Telegram Web Link
ديد‌بان آزار
Photo
کانال تلگرامی «صدای الزهرا» گزارش داده است: «با شروع اردیبهشت ماه و پا گرفتن مقاومتی از جنس تن ندادن زنان به «حجاب اجباری» در سراسر کشور، فصل جدیدی از پرونده‌سازی، آزار و اذیت دانشجویان و صدور احکام سنگین آغاز شده که کم‌سابقه است. از آغاز اردیبهشت امسال، حداقل ۳۵ نفر از دانشجویان به دلیل مساله حجاب اجباری، بین یک تا دو ترم از تحصیل تعلیق شده و تا پایان تحصیل از خوابگاه محروم شده اند. از این تعداد، حکم هفت نفر اجرا و پنج نفر از دانشجویان نیز بلافاصله از خوابگاه اخراج شده‌اند. حکم جدید دیگری که اخیرا خبری شد، دو ترم تعلیق «سپیده رشنو» دانشجوی هنر دانشگاه الزهرا به دلیل تن ندادن به پوشش اجباری بود.

از دیگر احکام دانشجویان الزهرا به تعلیق نیلوفر میرزایی و زهرا شاکر می‌توان اشاره کرد.

#نیلوفر_میرزایی، دانشجوی ورودی ۱۴۰۰ کارشناسی دانشگاه الزهرا، با حکم شورای تجدید نظر انضباطی این دانشگاه به ۲ ترم محرومیت از تحصیل و محرومیت از خوابگاه تا پایان مدت تحصیل محکوم شده است. جلسات رسیدگی شورای بدوی، به صورت غیابی و زمانی برگزار شده است که او بازداشت بوده است.

#زهرا_شاکر، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اقتصاد نظری دانشگاه الزهرا، به ۲ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات و محرومیت از خوابگاه تا پایان تحصیل محکوم شده است.

این محرومیت‌ها محدود به دانشگاه الزهرا نیست و در سرتاسر کشور، سرکوب دانشجویان در اشکال مختلفی ادامه دارد. س از تجمع مسالمت‌آمیز ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ که در اعتراض به مسمومیت گسترده مدارس بود نزدیک به ۴۰ دانشجوی علوم‌پزشکی تبریز با احکام کمیته انضباطی همچون محرومیت از تحصیل رو‌به‌رو شده‌اند. از جمله #شهین_دبستانی دانشجوی فیزیوتراپی این دانشگاه، که به دو ترم محرومیت از تحصیل که یک ترم آن لازم الاجراست محکوم شده است.

#فاطمه_صدری‌فر، دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم، با حکم شورای تجدید نظر انضباطی این دانشگاه به ۴ ترم محرومیت از تحصیل و تغییر محل تحصیل محکوم شده استو

#فاطمه_حمیدی_بهشتی، #مریم_محمودی و #دنیا_کاسبی، دانشجویان روزنامه‌نگاری مقطع کارشناسی ورودی ۹۸ دانشگاه علامه، با حکم شورای انضباطی تجدیدنظر این دانشگاه به مدت دو ترم که یک ترم اجرایی و یک ترم تعلیقی است با احتساب سنوات، از تحصیل محروم شده‌‌اند. آنها هم‌چنین از خدمات رفاهی دانشگاه نیز محروم شده‌اند.

#مطهره_گونه‌ای، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران و دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی دندانپزشکی این دانشگاه، با حکم بدوی شورای انضباطی دانشگاه به اتهام «ایجاد بلوا و آشوب در دانشکده» به «اخراج از دانشگاه و محرومیت از تحصیل در دانشگاه‌‌ها به مدت پنج‌سال» محکوم شده است.

#هما_همابین، دانشجوی ورودی ۹۶ دندانپزشکی دانشگاه علوم‌ پزشکی کرمان، به اتهام ایجاد و شرکت در آشوب و بلوا به ۹ ماه محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شده است.‌ این دانشجو پیشتر در آبان ماه به مدت یک ماه از ورود به دانشگاه منع شده بود.

#مژده_سعادتی دانشجوی ترم ۹ رشته بازیگری و #سارا_جهان‌تیغ دانشجوی ترم ۵ رشته فیزیک دانشگاه زابل، از دانشگاه اخراج شده‌اند. 

#نرگس_خالقی‌فرد دانشجوی زبان و ادبیات فارسی این دانشگاه تهران، به ۲ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شده است.

#کیانا_مجیری، دانشجوی جامعه‌شناسی و دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه، با حکم شورای تجدید نظر انصباطی این دانشگاه به یک ترم محرومیت موقت از تحصیل محکوم شده است.

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
بخشی از متنی که یک زن رهایی‌یافته از قصاص برای محمدقبادلو نوشته بود و چندی پیش در دیدبان آزار منتشر شد:

این روزها و شب‌ها که بوی مرگ تمام ایرانم رو گرفته بیشتر به عقب برمی‌گردم، نزدیک هفت سال از آن روزها می‌گذرد. روزهای عذاب‌آوری که هر ثانیه به اندازه یکسال زمان‌بر بود، احساس کرختی و غم تمام وجودم را می‌گیرد. قلبم از هجوم این همه غم و خبرهای بد مچاله می‌شود، محمد، من با این غم و سختی بیگانه نیستم؛ تک‌تک ثانیه‌ها جلوی چشمم رژه می‌روند.‌ روزی که حکم اعدام برام صادر شد شکستم، حس گیج و مبهمی داشتم، باورم نمی‌شد تو این سن حکم مرگم صادر شود. آن‌همه امید و آرزو باید با من دفن می‌شد. هنوز خیلی جاها بود که نرفته بودم، خیلی کارها بود که دوست داشتم انجام بدم، من هنوز خیلی آرزوها داشتم. قسمت بدترش این بود که باید سعی می‌کردی قوی باشی، نباید این حس و درد را به خانواده منتقل می‌کردم، دوست نداشتم فکر کنند ضعیفم، دوست نداشتم غصه بخورند. از دادگاه آمدم بیرون مادرم سراسیمه به سمتم دوید. وقتی با وحشت و اشکی که در چشماش بود پرسید «چی شد؟» کاملا از چشم‌هایش می‌خواندم که نمی‌خواهد خبر را بشنود.

من خوب می‌فهمم حس محمدمهدی کرمی را که از پدرش خواسته به مادرش نگوید حکمش اعدام است.‌ من هم با بغض فروخورده فقط یک کلام به مادرم گفتم هنوز حکمی صادر نشده است. ولی مادر است مگر می‌شود به او دروغ گفت؟ مگر ممکن است از چشم‌هایم نفهمیده باشد؟ حال مادرت را می‌فهمم محمد، ضجه‌های مادرم هنوز جلوی چشمم است.

وقتی به این فکر می‌کنم که با کابوس بودن در انفرادی از خواب می‌پریدم، یاد محمد می‌افتم و حالی که دارد، حالی که حق هیچ انسانی نیست. با فکر کردن به جوان‌هایی که این روزها ممکن است طناب دار دور گردنشان بیافتد، تمام بدنم لمس می‌شود، با تک‌تک سلول‌های بدنم حس می‌کنم، ترس از مردن هرلحظه آدم را می‌کشد، سیاهی دور آدم را می‌گیرد و همزمان دوست نداری عزیزانت را ناراحت کنی. تمارض به حال خوب کردن برای کسی که با کابوس مرگ زندگی می‌کند خیلی سخت است.

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان قرار بازداشت موقت #ژینا_مدرس_گرجی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان به مدت یک ماه دیگر تمدید شده است. او بیش از یک ماه پیش برای دومین‌بار پس از آغاز خیزش ژینا بازداشت شد، یک ماه تمام را در سلول انفرادی گذراند و تحت فشار برای اقرار علیه خود قرار گرفت.

او اولین‌بار در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در خلال خیزش ژینا توسط ماموران اطلاعات به طرزی خشونت آمیز بازداشت و پس از ۴۰ روز با قرار وثیقه آزاد شد. تصویر مربوط به زمان آزادی او از زندان است.

در متنی با عنوان «ژینا هم‌نام من است» که در سایت دیدبان آزار منتشر شده می‌توانید درباره این فعال باسابقه جنبش فمینیستی ایران و فعالیت‌های او بیشتر بخوانید. ژینا مدرس گرجی به مناسبت نوروز در پیامی در صفحه شخصی‌اش نوشته بود: «سالی که گذشت برای اکثر ما سال متفاوتی بود. در عین تلخ کامی و سختی، آموزنده و سرشار از تجربه و شناخت. بعضی از نگرش‌هایمان عوض شد. رشد کردیم. درد کشیدیم. دچار ترس ها و تروما شدیم. گریە کردیم. دست هم را گرفتیم. سالی که گذشت سال سختی بود ولی امیدوارکننده. مردم جانشانشان را از دست دادند. فرزندشان، عزیزشان از دست دادند. چشم و بینایشان را از دست دادند و... . ولی با این‌ها امیدوارم چرا که امید نقطه مقابل ترس است. امید شبیه شجاعت است. امید منفعلانه نیست. کنش و میلی به بروندادی مطلوب است. امید شبیه سندرم است. امید شامل افکار، تخیلات و آمادگی برای کارهاست. امیدواری عشق و اعتماد را زنده نگه می دارد. امید یک انتخاب و یک اکت است. ما اگر باورها و عشقی عمیق داشته باشیم ناگریز دچار ترس‌ها، امیدها و اندوه‌های عمیق می‌شویم. ما در قبال خود، یکدیگر و آینده مسئولیم.»

@harasswatch

https://harasswatch.com/news/2063/
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #فاطمه_تدریسی(مژگان)، معلم ساکن تهران، روز ۱۹ اردیبهشت و همزمان با فراخوان سراسری شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، دستگیر شد.

بنا به گزارش‌ها او که به منظور شرکت در تجمع فرهنگیان از خانه خارج شده بود در میدان بهارستان تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و سپس طی تماسی تلفنی از انتقال خود به زندان قرچک خبر داد.

این سومین باری است که فاطمه تدریسی در رابطه با فعالیت‎های صنفی‌‎اش بازداشت شده است. او پیش‎تر در ابتدای اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، دستگیر شده و به مدت یک ماه در زندان کچویی و زندان اوین بازداشت بود.


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری

@bidarzani
🔹تدوام سرکوب در کتابخانه ملی به بهانه پوشش

🔹«مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد»

اعضای کتابخانه ملی در گفت‌وگو با روزنامه شرق، از تداوم آزارواذیت‌ها به بهانه حجاب اجباری و برخوردهای سلیقه‌ای حراست این سازمان خبر داده‌اند.

سحر در مصاحبه با شرق می‌گوید: «تا الان هیچ خبر رسمی یا گزارش غیررسمی از تعداد افراد تعلیق‌شده به دست نیامده. اما روزی نیست که یک یا چند نفر از اعضا –‌که اغلب زن هستند- پس از مراجعه به ورودی کتابخانه با مسدودیت کارت عضویتشان مواجه نباشند. تعلیق عضویت خیلی از اعضا بدون ارسال پیامک بوده و تازه هنگام عبور از گیت و ممانعت از ورودشان، از تعلیق خود مطلع می‌شوند. این در حالی است که طبق ضوابط، تعلیق عضویت باید قبلا با پیامک یا هر روش دیگری به اطلاع عضو تعلیق‌شده رسیده باشد.»

«عاطفه»، پژوهشگر و مترجم نیز درباره مواجهه خود توضیح می‌دهد: «مشغول مطالعه بودم که یکی از اعضای حراست بالای سرم حاضر شد و از من کارت خواست. وقتی علت را جویا شدم کارتم را بدون اجازه از روی میزم برداشت و اسم و شماره‌ام را یادداشت کرد. سپس بدون هیچ توضیحی محل را ترک کرد و من فردای آن روز تعلیق شدم. در ماه‌های اخیر در کتابخانه بارها شاهد مشکلاتی از این دست بوده‌ام که گاهی به شکایت اعضا از مأموران حراست و جروبحث منجر شده است.»

روز پنج‌شنبه ۱۷ فروردین، اعضای کتابخانه ملی در اقدامی مشترک نسبت به رویه جاری اعتراض کردند. این اعضا در اقدامی مسالمت‌آمیز با جمع‌شدن در فضای عمومی این سازمان مخالفت خود را نسبت به استقرار وضعیت امنیتی‌ـ‌انضباطی جدید ابراز کردند. در این تجمع معترضین شعارهایی چون «نه روسری نه توسری؛ آزادی و برابری»، «بیکاری بیگاری؛ حجاب زن اجباری»، «هر یه نفر تعلیق شه؛ هزار نفر پشتشه» سردادند. مردان در حمایت از اعضای زن کتابخانه روسری برسر گذاشتند و برخی روسری‌ها را به آب حوض کتابخانه انداختند. 

https://harasswatch.com/news/2152/

گزارش شرق:
https://shorturl.at/dexB9
Forwarded from پادکست هنگامه (Kamran)
2024/09/23 11:16:28
Back to Top
HTML Embed Code: