Telegram Web Link
ديد‌بان آزار
Video
🔹درباره سازمان نظام مهندسی و اهمیت کشف حجاب زینب کاظم‌پور

🔹آن خلال مهندسی‌نشده

اگر به‌عنوان زن تمام موانع و سقف‌های شیشه‌ای را هم پس زده باشید، یک جایی شما ازین سیستم بیرون گذاشته خواهید شد: اینجا.

برای فهم اهمیت پرت‌کردن حجاب اجباری توسط این زن لازم است که فضای حاکم بر نظام مهندسی را مرور کنیم: «سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور؛ سازمانی حرفه‌ای، مردم‌نهاد، غيرسياسی، غير‌انتفاعی و مستقل است که به منظور وضع مقررات ملی ساختمان و نظارت بر اجراي خدمات مهندسی ایجاد شده است.»

علی‌رغم استقلال صوری از دولت و ظاهر خودگردان آن، این سازمان فاقد قدرت سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری مستقل بوده و به نهادی تامین‌شونده از جیب مهندسان اما محافظه‌کار و در اختیار حلقه‌های بسته ارتباطی درآمده که انتخابات سالانه‌اش برای تعیین هیئت‌رییسه به نمایش مضحکی از شکل کلی انتخابات در ایران، بر پایه زد‌و‌بند و رانت تبدیل شده است.

با وجود رشد روزافزون تعداد زنان مهندس، انگشت‌شمارند هیئت‌رییسه‌های استانی که زنی هم جزو اعضای آن باشد. جالب است بدانید که خیلی وقتها هدیه‌هایی که برای روز مهندس به اعضای سازمان داده شده هدیه‌هایی مختص مردان بوده! مثلا در یک نمونه به تمام اعضا بن خرید کت و شلوار هدیه دادند. یعنی حتی درین سطح هم وجود زنان در این سازمان انکار می‌شود. هدیه‌هایی که از پول خود آنها برایشان خریداری شده است.

شاید بتوان سازمان نظام مهندسی را یکی از خنثی‌ترین تشکل‌های مردم نهاد در تاریخ ایران نام برد. در اعتراضات اخیر هم از معدود سازمانهای غیردولتی بود که صدایی از آن در حمایت از اعتراضات بلند نشد. این نقطه مکث مهمی است: چطور دانشجوهای دانشکده‌های فنی که همواره در تاریخ جنبش دانشجویی از دانشکده‌های سیاسی و فعال بوده‌اند، تبدیل به صنفی خنثی و غیرسیاسی می‌شوند که حتی توان تاثیرگذاری بر سازمانی که برآمده از خود آنهاست را ندارند؟

در این فضای رانتی و رابطه‌ای که کوچکترین شکل مداخله سیاسی هم در آن بی‌معناست و صرفا تبدیل به بستری جهت گردش پول و پروژه شده است، احتمالا راه‌کاری که عقل سلیم حاکم بر فضا پیش پای این زن می‌گذارد این است که «قوانین کشور را رعایت کن». و اوج خفقان و ناامیدی اینجاست که این گزاره به عنوان گزاره‌ای بسیار عادی و منطقی در دهان این آقایان می‌چرخد.

این روسری در چنین فضایی نه فقط برداشتن حجابی از سر بلکه حمله‌ای به سرتاسر این سیستم فشل، خنثی و فاسد‌شده است. این فریاد زدن این است که شما اشغالگران مناصب شغلی ما هستید. این آزادکردن سیستم‌های مردم‌نهاد فشل و شوراهای به‌انحصاردرآمده است

https://harasswatch.com/news/2120
ديد‌بان آزار
Photo
#سمانه_اصغری، عضو سابق هیئت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان و فعال حقوق زنان که از روز ۱۹ مهرماه بازداشت شده هم‌چنان در زندان قرچک ورامین بلاتکلیف به سر می‌برد.

به گفته عرفان کرم‌ویسی وکیل سمانه اصغری، به دنبال وعده مسئولان زندان مبنی بر مواقت قاضی با آزادی او، چند روز قبل همسر و خانواده او به زندان قرچک مراجعه کرده و ساعت‌ها چشم انتظار آزادی او ماندند و در نهایت سرخورده به خانه بازگشتند. وعده‌های دروغین آزادی از آزاردهنده‌ترین رفتارهایی است که با زندانیان و خانواده‌های آنها صورت می‌گیرد و فشار روانی بالایی به آنان تحمیل می‌کند.

کرم‌ویسی در این زمینه توضیح داده است: «روز سه‌شنبه، ۲۵ بهمن‌ماه، سمانه در طی تماس تلفنی به همسرش خبر داد که حکم آزادی‌اش در زندان به او اعلام شده که پس از مراجعه همسر موکل و خانواده ایشان به زندان قرچک و ساعت‌ها انتظار بی‌نتیجه، به آنها اعلام می‌شود که آزادی وی منتفی است و چنین حکمی به زندان قرچک اعلام نشده است.»

چندی پیش یکی از زنان بازداشتی از این زندان خبر داده بود که بلاتکلیفی و وعده‌های واهی، به جنگی روانی علیه زنان زندانی تبدیل شده است. زنی دیگر پس از آزادی از قرچک گزارش داد که «بی‌قانونی در قرچک موج می‌زد و زندگی، آزادی، آبرو، کار، خانه، فرزند و خانواده بازداشتی‌ها قربانی این شلختگی لگام‌گسیخته حقوقی بود.»

این‌ها در حالی است که شماری از زندانیان سیاسی که تاکنون به این زندان انتقال داده شده‌اند مکررا از اوضاع نامطلوب قرچک(عدم رسیدگی پزشکی و محرومیت‌های دارویی، وضع نامطلوب آب آشامیدنی، غذای بی‌کیفیت، نبود امکانات بهداشتی و تهویه هوا و رفتار توهین‌آمیز کادر زندان) و هم‌چنین خشونتی که بر زندانیان گمنام جرائم اجتماعی اعمال می‌شود، گفته‌اند.

از طرفی دیگر، کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور نیز گزارش داده که مسئولان زندان‌ قرچک، حاضر به ثبت علائم آزار جنسی و یا اعزام #سها_مرتضایی به پزشکی قانونی نشده‌اند.

همچنین مسئولان زندان قرچک با وجود پارگی رباط مچ پا و وارد آمدن آسیب به دست و کِتف وی، تا کنون در اعزام او به بیمارستان و ارائه‌ خدمات درمانی مربوطه، امتناع کرده‌اند. او فعال دانشجویی ستاره‌دار و دبیر سابق شورای صنفی کل دانشگاه تهران که صبح ۳۰ آبان با ضرب و شتم شدید بازداشت شد و از سوی ضابط، مورد آزار جنسی قرار گرفت.

@harasswatch
🔹از تجربه یک آزار

🔹نسبت زمان و بدن در کنش خشونت‌آمیز

نویسنده: نینا وباب

از پسِ یک روزِ پُرکار، از پسِ گپ‌ها و گفت‌ها با محوریت «زن، زندگی، آزادی» و انقلاب، ‌جمع را با مردِ «روشنفکرِ محترم» ترک می‌کنی. در راه از هر دری سخن می‌رانی و می‌شنوی. نگاهِ سنگین دقایقِ واپسین را به فاصله‌‌گذاری پررنگ، به کلماتِ غریب می‌بخشی و هرگز گمان نمی‌کنی که این مردِ «روشنفکرِ محترم» در اولین فرصتِ تنهایی، همان کند که نباید. دربِ آسانسور بسته می‌شود، سر در گوشی موبایل می‌کنی شاید که سنگینی فضا فراموش شود، مرد دستان‌ات را می‌گیرد، سرت را بالا می‌آوری، مرد به تو نزدیک می‌شود، می‌خواهد که لب‌اش را بر لبان‌ات بگذارد، تو در ناباوریْ عقب می‌کشی، مرد سری تکان می‌دهد، می‌گوید که «آهان». آسانسور می‌ایستد، درب باز می‌شود و تمام.

چه اتفاقی در یک مردِ دگرجنسگرای برآمده از جغرافیای ایران می‌افتد که بی‌نیاز از نشان‌گذاری‌های عاطفی، جنسی،‌ بی‌هیچ پیش‌زمینه‌ای، فاصله‌‌ی معمول را در هم می‌شکند، به تو نزدیک می‌شود و در این نزدیک شدن، بدن را دفورمه می‌کند. این لحظه البته فرق دارد با تجاوز، با کلام‌ها و اشارات جنسی، با توهین و آزار در خیابان، با پرشمار لحظه‌های آزار از سوی غریبه‌ و‌‌ آشنا که هرکدام تأثیر و تأثر منحصر به خود را برجای می‌گذارد و هرکدام تفاوت‌ها و اشتراکات خاص خود را دارد.
این یادداشت، زیستِ لحظه‌ای است که یک مردِ «روشنفکرِ محترم»ِ آشنا، نابهنگام به مرزهای بدن تجاوز می‌کند. تجاوزی نه از جنس زورِ فیزیکی، که تجاوز به زمان، به مرزها و بدن در کلیتی شامل ذهن و جسم.

مردی به تو نزدیک شده بود بدون خواستِ تو، بی‌آنکه اهمیتی دست‌کم ظاهری نشان دهد که خواستِ تو مهم است. تو این مواجهه را انتخاب نکرده بودی، احساس، بدن، کلام و هیچ‌چیزی در تو، نشانه‌ای برای او نفرستاده بود. حتی تاکید تو بر «شما» گفتن‌ها، مجاب‌اش نکرده بود که این فاصله‌گذاری عامدانه است. او به تو نزدیک شده بود، فاصله‌ را شکسته بود، آنقدر نزدیک شده بود تا کیفیتی از بدن‌ را تجربه کنی که مگر در خواهش‌های عاطفی‌-جنسی، ردی مشمئز‌کننده از بدن برجای می‌گذارد. در آن زمانِ بی‌فاصله، آن صورت دفورمه از پس نزدیکیِ بیش از حد، بوی بدن، کیفیت پوست، همگی ردی بر تو بر‌جای گذاشت که هرگز نخواسته بودی‌اش؛ تأثیر و تأثری تا بُنِ دندان نابرابر و ماندگار.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2117/

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
پس از اعلام خبر تشکیل پرونده قضایی برای #زینب_کاظم_پور به دلیل «هتک حرمت حجاب»، جمعی از مهندسین در حمایت از او، بیانیه‌ای را منتشر کرده‌اند:

ما جمعی از مهندسین، دانش‌آموختگان معماری و سایر برابری‌خواهان، در روز ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ شاهد شجاعت مثال‌زدنی مهندس زینب کاظم‌پور در صحنه «انتصابات» سازمان نظام مهندسی ایران بودیم و با صراحت تمام حمایت بی‌دریغ خود را از سخنان و حرکت اعتراضی او اعلام می‌کنیم.

ما که در این دوران «زجر اندر زجر اندر زجر» هرروزه تمرین استقامت کرده‌ایم؛ وظیفه خود می‌دانیم که از فرصت پیش‌آمده استفاده و اعلام کنیم که نه تنها از حجاب اجباری بلکه از تبعیض جنسیتی، قومی، مذهبی و فساد سیستماتیک و نهادینه‌شده در ساختار حاکمیتی کشور به ستوه آمده‌ایم.

سالهاست که بخش بزرگی از جامعه مهندسین و مشاورین ایران با هدف سازندگی این کشور درگیر مماشات با کارفرماها و نهادهای ناکارآمد و فاسد حکومتی می‌باشد. پروژه‌های عظیم شهری و ساختمان‌های دولتی که نقشی به‌سزا در توسعه و آبادانی کشور عزیزمان ایفا می‌کنند، عموما در مناقصه‌های صوری به افراد، نهادها و ستادهای وابسته به حکومت واگذار می‌شوند؛ یا نتیجه سال‌ها تلاش و کار شبانه‌روزی مهندسین این کشور تنها تبدیل به بهانه‌ای برای پول‌شویی و وام‌های کلان بی‌پشتوانه و بی‌بازگشت برای سودجویان می‌شوند.

زمانی که سازمان نظام مهندسی صدای میکروفون را بر اعتراض مهندس زینب کاظم‌ پور بست، باردیگر روسای این شبه‌نهادِ فاسد و ناکارآمد، ثابت کردند که طبق روالِ گذشته تمام تلاش خود را معطوف به خاموش کردن و نادیده گرفتن اعتراض مهندسین آزاداندیش و مستقل خواهند کرد.

ولی این‌بار ما همگی در کناِر هم و در کنارِ مهندس زینب کاظم پور می‌ایستیم و تشکیل پرونده قضایی برای ایشان را محکوم کرده و خواهان تحقق مطالباتی که در حدود پنج ماهِ گذشته در اقصی نقاط کشور و جهان فریاد زده‌ایم، می‌باشیم.

زنده‌باد «زن، زندگی، آزادی»


لینک امضای بیانیه:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfLkVpKXcx5eqiZSWLI2iT5R-xw1DCey-88S7wiQQYSrDcU2A/viewform?fbclid=PAAaaPbR82ICJORrIIKA0fInWbFKhDk3M8OnutnIgYadbSGm86M-7Ss4mqXOY

@harasswatch
🔹 سخن گفتن به گویش‌ها؛ نامه‌ای به زنان نویسنده جهان‌ سومی

نویسنده: گلوریا آنزالدووا
برگردان: سما اوریاد

از مقدمه مترجم: رها‌نوشتن در شرایط فعلی سرمایه‌داری جهانی با گسترش کالایی‌سازی دانش و بازاری و جایزه-مدار شدن هرچه بیشترِ امر نویسندگی و فقیرتر شدن جمعیت‌های فرودست-زنان نویسندهٔ فرودست به‌تبع آن- امری ناممکن‌تر از زمانی بنظر می‌رسد که آنزالدووا نامه‌اش را تقریر کرد، اما همچنان می‌تواند الهام‌بخش زنان و افراد درحاشیه‌ای باشد که دستی در نوشتن دارند و شوری فزون برای نویسندگی. در زمانه‌ای که تمامی نیروهای سیاسی غالب و دستگاه‌های فکری مسلط علیه روشنفکری و بخصوص روشنفکری زنانه*، و علیه بدن و روان و ذهن زنانه* در سراسر جهان صف می‌کشند، و در هنگامه‌ای که به‌تعبیر خودِ آنزالدووا بسیاری از افراد درحاشیه نیز درگیر از خودبیزاری مفرط، دیگری‌سازی عامدانه و آسیب‌رسانی به دیگری‌اند، چه‌بسا چنگ‌انداختن به متون و تفکر فیلسوفانی چون او راهگشا باشد. مترجم امیدوار است گامی کوچک برای معرفی این نویسنده بزرگ به خوانندگان فارسی‌زبان برداشته باشد.»

چرا ناچارم که بنویسم؟ چون نوشتن مرا از خودسپاسی‌ای که از آن می‌ترسم، می‌رهاند. چون هیچ انتخابی ندارم. چون باید روح شورشی‌ام و خودم را زنده نگاه دارم. چون جهانی که با نوشتن خلق می‌کنم چیزهایی را که جهان واقعی به من نمی‌دهد جبران می‌کند. بواسطهٔ نوشتن به جهان نظم می‌بخشم، ترتیبی به آن می‌دهم که بتوانم درکش کنم. می‌نویسم تا آنچه را دیگران از صحبت‌هایم حذف می‌کنند ثبت کنم، تا داستان‌هایی را که دیگران درباره‌ام، دربارهٔ تو، به‌اشتباه می‌نویسند بازنویسی کنم. تا با تو و با خودم صمیمی‌تر شوم. تا خودم را کشف کنم، از خودم نگهداری کنم، خودم را بسازم و به استقلال برسم.تا نشان دهم که فارغ از پند و اندرزهایشان در جهتی مخالف، می‌توانم بنویسم و خواهم نوشت. و درباره چیزهای ناگفتنی، فارغ از لَه‌لَهِ خشم‌آلود سانسور و مخاطبان، خواهم نوشت. ما سر آشتی با سرکوبگرانی نداریم که در اندوه ما قهقهه سر می‌دهند.

«اتاقی از آنٍ خود» را فراموش کنید—در آشپزخانه بنویسید، خود را در حمام محبوس کنید و بنویسید. در اتوبوس بنویسید یا در صف کمک‌هزینه‌ها، در محل کار یا حینِ وعده‌های غذایی، بین خوابیدن یا بیدار شدن بنویسید. من همانطور که در توالت نشسته‌ام می‌نویسم. خبری از حرکات کششیِ پشت ماشین تحریر نخواهد بود مگر‌ آنکه پولدار باشید یا حامی داشته باشید-شاید اصلاً ماشین تحریری هم نداشته باشید. در حین شست‌و‌شوی زمین یا لباس‌ها به صدای کلمات طنین‌انداز در بدنتان گوش کنید. وقت افسردگی، خشم، و آسیب‌دیدگی، و وقتی مهربانی و عشق شما را فراگرفته. وقتی که کاری جز نوشتن نمی‌توانید انجام دهید

https://harasswatch.com/news/2029/
🔹نگاهی به گیسوبران در سینما

🔹اعتراضی زنانه از زندگی تا آزادی

نویسنده: طاهره جورکش

در باور کهن موی زنان نماد غایی زنانگی است که با قدرت آنان پیوند خورده است. در اسطوره‌ها مو نماد هستی، جان و زندگی است. زنان در طول تاریخ به دلایلی مانند خشم، اعتراض و اندوه تصمیم گرفتند گیسوانشان را به صورت خودخواسته و نه توسط دیگری، ببرند. با کشته‌شدن مهسا امینی، گیس‌بریدن به نشانه‌ اعتراض به ظلم و بی‌عدالتی به یک حرکت اجتماعی در ایران و در دیگر کشورها به نشانه‌ همدردی با زنان ایران تبدیل شد و به جنبش جهانی علیه نابرابری جنسیتی روح تازه ای دمید.

مروری بر اسطوره‌ها و سینما نشان می‌دهد که گیسوبران در سوگواری عمدتا نه فقط آیین عزاداری، که کنشی متهورانه است که مصمم بودن مصیبت‌دیده را در فراموش نکردن مرگ آشکار می‌سازد.

از آنجا که در بسیاری از جوامع، بدن زنان به عنوان ابژه‌ جنسی و تحت مالکیت مرد تعریف و تصور می‌شود، زن در اجتماع مردانه به جنسیتش تقلیل داده می‌شود. جنسیتی بر مبنای برآورده‌کردن نیازهای جنسی مردان حتی با توسل به زور و علی‌رغم عدم تمایل زنان. به همین دلیل است که برخی از زنان بعد از تجربه‌ خشونت جنسی تصمیم می‌گیرند برای مقابله با تروما، مو که بارزترین نماد زنانگی است را کوتاه کنند تا کمتر مورد توجه مردان قرار بگیرند.

در فیلم «متهم»، سارا با بازی جودی فاستر پس از اینکه در کافه مورد تجاوز گروهی قرار می‌گیرد و متجاوزان گناهکار شناخته نمی‌شوند، به‌دلیل تحمل فشارهای بسیار موهایش را کوتاه می‌کند. در فیلم «ایت» که اقتباسی است از کتاب استیون کینگ، برلی دختری است که تازه به بلوغ رسیده اما پدرش آقای مارش به اندازه‌ همسالان پسر در مدرسه، از بلوغ و زنانگی دخترش لذت می‌برد. وقتی پدر صورتش را در موهای برلی فرو می‌برد و می‌‌بوید و او را مجبور می‌کند که قول بدهد که همیشه دختر کوچک او باقی بماند، برلی از شدت خشم و تنفر از پدر تصمیم می‌گیرد موهایش را کوتاه کند.

https://harasswatch.com/news/2122/
🔹درباره خودسوزی زنانی که نامشان ثبت نشد

🔹گورستان سوخته

نویسنده: الصا

من زنی هستم که در زاگرس زاده و بزرگ شدم. به اجتماع بزرگتری که رفت‌و‌آمد کردم، نام هما دارابی را دیدم، زنی که در اسفند سال ۷۲ در اعتراض به قوانین ضدزن از جمله حجاب اجباری خودسوزی کرد. نام سحر خدایاری را می‌بینم که در شهریور سال ۹۸ خودسوزی می‌کند، اما حتی نام زنی که در روستای مجاور ما با نفت خودش را آتش زد یادم نیست. نام عمومی‌اش را یادم هست.

کلاس چهارم ابتدایی بودم. سال ۷۶، کسی آمد و گفت : «گبو گبو خشه تش زه( گبو خودش را آتش زد ).» آن‌موقع فقط دلم ریخت از آن زلف سیاهی که روی چهره می‌ریخت و حالت نیمه نشستن‌ او که همیشگی بود. روسری سرخ با دایره‌های سفید که همیشه تلاش می‌کرد مرتبش کند. هیچ‌کسی آنچنان اندوهگین یا متعجب نبود، گویی همه آدمهای دهات برای گبو مرگ را آرزو کرده بودند. از آن‌شب تا بعد از چهلم گبو، حرف از چرایی خودسوزی او بود و هر کسی شایعه‌ای و سپس نصیحتی و نهایتا توبه‌ای می‌گفت و می‌گذشت.

«باردارش کرده بود.
باباش کتکش زد با شیلنگ.
نصف‌شب بوی دود اومد.
با صدای جیق مادرش دویدیم بیرون.
عین یه گلوله آتش وسط مزرعه می‌دوید.
مرد می‌تونه بره واسه خودش زندگی کنه، زن چی؟
خودش رو که آتیش زد مزرعه رو هم آتیش زد.
هر چی آب ریختیم خاموش نمی‌شد.»

این جملات آشفته را یادم هست. اما گبو، گبوی ۲۲‌ساله را در قبری کوچک به خاک سپرده بودند. قبری که همه‌ او نبود. و همه‌ او که پایان هیچ‌چیز نبود، جز نفس‌های او که دلش می‌خواست عاشقانه بدمد. اما اینجا می‌کشند که عشقی سر به عصیان برندارد.

این روایت را گفتم که بتوانم کلیتی را که در خودسوزی می‌بینم، یعنی اعتراضی برآمده از وضعیت اجتماعی و سیاسی، به تصویر بکشم‌‌. اعتراض هما دارابی رسانه‌ای می‌شود، چون استاد دانشگاه است، فعال سیاسی است، علیه حجاب اجباری اعتراض کرده است و بالاخره در میان طیف فعالان اجتماعی، پایگاه مهمی دارد. اعتراض هما دارابی آنجا اهمیت پیدا می‌کند که از خانه به خیابان آورده می‌شود. او تمام چند سالی را که خوانده، دیده، نوشته، آموخته، آموزگار بوده، سخنرانی کرده را می‌آورد توی خیابان، با اجتماع پیوند می‌زند، همه‌ هما می سوزد اما هیچ‌کدامش از میان نمی‌رود و همای همیشه‌ زنان می‌ماند.

https://harasswatch.com/news/2123/
Forwarded from زاگاه
🔶️هزینه سنگین مقاومت


🔸️زاگاه- در دو هفته گذشته اخبار مختلفی در مورد مسمومیت‏های با منشا نامعلوم دانش‌آموزان در مدارس دخترانه منتشر شد. این اخبار که در ابتدا چندان مورد توجه قرار نگرفت، حالا ابعاد جدی‎تری به خود گرفته است. این مسمومیت‏های مشکوک که قبلا تنها در چند مدرسه دخترانه در شهر قم مشاهده شده بود، حالا به چند مدرسه در بروجرد، اردبیل، تربت جام و تهران هم رسیده است و رئیس کمیسیون آموزش مجلس به همراه معاون وزارت بهداشت، بعد از گذشت بیش از دوماه اعلام کرده‎اند که این مسمومیت ها عمدی است و گروهی تندرو تلاش دارند تا مانع درس خواندن دختران شوند.

🔸️پس از شکل‎گیری قیام «زن، زندگی، آزادی» مدارس و دبیرستان‎های دخترانه یکی از مهم‎ترین کانون‎های مقاومت و اعتراض بودند. در هفته‏های ابتدایی اعتراضات، بسیاری از دختران دانش‏آموز با مقاومت در برابر قانون حجاب اجباری، با درآوردن مقنعه‏ها، مدرسه و کلاس درس و خیابان را تبدیل به عرصه‎ای برای بیان خواسته‏ها و اعتراضاتشان تبدیل کردند. دخترانی که حالا پس از چندماه هزینه‏ آن مقاومت درخشان را با مسموم شدن پرداخت می‏کنند.

🔸️حق برخورداری از آموزش، یکی از ابتدایی‏ترین حقوق بشر است که حالا تندروهای مذهبی‏ای که در کشور همسایه یعنی افغانستان زنان را از تحصیل محروم کرده‎اند، تلاش دارند تا در ایران نیز با تهدید جان دختران دانش‌آموز بدان دست یابند. در شرایطی که در پنج‌ماه گذشته صدها نفر در قیام زن، زندگی، آزادی برای حق زندگی بدون تبعیض و بدون خشونت زنان، کشته شده‎اند. صدها فعال مدنی روانه زندان‌ها و بازداشتگاه‏ها شده‌اند، تندروها نه‌‎تنها عقب نرفته‎اند بلکه می‎خواهند همان حقوق اندکی که زنان در پی بیش از صدسال مبارزه به آن دست یافته‏اند را بگیرند، جنبش‌های مدنی در ایران اما این حمله وحشیانه به پایه‎ای‌ترین حق زنان را برنمی‎تابند.

🔸️بسیاری از فعالان مدنی سال‎هاست برای برچیده شدن آموزش‎های مبتنی بر تبعیض جنسیتی در مدارس تلاش کرده‌اند تا محیط‎های آموزشی را به مکان‎های عاری از کلیشه‎های جنسیتی و آموزه‎های مبتنی بر نابرابری جنسیتی تبدیل کنند، ما به فکر انقلاب و تغییر در نظام آموزشی و سوق دادن آن به سمت آموزش و پرورش فمینیستی هستیم و حالا تندروها بدون ترس از مجازات، حق آموزش دختران را از پایه نشانه گرفته‎اند.

🔸️در این میان اما به جای آنکه تمام تلاش دولت و نهادهای مرتبط آموزش و پرورش برای یافتن عاملان این سوءقصد صرف شود، مشاور رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور در اجرایی‌سازی عدالت تربیتی، هفته گذشته از آغاز به‌کار «کارگروه کوثر» و جذب فعالان فرهنگی و جهادی در استان‌ها خبر داد و گفت یکی از وظایف این کارگروه آماده‌سازی دختران جهت ایفای نقش مادری و همسری است. کارگروهی که قرار است بجای توانمندسازی دختران برای ورود به جامعه، آنان را برای نقش‎هایی آماده کند که دهه‏هاست محل بحث و نزاع فمینیست‏ها و مدافعان حقوق زن است.

🔸️#منی_الطحاوی چندماه پیش در ابتدای قیام ژینا، در مقاله‎ای به مبارزه دختران دبیرستانی در ایران پرداخت و نوشت که وقتی دختران دبیرستانی طغیان کنند و به مردسالاری نه بگویند، انقلاب حتی اگر رژیم تغییر نکرده باشد، اتفاق افتاده است. او نوشته بود:« آیا فکر می‌کنید آن دختران مدرسهای در ایران با آن طغیان باشکوه و بی‌نظیر، هرگز مانند قبل خواهند شد؟»

این چیزی است که مردسالاری و تندروترین بخش‌های آن به خوبی می‎دانند، اینکه دختران مدرسه‏ای در ایران هرگز مانند قبل نخواهند شد. آنها در مدرسه، در خانه، در جامعه علیه خشونت و تبعیض می‏شورند و از همین است که هدف حذف، تهدید و ترور شیمیایی قرار گرفته‎اند.

#زاگاه
@zaagaah
Forwarded from بيدارزنى
🟣 تا هشت مارس...

⚪️ پوسترهای ارسالی به بیدارزنی


«ما جمعی از «فعالان زنان گیلان» مجموعه پوسترهایی را با عنوان «زن، زندگی، آزادی تا هشت مارس» با این شعارها تهیه کرده‌ایم:


▪️برخورداری از حمایت‌های درمانی و بیمه‌ی بازنشستگی، حق #زنان_کشاورز است

▪️مبارزات هر روزه‌ی جامعه‌ی +LGBTQ بخش جدایی‌ناپذیر جنبش زن، زندگی، آزادی است

▪️زنان در مواجهه با #محیط_زیست، فقر بیشتری را تجربه می‌کنند

▪️آموزش جنسیت‌زده، ناقض حقوق انسانی زن است

▪️قانون جوانی جمعیت، ناقض حقوق باروری زنان است.

ما با انتشار این پوسترها _و پوسترهای پیشین_ در رسانه‌ها و فضاهای عمومی، نشان می‌دهیم که خواسته‌های زنان به همه‌ی عرصه‌های زندگی مربوط است.»

#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#تا_هشت‌مارس
#فعالان_زنان_گیلان
پوسترهای سری اول را در این پست مشاهده کنید: https://www.tg-me.com/bidarzani/12651
@bidarzani
Hengamehpodcast E26 - Summary of 30 speeches of March 8 conference
اپیزود ۲۶ - پرچم به دست زنان
خلاصه ۳۰ سخنرانی ارائه شده در «همایش مجازی به مناسبت روز جهانی زنان» که مجموعه دیده‌بان آزار در اسفند ۱۴۰۰ برگزار کرده بود.
هر سخنرانی در زمانی حدودا ۴ تا ۷ دقیقه خلاصه شده و برشی از صدای سخنران هم شنیده میشه.

زمانبندی اپیزود
۵ دقیقه اول مقدمه
روز اول - ۱ ساعت اول
روز دوم - ۱ ساعت دوم
روز سوم - تا انتها

برای مشاهده لیست سخنرانان و عناوین مباحث، اینستاگرام دیده‌بان آزار را نگاه کنید.
@hengamehpodcast
🔸 #کانون_صنفی_معلمان_ایران (تهران) ضمن محکومیت شدید این اقدامات و مسامحه دستگاه‌های مسئول در پیگیری و روشن ساختن این موضوع پس از پذیرش و اعلام عمدی و سازمان‌یافته بودن این حمله‌های تروریستی به مدارس دخترانه، منتظر اقدامات عملی و فوری نهادهای مسئول، در سطح مقابله با اقدامات تروریستی و موضع‌گیری‌های صریح مطرح شده در بالاست و به سهم خود پیگیر اقدامات بعدی نیز خواهد بود.

کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۰ اسفند ۱۴۰۱

متن کامل بیانیه کانون تهران را در لینک زیر بخوانید 👇

https://bit.ly/3y7iKE4
#معلمان_دانش_آموزان_زندانی_تنها_نیستند
#زن_زندگی_آزادی

🔹🔹🔹

🆔
@kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇

@kashowranews
2024/09/23 23:21:01
Back to Top
HTML Embed Code: