Telegram Web Link
🔹بازداشت و ضرب‌شتم زنان ادامه دارد

«وزرای جدید»، ون سفید و ماموران بی‌نشان

نویسنده: دینا قالیباف

تقابل زنان و حاکمیت بر سر کنترل بدن زنان ادامه دارد. زنان با زبانی جدید «بدن» خود را بازتعریف می‌کنند و از سوی دیگر حاکمیت با تمام قدرت و با تمامی ابزار در برابر این زبانِ جدید ایستادگی می‌کند. حضور پرتعداد نیروهای حجاب‌بان در برخی معابر و متروها، افزایش تعداد دوربین‌های مداربسته در متروها، توقیف خودروها به‌دلیل بدحجابی همه سیاست‌هایی هستند که برای مقابله با «کشف حجاب» در جریانند. این روزها وقتی به پلیس امنیت عمومی در گیشا که در زبان‌ها به‌عنوان وزرایِ جدید شناخته می‌شود و از قبل هم در زمینه بازداشت زنان به بهانه حجاب فعال بوده، مراجعه می‌کنیم، علاوه بر صاحبان خودروهایی که باید توقیف شوند و مشغول دوندگی کارهای اداری هستند، افرادی دیده می‌شوند که سوار بر ون‌هایی سفید بدون آرمِ گشت ارشاد به آنجا منتقل شده‌اند. ماه‌ها قبل بود که در شبکه‌های اجتماعی، روایت زنانی منتشر شد که توسط نیروهای لباس‌شخصی بازداشت و به اجبار سوار ون‌هایی بدون آرم و ناشناس شده بودند. زنانی که تا آن زمان، چشمشان به ماشین‌های سبز و سفید و نشانه‌دار گشت‌ ارشاد عادت کرده بود و حالا نمی‌دانستند توسط چه کسانی بازداشت می‌شوند و چه در انتظارشان است.

یکی از زنانی که اخیراً حوالی مرکز شهر از سوی مأموران امنیت اخلاقی مورد آزار و ضرب‌وشتم قرار گرفته، تجربه‌ خود از این اتفاق را چنین توصیف می‌کند: «سمت تئاتر شهر بودم. از بی‌آر‌تی پیاده شدم و مثل همیشه در چهارراه، لباس‌شخصی و زنان چادری بودند که تذکر حجاب می‌دادند. من بی‌اعتنا مثل همیشه رد شدم که دیدم قبل از مظفر شمالی یک ون توقف کرده بود و چند چادری و لباس شخصی کنار آن بودند و دوباره به من تذکر دادند و من بازهم اعتنایی نکردم. آن‌ها پیاده‌رو را جوری بستند که من نتوانم رد شوم. شروع کردند دوباره تذکر حجاب دادند و می‌گفتند شال سر کن. من مقاومت می‌کردم که بتوانم از بین آن‌ها رد شوم، اما نشد. از پشت سر چند نفر آمدند و دستم را کشیدند و من را کنار ون بردند. می‌خواستند به داخل ون منتقلم کنند اما زورشان نمی‌رسید و چند مرد آمدند و من را به داخل پرت کردند و همه وسایلم ریخت. گوشی و کیفم را هم گرفتند. در ون را بستند و مردهایی که داخل ون بودند، به من لگد می‌زدند. از پشت به پهلوهایم لگد می‌زدند و من هیچ‌ کاری نمی‌توانستم بکنم. مدام فحش می‌دادند و تحقیر می‌کردند. مدت زیادی من را نگه داشتند و بازی روانی با من کردند. مدام می‌گفتند نمی‌گذاریم بروی و تو را تحویل پلیس امنیت می‌دهیم. از من تعهد اخذ کردند و از زوایای مختلف عکس گرفتند.

متن کامل گزارش:
https://harasswatch.com/news/2288/

@harasswatch
🔹کریم محمدی، پدر نرگس محمدی درگذشت

جمعی از هم‌بندیان سابق نرگس محمدی، در متنی که برای انتشار در اختیار دیدبان آزار گذاشته‌اند، درگذشت پدر او را تسلیت گفته‌اند و نوشته‌اند:

نرگس جان، سال‌های زیادی است که ظلم و بیدادگاه تو را از دیدن عزیزانت محروم کرده است. سال‌های زیادی است که تو پشت دیوارها فریاد می‌زنی، می‌خندی، مبارزه می‌کنی، خواهری می‌کنی و همبستگی‌ات را بدون مرز گسترش می‌دهی. خواهر عزیز، اگر این ناعدالت‌خانه به تو حکم دوری از پدر حتی در لحظه مرگ را داده، بدان که ما کنار تو سوگواریم. یاد پدرت را گرامی‌ می‌داریم و مثل همیشه، مثل تمام همدلی‌های تو در زندان برای ما، کنارت هستیم و خود را در غمت شریک می‌دانیم. به یاد داشته باش که ما از شجاعت و استقامت تو الهام گرفته و کنار هم سوگواری کرده‌ایم.

هم‌بندی‌های سابقت

@harasswatch
🔹دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به ستوه آمده‌اند

🔹دخالت مستمر حراست در پوشش زنان

دی‌ماه سال جاری دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی خبر دادند یکی از عوامل حراست که ید طولانی در سرکوب دانشجویان دارد، از با حضور در دانشکده ادبیات اقدام به نوشتن اسامی دانشجویان و فیلم‌برداری از آنان کرده است. چنین روندی پیش‌تر در دانشکده علوم اجتماعی نیز پی گرفته شده بود و حراست دانشکده اقدام به تهدید و نوشتن اسامی دانشجویانی کرده بود که شال بر سر داشتند. در دانشکده‌ اقتصاد هم به دانشجویانی که شال بر سر داشتند تذکر دادند که دیگر اجازه‌ ورود به دانشکده با شال را ندارند و این دستور از حراست کل دانشگاه به آنان ابلاغ شده ‌است.

در پی این اقدامات و افزایش فشارها، انجمن آزاداندیش دانشگاه علامه در فراخوانی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد از دانشجویان خواست روایات خود را از آزارواذیت‌ها و سرکوب‌های مربوط به حجاب در دانشگاه ارسال کنند. در این فراخوان آمده: «در ماه‌های گذشته روند سرکوب به بهانه‌ی پوشش در دانشگاه به عناوین مختلفی افزایش یافته است. در حالی که استقرار حجاب‌بانان، احضار به شورای هادی، تهدید سلب حق تحصیل توسط حراست و تشکیل کمیته انضباطی و ابزارهای دیگر سرکوب، راه «زن، زندگی، آزادی» و مقاومت هرروزه را برای دانشجویان نخواهد بست. بسیاری از دانشجویان، سویه‌های متفاوتی از تهدید را در سکوت تجربه کرده‌اند و بسیاری از این رویه‌ها خلاف آیین‌نامه انضباطی بوده است. اگر شما هم در ماه‌های اخیر تجربه‌ سرکوب توسط حراست، حجاب‌بانان، شورای هادی و یا کمیته انضباطی را داشته‌اید، با روایت آن، در جهت مسکوت نماندن سرکوب‌های روزمره این روزهای دانشگاه، گامی بردارید.»

دانشجویان نوشته‌اند که این فشارها بار روانی زیادی برای آنها داشته است و از این وضعیت به ستوه آمده‌اند: «در دوره امتحانات به جای کاهش فشار روانی، بیشتر و بیشتر اذیت می‌کردند. قبل از امتحان اعصاب همه را داغون می‌کردند. زمان امتحانات واقعا حوصله شنیدن تذکر را نداشتیم. اصلا برایشان مهم نبود. قبل از امتحان کارشان شده بود اینکه بیایند دم در گیر بدهند و کارتت را چک کنند. خسته شده‌ام. می‌خواهند انتقام بگیرند یا چه، نمی‌دانم. اما بچه‌ها واقعا دیگر خسته شده‌اند.»

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2290/

@harasswatch
🔹جنبش‌های مقابله با خشونت جنسی در آفریقا

🔹مبارزه در خیابان و اجتناب از چهره‌محوری

برگردان: سمیرا راهی


در سال‌های اخیر، قربانیان خشونت جنسی در سراسر دنیا بیشتر درباره تجربه‌های خود به طور علنی صحبت می‌کنند و این تا حدودی نتیجه فراگیرشدن جنبش «من ‌هم» در نقاط مختلف دنیا بوده است. در قاره آفریقا KDC چندین کشور شاهد شکل‌گیری جنبش‌هایی مشابه بودند. در کنیا کمپین لباس من انتخاب من #mydressmychoice و در نیجریه کمپین #ArewaMeToo بازماندگان و فعالان حوزه جنسیت را به راه‌اندازی موجی از اعتراضات خیابانی، کارزارهای مجازی و روایتگری سوق داد.

 زنان در آفریقای جنوبی از کمپین‌هایی مانند «به فرهنگ تجاوز پایان دهید» (EndRapeCulture#)، «آیا نفر بعدی من هستم» (#AmINext) و «تعطیلی همگانی» ((#TheTotalShutdown استفاده کردند تا تغییر و تحولات ساختاری را مطالبه کنند. در مالاوی روزنامه‌نگاران در ماه نوامبر 2020 با علیه تجاوز و سوءاستفاده جنسی در خیابان‌ها راهپیمایی کردند. البته مبارزه با خشونت جنسی در این کشورها پیشینه‌ای بلندمدت‌تر از جنبش «من هم» دارد و کنشگران از سالیان قبل به شیوه‌های متعددی در این زمینه فعالیت می‌کردند. از آموزش دفاع شخصی به زنان و ارائه خدمات به بازماندگان تجاوز تا آگاهی‌افزایی و مطالبه‌گری برای تصویب قوانین موثر و بازدارنده منع خشونت.

یک نویسنده آفریقایی در ارزیابی خود از کنشگری فراملی در آفریقا نشان می‌دهد که ابعاد جهانی جنبش روایتگری آزار جنسی بر برخی کشورهای خاص مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه، هند و چین متمرکز بوده و اشاره‌ چندانی به جنبش‌های مقابله با آزار جنسی در آفریقا و خاورمیانه نداشته است. توجه رسانه‌ای گسترده به جنبش «من هم»، نادیده‌گرفتن جنبش‌های قدرتمند مقابله با خشونت جنسی شکل‌گرفته در آفریقا را بیش‌ازپیش تسهیل کرده است. جنبش‌هایی که خارج از فضای مجازی سازمان یافته و فعالیت داشته‌اند.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/1938/

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
🔹برای فعالان گیلان در آستانه محاکمه

🔹«ما شما را می‌شناسیم»

نویسنده: سین

سروناز عزیزمان از زندان برای‌مان گفته است که «برای زندانی نامه که می‌فرستی انگار از نو در آن هیئت ما زاده می‌شود.» حالا این «ما» که دست‌مان بسته است و چیزی جز کلمات نداریم باید برای‌تان بنویسیم. حالا که قرار است بعد از ساعت‌ها نشستن در برابر بازجو و ماه‌ها بلاتکلیفی و بازداشت غیرقانونی در جایی که نامش را دادگاه گذاشته‌اند بایستید و آن‌چه از سر باور کرده‌اید دفاع کنید، باید برای‌تان بنویسیم تا بدانید که ما شما را می‌شناسیم. ما سال‌ها باممارست و بدون هیاهو بر باورهای خود پای فشردن و بی‌دریغ وقت و عمر و توان خود را صرف آن کردن را می‌شناسیم. حالا بیش‌تر از یک سال از لحظه‌ ژینا گذشته است. لحظه‌ای که در آن هریک از ما، نزدیک یا دور، هم پیوندی تازه و استوارتر را حس کردیم و هم فهمیدیم که این پیوند و آن لحظه چه‌قدر بر تلاش‌های مستمر و صبورانه‌ کسانی بنا شده است که در همه‌ این سال‌ها ادامه داده‌اند. در لحظه‌ها و روزهایی که ادامه دادن به نظر ناممکن می‌آمد. کسانی که پیش از قیام ژینا و پس از آن به پژواک «ژن، ژیان، ئازادی» وفادار بوده‌اند و این وفاداری را در تاروپود انتخاب‌ها و برنامه‌ها و باهم‌بودن‌های‌شان تنیده‌اند.

ای کاش چیزی بیشتر از کلمات‌مان داشتیم که بدرقه‌ ساعت‌های سنگین فردای‌تان کنیم. چیزی بیشتر ازکلمات‌مان، شاید فریادی که بلندتر از تهمت‌‌ها و اتهام‌ها باشد و نگذارد آن کلمات به گوش و ذهن‌تان هجوم بیاورد و زخم بزند. شاید آغوشی جمعی از دستان به‌هم‌پیوسته‌ ما تا دورتان را بگیرد و دلداری دهد. کاش چیزی بیشتر از کلمات‌مان داشتیم. اما بی‌تردید روزی می‌رسد که چیزی بیشتر از کلمات‌مان خواهیم داشت. و به خاطر تلاش‌ها و پافشاری‌های شما و دیگرانی چون شما است که روزی چیزی بیشتر از کلمات‌مان خواهیم داشت. اما حالا با همین کلماتی که داریم، باید برای‌تان بنویسیم و باز تکرار کنیم که ما شما را می‌شناسیم. «ما»، در شهرها و کشورهای مختلف، در رنج‌ها و مقاومت‌های گوناگون‌مان، در تنهایی‌های کوچک و بزرگ‌مان، هنوز به امتداد «ژن، ژیان، ئازادی» فکر می‌کنیم و دست‌های‌تان را گرم می‌فشاریم. برای‌تان می‌نویسیم، تا به هئیت ما زاده شدن را تمرین کنیم. مستمر، بی‌هیاهو و پرشور شبیه آن‌چه از شما آموخته‌ایم.
🔹عصیانِ بیچارگان در تنانگی زنان

نویسندگان: محمدکریم آسایش-طاهره جورکش


بیچارگان شورشی تمام‌عیار است. و مهم‌ترین عنصر این عصیان، میل زنانه دربرابر درساژ(دست‌آموزی) است. همانطور که هانری لوفور فیلسوف شهیر شهر در«ضرباهنگ کاوی» می‌گوید که سرمایه‌داری خود را بر تحقیر زندگی استوار کرده است و ریتم زندگی در زنان قوی‌تر است و سرکوب زنان از طریق دست‌آموزی شدیدتر، پس فمینیسم واکنشی است به کنترل ریتم بدن زنان. یکی از نمادهای طغیان علیه تمدن، تهوع است که در فیلم به آن رجوع شده است و بلا هم علیه مردانگی مسموم و هم علیه نابرابری طبقاتی دچار تهوع می‌شود.

بلا باکستر با بازی مافوق انسانیِ اما استون که استانداردها و مرزهای بازیگری را فرسنگ‌ها جابجا کرده است، در جای‌جای فیلم، میلش را بر تمدن مبادی آداب غالب می‌کند. او با تجربه‌گرایی غریزی که بیانگر دیدگاه دیوید هیوم به ادراک تجربه‌گرا به جای شناخت عقل‌گراست و رهایی‌بخشی کودکی را یادآور است در غذاخوردن، خودارضایی، سکس، نحوه صحبت و رقص، نظم مسلط را به چالش می‌کشد. یکی از دیدنی‌ترین صحنه‌های به چالش کشیدن نظم توسط بلا، صحنه رقص است که شکلی اعتراضی به خود می‌گیرد، رقصی که می‌خواهد رها باشد، به قواعد تن ندهد و سلطه مرد را پس بزند. فیلم، افسانه خلقت و وجود روح را تمسخر می‌کند. زن از زن آفریده شده، زنی نیست که از دنده آدم خلق شده باشد یا برای آدم ساخته شده باشد، زنی که مغزش نیاز به روح ندارد و با الکتروشوک زندگی می‌یابد و معنای انسان برایش از خلال تجربه جسمانی شکل می‌گیرد.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2293/

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
دیدبان آزار برگزار می‌کند:

همایش مجازی به مناسبت روز جهانی زنان، در تاریخ ۲۴، ۲۵ و ۲۶ اسفند.

زمان‌های درج‌شده به وقت ایران است. لینگ گوگل میت برای حضور در برنامه به زودی در دسترس عموم قرار می‌گیرد.


* #سروناز_احمدی ارائه ندارد و متنی از او که در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ نوشته شده توسط پنل‌گردان ارائه می‌شود

منبع عکس پوستر:  yearzero1979.org

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
🔹با دوربین و بی‌حجاب

نویسنده: کلودین مولارد
برگردان: کتایون برزگر

مقدمه مترجم: ایمیل کلودین مولارد، یکی از فیلمسازان فمینیست فرانسوی که در ۱۶ اسفند (هشتم مارس) ۱۳۵۷ به ایران سفر کرده بود را به‌طور اتفاقی پیدا کردم و برایش نوشتم. پیامی پر‌ از شوق که با مهر پاسخ داده شد و ابتدای گفت‌گوهای من و برخی دوستانم با او بود که تا به امروز ادامه دارد. در لا‌به‌لای پاسخ به سوال‌های ما درباره آن روزها و فرآیند ضبطشان، سفرنامه کوتاهش را برایمان فرستاد. خواندن مشاهدات او و یادداشت‌هایش از سفر چندروزه به تهران لذتی داشت که منجر به تصمیم من برای ترجمه آن به فارسی شد. درکنار روایت‌های زیادی که از اعتراضات آن هفته وجود دارد، ‌هنوز نکات جدید و قابل‌ملاحظه‌ای در این متن پیدا می‌شود. مسائلی چون همبستگی بدن‌های به‌حاشیه‌رانده شده (پیوستن گروهی از کردستان به زنان معترض)، قدرت سازمان‌دهی شورایی، نیروی شبکه فمینیستی و هم‌چنین جزییات برخی نشست‌ها پیرامون اعتراض‌های مختلف هرروزه و بازتاب آن‌ها که در لا‌به‌لای روزنوشت‌های مولارد به چشم می‌خورند.

با وجود نقدهای ممکن در راستای روند ثبت آن‌روزها و حضور فمینیست‌های اروپایی و آمریکایی به‌عنوان افرادی بیگانه با بستر ایران، این آرشیو در حقیقت محصول یک همبستگی فراملی است. افراد زیادی برای حفظ این بخش از تاریخ تلاش کرده‌اند که در حین مبارزه در چنین روزهای حساسی از اهمیت بایگانی‌کردن مبارزات آگاه بودند و بدون کمکشان قطعا این آرشیو هم وجود نداشت. در روزهایی که خوشبختانه زنان مبارز خاطرات زیادی از آن‌روزهای تاریخی بیان می‌‌کنند که موجب کامل‌شدن حافظه‌ جمعی و تاریخی ما از آن مبارزات می‌شود، امیدوارم این روایت نیز چشم‌انداز جدیدی ترسیم کند. چشم‌اندازی که افزون‌بر یادآوری ظرفیت هشت مارس به عنوان امتدادی که مبارزات زنان را سال به سال به هم پیوند می‌زند،‌ اهمیت مبارزه با سانسور و سرکوب در بستر مبارزات زنان را نشان دهد.

مولارد می‌نویسد: «شب قبل از پرواز در حالی ‌که امیدوار بودیم بتوانیم از ایران خارج شویم، شام را در رستوران طبقه‌ بالای هتل خوردیم. با چشم‌اندازی از کو‌ه‌های برفی اطراف شهر و به همراه یک خبرنگار از آژانس خبری فرانسه. او از دست ما عصبانی است چون بعدازظهر همان روز فیلم‌هایشان در فرودگاه توقیف شده‌ بود. او به ما می‌گوید: «همه ‌این‌ها تقصیر شماست» و ما را به دلیل فیلم‌برداری با دوربین بزرگ در خیابان‌های تهران متهم می‌کند. چراکه به نظرش این کار باعث جلب‌توجه نیروهای خمینی شده و دستور داده هیچ عکسی از ایران خارج نکنند. خبرنگار عصبانی به ما هشدار می‌دهد که نمی‌گذارند به راحتی خارج شوید.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2297/

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Video
🔹پیام ارسال‌شده در حمایت از مادر درمانگاه قم

اگر خوب گوش کنید فریاد میلیون‌ها زن را از گلوی مادر درمانگاه قم می‌شنوید!

مادر درمانگاه قم، درود به خشم به‌جایت!
وقتی بر سر آن آخوند جاهل فریاد می‌زدی من نیز کنار تو فریاد می‌زدم، ما نیز بر سر آن مرد جاهل فریاد می‌زدیم. خواهرم میزان خشم و دردی که در آن لحظه در وجودت بروز یافت در وجود میلیون‌ها زن در این کشور خفته است، ما هر روز، در زندگی روزمره‌مان در خیابان‌ها، در درمانگاه‌ها، در مدارس، در دانشگاه‌ها و در ادارات ایران با همین نوع خشونت و تجاوز و آزاری زندگی می‌کنیم که امثال آن مرد جاهل، مزدبگیر و مجری آن هستند. تو فریاد می‌زنی و میلیون‌ها زن از راه گلوی تو فریاد می‌زنند. اگر بشر آنقدر پیشرفت کرده بود که بتواند احساسات و صداها را بی‌مکان انتقال دهد، آن جاهل و هم‌فکرانش هنگام دریافت و شنیدنش از وحشت قالب تهی می‌کردند.

اگر خوب گوش کنید این صدای مهیب به گوشتان می‌رسد. ما بر سر جهل، بر سر اسلام سیاسی، بر سر حجاب اجباری، بر سر نادانی حامیان این نظام آپارتاید جنسیتی و در اعتراض به خشونت و آزاری که هر لحظه علیه زنان، مادران، دختران و خواهران ما روا می‌دارند فریاد می‌زنیم تا زمانی که این جماعت اقلیت که قدرت سیاسی را در دست گرفته‌اند حد خود را بدانند و به جای پراکندن سیاهی و ظلم و زحمت و زشتی در جهان به اتاق‌های متعفن خود بخزند، مزاحم انسان‌ها نشوند. ما علیه این نظامِ بی‌حرمت‌کننده و غیرانسانی ایستاده‌ایم، تا زمانی که هستند ما نیز بی‌شمار هستیم. ما از جنس تماشاچیان درمانگاه قم نیستیم، بر سر جاهل فریاد می‌زنیم و اگر خوب گوش کنید صدای میلیون‌ها زن را از گلوی مادر درمانگاه قم می‌شنوید! صدای ما امتداد فریاد مادر درمانگاه قم است و فریاد او امتداد صدای ما.

پانوشت: حسن غریب، دادستان قم گفته است: «در پرونده درگیری یک خانم با فرد روحانی در یک درمانگاه، دستورات قضایی لازم صادر و پرونده قضایی تشکیل شده است.»

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
🔹ترجمه مقدمه کتاب «فمینیسم داده»

🔹چرا علم داده به فمینیسم نیاز دارد؟

برگردان: فن‌مردم

مقدمه فن‌مردم: شرکت‌ها و دولت‌ها، دست‌به‌دست هم، حجم بزرگی از داده‌های مردم را در اختیار دارند و با تحلیل و طراحی‌ هوش‌های مصنوعی، آن را برای ایجاد سود اقتصادی بیشتر و نظارت و کنترل به کار گرفته‌اند. با پیشرفت روزافزون در حوزه‌ تکنولوژی، و افزایش مصرف محصولات اینترنتی، اپلیکیشن‌های موبایل و شبکه‌های اجتماعی، جمع‌آوری داده و استفاده از آن بسیار ساده‌تر، وسیع‌تر و نظام‌مندتر از گذشته اتفاق می‌افتد. در این میان، هرروز خبری جدید از سوگیری‌های واپسگرایانه‌ محصولات این شرکت‌ها می‌شنویم که در تقاطع با ستم‌های از پیش موجود در جهان، جریان ستم و تعصب را تشدید می‌کند. اما چگونه مقاومت کنیم؟

در دنیای کنونی که داده و محصولاتش همه‌جا را احاطه کرده‌اند، احتیاج داریم دستگاه‌ها و نظریات فکری‌ای را بشناسیم و گسترش دهیم که قادر به فهم این شرایط نسبتاً جدید و نسبت ساختارهای ستم با این شرایط هستند.
از این رو سراغ کتاب «فمینیسم داده» رفتیم. کاترین ایگنیزیا و لورن کلاین، دو برنامه‌نویس، استاد دانشگاه، محقق و فعال در حوزه‌ داده و عدالت داده ساکن ایالات متحده آمریکا، در سال ۲۰۲۰ (۱۳۹۹ شمسی) کتاب فمینیسم داده را منتشر کردند که باعث ایجاد تحولی بزرگ در این حوزه شد. آن‌ها سعی می‌کنند در این کتاب هم فمینیسمی جدید در دنیای داده‌محور تعریف کنند، هم با آوردن مثال‌هایی متنوع راهکارهایی برای مبارزه با این نوع قدرت ارائه دهند.

متن زیر مقدمه کتاب فمینیسم داده است که ما گروه فن‌مردم به مناسبت ۸ مارس ترجمه کردیم. متوجه شدیم این کتاب به‌طور کامل توسط امیرحسین پی‌براه ترجمه شده و به مناسبت ۸ مارس در اختیار عموم قرار گرفته است. این را به فال نیک می‌گیریم که محتوای این کتاب بهتر دیده شود و به بحث گذاشته شود.

دانلود فایل مقدمه🔽

@harasswatch
2024/09/22 18:29:53
Back to Top
HTML Embed Code: