🔻راهپیمایی زنان در کابل در آستانه سالگرد سیطره طالبان
🔶 «عدالت عدالت، خستهایم از جهالت»
🔹دیدبان آزار: سال پیش، از اواسط اردیبهشت، نیروهای طالبان شهر به شهر و روستا به روستا پیش میرفتند و پرچم حکومت اسلامیشان را بر سر ولایات میکوبیدند تا اینکه ۲۴ مردادماه، پایشان را به کابل، پایتخت افغانستان گذاشتند و برای دوم بر مسند حکومت نشستند. دورهای که مانند ۲۶ سال پیش، علیرغم وعدهها برای رهبری مترقیتر، سرکوب فزایندهای را بیشتر برای زنان رقم زده است. با دوباره اجباری کردن برقع برای زنان، عقدهای نکاح و تجاوز به آنها، ممنوعیت تحصیل دختران در مقطع دبیرستان و دانشگاهها، اخراج معلمان و استادان زن، اخراج زنان از مناصب دولتی، تحت سرپرستی اجباری زنان از سوی یکی از اعضای خانواده، ممنوعیت زنان از سفر به تنهایی در سفرهای طولانی، استفاده زنان از باغها و پارکهای عمومی در روزهایی جدا از مردان، تعطیلی وزارت زنان و ...
🔹اما زنان از همان روز سیطره کامل طالبان بر افغانستان تا همین امروز که جلوی وزارت معارف دست به اعتراض زدند، در ولایات مختلف، از بلخ و هرات تا نیمروز و کابل، پا پس نکشیدند، بارها به خیابان آمدند، خواستار فرصتها و آزادیهای اولیه شدند و علیه ارتجاع شعار سر دادند.
🔹این زنان معترض در راهپیمایی امروز در کابل بار دیگر به منع دختران از ادامه تحصیل اعتراض کردند و گفتهاند که در ادامه اعتراض به «بیعدالتی، جنایت و اسارت زنان» از سوی طالبان به خیابان آمدهاند. آنها در حالی که خواستار حقوق کار و مشارکت سیاسی بودند، بنرهایی را حمل میکردند که روی آن نوشته شده بود: «۱۵ اوت روز سیاه است»، «روز همبستگی زنان افغانستان، سالروز سیاه حضور طالب در کشور» و کاغذ نوشتههایی در اعتراض به تبعیض جنسیتی و سرکوب زنان در دست داشتند.
🔹 شعارهایی مانند «نان، کار و آزادی»، «ما زنان بیداریم و از تبعیض بیزاریم»، «ما حقوق خود را میخواهیم»، «عدالت عدالت، خستهایم از جهالت» و «کار، نان، آموزش» سردادند. در مقابل، نیروهای طالبان، سعی کردند با شلیک هوایی این زنان را متفرق کنند و زنان معترضی را که به مغازه های مجاور پناه برده بودند و همچنین خبرنگارانی را که برای پوشش این راهپیمایی به این مکان آمده بودند، با قنداق تفنگ مورد ضرب و شتم قرار دادند.
🔹ژولیا پارسی یکی از برگزارکنندگان این راهپیمایی به فرانسه ۲۴ میگوید: «متأسفانه طالبان به ما تیراندازی هوایی و ما را متفرق کرد. آنها بنرهای ما را پاره کردند و تلفنهای همراه بسیاری از زنان را مصادره کردند. طالبان زنان را نمیتوانند ببیند، از زنان میترسند، از ایستادگی زنان و از علم و دانش زن میترسند. ما به خاطر یکسالگی حاکمیت طالبان بر افغانستان اعتراض کردهایم و خواستار حق کار و مشارکت همهجانبه زنان در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستیم. مدارس به روی اکثر زنان و دختران بسته است و ما به همین دلیل تظاهرات کردیم.»
🔹کاربران افغانستانی در توییتر هم به این موضوع واکنش نشان دادند؛ احسانی رییس، یکی از این کاربران در توییتی نوشته است: «امروز زنان در کابل توسط گروه حاکم شلاق خوردند و سیلی زده شدند. من ماندهام فرهنگ اهانت، فرهنگ لت و کوب زنان از کدام یک میآید؟ سنت افغانی اجازه این حجم از خشونت را میدهد یا فرهنگ اسلامی با روایت طالبانی؟»
🔹هدی خموش، فعال حقوق زنان افغانستانی هم با انتشار فیلمی از راهپیمایی امروز در اینستاگرامش نوشته است: «میرزمیم، میسازیم. بلی، این بار زنان در مقابل گروه تروریستی ایستادهاند و تاریخ جهل دیگر تکرار نمیشود، ما سازنده ایم. این صدای نسل آگاه پس از فروپاشی است: نان، کار، آزادی.»
داوود علی نجفی، وزیر اسبق حمل و نقل و هواپیمایی کشوری هم نوشته: «زنان قهرمان كشورم در تظاهرات امروزشان در کابل، شعار میدادند «میمانیم، میسازیم». بله، طالب رفتنی است.»
🔹قیس ظهیر، اکتیویست حوزه شهری و پژوهشگر هم با انتشار فیلمی از این زنان معترض، نوشته است: «به این فیلم گوش کنید. معترضان از حمله طالبان در حین تظاهرات به یک کتابخانه فرار میکنند و حالا طالبان این دختران را در داخل کتابخانه کابل میبندند!»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/2011/
🔶 «عدالت عدالت، خستهایم از جهالت»
🔹دیدبان آزار: سال پیش، از اواسط اردیبهشت، نیروهای طالبان شهر به شهر و روستا به روستا پیش میرفتند و پرچم حکومت اسلامیشان را بر سر ولایات میکوبیدند تا اینکه ۲۴ مردادماه، پایشان را به کابل، پایتخت افغانستان گذاشتند و برای دوم بر مسند حکومت نشستند. دورهای که مانند ۲۶ سال پیش، علیرغم وعدهها برای رهبری مترقیتر، سرکوب فزایندهای را بیشتر برای زنان رقم زده است. با دوباره اجباری کردن برقع برای زنان، عقدهای نکاح و تجاوز به آنها، ممنوعیت تحصیل دختران در مقطع دبیرستان و دانشگاهها، اخراج معلمان و استادان زن، اخراج زنان از مناصب دولتی، تحت سرپرستی اجباری زنان از سوی یکی از اعضای خانواده، ممنوعیت زنان از سفر به تنهایی در سفرهای طولانی، استفاده زنان از باغها و پارکهای عمومی در روزهایی جدا از مردان، تعطیلی وزارت زنان و ...
🔹اما زنان از همان روز سیطره کامل طالبان بر افغانستان تا همین امروز که جلوی وزارت معارف دست به اعتراض زدند، در ولایات مختلف، از بلخ و هرات تا نیمروز و کابل، پا پس نکشیدند، بارها به خیابان آمدند، خواستار فرصتها و آزادیهای اولیه شدند و علیه ارتجاع شعار سر دادند.
🔹این زنان معترض در راهپیمایی امروز در کابل بار دیگر به منع دختران از ادامه تحصیل اعتراض کردند و گفتهاند که در ادامه اعتراض به «بیعدالتی، جنایت و اسارت زنان» از سوی طالبان به خیابان آمدهاند. آنها در حالی که خواستار حقوق کار و مشارکت سیاسی بودند، بنرهایی را حمل میکردند که روی آن نوشته شده بود: «۱۵ اوت روز سیاه است»، «روز همبستگی زنان افغانستان، سالروز سیاه حضور طالب در کشور» و کاغذ نوشتههایی در اعتراض به تبعیض جنسیتی و سرکوب زنان در دست داشتند.
🔹 شعارهایی مانند «نان، کار و آزادی»، «ما زنان بیداریم و از تبعیض بیزاریم»، «ما حقوق خود را میخواهیم»، «عدالت عدالت، خستهایم از جهالت» و «کار، نان، آموزش» سردادند. در مقابل، نیروهای طالبان، سعی کردند با شلیک هوایی این زنان را متفرق کنند و زنان معترضی را که به مغازه های مجاور پناه برده بودند و همچنین خبرنگارانی را که برای پوشش این راهپیمایی به این مکان آمده بودند، با قنداق تفنگ مورد ضرب و شتم قرار دادند.
🔹ژولیا پارسی یکی از برگزارکنندگان این راهپیمایی به فرانسه ۲۴ میگوید: «متأسفانه طالبان به ما تیراندازی هوایی و ما را متفرق کرد. آنها بنرهای ما را پاره کردند و تلفنهای همراه بسیاری از زنان را مصادره کردند. طالبان زنان را نمیتوانند ببیند، از زنان میترسند، از ایستادگی زنان و از علم و دانش زن میترسند. ما به خاطر یکسالگی حاکمیت طالبان بر افغانستان اعتراض کردهایم و خواستار حق کار و مشارکت همهجانبه زنان در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستیم. مدارس به روی اکثر زنان و دختران بسته است و ما به همین دلیل تظاهرات کردیم.»
🔹کاربران افغانستانی در توییتر هم به این موضوع واکنش نشان دادند؛ احسانی رییس، یکی از این کاربران در توییتی نوشته است: «امروز زنان در کابل توسط گروه حاکم شلاق خوردند و سیلی زده شدند. من ماندهام فرهنگ اهانت، فرهنگ لت و کوب زنان از کدام یک میآید؟ سنت افغانی اجازه این حجم از خشونت را میدهد یا فرهنگ اسلامی با روایت طالبانی؟»
🔹هدی خموش، فعال حقوق زنان افغانستانی هم با انتشار فیلمی از راهپیمایی امروز در اینستاگرامش نوشته است: «میرزمیم، میسازیم. بلی، این بار زنان در مقابل گروه تروریستی ایستادهاند و تاریخ جهل دیگر تکرار نمیشود، ما سازنده ایم. این صدای نسل آگاه پس از فروپاشی است: نان، کار، آزادی.»
داوود علی نجفی، وزیر اسبق حمل و نقل و هواپیمایی کشوری هم نوشته: «زنان قهرمان كشورم در تظاهرات امروزشان در کابل، شعار میدادند «میمانیم، میسازیم». بله، طالب رفتنی است.»
🔹قیس ظهیر، اکتیویست حوزه شهری و پژوهشگر هم با انتشار فیلمی از این زنان معترض، نوشته است: «به این فیلم گوش کنید. معترضان از حمله طالبان در حین تظاهرات به یک کتابخانه فرار میکنند و حالا طالبان این دختران را در داخل کتابخانه کابل میبندند!»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/2011/
هرس واچ | دیدبان آزار
«عدالت عدالت، خستهایم از جهالت»
سال گذشته، از اواسط اردیبهشت، نیروهای طالبان شهر به شهر و روستا به روستا پیش میرفتند و پرچم حکومت اسلامیشان را بر سر ولایات میکوبیدند تا اینکه 24 مردادماه، پایشان را به کابل، پایتخت افغانستان گذاشتند و برای بار دوم بر مسند حکومت نشستند. دورهای ک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ديدبان آزار
Video
🔹زنان افغانستانی که از زمان به قدرت رسیدن دوباره طالبان در این کشور، در مقابل سرکوبگریهای آنها سکوت نکردهاند، حالا در سالگرد فروپاشی نظام جمهوری در این کشور، صدای اعتراض خود را به کشورهای دیگر هم صادر کردهاند.
🔹زنان معترض، روز گذشته به خیابانها آمده بودند که این تجمع اعتراضی با سرکوب نیروهای طالب روبرو شد. امروز اما سایر زنان هم به این کمپین اعتراضی پیوستند تا بگویند «میمانیم و میسازیم»، صدای تمام زنان معترض است. اعتراض دیروز درشهرهایی چون هامبورگ واسلامآباد هم برگزار شده بود و امروز هم زنان در پاکستان، بدخشان و ایران به نشانه اتحاد و همبستگی با زنان افغانستانی با این پیام همصدا شدند: دختران در بدخشان، دختران در ایران، دختران در پاکستان، دختران درکابل؛ زنده باد اتحاد و همبستگی زنان افغانستان.
🔹زهرا حقپرست، فعال حقوق زنان در افغانستان که طی یک سال گذشته در اکثر تجمعات حضور داشته است، از دستاوردهای این مقاومت به دیدبان آزار میگوید: «اعتراضات و مبارزات زنان معترض هربار با خشونت وبیرحمی بیشتر رژیم سفاک روبه رو شده؛ زنان در پی هر اعتراض، از صدمه دیدنهای جزئی تا زخم برداشتن، بیهوش شدن، شکستن اعضای بدن و حتی با اشکال دردآورتر خشونت چون سقط جنین مواجه شدهاند. اما با اینهمه جانفشانی و ایثارِ این زنان خالی از دستاورهای کوتاه مدت و دراز مدت نبوده است. در بعد کوتاه مدت، اعتبار ندادن به گروه تروریستی متحجر کنونی است که بعد از یکسال حاکمیتشان به عنوان یک حکومت قانونمند و همهپذیر مردمی از طرف جامعه جهانی مورد قبول واقع نشده است. در بعد دراز مدت هم اینکه دختران و زنان نسلهای آینده بعدا بدانند که اگر تغییرات مثبت به وجود آمده، اگر نفسی به راحتی میکشند، اگر اجازه تحصیل کار و آزادی را دارند و از حقوق انسانی برخوردارند، نتیجه جان نثاریها و رشادت زنان مبارز ما بوده است.»
🔹او همچنین زنان ایرانی را خطاب قرار می دهد و میگوید: «اینجا یک ملت گروگان گرفته شد و یک جماعت عظیم به خاک سیاه نشستهاند. ما حق کار و آموزش نداریم. ما حق بیرون رفتن از منزل بدون محرم شرعی را نداریم. ما را بسان ابزار میبینند که جنس دوم باشیم. زنان ایرانی اما از حقوق بیشتری نسبت به ما برخوردارند و با مسئله حجاب هم مبارزه میکنند تا آزاده زندگی کنند. امیدواریم زنان در ایران هم به حقوق خودشان برسند. روشن است که حکومت استبدادی هیچگاه پایدار نیست و این زنان ایران و افغانستاناند که به خاطر بدست آوردن آزادیهای حقوق خود به پا خاستهاند. به امید روزی که همه ما با هم طعم آزادی را بچشیم.»
▪️ورق بزنید و ویدیوهایی را که از سوی این زنان معترض افغانستانی برای دیدبان آزار ارسال شده، ببینید
🔹زنان معترض، روز گذشته به خیابانها آمده بودند که این تجمع اعتراضی با سرکوب نیروهای طالب روبرو شد. امروز اما سایر زنان هم به این کمپین اعتراضی پیوستند تا بگویند «میمانیم و میسازیم»، صدای تمام زنان معترض است. اعتراض دیروز درشهرهایی چون هامبورگ واسلامآباد هم برگزار شده بود و امروز هم زنان در پاکستان، بدخشان و ایران به نشانه اتحاد و همبستگی با زنان افغانستانی با این پیام همصدا شدند: دختران در بدخشان، دختران در ایران، دختران در پاکستان، دختران درکابل؛ زنده باد اتحاد و همبستگی زنان افغانستان.
🔹زهرا حقپرست، فعال حقوق زنان در افغانستان که طی یک سال گذشته در اکثر تجمعات حضور داشته است، از دستاوردهای این مقاومت به دیدبان آزار میگوید: «اعتراضات و مبارزات زنان معترض هربار با خشونت وبیرحمی بیشتر رژیم سفاک روبه رو شده؛ زنان در پی هر اعتراض، از صدمه دیدنهای جزئی تا زخم برداشتن، بیهوش شدن، شکستن اعضای بدن و حتی با اشکال دردآورتر خشونت چون سقط جنین مواجه شدهاند. اما با اینهمه جانفشانی و ایثارِ این زنان خالی از دستاورهای کوتاه مدت و دراز مدت نبوده است. در بعد کوتاه مدت، اعتبار ندادن به گروه تروریستی متحجر کنونی است که بعد از یکسال حاکمیتشان به عنوان یک حکومت قانونمند و همهپذیر مردمی از طرف جامعه جهانی مورد قبول واقع نشده است. در بعد دراز مدت هم اینکه دختران و زنان نسلهای آینده بعدا بدانند که اگر تغییرات مثبت به وجود آمده، اگر نفسی به راحتی میکشند، اگر اجازه تحصیل کار و آزادی را دارند و از حقوق انسانی برخوردارند، نتیجه جان نثاریها و رشادت زنان مبارز ما بوده است.»
🔹او همچنین زنان ایرانی را خطاب قرار می دهد و میگوید: «اینجا یک ملت گروگان گرفته شد و یک جماعت عظیم به خاک سیاه نشستهاند. ما حق کار و آموزش نداریم. ما حق بیرون رفتن از منزل بدون محرم شرعی را نداریم. ما را بسان ابزار میبینند که جنس دوم باشیم. زنان ایرانی اما از حقوق بیشتری نسبت به ما برخوردارند و با مسئله حجاب هم مبارزه میکنند تا آزاده زندگی کنند. امیدواریم زنان در ایران هم به حقوق خودشان برسند. روشن است که حکومت استبدادی هیچگاه پایدار نیست و این زنان ایران و افغانستاناند که به خاطر بدست آوردن آزادیهای حقوق خود به پا خاستهاند. به امید روزی که همه ما با هم طعم آزادی را بچشیم.»
▪️ورق بزنید و ویدیوهایی را که از سوی این زنان معترض افغانستانی برای دیدبان آزار ارسال شده، ببینید
🔶مروری بر یک سال مبارزه و مقاومت زنان افغانستان
🔹از آن روز سیاه، یک سال میگذرد؛ طی این مدت، زنان افغانستانی سلحشورانه ایستادند، ماندند و رزمیدند تا بسازند. جنگیدند تا عرصههای عمومی را پس بگیرند، تا شهر از چهره و تن زنان خالی نشود. روبروی اسلحه طالبان ایستادند و شعار نان کار آزادی سر دادند. ما در ایران، به وجد آمدیم، نظاره کردیم، الهام گرفتیم و تلاش کردیم همبستگی خود را با این زنان مبارز اعلام کنیم. این زنان بازداشت شدند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، با تحقیرآمیزترین الفاظ به آنها اهانت شد، شکنجه شدند، خانهبهخانه فراری شدند اما همچنان صدایشان بلند است. آنها دنیا را مجاب کردند که طالبان را به رسمیت نشناسد.
امروز بار دیگر همبستگی خود را با زنان مبارز اففانستان اعلام میکنیم و از خلال متون منتشرشده در دیدبان آزار نگاهی خواهیم داشت به یک سال مقاومت و مبارزه زنان افغانستان در عرصه عمومی.
🔹چندی پیش فریحه ایثار، کنشگر حقوق زنان افغانستانی به دیدبان آزار گفت: «اگر امروز بیرون نرویم، طالبان رویمان مسلط خواهد شد. ما را فراموش نکنید؛ اگر ما امروز قربانی هستیم، فردا شما و زنان دیگر قربانی افراطیگری خواهید شد. امروز فقط با قلم و به تنهایی در خیابانها داریم با وجود خطرات جانی با طالبان مبارزه میکنیم تا شما فردا قربانی افراطیگری نشوید. فقط یک خواسته از شما داریم: همصدایمان شوید و صدای اعتراض و آزادیخواهی را زنده نگهدارید. طالبان یک گروه تروریستی باطل و مبارزه با آنها مبارزه با جهل است. همصدایی شما به ما کمک میدهد تا با انرژی بیشتری مبارزه کنیم.با این حال زنان بیرون میروند چون میگویند اگر امروز بیرون نرویم، طالبان رویمان مسلط خواهد شد. ما را فراموش نکنید؛ اگر ما امروز قربانی هستیم، فردا شما و زنان دیگر قربانی افراطیگری خواهید شد. امروز فقط با قلم و به تنهایی در خیابانها داریم با وجود خطرات جانی با طالبان مبارزه میکنیم تا شما فردا قربانی افراطیگری نشوید. فقط یک خواسته از شما داریم: همصدایمان شوید و صدای اعتراض و آزادیخواهی را زنده نگهدارید. طالبان یک گروه تروریستی باطل و مبارزه با آنها مبارزه با جهل است. همصدایی شما به ما کمک میدهد تا با انرژی بیشتری مبارزه کنیم.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔹از آن روز سیاه، یک سال میگذرد؛ طی این مدت، زنان افغانستانی سلحشورانه ایستادند، ماندند و رزمیدند تا بسازند. جنگیدند تا عرصههای عمومی را پس بگیرند، تا شهر از چهره و تن زنان خالی نشود. روبروی اسلحه طالبان ایستادند و شعار نان کار آزادی سر دادند. ما در ایران، به وجد آمدیم، نظاره کردیم، الهام گرفتیم و تلاش کردیم همبستگی خود را با این زنان مبارز اعلام کنیم. این زنان بازداشت شدند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، با تحقیرآمیزترین الفاظ به آنها اهانت شد، شکنجه شدند، خانهبهخانه فراری شدند اما همچنان صدایشان بلند است. آنها دنیا را مجاب کردند که طالبان را به رسمیت نشناسد.
امروز بار دیگر همبستگی خود را با زنان مبارز اففانستان اعلام میکنیم و از خلال متون منتشرشده در دیدبان آزار نگاهی خواهیم داشت به یک سال مقاومت و مبارزه زنان افغانستان در عرصه عمومی.
🔹چندی پیش فریحه ایثار، کنشگر حقوق زنان افغانستانی به دیدبان آزار گفت: «اگر امروز بیرون نرویم، طالبان رویمان مسلط خواهد شد. ما را فراموش نکنید؛ اگر ما امروز قربانی هستیم، فردا شما و زنان دیگر قربانی افراطیگری خواهید شد. امروز فقط با قلم و به تنهایی در خیابانها داریم با وجود خطرات جانی با طالبان مبارزه میکنیم تا شما فردا قربانی افراطیگری نشوید. فقط یک خواسته از شما داریم: همصدایمان شوید و صدای اعتراض و آزادیخواهی را زنده نگهدارید. طالبان یک گروه تروریستی باطل و مبارزه با آنها مبارزه با جهل است. همصدایی شما به ما کمک میدهد تا با انرژی بیشتری مبارزه کنیم.با این حال زنان بیرون میروند چون میگویند اگر امروز بیرون نرویم، طالبان رویمان مسلط خواهد شد. ما را فراموش نکنید؛ اگر ما امروز قربانی هستیم، فردا شما و زنان دیگر قربانی افراطیگری خواهید شد. امروز فقط با قلم و به تنهایی در خیابانها داریم با وجود خطرات جانی با طالبان مبارزه میکنیم تا شما فردا قربانی افراطیگری نشوید. فقط یک خواسته از شما داریم: همصدایمان شوید و صدای اعتراض و آزادیخواهی را زنده نگهدارید. طالبان یک گروه تروریستی باطل و مبارزه با آنها مبارزه با جهل است. همصدایی شما به ما کمک میدهد تا با انرژی بیشتری مبارزه کنیم.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
Forwarded from دانشجویان متحد
🔘 طرح برد مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا در واکنش به تداوم بازداشت و بیخبری از وضعیت سپیده رشنو
🆔 @majma_alz
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد
🆔 @majma_alz
🆔 @anjmotahed | دانشجویان متحد
Forwarded from زنان امروز
بخش اجتماعی این شماره را به دانشگاه اختصاص دادهایم. چهار مقاله با چهار موضوع قابل تأمل؛
▪️نخستین مقاله با عنوان «طرد و مقاومتِ زن کنشگر در دانشگاه» به قلم فرشته طوسی است. او تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد که «اعمال قدرت در نهاد دانشگاه و جنبشهای برآمده از آن چگونه بر زن دانشجوی کنشگر تأثیر گذاشته است؟». در این مقاله نقلقولهایی از فعالان دانشجویی زن انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران در دل تحلیلی از حذف و مقاومت آنها در دانشگاه جای گرفته است.
▪️«بیگانهای در میان: تجربه زنانه جذب در نهاد دانشگاه» مقالهای است که مینا عزیزی و شقایق یوسفی مقدم به طور مشترک نوشتهاند. عنوان مقاله «بیگانهای در میان»، متأثر از تجربه شخصی پاتریشیا هیل کالینز، استاد زن سیاهپوست از تدریس در فضای دانشگاهی آمریکای دهه هشتاد است و به این نکته اشاره دارد که زنان سیاهپوست حتی پس از ورود به حرفه دانشگاهی نیز موقعیت فرودستی را تجربه میکنند که حاصل تقاطع جنسیت، طبقه و نژاد است. در این مقاله نیز نقلقولهایی از دانشجویان دکتری، استادان تازه جذب شده و فارغالتحصیلانی که تجربه شرکت در فراخوانهای جذب هیات علمی را داشتند، در کنار تحلیلشان آمده است.
▪️عنوان سومین مقاله «آزار جنسی و قلدری در دانشگاه»، نوشته آتنا کامل است. هر دو موضوع آزار جنسی و قلدری از مباحث مهم در هر فضای کاری و اشتراکی از جمله دانشگاه است که در ایران چندان به آنها پرداخته نشده است. در این مقاله با یازده دانشجو و فارغالتحصیل زن از دانشگاهها و رشتههای مختلف مصاحبه شده و متن در واقع تلاشی است برای گشودن بحث فراگیر اما ناگفته آزارهای جنسی و جنسیتی، قلدری و زورگویی و فضای سلسلهمراتبی و سوءاستفاده از قدرت در دانشگاه و از طرف دیگر نحوه مواجهه دانشجویان با چنین مصائب و مشکلاتی.
▪️«تجربه یک زن از دانشگاه»، چهارمین و آخرین مقاله، به قلم مهسا اسدالهنژاد است. مهسا در همان ابتدای متن مشخص میکند که مراد از تجربه در این متن تجربهای است که او با مختصات و ویژگیهای خاص خودش از سر گذارنده و «به این معنا هر گاه از صفتهای دیگری برای زن و یا از جنسیتی دیگر سخن به میان آید، جنس مواجهه متفاوت خواهد بود». این مقاله به طور مختصر به سراغ چند سطح از مواجهه دانشگاهی میرود: اول، فضاهای غیررسمی میان دانشجویان و مکانهان کمتر رسمی در تشکلهای دانشجویی، دوم، فضای کلاس درس، سوم، ارتباط با استاد/استادان، چهارم، ارتباط با حراست دانشکده/دانشگاه و پنجم، دوران پس از دانشجویی.
لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۵/
▪️نخستین مقاله با عنوان «طرد و مقاومتِ زن کنشگر در دانشگاه» به قلم فرشته طوسی است. او تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد که «اعمال قدرت در نهاد دانشگاه و جنبشهای برآمده از آن چگونه بر زن دانشجوی کنشگر تأثیر گذاشته است؟». در این مقاله نقلقولهایی از فعالان دانشجویی زن انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران در دل تحلیلی از حذف و مقاومت آنها در دانشگاه جای گرفته است.
▪️«بیگانهای در میان: تجربه زنانه جذب در نهاد دانشگاه» مقالهای است که مینا عزیزی و شقایق یوسفی مقدم به طور مشترک نوشتهاند. عنوان مقاله «بیگانهای در میان»، متأثر از تجربه شخصی پاتریشیا هیل کالینز، استاد زن سیاهپوست از تدریس در فضای دانشگاهی آمریکای دهه هشتاد است و به این نکته اشاره دارد که زنان سیاهپوست حتی پس از ورود به حرفه دانشگاهی نیز موقعیت فرودستی را تجربه میکنند که حاصل تقاطع جنسیت، طبقه و نژاد است. در این مقاله نیز نقلقولهایی از دانشجویان دکتری، استادان تازه جذب شده و فارغالتحصیلانی که تجربه شرکت در فراخوانهای جذب هیات علمی را داشتند، در کنار تحلیلشان آمده است.
▪️عنوان سومین مقاله «آزار جنسی و قلدری در دانشگاه»، نوشته آتنا کامل است. هر دو موضوع آزار جنسی و قلدری از مباحث مهم در هر فضای کاری و اشتراکی از جمله دانشگاه است که در ایران چندان به آنها پرداخته نشده است. در این مقاله با یازده دانشجو و فارغالتحصیل زن از دانشگاهها و رشتههای مختلف مصاحبه شده و متن در واقع تلاشی است برای گشودن بحث فراگیر اما ناگفته آزارهای جنسی و جنسیتی، قلدری و زورگویی و فضای سلسلهمراتبی و سوءاستفاده از قدرت در دانشگاه و از طرف دیگر نحوه مواجهه دانشجویان با چنین مصائب و مشکلاتی.
▪️«تجربه یک زن از دانشگاه»، چهارمین و آخرین مقاله، به قلم مهسا اسدالهنژاد است. مهسا در همان ابتدای متن مشخص میکند که مراد از تجربه در این متن تجربهای است که او با مختصات و ویژگیهای خاص خودش از سر گذارنده و «به این معنا هر گاه از صفتهای دیگری برای زن و یا از جنسیتی دیگر سخن به میان آید، جنس مواجهه متفاوت خواهد بود». این مقاله به طور مختصر به سراغ چند سطح از مواجهه دانشگاهی میرود: اول، فضاهای غیررسمی میان دانشجویان و مکانهان کمتر رسمی در تشکلهای دانشجویی، دوم، فضای کلاس درس، سوم، ارتباط با استاد/استادان، چهارم، ارتباط با حراست دانشکده/دانشگاه و پنجم، دوران پس از دانشجویی.
لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۵/
Audio
گزارش صدای نو- مبارزات زنان در ایران همچنان ادامه دارد، سپیده رشنو را از یاد نبریم
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
#کولبر_نیوز
#kolbarnews
@kolbarnews
🔻نشست مجازی دیدبان آزار
🔶زنان افغانستان؛ یک سال پس از سیطره طالبان
🔹این نشست مجازی روز جمعه ۲۸ مرداد در همین صفحه در اینستاگرام برگزار میشود.
سخنرانان:
▪️عطیه مهربان، فعال حقوق بشر
▪️فریحه ایثار، کنشگر حقوق بشر و مسایل اجتماعی
▪️زهرا سپهر، حقوقدان و فعال حقوق بشر
▪️معصومه امیری، داستاننویس و سردبیر نشریه سیندخت (نشریه زنان افغانستانی ساکن ایران)
▪️زهرا حقپرست، فعال حقوق بشر و سرگروه جنبش اعتراضی اتحاد و همبستگی زنان افغانستان
▪️سپیده سالاروند، پژوهشگر اجتماعی و فعال حقوق کودکان
▪️سحر فطرت، کنشگر فمینیست
#دیدبان_آزار
@harasswatch
#افغانستان #زنان_افغانستان
🔶زنان افغانستان؛ یک سال پس از سیطره طالبان
🔹این نشست مجازی روز جمعه ۲۸ مرداد در همین صفحه در اینستاگرام برگزار میشود.
سخنرانان:
▪️عطیه مهربان، فعال حقوق بشر
▪️فریحه ایثار، کنشگر حقوق بشر و مسایل اجتماعی
▪️زهرا سپهر، حقوقدان و فعال حقوق بشر
▪️معصومه امیری، داستاننویس و سردبیر نشریه سیندخت (نشریه زنان افغانستانی ساکن ایران)
▪️زهرا حقپرست، فعال حقوق بشر و سرگروه جنبش اعتراضی اتحاد و همبستگی زنان افغانستان
▪️سپیده سالاروند، پژوهشگر اجتماعی و فعال حقوق کودکان
▪️سحر فطرت، کنشگر فمینیست
#دیدبان_آزار
@harasswatch
#افغانستان #زنان_افغانستان
🔻برای سپیده رشنو
🔶 به تو قول میدهم دیگر آن زن سابق نیستم
🔹زن جوان، یک روز معمولی در مسیر قراری کاری بوده، یا اصلا به خانه بازمیگشته یا قرار ملاقاتی با دوستانش در کافه داشته است که زندگیاش ناگهان دگرگون میشود. او اکنون یک ماه است که در بازداشت به سر میبرد. من نه تابش را دارم و نه توانش را که تصور کنم بر او چه گذشته است. من حتی از نگاه کردن به چهره رنجور و چشم کبودش هم امتناع کردم. من از فکر کردن به اینکه پای باندپیچی شده او از چه خبر میدهد هم به خودم میلرزم.
🔹تمام این سالها، از همان کودکی که مانتو و مقنعههای تیره را سرمان کردند و حتی نمیگذاشتند سر کلاس درشان بیاوریم، به این ستم عادت داده شدیم، پذیرفتیمش، با آن کنار آمدیم. یا شاید هم عادت نکردیم و به همین دلیل است که هنوز به وضوح صدای مدیر مدرسه را که بدلیل «بدحجابی» و «پوشش نامناسب» جلوی دانشآموزان دیگر «خراب» خطابم کرد، در ذهنم میشنوم و هربار با یادآوری آن بدنم منقبض میشود.
وقتی در خیابان، گشتهای ارشاد زنان را سوار ونهای سبز میکردند تا از آنها تعهد بگیرند که دیگر آرایش نکنند و مانتوی کوتاه نپوشند و چه و چه، یا اصلا بازداشتشان میکردند و میبردند، بسیاری از ما از جمله خود من، یاد گرفته بودیم مسیرمان را عوض کنیم که گیر نیفتیم.
🔹چند روز پیش از ایستگاه مترو که پیاده شدم زنی چادری تذکر داد: «این چه وضعی است؟ حجابت رو درست کن.» بهطوری بیسابقه، با تمام وجودم صدایم را بالا بردم: «چرا دست از سر ما بر نمیدارید؟ سپیده رشنو را به زندان انداختید کافی نبود؟» زن چیزی نگفت و پی مسیرش رفت. اما من آرام نمیشدم. دست خودم نبود. نمیتوانم موقعیت روانی آن لحظه را توضیح بدهم. انگار که در یک لحظه متوجه شده باشید که دیگر به اینجایتان رسیده است.
🔹آنچه که به سر سپیده آمده است برایم روشن کرده که همین تذکرهای روزمره حجاب از سوی شهروندان دیگر، چطور از وضع موجود تغذیه میکند و مقوم آن است. این گفتوگویی شهروندی و مسالمتآمیز میان دو سبک زندگی متفاوت نیست. این همدستی با قدرتی است که ما را اینچنین تحقیر و سرکوب کرده است. اینها را نوشتم به بهانه سپیده و اصلا برای سپیده: «به تو قول میدهم که دیگر آن زن سابق نیستم. دیگر هیچکدام از این بلاهایی که سرمان میآید برایم جزئی ناگزیر از زندگی روزمره نیست. به تو قول میدهم که سختیهایی که این روزها کشیدی و میکشی بیهوده نبوده است. اراده و عزت نفس تو و دیگرانی مثل تو، مسری است سپیده. و من تردید ندارم که تو به عده زیادی سرایت کردهای.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/2014
🔶 به تو قول میدهم دیگر آن زن سابق نیستم
🔹زن جوان، یک روز معمولی در مسیر قراری کاری بوده، یا اصلا به خانه بازمیگشته یا قرار ملاقاتی با دوستانش در کافه داشته است که زندگیاش ناگهان دگرگون میشود. او اکنون یک ماه است که در بازداشت به سر میبرد. من نه تابش را دارم و نه توانش را که تصور کنم بر او چه گذشته است. من حتی از نگاه کردن به چهره رنجور و چشم کبودش هم امتناع کردم. من از فکر کردن به اینکه پای باندپیچی شده او از چه خبر میدهد هم به خودم میلرزم.
🔹تمام این سالها، از همان کودکی که مانتو و مقنعههای تیره را سرمان کردند و حتی نمیگذاشتند سر کلاس درشان بیاوریم، به این ستم عادت داده شدیم، پذیرفتیمش، با آن کنار آمدیم. یا شاید هم عادت نکردیم و به همین دلیل است که هنوز به وضوح صدای مدیر مدرسه را که بدلیل «بدحجابی» و «پوشش نامناسب» جلوی دانشآموزان دیگر «خراب» خطابم کرد، در ذهنم میشنوم و هربار با یادآوری آن بدنم منقبض میشود.
وقتی در خیابان، گشتهای ارشاد زنان را سوار ونهای سبز میکردند تا از آنها تعهد بگیرند که دیگر آرایش نکنند و مانتوی کوتاه نپوشند و چه و چه، یا اصلا بازداشتشان میکردند و میبردند، بسیاری از ما از جمله خود من، یاد گرفته بودیم مسیرمان را عوض کنیم که گیر نیفتیم.
🔹چند روز پیش از ایستگاه مترو که پیاده شدم زنی چادری تذکر داد: «این چه وضعی است؟ حجابت رو درست کن.» بهطوری بیسابقه، با تمام وجودم صدایم را بالا بردم: «چرا دست از سر ما بر نمیدارید؟ سپیده رشنو را به زندان انداختید کافی نبود؟» زن چیزی نگفت و پی مسیرش رفت. اما من آرام نمیشدم. دست خودم نبود. نمیتوانم موقعیت روانی آن لحظه را توضیح بدهم. انگار که در یک لحظه متوجه شده باشید که دیگر به اینجایتان رسیده است.
🔹آنچه که به سر سپیده آمده است برایم روشن کرده که همین تذکرهای روزمره حجاب از سوی شهروندان دیگر، چطور از وضع موجود تغذیه میکند و مقوم آن است. این گفتوگویی شهروندی و مسالمتآمیز میان دو سبک زندگی متفاوت نیست. این همدستی با قدرتی است که ما را اینچنین تحقیر و سرکوب کرده است. اینها را نوشتم به بهانه سپیده و اصلا برای سپیده: «به تو قول میدهم که دیگر آن زن سابق نیستم. دیگر هیچکدام از این بلاهایی که سرمان میآید برایم جزئی ناگزیر از زندگی روزمره نیست. به تو قول میدهم که سختیهایی که این روزها کشیدی و میکشی بیهوده نبوده است. اراده و عزت نفس تو و دیگرانی مثل تو، مسری است سپیده. و من تردید ندارم که تو به عده زیادی سرایت کردهای.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/2014
هرس واچ | دیدبان آزار
برای سپیده رشنو؛ به تو قول میدهم دیگر آن زن سابق نیستم
زن جوان، یک روز معمولی در مسیر قراری کاری بوده، یا اصلا به خانه بازمیگشته یا قرار ملاقاتی با دوستانش در کافه داشته است که زندگیاش ناگهان دگرگون میشود. او اکنون یک ماه است که در بازداشت به سر میبرد. من نه تابش را دارم و نه توانش را که تصور کنم بر
Forwarded from باشگاه زنان
🔴 به گفته برخی خبرگزاری ها رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران از برگزاری جلسه تفهیم اتهام سپیده رشنو خبر داده است.
📌خانم رشنو نویسنده و ویراستاری است که در هفته پایانی تیرماه، به دلیل اعتراض به رایحه ربیعی، زن محجبهای که به او تذکر حجاب داده بود، دستگیر شد.
بر اساس این گزارش وی گفته «با توجه به کیفرخواست صادره و ارجاع پرونده به این شعبه، در اجرای قانون آیین دادرسی کیفری و الزام قانونگذار به ابلاغ کیفرخواست، متهم از زندان احضار شده و در شعبه مذکور، مفاد کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به وی ابلاغ شد.»
📌رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب گفته خانم رشنو «متهم از مفاد پرونده، اتهامات و ادله انتسابی که دایر بر اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور ازطریق ارتباط با افراد خارجنشین و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به فساد و فحشا بود، آگاه شد تا جهت دفاع از خود، با توجه به مفاد کیفرخواست صادره، در جلسه رسیدگی آمادگی لازم را کسب کند.»
👉🏻 @BashgaheZanan 👈🏻
📌خانم رشنو نویسنده و ویراستاری است که در هفته پایانی تیرماه، به دلیل اعتراض به رایحه ربیعی، زن محجبهای که به او تذکر حجاب داده بود، دستگیر شد.
بر اساس این گزارش وی گفته «با توجه به کیفرخواست صادره و ارجاع پرونده به این شعبه، در اجرای قانون آیین دادرسی کیفری و الزام قانونگذار به ابلاغ کیفرخواست، متهم از زندان احضار شده و در شعبه مذکور، مفاد کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به وی ابلاغ شد.»
📌رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب گفته خانم رشنو «متهم از مفاد پرونده، اتهامات و ادله انتسابی که دایر بر اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور ازطریق ارتباط با افراد خارجنشین و فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به فساد و فحشا بود، آگاه شد تا جهت دفاع از خود، با توجه به مفاد کیفرخواست صادره، در جلسه رسیدگی آمادگی لازم را کسب کند.»
👉🏻 @BashgaheZanan 👈🏻
ديدبان آزار
Photo
🔹مجله زنان امروز در آخرین شماره خود، نشستی با هیئت پنج نفره منتخب ۸۰۰ زن سینماگر (ترانه علیدوستی، هانیه توسلی، غزاله معتمد، مارال جیرانی، سمیه میرشمسی) داشته است. در این نشست از مباحث مطرح شده در بیانیه و مواضع گروه صحبت شده است. فرشته حبیبی، نویسنده این مطلب در زنان امروز مینویسد: «موضوع بیانیه برآمده از تجربە زیسته زنان در سینما و معطوف به این سه محور بود: اعتراض به خشونت و آزار در محیط کار، تقاضای ایجاد کمیتهای برای رسیدگی به شکایات، و تلاش در زمینە تحقق محیطی امن در سینما برای زنان.»
🔹چالشهایی که این زنان از پیش از انتشار بیانیه تاکنون پشت سر گذاشتهاند، شکافهای ایجاد شده، پشت کردن برخی از همقطاران، حملات، تهدیدها، همبستگیها و ایستادنها، خطاها، انتقادات و پیشنهادات مطرحشده، همگی تجربههایی است که ثبت آن در تاریخ جنبش مبارزه با خشونت علیه زنان ضرورت دارد. پافشاری این زنان بر استقلال کمیته پیگیری آزار جنسی از تمامی روابط مالی، مافیایی و نهادهای قدرت، یکی از مهمترین تلاشهای فمینیستی این گروه پنج نفره بوده است که علیرغم تهدیدهای صنفی و امنیتی بر آن ایستادند. نفس این تلاشها فارغ از نتیجه، دستاوردی ماندگار برای جنبش زنان و در امتداد آن است. همانطور که خود هیئت پنج نفره نوشته بود: «آگاهی امروز خود را مدیون تلاشها و شجاعتهای زنان پیش از ما برای رفع تبعیض میدانیم. این یک روند آموزشی در حال کنش است که ما هم خود را بخشی از آن تعریف میکنیم.»
🔹هیئت پیگیری مطالبات بیانیه ۸۰۰ زن، پس از برگزاری جلسات متعدد، به کمک تیمی از حقوقدانان ««آییننامه منع خشونت جنسی/جنسیتی علیه زنان سینما و تئاتر» را تدوین کرد. متن این بیانیه در صفحه اینستاگرام ۸۰۰ زن منتشر شد. در نهایت پس از سنگاندازیها و چالشهای متعدد صفحه ۸۰۰ زن اعلام کرد در تاریخ ۹ مردادماه ۱۴۰۱، یک نسخه از متن نهایی آییننامه به خانه سینما و یک نسخه به خانه تئاتر ارائه و در دبیرخانه آن دو خانه ثبت شد. همچنین در نامهای خطاب به مدیران این دو خانه، آقایان شاهسواری و نعیمیذاکر، هیات پنج نفره پیگیری، خواستار تشکیل جلسهای برای تصویب نهایی این آییننامه شد.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔹چالشهایی که این زنان از پیش از انتشار بیانیه تاکنون پشت سر گذاشتهاند، شکافهای ایجاد شده، پشت کردن برخی از همقطاران، حملات، تهدیدها، همبستگیها و ایستادنها، خطاها، انتقادات و پیشنهادات مطرحشده، همگی تجربههایی است که ثبت آن در تاریخ جنبش مبارزه با خشونت علیه زنان ضرورت دارد. پافشاری این زنان بر استقلال کمیته پیگیری آزار جنسی از تمامی روابط مالی، مافیایی و نهادهای قدرت، یکی از مهمترین تلاشهای فمینیستی این گروه پنج نفره بوده است که علیرغم تهدیدهای صنفی و امنیتی بر آن ایستادند. نفس این تلاشها فارغ از نتیجه، دستاوردی ماندگار برای جنبش زنان و در امتداد آن است. همانطور که خود هیئت پنج نفره نوشته بود: «آگاهی امروز خود را مدیون تلاشها و شجاعتهای زنان پیش از ما برای رفع تبعیض میدانیم. این یک روند آموزشی در حال کنش است که ما هم خود را بخشی از آن تعریف میکنیم.»
🔹هیئت پیگیری مطالبات بیانیه ۸۰۰ زن، پس از برگزاری جلسات متعدد، به کمک تیمی از حقوقدانان ««آییننامه منع خشونت جنسی/جنسیتی علیه زنان سینما و تئاتر» را تدوین کرد. متن این بیانیه در صفحه اینستاگرام ۸۰۰ زن منتشر شد. در نهایت پس از سنگاندازیها و چالشهای متعدد صفحه ۸۰۰ زن اعلام کرد در تاریخ ۹ مردادماه ۱۴۰۱، یک نسخه از متن نهایی آییننامه به خانه سینما و یک نسخه به خانه تئاتر ارائه و در دبیرخانه آن دو خانه ثبت شد. همچنین در نامهای خطاب به مدیران این دو خانه، آقایان شاهسواری و نعیمیذاکر، هیات پنج نفره پیگیری، خواستار تشکیل جلسهای برای تصویب نهایی این آییننامه شد.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
Forwarded from شرق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺️چرا بیانیه ۸۰۰ زن نوشته شد؟
بخش اول- گفتگو با غزاله معتمد
🔹️"خشونت سیستماتیک علیه زنان بخشی از دنیای سینما است و ما باید برای خودمان و صداهایی که به جایی نمی رسد، فکری کنیم."
«چرا پذیرفتن حرفهای ما اینقدر سخت است؟ شورای صیانت خانه سینما تخصصی در حوزه خشونت جنسی و جنسیتی ندارند»
🔹️این بخشی از گفتگو «شبکه شرق» با و غزاله معتمد (طراح صحنه و لباس)، یکی از اعضای هیئت پنج نفره 800 زن است.
مشروح این گفتوگو را در سایت شرق ببینید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-853500
@sharghdaily
sharghdaily.com
بخش اول- گفتگو با غزاله معتمد
🔹️"خشونت سیستماتیک علیه زنان بخشی از دنیای سینما است و ما باید برای خودمان و صداهایی که به جایی نمی رسد، فکری کنیم."
«چرا پذیرفتن حرفهای ما اینقدر سخت است؟ شورای صیانت خانه سینما تخصصی در حوزه خشونت جنسی و جنسیتی ندارند»
🔹️این بخشی از گفتگو «شبکه شرق» با و غزاله معتمد (طراح صحنه و لباس)، یکی از اعضای هیئت پنج نفره 800 زن است.
مشروح این گفتوگو را در سایت شرق ببینید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-853500
@sharghdaily
sharghdaily.com
Forwarded from Radio Zamaneh
از تریبون زمانه - بیانیهای جمعی؛ نگاهی به دو سال جریان روایتگری خشونت جنسی
ما باور داریم اگر میتو بتواند فضای درونی خود را گشوده کند و راه را برای بحث و جدلهای جدی هموار کند، امکان بسط و گسترش فضا (در مقابلِ بستن و متصلبکردن آن) فراهم میشود؛ تنها در این بستر است که جریان میتو امکان فراتر رفتن از ظرفیتهای کنونی خود و تبدیل شدن به جریانی «اجتماعی» را خواهد داشت و از خطر انحصارگرایی و هویتطلبی در امان خواهد ماند.
ادامه مطلب
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
ما باور داریم اگر میتو بتواند فضای درونی خود را گشوده کند و راه را برای بحث و جدلهای جدی هموار کند، امکان بسط و گسترش فضا (در مقابلِ بستن و متصلبکردن آن) فراهم میشود؛ تنها در این بستر است که جریان میتو امکان فراتر رفتن از ظرفیتهای کنونی خود و تبدیل شدن به جریانی «اجتماعی» را خواهد داشت و از خطر انحصارگرایی و هویتطلبی در امان خواهد ماند.
ادامه مطلب
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
🔶زنان؛ حامیِ حق حیاتِ متجاوزان
▪️بخش اول
✍مهسا غلامعلیزاده
🔹 مستحقِ مرگ شدن، در تاریخِ جرمشناسی و حقوق عمومی به کرات مورد پرسش و گفتوگو قرار گرفته است. اینکه ما پاسخ برخی از کنشهای انسانی را محرومیت آن انسان از زندگی بدانیم در لحظاتی بسیار بدیهی جلوه میکند. شکنجهگری که ابایی از سالها اذیت و آزارِ زندانیان ندارد، دیکتاتوری که دستانش به هنگام امضای قتل و غارت مردم نمیلرزد، قاتلی که ضجۀ مقتولانش، ذرهای از ارادۀ کشتن را خدشهدار نمیکند و بله، متجاوزی که رحمی در تحمیل درد و رنج به تن و روانِ قربانیانش ندارد.
🔹خشمِ ما به یقین، قابل توضیح اما بدون شک غیر قابل توجیه است. فهم این خشم و پذیرفتنِ بروزِ آن در واکنش به چنان جنایتهایی امری کاملا متفاوت با توجیهپذیر بودن و عمل کردن به تبعِ آن است. در حقیقت ما میتوانیم بپذیریم ظهور چنین خشمی در افراد طبیعی است اما اینکه خشمِ ما فرمان را به دست گیرد و پایِ درستی این واکنشهای خشونتآمیز را امضا کند، امری کاملا ناپذیرفتنی است. از آرزوی مرگ کسی تا آویزان کردنش به طنابی ضخیم، مسیری است مملو از چرایی و چگونگی که سالهاست انسان را به خود مشغول کرده است.
🔹ما تنها با احترام به «حق حیات» است که میتوانیم امیدوار باشیم «سلب حیات» در جوامع انسانی کم و کمتر شود. اگر نظام حقوقی حق ستاندنِ جانِ دیگری را برای خود به رسمیت بشناسد، جانیانِ بالقوه نیز به اشکال مختلف و بهانههای متنوع سعی میکنند برای خود صلاحیت و حقانیت کسب کنند. اگر قانون میگوید «چشم در برابر چشم!»، شهروندِ خشمگین جلوتر میرود و میگوید: «جان در برابر ناموس!» آیا با عقبنشینی قانون، شهروندِ بزهکار هم عقب مینشیند؟ نمیتوان مطمئن بود.اما با حذف اعدام، حداقل این پیام به جامعه مخابره شده که «جانِ آدمی عزیز است ولو جانِ یک جانستان!»
🔹مجازات اساسا در بطن خود حاوی پیامهای مختلف است. نظامهای حقوقی باید به پیامهایی که ارسال میکنند، آگاه باشند. گاهی پیام مجازات در تضادی آشکار با هدف آن است. مجازات سلب حیات با هیچ منطق و استدلالی نمیتواند حاوی پیامِ «ارزشمندیِ حیات» باشد. ما قرار است با مجازات به آدمها یادآوری کنیم چه چیزهایی برای یک جامعۀ انسانی مهم و متعالی است و شکستن و بیحرمتی به آنها عاقبت خوشی ندارد. چگونه میشود با اعدام، اعلام کرد که «زندگی» ارزشمند است؟ برپا کردن چوبههای دار، مهر تاییدی است بر معادلۀ جان در برابر جان و نه تکریمِ جان. بنابراین مجازاتهای سالب حیات جز دامنزدن به خشونت بیشتر، نتیجهای ندارند. پاسداری از حق حیات تنها و تنها با «نه گفتن» به اعدام محقق و مسجل میشود.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/2015/
▪️بخش اول
✍مهسا غلامعلیزاده
🔹 مستحقِ مرگ شدن، در تاریخِ جرمشناسی و حقوق عمومی به کرات مورد پرسش و گفتوگو قرار گرفته است. اینکه ما پاسخ برخی از کنشهای انسانی را محرومیت آن انسان از زندگی بدانیم در لحظاتی بسیار بدیهی جلوه میکند. شکنجهگری که ابایی از سالها اذیت و آزارِ زندانیان ندارد، دیکتاتوری که دستانش به هنگام امضای قتل و غارت مردم نمیلرزد، قاتلی که ضجۀ مقتولانش، ذرهای از ارادۀ کشتن را خدشهدار نمیکند و بله، متجاوزی که رحمی در تحمیل درد و رنج به تن و روانِ قربانیانش ندارد.
🔹خشمِ ما به یقین، قابل توضیح اما بدون شک غیر قابل توجیه است. فهم این خشم و پذیرفتنِ بروزِ آن در واکنش به چنان جنایتهایی امری کاملا متفاوت با توجیهپذیر بودن و عمل کردن به تبعِ آن است. در حقیقت ما میتوانیم بپذیریم ظهور چنین خشمی در افراد طبیعی است اما اینکه خشمِ ما فرمان را به دست گیرد و پایِ درستی این واکنشهای خشونتآمیز را امضا کند، امری کاملا ناپذیرفتنی است. از آرزوی مرگ کسی تا آویزان کردنش به طنابی ضخیم، مسیری است مملو از چرایی و چگونگی که سالهاست انسان را به خود مشغول کرده است.
🔹ما تنها با احترام به «حق حیات» است که میتوانیم امیدوار باشیم «سلب حیات» در جوامع انسانی کم و کمتر شود. اگر نظام حقوقی حق ستاندنِ جانِ دیگری را برای خود به رسمیت بشناسد، جانیانِ بالقوه نیز به اشکال مختلف و بهانههای متنوع سعی میکنند برای خود صلاحیت و حقانیت کسب کنند. اگر قانون میگوید «چشم در برابر چشم!»، شهروندِ خشمگین جلوتر میرود و میگوید: «جان در برابر ناموس!» آیا با عقبنشینی قانون، شهروندِ بزهکار هم عقب مینشیند؟ نمیتوان مطمئن بود.اما با حذف اعدام، حداقل این پیام به جامعه مخابره شده که «جانِ آدمی عزیز است ولو جانِ یک جانستان!»
🔹مجازات اساسا در بطن خود حاوی پیامهای مختلف است. نظامهای حقوقی باید به پیامهایی که ارسال میکنند، آگاه باشند. گاهی پیام مجازات در تضادی آشکار با هدف آن است. مجازات سلب حیات با هیچ منطق و استدلالی نمیتواند حاوی پیامِ «ارزشمندیِ حیات» باشد. ما قرار است با مجازات به آدمها یادآوری کنیم چه چیزهایی برای یک جامعۀ انسانی مهم و متعالی است و شکستن و بیحرمتی به آنها عاقبت خوشی ندارد. چگونه میشود با اعدام، اعلام کرد که «زندگی» ارزشمند است؟ برپا کردن چوبههای دار، مهر تاییدی است بر معادلۀ جان در برابر جان و نه تکریمِ جان. بنابراین مجازاتهای سالب حیات جز دامنزدن به خشونت بیشتر، نتیجهای ندارند. پاسداری از حق حیات تنها و تنها با «نه گفتن» به اعدام محقق و مسجل میشود.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/2015/
هرس واچ | دیدبان آزار
زنان؛ حامیِ حق حیاتِ متجاوزان
مستحقِ مرگ شدن، در تاریخِ جرمشناسی و حقوق عمومی به کرات مورد پرسش و گفتوگو قرار گرفته است. اینکه ما پاسخ برخی از کنشهای انسانی را محرومیت آن انسان از زندگی بدانیم در لحظاتی بسیار بدیهی جلوه میکند. شکنجهگری که ابایی از سالها اذیت و آزارِ زندانیا