Telegram Web Link
#خبر_مهم
#صدای_دانشجو

🔴 حمله‌ی نیروهای حراست دانشگاه تهران به دانشجویان در دانشکده‌‌ی علوم اجتماعی و ضرب و شتم دانشجویان

امروز شنبه ۱۷ اردیبهشت، جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به امور دانشجویی دانشکده مراجعه کردند تا برای بازی فوتبال کلید زمین چمن را دریافت کنند که وقتی با دروغ‌ها و بهانه‌تراشی‌های معاونت دانشجویی مواجه شدند، به دفتر ریاست دانشکده مراجعه کردند اما با فحاشی، توهین، قلدری و حمله به سمت دانشجویان و همچنین تهدید به ضرب و شتم دانشجویان«در جایی دیگر» توسط دکتر جمشیدیها مواجه شدند. در ادامه دانشجویان دختر و پسر بدون کلید وارد زمین شدند و بازی خود را آغاز کردند. بعد از مدتی تعداد زیادی از نیروهای حراست به دانشجویان حمله‌ور شدند و به شکل وحشیانه‌ای آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

🔹 شرح گزارش در ادامه خواهد آمد...

🔸 کانال شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی
@Ssutsenfi
ديد‌بان آزار
Video
🔺 تکمیلی

امروز شنبه ۱۷ اردیبهشت‌ماه جمعی از دانشجویان دختر و پسر دانشکده علوم‌اجتماعی به امور دانشجویی دانشکده مراجعه کردند تا کلید زمین چمن را دریافت کنند اما حوزه‌ی ریاست اعم از معاونت امور دانشجویی و رئیس دانشکده از دادن کلید سرباز زدند. در ابتدا معاونت دانشجویی و فرهنگی «دکتر فرضی‌زاده» تلاش کرد با بهانه‌تراشی دانشجویان را دست به سر کنند و از پاسخگویی شفاف به جمع دانشجویان سرباز زدند. دانشجویان با مراجعه به دفتر رئیس دانشکده «دکتر جمشیدیها» مجددا درخواست خود را بیان کردند و برای این اقدام علیه دانشجویان پاسخ شفاف خواستند. دکتر جمشیدیها نیز در ابتدا از پاسخ شفاف به دانشجویان سرباز زدند ولی در ادامه از تصمیم‌گیری‌ها و برخوردهای سلیقه‌ی خود دراینباره پرده برداشتند و از تفکیک جنسیتی همه‌ی فضاها حمایت کردند، در مورد پوشش دانشجویان دختر حاضر در جلسه نظر دادند. ایشان بعد از اینکه با اعتراض و مخالفت دانشجویان درباره‌ی کنترلی کردن فضای دانشگاه مواجه شدند، ابتدا شروع به توهین و تمسخر و تهدیدهایی از قبیل گزارش به حراست و پرونده‌سازی کردند و در ادامه با اقدامی بی‌شرمانه به سمت یکی از دانشجویان به قصد درگیری فیزیکی حمله ور شده و وقتی با اعتراض شدید دانشجویان نسبت به این عمل رو‌به‌رو شدند، توهین و تهدیدات خود را به نهایت رساندند و عینا با این جملات دانشجویان را تهدید امنیتی کردند که: « نترسید الان نمی زنمتون ، جای دیگه ولی می زننتون».
در نهایت دانشجویان به ریاست دانشکده اعلام کردند که اگر از دادن کلید زمین چمن به دانشجویان امتناع کنند از طرق دیگر وارد زمین خواهند داشت.
به نظر می رسد دکتر جمشیدیها از پیش هماهنگی‌های لازم را برای تبدیل کردن دانشگاه به پادگان و خبر کردن «چماق‌داران» برای عملی کردن تهدیدشان را انجام داده بودند.

در ادامه دانشجویان از درب پشت وارد زمین شده و طبق روال همیشگی شروع به بازی کردند. با گذشت نیم ساعت مداوم بر تعداد نیروهای حراستی و امنیتی در کنار زمین چمن اضافه می شد و بعد از گذشت مدتی تعداد زیادی از نیروهای حراست به سمت دانشجویان حاضر در زمین حمله‌ور شدند و شروع به ضرب و شتم و کتک زدن وحشیانه دانشجویان کردند تا درب پشتی زمین را بر روی دانشجویان ببندند. در ادامه درب اصلی زمین را باز کردند و تلاش کردند دانشجویان را با زور فیزیکی، تهدید و فحاشی بیرون برانند. این بار دانشجویان بیرون از زمین به کمک دیگر دانشجوها آمدند و تلاش کرند وارد زمین شوند. حراست در تلاش بود تا مانع ورود دانشجویان شده و درب اصلی را ببندد که با مقاومت دانشجویان موفق به این کار نشد. چند تن از دانشجویان به شدت آسیب دیده‌اند و دو نفر از این دانشجویان بیهوش شده و برای رسیدگی به وضعیت آنان آمبولانس وارد دانشکده شده است. خبری از وضعیت سلامتی این دانشجویان در حال حاضر در دست نیست.

نیروهای حراست و افراد ناشناس مدام دانشجویان را به پرونده‌سازی های امنیتی تهدید کردند. یکی از این افراد که اسم و مشخصات وی مشخص نیست و حاضر نشده خود را به دانشجویان معرفی کند یکی از دانشجویان را تهدید کرده که از پیش پرونده قضایی دارد و پایش را از دانشگاه بیرون بگذارد گیر می‌افتد و عینا با همین جملات گفته است :« من تورو می شناسم، پاتو بذاری بیرون[دانشگاه] می گیریمت و به التماس کردن می افتی». همچنین در اقدامی دیگر، گوشی یکی از دانشجویان توسط یکی از نیروهای حراست ربوده شد.

🔸 کانال شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی
@Ssutsenfi
ديد‌بان آزار
Photo
🔹️به دنبال افزایش محدودیت‌ها برای زنان از سوی حکومت طالبان در افغانستان، فعالان زن افغانستانی دست به اعتراضاتی جدید زده‌اند.

🔹️وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در فرمانی جدید استفاده از «برقع» به عنوان بخشی از فرهنگ افغانستان و نماد حجاب اسلامی برای زنان این کشور را اجباری کرد و هشدار داد اعضای خانواده زنانی که از این پوشش استفاده نکنند، مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی دولت طالبان امروز در نشستی تاکید کرد: زنان نباید مانند دوره جاهلیت با آرایش از خانه های شان بیرون بیایند و همه بانوان ملزم به رعایت حجاب شرعی هستند و با افراد خاطی برخورد جدی صورت می‌گیرد.

🔹️در این فرمان آمده که اگر یک زن حجاب را رعایت نکند، نخست ولی او توصیه و تنبیه، دوم احضار، سوم برای سه روز زندانی و چهارم به دادگاه کشیده خواهد شد. آن‌ها البته پا را از این هم فراتر گذاشته‌ و تاکید کرده‌اند که البته بهترین راه برای حفظ حجاب زن، ماندنش در خانه و حضور پیدا نکردن در محیط عمومی است.

🔹️زنان افغانستانی که در یک سال اخیر و زیر هجمه فشارهای متعدد ساکت نمانده‌اند نسبت به این محدودیت جدید هم واکنش نشان داده‌اند. گروه اتحاد وهمبستگی زنان افغانستان بار دیگر دور هم جمع شدند تا صدای شکایت خود را به گوش همه برسانند. آن‌ها با شعارهایی چون «حجاب ما بهانه است، زن‌ستیزی برنامه است»، «حجا ما اسلامی‌است، رفتار ما انسانی‌ است» و «ما زنان بیداریم، از تبعیض بیزاریم» به تصمیم جدید طالبان اعتراض کردند.

🔹️وجیهه امیری، یکی از اعضای این گروه می‌گوید: «حجابی که طالبان برای زنان در نظر گرفته است نه فرهنگی است و نه اسلامی. آن‌ها از زمانی که حکومت را در دست گرفته‌اند برای تحصیل زن، کار زن و مشارکت‌های سیاسی زن مانع‌تراشی می‌کنند. حال آنکه مشکلات اقتصادی باعث شده تا مردم اعضای بدنشان را بفروشند.»

🔹️صنم کبیری از دیگر اعضای گروه اتحاد وهمبستگی زنان افغانستان هم به حقوق ضایع شده زنان بعد از حضور طالبان اشاره می‌کند و می‌گوید: «درس و تعلیم حق و حقوق شرعی و انسانی ما زنان افغانستانی است که حالا از آن محروم هستیم. حالا می‌گویند باید دست و صورتتان را هم بپوشانید در حالی که قرآن چنین چیزی نمی‌گوید.»

🔹️سمیرا خموش، عضو جنبش زنان عدالتخواه افغانستان هم در ویدیویی گفته طالبان حق ندارند هویت زنان افغانستان را انکار کنند.

#دیدبان_آزار
@harasswatch
Forwarded from زاگاه
🟤یادداشتی بر کتاب مادرها؛ مقاله‌ای درباره عشق و اجحاف

✍️نویسنده:تیبا بنیاد


زاگاه- ژکلین رُز، استاد دانشگاه بیرکبک لندن است که با نوشته‌هایش در زمینه فمینیسم، روانکاوی و ادبیات شناخته می‌شود. کتاب «مادرها؛ مقاله‌ای درباره عشق و اجحاف» که در سال 2018 نوشته شده است، از مهم‌ترین آثار این نویسنده در حوزه رو به رشد مطالعات انتقادی مادری و روانکاوی ادبیات است. این کتاب در سه فصل سعی می‌‎کند به این پرسش ظاهرا بدیهی جواب دهد: چرا مسئولیت جلوه دادن جهانی معصوم، امن و روشن بر شانه¬های مادران است؟. کتاب درباره آن وجهی از مادری است که عموما بازنمایی نمی‌شود- آنچه رز پشت صحنه مادری نام می‌گذارد. رویکرد نویسنده در این کتاب رویکردی تقاطعی است.

◽️در این کتاب، رُز رویکردی پسااستعماری به حوزه #مادری دارد. استدلال و بحث اصلی کتاب مادرها این است که مفهوم غالب مادری در غرب مفهومی سانتی‌مانتال، مخدوش و طبقاتی است چرا که به شدت ایده‌آل‌گرا و ساده‌انگارانه است به نحوی که دریافتِ روزمره از مادری را بسیار رومانتیزه جلوه می‌دهد.

بر این اساس، برای بازتعریف و عمق بخشیدن به مفهوم مادرانگی، او تاثیرات روانی و عاطفی این تصویر حاکم بر مادری را واکاوی می‌کند - به خصوص با تمرکز بر زنان حاشیه‌ و زنانی که تجربه و داستان‌های مادری‌شان وارد عرصه‌های عمومی و بازنمایی نمی‌شود.

#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:

https://zaagaah.com/z3a3
🔻۱۵ انجمن دانشجویی و بیش از ۳۵۰ نفر بیانیه را امضا کردند

🔶 نامه اعتراضی دانشجویان علوم اجتماعی علیه قلدری، آزار و تبعیض در دانشگاه‌ها


🔹جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی: در اسفندماه گذشته، نامه‌ای را خطاب به رئیس انجمن جامعه‌شناسی نوشتیم و منتشر کردیم. در آن نامه از آزار و تبعیض و قلدری در محیط آکادمیک گفتیم و به «سوء‌استفاده از قدرت، آزار کلامی، آزار جنسی، خشونت یا تهدید به خشونت، دریغ‌داشتن اطلاعات از فرد، سوء‌استفادۀ روانی، کارشکنی در کار یا درس، قلدری، شرمسار کردن فرد در معرض عموم، حرمت‌شکنی و بی‌احترامی، افترا بستن، منزوی‌سازی، تهدید آکادمیک، رعایت‌نکردن حریم خصوصی و…» توسط صاحبان قدرت در فضاهای آکادمیک اعتراض کردیم. در ادامه ۳۵۰ نفر به نامۀ ما در قالب ثبت امضا و ارسال روایت پاسخ دادند. اینک، ما نویسندگان این نامه، فرصت را برای انتشار امضاها مناسب می‌دانیم و با انتشار اسامی امضاکنندگان و حامیان نامه برآنیم تا حساسیتمان نسبت به موضوع آزار و تبعیض و قلدری در تمامی اشکال آن در ساحت آکادمی را بلندتر فریاد بزنیم.

🔹اگرچه افشای نام افرادی که با اتکا به حاشیۀ امن خود در ساختار قدرت دانشگاهی به آزار دانشجویان می‌پردازند خالی از اهمیت نیست و فکر می‌کنیم هر کسی حق دارد بدون ترس از تنبیه و قضاوت، روایتش از تبعیض و آزار را بیان کند، اما همان‌گونه که در نامه گفته‌ایم، هدفمان کماکان پرهیز از شخصی‌کردن این موضوعات و نام‌بردن از اشخاص است. آن‌چه می‌خواهیم در وهلۀ نخست، فراخواندن همزمان دانشجویان، اساتید و صاحبان قدرت در دانشگاه‌ها به تأمل و بازاندیشی دربارۀ تبعیض، آزار، خشونت و قلدری در محیط دانشگاه است. در وهلۀ دوم، اصلاح سازوکارهای موجود در دانشگاه از طریق تشکیل کارگروه یا کمیته‌ای را متشکل از دانشجویان، اساتید و متخصصان حقوقی خواهانیم تا دستورالعمل‌هایی را برای پیشگیری و مقابله با آزار و تبعیض تنظیم کنند.

🔹در همین راستا فکر می‌کنیم انتشار این نامه از سوی دانشجویان دانشکده‌های علوم اجتماعی، فقط گام نخست است و از تمامی دانشجویان رشته‌ها و دانشگاه‌های دیگر دعوت می‌کنیم به این حرکت بپیوندند. همچنین از دانشجویان دانشکده‌های علوم اجتماعی سراسر کشور نیز دعوت می‌کنیم چنانچه تاکنون این نامه را امضا نکرده‌اند، با امضای خود به این مطالبه‌گری ملحق شوند. امکان ثبت امضا همچنان وجود دارد و می‌توانید در لینکی که در زیر مشاهده می‌کنید، امضای خود را با ثبتِ نامِ رشته و دانشگاه محل تحصیل به دست ما برسانید. این دادخواست هم‌اکنون به انجمن جامعه‌شناسی ایران تحویل شده است.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل بیانیه و فهرست امضاها را در لینک درج‌شده در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1957/
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: بازنشرِ گزارش «فاطمه کریمی» پیرامون قتل «فائزه ملکی‌نیا»


این گزارش، نام فائزه و دیگر زنانی را برمی‌شمارد که همگی به‌دست پدر، همسر و برادران خود کشته شدند. آنها تا آخرین روز زندگی، علیه اعمال خشونت عریان بر کالبد و حق حیات‌شان، جنگیدند:
« اما این گروه از زنان، نه قربانی منفعل، بلکه افرادی بودند که مقابل نُرم‌های مسلط جامعه، مقاومت کرده و تلاششان در راستای این بوده است که زندگی‌شان را بر اساس احترام به خود و خواسته‌های فردی و انسانی‌شان تداوم ببخشند. خواسته‌ها و مطالباتی که چندان موافق اسلوب حاکم بر جامعه نیست. در جامعه پدرسالاری که زنان را تنها در چهارچوب خانواده و تحت کنترل مردانِ خانواده می‌خواهد، این زنانْ مقاومت کرده و هزینه مقاومت‌شان، تمام زندگی‌شان بوده است».


📌 گزارشی از قتل فائزه: ساحره‌ای که علیه پدرش می‌شورد


✍🏽 فاطمه کریمی

#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج به‌نام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد به‌دنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط به‌خاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...

کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکی‌نیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفته‌های برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را می‌شناختند، پدر و مادر فائزه سال‌ها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسن‌تر از خود ازدواج می‌کند.

اما این زندگی خیلی دوام نمی‌آورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا می‌شود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه می‌شود. خانواده‌ی پسر مورد علاقه‌ی فائزه، چندین‌بار به خواستگاری وی می‌روند، اما پدر موافقت نمی‌کند. به گفته‌ی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقه‌ی خود به یکی از شهرستان‌های مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشته‌اند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمی‌گردند...

▪️در ماه‌های اخیر زنان زیادی به بهانه‌های مختلف توسط افراد مذکر خانواده‌هایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانه‌ای شدند که زنان را حتی از اولیه‌ترین حقوق انسانی خود محروم می‌کند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشه‌ای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی می‌کند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونت‌های روزانه‌ای که بر آنها وارد می‌شود، مقاومت می‌کنند.

#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43120


@bidarzani
🔻روایاتی از آزار جنسی علیه خبرنگاران زن پارلمانی

🔶️نماینده گفت بالاخره کِی مرا به خانه‌ات دعوت می‌کنی؟

🔹️سال ۱۳۹۴، قبل از انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نادر قاضی‌پور نماینده ارومیه در مجلس در بین هوادارانش در میتینیگی انتخاباتی خاطره‌ای از جنگ تعریف کرد که واکنش‌های زیادی را برانگیخت؛ تا جایی که اعضای فراکسیون زنان مجلس نهم به سازمان بازرسی کل کشورعلیه او شکایت کردند و البته دوتایشان بعدا امضای خود را پس گرفتند. او در جایی از خاطره‌اش گفت: «ما این مملکت را آسان به دست نیاوردیم که به راحتی تحویل هر بچه و هر روباهی بدهیم. مجلس جای بچه نیست؛ جای کره‌‌خر نیست. مجلس جای زن نیست. مجلس جای مرد است. این‌ها را می‌فرستید مجلس، بلا سرشان می‌آید و آبروی خودتان می‌رود.»

🔹️اظهارات اخیر استاندار خراسان شمالی در شرایطی که نمی‌دانست میکروفنش روشن است و گفته بود: «به این زن‌ها رو بدهید کل کشور را تصرف می‌کنند!»، من را یاد آن خاطره نادر قاضی پور و ماجرای سلمان خدادادی نماینده مجلس دهم و مرگ زهرا نویدپور و البته مصائب خبرنگارِ زنِ پارلمانی بودن، انداخت. خبرنگارانی که اگر شانس بیاورند و از فیلترهای حراست مجلس رد شوند، با آزار و اذیت‌هایی در کریدورهای مجلس روبرو می‌شوند که شاید تا پیش از این تک و توکشان عمومی شده باشد. زنانی که موقعیت شکننده‌ای در حوزه خبری خود دارند و عموما با مردان نماینده‌ای روبرویند که در جایگاه قدرتند و باید مستقیما از آن‌ها کسب خبر کنند؛ اگر هم با آزار و اذیت جنسی روبرو شوند، بیشترشان برای در امان ماندن از گزارش یا شکایت نمایندگان به مراجع نظارتی مجلس و تهدید اخراج شدن از مجلس و محل کارشان، عطای گزارش کردن آزارهای جنسی را به لقایش می‌بخشند.

🔹️یکی از خبرنگاران باسابقه پارلمانی اینگونه این آزارها را روایت می‌کند: «در یکی از دوره‌ها که زیاد به مجلس می‌رفتم، یکی از نماینده‌ها گویا متوجه شده بود که مجردم و تنها در تهران زندگی می‌کنم. او جزو نماینده‌های مطرح بود و دبیر سرویس ما تاکید داشت که درباره مسائل مختلف با او مصاحبه کنم. من هم مجبور می‌شدم به سراغش در لابی مجلس بروم. معمولا هم همیشه دورش شلوغ بود از خبرنگار. معمولا سعی می‌کردم که همان اول سوالم را بپرسم و بروم. ولی فهمیده بود و زود به من جواب نمی‌داد. به هر بهانه‌ای نگهم می‌داشت تا خبرنگارها بروند. یک بار می‌گفت درباره این سوژه حرف نمی‌زنم چیز دیگری بپرس، یک بار می‌گفت این موضوع را آخر جواب می‌دهم، یک بار بی‌اعتنایی می‌کرد، جوری که انگار اصلا سوالم را نشنیده و سوال بقیه را جواب می داد و... تا خلاصه من می‌ماندم برای آخر.

🔹️بعد که تنها می‌شدیم شروع می‌کرد: «خب که اینجا تنها زندگی می‌کنی؟ دعوت کن بیایم خونه‌ات، بالاخره کی دعوت می‌کنی بیایم خونه‌ات و ... » و من هم سعی می‌کردم به روی خودم نیاورم که درباره چه چیزی حرف می‌زند. سوالم را می‌پرسیدم و مواقعی هم با اینکه خیلی برای سوال پرسیدن معطل مانده بودم، وقتی جوابش را نمی‌دادم و سوالاتم را می‌پرسیدم، جوابم را نمی‌داد و می‌رفت.

🔹️خبرنگار پارلمانی دیگری از آزارهایی می‌گوید که بارها باعث شده در شرایط سختی قرار بگیرد:‌ «نوع نگاه آزاردهنده‌ای که بعضی از نمایندگان مجلس به زنان خبرنگار پارلمانی دارند، بسیار برای من اذیت‌کننده است. مثلا بعضی از آن‌ها وقتی در حال مصاحبه با خبرنگاران زن هستند به سینه‌هایشان زل می‌زنند. من خیلی در این موقعیت معذب می‌شوم و با مقنعه‌ام بازی می کنم که برجستگی‌هایم معلوم نشود اما آن‌ها همچنان تمام بدنت را برانداز می‌کنند. یا به صورت آدم زل می‌زنند و مدام به لب‌هایت نگاه می‌کنند، انگار آن چیزی را که در ذهنشان است آدم حدس می‌زند و چقدر این حس ناخوشایند است.

🔹️او ادامه می‌دهد: حتی در مواردی برخی از آنها به حدی گستاخند که نصف شب با شماره‌ای ناشناس در واتساپ پیام می‌دهند و بعد از معرفی خودشان درخواست می‌کنند با آنها به گردش و تفریح آخر هفته بروی و این واقعا فاجعه است. حتی کسانی که اصلا از آنها چنین توقعی نداری و برای خودت هم باورپذیر نیست! من معمولا خیلی جدی به آن‌ها می گویم که اشتباه گرفته‌ای، یا اینکه سعی می کنم جواب ندهم و یا بلاک کنم. اما متاسفانه اینقدر وقیحند که وقتی من را در کریدور مجلس می دیدند، می گفتند: «بهت پیام داده بودم، سین کردی جوابی ندادیااا، چرا؟»
یکی دیگر از خبرنگاران سابق پارلمانی می‌گوید بارها از سوی نمایندگان تذکر حجاب گرفته است: «یکی از معضلات خبرنگاران زن پارلمانی، موضوع حجاب بود. خیلی از نمایندگان و روابط عمومی مجلس در این قضیه دخالت می‌کردند. چند بار آمدند و به من گفتند فلان نماینده از تو به خاطر حجابت شکایت کرده است. حالا من همیشه با مانتوی بلند و مقنعه به مجلس می‌رفتم.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1959/
متن حاضر گزارشی میدانی از چگونگی حضور زنان در صف مقدم اعتراضات ضد جنگ در روسیه ارائه می‌کند. دقت در چنین تجاربی می‌تواند در فهم شیوه‌های نوین سازمان‌یابیِ منعطف در موقعیت‌‌های مشابه راه‌گشا باشد. این‌که چگونه فعالین می‌توانند نسبت به هر وضعیت و هر تغییر ناگهانی در متن آن، مبتکرانه مسیرهای جدیدی بگشایند.
_____________
👈متن کامل
◽️کتاب «پیکار با تبعیض جنسیتی» به موضوع پیش‌داوری‌ها و کلیشه‌های جنسیتی در کتاب‌ها، خانه، مدرسه و تلاش برای زدودن آن‌ها می‌پردازد. این کتاب که نوشته #آندره_میشل، فمینیست و جامعه‎شناس فرانسوی است، توسط زنده‌یاد #محمدجعفر_پوینده ترجمه شده است.

◽️کتاب «پیکار با تبعیض جنسیتی» نتیجه پژوهشی است که تصویر زنان و مردان در کتاب‌های درسی و کتاب‌های کودکان در هفت کشور (چین، فرانسه، کویت، نروژ، پرو، اوکراین و زامبیا) را بررسی کرده است.

◽️این کتاب با در نظر گرفتن اینکه تفاوت‌های اجتماعی میان زنان و مردان نه حاصل یک نظم طبیعی و زیست‌شناسی که پیامد جامعه‌پذیری متفاوت و دوگانه این دو جنس است، به دنبال پاسخ‌گویی به این است که کتاب‌های درسی کودکان به عنوان عنصر مهمی در جامعه‌پذیری آن‌ها، نقش‌های زنان و مردان را چگونه ترسیم کرده و تا چه اندازه مفاهیم ارائه شده در کتاب‌های درسی بر مبنای کلیشه‌های تبعیض‌آمیز جنسیتی است.

🔸️فایل‎های صوتی این کتاب به زودی در کانال بارگذاری می‎شود.

@zanketabava
Forwarded from باشگاه زنان
🔴 تشکیل دو پرونده آزار جنسی در سازمان سینمایی/ در صورت اثبات تجاوز، متخلفان برای همیشه ممنوع‌الکار می‌شوند

📌با جدی شدن بحث تجاوز و آزار جنسی در سینمای ایران بعد از نامه زنان سینماگر، سازمان سینمایی اقدام به تشکیل کمیته اخلاق حرفه‌ای برای رسیدگی به شکایات احتمالی کرد. هرچند هنوز هیچ خبر رسمی درباره شکایت‌های مطرح شده در این کمیته و مجازات متخلفان منتشر نشده اما اخباری درباره تشکیل اولین پرونده‌های آزار جنسی در سازمان سینمایی به گوش می‌رسد.

📌حسین لامعی با اعلام این خبر و صحبت‌هایش با رئیس سازمان سینمایی نوشته: رئیس سازمان سینمایی از حمایت کامل این سازمان از زنان قربانی و آزار دیده خبر داد و گفت تا امروز «دو دختر» مراجعه کرده‌اند که برای‌شان تشکیل پرونده شده و آن‌گونه که خزاعی تصریح کرده، در صورت اثبات تجاوز، متجاوزین برای همیشه «حذف و ممنوع‌الکار» خواهند شد.

👉🏻 @BashgaheZanan 👈🏻
Forwarded from انکار
💬تلاشی برای افشای امر غایب در جنبش کارگری
✍🏻فرشته طوسی

▪️وقتی از یک جنبش اجتماعی صحبت می‌شود به این معنا نیست که امر سیاسی در درون آن نادیده گرفته می‌شود. امر سیاسی در اینجا به‌صورت مستقیم و بلاواسطه با امر اجتماعی و جنبش اجتماعی گره‌خورده است و نمی‌توان تقلیل‌گرایانه، آن را مورد بررسی قرار داد. ارتباط ارگانیک بین جنبش‌های اجتماعی، می‌تواند هر کدام از کنشگران را نسبت به وضعیت خود، هوشیارتر کند و باعث شود سوژه‌ی سیاسی نسبت به میدان کنشگری خود، حساسیت‌های بیشتری داشته باشد، چراکه هیچ کنشی به صورت انتزاعی، معنا پیدا نمی‌کند. پیوند بین نظریه و عمل، دیالکتیکی و تکوینی است، به همین خاطر نظریه‌پردازی هم به‌صورت مجزا و در خلا، نابسنده و غیر‌مطلوب است.
▪️بسیاری، تعداد کم زنان کارگر در اقتصاد رسمی کشور را، که تنها حدود 7 درصد کارگران را شامل می‌شوند، دلیلی کافی برای عدم حضور زنان در اعتراضات کارگری می‌دانند. در واقع غیاب آن‌ها در این عرصه، توجیه غیاب سوژه‌ی زن در جنبش کارگری شده است. درحالی‌که خود این غیاب، باید مورد پرسش این جنبش قرار بگیرد.
▪️اما کارگران فقط در درون کارخانه‌ها و کارگاه‌ها نیستند. کارگران پس چه کسانی‌اند؟ ما با یک سری تقسیم‌بندی و قشربندی خنثی مواجه نیستیم، نحوه‌ی تقسیم‌بندی و قشربندی‌ای که از جامعه ارائه می‌شود، یک وجه سیاسی دارد. این وجه سیاسی اما به چه معناست؟ اینکه چه گروه‌هایی ذیل یک طبقه آورده می‌شوند، در همبستگی‌های سیاسی‌ای که انتظار می‌رود و یا قرار است ساخته شود هم تأثیر دارند.
▪️در این طبقه‌بندی معلم و پرستار و افراد خانه‌دار، کارگرند، چراکه همه در بازتولید اجتماعی سهم زیادی دارند؛ فعالیت‌هایی که بخش اعظم آن را زنان تشکیل می‌دهند. در همین رابطه اعتراضات معلمان هم جدا از جنبش کارگری نیست، اما زنان معترض معلم، تنها به‌مثابه شغل خود نامیده می‌شوند. پرستاران زیادی در طی این سال‌ها به شرایط نامناسب خود اعتراض کرده‌اند، اما کماکان ذیل عنوان «پرستاران» شناخته می‌شوند. بازشناسی دوباره این اعتراضات در یک طبقه‌بندی دیگر، کمک می‌کند تا سوژه‌ی زن کارگر را در این ‌بین بتوان شناسایی کرد.
▪️یک جنبش مترقی، چه کاری مهم‌تر از این می‌تواند انجام دهد که فضایی برای به‌میان‌آوردن صداهایی ایجاد کند که هم حاکمیت و هم اجتماع درصدد نامرئی‌کردن آن است؟ البته چگونگی به‌رسمیت‌شناختن این کارگران هم مهم تلقی می‌شود. چراکه صداهایی هم که تاکنون به نوعی شنیده شده، تنها به‌مثابه یک قربانی از آن‌ها یاد کرده است. قربانی در مقابل مجرم؛ دوگانه‌ای است که می‌تواند وضعیت اکثر کارگران افغان را توصیف کند. دوگانه‌ای که در نهایت هیچ‌گونه عاملیتی برای کارگر افغان باقی نمی‌گذارد.
▪️همان‌طور که عرضه‌ی زیاد، سودمندی را در نهایت افزون می‌کند، فعال کارگری سلبریتی هم همانند دیگر فعالین در جنبش‌های دیگر، رنج مقاومت را تبدیل به ژستی برای مقاومت می‌کند و رنج و ژست را با هم می‌فروشد و تشخیص تمایز این دو برای مخاطب دیگر به‌آسانی ممکن نیست.
▪️اگر زمانی آدورنو و هورکهایمر می‌گفتند که «زیبایی هر چیزی است که دوربین، آن را بازتولید کند» ، حالا کنشگری هر چیزی است که در درون دوربین متولد می‌شود. در همین راستاست که همه به جز سلبریتی-اکتیویست در پس‌زمینه باقی می‌مانند و در تصویر محو می‌شوند. این‌گونه ساختار حاکم توانسته است تصویری که می‌خواهد را جایگزین قبلی کرده و به‌راحتی دیگری بسازد و طرد و حذف را تثبیت کند.
▪️جنبش کارگری همانند جنبش‌های دیگر باید بتواند از نفع خود فراتر برود و با جنبش‌های دیگر ارتباط ارگانیکی پیدا کند. نفع فرد با نفع کل، ارتباط برقرار کند. ستم‌دیدگان، باید مراقب باشند بی‌تفاوت از ستم‌های دیگر عبور نکنند وگرنه امکان‌های رهایی‌بخش از بین می‌رود و خود جنبش سویه‌های مترقی خود را از دست می‌دهد. ارتباط با جنبش‌های دیگر به‌معنای رویت ابعاد مختلف ستم درون خود جنبش هم هست.
برای خواندن متن کامل اینجا را کلیک کنید.

#سیاست_کارگران_و_سیاست_کارگری #شماره_دهم
#کارگران #روز_جهانی_کارگر
@enkarmag
2024/09/27 15:25:23
Back to Top
HTML Embed Code: