر آبه، همه انسانها ناخواسته اسیر زندگی شدهاند. همانطور که نیکی جومپی (شخصیت مرد) ناخواسته وارد درهای شنی میشود که دیگر امکان خروج از آن نیست. گویی خلقت انسان بیهوده ست. مهم نیست اهدافمان چقدر بزرگ و مهم باشند، آبه به ما نشان میدهد که در چرخهای معیوب و تکراری به نام «زندگی» گرفتار آمدهایم و هر چه تلاش میکنیم (یا فکر میکنیم که داریم تلاش میکنیم) خروج از این چرخه امکان پذیر نیست.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
عشق به زادوبوم و تعهد، فقط در صورتی معنا می دهد که آدم با دست کشیدن از آن چیزی را از دست بدهد.
📽 زن در ریگ روان 1964
join 👉 @honar7modiran
📽 زن در ریگ روان 1964
join 👉 @honar7modiran
از نظر بودا زندگی سراسر رنج است و درد؛ داستان فیلم «زن در ریگ روان» هم به زیبایی به بیان رنج زیستن به همراه تلاش بیهودهی انسان برای رسیدن به آرزوهای بیسرانجاماش میپردازد.
📽 زن در ریگ روان 1964
join 👉 @honar7modiran
📽 زن در ریگ روان 1964
join 👉 @honar7modiran
زن در ریگ روان نگاهیست به زندگی روز مره بشر جستجو و کنکاش و رسیدن به یک هدف که در پی رسیدن به آن با یک تصمیم گیری شاید اشتباه هدف اصلی فراموش می شود و یک جستجوی دیگر که با آن دیگری فاصله ای دور دارد.
تقریبا ۶۰ سال از ساخت فیلم گذشته ولی بعد از شصت سال، زندگی بشر از لحاظ هدف و رسیدن به مقصودی هیچ تفاوتی ندارد تنها مدرنیته شده است. مثلاً جای اون نردبان طنابی الان آسانسور جایگزین شده است.
✍ #مجید_سنجری
.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
تقریبا ۶۰ سال از ساخت فیلم گذشته ولی بعد از شصت سال، زندگی بشر از لحاظ هدف و رسیدن به مقصودی هیچ تفاوتی ندارد تنها مدرنیته شده است. مثلاً جای اون نردبان طنابی الان آسانسور جایگزین شده است.
✍ #مجید_سنجری
.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran