Telegram Web Link
داستان کوتاه

یه روز در کاخ سلطان محمود دو تا گدا می نشستن برا گدایی ، یکیشون خیلی چاپلوس بود ، سلطان محمود یا هر کدام از بزرگان میخواستن رد بشن این شروع میکرد به تمجید و تعریف و چاپلوسی و یه سکه ای میگرفت ، اما اون یکی خیلی ساکت مینشست و هیچ چیز نمیگفت. بعد وقتی گدای چاپلوس بهش میگفت تو چرا هیچی نمیگی ، مگه خدا بهت زبون نداده  یه چیزی بگو تا سکه ای بگیری، میگفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه

یه روز خبر میرسه داخل کاخ به سلطان محمود ،که سلطان این دو تا گدا رو دیدید دم درب کاخ نشستن و گدایی میکنن؟

سلطان میگه آره دیدم یکی شون خیلی چاپلوسه و اون یکی خیلی ساکت و هیچی نمیگه!
به سلطان میگن: اتفاقا گدا ساکته هر وقت شما به اون یکی کمک میکنید مدام تکرار میکنه: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه

سلطان محمود عصبانی میشه و میگه حالا حالیش میکنم سلطان محمود خر کیه. دستور میده یه مرغی سر ببرن، کباب کنن و یکی از زمردهای با ارزش قصر رو بذارن داخلش و ببرن صله بدن به اون گدای چاپلوس تا اون یکی یاد بگیره سلطان محمود کیه

مرغ رو آماده میکنن و میبرن برا گدای چاپلوس و از قضا قبل از آودن مرغ یکی از وزرا برای این گدا تکه ای بوقلمون کباب شده برده بوده و اونم خورده و سیر از غذای خورده بی خیال نشسته بوده. وقتی مرغ رو بهش میدن رو میکنه به اون یکی گدا و میگه از صبح چقدر گدایی کردی؟ گدا جواب میده ۳ سکه. میگه ۳ سکه خودتو بده به من تا این مرغ رو بدم به تو.  مرد فقیر میگه نه نمیخوام، تو سیر شدی و نمیتونی این مرغ رو بخوری تا فردا هم که نمیتونی نگهش داری پس آخرش مجبور میشی بدی به کسی، اون وقت اگه دوست داشتی بده به من .

گدای چاپلوس میگه باشه یه سکه بده ، مرغ رو بدم به تو ، و باز جواب منفی میشنوه، آخرش میگه باشه بابا نمیخوام سکه ای بدی، بیا بگیر مرغ رو بخور.

مرد فقیر اولین قطعه از مرغ رو که توی دهانش میذاره زمرد رو میبینه ، سریع زمرد رو توی جیبش میذاره واز خوشحالی بلند میشه  به گدای چاپلوس میگه: رفیق! من میرم و شاید از فردا همدیگرو نبینیم، اما یادت باشه کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه!

فردا صبح سلطان محمود میاد میبینه باز این گدا دم درب نشسته، سرش فریاد میزنه تو چرا هنوز اینجایی؟ مگه هدیه ما برای تو بس نبود یه عمر آسوده زندگی کنی؟ گدا جواب میده کدام هدیه؟

سلطان محمود میگه: همون زمرد داخل مرغ ! گدا جواب میده  من سیر بودم مرغ رو دادم به مرد فقیری که اینجا می  نشست.
سلطان محمود عصبانی فریاد میزنه این مرد رو بیارین داخل کاخ روزی صد تا شلاق بهش بزنید تا صد بار در روز تکرار کنه : کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه




#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
✨️ما امت بزرگی بودیم✨️

🍁 در عصر امویان (و در زمان خلافت عمر ثانی) جارچی با صدای بلند در خیابان‌های دارالخلافه فریاد می‌زد:

🔹️چه کسی دوست دارد ازدواج کند تا زنی را به نکاح او درآوریم ... ؟

🔹️چه کسی خانه ندارد تا برایش خانه‌ای بسازیم ... ؟

🔹️چه کسی بدهکار است تا بدهی‌هایش را ادا کنیم ... ؟

🔹️چه کسی می‌خواهد حج یا عمره بگزارد تا هزینه‌اش را برایش فراهم کنیم ... ؟

🔹️چه کسی ... چه کسی ...

🍁 ما امروزه با چنین عباراتی آشنا نیستیم و از میان زمامداران اسلامی و حتی در عصر بیداری اروپائیان نیز کسی را سراغ نداریم که ملتش را با چنین سخاوت‌هایی بنوازد  ...

🍁 این‌ها دستورات خلیفه بزرگی بود که در ۴۰ سالگی وفات کرد ..

🍁 آری او عمربن عبدالعزیز رضی‌الله‌عنه خلیفه‌ی بزرگ و عادل اموی بود ... وقتی اموال زکات را پیش او آوردند فرمود: آن‌ها را هزینه‌ی فقرا کنید ...

🍁 گفتند: در میان امت اسلام فقیری نمانده است ...

🍁 فرمود: با آن سپاهیان اسلام را تجهیز کنید ...

🍁 گفتند: سپاهیان اسلام دنیا را درنوردیده‌اند و نیازی به تجهیزات و تدارکات ندارند ...

🍁 فرمود: شرایط ازدواج جوانان را فراهم کنید ...

🍁 گفتند: کسی که خواهان ازدواج بوده برایش زوج مناسبی تدارک دیده‌ایم و هنوز دارایی و اموال بسیاری باقی مانده است ... !

🍁 فرمود: بدهی بدهکاران را بپردازید ..

🍁 گفتند: همین کار را کرده‌ایم ولی هنوز اموال بسیاری مانده است ..

🍁 فرمود: بروید و ببینید اگر مسیحیان و یهودیان بدهکارند بدهی‌هایشان را بپردازید ...

🍁 رفتند و بدهی‌هایشان را ادا کردند ولی هنوز اموالی باقی مانده بود ... !!

🍁 فرمود: گندم بخرید و آن‌ها را در بالای کوه‌ها و جنگل‌ها پخش کنید تا نگویند: پرنده‌ای در سرزمین مسلمانان گرسنه مانده است !؟

🪶طرائف الأعراب


#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
حضور 130 هزار نفر در سومین نماز جمعه ماه رمضان در مسجد الاقصی

اداره اوقاف اسلامی قدس اعلام کرد که سومین نماز جمعه ماه مبارک رمضان در مسجد الاقصی به رغم محدودیت‌ها و تدابیر امنیتی شدید پلیس رژیم صهیونیستی با حضور 130 هزار نفر برگزار شد.


#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
«یک ایدهٔ احمقانه وجود دارد، آن هم این که چون علم داریم، دیگر نیازی به دین نمی‌ماند. این تصور، فوق‌العاده احمقانه است؛ زیرا دین به نیازهای متفاوتی از علم می‌پردازد، نیازهایی که علم نمی‌تواند آنها را برطرف کند.»

(جان گری، فیلسوف و نویسندۀ خداناباور انگلیسی)



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
فردا جمعه اولین روز ماه شوال است.

عید فطر بر اهل ایمان و روزه‌داران گرامی باد..

@hojre2
🔴 برای اولین بار در تاریخ فرانسه، تعداد
مسلمانان🌙 از کاتولیک ها✝️
در بین سنین ۱۸ تا ۵۹ سال بیشتر شده است.



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
#حکایت_حلوای_نسیه

مردی به نزد حلوا فروشی رفت وگفت : «مقداری حلوای نسیه به من بده»
حلوا فروش قدری حلوا برایش در کفی ترازو گذاشت و گفت :
« امتحان کن ببین خوب است یانه .»

مرد گفت : « روزه ام باشد موقع افطار » حلوا فروش گفت
« هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛ چطور است که حالا روزه گرفته ای.»

مرد گفت :« قضای روزه پارسال است

حلوا فروش حلوایش را از کفه ترازو برداشت وگفت :
«تو قرض خدا را به یکسال بعد می اندازی قرض من را به این زودی ها نخواهی داد .
من به تو حلوا نمی دهم


‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
وقتی به جای ظالم،عادل حاکم باشد...

عامل شهر حمص به خلیفه‌ی‌اموی
عمربن‌عبدالعزیز رضی‌الله عنه نوشت که:
دیوارهای شهر خراب شده،
نیاز به تعمیر هست،چه می‌فرمایید؟

عمربن‌عبدالعزیز رضی‌الله‌عنه در پاسخ نوشت:
شهر حمص را از عدل دیوار کن .
راه‌ها را از ظلم و ستم پاک کن .
حاجت به گل و خشت و سنگ و گچ نیست.



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
امیرکبیر که از حیف و میل شدن سفره‌های دربار به تنگ آمده بود.
به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت میخورند میل کند! شاه پرسید مگر رعیت ما چه میخورند؟! امیرکبیر گفت: ماست و خیار!

ناصرالدین شاه سرآشپز را صدا زد گفت: که برای ناهار فردایمان ماست و خیار درست کنید سر آشپز دستور تهیه مواد زیر را به تدارک‌ چی برای تهیه‌ی ماست‌وخیارشاهی داد:

ماست پر چرب اعلا!
خیار قلمی ورامین!
گردوی مغز سفید بانه!
پیاز اعلای همدان!
کشمش بدون ‌هسته!
نان دو آتیشۀ خاش‌خاش!
سبزی‌های بهاری اعلا و ...
!

ناصرالدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار خورد به امیرکبیر گفت:رعایای پدرسوخته چه غذاهایی میخورند و ما بی‌خبریم!


اینگونه حاکم‌ها از جنس مردم شدند😉



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
بسیار تکان دهنده

نظر پروفسور ناکازاکی جهانگرد ژاپنی در مورد مردم ایران:

*ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﮕﯿﺮ*

ﻧﻔﺮ ﻧﺨﺴﺖ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ،
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ،
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﻮﻝ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ،
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ 3000 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺣﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ .


ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ:

ﮐﺴﯽ ﻧﺬﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ، بعد ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻍﮔﻮﯾﯽ ﯾﺎ رياكاری ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ.

ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞﻫﺎﯼ ﻣﺪﻝﺑﺎﻻ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖﺷﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ.

ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎ و خانه ها ﻣﯽﭘﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺑﺨﺮﻧﺪ، در صورتی که هم خودرو دارند و هم خانه!

*ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺎﺟﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ.*

ﺁﻧﻬﺎ ﻃﻼﯼ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﻻﺭ ﻭ ﯾﻮﺭﻭ ﺧﺮﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺳﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏﺑﺎﻧﮑﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺒﺢ، ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ، ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺭﺯ ﻭ ﺳﮑﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ، ﭼﻮﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ و در واقع زندگي ندارند.

ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺧﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ.

ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺳﺎﯾﺪﺑﺎﯼ ﺳﺎﯾﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥﻫﺎﯼ ﺗﺨﺖ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ.

ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﻗﺴﻂ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﻭ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.

دروغ و فريب و تظاهر و بی هدفی کم کم جزءِ شخصيت اصلی آنان ميشود! تمام سخن آنان دم زدن از معنويات است در حاليكه درعمل دروغ ميگويند و تمام فكر آنها پول است.

به مقدسات خود قسم می خورند تا بتوانند سر هم کلاه بگذارند و همدیگر را فریب دهند.

*آنان ازدواج را مقدس ميدانند ولی تمام عقدنامه آنها پولی و مادی است.*

من بجز ايران در خيلي كشورها كار كرده ام و يا مسافرت رفته ام ولی چنین موجوداتی را هيچ جا نديده ام آنان به خدا و عذابهای او اعتقاد دارند ولی همه نوع جرم و گناهی را هم مرتكب ميشوند. اعمالی كه محال است يك ژاپني كه پيرو مكتب شينتو است انجام دهد.آنان مشروب را حرام ميدانند ولی از ما ژاپنیها كه شراب را مقدس مي دانيم بيشتر ميخورند.

*آنها قبله اعمالشان در عربستان است اما قبله آمالشان زندگی کردن در کشورهای اروپایی، کانادا و آمریکاست.*

*در يك كلمه در شرایطی سرشار از تناقض، تضاد، تبعیض و تهی از معنویت زندگی می کنند !*


#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
‏زمانی که برده داری در آمریکا رایج بود، فردی بود که برده ها رو فراری میداد.

از او پرسیدند:سخت‌ترین مرحله کارتان برای نجاتشان چه بود؟
گفت:
قانع کردن یک برده به اینکه برده نیست و باید آزاد شه...!



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
حلقه‌ی ستم

روزی پادشاه در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروش را شنید که فریاد میزد:
“سیب بخرید! سیب !!!”

🔰پادشاه بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصلات باغش را  بار الاغی نموده و روانه‌ای بازار است.

🔰دل پادشاه به سیب رفت و به وزیر دربارش گفت:
- ۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار!

🔰- وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت:
-این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
دستیار وزیر فرمانده قصر صدا زد و گفت:
-این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
🔰فرمانده قصر افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت:
-این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!
افسر عسکر پیره دار را صدا کرد و گفت:
این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار!

🔰عسکر دنبال مرد دست فروش رفته و از یخه اش گرفته گفت:

🔰های مرد دهاتی! چرا اینقدر سر صدا میکنی؟ خبر نداری که  اینجا قصر پادشاه است و با صدای دلخراش ات خواب جناب عالی را اشفته کرده ای.اکنون به من دستور داه تا تو را زندانی کنم.

🔰مردم باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت:
اشتباه کردم قربان! این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی کردن من بگذرید!

🔰عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت
و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت:
-این هم نیم بار  سیب با ۱ سکه طلا.

🔰افسر سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت:
این هم ۲ سیر سیب به قیمت ۲ سکه طلا!

🔰فرمانده سیب‌ها را به دستیار وزیر داد و گفت:
-این هم یک سير سیب به قیمت ۳ سکه طلا!

🔰دستیار وزیر، نزد وزیر رفته و گفت:
-این هم نیم سیر سیب به قیمت ۴ سکه طلا!

🔰وزیر نزد پاد شاه رفت و گفت:
- این هم ۵ عداد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!

🔰پادشاه پیش خود فکر کرده و پنداشت که  مردم واقعا در قلمرو تحت حاکمیت او پولدار و مرفعه هستند. که دهقان اش یک عدد  سیب را به یک سکه طلا می فروشد و مردم هم یک عدد سیب را به سکه طلا میخرد!  پس بهتر است ماليات را افزايش دهم و خزانه قصر پرتر بسازم. در نتيجه مردم فقیر تر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایه دار تر
.


#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
#حکايت‌کریم‌خان‌زند

مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند.

مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟»
مرد با درشتی می گوید: «دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!»
خان می پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می رفت تو کجا بودی؟»
مرد می گوید: «من خوابیده بودم!»
خان می گوید: «خوب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟»

مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود.

مرد می گوید: «من خوابیده بودم، چون فکر می کردم تو بیداری!»

خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید: «این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.»



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
ارسطو بعد از خواندن و نوشتن دهها کتاب فلسفه‌ و عمری تجربه نهایتا" به مردم این توصیه ها را کرد

*با دوستانتان بحث سیاسی نکنید*
سیاست دوستی‌ها را خراب می‌کند
در حالی‌که سیاست‌مداران،
راهشان را ادامه می‌دهند،
شما دوستانتان را از دست خواهید داد.

*در ٤٠ سالگی، افراد با تحصیلات کم و زیاد مثل همند*
(حتی ممکن است افراد با تحصیلات کمتر پول بیشتری در بیاورند.

*در ٥٠ سالگی، زشت و زیبا مثل همند.*
(مهم نیست چقدر زیبا باشین.
توی این سن، کم کم چروک‌ها و لک‌های تیره رو آشکار میشن)

*در ٦٠ سالگی، مقام بالا و پایین مثل همند.*
(بعد از بازنشستگی، حتی یه پادو هم از نگاه کردن به رئیسش اجتناب می‌کنه)

*در ٧٠ سالگی، خونه‌ بزرگ و کوچک مثل همند.*
(تحلیل مفاصل، سختی حرکت، فقط یه محیط کوچیک برای نشستن لازمه)

*در ٨٠ سالگی، پول داشتن و نداشتن مثل همند.*
(حتی موقعی که بخواین پول خرج کنین، نمی‌دونین کجا خرجش کنین)

*در ٩٠ سالگی، اگر زنده باشیم ،خواب و بیداری مثل همند.*
(بعد از بیداری نمیدونين چیکار كنين)

*زندگی را آسان بگیرید.*
هیچ معمایی نیست که بخواهید حلش کنید.
*در طولانی مدت همه‌ ما مثل همیم.*
پس تا می‌توانید عشق بورزید و دوست داشته باشید.



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
🕋هزینه مصرفی تمام حاجیان اسلام کمتر است از؛

١-مصرف سالانه‌ی مشروبات_الکلی [فقط در ایران سالانە 110هزار میلیارد تومان]

٢-مصرف خرج و مخارج عروسی‌های لاکچری جهان

٣-مصرف تمام هزینه اعم از بازیکن و مربی و کادرفنی و.... لیگ‌های‌فوتبالی کشورهای اروپایی

٤-کنسرت ها جشن‌هالوین جشن رنگ‌ها درهند

۵- ولنتاین در تمام کشورها 500 میلیون دلار کە با آن می‌توان 2بار فقر جهانی را ریشە کن کرد.

٦- لوازم‌‌آرایشی‌ واردات یک‌سال بە ایران 22٫000٫000٫000٫000

٧- عمل‌های زیبایی غیرضروری 43میلیارد دلار در سال

٨- صنعت‌پورن فقط یک سال در آمریکا 650٫000٫000٫000٫000


📌فقط حج کردن ما خرافات و ایراد و اشکال است اما همەی موارد مذکور فرهنگ وتمدن و روشنفکری است❗️

اینست تمدن ملحدین و روشنفکران !!؟




#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
بهلول عاقل


بهلول پسری را از حقايق زندگی چنین گفت:
در وجود هرانسانی هميشه مبارزه ايی جريان دارد مانند مبارزه دوگرگ که يکی ازگرگها سمبل بد
یها مثل: حسد ، غرور، دروغ ، تکبر و خودخواهی است و گرگ دیگری سمبل:مهربانی ، اميد و حقيقت.


🔸 سخنان بهلول، پسرک را به فکر فرو برد ،تا اينکه پرسيد : عاقبت کدام گرگ پيروز ميشود؟

بهلول لبخندی زد و گفت‎ ‎:‎ ‎گرگی که تو به آن غذا ميدهی....!!




#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گەورە زانا و
پێشەوای ئەهلی سوننەت وجماعەت

ئیمامی أبوالحسن‌الأشعري رضی‌الله
‌عنه



#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حتی اگر تمام قرآن‌ها را بسوزانید
ما بر می‌گردانیم
صفحه به صفحه
حرف به حرف

قرآن ایمان ۲میلیارد نفر است
یعنی بیشتر از یک چهارم جمعیت زمین...


🌺و لو کره الکافرون




#یەکیەتی‌مامۆستایانی‌شافێعی‌مەزهەبی‌لەیلاخ

🌺 @hojre2
@mlailakh
پەیجی‌فەرمی‌لەئینستاگرام🔻
instagram.com/mlailak
2024/11/05 23:28:16
Back to Top
HTML Embed Code: