ديدبان آزار
Photo
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان قرار بازداشت موقت #ژینا_مدرس_گرجی، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان به مدت یک ماه دیگر تمدید شده است. او بیش از یک ماه پیش برای دومینبار پس از آغاز خیزش ژینا بازداشت شد، یک ماه تمام را در سلول انفرادی گذراند و تحت فشار برای اقرار علیه خود قرار گرفت.
او اولینبار در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خلال خیزش ژینا توسط ماموران اطلاعات به طرزی خشونت آمیز بازداشت و پس از ۴۰ روز با قرار وثیقه آزاد شد. تصویر مربوط به زمان آزادی او از زندان است.
در متنی با عنوان «ژینا همنام من است» که در سایت دیدبان آزار منتشر شده میتوانید درباره این فعال باسابقه جنبش فمینیستی ایران و فعالیتهای او بیشتر بخوانید. ژینا مدرس گرجی به مناسبت نوروز در پیامی در صفحه شخصیاش نوشته بود: «سالی که گذشت برای اکثر ما سال متفاوتی بود. در عین تلخ کامی و سختی، آموزنده و سرشار از تجربه و شناخت. بعضی از نگرشهایمان عوض شد. رشد کردیم. درد کشیدیم. دچار ترس ها و تروما شدیم. گریە کردیم. دست هم را گرفتیم. سالی که گذشت سال سختی بود ولی امیدوارکننده. مردم جانشانشان را از دست دادند. فرزندشان، عزیزشان از دست دادند. چشم و بینایشان را از دست دادند و... . ولی با اینها امیدوارم چرا که امید نقطه مقابل ترس است. امید شبیه شجاعت است. امید منفعلانه نیست. کنش و میلی به بروندادی مطلوب است. امید شبیه سندرم است. امید شامل افکار، تخیلات و آمادگی برای کارهاست. امیدواری عشق و اعتماد را زنده نگه می دارد. امید یک انتخاب و یک اکت است. ما اگر باورها و عشقی عمیق داشته باشیم ناگریز دچار ترسها، امیدها و اندوههای عمیق میشویم. ما در قبال خود، یکدیگر و آینده مسئولیم.»
@harasswatch
https://harasswatch.com/news/2063/
او اولینبار در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خلال خیزش ژینا توسط ماموران اطلاعات به طرزی خشونت آمیز بازداشت و پس از ۴۰ روز با قرار وثیقه آزاد شد. تصویر مربوط به زمان آزادی او از زندان است.
در متنی با عنوان «ژینا همنام من است» که در سایت دیدبان آزار منتشر شده میتوانید درباره این فعال باسابقه جنبش فمینیستی ایران و فعالیتهای او بیشتر بخوانید. ژینا مدرس گرجی به مناسبت نوروز در پیامی در صفحه شخصیاش نوشته بود: «سالی که گذشت برای اکثر ما سال متفاوتی بود. در عین تلخ کامی و سختی، آموزنده و سرشار از تجربه و شناخت. بعضی از نگرشهایمان عوض شد. رشد کردیم. درد کشیدیم. دچار ترس ها و تروما شدیم. گریە کردیم. دست هم را گرفتیم. سالی که گذشت سال سختی بود ولی امیدوارکننده. مردم جانشانشان را از دست دادند. فرزندشان، عزیزشان از دست دادند. چشم و بینایشان را از دست دادند و... . ولی با اینها امیدوارم چرا که امید نقطه مقابل ترس است. امید شبیه شجاعت است. امید منفعلانه نیست. کنش و میلی به بروندادی مطلوب است. امید شبیه سندرم است. امید شامل افکار، تخیلات و آمادگی برای کارهاست. امیدواری عشق و اعتماد را زنده نگه می دارد. امید یک انتخاب و یک اکت است. ما اگر باورها و عشقی عمیق داشته باشیم ناگریز دچار ترسها، امیدها و اندوههای عمیق میشویم. ما در قبال خود، یکدیگر و آینده مسئولیم.»
@harasswatch
https://harasswatch.com/news/2063/
دیدبان آزار
«ژینا همنام من است»
ژینا امینی که کشته شد، ژینا مدرس گرجی در صفحه اینستاگرام خود متنی نوشت که اینگونه آغاز شده بود: «ژینا همنام من است.» ژینا مدرس گرجی، از فمینیستهای انفعالناپذیر جنبش زنان در کردستان است، جایی که برخورد قهری و خشونتآمیز با فعالان فمینیست جریان دارد
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #فاطمه_تدریسی(مژگان)، معلم ساکن تهران، روز ۱۹ اردیبهشت و همزمان با فراخوان سراسری شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، دستگیر شد.
بنا به گزارشها او که به منظور شرکت در تجمع فرهنگیان از خانه خارج شده بود در میدان بهارستان تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و سپس طی تماسی تلفنی از انتقال خود به زندان قرچک خبر داد.
این سومین باری است که فاطمه تدریسی در رابطه با فعالیتهای صنفیاش بازداشت شده است. او پیشتر در ابتدای اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، دستگیر شده و به مدت یک ماه در زندان کچویی و زندان اوین بازداشت بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بنا به گزارشها او که به منظور شرکت در تجمع فرهنگیان از خانه خارج شده بود در میدان بهارستان تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و سپس طی تماسی تلفنی از انتقال خود به زندان قرچک خبر داد.
این سومین باری است که فاطمه تدریسی در رابطه با فعالیتهای صنفیاش بازداشت شده است. او پیشتر در ابتدای اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، دستگیر شده و به مدت یک ماه در زندان کچویی و زندان اوین بازداشت بود.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🔹تدوام سرکوب در کتابخانه ملی به بهانه پوشش
🔹«مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد»
اعضای کتابخانه ملی در گفتوگو با روزنامه شرق، از تداوم آزارواذیتها به بهانه حجاب اجباری و برخوردهای سلیقهای حراست این سازمان خبر دادهاند.
سحر در مصاحبه با شرق میگوید: «تا الان هیچ خبر رسمی یا گزارش غیررسمی از تعداد افراد تعلیقشده به دست نیامده. اما روزی نیست که یک یا چند نفر از اعضا –که اغلب زن هستند- پس از مراجعه به ورودی کتابخانه با مسدودیت کارت عضویتشان مواجه نباشند. تعلیق عضویت خیلی از اعضا بدون ارسال پیامک بوده و تازه هنگام عبور از گیت و ممانعت از ورودشان، از تعلیق خود مطلع میشوند. این در حالی است که طبق ضوابط، تعلیق عضویت باید قبلا با پیامک یا هر روش دیگری به اطلاع عضو تعلیقشده رسیده باشد.»
«عاطفه»، پژوهشگر و مترجم نیز درباره مواجهه خود توضیح میدهد: «مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد و از من کارت خواست. وقتی علت را جویا شدم کارتم را بدون اجازه از روی میزم برداشت و اسم و شمارهام را یادداشت کرد. سپس بدون هیچ توضیحی محل را ترک کرد و من فردای آن روز تعلیق شدم. در ماههای اخیر در کتابخانه بارها شاهد مشکلاتی از این دست بودهام که گاهی به شکایت اعضا از مأموران حراست و جروبحث منجر شده است.»
روز پنجشنبه ۱۷ فروردین، اعضای کتابخانه ملی در اقدامی مشترک نسبت به رویه جاری اعتراض کردند. این اعضا در اقدامی مسالمتآمیز با جمعشدن در فضای عمومی این سازمان مخالفت خود را نسبت به استقرار وضعیت امنیتیـانضباطی جدید ابراز کردند. در این تجمع معترضین شعارهایی چون «نه روسری نه توسری؛ آزادی و برابری»، «بیکاری بیگاری؛ حجاب زن اجباری»، «هر یه نفر تعلیق شه؛ هزار نفر پشتشه» سردادند. مردان در حمایت از اعضای زن کتابخانه روسری برسر گذاشتند و برخی روسریها را به آب حوض کتابخانه انداختند.
https://harasswatch.com/news/2152/
گزارش شرق:
https://shorturl.at/dexB9
🔹«مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد»
اعضای کتابخانه ملی در گفتوگو با روزنامه شرق، از تداوم آزارواذیتها به بهانه حجاب اجباری و برخوردهای سلیقهای حراست این سازمان خبر دادهاند.
سحر در مصاحبه با شرق میگوید: «تا الان هیچ خبر رسمی یا گزارش غیررسمی از تعداد افراد تعلیقشده به دست نیامده. اما روزی نیست که یک یا چند نفر از اعضا –که اغلب زن هستند- پس از مراجعه به ورودی کتابخانه با مسدودیت کارت عضویتشان مواجه نباشند. تعلیق عضویت خیلی از اعضا بدون ارسال پیامک بوده و تازه هنگام عبور از گیت و ممانعت از ورودشان، از تعلیق خود مطلع میشوند. این در حالی است که طبق ضوابط، تعلیق عضویت باید قبلا با پیامک یا هر روش دیگری به اطلاع عضو تعلیقشده رسیده باشد.»
«عاطفه»، پژوهشگر و مترجم نیز درباره مواجهه خود توضیح میدهد: «مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد و از من کارت خواست. وقتی علت را جویا شدم کارتم را بدون اجازه از روی میزم برداشت و اسم و شمارهام را یادداشت کرد. سپس بدون هیچ توضیحی محل را ترک کرد و من فردای آن روز تعلیق شدم. در ماههای اخیر در کتابخانه بارها شاهد مشکلاتی از این دست بودهام که گاهی به شکایت اعضا از مأموران حراست و جروبحث منجر شده است.»
روز پنجشنبه ۱۷ فروردین، اعضای کتابخانه ملی در اقدامی مشترک نسبت به رویه جاری اعتراض کردند. این اعضا در اقدامی مسالمتآمیز با جمعشدن در فضای عمومی این سازمان مخالفت خود را نسبت به استقرار وضعیت امنیتیـانضباطی جدید ابراز کردند. در این تجمع معترضین شعارهایی چون «نه روسری نه توسری؛ آزادی و برابری»، «بیکاری بیگاری؛ حجاب زن اجباری»، «هر یه نفر تعلیق شه؛ هزار نفر پشتشه» سردادند. مردان در حمایت از اعضای زن کتابخانه روسری برسر گذاشتند و برخی روسریها را به آب حوض کتابخانه انداختند.
https://harasswatch.com/news/2152/
گزارش شرق:
https://shorturl.at/dexB9
هرس واچ | دیدبان آزار
«مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد»
اعضای کتابخانه ملی در گفتوگو با روزنامه شرق، از تداوم آزارواذیتها به بهانه حجاب اجباری و برخوردهای سلیقهای حراست این سازمان خبر دادهاند. پاییز سال گذشته بود که تعدادی از اعضای کتابخانه ملی بهدلیل رعایتنکردن مقررات حجاب اجباری با احکام تعلیق موا
Hengamehpodcast E27 - Dadkhah mothers of Iran, from Khavaran to…
اپیزود ۲۷
مادران دادخواه - از خاوران تا قیام ژینا در گفتگو با سما اوریاد، نویسنده، شاعر و پژوهشگر انتقادی رسانه، جنسیت و فرهنگهای دیجیتال در دانشگاه گتونبرگ
مادران دادخواه را به طرق مختلفی میتوان فهمید. از مقاومتی که در برابر جمهوری اسلامی و «جهل عامدانه» نشان دادهاند، تا زنده نگه داشتن خاطره عزیزانشان که بخشی از تاریخ خونبار ایران است. اما یک شیوه دیگر فهمیدن این فیگور در قالب تئوریهای فمینیستی است. یعنی کاری که سما خسروی اوریاد انجام داده.
بخشی از این پژوهش در قالب مقالهای در ژورنال «تئوری فمینیستی» در اکتبر ۲۰۲۲ منتشر شده.
در پایان این گفتگو شنیدنی سعی کردیم تا از مادران دادخواه کمی فاصله گرفته و به دادخواهی از منظر بزرگتری نگاه کنیم.
۳۰ دقیقه اول اپیزود مقدمهای است بر خاوران
گفتگو با خانم اوریاد از دقیقه ۳۰ به بعد
@hengamehpodcast
مادران دادخواه - از خاوران تا قیام ژینا در گفتگو با سما اوریاد، نویسنده، شاعر و پژوهشگر انتقادی رسانه، جنسیت و فرهنگهای دیجیتال در دانشگاه گتونبرگ
مادران دادخواه را به طرق مختلفی میتوان فهمید. از مقاومتی که در برابر جمهوری اسلامی و «جهل عامدانه» نشان دادهاند، تا زنده نگه داشتن خاطره عزیزانشان که بخشی از تاریخ خونبار ایران است. اما یک شیوه دیگر فهمیدن این فیگور در قالب تئوریهای فمینیستی است. یعنی کاری که سما خسروی اوریاد انجام داده.
بخشی از این پژوهش در قالب مقالهای در ژورنال «تئوری فمینیستی» در اکتبر ۲۰۲۲ منتشر شده.
در پایان این گفتگو شنیدنی سعی کردیم تا از مادران دادخواه کمی فاصله گرفته و به دادخواهی از منظر بزرگتری نگاه کنیم.
۳۰ دقیقه اول اپیزود مقدمهای است بر خاوران
گفتگو با خانم اوریاد از دقیقه ۳۰ به بعد
@hengamehpodcast
ديدبان آزار
Video
دانشجویان شهید بهشتی با شعار «زن، زندگی، آزادی» و «قسم به خون یاران/ ایستادهایم تا پایان» در واکنش به اعدام مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی تجمع کردند و با برخورد و ضربوشتم از سوی ماموران حراست مواجه شدند. در دانشگاههای دیگر از جمله تربیت مدرس و پردیس هنرهای زیبا هم صدای مخالفت با اعدام بلند شد.
خیزش ژینا، مخالفت با اعدام را بیش از گذشته به خواست قطعی و مشترک گروههای مدنی و جنبشهای اجتماعی تبدیل کرد. از جمله بیانیه «اتحاد و همبستگی در مخالفت با احکام ارتجاعی اعدام» که توسط ۲۳۵ نفر از اعضای تشکلهای صنفی در بخشهای فعالان حقوق زنان، کانون نویسندگان ایران، فعالان کارگری، معلمان، بازنشستگان، مادران دادخواه و خانوادههای خاوران، هنرمندان، شاعران و دیگر فعالین اجتماعی و مدنی منتشر شد.
همچنین منشور ۲۰ تشکل مستقل صنفی و مدنی ایران، «لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی» را در صدر مطالبات خود قرار داده بود. جامعه مدنی در ایران بویژه در طی دو دهه اخیر به شیوههای مختلفی علیه اعدام و قصاص فعالیتهای اعتراضی صورت داده است. از جمله راهاندازی کارزار «لگام»، شکلگیری کارزارها و گروههای داوطلبانه مدنی و مردمی برای اخذ رضایت از اولیای دم در پروندههای قصاص که تاکنون به رهایی تعداد زیادی از محکومان قصاص منجر شده است.
ردپای مخالفت با اعدام را در فعالیتهای گذشته جنبش فمینیستی ایران هم میتوان پیگیری کرد. نمونه آن بیانیه ۲۰۰ نفر از فعالان حقوق زنان در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان در سال ۱۳۸۹ است: «ما جمعی از زنان و مادران و فعالان حقوق زنان، ضمن ابراز همبستگی با مادران داغدار سرزمینمان به خصوص مادران همیشه داغدار کردستان، فریاد میآوریم که اعدام خود عین خشونت است نه راهحل. برای جلوگیری از فجایع بعدی به اعدام پایان دهید.»
نکته مهم اینکه این اعتراضات فعالان حقوق زنان در این خصوص، محدود به اعدامهای سیاسی نبوده و نفی مطلق مجازات مرگ از جمله احکام قصاص را در نظر داشته است. اطلاعرسانی درباره پروندههای زنانی که مرتکب همسرکشی یا در دفاع از خود در برابر تجاوز مرتکب قتل شدهاند، پرداختن به بستر ارتکاب جرم و خشونتهای رواشده بر این زنان، نمونه کوششهای جنبش در راستای افشای ناعادلانهبودن احکام قصاص بوده است. افسانه نوروزی، کبری رحمنپور و عاطفه رجبی، از زنان محکوم به قصاص بودند که پروندههایشان توسط فمینیستها باجدیت پیگیری شد
https://harasswatch.com/news/2153/
خیزش ژینا، مخالفت با اعدام را بیش از گذشته به خواست قطعی و مشترک گروههای مدنی و جنبشهای اجتماعی تبدیل کرد. از جمله بیانیه «اتحاد و همبستگی در مخالفت با احکام ارتجاعی اعدام» که توسط ۲۳۵ نفر از اعضای تشکلهای صنفی در بخشهای فعالان حقوق زنان، کانون نویسندگان ایران، فعالان کارگری، معلمان، بازنشستگان، مادران دادخواه و خانوادههای خاوران، هنرمندان، شاعران و دیگر فعالین اجتماعی و مدنی منتشر شد.
همچنین منشور ۲۰ تشکل مستقل صنفی و مدنی ایران، «لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی» را در صدر مطالبات خود قرار داده بود. جامعه مدنی در ایران بویژه در طی دو دهه اخیر به شیوههای مختلفی علیه اعدام و قصاص فعالیتهای اعتراضی صورت داده است. از جمله راهاندازی کارزار «لگام»، شکلگیری کارزارها و گروههای داوطلبانه مدنی و مردمی برای اخذ رضایت از اولیای دم در پروندههای قصاص که تاکنون به رهایی تعداد زیادی از محکومان قصاص منجر شده است.
ردپای مخالفت با اعدام را در فعالیتهای گذشته جنبش فمینیستی ایران هم میتوان پیگیری کرد. نمونه آن بیانیه ۲۰۰ نفر از فعالان حقوق زنان در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان در سال ۱۳۸۹ است: «ما جمعی از زنان و مادران و فعالان حقوق زنان، ضمن ابراز همبستگی با مادران داغدار سرزمینمان به خصوص مادران همیشه داغدار کردستان، فریاد میآوریم که اعدام خود عین خشونت است نه راهحل. برای جلوگیری از فجایع بعدی به اعدام پایان دهید.»
نکته مهم اینکه این اعتراضات فعالان حقوق زنان در این خصوص، محدود به اعدامهای سیاسی نبوده و نفی مطلق مجازات مرگ از جمله احکام قصاص را در نظر داشته است. اطلاعرسانی درباره پروندههای زنانی که مرتکب همسرکشی یا در دفاع از خود در برابر تجاوز مرتکب قتل شدهاند، پرداختن به بستر ارتکاب جرم و خشونتهای رواشده بر این زنان، نمونه کوششهای جنبش در راستای افشای ناعادلانهبودن احکام قصاص بوده است. افسانه نوروزی، کبری رحمنپور و عاطفه رجبی، از زنان محکوم به قصاص بودند که پروندههایشان توسط فمینیستها باجدیت پیگیری شد
https://harasswatch.com/news/2153/
دیدبان آزار
«زن، زندگی، آزادی» و نفی مطلق اعدام
خیزش ژینا، مخالفت با اعدام را بیش از گذشته به خواست قطعی و مشترک گروههای مدنی و جنبشهای اجتماعی تبدیل کرد. از جمله بیانیه «اتحاد و همبستگی در مخالفت با احکام ارتجاعی اعدام» که توسط 235 نفر از اعضای تشکلهای صنفی در بخشهای فعالان حقوق زنان، کانون
🔹بیانیه جمعی از فرزندان اعدامشدگان دهه ۶۰
به یاد آوردن مبارزه است و از یاد نبردن مقاومت
به یاد آوردن مبارزه است و از یاد نبردن مقاومت
ديدبان آزار
Photo
روز ۱۶ اسفندماه، در حمایت از فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و در اعتراض به مسمومیتهای سریالی در مدارس دخترانه، در دانشگاه علوم پزشکی تبریز تجمع برگزار شد. پس از این تجمع، فشار بیسابقهای بر دانشجویان آغاز شد و تاکنون حدود ۴۰ نفر با احکام کمیته انضباطی همچون محرومیت از تحصیل روبهرو شدهاند. به گزارش کانال تلگرامی انجمن علوم پزشکی تبریز، علیرغم امضای طومار ۲ هزارنفره دانشجویان علوم پزشکی تبریز و طومار دانشآموختگان این دانشگاه و همچنین پیگیریهای اساتید برای لغو احکام، در روندی بیسابقه ۸ دانشجو از سوی شورای انضباطی وزارت بهداشت، احکام یک الی دو ساله محرومیت از تحصیل و همچنین تبعید به شهرهای اهواز، سمنان، کاشان، ارومیه و اردبیل دریافت کردهاند. از جمله:
الهه شرفپور دانشجوی رشته پرستاری ورودی سال ۱۴۰۰: دو ترم محرومیت از تحصیل و تبعید به ارومیه
سهیلا سپیدهدم دانشجوی رشته داروسازی ورودی سال ۱۳۹۴: چهار ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر اهواز
رضا انصاریان دانشجوی رشته پزشکی ورودی ۱۳۹۷: سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر ارومیه
علی پروین دانشجوی رشته داروسازی ورودی سال ۱۳۹۸: سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر اردبیل
محمدامین سلطانزاده دانشجوی رشته پزشکی ورودی سال ۱۳۹۹: سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر کاشان
میرمهدی موسویان دانشجوی رشته پزشکی ورودی سال ۱۳۹۹: چهار ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر سمنان
ضیا نبوی فعال دانشجویی، در صفحه اینستاگرام خود درباره سرکوب گسترده در دانشگاه نوشته است: «باید فاجعه جاری در دانشگاه را به مسئلهای عمومی بدل ساخت. باید نشان داد در پس این خیز بلندی که حاکمیت برای سرکوب دانشگاه برداشته، چه افق تیره و تاری به چشم میآید. البته که سرکوب کامل مقاومت مردمی هیچگاه ممکن نیست اما اگر که حاکمیت در خاموش کردن صدای اعتراض مترقی دانشگاه موفقیتی کسب کند، برای سرکوب گستردهتر و زدودن همه عناصر ناهمساز در سطح جامعه با وقاحتی بس بیشتر جولان خواهد داد.»
#مسمومیت_دانش_آموزان
#دانشگاه_علوم_پزشکی_تبریز
#زن_زندگی_آزادی
#حق_تحصیل
الهه شرفپور دانشجوی رشته پرستاری ورودی سال ۱۴۰۰: دو ترم محرومیت از تحصیل و تبعید به ارومیه
سهیلا سپیدهدم دانشجوی رشته داروسازی ورودی سال ۱۳۹۴: چهار ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر اهواز
رضا انصاریان دانشجوی رشته پزشکی ورودی ۱۳۹۷: سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر ارومیه
علی پروین دانشجوی رشته داروسازی ورودی سال ۱۳۹۸: سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر اردبیل
محمدامین سلطانزاده دانشجوی رشته پزشکی ورودی سال ۱۳۹۹: سه ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر کاشان
میرمهدی موسویان دانشجوی رشته پزشکی ورودی سال ۱۳۹۹: چهار ترم محرومیت از تحصیل و تبعید تحصیلی به شهر سمنان
ضیا نبوی فعال دانشجویی، در صفحه اینستاگرام خود درباره سرکوب گسترده در دانشگاه نوشته است: «باید فاجعه جاری در دانشگاه را به مسئلهای عمومی بدل ساخت. باید نشان داد در پس این خیز بلندی که حاکمیت برای سرکوب دانشگاه برداشته، چه افق تیره و تاری به چشم میآید. البته که سرکوب کامل مقاومت مردمی هیچگاه ممکن نیست اما اگر که حاکمیت در خاموش کردن صدای اعتراض مترقی دانشگاه موفقیتی کسب کند، برای سرکوب گستردهتر و زدودن همه عناصر ناهمساز در سطح جامعه با وقاحتی بس بیشتر جولان خواهد داد.»
#مسمومیت_دانش_آموزان
#دانشگاه_علوم_پزشکی_تبریز
#زن_زندگی_آزادی
#حق_تحصیل