Telegram Web Link
ديد‌بان آزار
Photo
🔻اعتراض علیه بازداشت سپیده رشنو

🔶من هم اگر در اتوبوس بودم از تو حمایت می‌کردم

🔹زن با عصبانیتی که بسیاری از ما تجربه‌اش کرده‌ایم فریاد می‌زند: «چی زر زدی؟ همون زرت رو دوباره بزن.» مشخص است که زنی که چادر به سر دارد به او تذکر حجاب داده و رفتار سرکوبکرانه و تحقیرآمیز از خود نشان داده است. درگیری لفظی بالا می‌گیرد. هر دو دوربین بدست گرفته‌اند و ثبت می‌کنند:
-برای مسیح علینژاد می‌خوای بفرستی؟
-برای کل دنیا می‌فرستم.
-تو می‌فرستی واسه مسیح چیکار می‌تونه بکنه برات من می‌فرستم واسه سپاه بیان حسابت رو برسن.

🔹زنان حاضر در اتوبوس مداخله می‌کنند؛ عده‌ای تلاش می‌کنند با دست، لنز گوشی او را بپوشانند که نتواند چهره زن معترض را ثبت کند. در نهایت با کمک جمعی زنان، زن محجبه از اتوبوس به بیرون انداخته می‌شود.

🔹حمایت زنان داخل اتوبوس از زن معترض دل‌گرم‌کننده است. زنی توییت کرده است: «منم اگه توی اون BRT بودم قطعا کنار ‎#سپیده_رشنو می‌ایستادم، ما کم نیستیم، همه‌ ما رو هم بگیرید شهر خالی از سکنه میشه، از ما گفتن.» اکانتی دیگر نوشته است: «دمش گرم که نسبت به ظلم بی‌تفاوت نبود، دم آدمای تو اتوبوس هم گرم که حمایت کردن ازش. این اتوبوس برایند ایران ماست.»

🔹حالا خبر رسیده که زن معترض این ویدئو و هم‌چنین همراهش در فرصتی بسیار کوتاه بازداشت شده‌اند. نامش «سپیده رشنو» است، 28 ساله، هنرمند و داستان‌نویس.

🔹انتشار این ویدئو بحث‌هایی را به دنبال داشت؛ عده‌ای نسبت به دوقطبی شدن جامعه ایران و رودررو شدن مردم هشدار دادند و نوشتند که انتشار این ویدئو‌ها این شکاف و تقابل را تقویت می‌کنند و عده‌ای پاسخ دادند این تقابل مردم علیه مردم نیست و تقابل مردم علیه سرکوبگر است. ایستادگی سرکوب‌شدگان در برابر فرادستان. آنها بر تفکیک میان حجاب حکومتی و حجاب صرفا اعتقادی و شخصی تاکید کرده‌اند.

🔹زنی در توییتر نوشته است: «هشت سال از پرونده اسیدپاشان اصفهان گذشت و حتی یک نفر دستگیر نشد. اما در عرض یک روز زن معترض در بی‌آرتی رو گرفتن. ما با مردم مواجه نیستیم. ما با یک اقلیت برخوردار از رانت حکومتی مواجهیم.»

🔹زن آمر به معروف که رایحه ربیعی نام دارد ویدئویی را که ضبط کرده، از طریق خبرگزاری فارس منتشر کرده است. در این ویدئو سپیده رشنو دائما توسط ربیعی تهدید می‌شود و هیچ‌گونه درگیری فیزیکی میان آن دو رخ نمی‌دهد. بالعکس زنی دیگر از حاضران در انتهای ویدئوی رشنو و همراهش، دست خود را نشان می‌دهد که ربیعی آن را گاز گرفته، جراحت برداشته و خونی است.

🔹یک خبرنگار در واکنش به بازداشت رشنو در توئیتر نوشته است: «زنی که با اون فرد چادری تو BRT دعوا کرد رو گرفتن اونوقت تو مترو یک مرد لباس شخصی به‌خاطر #حجاب منو کتک زد رفتم شکایت گفتن چی خبرنگاری؟ توییت زدی در موردش؟ پس شما متهمی به «تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب». حالا جالب اینجاست من الان تو دادسرا دو پرونده دارم تو یکی شاکی تو یکی متهم!»

🔹بازداشت رشنو ما را بسیار خشمگین کرده است؛ افراد در شبکه‌های اجتماعی درباره‌اش می‌نویسند و از ضرورت حمایت از او و مطالبه آزادی‌اش. داریوش معمار، روزنامه‌نگار و نویسنده در این باره نوشته است: «سپیده رشنو آرتیست و هنرمند است. داستان‌نویس، خبرنگار حوزه تئاتر، مدرس داستان‌نویسی، یکی از چند میلیون زن ایرانی که در کشور خودش امنیت ندارد و در اتوبوس توسط یک آزارگر به اسم ترویج ‎حجاب اجبارى به او حمله شده و بعد به دلیل دفاع از خود بازداشت شده است. باید از حقوق او دفاع کنیم.»

#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔶پس از تجاوز جنسی: رجعتی خوشایند به خویشتن

نویسنده: میشل باودلر
🖊برگردان: مرضیه اینانلو


🔹بازماندگان تجاوز جنسی اغلب در مورد درک از خود در زمان «قبل و بعد» از تجاوز صحبت می‌کنند و این مفهوم با تجربه من از تروما مانوس است. پس از حمله دو مرد به خانه­‌ام که نزدیک بود کشته شوم، دیگر عملکرد سابق را نداشتم و هر رویایی که درباره آینده‌­ام خیال‌­پردازی می‌کردم و ممکن بود من را یاد «قبل» از آن اتفاق بیاندازد، در جعبه‌ای خیالی گذاشتم و کاملاً نوار‌پیچ‌شده، جایی دور از دسترس و در عمیق‌­ترین گوشه کمدی تاریک قرار دادم.

🔹نمی‌توانستم با خود پیشینم رو‌به‌رو شوم. زنی شجاع، جسور و سرشار از امید به آینده. شخصیت جدیدم برای بقا به تمام و کمال انرژی من نیاز داشت، ذره‌ذره و لحظه‌به‌لحظه به جلو حرکت می‌کردم. هر قدم را باید آگاهانه برمی‌داشتم، چون تلاش می‌کردم تعادلم را حفظ کنم و نفس بکشم. فقط بر لحظه‌ کوتاه بعدی تمرکز می‌کردم، سپس لحظه‌ بعدی و بعدی و این‌گونه هرروز به جلو پیش می‌رفتم.

🔹در مقطعی امیدوار بودم که این فرجه‌های کوتاه، زمان و بهبودی کافی را برایم فراهم کند تا بتوانم راهی برای زیستن با اندکی آرامش پیدا کنم. نباید اندوه ناشی از تجربیات تروماتیک را انکار کنیم. به رسمیت شناختن (مجاز دانستن) صداقت و اصالت آن احساس، به هیچ وجه، زندگی ساخته‌شده «پس از آن اتفاق» و عزیزانی که در آن زندگی می‌کنند را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد. حس کردن احساسمان، هدیه‌ای است که می‌توانیم به خودمان بدهیم، تا با آنچه که در تقلا برای زنده ماندن، از دست داده‌ایم مواجه شویم، خسرانی که حتی برای فردی که آن را تجربه کرده، غیرقابل درک است.

🔹طوری برای زندگی گذشته‌ام سوگواری می‌کنم که تا‌به‌حال نکرده‌ام. انتشار اولین کتابم درباره تجاوز و عواقب آن، اشتیاقی در من برانگیخت تا آن دختر جوان (خود سابقم) را در فضا و زمان پیدا کنم و دوباره با او آشنا شوم. او برنامه‌های زیادی داشت و دلش می‌خواست نویسنده شود.

🔹بازپس‌گیری خود سابقم و همچنین بازیابی اشتیاق به نوشتن - که برای تمرکز بر زنده ماندن آن را کنار گذاشته بودم- احساس بسیار شگفت‌انگیزی بود. کتابی که نوشتنش را شروع کردم به کتابی متفاوت تبدیل شد، به کتابی در مورد تأثیر خشونت جنسی و چگونگی تشدید آن توسط مجریان قانون، سیستم قضایی و به طور کلی جامعه که جرایم جنسی را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند. تجربه و چگونگی مسیر زندگی‌ام که تروما آن را تغییر داده بود، دیگر موجب شرمساری من نبود. حالا دیگر آن اتفاق خارج از تجربه درونی من قرار داشت و می‌توانستم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1913/
🔻ملاحظاتی درباره صدور حکم اعدام کیوان امام‌وردی

 🔶فرار از دامِ ترازو‌سنجیِ حق‌ها


پدرام امیریان

🔹«تویی که شکایت کردی، دیگر حق اعتراض‌ به حکم را نداری»، «می‌خواستی از ابتدا وارد پروسه‌ای که نتیجه‌اش را می‌دانستی، نشوی» و ...‌
اینها شاید پربسامدترین گزاره‌هایی است که در روزهای اخیر، در واکنش به صدور حکم اعدام کیوان امام‌وردی، در دادگاه بدوی و اعتراضِ هم‌زمان شاکیان پرونده به این حکم صادر شده، شنیده‌ایم.

اگر مسالۀ آزار زنان، هم‌چنان مساله‌ای جهانی است، در عین حال اما با لغو مجازات اعدام در بسیاری از نقاط دنیا، این گره‌خوردگی، یک وضعیت خاص را در این‌جا و اکنون، پدید آورده‌ است: از یک طرف تعقیب آزار زنان، هم‌پا با مبارزات جهانی، از طرف دیگر، مخالفتی دیرپا با مجازاتی که سال‌هاست در گوشه و کنار دنیا، برچیده‌ شده ‌است.

🔹 اما آن‌چه که در درجۀ اول، برای تحلیل این کیس، از اهمیت بالایی برخوردار است، «منظر» و «نقطۀ ورود» به ماجراست. بگذارید تا پرسش را سرراست‌تر مطرح کنیم: این چالش برای کیست؟ برای وکیل شاکیان؟ برای فعالان حقوق بشر؟ برای فعالان سیاسی؟ برای زنان بزه‌دیده؟ برای فعالان فمینیست؟ برای حقوق‌دانان؟ برای اصحاب پژوهش؟ شاید هم پاسخ آن باشد که اساسا این تفکیک‌ها بلاموضوع است!

🔹در این پرونده پیچیده، به‌نظر می‌رسد بهتر است تا عاجل‌ترین پاسخ به این چالش را جنبش مبارزه با خشونت جنسی، به‌پیش بگذارد. چالشی که چونان یک امر حادث و غریب، تکاپوهای سال‌های اخیر این مبارزه را، سخت به پرسش گرفته ‌است.

🔹با این حال، توجه به یک ملاحظۀ مقدماتی نیز ضروری است. ما در برابر امر «به وقوع پیوسته» قرار داریم. جدل بر سر آن‌که «چه می‌شد کرد؟» یا «چه کسی مقصر است؟» از اهمیت کم‌تری برخوردار است. این البته به معنای فقدان اهمیت جانِ یک‌ انسان نیست. دفاع از حق حیات، فرمول‌های رایج خود را دارد. درست مثل تمام این سال‌ها، باید تمام‌قد برای حراست از این حق بنیادین ایستاد. حتی به امید باز شدن روزنه‌هایی کوچک.

🔹این‌جا پای یک فشار مضاعف و جنون‌واری نیز در قالب چنین پرسش‌هایی در میان است: «تو نظرت چیه؟»، «تو بودی چه می‌کردی؟»، «طرح شکایت به قیمت پذیرش اعدام یا انصراف از آن به قیمت عدم اجرای عدالت؟»

🔹 در بطن این مناقشات و بدیل‌های تکنیکال حقوقی، صورت واقعیت پوشانده می‌شود. فکر می‌کنم که زمان آن رسیده تا با صورت عریان ماجرا مواجه شویم: «دادخواهی تام و تمام تجاوز جنسی به زنان، ممکن است منجر به مجازات اعدام برای متهم ‌شود.» بسیار خب! حالا دست کم تکلیف خود را مشخص کردیم. ما در نقطه‌ای هستیم که بر سر مسایلی این‌چنینی، باید تا به حد اعلا، به گفت‌وگو و هم‌فکری بنشینیم.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1994
Forwarded from هم‌میهن
رکاب‌زنی ممنوع

مسیرهای دوچرخه‌سواری زنان در شهرها در حال برچیده شدن است


الناز محمدی
گزارش یک اجتماعی در روز پنجشنبه ۳۰ تیرماه
روزنامه هم‌میهن


♦️در زندگی زنان دوچرخه‌‌سوار، «نه»های زیادی هست. آنها گوش‌‌های شنوایی برای شنیدن «نه» در خیابان‌‌ها، کوچه‌‌ها، پارک‌‌ها، بازداشتگاه‌‌ها و خانه‌‌ها دارند و برای بعضی‌‌، «نه» آنقدر محکم است و پشتوانه دارد و ردخور ندارد که دست آخر، کارش را می‌‌کند و این زن‌‌ها را با دوچرخه‌‌های‌شان می‌‌فرستد گوشه خانه، گوشه حیاط خانه و با هر باران و برف، فقط یادشان می‌‌اندازد که باید روی آن وسیله ارزان رفت‌وآمد که روزی تنها وسیله رهایی در خیابان‌‌ها و جلو رفتن و فرو نرفتن بود، پلاستیک بکشند.

♦️زنان دوچرخه‌‌سوار در ایران، تجربه‌‌هایی متفاوت با زنان بیشتر کشورها دارند. تعداد زیادی از این زنان، وقت حرف زدن از یک تجربه که در بیشتر کشورها ساده است و محل بحث نیست، بغض در گلو می‌‌دوانند و اشک از گوشه چشم پاک می‌‌کنند.

♦️این زنان از دو سال اخیر که محدودیت‌‌هایی در شهرهایی مانند مشهد، سبزوار، طرقبه، شاندیز، اصفهان، خمینی‌‌شهر، رشت و بعضی دیگر از شهرها برای دوچرخه‌‌‌‌‌‌سواری ایجاد شده، با انواع آزارها، تجربه‌‌های بازداشت و توقیف دوچرخه، برخوردهای تعدادی از مردم و محدودیت‌‌های بیشتر در خانواده‌‌های‌شان و به‌‌ویژه توسط مردان خانواده روبه‌رو بوده‌‌اند.

♦️برادر، همسر یا پدران بعضی از این زنان در ماه‌‌های گذشته، دوچرخه‌‌ را از آنها گرفته‌‌ و تعدادی هم با شکایت به دادگاه و درخواست طلاق تهدید شده‌‌اند. بعضی از این زنان هم می‌‌گویند باوجود اینکه پذیرش همشهری‌‌های‌شان برای دوچرخه‌‌سواری زنان بیشتر از قبل شده اما هرگاه مسئولان یک شهر تصمیم به محدودیت‌‌های جدید می‌‌گیرند، آنها باید نقطه را سرخط بگذارند و دوباره شروع به فعالیت‌‌هایی کنند.

متن کامل را در آدرس زیر در وبسایت روزنامه هم‌میهن مطالعه کنید.

https://b2n.ir/b81515

م‌میهن
@hammihannewspaper
Forwarded from زاگاه
🔸️فشار بر زنان برای پسرآوری

🟤گلجمین نجفی به دلیل پسردار نشدن به قتل رسید


زاگاه- به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، گلجمین نجفی که مادر سه فرزند دختر بود، به بهانه پسردار نشدن توسط همسرش به قتل رسیده است. او همواره به همین دلیل مورد تحقیر و آزار بوده که در نتیجه مجبور به ترک منزل همسر و رفتن به خانه پدرش می‌شود. همسر گلجمین به منزل پدر زن رجوع و وی را به منزل بازمی‌گرداند و همان روز با ضربه توسط یک جسم سنگین او را به قتل می‌رساند. گفته می‌شود مرد با صحنه‌سازی جسد همسرش را به جاده‌ای خلوت برده و با اتومبیل از روی جمجه‌اش رد شده است و متعاقبا مدعی شده که در حین حرکت درب اتومبیل باز شده و گلجمین‌ به پایین پرت شده و سرش زیر لاستیک عقب اتومبیل وانت نیسان مانده است. لازم به ذکر‌ است که این مرد به نام علی آقارضایی توسط نیروهای پلیس بازداشت شده است.

چندی پیش نیز زنی 30 ساله در لاهور توسط همسر، برادر همسر و مادر همسرش مورد شکنجه قرار گرفت و با طناب خفه شد. او پس از 4 سال ازدواج دو دوختر بدنیا آورده بود که یکی از آنها تنها 4 ماه سن داشت. او مدتی طولانی بود که توسط همسر و خانواده همسرش برای پسر زاییدن تحت فشار و آزار و اذیت قرار داشت. این موارد تنها مربوط به یک سال اخیرند و حاکی از آن که زنان هم‌چنان در بسیاری از نقاط برای پسر بدنیا آوردن تحت فشار قرار دارند و «دخترزایی» می‌تواند عواقبی جدی برای آنها به دنبال داشته باشد.

نسبت جنسی جمعیت در ایران حدود ۱۰۳ است؛ به این معنی که به ازای تولد هر ۱۰۰ دختر، ۱۰۳ پسر متولد می‌شود و به طور میانگین نسبت جنسی ۱۰۳ اعلام شده است. در بعضی استان‌ها این نسبت متفاوت است و افزایش غیرطبیعی در نسبت جنسی دیده می‌شود بویژه در استان‌های آذربایجان شرقی، اردبیل، کرمانشاه و لرستان. اگرچه نام ایران میان کشورهایی که نسبت جنسیتی جمعیت در آنها نامتوازن شده، قرار ندارد اما این به آن معنا نیست که ارجیحت پسرآوری و فشارهای اجتماعی حول آن برچیده شده است. برای برخی زنان، «پسرزایی» هم‌چنان مسئله مرگ و زندگی است.

#زاگاه

@zaagaah
🔻ادامه مطلب:

https://zaagaah.com/lmxf
🔻اصلاح قانون تجاوز جنسی در اسپانیا به دنبال اعتراضات مردمی

🔶 از تجاوز دسته‌جمعی تا انقلاب فمینیستی


🔹دیدبان آزار: سنای اسپانیا روز سه‌شنبه با کلیات لایحه جدید رضایت جنسی موافقت کرده است. این لایحه، رضایت جنسی را به عنصری کلیدی در پرونده‌های خشونت جنسی بدل می‌سازد. طبق این قانون بازماندگان خشونت جنسی دیگر موظف نیستند اثبات کنند که مورد ارعاب و خشونت قرار گرفته‌اند یا اینکه در برابر تجاوز از خود مقاومت فیزیکی نشان داده‌اند. این لایحه که با عنوان «فقط بله به معنی بله است» شناخته می‌شود، دنبال رفع ابهام تعریف رضایت جنسی در قانون مجازات اسپانیا است.

🔹لایحه جدید رضایت جنسی را ابراز صریح و آشکار تمایل به برقراری رابطه جنسی تعریف و شفاف‌سازی می‌کند که سکوت و انفعال به معنای رضایت جنسی نیست. طبق مفاد این لایحه رابطه جنسی در فقدان رضایت جرم تلقی می‌شود و مرتکب به مجازات حبس تا ۱۵ سال محکوم می‌شود.

🔹این لایحه نتیجه اعتراضات گسترده مردم اسپانیا به رای دادگاه در پرونده تجاوز دسته‌جمعی به یک زن بوده است. در جولای سال ۲۰۱۶ در فستیوال سن فرمین در اسپانیا، دختری ۱۸ ساله به طور گروهی مورد تجاوز قرار گرفت. دختر به سمت ماشین خود حرکت می‌کرد که با پنج مرد که یکی از آنان ارتشی بود مواجه شد. مردان به دختر پیشنهاد دادند که او را تا رسیدن به خودرویش همراهی کنند اما او را به لابی یک ساختمان بردند، به او تجاوز و ویدئو این حمله را با گوشی‌های خود شخصی ضبط کردند.

🔹روند رسیدگی به این پرونده اعتراضات گسترده‌ای را در اسپانیا به دنبال داشت. در سال ۲۰۱۸، دادگاه متهمان را از اتهام تجاوز تبرئه و به جرم «سوءاستفاده جنسی» به ۹ سال حبس و پرداخت ۱۰ هزار یورو جریمه نقدی محکوم کرد. پس از صدور این رای ده‌ها هزار نفر از مردم اسپانیا به خیابان‌ها آمدند و شعار دادند: «این سوءاستفاده جنسی نیست، تجاوز است»، «این عدالت مزخرف است»، «اگر به یکی از ما دست بزنند به همه ما دست خواهند زد» و ... .
در ماه ژوئن ۲۰۱۹، دادگاه عالی اسپانیا رای پیشین را نقض و اعلام کرد که متهمان مرتکب تجاوز جنسی شده‌اند و برای آنها ۱۵ سال حبس صادر کرد.

🔹دادگاه نتیجه‌گیری کرده بود که تعرض در یک «سناریوی ارعاب‌انگیز» صورت گرفته و زن رضایت به برقراری رابطه جنسی نداشته است. طبق قانون فعلی ارعاب و تهدید، معیاری کلیدی برای احراز جرم جنسی است. اگرچه جنبش فمینیستی اسپانیا با حملات راستگرایان افراطی دست‌وپنجه نرم می‌کند، فعالان حقوق زنان معتقدند این پرونده تجاوز نه تنها به اصلاح قانون مجازات در اسپانیا، بلکه به انقلابی فمینیستی در این کشور منجر شده است.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1972/
🔻اتحاد اینستاگرامی علیه حجاب اجباری

🔶 «ما بی‌شماریم»

لاله ابر

🔹از دیروز که کارزار اینستاگرامی «مخالف حجاب اجباری» راه افتاده و با استقبال (از دید من) کم‌نظیری رو‌به‌رو شده است، می‌بینم که برخی با شکاکیت می‌پرسند فایده‌اش چیست؟ عده‌ای هم هستند که هنوز نتوانسته‌اند خود را قانع کنند که به این حرکت بپیوندند. شاید فکر می‌کنند این پشت گوشی و در جای امن نشستن و عکسی زیبا از خود، یا شاید تصویری که نشانه مبارزه سیاسی زنان باشد در اینستاگرام گذاشتن، حرکتی بیش از حد سانتی‌مانتال و بی‌معنا در زمینۀ مبارزات واقعی برای اجبار حجاب باشد، آن هم زمانی که صبا کردافشاری‌ها و فرهاد میثمی‌ها و به‌تازگی سپیده رشنو، ملیکا قراگوزلو و نازی زندیه به خاطر اعتراض به حجاب اجباری در زندان هزینه می‌دهند.

🔹در ماه‌های اخیر فشارهای گشت ارشاد در کنار سایر محدودیت‌ها و فشارهایی که بر زنان اعمال می‌شود، افزایش چشم‌گیری یافته است. وضعیتی که یادآور شرایط دهه شصت و فشارهای بنیادگرایانه‌اش است. جای تکرار نیست که چرا در شرایط حاضر بخش بزرگی از جامعه حاضر به پذیرش این اختناق نیست. اما من فکر می‌کنم این کارزار هیچ خاصیتی اگر نداشته باشد، یک فایده دارد؛ یک کلمه کلیدی در ابتدای این کارزار وجود داشت: با این «اتحاد» همراه شو. اتحاد، رمز چیزی که از ما گرفته شده است، چیز که من‌های کم رمق را تبدیل به مایی پرقدرت می‌کند. این عدد که به این سرعت بالا می‌رفت، از دید من شبحی از حس قدرت جمعی را تداعی می‌کرد. اینکه هنوز «ما»یی وجود دارد.

🔹این کمپین از نظر من یک اعلام حضور بود، اعلام حضور آدم‌هایی که در دل تاریکی شب، دانه‌دانه دست‌هایشان را بالا بردند و گفتند «من هم هستم.» انگار پرچمی که نشان بدهد تو تنها نیستی، من هم مثل تو می‌اندیشم و ما می‌توانیم به مدد این خواست مشترک، یک بار دیگر «ما» باشیم. اهمیت مساله از سوی دیگر به نظر من در این بود که هیچ رهبری که متصل به منافع این یا آن سازمان و یا برجسته کردن فلان و بسار شخصیت باشد، هدایت‌گر این جریان نبود. جریانی کاملا مسطح و بدون سلسله‌مراتب، و به این اعتبار، مردمی.

🔹گیرم که بتوان «مردم» مورد نظر را به لحاظ جایگاه طبقاتی و اجتماعی و خواست‌ سیاسی، زیر ذره‌بین برد، امری که در درجه‌ بعدی به ساحت نقد واگذار خواهد شد. این کارزار، را می ‌توان چراغ بسیار کوچکی در تاریکی غلیظ امر ناممکن دید، بارقه‌ای از امید. تبلور کوچکی که نشان دهد هنوز شکل‌گیری «ما» ممکن است. صدای آهسته‌ای از زنجیرهایی که تکان می‌خورند و به دیگران می‌گویند «ما بی‌شماریم.»

#دیدبان_آزار
@harasswatvh

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1996
Forwarded from بيدارزنى
🟣 «نازی زندیه» و «سپیده رشنو» هر دو دانشجوی رشته نقاشی در مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا، «ملیکا قراگزلو» دانشجوی روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه و «سوری بابایی چگینی»، همگی به جرم مخالفت با #حجاب_اجباری ، طی روزهای گذشته توسط نهادهای امنیتی بازداشت و تحت بازجویی قرار دارند. آنان یکی از هزاران معترضی هستند که علیه رصد، کنترل بدن زنانه و پوشش اجباری ایستادند و سکوت نکردند.


#نه_به_حجاب_اجباری
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان

@bidarzani
🔶ارائه ملیحه ریاضی (دانش‌آموخته جامعه‌شناسی دانشگاه تهران) با عنوان «مادران دادخواه به ما چه می‌گویند؟» در همایش 8 مارس دیدبان آزار

ایمیل ملیحه ریاضی: [email protected]

🔹ملیحه ریاضی اینگونه آغاز می‌کند: «بـحث امـروز مـن دربـار‌ه مادران دادخـواه بـعنوان نـمونـه‌ا‌ی نـمایا و اعـلا از سیاسـت زنـانـه اسـت. می‌گـویم سیاسـت زنـانـه و مایلم صحبتم را از همین اصطلاح و تمایزش با سیاستی آغاز کنم که به آن سیاست مردانه می‌گوییم.» ریاضی تاکید می‌کند اگرچه مبنای این تقسیم‌بندی، جنسیت است اما این به این معنا نیست که کنشگری زنان منحصرا در چارچوب سیاست زنانه رقم می‌خورد و مردان منحصرا در چارچوب سیاست مردانه حرکت می‌کنند. بـه این
اعـتبار بسیاری از مـا فـعالین زنـان سـالهـا در چـارچـوب و فـریم هـمان سیاسـت مـردانـه سیاسـت‌ورزی و کنشگری کردیم و با منطق مردانه به جهان سیاست نگاه کردیم.

🔹ریاضی ادامه می‌دهد: «بـحث سیاسـت زنـانـه در مـقابـل سیاسـت مـردانـه، بـالاخـص در سـالهـای اخیر و خیلی پـررنـگتـر در عـرصـه مـطالـعات جـنبش‌هـای اجـتماعی مـطرح شـده اسـت. پـس از جـنبش سـبز ایران و هـمزمـان بـا آن جـنبش‌های بـهار عـربی، یکی از مـوضـوعـاتی که بـه میان آمـد همین زنـانـه‌شدن جـنبش‌هـا و سیاسـت بـود. امـا این اطـلاق نـه فـقط از حیث مـثبت که عـمدتـا بـا نگاهی منفی هـمراه بـود. درارزش-داوری جـنبش‌هـا یکی از مـوضـوعـاتی که بـه آن اشـاره می‌شـد این بـود که یکی از دلایل شکست این جـنبش‌هـا زنـانـه شـدن آنهـاسـت. این زنـانـه‌شـدن از چـند جهـت محـل بـحث بـود. یکی اینکه عـامـلان و حـامـلان آن بیشتر زنهـا هسـتند و دیگری اینکه ما دیگر نه فقط در عدد که در کیفیت و مواجهه سیاسی هم ما با جنسی از سیاست زنانه مواجهیم.»

🔹ریاضی از تعبیر «سوژه دستاوردی» بیونگ چول هان در کتاب رنجوری عشق استفاده و سیاست مردانه را سیاست دستاوردی می‌نامد. سیاستی که معطوف به حصول نتیجه است و در آن کسب پیروزی‌های بزرگ اهمیت دارد و «توان ناتوانی داشتن» امر غایب آن است. در این سیاست مردانه با مرزکشی‌های پررنگ روبروییم، تو یا با مایی یا علیه ما. هیچ میانه و شق سومی وجود ندارد.

🔹در این سیاست مردانه آنچه که اول از همه از دایره خارج می‌شود خود زندگی است. سیاست مردانه کاملا از منطق زندگی منتزع شده است. اینکه چه بلایی سر زندگی می‌آید اهمیتی ندارد. زندگی اگر اهمیتی هم دارد به جهت تقویم و تقویت ایدئولوژی است. آن‌قدر معطوف به آرمان‌ها و در بند رسیدن به آن‌هاست که یادش می‌رود خود این آرمان‌ها قرار بود در خدمت برپایی زندگی بهتر برای مردمان قرار گیرد. پس تاریخش روایت پیروزی و دلاوری و جنگاوری است، نه تاریخ سوژه‌های حاشیه‌شده و شکست‌خورده و زندگی‌های از‌دست‌رفته.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

برای تماشای این ارائه به لینک زیر مراجعه کنید:

https://www.instagram.com/tv/CgZW3ThjinA/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🔻گزارشی از آزار و اذیت زنان خبرنگار ورزشی 

🔶 رییس فدراسیون می‌گفت خبرنگار زن مشکل شرعی دارد


مهلا جوادپور

🔹 تا حدود ۲۰ سال پیش زنان ورزشی‌نویس فقط در حوزه ورزشی زنان اجازه نوشتن داشتند؛ سهم آن‌ها از نوشتن آن‌قدر کوچک بود که برخی تلاش آن‌ها را بیهوده می‌دانستند. مهری رنجبر از خبرنگاران ورزشی با تجربه است که از سال ۷۹ با روزنامه ایران ورزشی شروع به کار کرده.

🔹او درباره سال‌های اول کاری‌اش به عنوان خبرنگار ورزشی می‌گوید: «محیط تحریریه قطعا مردانه، کار ما به شدت سخت و سوژه بسیار کم بود. همه صفحه‌های روزنامه مختص فوتبال بود و تنها یک چهارم صفحه به ورزش زنان اختصاص داشت. ما سه زن بودیم که روی همین یک چهارم صفحه باید کار می‌کردیم. با این‌که در این مدت ما را بیمه نکردند، ما برای نوشتن در حوزه ورزشی اشتیاق داشتیم.»

🔹 او با بیان این‌که روزنامه به کارشان اهمیتی نمی‌داد، ادامه می‌دهد: «من و همکارم لیلی نگاه می‌کردیم که کجا مسابقه است و حتی اگر شهرستان بود با پول خودمان می‌رفتیم تا گزارش تهیه کنیم.» این وضع ناامید کننده اما با اعتراض آن‌ها تغییر کرد؛ با این‌که آن زمان فوتبال تنها ورزشی بود که رسانه‌ها و البته مردم به آن علاقه داشتند، مهری به حوزه‌های ورزشی دیگری به جز فوتبال، مثل دومیدانی و والیبال مردان هم فرستاده شد.

🔹رنجبر در این باره توضیح می‌دهد: «در برخی شهرستان‌ها حراست ورزشگاه به ما اجازه ورود نمی‌دهد و سلیقه‌ای برخورد می‌کند. مثلا یک بار که در یکی از شهرستان‌ها ما را به ورزشگاه راه نمی‌دادند، حراست در توضیح علت این برخورد گفت اگر مارا به ورزشگاه راه بدهد، آن‌وقت خبرنگارهای زن شهر خودشان اعتراض می‌کنند و انتظار دارند اجازه ورود بگیرند!»

🔹شبنم روحی، خبرنگار ورزشی که کارش را در این حوزه از سال ۹۲ شروع کرده، معتقد است آن‌چه خبرنگاران و عکاسان ورزشی زن را اذیت می‌کند، مسئولان و حراست ورزشگاه‌ها هستند: «وضعیتی که امروز داریم از سه یا چهار سال پیش خیلی بهتر است، با این حال موانعی که سر حضور در یک سری مسابقات وجود دارد انرژی زیادی از ما می‌گیرد؛ تا جایی که دوست داری ول کنی و بروی. متاسفانه همکاری نکردن مسئولان با زنان خبرنگار و حتی عکاس خیلی زیاد است و هیچ تلاشی برای حل این مسائل نمی‌شود.»

🔹لیلی خرسند، ورزشی‌نویس در ادامه از تجربه‌ای دیگر در سال‌های خبرنگاری کردنش می‌گوید: «رئیس یکی از فدراسیون‌ها که هنوز هم کار می‌کند، یک بار به روزنامه ما زنگ زد و از سردبیرمان خواست که خبرنگار آن رشته را (که زن بود) عوض کند. می‌گفت مشکل شرعی پیش می‌آید. اما این خواسته برای دبیر و سردبیر روزنامه ما (ایران ورزشی در ۱۰ سال پیش) عجیب بود.»

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1995
🔶بیانیه ۲۳ سازمان منطقه‌ای و بین‌المللی در محکومیت حمله‌های سازماندهی‌شده به صفحات فمینیستی ایران

🔹۲۳ سازمان منطقه‌ای و بین‌المللی زنان و حقوق بشر در منطقه منا با امضای بیانیه‌ای حملات آنلاین هماهنگ‌شده به صفحات اینستاگرامی فمینیستی ایرانی متعلق به گروه‌ها و اینفلوئنسرهای فمینیست را محکوم کردند. سازمان‌های امضاکننده بیانیه به مقامات ایران هشدار داده‌اند که به آزار و اذیت مدافعان حقوق زنان خاتمه دهد. آن‌ها همچنین از شرکت متا، شرکت مادر اینستاگرام، تقاضا کرده‌اند برای تضمین امنیت آنلاین مدافعان حقوق زنان با جامعه مدنی ایران همکاری کند.

🔹در بخشی از این بیانیه آمده است: «به نظر می‌رسد که این حملات بخشی از کمپین سرکوب مستمر جامعه مدنی و بخصوص جنبش زنان ایران است و درست در زمانی اتفاق افتاده است که مقامات ایرانی به شیوه‌ای نگران‌کننده و بی‌سابقه در حال عقب راندن حقوق زنان و خودمختاری جسمانی آن‌ها هستند. ما در همراهی با کنشگران و فمینیست‌های ایرانی، از متا می‌خواهیم تا با تحقیق و بررسی درباره این حملات، کاربرهای نامعتبر اینستاگرام را شناسایی و حذف کند، و مکانیسم‌های پاسخ‌دهی‌ و اقدامات حمایتی‌اش را از مدافعان حقوق زنان که مشغول انجام کار مهم‌ ترویج برابری جنسیتی و حقوق زنان و جامعه دگرباشان هستند، تقویت کند.»

🔹در سال‌های گذشته، مدافعان حقوق زنان به دلیل موضع‌گیری درباره موضوعاتی خاص و یا بیان نظرات‌شان در شبکه‌های اجتماعی مورد حملات آنلاین قرار گرفته‌اند. این حملات از جانب طیف گسترده و متفاوتی صورت می‌گیرد، از کاربران عادی گرفته تا گروه‌های سیاسی اپوزیسیون، و از همه مهم‌تر هکرهای تحت حمایت سیستم‌‌های امنیتی حکومت و کاربران جعلی. نه‌فقط حساب‌های کاربری آنلاین هدف این حملات قرار می‌گیرند، بلکه در واقعیت خود زنان مدافع حقوق بشر هم تحت آزار و اتهام‌های تخریبی قرار می‌گیرند. مدر مجموع حملات گروهی به حساب‌های کاربری آنلاین زنان مدافع حقوق بشر منجر به سکوت این فعالان و یا کاهش میزان فعالیت‌شان شده است. متا فقط می‌تواند از طریق همکاری با جامعه مدنی، پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی را برای زنان مدافع حقوق بشر امن کند. ما از متا می‌خواهیم فعالانه برای ایجاد کانال ارتباطی مستقیم با سازمان‌های جامعه مدنی ایران به عنوان شرکای مطمئن و قابل اعتماد در این تلاش مهم مشارکت کند.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن بیانیه و اسامی سازمان‌های امضاکننده را در لینک زیر بخوانید:

https://femena.net/analysis-reports/iran-halt-attack-against-feminist-accounts-on-instagram_farsi
🔶چگونه با فرزندانمان درباره #من هم صحبت کنیم؟

🔹شما به‌عنوان یک والد این توانایی را دارید که آنچه جنبش می تو آغاز کرده است بپذیرید و آن را در زندگی فرزندانتان معنی‌دار کنید. نه‌تنها می‌توانید درباره معنی جنبش #من_هم و چگونگی پیدایش آن با فرزندانتان صحبت کنید، بلکه همچنین می‌توانید از تجربیاتی که دیگران به اشتراک می‌گذارند، به عنوان ابزاری برای آموزش چیستی تجاوز، آزار و قلدری جنسی و همچنین چگونگی تشخیص آن در زندگی و روابط خود و دوستانشان بهره ببرید.

🔹در حالت ایده‌آل گفت‌وگو درباره #من_هم به دختران و پسران و دیگر جنسیت‌ها کمک می‌کند تا برای پا پیش گذاشتن و علنی‌سازی تجربه‌های خود، احساس شرمندگی نکنند. همانند بیشتر والدین ممکن است متوجه شده باشید که اکنون بهترین فرصت برای صحبت درباره موضوعی است که رسانه‌های اجتماعی و خبری را در خود غرق کرده است. اما ممکن است به دلیل اینکه نمی‌دانید دقیقا از کجا باید شروع کنید، مکالمه را به تعویق بیاندازید. این یک مسئله مهم است که نیازمند گفت‌و‌گو است. در ادامه پیشنهاداتی ارائه شده است تا برای شروع به شما کمک کند.

▪️ تجاوز جنسی، آزار جنسی و قلدری جنسی را برایشان تعریف کنید: بسیار مهم است که کودکان بتوانند تفاوت میان تجاوز، آزار و قلدری جنسی را مشخص کنند. این دانش به خصوص هنگام گزارش رفتارهای نامناسب اهمیت می‌یابد. به این صورت کودکان می‌توانند به‌درستی و بادقت آنچه را که برایشان اتفاق افتاده است، تعریف کنند. آزار جنسی و قلدری بسیار مبسوط‌تر از لمس فیزیکی ناخواسته است و جوک‌های مبتذل، شایعه‌پراکنی، زورگویی سایبری، ژست‌ها و اداهای جنسی، تماس‌ها و پیام‌های مستهجن و بسیاری موارد دیگر را شامل می‌شود.

▪️مکالمه را متناسب با سن نگه دارید: پیش از صحبت درباره #من_هم، زمانی را به فکر کردن درباره سن فرزندتان و میزان ظرفیت او در درک مسئله‌ای که قصد دارید به آن بپردازید، اختصاص دهید و از مکالمه با بچه‌های کوچک‌تر هم خجالت نکشید. شما تنها به یک برنامه‌ریزی مجدد برای برقراری دوباره این مکالمه در بزرگسالی و دوران بلوغ فرزندتان احتیاج خواهید داشت. هم‌چنین این نکته را در نظر داشته باشید که مکالمه‌ شما با یک پسر ۱۲ ساله و مکالمه با یک پسر ۱۶ ساله بسیار متفاوت خواهد بود.

▪️درباره معنای رضایت جنسی صحبت کنید: در گذشته قاعده کلی رضایت جنسی بر«نه یعنی نه» مبتنی بود. به عبارت دیگر دختران برای متوقف کردن رفتار پسران می‌بایست مشخصا بگویند «نه». در صورتی که این رهنمود خصوصا هنگام اموزش مفهوم رضایت به پسران نمی‌تواند موثر و قابل‌اطلاق به تجربه‌های حقیقی باشد. در شرایطی که دختری برای گفتن نه خیلی مست باشد، مشخصا هرچه که اتفاق می‌افتد همراه با رضایت نیست. درنتیجه بهتر است قاعده «بله یعنی بله» را به فرزندان خود آموزش دهیم.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1946/
🔻نگاهی دوباره به پرونده تجاوز گروهی در خمینی‌شهر

 🔶چگونه روایت‌های مسلطِ تجاوز در طول تاریخ تغییر می‌کنند؟


نگین باقری

🔹یازده متجاوز، دوازده متجاوز یا پانزده؟ تصور می‌کنید که فرقی ندارد تعداد متهمان یک تجاوز گروهی سه نفر کمتر یا بیشتر باشد؟ چشم‌هایتان را ببندید و فکر کنید که برای یک مراسم جشن و شادی با خانواده و دوستان به باغی اطراف شهر رفته‌اید. احتمالا سرگرم رقص و پایکوبی هستید که مردان سیاه‌پوش هجوم می‌آورند، شما را می دزدند و بعد... .

🔹این درست همان اتفاقی است که در حادثه تجاوز گروهی خمینی شهر رخ داد. بله فرق دارد؛ حتی یک متجاوز کم و زیاد هم فرق دارد. همانطور که دست آخر هم مشخص نشد متهمان حادثه خمینی‌شهر دقیقا چند نفر بودند، زنان برای رسیدن به دادگاه چه رنج‌هایی متحمل شدند و پس از حادثه چگونه خود را دوباره بازسازی کردند، در هر تجاوز پر سر و صدای دیگری این سویه‌ها کمترین اهمیت را پیدا می‌کنند. پس چه چیزی اهمیت بیشتری برای ظهور پیدا خواهد کرد؟ با حذف و طرد این‌ صداها از تجارب زنان، گفتمان تجاوز در حادثه خمینی‌شهر معطوف به چه چیزی شد؟ جواب احتمالا این است: جای این روایت‌ها را، خوانش یک دست و رسمی می‌گرفت که تلاش می‌کرد ماجرا را به بی‌عفتی، خوردن مشروب و گول زدن شیطان تقلیل دهد.

🔹اگر در ماجرای دخترکان قوچان تجاوز به بدن زنان، به مثابه تجاوز به مرزهای ملی خوانده می‌شد، تجاوز در حادثه خمینی‌شهر، دیگر تجاوز به مادر وطن نبود. پس این‌بار تجاوز به نفع چه گفتمانی و چگونه بازگو شد و سوژه‌ها در آن چه نقشی ایفا می‌کردند؟

🔹فیلم علفزار نمایشگر لایه دیگری از این رویداد است؛ لایه‌ای که ما به عنوان خبرنگاران یا مخاطبان رسانه، کمتر تا امروز به آن نزدیک شده بودیم. فارغ از انتقادات فنی و نقدهای سینمایی، دوربین در «علفزار» توانسته توافق جمعی سوژه‌ها حول انکار تجاوز را با این مضامین نشان دهد: حفظ آبرو، ترس از مرجع قدرت، فرار از برچسب قربانی و نگاه‌های مصلحت‌جویانه دیگر (مانند ترس از بیکار شدن).

🔹 از سوی دیگر فیلم به ما نشان می‌دهد که افشاگری تجاوز می‌تواند چه جنگ درونی و بیرونی برای بازمانده این واقعه به دنبال داشته باشد. این لایه جدیدی است که قبلا ارزش‌های خبری لازم برای انعکاس در رسانه‌ها را نداشت. در «علفزار» موانعی که یک زن را می‌تواند از پیگیری حقوقی تجاوز منصرف کند به خوبی به تصویر کشیده‌ شده است. همانطور که بازپرس (پژمان جمشیدی) به سارا با زبانی تند می‌گوید که او خود مست بوده و ممکن است تحت تاثیر مصرف الکل اتهامی دروغ به بقیه زده باشد.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1998
🔶بیست زن و مرد به خاطر افتادن یک روسری به من حمله کردند

نازیلا معروفیان

🔹 بعدازظهر ۳ خرداد، داشتم از داروخانه پایین محله به خانه برمی‌گشتم. محله ما سربالایی است و پایین خیابان نگهبان دارر. سربالایی رو بالا می‌رفتم، توی خیابون اصلی محل سه تا میدان کوچک قرار دارد که پشت سر هم‌اند. اون روز باد شدیدی می‌وزید. از همین بادهایی که با شروع گرد و غبارها در تهران می‌وزند. در آن ساعت هم اصلا کسی در خیابان نبود. هندزفری در گوشم بود و داشتم از فلکه دوم به سمت فلکه سوم می‌رفتم (خانه ما دقیقا سر فالکه سوم است) که احساس کردم خودرویی وسط خیابان کنارم ایستاده. برگشتم نگاه کردم دیدم ماشین امنیت اخلاقی است. هندزفری را از گوشم درآوردم و گفتم: «بله؟‌ خانومی که عقب نشسته بود سلام کرد، جواب سلام دادم و گفتم بفرمایین؟ گفت: روسریت چرا افتاده بود؟ گفتم باد اومده روسریم افتاده. گفت با این وضعیت کجا می‌ری؟ گفتم خونمون. پرسید خونتون اینجاست؟ گفتم بله خونمون همینجاست و دارم می‌رم خونمون، شما هم برو خونتون، گفت خونه من همه‌جاست من هرجا که بخوام می‌تونم برم. منم گفتم پس می‌تونی توی خونت بمونی.»

🔹مردی که جلو نشسته بود شروع کرد به داد زدن که تو بی‌صاحبی و داری به ما می‌گویی برو خونه‌ات. محلش ندادم و به راهم ادامه دادم و بالاتر رفتم. در حالی که ماشین با سرعت کم کنارم به حرکت ادامه می‌داد و من را به کنار خیابان کشید. یک پارک کوچک روبروی خانه ماست، به بوستان که رسیدم دیدم چهارتا ماشین امنیت اخلاقی دیگر و یک ون ایستاده‌اند. خیلی ترسیده بودم، پرسیدم: «این همه ماشین اومدید از من بپرسید چرا روسری از سرم افتاده؟ ماموره گفت بله ما وظیفمون اینه.»

🔹همه‌ کسانی که در خودروها و ون‌ها بودند از ماشین پیاده شدند و به سمت من حمله کردند. بیشتر از بیست زن و مرد بودند. یکی از مامورین دستش را آورد جلو که گوشی از دستم بکشد، من هم موبایلم را سفت گرفته بودم دستم. گفتم: «چرا گوشیمو از دستم می‌کشی؟ مگه دزدی؟ گفت تو از ما فیلم گرفتی.» همان لحظه یک مرد رهگذر که از پارک آمده بود سمت خیابان به مامور گفت: «آقا چی شده؟ این دختر همسایه ماست، چی کارش دارید؟ ماموره گفت تو چی کارشی؟ چه نسبتی باش داری؟ رهگذر گفت من همسایشونم. منم گفتم آقا بیا این گوشی منو بگیر با خودت ببر من بعدا میام ازت می‌گیرمش، اینا می‌خوان گوشی منو ببرن. مرد رهگذر گفت بیا بشین تو ماشین من، می‌رسونمت دم خونتون.» من سوار ماشین شدم. ماموران زن امنیت اخلاقی اما دم شیشه راننده ایستادند و مرد را تهدید می‌کردند که اگر نسبتی با این دختر نداری پیاده‌اش کن، والا پلاک ماشین را برمی‌داریم و برای خودت دردسر درست می‌شود.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1981/
▪️بخش دوم

 🔶دیدگاه‌های فمینیستی درباره تجاوز


🔹بیشتر فمینیست‌ها شروط دوگانۀ زور و نبود رضایت را در بهترین حالت زائد و در بدترین حالت نافی به رسمیت شناختن بسیاری از تجاوزها می‌دانند. با این حال آن‌ها دربارۀ شکل آرمانی تدوین قوانین تجاوز اختلاف نظر دارند. شاید رایج‌ترین دیدگاه این باشد که شرط زور باید حذف شود، و تجاوز تنها همچون رابطۀ جنسی بدون رضایتی تعریف شود که درجۀ شدت آن بسته به وجود داشتن یا نداشتن، چگونگی، و میزان زور و خشونت به کار گرفته شده متفاوت است.

🔹جایگزینی دیگر، حذف شرط فقدان رضایت است، بدین‌گونه که تجاوز تنها رابطۀ جنسی مبتنی بر زور تعریف شود. مک‌کینون از گونۀ دیگری از این استراتژی دفاع می‌کند و ادعا می‌کند که «تجاوز باید به عنوان رابطۀ جنسی اجباری تعریف شود، که زور فیزیکی شکلی از آن است؛ عدم رضایت زائد است و نباید مؤلفه‌ای جدا از جرم تلقی شود.» این رویکرد این مزیت را دارد که بر آنچه که متهم انجام داده تمرکز می‌کند، نه بر چگونگی واکنش قربانی (یعنی بر اینکه آیا رفتارش حاکی از رضایت بوده، یا می‌توانسته توسط متهم رضایت تلقی شود یا نه).

🔹 تحقیقات جدید رویکرد‌هایی نو دربارۀ تعریف قانونی تجاوز را در برمی‌گیرد. برای نمونه مک‌کینون پیشنهاد کرده‌ است درک وسیع‌تری از زور (که دربرگیرندۀ سلسله‌مراتب قدرت باشد)، باید نه بر اساس شرط «فقدان‌ رضایت»، بلکه براساس نوعی معیار «پذیرندگی» تکمیل شود. او می‌گوید معیاری بر پایۀ رضایت با این فرض که مرد تماس جنسی را آغاز و زن آن ‌را قبول و یا رد می‌کند، سلسله‌مراتب جنسیتی را می‌پذیرد؛ درحالی که معیار پذیرندگی مرکزیت بخشیدن به «انتخاب، دوسویه‌گی و میل» را پیشنهاد می‌کند. او رویکردش را این‌گونه توضیح می‌دهد:
در اینجا هدف این نیست که تماس جنسی را میان افرادی که به لحاظ سلسله‌مراتبی نابرابرند به خودی خود ممنوع کنیم؛ هدف این است رابطۀ‌ جنسی‌ای را که فرد فرودست در ساختار سلسله‌مراتبی، در بستر اشکالی از زور که برانگیزانندۀ سلسله‌مراتب میان طرفین است، ناخواسته می‌نامد، به لحاظ حقوقی تفسیر کنیم. برای پاسخ‌گویی به این ادعا که رابطۀ جنسی با نابرابری تحمیل شده است، متهم می‌تواند (در میان سایر دفاعیات) ثابت کند که رابطۀ جنسی با وجود نابرابری‌ها بر پایۀ خواست –خواستی تصدیق‌گرانه و آزادانه- بوده است؛ و با اشکال به لحاظ اجتماعی ریشه‌دار قدرت که میان طرفین تمایز قائل می‌شود تحمیل نشده است.)

🔹مک‌کینون همچنین تصویب قوانینی تازه‌ در حقوق مدنی‌ برپایه برابری جنسی را‌ پیشنهاد می‌دهد که قربانیان تعرض جنسی بتوانند آن‌ها را علیه مهاجمان‌شان به کار گیرند. از دیدگاه او چنین قوانینی با الصاق انگ پیش‌داوری به فرد خاطی شبه بازماندگان نوعی احترام و اختیار می‌بخشند که دادرسی‌های کیفری اغلب از بخشیدن‌شان به آن‌ها ناتوانند.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1979/
🔻تجاوز گروهی به یک زن در آرژانتین در روز روشن

🔶 «مردان هم باید بخشی از جنبش فمینیستی باشند»

برگردان: تینا خانی‌راد

🔹ادعای یک تجاوز گروهی در روز روشن، نور تازه‌ای را بر امر فراگیری فرهنگ تجاوز در آرژانتین تابانده است و مردان را وا داشته تا نقش مهمتری را در مبارزه علیه خشونت جنسی ایفا کنند. ظاهرا حمله به یک زن ۲۰ ساله توسط شش مرد در یک ماشین پارک شده در محله پالرمو که یکی از شلوغ‌ترین محله‌های بوینس آیرس است، اتفاق افتاد. دو تن از مردان بیرون از خودرو نگهبانی می‌دادند و برای پوشش اتفاقی که در حال رخ دادن بود، گیتار می‌زدند. در حالی که چهار مرد دیگر به ترتیب زن را مورد تجاوز قرار دادند. در همین شرایط ناگهان زوجی به نجات زن شتافتند و در پی آن جمعیتی شکل گرفت که به مردانی که با دستبند در کنار ماشین پلیس نشسته بودند، فحش می‌دادند.

🔹هر شش مرد که سنی بین ۲۰ تا ۲۴ سال داشتند متهم به تجاوز فردی و شدیدتر از آن متهم به شرکت در تجاوز گروهی شدند. دو نفر این اتهامات را رد کردند، اما همگی در بازداشتند و دادگاه دارایی‌های آنها را تحریم کرده است.
آرژانتین در خط مقدم جنبش‌های فمینیستی و تراجنسیتی آمریکای لاتین قرار دارد. این کشور سقط جنین را در سال ۲۰۲۰ قانونی و مجموعه‌ای از سیاست‌های دولتی را با هدف ریشه‌کنی خشونت مبتنی بر جنسیت معرفی کرد. اما نرخ‌های زن‌کشی (چه زن با گرایش غیرهمجنس و چه زنان ترنس) هنوز به طرز تکان‌دهنده‌ای بالاست و هر ۳۰ ساعت یک زن کشته می‌شود. مانند حمله وحشیانه به «پمپلونا» توسط گروهی از مردان که خود را دسته گرگ‌ها می‌نامیدند.

🔹قضیه پالرمو آغازگر بحث‌های زیادی در سطح ملی مبنی براینکه تجاوز بیشتر از یک عمل فردی، نیازمند انعکاس وسیع‌تر در جامعه است، شد. همچنین اعتراضات و راهپیمایی‌ها در بوئنوس آیرس شکل گرفت؛ چرا که پس از حمله به پالرمو خشم عمومی قابل لمس بود. «اورنلا میچتی»، معلم گفت: «من خسته و درمانده‌ام. این احساس وجود دارد که گویا تمام تلاشی که برای این کار انجام داده‌ایم، همچنان کافی نیست.»

🔹یک فروشنده غذای گیاهی در راهپیمایی هم گفت: «واقعا وحشتناک است که چنین اتفاقاتی همچنان ادامه دارد. ما باید به مردان بگوییم به ما گل ندهید و به جای آن در مورد این موضوع با دوستانتان صحبت کنید.»

🔹برای «ماگدالنا مورگنسترن»، حمله پالرمو باعث گفتگوی ناخوشایند با شریک زندگی‌اش شد، چون او فاش کرد که با یکی از متهمان به یک مدرسه می‌رفته و وقتی او با زنان رفتار نادرست داشته، سکوت کرده است.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1962/
ما اعترافات بی‌‌اعتبار و نامشروع تلویزیونی را که بوضوح تحت فشار و شکنجه اخذ شده، محکوم می‌کنیم و یقین داریم که صدای مخالفت با حجاب اجباری فراگیرتر و متحدتر خواهد شد.

طرح: روشنک روزبهانی

#دیدبان_آزار
#سپیده_رشنو
@harasswatch
🔶سیاست فمینیستی درباره‌ مجازات متجاوزان به ما چه می‌گوید؟

🖋شهین غلامی

🔹انتخاب میان هرکدام از دو نظام عدالت ترمیمی یا کیفری موضوعی تخصصی و در حوزه‌ کاری حقوقدانان، متخصصان علوم و روان‌شناسان است. سنجش میزان اثرگذاری آن‌ها به ظرفیت‌های حقوقی موجود، دسترسی آزاد به انجام پژوهش و وجود ساختار قضایی منعطف و حساس به افکار عمومی بازمی‌گردد. از آن‌جایی که این موضوع، امری تخصصی و نیازمند پژوهشی طولانی است، این نوشته از رهگذر تأملات این دو نظام عدالتی، پیشنهاداتی را از منظر فمینیستی مطرح می‌کند که در جستجوی عدالت برای آزاردیدگان و ساختن جامعه‌ای برابرتر و مبتنی بر عدالت جنسیتی است.

🔹تجاوز جرمی نادر نیست و مرتکبان آن همواره مردان غریبه، غیرنرمال و دارای وضعیت‌های روانی خاص نیستند. بخش مهمی از تجاوزها و آزارهای جنسی در محیط‌های آشنا و توسط نزدیکان شخص آزاردیده رخ می‌دهند. اهمیت این موضوع از آن روست که آزاردیدگان معمولاً به دلیل شوک روانی ناشی از این موضوع و هم‌چنین حضور غالب متجاوز در کنار خود اغلب قادر به مراجعه به مراکز قضایی و طرح شکایت نیستند. از سوی دیگر، آشنا بودن آنان با متجاوز، همواره آنان را در وضعیت متهم یا حداقل همدست متهم قرار می‌دهد.

🔹این موضوع زمانی مهم‌تر می‌شود که آزاردیده با پای خود به محل جرم رفته و حتی ممکن است با او نوشیدنی هم خورده باشد! از این رو سیاست فمینیستی باید از نظام‌های قضایی مطالبه ‌کند که اولاً دامنه‌ جرم محدود به فضاهای خاصی نباشد و گستره‌ آن به گونه‌ای باشد که آزارها در محیط‌های خصوصی هم‌چون خانه و محیط‌های تربیتی هم‌چون مدرسه و دیگر مراکز آموزشی را هم در برگیرد. ثانیاً سیاست فمینیستی باید از نظام‌های قضایی بخواهد که مراکزی خاص و اورژانسی برای خدمات‌رسانی به افراد آزاردیده‌ تجاوز ایجاد کنند، به صورتی که آزاردیده بتواند در همان ساعات اول که ساعات حیاتی برای اثبات جرم و هم‌چنین دریافت خدمات حمایتی است به آن‌ها مراجعه کند.

🔹سیاست فمینیستی باید در دو سطح عملی و نظری با صدور احکام سنگینی مثل اعدام مخالفت کند. در سطح عملی، سیاست فمینیستی باید تأکید کند که صدور چنین احکامی نه تنها باعث بهبود وضع امنیت زنان در جامعه نشده است بلکه با ناکارآمدی فقط صورت مسئله را پاک کرده است. بر اساس پژوهش‌هایی که فمینیست‌های هند انجام داده‌اند، صدور حکم اعدام برای جرم تجاوز باعث شده است میزان گزارش‌دهی و مراجعه به مراکز قضایی از سوی زنان بسیار کم شود. این امر نشان می‌دهد که در سطح عملی، تشدید مجازات قابلیت بازدارندگی ندارد و فقط فرصتی برای به رخ کشیدن اقتدار دولتی و نهادهای سیاسی است بدون آن‌که کوچکترین تغییری در وضعیت زنان به وجود آمده باشد.

#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1544/
مجازات جرایم جنسی -بخش ۱
مویه
❇️ #مویه - مجازات جرایم جنسی - بخش اول

⭕️
وقتی مخالف اعدام هستیم، در مورد پرونده های مربوط به آزار جنسی در حالی که فرد آزاردیده و وکیل او آگاه هستند که مجازات احتمالی اعدام خواهد بود، به چه شکلی باید ورود پیدا کنند؟ در این قسمت از مویه به گفتگویی حول این سوال گوش خواهید داد.

🔰 این قسمت از پادکست مویه تقدیم می‌شود به #هستی_امیری که برای مبارزه برای حق حیات و لغو مجازات #اعدام در بند است.

🎧 مویه را می‌توانید از طریق Castbox، گوگل پادکست، نیز بشنوید.

#پادکست

🆔 @moyehcast
🔻درباره پیوند حجاب اجباری و وضعیت اقتصادی

🔶 از گشت ارشاد نمی‌ترسم چون چیزی برای از دست دادن ندارم


🔹علیرغم اینکه برای مدت‌ها مخالف حجاب اجباری بودم، اما انداختن روسری و شال برایم موضوعیت چندانی نداشت. اصلا به آن فکر نمی‌کردم، چه برسد به اینکه بخواهم به عنوان شکلی از مبارزه و به صحنه آوردنِ شکل خاصی از تفکر به آن نگاه کنم. گویی که این گزینه اصلا برایم تعریف‌شده نبود. از جایی به بعد اما، به شکل تدریجی همه‌چیز تغییر کرد. گاهی که با دوستانم در خیابان مشغول پیاده‌روی بودم، شالم می‌افتاد و من یا حواسم نبود که آن را دوباره روی سرم بیندازم، یا اینکه آنقدر این فرآیند افتادن شال و سر کردن دوباره آن تکرار می‌شد که خسته می‌شدم و وقتی از سرم می‌افتاد، از جایی به بعد رهایش می‌کردم.

🔹یکی دوبار در این موقعیت‌ها، آدم‌هایی از کنارم رد شدند و آتش‌به‌اختیار با لحنی بسیار پرخاشگرانه از من می‌خواستند که شالم را روی سرم بیندازم. آدم‌هایی که به سرعت از کنارم رد می‌شدند و فرصتی برای گفتگو و پاسخ دادن به آدم نمی‌دادند. برای من گشت ارشاد و همه کسانی که پرخاشگرانه به من تذکر حجاب می‌دهند، طرفداران وضع موجودند؛ کسانی که از فقر و فلاکت من بهره می‌برند تا خودشان جایی در این سیستم داشته باشند. من یک جوان تحصیل‌کرده، کارگر موقتی و نیمه‌بیکارم که هیچ چشم‌اندازی برای آینده‌اش ندارد.

🔹از جایی به بعد، وضعیت اقتصادی من با حجابم پیوند خورد. من یک جوان بیکار و بدون آینده‌ام که روحم را در مشاغل موقت و هرازگاهی می‌فرسایم، اضطراب اینکه همین شغل‌های موقتی با درآمد بخور و نمیر هم هر لحظه ممکن است از دست بروند، همیشه با من است. و آینده؟ من هیچ آینده‌ای ندارم. با تورم 50 درصد، بدون هیچ پشتوانه‌ای، در وضعیت اجاره‌نشینی، مگر می‌شود به آینده هم فکر کرد؟

🔹برای من گشت ارشاد و همه کسانی که پرخاشگرانه به من تذکر حجاب می‌دهند، طرفداران وضع موجودند؛ کسانی که از فقر و فلاکت من بهره می‌برند تا خودشان جایی در این سیستم داشته باشند. من یک جوان تحصیل‌کرده، کارگر موقتی و نیمه‌بیکارم که هیچ چشم‌اندازی برای آینده‌اش ندارد. آدمی که از گشت ارشاد نمی‌ترسد، چون چیزی برای از دست دادن ندارد. همان سیستمی که گشت ارشاد را راه انداخته است، من را مبدل به آدمی کرده که چیزی برای از دست دادن ندارد، به همین دلیل در همه خیابان‌ها شالم را می‌اندازم. آنقدر خسته‌ام و آنقدر از همه دلخوشی‌ها و آرزوهایم دورم و آنقدر خشمگینم که احساس می‌کنم، این آخرین دستاویزم برای زندگی کردن به آن شکلی است که خودم می‌خواهم و البته که برای همیشه گشت ارشاد برای من تداعی‌کننده همه سیاست‌های اقتصادی است که در این سال‌ها من را به چنین وضع ناامیدکننده‌ای انداخته است.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1999
2024/09/28 01:22:29
Back to Top
HTML Embed Code: