تصدقت گردم، بهشت هرکسی جایی است که ارزویش انجاست و تو نیک میدانی بهشت من تنها تماشای توست، تنها شنیدن صدای توست!تنها لمس دستان توست...
تو بلندترین آرزوی منی. میدانم این دنیا گنجایش ما را ندارد و باید دنیایی دیگر باشد تا بتواند این شوق را در خود جای دهد، اما هستی مطلق مرا نوید داده که همینجا و در همین دنیای کوچک و حقیر، من در بهشت خود سکنی خواهم گزید.
تو بهشت هر دو عالم من خواهی بود. این جهان و ان جهان تنها تماشاگه توست. هستم به بقای تو ...♥️
#اکبر_جباری
@havas_khiyal
تو بلندترین آرزوی منی. میدانم این دنیا گنجایش ما را ندارد و باید دنیایی دیگر باشد تا بتواند این شوق را در خود جای دهد، اما هستی مطلق مرا نوید داده که همینجا و در همین دنیای کوچک و حقیر، من در بهشت خود سکنی خواهم گزید.
تو بهشت هر دو عالم من خواهی بود. این جهان و ان جهان تنها تماشاگه توست. هستم به بقای تو ...♥️
#اکبر_جباری
@havas_khiyal
داستان من و چشمان تو، داستان پسرکی‌ست که هر روز غروب پشت شیشه دوچرخه فروشی می‌نشیند و از پشت شیشه دوچرخه ای را می‌بیند که سالها برای خودش بود ...!
با آن دوچرخه تمام کوچه‌های شهر را می‌گشت، از کنار رودخانه آواز کنان عبور می‌کرد، سربالایی‌ها را با همه ی قدرت رکاب میزد و در سرپایینی‌ها، دستانش را باز می‌کرد، از میان سروها و کاج‌ها می‌گذشت و بلند بلند می‌خندید ...
داستان من و چشمان تو ، داستان آن پسرک و دوچرخه است ... پسرکی که حالا پشت شیشه دوچرخه فروشی در خیالش رکاب می‌زند !
می‌خندد ، رکاب می‌زند
می‌گرید ، رکاب می‌زند
رکاب می‌زند ...
#روزبه_معین
📚 عطر چشمان او
@havas_khiyal
با آن دوچرخه تمام کوچه‌های شهر را می‌گشت، از کنار رودخانه آواز کنان عبور می‌کرد، سربالایی‌ها را با همه ی قدرت رکاب میزد و در سرپایینی‌ها، دستانش را باز می‌کرد، از میان سروها و کاج‌ها می‌گذشت و بلند بلند می‌خندید ...
داستان من و چشمان تو ، داستان آن پسرک و دوچرخه است ... پسرکی که حالا پشت شیشه دوچرخه فروشی در خیالش رکاب می‌زند !
می‌خندد ، رکاب می‌زند
می‌گرید ، رکاب می‌زند
رکاب می‌زند ...
#روزبه_معین
📚 عطر چشمان او
@havas_khiyal
✍🏻محبوب من!
در دنیا جز شما خبری نیست؛
شما تنها خبر خوش این عالمید!
یاد آن شبها بخیر که در کوچه دست در دست مهتاب داشتیم
ماه سر بر شانه ی من میگذاشت
با مهتاب قدم میزدیم و اسرار میگفتیم
حالا، سالهاست که پنجره ها بسته اند
یادش بخیر!
آن سالها که پنجره ها باز بودند
#محمد_صالح_اعلاء
@havas_khiyal
در دنیا جز شما خبری نیست؛
شما تنها خبر خوش این عالمید!
یاد آن شبها بخیر که در کوچه دست در دست مهتاب داشتیم
ماه سر بر شانه ی من میگذاشت
با مهتاب قدم میزدیم و اسرار میگفتیم
حالا، سالهاست که پنجره ها بسته اند
یادش بخیر!
آن سالها که پنجره ها باز بودند
#محمد_صالح_اعلاء
@havas_khiyal
دیگر انرژی لازم برای دوستی‌های بی‌معنی،
تعاملات اجباری و مکالمه‌های غیرضروری را ندارم.
#معین_دهاز
@havas_khiyal ❤️
تعاملات اجباری و مکالمه‌های غیرضروری را ندارم.
#معین_دهاز
@havas_khiyal ❤️
لبخند بزن
زیبای من
لبخند که می زنی
دو‌چیز واجب شرعی خواهد شد
شکر خدا و
گفتن...
ای جانم
#يداله_رحيمي امید
@havas_khiyal
زیبای من
لبخند که می زنی
دو‌چیز واجب شرعی خواهد شد
شکر خدا و
گفتن...
ای جانم
#يداله_رحيمي امید
@havas_khiyal
یکی باید باشد
از جنس تو
پر از آرام، پر از عشق
پر از سکوت
محکم بغلم کند
و آرام در گوشم بگوید
خیالت راحت
من خیال حضورت را به دنیا
نمی فروشم
#امیر_عباس_خالقوردی
@havas_khiyal ❤️
از جنس تو
پر از آرام، پر از عشق
پر از سکوت
محکم بغلم کند
و آرام در گوشم بگوید
خیالت راحت
من خیال حضورت را به دنیا
نمی فروشم
#امیر_عباس_خالقوردی
@havas_khiyal ❤️
Forwarded from 🔹درهوس خیال تو🔹
🖇
قشنگ ترین دیالوگی که خوندم این بود که میگفت:
«تو خیالم همه چیز دوتاست؛
یکی برای من، یکی برای تو.
برای تویی که نیستی،
برای تویی که نمیدونم کجایی،
تویی که نمیدونم اصلا وجود داری یا نه.
تنها چیزی که میدونم وجود داره منم و تنهاییه
@havas_khiyal
قشنگ ترین دیالوگی که خوندم این بود که میگفت:
«تو خیالم همه چیز دوتاست؛
یکی برای من، یکی برای تو.
برای تویی که نیستی،
برای تویی که نمیدونم کجایی،
تویی که نمیدونم اصلا وجود داری یا نه.
تنها چیزی که میدونم وجود داره منم و تنهاییه
@havas_khiyal
يقولُ قطارٌ:جرّبَت حملَ البضائع
والمسافرين "الحنين أثقل"
قطاری می‌گوید:
حملِ مسافران و کالا را آزمودم،
"دلتنگی سنگین تر است"
🙂⚖🧡
@havas_khiyal
والمسافرين "الحنين أثقل"
قطاری می‌گوید:
حملِ مسافران و کالا را آزمودم،
"دلتنگی سنگین تر است"
🙂⚖🧡
@havas_khiyal
°
اگر نخندی
اگر برای من تمثیلی از آفتاب نیاوری ،
چگونه از نشاط بنویسم،
چگونه از آمدن صبح و درشت گویی خورشید بنویسم،
چگونه بیاد آرم
که روی #تُ
اولین بامدادی است که عاشقانه دوستش داشتم...
#حمید_رها
@havas_khiyal
اگر نخندی
اگر برای من تمثیلی از آفتاب نیاوری ،
چگونه از نشاط بنویسم،
چگونه از آمدن صبح و درشت گویی خورشید بنویسم،
چگونه بیاد آرم
که روی #تُ
اولین بامدادی است که عاشقانه دوستش داشتم...
#حمید_رها
@havas_khiyal
باید تو گوشش بگی دوست دارم
که با ذره ذره وجود حسش کنه
که صدات تو ذهنش حک شه
که حتی اگه بخواد نتونه فراموشت کنه
لطفا تو گوشش بگو دوست دارم...
#هدا_نیک_فطرت
@havas_khiyal ❤️
که با ذره ذره وجود حسش کنه
که صدات تو ذهنش حک شه
که حتی اگه بخواد نتونه فراموشت کنه
لطفا تو گوشش بگو دوست دارم...
#هدا_نیک_فطرت
@havas_khiyal ❤️
Forwarded from 🔹درهوس خیال تو🔹
گاهی...
نه آهنگی حرف دل تو را می زند
نه "شعرهایت"
باید ،همان لحظه
آغوشش باشد ،زبانِ احساس اش
تا دلِ بی قرار ات را آرام کند
#مژگان_بوربور
@havas_khiyal
نه آهنگی حرف دل تو را می زند
نه "شعرهایت"
باید ،همان لحظه
آغوشش باشد ،زبانِ احساس اش
تا دلِ بی قرار ات را آرام کند
#مژگان_بوربور
@havas_khiyal