🔻نگاهی به پیشینه جنبش من هم در آمریکا
🔶️ اکنون رساتر، قویتر و شجاعتر از همیشه هستیم
✍نویسنده: تارانا بورک
🖊برگردان: مرضیه اینانلو
🔹️تارانا بورک (بنیانگذار من هم در امریکا): دختران جوان و زنانی که در سالهای اولیه فعالیت جنبش Me Too خدمات حمایتی دریافت میکردند، بسیار متفاوت از افرادی هستند که امروزه با این جنبش -یا با این هشتگ- احساس همدلی میکنند. تا چند سال قبل، بازماندگان تجاوز جنسی، حامیان و فعالان این حوزه تقلا و حس میکردند در اعماق تاریکی فریاد میکشند و منتظر بودند دنیا از خواب بیدار شود. از سال ۲۰۱۷، این گفتگوی عمومی فراتر و گستردهتر از آنچه تاکنون در مبارزه با خشونت جنسی شاهد بودهایم، صورت گرفته است. اگرچه همچنان خشونت جنسی بهمنزله یک بحران جهانی سلامت عمومی تلقی و مطرح نمیشود، اما باید اذعان داشته باشیم که اکنون رساتر، قویتر و شجاعتر از همیشه هستیم.
🔹️حتی زمانی که هشتگ #MeToo محبوبیت و عمومیت پیدا کرد، تعداد زنان و دختران سیاهپوستی که در محلههای خود ناپدید میشدند (و میشوند) آمار نگرانکنندهای داشت و به نظر میرسید که کسی در پی یافتن آنها نیست، در حالی که برخی از قدرتمندترین سلبریتیها و چهرههای سرشناس در حال سودجویی از همان مخاطبانی بودند که به آنها آسیب میرساندند.
من بیعدالتیهای متداوم و جنبشهای متعدد تحولخواه را مرتبط و درهمتنیده میبینم. ما از وضع موجود به تنگ آمده بودیم و قصد ایجاد تحولات حقیقی را داشتیم. بازماندگان خشونت نه تنها در خط مقدم این لحظات تاریخی حضور داشتهاند، بلکه به طور همزمان متحمل آسیبهای ثانویه و از این جنبشها محو شدهاند.
🔹️جنبش Me Too نسخه جدیدی از مبارزهای چنددههای برای پایان دادن به خشونت جنسی است، اما آنچه که بسیار متفاوت، قدرتمند و موثرش میکند، بیان نیازها و مطالبات تمامی بازماندگان است و همچنین مواجهه با خشونت جنسی به منزله امری سیستماتیک. این جنبش توضیح میدهد که چگونه معضلات سیستماتیک دیگر مانند نژادپرستی، سرمایهداری و طبقهگرایی، فقر و مسکن بر بازماندگان خشونت تاثیر میگذارد. این جنبش فضایی را برای بازماندگان فراهم میسازد تا ما را در مسیری درست هدایت کنند.
🔹️باید اذعان داشته باشیم کسانی که در حاشیه این جنبشها قرار دارند -زنان و دختران سیاهپوست، رنگینپوست، بومی، زنان ترنس و افراد کوئیر- همچنان برای برخورداری از یک زندگی توام با کرامت و امنیت مبارزه میکنند. در این دنیایی که زندگی میکنیم تنها زمانی حق شما برای درمان و بهبودی به رسمیت شناخته و مهم انگاشته میشود که امکانات و امتیازاتی داشته باشید. بیصبرانه انتظار میکشم که شاهد باشم جنبش بر میزان شهرت و بدنامی متهم یا شاکی، متکی نیست، بلکه بر پایه دستیابی به تحولات فکری و رفتاری گسترده استوار شده و به راهحلهایی اتکا دارد که توسط آسیبدیدهترینها ابداع شدهاند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1895
🔶️ اکنون رساتر، قویتر و شجاعتر از همیشه هستیم
✍نویسنده: تارانا بورک
🖊برگردان: مرضیه اینانلو
🔹️تارانا بورک (بنیانگذار من هم در امریکا): دختران جوان و زنانی که در سالهای اولیه فعالیت جنبش Me Too خدمات حمایتی دریافت میکردند، بسیار متفاوت از افرادی هستند که امروزه با این جنبش -یا با این هشتگ- احساس همدلی میکنند. تا چند سال قبل، بازماندگان تجاوز جنسی، حامیان و فعالان این حوزه تقلا و حس میکردند در اعماق تاریکی فریاد میکشند و منتظر بودند دنیا از خواب بیدار شود. از سال ۲۰۱۷، این گفتگوی عمومی فراتر و گستردهتر از آنچه تاکنون در مبارزه با خشونت جنسی شاهد بودهایم، صورت گرفته است. اگرچه همچنان خشونت جنسی بهمنزله یک بحران جهانی سلامت عمومی تلقی و مطرح نمیشود، اما باید اذعان داشته باشیم که اکنون رساتر، قویتر و شجاعتر از همیشه هستیم.
🔹️حتی زمانی که هشتگ #MeToo محبوبیت و عمومیت پیدا کرد، تعداد زنان و دختران سیاهپوستی که در محلههای خود ناپدید میشدند (و میشوند) آمار نگرانکنندهای داشت و به نظر میرسید که کسی در پی یافتن آنها نیست، در حالی که برخی از قدرتمندترین سلبریتیها و چهرههای سرشناس در حال سودجویی از همان مخاطبانی بودند که به آنها آسیب میرساندند.
من بیعدالتیهای متداوم و جنبشهای متعدد تحولخواه را مرتبط و درهمتنیده میبینم. ما از وضع موجود به تنگ آمده بودیم و قصد ایجاد تحولات حقیقی را داشتیم. بازماندگان خشونت نه تنها در خط مقدم این لحظات تاریخی حضور داشتهاند، بلکه به طور همزمان متحمل آسیبهای ثانویه و از این جنبشها محو شدهاند.
🔹️جنبش Me Too نسخه جدیدی از مبارزهای چنددههای برای پایان دادن به خشونت جنسی است، اما آنچه که بسیار متفاوت، قدرتمند و موثرش میکند، بیان نیازها و مطالبات تمامی بازماندگان است و همچنین مواجهه با خشونت جنسی به منزله امری سیستماتیک. این جنبش توضیح میدهد که چگونه معضلات سیستماتیک دیگر مانند نژادپرستی، سرمایهداری و طبقهگرایی، فقر و مسکن بر بازماندگان خشونت تاثیر میگذارد. این جنبش فضایی را برای بازماندگان فراهم میسازد تا ما را در مسیری درست هدایت کنند.
🔹️باید اذعان داشته باشیم کسانی که در حاشیه این جنبشها قرار دارند -زنان و دختران سیاهپوست، رنگینپوست، بومی، زنان ترنس و افراد کوئیر- همچنان برای برخورداری از یک زندگی توام با کرامت و امنیت مبارزه میکنند. در این دنیایی که زندگی میکنیم تنها زمانی حق شما برای درمان و بهبودی به رسمیت شناخته و مهم انگاشته میشود که امکانات و امتیازاتی داشته باشید. بیصبرانه انتظار میکشم که شاهد باشم جنبش بر میزان شهرت و بدنامی متهم یا شاکی، متکی نیست، بلکه بر پایه دستیابی به تحولات فکری و رفتاری گسترده استوار شده و به راهحلهایی اتکا دارد که توسط آسیبدیدهترینها ابداع شدهاند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1895
هرس واچ | دیدبان آزار
اکنون رساتر، قویتر و شجاعتر از همیشه هستیم
من بیعدالتیهای متداوم و جنبشهای متعدد تحولخواه را مرتبط و درهمتنیده میبینم. ما از وضع موجود به تنگ آمده بودیم و قصد ایجاد تحولات حقیقی را داشتیم. بازماندگان خشونت نه تنها در خط مقدم این لحظات تاریخی حضور داشتهاند، بلکه به طور همزمان متحمل
Forwarded from Radio Zamaneh
روایتی از زندان قرچک: باند فروش پرده بکارت دختربچهها برای لذت جنسی مردان
آتنا دائمی، فعال حقوق کودکان و زندانی سیاسی سابق در گفتوگو با زمانه از آشنایی با متهمان و باندهایی گفته است که دخترهای خردسال یک تا پنج ساله را میدزدیدند تا بهمنظور سوءاستفاده جنسی و برداشتن پرده بکارت، به مردان بفروشند. این متهمان با وجود جرمهای سنگینی که مرتکب میشدند، تنها چند ماه حکم زندان دریافت میکردند و سریعا آزاد میشدند.
ادامه مطلب
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
آتنا دائمی، فعال حقوق کودکان و زندانی سیاسی سابق در گفتوگو با زمانه از آشنایی با متهمان و باندهایی گفته است که دخترهای خردسال یک تا پنج ساله را میدزدیدند تا بهمنظور سوءاستفاده جنسی و برداشتن پرده بکارت، به مردان بفروشند. این متهمان با وجود جرمهای سنگینی که مرتکب میشدند، تنها چند ماه حکم زندان دریافت میکردند و سریعا آزاد میشدند.
ادامه مطلب
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
🔶️ارائه هاله میرمیری(دانشآموخته رشته جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در ایران و دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته زنان، جنسیت و مطالعات سکسوالیته در دانشگاه ساسکاچوان کانادا) در همایش روز جهانی زنان با عنوان سیاست خاطره-تن تروماتیک در ایران پساانقلابی و پساجنگی؛ بررسی تروماهای دختران دهه شصت در عرصه پوشش، رابطه عاطفی و جنسی در دیاسپورا
ایمیل: [email protected]
🔹️هاله میرمیری تلاش دارد که به سوی قسمی تاریخنگاری خرد گام بردارد و رفتهرفته خاطرات زنان در دهه ۶۰ را به شکل جمعی احیا و احضار کند و به شکل بدنمند به رشته تحریر بیاورد و به این واسطه به پیکربندی جدیدی از نظم سیاسی و اجتماعی موجود در این دهه دست پیدا کند.
🔹️میرمیری توضیح میدهد که چطور جایگاه خاطرات تروماتیک ما، نه صرفا در ناخودآگاه و اذهانمان، بلکه در کل عرصه بدن و جوارح انباشت شده است و در بسیاری مواقع خود را در مصادیقی چون انقباضات، نحوه حرکت کردن، فریز شدن و حرکت نکردن نشان میدهد. او بخشی از این زخمهای روانتنی را در عرصه بدن و سکسوالیته زنان بررسی میکند. تن و سکسوالیته زنان و اقلیتهای جنسیتی در ایران، به میانجی مکانیسمهای ارعابی-تربیتی و به واسطه دستگاه ایدئولوژیک دولت در مدرسه و فضاهای عمومی که به خانواده نیز نشت پیدا کرده، احساسات ما را با تن دیگری رقم زده است.
🔹️ از اولین مصادیق این تروماها حجاب اجباری است. میرمیری میگوید: «این خاطرات به شدت و حدت در بدن ما حی و حاضرند و یک جرقه کافی است که بازگردند. ما متولدان دهه ۶۰ و صدالبته پس از آن، رفتارهای خشونتآمیز مدیران و ناظمان در سر کردن و نکردن مقنعه در حیاط مدرسه، پوشیدن جورابهای ساقکوتاه، اصلاح کردن موی صورت، اخراج شدن به خاطر رنگ مو، لاک ناخن، گشتن کیفها برای لوازم آرایش و ... به یاد داریم و شاید یکی از دلایل لکنتهای ما، انقباض بدنهایمان و احساس شرم و گناهی که نسبت به تن خود داریم همین گفتار بازجویانهای بوده که دائم از تن ما، رفتار جنسی ما سوال پرسیده است.
🔹️وقتی صحبت از روابط جنسی و عاطفی به میان میآید، خاطرات تنی ما جدا از این ترسها نیست. ما برای طبیعیترین امور بازخواست شدهایم، ما بابت راه رفتن با شریک عاطفی خود و گرفتن دست او، بازداشت شده و به ایستگاه پلیس فرستاده شدیم، یادمان نمیرود که سر کلاس تعلیمات دینی وقتی صحبت از روابط خارج از ازدواج میشد، چطور از جزغاله شدن در آتش جهنم، آویخته شدن از موها و ... ترسانده شدیم. ما تمامی این خاطرات را در بدن خود حمل میکنیم.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
برای تماشای این سخنرانی وارد لینک زیر شوید:
https://www.instagram.com/tv/CcVX2iZj7Uy/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
ایمیل: [email protected]
🔹️هاله میرمیری تلاش دارد که به سوی قسمی تاریخنگاری خرد گام بردارد و رفتهرفته خاطرات زنان در دهه ۶۰ را به شکل جمعی احیا و احضار کند و به شکل بدنمند به رشته تحریر بیاورد و به این واسطه به پیکربندی جدیدی از نظم سیاسی و اجتماعی موجود در این دهه دست پیدا کند.
🔹️میرمیری توضیح میدهد که چطور جایگاه خاطرات تروماتیک ما، نه صرفا در ناخودآگاه و اذهانمان، بلکه در کل عرصه بدن و جوارح انباشت شده است و در بسیاری مواقع خود را در مصادیقی چون انقباضات، نحوه حرکت کردن، فریز شدن و حرکت نکردن نشان میدهد. او بخشی از این زخمهای روانتنی را در عرصه بدن و سکسوالیته زنان بررسی میکند. تن و سکسوالیته زنان و اقلیتهای جنسیتی در ایران، به میانجی مکانیسمهای ارعابی-تربیتی و به واسطه دستگاه ایدئولوژیک دولت در مدرسه و فضاهای عمومی که به خانواده نیز نشت پیدا کرده، احساسات ما را با تن دیگری رقم زده است.
🔹️ از اولین مصادیق این تروماها حجاب اجباری است. میرمیری میگوید: «این خاطرات به شدت و حدت در بدن ما حی و حاضرند و یک جرقه کافی است که بازگردند. ما متولدان دهه ۶۰ و صدالبته پس از آن، رفتارهای خشونتآمیز مدیران و ناظمان در سر کردن و نکردن مقنعه در حیاط مدرسه، پوشیدن جورابهای ساقکوتاه، اصلاح کردن موی صورت، اخراج شدن به خاطر رنگ مو، لاک ناخن، گشتن کیفها برای لوازم آرایش و ... به یاد داریم و شاید یکی از دلایل لکنتهای ما، انقباض بدنهایمان و احساس شرم و گناهی که نسبت به تن خود داریم همین گفتار بازجویانهای بوده که دائم از تن ما، رفتار جنسی ما سوال پرسیده است.
🔹️وقتی صحبت از روابط جنسی و عاطفی به میان میآید، خاطرات تنی ما جدا از این ترسها نیست. ما برای طبیعیترین امور بازخواست شدهایم، ما بابت راه رفتن با شریک عاطفی خود و گرفتن دست او، بازداشت شده و به ایستگاه پلیس فرستاده شدیم، یادمان نمیرود که سر کلاس تعلیمات دینی وقتی صحبت از روابط خارج از ازدواج میشد، چطور از جزغاله شدن در آتش جهنم، آویخته شدن از موها و ... ترسانده شدیم. ما تمامی این خاطرات را در بدن خود حمل میکنیم.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
برای تماشای این سخنرانی وارد لینک زیر شوید:
https://www.instagram.com/tv/CcVX2iZj7Uy/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔻ورزشی که توانسته زندگی بسیاری از زنان کمبرخوردار نیجریهای را متحول کند
🔶 من یک زن بوکسورم و احساس آزادی میکنم
🔹️یک سال پیش، زمانی که «استر اونی» ورزش بوکس را آغاز کرد، تصور نمیکرد که زندگیاش متحول شود. او در دوران کودکی مورد خشونت و سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود. این تجربه اعتمادبهنفسش را نابود کرده و او را مضطرب و منزوی کرده بود. امروز او چشم خود را به ورزش بوکس بهطور حرفهای دوخته است و با بهترینهای دنیا رقابت میکند: «من تبدیل به آدم دیگری شدم، متفاوت از آنچه که پیش از شروع بوکس بودم. از فردی خجالتی و ترسیده به زنی قوی با اعتمادبه نفس. احساس آرامش میکنم، گویی باری سنگین مرا رها کرده است. احساس آزادی میکنم.»
او یکی از ۶ زن بوکسور نیجریهای است که «تایوو آینا»، عکاس و مستندساز از آنها در باشگاه EliteBox عکاسی کرده است. برخی از این زنان در جهت آموزش دفاع شخصی به بوکس روی آوردهاند و برخی دیگر ورزشکاران حرفهای هستند. این زنان متفقالقول باور دارند که بوکس نقشی اساسی در بهبود سلامت روانشان داشته است.
🔹️اونی میگوید قبلا به خاطر تجربههای کودکی به ترس و وحشت خو گرفته بوده اما اکنون حس میکند از همه قویتر است: «وقتی با دوستانم بیرون میرویم و مردی مزاحممان میشود و بدرفتاری میکند، من تنها کسی هستم که مقابل آزارگران میایستم و به آنها هشدار میدهم. من تنها زن مبارز و جنگجو در گروه دوستیمان هستم.»
🔹️اوریومی از دیگر زنانی است که بوکس کار میکند. در کودکی پدر و مادرش از یکدیگر جدا میشوند. مادر او را به پدر واگذار و رها میکند. نامادری با او رفتارهای بسیار بدی داشته تا اینکه در ۱۳ سالگی، اوریومی را که باردار بوده از خانه بیرون میکند. او اکنون ۲۵ ساله و مادر یک پسر ۱۱ ساله است که در کنارش زندگی میکند. پسرش گاهی به تماشای مبارزاتش میرود و به او افتخار میکند. اوریومی میگوید بوکس او را از گذشتهای تیره و تار جدا کرده و به سوی آیندهای روشن سوق داده است.
🔹️امروز، ورزش بوکس توانسته زندگی بسیاری از زنان نیجریهای را متحول کند. یکی از این زنان میگوید که خانوادهاش امکان پرداخت هزینه مدرسه را برای او نداشته و از تحصیل بازمانده، اما امروز بواسطه بوکس، آتیهای روشن برای خودش متصور است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1935
🔶 من یک زن بوکسورم و احساس آزادی میکنم
🔹️یک سال پیش، زمانی که «استر اونی» ورزش بوکس را آغاز کرد، تصور نمیکرد که زندگیاش متحول شود. او در دوران کودکی مورد خشونت و سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود. این تجربه اعتمادبهنفسش را نابود کرده و او را مضطرب و منزوی کرده بود. امروز او چشم خود را به ورزش بوکس بهطور حرفهای دوخته است و با بهترینهای دنیا رقابت میکند: «من تبدیل به آدم دیگری شدم، متفاوت از آنچه که پیش از شروع بوکس بودم. از فردی خجالتی و ترسیده به زنی قوی با اعتمادبه نفس. احساس آرامش میکنم، گویی باری سنگین مرا رها کرده است. احساس آزادی میکنم.»
او یکی از ۶ زن بوکسور نیجریهای است که «تایوو آینا»، عکاس و مستندساز از آنها در باشگاه EliteBox عکاسی کرده است. برخی از این زنان در جهت آموزش دفاع شخصی به بوکس روی آوردهاند و برخی دیگر ورزشکاران حرفهای هستند. این زنان متفقالقول باور دارند که بوکس نقشی اساسی در بهبود سلامت روانشان داشته است.
🔹️اونی میگوید قبلا به خاطر تجربههای کودکی به ترس و وحشت خو گرفته بوده اما اکنون حس میکند از همه قویتر است: «وقتی با دوستانم بیرون میرویم و مردی مزاحممان میشود و بدرفتاری میکند، من تنها کسی هستم که مقابل آزارگران میایستم و به آنها هشدار میدهم. من تنها زن مبارز و جنگجو در گروه دوستیمان هستم.»
🔹️اوریومی از دیگر زنانی است که بوکس کار میکند. در کودکی پدر و مادرش از یکدیگر جدا میشوند. مادر او را به پدر واگذار و رها میکند. نامادری با او رفتارهای بسیار بدی داشته تا اینکه در ۱۳ سالگی، اوریومی را که باردار بوده از خانه بیرون میکند. او اکنون ۲۵ ساله و مادر یک پسر ۱۱ ساله است که در کنارش زندگی میکند. پسرش گاهی به تماشای مبارزاتش میرود و به او افتخار میکند. اوریومی میگوید بوکس او را از گذشتهای تیره و تار جدا کرده و به سوی آیندهای روشن سوق داده است.
🔹️امروز، ورزش بوکس توانسته زندگی بسیاری از زنان نیجریهای را متحول کند. یکی از این زنان میگوید که خانوادهاش امکان پرداخت هزینه مدرسه را برای او نداشته و از تحصیل بازمانده، اما امروز بواسطه بوکس، آتیهای روشن برای خودش متصور است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1935
دیدبان آزار
من یک زن بوکسورم و احساس آزادی میکنم
امروز، ورزش بوکس توانسته زندگی بسیاری از زنان نیجریهای را متحول کند. یکی از این زنان میگوید که خانوادهاش امکان پرداخت هزینه مدرسه را برای او نداشته و از تحصیل بازمانده است. اما امروز بواسطه بوکس، آتیهای روشن برای خودش متصور است.
🔶️ نقض حقوق زنان در بازرسی فرودگاه امام خمینی
✍🏻 نسترن فرخه
🔹️ روایتهای بسیاری در لابهلای صفحات شخصی افراد در فضای مجازی و حتی داستانهایی در فضای واقعی از بازرسیهای غیراصولی در بخش حراست فرودگاه امام خمینی به چشم میخورد و شنیده میشود که اغلب این راویان زنان هستند. افرادی که شاید با هیجان بسیار برای یک سفر خاطرهانگیز عزم رفتن دارند و یا برای مهاجرتی همیشگی در فرودگاه حاضر شدند، با تجربه چنین رفتاری در بخش حراست فرودگاه باید تلخی سفر را به جان بخرند و یا تا مدتها قصد سفر به کشور را از سر بیرون کنند. حتی در مردادماه ۱۳۹۶، انتشار خبری در مورد بازرسی نامتعارف تعدادی از زنان در فرودگاه بینالمللی امام خمینی تهران که مسافر سفر حج بودند، جنجالبرانگیز شد، البته با وجود دستگاه اسکنر در بیشتر فرودگاهها، بازرسی در بخش حراست فرودگاه کشورهای مختلف همیشه مورد انتقاد بوده و حتی در مواردی هم به دلایل نژادی و جنسی به شکل سلیقهای افراد مورد بازرسی قرار گرفتند که ایران هم از این قاعده مستثنا نبوده است. اما گلناز فیروزی وکیل و کارشناس ارشد جزا در مورد اینکه گاه به دلیل اتفاقاتی مثل حملات تروریستی، بمبگذاری، انتخابات و مواردی از این دست بازرسیها با حساسیت بیشتر انجام میشود، اضافه میکند: اگر این نوع از بازرسیها خلاف عرف بود، یعنی خلاف آن عرف شرایط مکانی و زمانی که عرض کردم بوده و به نحوی صورت گرفته باشد که به کرامت انسانی آن اشخاص لطمه وارد کرده باشد آن اشخاص میتوانند به لحاظ رفتاری و حرکاتی که موجب تحقیر آنها شده تحت عنوان توهین عملی طرح شکایت کنند، چراکه ما یک مادهواحده قانون از مجلس داریم که توهین عملی را به رسمیت شناخته است.
https://telegra.ph/%D9%86%D9%82%D8%B6-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-04-19
#دیدبان_آزار
@harasswatch
✍🏻 نسترن فرخه
🔹️ روایتهای بسیاری در لابهلای صفحات شخصی افراد در فضای مجازی و حتی داستانهایی در فضای واقعی از بازرسیهای غیراصولی در بخش حراست فرودگاه امام خمینی به چشم میخورد و شنیده میشود که اغلب این راویان زنان هستند. افرادی که شاید با هیجان بسیار برای یک سفر خاطرهانگیز عزم رفتن دارند و یا برای مهاجرتی همیشگی در فرودگاه حاضر شدند، با تجربه چنین رفتاری در بخش حراست فرودگاه باید تلخی سفر را به جان بخرند و یا تا مدتها قصد سفر به کشور را از سر بیرون کنند. حتی در مردادماه ۱۳۹۶، انتشار خبری در مورد بازرسی نامتعارف تعدادی از زنان در فرودگاه بینالمللی امام خمینی تهران که مسافر سفر حج بودند، جنجالبرانگیز شد، البته با وجود دستگاه اسکنر در بیشتر فرودگاهها، بازرسی در بخش حراست فرودگاه کشورهای مختلف همیشه مورد انتقاد بوده و حتی در مواردی هم به دلایل نژادی و جنسی به شکل سلیقهای افراد مورد بازرسی قرار گرفتند که ایران هم از این قاعده مستثنا نبوده است. اما گلناز فیروزی وکیل و کارشناس ارشد جزا در مورد اینکه گاه به دلیل اتفاقاتی مثل حملات تروریستی، بمبگذاری، انتخابات و مواردی از این دست بازرسیها با حساسیت بیشتر انجام میشود، اضافه میکند: اگر این نوع از بازرسیها خلاف عرف بود، یعنی خلاف آن عرف شرایط مکانی و زمانی که عرض کردم بوده و به نحوی صورت گرفته باشد که به کرامت انسانی آن اشخاص لطمه وارد کرده باشد آن اشخاص میتوانند به لحاظ رفتاری و حرکاتی که موجب تحقیر آنها شده تحت عنوان توهین عملی طرح شکایت کنند، چراکه ما یک مادهواحده قانون از مجلس داریم که توهین عملی را به رسمیت شناخته است.
https://telegra.ph/%D9%86%D9%82%D8%B6-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-04-19
#دیدبان_آزار
@harasswatch
Telegraph
نقض حقوق زنان در بازرسی فرودگاه امام خمینی
روایتهای بسیاری در لابهلای صفحات شخصی افراد در فضای مجازی و حتی داستانهایی در فضای واقعی از بازرسیهای غیراصولی در بخش حراست فرودگاه امام خمینی به چشم میخورد و شنیده میشود که اغلب این راویان زنان هستند. افرادی که شاید با هیجان بسیار برای یک سفر خاطرهانگیز…
🔻در پاسخ به مقصرانگاری زنان سینماگر
🔶 زنان به ایستادگی در برابر تمامی اشکال سلطه ادامه خواهند داد
🔹️دیدبان آزار: فرزاد موتمن، کارگردان فیلم شبهای روشن، زنان سینماگر معترض را به خاطر شکلگیری «شورای اخلاق حرفهای سینما» سرزنش کرده است. این شورای اخلاق که از آن صحبت میشود چیست؟ اوایل فروردین پس از انتشار روایات متعددی از خشونت جنسی اعمالشده توسط فرهاد اصلانی، صدها زن سینماگر بیانیهای علیه خشونت جنسی و جنسیتی نسبت به زنان در سینما امضا کردند. دقیقا همان روزها که امضاکنندهها مشغول برگزاری انتخابات مجازی بودند تا از میان خود کمیتهای برای پیگیری مطالبات عنوانشده در بیانیه برگزینند، از وزارت ارشاد دستور صادر شد تا شورایی به اسم شورای اخلاق بهمنظور پیگیری همین مسئله شکل بگیرد.
🔹️این دستور را رییس سازمان سینمایی صادر و اعضایش را هم خود مشخص کرد: هفت مرد و دو زن. جدا از این ترکیب جنسیتی که خود جای پرسش دارد، تمامی این اعضا نمایندهای از قدرت بودند؛ چه مردان که شامل رئیس حراست، مدیرکل حقوقی سازمان سینمایی، مدیرعامل بنیاد فارابی، مدیرعامل خانه سینما و دیگر دستاندرکاران نهادهای وابسته به قدرت میشدند و چه زنان. از دو عضو زن این کمیته چه میدانیم؟ یکی از آنها یعنی انسیه شاهحسینی، همین هفته پیش به ابراهیم رییسی در جلسه افطاری با هنرمندان گفته است: «آقای دکتر ما نه سال منتظر ظهور شما بودیم.» دیگری هم مائده چینیساز، حقوقدان و از مشاوران خانواده قوه قضاییه است که در اینستاگرام، توییتر و تلگرامش هیچگونه دغدغهای نسبت به خشونت علیه زنان به چشم نمیخورد.
🔹️همزمان با شکلگیری این شورا، هیئت دیگری هم به صورت مستقل و با برگزاری انتخابات، کار خود را برای پیگیری مطالبات درجشده در بیانیه زنان سینماگر آغاز کرد. از همان آغاز تفاوت جهتگیریهای این دو ائتلاف روشن بود. هیئت مستقل از آزار و خشونت جنسی میگفت و شورای دولتی خود را «شورای اخلاق» نامیده بود. اعضای کمیته مستقل زنان سینما به درستی نام خشونت جنسی را روی تمامی روایات میگذارند. آنها با انتخاب درست کلمات، سعی دارند درباره اتفاقهای بدون نامی که قبلا در سکوت برای زنان سینماگر رخ میداد حرف بزنند. این گروه به درستی کلمهها را میسازند و کلمهها افکار عمومی را. اما شورای اخلاق چه میکند؟ در جلسه اول این شورا به جز اشارهای کوتاه به این نامه، حرف دیگری از آزار و خشونت علیه زنان به میان نیامده است. آنها به جای صحبت علنی از آزار جنسی، از صیانت از سینما میگویند؛ صیانت کلیدواژه نهادهای قدرت برای تشدید سلطه است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1937
🔶 زنان به ایستادگی در برابر تمامی اشکال سلطه ادامه خواهند داد
🔹️دیدبان آزار: فرزاد موتمن، کارگردان فیلم شبهای روشن، زنان سینماگر معترض را به خاطر شکلگیری «شورای اخلاق حرفهای سینما» سرزنش کرده است. این شورای اخلاق که از آن صحبت میشود چیست؟ اوایل فروردین پس از انتشار روایات متعددی از خشونت جنسی اعمالشده توسط فرهاد اصلانی، صدها زن سینماگر بیانیهای علیه خشونت جنسی و جنسیتی نسبت به زنان در سینما امضا کردند. دقیقا همان روزها که امضاکنندهها مشغول برگزاری انتخابات مجازی بودند تا از میان خود کمیتهای برای پیگیری مطالبات عنوانشده در بیانیه برگزینند، از وزارت ارشاد دستور صادر شد تا شورایی به اسم شورای اخلاق بهمنظور پیگیری همین مسئله شکل بگیرد.
🔹️این دستور را رییس سازمان سینمایی صادر و اعضایش را هم خود مشخص کرد: هفت مرد و دو زن. جدا از این ترکیب جنسیتی که خود جای پرسش دارد، تمامی این اعضا نمایندهای از قدرت بودند؛ چه مردان که شامل رئیس حراست، مدیرکل حقوقی سازمان سینمایی، مدیرعامل بنیاد فارابی، مدیرعامل خانه سینما و دیگر دستاندرکاران نهادهای وابسته به قدرت میشدند و چه زنان. از دو عضو زن این کمیته چه میدانیم؟ یکی از آنها یعنی انسیه شاهحسینی، همین هفته پیش به ابراهیم رییسی در جلسه افطاری با هنرمندان گفته است: «آقای دکتر ما نه سال منتظر ظهور شما بودیم.» دیگری هم مائده چینیساز، حقوقدان و از مشاوران خانواده قوه قضاییه است که در اینستاگرام، توییتر و تلگرامش هیچگونه دغدغهای نسبت به خشونت علیه زنان به چشم نمیخورد.
🔹️همزمان با شکلگیری این شورا، هیئت دیگری هم به صورت مستقل و با برگزاری انتخابات، کار خود را برای پیگیری مطالبات درجشده در بیانیه زنان سینماگر آغاز کرد. از همان آغاز تفاوت جهتگیریهای این دو ائتلاف روشن بود. هیئت مستقل از آزار و خشونت جنسی میگفت و شورای دولتی خود را «شورای اخلاق» نامیده بود. اعضای کمیته مستقل زنان سینما به درستی نام خشونت جنسی را روی تمامی روایات میگذارند. آنها با انتخاب درست کلمات، سعی دارند درباره اتفاقهای بدون نامی که قبلا در سکوت برای زنان سینماگر رخ میداد حرف بزنند. این گروه به درستی کلمهها را میسازند و کلمهها افکار عمومی را. اما شورای اخلاق چه میکند؟ در جلسه اول این شورا به جز اشارهای کوتاه به این نامه، حرف دیگری از آزار و خشونت علیه زنان به میان نیامده است. آنها به جای صحبت علنی از آزار جنسی، از صیانت از سینما میگویند؛ صیانت کلیدواژه نهادهای قدرت برای تشدید سلطه است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1937
هرس واچ | دیدبان آزار
زنان به ایستادگی در برابر تمامی اشکال سلطه ادامه خواهند داد
فرزاد موتمن، کارگردان فیلم شبهای روشن، که زنان سینماگر معترض را به خاطر شکلگیری «شورای اخلاق حرفهای سینما» سرزنش کرده است.
Forwarded from زاگاه
🟤اتحاد فمینیستهای لهستانی در جهت فراهم کردن خدمات سقط جنین برای پناهجویان اوکراینی
زاگاه- فعالان حامی حق #سقط_جنین در لهستان اعلام کردهاند روزانه بین ۵ تا ۱۰ تماس تلفنی از سوی زنان باردار و پناهجوی اوکراینی دریافت میکنند. این زنان از کشوری که سقط جنین در آن منع نداشته مجبور به فرار شدهاند و به کشوری پناه آوردهاند که سقط جنین به جز در مواردی بسیار خاص در آن ممنوع است. همین موضوع نگرانی این زنان را تشدید کرده و شرایط ویژهای به آنان تحمیل کرده است که به آن خو ندارند. یکی از فعالان لهستانی میگوید زنان پناهجوی اوکراینی از اینکه نتوانند به بهداشت و حقوق باروری دسترسی داشته باشند، وحشتزده و مضطربند و حتی از داوطلبان و کنشگران حاضر در اوکریان خبر رسیده زنانی که در بوچا مورد تجاوز قرار گرفتهاند از آمدن به لهستان وحشت دارند.
◽️گزارشها و شواهد گردآوری شده توسط نهادهای حقوق بشری، حاکی از استفاده سیستماتیک نظامیان روسیه از تجاوز به مثابه سلاح جنگی است. دنیزوا از فعالان شبکه 《سقط جنین بدون مرز》 میگوید تاکنون چند زن اوکراینی باردار که مورد تجاوز قرار گرفته بودند برای دسترسی به سقط جنین از آنها کمک خواستهاند.
◽️ سازمان 《رویای سقط جنین》 که به زنان لهستانی برای دسترسی به سقط خودخواسته کمک میکند و عضو کالکتیو 《سقط جنین بدون مرز》 است اعلام کرده که روزانه حداقل ۵ تماس از سوی زنان #اوکراینی پناهجو دریافت میکند. جنگ که آغاز شد این گروه زیرزمینی سریعا تمامی منابع آموزشی و اطلاعرسانی خود را به زبان اوکراینی و روسی ترجمه کرد که برای پناهجویان دسترسپذیر باشد. اطلاعاتی درباره چگونه دسترسی به داروها، سفارش دارو و ... . المپیا یکی از اعضای این سازمان میگوید: 《جنگ هولناکترین زمان ممکن برای باردار بودن است. این افراد خانه و زندگی و امکانات خود را پشت سر رها کردهاند. دور از ذهن نبود که از ما کمک بخواهند.》
◽️پیش از جنگ، زنان لهستانی برای دسترسی به سقط جنین به #اوکراین سفر میکردند و حالا زنان اوکراینی پناهجو به کشوری فرار کردهاند که دسترسی به سقط جنین در آن غیرممکن است. برخی از گروههای ضد سقط جنین لهستانی حتی در مرز لهستان-اوکراین به پناهجویان بروشوهایی میدهند که رویش نوشته شده: 《بزرگترین تهدید علیه صلح، سقط جنین است.》 روی یکی دیگر از این بروشورها نوشته شده: 《اگر یه زن مجاز باشد فرزند خود را بکشد، چه چیز ما را از کشتن یکدیگر منع خواهد کرد؟》 از زمان آغاز جنگ در روز ۲۴ فوریه، بیش از دو ملیون اوکراینی که اکثریت زنان و کودکانند، به #لهستان پناه آوردهاند.
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/ha85
زاگاه- فعالان حامی حق #سقط_جنین در لهستان اعلام کردهاند روزانه بین ۵ تا ۱۰ تماس تلفنی از سوی زنان باردار و پناهجوی اوکراینی دریافت میکنند. این زنان از کشوری که سقط جنین در آن منع نداشته مجبور به فرار شدهاند و به کشوری پناه آوردهاند که سقط جنین به جز در مواردی بسیار خاص در آن ممنوع است. همین موضوع نگرانی این زنان را تشدید کرده و شرایط ویژهای به آنان تحمیل کرده است که به آن خو ندارند. یکی از فعالان لهستانی میگوید زنان پناهجوی اوکراینی از اینکه نتوانند به بهداشت و حقوق باروری دسترسی داشته باشند، وحشتزده و مضطربند و حتی از داوطلبان و کنشگران حاضر در اوکریان خبر رسیده زنانی که در بوچا مورد تجاوز قرار گرفتهاند از آمدن به لهستان وحشت دارند.
◽️گزارشها و شواهد گردآوری شده توسط نهادهای حقوق بشری، حاکی از استفاده سیستماتیک نظامیان روسیه از تجاوز به مثابه سلاح جنگی است. دنیزوا از فعالان شبکه 《سقط جنین بدون مرز》 میگوید تاکنون چند زن اوکراینی باردار که مورد تجاوز قرار گرفته بودند برای دسترسی به سقط جنین از آنها کمک خواستهاند.
◽️ سازمان 《رویای سقط جنین》 که به زنان لهستانی برای دسترسی به سقط خودخواسته کمک میکند و عضو کالکتیو 《سقط جنین بدون مرز》 است اعلام کرده که روزانه حداقل ۵ تماس از سوی زنان #اوکراینی پناهجو دریافت میکند. جنگ که آغاز شد این گروه زیرزمینی سریعا تمامی منابع آموزشی و اطلاعرسانی خود را به زبان اوکراینی و روسی ترجمه کرد که برای پناهجویان دسترسپذیر باشد. اطلاعاتی درباره چگونه دسترسی به داروها، سفارش دارو و ... . المپیا یکی از اعضای این سازمان میگوید: 《جنگ هولناکترین زمان ممکن برای باردار بودن است. این افراد خانه و زندگی و امکانات خود را پشت سر رها کردهاند. دور از ذهن نبود که از ما کمک بخواهند.》
◽️پیش از جنگ، زنان لهستانی برای دسترسی به سقط جنین به #اوکراین سفر میکردند و حالا زنان اوکراینی پناهجو به کشوری فرار کردهاند که دسترسی به سقط جنین در آن غیرممکن است. برخی از گروههای ضد سقط جنین لهستانی حتی در مرز لهستان-اوکراین به پناهجویان بروشوهایی میدهند که رویش نوشته شده: 《بزرگترین تهدید علیه صلح، سقط جنین است.》 روی یکی دیگر از این بروشورها نوشته شده: 《اگر یه زن مجاز باشد فرزند خود را بکشد، چه چیز ما را از کشتن یکدیگر منع خواهد کرد؟》 از زمان آغاز جنگ در روز ۲۴ فوریه، بیش از دو ملیون اوکراینی که اکثریت زنان و کودکانند، به #لهستان پناه آوردهاند.
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/ha85
زاگاه
اتحاد فمینیستهای لهستانی در جهت فراهم کردن خدمات سقط جنین برای پناهجویان اوکراینی
فعالان حامی حق سقط جنین در لهستان اعلام کردهاند روزانه بین ۵ تا ۱۰ تماس تلفنی از سوی زنان باردار و پناهجوی اوکراینی دریافت میکنند.
🔻پرفورمنسهای اعتراضی علیه خشونت جنسی نظامیان روسیه در اوکراین
🔶 رد خون و تجاوز بر بدن زنان اوکراینی
🔹️زنان کیسهای مشکی روی سر خود کشیدهاند، دستانشان را پشت خود گره زده و با پایینتنههای برهنه و خونین روبروی سفارت ایستادهاند. بدنهای خونین آنها گویای خشونتی است که با حضور و سکوت خود به آن اعتراض میکنند. آنها قصد دارند توجه افکار عمومی را به وقایع جنگ اوکراین جلب کنند.
🔹️هفته گذشته حدود ۲۰ زن استونیایی در تالین، پایتخت این کشور روبروی سفارت روسیه پرفورمنسی اعتراضی اجرا کردند. اعتراض این زنان متمرکز بر خشونت جنسی نظامیان روسیه علیه زنان اوکراینی بود. طی هفتههای اخیر موارد متعددی از خشونت جنسی سربازان روسیه علیه زنان اوکراینی گزارش شده است؛ بهطوریکه سازمانهای حقوق بشری نسبت به تجاوز به مثابه سلاح جنگی در اوکراین هشدار دادهاند. معترضان در بیانیهای اعلام کردهاند: «سربازان روسیه به زنان و کودکان تجاوز میکنند و آنها را میکشند. افرادی که از این جنگ پشتیبانی میکنند، حامی جنایات جنگی هم هستند. آنها همدست کشتارند. این پیام ما به حامیان رژیم پوتین است.»
🔹️در ویلنیوس، پایتخت لیتوانی هم در اقدامی مشابه، زنان در نزدیکی سفارت روسیه جمع شدند و پرفورمنس اعتراضی اجرا کردند. عدهای از معترضان عروسکهایی خونین به دست گرفته بودند که توجهات را به خشونت علیه کودکان اوکراینی جلب کنند. در وین هم اعضای اوکراینی انجمن «دموکراسی نامحدود» در مرکز وین تجمع و خشونت جنسی سربازان روسیه علیه زنان اوکراین را محکوم کردند. این زنان هم لباسهایی سفید به تن کرده بودند که روی آن رد خون و کف دست متجاوز روی آن پرینت شده بود.
🔹️از طرفی دیگر در آمریکا، حدود ۱۰۰ زن اوکراینی در میدان واشنگتن، علیه تجاوز به زنان اوکراینی، تجمع سکوت برگزار کردند. برخی از این زنان حلقههای گل سنتی روی سر گذاشته بودند و اکثریت لبان خود را چسب سیاه زده و روبان قرمز دور دست خود پیچیده بودند. آنها پلاکاردهایی به دست گرفته بودند که اشاره به جنایات در حال وقوع در اوکراین داشت. روی یکی از آنها نوشته شده: «دختران اوکراینی موهای خود را میتراشند تا کمتر جذاب به نظر برسند و از تجاوز نظامیان روسی در امان بمانند.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1939
🔶 رد خون و تجاوز بر بدن زنان اوکراینی
🔹️زنان کیسهای مشکی روی سر خود کشیدهاند، دستانشان را پشت خود گره زده و با پایینتنههای برهنه و خونین روبروی سفارت ایستادهاند. بدنهای خونین آنها گویای خشونتی است که با حضور و سکوت خود به آن اعتراض میکنند. آنها قصد دارند توجه افکار عمومی را به وقایع جنگ اوکراین جلب کنند.
🔹️هفته گذشته حدود ۲۰ زن استونیایی در تالین، پایتخت این کشور روبروی سفارت روسیه پرفورمنسی اعتراضی اجرا کردند. اعتراض این زنان متمرکز بر خشونت جنسی نظامیان روسیه علیه زنان اوکراینی بود. طی هفتههای اخیر موارد متعددی از خشونت جنسی سربازان روسیه علیه زنان اوکراینی گزارش شده است؛ بهطوریکه سازمانهای حقوق بشری نسبت به تجاوز به مثابه سلاح جنگی در اوکراین هشدار دادهاند. معترضان در بیانیهای اعلام کردهاند: «سربازان روسیه به زنان و کودکان تجاوز میکنند و آنها را میکشند. افرادی که از این جنگ پشتیبانی میکنند، حامی جنایات جنگی هم هستند. آنها همدست کشتارند. این پیام ما به حامیان رژیم پوتین است.»
🔹️در ویلنیوس، پایتخت لیتوانی هم در اقدامی مشابه، زنان در نزدیکی سفارت روسیه جمع شدند و پرفورمنس اعتراضی اجرا کردند. عدهای از معترضان عروسکهایی خونین به دست گرفته بودند که توجهات را به خشونت علیه کودکان اوکراینی جلب کنند. در وین هم اعضای اوکراینی انجمن «دموکراسی نامحدود» در مرکز وین تجمع و خشونت جنسی سربازان روسیه علیه زنان اوکراین را محکوم کردند. این زنان هم لباسهایی سفید به تن کرده بودند که روی آن رد خون و کف دست متجاوز روی آن پرینت شده بود.
🔹️از طرفی دیگر در آمریکا، حدود ۱۰۰ زن اوکراینی در میدان واشنگتن، علیه تجاوز به زنان اوکراینی، تجمع سکوت برگزار کردند. برخی از این زنان حلقههای گل سنتی روی سر گذاشته بودند و اکثریت لبان خود را چسب سیاه زده و روبان قرمز دور دست خود پیچیده بودند. آنها پلاکاردهایی به دست گرفته بودند که اشاره به جنایات در حال وقوع در اوکراین داشت. روی یکی از آنها نوشته شده: «دختران اوکراینی موهای خود را میتراشند تا کمتر جذاب به نظر برسند و از تجاوز نظامیان روسی در امان بمانند.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1939
هرس واچ | دیدبان آزار
رد خون و تجاوز بر بدن زنان اوکراینی
هفته گذشته حدود 20 زن استونیایی در تالین، پایتخت این کشور روبروی سفارت روسیه پرفورمنسی اعتراضی اجرا کردند. اعتراض این زنان متمرکز بر خشونت جنسی نظامیان روسیه علیه زنان اوکراینی بود.
🔻گزارشی از دوچرخهسواری جمعی زنان
🔶 این بدن مطیع نمیشود
🔹️تابستان سال ۱۳۹۹ بود که در واکنش به یکی از مراجع تقلید که از ممنوعیت دوچرخهسواری زنان در فضای عمومی حرف زده بود، جمعی از زنان در تهران تصمیم گرفتند به طور هفتگی دور هم جمع شوند و در همبستگی با زنانی که در شهرهای دیگر با ممنوعیت و محدودیت مواجهند، در خیابانهای پرتردد تهران رکاب بزنند. این زنان عموما حد فاصل خیابان تا میدان آزادی را رکاب میزدند، دور میدان میچرخیدند و سپس به مقصد اولیه بازمیگشتند.
🔹️سارا یکی از زنانی که هرهفته در این رکابزنی جمعی شرکت میکرده تعریف میکند: «هر از گاهی میشنویم که در شهرهای مختلف، مقامات و روحانیون علیه دوچرخهسواری زنان اظهارنظر و آن را تحریکآمیز و شنیع عنوان میکنند. تنها راه مقابله با این مواضع و ممانعت از اجرایی شدن این محدودیتها، اصرار ورزیدن زنان بر دوچرخهسواری است. سارا ادامه میدهد: «باید تلاش کنیم حضورمان را به فضاهای عمومی مردانه تحمیل کنیم. باید در برابر نیروهایی که سعی دارند ما از شهر حذف کنند رکاب بزنیم، حضورمان حضور زنده و متحرکمان را تثبیت کنیم.حداقل در شهرهایی که ممنوعیت کمتر و دوچرخههای اشتراکی و اجارهای در دسترس است. دوچرخهسواری جمعی اعلام مخالفت ما با این رویکردها است و همچنین عادیسازی رکابزدن زنان در ملاءعام. ما نشان میدهیم که این بدن مطیع نمیشود.»
🔹️ زنان دوچرخهسوار بارها از تجربه آزارهای خیابانی در حین رکاب زدن روایت کردهاند. آزارهایی چون تعقیب، بوق زدن، متلکپرانی، نزدیک شدن با خودرو و ... .گاهی آزارها تا حدی شدت مییابد که برای زنان خطرات فیزیکی و جانی ایجاد میکند. پیشتر زنانی به دیدبان آزار گزارش دادهاند که از شدت این آزارها دوچرخهسواری را به کل کنار گذاشتهاند.
🔹️نیلوفر، یکی دیگر از زنانی که در دوچرخهسواریهای جمعی تهران حضور داشته میگوید: «من تجربه دوچرخهسواری تکنفره و ورزشهای دیگر مانند نرمش و دو را در سطح شهر داشتهام. بارها و بارها با آزار مواجه شدهام. اما رکابزدن جمعی تجربهای متفاوت بود. انکار نمیکنم موارد معدودی متلک هم شنیدیم اما در قیاس با گذشته بسیار کم بود و بیشتر با برخوردهای مثبت مواجه شدیم. مردم به ما ایولله و دمتان گرم میگفتند و علامت پیروزی نشان میدادند. این حمایت برای ما خیلی انگیزهبخش بود. انگار که این رکابزدن جمعی نوعی قدرتنمایی و نمودی از حس همبستگی بود و آزارگران را مرعوب و مقهور میکرد.»
🔹️او ادامه میدهد: حق فریاد زدن در خیابانها از ما دریغ شده، ما با رکاب زدن حرفمان را زدیم. او با اشاره به آغاز فصل گرما و طولانی شدن روزها ادامه میدهد: «این جمع به زودی دوباره شکل میگیرد و دوچرخهسواری را در سطح شهر آغاز خواهد کرد.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1941/
🔶 این بدن مطیع نمیشود
🔹️تابستان سال ۱۳۹۹ بود که در واکنش به یکی از مراجع تقلید که از ممنوعیت دوچرخهسواری زنان در فضای عمومی حرف زده بود، جمعی از زنان در تهران تصمیم گرفتند به طور هفتگی دور هم جمع شوند و در همبستگی با زنانی که در شهرهای دیگر با ممنوعیت و محدودیت مواجهند، در خیابانهای پرتردد تهران رکاب بزنند. این زنان عموما حد فاصل خیابان تا میدان آزادی را رکاب میزدند، دور میدان میچرخیدند و سپس به مقصد اولیه بازمیگشتند.
🔹️سارا یکی از زنانی که هرهفته در این رکابزنی جمعی شرکت میکرده تعریف میکند: «هر از گاهی میشنویم که در شهرهای مختلف، مقامات و روحانیون علیه دوچرخهسواری زنان اظهارنظر و آن را تحریکآمیز و شنیع عنوان میکنند. تنها راه مقابله با این مواضع و ممانعت از اجرایی شدن این محدودیتها، اصرار ورزیدن زنان بر دوچرخهسواری است. سارا ادامه میدهد: «باید تلاش کنیم حضورمان را به فضاهای عمومی مردانه تحمیل کنیم. باید در برابر نیروهایی که سعی دارند ما از شهر حذف کنند رکاب بزنیم، حضورمان حضور زنده و متحرکمان را تثبیت کنیم.حداقل در شهرهایی که ممنوعیت کمتر و دوچرخههای اشتراکی و اجارهای در دسترس است. دوچرخهسواری جمعی اعلام مخالفت ما با این رویکردها است و همچنین عادیسازی رکابزدن زنان در ملاءعام. ما نشان میدهیم که این بدن مطیع نمیشود.»
🔹️ زنان دوچرخهسوار بارها از تجربه آزارهای خیابانی در حین رکاب زدن روایت کردهاند. آزارهایی چون تعقیب، بوق زدن، متلکپرانی، نزدیک شدن با خودرو و ... .گاهی آزارها تا حدی شدت مییابد که برای زنان خطرات فیزیکی و جانی ایجاد میکند. پیشتر زنانی به دیدبان آزار گزارش دادهاند که از شدت این آزارها دوچرخهسواری را به کل کنار گذاشتهاند.
🔹️نیلوفر، یکی دیگر از زنانی که در دوچرخهسواریهای جمعی تهران حضور داشته میگوید: «من تجربه دوچرخهسواری تکنفره و ورزشهای دیگر مانند نرمش و دو را در سطح شهر داشتهام. بارها و بارها با آزار مواجه شدهام. اما رکابزدن جمعی تجربهای متفاوت بود. انکار نمیکنم موارد معدودی متلک هم شنیدیم اما در قیاس با گذشته بسیار کم بود و بیشتر با برخوردهای مثبت مواجه شدیم. مردم به ما ایولله و دمتان گرم میگفتند و علامت پیروزی نشان میدادند. این حمایت برای ما خیلی انگیزهبخش بود. انگار که این رکابزدن جمعی نوعی قدرتنمایی و نمودی از حس همبستگی بود و آزارگران را مرعوب و مقهور میکرد.»
🔹️او ادامه میدهد: حق فریاد زدن در خیابانها از ما دریغ شده، ما با رکاب زدن حرفمان را زدیم. او با اشاره به آغاز فصل گرما و طولانی شدن روزها ادامه میدهد: «این جمع به زودی دوباره شکل میگیرد و دوچرخهسواری را در سطح شهر آغاز خواهد کرد.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1941/
دیدبان آزار
این بدن مطیع نمیشود
ابستان سال 1399 بود که در واکنش به یکی از مراجع تقلید که از ممنوعیت دوچرخهسواری زنان در فضای عمومی حرف زده بود، جمعی از زنان در تهران تصمیم گرفتند به طور هفتگی دور هم جمع شوند و در خیابانهای پرتردد تهران رکاب بزنند.
Forwarded from حلقه تجریش
🖍فصلنامه مطالعات زنان، شماره 01، خواهرانگی 1
🖌هیئت تحریریه: نازیتا شاه اسماعیلی، طلیعه حسینی، زاهره دنیادیده، مائده میرزایی
📎فایل فصلنامه را از سایت حلقه تجریش و یا از اینجا دانلود کنید.
https://www.tajrishcircle.org/project-01/
https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2022/04/خواهرانگی-1.pdf
🖌هیئت تحریریه: نازیتا شاه اسماعیلی، طلیعه حسینی، زاهره دنیادیده، مائده میرزایی
📎فایل فصلنامه را از سایت حلقه تجریش و یا از اینجا دانلود کنید.
https://www.tajrishcircle.org/project-01/
https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2022/04/خواهرانگی-1.pdf
🔻درسی که از یک عمر تجربه آزار جنسی گرفتهام
🔶چه زمانی نوبت به من میرسد؟
✍نویسنده: آنتیه اولریک متیوس
🖊برگردان: ستاره صالح
🔹️آلمان غربی، ۱۹۵۸_ سه سال دارم. مادرم به من میگوید که هیچوقت از غریبهها شکلات نگیرم. اما غریبهها و شکلات تابهحال برایم مشکلی ایجاد نکردهاند.
۱۹۵۹_ زیر میز نشستهام و پایین پای زنان فامیل بازی میکنم. آنها راجع به جنگ و تجاوز صحبت میکنند، از زنانی اسم میبرند که در طول جنگ و هرجومرجهای پس از آن مورد تجاوز قرار گرفتهاند. من همیشه معنای تجاوز را میدانستم. مادر خوشاخلاق و معتدلم از پدرش متنفر است. از ۱۲ سالگی - یا شاید هم ۱۴ سالگی- که او را فرستادند تا با خانواده داییاش زندگی کند، دیگر با پدرش حرف نزده است. من هیچوقت پدربزرگم را ندیدم. او مادربزرگم را آزار میداد و من فکر نمیکنم مادرمهم از آزارهایش در امان مانده باشد.
🔹️در دوران کودکی داستانهای زیادی در مورد جنگ و هولوکاست میخوانم و فیلمهای زیادی پر از صحنههای کشتوکشتار و تجاوز تماشا میکنم. ترسیدهام و با خود فکر میکنم که چه زمانی نوبت به من میرسد؟ کی من را صدا میکنند که به همسایه کمک کنم؟ آیا زنده میمانم؟ اگر آره، چه چیز از من باقی خواهد ماند؟ با خود سناریوهای مختلفی را تمرین میکنم اگر در اردوگاه کار اجباری باشم،. چه کنم … اگر وایکینگها و مغولها برگردند چه کنم؟ یاد میگیرم که بجنگم. با پسرها دعوا میکنم. کلاس جودو ثبت نام میکنم. تمرین میکنم تا در دویدن، مخفی شدن، بالا رفتن، ثابت ماندن، شنا، شیرجه و حیلهگری بهترین باشم. فکر میکنم که زیر آب پنهان شدن، مهارت بسیار مهمی است و میتوانم از ساقههای نی برای نفس کشیدن استفاده کنم. من عصبانی هستم. (حتی الان هم هنوز عصبانی هستم.)
🔹️دهه ۱۹۶۰_ از همسایهمان که با دخترانش دوست هستم، میترسم. سعی میکنم که از او فاصله بگیرم. یکبار در ماشینش بالا میآورم. بابت این اتفاق متأسفم، اما در عین حال خوشحال هم هستم؛ چون انتقام با سرعت زیاد راندنش را گرفتهام. بعدها متوجه میشوم که از صلیب سرخ و دو خانم مسن دزدی کرده است. همچنین، در محله شایعه شده که دختر کوچکترش که به هروئین معتاد است، به شهر فرار کرده است. دختر بزرگش به من میگوید که پدر، خواهرش را آزار جنسی میداده است. من اصلا تعجب نمیکنم.
🔹️در این متن حتی به روایت دهۀ ۸۰ هم نرسیدم. درحالیکه به اندازۀ ۴۰ سال دیگر ماجرا برای تعریف کردن دارم. در سال ۲۰۱۸ –سالی که این متن نوشته شده است- سوءرفتار جنسی در میان خبرها جای پیدا کرده است و دائم با این سوال مواجه میشویم که «چرا هیچچیز نگفتی و سکوت کردی؟» اما واقعیت این است که در بیشتر مواقع در موردش حرف زدیم و گاهی به تغییراتی منجر شد. به دخترانم میگویم که تحت هر شرایطی از آنها حمایت میکنم. وقتی از تحقیر یا آزار شکایت میکنند، همیشه میگویم: «میخواهید بیایم و یک صف اعتراضی تشکیل بدهیم؟»
🔹️خشم و ناامیدی زندگی مرا مدیریت نمیکند، بلکه کاملاً برعکس. من یک کنشگر امیدوار هستم. ماجراهایی که تعریف کردم همگی حقیقت دارند اما تنها بخشی از زندگیام را تشکیل میدهد. یک خانوادۀ بینظیر، رفقایی دوستداشتنی و اجتماعاتی لذتبخش دارم. تجربه خشونت و آزار جنسی، دریچهای است رو به رنجی که بهعلت جنگ، نژاد، طبقه اجتماعی، جنسیت یا هویت جنسی صورت گرفته است. درس مهمی که باید گرفت این است که از خودمان و دیگران حمایت و راجع به آن صحبت کنیم و برای ایجاد تغییر، دست به سازماندهی بزنیم. تنها چالش باقیمانده برای من این است که هنوز به سختی میتوانم در هتل، قطار، ماشین یا خانۀ دوستانم بخوابم. برخی شبها در خانه با صدای وزش باد، مویه درختان، یا قژقژ کرکرهها از خواب میپرم. ناخودآگاهم به من میگوید: حواست را جمع کن.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1893/
🔶چه زمانی نوبت به من میرسد؟
✍نویسنده: آنتیه اولریک متیوس
🖊برگردان: ستاره صالح
🔹️آلمان غربی، ۱۹۵۸_ سه سال دارم. مادرم به من میگوید که هیچوقت از غریبهها شکلات نگیرم. اما غریبهها و شکلات تابهحال برایم مشکلی ایجاد نکردهاند.
۱۹۵۹_ زیر میز نشستهام و پایین پای زنان فامیل بازی میکنم. آنها راجع به جنگ و تجاوز صحبت میکنند، از زنانی اسم میبرند که در طول جنگ و هرجومرجهای پس از آن مورد تجاوز قرار گرفتهاند. من همیشه معنای تجاوز را میدانستم. مادر خوشاخلاق و معتدلم از پدرش متنفر است. از ۱۲ سالگی - یا شاید هم ۱۴ سالگی- که او را فرستادند تا با خانواده داییاش زندگی کند، دیگر با پدرش حرف نزده است. من هیچوقت پدربزرگم را ندیدم. او مادربزرگم را آزار میداد و من فکر نمیکنم مادرمهم از آزارهایش در امان مانده باشد.
🔹️در دوران کودکی داستانهای زیادی در مورد جنگ و هولوکاست میخوانم و فیلمهای زیادی پر از صحنههای کشتوکشتار و تجاوز تماشا میکنم. ترسیدهام و با خود فکر میکنم که چه زمانی نوبت به من میرسد؟ کی من را صدا میکنند که به همسایه کمک کنم؟ آیا زنده میمانم؟ اگر آره، چه چیز از من باقی خواهد ماند؟ با خود سناریوهای مختلفی را تمرین میکنم اگر در اردوگاه کار اجباری باشم،. چه کنم … اگر وایکینگها و مغولها برگردند چه کنم؟ یاد میگیرم که بجنگم. با پسرها دعوا میکنم. کلاس جودو ثبت نام میکنم. تمرین میکنم تا در دویدن، مخفی شدن، بالا رفتن، ثابت ماندن، شنا، شیرجه و حیلهگری بهترین باشم. فکر میکنم که زیر آب پنهان شدن، مهارت بسیار مهمی است و میتوانم از ساقههای نی برای نفس کشیدن استفاده کنم. من عصبانی هستم. (حتی الان هم هنوز عصبانی هستم.)
🔹️دهه ۱۹۶۰_ از همسایهمان که با دخترانش دوست هستم، میترسم. سعی میکنم که از او فاصله بگیرم. یکبار در ماشینش بالا میآورم. بابت این اتفاق متأسفم، اما در عین حال خوشحال هم هستم؛ چون انتقام با سرعت زیاد راندنش را گرفتهام. بعدها متوجه میشوم که از صلیب سرخ و دو خانم مسن دزدی کرده است. همچنین، در محله شایعه شده که دختر کوچکترش که به هروئین معتاد است، به شهر فرار کرده است. دختر بزرگش به من میگوید که پدر، خواهرش را آزار جنسی میداده است. من اصلا تعجب نمیکنم.
🔹️در این متن حتی به روایت دهۀ ۸۰ هم نرسیدم. درحالیکه به اندازۀ ۴۰ سال دیگر ماجرا برای تعریف کردن دارم. در سال ۲۰۱۸ –سالی که این متن نوشته شده است- سوءرفتار جنسی در میان خبرها جای پیدا کرده است و دائم با این سوال مواجه میشویم که «چرا هیچچیز نگفتی و سکوت کردی؟» اما واقعیت این است که در بیشتر مواقع در موردش حرف زدیم و گاهی به تغییراتی منجر شد. به دخترانم میگویم که تحت هر شرایطی از آنها حمایت میکنم. وقتی از تحقیر یا آزار شکایت میکنند، همیشه میگویم: «میخواهید بیایم و یک صف اعتراضی تشکیل بدهیم؟»
🔹️خشم و ناامیدی زندگی مرا مدیریت نمیکند، بلکه کاملاً برعکس. من یک کنشگر امیدوار هستم. ماجراهایی که تعریف کردم همگی حقیقت دارند اما تنها بخشی از زندگیام را تشکیل میدهد. یک خانوادۀ بینظیر، رفقایی دوستداشتنی و اجتماعاتی لذتبخش دارم. تجربه خشونت و آزار جنسی، دریچهای است رو به رنجی که بهعلت جنگ، نژاد، طبقه اجتماعی، جنسیت یا هویت جنسی صورت گرفته است. درس مهمی که باید گرفت این است که از خودمان و دیگران حمایت و راجع به آن صحبت کنیم و برای ایجاد تغییر، دست به سازماندهی بزنیم. تنها چالش باقیمانده برای من این است که هنوز به سختی میتوانم در هتل، قطار، ماشین یا خانۀ دوستانم بخوابم. برخی شبها در خانه با صدای وزش باد، مویه درختان، یا قژقژ کرکرهها از خواب میپرم. ناخودآگاهم به من میگوید: حواست را جمع کن.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1893/
هرس واچ | دیدبان آزار
درسی که از یک عمر تجربه آزار جنسی گرفتهام
در دوران کودکی داستانهای زیادی در مورد جنگ و هولوکاست میخوانم و فیلمهای زیادی پر از صحنههای کشتوکشتار و تجاوز تماشا میکنم. ترسیدهام و با خود فکر میکنم که چه زمانی نوبت به من میرسد؟ کی من را صدا میکنند که به همسایه کمک کنم؟ آیا زنده میمان
Forwarded from دانشجویان متحد
🔰بیانیه قرائت شده درتجمع دانشجویان علم و صنعت در اعتراض به فضای پلیسی و دانشگاه رفتارها واقدامات حراست پس از بازگشایی
دانشجویان! همکلاسیها!
امروز دو هفته از بازگشایی دانشگاه، بعد از دو سال تعطیلی میگذرد.
امروز شاهد اولین تجمع دانشجویی، در دفاع از حق دانشجویان هستیم.
با اینکه مدت کوتاهی است که از بازگشایی دانشگاه میگذرد اما در همین مدت کوتاه شاهد شدت گرفتن تلاشهایی برای استقرار نظم پلیسی در دانشگاه هستیم. گویا تعطیلی دو ساله دانشگاه و شکاف نسلی ایجادشده میان دانشجويان، به اقتدارگرایان فرصتی برای از بین بردن دستاوردهای مبارزات دانشجویی داده. آن ها فکر می کردند که می توانند نبض دانشجو را خاموش کنند. اما این گمان، خیال خامی بیشتر نیست.
دو هفته از بازگشایی دانشگاه ها می گذرد و ما چیزی جز اذیت و آزار ندیدهایم. حراست دانشگاهی که وظیفه حفاظت از دانشجو را دارد، امروزه بیش از هر نهاد دیگری مخل آسایش اوست. روندی که تنها منحصر به علم و صنعت نیست و در سایر دانشگاهها نیز به شکل های مختلف دیده میشود. پروژهای که برای سرکوب و خنثی کردن پتانسیل سیاسی دانشگاه در جریان است نه فقط با تشدید فشارها بر فعالان و تشکلها و نهادهای دانشجویی بلکه همراه با فشارهایی روزانه بر عموم دانشجویان. فشارهایی همچون گسترش حوزه دخالت در پوشش دانشجویان حتی خارج از دانشگاه و ایجاد رعب و وحشت و تهدید دانشجویانی که تا پیش از این رنگ دانشگاه حضوری را به چشم ندیده بودند و برای تحصیل، کیلومترها از شهرهای خود دور شدهاند.
در این میان عملکرد حراست و حفاظت فیزیکی دانشگاه علم و صنعت جانهایمان را به لب رسانده. این نهاد قدرت تا بدان جا پیش رفته که هفته گذشته وقتی تشکلی علیه این عملکرد آنها دست به صدور بیانیهای زد، به جمعآوری بیانیههای یک تشکل از سطح دانشگاه پرداخت و یکی از دانشجویان را مضروب و به همراه تعدادی دیگر به کمیته انضباطی احضار کرد و پای نیروهای نظامی را به صحن دانشگاه باز کرد.
امروز دهه شصت نیست! که بتوان با اجبار، سلایق و عقاید عصر حجری خود را با زور و چماق به خورد دانشجو داد. امروزه باید حق آزادی انتخاب را پذیرفت. چارهای هم جز پذیرش آن نیست. حق انتخاب، مهمترین حق هر انسانی بعد از حق زندگی ست.
ما دانشجویان، حضور نیرو های امنیتی در دانشگاه و ایجاد رعب و وحشت را به شدت محکوم می کنیم.
امروز ما دانشجویان خواستار موارد زیر هستیم:
1. تشکیل شورای نظارت بر حراست
2. توقف دخالت در امور شخصی دانشجویان و زیست دانشجویی و به رسمیت شناختن حق آزادی انتخاب
3. شفاف شدن عملکرد حراست، انتشار آیین نامهها و مصوبهها به صورت علنی
4. مشخص شدن هویت نیروهای حفاظت فیزیکی! (افراد باید اتیکت اسمشان را روی بیرونیترین لباسشان نصب کنند.)
5. توقف گشت زنی در سطح دانشگاه، و حذف و عدم استعمال موتورسیکلت و وسایل نقلیه موتوری توسط حفاظت فیزیکی
6. برخورد با عاملان ضرب و شتم یک دانشجو
7. توقف ممانعت از فعالیتهای دانشجوییِ سیاسی، مدنی، صنفی و فرهنگی
8. توقف پیگرد کمیته انضباطی دانشجویانی که اخیرا احضار شدهاند
9. رفع محدودیت رفت و آمد خوابگاهها
10. حدف سرشماری شبانه خوابگاهها
و در آخر:
11. توقف امنیتی سازی دانشگاه و عدم حضور دوباره نیروهای نظامی
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد
دانشجویان! همکلاسیها!
امروز دو هفته از بازگشایی دانشگاه، بعد از دو سال تعطیلی میگذرد.
امروز شاهد اولین تجمع دانشجویی، در دفاع از حق دانشجویان هستیم.
با اینکه مدت کوتاهی است که از بازگشایی دانشگاه میگذرد اما در همین مدت کوتاه شاهد شدت گرفتن تلاشهایی برای استقرار نظم پلیسی در دانشگاه هستیم. گویا تعطیلی دو ساله دانشگاه و شکاف نسلی ایجادشده میان دانشجويان، به اقتدارگرایان فرصتی برای از بین بردن دستاوردهای مبارزات دانشجویی داده. آن ها فکر می کردند که می توانند نبض دانشجو را خاموش کنند. اما این گمان، خیال خامی بیشتر نیست.
دو هفته از بازگشایی دانشگاه ها می گذرد و ما چیزی جز اذیت و آزار ندیدهایم. حراست دانشگاهی که وظیفه حفاظت از دانشجو را دارد، امروزه بیش از هر نهاد دیگری مخل آسایش اوست. روندی که تنها منحصر به علم و صنعت نیست و در سایر دانشگاهها نیز به شکل های مختلف دیده میشود. پروژهای که برای سرکوب و خنثی کردن پتانسیل سیاسی دانشگاه در جریان است نه فقط با تشدید فشارها بر فعالان و تشکلها و نهادهای دانشجویی بلکه همراه با فشارهایی روزانه بر عموم دانشجویان. فشارهایی همچون گسترش حوزه دخالت در پوشش دانشجویان حتی خارج از دانشگاه و ایجاد رعب و وحشت و تهدید دانشجویانی که تا پیش از این رنگ دانشگاه حضوری را به چشم ندیده بودند و برای تحصیل، کیلومترها از شهرهای خود دور شدهاند.
در این میان عملکرد حراست و حفاظت فیزیکی دانشگاه علم و صنعت جانهایمان را به لب رسانده. این نهاد قدرت تا بدان جا پیش رفته که هفته گذشته وقتی تشکلی علیه این عملکرد آنها دست به صدور بیانیهای زد، به جمعآوری بیانیههای یک تشکل از سطح دانشگاه پرداخت و یکی از دانشجویان را مضروب و به همراه تعدادی دیگر به کمیته انضباطی احضار کرد و پای نیروهای نظامی را به صحن دانشگاه باز کرد.
امروز دهه شصت نیست! که بتوان با اجبار، سلایق و عقاید عصر حجری خود را با زور و چماق به خورد دانشجو داد. امروزه باید حق آزادی انتخاب را پذیرفت. چارهای هم جز پذیرش آن نیست. حق انتخاب، مهمترین حق هر انسانی بعد از حق زندگی ست.
ما دانشجویان، حضور نیرو های امنیتی در دانشگاه و ایجاد رعب و وحشت را به شدت محکوم می کنیم.
امروز ما دانشجویان خواستار موارد زیر هستیم:
1. تشکیل شورای نظارت بر حراست
2. توقف دخالت در امور شخصی دانشجویان و زیست دانشجویی و به رسمیت شناختن حق آزادی انتخاب
3. شفاف شدن عملکرد حراست، انتشار آیین نامهها و مصوبهها به صورت علنی
4. مشخص شدن هویت نیروهای حفاظت فیزیکی! (افراد باید اتیکت اسمشان را روی بیرونیترین لباسشان نصب کنند.)
5. توقف گشت زنی در سطح دانشگاه، و حذف و عدم استعمال موتورسیکلت و وسایل نقلیه موتوری توسط حفاظت فیزیکی
6. برخورد با عاملان ضرب و شتم یک دانشجو
7. توقف ممانعت از فعالیتهای دانشجوییِ سیاسی، مدنی، صنفی و فرهنگی
8. توقف پیگرد کمیته انضباطی دانشجویانی که اخیرا احضار شدهاند
9. رفع محدودیت رفت و آمد خوابگاهها
10. حدف سرشماری شبانه خوابگاهها
و در آخر:
11. توقف امنیتی سازی دانشگاه و عدم حضور دوباره نیروهای نظامی
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد
🔻تجمع دانشجویان علموصنعت در اعتراض به سیاستهای کنترلگرانه در دانشگاه
🔶️ حراست! بترسید! ما همه با هم هستیم
🔹️«گشت ارشاد موتوری»، «ممنوعیت پوشیدن شال و اجبار به پوشیدن مقنعه»، «محدودتر کردن ساعت بازگشت به خوابگاهها» و «افزایش تهدیدها نسبت به پروندهسازی برای دانشجویان»، تنها بخشی از فضای رعبانگیزی است که دانشگاهها پس از دو سال و نیم تعطیلی ایجاد کردهاند. پس از اینکه دانشجویان در هفته نخست بازگشایی دانشگاهها از افزایش برخوردهای کنترلگرایانه به ویژه بر دانشجویان دختر نوشته بودند، بهتازگی یک برخورد فیزیکی در دانشگاه علم و صنعت، اعتراضات دانشجویی را وارد فاز جدیدی کرده است. امروز تعداد زیادی از دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به محدودیتهای جدید تجمع کرده و شعارهایی چون «خوابگاه دخترانه، یه بندی از زندانه»، «حراست! بترسید! ما همه با هم هستیم»، «حراست پلیسی، نمیخوایم، نمیخوایم» سردادهاند. زنان دانشجو از سازماندهندگان اصلی این تجمع بودهاند که حضوری برجسته داشتند.
🔹️در بیانیه قرائتشده در این تجمع آمده: «در همین مدت کوتاه شاهد شدت گرفتن تلاشهایی برای استقرار نظم پلیسی در دانشگاه هستیم. گویا تعطیلی دوساله دانشگاه و شکاف نسلی ایجادشده میان دانشجویان، به اقتدارگرایان فرصتی برای از بین بردن دستاوردهای مبارزات دانشجویی داده است. آنها فکر میکردند که میتوانند نبض دانشجو را خاموش کنند. اما این گمان، خیال خامی بیشتر نیست.»
یکی از دختران دانشجوی علموصنعت که در خوابگاه سکونت دارد، در گفتگو با دیدبان آزار از شدت گرفتن رفتارهای تحقیرآمیز مسئولان حراست و خوابگاه با دختران دانشجو میگوید: «دو هفتهای که از بازگشایی دانشگاهها می گذرد ما با تحول عجیبی از سوی سرپرستی خوابگاهها و برخوردهای حراست روبرو شدهایم. البته پیش از این هم قوانین مرتجعانهای چون ممنوعیت ساعت ورود خروج و یا سرشماری شبانه وجود داشت اما قوانین جدید واقعا عجیبوغریباند. مثلا اینکه روی بیلبورد سرپرستی خوابگاه درج شده که اگر وضعیت پوشش دختران حتی موقع خروج از خوابگاه به مقصدی غیر از دانشگاه مورد قبول نباشد، سرپرست خوابگاه میتواند از خروج دانشجو ممانعت به عمل آورد.»
🔹️ با این وجود همه تلاش دانشجویان به ویژه آنها که قدیمیترند، آگاهسازی دانشجویان تازه وارد است: «ما تلاش میکنیم دانشجویان جدید را مطلع کنیم که از این فضای رعبانگیز نترسند. اینکه از قوانین مطلعشان کنیم تا وحشت ایجاد شده باعث نشود که زیر بار این حجم ظلم و سرکوب بروند. همه سعی ما بر این است که دستکم اگاهی خودمان را نسبت به حق و حقوقمان افزایش دهیم.»
#دانشگاه
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1950/
🔶️ حراست! بترسید! ما همه با هم هستیم
🔹️«گشت ارشاد موتوری»، «ممنوعیت پوشیدن شال و اجبار به پوشیدن مقنعه»، «محدودتر کردن ساعت بازگشت به خوابگاهها» و «افزایش تهدیدها نسبت به پروندهسازی برای دانشجویان»، تنها بخشی از فضای رعبانگیزی است که دانشگاهها پس از دو سال و نیم تعطیلی ایجاد کردهاند. پس از اینکه دانشجویان در هفته نخست بازگشایی دانشگاهها از افزایش برخوردهای کنترلگرایانه به ویژه بر دانشجویان دختر نوشته بودند، بهتازگی یک برخورد فیزیکی در دانشگاه علم و صنعت، اعتراضات دانشجویی را وارد فاز جدیدی کرده است. امروز تعداد زیادی از دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به محدودیتهای جدید تجمع کرده و شعارهایی چون «خوابگاه دخترانه، یه بندی از زندانه»، «حراست! بترسید! ما همه با هم هستیم»، «حراست پلیسی، نمیخوایم، نمیخوایم» سردادهاند. زنان دانشجو از سازماندهندگان اصلی این تجمع بودهاند که حضوری برجسته داشتند.
🔹️در بیانیه قرائتشده در این تجمع آمده: «در همین مدت کوتاه شاهد شدت گرفتن تلاشهایی برای استقرار نظم پلیسی در دانشگاه هستیم. گویا تعطیلی دوساله دانشگاه و شکاف نسلی ایجادشده میان دانشجویان، به اقتدارگرایان فرصتی برای از بین بردن دستاوردهای مبارزات دانشجویی داده است. آنها فکر میکردند که میتوانند نبض دانشجو را خاموش کنند. اما این گمان، خیال خامی بیشتر نیست.»
یکی از دختران دانشجوی علموصنعت که در خوابگاه سکونت دارد، در گفتگو با دیدبان آزار از شدت گرفتن رفتارهای تحقیرآمیز مسئولان حراست و خوابگاه با دختران دانشجو میگوید: «دو هفتهای که از بازگشایی دانشگاهها می گذرد ما با تحول عجیبی از سوی سرپرستی خوابگاهها و برخوردهای حراست روبرو شدهایم. البته پیش از این هم قوانین مرتجعانهای چون ممنوعیت ساعت ورود خروج و یا سرشماری شبانه وجود داشت اما قوانین جدید واقعا عجیبوغریباند. مثلا اینکه روی بیلبورد سرپرستی خوابگاه درج شده که اگر وضعیت پوشش دختران حتی موقع خروج از خوابگاه به مقصدی غیر از دانشگاه مورد قبول نباشد، سرپرست خوابگاه میتواند از خروج دانشجو ممانعت به عمل آورد.»
🔹️ با این وجود همه تلاش دانشجویان به ویژه آنها که قدیمیترند، آگاهسازی دانشجویان تازه وارد است: «ما تلاش میکنیم دانشجویان جدید را مطلع کنیم که از این فضای رعبانگیز نترسند. اینکه از قوانین مطلعشان کنیم تا وحشت ایجاد شده باعث نشود که زیر بار این حجم ظلم و سرکوب بروند. همه سعی ما بر این است که دستکم اگاهی خودمان را نسبت به حق و حقوقمان افزایش دهیم.»
#دانشگاه
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1950/
هرس واچ | دیدبان آزار
حراست! بترسید! ما همه با هم هستیم
دیدبان آزار
Forwarded from دیگرشهر
جنسیتی سازی شهر به مثابه تبعیض شهری/محمدکریم آسایش
yun.ir/sdxvz8
yun.ir/sdxvz8
yun.ir
کوتاه کننده لینک
سرویس کوتاه کننده لینک با قابلیت انتخاب آدرس دلخواه برای لینک کوتاه شده و همچنین رمز عبور جهت مشاهده، ارائه خدمات متنوع دیگری از قبیل ایجاد لینک لیست و کوتاه کردن متن و ایجاد نظر سنجی آنلاین علاوه بر قابلیت کوتاه کردن لینک در این وبسایت فراهم آمده است