Telegram Web Link
☀️سلسله ی نور

#حضرت_عثمان_بن_عفان رضی الله عنه

در زمان جاهلیت جزو محبوبترین و بزرگوارترین افراد قبیله قریش بود.
هرگز به هیچ بتی سجده نبرد و مرتکب زنا و شراب خواری نشد.
به قدری حیادار بود از نگاه کردن به عورت خویش اجتناب می‌کرد. و پیامبر در شٲن حیاداری عثمان فرمود: چطور حیا نکنم از مردی که ملائکه از وی حیا می‌کنند.

چهارمین نفر بود اسلام را پذیرفت.
از زمان حضرت آدم تا خاتم انبیاء، بجز حضرت عثمان هیچ فردی افتخار دوبار داماد شدن هیچ پیامبری را نداشته، لذا به ذوالنورین ملقب گردید.

در صلح حدیبیه رسول خدا حضرت عثمان را به عنوان سفیر مسلمانان پیش قریش فرستاد تا به آنان بگوید ما برای جنگ نیامده‌ایم بلکه قصد عمره داریم، منتهی قبل از برگشت عثمان چنان شایع شد که قریش عثمان را کشته‌اند لذا جماعت اصحاب با پیامبر صلی الله علیه و سلم بیعت کردند که تا آخر نفس علیه مشرکین جهاد کنند و رسول خدا در حضور هزاروچهارصد نفر از اصحاب، دست راستش را داخل دست چپش نهاد و فرمود: اینهم دست عثمان است.

حضرت عثمان برای تجهیز مجاهدان جنگ تبوک نهصدوچهل شتر و شصت اسب و ده هزار دینار تقدیم پیامبر نمود و پیامبر از فرط خوشحالی چندین بار این جمله را تکرار فرمود:[ما ضر عثمان ما عمل بعد الیوم] از امروز به بعد عثمان هرچه کند ضرر نمی‌کند.

حضرت عمر قبل از وفاتش به حضرات علی و عثمان و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص و زبیر بن عوام و طلحه بن عبیدالله دستور داد که یکی از این شش نفر بین شما انتخاب شود تا پس از من خلیفه مسلمانان شود.
همگی به حضرت عثمان راضی شدند و سپس تمام اصحاب هم بدون مخالفت به وی بیعت کردند.

حضرت عثمان بسیار عالم پرهیزکار، ثروتمند سخاوتمند،
صبور و شجاع، متواضع، حیادار و عادل بود.

مدام از طریق والیان و فرمانروایان و مفتشین و گماشته‌های متخصص خویش در شهرها، پیگیر مشکلات مردم و جویای احوال رعیت بود.
در زمان خلافت ایشان تمام مردم از بیت المال سهیم و سر وقت سهم خود را تحویل می‌گرفتند و هیچ کسی را محروم نمی‌کرد.

ایشان نیز همچو حضرت عمر بر تداوم موسسه‌های اقتصادی و قضائی و بر تحریم احتکار و مبارزه با اختلاس و تعزیر و عقوبت دزد و زناکار و شراب‌خوار و قاتل و راه‌زن، همت گشودند.

حضرت عثمان امت اسلامی را گرد یک مصحف قرآنی جمع نمود و بقیه‌ی نسخه‌ها را کنار گذاشت و این کار یک افتخار بزرگ برای وی محسوب می‌شود.

در سال سی و پنج هجری عبدالله بن سبٲ یهودی و پیروانش در کسوت مسلمانی و درون شیطانی پیش حضرت عثمان آمدند و داوطلب ریاست و نفوذ در کرسی‌های کابینه دولت اسلامی شدند و حضرت عثمان به آنها هیچ محلی نداد و نتیجتا آتش فتنه را بر افروختند و غائله‌ی درون خویش را بر روی ایشان گشودند.
موسم حج بود و اکثر مسلمانان عازم مکه مکرمه‌اند و مدینه منوره خلوت، منافقین از این فرصت سوء استفاده نمودند و منزل حضرت عثمان را محاصره کردند و اجازه عبور و مرور به منزل ایشان را نمی‌دادند، نهایتا حضرت علی و فرزندانش شبانه و مخفیانه از پشت بام آب و غذا به ایشان می‌رساندند.
آخرین روز محاصره بود و حضرت عثمان آن روز با زبان روزه پس از ظهر خوابش برده بود، در خواب خدمت پیامبر و ابوبکر و عمر رسید رسول خدا صلی الله علیه و سلم به وی فرمود: امروز را پیش ما افطار کن!
پس از نماز عصر و در تنگنای مغرب مصحف شریف را باز کرد و مشغول قرائت بود یکدفعه منافقین بر وی هجوم آوردند و بی‌شرمانه بر کسی حمله‌ور شدند که ملائکه و رسول خدا از وی حیا می‌کردند.
پنجه‌های کتابت وحی زیر ضربات شمشیرها قطع شدند و خون از آنان بر روی آیه‌ی [فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم] می‌چکید.
در همان لحظه شهید شد و روح اولین شهید قرآن، تشنه لبان به ملکوت اعلی پیوست و برای افطار در محضر رسول الله آرام گرفت.

امین صفائی دەرەوکێ

#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
☀️سلسله ی نور

#حضرت_علی_رضی_الله عنه
پسر عموی پیامبر و تربیت شده‌ی مکتب نبوت، در عنفوان جوانی قلبش منور به نور ایمان گشت و رفتارش مزین به اخلاق زیبای پیامبر شد.

هنگامی که قریش در دارالندوه تصمیم به سوء قصد جان پیامبر صلی الله علیه وسلم نمودند حضرت علی شب هجرت پیامبر، در بستر وی خوابید و جان خود را فدای پیامبر نمود.

در اکثر غزوه‌ها شرکت نموده و در بیشتر آنها پرچمدار لشکر اسلام بود.
در جنگ خیبر رسول خدا فرمود: فردا پرچم را دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند، آن شخص حضرت علی بود.

دوست صمیمی و مشاور خلفای راشدین بود. هیچ وقت آنها را تنها نگذاشت و نامگذاری فرزندانش را به اسم ابوبکر وعمر و عثمان، فال نیک می‌دانست.
و دخترش ام کلثوم را به عقد ازدواج حضرت عمر درآورد.

پس از شهادت حضرت عثمان به اجماع اصحاب پیامبر، حضرت علی به عنوان خلیفه مسلمانان انتخاب شد.

بسیار عالم بود و به رای و اجتهادات خلفای پیشین احترام می‌گذاشت.
در نمازهای تراویح ماه رمضان شرکت می‌کرد و به روشنائی قنادیل مساجد در شبهای رمضان بسیار خرسند می‌شد و می‌فرمود:[ نور الله علی عمر قبره، کما نور علینا مساجدنا ]خداوند قبر عمر را نورانی کند همانطور که مساجد ما را منور کرد. به موضوع اجتهاد حضرت عمر در رابطه با خواندن بیست و سه رکعت تراویح به جماعت در مساجد اشاره دارد.

بسیار اهل شرم و حیا بود.
در جنگ احد هنگامیکه طلحه بن عثمان پرچمدار مشرکین، از حضرت علی درخواست جنگ تن به تن نمود حضرت علی سوگند خورد از تو جدا نشوم تا با این شمشیرم تو را روانه جهنم کنم و یا اینکه با شمشیرت مرا به بهشت روانه کنی، حضرت علی شمشیری بر پایش زد و افتاد و کشف عورت شد و خجالت کشید لذا از حضرت علی تقاضا کرد به وی رحم کند ایشان هم از کشف عورتش شرم کرد و به عقب کشید.

و در برابر مقام اصحاب پیامبر بسیار متواضع و محترم بود.
هنگامی که شنید دو نفر از یارانش اهل شام و حضرت معاویه را بدگویی می‌کنند آنها را از این کار منع کرد و آنها را به سوی عمل به حدیث نبوی سوق داد که می‌فرماید: [ لیس المومن بطعان و لا بلعان] مومن طعنه گو و لعنه گو نیست.

و بسیار عادل بود.
پس از آنکه ابن ملجم بر وی حمله کرد فورا دستگیر شد و حضرت علی به اطرافیانش فرمود: وی را مثله نکنید، آب و نان به وی برسانید، رفتار شما با اسیر نیک باشد.

بر کسبه، تجار و بازاریان بسیار نظاره‌گر بود و آنها را از خیانت و احتکار و گران فروشی منع می‌کرد.
می‌فرمود: محتکر گناهکار و ملعون است.

وی پس از چهار سال و نه ماه خلافت، در ماه رمضان سال چهلم هجری به شمشیر ابن ملجم خوارج، زخمی شد و پس از دو روز، روحش به جنات نعیم پیوست.

امین صفائی ده‌رەوکێ


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
☀️☀️سلسله ی نور


#حضرت_حسن و #حسین
از فرزندان حضرت علی و حضرت فاطمه رضی الله عنهم اجمعین

و نوادگان پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم و حضرت خدیجه‌ی کبری رضی الله تعالی عنها هستند.
رسول خدا اسم حسن و حسین را برای آنها انتخاب کرد و اذان و اقامه بر گوش راست و چپ آنها خواند.

وقتی که بچه بودند پیامبر با آنها بازی می‌کرد و آنها را خیلی دوست داشت و در شان آنها فرمود: [سیدا شباب اهل الجنه] حسن و حسین سرور جوانان بهشت هستند.

و همچنین نزد خلفای راشدین بسیار محبوب بودند.
حضرت ابوبکر آنها را بر دوش می‌گرفت.
حضرت عمر در تقسیم اموال غنیمت، آنها را بر پسرش عبدالله بن عمر جلو می‌انداخت.
و آنها نیز از فقاهت و اخلاق و عدالت خلفای راشدین متاثر گشته بودند لذا با افتخار در لشکر حضرت عثمان موقع فتح افریقا شرکت نمودند.
و هنگام محاصره‌ی خانه حضرت عثمان توسط خوارج، آنها نهایت سعی و تلاش خود را برای نجات حضرت عثمان انجام دادند.
و بعدا نامگذاری بچه‌های خود را به اسم ابوبکر و عمر و عثمان به فال نیک می‌گرفتند. و حتی فرزندان و نوه‌های حسن و حسین مانند امام زین العابدین و امام موسی کاظم به آنها اقتدا کردند و فرزندان خود را به اسم خلفای راشدین نامگذاری کردند.

روزی حضرت معاویه در میان برخی از اشراف زادگان و بزرگان قبیله، به عنوان چیستان و ارج نهادن به مقام والای حضرت حسن و حسین از جمع حاضر پرسید: بزرگوارترین اصحاب از لحاظ حسب و نسب چه کسی است؟ پس از تاملی دقیق یکی از حاضرین دست حضرت حسن را گرفت و گفت: این مرد پدرش علی و مادرش فاطمه، جدش پیامبر صلی الله علیه و سلم و مادر بزرگش خدیجه، عمویش جعفر و عمه‌اش ام هانی، دایی‌اش قاسم و خاله‌اش زینب، که همگی صحابه هستند.

برادری حسن و حسین و احترام آنها نسبت به یکدیگر بسیار قابل توجه و مثال زدنی است.
ابن خلکان می‌گوید: بین حسن و حسین اختلافی پیش آمده بود که باعث رنجش خاطر آنان از یکدیگر شده بود، به حضرت حسین گفتند: اگر شما پیش حسن بروی بهتر‌ است چون او از شما بزرگتر است، ایشان در جواب گفتند: اگر من خدمت وی بروم این فضیلت برای من محسوب می‌شود و من دوست ندارم از برادر بزرگم فضیلت بیشتری داشته باشم وقتی حضرت حسن از این نوع نجابت خبردار شد فورا پیش برادر کوچکش آمد و پیشانیش را بوسید.

حضرت حسن در سال چهل و نه هجری متوفی شد و حضرت حسین هم در جریان اسف‌بار کربلا سال شصت و یک هجری شهید شد.
با رحلت ریحانه‌های رسول امین، دایه‌ی زمین از لای‌لای دم فروبست و دگربار این گهواره‌ی حزین از پرورش همچنین گوهرهائی ناتوان ماند.

امین صفائی ده‌رەوکێ


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
☀️سلسله ی نور

#حضرت_معاویه رضی الله عنه

فرزند #حضرت_ابوسفیان و حضرت هند رضی الله تعالی عنهم اجمعین، برادر زن پیامبر و دایی مومنان است.[ چون ام حبیبه همسر پیامبر، دختر ابوسفیان بود]

یک سال قبل از فتح مکه مسلمان شد اما به خاطر ترس از خانوده‌، مسلمانی خودش را پنهان گذاشت تا اینکه در فتح مکه پدر و مادرش نیز مسلمان شدند و ایشان نیز مسلمانی خودش را علنی کرد.
در فتح مکه به دستور پیامبر صلی الله علیه و سلم خانه حضرت ابوسفیان به جایگاه امن مردم قرار گرفت و این افتخار بزرگ سبب تقویت ایمان وی شد و پیش خود نیت کرد تمام کج رفتاریهای دوران کفر و جاهلیت را برای اسلام و مسلمانان جبران کند.
لذا از فرصت حیات پر برکت پیامبر صلی الله علیه و سلم نهایت استفاده نمود و در بقیه‌ی غزوه‌ها و صحنه‌های نبرد با کفار، جانانه مشارکت نمود و بتهای مشرکین را درهم شکست.

حضرت معاویه کاتب وحی و کاتب نامه‌های پیامبر برای سران قبائل اطراف مدینه بود.
پس از فتح مکه فرصت بیشتری در معیت و همراهی پیامبر صلی الله علیه و سلم به دست آورد و صد و شصت و سه حدیث از رسول خدا روایت نمود.
رسول خدا در چندین مورد برای وی دعای خیر و هدایت فرمود.
از جمله فرمود: [اول جیش من امتی یغزون البحر قد اوجبوا] به تحقیق اولین لشکری از امت من که در بحر جهاد می‌کنند بهشت را برای خود واجب کرده‌اند و حضرت معاویه اولین کسی بود که جنگ دریایی به راه انداخت واین مژده نصیب وی شد.

همانطور که ایمان ابوبکر و عدل عمر و حیای عثمان و شجاعت علی ضرب المثل است صبر و حوصله‌ی حضرت معاویه نیز مثال زدنی است.
و همچنین در سیاست مملکت‌داری، تدبیر امور رعیت، گسترش امنیت و آسایش بین مردم بسیار زیرک و حکیم بود.

دایره‌ی فتوحاتش بسیار گسترده بود.
ازکشورهای شمال افریقا گرفته مانند الجزایر و تونس و مصر و لیبی تا کشورهای ماوراءالنهر و خراسان و خوارزم و سمرقند و بخارا، همگی در عصر وی فتح شدند.

خوف و خشیت خداوند بسیار بر دلش سایه‌دار بود لذا غالب اوقات در حالتی متواضع و قلبی خاشع و چشمانی گریان قرار داشت.

در دولت حضرت معاویه توجه به سرپرستی ایتام و کم اندام، پرداخت دیون افراد ورشکست، تزویج و تشکیل خانواده برای افراد بی بضاعت و رسیدگی به اوضاع فقرا زیاد بود.
و اهتمام به زراعت، صنایع دستی، تجارت واردات و صادرات و کشتی‌های تجاری رونق بسیاری داشت.

در سال شصت هجری مریض شد هنگام وفاتش پیش فرزندانش وصیت نمود: آن عبائی را که رسول خدا به من هدیه کرده بود نگه‌ داشته‌ام و روزی که پیامبر داشت ناخنهایش را می‌گرفت و من مقداری از آن تراشه‌ها را چیدم و در شیشه‌ای نگهداری نموده‌ام، وصیت باد هرگاه مردم آن عبا را بر من بپوشانید و ناخنها را تکه تکه کنید و آنها را داخل چشم و گوش و دهان من بگذارید امید است خداوند به برکت آثار پیامبر صلی الله علیه و سلم به من رحم کند.
پس از زمزمه‌ی این وصیت، روح پر فتوح کاتب وحی به مقام قدسیان پیوست.

امین صفائی ده‌رەوکێ


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
☀️سلسله ی نور

#حضرت_خالد_بن_ولید رضی الله عنه
از طائفه‌ی قریش، در دوران جاهلیت تیرانداز و اسب سوار ماهری بود که در فنون نظامی و جنگی مهارتش برجسته بود و زندگی سخت نظامی و بی توجهی به استراحت در رختخواب را عادت کرده بود.

وی قبل از مسلمان شدن، یکی از سران سنگدل قریش بود که در جنگ احد و خندق، جبهه‌ی سنگینی علیه مسلمانان گرفت اما پس از اسلام آوردن، محکم ترین و شدیدترین ضربه‌ها را به دشمنان اسلام وارد کرد و عملا نفس خویش را وقف اسلام نمود.

گویی دمیدن انفاس رحمانی و تابش نور ایمان بر قلب دلاور مردانی همچو حضرات عمر و ابوسفیان و خالد بن ولید و غیره... جوابی از پیش تعیین شده‌ی الهی است علیه کسانی که در آینده بر پیشرفت اسلام رشک می‌برند و دلیل گسترش آن را بر زور شمشیر حمل می‌کنند.!!!

نظر راجح مورخین بر این است که خالد در سال هشتم هجری، شش ماه قبل از فتح مکه مسلمان شد رسول خدا با مسلمان شدن خالد بسیار خوشحال شد و شکر خدا را به جا آورد.

خالد فرصتها را غنیمت شمرد تا زور بازو و قدرت عقلانی و تجربه‌های نظامی خویش را برای اسلام و جلب رضایت خدا و پیامبر به کار گیرد.
لذا از هیچ فرصتی دریغ نکرد و در تمام صحنه‌های نبرد با کفار، سنگ تمام گذاشت. و پیامبر را در تمام سفرهایش همراهی می‌کرد و بعضی اوقات وحی خدا را کتابت می‌نمود.
اما به خاطر اشتغال پی ‌در ‌پی وی به جنگ و جهاد، فراغت کمتری برای تبحر در قرآن و حدیث در اختیار داشت مع الوصف مقدار فراوانی از قرآن و حدیث را حفظ نمود و هجده حدیث را هم از پیامبر روایت کرد.

خالد می‌گوید: در یکی از عمره‌های پیامبر با او مناسک عمره را انجام دادیم سپس موهای سرش را تراشید و مسلمانان برای برداشتن موهای پیامبر ار یکدیگر سبقت می‌گرفتند من هم جلو رفتم چند تار از موهای مبارک پیشانیش را برداشتم و بر داخل کلاهم دوختم، سپس به هرجای رو می‌آوردم در اثر برکت آنها خداوند مرا پیروز می‌گردانید.

اولین غزوه‌ای که خالد پس از مسلمان شدن در آن شرکت نمود غزوه‌ی مٶته بود(جنگ با لشکر عظیم روم) که پرچم‌دار و فرمانده‌هی قسمت پایانی آن به عهده‌ی خالد بود و مسلمانان را از شکست قطعی نجات داد.
پس از برگشت در این جنگ، پیامبر صلی الله علیه و سلم خالد را به [سیف الله] "شمشیر خدا" ملقب و مشرف گردانید و برای وی دعای پیروزی و نصرت نمود.
خالد می‌گوید: در روز مٶته 9 عدد شمشیر در دستم شکست جز یک شمشیر یمانی، شمشیری برایم باقی نماند.

حضرت ابوبکر خالد بن ولید را به عنوان فرمانده نظامی خود به عراق فرستاد و مدت یک سال و دو ماه در آنجا ماند در این مدت توانست پانزده بار با فرماندهان عالی رتبه و لشکرهای عظیم ایران بجنگد و در تمام این جنگ‌ها پیروزی قاطع را از آن اسلام کرد و شکست سخت را بر دشمن وارد آورد و شمشیر بر کشیده از نیام، نوم نائمان کسری نشین را از سر پراند و بر قسمت اعظم خاک عراق مسلط شد.

پس از فتوحات عراق حضرت ابوبکر خالد را به سمت امپراتوری روم و مقابله با لشکر عظیم یرموک فرستاد.
در این نبرد سنگین، لشکر خالد توانست پیاده نظام و سواره نظام مجهز لشکر روم را تحت فشار سنگین قرار دهد و شکست فاحش را بر آنها وارد سازد و میدان نبرد را با صد و پنجا هزار کشته تخلیه کنند و از لشکر مسلمانان هم حدود سه هزار نفر شهید شدند.

حضرت ابوبکر چه زیبا خالد را توصیف کرد[زنان دیگر نمی توانند فرزندی چون خالد را به دنیا آورند]
وقتی خبر فوت خالد را به حضرت عمر دادند، فرمود: [پایه‌ای از پایه‌های اسلام فرو ریخت و دگربار بر نخواهد گشت]

اغلب مورخان می‌گویند: حضرت خالد بن ولید در شهر حمص سال بیست و یک هجری فوت کرد.
ابن عساکر می‌گوید: آن شخصی که جنازه‌ی خالد را غسل داد به من گفت بدن خالد را نگاه کردم هیچ جای سالمی که ضربه نخورده باشد در آن ندیدم.


امین صفائی ده‌رەوکێ


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
☀️سلسله ی نور


#حضرت_ابوهریره رضی الله تعالی عنه اسمش عبدالرحمن، ساکن مملکت یمن و در آنجا به تبلیغ طفیل بن عمرو، مسلمان شد و سپس در سال هفتم هجری هنگام فتح خیبر به مدینه‌ی منوره هجرت فرمود.

در مدینه بسیار عاشق رفاقت پیامبر صلی الله علیه و سلم بود لذا نفس خویش را وقف خدمت گذاری پیامبر نمود و شب و روز و در سفر و حضر، هم رکاب و هم صحبت پیامبر بود.

ایشان جزو اصحاب صفه و در سکوی مبارک مسجد النبی سکونت می‌کرد، رسول خدا وی را به عنوان کارگزار و سرپرست آنها تعیین فرمود.

بسیار پارسا و پرهیزکار و ملازم سنت پیامبر بود صائم النهار و قائم اللیل بود.
در برابر فقر و تنگدستی شکیبائی می‌کرد، غالب اوقات از تاب گرسنگی سنگ بر شکم می‌بست.
و بسیار شکرگزار و قانع بود اگر پانزده عدد خرما نزدش می‌بود بر پنج ‌تا از آنها افطار می‌کرد و پنج عدد از آنها را برای سحری استفاده می‌کرد و پنج عدد باقی را برای افطار روز بعد نگه‌داری می‌کرد.
در عین حال بسیار شوخ طبع و خوش اخلاق و نیک نفس بود. زمانی که والی بحرین بود خودش لوازم خانه‌اش را مانند هیزم و گندم و غیره ... بر دوش می‌نهاد و به خانه حمل می‌کرد و اجازه نمی‌داد هیچ کس کارهای شخصی وی را انجام دهد.

حضرت ابوهریره چهار سال در معیت رسول خدا بود.
روزی پیامبر صلی الله علیه و سلم به وی فرمود: چرا مانند بقیه‌ی دوستانت اموال غنیمت را از من طلب نمی‌کنی؟ ابوهریره فرمود: من از شما هرآنچه را که خداوند به تو یاد داده است می‌جویم.
لذا در حیات پیامبر هیچگاه دنبال جاە طلبی و مادیات نرفت بلکه مدام در خدمت پیامبر مشغول فراگیری علم بود.

در دوران خلافت حضرت عمر از جانب وی به عنوان والی و استاندار مملکت بحرین منصوب شد، پس از مدتی حضرت عمر مشاهده کرد که حضرت ابوهریره صاحب ده هزار درهم نقدینگی است، ایشان را احضار کرد و پرسید این درهم‌ها را از کجا آوردی؟ در حالیکه حقوق شما با بقیه‌ی والیان مساوی است.
ایشان هم در جواب فرمودند: اینها درآمد حیوانات و غلات زمین کشاورزی خودم است، پس از تحقیق وبررسی متوجه شدند که واقعیت همین است.

در جریان شهادت حضرت عثمان در برابر فتنه‌ی عبدالله بن سبٲ یهودی، مقابله کرد و از حضرت عثمان دفاع نمود و پس از شهادت حضرت عثمان هیچ وقت خودش را قاطی فتنه‌ی خوارج نکرد.

ابو هریره می‌فرماید: در خدمت پیامبر عرض کردم یا رسول الله من از تو احادیث زیاد می‌شنوم اما آنها را فراموش می‌کنم پیامبر به وی فرمود: گوشه‌ی عبایت را باز کن، من هم آن را باز کردم و هر دو دستش را داخل عبایم انداخت و سپس فرمود عبایت را ببند و من هم آنرا بستم و پس از آن هیچ چیزی را فراموش نکردم.
و این توجە معنوی پیامبر در وی، سبب شد تا حافظه‌ای توانا و علمی فراوان داشتە باشد.
و حدود[ 5374 ] حدیث را از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت فرمود.

همانطور که خالد بن ولید در رشته‌ی فتوحات و جهاد افتخار آفرین بود ابوهریره نیز در رشته‌ی نقل احادیث و فهم قرآن سرآمد بود. و نزدیک به هشتصد نفر در خدمت وی شاگردی می‌کردند.

اهل بیت پیامبر را خیلی دوست داشت و احترام زایدالوصفی در شان آنان قائل می‌شد و احادیث زیادی هم در فضیلت آنها روایت فرموده است از جمله حدیث اعطای پرچم فتح خیبر به دست حضرت علی و حدیث فضیلت حضرت فاطمه، و احادیث زیادی هم در فضیلت حسن و حسین روایت فرموده است.

سرانجام در سال 58 هجری این ستاره‌‌ی تابناک آسمان تصوف و پارسایی، دائرةالمعارف شریعت پاک محمدی، عالم به تفسیر قرآن و حدیث نبوی، روحش از سکوی مسجدالنبی به ملکوت اعلی عروج کرد و پیکر مبارکش در قبرستان بقیع مدفون گشت و معلوماتش در گستره‌ی عالم اسلامی منتشر شد.

امین صفائی دەرەوکێ

#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
4_6014863928658493454.pdf
233.4 KB
pdf
نگاهی کوتاه به شخصیت والای کاتب وحی الهی 🌷حضرت معاویه رضی الله عنه🌷
#معاویه
#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 یکی از مراجع تقلید اهل تشیع ، آیت‌الله محمدحسین فضل‌الله

🔵 وفات #حضرت_فاطمه و شایعات پیرامون آن


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
وقتی تاریخ برای گریه کردن ملتی بیسواد تحریف میشود

🗓از چه تاریخی ، کلمه "شهادت" برای وفات #حضرت_فاطمه ( رضی‌الله‌عنه) ، مرسوم شد 👆👆👆
#وفات_فاطمه رضی الله عنه
#شهادت_فاطمه

#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
ام المومنین #عائشه رضی الله عنها از بزرگی حضرت #فاطمه رضی الله عنها میگوید...



#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان زیبای مولانا عبدالرحمن سربازی.
و چندسوال مطرح در مورد وفات حضرت فاطمه
باید کسانی که بر طبل اختلافات مذهبی می کوبند جواب دهند...


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
انا لله و انا الیه راجعون

پیام تسلیت به ملت دین دوست کردستان

#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
📜تاریخ پرافتخار اسلام و حال پرشرم آور حکام و مسلمانان امروزی📜
🔷ازقیصر روم به معاویه...
ازآنچه بین تو و علی ابن ابیطالب اتفاق افتاده باخبر شدیم...
و ما فکر میکنیم شما مستحق تر به خلافتید اگر امرکنید لشکری میفرستم که سر علی راتقدیمت کنند...
معاویه جواب داد..
"ازمعاویه به هرقل" دو برادر با هم مشاجره کرده اند تو چکاره ای که دخالت میکنی؟
اگر لال نشوی لشکری را بسویت میفرستم که ابتدایش پیش تو وانتهایش پیش من باشد که سرت را بیاورند وبه علی تقدیم کنم..
زمانی که ما بزرگ بودیم
🔹خالد بن ولید نامه ای رابه کسری پادشاه ایران نوشت وچنین گفت..
اسلام بیاور تا سالم بمانی والا مردانی رابه سویت روانه میکنم که مرگ را دوست دارند همانگونه که شما زندگی را..
زمانیکه کسری نامه راخواند نامه ای به پادشاه چین نوشت و از او تقاضای کمک و نجات کرد..
پادشاه چین جواب داد:
ای کسری من و مردانم توان مقابله با قومی را نداریم که اگر اراده کنند کوه را جابجا میکنند..
چه عزتی داشتیم..
(آن زمان که بزرگ بودیم)
🔶در دولت عثمانی..وقتی کشتیهای عثمانی ازجلوی لنگرگاههای اروپایی عبور میکردند..کلیساها از بصدا در آوردن ناقوسها خودداری میکردند ازترس اینکه مسلمین پیاده شده وآن شهر رافتح کنند...
آن زمان چه بزرگی ما داشتیم
🔸زمان حکومت عثمانی بردرب منازل دونوع کوبنده بود یک کوچک و یک بزرگ...
هرزمان کوبنده بزرگتر به صدا در میامد میفهمیدند که مردی پشت درب است پس مرد خانه برای باز کردن درب میرفت و هرزمان کوبنده ی کوچکتر به صدا در میامد میفهمیدند خانمی پشت در است پس خانم خانه برا گشودن درب منزل میرفت...
وهرزمان خانواده ای مریض داشتند بردرب منزل گل قرمزی آویزان میکردند تا مردم بدانند وصدایشان را بلند نکنند...
چه بسیار باعزت بودیم
♦️درشبی که لشکر صلاح الدین ایوبی برای فتح بیت المقدس خود را آماده میکرد... فرمانده بزرگ صلاح الدین ایوبی داشت به خیمه ها سر میزد ووارسی میکرد..ازاین خیمه صدای نمازخواندن اهلش میامد..دیگری اهل خیمه درحال ذکرکردن بودند..آنیکی درحال قرائت قرآن بودند..تا اینکه رسیدند به خیمه ای که ساکنینش خواب بودند..
به همراهانش گفت: بخاطر این خیمه شکست میخوریم..



#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 چه بودیم و چه شدیم؟!!!

⁉️ آیا می دانستید 200 سال پیش دولت آمریکا به خلافت عثمانی، جزیه پرداخت می کرده است؟

🌐 200 سال پیش خلافت عثمانی قدرت جهان بود و تا قلب اروپا مسلط شده بود.

💢 برای اینکه خلافت عثمانی به آمریکا حمله نکند، جرج واشینطن موظف به پرداخت جزیه شد؛ در 5 سپتمبر 1795 میلادی برابر با 21 صفر 1210 هجری بود، بین خلافت عثمانی و دولت آمریکا معاهده ای مورد توافق و امضا قرار گرفته که بر اساس این معاهده دولت آمریکا موظف شد سالانه معادل 642000 هزار دلار، طلا به خلافت عثمانی بپردازد.


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قبر شریف
حضرت عمر 👈پسر حضرت زین العابدین پسر حضرت حسین
و 👈برادر امام محمد باقر
در عراق
امامی که احیانا بخاطر اینکه نامش عمر است هیچ جایی ذکر نمیشود و هیچ وقت وارد سلسله ی امامان نشد !!

#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
*🔘یک درس عبرت واقعی تاریخی*

هلاکوخان مغول بعد از فتح بغداد و استقرار در کاخ سی و هفتمین خلیفه عباسی المستعصم بالله و منقرض نمودن حدود ۵۰۰ سال حکمرانی عباسیان در بغداد رو به خلیفه عباسی کرده و گفت: در هر اتاق از این قصر، ده کنیزک نازک بدن خزیده‌اند، مگر تو در یک لحظه چند زن می‌توانی اختیار کنی؟
در مطبخت چندین خوالیگر (آشپز)، چندین طعام می‌پزند؟مگر تو چندطعام با هم میتونی بخوری؟
از این سقف‌های بلند و دیوارهای محکم و سراپرده‌های مخملین چه حاصل؟
و در تمام بلاد مسلمین به من گفته اند که خلیفه مسلمین ظاهراً مسلمان است ولی باطناً شیطان است و به رعیتش بسیار ظلم می‌کند!!
من، هلاکو خان، سردار مغول از همان غذایی می‌خورم که سپاهیانم می‌خورند
و بر همان اسب می‌نشینم که سربازانم می‌نشینند
و بر همان زمین می‌خوابم که سربازانم می‌خوابند.
و رو کرد به حضار دربار بغداد و گفت:
شما که بسیاری‌تان عالمان دین هستید و مردان خدا، به این سردار مغول بگویید که:
حکمران ظالم مسلمان را دوست‌تر می‌دارید
یا حاکم کافری که به عدل حکومت کند؟!
مجلس ساکت شد در سرتاسر صحن مستنصریه کسی سخن نمی‌گفت!
هلاکو پرسشی بسیار مهم پرسیده بود!
به راستی کدام یک از این دو، به مردمان نفع بیشتری می‌رساند؟!
حکمرانی که دم از دین می‌زند اما بساط ظلم می‌گستراند و اسباب جور فراهم می‌کند؟
یا حاکمی که کافر است اما بر مردمان به عدالت و برابری حکم می‌کند؟!
مجلس همچنان ساکت بود!
پیری از میانه صحن به پا خاست و گفت: ای سردار فاتح مغول، پاسخ پرسش خود را از من بشنو، ما مسلمانان بغداد و کل مملکت اسلامی حکمرانی حکمران عادل کافر را بر حکمرانی مسلمان ظالم
ترجیح می‌دهیم!
چون کفر حاکم عادل به خودش برمی‌گردد و عدل او به مردم و جامعه‌اش!
و دین حاکم ظالم به خودش برمی‌گردد ولی ظلم و جورش به مردم و جامعه!
و اگر این نبود، تو امروز به سادگی بر دارالخلافه مسلمین دست نمی‌یافتی!
چون ما بخاطر ظلم و جورش در مقابل تو هلاکوی مغول حمایتش نکردیم و اکنون اسیر تو شد!
بر ما حکمران کافری بگمار که به عدالت حکم براند،
ما دیگر از حکومتی که به نام اسلام بر مسلمین ظلم کند، خسته‌ایم.
و هلاکو دستور داد خلیفه مسلمین را نمد پیچ کردند آنقدر مشت و لگد کوب کردن تا به قتل رسید و هیچ امداد غیبی هم شامل جانشین خود خوانده پیغمبر نشد وبه قتل رسید.
تا درس عبرتی در تاریخ شود.
که مردم در تاریخ انتخاب حکمران کافر عادل را بر حکمران ظاهراً مسلمان ظالم
ترجیح دادند!


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
حکایت ابزار شیطان

گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد. کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟»
شیطان پاسخ داد:
«این نومیدی از توانایی‌های خود و رحمت خدا است.»
آن مرد با حیرت گفت: «چرا این قدر گران است؟»
شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: «چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بی‌اثر می‌شوند، فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به کار برده‌ام. به همین دلیل این قدرکهنه است!»



#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
حکایتی زیبا از بزرگمهر حکیم

بزرگمهر وزیر ‌‌ دعوی دانستن زبان حیوانات می کرد و انوشیروان مترصد فرصتی بود تا صدق آن را معلوم کند. تا روزی که با هم برای گشت و گذار رفته بودند و پادشاه بر کنگره خرابه ای دو جغد کنار هم نگریست و با تمسخر از وزیر خواست که برود و ببیند چه می گویند.

بزرگمهر نزد جغدها رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت:
قربان یکی از جغدها پسری دارد و نزد جغد دیگر که دختر دارد به خواستگاری آمده. جغد صاحب دختر صد خرابه مهریه طلبید و جغد صاحب پسر به او گفت:
اگر زمانه چنین و سلطان زمان نیز همین باشد به عوض صد خرابه، هزار خرابه پشت قباله دخترت اندازم....

گر مَلک این باشد و این روزگار
زین ده ویران دهمت صد هزار


#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
قال رسول الله ﷺ:
مَوتُ العالِمِ مُصيبَةٌ لا تُجبَرُ و ثُلمَةٌ لا تُسَدُّ ، و هُوَ نَجمٌ طـمِسَ ، و مَوتُ قَبيلَةٍ أيسَرُ مِن مَوتِ عالِمٍ.
____
مرگ عالم مصيبتى جبران نا پذير و رخنه اى بسته ناشدنى است. او ستاره اى است كه غروب مى كند. مرگ يك قبيله آسانتر از مرگ يك عالم است.

خبر رحلت استاد بزرگوار و چراغی پرنور از آسمان شریعت اسلام جناب جنت مکان ماموستا رشید مریوانی(امام جمعه ی سابق حاجی آباد_سنندج)دل ما را باران غم و اندوه باریدن گرفت
با نهایت تأسف و دلی آکنده از درد
این مصیبت را به کوردستان و علی الخصوص جامعه ی روحانیت کوردستان و خانواده ی آن استاد بزرگوار تسلیت میگوییم.

📜یەکیەتی مامۆستایانی شافێعی مەزهەبی لەیلاخ
۱۴۰۰/۱۲/۲۲ هجری شمسی

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
#رشد_اسلام

مسلمان شدن سیاستمدارِ اسلام ستیز معروف سوئیسی🇨🇭

#یەکیەتیی_مامۆستایانی_شافیعی_مەزهەبی_لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی فەرمی لە ئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
2024/09/29 23:14:49
Back to Top
HTML Embed Code: