💢 تصویری که از خود داریم تا حد بسیاری بر اساس ِ تاثیرِ ارزیابیهایی است که اشخاص مهم زندگیمان از ما میکنند. دریابیم که در پی هر انکار و یا تایید ما زندگیست که میمیرد و یا آنکه جوانه میزند. هیچ دارویی بهتر از باور "دوست داشته شدن" نیست دریغش نکنیم.
#اروين_د_یالوم
@gzhiner
#اروين_د_یالوم
@gzhiner
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانهی من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
#فروغ_فرخزاد
@gzhiner
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانهی من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
#فروغ_فرخزاد
@gzhiner
💢 وقتی گروهی کرامت گروهی دیگر را لگدمال میکند، در واقع قید و بندهای اخلاقی خودش را لگدمال میکند.
✍🏽 #جاناتان_گلاور
📕 انسانیت: تاریخ اخلاقی سده بیستم
@gzhiner
✍🏽 #جاناتان_گلاور
📕 انسانیت: تاریخ اخلاقی سده بیستم
@gzhiner
💢 میدانستم مدارک میتوانند دروغ بگویند، صدا میتواند دروغ بگوید، حتی الحان صدا میتوانند دروغ بگویند، ولی چشمها عریانیای دارند؛ تنها عضو بدن انساناند که هرگز فریبکاری نیاموختهاند.
📕 مجوس
✍🏽 #جان_فاولز
@gzhiner
📕 مجوس
✍🏽 #جان_فاولز
@gzhiner
💢ما تا وقتی که در خوشبختی هستیم به زحمت آن را احساس میکنیم و فقط وقتی خوشبختی گذشت و ما به عقب مینگریم ناگهان و گاه با تعجب حس میکنیم که چقدر خوشبخت بودیم.
#نیکوس_کازانتزاکیس
@gzhiner
#نیکوس_کازانتزاکیس
@gzhiner
💢دانش باید به حکمت و معرفت منتهی بشه
وگرنه مفت نمیارزه.
اما هیچکس بهش توجه نمیکنه.
تو دانشگاه حتی یه کلمه هم به گوشِت نمیخوره که قراره معرفت هدف کسب دانش باشه. یعنی حتی کلمهی معرفت هم به گوش آدم نمیخوره.
نمیدونم فایدهی این همه معلومات و هوش و سواد وقتی که شاد و خوشبختت نمیکنه چیه!
📕 فرنی و زویی
✍🏽 #جی_دی_سلینجر
@gzhiner
وگرنه مفت نمیارزه.
اما هیچکس بهش توجه نمیکنه.
تو دانشگاه حتی یه کلمه هم به گوشِت نمیخوره که قراره معرفت هدف کسب دانش باشه. یعنی حتی کلمهی معرفت هم به گوش آدم نمیخوره.
نمیدونم فایدهی این همه معلومات و هوش و سواد وقتی که شاد و خوشبختت نمیکنه چیه!
📕 فرنی و زویی
✍🏽 #جی_دی_سلینجر
@gzhiner
💢 هرکسی که فکر میکند باغبانی در بهار آغاز میشود و در پاییز خاتمه مییابد از بهترین بخش سال غافل مانده است: زمستان و زمانی که رویای باغ در اندیشه باغبان شکل میگیرد!
#ژوزفین_نوس
@gzhiner
#ژوزفین_نوس
@gzhiner
💢نگاه کردن دائم به گذشته این خطر را دارد که در دام شنهای روان آن گرفتار شویم.
باید زندگی کرد، زندگی به معنای واقعی، باید به جلو نگاه کرده و قدم به قدم پیشروی کرد. باید اجازه داد زمانْ گذشتهی تلخ را از میان بردارد. مثل بادی که شنهای صحرا را کنار میزند.
📕 فردا دیر است
✍🏽 #انیس_لودیگ
@gzhiner
باید زندگی کرد، زندگی به معنای واقعی، باید به جلو نگاه کرده و قدم به قدم پیشروی کرد. باید اجازه داد زمانْ گذشتهی تلخ را از میان بردارد. مثل بادی که شنهای صحرا را کنار میزند.
📕 فردا دیر است
✍🏽 #انیس_لودیگ
@gzhiner
💢 مطلبی را برایتان بازگو کنم
شنیدنش خالی از لطف نیست.
پسردایی پدرم جزو افرادی بود که در بمب گذاری به همراه آقای بهشتی کشته شد. در آن سالها منزل ما زیاد می آمد آقای معمم بسیار خوش صحبتی بود و با پدرم زیاد حرف می زد.
خیلی دوست داشتم بفهمم چه می گویند ولی سر در نمی آوردم. اکثرا موقع ناهار به زور خودم را در اتاق جا می کردم.
البته رسم نبود خانومها و آقایان باهم یک جا در منزل بنشینند و خانومها اتاق دیگری غذا می خوردند ولی من شش هفت ساله بودم و همیشه دوست داشتم نزدیک محافظینش که اسلحه داشتند بروم.
بقدری ازشان سوال می پرسیدم که اصلا حوصله مرا نداشتند (کاملا یادم است 😀)
ماشین ضدگلوله ای داشت با دو محافظ و یک راننده. (یک بار قبل از آن ترور شده بود)
از بچگی هم روابط عمومی خوبی با دیگران داشتم و هم بسیار کنجکاو بودم. پدرم همه جا می گفت این دختر فضول و زبون دراز است و همیشه باعث دردسر است.
پدرم اهل ادبیات و شعر و شاعری بود و نام مرا دوستش آقای جواد محبت که شاعر بود به او گفته بود. ولی به من می گفت جلوی حاج آقا اسم دیگرت (زهرا) صدايت می کنم. همیشه اعتراض داشتم که اسمم گلاره هست و خیلی هم دوستش دارم. می گفت پسر دایی ام از این اسمها خوشش نمی آید. می گوید حیف است شما سید هستید و اسم غیر مذهبی برای بچه تان بگذارید.
من همیشه مترصد بودم که حقیقت را فاش کنم.
روزی منزلشان دعوت بودیم. بقدری ساده زندگی می کردند که من همیشه فکر می کردم از گرسنگی خواهند مرد.
یادم است اولین شیرینی کشمشی زندگیم را آنروز خوردم.
با پدرم رفتیم قنادی و من شیرینی کشمشی را که نمی دانستم چیست، انتخاب کردم و گفتم بیشتر بخرید پسر دایی معمولا غذایی در خانه اش ندارد، گشنه می مانم و پدرم هم مطابق معمول دعوایم کرد که آدم های خوب خیلی فکر شکم خودشان نیستند.
تو بچه فقط فکر شکمتی!
من که از این سرزنش و دعوای پدرم ناراحت شدم با خودم گفتم امروز هرطوری شده برای پسردایی اش نام واقعی ام را می گویم تا این سرزنشش را تلافی کنم.
قبل از ناهار هرطوری بود خودم را نزدیکش رساندم و دقیقا یادم است که از او از جهنم و بهشت پرسیدم.
مثل همیشه با خنده و مهربانی کمی توضیح داد و گفت دخترهای خوب مثل زهرا خانوم ما، حتما می روند بهشت.
من سریع گفتم اسم من زهرا نیست. گلاره هست. پدرم می گوید شما اسم غیر مذهبی دوست ندارید جلوی شما زهرا صدایم می کند که موقع تولد مادربزرگم در گوشم خوانده ولی در شناسنامه گلاره هستم.
خنده اش گرفت و گفت خوب شما الان دو امتیاز داری. یکی مثبت یکی منفی. کدامش را بگویم. گفتم هردو را!
گفت منفی اینکه، آدم هرگز آبروی پدرش را اینجوری جایی نمی برد و اورا دروغگو نمی کند. مثبت اینکه، ولی آفرین که اینقدر شجاع هستی.
روز بمب گذاری پدرم به من گفت:
دیگر نگران گرسنگی شکم پسر دایی نباش! جای بهتری دارد اطعام می شود.
*روحش شاد، بزرگ مردی بود*
نمی دانم الان چقدر در سران حکومت همانند او داریم که انسان در منزلشان بترسد که از گشنگی بمیرد 🤷♀️
#گلاره - سادات اخوی
@gzhiner
شنیدنش خالی از لطف نیست.
پسردایی پدرم جزو افرادی بود که در بمب گذاری به همراه آقای بهشتی کشته شد. در آن سالها منزل ما زیاد می آمد آقای معمم بسیار خوش صحبتی بود و با پدرم زیاد حرف می زد.
خیلی دوست داشتم بفهمم چه می گویند ولی سر در نمی آوردم. اکثرا موقع ناهار به زور خودم را در اتاق جا می کردم.
البته رسم نبود خانومها و آقایان باهم یک جا در منزل بنشینند و خانومها اتاق دیگری غذا می خوردند ولی من شش هفت ساله بودم و همیشه دوست داشتم نزدیک محافظینش که اسلحه داشتند بروم.
بقدری ازشان سوال می پرسیدم که اصلا حوصله مرا نداشتند (کاملا یادم است 😀)
ماشین ضدگلوله ای داشت با دو محافظ و یک راننده. (یک بار قبل از آن ترور شده بود)
از بچگی هم روابط عمومی خوبی با دیگران داشتم و هم بسیار کنجکاو بودم. پدرم همه جا می گفت این دختر فضول و زبون دراز است و همیشه باعث دردسر است.
پدرم اهل ادبیات و شعر و شاعری بود و نام مرا دوستش آقای جواد محبت که شاعر بود به او گفته بود. ولی به من می گفت جلوی حاج آقا اسم دیگرت (زهرا) صدايت می کنم. همیشه اعتراض داشتم که اسمم گلاره هست و خیلی هم دوستش دارم. می گفت پسر دایی ام از این اسمها خوشش نمی آید. می گوید حیف است شما سید هستید و اسم غیر مذهبی برای بچه تان بگذارید.
من همیشه مترصد بودم که حقیقت را فاش کنم.
روزی منزلشان دعوت بودیم. بقدری ساده زندگی می کردند که من همیشه فکر می کردم از گرسنگی خواهند مرد.
یادم است اولین شیرینی کشمشی زندگیم را آنروز خوردم.
با پدرم رفتیم قنادی و من شیرینی کشمشی را که نمی دانستم چیست، انتخاب کردم و گفتم بیشتر بخرید پسر دایی معمولا غذایی در خانه اش ندارد، گشنه می مانم و پدرم هم مطابق معمول دعوایم کرد که آدم های خوب خیلی فکر شکم خودشان نیستند.
تو بچه فقط فکر شکمتی!
من که از این سرزنش و دعوای پدرم ناراحت شدم با خودم گفتم امروز هرطوری شده برای پسردایی اش نام واقعی ام را می گویم تا این سرزنشش را تلافی کنم.
قبل از ناهار هرطوری بود خودم را نزدیکش رساندم و دقیقا یادم است که از او از جهنم و بهشت پرسیدم.
مثل همیشه با خنده و مهربانی کمی توضیح داد و گفت دخترهای خوب مثل زهرا خانوم ما، حتما می روند بهشت.
من سریع گفتم اسم من زهرا نیست. گلاره هست. پدرم می گوید شما اسم غیر مذهبی دوست ندارید جلوی شما زهرا صدایم می کند که موقع تولد مادربزرگم در گوشم خوانده ولی در شناسنامه گلاره هستم.
خنده اش گرفت و گفت خوب شما الان دو امتیاز داری. یکی مثبت یکی منفی. کدامش را بگویم. گفتم هردو را!
گفت منفی اینکه، آدم هرگز آبروی پدرش را اینجوری جایی نمی برد و اورا دروغگو نمی کند. مثبت اینکه، ولی آفرین که اینقدر شجاع هستی.
روز بمب گذاری پدرم به من گفت:
دیگر نگران گرسنگی شکم پسر دایی نباش! جای بهتری دارد اطعام می شود.
*روحش شاد، بزرگ مردی بود*
نمی دانم الان چقدر در سران حکومت همانند او داریم که انسان در منزلشان بترسد که از گشنگی بمیرد 🤷♀️
#گلاره - سادات اخوی
@gzhiner
💢 در عشق زن و مرد یک عامل مهم نادیده انگاشته میشود و آن اراده است. عاشق کسی بودن تنها یک احساس شدید نیست بلکه تصمیم است، قضاوت است، قول است.
اگر عشق فقط یک احساس میبود، دیگر پایداری در این قول، که همدیگر را تا ابد دوست خواهیم داشت، مفهوم پیدا نمیکرد. احساس میآید و ممکن است خود به خود زائل شود. وقتی که عمل من با داوری و تصمیم ارتباطی نداشته باشد چگونه میتوانم در مورد پایداری آن قضاوت کنم؟
✍🏽 #اریک_فروم
📕 هنر عشق ورزیدن
@gzhiner
اگر عشق فقط یک احساس میبود، دیگر پایداری در این قول، که همدیگر را تا ابد دوست خواهیم داشت، مفهوم پیدا نمیکرد. احساس میآید و ممکن است خود به خود زائل شود. وقتی که عمل من با داوری و تصمیم ارتباطی نداشته باشد چگونه میتوانم در مورد پایداری آن قضاوت کنم؟
✍🏽 #اریک_فروم
📕 هنر عشق ورزیدن
@gzhiner
💢حکمت درد کمتر از حکمت لذت نیست. درد نیز مانند لذت، یکی از نیروهای بنیادین بقای نوع است؛ زیرا اگر غیر از این بود، نیروی درد مدتها قبل از بین رفته بود. جانکاه بودن درد دلیلی علیه آن نیست، بلکه عین ذات آن است. من در درد آن فرمان کاپیتان کشتی را میشنوم که میگوید:
"بادبانها را جمع کنید!" انسان، این جسورِ دریانورد، باید به هزار طریق یاد گرفته باشد که چگونه بادبانهای خود را تنظیم کند، وگرنه سرنوشت او به انتها میرسید و اقیانوس او را زودتر از اینها میبلعید.
📕 حکمت شادان
✍🏽 #فریدریش_نیچه
@gzhiner
"بادبانها را جمع کنید!" انسان، این جسورِ دریانورد، باید به هزار طریق یاد گرفته باشد که چگونه بادبانهای خود را تنظیم کند، وگرنه سرنوشت او به انتها میرسید و اقیانوس او را زودتر از اینها میبلعید.
📕 حکمت شادان
✍🏽 #فریدریش_نیچه
@gzhiner
💢 "افسردگی" واکنشی مناسب به فقدانهای مهم در زندگیمان است و معمولا از لحاظ شدت در تناسب با مقدار انرژیای است که ما در کسی یا چیزی سرمایهگذاری کرده بودیم.
فقط زمانی که این نوع افسردگی بیش از حد طول میکشد(بیش از چندهفته یا چندماه) یا زمانی که به طرزی اساسی با توانایی فرد تداخل کند، تبدیل به بیماری میشود.
سوگواری تایید صادقانه و ارزشمند سرمایهگذاری انرژی است. اگر اصلا سوگوار نباشیم، این نشاندهنده این است که سرمایهگذاری حقیقی صورت نگرفته است.
🔴 اما نکته مهم آن است
که به موقع از سوگمان برخيزيم.
✍🏽 #جیمز_هالیس
📕 یافتن معنا در نیمه دوم عمر
@gzhiner
فقط زمانی که این نوع افسردگی بیش از حد طول میکشد(بیش از چندهفته یا چندماه) یا زمانی که به طرزی اساسی با توانایی فرد تداخل کند، تبدیل به بیماری میشود.
سوگواری تایید صادقانه و ارزشمند سرمایهگذاری انرژی است. اگر اصلا سوگوار نباشیم، این نشاندهنده این است که سرمایهگذاری حقیقی صورت نگرفته است.
🔴 اما نکته مهم آن است
که به موقع از سوگمان برخيزيم.
✍🏽 #جیمز_هالیس
📕 یافتن معنا در نیمه دوم عمر
@gzhiner
💢 ناتوانی در شناسایی، تحمل و پذیرشِ احساساتِ منفی، خودد نوعی اسارت است.
اگر فقط زمانی احساس خوبی دارید که زندگی شاد و آسان و زیباست، میدانید یعنی چه؟ یعنی آزاد نیستید؛ درست برعکسِ آنید. شما زندانیِ امیالِ خودتان هستید، بردهی کوتهفکریِ خودتان، و ضعفِ احساسی فلجتان کرده.
بهطور مداوم نیاز به آرامش و تصدیقِ بیرونی را احساس میکنید، آرامشی که رسیدن یا نرسیدن به آن معلوم نیست.
✍🏽 #مارک_منسن
📕 اوضاع خیلی خراب است
@gzhiner
اگر فقط زمانی احساس خوبی دارید که زندگی شاد و آسان و زیباست، میدانید یعنی چه؟ یعنی آزاد نیستید؛ درست برعکسِ آنید. شما زندانیِ امیالِ خودتان هستید، بردهی کوتهفکریِ خودتان، و ضعفِ احساسی فلجتان کرده.
بهطور مداوم نیاز به آرامش و تصدیقِ بیرونی را احساس میکنید، آرامشی که رسیدن یا نرسیدن به آن معلوم نیست.
✍🏽 #مارک_منسن
📕 اوضاع خیلی خراب است
@gzhiner
💢 تنها راه تغییرِ ارزشهامان این است که تجربههای متضاد با آن ارزشها داشته باشیم. البته هرگونه تلاش برای رهایی از این ارزشها از طریق تجربههای جدید یا متضاد، ناگزیر با درد و ناراحتی همراه خواهد بود. برای همین است که چیزی به اسم "تغییرِ بدون درد" و "رشدِ بدون ناراحتی" وجود ندارد.
✍🏽 #مارک_منسن
📕 اوضاع خیلی خراب است
@gzhiner
✍🏽 #مارک_منسن
📕 اوضاع خیلی خراب است
@gzhiner
💢 "جذابیت" محصولِ سلسله مراتبِ ارزشهای ماست. وقتی از ارزش قائل شدن برای چیزی دست میکشیم، دیگر آن چیز برایمان جذاب یا جالب نخواهد بود. بنابراین وقتی از انجام آن دست میکشیم، حس فقدان یا دلتنگی سراغمان نمیآید. برعکس، وقتی به گذشته نگاه میکنیم، باورمان نمیشود چطور این همه وقت صرف چنین کارهای احمقانهای کردهایم. این به غلط افتادنهای از سر پشیمانی یا خجالت خوباند، چون نشان دهندهی رشد هستند. آنها حاصلِ دستیابیِ ما به امیدند.
✍🏽 #مارک_منسن
📕 اوضاع خیلی خراب است
@gzhiner
✍🏽 #مارک_منسن
📕 اوضاع خیلی خراب است
@gzhiner