🔶اهمیت مضاعف روایات آزار جنسی؛ بازسازی موقعیتهای مشترک ما
🔹️روایت مخاطب: اخیرا وقتی روایت قربانیان آزار یکی از فعالان مدنی و حوزه گردشگری را میخواندم، با خودم فکر کردم که در مواردی چه فاصله کمی داشتهام تا تبدیل شدن به یکی از همین قربانیان؛ تنها چیزی که مانع شد، بخت و اقبال بود.
با خودم فکر میکنم که انتشار این روایتها شاید «فقط» جنبه افشاگرانه و تأدیبی نداشته باشد، جنبهای که در ساز و کار فعلی بیشتر متکی به «شهرت» افراد است و شاید بتوان از جهاتی به آن نقدهایی هم وارد کرد. جنبه دیگر و شاید مهمتر این روایتها این است که ما زنها را متوجه موقعیتهای مشترکی میکند که در آنها گرفتار میشویم. شکلی از «آموزش دادن» از جانب گروه تحت ستم، برای گروه تحت ستم، در جامعهای که اساس حرف زدن درباره این قبیل مسائل ممنوع است، چه برسد به اینکه بخواهیم درباره آن به افراد آموزش بدهیم. وقتی اساس رابطه جنسیِ خارج از ازدواج به رسمیت شناخته نمیشود، هرکس باید به تنهایی راهش را پیدا کند و هزینههایش را هم به تنهایی بپردازد.
🔹️برای من بارها پیش آمده است که در موقعیتهای مختلف، دچار تردید شدهام که واقعا چه اتفاقی دارد میافتد. این چیزی که در حال رخ دادن است، همان چیزی است که من فکر میکنم؟ یا نه، من صرفا دچار سوءبرداشت شدهام و باید به قضاوت خودم شک کنم؟ ترسیدن از اینکه دوستی را بیهوده خراب کنم، یا روابطم را در یک گروه دوستی بیهوده از دست بدهم، یا با برخورد تحقیرآمیز شاهدان ماجرا مواجه شوم، به همراه اینکه معیار و ملاک چندان مشخصی هم برای قضاوت در اختیار نداریم، خیلی وقتها در جایی که نباید سکوت میکردم، مرا به سکوت کشانده است.
🔹️این موقعیتها طیف وسیعی را شامل میشود: وقتی در تاکسی، اتوبوس یا در یک مکان شلوغ از جانب مردی مورد تعرض قرار میگیری، یا وقتی در یک مهمانی دوستانه، یک نفر بیش از حد به آدم نزدیک میشود و کارهایی انجام میدهد که ما را معذب میکند، یا حتی در یک رابطه عاطفی نزدیک و صمیمانه، وقتی قضایا تبدیل به چیزی میشود که پیشبینی نمیکردیم و نمیخواستیم. آنقدر درباره این چیزها حرف نزدهایم که چهارچوبهای روشنِ جمعیِ مشترکی نداریم که تا حدودی به افراد امکان قضاوت بدهد، نه فقط امکان قضاوت برای شخصی که مورد آزار قرار میگیرد، بلکه امکان قضاوت برای اطرافیانش، وقتی که آزاردیده دست به افشاگری میزند.
🔹️درست مشابه قربانی آزار در آخرین روایت منتشر شده، برای من هم پیش آمده است که فقط به دلیل حضور در جمع دوستانم، وقتی مورد آزار قرار گرفتهام سکوت کردهام. حضور آدمهای دیگر در چنین موقعیتهایی، مثل شمشیر دولبه است. این آدمها میتوانند ناجیانی باشند که تو را از دست آزارگر برهانند، یا اینکه برعکس، حضورشان تو را به سکوت بکشاند. در نبود چهارچوبهای جمعی مشترک، گاهی وقتها نمیدانیم که بعد از افشاگری چه اتفاقی خواهد افتاد؛ دیگران از ما حمایت خواهند کرد یا برعکس، خودمان را متهم میکنند؟ همه اینها آدم را در موقعیتهایی به سکوت میکشاند، موقعیتهایی که مصداق آزار است و واکنش به آن قاعدتا سکوت نیست. شاید به همین دلیل، این روایتهای آزار اهمیت مضاعفی پیدا میکنند. روایتهایی که میتوانند به ما حین تجربههایمان، فاعلیت بخشند، تا با اطمینان بیشتری، وقتی مورد آزار قرار میگیریم، سکوتمان را بشکنیم.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔹️روایت مخاطب: اخیرا وقتی روایت قربانیان آزار یکی از فعالان مدنی و حوزه گردشگری را میخواندم، با خودم فکر کردم که در مواردی چه فاصله کمی داشتهام تا تبدیل شدن به یکی از همین قربانیان؛ تنها چیزی که مانع شد، بخت و اقبال بود.
با خودم فکر میکنم که انتشار این روایتها شاید «فقط» جنبه افشاگرانه و تأدیبی نداشته باشد، جنبهای که در ساز و کار فعلی بیشتر متکی به «شهرت» افراد است و شاید بتوان از جهاتی به آن نقدهایی هم وارد کرد. جنبه دیگر و شاید مهمتر این روایتها این است که ما زنها را متوجه موقعیتهای مشترکی میکند که در آنها گرفتار میشویم. شکلی از «آموزش دادن» از جانب گروه تحت ستم، برای گروه تحت ستم، در جامعهای که اساس حرف زدن درباره این قبیل مسائل ممنوع است، چه برسد به اینکه بخواهیم درباره آن به افراد آموزش بدهیم. وقتی اساس رابطه جنسیِ خارج از ازدواج به رسمیت شناخته نمیشود، هرکس باید به تنهایی راهش را پیدا کند و هزینههایش را هم به تنهایی بپردازد.
🔹️برای من بارها پیش آمده است که در موقعیتهای مختلف، دچار تردید شدهام که واقعا چه اتفاقی دارد میافتد. این چیزی که در حال رخ دادن است، همان چیزی است که من فکر میکنم؟ یا نه، من صرفا دچار سوءبرداشت شدهام و باید به قضاوت خودم شک کنم؟ ترسیدن از اینکه دوستی را بیهوده خراب کنم، یا روابطم را در یک گروه دوستی بیهوده از دست بدهم، یا با برخورد تحقیرآمیز شاهدان ماجرا مواجه شوم، به همراه اینکه معیار و ملاک چندان مشخصی هم برای قضاوت در اختیار نداریم، خیلی وقتها در جایی که نباید سکوت میکردم، مرا به سکوت کشانده است.
🔹️این موقعیتها طیف وسیعی را شامل میشود: وقتی در تاکسی، اتوبوس یا در یک مکان شلوغ از جانب مردی مورد تعرض قرار میگیری، یا وقتی در یک مهمانی دوستانه، یک نفر بیش از حد به آدم نزدیک میشود و کارهایی انجام میدهد که ما را معذب میکند، یا حتی در یک رابطه عاطفی نزدیک و صمیمانه، وقتی قضایا تبدیل به چیزی میشود که پیشبینی نمیکردیم و نمیخواستیم. آنقدر درباره این چیزها حرف نزدهایم که چهارچوبهای روشنِ جمعیِ مشترکی نداریم که تا حدودی به افراد امکان قضاوت بدهد، نه فقط امکان قضاوت برای شخصی که مورد آزار قرار میگیرد، بلکه امکان قضاوت برای اطرافیانش، وقتی که آزاردیده دست به افشاگری میزند.
🔹️درست مشابه قربانی آزار در آخرین روایت منتشر شده، برای من هم پیش آمده است که فقط به دلیل حضور در جمع دوستانم، وقتی مورد آزار قرار گرفتهام سکوت کردهام. حضور آدمهای دیگر در چنین موقعیتهایی، مثل شمشیر دولبه است. این آدمها میتوانند ناجیانی باشند که تو را از دست آزارگر برهانند، یا اینکه برعکس، حضورشان تو را به سکوت بکشاند. در نبود چهارچوبهای جمعی مشترک، گاهی وقتها نمیدانیم که بعد از افشاگری چه اتفاقی خواهد افتاد؛ دیگران از ما حمایت خواهند کرد یا برعکس، خودمان را متهم میکنند؟ همه اینها آدم را در موقعیتهایی به سکوت میکشاند، موقعیتهایی که مصداق آزار است و واکنش به آن قاعدتا سکوت نیست. شاید به همین دلیل، این روایتهای آزار اهمیت مضاعفی پیدا میکنند. روایتهایی که میتوانند به ما حین تجربههایمان، فاعلیت بخشند، تا با اطمینان بیشتری، وقتی مورد آزار قرار میگیریم، سکوتمان را بشکنیم.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔻بازصورتبندی خشونت جنسی
🔶چرا بازمانده تجاوز با متجاوز مهربان رفتار میکند؟
🔹️«زنی که شب مورد تجاوز قرار میگیرد و صبح روز بعد برای متجاوز صبحانه آماده میکند.» چرا کسی باید چنین کاری انجام دهد؟ این بدان معناست که اگرچه پاسخ زن به رابطه جنسی منفی و رضایت خود را نشان نداده بود، صبحانه درست کردن روز بعد برای متجاوز ممکن است این روایت را دگرگون کند. چرا که اگر رابطه جنسی با اجبار صورت نگرفته باشد، دیگر تجاوزی رخ نداده و آن آشنا یا دوستی که هنوز در رختخوابش خوابیده، متجاوز محسوب نمیشود.
🔹️در واقع، صورتبندی دوباره روایت به بازماندگان این امکان را میدهد که (به اشتباه) رابطه جنسی غیرتوافقی را در ذهن خود به مواجههای عاشقانه تبدیل کنند. بالاخره متجاوز شب قبل از زیبایی او تعریف کرده است. بازمانده برای بقا و عبور از این واقعه، تجربه خود را اینگونه صورتبندی میکند. اما آیا او واقعا میتواند اینگونه مسئله را پشت سر بگذارد؟
🔹️وبسایت Vox به مثالی درباره «هاروی واینستین» اشاره میکند. یکی از بازماندگان تجاوز از سوی واینستین توصیف میکند که چگونه رابطه جنسی اجباری در اتاق هتل، منجر به ایجاد رابطه عاشقانه میان این دو شد، که به دنبالش، رابطه جنسی توافقی را به همراه داشت. نویسنده از این مثال برای یادآوری تجربه شخصی خودش استفاده میکند که در گذشته با وجود یک رابطه جنسی اجباری و توام با خشونت، رابطهای دوستانه با متجاوز برقرار کرده است. او احساس میکرد که متجاوز که مردی موفق و حرفهای بود، تلاش دارد با ایجاد شبکه ارتباطی و حمایت شغلی از او، به نوعی رفتار مجرمانهاش را جبران کند. زن برای آرام کردن ذهن مشوش خود، سعی کرد این باور را بپذیرد.
🔹️برخی از زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، برای بقا سعی میکنند تا آنچه که رخ داده را برای خود بازتعریف کنند. آنها تصور میکنند اگر بعد از تجاوز، به میل خود با متجاوز رابطه جنسی برقرار کنند، شاید رضایت جنسی، عطف به ماسبق و خشونت جنسی عادیسازی شود. اما عموما چنین نمیشود.
صورتبندی دوباره خشونت جنسی، مشکل را حل نمیکند، بلکه توجه را از اصل موضوع منحرف میکند. بدیهی است که همه موارد آزارهای جنسی باید بلافاصله گزارش شود. اما درک چگونگی واکنشهای متفاوت بازماندگان در مواجهه با تروما، میتواند درک ما را نسبت به دینامیک رفتار متجاوز آشنا و واکنش بازمانده پس از تجاوز، عمیقتر کند.
🔹️زمانی که بازماندگان تجاوز به آمادگی رویارویی با ماهیت واقعی جرم برسند، که گاهی اوقات حتی سالها بعد از وقوع تجاوز صورت میگیرد، ما باید آماده باشیم تا به آنها برای آغاز روند بهبودی کمک کنیم. با درک اینکه چگونه مکانیزم دفاعی بازمانده او را به انطباقپذیری در زمان تجاوز سوق داده، رواندرمانگرها میتوانند وارد روند درمان شده و با حمایتهای لازم، بازمانده را برای مواجهه با ترومایی که در گذشته رخ داده آماده کنند. ترومایی که برای مدتی طولانی پوشانده شده حالا بازمانده به مقابله برخاسته است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را از لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1571/
🔶چرا بازمانده تجاوز با متجاوز مهربان رفتار میکند؟
🔹️«زنی که شب مورد تجاوز قرار میگیرد و صبح روز بعد برای متجاوز صبحانه آماده میکند.» چرا کسی باید چنین کاری انجام دهد؟ این بدان معناست که اگرچه پاسخ زن به رابطه جنسی منفی و رضایت خود را نشان نداده بود، صبحانه درست کردن روز بعد برای متجاوز ممکن است این روایت را دگرگون کند. چرا که اگر رابطه جنسی با اجبار صورت نگرفته باشد، دیگر تجاوزی رخ نداده و آن آشنا یا دوستی که هنوز در رختخوابش خوابیده، متجاوز محسوب نمیشود.
🔹️در واقع، صورتبندی دوباره روایت به بازماندگان این امکان را میدهد که (به اشتباه) رابطه جنسی غیرتوافقی را در ذهن خود به مواجههای عاشقانه تبدیل کنند. بالاخره متجاوز شب قبل از زیبایی او تعریف کرده است. بازمانده برای بقا و عبور از این واقعه، تجربه خود را اینگونه صورتبندی میکند. اما آیا او واقعا میتواند اینگونه مسئله را پشت سر بگذارد؟
🔹️وبسایت Vox به مثالی درباره «هاروی واینستین» اشاره میکند. یکی از بازماندگان تجاوز از سوی واینستین توصیف میکند که چگونه رابطه جنسی اجباری در اتاق هتل، منجر به ایجاد رابطه عاشقانه میان این دو شد، که به دنبالش، رابطه جنسی توافقی را به همراه داشت. نویسنده از این مثال برای یادآوری تجربه شخصی خودش استفاده میکند که در گذشته با وجود یک رابطه جنسی اجباری و توام با خشونت، رابطهای دوستانه با متجاوز برقرار کرده است. او احساس میکرد که متجاوز که مردی موفق و حرفهای بود، تلاش دارد با ایجاد شبکه ارتباطی و حمایت شغلی از او، به نوعی رفتار مجرمانهاش را جبران کند. زن برای آرام کردن ذهن مشوش خود، سعی کرد این باور را بپذیرد.
🔹️برخی از زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، برای بقا سعی میکنند تا آنچه که رخ داده را برای خود بازتعریف کنند. آنها تصور میکنند اگر بعد از تجاوز، به میل خود با متجاوز رابطه جنسی برقرار کنند، شاید رضایت جنسی، عطف به ماسبق و خشونت جنسی عادیسازی شود. اما عموما چنین نمیشود.
صورتبندی دوباره خشونت جنسی، مشکل را حل نمیکند، بلکه توجه را از اصل موضوع منحرف میکند. بدیهی است که همه موارد آزارهای جنسی باید بلافاصله گزارش شود. اما درک چگونگی واکنشهای متفاوت بازماندگان در مواجهه با تروما، میتواند درک ما را نسبت به دینامیک رفتار متجاوز آشنا و واکنش بازمانده پس از تجاوز، عمیقتر کند.
🔹️زمانی که بازماندگان تجاوز به آمادگی رویارویی با ماهیت واقعی جرم برسند، که گاهی اوقات حتی سالها بعد از وقوع تجاوز صورت میگیرد، ما باید آماده باشیم تا به آنها برای آغاز روند بهبودی کمک کنیم. با درک اینکه چگونه مکانیزم دفاعی بازمانده او را به انطباقپذیری در زمان تجاوز سوق داده، رواندرمانگرها میتوانند وارد روند درمان شده و با حمایتهای لازم، بازمانده را برای مواجهه با ترومایی که در گذشته رخ داده آماده کنند. ترومایی که برای مدتی طولانی پوشانده شده حالا بازمانده به مقابله برخاسته است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را از لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1571/
هرس واچ | دیدبان آزار
چرا بازمانده تجاوز رابطهاش را با متجاوز ادامه میدهد؟
زنی که صبح بعد از واقعه تجاوز برای مرد متجاوز صبحانه درست میکند یا دیگری که درخواست قرار ملاقات از سوی آزارگرش را اتفاقی خوشایند تلقی میکند؛ این اتفاقات چگونه رخ میدهد؟ چرا بازمانده تجاوز رابطهاش را با متجاوز ادامه میدهد و حتی با او مهربان رفتار
ديدبان آزار
Photo
🔻یک پلیس هندی به بازمانده تجاوز که به پلیس شکایت برده بود، تجاوز کرد
🔶مردم به ناامنی ادارات پلیس در هند برای زنان اعتراض کردهاند
🔹یک افسر پلیس در ایالت اوتار پرادش در شمال هند به اتهام تجاوز به دختری ۱۳ سالهای دستگیر شد. پلیس متجاوز پس از اینکه این دختر به اداره پلیس مراجعه و گزارش کرد که به او به شکل گروهی تجاوز شده است، بار دیگر به او تجاوز کرد.
🔹به گزارش بیبیسی، یک مقام ارشد پلیس گفت که برای پلیس متجاوز پرونده جنایی تشکیل و او از کار تعلیق شده است. این دختر مدعی شد که ماه گذشته، چهار مرد به او تجاوز کردهاند. انتشار این گزارش با ابراز خشم بسیاری از کاربران هندی در رسانههای اجتماعی همراه شد. مقامهای ایالتی دستور تحقیقات در مورد این حادثه را صادر و درخواست کردهاند که در مورد آن، ظرف ۲۴ ساعت گزارشی تهیه شود. کمیسیون ملی حقوق بشر هم از مقامهای ارشد پلیس خواست طی چهار هفته، گزارشی ارائه کنند.
🔹پدر این دختر در شکایت خود به پلیس مدعی شد که چهار مرد دخترش را به ایالت همسایه، مادیا پرادش، بردهاند و در آنجا به مدت چهار روز به او تجاوز جنسی کردهاند. این مردان قبل از فرار، او را به روستایش در منطقه لالیتپور در اوتار پرادش (UP) برگرداندهاند. به گزارش کانال خبری «اندیتیوی» (NDTV)، یک روز بعد، افسر مسئول پاسگاه پلیس محلی به همان دختر که به همراه عمهاش برای شکایت به اداره پلیس رفته بود، تجاوز کرد.
🔹نیکیل پاتاک، رئیس پلیس منطقه لالیتپور به خبرنگاران گفت دختری که موسسه خیریه چایدلاین به دفتر او آورده بود، برایش تعریف کرده که چه اتفاقی افتاده است. او افزود: «زمانی که به من اطلاع دادند، از تشکیل پرونده مطمئن شدم.» این افسر پلیس که متواری شده بود، روز چهارشنبه بر اساس قانون حمایت از کودکان در برابر جرائم جنسی دستگیر و متهم شد. این خبر بسیاری را از اجرا نشدن قانون و نظم در پرجمعیتترین ایالت هند خشمگین کرده است.
🔹پریانکا گاندی وادرا، رهبر ارشد حزب کنگره، در توییتی به زبان هندی، نوشت: «اگر پاسگاههای پلیس برای زنان امن نیست، پس آنها برای شکایت به کجا خواهند رفت؟ ... آیا دولت به طور جدی به افزایش استقرار زنان در کلانتریها فکر کرده است تا پاسگاههای پلیس را برای زنان ایمن کند؟» تجاوزها و جنایات علیه زنان از دسامبر ۲۰۱۲ هنگامی که به یک زن جوان در اتوبوسی در دهلی، پایتخت هند، به صورت گروهی و وحشیانه تجاوز شد، بیشتر در کانون توجه قرار گرفت. او بعدا بر اثر جراحات وارده در این حمله جان باخت. این حادثه در سراسر جهان خبرساز شد و اعتراضهای گستردهای در دهلی به همراه داشت. در پی این واقعه، هند مجبور شد قوانین سختگیرانه جدیدی برای رسیدگی به جرائم جنسی وضع کند.
🔹چهار مرد پس از مجرم شناخته شدن در این جنایت، در سال ۲۰۲۰ اعدام شدند؛ اما علیرغم افزایش نظارتها، در این کشور همچنان سالانه هزاران تجاوز گزارش میشود. در سال ۲۰۲۰، یعنی آخرین سالی که اطلاعات مربوط به جنایات در دسترس است، به ۲۸ هزار و ۳۷۹ زن و دختر در هند تجاوز جنسی شد که به این معنی است که به طور متوسط، هر ۱۸ دقیقه یک تجاوز جنسی رخ میدهد. گفته میشود که ارقام واقعی بسیار بیشتر است زیرا بسیاری موارد هرگز گزارش نمیشوند. دلیل این موضوع آن است که اغلب پلیس به این گزارشها بیتفاوت است.
🔹ایالت اوتار پرادش بهویژه به دلیل نحوه واکنش مقامها به جنایات علیه زنان تحت انتقاد شدید است. این ایالت در سال ۲۰۲۰، پس از مرگ یک زن ۱۹ ساله که گزارش داد به صورت گروهی و وحشیانه به او تجاوز شده است، خبرساز شد. پلیس و مقامهای اداری جسد این زن را در نیمههای شب و بدون رضایت خانوادهاش، سوزاندند و با وجود شواهد بسیار زیاد، اصرار دارند که به مقتول تجاوز نشده است./ایندیپندنت
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔶مردم به ناامنی ادارات پلیس در هند برای زنان اعتراض کردهاند
🔹یک افسر پلیس در ایالت اوتار پرادش در شمال هند به اتهام تجاوز به دختری ۱۳ سالهای دستگیر شد. پلیس متجاوز پس از اینکه این دختر به اداره پلیس مراجعه و گزارش کرد که به او به شکل گروهی تجاوز شده است، بار دیگر به او تجاوز کرد.
🔹به گزارش بیبیسی، یک مقام ارشد پلیس گفت که برای پلیس متجاوز پرونده جنایی تشکیل و او از کار تعلیق شده است. این دختر مدعی شد که ماه گذشته، چهار مرد به او تجاوز کردهاند. انتشار این گزارش با ابراز خشم بسیاری از کاربران هندی در رسانههای اجتماعی همراه شد. مقامهای ایالتی دستور تحقیقات در مورد این حادثه را صادر و درخواست کردهاند که در مورد آن، ظرف ۲۴ ساعت گزارشی تهیه شود. کمیسیون ملی حقوق بشر هم از مقامهای ارشد پلیس خواست طی چهار هفته، گزارشی ارائه کنند.
🔹پدر این دختر در شکایت خود به پلیس مدعی شد که چهار مرد دخترش را به ایالت همسایه، مادیا پرادش، بردهاند و در آنجا به مدت چهار روز به او تجاوز جنسی کردهاند. این مردان قبل از فرار، او را به روستایش در منطقه لالیتپور در اوتار پرادش (UP) برگرداندهاند. به گزارش کانال خبری «اندیتیوی» (NDTV)، یک روز بعد، افسر مسئول پاسگاه پلیس محلی به همان دختر که به همراه عمهاش برای شکایت به اداره پلیس رفته بود، تجاوز کرد.
🔹نیکیل پاتاک، رئیس پلیس منطقه لالیتپور به خبرنگاران گفت دختری که موسسه خیریه چایدلاین به دفتر او آورده بود، برایش تعریف کرده که چه اتفاقی افتاده است. او افزود: «زمانی که به من اطلاع دادند، از تشکیل پرونده مطمئن شدم.» این افسر پلیس که متواری شده بود، روز چهارشنبه بر اساس قانون حمایت از کودکان در برابر جرائم جنسی دستگیر و متهم شد. این خبر بسیاری را از اجرا نشدن قانون و نظم در پرجمعیتترین ایالت هند خشمگین کرده است.
🔹پریانکا گاندی وادرا، رهبر ارشد حزب کنگره، در توییتی به زبان هندی، نوشت: «اگر پاسگاههای پلیس برای زنان امن نیست، پس آنها برای شکایت به کجا خواهند رفت؟ ... آیا دولت به طور جدی به افزایش استقرار زنان در کلانتریها فکر کرده است تا پاسگاههای پلیس را برای زنان ایمن کند؟» تجاوزها و جنایات علیه زنان از دسامبر ۲۰۱۲ هنگامی که به یک زن جوان در اتوبوسی در دهلی، پایتخت هند، به صورت گروهی و وحشیانه تجاوز شد، بیشتر در کانون توجه قرار گرفت. او بعدا بر اثر جراحات وارده در این حمله جان باخت. این حادثه در سراسر جهان خبرساز شد و اعتراضهای گستردهای در دهلی به همراه داشت. در پی این واقعه، هند مجبور شد قوانین سختگیرانه جدیدی برای رسیدگی به جرائم جنسی وضع کند.
🔹چهار مرد پس از مجرم شناخته شدن در این جنایت، در سال ۲۰۲۰ اعدام شدند؛ اما علیرغم افزایش نظارتها، در این کشور همچنان سالانه هزاران تجاوز گزارش میشود. در سال ۲۰۲۰، یعنی آخرین سالی که اطلاعات مربوط به جنایات در دسترس است، به ۲۸ هزار و ۳۷۹ زن و دختر در هند تجاوز جنسی شد که به این معنی است که به طور متوسط، هر ۱۸ دقیقه یک تجاوز جنسی رخ میدهد. گفته میشود که ارقام واقعی بسیار بیشتر است زیرا بسیاری موارد هرگز گزارش نمیشوند. دلیل این موضوع آن است که اغلب پلیس به این گزارشها بیتفاوت است.
🔹ایالت اوتار پرادش بهویژه به دلیل نحوه واکنش مقامها به جنایات علیه زنان تحت انتقاد شدید است. این ایالت در سال ۲۰۲۰، پس از مرگ یک زن ۱۹ ساله که گزارش داد به صورت گروهی و وحشیانه به او تجاوز شده است، خبرساز شد. پلیس و مقامهای اداری جسد این زن را در نیمههای شب و بدون رضایت خانوادهاش، سوزاندند و با وجود شواهد بسیار زیاد، اصرار دارند که به مقتول تجاوز نشده است./ایندیپندنت
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔶پس تازیانه بود و تن؛ و تن زیر تازیانه بود: تاملی بر همآمیزی آزار روانی و آزارجنسی
✍المیرا بهمنی
🔹در بازخوانی روایتهایی که مرکب از آزار جنسی و روانی است، مواجهه جامعه با روایت اغلب با درنگ بر وجوهی خاص از متن رخ میدهد. در روایتهایی که اخیرا منتشر شد با وجود اشارات صریح راوی اول به خشونت جنسی و کلامی، بسیاری از مخاطبان، روایت را نه توصیف شکلی از آزار جنسی بلکه آزاری روانی نامیدند که «جایش در جنبش میتو نیست». اینجا قصد ندارم به تخمین رنج راویان بپردازم – که چنین چیزی ممکن نیست- و هدفم تنها یافتن نخ پیوندی میان آزارجنسی و آزار روانی از خلال اندیشیدن به الگوی آزارگری در سه روایت مطرح شده است.
🔹آزار روانی خود چرخهای است که «قدرت» در آن به جریان میافتد. قدرتی که «قدرت بر» است و در پی استیلا و نه «قدرت با» که درپی همافزایی ارادههاست؛ قدرتی که درپی امتیازگیری از افراد، تسلط بر آنان و «تصرف» تن و روانشان است. آزار روانی هم از آن جهت با آزار جنسی پیوند مییابد که در پی تملک و «تصرف» تن و روان است. تصرف از آن رو که آزارگر جنسی، در تلاش است که تن دیگری را از سوژگی تهی کند.
🔹تهی کردن تن از سوژگی هرچند به تمامی اتفاق نمیافتد اما ضربههای مداومی که شخصیت و هویت زن را نشانه میگیرند اغلب نقاط نفوذپذیری برای آزارگر فراهم میآورد تا از طریق بازیهای روانی و یا در تعرض و تجاوز جنسی، نقش خود را بر تن و روان قربانی حک کند. همچنانکه از خلال روایتها میبینیم هرچه راوی به لحاظ عاطفی تعلق خاطر بیشتری پیدا میکند او با خشونت بیشتری به تن زن حملهور میشود.
🔹️اکنون باید از خود بپرسیم که چنین روایتهایی به ما چه میگوید؟ شاید بیش از هرچیز اینکه در این روایتها جزئیات فریبهای عاطفی آزارگر موقعیتی برای آزارجنسی زنان فراهم آورد. آزار روانی و آزار جنسی هر دو درجهت تسلط بر تن و روان به کار میافتند. همچنان که آزار جنسی مستقیما هسته مرکزی هویت فرد را نشانه میگیرد، آزار روانی به شکلی خزنده در سطح رابطه گسترش مییابد و امکانهایی برای تحقق آزار جنسی بهوجود میآورد.
🔹️نگاهی به نسبت میان آزار روانی و میل به استیلا نشان میدهد که مساله آزار جنسی تا چه اندازه مسالهای درهمتنیده با قدرت است و نه آنچنان که نظم موجود به ما میگوید نتیجه میل افسارگسیخته جنسی و یا جوشش تستوسترون. آن هنگام که زنان روایت میکنند و در پی زدودن آثار آزارگر از روان خوداند، نوری به فهم ما از جایگاه آزار روانی در بحث آزار جنسی میتابانند. اما وظیفه ما این است که از یادنبریم فهم این نسبتها با چه رنج عظیمی که بر تن و روان راویان رفت امکانپذیر شده است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1958/
✍المیرا بهمنی
🔹در بازخوانی روایتهایی که مرکب از آزار جنسی و روانی است، مواجهه جامعه با روایت اغلب با درنگ بر وجوهی خاص از متن رخ میدهد. در روایتهایی که اخیرا منتشر شد با وجود اشارات صریح راوی اول به خشونت جنسی و کلامی، بسیاری از مخاطبان، روایت را نه توصیف شکلی از آزار جنسی بلکه آزاری روانی نامیدند که «جایش در جنبش میتو نیست». اینجا قصد ندارم به تخمین رنج راویان بپردازم – که چنین چیزی ممکن نیست- و هدفم تنها یافتن نخ پیوندی میان آزارجنسی و آزار روانی از خلال اندیشیدن به الگوی آزارگری در سه روایت مطرح شده است.
🔹آزار روانی خود چرخهای است که «قدرت» در آن به جریان میافتد. قدرتی که «قدرت بر» است و در پی استیلا و نه «قدرت با» که درپی همافزایی ارادههاست؛ قدرتی که درپی امتیازگیری از افراد، تسلط بر آنان و «تصرف» تن و روانشان است. آزار روانی هم از آن جهت با آزار جنسی پیوند مییابد که در پی تملک و «تصرف» تن و روان است. تصرف از آن رو که آزارگر جنسی، در تلاش است که تن دیگری را از سوژگی تهی کند.
🔹تهی کردن تن از سوژگی هرچند به تمامی اتفاق نمیافتد اما ضربههای مداومی که شخصیت و هویت زن را نشانه میگیرند اغلب نقاط نفوذپذیری برای آزارگر فراهم میآورد تا از طریق بازیهای روانی و یا در تعرض و تجاوز جنسی، نقش خود را بر تن و روان قربانی حک کند. همچنانکه از خلال روایتها میبینیم هرچه راوی به لحاظ عاطفی تعلق خاطر بیشتری پیدا میکند او با خشونت بیشتری به تن زن حملهور میشود.
🔹️اکنون باید از خود بپرسیم که چنین روایتهایی به ما چه میگوید؟ شاید بیش از هرچیز اینکه در این روایتها جزئیات فریبهای عاطفی آزارگر موقعیتی برای آزارجنسی زنان فراهم آورد. آزار روانی و آزار جنسی هر دو درجهت تسلط بر تن و روان به کار میافتند. همچنان که آزار جنسی مستقیما هسته مرکزی هویت فرد را نشانه میگیرد، آزار روانی به شکلی خزنده در سطح رابطه گسترش مییابد و امکانهایی برای تحقق آزار جنسی بهوجود میآورد.
🔹️نگاهی به نسبت میان آزار روانی و میل به استیلا نشان میدهد که مساله آزار جنسی تا چه اندازه مسالهای درهمتنیده با قدرت است و نه آنچنان که نظم موجود به ما میگوید نتیجه میل افسارگسیخته جنسی و یا جوشش تستوسترون. آن هنگام که زنان روایت میکنند و در پی زدودن آثار آزارگر از روان خوداند، نوری به فهم ما از جایگاه آزار روانی در بحث آزار جنسی میتابانند. اما وظیفه ما این است که از یادنبریم فهم این نسبتها با چه رنج عظیمی که بر تن و روان راویان رفت امکانپذیر شده است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1958/
هرس واچ | دیدبان آزار
تاملی برهمآمیزی آزار روانی و آزار جنسی
در بازخوانی روایتهایی که مرکب از آزار جنسی و روانی است، مواجهه جامعه با روایت اغلب با درنگ بر وجوهی خاص از متن رخ میدهد. مخاطب یک روایت آزارجنسی- آن مخاطبی که همچنان به دستاویز ارزشهای اخلاقی جامعه تصویری از قربانی ایدهآل در ذهن دارد- بیش از هرچ
Forwarded from کانال شوراى صنفى علوم اجتماعى
#خبر_مهم
#صدای_دانشجو
🔴 حملهی نیروهای حراست دانشگاه تهران به دانشجویان در دانشکدهی علوم اجتماعی و ضرب و شتم دانشجویان
امروز شنبه ۱۷ اردیبهشت، جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به امور دانشجویی دانشکده مراجعه کردند تا برای بازی فوتبال کلید زمین چمن را دریافت کنند که وقتی با دروغها و بهانهتراشیهای معاونت دانشجویی مواجه شدند، به دفتر ریاست دانشکده مراجعه کردند اما با فحاشی، توهین، قلدری و حمله به سمت دانشجویان و همچنین تهدید به ضرب و شتم دانشجویان«در جایی دیگر» توسط دکتر جمشیدیها مواجه شدند. در ادامه دانشجویان دختر و پسر بدون کلید وارد زمین شدند و بازی خود را آغاز کردند. بعد از مدتی تعداد زیادی از نیروهای حراست به دانشجویان حملهور شدند و به شکل وحشیانهای آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
🔹 شرح گزارش در ادامه خواهد آمد...
🔸 کانال شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی
@Ssutsenfi
#صدای_دانشجو
🔴 حملهی نیروهای حراست دانشگاه تهران به دانشجویان در دانشکدهی علوم اجتماعی و ضرب و شتم دانشجویان
امروز شنبه ۱۷ اردیبهشت، جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به امور دانشجویی دانشکده مراجعه کردند تا برای بازی فوتبال کلید زمین چمن را دریافت کنند که وقتی با دروغها و بهانهتراشیهای معاونت دانشجویی مواجه شدند، به دفتر ریاست دانشکده مراجعه کردند اما با فحاشی، توهین، قلدری و حمله به سمت دانشجویان و همچنین تهدید به ضرب و شتم دانشجویان«در جایی دیگر» توسط دکتر جمشیدیها مواجه شدند. در ادامه دانشجویان دختر و پسر بدون کلید وارد زمین شدند و بازی خود را آغاز کردند. بعد از مدتی تعداد زیادی از نیروهای حراست به دانشجویان حملهور شدند و به شکل وحشیانهای آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
🔹 شرح گزارش در ادامه خواهد آمد...
🔸 کانال شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی
@Ssutsenfi
Forwarded from کانال شوراى صنفى علوم اجتماعى
ديدبان آزار
Video
🔺 تکمیلی
امروز شنبه ۱۷ اردیبهشتماه جمعی از دانشجویان دختر و پسر دانشکده علوماجتماعی به امور دانشجویی دانشکده مراجعه کردند تا کلید زمین چمن را دریافت کنند اما حوزهی ریاست اعم از معاونت امور دانشجویی و رئیس دانشکده از دادن کلید سرباز زدند. در ابتدا معاونت دانشجویی و فرهنگی «دکتر فرضیزاده» تلاش کرد با بهانهتراشی دانشجویان را دست به سر کنند و از پاسخگویی شفاف به جمع دانشجویان سرباز زدند. دانشجویان با مراجعه به دفتر رئیس دانشکده «دکتر جمشیدیها» مجددا درخواست خود را بیان کردند و برای این اقدام علیه دانشجویان پاسخ شفاف خواستند. دکتر جمشیدیها نیز در ابتدا از پاسخ شفاف به دانشجویان سرباز زدند ولی در ادامه از تصمیمگیریها و برخوردهای سلیقهی خود دراینباره پرده برداشتند و از تفکیک جنسیتی همهی فضاها حمایت کردند، در مورد پوشش دانشجویان دختر حاضر در جلسه نظر دادند. ایشان بعد از اینکه با اعتراض و مخالفت دانشجویان دربارهی کنترلی کردن فضای دانشگاه مواجه شدند، ابتدا شروع به توهین و تمسخر و تهدیدهایی از قبیل گزارش به حراست و پروندهسازی کردند و در ادامه با اقدامی بیشرمانه به سمت یکی از دانشجویان به قصد درگیری فیزیکی حمله ور شده و وقتی با اعتراض شدید دانشجویان نسبت به این عمل روبهرو شدند، توهین و تهدیدات خود را به نهایت رساندند و عینا با این جملات دانشجویان را تهدید امنیتی کردند که: « نترسید الان نمی زنمتون ، جای دیگه ولی می زننتون».
در نهایت دانشجویان به ریاست دانشکده اعلام کردند که اگر از دادن کلید زمین چمن به دانشجویان امتناع کنند از طرق دیگر وارد زمین خواهند داشت.
به نظر می رسد دکتر جمشیدیها از پیش هماهنگیهای لازم را برای تبدیل کردن دانشگاه به پادگان و خبر کردن «چماقداران» برای عملی کردن تهدیدشان را انجام داده بودند.
در ادامه دانشجویان از درب پشت وارد زمین شده و طبق روال همیشگی شروع به بازی کردند. با گذشت نیم ساعت مداوم بر تعداد نیروهای حراستی و امنیتی در کنار زمین چمن اضافه می شد و بعد از گذشت مدتی تعداد زیادی از نیروهای حراست به سمت دانشجویان حاضر در زمین حملهور شدند و شروع به ضرب و شتم و کتک زدن وحشیانه دانشجویان کردند تا درب پشتی زمین را بر روی دانشجویان ببندند. در ادامه درب اصلی زمین را باز کردند و تلاش کردند دانشجویان را با زور فیزیکی، تهدید و فحاشی بیرون برانند. این بار دانشجویان بیرون از زمین به کمک دیگر دانشجوها آمدند و تلاش کرند وارد زمین شوند. حراست در تلاش بود تا مانع ورود دانشجویان شده و درب اصلی را ببندد که با مقاومت دانشجویان موفق به این کار نشد. چند تن از دانشجویان به شدت آسیب دیدهاند و دو نفر از این دانشجویان بیهوش شده و برای رسیدگی به وضعیت آنان آمبولانس وارد دانشکده شده است. خبری از وضعیت سلامتی این دانشجویان در حال حاضر در دست نیست.
نیروهای حراست و افراد ناشناس مدام دانشجویان را به پروندهسازی های امنیتی تهدید کردند. یکی از این افراد که اسم و مشخصات وی مشخص نیست و حاضر نشده خود را به دانشجویان معرفی کند یکی از دانشجویان را تهدید کرده که از پیش پرونده قضایی دارد و پایش را از دانشگاه بیرون بگذارد گیر میافتد و عینا با همین جملات گفته است :« من تورو می شناسم، پاتو بذاری بیرون[دانشگاه] می گیریمت و به التماس کردن می افتی». همچنین در اقدامی دیگر، گوشی یکی از دانشجویان توسط یکی از نیروهای حراست ربوده شد.
🔸 کانال شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی
@Ssutsenfi
امروز شنبه ۱۷ اردیبهشتماه جمعی از دانشجویان دختر و پسر دانشکده علوماجتماعی به امور دانشجویی دانشکده مراجعه کردند تا کلید زمین چمن را دریافت کنند اما حوزهی ریاست اعم از معاونت امور دانشجویی و رئیس دانشکده از دادن کلید سرباز زدند. در ابتدا معاونت دانشجویی و فرهنگی «دکتر فرضیزاده» تلاش کرد با بهانهتراشی دانشجویان را دست به سر کنند و از پاسخگویی شفاف به جمع دانشجویان سرباز زدند. دانشجویان با مراجعه به دفتر رئیس دانشکده «دکتر جمشیدیها» مجددا درخواست خود را بیان کردند و برای این اقدام علیه دانشجویان پاسخ شفاف خواستند. دکتر جمشیدیها نیز در ابتدا از پاسخ شفاف به دانشجویان سرباز زدند ولی در ادامه از تصمیمگیریها و برخوردهای سلیقهی خود دراینباره پرده برداشتند و از تفکیک جنسیتی همهی فضاها حمایت کردند، در مورد پوشش دانشجویان دختر حاضر در جلسه نظر دادند. ایشان بعد از اینکه با اعتراض و مخالفت دانشجویان دربارهی کنترلی کردن فضای دانشگاه مواجه شدند، ابتدا شروع به توهین و تمسخر و تهدیدهایی از قبیل گزارش به حراست و پروندهسازی کردند و در ادامه با اقدامی بیشرمانه به سمت یکی از دانشجویان به قصد درگیری فیزیکی حمله ور شده و وقتی با اعتراض شدید دانشجویان نسبت به این عمل روبهرو شدند، توهین و تهدیدات خود را به نهایت رساندند و عینا با این جملات دانشجویان را تهدید امنیتی کردند که: « نترسید الان نمی زنمتون ، جای دیگه ولی می زننتون».
در نهایت دانشجویان به ریاست دانشکده اعلام کردند که اگر از دادن کلید زمین چمن به دانشجویان امتناع کنند از طرق دیگر وارد زمین خواهند داشت.
به نظر می رسد دکتر جمشیدیها از پیش هماهنگیهای لازم را برای تبدیل کردن دانشگاه به پادگان و خبر کردن «چماقداران» برای عملی کردن تهدیدشان را انجام داده بودند.
در ادامه دانشجویان از درب پشت وارد زمین شده و طبق روال همیشگی شروع به بازی کردند. با گذشت نیم ساعت مداوم بر تعداد نیروهای حراستی و امنیتی در کنار زمین چمن اضافه می شد و بعد از گذشت مدتی تعداد زیادی از نیروهای حراست به سمت دانشجویان حاضر در زمین حملهور شدند و شروع به ضرب و شتم و کتک زدن وحشیانه دانشجویان کردند تا درب پشتی زمین را بر روی دانشجویان ببندند. در ادامه درب اصلی زمین را باز کردند و تلاش کردند دانشجویان را با زور فیزیکی، تهدید و فحاشی بیرون برانند. این بار دانشجویان بیرون از زمین به کمک دیگر دانشجوها آمدند و تلاش کرند وارد زمین شوند. حراست در تلاش بود تا مانع ورود دانشجویان شده و درب اصلی را ببندد که با مقاومت دانشجویان موفق به این کار نشد. چند تن از دانشجویان به شدت آسیب دیدهاند و دو نفر از این دانشجویان بیهوش شده و برای رسیدگی به وضعیت آنان آمبولانس وارد دانشکده شده است. خبری از وضعیت سلامتی این دانشجویان در حال حاضر در دست نیست.
نیروهای حراست و افراد ناشناس مدام دانشجویان را به پروندهسازی های امنیتی تهدید کردند. یکی از این افراد که اسم و مشخصات وی مشخص نیست و حاضر نشده خود را به دانشجویان معرفی کند یکی از دانشجویان را تهدید کرده که از پیش پرونده قضایی دارد و پایش را از دانشگاه بیرون بگذارد گیر میافتد و عینا با همین جملات گفته است :« من تورو می شناسم، پاتو بذاری بیرون[دانشگاه] می گیریمت و به التماس کردن می افتی». همچنین در اقدامی دیگر، گوشی یکی از دانشجویان توسط یکی از نیروهای حراست ربوده شد.
🔸 کانال شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی
@Ssutsenfi
ديدبان آزار
Photo
🔹️به دنبال افزایش محدودیتها برای زنان از سوی حکومت طالبان در افغانستان، فعالان زن افغانستانی دست به اعتراضاتی جدید زدهاند.
🔹️وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در فرمانی جدید استفاده از «برقع» به عنوان بخشی از فرهنگ افغانستان و نماد حجاب اسلامی برای زنان این کشور را اجباری کرد و هشدار داد اعضای خانواده زنانی که از این پوشش استفاده نکنند، مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی دولت طالبان امروز در نشستی تاکید کرد: زنان نباید مانند دوره جاهلیت با آرایش از خانه های شان بیرون بیایند و همه بانوان ملزم به رعایت حجاب شرعی هستند و با افراد خاطی برخورد جدی صورت میگیرد.
🔹️در این فرمان آمده که اگر یک زن حجاب را رعایت نکند، نخست ولی او توصیه و تنبیه، دوم احضار، سوم برای سه روز زندانی و چهارم به دادگاه کشیده خواهد شد. آنها البته پا را از این هم فراتر گذاشته و تاکید کردهاند که البته بهترین راه برای حفظ حجاب زن، ماندنش در خانه و حضور پیدا نکردن در محیط عمومی است.
🔹️زنان افغانستانی که در یک سال اخیر و زیر هجمه فشارهای متعدد ساکت نماندهاند نسبت به این محدودیت جدید هم واکنش نشان دادهاند. گروه اتحاد وهمبستگی زنان افغانستان بار دیگر دور هم جمع شدند تا صدای شکایت خود را به گوش همه برسانند. آنها با شعارهایی چون «حجاب ما بهانه است، زنستیزی برنامه است»، «حجا ما اسلامیاست، رفتار ما انسانی است» و «ما زنان بیداریم، از تبعیض بیزاریم» به تصمیم جدید طالبان اعتراض کردند.
🔹️وجیهه امیری، یکی از اعضای این گروه میگوید: «حجابی که طالبان برای زنان در نظر گرفته است نه فرهنگی است و نه اسلامی. آنها از زمانی که حکومت را در دست گرفتهاند برای تحصیل زن، کار زن و مشارکتهای سیاسی زن مانعتراشی میکنند. حال آنکه مشکلات اقتصادی باعث شده تا مردم اعضای بدنشان را بفروشند.»
🔹️صنم کبیری از دیگر اعضای گروه اتحاد وهمبستگی زنان افغانستان هم به حقوق ضایع شده زنان بعد از حضور طالبان اشاره میکند و میگوید: «درس و تعلیم حق و حقوق شرعی و انسانی ما زنان افغانستانی است که حالا از آن محروم هستیم. حالا میگویند باید دست و صورتتان را هم بپوشانید در حالی که قرآن چنین چیزی نمیگوید.»
🔹️سمیرا خموش، عضو جنبش زنان عدالتخواه افغانستان هم در ویدیویی گفته طالبان حق ندارند هویت زنان افغانستان را انکار کنند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔹️وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در فرمانی جدید استفاده از «برقع» به عنوان بخشی از فرهنگ افغانستان و نماد حجاب اسلامی برای زنان این کشور را اجباری کرد و هشدار داد اعضای خانواده زنانی که از این پوشش استفاده نکنند، مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی دولت طالبان امروز در نشستی تاکید کرد: زنان نباید مانند دوره جاهلیت با آرایش از خانه های شان بیرون بیایند و همه بانوان ملزم به رعایت حجاب شرعی هستند و با افراد خاطی برخورد جدی صورت میگیرد.
🔹️در این فرمان آمده که اگر یک زن حجاب را رعایت نکند، نخست ولی او توصیه و تنبیه، دوم احضار، سوم برای سه روز زندانی و چهارم به دادگاه کشیده خواهد شد. آنها البته پا را از این هم فراتر گذاشته و تاکید کردهاند که البته بهترین راه برای حفظ حجاب زن، ماندنش در خانه و حضور پیدا نکردن در محیط عمومی است.
🔹️زنان افغانستانی که در یک سال اخیر و زیر هجمه فشارهای متعدد ساکت نماندهاند نسبت به این محدودیت جدید هم واکنش نشان دادهاند. گروه اتحاد وهمبستگی زنان افغانستان بار دیگر دور هم جمع شدند تا صدای شکایت خود را به گوش همه برسانند. آنها با شعارهایی چون «حجاب ما بهانه است، زنستیزی برنامه است»، «حجا ما اسلامیاست، رفتار ما انسانی است» و «ما زنان بیداریم، از تبعیض بیزاریم» به تصمیم جدید طالبان اعتراض کردند.
🔹️وجیهه امیری، یکی از اعضای این گروه میگوید: «حجابی که طالبان برای زنان در نظر گرفته است نه فرهنگی است و نه اسلامی. آنها از زمانی که حکومت را در دست گرفتهاند برای تحصیل زن، کار زن و مشارکتهای سیاسی زن مانعتراشی میکنند. حال آنکه مشکلات اقتصادی باعث شده تا مردم اعضای بدنشان را بفروشند.»
🔹️صنم کبیری از دیگر اعضای گروه اتحاد وهمبستگی زنان افغانستان هم به حقوق ضایع شده زنان بعد از حضور طالبان اشاره میکند و میگوید: «درس و تعلیم حق و حقوق شرعی و انسانی ما زنان افغانستانی است که حالا از آن محروم هستیم. حالا میگویند باید دست و صورتتان را هم بپوشانید در حالی که قرآن چنین چیزی نمیگوید.»
🔹️سمیرا خموش، عضو جنبش زنان عدالتخواه افغانستان هم در ویدیویی گفته طالبان حق ندارند هویت زنان افغانستان را انکار کنند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
Forwarded from زاگاه
🟤یادداشتی بر کتاب مادرها؛ مقالهای درباره عشق و اجحاف
✍️نویسنده:تیبا بنیاد
زاگاه- ژکلین رُز، استاد دانشگاه بیرکبک لندن است که با نوشتههایش در زمینه فمینیسم، روانکاوی و ادبیات شناخته میشود. کتاب «مادرها؛ مقالهای درباره عشق و اجحاف» که در سال 2018 نوشته شده است، از مهمترین آثار این نویسنده در حوزه رو به رشد مطالعات انتقادی مادری و روانکاوی ادبیات است. این کتاب در سه فصل سعی میکند به این پرسش ظاهرا بدیهی جواب دهد: چرا مسئولیت جلوه دادن جهانی معصوم، امن و روشن بر شانه¬های مادران است؟. کتاب درباره آن وجهی از مادری است که عموما بازنمایی نمیشود- آنچه رز پشت صحنه مادری نام میگذارد. رویکرد نویسنده در این کتاب رویکردی تقاطعی است.
◽️در این کتاب، رُز رویکردی پسااستعماری به حوزه #مادری دارد. استدلال و بحث اصلی کتاب مادرها این است که مفهوم غالب مادری در غرب مفهومی سانتیمانتال، مخدوش و طبقاتی است چرا که به شدت ایدهآلگرا و سادهانگارانه است به نحوی که دریافتِ روزمره از مادری را بسیار رومانتیزه جلوه میدهد.
بر این اساس، برای بازتعریف و عمق بخشیدن به مفهوم مادرانگی، او تاثیرات روانی و عاطفی این تصویر حاکم بر مادری را واکاوی میکند - به خصوص با تمرکز بر زنان حاشیه و زنانی که تجربه و داستانهای مادریشان وارد عرصههای عمومی و بازنمایی نمیشود.
#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/z3a3
✍️نویسنده:تیبا بنیاد
زاگاه- ژکلین رُز، استاد دانشگاه بیرکبک لندن است که با نوشتههایش در زمینه فمینیسم، روانکاوی و ادبیات شناخته میشود. کتاب «مادرها؛ مقالهای درباره عشق و اجحاف» که در سال 2018 نوشته شده است، از مهمترین آثار این نویسنده در حوزه رو به رشد مطالعات انتقادی مادری و روانکاوی ادبیات است. این کتاب در سه فصل سعی میکند به این پرسش ظاهرا بدیهی جواب دهد: چرا مسئولیت جلوه دادن جهانی معصوم، امن و روشن بر شانه¬های مادران است؟. کتاب درباره آن وجهی از مادری است که عموما بازنمایی نمیشود- آنچه رز پشت صحنه مادری نام میگذارد. رویکرد نویسنده در این کتاب رویکردی تقاطعی است.
◽️در این کتاب، رُز رویکردی پسااستعماری به حوزه #مادری دارد. استدلال و بحث اصلی کتاب مادرها این است که مفهوم غالب مادری در غرب مفهومی سانتیمانتال، مخدوش و طبقاتی است چرا که به شدت ایدهآلگرا و سادهانگارانه است به نحوی که دریافتِ روزمره از مادری را بسیار رومانتیزه جلوه میدهد.
بر این اساس، برای بازتعریف و عمق بخشیدن به مفهوم مادرانگی، او تاثیرات روانی و عاطفی این تصویر حاکم بر مادری را واکاوی میکند - به خصوص با تمرکز بر زنان حاشیه و زنانی که تجربه و داستانهای مادریشان وارد عرصههای عمومی و بازنمایی نمیشود.
#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/z3a3
زاگاه
یادداشتی بر کتاب مادرها؛ مقالهای درباره عشق و اجحاف -
کلین رُز (1)، استاد دانشگاه بیرکبک لندن است که با نوشتههایش در زمینه فمینیسم، روانکاوی و ادبیات شناخته میشود. کتاب «مادرها؛ مقالهای
🔻۱۵ انجمن دانشجویی و بیش از ۳۵۰ نفر بیانیه را امضا کردند
🔶 نامه اعتراضی دانشجویان علوم اجتماعی علیه قلدری، آزار و تبعیض در دانشگاهها
🔹جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی: در اسفندماه گذشته، نامهای را خطاب به رئیس انجمن جامعهشناسی نوشتیم و منتشر کردیم. در آن نامه از آزار و تبعیض و قلدری در محیط آکادمیک گفتیم و به «سوءاستفاده از قدرت، آزار کلامی، آزار جنسی، خشونت یا تهدید به خشونت، دریغداشتن اطلاعات از فرد، سوءاستفادۀ روانی، کارشکنی در کار یا درس، قلدری، شرمسار کردن فرد در معرض عموم، حرمتشکنی و بیاحترامی، افترا بستن، منزویسازی، تهدید آکادمیک، رعایتنکردن حریم خصوصی و…» توسط صاحبان قدرت در فضاهای آکادمیک اعتراض کردیم. در ادامه ۳۵۰ نفر به نامۀ ما در قالب ثبت امضا و ارسال روایت پاسخ دادند. اینک، ما نویسندگان این نامه، فرصت را برای انتشار امضاها مناسب میدانیم و با انتشار اسامی امضاکنندگان و حامیان نامه برآنیم تا حساسیتمان نسبت به موضوع آزار و تبعیض و قلدری در تمامی اشکال آن در ساحت آکادمی را بلندتر فریاد بزنیم.
🔹اگرچه افشای نام افرادی که با اتکا به حاشیۀ امن خود در ساختار قدرت دانشگاهی به آزار دانشجویان میپردازند خالی از اهمیت نیست و فکر میکنیم هر کسی حق دارد بدون ترس از تنبیه و قضاوت، روایتش از تبعیض و آزار را بیان کند، اما همانگونه که در نامه گفتهایم، هدفمان کماکان پرهیز از شخصیکردن این موضوعات و نامبردن از اشخاص است. آنچه میخواهیم در وهلۀ نخست، فراخواندن همزمان دانشجویان، اساتید و صاحبان قدرت در دانشگاهها به تأمل و بازاندیشی دربارۀ تبعیض، آزار، خشونت و قلدری در محیط دانشگاه است. در وهلۀ دوم، اصلاح سازوکارهای موجود در دانشگاه از طریق تشکیل کارگروه یا کمیتهای را متشکل از دانشجویان، اساتید و متخصصان حقوقی خواهانیم تا دستورالعملهایی را برای پیشگیری و مقابله با آزار و تبعیض تنظیم کنند.
🔹در همین راستا فکر میکنیم انتشار این نامه از سوی دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی، فقط گام نخست است و از تمامی دانشجویان رشتهها و دانشگاههای دیگر دعوت میکنیم به این حرکت بپیوندند. همچنین از دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی سراسر کشور نیز دعوت میکنیم چنانچه تاکنون این نامه را امضا نکردهاند، با امضای خود به این مطالبهگری ملحق شوند. امکان ثبت امضا همچنان وجود دارد و میتوانید در لینکی که در زیر مشاهده میکنید، امضای خود را با ثبتِ نامِ رشته و دانشگاه محل تحصیل به دست ما برسانید. این دادخواست هماکنون به انجمن جامعهشناسی ایران تحویل شده است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل بیانیه و فهرست امضاها را در لینک درجشده در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1957/
🔶 نامه اعتراضی دانشجویان علوم اجتماعی علیه قلدری، آزار و تبعیض در دانشگاهها
🔹جمعی از دانشجویان علوم اجتماعی: در اسفندماه گذشته، نامهای را خطاب به رئیس انجمن جامعهشناسی نوشتیم و منتشر کردیم. در آن نامه از آزار و تبعیض و قلدری در محیط آکادمیک گفتیم و به «سوءاستفاده از قدرت، آزار کلامی، آزار جنسی، خشونت یا تهدید به خشونت، دریغداشتن اطلاعات از فرد، سوءاستفادۀ روانی، کارشکنی در کار یا درس، قلدری، شرمسار کردن فرد در معرض عموم، حرمتشکنی و بیاحترامی، افترا بستن، منزویسازی، تهدید آکادمیک، رعایتنکردن حریم خصوصی و…» توسط صاحبان قدرت در فضاهای آکادمیک اعتراض کردیم. در ادامه ۳۵۰ نفر به نامۀ ما در قالب ثبت امضا و ارسال روایت پاسخ دادند. اینک، ما نویسندگان این نامه، فرصت را برای انتشار امضاها مناسب میدانیم و با انتشار اسامی امضاکنندگان و حامیان نامه برآنیم تا حساسیتمان نسبت به موضوع آزار و تبعیض و قلدری در تمامی اشکال آن در ساحت آکادمی را بلندتر فریاد بزنیم.
🔹اگرچه افشای نام افرادی که با اتکا به حاشیۀ امن خود در ساختار قدرت دانشگاهی به آزار دانشجویان میپردازند خالی از اهمیت نیست و فکر میکنیم هر کسی حق دارد بدون ترس از تنبیه و قضاوت، روایتش از تبعیض و آزار را بیان کند، اما همانگونه که در نامه گفتهایم، هدفمان کماکان پرهیز از شخصیکردن این موضوعات و نامبردن از اشخاص است. آنچه میخواهیم در وهلۀ نخست، فراخواندن همزمان دانشجویان، اساتید و صاحبان قدرت در دانشگاهها به تأمل و بازاندیشی دربارۀ تبعیض، آزار، خشونت و قلدری در محیط دانشگاه است. در وهلۀ دوم، اصلاح سازوکارهای موجود در دانشگاه از طریق تشکیل کارگروه یا کمیتهای را متشکل از دانشجویان، اساتید و متخصصان حقوقی خواهانیم تا دستورالعملهایی را برای پیشگیری و مقابله با آزار و تبعیض تنظیم کنند.
🔹در همین راستا فکر میکنیم انتشار این نامه از سوی دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی، فقط گام نخست است و از تمامی دانشجویان رشتهها و دانشگاههای دیگر دعوت میکنیم به این حرکت بپیوندند. همچنین از دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی سراسر کشور نیز دعوت میکنیم چنانچه تاکنون این نامه را امضا نکردهاند، با امضای خود به این مطالبهگری ملحق شوند. امکان ثبت امضا همچنان وجود دارد و میتوانید در لینکی که در زیر مشاهده میکنید، امضای خود را با ثبتِ نامِ رشته و دانشگاه محل تحصیل به دست ما برسانید. این دادخواست هماکنون به انجمن جامعهشناسی ایران تحویل شده است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل بیانیه و فهرست امضاها را در لینک درجشده در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1957/
هرس واچ | دیدبان آزار
نامه اعتراضی دانشجویان علوم اجتماعی علیه قلدری، آزار و تبعیض در دانشگاهها
در اسفندماه گذشته، نامهای را خطاب به رئیس انجمن جامعهشناسی نوشتیم و منتشر کردیم. در آن نامه از آزار و تبعیض و قلدری در محیط آکادمیک گفتیم و به «سوءاستفاده از قدرت، آزار کلامی، آزار جنسی، خشونت یا تهدید به خشونت، دریغداشتن اطلاعات از فرد، سوءاستف
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: بازنشرِ گزارش «فاطمه کریمی» پیرامون قتل «فائزه ملکینیا»
این گزارش، نام فائزه و دیگر زنانی را برمیشمارد که همگی بهدست پدر، همسر و برادران خود کشته شدند. آنها تا آخرین روز زندگی، علیه اعمال خشونت عریان بر کالبد و حق حیاتشان، جنگیدند:
« اما این گروه از زنان، نه قربانی منفعل، بلکه افرادی بودند که مقابل نُرمهای مسلط جامعه، مقاومت کرده و تلاششان در راستای این بوده است که زندگیشان را بر اساس احترام به خود و خواستههای فردی و انسانیشان تداوم ببخشند. خواستهها و مطالباتی که چندان موافق اسلوب حاکم بر جامعه نیست. در جامعه پدرسالاری که زنان را تنها در چهارچوب خانواده و تحت کنترل مردانِ خانواده میخواهد، این زنانْ مقاومت کرده و هزینه مقاومتشان، تمام زندگیشان بوده است».
📌 گزارشی از قتل فائزه: ساحرهای که علیه پدرش میشورد
✍🏽 فاطمه کریمی
#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج بهنام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد بهدنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط بهخاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...
کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکینیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفتههای برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را میشناختند، پدر و مادر فائزه سالها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسنتر از خود ازدواج میکند.
اما این زندگی خیلی دوام نمیآورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا میشود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه میشود. خانوادهی پسر مورد علاقهی فائزه، چندینبار به خواستگاری وی میروند، اما پدر موافقت نمیکند. به گفتهی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقهی خود به یکی از شهرستانهای مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشتهاند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمیگردند...
▪️در ماههای اخیر زنان زیادی به بهانههای مختلف توسط افراد مذکر خانوادههایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانهای شدند که زنان را حتی از اولیهترین حقوق انسانی خود محروم میکند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشهای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی میکند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونتهای روزانهای که بر آنها وارد میشود، مقاومت میکنند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43120
@bidarzani
این گزارش، نام فائزه و دیگر زنانی را برمیشمارد که همگی بهدست پدر، همسر و برادران خود کشته شدند. آنها تا آخرین روز زندگی، علیه اعمال خشونت عریان بر کالبد و حق حیاتشان، جنگیدند:
« اما این گروه از زنان، نه قربانی منفعل، بلکه افرادی بودند که مقابل نُرمهای مسلط جامعه، مقاومت کرده و تلاششان در راستای این بوده است که زندگیشان را بر اساس احترام به خود و خواستههای فردی و انسانیشان تداوم ببخشند. خواستهها و مطالباتی که چندان موافق اسلوب حاکم بر جامعه نیست. در جامعه پدرسالاری که زنان را تنها در چهارچوب خانواده و تحت کنترل مردانِ خانواده میخواهد، این زنانْ مقاومت کرده و هزینه مقاومتشان، تمام زندگیشان بوده است».
📌 گزارشی از قتل فائزه: ساحرهای که علیه پدرش میشورد
✍🏽 فاطمه کریمی
#بیدارزنی: در تاریخ یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ انتشار خبری در صفحه شخصی اینستاگرام یکی از پزشکان بیمارستان کوثر سنندج بهنام «ایمان نوابی» توجه بسیاری را به یکی دیگر از موارد زن کشی جلب کرد. در این پست که مدتی بعد بهدنبال فشار بر این پزشک از صفحه شخصی وی حذف شد، آمده است: «یه دختر ۲۲ ساله رو آوردن که پدرش با بنزین، ۸۵ درصد بدنش رو سوزونده. اونم فقط بهخاطر داشتن دوست پسر…» با این حال، خانواده فائزه خصوصا پدرش، دلیل مرگ وی را «خودسوزی» ناشی از افسردگی اعلام کردند...
کمی بعد جزئیات بیشتری از این زن جوان به آتش کشیده شده توسط پدرش منتشر شد. هویت وی، فائزه ملکینیا، ۲۲ ساله، مجرد و اهل روستای کورکوره (دولت آباد) واقع در شهرستان سنندج ذکر شد. طبق گفتههای برخی از افرادی که از نزدیک این زن جوان را میشناختند، پدر و مادر فائزه سالها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسنتر از خود ازدواج میکند.
اما این زندگی خیلی دوام نمیآورد و فائزه بعد از دو سال از همسرش جدا میشود. بعدها وی قصد ازدواج با فرد دیگری داشت، اما با مخالفت پدرش مواجه میشود. خانوادهی پسر مورد علاقهی فائزه، چندینبار به خواستگاری وی میروند، اما پدر موافقت نمیکند. به گفتهی برخی از نزدیکان، فائزه برای چند روز با مرد مورد علاقهی خود به یکی از شهرستانهای مرزی استان کردستان میروند، که گویا قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشتهاند، اما کمی بعد به اجبار یا با خواست خود برمیگردند...
▪️در ماههای اخیر زنان زیادی به بهانههای مختلف توسط افراد مذکر خانوادههایشان کشته و قربانی تفکر پدرسالارانهای شدند که زنان را حتی از اولیهترین حقوق انسانی خود محروم میکند. با این حال، این زنان برخلاف تفکر کلیشهای که آنها را تنها در حد یک قربانی «منفعل» بازنمایی میکند، زنانی هستند که در زندگی فردی خود دیگر حاضر نیستند تا سرنوشت محتوم خود را بپذیرند و در برابر فشارها و خشونتهای روزانهای که بر آنها وارد میشود، مقاومت میکنند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43120
@bidarzani
بیدارزنی
زن کشی-گزارشی از قتل فائزه: ساحرهای که علیه پدرش میشورد - فاطمه کریمی - بیدارزنی
این مطلب با شرح قتل فائزه توسط پدرش به دلیل اینکه که از ازدواج اجباری خود را رهانید به زن کشی و خشونتهای سیستماتیک علیه زنان اشاره دارد.