🔴🔴اگر روزی چشم هایت را باز کردی
و خودت را وسط یک کوره دیدی ،
نترس و سعی کن از آن
پخته خارج شوی ...
چرا که "سوختن" را همه بلدند ...!
#هاروکی_موراکامی
✨✨✨
🔴سوختن را همه بلدند
پخته شو!
🔴سوختن را همه بلدند
پخته شو!
@gzhiner
و خودت را وسط یک کوره دیدی ،
نترس و سعی کن از آن
پخته خارج شوی ...
چرا که "سوختن" را همه بلدند ...!
#هاروکی_موراکامی
✨✨✨
🔴سوختن را همه بلدند
پخته شو!
🔴سوختن را همه بلدند
پخته شو!
@gzhiner
💢 احساسات باید همواره آزاد باشد.
نباید با رنج گذشته ؛
درباره ی عشق آینده قضاوت کرد.
#پائولو_کوئلیو
@gzhiner
نباید با رنج گذشته ؛
درباره ی عشق آینده قضاوت کرد.
#پائولو_کوئلیو
@gzhiner
💢 انسان پر مایه در تنهایی محض با افکار و تخیلات خود به بهترین نحو سرگرم می‌شود،
حال آنکه تنوع مداوم در معاشرت، نمایش‌ها، گردش و تفریح ممکن نیست کسالت شکنجه‌آور فرد بی‌مایه را برطرف کند.
✍🏽 #آرتور_شوپنهاور
📕 در باب حکمت زندگی
@gzhiner
حال آنکه تنوع مداوم در معاشرت، نمایش‌ها، گردش و تفریح ممکن نیست کسالت شکنجه‌آور فرد بی‌مایه را برطرف کند.
✍🏽 #آرتور_شوپنهاور
📕 در باب حکمت زندگی
@gzhiner
💢 پیوند دو تن نباید به زنجیر کشیدن دو جانبه باشد، باید یک شکفتگی دو گانه باشد.
📕 جان شیفته
✍🏽 #رومن_رولان
@gzhiner
📕 جان شیفته
✍🏽 #رومن_رولان
@gzhiner
💢مگر انسان کامل کیست؟ آنست که قلب و مغزش را همزمان به کار اندازد.
فرقه ی کامل چیست؟ آن چیزی که قلب بانی آنست و اجازه میدهد فکر آزادانه اداره‌اش کند.
📕 جوینده راه حق
✍🏽 #نیکوس_کازانتزاکیس
@gzhiner
فرقه ی کامل چیست؟ آن چیزی که قلب بانی آنست و اجازه میدهد فکر آزادانه اداره‌اش کند.
📕 جوینده راه حق
✍🏽 #نیکوس_کازانتزاکیس
@gzhiner
💢گذشته فقط زمانی می‌تواند چرک کند و آرام‌آرام روحمان را بخورد، که ما به آن بیاویزیم و رهایش نکنیم.
✍🏽 #رنه_کارلینو
📕 به زندگی قسم
@gzhiner
✍🏽 #رنه_کارلینو
📕 به زندگی قسم
@gzhiner
Forwarded from باغ آينه و نور
«تقدیم به روح پاک و والای بزرگترین استاد زندگی ام، مهمانی کوتاه از عالم کبریایی»
در یادروز شروع اقامت زمینی اش
جناب آقای احمد سعیدی
✨✨✨✨✨✨✨
خوشا روزگاران،
خوشا کوهساران،
خوشا غنچه های گل سوسن،
خوشا بهارانی که پیش چشمان این
روشن ضمیر عالم اثیری،
برابر این جان متعالی،
به عرصه ی ظهور رسیدند.
با تو هیچ انتظاری نیست، بی تو ما را
هیچ رخصتی نیست.
تو سکوت پرهیاهوی پرواز را در هفت آسمان طریقت هم آغوش گشتی و در هفت حلقه ی زنجیر، چه خرامان رقصیدی
از خاطرات تو ای هاتف!
رهروان را گریزی نیست!
ای روزگار شاهی و کیاست ما!
ای جام زرین دست زرین شراب ما!
تو کوچ یک پرستو نبودی
که فوج چکاوکان و چلچله ها بودی که باطرب عاشقی کردند و سرود رستگاری سر کشیدند.
تو هزاران هزار بار بزرگتر از واژه ی بدسگال مرگی
تو پژواک را شنیده بودی و ترک چهره ات را خواهان.
جان پر فروغت در کنار جانان آسوده باد!
که انفاسی که با بصیرت تو به عروج رفتند،
در ساحت دوست چلچراغ های نور خواهند آویخت.
تودر اندیشه ی من، قلم او، نبض ماه، نفس حیات، به زیستن ات ادامه خواهی داد.
ما شاگردان‌که در مکتب عشق و انسانیت کم همتایت اجازه ی تلمذ گرفتیم، دمادم به خود می بالیم که در
روزگارانی زیسته ایم که در آن،
هاتف و سروشی همچون تو
زیسته است.
#خاموشی
در یادروز شروع اقامت زمینی اش
جناب آقای احمد سعیدی
✨✨✨✨✨✨✨
خوشا روزگاران،
خوشا کوهساران،
خوشا غنچه های گل سوسن،
خوشا بهارانی که پیش چشمان این
روشن ضمیر عالم اثیری،
برابر این جان متعالی،
به عرصه ی ظهور رسیدند.
با تو هیچ انتظاری نیست، بی تو ما را
هیچ رخصتی نیست.
تو سکوت پرهیاهوی پرواز را در هفت آسمان طریقت هم آغوش گشتی و در هفت حلقه ی زنجیر، چه خرامان رقصیدی
از خاطرات تو ای هاتف!
رهروان را گریزی نیست!
ای روزگار شاهی و کیاست ما!
ای جام زرین دست زرین شراب ما!
تو کوچ یک پرستو نبودی
که فوج چکاوکان و چلچله ها بودی که باطرب عاشقی کردند و سرود رستگاری سر کشیدند.
تو هزاران هزار بار بزرگتر از واژه ی بدسگال مرگی
تو پژواک را شنیده بودی و ترک چهره ات را خواهان.
جان پر فروغت در کنار جانان آسوده باد!
که انفاسی که با بصیرت تو به عروج رفتند،
در ساحت دوست چلچراغ های نور خواهند آویخت.
تودر اندیشه ی من، قلم او، نبض ماه، نفس حیات، به زیستن ات ادامه خواهی داد.
ما شاگردان‌که در مکتب عشق و انسانیت کم همتایت اجازه ی تلمذ گرفتیم، دمادم به خود می بالیم که در
روزگارانی زیسته ایم که در آن،
هاتف و سروشی همچون تو
زیسته است.
#خاموشی
Forwarded from باغ آينه و نور
«تقدیم به روح پاک و والای بزرگترین استاد زندگی ام، مهمانی کوتاه از عالم کبریایی»
در یادروز شروع اقامت زمینی اش
جناب آقای احمد سعیدی
در یادروز شروع اقامت زمینی اش
جناب آقای احمد سعیدی
Forwarded from باغ آينه و نور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تقدیم به روح پاک و والای بزرگترین استاد زندگی ام، مهمانی کوتاه از عالم کبریایی»در یادروز شروع اقامت زمینی اش
«جناب آقای احمد سعیدی»
سی و سه سال از آخرین ملاقات بنده با این روح متعالی می گذرد و این استاد والا مقام نقشی بنیادین در مسیر حرکت شاگردان بسیاری زدند. بیست و سه سال از هجرت شان می گذرد.
خوش به حال انفاسی که همچون باغی پر از خرمن های گل زندگی می کنند.
روح پاکشان دمادم در نور الهی باد! 🙏✨
«جناب آقای احمد سعیدی»
سی و سه سال از آخرین ملاقات بنده با این روح متعالی می گذرد و این استاد والا مقام نقشی بنیادین در مسیر حرکت شاگردان بسیاری زدند. بیست و سه سال از هجرت شان می گذرد.
خوش به حال انفاسی که همچون باغی پر از خرمن های گل زندگی می کنند.
روح پاکشان دمادم در نور الهی باد! 🙏✨
Forwarded from باغ آينه و نور
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آنچنان ره می سپارم که سفر خود رهبر است.
شعر و دکلمه گلاره/سادات اخوی
#خاموشی
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
شعر و دکلمه گلاره/سادات اخوی
#خاموشی
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
قسمتی از نامه‌ی گوستاو فلوبر به ژرژ ساند به تاریخ ۱۸۶۶:
من مانند تو تجربه‌ی درک زندگی‌ای که همراه با بُهتِ زیستنی دوباره است نداشته‌ام. برعکس، حس می‌کنم همواره زنده بوده‌ام! و خاطراتی در ذهن دارم که به دوران فراعنه برمی‌گردد. من خود را خیلی واضح در ادوار مختلف تاریخ می‌بینم. در حال پرداختن به حرفه‌های گوناگون و با انواع و اقسام سرنوشت‌ها.
شخصیّت کنونی‌ام ماحصل شخصیت‌های گمشده‌ی من است. من قایق‌رانی بوده‌ام بر نیل، سربازی رومی در دوران جنگ‌های کارتاژ و سپس عالِمی یونانی در صبورا که حشرات او را بلعیدند. هنگام جنگ‌های صلیبی، از خوردن بیش از حدّ انگور در سواحل سوریه جان سپردم. من یک دزد دریایی، راهب، شارلاتان و درشکه‌چی بوده‌ام ـــ شاید حتّی امپراتور شرق!
#گوستاو_فلوبر، #ژرژ_ساند
#آوازهای_کوچکی_برای_ماه
@gzhiner
من مانند تو تجربه‌ی درک زندگی‌ای که همراه با بُهتِ زیستنی دوباره است نداشته‌ام. برعکس، حس می‌کنم همواره زنده بوده‌ام! و خاطراتی در ذهن دارم که به دوران فراعنه برمی‌گردد. من خود را خیلی واضح در ادوار مختلف تاریخ می‌بینم. در حال پرداختن به حرفه‌های گوناگون و با انواع و اقسام سرنوشت‌ها.
شخصیّت کنونی‌ام ماحصل شخصیت‌های گمشده‌ی من است. من قایق‌رانی بوده‌ام بر نیل، سربازی رومی در دوران جنگ‌های کارتاژ و سپس عالِمی یونانی در صبورا که حشرات او را بلعیدند. هنگام جنگ‌های صلیبی، از خوردن بیش از حدّ انگور در سواحل سوریه جان سپردم. من یک دزد دریایی، راهب، شارلاتان و درشکه‌چی بوده‌ام ـــ شاید حتّی امپراتور شرق!
#گوستاو_فلوبر، #ژرژ_ساند
#آوازهای_کوچکی_برای_ماه
@gzhiner
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعضی صورت‌ها هستند که همیشه، هربار که ظاهر می‌شوند گویی چیز تازه‌ای در شما القا می‌کنند که پیش از آن به نظر شما نرسیده بود؛ ولو این‌که صد بار آن‌ها را دیده باشید.
#داستایفسکی
@gzhiner
#داستایفسکی
@gzhiner
لذّتِ مورد مشاهده‌بودن، چنان عمیق است که شاید رنجِ حقیقی از کهنسالی، داغ‌دیدگی، و یا داشتن عمر بیشتر نسبت به کسانی که دوست‌شان داریم، هراس از ادامه‌دادن به زندگی‌ای است که در آن دیگر کسی قادر به مشاهده‌ی ما نباشد.
#اروین_د_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
@gzhiner
#اروین_د_یالوم
#وقتی_نیچه_گریست
@gzhiner
...شاخص‌ترين مصداق بت‌پرستي، عقيده‌پرستي است. در عقيده‌پرستي آدمي نخست شخص خود را به مقام اطلاق و كمال يعني به جايگاه خدايي فرا مي‌برد... سپس... به خودشيفتگي بدخيم دچار مي‌شود... و سرانجام عقايد خود را جزء داشته‌ها و دارايي‌هاي خود به حساب مي‌آورد. فرآورده اين فرآيند سه مرحله‌اي اين مي‌شود كه عقايد خود را مي‌پرستد... عقيده‌پرستي بزرگ‌ترين رقيب خداپرستي است... آنچه مايه تاسف و موجب احساس خطر است اينكه عقيده‌پرستي... عين خداپرستي انگاشته شود.
مصطفی ملکیان
@gzhiner
مصطفی ملکیان
@gzhiner