🌱🔻یه ساختار خیلی شیرین و پرکاربرد 😎
🔹Can I ... ?
🔸میتونم ... ؟ / اجازه دارم ... ؟
🔻مثالهامون 👇👇👇
🔹Can I come in? 🚪
🔸میتونم بیام تو؟
🔹Can I sit here? 🪑
🔸میتونم اینجا بشینم؟
🔹Can I ask you a question? 🤔
🔸میتونم یه سؤال ازت بپرسم؟
🔹Can I talk to you for a second? 🗣️
🔸میتونم یه لحظه باهات حرف بزنم؟
🔹Can I borrow your pen? ✏️
🔸میتونم خودکارتو قرض بگیرم؟
🔹Can I ... ?
🔸میتونم ... ؟ / اجازه دارم ... ؟
🔻مثالهامون 👇👇👇
🔹Can I come in? 🚪
🔸میتونم بیام تو؟
🔹Can I sit here? 🪑
🔸میتونم اینجا بشینم؟
🔹Can I ask you a question? 🤔
🔸میتونم یه سؤال ازت بپرسم؟
🔹Can I talk to you for a second? 🗣️
🔸میتونم یه لحظه باهات حرف بزنم؟
🔹Can I borrow your pen? ✏️
🔸میتونم خودکارتو قرض بگیرم؟
❤5
5 فعل پایه روزمره
1️⃣ Buy (خریدن) 🛍️
🔹 She buys clothes online.
او لباسها را آنلاین میخرد.
2️⃣ Sell (فروختن) 💰
🔹 He sells fruits at the market.
او میوهها را در بازار میفروشد.
3️⃣ Pay (پرداخت کردن) 💳
🔹 I pay for my coffee every morning.
من هر صبح برای قهوهام پرداخت میکنم.
4️⃣ Find (پیدا کردن) 🔍
🔹 I find my keys on the table.
من کلیدهایم را روی میز پیدا میکنم.
5️⃣ Lose (گم کردن) ❌
🔹 She loses her pen often.
او اغلب خودکارش را گم میکند.
1️⃣ Buy (خریدن) 🛍️
🔹 She buys clothes online.
او لباسها را آنلاین میخرد.
2️⃣ Sell (فروختن) 💰
🔹 He sells fruits at the market.
او میوهها را در بازار میفروشد.
3️⃣ Pay (پرداخت کردن) 💳
🔹 I pay for my coffee every morning.
من هر صبح برای قهوهام پرداخت میکنم.
4️⃣ Find (پیدا کردن) 🔍
🔹 I find my keys on the table.
من کلیدهایم را روی میز پیدا میکنم.
5️⃣ Lose (گم کردن) ❌
🔹 She loses her pen often.
او اغلب خودکارش را گم میکند.
👍2
#قالب های جمله سازی کاربردی تقدیم نگاه قشنگت:😍👇
🔹 ۳. It’s time to + (verb)
📖 معنی: وقتشه که …
💬 مثال:
It’s time to start studying for the exam.
📝 ترجمه: وقتشه برای امتحان درس خوندن رو شروع کنی.
---
🔹 ۴. I feel like + (verb+ing)
📖 معنی: دلم میخواد …
💬 مثال:
I feel like going for a walk in the park.
📝 ترجمه: دلم میخواد برم تو پارک قدم بزنم. 🌳🚶♂️
🔹 ۳. It’s time to + (verb)
📖 معنی: وقتشه که …
💬 مثال:
It’s time to start studying for the exam.
📝 ترجمه: وقتشه برای امتحان درس خوندن رو شروع کنی.
---
🔹 ۴. I feel like + (verb+ing)
📖 معنی: دلم میخواد …
💬 مثال:
I feel like going for a walk in the park.
📝 ترجمه: دلم میخواد برم تو پارک قدم بزنم. 🌳🚶♂️
❤4👍1
🔹 ۱. Be busy + (verb+ing)
📖 مشغول … بودن
💬 مثال:
I’m busy preparing for the presentation.
📝 ترجمه: مشغول آماده کردن ارائهام. 💻
🔹 ۲. Have fun + (verb+ing)
📖 از … لذت بردن
💬 مثال:
We had fun playing football.
📝 ترجمه: از فوتبال بازی کردن لذت بردیم. ⚽
📖 مشغول … بودن
💬 مثال:
I’m busy preparing for the presentation.
📝 ترجمه: مشغول آماده کردن ارائهام. 💻
🔹 ۲. Have fun + (verb+ing)
📖 از … لذت بردن
💬 مثال:
We had fun playing football.
📝 ترجمه: از فوتبال بازی کردن لذت بردیم. ⚽
❤2
مطمئناً! در اینجا خلاصهای از شکلهای فعل forget (فراموش کردن) و استفاده از آن در زمانهای مختلف، بدون استفاده از جدول، آورده شده است:
📝 شکلهای اصلی فعل Forget (فراموش کردن)
فعل "forget" یک فعل بیقاعده است و سه شکل اصلی آن به شرح زیر است:
* شکل حال ساده (Base Form): forget
* شکل گذشته ساده (Simple Past): forgot
* شکل اسم مفعول (Past Participle): forgotten
⏳ استفاده در زمانهای مختلف
۱. زمان حال ساده (Simple Present)
برای بیان عادتها یا واقعیتها.
* استفاده از forget: برای فاعلهای I, You, We, They.
* مثال: I sometimes forget my keys. (من بعضی وقتها کلیدهایم را فراموش میکنم.)
* استفاده از forgets: برای فاعلهای He, She, It (با اضافه شدن 's' سوم شخص).
* مثال: She often forgets people's names. (او اغلب نام افراد را فراموش میکند.)
۲. زمان گذشته ساده (Simple Past)
برای بیان کاری که در زمان مشخصی در گذشته کامل شده است.
* از شکل forgot برای همه فاعلها استفاده میشود.
* مثال: I forgot to call you yesterday. (من دیروز فراموش کردم با تو تماس بگیرم.)
۳. زمان حال کامل (Present Perfect)
برای بیان کاری که در گذشته انجام شده و اثرش تا حال باقی مانده است.
* از شکل have/has + forgotten استفاده میشود.
* have forgotten: برای فاعلهای I, You, We, They.
* has forgotten: برای فاعلهای He, She, It.
* مثال: He has forgotten his password again. (او دوباره رمز عبور خود را فراموش کرده است.)
۴. زمان گذشته کامل (Past Perfect)
برای بیان کاری که قبل از کار دیگری در گذشته انجام شده بود.
* از شکل had + forgotten برای همه فاعلها استفاده میشود.
* مثال: She realized she had forgotten her wallet after she left the house. (او بعد از خروج از خانه متوجه شد که کیف پولش را فراموش کرده بود.)
۵. زمان آینده ساده (Simple Future)
برای بیان کاری که در آینده اتفاق خواهد افتاد.
* از شکل will + forget برای همه فاعلها استفاده میشود.
* مثال: I will forget about this mistake by tomorrow. (من تا فردا این اشتباه را فراموش خواهم کرد.)
۶. زمان استمراری (Continuous Tenses)
در زمانهای استمراری، فعل اصلی به صورت forgetting (با اضافه شدن 'ing') به کار میرود.
* مثال (حال استمراری): I am forgetting the lyrics. (من دارم متن ترانه را فراموش میکنم)
📝 شکلهای اصلی فعل Forget (فراموش کردن)
فعل "forget" یک فعل بیقاعده است و سه شکل اصلی آن به شرح زیر است:
* شکل حال ساده (Base Form): forget
* شکل گذشته ساده (Simple Past): forgot
* شکل اسم مفعول (Past Participle): forgotten
⏳ استفاده در زمانهای مختلف
۱. زمان حال ساده (Simple Present)
برای بیان عادتها یا واقعیتها.
* استفاده از forget: برای فاعلهای I, You, We, They.
* مثال: I sometimes forget my keys. (من بعضی وقتها کلیدهایم را فراموش میکنم.)
* استفاده از forgets: برای فاعلهای He, She, It (با اضافه شدن 's' سوم شخص).
* مثال: She often forgets people's names. (او اغلب نام افراد را فراموش میکند.)
۲. زمان گذشته ساده (Simple Past)
برای بیان کاری که در زمان مشخصی در گذشته کامل شده است.
* از شکل forgot برای همه فاعلها استفاده میشود.
* مثال: I forgot to call you yesterday. (من دیروز فراموش کردم با تو تماس بگیرم.)
۳. زمان حال کامل (Present Perfect)
برای بیان کاری که در گذشته انجام شده و اثرش تا حال باقی مانده است.
* از شکل have/has + forgotten استفاده میشود.
* have forgotten: برای فاعلهای I, You, We, They.
* has forgotten: برای فاعلهای He, She, It.
* مثال: He has forgotten his password again. (او دوباره رمز عبور خود را فراموش کرده است.)
۴. زمان گذشته کامل (Past Perfect)
برای بیان کاری که قبل از کار دیگری در گذشته انجام شده بود.
* از شکل had + forgotten برای همه فاعلها استفاده میشود.
* مثال: She realized she had forgotten her wallet after she left the house. (او بعد از خروج از خانه متوجه شد که کیف پولش را فراموش کرده بود.)
۵. زمان آینده ساده (Simple Future)
برای بیان کاری که در آینده اتفاق خواهد افتاد.
* از شکل will + forget برای همه فاعلها استفاده میشود.
* مثال: I will forget about this mistake by tomorrow. (من تا فردا این اشتباه را فراموش خواهم کرد.)
۶. زمان استمراری (Continuous Tenses)
در زمانهای استمراری، فعل اصلی به صورت forgetting (با اضافه شدن 'ing') به کار میرود.
* مثال (حال استمراری): I am forgetting the lyrics. (من دارم متن ترانه را فراموش میکنم)
❤1
📚
⁉️ جواب کوتاه چجوریاست؟
🔵 Are you hard-working?
🔹 Yes, I am.
🔹 No, I am not .
🔹 No, I'm not.
🟠 Is he clever?
🔸 Yes, he is.
🔸 No, he is not.
🔸 No, he isn't.
🔸 No, he's not.
🔵 Is Zahra talkative?
🔹 Yes, She is.
🔹 No, she is not.
🔹 No, she isn't.
🔹 No, she's not.
⁉️ جواب کوتاه چجوریاست؟
🔵 Are you hard-working?
🔹 Yes, I am.
🔹 No, I am not .
🔹 No, I'm not.
🟠 Is he clever?
🔸 Yes, he is.
🔸 No, he is not.
🔸 No, he isn't.
🔸 No, he's not.
🔵 Is Zahra talkative?
🔹 Yes, She is.
🔹 No, she is not.
🔹 No, she isn't.
🔹 No, she's not.
فرق بین since و for میدونی چیه؟
ببین، since یعنی "از یه زمانی تا حالا"، مثلا:
I’ve lived here since 2010.
(از ۲۰۱۰ تا الان همینجام)
ولی for یعنی "مدت زمان"، مثلا:
I’ve lived here for 10 years.
(۱۰ ساله اینجام)
خلاصه:
since = نقطه شروع
for = طول مدت
ببین، since یعنی "از یه زمانی تا حالا"، مثلا:
I’ve lived here since 2010.
(از ۲۰۱۰ تا الان همینجام)
ولی for یعنی "مدت زمان"، مثلا:
I’ve lived here for 10 years.
(۱۰ ساله اینجام)
خلاصه:
since = نقطه شروع
for = طول مدت
❤5
تفاوت Speak و Talk
هر زمان فعل speak استفاده شود معمولا گفتگو یکطرفه است
She spoke to her children
اون با بچه هاش حرف زد ( یعنی بچه هاش هنگام حرف زدن مادرشون فقط گوش میدادن )
-----------------
ولی زمانیکه از talk استفاده میکنیم گفتگو دو طرفه است
She talked to her children.
اون با بچه هاش گفتگو کرد ( بچه هاش هم با اون صحبت کردن )
هر زمان فعل speak استفاده شود معمولا گفتگو یکطرفه است
She spoke to her children
اون با بچه هاش حرف زد ( یعنی بچه هاش هنگام حرف زدن مادرشون فقط گوش میدادن )
-----------------
ولی زمانیکه از talk استفاده میکنیم گفتگو دو طرفه است
She talked to her children.
اون با بچه هاش گفتگو کرد ( بچه هاش هم با اون صحبت کردن )
❤7👍2
کاربرد Unless
کلمه unless به معنی "مگر اینکه" در جمله جایگزین if not میشود و همانند if هم میتواند در وسط جمله بیاید و هم در اول جمله.
البته وقتی اول جمله می آید وسط جمله نیاز به کاما داریم
مثال:
You won't pass the final exam if you don't study hard.
امتحان پایانی را قبول نمیشی اگه سخت مطالعه نکنی
You won't pass the final exam unless you study hard.
امتحان پایانی را قبول نمیشی مگه اینکه سخت مطالعه کنی
Unless you study hard, you won't pass the final exam.
امتحان پایانی را قبول نمیشی مگه اینکه سخت مطالعه کنی
کلمه unless به معنی "مگر اینکه" در جمله جایگزین if not میشود و همانند if هم میتواند در وسط جمله بیاید و هم در اول جمله.
البته وقتی اول جمله می آید وسط جمله نیاز به کاما داریم
مثال:
You won't pass the final exam if you don't study hard.
امتحان پایانی را قبول نمیشی اگه سخت مطالعه نکنی
You won't pass the final exam unless you study hard.
امتحان پایانی را قبول نمیشی مگه اینکه سخت مطالعه کنی
Unless you study hard, you won't pass the final exam.
امتحان پایانی را قبول نمیشی مگه اینکه سخت مطالعه کنی
❤3👍1
🔹 ۱. I’d rather + (verb)
📖 ترجیح میدم …
💬 مثال: I’d rather stay home tonight.
📝 ترجمه: ترجیح میدم امشب خونه بمونم. 🏠
🔹 ۲. I’m thinking of + (verb+ing)
📖 دارم به … فکر میکنم
💬 مثال: I’m thinking of starting a new course.
📝 ترجمه: دارم به شروع یک دوره جدید فکر میکنم. 📚💡
📖 ترجیح میدم …
💬 مثال: I’d rather stay home tonight.
📝 ترجمه: ترجیح میدم امشب خونه بمونم. 🏠
🔹 ۲. I’m thinking of + (verb+ing)
📖 دارم به … فکر میکنم
💬 مثال: I’m thinking of starting a new course.
📝 ترجمه: دارم به شروع یک دوره جدید فکر میکنم. 📚💡
❤4
I can’t help + (verb+ing)
📖 نمیتونم جلوی خودمو بگیرم که …
💬 مثال: I can’t help laughing at his jokes.
📝 ترجمه: نمیتونم جلوی خودمو بگیرم به جوکهاش نخندم. 😂
🔹 ۲. I’m looking forward to + (verb+ing)
📖 مشتاقانه منتظر … هستم
💬 مثال: I’m looking forward to starting my new job.
📝 ترجمه: مشتاقانه منتظرم کار جدیدمو شروع کنم. 💼
📖 نمیتونم جلوی خودمو بگیرم که …
💬 مثال: I can’t help laughing at his jokes.
📝 ترجمه: نمیتونم جلوی خودمو بگیرم به جوکهاش نخندم. 😂
🔹 ۲. I’m looking forward to + (verb+ing)
📖 مشتاقانه منتظر … هستم
💬 مثال: I’m looking forward to starting my new job.
📝 ترجمه: مشتاقانه منتظرم کار جدیدمو شروع کنم. 💼
❤5
💟 تفاوت in و into
🍁 حرف اضافه In به معنای “در” یا “داخل” است و برای نشان دادن موقعیت مکانی ثابت یا قرارگیری چیزی در داخل یک فضا، محیط یا چیز دیگر به کار میرود.
◇The ball is in the box.
توپ داخل جعبه است.
◇The students are in the class.
دانش آموزان داخل کلاس هستند.
◇Are you still in bed?
هنوز در رختخواب هستی؟
🍁 حرف اضافه Into نیز به معنای “به داخل” یا “به درون” است، اما بر حرکت، تغییر جهت یا ورود به یک فضا تأکید دارد. “Into” نشاندهنده ورود یا حرکت از خارج به داخل، یا تغییر حالت و شکل است. معمولا همراه با افعال حرکتی (مانند come, walk, go, jump,....) می آید.
◇The ball fell into the river.
توپ داخل رودخانه افتاد.
◇The man jumped into the pool.
مرد داخل استخر پرید.
◇The door opened and a nurse came into the room.
در باز شد و یک پرستار وارد اتاق شد.
🍁 حرف اضافه In به معنای “در” یا “داخل” است و برای نشان دادن موقعیت مکانی ثابت یا قرارگیری چیزی در داخل یک فضا، محیط یا چیز دیگر به کار میرود.
◇The ball is in the box.
توپ داخل جعبه است.
◇The students are in the class.
دانش آموزان داخل کلاس هستند.
◇Are you still in bed?
هنوز در رختخواب هستی؟
🍁 حرف اضافه Into نیز به معنای “به داخل” یا “به درون” است، اما بر حرکت، تغییر جهت یا ورود به یک فضا تأکید دارد. “Into” نشاندهنده ورود یا حرکت از خارج به داخل، یا تغییر حالت و شکل است. معمولا همراه با افعال حرکتی (مانند come, walk, go, jump,....) می آید.
◇The ball fell into the river.
توپ داخل رودخانه افتاد.
◇The man jumped into the pool.
مرد داخل استخر پرید.
◇The door opened and a nurse came into the room.
در باز شد و یک پرستار وارد اتاق شد.
❤2
تفاوت
Last
The last
Late
......
🪷#Last (n) گذشته ، پیش، قبل
Last night, last month, last week
🪷#Last (v) طول کشیدن، دوام آوردن
It won't last long. زیاد طول نمیکشه
Food lasts longer in the refrigerator.
غذا در یخچال بیشتر دوام می آورد.
🪷#The last آخرین
The last part, the last time
🪷#The lastest جدیدترین
The lastest news, the lastest technology
🪷#Late دیر، دیرهنگام
Why are you late?
Late in the evening.
It was a late decision.
🪷#Later "بعدا
See you later, a few minutes later
🪷#Lately اخیرا
I haven't seen him lately.
Lately, he seems very worried.
🪷#Latter بعدی، آخری
You can go to the shop or buy it alone. The former takes more time, the later is more expensive.
Last
The last
Late
......
🪷#Last (n) گذشته ، پیش، قبل
Last night, last month, last week
🪷#Last (v) طول کشیدن، دوام آوردن
It won't last long. زیاد طول نمیکشه
Food lasts longer in the refrigerator.
غذا در یخچال بیشتر دوام می آورد.
🪷#The last آخرین
The last part, the last time
🪷#The lastest جدیدترین
The lastest news, the lastest technology
🪷#Late دیر، دیرهنگام
Why are you late?
Late in the evening.
It was a late decision.
🪷#Later "بعدا
See you later, a few minutes later
🪷#Lately اخیرا
I haven't seen him lately.
Lately, he seems very worried.
🪷#Latter بعدی، آخری
You can go to the shop or buy it alone. The former takes more time, the later is more expensive.
❤2👍1
🤔تفاوت کلمات مشابه
#Advice و #Advise
🌿این دو کلمه معانی و ظاهر مشابه دارند که گاهی گیج کننده به نظر میرسد.
🔻 Advice
🌿این کلمه در واقع به معنی " پیشنهاد یا توصیه" هست. این کلمه اسم غیرقابل شمارش است و به جای فعل نمیتوان از آن استفاده کرد.
🔻 Advise
🌿این کلمه فعلی به معنی "پیشنهاد کردن" یا "توصیه کردن" است و به جای اسم یا حالت اسمی آن یعنی advice نمیتوان از آن استفاده کرد.
🌿به تفاوت تلفظ دو کلمه نیز دقت کنید:
🔻 Advice
/edväis/
🔻 Advise
/edväiz/
#Advice و #Advise
🌿این دو کلمه معانی و ظاهر مشابه دارند که گاهی گیج کننده به نظر میرسد.
🔻 Advice
🌿این کلمه در واقع به معنی " پیشنهاد یا توصیه" هست. این کلمه اسم غیرقابل شمارش است و به جای فعل نمیتوان از آن استفاده کرد.
🔻 Advise
🌿این کلمه فعلی به معنی "پیشنهاد کردن" یا "توصیه کردن" است و به جای اسم یا حالت اسمی آن یعنی advice نمیتوان از آن استفاده کرد.
🌿به تفاوت تلفظ دو کلمه نیز دقت کنید:
🔻 Advice
/edväis/
🔻 Advise
/edväiz/
👍1
⏰ مفهوم " الان" در زمانهای مختلف در جملات
⏳ الان (گذشته)را با just میگن :↙️
I just arrived. همین الان رسیدم
I just saw him. همین الان دیدمش
He just texted me. همین الان بهم پیام داد
⏳ الان (حال) را با now میگن :↙️
I 'm teaching now.
الان در حال درس دادنم.
My mom is cooking now.
مامانم الان در حال آشپزیه.
⏳ الان (آینده) را با will نشان میدهند، کاری ک همین الان تصمیم گرفتیم ک انجامش بدهیم :↙️
I 'll turn on the AC. الان کولر رو روشن میکنم
I ' ll call him. الان بهش زنگ میزنم
⏳ الان (گذشته)را با just میگن :↙️
I just arrived. همین الان رسیدم
I just saw him. همین الان دیدمش
He just texted me. همین الان بهم پیام داد
⏳ الان (حال) را با now میگن :↙️
I 'm teaching now.
الان در حال درس دادنم.
My mom is cooking now.
مامانم الان در حال آشپزیه.
⏳ الان (آینده) را با will نشان میدهند، کاری ک همین الان تصمیم گرفتیم ک انجامش بدهیم :↙️
I 'll turn on the AC. الان کولر رو روشن میکنم
I ' ll call him. الان بهش زنگ میزنم
❤4👍2
✴️ امتحان دادن یا امتحان گرفتن
🔹 take an exam = امتحان دادن (از دید دانشآموز یا کسی که امتحان میده)
🔹 give an exam = یعنی امتحان گرفتن (از دید معلم)
مثالها:
🧑🎓 I'm taking my math exam tomorrow.
— فردا امتحان ریاضی دارم / میخوام امتحان بدم.
👩🏫 The teacher is giving us a history exam next week.
— معلم هفتهی بعد ازمون امتحان تاریخ میگیره.
یعنی اگه خودت امتحان میدی: ✅ take
اگه معلمی و داری برگزار میکنی: ✅ give
🔹 take an exam = امتحان دادن (از دید دانشآموز یا کسی که امتحان میده)
🔹 give an exam = یعنی امتحان گرفتن (از دید معلم)
مثالها:
🧑🎓 I'm taking my math exam tomorrow.
— فردا امتحان ریاضی دارم / میخوام امتحان بدم.
👩🏫 The teacher is giving us a history exam next week.
— معلم هفتهی بعد ازمون امتحان تاریخ میگیره.
یعنی اگه خودت امتحان میدی: ✅ take
اگه معلمی و داری برگزار میکنی: ✅ give
👍3
🔺 معادل جمله " چاره ای جز .... ندارم/ نداشتم" 😔
با این ساختار ↙️↙️↙️
I have/had no choice but + فعل
✏️I had no choice but to go.
چاره ای جز رفتن نداشتم.
✏️I had no choice but to stay.
چاره ای جز موندن نداشتم.
✏️I have no choice but to endure.
چاره ای جز تحمل کردن ندارم.
✏️I have no choice but to be patient.
چاره ای جز صبوری کردن ندارم.
✏️I have no choice but to accept these conditions.
چاره ای جز قبول این شرایط ندارم.
با این ساختار ↙️↙️↙️
I have/had no choice but + فعل
✏️I had no choice but to go.
چاره ای جز رفتن نداشتم.
✏️I had no choice but to stay.
چاره ای جز موندن نداشتم.
✏️I have no choice but to endure.
چاره ای جز تحمل کردن ندارم.
✏️I have no choice but to be patient.
چاره ای جز صبوری کردن ندارم.
✏️I have no choice but to accept these conditions.
چاره ای جز قبول این شرایط ندارم.
👍2🔥1
💎 "تاوان دادن" به انگلیسی
🔺 اگه خواستی بگی تاوانش رو میدی از این ساختار استفاده کن
👇👇👇👇
You will pay for + (دلیل تاوان)
بعد از for اسم یا فعل با ing می آید.
1⃣ You will pay for your behavior.
تاوان رفتارت رو خواهی داد.
2⃣ If you don't stop, you will pay for it.
اگه دست برنداری، تاوانش رو خواهی داد.
3⃣ He said, "You will pay for what you've done!"
اون گفت: «تاوان کاری که کردی رو خواهی داد»
4⃣ You will pay for betraying me.
تو تاوان خیانت به من را خواهی داد.
🔺 اگه خواستی بگی تاوانش رو میدی از این ساختار استفاده کن
👇👇👇👇
You will pay for + (دلیل تاوان)
بعد از for اسم یا فعل با ing می آید.
1⃣ You will pay for your behavior.
تاوان رفتارت رو خواهی داد.
2⃣ If you don't stop, you will pay for it.
اگه دست برنداری، تاوانش رو خواهی داد.
3⃣ He said, "You will pay for what you've done!"
اون گفت: «تاوان کاری که کردی رو خواهی داد»
4⃣ You will pay for betraying me.
تو تاوان خیانت به من را خواهی داد.
❤3
Forwarded from تبادلات و تبلیغات زبان انگلیسی💯
ولی ازینجا میتونی رایگان تو مدت زمان کمتر انگلیسی یاد بگیری
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تبادلات و تبلیغات زبان انگلیسی💯
http://T.me/Reza_Arashnia_admin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
