Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#خبر
🟥◾️تجمع دانشجویان در اعتراض به تهدید و سرکوب حراست به بهانه حجاب در دانشگاه؛ دانشگاه شهید بهشتی.
با بازگشت دانشجویان به دانشگاهها، تذکر و تهدید حراست در خصوص رعایت حجاب گستردهتر شده است. بنا بر اخبار واصله در دانشگاه بهشتی پس از جمعآوری میز و صندلی کتابخانه دانشگاه و محروم کردن دانشجویان از فضای مطالعه مشترک، اینبار حراست دانشگاه در اقدامی عجیب به دانشجویان دختری که شال بر سر داشتهاند تذکر داده و مقنعه هدیه میدهد!
همچنین گفته میشود حراست مانع از حضور دانشجویان در آلاچیقهای دانشگاه شده است.
دانشجویان علیرغم فشار و سرکوب مداوم حراست، دیروز ۱۹ فروردین تجمع کردند و شعار «نه روسری نه توسری، ازادی و برابری» سر دادند.
#سرکوب_فراگیر
#دانشگاه_بهشتی
#اعتراضات_دانشجویی
4⃣7⃣2⃣6⃣
🆔@senfi_uni_iran
🟥◾️تجمع دانشجویان در اعتراض به تهدید و سرکوب حراست به بهانه حجاب در دانشگاه؛ دانشگاه شهید بهشتی.
با بازگشت دانشجویان به دانشگاهها، تذکر و تهدید حراست در خصوص رعایت حجاب گستردهتر شده است. بنا بر اخبار واصله در دانشگاه بهشتی پس از جمعآوری میز و صندلی کتابخانه دانشگاه و محروم کردن دانشجویان از فضای مطالعه مشترک، اینبار حراست دانشگاه در اقدامی عجیب به دانشجویان دختری که شال بر سر داشتهاند تذکر داده و مقنعه هدیه میدهد!
همچنین گفته میشود حراست مانع از حضور دانشجویان در آلاچیقهای دانشگاه شده است.
دانشجویان علیرغم فشار و سرکوب مداوم حراست، دیروز ۱۹ فروردین تجمع کردند و شعار «نه روسری نه توسری، ازادی و برابری» سر دادند.
#سرکوب_فراگیر
#دانشگاه_بهشتی
#اعتراضات_دانشجویی
4⃣7⃣2⃣6⃣
🆔@senfi_uni_iran
ديدبان آزار
Video
🔹گزارشی از کتابخانه ملی
🔹شبیخون به کتابخانه
بعد از دستگیری تعدادی از معلمها و حمله به دانشگاه و تعلیق شماری از دانشجویان، در روزهای اخیر شاهد شبیخون به یکی دیگر از نهادهای عمومی هستیم. سازمان اسناد و کتابخانه ملی که در تمام این سالها مأمن محققان و دانشجویانی بود که به دور از فشارهای معمول نظام آموزشی در آرامش به کار خود مشغول بودند، در چند هفته اخیر تبدیل به یکی دیگر از قربانیان نیروهای بنیادگرای جمهوری اسلامی شده است.
با پایان تعطیلات عید، مسئولان این سازمان در همدستی با نیروهای امنیتی آرایش جدیدی را در کتابخانه ملی مستقر کردهاند. در اولین تغییر، تعدادی گماشته با دستورکار «تذکر حجاب اجباری» در فضاهای داخلی کتابخانه ملی مستقر شدهاند. امری که نشانههایی از بازگشت مجدد نظم انضباطی در دهه ۸۰ کتابخانه را داشت. اما اینبار در کالبدی بهمراتب امنیتیتر، ظهور کرده است. در اقدامی بیسابقه در روزهای گذشته شاهد ورود و پرسهزنی تعدادی از «لباس شخصیها» به درون کتابخانه ملی هستیم. تعارض حضور نیروهای امنیتی در نهادی فرهنگی، گویای وضع اسفناک این روزها و نتیجه مسلوبالاختیار شدن کادر سازمانی این نهاد است. امروز دیگر از ریاست فعلی این سازمان تا نیروهای حراستی، دربست بلهقربانگوی اوامر سازمانهای اطلاعاتی و نظامی شدهاند.
روز پنجشنبه ۱۷ فروردین، اعضای کتابخانه ملی در اقدامی مشترک نسبت به رویه جاری اعتراض کردند. این اعضا در اقدامی مسالمتآمیز با جمعشدن در فضای عمومی این سازمان مخالفت خود را نسبت به استقرار وضعیت امنیتیـانضباطی جدید ابراز کردند. فردای اعتراض اما در واکنشی غیرقابلباور، بهجای شنیدهشدن خواسته اعضای کتابخانه ملی، مسئولان کتابخانه اقدام به تعلیق عضویت شماری از آنها کردند. صبح ۱۹ فروردین تعدادی از اعضا حین عبور از گیت ورودی، متوجه تعلیق کارتهای عضویت خود شدند. تا ظهر بر تعداد تعلیقیها افزوده شد و همزمان برخی دیگر از اعضا به حمایت از آنها به در ورودی کتابخانه مراجعه کردند. جمعیت کنار گیت ورودی تجمع کرده و خواستار حضور و پاسخگویی مسئولان حراست کتابخانه شدند. علیرغم پافشاری اعضا، هیچ مسئولی برای پاسخگویی حاضر نشد و در نتیجه اعضا اقدام به ورود به کتابخانه کردند که در این بین حراست با ایجاد درگیری فیزیکی قصد جلوگیری از حضور آنها داشت. جو برای دقایق اندکی متشنج شد ولی سرآخر همه اعضا، اعم تعلیقی و غیرتعلیقی وارد ساختمان کتابخانه شدند. اگرچه اعضای تعلیقی تا تصمیمگیری مسئولان بر سر عضویتشان، امکان حضور در کتابخانه را نخواهند داشت.
طی هفته گذشته، تذکر حجاب نه فقط در فضاهای عمومی کتابخانه ملی که در سالنهای مطالعه و سرمیز اعضا به کرات رخ داده است. در کنار تذکرهای پیاپی، تعلیق اعضا نیز هر روز قربانیان تازهای میگیرد.
🔹شبیخون به کتابخانه
بعد از دستگیری تعدادی از معلمها و حمله به دانشگاه و تعلیق شماری از دانشجویان، در روزهای اخیر شاهد شبیخون به یکی دیگر از نهادهای عمومی هستیم. سازمان اسناد و کتابخانه ملی که در تمام این سالها مأمن محققان و دانشجویانی بود که به دور از فشارهای معمول نظام آموزشی در آرامش به کار خود مشغول بودند، در چند هفته اخیر تبدیل به یکی دیگر از قربانیان نیروهای بنیادگرای جمهوری اسلامی شده است.
با پایان تعطیلات عید، مسئولان این سازمان در همدستی با نیروهای امنیتی آرایش جدیدی را در کتابخانه ملی مستقر کردهاند. در اولین تغییر، تعدادی گماشته با دستورکار «تذکر حجاب اجباری» در فضاهای داخلی کتابخانه ملی مستقر شدهاند. امری که نشانههایی از بازگشت مجدد نظم انضباطی در دهه ۸۰ کتابخانه را داشت. اما اینبار در کالبدی بهمراتب امنیتیتر، ظهور کرده است. در اقدامی بیسابقه در روزهای گذشته شاهد ورود و پرسهزنی تعدادی از «لباس شخصیها» به درون کتابخانه ملی هستیم. تعارض حضور نیروهای امنیتی در نهادی فرهنگی، گویای وضع اسفناک این روزها و نتیجه مسلوبالاختیار شدن کادر سازمانی این نهاد است. امروز دیگر از ریاست فعلی این سازمان تا نیروهای حراستی، دربست بلهقربانگوی اوامر سازمانهای اطلاعاتی و نظامی شدهاند.
روز پنجشنبه ۱۷ فروردین، اعضای کتابخانه ملی در اقدامی مشترک نسبت به رویه جاری اعتراض کردند. این اعضا در اقدامی مسالمتآمیز با جمعشدن در فضای عمومی این سازمان مخالفت خود را نسبت به استقرار وضعیت امنیتیـانضباطی جدید ابراز کردند. فردای اعتراض اما در واکنشی غیرقابلباور، بهجای شنیدهشدن خواسته اعضای کتابخانه ملی، مسئولان کتابخانه اقدام به تعلیق عضویت شماری از آنها کردند. صبح ۱۹ فروردین تعدادی از اعضا حین عبور از گیت ورودی، متوجه تعلیق کارتهای عضویت خود شدند. تا ظهر بر تعداد تعلیقیها افزوده شد و همزمان برخی دیگر از اعضا به حمایت از آنها به در ورودی کتابخانه مراجعه کردند. جمعیت کنار گیت ورودی تجمع کرده و خواستار حضور و پاسخگویی مسئولان حراست کتابخانه شدند. علیرغم پافشاری اعضا، هیچ مسئولی برای پاسخگویی حاضر نشد و در نتیجه اعضا اقدام به ورود به کتابخانه کردند که در این بین حراست با ایجاد درگیری فیزیکی قصد جلوگیری از حضور آنها داشت. جو برای دقایق اندکی متشنج شد ولی سرآخر همه اعضا، اعم تعلیقی و غیرتعلیقی وارد ساختمان کتابخانه شدند. اگرچه اعضای تعلیقی تا تصمیمگیری مسئولان بر سر عضویتشان، امکان حضور در کتابخانه را نخواهند داشت.
طی هفته گذشته، تذکر حجاب نه فقط در فضاهای عمومی کتابخانه ملی که در سالنهای مطالعه و سرمیز اعضا به کرات رخ داده است. در کنار تذکرهای پیاپی، تعلیق اعضا نیز هر روز قربانیان تازهای میگیرد.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 بیش از شش مدرسه دخترانه در سقز و زیویه سنندج، هدف حملات شیمیایی قرار گرفتند
پس از حمله شیمایی به مدرسه دخترانه معراج در سقز، نیروی انتظامی در محل حاضر شد، اما مردم و خانوادههای دانشآموزان، نیروهای سرکوب را فراری دادند.
از صبح امروز یکشنبه ۲۰ فروردینماه، مدارس طالقانی، سمیه، معراج، بنتالهدی صدر، استقلال در سقز و مدرسه عصمت در زیویه مورد حملات شیمیایی قرار گرفتند و دهها دانشآموزان دختر بر اثر استنشاق گازهای سمی دچار مسمومیت و به بیمارستان منتقل شدند.
در همین ارتباط نیز شبکه حقوق بشر کردستان گزارش کرده است که همزمان با تجمع خانوادهها مقابل مدارس و بیمارستان شهرستان سقز، نیروهای یگان ویژه در خیابانهای اصلی شهر مستقر شدهاند.
از روز ۱۴ فروردینماه و همزمان با بازگشایی مدارس در سال جدید، حملات شیمیایی پیوسته در شهرهای مختلف، ادامه دارد.
#حکومت_کودککش
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
پس از حمله شیمایی به مدرسه دخترانه معراج در سقز، نیروی انتظامی در محل حاضر شد، اما مردم و خانوادههای دانشآموزان، نیروهای سرکوب را فراری دادند.
از صبح امروز یکشنبه ۲۰ فروردینماه، مدارس طالقانی، سمیه، معراج، بنتالهدی صدر، استقلال در سقز و مدرسه عصمت در زیویه مورد حملات شیمیایی قرار گرفتند و دهها دانشآموزان دختر بر اثر استنشاق گازهای سمی دچار مسمومیت و به بیمارستان منتقل شدند.
در همین ارتباط نیز شبکه حقوق بشر کردستان گزارش کرده است که همزمان با تجمع خانوادهها مقابل مدارس و بیمارستان شهرستان سقز، نیروهای یگان ویژه در خیابانهای اصلی شهر مستقر شدهاند.
از روز ۱۴ فروردینماه و همزمان با بازگشایی مدارس در سال جدید، حملات شیمیایی پیوسته در شهرهای مختلف، ادامه دارد.
#حکومت_کودککش
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
ديدبان آزار
Photo
🔹قانونگداری یا طعنهای بیمعنا؟
نویسنده: ...
در روزهایی که مسمومیت دانشآموزان، سرکوب دانشجویان و خشونت عریان و سازمانیافته علیه زنانی که مقاومت را با حضور بدون حجاب اجباری در فضاهای عمومی ادامه میدهند، پای ثابت خبرهای روزانه شده است، خبر از تصویب کلیات «لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» میرسد. تصویب کلیات این طرح و بحث درباره جزئیات آن در شرایط موجود بیمعناست، زیرا صرف نظر از محتوای آن، تلاش برای ایجاد تغییر از طریق قانونگذاری اگر معنایی داشته باشد در وضعیتی است که پیشفرضهای اولیه رابطه میان حکومت/دولت و شهروندان در آن برقرار باشد. در شرایطی که حکومت امنیت روزمره شهروندان خود را در مدرسه، خیابان، دانشگاه، ایستگاه مترو، خوابگاه و … هدف گرفته است، در شرایطی که قوانین ازپیشموجود، قوانین تصویبشده در این همین حکومت به صورت مکرر و بیحد مرز زیر پا گذاشته میشوند، در شرایطی که شهروندان بدون هیچ توجیه قانونی بازداشت میشوند، حکم میگیرند، اخراج میشوند، پیشفرضهای اولیه حاکمیت قانون و نقش دولت در حفظ این حاکمیت بر هم خورده است. در فقدان این پیشفرضها تصویت یک لایحه قانونی برای «تامین امنیت زنان» صرف نظر از محتوای آن بیمعناست.
از سوی دیگر، این قانون با توجه به عنوان و رویکرد کلی آن کلیشه قربانی بودن زنان و نیازمند بودن آنها به حمایت توسط «مردان» یا نهادها و سازوکارهای برآمده از جامعه مردسالار را بازتولید میکند که هیچ سنخیتی با وضعیت کنونی جامعه ندارد. زنان که امروز در خط مقدم جنگ هرروزه برای امتداد دادن مقاومت و بازپس گرفتن شهر و فضاهای عمومی قرار دارند، نه تنها نیاز به «حمایت» قانونیِ حکومت مردسالار و سرکوبگر ندارند، بلکه آگاهاند که خشونتی که هم در فضاهای خصوصی و هم در فضاهای عمومی تجربه میکنند خود بخشی از همین روابط کلی و نظامهای قانونگذاری است. اگر قرار است قانونی در تغییر شرایط زنان و دیگر سرکوبشدگان مؤثر واقع شود، بیتردید باید از دل مبارزه و تلاشهای مستمر آنها بیرون بیاید و با حضور نمایندگان دموکراتیکشان نوشته شود. هر چیزی جز این نمایشی است که دیگر حتی نمیتواند برای چند لحظه نگاه مخاطب را به خود جذب کند.
نویسنده: ...
در روزهایی که مسمومیت دانشآموزان، سرکوب دانشجویان و خشونت عریان و سازمانیافته علیه زنانی که مقاومت را با حضور بدون حجاب اجباری در فضاهای عمومی ادامه میدهند، پای ثابت خبرهای روزانه شده است، خبر از تصویب کلیات «لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» میرسد. تصویب کلیات این طرح و بحث درباره جزئیات آن در شرایط موجود بیمعناست، زیرا صرف نظر از محتوای آن، تلاش برای ایجاد تغییر از طریق قانونگذاری اگر معنایی داشته باشد در وضعیتی است که پیشفرضهای اولیه رابطه میان حکومت/دولت و شهروندان در آن برقرار باشد. در شرایطی که حکومت امنیت روزمره شهروندان خود را در مدرسه، خیابان، دانشگاه، ایستگاه مترو، خوابگاه و … هدف گرفته است، در شرایطی که قوانین ازپیشموجود، قوانین تصویبشده در این همین حکومت به صورت مکرر و بیحد مرز زیر پا گذاشته میشوند، در شرایطی که شهروندان بدون هیچ توجیه قانونی بازداشت میشوند، حکم میگیرند، اخراج میشوند، پیشفرضهای اولیه حاکمیت قانون و نقش دولت در حفظ این حاکمیت بر هم خورده است. در فقدان این پیشفرضها تصویت یک لایحه قانونی برای «تامین امنیت زنان» صرف نظر از محتوای آن بیمعناست.
از سوی دیگر، این قانون با توجه به عنوان و رویکرد کلی آن کلیشه قربانی بودن زنان و نیازمند بودن آنها به حمایت توسط «مردان» یا نهادها و سازوکارهای برآمده از جامعه مردسالار را بازتولید میکند که هیچ سنخیتی با وضعیت کنونی جامعه ندارد. زنان که امروز در خط مقدم جنگ هرروزه برای امتداد دادن مقاومت و بازپس گرفتن شهر و فضاهای عمومی قرار دارند، نه تنها نیاز به «حمایت» قانونیِ حکومت مردسالار و سرکوبگر ندارند، بلکه آگاهاند که خشونتی که هم در فضاهای خصوصی و هم در فضاهای عمومی تجربه میکنند خود بخشی از همین روابط کلی و نظامهای قانونگذاری است. اگر قرار است قانونی در تغییر شرایط زنان و دیگر سرکوبشدگان مؤثر واقع شود، بیتردید باید از دل مبارزه و تلاشهای مستمر آنها بیرون بیاید و با حضور نمایندگان دموکراتیکشان نوشته شود. هر چیزی جز این نمایشی است که دیگر حتی نمیتواند برای چند لحظه نگاه مخاطب را به خود جذب کند.
Forwarded from زاگاه
🟤مادرانگی مُثله شده
✍نویسنده: تارا مظفری
زاگاه- هنگامی که سخن از سقط جنین میشود همواره نگاهها و توجهات برای بررسی این رخداد سمت علوم و روشهای پزشکی، اقتصادی، اجتماعی یا در نهایت روانشناسی زرد معطوف به جنین میرود. در صورتی که کمتر متونی را میتوان یافت که به بررسی تجربه سقط جنین به صورت یک تجربه خالص زنانه، آن هم برای درک موقعیت و فشارهای جسمی-روانی در برخورد با جنسیت زنانه و آن چیزی که هیچگاه برای زن تعریف دقیقی نشده است پرداخته باشد (نه در حدود و مرز توانایی قانونی-عملیاتی پروسه سقط جنین و نه در حدود علم و دانش عمومی برای شناخت و مواجه درست در این موقعیت به خصوص).
اکثر متونی که موجود هستند از دل تجربیات زنان در فرایند سقط جنین، این پروسه را از مناظر مختلف به عنوان مثال منظر حقوقی چون عدم حق قانونی سقط جنین برای زنان، از منظر اقتصادی چون سنجش ساز و کارهای اقتصادی سقط جنین، از منظر اجتماعی-فرهنگی نیز چون تاثیر طبقه اجتماعی-اقتصادی زنان در تجربه سقط جنین و غیره بررسی میکنند.
اما در این متن تلاش میشود که شنوای درست تجربه خالص سقط جنین زنان ایرانی باشیم. آنها که خصوصا در این موقعیت هیچگاه پشتوانهای از لحاظ علمی و قانونی ندارند.
در این پژوهش با بیش از ۵۰ زن از سراسر ایران که البته اکثرا در پایتخت ساکن هستند صحبت شده است. ما در این متن از پس روایت این گروه از زنان به شکلی از تجربیات مشابه برمیخوریم که نشاندهنده تجربهای است که در اکثر موارد در دل پژوهشها به شکلی دیده نمیشود. این نقطهای که این متن تلاش دارد بر روی آن بایستد و بر آن تمرکز ورزد همراه شدن با تجربه سقط جنین از ابتدا تا مرحله ایست که زنان میتوانند درباره این پروسه طی شده آگاهانه صحبت کنند. صحبت این زنان اغلب نشاندهنده احساس افسردگی طولانیمدت، فقدان عزت نفس و از خود بیگانگی نسبت به جنسیت و بدنشان است. بدنی که در تلاطم تغییرات مادرانگی است اما هیچ فرزندی را در خود دیگر حمل نمیکند.
#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/vz5a
✍نویسنده: تارا مظفری
زاگاه- هنگامی که سخن از سقط جنین میشود همواره نگاهها و توجهات برای بررسی این رخداد سمت علوم و روشهای پزشکی، اقتصادی، اجتماعی یا در نهایت روانشناسی زرد معطوف به جنین میرود. در صورتی که کمتر متونی را میتوان یافت که به بررسی تجربه سقط جنین به صورت یک تجربه خالص زنانه، آن هم برای درک موقعیت و فشارهای جسمی-روانی در برخورد با جنسیت زنانه و آن چیزی که هیچگاه برای زن تعریف دقیقی نشده است پرداخته باشد (نه در حدود و مرز توانایی قانونی-عملیاتی پروسه سقط جنین و نه در حدود علم و دانش عمومی برای شناخت و مواجه درست در این موقعیت به خصوص).
اکثر متونی که موجود هستند از دل تجربیات زنان در فرایند سقط جنین، این پروسه را از مناظر مختلف به عنوان مثال منظر حقوقی چون عدم حق قانونی سقط جنین برای زنان، از منظر اقتصادی چون سنجش ساز و کارهای اقتصادی سقط جنین، از منظر اجتماعی-فرهنگی نیز چون تاثیر طبقه اجتماعی-اقتصادی زنان در تجربه سقط جنین و غیره بررسی میکنند.
اما در این متن تلاش میشود که شنوای درست تجربه خالص سقط جنین زنان ایرانی باشیم. آنها که خصوصا در این موقعیت هیچگاه پشتوانهای از لحاظ علمی و قانونی ندارند.
در این پژوهش با بیش از ۵۰ زن از سراسر ایران که البته اکثرا در پایتخت ساکن هستند صحبت شده است. ما در این متن از پس روایت این گروه از زنان به شکلی از تجربیات مشابه برمیخوریم که نشاندهنده تجربهای است که در اکثر موارد در دل پژوهشها به شکلی دیده نمیشود. این نقطهای که این متن تلاش دارد بر روی آن بایستد و بر آن تمرکز ورزد همراه شدن با تجربه سقط جنین از ابتدا تا مرحله ایست که زنان میتوانند درباره این پروسه طی شده آگاهانه صحبت کنند. صحبت این زنان اغلب نشاندهنده احساس افسردگی طولانیمدت، فقدان عزت نفس و از خود بیگانگی نسبت به جنسیت و بدنشان است. بدنی که در تلاطم تغییرات مادرانگی است اما هیچ فرزندی را در خود دیگر حمل نمیکند.
#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/vz5a
زاگاه
مادرانگی مُثله شده - زاگاه
هنگامی که سخن از سقط جنین میشود همواره نگاهها و توجهات برای بررسی این رخداد سمت علوم و روشهای پزشکی، اقتصادی، اجتماعی یا در نهایت
Forwarded from بيدارزنى
🟣 ژینا مدرسگرجی، فعال حقوق زنان و روزنامهنگار، مجددا بازداشت شد
ژینا مدرسگرجی، امروز، دوشنبه ۲۱ فروردین در سنندج بازداشت شد
بنا بر گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، این فعال حقوق زنان ظهر امروز در یکی از خیابانهای سنندج بازداشت و به زندان زنان در کانون اصلاح و تربیت این شهر منتقل شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
ژینا مدرسگرجی، امروز، دوشنبه ۲۱ فروردین در سنندج بازداشت شد
بنا بر گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، این فعال حقوق زنان ظهر امروز در یکی از خیابانهای سنندج بازداشت و به زندان زنان در کانون اصلاح و تربیت این شهر منتقل شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بازداشت، تعقیب و فشارهای امنیتی بر فعالان و روزنامهنگاران ادامه دارد.
#زینب_زمان فعال فمینیست، روز شنبه پس از احضار و مراجعه به سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد.
#آنیشا_اسداللهی معلم، فعال کارگری و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه برای برگزاری دادگاه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری احضار شد. دادگاه او روز ۲۷ فروردین به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «جتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» محاکمه خواهد شد.
#ژینا_مدرس_گرجی، فعال حقوق زنان و روزنامهنگار روز ۲۱ فروردین مجددا بازداشت شد. او در روزهای آغازین قیام ژینا در تاریخ ۳۰ شهریور نیز بازداشت و در بهمنماه سال گذشته محاکمه شده بود.
#مریم_وحیدیان، روزنامهنگاری که روز ششم آذر بازداشت و پس از یک ماه به قید وثیقه آزاد شده بود، برای برگزاری دادگاه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران احضار شده است. او روز ۲۹ فروردین به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهمزدن امنیت ملی» محاکمه خواهد شد.
#زینب_زمان فعال فمینیست، روز شنبه پس از احضار و مراجعه به سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد.
#آنیشا_اسداللهی معلم، فعال کارگری و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه برای برگزاری دادگاه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری احضار شد. دادگاه او روز ۲۷ فروردین به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «جتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» محاکمه خواهد شد.
#ژینا_مدرس_گرجی، فعال حقوق زنان و روزنامهنگار روز ۲۱ فروردین مجددا بازداشت شد. او در روزهای آغازین قیام ژینا در تاریخ ۳۰ شهریور نیز بازداشت و در بهمنماه سال گذشته محاکمه شده بود.
#مریم_وحیدیان، روزنامهنگاری که روز ششم آذر بازداشت و پس از یک ماه به قید وثیقه آزاد شده بود، برای برگزاری دادگاه به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران احضار شده است. او روز ۲۹ فروردین به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهمزدن امنیت ملی» محاکمه خواهد شد.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 گلرخ ایرایی به ۷ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد
بهگزارش خبرگزاری هرانا، گلرخ ایرایی، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال حبس و مجازات های تکمیلی محکوم شد.
بر اساس حکمی که اخیرا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر و به گلرخ ایرایی ابلاغ شده، وی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” به ۶ سال حبس، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس و همچنین از بابت مجازات های تکمیلی به ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال ممنوعیت حضور در تهران، ۲ سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروهها و دستهجات و ضبط گوشی تلفن همراه محکوم شد.
گلرخ ایرایی، روز دوشنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. نیروهای امنیتی در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی وی کرده اند. او مدتها در بازداشتگاههای پلیس امنیت، آگاهی شاپور و زندان قرچک ورامین بهسر برد و نهایتا در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بهگزارش خبرگزاری هرانا، گلرخ ایرایی، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال حبس و مجازات های تکمیلی محکوم شد.
بر اساس حکمی که اخیرا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری صادر و به گلرخ ایرایی ابلاغ شده، وی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی” به ۶ سال حبس، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس و همچنین از بابت مجازات های تکمیلی به ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال ممنوعیت حضور در تهران، ۲ سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروهها و دستهجات و ضبط گوشی تلفن همراه محکوم شد.
گلرخ ایرایی، روز دوشنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. نیروهای امنیتی در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی وی کرده اند. او مدتها در بازداشتگاههای پلیس امنیت، آگاهی شاپور و زندان قرچک ورامین بهسر برد و نهایتا در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from دانشجویان متحد
⭕️ تحصن دانشجویان دانشکدهی روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران در اعتراض به برخوردهای قهرآمیز حراست در باب مسئلهی پوشش دانشجویان و احکام سنگین کمیتهی انضباطی و ایجاد فضای رعب و وحشت.
یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد
یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد