إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
ریاست محترم حوزە هنری ایلام ،جناب آقای محمدعلی قاسمی
درگذشت جانسوز برادر عزیزتان ، سردار رشید اسلام حاج علی نقی قاسمی ، از جانبازان معظم و یادگاران هشت سال دفاع مقدس را صمیمانە بە شما و خانوادە ی مکرم قاسمی تسلیت و تعزیت میگوییم . برای آن سعید فقید غفران و رضوان الهی و برای بازماندگان ، صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت داریم .
روابط عمومی حوزە هنری استان ایلام
ریاست محترم حوزە هنری ایلام ،جناب آقای محمدعلی قاسمی
درگذشت جانسوز برادر عزیزتان ، سردار رشید اسلام حاج علی نقی قاسمی ، از جانبازان معظم و یادگاران هشت سال دفاع مقدس را صمیمانە بە شما و خانوادە ی مکرم قاسمی تسلیت و تعزیت میگوییم . برای آن سعید فقید غفران و رضوان الهی و برای بازماندگان ، صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت داریم .
روابط عمومی حوزە هنری استان ایلام
بە اطلاع همراهان گرامی می رساند کە تغییراتی در ساعت مراسم تکریم و قدردانی ایجاد شدە است .ساعت مراسم از ساعت 10 صبح بە ساعت 17 تغییر پیدا کردە است . تشریف بیاورید .
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
هنر جهان به ویژه در شرق از قدیم با سیرت و سرشت متعالی انسان در هم تنیده بود و هنر را فضایی در جهت بهبود اوضاع جهان و مکارم اخلاق آفاق دگر، دانسته اند. اما هنر در جریان یا معاصر بر خلاف گذشته تلاشی برای تغییر جهان نمی کند، و وظیفه ای برای هنرمند قائل نمی شود، این برآیند حجم عظیم داده ها و سبک جدید زندگی است. البته این حق را برای کلیسا، مدارس، مساجد و مراکز آموزشی مرتبط محفوظ می دارد و خود را مبرا.
اما با هر مرام و مسلکی و دین و آیینی نمی شود منزلت اخلاق و ادب را در زندگی و آثار هنرمند نادیده گرفت.
هنرمند نمی تواند به خود و دیگران دروغ بگوید پس یعنی هنوز متکی به تعهدی ذاتی است
که فی النفسه در بطن و متن خود هنر است.
امروز هستند کسانی که این بار امانت را یکتنه به دوش می کشند، پابند به اصولی در خور و معتقد به بالندگی و رشد هنر در بستر اخلاقاند.
محمد علی قاسمی یکی از آنهاست، وی پیش از آنکه هنرمند باشد انسان است، انسانی که بشود به او ارجاع داد و مثالش زد. با اخلاق، متین، مودب، آدابدان و کم گو و بسیار دان.
شعر یکی از دهها خصلت خوب اوست که در سایه شخصيتاش پنهان است شاید به همین دلیل بیشتر کلمه حاجی به جای استاد، زینت بخش ناماش است زیرا حسن خلقاش زبانزد خاص و عام است. آراستگی به این ترکیب طبایع، شایستگی می طلبد، بی شک مستحق بوده و اینها به زکاتش دادند، مبارکش باد.
《 دوزخ ئرا خوهت نهسین براگم 》تکیه کلامش در سفر خاطرهانگیزی به اصفهان خطاب به جوانان گروه بود که بی محابا از دیگران نام می بردند یا حرفی و حرکتی نا پخته و ناسنجیده داشتند.
محمد علی رفیقی شکرلفظ و خوش محضر است که نه این مقال جایگاه ذکر حسن اوست و نه قلم من در اندازه او.
..
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
..
با احترام
شمس الدین مرادی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
اما با هر مرام و مسلکی و دین و آیینی نمی شود منزلت اخلاق و ادب را در زندگی و آثار هنرمند نادیده گرفت.
هنرمند نمی تواند به خود و دیگران دروغ بگوید پس یعنی هنوز متکی به تعهدی ذاتی است
که فی النفسه در بطن و متن خود هنر است.
امروز هستند کسانی که این بار امانت را یکتنه به دوش می کشند، پابند به اصولی در خور و معتقد به بالندگی و رشد هنر در بستر اخلاقاند.
محمد علی قاسمی یکی از آنهاست، وی پیش از آنکه هنرمند باشد انسان است، انسانی که بشود به او ارجاع داد و مثالش زد. با اخلاق، متین، مودب، آدابدان و کم گو و بسیار دان.
شعر یکی از دهها خصلت خوب اوست که در سایه شخصيتاش پنهان است شاید به همین دلیل بیشتر کلمه حاجی به جای استاد، زینت بخش ناماش است زیرا حسن خلقاش زبانزد خاص و عام است. آراستگی به این ترکیب طبایع، شایستگی می طلبد، بی شک مستحق بوده و اینها به زکاتش دادند، مبارکش باد.
《 دوزخ ئرا خوهت نهسین براگم 》تکیه کلامش در سفر خاطرهانگیزی به اصفهان خطاب به جوانان گروه بود که بی محابا از دیگران نام می بردند یا حرفی و حرکتی نا پخته و ناسنجیده داشتند.
محمد علی رفیقی شکرلفظ و خوش محضر است که نه این مقال جایگاه ذکر حسن اوست و نه قلم من در اندازه او.
..
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
..
با احترام
شمس الدین مرادی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
ظاهر سارایی
محمدعلی قاسمی، فقط یک مدیر فرهنگی موفق نیست؛ شاعری چیرهدست و نویسندهای نامآور است. برای رسیدن به این سطح از تعالی هنری، رنجها دیده و ریاضتها کشیده است. علاوه بر این، او انسانی والا و متقی و منزه است. من او را بهواسطه هممحلهای بودن، از سالهای آغازین عمرش میشناسم. از خانوادهای نجیب و مؤمن و نیکنام و مردمدار برآمده است و علاوه بر هنر که خود، کسب کرده، از امتیاز گوهر نیک هم بهرهمند بوده است؛ میتوانستم فراختر در این باب بگویم اما چه چاره که این مجال و مقال، منحصراً در باب گرامیداشت ِکوشش خالصانهای است که او در مسند ریاست حوزهی هنری ایلام مبذول داشته است.
اینکه ریاست نهادی چون حوزهِی هنری را داشته باشی و این همه محبوب هنرمندان باشی و هنردوستان چون پروانه بر گرد تو جمع آیند، حکایتی است شگفت و ماجرایی است بدیع.
در سالهایی که او ریاست حوزهِی هنری را برعهده داشت، هنر و ادب ارجمند گردید و ادب و دوستی قدر دید و بر صدر نشست. گرچه کانون کُردی هانا پیش از او در عهد ریاست ماضی حوزهی هنری، بنیاد نهاده شد و بدینسبب به نیکویی از او یاد میکنیم، اما این بذر نیک، در سایهُسار حمایت محمدعلی قاسمی بالید و ریشه دوانید. امروزه، این انجمن ادبی، نامی نامور است و شاعران کردیگوی بسیاری در آن بالیدهاند و لنگری گشته است برای شعر بالندهی کُردی جنوبی در ایلام.
حوزهی هنری، نهادی گسترده و ثروتمند و پرشاخ و برگ نیست، اما محمدعلی قاسمی توانست با جمع اندک همکاران فرهیخته و بهرهگیری از توان و همکاری و همراهی هنرمندان، منشأ خدمات بسیاری گردد که من در این مختصر، مجال آن را ندارم که بهمشروح در این باره داد سخن بدهم و توجهم را علاوه بر کانون کُردی هانا و برگزاری مراسم مختلف هنری و ادبی، به حمایت خاص ایشان و مجموعهی همکاران خدومش از زبان و ادب کُردی ایلامی جلب میکنم. او بیآنکه سنگی در پیش پای کسی نهد و بار خاطر باشد، راهگشا و یار شاطر بود و مجلدات بسیاری از کتابهایی که به زبان کُردی و خاصه بهشیوهنگاشت کُردی، نگاشته شده بودند، به همت او و همکارانش به زیور طبع آراسته گردید. بیشک اگر چون اویی بر آن مسند تکیه نزده بود، دور از ذهن مینمود که رأی فرادستانش، به این مقوله جلب گردد.
باری، اینک او بعد از سالها خدمت، به افتخار بازنشستگی نائل آمده و مسند خدمت را وانهاده و فرصتی فراهم آورده و خلوتی تدارک دیده تا بار دیگر به آغوش دوستان قدیمیاش، یعنی کتابها و شعرهایش برگردد و از لونی دیگر این بت عیار برآید.
برای محمدعلی قاسمی، در هر کجا باشد و هرگونه باشد، سلامتی و سعادت و خوشبختی و کامرانی و کامگاری آرزومندم و او را با بهترین درودهایم بدرقه میکنم.
ظاهر سارایی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
محمدعلی قاسمی، فقط یک مدیر فرهنگی موفق نیست؛ شاعری چیرهدست و نویسندهای نامآور است. برای رسیدن به این سطح از تعالی هنری، رنجها دیده و ریاضتها کشیده است. علاوه بر این، او انسانی والا و متقی و منزه است. من او را بهواسطه هممحلهای بودن، از سالهای آغازین عمرش میشناسم. از خانوادهای نجیب و مؤمن و نیکنام و مردمدار برآمده است و علاوه بر هنر که خود، کسب کرده، از امتیاز گوهر نیک هم بهرهمند بوده است؛ میتوانستم فراختر در این باب بگویم اما چه چاره که این مجال و مقال، منحصراً در باب گرامیداشت ِکوشش خالصانهای است که او در مسند ریاست حوزهی هنری ایلام مبذول داشته است.
اینکه ریاست نهادی چون حوزهِی هنری را داشته باشی و این همه محبوب هنرمندان باشی و هنردوستان چون پروانه بر گرد تو جمع آیند، حکایتی است شگفت و ماجرایی است بدیع.
در سالهایی که او ریاست حوزهِی هنری را برعهده داشت، هنر و ادب ارجمند گردید و ادب و دوستی قدر دید و بر صدر نشست. گرچه کانون کُردی هانا پیش از او در عهد ریاست ماضی حوزهی هنری، بنیاد نهاده شد و بدینسبب به نیکویی از او یاد میکنیم، اما این بذر نیک، در سایهُسار حمایت محمدعلی قاسمی بالید و ریشه دوانید. امروزه، این انجمن ادبی، نامی نامور است و شاعران کردیگوی بسیاری در آن بالیدهاند و لنگری گشته است برای شعر بالندهی کُردی جنوبی در ایلام.
حوزهی هنری، نهادی گسترده و ثروتمند و پرشاخ و برگ نیست، اما محمدعلی قاسمی توانست با جمع اندک همکاران فرهیخته و بهرهگیری از توان و همکاری و همراهی هنرمندان، منشأ خدمات بسیاری گردد که من در این مختصر، مجال آن را ندارم که بهمشروح در این باره داد سخن بدهم و توجهم را علاوه بر کانون کُردی هانا و برگزاری مراسم مختلف هنری و ادبی، به حمایت خاص ایشان و مجموعهی همکاران خدومش از زبان و ادب کُردی ایلامی جلب میکنم. او بیآنکه سنگی در پیش پای کسی نهد و بار خاطر باشد، راهگشا و یار شاطر بود و مجلدات بسیاری از کتابهایی که به زبان کُردی و خاصه بهشیوهنگاشت کُردی، نگاشته شده بودند، به همت او و همکارانش به زیور طبع آراسته گردید. بیشک اگر چون اویی بر آن مسند تکیه نزده بود، دور از ذهن مینمود که رأی فرادستانش، به این مقوله جلب گردد.
باری، اینک او بعد از سالها خدمت، به افتخار بازنشستگی نائل آمده و مسند خدمت را وانهاده و فرصتی فراهم آورده و خلوتی تدارک دیده تا بار دیگر به آغوش دوستان قدیمیاش، یعنی کتابها و شعرهایش برگردد و از لونی دیگر این بت عیار برآید.
برای محمدعلی قاسمی، در هر کجا باشد و هرگونه باشد، سلامتی و سعادت و خوشبختی و کامرانی و کامگاری آرزومندم و او را با بهترین درودهایم بدرقه میکنم.
ظاهر سارایی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
💥📚به پاسداشت مردی که
دفاع از هنر را،بر هنرحفظ قدرت ترجیح داد
✍خلیل کمربیگی
🔻"محمدعلی قاسمی"، شاعر، داستان نویس، روزنامه نگار و، و، و، و البته مدیر سابق حوزه هنری استان ایلام در نقش مدیر اداری بازنشسته شد تا در دوران جدید و فارغ از محدودیت های نقش اداری، بیشتر شاهد نمود و بروز آثار او در حوزه ادبیات، فرهنگ و اجتماع باشیم.
🔻به نظر می رسد مدیر شدن اهالی راستین فرهنگ و هنر و صاحبان منش نیکو، دوستداران کتاب و قلم، نه تنها فضلی برایشان محسوب نمی شود؛ بلکه در این بی سازمانی نظام اجتماعی و اداری، ممکن است پیامدهای نامیمونی نیز برایشان به دنبال داشته باشد. با این حال ورود این دست از افراد، به عرصه مدیریت اداری، می تواند فرصتی برای انجام درست تکالیف اداری و کاهش ناراستی ها و خرابی ها باشد.
🔻چندین سال است که در برخی از دستگاه های اجرایی فرهنگ و هنر استان ایلام(مشخصاً اداره کل فرهنگ و ارشاد و حوزه هنری)، اشخاصی نقش مدیر عالی این سازمان ها را بر عهده می گیرند که با وجود تفاوت هایی در شیوه های اجرا، از جنس همین عرصه اند. نمی دانم چه حکمتی در این امر نهفته است که مردان سیاست در این دیار، رغبت زیادی برای واگذاری نقش های مدیریتی در این دستگاه ها، به هم طایفه ای ها، یاران و نمک پرورده های خود نشان نمی دهند و اگر هم در این زمینه افرادی را سفارش کنند، لاجرم آن فرد بایستی از اهالی شناخته شده فرهنگ و هنر باشد. به نظر می رسد می توان برخی از عوامل مرتبط با این موضوع را، در مواردی چون عدم وابستگی مردان واقعی فرهنگ و هنر به صاحبان قدرت، وفاق اهالی فرهنگ در زمینه انتخاب فردی از همین قشر و سود پایین اقتصادی این دست مدیریت ها برای آنان دانست. اضافه بر این، از نشانه های این کم توجهی به ساحت فرهنگ و هنر از سوی مدیران و صاحبان نقش های صاحب نفوذ سیاسی در استانی که سالانه با افزایش نرخ خشونت علیه خود و دیگری روبروست را می توان به نبود حتی یک صندلی استاندارد سینما، یک خانه تئاتر، یک استودیو یا سالن مخصوص موسیقی، یک فرهنگسرای جامع و ... در دیاری که حدود پنج دهه پیش، از سالن سینما بهره مند بوده را دید. نماد این کم توجهی را می توان در سازه ای به نام "برج هنر" در شهر ایلام ملاحظه کرد که چندین سال است همچنان در غم اعتبار مانده و تکمیل نشده است.
🔻بهانه نگارش این یادداشت، تجلیل از تلاش ها و فعالیت های مردی است که او را از سال های آغازین دهه هفتاد و با راه اندازی خانه های جوان در فرمانداری ها و البته فعالیت حرفه ای در عرصه روزنامه نگاری در "هفته نامه طلیعه" می شناسم. از "محمدعلی" جوان دهه هفتاد، تا "محمدعلی" میان سال دهه 90 و البته سال های آغازین سده جدید شمسی، فاصله ای است به درازای شور جوانی تا آرامش میان سالی. در چند سال اخیر که توفیق همکاری غیررسمی در حوزه پژوهش با او و همکاران گرانقدرش داشتم، هر دیداری با او، برایم رهاورد جدیدی داشت. سلامت نفس، دوری از ریاست طلبی و حُب جاه، برخورداری از حُریت، عدم تصرف شخصی در اموال عمومی، پاکدستی، تسلط او بر تکالیف نقشی و از همه مهمتر، دوری از دو آفت بزرگ مدیریت (ریاکاری و دروغ)، که به گواه نتایج پژوهش صورت گرفته در استان، اولین مسأله و آسیب فرهنگی این خطه است، از او شخصیت ممتازی ساخته بود که این همنشینی ها را مسرت بخش می نمود.
🔹"محمدعلی قاسمی" را باید ستود؛ نه به آن خاطر که چند صباحی نقش مدیریتی در مجموعه کوچک تخصصی بر عهده داشته؛ که این نقش ها گذرا و ناپایدارند، بلکه به این سبب که از اهالی نوشتن و کتاب است و آثار ارزنده ای در حوزه شعر، رمان، داستان، تاریخ شفاهی و غیره برجای گذاشته است(اغلب این آثار تحسین صاحب نظران آن حوزه را به دنبال داشته). قاسمی از فرصت بدست آمده در نقش "رییس حوزه هنری استان ایلام" در راستای تجلیل از مقام هنر و هنرمند بهره گرفته و از بانیان رسم ماندگار تکریم اهالی فرهنگ و هنر در این دیار به شمار می رود. او را از این حیث سزاوار تکریم می دانم که در زمان فعالیت در هفته نامه طلیعه، فریادگر مظلومیت ها و دردهای این دیار از خودکشی و خودسوزی تا برانگیختن بُعد ذهنی افکار عمومی نسبت به اهمیت فرهنگ و هنر بوده و در طول این سال ها به نحو شایسته ای از زبان هنر برای بیان مظلومیت ها و فداکاری های فرزندان این سامان در جنگ هشت ساله استفاده نموده است.
🔻وجود سرمایه های انسانی و فرهنگی چون "محمدعلی قاسمی"ها در این دیار، دارایی است که مایه فخر و مباهات است. این افراد را باید قدر دانست و بر صدر نشانید که در این زمانه سخت و در این دیار محنت کشیده، به نقش آفرینی آنها نیاز بیشتری است.
@dolatyaran
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
دفاع از هنر را،بر هنرحفظ قدرت ترجیح داد
✍خلیل کمربیگی
🔻"محمدعلی قاسمی"، شاعر، داستان نویس، روزنامه نگار و، و، و، و البته مدیر سابق حوزه هنری استان ایلام در نقش مدیر اداری بازنشسته شد تا در دوران جدید و فارغ از محدودیت های نقش اداری، بیشتر شاهد نمود و بروز آثار او در حوزه ادبیات، فرهنگ و اجتماع باشیم.
🔻به نظر می رسد مدیر شدن اهالی راستین فرهنگ و هنر و صاحبان منش نیکو، دوستداران کتاب و قلم، نه تنها فضلی برایشان محسوب نمی شود؛ بلکه در این بی سازمانی نظام اجتماعی و اداری، ممکن است پیامدهای نامیمونی نیز برایشان به دنبال داشته باشد. با این حال ورود این دست از افراد، به عرصه مدیریت اداری، می تواند فرصتی برای انجام درست تکالیف اداری و کاهش ناراستی ها و خرابی ها باشد.
🔻چندین سال است که در برخی از دستگاه های اجرایی فرهنگ و هنر استان ایلام(مشخصاً اداره کل فرهنگ و ارشاد و حوزه هنری)، اشخاصی نقش مدیر عالی این سازمان ها را بر عهده می گیرند که با وجود تفاوت هایی در شیوه های اجرا، از جنس همین عرصه اند. نمی دانم چه حکمتی در این امر نهفته است که مردان سیاست در این دیار، رغبت زیادی برای واگذاری نقش های مدیریتی در این دستگاه ها، به هم طایفه ای ها، یاران و نمک پرورده های خود نشان نمی دهند و اگر هم در این زمینه افرادی را سفارش کنند، لاجرم آن فرد بایستی از اهالی شناخته شده فرهنگ و هنر باشد. به نظر می رسد می توان برخی از عوامل مرتبط با این موضوع را، در مواردی چون عدم وابستگی مردان واقعی فرهنگ و هنر به صاحبان قدرت، وفاق اهالی فرهنگ در زمینه انتخاب فردی از همین قشر و سود پایین اقتصادی این دست مدیریت ها برای آنان دانست. اضافه بر این، از نشانه های این کم توجهی به ساحت فرهنگ و هنر از سوی مدیران و صاحبان نقش های صاحب نفوذ سیاسی در استانی که سالانه با افزایش نرخ خشونت علیه خود و دیگری روبروست را می توان به نبود حتی یک صندلی استاندارد سینما، یک خانه تئاتر، یک استودیو یا سالن مخصوص موسیقی، یک فرهنگسرای جامع و ... در دیاری که حدود پنج دهه پیش، از سالن سینما بهره مند بوده را دید. نماد این کم توجهی را می توان در سازه ای به نام "برج هنر" در شهر ایلام ملاحظه کرد که چندین سال است همچنان در غم اعتبار مانده و تکمیل نشده است.
🔻بهانه نگارش این یادداشت، تجلیل از تلاش ها و فعالیت های مردی است که او را از سال های آغازین دهه هفتاد و با راه اندازی خانه های جوان در فرمانداری ها و البته فعالیت حرفه ای در عرصه روزنامه نگاری در "هفته نامه طلیعه" می شناسم. از "محمدعلی" جوان دهه هفتاد، تا "محمدعلی" میان سال دهه 90 و البته سال های آغازین سده جدید شمسی، فاصله ای است به درازای شور جوانی تا آرامش میان سالی. در چند سال اخیر که توفیق همکاری غیررسمی در حوزه پژوهش با او و همکاران گرانقدرش داشتم، هر دیداری با او، برایم رهاورد جدیدی داشت. سلامت نفس، دوری از ریاست طلبی و حُب جاه، برخورداری از حُریت، عدم تصرف شخصی در اموال عمومی، پاکدستی، تسلط او بر تکالیف نقشی و از همه مهمتر، دوری از دو آفت بزرگ مدیریت (ریاکاری و دروغ)، که به گواه نتایج پژوهش صورت گرفته در استان، اولین مسأله و آسیب فرهنگی این خطه است، از او شخصیت ممتازی ساخته بود که این همنشینی ها را مسرت بخش می نمود.
🔹"محمدعلی قاسمی" را باید ستود؛ نه به آن خاطر که چند صباحی نقش مدیریتی در مجموعه کوچک تخصصی بر عهده داشته؛ که این نقش ها گذرا و ناپایدارند، بلکه به این سبب که از اهالی نوشتن و کتاب است و آثار ارزنده ای در حوزه شعر، رمان، داستان، تاریخ شفاهی و غیره برجای گذاشته است(اغلب این آثار تحسین صاحب نظران آن حوزه را به دنبال داشته). قاسمی از فرصت بدست آمده در نقش "رییس حوزه هنری استان ایلام" در راستای تجلیل از مقام هنر و هنرمند بهره گرفته و از بانیان رسم ماندگار تکریم اهالی فرهنگ و هنر در این دیار به شمار می رود. او را از این حیث سزاوار تکریم می دانم که در زمان فعالیت در هفته نامه طلیعه، فریادگر مظلومیت ها و دردهای این دیار از خودکشی و خودسوزی تا برانگیختن بُعد ذهنی افکار عمومی نسبت به اهمیت فرهنگ و هنر بوده و در طول این سال ها به نحو شایسته ای از زبان هنر برای بیان مظلومیت ها و فداکاری های فرزندان این سامان در جنگ هشت ساله استفاده نموده است.
🔻وجود سرمایه های انسانی و فرهنگی چون "محمدعلی قاسمی"ها در این دیار، دارایی است که مایه فخر و مباهات است. این افراد را باید قدر دانست و بر صدر نشانید که در این زمانه سخت و در این دیار محنت کشیده، به نقش آفرینی آنها نیاز بیشتری است.
@dolatyaran
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
برای محمدعلی قاسمی
چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت چهارصدودو پایان دوران مدیریت جناب محمدعلی قاسمی ازحوزه هنری استان است که دراین دوران جلوه ای خاص ازهنرمدیریت را به نمایش گذاشت چراکه مردی بود ازجنس هنر وفرهنگ که کارهای بزرگی رادراین حوزه باصبر ومتانت رقم زد والگویی شایسته درمدیریت فرهنگی وهنری استان شد که شاید نتوان نظیری ازآن را دراستان یافت ازفضای همدلی وتکریم پیشکسوتان استانی وپیگیری برج هنراستان که همواره توجه مسئولین کشوری واستانی رابرای تکمیل آن باشجاعت فریاد زد وواهمه ای ازکسی نداشت وشاید برای همین فریادها بود که تاب تحمل مدیریت اورانداشتند !
جناب اقای قاسمی ازجمله مدیرانی بود که برای ماندن دست به دامن کسی نشد همون گونه که برای مدیرشدن هم منت کش ووامدارکسی نبودچراکه شخصیت وارسته وبی آلایشش این اجازه رابه اونمی داد ودیگران باید ازاوبرای قبول مسئولیت خواهش می کردند ومنتش می بردند!
استادمحمدعلی قاسمی چون درحوزه های مختلف فرهنگی وهنری صاحب فکرواندیشه ودرزمینه نویسندگی وشاعری ازسرامدان استانی وکشوری است ،توانست بااشراف کامل دراین حوزه استعدادهای فراوانی راشکوفا وتربیت کند وازجمله اقدامات ارزنده ایشان جمع آوری تاریخ شفاهی استان بود که بادعوت ازافرادمختلف به اسناد ومطالب خوبی برای استان دست یابد که این اقدام ماندگاربرای استان ضروری بود .
امید است که اینک جناب قاسمی ازسیستم اداری فارغ شده اند بیش ازپیش منشا خدمت به فرهنگ وهنراستان وهمچنان روشنی بخش محافل فرهنگی وهنری باشند.
حمید کرمی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت چهارصدودو پایان دوران مدیریت جناب محمدعلی قاسمی ازحوزه هنری استان است که دراین دوران جلوه ای خاص ازهنرمدیریت را به نمایش گذاشت چراکه مردی بود ازجنس هنر وفرهنگ که کارهای بزرگی رادراین حوزه باصبر ومتانت رقم زد والگویی شایسته درمدیریت فرهنگی وهنری استان شد که شاید نتوان نظیری ازآن را دراستان یافت ازفضای همدلی وتکریم پیشکسوتان استانی وپیگیری برج هنراستان که همواره توجه مسئولین کشوری واستانی رابرای تکمیل آن باشجاعت فریاد زد وواهمه ای ازکسی نداشت وشاید برای همین فریادها بود که تاب تحمل مدیریت اورانداشتند !
جناب اقای قاسمی ازجمله مدیرانی بود که برای ماندن دست به دامن کسی نشد همون گونه که برای مدیرشدن هم منت کش ووامدارکسی نبودچراکه شخصیت وارسته وبی آلایشش این اجازه رابه اونمی داد ودیگران باید ازاوبرای قبول مسئولیت خواهش می کردند ومنتش می بردند!
استادمحمدعلی قاسمی چون درحوزه های مختلف فرهنگی وهنری صاحب فکرواندیشه ودرزمینه نویسندگی وشاعری ازسرامدان استانی وکشوری است ،توانست بااشراف کامل دراین حوزه استعدادهای فراوانی راشکوفا وتربیت کند وازجمله اقدامات ارزنده ایشان جمع آوری تاریخ شفاهی استان بود که بادعوت ازافرادمختلف به اسناد ومطالب خوبی برای استان دست یابد که این اقدام ماندگاربرای استان ضروری بود .
امید است که اینک جناب قاسمی ازسیستم اداری فارغ شده اند بیش ازپیش منشا خدمت به فرهنگ وهنراستان وهمچنان روشنی بخش محافل فرهنگی وهنری باشند.
حمید کرمی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
محمد علی قاسمی، شاعر و رمان نویس ایلامی را سالهاست می شناسم؛ از همان سالها که آغازش، آشنایی با دیوان شاعران کردی گوی، "شاکه و خان منصور" بود.
قاسمی، گذشته از هنر شاعری و نویسندگی اش، از پژوهشگران ادبیات شفاهی است و زندگی نامه و راز و رمز رشادت های بسیاری از
سردان دوران دفاع مقدس را به رشته تحریر کشیده است و از رهگذر این سالها، خالق آثار ادبی متعددی بوده است و می توان به کتاب هایی از این دست اشاره کرد.
مجموعه اشعار عاشورایی"برانگیخته با عشق"
مجموعه داستان کوتاه شش جلدی"نام تمام کشتگان یحیی ست" داستان بلند"حیات سرو" مجموعه شعر سپید"راپورت های عاشقانه" رمان "هات" مجموعه دوبیتی های "در ستایش جهل"
و "تورات تنهایی" و آثار متعدد دیگر اشاره کرد.
قاسمی، در دوران تصدی حوزه هنری، که بیش از یک دهه ادامه داشت با اتخاذ رویکرد فرهنگی و نگاه فرهنگ محور خود، سخت در تلاش در جهت رشد فرهنگی و ایجاد انگیزه و روحیه جهت تقویت زمینه های ادبی و شعری استان بود و از رهگذر این سالها، با برگزاری کارگاه های متعدد ادبی" شعر، داستان، نقد ادبی" و با دعوت از صاحب نظران این فنون،
به دنبال ایفای رسالت فرهنگی بود و از زاویه دیگر با حمایت های مالی حوزه هنری در چاپ و نشر آثار شاعران و صاحب قلمان، به جریان ادبی استان اهتمام تام داشت.
نقش تأثیر گذار این مدیر فرهنگی را می توان در آثار ادبی منتشر شده و رونمایی و برگزاری جلسات نقد را می توان از پس این سالها به تماشا نشست و پیوستن فرهنگ دوستان و شاعران جوان از دیگر رهاوردهای حوزه هنری این سالها به مدیریت این مدیر فرهنگی است.
اینک که ایام بازنشستگی اداری اما نه فرهنگی
قاسمی است سلامتی و شکوفایی افزون، توأمان برایش آرزومندیم و امیدوریم که راهش، پر رهرو باد.
مهدی آرمانی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
قاسمی، گذشته از هنر شاعری و نویسندگی اش، از پژوهشگران ادبیات شفاهی است و زندگی نامه و راز و رمز رشادت های بسیاری از
سردان دوران دفاع مقدس را به رشته تحریر کشیده است و از رهگذر این سالها، خالق آثار ادبی متعددی بوده است و می توان به کتاب هایی از این دست اشاره کرد.
مجموعه اشعار عاشورایی"برانگیخته با عشق"
مجموعه داستان کوتاه شش جلدی"نام تمام کشتگان یحیی ست" داستان بلند"حیات سرو" مجموعه شعر سپید"راپورت های عاشقانه" رمان "هات" مجموعه دوبیتی های "در ستایش جهل"
و "تورات تنهایی" و آثار متعدد دیگر اشاره کرد.
قاسمی، در دوران تصدی حوزه هنری، که بیش از یک دهه ادامه داشت با اتخاذ رویکرد فرهنگی و نگاه فرهنگ محور خود، سخت در تلاش در جهت رشد فرهنگی و ایجاد انگیزه و روحیه جهت تقویت زمینه های ادبی و شعری استان بود و از رهگذر این سالها، با برگزاری کارگاه های متعدد ادبی" شعر، داستان، نقد ادبی" و با دعوت از صاحب نظران این فنون،
به دنبال ایفای رسالت فرهنگی بود و از زاویه دیگر با حمایت های مالی حوزه هنری در چاپ و نشر آثار شاعران و صاحب قلمان، به جریان ادبی استان اهتمام تام داشت.
نقش تأثیر گذار این مدیر فرهنگی را می توان در آثار ادبی منتشر شده و رونمایی و برگزاری جلسات نقد را می توان از پس این سالها به تماشا نشست و پیوستن فرهنگ دوستان و شاعران جوان از دیگر رهاوردهای حوزه هنری این سالها به مدیریت این مدیر فرهنگی است.
اینک که ایام بازنشستگی اداری اما نه فرهنگی
قاسمی است سلامتی و شکوفایی افزون، توأمان برایش آرزومندیم و امیدوریم که راهش، پر رهرو باد.
مهدی آرمانی
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
برای برادرم محمدعلی
-مصطفی بیگی "رودوس فەیلی"
-ما از کلاس چهارم ابتدایی با هم همکلاس شدیم. شاید یکی از برکات جنگ تحمیلی بر من کودک، همین آوارە شدن از مهران و سکونت ناگزیر در ایلام و البتە همکلاس شدن با برادر خوبم محمدعلی قاسمی بود.
-بعدها فهمیدم کە یک جورهایی "خاڵوو-خوارزا" هستیم _ البتە من از خاڵووان بودم _ و این علقەی ما را محکمتر کرد. صدالبتە فوتبال و کمی هم دو میدانی در این میانە موثر بود .
-سکونت یکی دو دهەای من در شادآباد "دێوڵا/ دی واڵا" سبب شد کە هم محل و دوستتر باشیم
- بعدها هم در صبح ایلام، با هم همکاری ژورنالیستی داشتیم و زمانی کە من سردبیر نشریە بودم زحمت صفحەی وزین ادبی نشریە کە ترازی ملی داشت با ایشان بود کە بر غنا و پرستیژ هفتەنامە افزود.
-شاعر بودن جنبەی مشترک ما شد و البتە مجرد بودن هم مایەی هماتاقی شدن من بیخانمان با ایشان . من سربار خوارزایان شدم و "علی" برادرم شد ، آن سالهای رفاقت و برادری هموارە برای من حسی ناب و ماندگار بودە و هست .
- در زمان تاسیس هانا کە مسئولیت آن از سوی دوستان بە بندە سپردە شد نیز با هم همکاری تنگاتنگی داشتیم.
-این برادری علیرغم دوری من از ولایت ادامە داشت و البتە همیشە من عقبتر از انجام راە و رسم رفاقت بودم.
- در این دوران از نزدیک شاهد آن بودم کە کاک محمدعلی، بیهیچ چشمداشتی، همیشە باعث پرورش لستعدادهای جوان و بالابردن ذائقەی مخاطبهای ادبیات فارسی و کوردی و نیز روزنامەنگاری و نهادسازی بودند و اگر ایشان نبودند بی تردید یک پای این کار میلنگید.
برای محمد علی عزیزم آرزوی شادکامی دارم و امیدوارم در کسوت یک پیشکسوت، فصل جدیدی از خدمتگزاری بە ایلام و ایلامیان را با نوآوریهای خاص خود رقم بزند .
تهران
اردیبهشت ۱۴۰۲
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
-مصطفی بیگی "رودوس فەیلی"
-ما از کلاس چهارم ابتدایی با هم همکلاس شدیم. شاید یکی از برکات جنگ تحمیلی بر من کودک، همین آوارە شدن از مهران و سکونت ناگزیر در ایلام و البتە همکلاس شدن با برادر خوبم محمدعلی قاسمی بود.
-بعدها فهمیدم کە یک جورهایی "خاڵوو-خوارزا" هستیم _ البتە من از خاڵووان بودم _ و این علقەی ما را محکمتر کرد. صدالبتە فوتبال و کمی هم دو میدانی در این میانە موثر بود .
-سکونت یکی دو دهەای من در شادآباد "دێوڵا/ دی واڵا" سبب شد کە هم محل و دوستتر باشیم
- بعدها هم در صبح ایلام، با هم همکاری ژورنالیستی داشتیم و زمانی کە من سردبیر نشریە بودم زحمت صفحەی وزین ادبی نشریە کە ترازی ملی داشت با ایشان بود کە بر غنا و پرستیژ هفتەنامە افزود.
-شاعر بودن جنبەی مشترک ما شد و البتە مجرد بودن هم مایەی هماتاقی شدن من بیخانمان با ایشان . من سربار خوارزایان شدم و "علی" برادرم شد ، آن سالهای رفاقت و برادری هموارە برای من حسی ناب و ماندگار بودە و هست .
- در زمان تاسیس هانا کە مسئولیت آن از سوی دوستان بە بندە سپردە شد نیز با هم همکاری تنگاتنگی داشتیم.
-این برادری علیرغم دوری من از ولایت ادامە داشت و البتە همیشە من عقبتر از انجام راە و رسم رفاقت بودم.
- در این دوران از نزدیک شاهد آن بودم کە کاک محمدعلی، بیهیچ چشمداشتی، همیشە باعث پرورش لستعدادهای جوان و بالابردن ذائقەی مخاطبهای ادبیات فارسی و کوردی و نیز روزنامەنگاری و نهادسازی بودند و اگر ایشان نبودند بی تردید یک پای این کار میلنگید.
برای محمد علی عزیزم آرزوی شادکامی دارم و امیدوارم در کسوت یک پیشکسوت، فصل جدیدی از خدمتگزاری بە ایلام و ایلامیان را با نوآوریهای خاص خود رقم بزند .
تهران
اردیبهشت ۱۴۰۲
#محمد_علی_قاسمی
#حوزە_هنری_استان_ایلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آئین سنگر سپاری رئیس حوزه هنری استان ایلام برگزار شد
به گزارش پایگاه خبری شکرستان ،آئین سنگر سپاری رئیس حوزه هنری استان ایلام،عصر امروز ۱۳ اردیبهشت ماه در محل مجتمع فرهنگی ارشاد اسلامی با حضور جمعی از مسئولین حوزه هنری کشور،، روسای حوزه هنری استان های کرمانشاه ، خوزستان ، لرستان، ایلام ، معاون توسعه مدیریت و منابع استانداری ، جمعی از مدیران کل استان ، هنرمندان و خبرنگاران استان ایلام برگزار شد.
طی این مراسم «سعید خیرالهی» به عنوان رئیس جدید حوزه هنری استان ایلام معارفه و از زحمات «محمدعلی قاسمی» تقدیر شد.
گفتنی است ؛خیراللهی پیش از این ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان را عهده دار بوده است.
بخشی از گزارش تصویری پایگاه خبری شکرستان را اینجا ببینید.👆
@shekarestaanilam
به گزارش پایگاه خبری شکرستان ،آئین سنگر سپاری رئیس حوزه هنری استان ایلام،عصر امروز ۱۳ اردیبهشت ماه در محل مجتمع فرهنگی ارشاد اسلامی با حضور جمعی از مسئولین حوزه هنری کشور،، روسای حوزه هنری استان های کرمانشاه ، خوزستان ، لرستان، ایلام ، معاون توسعه مدیریت و منابع استانداری ، جمعی از مدیران کل استان ، هنرمندان و خبرنگاران استان ایلام برگزار شد.
طی این مراسم «سعید خیرالهی» به عنوان رئیس جدید حوزه هنری استان ایلام معارفه و از زحمات «محمدعلی قاسمی» تقدیر شد.
گفتنی است ؛خیراللهی پیش از این ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان را عهده دار بوده است.
بخشی از گزارش تصویری پایگاه خبری شکرستان را اینجا ببینید.👆
@shekarestaanilam
از اهالی امروز
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1402 ساعت 17 ، سالن اجتماعات ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام، مراسم تودیع و نکوداشت بازنشستگی حاج محمد علی قاسمی مدیر حوزۀ هنری.
برای اولین بار، به دقت او را نگاه کردم. سیاهی های مویش به سپیدی رفته بود اما هنوز آن صمیمیت و آرامش در چهره اش موج می زد. با خود گفتم: چقدر سعادت می خواهد که انسان بر عهدی که با خدای خویش بسته است همچنان استوار بماند.
«حاج محمد علی قاسمی» یکی از دوستان قدیمی و صمیمی بنده است که همواره در صراط جوانمردی، پایمردانه حرکت کرده است. او تقوا و دانش را در طریقت، به توکل پیوند زده و تحمل در دشواری ها را سر لوحۀ امور خویش قرار داده است.
در طول سالیان دور و دراز برادری و دوستی که با او داشته و خواهم داشت، وجود نازنیناش را عاری از هر گونه رنگ و ریا دیدم. او برای حل مشکلات افراد آشنا و غریب، از جان مایه گذاشته و هیچگاه، صدقات و کارهای نیکی که انجام میداد، با منت و آزار باطل نساخت.
آزادگی و صراحت لهجه از دیگر ویژگیهای اوست. صفتی که باب میل برخی از مدیران متملق و مجیزگو نیست. مدیران ریاکاری که صداقت و صراحتاش را برنتافته و به سرکشی و گستاخی تعبیر نمودند. آری، محمدعلی قاسمی فردی سرکش بود. اما متمرد از نفس اماره که برخی از آقایان تخته بند آنند و با تکیه بر ساعت شماطهدار خویش به انکار خورشید حاج محمد قاسمی برخاستند.
او در طول دورۀ مدیریتی اش، بر اساس لزوم مالایلزمی که به آن اعتقاد داشت، یک ریال حق مأموریت و اضافهکار به خود اختصاص نداد و ذرهای از سفرۀ حوزۀ هنری را نخورد و نیاشامید تا دامنش از تعلقات آزاد و زبانش برای گفتن حق تیز باشد.
شخصیت دوست داشتنی و آیینهوار حاج محمد علی، جاذبهای داشت که تمامی هنرمندان صاحب نام استان را دور خود جمع نمود تا به حوزۀ هنری ایلام اعتبار بخشند. وی با بهره گیری از توان بالای اهالی فرهنگ و هنر، گام های بسیار بلندی در جهت شناسایی و شکوفایی استعدادهای جوان و انباشت و نسل سازی فرهنگی و هنری در استان ایلام برداشت.
محمد علی قاسمی در بسیاری از اقدامات، جزء اولین ها و بهترینها در میدان فرهنگ و هنر به شمار می رود. نهضت انتشار سروده های شاعران و تألیفات نویسندگان و پژوهشگران ایلامی، انتشار مدخل هایی از دانشنامه ایلام از آن جملهاند. جریان نظاممند تجلیل از اهالی فرهنگ و هنر استان، جزء افتخارات مدیریتی اوست. ، توجه ویژه به زبان و ادبیات بومی که به تولید گونه های ماندگاری از شعر و داستان کردی، لُری و لکی منجر شد از دیگر اقدامات ستوده ای است که انجام داده است. شرح بی نهایت برگزاری کلاسهای متعدد آموزشی، کارگاههای متنوع فرهنگی و هنری، نمایشگاه های فراوان و ... امکانات بسیار محدود، حرفی از آن هزاران است که در عبارت آمده است.
و اما سازۀ شکوهمند «برج هنر» که در نوع خود جزء سازههای بی نظیر ملی است، با همت او کلنگ خورد و در دوران او مراحل تکمیلی ساخت را طی نمود. دوستان شاهدند که او برای جذب اعتبار جهت تکمیل این سازه، چه خون دلهایی خورد و چه مجاهدت هایی کرد.
مدیریت تلفیقی قاسمی متکی بر باورمندی به استقلال کاری حوزۀ هنری و تعامل و همکاری با سایر ادارات و نهادهای فرهنگی و هنری بود. حوزۀ هنری استان ایلام در زمان مدیریت او زیر چتر حمایت و قیومیت هیچ نهاد و اداره ای قرار نگرفت.
محمد علی قاسمی جزء اولین روزنامهنگاران ایلام است. او شاعری توانا و نویسنده ای چیره دست است و از او آثار متعددی در حوزه شعر، رمان و پژوهش، منتشر شده است. تاریخ شفاهی در ایلام با نام حاج محمد علی قاسمی آغاز می شود.
محمد علی قاسمی مانند منظرۀ شکوهمندی است که باید از آن فاصله گرفت تا عظمت آن در قاب چشمان بینندگان جای گیرد. باید زمان بگذرد که بدانیم چه نادره گوهری از عرصۀ مدیریت فرهنگی کنار رفته است.
ضمن ارج نهادن به تلاش ها و اقدامات ارزنده و ستودنی مدیران پیشین حوزۀ هنری ایلام آقایان عبدالله فرخنده و محمد کرم اللهی برای حاج محمد علی قاسمی که با نام نیک و عاقبت به خیری مدیریت را واگذار نمود آرزوی هر آن چه خیر است دارم و برای آقای سعید خیراللهی که از هنرمندان شناخته شدۀ این دیار است موفقیت و سربلندی را آرزومندم.
بهروز سپیدنامه
.
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1402 ساعت 17 ، سالن اجتماعات ادارۀ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام، مراسم تودیع و نکوداشت بازنشستگی حاج محمد علی قاسمی مدیر حوزۀ هنری.
برای اولین بار، به دقت او را نگاه کردم. سیاهی های مویش به سپیدی رفته بود اما هنوز آن صمیمیت و آرامش در چهره اش موج می زد. با خود گفتم: چقدر سعادت می خواهد که انسان بر عهدی که با خدای خویش بسته است همچنان استوار بماند.
«حاج محمد علی قاسمی» یکی از دوستان قدیمی و صمیمی بنده است که همواره در صراط جوانمردی، پایمردانه حرکت کرده است. او تقوا و دانش را در طریقت، به توکل پیوند زده و تحمل در دشواری ها را سر لوحۀ امور خویش قرار داده است.
در طول سالیان دور و دراز برادری و دوستی که با او داشته و خواهم داشت، وجود نازنیناش را عاری از هر گونه رنگ و ریا دیدم. او برای حل مشکلات افراد آشنا و غریب، از جان مایه گذاشته و هیچگاه، صدقات و کارهای نیکی که انجام میداد، با منت و آزار باطل نساخت.
آزادگی و صراحت لهجه از دیگر ویژگیهای اوست. صفتی که باب میل برخی از مدیران متملق و مجیزگو نیست. مدیران ریاکاری که صداقت و صراحتاش را برنتافته و به سرکشی و گستاخی تعبیر نمودند. آری، محمدعلی قاسمی فردی سرکش بود. اما متمرد از نفس اماره که برخی از آقایان تخته بند آنند و با تکیه بر ساعت شماطهدار خویش به انکار خورشید حاج محمد قاسمی برخاستند.
او در طول دورۀ مدیریتی اش، بر اساس لزوم مالایلزمی که به آن اعتقاد داشت، یک ریال حق مأموریت و اضافهکار به خود اختصاص نداد و ذرهای از سفرۀ حوزۀ هنری را نخورد و نیاشامید تا دامنش از تعلقات آزاد و زبانش برای گفتن حق تیز باشد.
شخصیت دوست داشتنی و آیینهوار حاج محمد علی، جاذبهای داشت که تمامی هنرمندان صاحب نام استان را دور خود جمع نمود تا به حوزۀ هنری ایلام اعتبار بخشند. وی با بهره گیری از توان بالای اهالی فرهنگ و هنر، گام های بسیار بلندی در جهت شناسایی و شکوفایی استعدادهای جوان و انباشت و نسل سازی فرهنگی و هنری در استان ایلام برداشت.
محمد علی قاسمی در بسیاری از اقدامات، جزء اولین ها و بهترینها در میدان فرهنگ و هنر به شمار می رود. نهضت انتشار سروده های شاعران و تألیفات نویسندگان و پژوهشگران ایلامی، انتشار مدخل هایی از دانشنامه ایلام از آن جملهاند. جریان نظاممند تجلیل از اهالی فرهنگ و هنر استان، جزء افتخارات مدیریتی اوست. ، توجه ویژه به زبان و ادبیات بومی که به تولید گونه های ماندگاری از شعر و داستان کردی، لُری و لکی منجر شد از دیگر اقدامات ستوده ای است که انجام داده است. شرح بی نهایت برگزاری کلاسهای متعدد آموزشی، کارگاههای متنوع فرهنگی و هنری، نمایشگاه های فراوان و ... امکانات بسیار محدود، حرفی از آن هزاران است که در عبارت آمده است.
و اما سازۀ شکوهمند «برج هنر» که در نوع خود جزء سازههای بی نظیر ملی است، با همت او کلنگ خورد و در دوران او مراحل تکمیلی ساخت را طی نمود. دوستان شاهدند که او برای جذب اعتبار جهت تکمیل این سازه، چه خون دلهایی خورد و چه مجاهدت هایی کرد.
مدیریت تلفیقی قاسمی متکی بر باورمندی به استقلال کاری حوزۀ هنری و تعامل و همکاری با سایر ادارات و نهادهای فرهنگی و هنری بود. حوزۀ هنری استان ایلام در زمان مدیریت او زیر چتر حمایت و قیومیت هیچ نهاد و اداره ای قرار نگرفت.
محمد علی قاسمی جزء اولین روزنامهنگاران ایلام است. او شاعری توانا و نویسنده ای چیره دست است و از او آثار متعددی در حوزه شعر، رمان و پژوهش، منتشر شده است. تاریخ شفاهی در ایلام با نام حاج محمد علی قاسمی آغاز می شود.
محمد علی قاسمی مانند منظرۀ شکوهمندی است که باید از آن فاصله گرفت تا عظمت آن در قاب چشمان بینندگان جای گیرد. باید زمان بگذرد که بدانیم چه نادره گوهری از عرصۀ مدیریت فرهنگی کنار رفته است.
ضمن ارج نهادن به تلاش ها و اقدامات ارزنده و ستودنی مدیران پیشین حوزۀ هنری ایلام آقایان عبدالله فرخنده و محمد کرم اللهی برای حاج محمد علی قاسمی که با نام نیک و عاقبت به خیری مدیریت را واگذار نمود آرزوی هر آن چه خیر است دارم و برای آقای سعید خیراللهی که از هنرمندان شناخته شدۀ این دیار است موفقیت و سربلندی را آرزومندم.
بهروز سپیدنامه
.
شش سالی میشود که او را میشناسم، از ابتدای همان روز هایی که عشق نوشتن، منِ یازده ساله را مدهوش کرده بود.
مینوشتم و قلم میزدم اما دریغ از تحسینی کوچک که وجود کودکانه ام را تسکین دهد، تا آنکه یک روز معلمی از خدا باخبر که خود نیز هنرمند بود مرا با او آشنا کرد.
آنقدر بی مهری دیده بودم که گمان میبردم او نیز از قماش همان هایی است که تا از قرایح ادبی خود میگویی ترس وجودشان را فرا میگیرد و شروع میکنند به شلیک گلولهٔ ناامیدی که؛
هنوز برایت زود است... هنوز فرصت هست، در هنر نان و آب نیست و...
اما او تفاوتی بزرگ داشت، من این تفاوت را در چشمان دغدغه مندش دیدم، او دغدغهٔ سازه ای از ادبیات ایلام را داشت که خود و دیگر همدوره ای هایش ساخته بودند، گویی دنبال بَنا میگشت برای شکوهمند تر ساختن عمارت ادبیات و فرهنگ ایلام.!
همان ابتدا پایم را به انجمن های داستان و شعر گشود، با شکربیگی ها و شاهمرادیان ها آشنایم کرد و سبب شد بیشتر خود را بشناسم. تا آنکه واپسین اثرم را در ژانر ناداستان یا شاید بتوان گفت تاریخ شفاهی به رشته تحریر درآوردم و از تجربیات ارزشمند محمد علی قاسمی که مویی در این راه سپیده کرده است بهره بردم.
گواهی میدهم که رسم محمد علی قاسمی تکریم و تشویق جوانان هنرمند و ادیب بود. دور از انصاف است اگر تشویق های پدرانه اش را از یاد برم، از رهنمود هایش گرفته تا آیین رونمایی و نشست نقد و بررسی آثارم که به دستور لبریز از مهرش برپا شد.
محمدعلی قاسمی کورسوی امیدی در این کوره راه بود، که قدری دیدگاه مرا نسبت به جامعهٔ ملتهبم تغییر میداد. از جمله مدیران شجاعی که یقینا الگویی شایسته در مدیریت فرهنگی و هنری دیارمان شد.
به عنوان جوانی که ابتدای این مسیر دراز و پر نشیب و فراز قرار دارد، قلم ناتوانم را به دست گرفتم تا رسم ادب را به جای آورده و واژگانی را بهر سپاسی هرچند کوچک از این عزیز به کار گیرم. امیدوارم اکنون که جناب محمدعلی قاسمی از بار سنگین مسئولیت فارغ شده اند، اسوه ای نیکو برای مدیران و مسئولان بوده و فروغ محافل فرهنگی، هنری و ادبی کهن دیارمان باشند.
✍️محمد حیدری فرد
مینوشتم و قلم میزدم اما دریغ از تحسینی کوچک که وجود کودکانه ام را تسکین دهد، تا آنکه یک روز معلمی از خدا باخبر که خود نیز هنرمند بود مرا با او آشنا کرد.
آنقدر بی مهری دیده بودم که گمان میبردم او نیز از قماش همان هایی است که تا از قرایح ادبی خود میگویی ترس وجودشان را فرا میگیرد و شروع میکنند به شلیک گلولهٔ ناامیدی که؛
هنوز برایت زود است... هنوز فرصت هست، در هنر نان و آب نیست و...
اما او تفاوتی بزرگ داشت، من این تفاوت را در چشمان دغدغه مندش دیدم، او دغدغهٔ سازه ای از ادبیات ایلام را داشت که خود و دیگر همدوره ای هایش ساخته بودند، گویی دنبال بَنا میگشت برای شکوهمند تر ساختن عمارت ادبیات و فرهنگ ایلام.!
همان ابتدا پایم را به انجمن های داستان و شعر گشود، با شکربیگی ها و شاهمرادیان ها آشنایم کرد و سبب شد بیشتر خود را بشناسم. تا آنکه واپسین اثرم را در ژانر ناداستان یا شاید بتوان گفت تاریخ شفاهی به رشته تحریر درآوردم و از تجربیات ارزشمند محمد علی قاسمی که مویی در این راه سپیده کرده است بهره بردم.
گواهی میدهم که رسم محمد علی قاسمی تکریم و تشویق جوانان هنرمند و ادیب بود. دور از انصاف است اگر تشویق های پدرانه اش را از یاد برم، از رهنمود هایش گرفته تا آیین رونمایی و نشست نقد و بررسی آثارم که به دستور لبریز از مهرش برپا شد.
محمدعلی قاسمی کورسوی امیدی در این کوره راه بود، که قدری دیدگاه مرا نسبت به جامعهٔ ملتهبم تغییر میداد. از جمله مدیران شجاعی که یقینا الگویی شایسته در مدیریت فرهنگی و هنری دیارمان شد.
به عنوان جوانی که ابتدای این مسیر دراز و پر نشیب و فراز قرار دارد، قلم ناتوانم را به دست گرفتم تا رسم ادب را به جای آورده و واژگانی را بهر سپاسی هرچند کوچک از این عزیز به کار گیرم. امیدوارم اکنون که جناب محمدعلی قاسمی از بار سنگین مسئولیت فارغ شده اند، اسوه ای نیکو برای مدیران و مسئولان بوده و فروغ محافل فرهنگی، هنری و ادبی کهن دیارمان باشند.
✍️محمد حیدری فرد
Forwarded from بخوان ای همسفر با من (بهروز سپیدنامه)
.
روز شیرین تولد فرهاد
در برخی از اسم ها، شاهد اتحاد بین اسم و مسمی و امتزاج میان آنهاییم و فرهاد یکی از این موارد زیباست.
او هم عاشق است و هم پر تلاش. با تیشه ای از اراده به جنگ بیستون مشکلات رفته است و در این مسیر، هیچگاه ناامیدی را پیشه ی تیشه ی خود نساخته است.
فرهاد شعر فارسی را به زیبایی می سراید اما حضور موفق و اثرگذار او در عرصۀ شعر کوردی ایلامی، گام بسیار بلندی برای گسترش این حوزه و سیاق بخشی جدید به آن است. او در زنده کردن بسیاری از واژه های مهجور کوردی ایلامی و انتقال آن ها به گنجینۀ لغات فعال، نقش بسیار پررنگی دارد. سخن گفتن در خصوص فرهاد و شعر او مجال گسترده ای می طلبد که در این مختصر نمی گنجد
در پشت لبخند فرهاد و نگاه نجیب او دردهای بسیاری نهفته است. رنج هایی که سال هاست به دوش می کشد و این امر مسئولیت مسئولین فرهنگی استان و کشور را دو چندان ساخته است زیرا که اهتمام به هنرمند و گره گشایی از مشکلات او باید در سرلوحۀ مأموریت دستگاه های فرهنگی قرار گیرد. امیدواریم این تذکر، تلنگر نسیمی باشد به حباب بی خبری ها.
روز تولد فرهاد، روز طلوع زلالی و جوانمردی است. این روز بر تمامی دوستان و دوستدارانش مبارک باد.
.
روز شیرین تولد فرهاد
در برخی از اسم ها، شاهد اتحاد بین اسم و مسمی و امتزاج میان آنهاییم و فرهاد یکی از این موارد زیباست.
او هم عاشق است و هم پر تلاش. با تیشه ای از اراده به جنگ بیستون مشکلات رفته است و در این مسیر، هیچگاه ناامیدی را پیشه ی تیشه ی خود نساخته است.
فرهاد شعر فارسی را به زیبایی می سراید اما حضور موفق و اثرگذار او در عرصۀ شعر کوردی ایلامی، گام بسیار بلندی برای گسترش این حوزه و سیاق بخشی جدید به آن است. او در زنده کردن بسیاری از واژه های مهجور کوردی ایلامی و انتقال آن ها به گنجینۀ لغات فعال، نقش بسیار پررنگی دارد. سخن گفتن در خصوص فرهاد و شعر او مجال گسترده ای می طلبد که در این مختصر نمی گنجد
در پشت لبخند فرهاد و نگاه نجیب او دردهای بسیاری نهفته است. رنج هایی که سال هاست به دوش می کشد و این امر مسئولیت مسئولین فرهنگی استان و کشور را دو چندان ساخته است زیرا که اهتمام به هنرمند و گره گشایی از مشکلات او باید در سرلوحۀ مأموریت دستگاه های فرهنگی قرار گیرد. امیدواریم این تذکر، تلنگر نسیمی باشد به حباب بی خبری ها.
روز تولد فرهاد، روز طلوع زلالی و جوانمردی است. این روز بر تمامی دوستان و دوستدارانش مبارک باد.
.
Forwarded from بخوان ای همسفر با من (بهروز سپیدنامه)
فرهاد شاهمرادیان شاعر ایلامی
https://www.aparat.com/v/Fm36z
https://www.aparat.com/v/Fm36z
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
شاه مرادی شاعر ایلامی
هنرمند گرامی
جناب آقای اسلام انصاری فر
درگذشت مادر گرامیتان را بە شما و خانوادە محترم انصاری فر صمیمانە تسلیت و تعزیت می گوییم ، و از خداوند منان برای آن مرحومە مغفورە رضوان و غفران الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می کنیم
روابط عمومی حوزە هنری ایلام
جناب آقای اسلام انصاری فر
درگذشت مادر گرامیتان را بە شما و خانوادە محترم انصاری فر صمیمانە تسلیت و تعزیت می گوییم ، و از خداوند منان برای آن مرحومە مغفورە رضوان و غفران الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می کنیم
روابط عمومی حوزە هنری ایلام
Forwarded from دەروەچ// دريچه
✔️اسلام انصاریفر، دوست نازنین شاعرمان، سوگوار درگذشت مادر گرامیشان است. برای روان آن مادر عزیز، آرامش در سایهسار رحمت الهی، و برای اسلام و خانوادهاش صبر آرزومندیم.
شعری را که اسلام انصاریفر در سوگ مادرش سروده، با هم میخوانیم.
به روح مهربان مادرم
🌑 تکهای از روح من را باخودش برده...
شب،نشسته درون تنهاییم
ذره ذره شکستهام در خود
خاک، افتاده روی دنیایم
خستهام خسته،خستهام درخود
فکر این که تو رفتهای دیگر
در دلم، در سَرم نمی گنجد
اتفاقی بزرگ و سنگین است
نیست در باورم، نمیگنجد
کاش می شد که صبح با لبخند
بوسه از گونههام میچیدی
با تبسم به روم میگفتی
پسرم! باز خواب بد دیدی؟
کاش میشد که با دَم صبحی
قوریات بر سَر سماور بود
تا صدایت میآمد از ایوان
می پریدم کنار چایی، زود
بی تو، انگار دیگری هستم
دیگری در لباس یک دیگر
حرفهایم کبود و بی تابند
نیست دیگر میانشان "مادر"
کاش می شد برای یک لحظه
(با خدا حق بندگی دارم)
هی اجازه دهد که برگردی
سَر به رو شانههات بگذارم
کاش میشد که کاش میشد،کاش
چه قدر کاش ها فراوانند!
حال من را درست میفهمند
درد من را درست می دانند
می زنم حرف، گیج و دیوانه
پای "دیوار"، با خودم، با "در"
زندگیچیست؟ معنیاش سخت است
مثل از دست دادن مادر
( اسلام انصاری فر)
۴۶: ۳ بامداد یکشنبه
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
@darwachdariche
شعری را که اسلام انصاریفر در سوگ مادرش سروده، با هم میخوانیم.
به روح مهربان مادرم
🌑 تکهای از روح من را باخودش برده...
شب،نشسته درون تنهاییم
ذره ذره شکستهام در خود
خاک، افتاده روی دنیایم
خستهام خسته،خستهام درخود
فکر این که تو رفتهای دیگر
در دلم، در سَرم نمی گنجد
اتفاقی بزرگ و سنگین است
نیست در باورم، نمیگنجد
کاش می شد که صبح با لبخند
بوسه از گونههام میچیدی
با تبسم به روم میگفتی
پسرم! باز خواب بد دیدی؟
کاش میشد که با دَم صبحی
قوریات بر سَر سماور بود
تا صدایت میآمد از ایوان
می پریدم کنار چایی، زود
بی تو، انگار دیگری هستم
دیگری در لباس یک دیگر
حرفهایم کبود و بی تابند
نیست دیگر میانشان "مادر"
کاش می شد برای یک لحظه
(با خدا حق بندگی دارم)
هی اجازه دهد که برگردی
سَر به رو شانههات بگذارم
کاش میشد که کاش میشد،کاش
چه قدر کاش ها فراوانند!
حال من را درست میفهمند
درد من را درست می دانند
می زنم حرف، گیج و دیوانه
پای "دیوار"، با خودم، با "در"
زندگیچیست؟ معنیاش سخت است
مثل از دست دادن مادر
( اسلام انصاری فر)
۴۶: ۳ بامداد یکشنبه
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
@darwachdariche