ديدبان آزار
Photo
قابهایی از لحظه آزادی و قدم گذاشتن به بیرون، دنبال چهرهها و چشمهای داخل زندان ماندهها گشتن در میان دوستان و آشنایان و همرزمان بیرون زندان. عجیبترین تجربه شادی و غم توامان. خنده و گریه. از فردا مواجهه ناگهانی با چهره کشتهشدهها و یاران در میانه چهرههای مردم در خیابان. امتداد پیدا کردن درون زندان به بیرون. این چشمها شما را دیدهاند و حاملان مژده شما هستند که اینچنین میدرخشند.
وارطان! بهار خنده زد و ارغوان شكفت
در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
وارطان سخن نگفت،
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت
***
وارطان ! سخن بگو!
مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
در آشيان به بيضه نشسته ست!
وارطان سخن نگفت
چو خورشيد
از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت
***
وارطان سخن نگفت
وازطان ستاره بود:
يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد: زمستان شكست!
و
رفت...
تصاویر: سپیده سالاروند، ترانه علیدوستی، نازیلا معروفیان، سروناز احمدی، نرگس حسینی، صبا شعردوست، یلدا معیری، مرضیه امیری، لیلا حسینزاده، آیدا راستی
@harasswatch
وارطان! بهار خنده زد و ارغوان شكفت
در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
وارطان سخن نگفت،
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت
***
وارطان ! سخن بگو!
مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
در آشيان به بيضه نشسته ست!
وارطان سخن نگفت
چو خورشيد
از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت
***
وارطان سخن نگفت
وازطان ستاره بود:
يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد: زمستان شكست!
و
رفت...
تصاویر: سپیده سالاروند، ترانه علیدوستی، نازیلا معروفیان، سروناز احمدی، نرگس حسینی، صبا شعردوست، یلدا معیری، مرضیه امیری، لیلا حسینزاده، آیدا راستی
@harasswatch
Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 آزار خیابانی چیست؟ چگونه بر زیست روزمره زنان تاثیر میگذرد؟ چه رابطهای بین آزار خیابانی و توسعهی انسانی وجود دارد؟
▫️اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» چه تاثیری در احساس امنیت زنان ایرانی گذاشته است؟
▫️در این شماره از #رادیو_رحا روایتهایی از آزار زنان در فضاهای عمومی پیش از شهریور ۱۴۰۱ و پس از آن میشنوید.
کارشناس این شماره: جلوه جواهری
تهیه کننده: موسسه رحمان
کارشناس پژوهش: فردوس شیخالاسلام
نویسنده: عطیه ملکزاهدی
طراح لوگو و کاور: سارا کریمی
موسیقی: مرسده غلامی
مدیر اجرایی: اسما صارمی
و این، جای خالی نیلوفر حامدی است.
🔻لینک رادیو رحا در کستباکس:
https://castbox.fm/vb/562798222
@rahmaninstitute
▫️اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» چه تاثیری در احساس امنیت زنان ایرانی گذاشته است؟
▫️در این شماره از #رادیو_رحا روایتهایی از آزار زنان در فضاهای عمومی پیش از شهریور ۱۴۰۱ و پس از آن میشنوید.
کارشناس این شماره: جلوه جواهری
تهیه کننده: موسسه رحمان
کارشناس پژوهش: فردوس شیخالاسلام
نویسنده: عطیه ملکزاهدی
طراح لوگو و کاور: سارا کریمی
موسیقی: مرسده غلامی
مدیر اجرایی: اسما صارمی
و این، جای خالی نیلوفر حامدی است.
🔻لینک رادیو رحا در کستباکس:
https://castbox.fm/vb/562798222
@rahmaninstitute
ديدبان آزار
Photo
در ادامه همایش هشت مارس (روز جهانی زنان)، که سال گذشته با هدف «خلق معنای جمعی، ابداع عملی مشترک، بازسازی ارتباطات و بازاندیشی جمعی در کنشهای پیشین» برگزار شد، دیدهبانآزار امسال بیش از هر زمان دیگری مصمم است که همایش دوم را نیز برگزار کند. هدف از چنین کاری علاوه بر گرامیداشت هشتم مارس، فراهم آوردن بستری برای اندیشیدن جمعی، پرسش و پاسخ و گفتوگو میان فمنیستها در میانه انقلاب زن، زندگی، آزادی است.
اهمیت تقاطعی اندیشیدن امروز دیگر برای کمتری کسی پوشیده است. خیزش ژینا که از کردستان و با شجاعت زنانی که روسریها را در هوا چرخاندند آغاز شد، به سرعت به دیگر حاشیهها همچون بلوچستان رسید و در کمتر از مدت کوتاهی سراسر کشور را درنوردید. بیش از چهار ماه است که زن و رهاییاش در شعارهای آزادیخواهانه فریاد میشود و به اصل جداییناپذیر و بنیادین زندگی و آزادی تبدیل شده است. همانطور که زنان ایران در سال ۱۳۵۷ به خیابان آمدند و فریاد برآوردند که «آزادی زنان، آزادی جامعه است»، مبارزان و معترضان در قیام ژينا بار دیگر مساله زن و جنسیت را به میدان آوردند.
اسفندماه امسال فرصتی خواهد بود که در کنار هم با گرامیداشت یاد تمامی تنهای سرکوب شده و زندگیهای به یغما رفته این فریادها را به گفتوگو بگذاریم و از تجربههای خود بگوییم. برآنیم تعریفی پیشرو و دربرگیرنده از فمنیسم و امر زنانه را به بحث بگذاریم، از بدنهای جرمانگاری شده و به حاشیه رانده شده اقلیتهای جنسی و جنسیتی بگوییم، و نسبت قیام ژینا با حاشیهها و اهمیت بازنگری در رابطه قدرت میان مرکز و حاشیه را به بحث بگذاریم. باور ما این است که پاسداشت پیوندهای خواهرانه، همدلانه و همبسته جز از راه گفتگوهای انتقادی ممکن نیست و این موضوع بیش از هر زمان دیگر حیاتی و پیشبرنده جنبش است.
در همین راستا، رسانه دیدهبان آزار از تمامی افراد، گروههای فمینیست و فعالان در حوزههای مختلف جنسیت دعوت میکند تا برای شرکت در این همایش، چکیده آثار (و چنانچه کار شما تا آن تاریخ آماده میشود کل آن) را تا آخر بهمن ماه به آدرس [email protected] ارسال کنند. از آنجا که یکی ویژگیهای بارز جنبش زن، زندگی، آزادی خلق شیوههای نوین مبارزه و کنش جمعی خلاقانه بوده است، از همین رو محدودیتی در فرم آثار وجود ندارد. آثار میتوانند اشکال متنوعی از جمله: تجربهنگاری (تجربه افراد و گروهها از سازماندهی، بازداشت و زندان، حضور خیابانی، مقاومتهای روزمره، مراقبت جمعی، پیوندهای فرامرزی، و ...) مقالات نظری در باب فمینیسم و حوزههای متکثر آن (همچون کوییرفمینیسم، اکوفمینیسم، فمینیسم اینترسکشنال و فمینیسم مرکز و حاشیه) و نیز آثار هنری (در قالب پرفورمنس، فیلم، یا هر خلاقیت هنری دیگری) داشته باشند. تلاش ما در این همایش تامین امنیت افراد و گروههایی است که مایل به مشارکت هستند اما ممکن است ملاحظاتی در این زمینه داشته باشند. از اینرو، امکان ضبط ویدئو بدون تصویر و با تغییر صدا، روخوانی از متن توسط فردی دیگر، ارائه زنده بدون تصویر و ... را فراهم خواهیم کرد.
تاریخ احتمالی برگزاری همایش نیمه دوم اسفندماه خواهد بود. زمان دقیقتر را در هفتههای آینده اعلام میکنیم.
زن، زندگی، آزادی
@harasswatch
اهمیت تقاطعی اندیشیدن امروز دیگر برای کمتری کسی پوشیده است. خیزش ژینا که از کردستان و با شجاعت زنانی که روسریها را در هوا چرخاندند آغاز شد، به سرعت به دیگر حاشیهها همچون بلوچستان رسید و در کمتر از مدت کوتاهی سراسر کشور را درنوردید. بیش از چهار ماه است که زن و رهاییاش در شعارهای آزادیخواهانه فریاد میشود و به اصل جداییناپذیر و بنیادین زندگی و آزادی تبدیل شده است. همانطور که زنان ایران در سال ۱۳۵۷ به خیابان آمدند و فریاد برآوردند که «آزادی زنان، آزادی جامعه است»، مبارزان و معترضان در قیام ژينا بار دیگر مساله زن و جنسیت را به میدان آوردند.
اسفندماه امسال فرصتی خواهد بود که در کنار هم با گرامیداشت یاد تمامی تنهای سرکوب شده و زندگیهای به یغما رفته این فریادها را به گفتوگو بگذاریم و از تجربههای خود بگوییم. برآنیم تعریفی پیشرو و دربرگیرنده از فمنیسم و امر زنانه را به بحث بگذاریم، از بدنهای جرمانگاری شده و به حاشیه رانده شده اقلیتهای جنسی و جنسیتی بگوییم، و نسبت قیام ژینا با حاشیهها و اهمیت بازنگری در رابطه قدرت میان مرکز و حاشیه را به بحث بگذاریم. باور ما این است که پاسداشت پیوندهای خواهرانه، همدلانه و همبسته جز از راه گفتگوهای انتقادی ممکن نیست و این موضوع بیش از هر زمان دیگر حیاتی و پیشبرنده جنبش است.
در همین راستا، رسانه دیدهبان آزار از تمامی افراد، گروههای فمینیست و فعالان در حوزههای مختلف جنسیت دعوت میکند تا برای شرکت در این همایش، چکیده آثار (و چنانچه کار شما تا آن تاریخ آماده میشود کل آن) را تا آخر بهمن ماه به آدرس [email protected] ارسال کنند. از آنجا که یکی ویژگیهای بارز جنبش زن، زندگی، آزادی خلق شیوههای نوین مبارزه و کنش جمعی خلاقانه بوده است، از همین رو محدودیتی در فرم آثار وجود ندارد. آثار میتوانند اشکال متنوعی از جمله: تجربهنگاری (تجربه افراد و گروهها از سازماندهی، بازداشت و زندان، حضور خیابانی، مقاومتهای روزمره، مراقبت جمعی، پیوندهای فرامرزی، و ...) مقالات نظری در باب فمینیسم و حوزههای متکثر آن (همچون کوییرفمینیسم، اکوفمینیسم، فمینیسم اینترسکشنال و فمینیسم مرکز و حاشیه) و نیز آثار هنری (در قالب پرفورمنس، فیلم، یا هر خلاقیت هنری دیگری) داشته باشند. تلاش ما در این همایش تامین امنیت افراد و گروههایی است که مایل به مشارکت هستند اما ممکن است ملاحظاتی در این زمینه داشته باشند. از اینرو، امکان ضبط ویدئو بدون تصویر و با تغییر صدا، روخوانی از متن توسط فردی دیگر، ارائه زنده بدون تصویر و ... را فراهم خواهیم کرد.
تاریخ احتمالی برگزاری همایش نیمه دوم اسفندماه خواهد بود. زمان دقیقتر را در هفتههای آینده اعلام میکنیم.
زن، زندگی، آزادی
@harasswatch
Forwarded from کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
🛑 گزارشی از سرکوب در سیستان و بلوچستان
🔹سیستان و بلوچستان طی اعتراضات اخیر خونینترین صحنههای کشتار را به خود دیده و بازداشتیهای زیادی داشته است. به دلایل متعدد، از جمله دسترسی دشوار به ابزارهای ارتباطی و اینترنت، و همچنین عدم اطلاعرسانی خانوادهها در نتیجه تهدیدهای نهادهای امنیتی، اعلام آمار دقیق و وضعیت بازداشتشدگان در استان سیستان و بلوچستان امکانپذیر نیست.
🔹با وجود این کمیته پیگیری با استفاده از اطلاعاتی که جمعآوری کرده، دریافته است که سیستان و بلوچستان بعد از تهران، کردستان و آذربایجان غربی بیشتر تعداد بازداشتی را از ابتدای اعتراضات تاکنون داشته است.
🔹کمیته پیگیری تاکنون توانسته است هویت ۲۷۸ نفر از معترضین بازداشتشده در این استان را احراز کند که در بین آنها ۲۰۷ شهروند، ۴۷ کودک (زیر ۱۸ سال)، ۲۰ دانشجو و ۴ فعال مدنی حضور دارند. از ۴۷ کودک بازداشت شده، دست کم ۳نفر از آنها به نامهای بسمالله براهویی، اسماعیل سرگلزایی و ابراهیم سرگلزایی، بیشناسنامه هستند.
🔹همچنین براساس گزارشهای مقامات رسمی جمهوری اسلامی، تاکنون دستکم ۸۰۰ نفر در این استان بازداشت شدهاند. علی مصطفوی، رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان، روز ۱۷ آبان ۱۴۰۱ تعداد دستگیرشدگان این استان را ۶۲۰ نفر اعلام کرد که به گفته او از بین آنها برای ۲۵۲ نفر پرونده تشکیل شده و ۳۶۸ نفر با وثیقه یا تعهد آزاد شدند. او در ۲۴ آبان تعداد دستگیرشدگان را نزدیک به ۷۰۰ نفر اعلام کرد و گفت که از میان آنها ۴۰۰ نفر آزاد شدهاند.
🔹ادارهکل اطلاعات سیستان و بلوچستان نیز در روز ۱۴ دی ماه طی اطلاعیهای اعلام کرد که بیش از «۱۰۰ نفر از اراذل اوباش و سارقان مسلح و اتباع بیگانه غیرمجاز» در زاهدان دستگیر شدند.
🔺افراد بدونشناسنامه
🔹به دلیل تعداد بالای افراد بیشناسنامه در استان سیستان بلوچستان و با توجه به اخبار منتشره توسط مقامات رسمی و منابع محلی، میتوان گفت تعداد بیشناسنامهها در میان بازداشتیها بالاست. همین مساله (نداشتن سند هویتی)، پیگیری وضعیت این بازداشتیها را بسیار دشوار کرده است. نداشتن اوراق هویتی، ثبت و پیگیری وضعیت آنان را چه در نهادهای قضایی و چه نهادهای امنیتی، مشکلتر از سایر بازداشتشدگان میکند و خانوادههای این افراد در نهایت فقط با پادرمیانی ریشسفیدان قبایل میتوانند از وضعیت آنان باخبر شوند. در این وضعیت نهادهای قضایی و امنیتی دست بازتری برای اجرای روندهای قضایی غیرعادلانه و تبعیضآمیز که به رویهای معمول در کشور بدل شده است، دارند.
🔹از سوی دیگر این افراد بدون شناسنامه در زمان بازداشت به بهانهی «غیرایرانی بودن» تهدید به اخراج از کشور میشوند. به گفته کمپین فعالان بلوچ در آذرماه، یک کودک بلوچ توسط نیروهای اداره اطلاعات در منطقه شیرآباد زاهدان بازداشت شد. هویت این کودک «خالد بارانزهی»، ۱۵ ساله، و فاقد شناسنامه و اهل منطقه شیرآباد زاهدان عنوان شده است. او به همراه دوستانش هنگام بازی در خیابان دستگیر شد، اما بعد از مدتی همه به جز خالد آزاد شدند. ماموران اداره اطلاعات اعلام کردند که وی به زودی از طریق مرز به افغانستان فرستاده میشود. هر چند در نهایت این اتفاق رخ نداد، اما این نگرانی و شکنجه روانی دایم در مورد بازداشتشدگان بدون اوراق هویتی وجود دارد.
🔹همچنین به گفتهی یک منبع آگاه در این استان طی چند ماه اخیر، افراد با شناسنامهای که در حاشیهی شهرها بازداشت شدند، هم تهدید به «منع خدمات» شدهاند. به این معنا که این افراد تهدید میشوند که شناسنامهشان ضبط شده و بدینترتیب امکان بهرهمندی از خدمات ارائهشده به یک شهروند ایرانی را نخواهند داشت.
🔺کشتن در خیابان، اعدام، زندان
🔹در اعتراضات اخیر، سیستان و بلوچستان، بالاترین آمار کشته شدهها را داشته است. در روز ۷ مهرماه معروف به «جمعهی خونین»، و در پی فراخوانی برای اعتراض به «قتل مهسا امینی» و همچنین «تجاوز به دختر ۱۵ ساله بلوچ توسط فرمانده انتظامی چابهار»، بیش از ۹۰ نفر از جمله یک زن ۸۸ ساله کشته شدند. کمپین فعالان بلوچ و سایت «حالوش» آمار کشتهشدگان در این استان را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کردهاند که از بین آنها ۱۶ نفر کودک هستند.
🔹همچنین در ۴ ماه گذشته و از شروع اعتراضات، حکومت احکام اعدام ۹۰ شهروند بلوچ را که پیش از اعتراضات اخیر بازداشت شده بودند، اجرا کرده است.
🔹پیگیری اخبار رسمی و غیررسمی منتشر شده از جریان دادگاههای دستگیرشدگان اعتراضات اخیر نشان میدهد که تا این لحظه حداقل چهار نفر از شهروندان بلوچ بازداشتشده در استان سیستان و بلوچستان حکم اعدام دریافت کردهاند.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
✅ متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
🔹سیستان و بلوچستان طی اعتراضات اخیر خونینترین صحنههای کشتار را به خود دیده و بازداشتیهای زیادی داشته است. به دلایل متعدد، از جمله دسترسی دشوار به ابزارهای ارتباطی و اینترنت، و همچنین عدم اطلاعرسانی خانوادهها در نتیجه تهدیدهای نهادهای امنیتی، اعلام آمار دقیق و وضعیت بازداشتشدگان در استان سیستان و بلوچستان امکانپذیر نیست.
🔹با وجود این کمیته پیگیری با استفاده از اطلاعاتی که جمعآوری کرده، دریافته است که سیستان و بلوچستان بعد از تهران، کردستان و آذربایجان غربی بیشتر تعداد بازداشتی را از ابتدای اعتراضات تاکنون داشته است.
🔹کمیته پیگیری تاکنون توانسته است هویت ۲۷۸ نفر از معترضین بازداشتشده در این استان را احراز کند که در بین آنها ۲۰۷ شهروند، ۴۷ کودک (زیر ۱۸ سال)، ۲۰ دانشجو و ۴ فعال مدنی حضور دارند. از ۴۷ کودک بازداشت شده، دست کم ۳نفر از آنها به نامهای بسمالله براهویی، اسماعیل سرگلزایی و ابراهیم سرگلزایی، بیشناسنامه هستند.
🔹همچنین براساس گزارشهای مقامات رسمی جمهوری اسلامی، تاکنون دستکم ۸۰۰ نفر در این استان بازداشت شدهاند. علی مصطفوی، رییس کل دادگستری سیستان و بلوچستان، روز ۱۷ آبان ۱۴۰۱ تعداد دستگیرشدگان این استان را ۶۲۰ نفر اعلام کرد که به گفته او از بین آنها برای ۲۵۲ نفر پرونده تشکیل شده و ۳۶۸ نفر با وثیقه یا تعهد آزاد شدند. او در ۲۴ آبان تعداد دستگیرشدگان را نزدیک به ۷۰۰ نفر اعلام کرد و گفت که از میان آنها ۴۰۰ نفر آزاد شدهاند.
🔹ادارهکل اطلاعات سیستان و بلوچستان نیز در روز ۱۴ دی ماه طی اطلاعیهای اعلام کرد که بیش از «۱۰۰ نفر از اراذل اوباش و سارقان مسلح و اتباع بیگانه غیرمجاز» در زاهدان دستگیر شدند.
🔺افراد بدونشناسنامه
🔹به دلیل تعداد بالای افراد بیشناسنامه در استان سیستان بلوچستان و با توجه به اخبار منتشره توسط مقامات رسمی و منابع محلی، میتوان گفت تعداد بیشناسنامهها در میان بازداشتیها بالاست. همین مساله (نداشتن سند هویتی)، پیگیری وضعیت این بازداشتیها را بسیار دشوار کرده است. نداشتن اوراق هویتی، ثبت و پیگیری وضعیت آنان را چه در نهادهای قضایی و چه نهادهای امنیتی، مشکلتر از سایر بازداشتشدگان میکند و خانوادههای این افراد در نهایت فقط با پادرمیانی ریشسفیدان قبایل میتوانند از وضعیت آنان باخبر شوند. در این وضعیت نهادهای قضایی و امنیتی دست بازتری برای اجرای روندهای قضایی غیرعادلانه و تبعیضآمیز که به رویهای معمول در کشور بدل شده است، دارند.
🔹از سوی دیگر این افراد بدون شناسنامه در زمان بازداشت به بهانهی «غیرایرانی بودن» تهدید به اخراج از کشور میشوند. به گفته کمپین فعالان بلوچ در آذرماه، یک کودک بلوچ توسط نیروهای اداره اطلاعات در منطقه شیرآباد زاهدان بازداشت شد. هویت این کودک «خالد بارانزهی»، ۱۵ ساله، و فاقد شناسنامه و اهل منطقه شیرآباد زاهدان عنوان شده است. او به همراه دوستانش هنگام بازی در خیابان دستگیر شد، اما بعد از مدتی همه به جز خالد آزاد شدند. ماموران اداره اطلاعات اعلام کردند که وی به زودی از طریق مرز به افغانستان فرستاده میشود. هر چند در نهایت این اتفاق رخ نداد، اما این نگرانی و شکنجه روانی دایم در مورد بازداشتشدگان بدون اوراق هویتی وجود دارد.
🔹همچنین به گفتهی یک منبع آگاه در این استان طی چند ماه اخیر، افراد با شناسنامهای که در حاشیهی شهرها بازداشت شدند، هم تهدید به «منع خدمات» شدهاند. به این معنا که این افراد تهدید میشوند که شناسنامهشان ضبط شده و بدینترتیب امکان بهرهمندی از خدمات ارائهشده به یک شهروند ایرانی را نخواهند داشت.
🔺کشتن در خیابان، اعدام، زندان
🔹در اعتراضات اخیر، سیستان و بلوچستان، بالاترین آمار کشته شدهها را داشته است. در روز ۷ مهرماه معروف به «جمعهی خونین»، و در پی فراخوانی برای اعتراض به «قتل مهسا امینی» و همچنین «تجاوز به دختر ۱۵ ساله بلوچ توسط فرمانده انتظامی چابهار»، بیش از ۹۰ نفر از جمله یک زن ۸۸ ساله کشته شدند. کمپین فعالان بلوچ و سایت «حالوش» آمار کشتهشدگان در این استان را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کردهاند که از بین آنها ۱۶ نفر کودک هستند.
🔹همچنین در ۴ ماه گذشته و از شروع اعتراضات، حکومت احکام اعدام ۹۰ شهروند بلوچ را که پیش از اعتراضات اخیر بازداشت شده بودند، اجرا کرده است.
🔹پیگیری اخبار رسمی و غیررسمی منتشر شده از جریان دادگاههای دستگیرشدگان اعتراضات اخیر نشان میدهد که تا این لحظه حداقل چهار نفر از شهروندان بلوچ بازداشتشده در استان سیستان و بلوچستان حکم اعدام دریافت کردهاند.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
✅ متن کامل در تلگراف
🆔@Followupiran
Telegraph
شناسنامه به مثابه ابزاری برای شکنجه
🛑 گزارشی از سرکوب در سیستان و بلوچستان سیستان و بلوچستان طی اعتراضات اخیر خونینترین صحنههای کشتار را به خود دیده و بازداشتیهای زیادی داشته است. به دلایل متعدد، از جمله دسترسی دشوار به ابزارهای ارتباطی و اینترنت، و همچنین عدم اطلاعرسانی خانوادهها در…
Forwarded from انکار
💬 افقهای زن، زندگی، آزادی
✍️ گفتگوی «انکار» با فاطمه صادقی دربارهی خیزش «زن، زندگی، آزادی»
@enkarmag
▪️خیزش «زن، زندگی، آزادی» با تمام فراز و نشیبهایش، تاثیری بازگشتناپذیر بر وضعیت امروز تمامی ما گذاشته است. خیزشی که جهان جدیدی را شکل داده و نوع دیگری از سیاسیشدن را ممکن کرده، طبیعتا در درون خود نیز دچار تحولات گستردهای شده و میشود. خیزشی که صداهای مختلفی، سعی در بازنمایی تصاویر آن دارند، سویههای روشن و تاریکی را هم، همزمان در درونش خلق کرده است که شکافتن هر کدام از آنها، ما را به سمت شرایطی دیگرگون، هدایت میکند. شکافتن تارو پودهای این خیزش، معنای جدیدی را در رابطه با کنشگران و شعارهای برآمده از آن، برای ما عریان میکند و این عریانی، تنها آغازی برای تامل دوباره است، چرا که وضعیت اکنون، افقی را در برابر ما قرار داده است که به دلیل تعدد و شتاب وقوع رخدادهای اخیر، امکان تامل نظری بر آنها را کمتر داشتهایم.
▪️از آنجا که جنبش اجتماعی-سیاسی برای تداوم و تاثیر مضاعف نیاز به بازنگری، بازاندیشی و نگاه انتقادی مداوم دارد در همین راستا به مصاحبه و گفتگو با چهره های مختلف یا دیدگاههای متفاوت پرداخته ایم. این بار در «انکار» به گفتوگو با فاطمه صادقی نشستهایم و تلاش کردهایم تا کمی بیشتر زوایای پنهان رخداد اخیر را بکاویم. فاطمه صادقی در چند ماه اخیر با نوشتن چند متن تلاش کرده است تا از درون به وضعیت بیاندیشد و به همین دلیل این مصاحبه نیز بیشتر تلاشی درجهت تعمقبخشیدن به نوشتههای پیشین او محسوب میشود و طبیعتا باید در کنار آنها مطالعه شود.
▪️ اگرچه بنا بر اصول حرفهای بدیهی مینماید ضروری است مجددا تکرار کنیم که ایدهها، مواضع و گفتههای افراد در هر مصاحبه مواضع شخصی آنهاست و لزوما بازنمود موضع جمع «انکار» بهحساب نمیآیند. هدف ما از انتشار این مصاحبهها نه صرفا گفتگو با افراد نزدیک به خود بلکه شکلدادن به صورتی از مواجهه انتقادی با آرا و نظریههای مختلف است و بر این اساس چه بسا در بخشی از مصاحبهها نظرات افراد در نقطه مقابل ایدههای جمع انکار نیز باشند. البته مراد از گفتگویی اینچنین متکثر به هیچوجه آنچنان که زمانی مرسوم بود صرفا ساختن محملی برای «عقاید و سلایق متفاوت» و در نهایت بازنمایی کشکولی نامنسجم و تکهپاره از آرا و عقاید متفاوت نیست بلکه برعکس تلاش ما بر آنست که با پیشکشیدن چشماندازهای نظری مختلف و بعضا متناقض و مواجهه انتقادی با آنها پیامدهای منطقیشان را تا انتها پیگیری کنیم، به درون زوایا و خفایای پنهان این نظریات سرک بکشیم و با دعاوی ناگفته آنها بیشتر کلنجار برویم.
متن کامل را اینجا بخوانید.
@enkarmag
✍️ گفتگوی «انکار» با فاطمه صادقی دربارهی خیزش «زن، زندگی، آزادی»
@enkarmag
▪️خیزش «زن، زندگی، آزادی» با تمام فراز و نشیبهایش، تاثیری بازگشتناپذیر بر وضعیت امروز تمامی ما گذاشته است. خیزشی که جهان جدیدی را شکل داده و نوع دیگری از سیاسیشدن را ممکن کرده، طبیعتا در درون خود نیز دچار تحولات گستردهای شده و میشود. خیزشی که صداهای مختلفی، سعی در بازنمایی تصاویر آن دارند، سویههای روشن و تاریکی را هم، همزمان در درونش خلق کرده است که شکافتن هر کدام از آنها، ما را به سمت شرایطی دیگرگون، هدایت میکند. شکافتن تارو پودهای این خیزش، معنای جدیدی را در رابطه با کنشگران و شعارهای برآمده از آن، برای ما عریان میکند و این عریانی، تنها آغازی برای تامل دوباره است، چرا که وضعیت اکنون، افقی را در برابر ما قرار داده است که به دلیل تعدد و شتاب وقوع رخدادهای اخیر، امکان تامل نظری بر آنها را کمتر داشتهایم.
▪️از آنجا که جنبش اجتماعی-سیاسی برای تداوم و تاثیر مضاعف نیاز به بازنگری، بازاندیشی و نگاه انتقادی مداوم دارد در همین راستا به مصاحبه و گفتگو با چهره های مختلف یا دیدگاههای متفاوت پرداخته ایم. این بار در «انکار» به گفتوگو با فاطمه صادقی نشستهایم و تلاش کردهایم تا کمی بیشتر زوایای پنهان رخداد اخیر را بکاویم. فاطمه صادقی در چند ماه اخیر با نوشتن چند متن تلاش کرده است تا از درون به وضعیت بیاندیشد و به همین دلیل این مصاحبه نیز بیشتر تلاشی درجهت تعمقبخشیدن به نوشتههای پیشین او محسوب میشود و طبیعتا باید در کنار آنها مطالعه شود.
▪️ اگرچه بنا بر اصول حرفهای بدیهی مینماید ضروری است مجددا تکرار کنیم که ایدهها، مواضع و گفتههای افراد در هر مصاحبه مواضع شخصی آنهاست و لزوما بازنمود موضع جمع «انکار» بهحساب نمیآیند. هدف ما از انتشار این مصاحبهها نه صرفا گفتگو با افراد نزدیک به خود بلکه شکلدادن به صورتی از مواجهه انتقادی با آرا و نظریههای مختلف است و بر این اساس چه بسا در بخشی از مصاحبهها نظرات افراد در نقطه مقابل ایدههای جمع انکار نیز باشند. البته مراد از گفتگویی اینچنین متکثر به هیچوجه آنچنان که زمانی مرسوم بود صرفا ساختن محملی برای «عقاید و سلایق متفاوت» و در نهایت بازنمایی کشکولی نامنسجم و تکهپاره از آرا و عقاید متفاوت نیست بلکه برعکس تلاش ما بر آنست که با پیشکشیدن چشماندازهای نظری مختلف و بعضا متناقض و مواجهه انتقادی با آنها پیامدهای منطقیشان را تا انتها پیگیری کنیم، به درون زوایا و خفایای پنهان این نظریات سرک بکشیم و با دعاوی ناگفته آنها بیشتر کلنجار برویم.
متن کامل را اینجا بخوانید.
@enkarmag
Forwarded from انکار
افقهای زن، زندگی، آزادی.pdf
610.2 KB
💬 افقهای زن، زندگی، آزادی
✍️ گفتگوی «انکار» با فاطمه صادقی دربارهی خیزش «زن، زندگی، آزادی»
@enkarmag
✍️ گفتگوی «انکار» با فاطمه صادقی دربارهی خیزش «زن، زندگی، آزادی»
@enkarmag
Forwarded from کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
🛑 پروندهسازی برای ۱۶ نفر در پرونده «جوانان محلات ارومیه»
🔹 روز ۲۶ آبان خبرگزاری صداوسیما و سایر خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت، با انتشار تصاویری از دستگیری گروهی که با نام «جوانان محلات ارومیه» فعالیت میکردند، خبر دادند. در این گزارش آمده بود که بیست و پنج نفر در این پرونده دستگیر شدهاند که هشت نفر از آنان زن هستند.
🔹سازمان اطلاعات سپاه آذربایجان غربی در اطلاعیه خود آورده بود که این تشکیلات به تبع «تشکیلات جوانان محلات تهران» در ارومیه تشکیل شده و گردانندگان این تشکیلات نسبت به «تحریک و فریب جوانان» اقدام میکردند. در این اطلاعیه همچنین ادعا شده بود که اعضای اصلی این تشکیلات با سرویسهای جاسوسی در ارتباط بودهاند.
🔹براساس اخباری که به کمیته رسیده است، درحالی که اطلاعات سپاه اعلام کرده بود متهمان این پرونده عمدتا بزرگسال هستند، تعداد قابل توجهی از دستگیرشدگان در این پرونده دانشآموز بوده و کمسنترین فرد دستگیرشده یک دختر دانشآموز پانزدهساله است. همچنین برخلاف اعلام اولیه مبنی بر دستگیری ۲۵ نفر، هماکنون ۱۶ نفر در این پرونده تحت پیگرد قضایی قرار دارند. این افراد در شرایطی عضو یک تشکیلات معرفی شدند که هیچکدام با یکدیگر آشنایی قبلی نداشتند اما در هنگام بازجویی به دلیل فشارهای وارده ناچار به اعتراف علیه یکدیگر شدهاند. به گفته منابع آگاه فشارها و آزار و اذیت دستگیرشدگان، از ضربوشتم تا تهدید به تجاوز بوده است.
🔹سمانه فتحی، دانشآموز ۱۵ ساله، حسین عاشوری، دانشآموز ۱۸ ساله، محمدرضا سیفالهزاده، علی ابراهیمی دانشآموز ۱۸ ساله، هادی حسنلو، حسام ژیان دانشآموز ۱۷ ساله، علی تابع دانشجوی ۲۰ ساله و پویا آذر همایون از جمله متهمان این پروندهاند که هماکنون با قید وثیقه آزاد شده و در انتظار دادگاه هستند.
🔹دستگیرشدگان در ابتدا در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و سپس به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدهاند و پرونده اکثر آنها هماکنون در شعبه ده بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه در جریان است. این در حالی است که شماری از دستگیرشدگان در این پرونده زیر هجدهسال هستند، و پروندههای آنها باید مطابق قانون در دادگاه اطفال مورد رسیدگی قرار گیرد.
🔹از نخستین روزهای اعتراضات پس از کشته شدن «مهسا امینی» در بازداشت گشت ارشاد، صفحاتی به نام «جوانان محلاتِ تهران» و سپس دیگر شهرها و شهرستانها در شبکههای اجتماعی به خصوص در اینستاگرام و توئیتر آغاز بکار کرد. این صفحات با انتشار فراخوانهایی در مورد تجمعات اطلاعرسانی میکردند. شروع به کار این صفحات در شبکههای اجتماعی و فراخوانهای موفق آنها موجب شد تا نهادهای امنیتی نیز وادار به واکنش شوند. خبرگزاریهای نزدیک به حکومت در مطالب و گزارشهای مختلفی، جوانان محلات را وابسته به جریانهای خارج کشور معرفی کرده و ادعا کردند که آنها با سرویسهای جاسوسی بیگانه در ارتباطند.
🔹عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه همشهری. فعالی سیاسی اصولگرا، مدیر مسئول سابق روزنامه جوان وابسته به سپاه در توییتی در مورد «جوانان محلات» نوشته بود: «اکانتهایی با عنوان جوانان محلات در توییتر ایجاد شده. طراح آن یکی از سرویسهای امنیتی منطقه است که در ترور نخبگان ایران شهره است.»
🔹در هفته گذشته نیز علی صالحی، دادستان تهران، از دستگیری لیدر گروهی به نام «جوانان محلات ایران» به همراه تعدای دیگر در شهرهای مختلف کشور خبر داد.
🔹درحالی که سرویسهای امنیتی مدعی شدهاند که افراد مرتبط با جوانان محلات در شهرهای گوناگون دستگیر شدهاند، پیگیریهای کمیته در پرونده «جوانان محلات ارومیه» نشان میدهد که دستگیرشدگان هیچگونه ارتباطی با این صفحه نداشته و پس از دستگیری آنان نیز این صفحه به فعالیت خود ادامه داده است.
🆔@Followupiran
🔹 روز ۲۶ آبان خبرگزاری صداوسیما و سایر خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت، با انتشار تصاویری از دستگیری گروهی که با نام «جوانان محلات ارومیه» فعالیت میکردند، خبر دادند. در این گزارش آمده بود که بیست و پنج نفر در این پرونده دستگیر شدهاند که هشت نفر از آنان زن هستند.
🔹سازمان اطلاعات سپاه آذربایجان غربی در اطلاعیه خود آورده بود که این تشکیلات به تبع «تشکیلات جوانان محلات تهران» در ارومیه تشکیل شده و گردانندگان این تشکیلات نسبت به «تحریک و فریب جوانان» اقدام میکردند. در این اطلاعیه همچنین ادعا شده بود که اعضای اصلی این تشکیلات با سرویسهای جاسوسی در ارتباط بودهاند.
🔹براساس اخباری که به کمیته رسیده است، درحالی که اطلاعات سپاه اعلام کرده بود متهمان این پرونده عمدتا بزرگسال هستند، تعداد قابل توجهی از دستگیرشدگان در این پرونده دانشآموز بوده و کمسنترین فرد دستگیرشده یک دختر دانشآموز پانزدهساله است. همچنین برخلاف اعلام اولیه مبنی بر دستگیری ۲۵ نفر، هماکنون ۱۶ نفر در این پرونده تحت پیگرد قضایی قرار دارند. این افراد در شرایطی عضو یک تشکیلات معرفی شدند که هیچکدام با یکدیگر آشنایی قبلی نداشتند اما در هنگام بازجویی به دلیل فشارهای وارده ناچار به اعتراف علیه یکدیگر شدهاند. به گفته منابع آگاه فشارها و آزار و اذیت دستگیرشدگان، از ضربوشتم تا تهدید به تجاوز بوده است.
🔹سمانه فتحی، دانشآموز ۱۵ ساله، حسین عاشوری، دانشآموز ۱۸ ساله، محمدرضا سیفالهزاده، علی ابراهیمی دانشآموز ۱۸ ساله، هادی حسنلو، حسام ژیان دانشآموز ۱۷ ساله، علی تابع دانشجوی ۲۰ ساله و پویا آذر همایون از جمله متهمان این پروندهاند که هماکنون با قید وثیقه آزاد شده و در انتظار دادگاه هستند.
🔹دستگیرشدگان در ابتدا در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و سپس به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدهاند و پرونده اکثر آنها هماکنون در شعبه ده بازپرسی دادگاه انقلاب ارومیه در جریان است. این در حالی است که شماری از دستگیرشدگان در این پرونده زیر هجدهسال هستند، و پروندههای آنها باید مطابق قانون در دادگاه اطفال مورد رسیدگی قرار گیرد.
🔹از نخستین روزهای اعتراضات پس از کشته شدن «مهسا امینی» در بازداشت گشت ارشاد، صفحاتی به نام «جوانان محلاتِ تهران» و سپس دیگر شهرها و شهرستانها در شبکههای اجتماعی به خصوص در اینستاگرام و توئیتر آغاز بکار کرد. این صفحات با انتشار فراخوانهایی در مورد تجمعات اطلاعرسانی میکردند. شروع به کار این صفحات در شبکههای اجتماعی و فراخوانهای موفق آنها موجب شد تا نهادهای امنیتی نیز وادار به واکنش شوند. خبرگزاریهای نزدیک به حکومت در مطالب و گزارشهای مختلفی، جوانان محلات را وابسته به جریانهای خارج کشور معرفی کرده و ادعا کردند که آنها با سرویسهای جاسوسی بیگانه در ارتباطند.
🔹عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه همشهری. فعالی سیاسی اصولگرا، مدیر مسئول سابق روزنامه جوان وابسته به سپاه در توییتی در مورد «جوانان محلات» نوشته بود: «اکانتهایی با عنوان جوانان محلات در توییتر ایجاد شده. طراح آن یکی از سرویسهای امنیتی منطقه است که در ترور نخبگان ایران شهره است.»
🔹در هفته گذشته نیز علی صالحی، دادستان تهران، از دستگیری لیدر گروهی به نام «جوانان محلات ایران» به همراه تعدای دیگر در شهرهای مختلف کشور خبر داد.
🔹درحالی که سرویسهای امنیتی مدعی شدهاند که افراد مرتبط با جوانان محلات در شهرهای گوناگون دستگیر شدهاند، پیگیریهای کمیته در پرونده «جوانان محلات ارومیه» نشان میدهد که دستگیرشدگان هیچگونه ارتباطی با این صفحه نداشته و پس از دستگیری آنان نیز این صفحه به فعالیت خود ادامه داده است.
🆔@Followupiran
Telegraph
🛑 پروندهسازی برای ۱۶ نفر در پرونده «جوانان محلات ارومیه»
🔹 روز ۲۶ آبان خبرگزاری صداوسیما و سایر خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت، با انتشار تصاویری از دستگیری گروهی که با نام «جوانان محلات ارومیه» فعالیت میکردند، خبر دادند. در این گزارش آمده بود که بیست و پنج نفر در این پرونده دستگیر شدهاند که هشت نفر از آنان زن…
بیش از چهار ماه از بازداشت #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی گذشت.
روزنامهنگارانی که همواره فقط به وظیفه حرفهای خود عمل کردند و در مواجهه با فاجعه مرگ #مهسا_امینی در چهارچوب قوانین تحریریههایشان همان کاری را انجام دادند که هر روزنامهنگار شریفی انجام میداد.
روزنامهنگاری در ایران راه رفتن بر لبه تیغ است اما هنوز هستند کسانی که در چنین شرایط تباه و سیاهی که در آن به سر میبریم همچنان یادشان میماند که روزنامهنگار هستند و وظایفی به عهده دارند که اگر انجامشان ندهند به شغل و شرافت شغلیشان خیانت کردهاند.
_برای نیلوفر و الهه که شرافت شغلی خود را فدا نکردند و برای انجام وظیفه خود در زندان هستند؛ تکرار میکنیم:
#روزنامه_نگاری_جرم_نیست
#روزنامه_نگاری_زاده_آزادی_است
روزنامهنگارانی که همواره فقط به وظیفه حرفهای خود عمل کردند و در مواجهه با فاجعه مرگ #مهسا_امینی در چهارچوب قوانین تحریریههایشان همان کاری را انجام دادند که هر روزنامهنگار شریفی انجام میداد.
روزنامهنگاری در ایران راه رفتن بر لبه تیغ است اما هنوز هستند کسانی که در چنین شرایط تباه و سیاهی که در آن به سر میبریم همچنان یادشان میماند که روزنامهنگار هستند و وظایفی به عهده دارند که اگر انجامشان ندهند به شغل و شرافت شغلیشان خیانت کردهاند.
_برای نیلوفر و الهه که شرافت شغلی خود را فدا نکردند و برای انجام وظیفه خود در زندان هستند؛ تکرار میکنیم:
#روزنامه_نگاری_جرم_نیست
#روزنامه_نگاری_زاده_آزادی_است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹گزارشی از مراسم هفتم آیدا رستمی
🔹«ما به آن قبرستان بازخواهیم گشت»
https://harasswatch.com/news/2089/
#آیدا_رستمی
#زن_زندگی_آزادی
@harasswatch
🔹«ما به آن قبرستان بازخواهیم گشت»
https://harasswatch.com/news/2089/
#آیدا_رستمی
#زن_زندگی_آزادی
@harasswatch
Forwarded from ایسنا
ورود دادستانی به ماجرای تعرض در فوتبال پایه مشهد
🔹بعد از انتشار خبری مبنی بر تعرض یک مربی فوتبال در رده سنی پایه به ۱۵ نوجوان مشهدی، دادستانی مشهد ورود کرده است.
🔹دادستانی مشهد از مسئولان اداره کل ورزش و جوانان خواست تا در رابطه با ماجرای تعرض به فوتبالیستهای نوجوان مشهدی توضیحاتی ارائه کنند.
🔹اکنون شکایتی در دادستانی استان در ارتباط با این موضوع ثبت نشده است.
isna.ir/xdNbQJ
@isna94
🔹بعد از انتشار خبری مبنی بر تعرض یک مربی فوتبال در رده سنی پایه به ۱۵ نوجوان مشهدی، دادستانی مشهد ورود کرده است.
🔹دادستانی مشهد از مسئولان اداره کل ورزش و جوانان خواست تا در رابطه با ماجرای تعرض به فوتبالیستهای نوجوان مشهدی توضیحاتی ارائه کنند.
🔹اکنون شکایتی در دادستانی استان در ارتباط با این موضوع ثبت نشده است.
isna.ir/xdNbQJ
@isna94
Forwarded from زاگاه
🔸دادگاه عالی آمریکا پنجاهسال پیش در چنین روزی رأی خود در پرونده «رو علیه وید» را که به قانونی شدن سقط خودخواسته جنین در آمریکا انجامید، اعلام کرد، اما سال گذشته با لغو شدن این حکم تاریخی، مبارزه برای «حق بر بدن» و حق برخورداری از «سقط جنین ایمن»، پنجاهسال به عقب برگشت. طرفداران ضد سقط جنین ادعا می کنند که کار آنها به پایان نرسیده است چراکه آنها تصویب قانونی است که سقط جنین را در سطوح ایالتی و فدرال محدود می کند.
◽️جین مانچینی، رئیس صندوق آموزش و دفاع «مارچ برای زندگی» به سیانان گفته است: «جنبش حامی زندگی به تازگی یک پیروزی بزرگ را در لغو «روو در برابر وید» تجربه کرده است، اما کار ما برای ساختن فرهنگ زندگی هنوز تمام نشده است. گامهای بعدی، حرکت رو به جلو به سمت آمریکای پساروخواهد بود.»
◽️اکنون هفتماه از تصمیم دادگاه عالی آمریکا میگذرد. تصمیمی که زندگی میلیونها زن در ایالات متحده را تحت تاثیر قرار داد. در این هفتماه زندگی زنان چگونه بوده است:
◽️حداقل سیزده ایالت از زمان ملغی شدن «رودر برابر وید» در سال ۲۰۲۲، سقط جنین را ممنوع و یا به شدت محدود کردهاند. سقط جنین قانونی در ایالتهایی با قوانین سختگیرانه ۹۵ درصد کاهش یافته است، این مساله به خصوص زنان رنگینپوست را که میزان سقط جنین و مرگومیرهای مرتبط با بارداری در میان آنها بالا است، تحت تأثیر قرار داده است.
◽️فقر و عدم دسترسی به مراقبتهای ضروری، زنان سیاهپوست را چهاربرابر بیش از زنان سفیدپوست در هنگام زایمان و وضع حمل میکشد. محدود کردن دسترسی به سقط جنین به طور نامتناسبی بر سیاهپوستان تاثیر گذاشته و باعث میشود که نرخ فقر تا بیست درصد میان آنان افزایش پیدا کند.
◽️بیش از هشتاد درصد از کلینیکها در ایالتهای با ممنوعیت شدید سقط جنین، انجام این عمل را متوقف کردهاند. از هر هزار زن سیاهپوست در تگزاس، هجده نفر در سال ۲۰۱۹ سقط جنین خودخواسته داشتند. اکنون با تعطیل شدن اکثر کلینیکها در این ایالت، افراد باردار برای دسترسی به کلینیکهای سقط جنین ناچارند بیش از شش ساعت سفر کنند. متوسط زمان دسترسی این زنان پیش از ملغی شدن قانون «روو» به کلینیک سقط جنین، پانزده دقیقه بود.
◽️ممنوعیت سقط جنین به خصوص افراد بدون مدرک قانونی را ناچار میکند که برای دریافت مراقبتهای لازم، به سایر ایالتها سفر کنند که همین مساله خطر دیپورت شدن آنان را نیز افزایش میدهد. در تگزاس یک میلیون و ششصد هزارنفر بدون مدرک قانونی زندگی میکنند که برای این افراد سقط خودخواسته جنین بطور کامل ممنوع است. این ممنوعیت مهاجران و پناهندگان را وادار میکند که برای دریافت مراقبتها و خدمات لازم هزینه بیشتری را متحمل شوند، این در حالی است که پنجاه درصد آنها فاقد بیمه هستند.
◽️پرونده معروف «رو در برابر وید» که به قانونی شدن سقط جنین در آمریکا انجامید، در ژانویه ۱۹۷۳ مطرح شد و طی آن دادگاه عالی آمریکا تصمیم خود را اعلام کرد. این پرونده که توسط جین رو، زن مجردی که قصد داشت بطور قانونی و ایمن به بارداریاش پایان دهد، تشکیل شده بود با حمایت دادگاه عالی مواجه شد و بدین صورت قانون تگزاس را که سقط جنین را تنها در صورت تهدید جانی بارداری برای مادر مجاز میدانست، لغو کرد.
◽️در زمان صدور این حکم، سقط جنین تقریبا در اکثر ایالتها مگر در موارد تهدید جانی برای زن، موارد بارداری ناشی از تجاوز جنسی، ناهنجاری جنین یا بارداری حاصل از زنای محارم ممنوع بود. پرونده «رو» باعث شد تا قوانین ایالتی در خصوص سقط جنین مغایر با قانون اساسی تشخیص داده شود و خدمات دسترسی به سقط جنین امن بیشتر در دسترس قرار گیرد.
#زاگاه
🔶@zaagaah
https://zaagaah.com/rplk
◽️جین مانچینی، رئیس صندوق آموزش و دفاع «مارچ برای زندگی» به سیانان گفته است: «جنبش حامی زندگی به تازگی یک پیروزی بزرگ را در لغو «روو در برابر وید» تجربه کرده است، اما کار ما برای ساختن فرهنگ زندگی هنوز تمام نشده است. گامهای بعدی، حرکت رو به جلو به سمت آمریکای پساروخواهد بود.»
◽️اکنون هفتماه از تصمیم دادگاه عالی آمریکا میگذرد. تصمیمی که زندگی میلیونها زن در ایالات متحده را تحت تاثیر قرار داد. در این هفتماه زندگی زنان چگونه بوده است:
◽️حداقل سیزده ایالت از زمان ملغی شدن «رودر برابر وید» در سال ۲۰۲۲، سقط جنین را ممنوع و یا به شدت محدود کردهاند. سقط جنین قانونی در ایالتهایی با قوانین سختگیرانه ۹۵ درصد کاهش یافته است، این مساله به خصوص زنان رنگینپوست را که میزان سقط جنین و مرگومیرهای مرتبط با بارداری در میان آنها بالا است، تحت تأثیر قرار داده است.
◽️فقر و عدم دسترسی به مراقبتهای ضروری، زنان سیاهپوست را چهاربرابر بیش از زنان سفیدپوست در هنگام زایمان و وضع حمل میکشد. محدود کردن دسترسی به سقط جنین به طور نامتناسبی بر سیاهپوستان تاثیر گذاشته و باعث میشود که نرخ فقر تا بیست درصد میان آنان افزایش پیدا کند.
◽️بیش از هشتاد درصد از کلینیکها در ایالتهای با ممنوعیت شدید سقط جنین، انجام این عمل را متوقف کردهاند. از هر هزار زن سیاهپوست در تگزاس، هجده نفر در سال ۲۰۱۹ سقط جنین خودخواسته داشتند. اکنون با تعطیل شدن اکثر کلینیکها در این ایالت، افراد باردار برای دسترسی به کلینیکهای سقط جنین ناچارند بیش از شش ساعت سفر کنند. متوسط زمان دسترسی این زنان پیش از ملغی شدن قانون «روو» به کلینیک سقط جنین، پانزده دقیقه بود.
◽️ممنوعیت سقط جنین به خصوص افراد بدون مدرک قانونی را ناچار میکند که برای دریافت مراقبتهای لازم، به سایر ایالتها سفر کنند که همین مساله خطر دیپورت شدن آنان را نیز افزایش میدهد. در تگزاس یک میلیون و ششصد هزارنفر بدون مدرک قانونی زندگی میکنند که برای این افراد سقط خودخواسته جنین بطور کامل ممنوع است. این ممنوعیت مهاجران و پناهندگان را وادار میکند که برای دریافت مراقبتها و خدمات لازم هزینه بیشتری را متحمل شوند، این در حالی است که پنجاه درصد آنها فاقد بیمه هستند.
◽️پرونده معروف «رو در برابر وید» که به قانونی شدن سقط جنین در آمریکا انجامید، در ژانویه ۱۹۷۳ مطرح شد و طی آن دادگاه عالی آمریکا تصمیم خود را اعلام کرد. این پرونده که توسط جین رو، زن مجردی که قصد داشت بطور قانونی و ایمن به بارداریاش پایان دهد، تشکیل شده بود با حمایت دادگاه عالی مواجه شد و بدین صورت قانون تگزاس را که سقط جنین را تنها در صورت تهدید جانی بارداری برای مادر مجاز میدانست، لغو کرد.
◽️در زمان صدور این حکم، سقط جنین تقریبا در اکثر ایالتها مگر در موارد تهدید جانی برای زن، موارد بارداری ناشی از تجاوز جنسی، ناهنجاری جنین یا بارداری حاصل از زنای محارم ممنوع بود. پرونده «رو» باعث شد تا قوانین ایالتی در خصوص سقط جنین مغایر با قانون اساسی تشخیص داده شود و خدمات دسترسی به سقط جنین امن بیشتر در دسترس قرار گیرد.
#زاگاه
🔶@zaagaah
https://zaagaah.com/rplk
زاگاه
رنگینپوستان، مهاجران و پناهندگان، بزرگترین قربانیان جنبش طرفدار «حق حیات» - زاگاه
دادگاه عالی آمریکا پنجاهسال پیش در چنین روزی رأی خود در پرونده «رو علیه وید» را که به قانونی شدن سقط خودخواسته جنین در آمریکا انجامید،
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای عالیه مطلبزاده و به دنبال آن سرودخوانی زندانیان بند نسوان اوین
از صفحه غزل عبدالهی، دختر #عالیه_مطلب_زاده
تصویرسازیها از زنان زندانی نیز اثر غزل عبداللهی است. نمایشگاه این تصاویر روز گذشته در هامبورگ افتتاح شده و ماه آینده نیز در برلین برگزار خواهد شد. @wentrup_gallery
از صفحه غزل عبدالهی، دختر #عالیه_مطلب_زاده
تصویرسازیها از زنان زندانی نیز اثر غزل عبداللهی است. نمایشگاه این تصاویر روز گذشته در هامبورگ افتتاح شده و ماه آینده نیز در برلین برگزار خواهد شد. @wentrup_gallery
🔹روایتی از زیستن در بازداشتگاه
🔹ما از لابلای کلمات و آواها دستهای یکدیگر را پیدا میکنیم.
نویسنده: الف
دوباره آنجا بودم. میان همان چهار دیوار خناسی که نه مربع بود و نه مستطیل و نه حتی ذوزنقه. هشت متر سلول که در پایین آن تنگتر میشد و به چهار متر میرسید. «به صحنه تجاوز بازگشتم.» این اولین فکری بود که از سرم گذشت. تنها بودم. دوباره تنها. پتوهایم را پهن کردم؛ مرتب. دو پتو برای زیر بدنم، یک پتو را استوانهای همچون عروسکی بدون سر و پا تا کردم و گذاشتم برای بالشت و یک پتوی سیاه را هم برای اینکه روی خودم بکشم. یاد ز افتادم و اینکه چقدر از گربه سیاه میترسد و این پتوی سیاه شبیه گربه سیاه است. «ز نه. تو هرگز نباید پتویی شبیه این پتو را ببینی.» اینها را با خودم داشتم میگفتم که سرتاسر فکرم را خشم دربرگرفت. از خودم و از این خشم ترسیدم؛ از رفت و آمد سریعم میان حس خواستن خیر برای دوستانم و شر برای آنها.
خشم داشتم از اینکه حتی توی دیدن این لحظات تنها هستم و نهایت کار، میتوانم فقط راوی این لحظات برای خواهرهایم باشم. «من نمیخواهم راوی باشم. من نمیخواهم به من افتخار کنید. من نمیخواهم برایم غصه بخورید. من فقط میخواهم این هم تجربه مشترکی میانمان باشد. مانند تمام تجربههای مشترک دیگرمان و ساعتها حرف و حرف. ولی درباره این سلول، این موقعیت، باز هم من باید حرف بزنم و حرفهایم قراری نگیرد در روایت تو.»
سین هر بار که برای هواخوری میرفتیم، اگر پسرهای تازه بازداشتشده پشت در بهداری، رو به دیوار، روی زمین چهارزانو زده بودند، پاهای خود را محکمتر روی زمین برای قدم برداشتن میکوبید تا با این صدا به آنها سلام کند. از این سلول به آن سلول ما دنبال پیداکردن راهی برای سلام دادن به یکدیگر بودیم و اینکه نام یکدیگر را بدانیم. در فضاهای مشترک سلولها برای یکدیگر یادداشتی میگذاشتیم. حین رفتوآمد به توالت دم سلولها اسم خودمان را میگفتیم و گاهی اسمی میشنیدیم. وقتی که تمام راههای ارتباطیمان با یکدیگر مسدود بود و تازه هزینهاش را داده بودیم، یکی فریاد میزد: «اییَح» و از این سلول به آن سلول، از این ردیف سلولها تا به آن ردیف سلولها همین آوا، دومینووار پخش میشد. آوایی که برای آنها معنایی نداشت و نشانی از دیوانگیمان بود اما برای ما کارکردش جلوتر از معنایش حرکت میکرد. رادیو را میآوردند و توی کریدور میگذاشتند تا صدای نویز میان موجهای آن، روی صدای ما سوار شود
https://harasswatch.com/news/2105/
@harasswatch
🔹ما از لابلای کلمات و آواها دستهای یکدیگر را پیدا میکنیم.
نویسنده: الف
دوباره آنجا بودم. میان همان چهار دیوار خناسی که نه مربع بود و نه مستطیل و نه حتی ذوزنقه. هشت متر سلول که در پایین آن تنگتر میشد و به چهار متر میرسید. «به صحنه تجاوز بازگشتم.» این اولین فکری بود که از سرم گذشت. تنها بودم. دوباره تنها. پتوهایم را پهن کردم؛ مرتب. دو پتو برای زیر بدنم، یک پتو را استوانهای همچون عروسکی بدون سر و پا تا کردم و گذاشتم برای بالشت و یک پتوی سیاه را هم برای اینکه روی خودم بکشم. یاد ز افتادم و اینکه چقدر از گربه سیاه میترسد و این پتوی سیاه شبیه گربه سیاه است. «ز نه. تو هرگز نباید پتویی شبیه این پتو را ببینی.» اینها را با خودم داشتم میگفتم که سرتاسر فکرم را خشم دربرگرفت. از خودم و از این خشم ترسیدم؛ از رفت و آمد سریعم میان حس خواستن خیر برای دوستانم و شر برای آنها.
خشم داشتم از اینکه حتی توی دیدن این لحظات تنها هستم و نهایت کار، میتوانم فقط راوی این لحظات برای خواهرهایم باشم. «من نمیخواهم راوی باشم. من نمیخواهم به من افتخار کنید. من نمیخواهم برایم غصه بخورید. من فقط میخواهم این هم تجربه مشترکی میانمان باشد. مانند تمام تجربههای مشترک دیگرمان و ساعتها حرف و حرف. ولی درباره این سلول، این موقعیت، باز هم من باید حرف بزنم و حرفهایم قراری نگیرد در روایت تو.»
سین هر بار که برای هواخوری میرفتیم، اگر پسرهای تازه بازداشتشده پشت در بهداری، رو به دیوار، روی زمین چهارزانو زده بودند، پاهای خود را محکمتر روی زمین برای قدم برداشتن میکوبید تا با این صدا به آنها سلام کند. از این سلول به آن سلول ما دنبال پیداکردن راهی برای سلام دادن به یکدیگر بودیم و اینکه نام یکدیگر را بدانیم. در فضاهای مشترک سلولها برای یکدیگر یادداشتی میگذاشتیم. حین رفتوآمد به توالت دم سلولها اسم خودمان را میگفتیم و گاهی اسمی میشنیدیم. وقتی که تمام راههای ارتباطیمان با یکدیگر مسدود بود و تازه هزینهاش را داده بودیم، یکی فریاد میزد: «اییَح» و از این سلول به آن سلول، از این ردیف سلولها تا به آن ردیف سلولها همین آوا، دومینووار پخش میشد. آوایی که برای آنها معنایی نداشت و نشانی از دیوانگیمان بود اما برای ما کارکردش جلوتر از معنایش حرکت میکرد. رادیو را میآوردند و توی کریدور میگذاشتند تا صدای نویز میان موجهای آن، روی صدای ما سوار شود
https://harasswatch.com/news/2105/
@harasswatch
هرس واچ | دیدبان آزار
«ما از لابلای کلمات و آواها دستهای یکدیگر را پیدا میکنیم»
هر کدامممان برای بازجویی میرفت، بقیه باقی لحظات را فقط در فکر او انتظار میکشیدند تا بیاید. ما چنان به هم نزدیک شده بودیم که حتی زمانهایی که روی مخ هم بودیم؛ یا سکوت میکردیم تا بگذرد یا میگفتیم و میخندیدیم.