آلبوم ۳: قابهایی از لحظه آزادی و قدم گذاشتن به بیرون، دنبال چهرهها و چشمهای داخل زندان ماندهها گشتن در میان دوستان و آشنایان و همرزمان بیرون زندان. عجیبترین تجربه شادی و غم توامان. خنده و گریه. از فردا مواجهه ناگهانی با چهره کشتهشدهها و یاران در میانه چهرههای مردم در خیابان. امتداد پیدا کردن درون زندان به بیرون. این چشمها شما را دیدهاند و حاملان مژده شما هستند که اینچنین میدرخشند.
تصاویر به ترتیب: #آرمیتا_عباسی #هستی_امیری #نسیم_سلطان_بیگی #فرنگیس_مظلوم #منیره_منتظری #سارینا_صادقی #رایحه_حسینی #زهره_جم #ریحانه_هادیپور #شورا_فکری
تصاویر به ترتیب: #آرمیتا_عباسی #هستی_امیری #نسیم_سلطان_بیگی #فرنگیس_مظلوم #منیره_منتظری #سارینا_صادقی #رایحه_حسینی #زهره_جم #ریحانه_هادیپور #شورا_فکری
Forwarded from زاگاه
🔸️گزارشی از وضعیت زنان زندانی و مساله بهداشت قاعدگی
🟤بدنهایی که با ما رنج میکشند
زاگاه - زندانیان زن بسیاری روایت میکنند که پس از بازداشت و زندانی شدن، تا ماهها پریودشان قطع شده است، یا دچار خونریزیهای غیرعادی، دردهای شدید و سردردهای میگرنی شدهاند.
◽️یک زن زندانی در مورد مشکلاتی که زنان زندانی بطور خاص با آن مواجه میشوند میگوید: «زمانی که در بازداشتگاه امنیتی و تحت بازجویی هستید، اوضاع با بند عمومی متفاوت است. مثلا اغلب زنان در روزهای ابتدایی پریودشان درد دارند، در مورد برخی این درد شدیدتر و برخی کمتر است، اما همه ما در یکی دو روز اول میزانی از درد را تجربه میکنیم. اگر در چنین شرایطی در بازداشت باشید که علی القاعده نه مسکن دارید و نه چیزی دم دستتان است که بخورید و دردتان را آرام کنید و بعد برای بازجویی هم خوانده شوید، اوضاع پیچیده و سخت میشود. این چیزی است که زندانیان زن با آن مواجهند و کمتر در مورد آن صحبت میشود. گاهی با آن درد و ناراحتی، ساعتها، تا ۱۲ ساعت، برای بازجویی برده میشوید. یعنی ۱۲ ساعت روی یک صندلی چوبی با چشمبند نشستهاید و دارید سوال و جواب میشوید. در همین حال خونریزی دارید. برخی خونریزیشان شدیدتر است و نیاز دارند هر یکی دوساعت پد بهداشتیشان را عوض کنند. بعد در این شرایط یا مجبورید به بازجو بگویید که ممکن است ابزاری برای تحقیرتان شود یا تحمل کنید که در آنصورت هم ممکن است خون به لباس و صندلی و چادر روی سرتان هم بزند. این شرایط واقعا غیرانسانی است و زنان معمولا در مورد آن حرف نمیزنند.»
◽️در حالی که بازداشتشدگان سالهای قبل میگویند در زمان زندانی بودن آنها، زندان هر ماه چند بسته نوار بهداشتی برای هر اتاق اختصاص میداد و نوار بهداشتی نیز جزو جیره ماهانه بهداشتی زندانیان بود، گفتگوی زاگاه با چند زن بازداشتشده اعتراضات اخیر که بطور موقت از زندان آزاد شدهاند، نشان میدهد که اقلام بهداشتی مرتبط با دوره پریود هماکنون در زندانهای عمومی نیز خریدنی است. این درحالی است که نوار بهداشتی برای زنان زندانی جزو اقلام ضروری تلقی شده و مسئولیت تهیه آن بر عهده زندان است. در بخشنامه سازمان زندانها نیز آمده است که «زندان، مکلف به تهیه وسایل بهداشتی برای زندانیان زن» است.
#زاگاه
@zaagaah
🔻نسخه کامل این گزارش را از لینک زیر بخوانید:
https://zaagaah.com/0ev4
🟤بدنهایی که با ما رنج میکشند
زاگاه - زندانیان زن بسیاری روایت میکنند که پس از بازداشت و زندانی شدن، تا ماهها پریودشان قطع شده است، یا دچار خونریزیهای غیرعادی، دردهای شدید و سردردهای میگرنی شدهاند.
◽️یک زن زندانی در مورد مشکلاتی که زنان زندانی بطور خاص با آن مواجه میشوند میگوید: «زمانی که در بازداشتگاه امنیتی و تحت بازجویی هستید، اوضاع با بند عمومی متفاوت است. مثلا اغلب زنان در روزهای ابتدایی پریودشان درد دارند، در مورد برخی این درد شدیدتر و برخی کمتر است، اما همه ما در یکی دو روز اول میزانی از درد را تجربه میکنیم. اگر در چنین شرایطی در بازداشت باشید که علی القاعده نه مسکن دارید و نه چیزی دم دستتان است که بخورید و دردتان را آرام کنید و بعد برای بازجویی هم خوانده شوید، اوضاع پیچیده و سخت میشود. این چیزی است که زندانیان زن با آن مواجهند و کمتر در مورد آن صحبت میشود. گاهی با آن درد و ناراحتی، ساعتها، تا ۱۲ ساعت، برای بازجویی برده میشوید. یعنی ۱۲ ساعت روی یک صندلی چوبی با چشمبند نشستهاید و دارید سوال و جواب میشوید. در همین حال خونریزی دارید. برخی خونریزیشان شدیدتر است و نیاز دارند هر یکی دوساعت پد بهداشتیشان را عوض کنند. بعد در این شرایط یا مجبورید به بازجو بگویید که ممکن است ابزاری برای تحقیرتان شود یا تحمل کنید که در آنصورت هم ممکن است خون به لباس و صندلی و چادر روی سرتان هم بزند. این شرایط واقعا غیرانسانی است و زنان معمولا در مورد آن حرف نمیزنند.»
◽️در حالی که بازداشتشدگان سالهای قبل میگویند در زمان زندانی بودن آنها، زندان هر ماه چند بسته نوار بهداشتی برای هر اتاق اختصاص میداد و نوار بهداشتی نیز جزو جیره ماهانه بهداشتی زندانیان بود، گفتگوی زاگاه با چند زن بازداشتشده اعتراضات اخیر که بطور موقت از زندان آزاد شدهاند، نشان میدهد که اقلام بهداشتی مرتبط با دوره پریود هماکنون در زندانهای عمومی نیز خریدنی است. این درحالی است که نوار بهداشتی برای زنان زندانی جزو اقلام ضروری تلقی شده و مسئولیت تهیه آن بر عهده زندان است. در بخشنامه سازمان زندانها نیز آمده است که «زندان، مکلف به تهیه وسایل بهداشتی برای زندانیان زن» است.
#زاگاه
@zaagaah
🔻نسخه کامل این گزارش را از لینک زیر بخوانید:
https://zaagaah.com/0ev4
زاگاه
بدنهایی که با ما رنج میکشند - زاگاه
زندانیان زن بسیاری روایت میکنند که پس از بازداشت و زندانی شدن، تا ماهها پریودشان قطع شده است، یا دچار خونریزیهای غیرعادی، دردهای شدید .
🔹در باب مبارزات رابطهای زنان زندانی و امکان تخیل آینده بدیل
🔹زنی که بعد از شش ساعت بازجویی به سلول برمیگردد و موهای همسلولیاش را میبافد احدی نمیتواند بترساند
نویسنده: هاله میرمیری
صاد رکوراست از درون چهاردیواری زندان و نحوه منحصربهفرد مقاومت زنان در بند میگفت و من از تصور شورانگیز آنچه میشنیدم هرچه بیشتر به حیرت میآمدم. از میان همه آنهایی که گفت و بعدتر هردویمان «پاکش کردیم» این جمله تکانم داد: «زنی را که بعد از شش ساعت بازجویی به سلولش برمیگردد و موهای همسلولیاش را می بافد، احدی نمیتواند بترساند.»
بیآنکه درد و رنج درون بند را زیباییشناسی کند و یا بخواهد تصویری قهرمانگونه از خود و زنان دیگر بسازد، مرا به قعر شکوه ایستادگی و همبستگی میان آنان پرتاب میکرد.تصور این همبستگی همزمان شگفتآور و دربردارنده آموزههای بسیار بود برایم. صاد راوی بینظیر و اجراگر بینقصی بود که با بازاجرای نقش خود در بطن نمایش قدرت داخل بند امکان تصور هرگونه قربانیسازی و عجیبوغریب از زنان زندانی را از اساس نفی میکرد.
تصاویر صاد از درون زندان و روایات سایر زنان از چنین مختصاتی تبعیت میکرد. آنها با روی هم گذاشتن توانهایشان به روی یکدیگر، بینیاز از آنکه به ابزاری برای بیاثر کردن قدرت حاکم چنگ بزنند، با طبیعت شوخوشنگ کنشهایشان و بیتفاوتی صرف نسبت به خشونت عریان اعمالشده، آن « دیگری» را عصبانی کرده بودند. مکانیزم ترساندن دو جزء دارد؛ کسی که میترساند و آنکه میترسد. زنان آنچنان که صاد تصویر میکرد و من میخواندم، در رابطه با هم و در اتصال توانهایشان به یکدیگر، مکانیزم ارعاب را از کار انداخته بودند.
چه آنکه، آن عربدهها برای ترساندن، برای آنکه طنینشان اندام کسانی را به لرزه در آورد، نیاز به شنیدهشدن داشتند؛ نیاز به کسانی که در برابرش سر خم کنند و زنان نکرده بودند. نه آنکه از سنگ یا رویینتن بوده باشند و در مواجهه با آن صداهای کرکننده، تصاویر دلخراش و دلهرهآور و ترس به دلشان راه پیدا نکند. نه! اجرا و بازاجرای آنان اما چیزی از جنس ابداع قلمرو خود، شکوه ایستادگی، تابآوری و توان چندصدا و همبسته با یکدیگر بود. این اجرا و بازپسگرفتن جمعی قلمروهای مصادرهشده، همزمان امکان تصور و توان تخیلکردن آیندهای بدیل را به افراد در حاشیه چه در درون زندان و چه بیرون از آن میبخشید.
طنین پرشور خندههای عالیه مطلبزاده و به دنبال آن سرودخوانی زندانیان بند نسوان اوین بار دیگر یادآور خصلت ایجابی مبارزه و شکوه ایستادگی جمعی بود برایم. تصاویر صاد، آن روایات خواندهشده و حالا این خندهها، تنیدهدرهم میگفتند که زنان در کنار یکدیگر قلمروهایی خلق میکنند که بهسادگی مصادرهشدنی نیستند.
متن کامل
https://harasswatch.com/news/2113/
🔹زنی که بعد از شش ساعت بازجویی به سلول برمیگردد و موهای همسلولیاش را میبافد احدی نمیتواند بترساند
نویسنده: هاله میرمیری
صاد رکوراست از درون چهاردیواری زندان و نحوه منحصربهفرد مقاومت زنان در بند میگفت و من از تصور شورانگیز آنچه میشنیدم هرچه بیشتر به حیرت میآمدم. از میان همه آنهایی که گفت و بعدتر هردویمان «پاکش کردیم» این جمله تکانم داد: «زنی را که بعد از شش ساعت بازجویی به سلولش برمیگردد و موهای همسلولیاش را می بافد، احدی نمیتواند بترساند.»
بیآنکه درد و رنج درون بند را زیباییشناسی کند و یا بخواهد تصویری قهرمانگونه از خود و زنان دیگر بسازد، مرا به قعر شکوه ایستادگی و همبستگی میان آنان پرتاب میکرد.تصور این همبستگی همزمان شگفتآور و دربردارنده آموزههای بسیار بود برایم. صاد راوی بینظیر و اجراگر بینقصی بود که با بازاجرای نقش خود در بطن نمایش قدرت داخل بند امکان تصور هرگونه قربانیسازی و عجیبوغریب از زنان زندانی را از اساس نفی میکرد.
تصاویر صاد از درون زندان و روایات سایر زنان از چنین مختصاتی تبعیت میکرد. آنها با روی هم گذاشتن توانهایشان به روی یکدیگر، بینیاز از آنکه به ابزاری برای بیاثر کردن قدرت حاکم چنگ بزنند، با طبیعت شوخوشنگ کنشهایشان و بیتفاوتی صرف نسبت به خشونت عریان اعمالشده، آن « دیگری» را عصبانی کرده بودند. مکانیزم ترساندن دو جزء دارد؛ کسی که میترساند و آنکه میترسد. زنان آنچنان که صاد تصویر میکرد و من میخواندم، در رابطه با هم و در اتصال توانهایشان به یکدیگر، مکانیزم ارعاب را از کار انداخته بودند.
چه آنکه، آن عربدهها برای ترساندن، برای آنکه طنینشان اندام کسانی را به لرزه در آورد، نیاز به شنیدهشدن داشتند؛ نیاز به کسانی که در برابرش سر خم کنند و زنان نکرده بودند. نه آنکه از سنگ یا رویینتن بوده باشند و در مواجهه با آن صداهای کرکننده، تصاویر دلخراش و دلهرهآور و ترس به دلشان راه پیدا نکند. نه! اجرا و بازاجرای آنان اما چیزی از جنس ابداع قلمرو خود، شکوه ایستادگی، تابآوری و توان چندصدا و همبسته با یکدیگر بود. این اجرا و بازپسگرفتن جمعی قلمروهای مصادرهشده، همزمان امکان تصور و توان تخیلکردن آیندهای بدیل را به افراد در حاشیه چه در درون زندان و چه بیرون از آن میبخشید.
طنین پرشور خندههای عالیه مطلبزاده و به دنبال آن سرودخوانی زندانیان بند نسوان اوین بار دیگر یادآور خصلت ایجابی مبارزه و شکوه ایستادگی جمعی بود برایم. تصاویر صاد، آن روایات خواندهشده و حالا این خندهها، تنیدهدرهم میگفتند که زنان در کنار یکدیگر قلمروهایی خلق میکنند که بهسادگی مصادرهشدنی نیستند.
متن کامل
https://harasswatch.com/news/2113/
دیدبان آزار
زنی که بعد از شش ساعت بازجویی به سلول برمیگردد و موهای همسلولیاش را میبافد احدی نمیتواند بترساند
خنده عالیه و سرود زندانیان بند نسوان قاعده و نحوه بودن در قلمرو، آنچنان که صدای حاکم خواستارش است، برهم میزد. تصور آن زندانیهای پرقدرتی که درون فضای زندان سرود انقلابی میخوانند، صدای حاکم را عصباتیتر و مرزهای ازپیش کشیدهشده قلمروی او را
Forwarded from کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
✅ از اواسط بهمنماه سال جاری و در پی اعلام دستگاه قضایی مبنی بر «عفو» و آزادی دهها هزار نفر از زندانیان عمومی و سیاسی و بالاخص بازداشتشدگان اعتراضات اخیر، تصاویری از آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی در شبکههای اجتماعی منتشر شد. درحالی که بسیاری از زندانیان آزادشده از معترضان دستگیرشده در جریان قیام ژینا هستند، شماری از آزادشدگان نیز از زندانیانی هستند که از پیش از اعتراضات اخیر در زندان بوده و در حال تحمل دوران محکومیتشان بودهاند.
🔹گزارشهای دریافتشده از زندانهای مختلف نشان میدهد برخلاف دورههای گذشته که «عفو»های اعلام شده، یا شامل زندانیان سیاسی نمیشد یا تنها تعداد معدودی را در برمیگرفت، طی چند روز گذشته شمار آزادی زندانیان سیاسی هم گسترده بوده است.
🔹در زندان زنان قرچک ورامین که تا پیش از بخشنامه «عفو» قوه قضاییه، ۴۹ زندانی زن مرتبط با اعتراضات اخیر باقی مانده بودند، طی چند روز گذشته بیش از ۳۵ نفر آزاد شده و هماکنون کمتر از ۱۵ زن زندانی مرتبط با اعتراضات در این زندان باقی ماندهاند. گفته میشود احتمالا چند نفر دیگر نیز ظرف روزهای آینده آزاد خواهند شد.
🔹همچنین از بند زنان زندان اوین نیز تاکنون نزدیک به بیست نفر آزاد شدهاند و احتمال میرود که چندتن دیگر نیز ظرف روزهای آینده آزاد شوند.در بندهای مردان زندان اوین برخی از زندانیان سیاسی که از سالهای قبل در زندان بوده و در حال گذران دوران محکومیت خود بودند، از زندان آزاد شدند.
🔹در تیپ شش زندان تهران بزرگ که ده بند دارد و در اوج اعتراضات، پنج بند آن به زندانیان اعتراضات اختصاص یافته بود، پیش از شروع آزادیهای مشمول «عفو»، زندانیان مرتبط با اعتراضات در دو سالن مستقر بودند. سالن یک به زندانیان با حکم قطعی و سالن دو به زندانیان با احکام غیرقطعی و یا متهمان اختصاص داشت. در مقطعی در سالن یک ۱۹۹ نفر و در سالن دو ۲۵۰ نفر نگهداری میشدند، گفته میشود تا روز چهارشنبه حدود هشتاد درصد زندانیان این سالن آزاد شدهاند. حالا خبر میرسد که به احتمال زیاد پس از پایان یافتن روند آزادسازی، قرار است تیپ شش زندان تهران بزرگ تخلیه شده و زندانیان باقیمانده به زندانهای رجاییشهر یا اوین منتقل شوند. مدیر کل این زندان اعلام کرده است که «تا تاریخ ۲۲ بهمن ماه، ۳۹۵ نفر از متهمین و محکومین از زندان تهران بزرگ آزاد شده اند و بقیه تقاضاها نیز در مراجع قضایی در دست بررسی است.»
🔹همچنین اخبار دریافتی از زندان مرکزی زاهدان نیز حاکی از آن است که در این زندان تعدادی از بازداشتشدگان اخیر ظرف چند روز گذشته آزاد شدهاند. منابع مطلع خبر میدهند که تاکنون دستکم شصت زندانی سیاسی از این زندان آزاد شدهاند، بندهای زندان خلوت شده و کسانی که در زندان ماندهاند اکنون نیاز به توجه بیشتری دارند چراکه عدم آزادی آنها نشان میدهد که پروندهسازی سنگینی علیهشان صورت گرفته است.
🔹در زندان آمل گفته میشود تمام زندانیان زن مرتبط با اعتراضات اخیر آزاد شده و از مردان تنها دو زندانی در زندان باقی ماندهاند. همچنین تاکنون حداقل ده نفر از زندانیان سیاسی اخیر، از زندان تیرکلای ساری آزاد شدهاند و آخرین اطلاعاتی که به دست کمیته رسیده از باقی ماندن شش زندانی سیاسی در این زندان خبر میدهد، تعداد دقیق آزادیهای این زندان هنوز مشخص نیست.
🔹از ارومیه نیز خبر میرسد که پرونده «جوانان محلات ارومیه» مختومه اعلام شده و همه بازداشتشدگان مرتبط با این پرونده شامل بخشودگی شدهاند. در پرونده دیگری که کمیته هنوز نتوانسته از جزئیات آن مطلع شود نیز هشت نفر در دادگاه انقلاب ارومیه عفو و بخشیده شدند.
🔹همچنین در زندانهای کرج نیز، اکثر زنان زندانی در زندان کچویی کرج آزاد شده و روند آزادیها از زندان رجاییشهر نیز هرچند ادامه دارد اما کمتر از سایر زندانها است. در این زندان بسیاری از متهمان و یا محکومانی که دارای اتهامات سنگین مانند «محاربه»، «افساد فی الارض» هستند نگهداری میشوند.
🔹از زندانهای دستگرد و دولتآباد اصفهان و عادلآباد شیراز نیز اخبار مشابه آزادی به گوش میرسد. آزادشدگان بعضا کسانی هستند که حکمهای سنگین حبس و محکومیت دریافت کرده بودند. دادستان کل کشور روز جمعه اعلام کرد «در استان اصفهان ۱۹۴ نفر از زندانیان اعتراضات اخیر و ۷۹۲ نفر از محکومان جرائم عمومی نامه آزادی گرفتند تا به آغوش خانواده بازگردند.»
🔹براساس بررسی کمیته در زندان تبریز نیز تا روز شنبه حدود ۷۰ نفر آزاد شدند و ۱۴۰۰ نفر هم که با وثیقه آزاد بودند، نامه عدم اجرای حکم یا منع تعقیب دریافت کردهاند. گفته می شود هم اکنون شانزده نفر از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در زندان تبریز باقی ماندهاند که احتمال میرود در روزهای پیش رو شش یا هفت نفر دیگر هم آزاد شوند.
🟢 متن کامل گزارش را در تلگراف بخوانید.
🆔@Followupiran
🔹گزارشهای دریافتشده از زندانهای مختلف نشان میدهد برخلاف دورههای گذشته که «عفو»های اعلام شده، یا شامل زندانیان سیاسی نمیشد یا تنها تعداد معدودی را در برمیگرفت، طی چند روز گذشته شمار آزادی زندانیان سیاسی هم گسترده بوده است.
🔹در زندان زنان قرچک ورامین که تا پیش از بخشنامه «عفو» قوه قضاییه، ۴۹ زندانی زن مرتبط با اعتراضات اخیر باقی مانده بودند، طی چند روز گذشته بیش از ۳۵ نفر آزاد شده و هماکنون کمتر از ۱۵ زن زندانی مرتبط با اعتراضات در این زندان باقی ماندهاند. گفته میشود احتمالا چند نفر دیگر نیز ظرف روزهای آینده آزاد خواهند شد.
🔹همچنین از بند زنان زندان اوین نیز تاکنون نزدیک به بیست نفر آزاد شدهاند و احتمال میرود که چندتن دیگر نیز ظرف روزهای آینده آزاد شوند.در بندهای مردان زندان اوین برخی از زندانیان سیاسی که از سالهای قبل در زندان بوده و در حال گذران دوران محکومیت خود بودند، از زندان آزاد شدند.
🔹در تیپ شش زندان تهران بزرگ که ده بند دارد و در اوج اعتراضات، پنج بند آن به زندانیان اعتراضات اختصاص یافته بود، پیش از شروع آزادیهای مشمول «عفو»، زندانیان مرتبط با اعتراضات در دو سالن مستقر بودند. سالن یک به زندانیان با حکم قطعی و سالن دو به زندانیان با احکام غیرقطعی و یا متهمان اختصاص داشت. در مقطعی در سالن یک ۱۹۹ نفر و در سالن دو ۲۵۰ نفر نگهداری میشدند، گفته میشود تا روز چهارشنبه حدود هشتاد درصد زندانیان این سالن آزاد شدهاند. حالا خبر میرسد که به احتمال زیاد پس از پایان یافتن روند آزادسازی، قرار است تیپ شش زندان تهران بزرگ تخلیه شده و زندانیان باقیمانده به زندانهای رجاییشهر یا اوین منتقل شوند. مدیر کل این زندان اعلام کرده است که «تا تاریخ ۲۲ بهمن ماه، ۳۹۵ نفر از متهمین و محکومین از زندان تهران بزرگ آزاد شده اند و بقیه تقاضاها نیز در مراجع قضایی در دست بررسی است.»
🔹همچنین اخبار دریافتی از زندان مرکزی زاهدان نیز حاکی از آن است که در این زندان تعدادی از بازداشتشدگان اخیر ظرف چند روز گذشته آزاد شدهاند. منابع مطلع خبر میدهند که تاکنون دستکم شصت زندانی سیاسی از این زندان آزاد شدهاند، بندهای زندان خلوت شده و کسانی که در زندان ماندهاند اکنون نیاز به توجه بیشتری دارند چراکه عدم آزادی آنها نشان میدهد که پروندهسازی سنگینی علیهشان صورت گرفته است.
🔹در زندان آمل گفته میشود تمام زندانیان زن مرتبط با اعتراضات اخیر آزاد شده و از مردان تنها دو زندانی در زندان باقی ماندهاند. همچنین تاکنون حداقل ده نفر از زندانیان سیاسی اخیر، از زندان تیرکلای ساری آزاد شدهاند و آخرین اطلاعاتی که به دست کمیته رسیده از باقی ماندن شش زندانی سیاسی در این زندان خبر میدهد، تعداد دقیق آزادیهای این زندان هنوز مشخص نیست.
🔹از ارومیه نیز خبر میرسد که پرونده «جوانان محلات ارومیه» مختومه اعلام شده و همه بازداشتشدگان مرتبط با این پرونده شامل بخشودگی شدهاند. در پرونده دیگری که کمیته هنوز نتوانسته از جزئیات آن مطلع شود نیز هشت نفر در دادگاه انقلاب ارومیه عفو و بخشیده شدند.
🔹همچنین در زندانهای کرج نیز، اکثر زنان زندانی در زندان کچویی کرج آزاد شده و روند آزادیها از زندان رجاییشهر نیز هرچند ادامه دارد اما کمتر از سایر زندانها است. در این زندان بسیاری از متهمان و یا محکومانی که دارای اتهامات سنگین مانند «محاربه»، «افساد فی الارض» هستند نگهداری میشوند.
🔹از زندانهای دستگرد و دولتآباد اصفهان و عادلآباد شیراز نیز اخبار مشابه آزادی به گوش میرسد. آزادشدگان بعضا کسانی هستند که حکمهای سنگین حبس و محکومیت دریافت کرده بودند. دادستان کل کشور روز جمعه اعلام کرد «در استان اصفهان ۱۹۴ نفر از زندانیان اعتراضات اخیر و ۷۹۲ نفر از محکومان جرائم عمومی نامه آزادی گرفتند تا به آغوش خانواده بازگردند.»
🔹براساس بررسی کمیته در زندان تبریز نیز تا روز شنبه حدود ۷۰ نفر آزاد شدند و ۱۴۰۰ نفر هم که با وثیقه آزاد بودند، نامه عدم اجرای حکم یا منع تعقیب دریافت کردهاند. گفته می شود هم اکنون شانزده نفر از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در زندان تبریز باقی ماندهاند که احتمال میرود در روزهای پیش رو شش یا هفت نفر دیگر هم آزاد شوند.
🟢 متن کامل گزارش را در تلگراف بخوانید.
🆔@Followupiran
Telegraph
آنهایی که رفتند، آنهایی که ماندند
از اواسط بهمنماه سال جاری و در پی اعلام دستگاه قضایی مبنی بر «عفو» و آزادی دهها هزار نفر از زندانیان عمومی و سیاسی و بالاخص بازداشتشدگان اعتراضات اخیر، تصاویری از آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی در شبکههای اجتماعی منتشر شد. درحالی که بسیاری از زندانیان…
ديدبان آزار
Photo
اجازه نمیدهیم شلاق حذف و طرد روی تنمان حک شود
جمعی از اعضای کتابخانه ملی در بیانیهای به احکام تعلیق زنان عضو کتابخانه ملی اعتراض کردهاند. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
در هفته جاری کتابخانه ملی ایران با بیشرمی تمام عضویت چندین نفر را بهخاطر موضوع حجاب اجباری معلق کرده است. با اتمام «سیاست باتوم و گلوله» گویا دولت جمهوری اسلامی «سیاست حذف نرم» را در پیش گرفته است. با شروع هفته اخبار متعددی از توقف ارائه خدمات به زنان بیحجاب میشنیدیم. امروز اما سازمان کتابخانه ملی که منطقاً باید نهادی فرهنگی باشد، پیشقراول سپاه ستم و سرکوب شده است و پرچم حذف پژوهشگران و دانشجویان را از سپهر عمومی کشور در دست گرفته است.
در آغاز هفته جاری پیامکی از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به تعدادی از کاربران زن ارسال شده است(تصویر دوم).
در این پیامک مسئولان امنیتی برای پیشگیری از واکنشهای احتمالی از قید واژه «تعلیق بهخاطر حجاب» پرهیز کردهاند و صرفاً کاربر را به بند ۷ از ماده ۱۰ شیوهنامه عضویت ارجاع دادهاند. اما با رجوع به این بند از شیوهنامه میخوانیم: «رعایت کامل پوشش اسلامی و حفظ شئونات دینی، فرهنگی و اجتماعی در محیط سازمان الزامی است. در صورت مشاهده موارد تخلف، مراتب در کمیته عضویت مطرح و تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد.»
همچنین شنیدهها حاکی از آن است که حراست کتابخانه ملی تصمیم گرفته بهجای ارسال پیامک به تمام زنان بدحجاب، بهصورت دورهای در دستههای دهتایی عضویت آنها را تعلیق کند تا از حجم اعتراضات احتمالی آن بکاهد. با این توصیف، اقدام سازمان اسناد و کتابخانه ملی را اولین گام عملی و نظاممندِ «نهادهای عمومی» در استقرار قسمی «آپارتاید جنسیتی» در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی دانست.
اگر تا پیش از این وظیفه سرکوب و حذف زنانِ مخالف حجاب اجباری در دست نیروهای نظامی و امنیتی متمرکز بود، از امروز به بعد، نهاد کتابخانه ملی (همگام با حراست دانشگاهها) طرد زنان را به درون بروکراسی عریض و طویل دولتی منتقل و منتشر میکند. بروکراتیزهکردن حذف، در حقیقت از فشردگی و تراکم حمله در یک نقطه میکاهد و آن را در طول و عرض جغرافیایی پخش میکند. بهبیان دیگر، جمهوری اسلامی تصمیم گرفته بهجای اقدامات گلدرشت و پرسروصدای پیشین، از استراتژی «حذف خزنده» بهره گیرد و تمام سنگرهایی که زنان در طول این سه دهه گذشته برای دفاع از حقوق مقدماتی خود ساختهاند تخریب کند.
ما، شماری از اعضای کتابخانه ملی، ضمن محکوم کردن این اقدام بدوی در محروم کردن زنان از دریافت ابتداییترین خدمات عمومی، اعلام میکنیم تمام تلاش خود را بهکار میگیریم تا از حقوق اولیه خود پاسداری کنیم. ما اجازه نخواهیم داد نهادهای عمومی که باید «خادم» شهروندان باشند جامه «اربابی» بر تن کنند و شلاق حذف و طرد روی تنمان حک کنند.
@harasswatch
جمعی از اعضای کتابخانه ملی در بیانیهای به احکام تعلیق زنان عضو کتابخانه ملی اعتراض کردهاند. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
در هفته جاری کتابخانه ملی ایران با بیشرمی تمام عضویت چندین نفر را بهخاطر موضوع حجاب اجباری معلق کرده است. با اتمام «سیاست باتوم و گلوله» گویا دولت جمهوری اسلامی «سیاست حذف نرم» را در پیش گرفته است. با شروع هفته اخبار متعددی از توقف ارائه خدمات به زنان بیحجاب میشنیدیم. امروز اما سازمان کتابخانه ملی که منطقاً باید نهادی فرهنگی باشد، پیشقراول سپاه ستم و سرکوب شده است و پرچم حذف پژوهشگران و دانشجویان را از سپهر عمومی کشور در دست گرفته است.
در آغاز هفته جاری پیامکی از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به تعدادی از کاربران زن ارسال شده است(تصویر دوم).
در این پیامک مسئولان امنیتی برای پیشگیری از واکنشهای احتمالی از قید واژه «تعلیق بهخاطر حجاب» پرهیز کردهاند و صرفاً کاربر را به بند ۷ از ماده ۱۰ شیوهنامه عضویت ارجاع دادهاند. اما با رجوع به این بند از شیوهنامه میخوانیم: «رعایت کامل پوشش اسلامی و حفظ شئونات دینی، فرهنگی و اجتماعی در محیط سازمان الزامی است. در صورت مشاهده موارد تخلف، مراتب در کمیته عضویت مطرح و تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد.»
همچنین شنیدهها حاکی از آن است که حراست کتابخانه ملی تصمیم گرفته بهجای ارسال پیامک به تمام زنان بدحجاب، بهصورت دورهای در دستههای دهتایی عضویت آنها را تعلیق کند تا از حجم اعتراضات احتمالی آن بکاهد. با این توصیف، اقدام سازمان اسناد و کتابخانه ملی را اولین گام عملی و نظاممندِ «نهادهای عمومی» در استقرار قسمی «آپارتاید جنسیتی» در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی دانست.
اگر تا پیش از این وظیفه سرکوب و حذف زنانِ مخالف حجاب اجباری در دست نیروهای نظامی و امنیتی متمرکز بود، از امروز به بعد، نهاد کتابخانه ملی (همگام با حراست دانشگاهها) طرد زنان را به درون بروکراسی عریض و طویل دولتی منتقل و منتشر میکند. بروکراتیزهکردن حذف، در حقیقت از فشردگی و تراکم حمله در یک نقطه میکاهد و آن را در طول و عرض جغرافیایی پخش میکند. بهبیان دیگر، جمهوری اسلامی تصمیم گرفته بهجای اقدامات گلدرشت و پرسروصدای پیشین، از استراتژی «حذف خزنده» بهره گیرد و تمام سنگرهایی که زنان در طول این سه دهه گذشته برای دفاع از حقوق مقدماتی خود ساختهاند تخریب کند.
ما، شماری از اعضای کتابخانه ملی، ضمن محکوم کردن این اقدام بدوی در محروم کردن زنان از دریافت ابتداییترین خدمات عمومی، اعلام میکنیم تمام تلاش خود را بهکار میگیریم تا از حقوق اولیه خود پاسداری کنیم. ما اجازه نخواهیم داد نهادهای عمومی که باید «خادم» شهروندان باشند جامه «اربابی» بر تن کنند و شلاق حذف و طرد روی تنمان حک کنند.
@harasswatch
🔹ملاقات ماموران اطلاعات زاهدان و دستاندرکاران مسجد مکی درخصوص تجاوز به زنان در بازداشتگاه زاهدان
🔹«بدن زن همچنان میدان مناقشه، سرکوب، مماشات و معامله است»
چند روز قبل، خبرگزاری حالوش با استناد به گزارشات دریافتشده از قربانیان خبر داد که بازجویان اطلاعات سپاه در بازداشتگاه زاهدان، زنان بازداشتشده را مورد خشونت فیزیکی و کلامی جنسی قرار دادهاند. بازجویان اصرار داشتهاند که این زنان اقرار کنند با چهرههای شاخص بلوچ رابطه جنسی داشتهاند. زمانی که آنها این اتهامات بازجویان را انکار کردهاند، بازجو به یکی از قربانیان گفته است: «من کاری میکنم که تو مثل بلبل بگی چند بار سرویس دادی. اینجا لال مادرزاد به حرف میاد دختر هرزه!» این زن توضیح داده که پس از آنکه تمامی اتهامات را رد کرده بازجوها او به او تجاوز کردهاند.
پس از انتشار این گزارش، حالوش خبر داد که ماموران ارشد اطلاعات زاهدان با چند تن از معاونان و دستاندرکاران مسجد مکی ملاقات کرده و از رسانهای شدن خبر تجاوز به زنان در بازداشتگاه زاهدان «ابراز گلایه» کرده و گفتهاند: «شما نباید اجازه بدهید که چنین مسائلی به رسانهها برود.»
گروه «دسگوهاران» که توسط جمعی از زنان بلوچ اداره میشود در اعتراض به این دیدار نوشته است: «جنبش ژینا در بلوچستان در پی تجاوز به دختری نوجوان شعلهور و به رمز ما بدل شد. ما دریافتهایم رنجهای ما سیاسی است و دیگر تجاوز به زنان بیهزینه نخواهد ماند. زنان و مردان در برابر فراموشی و مرگ ایستادهاند و روایت میکنند. برای رژیم حاکم، همچنان بدن زن، میدان مناقشه، سرکوب، مماشات و معامله است. ما تذکر داده بودیم که رژیم چطور میخواهد مبارزات مستقل زنان بلوچ را به حاشیه براند و بهشکلی دوگانه از آن سود ببرد. بهگونهای که از یکسو، از مسئله ستم بر زنان بلوچ برای حذف مخالفان بلوچ استفاده کند و از سوی دیگر، جنبش اعتراضی بلوچستان را از مسئله زن، جدا و معترضان بلوچ را ناانسان و در برابر زنان قرار دهد. نظام حاکم در عین حال همواره تلاش کرده است که زنان را در جامعه خود مورد سوءظن و افترا قرار دهد. چراکه آنان با بنیانهای مرجعیت سنتی درافتادهاند.»
دسگوهاران مینویسد آنچه در کشاکش این مبارزه بار دیگر وجهالمصالحه نظامهای مردسالار دینی قرار گرفته، بدن زنان معترض و آسیبدیده تجاوز است که با هدف تحقیر و تطمیع، در میان دو سر طیف زنستیزی یعنی حکومت شیعه مرکزی و مراجع زنستیز خویشاوند خود قرار گرفتهاند. دسگوهاران جوابیه خود را اینگونه به پایان میرساند: «رسالت ما در این دوره خطیر، ایستادگی در برابر تمامی اشکال بهرهکشی و ستم بر زنان و خصوصا آسیب و تجاوز به زنان است. دسگوهاری راه ماست.»
https://harasswatch.com/news/2118/
@harasswatch
🔹«بدن زن همچنان میدان مناقشه، سرکوب، مماشات و معامله است»
چند روز قبل، خبرگزاری حالوش با استناد به گزارشات دریافتشده از قربانیان خبر داد که بازجویان اطلاعات سپاه در بازداشتگاه زاهدان، زنان بازداشتشده را مورد خشونت فیزیکی و کلامی جنسی قرار دادهاند. بازجویان اصرار داشتهاند که این زنان اقرار کنند با چهرههای شاخص بلوچ رابطه جنسی داشتهاند. زمانی که آنها این اتهامات بازجویان را انکار کردهاند، بازجو به یکی از قربانیان گفته است: «من کاری میکنم که تو مثل بلبل بگی چند بار سرویس دادی. اینجا لال مادرزاد به حرف میاد دختر هرزه!» این زن توضیح داده که پس از آنکه تمامی اتهامات را رد کرده بازجوها او به او تجاوز کردهاند.
پس از انتشار این گزارش، حالوش خبر داد که ماموران ارشد اطلاعات زاهدان با چند تن از معاونان و دستاندرکاران مسجد مکی ملاقات کرده و از رسانهای شدن خبر تجاوز به زنان در بازداشتگاه زاهدان «ابراز گلایه» کرده و گفتهاند: «شما نباید اجازه بدهید که چنین مسائلی به رسانهها برود.»
گروه «دسگوهاران» که توسط جمعی از زنان بلوچ اداره میشود در اعتراض به این دیدار نوشته است: «جنبش ژینا در بلوچستان در پی تجاوز به دختری نوجوان شعلهور و به رمز ما بدل شد. ما دریافتهایم رنجهای ما سیاسی است و دیگر تجاوز به زنان بیهزینه نخواهد ماند. زنان و مردان در برابر فراموشی و مرگ ایستادهاند و روایت میکنند. برای رژیم حاکم، همچنان بدن زن، میدان مناقشه، سرکوب، مماشات و معامله است. ما تذکر داده بودیم که رژیم چطور میخواهد مبارزات مستقل زنان بلوچ را به حاشیه براند و بهشکلی دوگانه از آن سود ببرد. بهگونهای که از یکسو، از مسئله ستم بر زنان بلوچ برای حذف مخالفان بلوچ استفاده کند و از سوی دیگر، جنبش اعتراضی بلوچستان را از مسئله زن، جدا و معترضان بلوچ را ناانسان و در برابر زنان قرار دهد. نظام حاکم در عین حال همواره تلاش کرده است که زنان را در جامعه خود مورد سوءظن و افترا قرار دهد. چراکه آنان با بنیانهای مرجعیت سنتی درافتادهاند.»
دسگوهاران مینویسد آنچه در کشاکش این مبارزه بار دیگر وجهالمصالحه نظامهای مردسالار دینی قرار گرفته، بدن زنان معترض و آسیبدیده تجاوز است که با هدف تحقیر و تطمیع، در میان دو سر طیف زنستیزی یعنی حکومت شیعه مرکزی و مراجع زنستیز خویشاوند خود قرار گرفتهاند. دسگوهاران جوابیه خود را اینگونه به پایان میرساند: «رسالت ما در این دوره خطیر، ایستادگی در برابر تمامی اشکال بهرهکشی و ستم بر زنان و خصوصا آسیب و تجاوز به زنان است. دسگوهاری راه ماست.»
https://harasswatch.com/news/2118/
@harasswatch
هرس واچ | دیدبان آزار
«بدن زن همچنان میدان مماشات و معامله است»
ند روز قبل، خبرگزاری حالوش با استناد به گزارشات دریافتشده از زنان بازداشتشده خبر داد که بازجویان اطلاعات سپاه در بازداشتگاه زاهدان، زنان بازداشتشده را مورد خشونت فیزیکی و کلامی جنسی قرار دادهاند. بازجویان اطلاعات سپاه اصرار داشتهاند که این زنان
برای تو کوچه رقصیدن
برای دیگه نترسیدن
برای فردا که میخندیم
برای بوسیدن
#بهاره_سلیمانی و #نازنین_محمدنژاد آزاد شدند
ویدئوها از صفحه تورج سلیمانی
برای دیگه نترسیدن
برای فردا که میخندیم
برای بوسیدن
#بهاره_سلیمانی و #نازنین_محمدنژاد آزاد شدند
ویدئوها از صفحه تورج سلیمانی
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
⛔️وضعیت سها مرتضایی در زندان قرچک
#سها_مرتضایی، فعال دانشجویی ستارهدار و دبیر سابق شورای صنفی کل دانشگاه تهران که صبح ۳۰ آبان با ضرب و شتم شدید بازداشت شد و از سوی ضابط، مورد آزار جنسی قرار گرفت، اکنون در زندان قرچک به سر میبرد و درحال تحمل حبس است.
بنا به اخبار واصله، مسئولان زندان حاضر به ثبت علائم آزار جنسی و یا اعزام وی به پزشکی قانونی نشدهاند. همچنین مسئولان زندان قرچک با وجود پارگی رباط مچ پا و وارد آمدن آسیب به دست و کِتف وی، تا کنون در اعزام او به بیمارستان و ارائهی خدمات درمانی درخور اهمال ورزیدهاند.
سها مرتضایی همچنین علیرغم پیگیریهای مکرر، از دریافت کتابهای ارسالی به زندان به عنوان حق بدیهی زندانی محروم مانده است.
طبق شهادت بسیاری از زندانیان، فریب، اهمال ورزی و پایمالی حقوق زندانی از رویههای متداول در زندان قرچک میباشد. فقدان خدمات و امکانات حداقلی برای زندگی در این زندان نیز عاملی مضاعف در فشار به زندانیان گشته است.
#سرکوب_فراگیر
4⃣5⃣9⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran
#سها_مرتضایی، فعال دانشجویی ستارهدار و دبیر سابق شورای صنفی کل دانشگاه تهران که صبح ۳۰ آبان با ضرب و شتم شدید بازداشت شد و از سوی ضابط، مورد آزار جنسی قرار گرفت، اکنون در زندان قرچک به سر میبرد و درحال تحمل حبس است.
بنا به اخبار واصله، مسئولان زندان حاضر به ثبت علائم آزار جنسی و یا اعزام وی به پزشکی قانونی نشدهاند. همچنین مسئولان زندان قرچک با وجود پارگی رباط مچ پا و وارد آمدن آسیب به دست و کِتف وی، تا کنون در اعزام او به بیمارستان و ارائهی خدمات درمانی درخور اهمال ورزیدهاند.
سها مرتضایی همچنین علیرغم پیگیریهای مکرر، از دریافت کتابهای ارسالی به زندان به عنوان حق بدیهی زندانی محروم مانده است.
طبق شهادت بسیاری از زندانیان، فریب، اهمال ورزی و پایمالی حقوق زندانی از رویههای متداول در زندان قرچک میباشد. فقدان خدمات و امکانات حداقلی برای زندگی در این زندان نیز عاملی مضاعف در فشار به زندانیان گشته است.
#سرکوب_فراگیر
4⃣5⃣9⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran