ديدبان آزار
Video
بازنشر گزارشی از نیلوفر حامدی، خبرنگاری که از حدود ۱۱ ماه قبل بهدلیل حضور در بیمارستان کسری و انتشار تصویر سوگواری خانواده #ژینا_امینی در بازداشت موقت است. خبرنگاری که از ایران تا افغانستان، دغدغه رنج و مصائب زنان را دارد:
🔹«فکرش را نمیکردم کابوس جوانی مادرم برایم تکرار شود»
«زارا» از مادری زاده که شبیه به بسیاری از همنسلانش به خوبی دوران قبلی قدرتمندی طالبان در کشور را دیده است. خاطرات تلخ مادر را شنیده و همیشه تصور میکرده خوششانس بوده که خودش توانسته به دور از طالبان جوانی کند. تصوری که حالا چند روزی است به طور کامل با خاک یکسان شده و رویاها و آرزوهای فردای او را در شهرش بلخ، تیره و تار کرده است. او این چنین به دیدبان آزار میگوید: «نکبت دوران طالبان را از مادرم شنیده بودم. فکرش را هم نمیکردم دقیقا در روزهای جوانی خودم، دوباره کابوس جوانی مادرم برایم تکرار شود. من دانشگاه میرفتم. برای فردای خودم آرزوهایی داشتم. با حضور طالبان اما همه این آرزوها برباد رفتهاند. فکرش را هم نمیکردم نکبت طالبان دامن ما را هم بگیرد.»
خبرهای روزهای اخیر حاکی از آن بود که طالبان در برخی از ولایتها از جمله هرات، از روز گذشته اجازه نداده دختران وارد کلاسهای درسی دانشگاه خود شوند. خبری که «صالحا سعادت»، خبرنگار شبکه افق افغانستان آن را در حساب کاربری تویئتر خود اعلام کرد. یکی دیگر از کاربران ساکن افغانستان هم در توییتر و در همین باره نوشت: «امروز در دفتر ما به همکاران خانم گفته شد که دفاتر را تخلیه کنید و خانه بروید چون معلوم نیست چه اتفاقی رخ میدهد. بسیاری از خانمها با گریه مشغول جمع کردن وسایل شخصی خود بودند. شرایط ناامید کنندهای حاکم شده است. همه نگران هستند.»
وحشت دیگری که این روزها به شدت در جامعه افغان دیده میشود، مربوط به برنامههای هدفمند طالبان برای کشتار فعالان رسانهای و اجتماعی است. «مبینه ساعی»، مسئول دفتر حمایتکننده رسانههای آزاد افغانستان در بلخ با تاکید بر این دغدغه گفت: «طالبان بدون شک سراغ فعالان اجتماعی و روزنامهنگاران خواهد رفت. در حال حاضر این افراد در کشور ما امنیت نخواهند داشت و این نگرانیها سبب شده که بسیاری به فکر رفتن از کشور باشند. اگر نهادهای بینالمللی که ادعا می کنند رسالت دارند تا امنیت خبرنگاران را تامین کنند این روزها به فکر ما نباشند، پس چه زمانی قرار است اهالی رسانه را حمایت کنند؟ نباید دیر شود. شک نکنید که برنامههای هدفمند برای ترور خبرنگاران و فعالان اجتماعی در سر دارند.»
گزارش کامل:
https://harasswatch.com/news/1824/
#زنان_افغانستان
#نیلوفر_حامدی
#زن_زندگی_آزادی
@harasswatch
🔹«فکرش را نمیکردم کابوس جوانی مادرم برایم تکرار شود»
«زارا» از مادری زاده که شبیه به بسیاری از همنسلانش به خوبی دوران قبلی قدرتمندی طالبان در کشور را دیده است. خاطرات تلخ مادر را شنیده و همیشه تصور میکرده خوششانس بوده که خودش توانسته به دور از طالبان جوانی کند. تصوری که حالا چند روزی است به طور کامل با خاک یکسان شده و رویاها و آرزوهای فردای او را در شهرش بلخ، تیره و تار کرده است. او این چنین به دیدبان آزار میگوید: «نکبت دوران طالبان را از مادرم شنیده بودم. فکرش را هم نمیکردم دقیقا در روزهای جوانی خودم، دوباره کابوس جوانی مادرم برایم تکرار شود. من دانشگاه میرفتم. برای فردای خودم آرزوهایی داشتم. با حضور طالبان اما همه این آرزوها برباد رفتهاند. فکرش را هم نمیکردم نکبت طالبان دامن ما را هم بگیرد.»
خبرهای روزهای اخیر حاکی از آن بود که طالبان در برخی از ولایتها از جمله هرات، از روز گذشته اجازه نداده دختران وارد کلاسهای درسی دانشگاه خود شوند. خبری که «صالحا سعادت»، خبرنگار شبکه افق افغانستان آن را در حساب کاربری تویئتر خود اعلام کرد. یکی دیگر از کاربران ساکن افغانستان هم در توییتر و در همین باره نوشت: «امروز در دفتر ما به همکاران خانم گفته شد که دفاتر را تخلیه کنید و خانه بروید چون معلوم نیست چه اتفاقی رخ میدهد. بسیاری از خانمها با گریه مشغول جمع کردن وسایل شخصی خود بودند. شرایط ناامید کنندهای حاکم شده است. همه نگران هستند.»
وحشت دیگری که این روزها به شدت در جامعه افغان دیده میشود، مربوط به برنامههای هدفمند طالبان برای کشتار فعالان رسانهای و اجتماعی است. «مبینه ساعی»، مسئول دفتر حمایتکننده رسانههای آزاد افغانستان در بلخ با تاکید بر این دغدغه گفت: «طالبان بدون شک سراغ فعالان اجتماعی و روزنامهنگاران خواهد رفت. در حال حاضر این افراد در کشور ما امنیت نخواهند داشت و این نگرانیها سبب شده که بسیاری به فکر رفتن از کشور باشند. اگر نهادهای بینالمللی که ادعا می کنند رسالت دارند تا امنیت خبرنگاران را تامین کنند این روزها به فکر ما نباشند، پس چه زمانی قرار است اهالی رسانه را حمایت کنند؟ نباید دیر شود. شک نکنید که برنامههای هدفمند برای ترور خبرنگاران و فعالان اجتماعی در سر دارند.»
گزارش کامل:
https://harasswatch.com/news/1824/
#زنان_افغانستان
#نیلوفر_حامدی
#زن_زندگی_آزادی
@harasswatch
هرس واچ | دیدبان آزار
«فکرش را نمیکردم کابوس جوانی مادرم برایم تکرار شود»
در این گزارش و در گفتگو با ساکنان شهرهای مختلف افغانستان، نگاهی داشتیم به مجموعهای از هراس این روزهای مردم؛ از بیم زنانی که رویاهای خود را نقش بر آب میبینند تا آنها که نگران جانشان هستند.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت متین یزدانی، فعال حقوق زنان وعکاس در رشت
صبح امروز ۲۵ مردادماه، متین یزدانی، فعال حقوق زنان و عکاس ساکن رشت با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز ۲۵ مردادماه، متین یزدانی، فعال حقوق زنان و عکاس ساکن رشت با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان در رشت
صبح امروز ۲۵ مردادماه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز ۲۵ مردادماه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت یاسمین حشدری، فعال حقوق زنان و شاعر در انزلی
صبح امروز ۲۵ مردادماه، یاسمین حشدری، فعال حقوق زنان و شاعر ساکن انزلی با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز ۲۵ مردادماه، یاسمین حشدری، فعال حقوق زنان و شاعر ساکن انزلی با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت جلوه جواهری، فعال حقوق زنان در رشت
صبح امروز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فعال حقوق زنان با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فعال حقوق زنان با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت زهرا دادرس و زهره دادرس، دو خواهر و فعال حقوق زنان ساکن رشت
صبح امروز ۲۵ مردادماه، زهرا و زهره دادرس، از فعالان حقوق زنان ساکن رشت با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز ۲۵ مردادماه، زهرا و زهره دادرس، از فعالان حقوق زنان ساکن رشت با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت نگین رضایی، فعال حقوق زنان ساکن فومن
صبح امروز ۲۵ مردادماه، نگین رضایی، فعال حقوق زنان ساکن شهر فومن با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صبح امروز ۲۵ مردادماه، نگین رضایی، فعال حقوق زنان ساکن شهر فومن با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from Radio Zamaneh
تداوم سرکوب در گیلان: سارا جهانی و هومن طاهری بازداشت شدند
هنوز علت بازداشت و محل نگهداری این دو شهروند مشخص نیست.
https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/776429/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
هنوز علت بازداشت و محل نگهداری این دو شهروند مشخص نیست.
https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/776429/&rhash=0ceb6994783a68
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
تداوم سرکوب در گیلان: سارا جهانی و هومن طاهری بازداشت شدند
هنوز علت بازداشت و محل نگهداری این دو شهروند مشخص نیست.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت آزاده چاووشیان، فعال حقوق زنان ساکن رشت
آزاده چاووشیان، فعال حقوق زنان ساکن رشت، روز گذشته ۲۵ مردادماه با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شده است. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
آزاده چاووشیان، فعال حقوق زنان ساکن رشت، روز گذشته ۲۵ مردادماه با یورش ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شده است. از نهاد بازداشت کننده و وضعیت وی، اطلاعی در دست نیست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازداشت مهسا بصیر توانا از اعضای خانوادههای دادخواه فومن
مهسا بصیر توانا، خواهر مهران بصیر توانا، جوان کشتهشده در جنبش ژن، ژیان ئازادی، توسط نیروهای حکومتی در شهر فومن از توابع استان گیلان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردید.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
مهسا بصیر توانا، خواهر مهران بصیر توانا، جوان کشتهشده در جنبش ژن، ژیان ئازادی، توسط نیروهای حکومتی در شهر فومن از توابع استان گیلان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردید.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
ديدبان آزار
Photo
🔹برای #زنان_گیلان
🔹نوشته ف
متین یزدانی، جلوه جواهری، شیوا شاهسیا، نگین رضایی، زهره و زهرا دادرس، یاسمین حشدری، فروغ سمیعنیا، آزاده چاوشیان، مهسا بصیر توانا، هومن طاهری و سارا جهانی، تاکنون اسامی اعلامشده بازداشتشدگان روز گذشته در استان گیلانند. و امروز دوباره با سناریوسازیهای هولناک امنیتی مواجهیم. سناریوهایی که اگرچه رسوا و بیاعتبار، زندگیها را نشانه میرود. نیلوفر حامدی و الهه محمدی بواسطه همین دروغپردازیها ۱۱ ماه است که در بازداشت موقتند. نسبت دادن میل به آزادی، برابری و رهایی، به آن سوی مرزها و توطئهخواندن تلاشهای برابریخواهانه در دورانی که شعارش «زن، زندگی، آزادی» است، تقلایی تکراری، ناشیانه و ناشی از استیصال است.
روز گذشته ساعاتی ترسناک بر ما گذشت. هر لحظه نام و تصویری جدید. نامها و تصاویری که امروز میدانیم در خطر جدی قرار گرفتهاند و خانوادههایشان در مقابل دادسرا، بیخبر، بلاتکلیف و سرگردانند. دوستان و عزیزانمان که هدف اتهاماتی قرار گرفتهاند که هیچ نسبتی با کنشگری آگاهانه و مستقلانه آنها ندارد. ما میدانیم و میشناسیم. میدانیم «ژن، ژیان، آزادی»، اعتراضی است متکی به خود و برآمده از تحقیرها و خشونتهای جمعی که در حصار همین مرزها متحمل شدیم. فهم مشترک ماست از خیال آینده و آزادی. برآمده از انباشت مقاومت زیسته تاریخی ماست و این دارایی را ادعاهای بیاعتبار هیچ دمودستگاهی نمیتواند از ما بگیرد.
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
@harasswatch
🔹نوشته ف
متین یزدانی، جلوه جواهری، شیوا شاهسیا، نگین رضایی، زهره و زهرا دادرس، یاسمین حشدری، فروغ سمیعنیا، آزاده چاوشیان، مهسا بصیر توانا، هومن طاهری و سارا جهانی، تاکنون اسامی اعلامشده بازداشتشدگان روز گذشته در استان گیلانند. و امروز دوباره با سناریوسازیهای هولناک امنیتی مواجهیم. سناریوهایی که اگرچه رسوا و بیاعتبار، زندگیها را نشانه میرود. نیلوفر حامدی و الهه محمدی بواسطه همین دروغپردازیها ۱۱ ماه است که در بازداشت موقتند. نسبت دادن میل به آزادی، برابری و رهایی، به آن سوی مرزها و توطئهخواندن تلاشهای برابریخواهانه در دورانی که شعارش «زن، زندگی، آزادی» است، تقلایی تکراری، ناشیانه و ناشی از استیصال است.
روز گذشته ساعاتی ترسناک بر ما گذشت. هر لحظه نام و تصویری جدید. نامها و تصاویری که امروز میدانیم در خطر جدی قرار گرفتهاند و خانوادههایشان در مقابل دادسرا، بیخبر، بلاتکلیف و سرگردانند. دوستان و عزیزانمان که هدف اتهاماتی قرار گرفتهاند که هیچ نسبتی با کنشگری آگاهانه و مستقلانه آنها ندارد. ما میدانیم و میشناسیم. میدانیم «ژن، ژیان، آزادی»، اعتراضی است متکی به خود و برآمده از تحقیرها و خشونتهای جمعی که در حصار همین مرزها متحمل شدیم. فهم مشترک ماست از خیال آینده و آزادی. برآمده از انباشت مقاومت زیسته تاریخی ماست و این دارایی را ادعاهای بیاعتبار هیچ دمودستگاهی نمیتواند از ما بگیرد.
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
@harasswatch
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بازجوییهای شبانه و عدم حق تماس تلفنی، ابزار فشار نیروهای امنیتی
سه روز از بازداشت گستردهی جمعی از فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی استان گیلان میگذرد. طی این مدت، خانوادههای بازداشتشدگان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت آنان بودند؛ اما با عدم پاسخگویی و بیتوجهی، تنها به حضور مجدد در روزهای آتی، سوق داده شدند.
از میان بازداشتشدگان، تنها تعدادی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانوادههای خود بودند که همگی آنان از محل بازداشت و نگهداری خود بیاطلاع هستد. از طرفی، «اعمال بازجوییهای شبانه» و حضور یک مامور پشتسر فرد بازداشتی و بازجوییِ خانوادههای آنان بر سر دسترسی به پسووردهای تلفنهای همراه بازداشتشدگان، مخرج مشترک اکثر
این تماسها بوده است.
از سوی دیگر، فعالینی نظیر «جلوه جواهری» و «فروغ سمیعنیا» تا کنون از حق تماس تلفنی محروم بودند. این محرومیت از حق تماس و عدم اطلاع از ضابطین پرونده و محل نگهداری بازداشتشدگان، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامت و امنیت جانی آنان را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، آزاده چاوشیان و سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشتهایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
سه روز از بازداشت گستردهی جمعی از فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی استان گیلان میگذرد. طی این مدت، خانوادههای بازداشتشدگان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت آنان بودند؛ اما با عدم پاسخگویی و بیتوجهی، تنها به حضور مجدد در روزهای آتی، سوق داده شدند.
از میان بازداشتشدگان، تنها تعدادی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانوادههای خود بودند که همگی آنان از محل بازداشت و نگهداری خود بیاطلاع هستد. از طرفی، «اعمال بازجوییهای شبانه» و حضور یک مامور پشتسر فرد بازداشتی و بازجوییِ خانوادههای آنان بر سر دسترسی به پسووردهای تلفنهای همراه بازداشتشدگان، مخرج مشترک اکثر
این تماسها بوده است.
از سوی دیگر، فعالینی نظیر «جلوه جواهری» و «فروغ سمیعنیا» تا کنون از حق تماس تلفنی محروم بودند. این محرومیت از حق تماس و عدم اطلاع از ضابطین پرونده و محل نگهداری بازداشتشدگان، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامت و امنیت جانی آنان را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، آزاده چاوشیان و سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشتهایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
Forwarded from پیام ما آنلاین
#یادداشت
🔻علامت سوالهای «کار داوطلبانه»
✍️ شیما وزوایی
◇ گروهی جوان از دانشجویان یک کشور اروپایی مبلغی را به یک سازمان غیرانتفاعی پرداختهاند تا تابستان را در یکی از روستاهای کشور هند به «کار داوطلبانه» بپردازند.
◇وظیفه آنها جمعآوری زباله از محیط زیست و گذراندن وقت با مردم محلی و آموزش کودکان است.
◇دیدن آنها در حین کار، چشمهای آبی و موهای بور آنها، تیشرتهای هماهنگ و کیسههای زباله بزرگ در دستانشان توجه هرکسی را جلب میکند.
◇ کمی آنطرفتر مردم محلی زبالههایشان را روی زمین میریزند، رودخانه پر از پلاستیکهای شهری است، قطاری در ایستگاه زبالهها را در زمین سبز روستا رها میکند، و کودکان محلی که با توریست-داوطلبهای مهربان جور شدهاند، خبر ندارند که فردا باز هم تنها و بدون معلم خواهند بود.
◇ تابستان آینده وبسایت دانشگاه عکسهای خندان دانشجویان و گزارشهای تاثیرگذار و الهامبخش از کار داوطلبانه برای توسعه پایدار در روستاهای هند را منتشر میکند و گروه دیگری از داوطلبان دوباره به جامعه محلیای که با آن بیگانه هستند سفر میکنند و این روش همچنان تکرار میشود. اینجا چیزی تغییر نمیکند، حداقل نه به دست داوطلبان. آنچه هم که تغییر کند پایدار نیست.تصویری که در بالا توصیف کردم نه تصویری افراطی و دور از واقعیت است، و نه فقط در جوامع غربی که کار داوطلبانه در آنها ساختارمند است؛ رخ میدهد؛ بلکه در جاهای دیگر هم بیش و کم همین رویه وجود دارد.
◇ دوستان و همکارانم در حوزه فعالیتهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد به من خرده میگیرند که بیش از اندازه نگاه انتقادی دارم و راه حلی برای بهتر شدن شرایط ارائه نمیدهم. پاسخ من همیشه این بوده که ما بیشتر از همیشه به نقد از درون نیاز داریم و خودمان باید خودمان را مورد نقد قرار دهیم. نقد شاید همیشه پاسخ و راهحل به همراه ندارد. اما قطعا نقد کمک میکند پرسشهای درست را مطرح کنیم. امروز حوزه کار داوطلبانه بیشتر از گذشته نیازمند پرسشگری است.
◇ به طور کلی، در کار داوطلبانه و فعالیت اجتماعی، هرچه تفاوتهای طبقاتی، قومیتی، فرهنگی و اجتماعی میان ارائهدهندگان خدمت و دریافتکنندگان خدمت بیشتر میشود، چالشهای داوطلبی نیز بیشتر است. در جامعه ما نیز شکاف فقر و نابرابری، جنسیت و دسترسی به توسعه و منابع به شدت افزاینده است و «کار داوطلبانه» که از سویی سرگرمکننده و توانمندکننده است و از سوی دیگر بار گناه را از شانههایمان خالی میکند هرروز بیشتر مُد میشود.
◇با خواندن گزارش نشست «روستاتیش» درباره فرصتها و چالشهای فعالیتهای داوطلبانه به این فکر میکنم که برخی فعالان اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد به درستی به رویکردهای مشارکتی و جمعی روی آوردهاند و در تلاش هستند تا دوگانه خدمتدهنده/خدمتگیرنده را بشکنند.
◇فعالان محلی نیز دست به کار شدهاند و نسبت به این مسئله آگاهی دارند و همزمان میتوانند با تعریف کردن وظایف برای کار داوطلبانه و آموزش صحیح داوطلبان برای رفتار و ارتباط با جوامع محلی بتوانند از ظرفیت و مهارت نیروهای داوطلب استفاده کنند. برخی سازمانها هم دست به پژوهش زدهاند و نتایج مهمی را کسب کردند که باید به آنها توجه شود. مثلا، چرا «زنان طبقه متوسط خانهدار» از مهمترین گروههای داوطلب در سازمانهای مردمنهاد هستند؟ برگزاری نشستهایی از این دسته مهم است و باید فراتر از تصویرها و کلیپها و بروشورها جدی گرفته شوند. ما نیازمند گفتوگو و جدل صادقانه هستیم. در این گفتوگوها باید از دوگانه نجاتدهنده/نجاتداده شده عبور کرد و تمامی ذینفعان و فعالان محلی و اجتماعی حضور داشته باشند.
◇وقتی حوزهای (چه اجتماعی چه فناوری و چه فرهنگی) به سرعت در حال تغییر است، باید در آن از هر قطعیتی دوری کرد. به جای آن باید پرسید و پرسید و پرسید. کدام گروهها از کار داوطلبانه بیشترین نفع را خواهند برد؟ آیا نتایج کار داوطلبانه پایدار است؟ داوطلبان چه وظایف و حقوقی دارند؟ صدای کدام گروهها شنیده نمیشود؟ آیا کار داوطلبانه لزوما بدون دستمزد است؟ آیا اعضا جوامع محلی هم به اندازه داوطلبان «احساس خوب» دارند؟
🔻علامت سوالهای «کار داوطلبانه»
✍️ شیما وزوایی
◇ گروهی جوان از دانشجویان یک کشور اروپایی مبلغی را به یک سازمان غیرانتفاعی پرداختهاند تا تابستان را در یکی از روستاهای کشور هند به «کار داوطلبانه» بپردازند.
◇وظیفه آنها جمعآوری زباله از محیط زیست و گذراندن وقت با مردم محلی و آموزش کودکان است.
◇دیدن آنها در حین کار، چشمهای آبی و موهای بور آنها، تیشرتهای هماهنگ و کیسههای زباله بزرگ در دستانشان توجه هرکسی را جلب میکند.
◇ کمی آنطرفتر مردم محلی زبالههایشان را روی زمین میریزند، رودخانه پر از پلاستیکهای شهری است، قطاری در ایستگاه زبالهها را در زمین سبز روستا رها میکند، و کودکان محلی که با توریست-داوطلبهای مهربان جور شدهاند، خبر ندارند که فردا باز هم تنها و بدون معلم خواهند بود.
◇ تابستان آینده وبسایت دانشگاه عکسهای خندان دانشجویان و گزارشهای تاثیرگذار و الهامبخش از کار داوطلبانه برای توسعه پایدار در روستاهای هند را منتشر میکند و گروه دیگری از داوطلبان دوباره به جامعه محلیای که با آن بیگانه هستند سفر میکنند و این روش همچنان تکرار میشود. اینجا چیزی تغییر نمیکند، حداقل نه به دست داوطلبان. آنچه هم که تغییر کند پایدار نیست.تصویری که در بالا توصیف کردم نه تصویری افراطی و دور از واقعیت است، و نه فقط در جوامع غربی که کار داوطلبانه در آنها ساختارمند است؛ رخ میدهد؛ بلکه در جاهای دیگر هم بیش و کم همین رویه وجود دارد.
◇ دوستان و همکارانم در حوزه فعالیتهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد به من خرده میگیرند که بیش از اندازه نگاه انتقادی دارم و راه حلی برای بهتر شدن شرایط ارائه نمیدهم. پاسخ من همیشه این بوده که ما بیشتر از همیشه به نقد از درون نیاز داریم و خودمان باید خودمان را مورد نقد قرار دهیم. نقد شاید همیشه پاسخ و راهحل به همراه ندارد. اما قطعا نقد کمک میکند پرسشهای درست را مطرح کنیم. امروز حوزه کار داوطلبانه بیشتر از گذشته نیازمند پرسشگری است.
◇ به طور کلی، در کار داوطلبانه و فعالیت اجتماعی، هرچه تفاوتهای طبقاتی، قومیتی، فرهنگی و اجتماعی میان ارائهدهندگان خدمت و دریافتکنندگان خدمت بیشتر میشود، چالشهای داوطلبی نیز بیشتر است. در جامعه ما نیز شکاف فقر و نابرابری، جنسیت و دسترسی به توسعه و منابع به شدت افزاینده است و «کار داوطلبانه» که از سویی سرگرمکننده و توانمندکننده است و از سوی دیگر بار گناه را از شانههایمان خالی میکند هرروز بیشتر مُد میشود.
◇با خواندن گزارش نشست «روستاتیش» درباره فرصتها و چالشهای فعالیتهای داوطلبانه به این فکر میکنم که برخی فعالان اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد به درستی به رویکردهای مشارکتی و جمعی روی آوردهاند و در تلاش هستند تا دوگانه خدمتدهنده/خدمتگیرنده را بشکنند.
◇فعالان محلی نیز دست به کار شدهاند و نسبت به این مسئله آگاهی دارند و همزمان میتوانند با تعریف کردن وظایف برای کار داوطلبانه و آموزش صحیح داوطلبان برای رفتار و ارتباط با جوامع محلی بتوانند از ظرفیت و مهارت نیروهای داوطلب استفاده کنند. برخی سازمانها هم دست به پژوهش زدهاند و نتایج مهمی را کسب کردند که باید به آنها توجه شود. مثلا، چرا «زنان طبقه متوسط خانهدار» از مهمترین گروههای داوطلب در سازمانهای مردمنهاد هستند؟ برگزاری نشستهایی از این دسته مهم است و باید فراتر از تصویرها و کلیپها و بروشورها جدی گرفته شوند. ما نیازمند گفتوگو و جدل صادقانه هستیم. در این گفتوگوها باید از دوگانه نجاتدهنده/نجاتداده شده عبور کرد و تمامی ذینفعان و فعالان محلی و اجتماعی حضور داشته باشند.
◇وقتی حوزهای (چه اجتماعی چه فناوری و چه فرهنگی) به سرعت در حال تغییر است، باید در آن از هر قطعیتی دوری کرد. به جای آن باید پرسید و پرسید و پرسید. کدام گروهها از کار داوطلبانه بیشترین نفع را خواهند برد؟ آیا نتایج کار داوطلبانه پایدار است؟ داوطلبان چه وظایف و حقوقی دارند؟ صدای کدام گروهها شنیده نمیشود؟ آیا کار داوطلبانه لزوما بدون دستمزد است؟ آیا اعضا جوامع محلی هم به اندازه داوطلبان «احساس خوب» دارند؟
Forwarded from بيدارزنى
ديدبان آزار
Photo
🟣 تداوم بازداشت فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی گیلان و احضار تلفنی خانوادههای بازداشتشدگان
صبح امروز ۲۸ مردادماه، خانوادههای بازداشتشدگان اخیر در استان گیلان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت سلامتی و اطلاع از مکان نگهداری در چهارمین روز از بازداشت آنان شدند.
بنا بر اطلاع دادستان، بهجز «جلوه جواهری» و «فروغ سمیعنیا» برای مابقی بازداشتشدگان این پرونده، طی روزهای آتی، قرار وثیقه صادر خواهد شد، اما روند آزادی این دو فعال حقوق زنان، کماکان نامشخص است.
همچنین طی ۴ روز گذشته، «فروغ سمیعنیا» تنها بازداشتی این پرونده است که از حق تماس تلفنی محروم بوده است. این رویه، نگرانی بابت وضعیت جان و سلامتی او را بهشدت افزایش داده است.
در این بین، از عصر امروز، خانوادههای بازداشتشدگان با تماس تلفنی از سوی ماموران امنیتی به ساختمان وزارت اطلاعات رشت، احضار شدند. احضارهایی تلفنی و غیرقانونی که فشارهای روانی علیه این خانوادهها را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، آزاده چاوشیان و سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشتهایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
صبح امروز ۲۸ مردادماه، خانوادههای بازداشتشدگان اخیر در استان گیلان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت سلامتی و اطلاع از مکان نگهداری در چهارمین روز از بازداشت آنان شدند.
بنا بر اطلاع دادستان، بهجز «جلوه جواهری» و «فروغ سمیعنیا» برای مابقی بازداشتشدگان این پرونده، طی روزهای آتی، قرار وثیقه صادر خواهد شد، اما روند آزادی این دو فعال حقوق زنان، کماکان نامشخص است.
همچنین طی ۴ روز گذشته، «فروغ سمیعنیا» تنها بازداشتی این پرونده است که از حق تماس تلفنی محروم بوده است. این رویه، نگرانی بابت وضعیت جان و سلامتی او را بهشدت افزایش داده است.
در این بین، از عصر امروز، خانوادههای بازداشتشدگان با تماس تلفنی از سوی ماموران امنیتی به ساختمان وزارت اطلاعات رشت، احضار شدند. احضارهایی تلفنی و غیرقانونی که فشارهای روانی علیه این خانوادهها را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، آزاده چاوشیان و سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشتهایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 نگرانی پیرامون وضعیت سلامتی فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان
فروغ سمیعنیا، از فعالان حقوق زنان بازداشت شده در رشت، تنها فرد این پرونده است که طی پنج روز گذشته از حق تماس تلفنی، محروم بوده است.
با توجه به وضعیت بیماری وی، این بیخبری و عدم برقراری تماس، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامت او را بسیار افزایش داده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
فروغ سمیعنیا، از فعالان حقوق زنان بازداشت شده در رشت، تنها فرد این پرونده است که طی پنج روز گذشته از حق تماس تلفنی، محروم بوده است.
با توجه به وضعیت بیماری وی، این بیخبری و عدم برقراری تماس، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامت او را بسیار افزایش داده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
❌ خوابگاه یا چیزی بدتر از زندان
مدتهاست که خوابگاههای دانشجویی در وضعیت بدی قرار دارند. از مشکلات رفاهی و عدم رسیدگیها گرفته تا اعمال انواع محدودیتها بخصوص در خوابگاه دختران. اما اینیار در دانشگاه فرهنگیان تبریز واحد خواهران (الزهرا)، محدودیتهایی اعمال شدند که در زندان هم برقرار نیستند.
◾️محدودیتها در خوابگاههای دخترانه
▫️بر اساس گزارش دانشجویان، دانشگاه در بازه فرجه امتحانات ترم تابستانی، برای دانشجویان دختری که تصمیم گرفتند تا در خوابگاه بمانند، محدودیت تردد یک ساعته گذاشتهاست. یعنی دانشجو در طول روز تنها میتواند به مدت یک ساعت از خوابگاه خارج شود. در هر بار خروج دانشجو از خوابگاه، مدت زمان خروج ایشان ثبت میشود و چنانچه دانشجو بیشتر از یک ساعت خارج از خوابگاه بوده باشد، به حراست معرفی میشود. در مواردی که دانشجو از این مقررات تبعیت نکرده باشد، با خانوادهاش تماس گرفته میشود، کارت دانشجویی وی ضبط میگردد و اجازه خروج از خوابگاه از وی گرفته میشود. درصورت تکرار هم به کمیته انضباطی ارجاع داده میشود.
▫️اما این تنها بخشی از این محدودیتهاست. به گفته دانشجویان، قریب به ده روز است که آنان به کلی و حتی برای موارد ضروری نیز اجازه خروج از خوابگاه را نداشتهاند. همچنین به آنان اجازه داده نمیشود تا بیرون بروند و در خوابگاه یا پانسیونهای خودگردان اقامت کنند. مسیولین خوابگاه در پاسخ به دانشجویان گفتهاند «وقتی دانشجویی بیرون میرود دردسر ایجاد میکند».
▫️درکنار این محدودیتهای محیرالعقول، میتوان به پوشش اجباری چادر در دانشگاه نیز اشاره کرد. لازم بذکر است که در دانشگاه فرهنگیان، سرکوب دوچندان رخ میدهد و درصورتی که دانشجویی نسبت به رویههای اتخاذ شده اعتراضی بکند، در آینده با مشکلات گزینشی مواجه خواهد شد.
◾️محدودیتها و وضع بد خوابگاههای پسرانه
▫️در خوابگاههای پسرانه، وضعیت رفاهی دانشجویان اسفناک است. بر اساس گزارشات، در هر اتاق ۲۰ متری ۱۰ دانشجو و در هر اتاق ۴۰ متری ۲۵ تا ۳۰ دانشجو اسکان یافتهاند. اتاقهای که علیرغم جمعیت زیاد، حتی کولر و تهویه هوا هم ندارد. درکنار این مسایل، غذای دانشگاه فرهنگیان تبریز کیفیت بسیار پایینی دارد و بسیاری از دانشجویان، دچار مسمومیت غذایی شدهاند. بخصوص کیفیت غذا در هفتههای اخیر به شدت افت کرده است. همچنین در خوابگاه پسرانه، احازه تردد با شلوار کوتاه به دانشجویان داده نمیشود و مسیولین خوابگاه از دانشجویان خواستهاند که درب اتاقهای خوابگاه را قفل نکنند.
▫️درکنار این مصائب و معضلات، باید به نبود امنیت در اطراف دانشگاه نیز اشاره کرد. به گفته دانشجویان، خیابانهای اطراف دانشگاه امن نیستند و گزارشات متعددی از دزدی ماشین و زورگیری موجود است. با این حال دانشگاه اجازه نمیدهد تا دانشجویان ماشینهای خود را در پارکینگ بگذارند.
با وجود مشکلات رفاهی متعدد دانشجویان و آزادیهای روز به روز کوچکتر شده، دانشگاه تنها تمرکز خود را بر پوشش دانشجویان گذاشته است. به گونهای با دانشجو برخورد میشود که گویی مجرم است و خوابگاه، زندان اوست، و این شیوه برخورد با دانشجویانی است که بناست معلمین آینده کشور باشند.
#دانشگاه_فرهنگیان_تبریز
#مطالبات_صنفی
5️⃣0️⃣0️⃣8️⃣
🆔@senfi_uni_iran
مدتهاست که خوابگاههای دانشجویی در وضعیت بدی قرار دارند. از مشکلات رفاهی و عدم رسیدگیها گرفته تا اعمال انواع محدودیتها بخصوص در خوابگاه دختران. اما اینیار در دانشگاه فرهنگیان تبریز واحد خواهران (الزهرا)، محدودیتهایی اعمال شدند که در زندان هم برقرار نیستند.
◾️محدودیتها در خوابگاههای دخترانه
▫️بر اساس گزارش دانشجویان، دانشگاه در بازه فرجه امتحانات ترم تابستانی، برای دانشجویان دختری که تصمیم گرفتند تا در خوابگاه بمانند، محدودیت تردد یک ساعته گذاشتهاست. یعنی دانشجو در طول روز تنها میتواند به مدت یک ساعت از خوابگاه خارج شود. در هر بار خروج دانشجو از خوابگاه، مدت زمان خروج ایشان ثبت میشود و چنانچه دانشجو بیشتر از یک ساعت خارج از خوابگاه بوده باشد، به حراست معرفی میشود. در مواردی که دانشجو از این مقررات تبعیت نکرده باشد، با خانوادهاش تماس گرفته میشود، کارت دانشجویی وی ضبط میگردد و اجازه خروج از خوابگاه از وی گرفته میشود. درصورت تکرار هم به کمیته انضباطی ارجاع داده میشود.
▫️اما این تنها بخشی از این محدودیتهاست. به گفته دانشجویان، قریب به ده روز است که آنان به کلی و حتی برای موارد ضروری نیز اجازه خروج از خوابگاه را نداشتهاند. همچنین به آنان اجازه داده نمیشود تا بیرون بروند و در خوابگاه یا پانسیونهای خودگردان اقامت کنند. مسیولین خوابگاه در پاسخ به دانشجویان گفتهاند «وقتی دانشجویی بیرون میرود دردسر ایجاد میکند».
▫️درکنار این محدودیتهای محیرالعقول، میتوان به پوشش اجباری چادر در دانشگاه نیز اشاره کرد. لازم بذکر است که در دانشگاه فرهنگیان، سرکوب دوچندان رخ میدهد و درصورتی که دانشجویی نسبت به رویههای اتخاذ شده اعتراضی بکند، در آینده با مشکلات گزینشی مواجه خواهد شد.
◾️محدودیتها و وضع بد خوابگاههای پسرانه
▫️در خوابگاههای پسرانه، وضعیت رفاهی دانشجویان اسفناک است. بر اساس گزارشات، در هر اتاق ۲۰ متری ۱۰ دانشجو و در هر اتاق ۴۰ متری ۲۵ تا ۳۰ دانشجو اسکان یافتهاند. اتاقهای که علیرغم جمعیت زیاد، حتی کولر و تهویه هوا هم ندارد. درکنار این مسایل، غذای دانشگاه فرهنگیان تبریز کیفیت بسیار پایینی دارد و بسیاری از دانشجویان، دچار مسمومیت غذایی شدهاند. بخصوص کیفیت غذا در هفتههای اخیر به شدت افت کرده است. همچنین در خوابگاه پسرانه، احازه تردد با شلوار کوتاه به دانشجویان داده نمیشود و مسیولین خوابگاه از دانشجویان خواستهاند که درب اتاقهای خوابگاه را قفل نکنند.
▫️درکنار این مصائب و معضلات، باید به نبود امنیت در اطراف دانشگاه نیز اشاره کرد. به گفته دانشجویان، خیابانهای اطراف دانشگاه امن نیستند و گزارشات متعددی از دزدی ماشین و زورگیری موجود است. با این حال دانشگاه اجازه نمیدهد تا دانشجویان ماشینهای خود را در پارکینگ بگذارند.
با وجود مشکلات رفاهی متعدد دانشجویان و آزادیهای روز به روز کوچکتر شده، دانشگاه تنها تمرکز خود را بر پوشش دانشجویان گذاشته است. به گونهای با دانشجو برخورد میشود که گویی مجرم است و خوابگاه، زندان اوست، و این شیوه برخورد با دانشجویانی است که بناست معلمین آینده کشور باشند.
#دانشگاه_فرهنگیان_تبریز
#مطالبات_صنفی
5️⃣0️⃣0️⃣8️⃣
🆔@senfi_uni_iran
Forwarded from کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
🛑 گفتند عفو شدید، بعد اعدامشان کردند
◾️ «زندانیانی که آن شب در آن سلولهای انفرادی بودهاند روایت میکنند که حوالی سحر، صدای صلوات توی راهروها شنیده شده و رفت و آمد زیادی در جریان بوده است. برخی روایت کردهاند که از درز در دیدهاند که یک نفر با دوربین توی راهرو بوده و صداهایی که میگفتند عفو خوردید. بخشیده شدید. زندانیان از درز در سلول محمدمهدی و سید را دیدهاند. ظاهرا سید از خوشحالی سجده شکر کرده بود. و بقیه فکر کرده بودند که اعدام منتفی شده، اما صبح روز بعد که پرسنل اداری میآیند و آنها را دوباره به بند میبرند، متوجه میشوند که حکم اعدام محمد مهدی و سیدمحمد اجرا شده است.»
🖊این بخشی از روایت لحظات اعدام محمد مهدی کرمی و سید محمد حسینی است که به دست کمیته رسیده، روایت کامل را در ادامه بخوانید:
🔹 همزمان با تایید احکام هشت نفر از متهمان پرونده کشته شدن روحالله عجمیان در اتوبان کرج در دیوان عالی کشور، کمیته پیگیری به جزئیات جدیدی از آنچه بر دستگیرشدگان این پرونده گذشته، دست یافته است. براساس آرای قطعی صادره توسط دیوان عالی، «حمید قره حسنلو» به ۱۵سال حبس نفی بلد؛ «رضا آریا»، «حسین محمدی» و «مهدی محمدی» هر کدام به ۱۰ سال حبس نفی بلد محکوم شدند. همچنین «محمد امین اخلاقی ساوجبلاغی»، «امین مهدی شکراللهی» و «فرزانه قره حسنلو» هر کدام به پنج سال حبس نفی بلد و «علی معظمی گودرزی» به سه سال حبس نفی بلد محکوم شدهاند.
🔹در حالی که در ماههای گذشته اخبار و گزارشهای مختلفی در مورد شکنجه متهمان این پرونده به خصوص دکتر حمید قرهحسنلو و اخذ اعترافات اجباری از آنان در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، با اینحال جزئیات زیادی از آنچه در بازجوییها گذشته و همچنین شب اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی به بیرون از زندان درز نکرده بود.
🔹یک منبع نزدیک به متهمان این پرونده به کمیته گفته است:«پس از دستگیری بچهها، آنها در حد مرگ شکنجه شدهاند.» این منبع مطلع که پس از ماهها در این خصوص صحبت میکند، میگوید:« از لحظه بازداشت و در ماشین تا بازجویی و بازداشتگاه، شکنجه متهمان این پرونده بصورت مستمر ادامه داشته است.»
🔹او میگوید، شکنجه به اشکال مختلف وجود داشته، بطوریکه مشتو لگد و استفاده از شوکر و ضربات متعدد برای مدت طولانی، از سادهترین روشهای شکنجه بوده که علیه این افراد استفاده میشد. یکی از روشهایی که بهکرات استفاده شده، «جوجه کردن» بود. در این روش فرد را در حالی که دست و پاهایش از عقب بهم بسته شده با زنجیر از سقف آویزان میکنند. در مورد متهمان این پرونده بعد از آویزان کردن آنان از سقف چند نفر درحالی که فحشهای رکیک میدادند، شروع به کتک زدنشان می کردند. او به نقل از یکی از متهمان میگوید:« بعد از شکنجه او را به اتاقی چندنفره منتقل کردهاند، چون فکر میکردند با وضعیتی که دارد نمیتواند در انفرادی از پس خودش بربیاید! بعد از انتقالش به آن اتاق، یکی از زندانیان از دیدن وضعیت او از حال میرود. تمام سر و صورتش خونی بود، در اثر شوکر، بدنش انقدر متورم بوده که نمیتوانستند لباسهایش را دربیاورند. تمام بدنش دچار ترکیدگیهای شدید شده بود.»
🔹این منبع به نقل از سایر متهمان این پرونده میگوید که «محمدمهدی کرمی و سیدمحمدحسینی بیش از دیگران مورد شکنجه قرار گرفتند. بطوریکه مثلا اگر سایرین را ۲۰ دقیقه در حالت جوجه کردن نگه میداشتند، در مورد سیدمحمد حسینی این زمان به ۵۰ دقیقه میرسید، چونکه حتی در وضعیت شکنجه نیز سروصدا و دادوفریاد نمی کرده تا پایینش بیاورند. »
🔹«این وضعیت بیش از سی روز ادامه داشت و در این میان چندین بار نیز آنها را اعدام مصنوعی کردهاند. یعنی گفتند که میبریم و میکشیمتان، بردهاند توی حیاط، چشمبند زدهاند. گفتهاند که زانو بزنند و بعد از چند دقیقه، از مو و یا از ریش آنها را روی زمین کشیده و دوباره توی سلول انداختهاند.»
🔹به گفته این منبع مطلع، متهمان پیش از اولین جلسه دادگاه و قبل از اینکه به دادگاه آورده شوند نیز تحت شکنجه و آزار و بدرفتاری قرار گرفتند و بعد بدون اینکه از دادگاهشان مطلع باشند، وارد جلسه دادگاه میشوند.
🔹اولین جلسه دادگاه متهمان پرونده روحالله عجمیان روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ برگزار شد و در عکسها و تصاویری که از روز دادگاه وجود دارد، متهمان بسیار خسته و شوکه به نظر میرسند.
🟦 متن کامل گزارش را در تلگراف کمیته بخوانید.
🆔@Followupiran
◾️ «زندانیانی که آن شب در آن سلولهای انفرادی بودهاند روایت میکنند که حوالی سحر، صدای صلوات توی راهروها شنیده شده و رفت و آمد زیادی در جریان بوده است. برخی روایت کردهاند که از درز در دیدهاند که یک نفر با دوربین توی راهرو بوده و صداهایی که میگفتند عفو خوردید. بخشیده شدید. زندانیان از درز در سلول محمدمهدی و سید را دیدهاند. ظاهرا سید از خوشحالی سجده شکر کرده بود. و بقیه فکر کرده بودند که اعدام منتفی شده، اما صبح روز بعد که پرسنل اداری میآیند و آنها را دوباره به بند میبرند، متوجه میشوند که حکم اعدام محمد مهدی و سیدمحمد اجرا شده است.»
🖊این بخشی از روایت لحظات اعدام محمد مهدی کرمی و سید محمد حسینی است که به دست کمیته رسیده، روایت کامل را در ادامه بخوانید:
🔹 همزمان با تایید احکام هشت نفر از متهمان پرونده کشته شدن روحالله عجمیان در اتوبان کرج در دیوان عالی کشور، کمیته پیگیری به جزئیات جدیدی از آنچه بر دستگیرشدگان این پرونده گذشته، دست یافته است. براساس آرای قطعی صادره توسط دیوان عالی، «حمید قره حسنلو» به ۱۵سال حبس نفی بلد؛ «رضا آریا»، «حسین محمدی» و «مهدی محمدی» هر کدام به ۱۰ سال حبس نفی بلد محکوم شدند. همچنین «محمد امین اخلاقی ساوجبلاغی»، «امین مهدی شکراللهی» و «فرزانه قره حسنلو» هر کدام به پنج سال حبس نفی بلد و «علی معظمی گودرزی» به سه سال حبس نفی بلد محکوم شدهاند.
🔹در حالی که در ماههای گذشته اخبار و گزارشهای مختلفی در مورد شکنجه متهمان این پرونده به خصوص دکتر حمید قرهحسنلو و اخذ اعترافات اجباری از آنان در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، با اینحال جزئیات زیادی از آنچه در بازجوییها گذشته و همچنین شب اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی به بیرون از زندان درز نکرده بود.
🔹یک منبع نزدیک به متهمان این پرونده به کمیته گفته است:«پس از دستگیری بچهها، آنها در حد مرگ شکنجه شدهاند.» این منبع مطلع که پس از ماهها در این خصوص صحبت میکند، میگوید:« از لحظه بازداشت و در ماشین تا بازجویی و بازداشتگاه، شکنجه متهمان این پرونده بصورت مستمر ادامه داشته است.»
🔹او میگوید، شکنجه به اشکال مختلف وجود داشته، بطوریکه مشتو لگد و استفاده از شوکر و ضربات متعدد برای مدت طولانی، از سادهترین روشهای شکنجه بوده که علیه این افراد استفاده میشد. یکی از روشهایی که بهکرات استفاده شده، «جوجه کردن» بود. در این روش فرد را در حالی که دست و پاهایش از عقب بهم بسته شده با زنجیر از سقف آویزان میکنند. در مورد متهمان این پرونده بعد از آویزان کردن آنان از سقف چند نفر درحالی که فحشهای رکیک میدادند، شروع به کتک زدنشان می کردند. او به نقل از یکی از متهمان میگوید:« بعد از شکنجه او را به اتاقی چندنفره منتقل کردهاند، چون فکر میکردند با وضعیتی که دارد نمیتواند در انفرادی از پس خودش بربیاید! بعد از انتقالش به آن اتاق، یکی از زندانیان از دیدن وضعیت او از حال میرود. تمام سر و صورتش خونی بود، در اثر شوکر، بدنش انقدر متورم بوده که نمیتوانستند لباسهایش را دربیاورند. تمام بدنش دچار ترکیدگیهای شدید شده بود.»
🔹این منبع به نقل از سایر متهمان این پرونده میگوید که «محمدمهدی کرمی و سیدمحمدحسینی بیش از دیگران مورد شکنجه قرار گرفتند. بطوریکه مثلا اگر سایرین را ۲۰ دقیقه در حالت جوجه کردن نگه میداشتند، در مورد سیدمحمد حسینی این زمان به ۵۰ دقیقه میرسید، چونکه حتی در وضعیت شکنجه نیز سروصدا و دادوفریاد نمی کرده تا پایینش بیاورند. »
🔹«این وضعیت بیش از سی روز ادامه داشت و در این میان چندین بار نیز آنها را اعدام مصنوعی کردهاند. یعنی گفتند که میبریم و میکشیمتان، بردهاند توی حیاط، چشمبند زدهاند. گفتهاند که زانو بزنند و بعد از چند دقیقه، از مو و یا از ریش آنها را روی زمین کشیده و دوباره توی سلول انداختهاند.»
🔹به گفته این منبع مطلع، متهمان پیش از اولین جلسه دادگاه و قبل از اینکه به دادگاه آورده شوند نیز تحت شکنجه و آزار و بدرفتاری قرار گرفتند و بعد بدون اینکه از دادگاهشان مطلع باشند، وارد جلسه دادگاه میشوند.
🔹اولین جلسه دادگاه متهمان پرونده روحالله عجمیان روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ برگزار شد و در عکسها و تصاویری که از روز دادگاه وجود دارد، متهمان بسیار خسته و شوکه به نظر میرسند.
🟦 متن کامل گزارش را در تلگراف کمیته بخوانید.
🆔@Followupiran
Telegraph
گفتند عفو شدید، بعد اعدامشان کردند
همزمان با تایید احکام هشت نفر از متهمان پرونده کشته شدن روحالله عجمیان در اتوبان کرج در دیوان عالی کشور، کمیته پیگیری به جزئیات جدیدی از آنچه بر دستگیرشدگان این پرونده گذشته، دست یافته است. براساس آرای قطعی صادره توسط دیوان عالی، «حمید قره حسنلو» به ۱۵سال…