1403 آسیب شناسی روند شاخص 98 تا 1402.pdf
9.6 MB
گزارش پژوهش:
آسیب شناسی روند صعود و نزول #بازارسرمایه و متغیّرهای اثرگذار بر آن در بازه زمان
1398 الی 1402
مدیر تحقیق و توسعه
شرکت #بورس اوراق بهادار تهران
@hkhezli
آسیب شناسی روند صعود و نزول #بازارسرمایه و متغیّرهای اثرگذار بر آن در بازه زمان
1398 الی 1402
مدیر تحقیق و توسعه
شرکت #بورس اوراق بهادار تهران
@hkhezli
Forwarded from SenaNews سنانیوز
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Qadır-Ghader- قادر معصومی خانقاه
سلام و شب بخیر
شهادت مردم بیگناه غزه و لبنان به دلیل توحش بی مانند رژیم غاصب صهیونیستی، بسیار دردناک است.
انشاا... که اخبار مرتبط با شهادت رهبر و فرماندهان ارشد حزبالله و سرداران ایرانی درست نباشد.
طی هماهنگی به عمل آمده، فردا صبح زود در سازمان حاضر و باتوجه به آخرین اخبار شرایط بررسی و پس از اخذ استعلامات لازم، تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد.
شهادت مردم بیگناه غزه و لبنان به دلیل توحش بی مانند رژیم غاصب صهیونیستی، بسیار دردناک است.
انشاا... که اخبار مرتبط با شهادت رهبر و فرماندهان ارشد حزبالله و سرداران ایرانی درست نباشد.
طی هماهنگی به عمل آمده، فردا صبح زود در سازمان حاضر و باتوجه به آخرین اخبار شرایط بررسی و پس از اخذ استعلامات لازم، تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد.
Forwarded from صدای بورس
👈👈حجت الله صیدی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار گفت:
در مورد حوادث لبنان، در حال پیگیری و رصد جزئیات و آثار آن بر بازار هستیم و امیدوارم شایعات پخش شده از شب گذشته، صحت نداشته باشد.
اطمینان داشته باشید که لحظهبهلحظه برخط و بهگوش هستیم و تصمیم مناسب را در خصوص چگونگی معاملات، بهموقع و با مشورت عزیزان خواهیم گرفت.
@sedayebourse
در مورد حوادث لبنان، در حال پیگیری و رصد جزئیات و آثار آن بر بازار هستیم و امیدوارم شایعات پخش شده از شب گذشته، صحت نداشته باشد.
اطمینان داشته باشید که لحظهبهلحظه برخط و بهگوش هستیم و تصمیم مناسب را در خصوص چگونگی معاملات، بهموقع و با مشورت عزیزان خواهیم گرفت.
@sedayebourse
Forwarded from SenaNews سنانیوز
🔗 Sena.ir/news/86517
▪️@Sena_News
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Etela'ate Bourse 558.pdf
3.2 MB
هفتهنامه اطلاعات بورس
شنبه 7 مهر 103
منتشر شد:
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿١٦٩﴾
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾
آل عمران
😭🙏
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾
آل عمران
😭🙏
دل مشغولیهای حسین خِزلی
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿١٦٩﴾ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ…
دیدار پیامبر و اهل بیت مبارک
دیدار دوستان و همرزمان و فرزند شهیدت مبارک
غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم!
🌺🙏
دیدار دوستان و همرزمان و فرزند شهیدت مبارک
غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم!
🌺🙏
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️آیا ترور رهبران، راهحلی موثر است؟
✍️سهند ایرانمهر
ترور افرادی در سطح سیدحسننصرالله اتفاق جدیدی نیست. شیخاحمد یاسین (بنیانگذار و رهبر معنوی حماس۲۰۰۴)،عبدالعزیز الرنتیسی (رهبر وقت حماس۲۰۰۴)، فتحی شقاقی (دبیرکل وقت جهاد اسلامی۱۹۹۵)، سید عباس موسوی ( دبیرکل سابق حزبالله ۱۹۹۲)،عمادمغنیه ( از فرماندهان عالی نظامی حزبالله۲۰۰۸)، حسناللقیس( از فرماندهان بخش فنآوری حزب الله ۲۰۱۳) و مصطفی بدرالدین ( فرمانده نظامی ارشد حزبالله و جانشین عماد مغنیه۲۰۱۶) بخشی از کارنامه ترورهای اسراییل در این سطح عالی است که تا این لحظه منجر به حل حتی بخشی از مشکل نشده است و افراد جدیدی گاه با رویکردهای تندتر جایگزین شدهاند.
در بسیاری از موارد تاریخی، ترور رهبران یا شخصیتهای کلیدی در کوتاهمدت ضربههایی به ساختار یا سازمان آنها وارد کرده و باعث اختلال در تاکتیک شده است، اما در بلندمدت معمولاً نتایج پیچیدهتری داشته و در برخی موارد حتی موجب تقویت ایدئولوژی و ادامه مقاومت شده است.
در مورد روش Leader Decapitation مطالعات زیادی انجام شده است:
جنا جردن (استاد ومحقق دانشگاه جرجیا) در کتاب"Leadership Decapitation: Strategic Targeting of Terrorist Organizations" با بررسی ۱۰۰ ترور هدفمند نتیجه میگیرد در بیش از ۷۰ درصد موارد ترور رهبران نتوانسته به نابودی گروهها یا جنبشها منجر شود زیرا این گروهها ساختارهای غیرمتمرکز و ایدئولوژیهای قوی دارند که با ترور یک رهبر از بین نمیروند.
موسسه معتبر تحقیقاتیRAND که در زمینه امنیت و مسائل نظامی فعالیت دارد، در پژوهشی با عنوان How Terrorist Groups End بیان میکند اگر گروهی توانایی جایگزینی فرماندهی و ایدئولوژی قوی داشته باشد، ترور رهبرانش اثری کوتاهمدت دارد مگر آنکه گروه مزبور رهبری مطلقالعنان و ساختاری ضعیف و غیرقابل انعطاف داشته باشد.
مسالهمهمتری هم وجود دارد و آن استمرار مساله و معضلی است که فلسفه وجودی آن گروه مبتنی برتلاش برای حل یا رفع آن است و مبنای حمایت مردمی نیز تداوم مشکل حل نشده است. در این وضعیت پرونده باز یک مشکل اساسی( عقیدتی،تاریخی، اجتماعی و سیاسی) با ترور یا حبس افراد بسته نمیشود.
با این گزارهها موفقیت اسراییل در بکارگیری روش Leader Decapitation به صرف ترور نصرالله تضمین نمیشود و باید دید سامانه جایگزینی رهبری، محبوبیت مردمی، جذابیت ایدئولوژیک و از همه مهمتر «استمرار معضل منجر به تاسیس گروه» پس از این ترورها در چه وضعیتی هستند؟
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
ترور افرادی در سطح سیدحسننصرالله اتفاق جدیدی نیست. شیخاحمد یاسین (بنیانگذار و رهبر معنوی حماس۲۰۰۴)،عبدالعزیز الرنتیسی (رهبر وقت حماس۲۰۰۴)، فتحی شقاقی (دبیرکل وقت جهاد اسلامی۱۹۹۵)، سید عباس موسوی ( دبیرکل سابق حزبالله ۱۹۹۲)،عمادمغنیه ( از فرماندهان عالی نظامی حزبالله۲۰۰۸)، حسناللقیس( از فرماندهان بخش فنآوری حزب الله ۲۰۱۳) و مصطفی بدرالدین ( فرمانده نظامی ارشد حزبالله و جانشین عماد مغنیه۲۰۱۶) بخشی از کارنامه ترورهای اسراییل در این سطح عالی است که تا این لحظه منجر به حل حتی بخشی از مشکل نشده است و افراد جدیدی گاه با رویکردهای تندتر جایگزین شدهاند.
در بسیاری از موارد تاریخی، ترور رهبران یا شخصیتهای کلیدی در کوتاهمدت ضربههایی به ساختار یا سازمان آنها وارد کرده و باعث اختلال در تاکتیک شده است، اما در بلندمدت معمولاً نتایج پیچیدهتری داشته و در برخی موارد حتی موجب تقویت ایدئولوژی و ادامه مقاومت شده است.
در مورد روش Leader Decapitation مطالعات زیادی انجام شده است:
جنا جردن (استاد ومحقق دانشگاه جرجیا) در کتاب"Leadership Decapitation: Strategic Targeting of Terrorist Organizations" با بررسی ۱۰۰ ترور هدفمند نتیجه میگیرد در بیش از ۷۰ درصد موارد ترور رهبران نتوانسته به نابودی گروهها یا جنبشها منجر شود زیرا این گروهها ساختارهای غیرمتمرکز و ایدئولوژیهای قوی دارند که با ترور یک رهبر از بین نمیروند.
موسسه معتبر تحقیقاتیRAND که در زمینه امنیت و مسائل نظامی فعالیت دارد، در پژوهشی با عنوان How Terrorist Groups End بیان میکند اگر گروهی توانایی جایگزینی فرماندهی و ایدئولوژی قوی داشته باشد، ترور رهبرانش اثری کوتاهمدت دارد مگر آنکه گروه مزبور رهبری مطلقالعنان و ساختاری ضعیف و غیرقابل انعطاف داشته باشد.
مسالهمهمتری هم وجود دارد و آن استمرار مساله و معضلی است که فلسفه وجودی آن گروه مبتنی برتلاش برای حل یا رفع آن است و مبنای حمایت مردمی نیز تداوم مشکل حل نشده است. در این وضعیت پرونده باز یک مشکل اساسی( عقیدتی،تاریخی، اجتماعی و سیاسی) با ترور یا حبس افراد بسته نمیشود.
با این گزارهها موفقیت اسراییل در بکارگیری روش Leader Decapitation به صرف ترور نصرالله تضمین نمیشود و باید دید سامانه جایگزینی رهبری، محبوبیت مردمی، جذابیت ایدئولوژیک و از همه مهمتر «استمرار معضل منجر به تاسیس گروه» پس از این ترورها در چه وضعیتی هستند؟
@sahandiranmehr
Forwarded from دغدغه ایران
در ستایش رنگی دیدن جهان
محمد فاضلی
میخواهم چیزی بنویسم که بسیاری را میآزارد و خوشایند بسیاری نیست، و این بسیاری، از همه جناحها و تفکرات سیاسی هستند، در داخل و خارج، از راست و چپ، ارزشی و سکولار؛ اما خب باید نوشت.
سالهاست دنبال آدمها و نگاههایی میگردم که قادر باشند موضوعات مهم و متفاوتی را تحلیل کنند بدون آنکه در یکدیگر مخلوط کنند، و گاه بیدلیل به هم ربط دهند. بگذارید خیلی ساده و با مثال روشن بهروز بگویم چنین نگاهی، روی زمین واقعیت به چه معناست.
میشود منتقد نظام جمهوری اسلامی (ج.ا) بود، و اقداماتش در نقض حقوق زنان، تخریب محیطزیست، توسعه نامتوازن منطقهای، اعمال تبعیض در گزینش نیروی انسانی، نقض استقلال دانشگاه، و داشتن زندانی سیاسی را نقد کرد؛ و همزمان با ایده جمهوری اسلامی درباره «سلطهگر بودن و خوی استعماری داشتن نظام بینالمللی غربمحور» موافق بود؛ و در همان حال با برخی شیوههای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این نظام سلطهگر استعماری مخالف بود و آنها را نقد کرد.
میشود اشغالگر بودن اسرائیل در فلسطین، لبنان و سوریه را تأیید کرد، منتقد آن بود، و نقد آنرا به مواضع ج.ا هم ربط نداد (این اشغالگری قبل از پیدایش ج.ا رخ داده است)، حق ملتهای اشغالشده در تلاش برای احقاق حقوقشان را به رسمیت شناخت، و همزمان راهبردهای ج.ا در این زمینه را نقد کرد؛ و با بخشهایی از راهبردها که تأمینکننده منافع ملی ایران است، همراهی کرد.
میشود از درک کلیشهای از شخصیتی نظیر سیدحسن نصراله بیرون آمد و او را بهمثابه یک لبنانی که پس از تهاجم سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و اشغال بخشی از کشورش توسط اسرائیل، به حزبالله پیوسته و با مبارزه به ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل پایان داده، احترام قائل شد؛ و همزمان منتقد برخی سیاستهای راهبردی ج.ا یا حزبالله لبنان در عرصه خاورمیانه بود.
میشود از جنگ متنفر بود، سیاستهای منجر به توسعهنیافتگی و فقر را نقد کرد، خواهان عقلانیت بیشتر بود، تجاوز را به رسمیت نشناخت و حقوق ملتها برای دفاع از خودشان در برابر تجاوز را هم پذیرفت.
میشود منتقد برخی یا حتی همه سیاستهای ج.ا در مواجهه با اسرائیل بود، اما مسأله اسرائیل و خاورمیانه را که حداقل دو برابر کل سالهای تأسیس ج.ا عمر دارد، صرفاً در رابطه ایران و اسرائیل خلاصه نکرد. مسأله فلسطین و اعراب-اسرائیل، قبل از تأسیس ج.ا هم وجود داشته و انقلاب ایران ابعادی به آن افزوده است. اما مسأله فراتر از نسبت ج.ا با اسرائیل است.
میشود منتقد جدی ماجرای ۷ اکتبر و حمله حماس به اسرائیل بود و درباره اینکه دستآورد چنین عملی چیست، هزار نقد و چون و چرا داشت. من از روز اول چنین موضعی داشتم و هنوز هم نمیفهمم حاصل آن برای فلسطینیان، لبنان و ایران جز خسارت و زیان چه بوده است. اما همزمان میشود منتقد شیوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با پاسخ اسرائیل به ۷ اکتبر بود و خشونت و وحشیگری را تطهیر نکرد.
میشود منتقد سیاست داخلی و سیاست خارجی ج.ا بود، و آنرا مسبب بسیاری از مسائل و مشکلات کشور دانست که سبب گرفتاری و فقر مردم شده است؛ و میشود همزمان تأیید کرد که در دنیایی زندگی میکنیم که بدون قدرت نظامی و امنیتی، قدرتمندان کشورهای ضعیف را له میکنند؛ و باز میتوان همزمان منتقد ج.ا بود که چرا به اندازه کافی از سایر ابزارهای تأمین منافع ملی – از دیپلماسی گرفته تا جایابی در زنجیرههای ارزش جهانی – استفاده نکرده است.
چرا برخی فکر میکنند دنیای پیچیده اطراف ما، سیاه یا سفید، صفر یا یک، بدون وضعیتهای بینابینی و ترکیبی از درستی و نادرستی است؟ دنیای ما ترکیبی است، تحلیل فازی بیشتر به درد آن میخورد تا تحلیلهای سفید سیاه؛ نگاه رنگی را باید ستایش کرد.
یاد روحالله رمضانی محقق بزرگ تاریخ سیاست خارجی ایران میافتم که معتقد بود اگر در جنگ جهانی اول، نفرت شدید مشروطهخواهان از روسیه و انگلیس نبود، و هر کسی که صحبت از همکاری با این دو قدرت برای تأمین منافع ایران میکرد، برچسب خیانت و وطنفروشی نمیخورد، ایران با اشغال ویران نمیشد و تخریب ناشی از جنگ بسیار کمتر بود. همین وضعیت در جنگ جهانی دوم هم به شیوه دیگری تکرار شد. کاش ایرانیان، جهان آن روزگار را هم جهان را رنگی میدیدند.
اگر جهان را سفید و سیاه ببینیم و درگیر دیدگاههای دوقطبی شویم، واقعیت جهان را نخواهیم دید و خسران بیشتری را تجربه خواهیم کرد. جهانبینی سفید و سیاه، ما را میفرساید.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
میخواهم چیزی بنویسم که بسیاری را میآزارد و خوشایند بسیاری نیست، و این بسیاری، از همه جناحها و تفکرات سیاسی هستند، در داخل و خارج، از راست و چپ، ارزشی و سکولار؛ اما خب باید نوشت.
سالهاست دنبال آدمها و نگاههایی میگردم که قادر باشند موضوعات مهم و متفاوتی را تحلیل کنند بدون آنکه در یکدیگر مخلوط کنند، و گاه بیدلیل به هم ربط دهند. بگذارید خیلی ساده و با مثال روشن بهروز بگویم چنین نگاهی، روی زمین واقعیت به چه معناست.
میشود منتقد نظام جمهوری اسلامی (ج.ا) بود، و اقداماتش در نقض حقوق زنان، تخریب محیطزیست، توسعه نامتوازن منطقهای، اعمال تبعیض در گزینش نیروی انسانی، نقض استقلال دانشگاه، و داشتن زندانی سیاسی را نقد کرد؛ و همزمان با ایده جمهوری اسلامی درباره «سلطهگر بودن و خوی استعماری داشتن نظام بینالمللی غربمحور» موافق بود؛ و در همان حال با برخی شیوههای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این نظام سلطهگر استعماری مخالف بود و آنها را نقد کرد.
میشود اشغالگر بودن اسرائیل در فلسطین، لبنان و سوریه را تأیید کرد، منتقد آن بود، و نقد آنرا به مواضع ج.ا هم ربط نداد (این اشغالگری قبل از پیدایش ج.ا رخ داده است)، حق ملتهای اشغالشده در تلاش برای احقاق حقوقشان را به رسمیت شناخت، و همزمان راهبردهای ج.ا در این زمینه را نقد کرد؛ و با بخشهایی از راهبردها که تأمینکننده منافع ملی ایران است، همراهی کرد.
میشود از درک کلیشهای از شخصیتی نظیر سیدحسن نصراله بیرون آمد و او را بهمثابه یک لبنانی که پس از تهاجم سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و اشغال بخشی از کشورش توسط اسرائیل، به حزبالله پیوسته و با مبارزه به ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل پایان داده، احترام قائل شد؛ و همزمان منتقد برخی سیاستهای راهبردی ج.ا یا حزبالله لبنان در عرصه خاورمیانه بود.
میشود از جنگ متنفر بود، سیاستهای منجر به توسعهنیافتگی و فقر را نقد کرد، خواهان عقلانیت بیشتر بود، تجاوز را به رسمیت نشناخت و حقوق ملتها برای دفاع از خودشان در برابر تجاوز را هم پذیرفت.
میشود منتقد برخی یا حتی همه سیاستهای ج.ا در مواجهه با اسرائیل بود، اما مسأله اسرائیل و خاورمیانه را که حداقل دو برابر کل سالهای تأسیس ج.ا عمر دارد، صرفاً در رابطه ایران و اسرائیل خلاصه نکرد. مسأله فلسطین و اعراب-اسرائیل، قبل از تأسیس ج.ا هم وجود داشته و انقلاب ایران ابعادی به آن افزوده است. اما مسأله فراتر از نسبت ج.ا با اسرائیل است.
میشود منتقد جدی ماجرای ۷ اکتبر و حمله حماس به اسرائیل بود و درباره اینکه دستآورد چنین عملی چیست، هزار نقد و چون و چرا داشت. من از روز اول چنین موضعی داشتم و هنوز هم نمیفهمم حاصل آن برای فلسطینیان، لبنان و ایران جز خسارت و زیان چه بوده است. اما همزمان میشود منتقد شیوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با پاسخ اسرائیل به ۷ اکتبر بود و خشونت و وحشیگری را تطهیر نکرد.
میشود منتقد سیاست داخلی و سیاست خارجی ج.ا بود، و آنرا مسبب بسیاری از مسائل و مشکلات کشور دانست که سبب گرفتاری و فقر مردم شده است؛ و میشود همزمان تأیید کرد که در دنیایی زندگی میکنیم که بدون قدرت نظامی و امنیتی، قدرتمندان کشورهای ضعیف را له میکنند؛ و باز میتوان همزمان منتقد ج.ا بود که چرا به اندازه کافی از سایر ابزارهای تأمین منافع ملی – از دیپلماسی گرفته تا جایابی در زنجیرههای ارزش جهانی – استفاده نکرده است.
چرا برخی فکر میکنند دنیای پیچیده اطراف ما، سیاه یا سفید، صفر یا یک، بدون وضعیتهای بینابینی و ترکیبی از درستی و نادرستی است؟ دنیای ما ترکیبی است، تحلیل فازی بیشتر به درد آن میخورد تا تحلیلهای سفید سیاه؛ نگاه رنگی را باید ستایش کرد.
یاد روحالله رمضانی محقق بزرگ تاریخ سیاست خارجی ایران میافتم که معتقد بود اگر در جنگ جهانی اول، نفرت شدید مشروطهخواهان از روسیه و انگلیس نبود، و هر کسی که صحبت از همکاری با این دو قدرت برای تأمین منافع ایران میکرد، برچسب خیانت و وطنفروشی نمیخورد، ایران با اشغال ویران نمیشد و تخریب ناشی از جنگ بسیار کمتر بود. همین وضعیت در جنگ جهانی دوم هم به شیوه دیگری تکرار شد. کاش ایرانیان، جهان آن روزگار را هم جهان را رنگی میدیدند.
اگر جهان را سفید و سیاه ببینیم و درگیر دیدگاههای دوقطبی شویم، واقعیت جهان را نخواهیم دید و خسران بیشتری را تجربه خواهیم کرد. جهانبینی سفید و سیاه، ما را میفرساید.
@fazeli_mohammad
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
اما بعد....!
بعد از فرونشستن خشمها و سوگها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟
آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیشبینی آن شد؟
به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریحترین و عریانترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیمگیران میآورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیمشان هشیار میکند و یا در صورت نادیده گرفتن هشدارها به پای میز پاسخگویی میکشاند.
در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسشناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویهای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی میشود!
در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عدهای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود میدانند و حتی برای رئیسجمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمیبینند! همینها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همهجانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج میشوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور میشوند.
آنچه در لبنان علیه حزبالله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کماهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتانیاهو برداشته است، ابعاد گستردهای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش میبرد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب میکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بعد از فرونشستن خشمها و سوگها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟
آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیشبینی آن شد؟
به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریحترین و عریانترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیمگیران میآورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیمشان هشیار میکند و یا در صورت نادیده گرفتن هشدارها به پای میز پاسخگویی میکشاند.
در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسشناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویهای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی میشود!
در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عدهای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود میدانند و حتی برای رئیسجمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمیبینند! همینها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همهجانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج میشوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور میشوند.
آنچه در لبنان علیه حزبالله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کماهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتانیاهو برداشته است، ابعاد گستردهای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش میبرد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب میکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
نامدار افروغ:
درود بیکران،
برای اپیزود سوم، دعوت کردم از دکتر
سعید اسلامی بیدگلی.
تو این اپیزود در مورد همه چیز صحبت کردیم به غیر از مالی و بازارسرمایه. سعید اعترافهایی کرد که جایی نگفته بود.
در مورد این حرفزدیم که نقش قصه و داستان در معنابخشی به زندگی تا چه حد پر رنگه.
در مورد کارهای نکردهی سعید و اینکه تصمیم داره در آینده چهکارهایی بکنه هم گپ زدیم.
تعدادی کتاب و انیمیشن مرور کردیم و دلیل مرمت خانهی اجدادی در کاشان را برایمان تعریف کرد.
سعید از یه چیزهایی میترسه که به نظر من هم ترسناکه.
میتونید پادکست بلوط سرخ رو توی اینستاگرام و یوتیوب دنبال کنید و اگر علاقه داشتین که فایل صوتی را بشنوین این هم لینک کانال پادکست در کستباکس.
برای دسترسی مستقیم به اپیزودی که سعید مهمان بوده لینکهای زیر رو دنبال کنین:
ویدیوی معرفی سعید در اینستاگرم
ویدیوی معرفی سعید در یوتیوب
ویدیوی خلاصهی گفت و گوی سعید در یوتیوب
ویدیوی کامل گفتوگوی سعید در یوتیوب
لینک اپیزود کامل در کستباکس (نسخهی صوتی)
لینک پست اینستاگرامی معرفی سعید
ارادتمند
نامدار
درود بیکران،
برای اپیزود سوم، دعوت کردم از دکتر
سعید اسلامی بیدگلی.
تو این اپیزود در مورد همه چیز صحبت کردیم به غیر از مالی و بازارسرمایه. سعید اعترافهایی کرد که جایی نگفته بود.
در مورد این حرفزدیم که نقش قصه و داستان در معنابخشی به زندگی تا چه حد پر رنگه.
در مورد کارهای نکردهی سعید و اینکه تصمیم داره در آینده چهکارهایی بکنه هم گپ زدیم.
تعدادی کتاب و انیمیشن مرور کردیم و دلیل مرمت خانهی اجدادی در کاشان را برایمان تعریف کرد.
سعید از یه چیزهایی میترسه که به نظر من هم ترسناکه.
میتونید پادکست بلوط سرخ رو توی اینستاگرام و یوتیوب دنبال کنید و اگر علاقه داشتین که فایل صوتی را بشنوین این هم لینک کانال پادکست در کستباکس.
برای دسترسی مستقیم به اپیزودی که سعید مهمان بوده لینکهای زیر رو دنبال کنین:
ویدیوی معرفی سعید در اینستاگرم
ویدیوی معرفی سعید در یوتیوب
ویدیوی خلاصهی گفت و گوی سعید در یوتیوب
ویدیوی کامل گفتوگوی سعید در یوتیوب
لینک اپیزود کامل در کستباکس (نسخهی صوتی)
لینک پست اینستاگرامی معرفی سعید
ارادتمند
نامدار
YouTube
پادکست بلوط سرخ
پادکست بلوط سرخ جایی است که شما با شنیدن داستانها و تجربیات زندگی افراد برجسته در دنیای کسبوکار، هنر، ورزش، و علم، به یک سفر هیجانانگیز و الهامبخش میروید. هر اپیزود دریچهای است به دنیای ناشناختهها و بینشهای صادقانهای که از دل زندگی مهمانان ما بیرون…
Forwarded from MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی (🍀 MMMojahedi)
اسرائیل در ستیز با زمان
دور حوادثِ تلخْ تند شده و امواج پرفشار اخبار همهی ذهن و ضمیر مردم را بهسوی نومیدی از هرگونه امکان رهایی جهت داده، و با اجبار پرفشار امواجِ اخبار، همه سوگیرانه فکر میکنند که کار دیگر از کار گذشته و یکسره شده.
در چنین وضعی، گاهی خوب است سرمان را از درون این موجهای تند و از زیر آوار اخبار بیرون بیاوریم و از افق نزدیک و بستهی اینجا و اکنون فراز بگیریم و تصویر بزرگتر را در آیینهی افقهای گستردهتر تماشا کنیم.
این گستردن گسترهی دید، این کلاننگری، میتواند گاهی کمک کند که جوگیر نشویم، یعنی ذهن و روانمان زیر آوار اجبارآلود اخبار دفن و خفه نشود تا بتوانیم درکودریافتمان را از حوادث باز تنظیم و متوازن کنیم و خود را در موقعیت جدید بازیابی و بازسازی کنیم.
تصویری که در روزهای اخیر نسیم نیکلاس طالب از افق گستردهتر تحولات ترسیم میکند، به جای آرزواندیشی یا بیان آرزو در قالب اندیشه، چنین کارویژهای دارد. او مینویسد:
«به یاد داشته باشیم که کشتار، هر قدر هم هوشمندانه و زیرکانه باشد، در بهترین حالت، بر بقا نمیافزاید [و چهبسا بخت فنا را بالا میبرد]. اسرائیل با نصرالله و جانشینان او نمیجنگد؛ با زمان میجنگد [یعنی دیر یا زود محکوم به فنا ست].»
«تکرار میکنم: اگر بقای تو ایجاب میکند پیوسته شمار بیشتر و بیشتری از مردم را بکشی، و پای ابرقدرتی (موقت) را به میان بکشی که رژیمهای شکنندهی اطرافت را به توهم صلح، سر پا نگاه دارد، معنای صاف و سرراستش این است که پایدار و تابآور نیستی.»
نکتهی نسیم طالب این نیست که «خون بر شمشیر پیروز است» یا «خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل.» بلکه، در چارچوب نظریههای تکاملی بقا (بهویژه بقای ارگانیسمهای پیچیدهی اجتماعی و سیاسی)، او دارد نکتهی بنیادین دیگری را دربارهی منطق ناممکن امنیت و بقای رژیم اسرائیل بیان میکند.
نکتهی نیکلاس طالب این است که علیالاصول، امنیت و قرار و ثباتِ پایدار در الگوریتم «پروژهی دولتسازی اسرائیل» تعبیه نشده است.
اسرائیل، بهمثابهی یک پروژه ملت-دولتسازی، چون تداوم و بقایش در گرو کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران است، و برای این کشتار و سر پا ماندن، همیشه به قیم و بزرگتر نیازمند است، محال است که با زیستمحیطش سازگار شود و به همین علت، سرنوشتی جز بیثباتی و بیقراری و ناپایداری مدام و، در نهایت، فنا و واپاشی ندارد.
پیچیدگی و پیشرفتگی عملیاتی و اطلاعاتی و جنگافزاری اسرائیل ناگزیر و همیشه نیازمند آمریکا بهمثابهی قیّمی (موقت) و در خدمت کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران در زیستمحیط این رژیم است. به همین علت، این پیچیدگیها و پیشرفتگیها، در ستیز ناگزیر و گریزناپذیر اسرائیل با زمان، چیزی بر پایداری و تابآوری این رژیم نمیافزاید.
اسرائیل پروژهای خودویرانگر است.
۹ مهرماه ۱۴۰۳
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
دور حوادثِ تلخْ تند شده و امواج پرفشار اخبار همهی ذهن و ضمیر مردم را بهسوی نومیدی از هرگونه امکان رهایی جهت داده، و با اجبار پرفشار امواجِ اخبار، همه سوگیرانه فکر میکنند که کار دیگر از کار گذشته و یکسره شده.
در چنین وضعی، گاهی خوب است سرمان را از درون این موجهای تند و از زیر آوار اخبار بیرون بیاوریم و از افق نزدیک و بستهی اینجا و اکنون فراز بگیریم و تصویر بزرگتر را در آیینهی افقهای گستردهتر تماشا کنیم.
این گستردن گسترهی دید، این کلاننگری، میتواند گاهی کمک کند که جوگیر نشویم، یعنی ذهن و روانمان زیر آوار اجبارآلود اخبار دفن و خفه نشود تا بتوانیم درکودریافتمان را از حوادث باز تنظیم و متوازن کنیم و خود را در موقعیت جدید بازیابی و بازسازی کنیم.
تصویری که در روزهای اخیر نسیم نیکلاس طالب از افق گستردهتر تحولات ترسیم میکند، به جای آرزواندیشی یا بیان آرزو در قالب اندیشه، چنین کارویژهای دارد. او مینویسد:
«به یاد داشته باشیم که کشتار، هر قدر هم هوشمندانه و زیرکانه باشد، در بهترین حالت، بر بقا نمیافزاید [و چهبسا بخت فنا را بالا میبرد]. اسرائیل با نصرالله و جانشینان او نمیجنگد؛ با زمان میجنگد [یعنی دیر یا زود محکوم به فنا ست].»
«تکرار میکنم: اگر بقای تو ایجاب میکند پیوسته شمار بیشتر و بیشتری از مردم را بکشی، و پای ابرقدرتی (موقت) را به میان بکشی که رژیمهای شکنندهی اطرافت را به توهم صلح، سر پا نگاه دارد، معنای صاف و سرراستش این است که پایدار و تابآور نیستی.»
نکتهی نسیم طالب این نیست که «خون بر شمشیر پیروز است» یا «خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل.» بلکه، در چارچوب نظریههای تکاملی بقا (بهویژه بقای ارگانیسمهای پیچیدهی اجتماعی و سیاسی)، او دارد نکتهی بنیادین دیگری را دربارهی منطق ناممکن امنیت و بقای رژیم اسرائیل بیان میکند.
نکتهی نیکلاس طالب این است که علیالاصول، امنیت و قرار و ثباتِ پایدار در الگوریتم «پروژهی دولتسازی اسرائیل» تعبیه نشده است.
اسرائیل، بهمثابهی یک پروژه ملت-دولتسازی، چون تداوم و بقایش در گرو کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران است، و برای این کشتار و سر پا ماندن، همیشه به قیم و بزرگتر نیازمند است، محال است که با زیستمحیطش سازگار شود و به همین علت، سرنوشتی جز بیثباتی و بیقراری و ناپایداری مدام و، در نهایت، فنا و واپاشی ندارد.
پیچیدگی و پیشرفتگی عملیاتی و اطلاعاتی و جنگافزاری اسرائیل ناگزیر و همیشه نیازمند آمریکا بهمثابهی قیّمی (موقت) و در خدمت کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران در زیستمحیط این رژیم است. به همین علت، این پیچیدگیها و پیشرفتگیها، در ستیز ناگزیر و گریزناپذیر اسرائیل با زمان، چیزی بر پایداری و تابآوری این رژیم نمیافزاید.
اسرائیل پروژهای خودویرانگر است.
۹ مهرماه ۱۴۰۳
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
X (formerly Twitter)
Nassim Nicholas Taleb (@nntaleb) on X
A reminder that killing, no matter how sophisticated, at best, does not increase survival. Israel is not fighting Nasrallah & replacements; its fight is with Time.
Forwarded from مجید تفرشی/ Majid Tafreshi (Majid Tafreshi)
چند روز است که حجم حملات و فحاشیها به محمد جواد ظریف بسیار زیاد و به طرز عجیبی رو به افزایش است.
من چند بار در سالیان اخیر، تجربه مرور کنشهای جمعی و تنفرپراکنی/ hate mongering توسط گروههای وابسته به فرقههای تروریستی، مذهبی، تجزیهطلب و تندرو داخلی در فضای محازی را داشتهام.
همین طور سابقه سالها تلاش پنهان و آشکار امثال علیرضا اکبری (فرد اعدام شده به جرم جاسوسی برای بریتانیا) جهت برکناری، دستگیری، محاکمه و اعدام ظریف هم پیش روی ما است.
امروز عصر موفق شدم دو ساعتی وقت بگذارم و اکانتهای فحاش خواهان برکناری، دستگیری، بازجویی، زندان و اعدام ظریف را مرور کنم.
از بین حدود ۱۰۰۰ مورد بررسی شده اکانت فحاش و پروندهساز برای ظریف، حداقل ۸۰۰ اکانت فاقد هرگونه اسم، مشخصات، عکس، ایمیل و شناسه واقعی بودند و اغلب این اکانتها طی یک یا دو سال اخیر و حتی چند ماه اخیر (از زمان آغاز کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان) ایجاد شدهاند.
نوع حملات، ادبیات و روش هماهنگ و چیده شده آلبانینشینان و حامیان و مزدوران آنان به علاوه حامیان آشکار و پنهان اسراییل در این نوشتهها آشکار است.
تلاش برای ایجاد التهاب در ایران و کشاندن کشور به جنگ در لباس خونخواهی و انقلابیگری.
همین طور بعضا حمایت صوری برخی، از ظریف و پزشکیان در ظاهر و فحاشی به رهبر نظام و سپهبد شهید و سید حسن.
البته درصدی هم از پایداریچیها (حدود ۲۰ درصد) هم با اکانت فیک و یا واقعی بازیچه این معرکه خطرناک شدهاند.
واقعا عجیب است اگر حامیان واقعی ایران، انقلاب و نظام بازی خورده این جریان ایرانستیز و ایرانهراس در لباس ظریف-پزشکیان ستیزی شوند.
من چند بار در سالیان اخیر، تجربه مرور کنشهای جمعی و تنفرپراکنی/ hate mongering توسط گروههای وابسته به فرقههای تروریستی، مذهبی، تجزیهطلب و تندرو داخلی در فضای محازی را داشتهام.
همین طور سابقه سالها تلاش پنهان و آشکار امثال علیرضا اکبری (فرد اعدام شده به جرم جاسوسی برای بریتانیا) جهت برکناری، دستگیری، محاکمه و اعدام ظریف هم پیش روی ما است.
امروز عصر موفق شدم دو ساعتی وقت بگذارم و اکانتهای فحاش خواهان برکناری، دستگیری، بازجویی، زندان و اعدام ظریف را مرور کنم.
از بین حدود ۱۰۰۰ مورد بررسی شده اکانت فحاش و پروندهساز برای ظریف، حداقل ۸۰۰ اکانت فاقد هرگونه اسم، مشخصات، عکس، ایمیل و شناسه واقعی بودند و اغلب این اکانتها طی یک یا دو سال اخیر و حتی چند ماه اخیر (از زمان آغاز کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان) ایجاد شدهاند.
نوع حملات، ادبیات و روش هماهنگ و چیده شده آلبانینشینان و حامیان و مزدوران آنان به علاوه حامیان آشکار و پنهان اسراییل در این نوشتهها آشکار است.
تلاش برای ایجاد التهاب در ایران و کشاندن کشور به جنگ در لباس خونخواهی و انقلابیگری.
همین طور بعضا حمایت صوری برخی، از ظریف و پزشکیان در ظاهر و فحاشی به رهبر نظام و سپهبد شهید و سید حسن.
البته درصدی هم از پایداریچیها (حدود ۲۰ درصد) هم با اکانت فیک و یا واقعی بازیچه این معرکه خطرناک شدهاند.
واقعا عجیب است اگر حامیان واقعی ایران، انقلاب و نظام بازی خورده این جریان ایرانستیز و ایرانهراس در لباس ظریف-پزشکیان ستیزی شوند.
Forwarded from فردای اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتقادی به دخالتهای سازمان بورس در صندوقهای درآمد ثابت
◽️حسین خزلی، پیشکسوت و کارشناس ارشد بازار سرمایه در پنجمین کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی با بیان خاطرهای به مداخلات و دستکاریهای ایجاد شده در روند فعالیت صندوقهای با درآمد ثابت انتقاد کرد.
برای مشاهده فیلم کامل این نشست در وبسایت فردای اقتصاد کلیک کنید
◻️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
◽️حسین خزلی، پیشکسوت و کارشناس ارشد بازار سرمایه در پنجمین کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی با بیان خاطرهای به مداخلات و دستکاریهای ایجاد شده در روند فعالیت صندوقهای با درآمد ثابت انتقاد کرد.
برای مشاهده فیلم کامل این نشست در وبسایت فردای اقتصاد کلیک کنید
◻️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad