Forwarded from Deleted Account
الهی!
با سرود ترا مي پرستم و سپاس مي گويم.
بزرگي تو را ستايش مي كنم.
رحمت تو بسيار عظيم، و وفاي تو را حدي نيست.
خداوندا، با خود عهد بستم:
كه از احكام عادلانة تو اطاعت كنم،
به عهد خود وفادار بمانم،
و تا دم مرگ كلام تو را اطاعت كنم.
تو مقدس و قدرتمندي.
به سوي خانة مقدس ات خم ميشوم و تو را عبادت مي كنم.
مي خواهم دروازه هاي خانة تو را، باز كنم،
وارد آن شوم، و تو را پرستش كنم.
مي دانم كه تنها تسليم شدگان مي توانند از دروازة تو، عبور كنند.
من نيز تسليم و خدمتگزار تو هستم
مرا از دروازه هاي خود عبور ده.
آمين يا رب العالمين
مزامیر داوود
با سرود ترا مي پرستم و سپاس مي گويم.
بزرگي تو را ستايش مي كنم.
رحمت تو بسيار عظيم، و وفاي تو را حدي نيست.
خداوندا، با خود عهد بستم:
كه از احكام عادلانة تو اطاعت كنم،
به عهد خود وفادار بمانم،
و تا دم مرگ كلام تو را اطاعت كنم.
تو مقدس و قدرتمندي.
به سوي خانة مقدس ات خم ميشوم و تو را عبادت مي كنم.
مي خواهم دروازه هاي خانة تو را، باز كنم،
وارد آن شوم، و تو را پرستش كنم.
مي دانم كه تنها تسليم شدگان مي توانند از دروازة تو، عبور كنند.
من نيز تسليم و خدمتگزار تو هستم
مرا از دروازه هاي خود عبور ده.
آمين يا رب العالمين
مزامیر داوود
ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ
ﺑﺮﻛﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺒﺨﺸﺪ
ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ
ﻓﻘﻂ ﻋﻤﻠﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﻫﺪ.
ﺷﺎﺩ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ
ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻰ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﻨﻔﻰ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ
ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻛﻮﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻌﻞ ﻣﺎ ﻧﺪﺍ.
ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ
ﺭﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﺩﺭ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺫﻫﻦ، ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎﺳﺖ...
ﺑﺮﻛﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺒﺨﺸﺪ
ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ
ﻓﻘﻂ ﻋﻤﻠﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ!
ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﻫﺪ.
ﺷﺎﺩ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ
ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻰ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﻨﻔﻰ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ
ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻛﻮﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻌﻞ ﻣﺎ ﻧﺪﺍ.
ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ
ﺭﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﺩﺭ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﺫﻫﻦ، ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎﺳﺖ...
نصیحت مولانا به فرزندش بهاء الدین ولد:
اﮔﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺍئماً ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮ ﻭ ﮐﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﺪﺍﺭ، ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯽ، ﺩﺍﯾﻤﺎً ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ، ﻭ ﺁﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻋﯿﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯽ، ﺩﺍﯾﻢ ﺩﺭ ﻏﻢ ﺑﺎﺷﯽ، ﻭ ﺁﻥ ﻏﻢ ﻋﯿﻦ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯽ، ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﯽ ﻣﯽ ﺷﮑﻔﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻭ ﺭﯾﺤﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﺫﮐﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، ﺑﺎﻍ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺍﺯ ﺧﺎﺭﺯﺍﺭ ﻭ ﻣﺎﺭ ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯼ...»
از کتاب ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻟﻌﺎﺭﻓﯿﻦ
نوشتهٔ شمسالدین احمد افلاکی
اﮔﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺍئماً ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﮐﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮ ﻭ ﮐﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﺪﺍﺭ، ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯽ، ﺩﺍﯾﻤﺎً ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ، ﻭ ﺁﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻋﯿﻦ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯽ، ﺩﺍﯾﻢ ﺩﺭ ﻏﻢ ﺑﺎﺷﯽ، ﻭ ﺁﻥ ﻏﻢ ﻋﯿﻦ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﺳﺖ.
ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯽ، ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﯽ ﻣﯽ ﺷﮑﻔﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻭ ﺭﯾﺤﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﺫﮐﺮ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، ﺑﺎﻍ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺍﺯ ﺧﺎﺭﺯﺍﺭ ﻭ ﻣﺎﺭ ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﭘﮋﻣﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯼ...»
از کتاب ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻟﻌﺎﺭﻓﯿﻦ
نوشتهٔ شمسالدین احمد افلاکی
خدایا گوشه چشمی از تو کافیست تا
هر رنجی به رحمت؛
هر غصه ای به شادی؛
هر بیماری به سلامتی؛
هر گرفتاری به آسایش و آسانی...
هر فراقی به وصل؛
هر قهری به آشتی؛
هر زشتی به زیبایی؛
هر تاریکی به نور،
و هر ناممکنی به قدرت نامحدود خودت تبدیل شود...
پروردگارا تمام وجود و هستیمان را،
آرزوهایمان را غرق محبت
و نگاه گرمت قرار بده.
آمین ای مهربانترین مهربان ها...
هر رنجی به رحمت؛
هر غصه ای به شادی؛
هر بیماری به سلامتی؛
هر گرفتاری به آسایش و آسانی...
هر فراقی به وصل؛
هر قهری به آشتی؛
هر زشتی به زیبایی؛
هر تاریکی به نور،
و هر ناممکنی به قدرت نامحدود خودت تبدیل شود...
پروردگارا تمام وجود و هستیمان را،
آرزوهایمان را غرق محبت
و نگاه گرمت قرار بده.
آمین ای مهربانترین مهربان ها...
نعمتهایتانرا بشمارید یعنی توجه مثبت به آنها کنید هر چند کم باشندولی شکر گزاری کنید تا در حالت ارتعاشی عالی قرار بگیرید...
گله وشکایت کردن تنها کمبود بیشتری می آورد وهر لحظه بیشتر از دست می دهید
وقتی میگویید چرا اینقدر بی پول هستم این چه وضعی است..
ذهن ناخودآگاه شما سریع به دنبال مواردی می رود که بی پولی بیشتر را تجربه کنید...
اما اگر بگویید خدایا شکرت مطمئن هستم که راهی عالی برای خیر وبرکت برایم گشوده می شود در واقع استارت فراوانی را برای خود می زنید.
واین قانون خلقت هستی است...
گله وشکایت کردن تنها کمبود بیشتری می آورد وهر لحظه بیشتر از دست می دهید
وقتی میگویید چرا اینقدر بی پول هستم این چه وضعی است..
ذهن ناخودآگاه شما سریع به دنبال مواردی می رود که بی پولی بیشتر را تجربه کنید...
اما اگر بگویید خدایا شکرت مطمئن هستم که راهی عالی برای خیر وبرکت برایم گشوده می شود در واقع استارت فراوانی را برای خود می زنید.
واین قانون خلقت هستی است...
بایزيد بسطامي را پرسيدند:
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده اي؛
چه خواهي گفت؟
بايزيد فرمود:
وقتي فقيري بر کريمي وارد ميشود
به او نميگويند چه آورده اي.
بلکه ميگويند چه ميخواهي
زندگى يک پاداش است, نه يک مکافات.
فرصتى است کوتاه تا ببالى ,بيابى , بدانى , بينديشى , بفهمى , وزيبا بنگرى ,ودر نهايت در خاطره ها بمانی
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده اي؛
چه خواهي گفت؟
بايزيد فرمود:
وقتي فقيري بر کريمي وارد ميشود
به او نميگويند چه آورده اي.
بلکه ميگويند چه ميخواهي
زندگى يک پاداش است, نه يک مکافات.
فرصتى است کوتاه تا ببالى ,بيابى , بدانى , بينديشى , بفهمى , وزيبا بنگرى ,ودر نهايت در خاطره ها بمانی
عشق الهی
خداوند تو را میفهمد وقتی که هر انسان دیگری تو را اشتباه میفهمد. او آن عاشقی است که تو را همیشه گرامی میدارد، بیتوجه به آنکه خطاهای تو چه باشند. دیگران محبت خود را برای مدتی به تو میدهند و سپس تو را فراموش میکنند، اما او هرگز تو را رها نمیکند. خداوند در راههای بیشماری همه روزه عشق تو را جستجو میکند. او تو را مجازات نمیکند اگر او را رد کنی ، بلکه تو خویش خود را مجازات میکنی. تو میبینی که "همه پدیدهها تو را خیانت میکنند ، که مرا خیانت میکند."
شری شری پاراماهانسا یوگاناندا جی
خداوند تو را میفهمد وقتی که هر انسان دیگری تو را اشتباه میفهمد. او آن عاشقی است که تو را همیشه گرامی میدارد، بیتوجه به آنکه خطاهای تو چه باشند. دیگران محبت خود را برای مدتی به تو میدهند و سپس تو را فراموش میکنند، اما او هرگز تو را رها نمیکند. خداوند در راههای بیشماری همه روزه عشق تو را جستجو میکند. او تو را مجازات نمیکند اگر او را رد کنی ، بلکه تو خویش خود را مجازات میکنی. تو میبینی که "همه پدیدهها تو را خیانت میکنند ، که مرا خیانت میکند."
شری شری پاراماهانسا یوگاناندا جی
حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت:
چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت:
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
حكيم گفت:
خلاصه دانشها چیست ؟
چوپان گفت:
پنج چیز است:
- تا راست تمام نشده دروغ نگویم
- تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
- تا از عیب و گناه خود پاک نگردم،
عیب مردم نگویم.
- تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
- تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
حكيم گفت:
حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده..
چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت:
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
حكيم گفت:
خلاصه دانشها چیست ؟
چوپان گفت:
پنج چیز است:
- تا راست تمام نشده دروغ نگویم
- تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
- تا از عیب و گناه خود پاک نگردم،
عیب مردم نگویم.
- تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
- تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
حكيم گفت:
حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده..
.
خدا به كسي كمك خواهد كرد كه او به خودش كمك كند. اگر كسي نتواند و نخواهد به خودش كمك كند، هيچ استادي نمي تواند به او كمك كند. به همين خاطر، لازم است به خودمان كمك كنيم، با كار كردن بر روي خودمان، بر روي ايگوهايمان، بر روي نفسانيات مان، بر روي نقص هاي اخلاقي مان، روي عيوب شخصيتي مان. فقط كافي است قدم اول را برداريم تا كمك الهي را دريافت كنيم. خودسازي و كار بر روي خود، بايد اولين و مهم ترين دغدغه زندگي ما باشد. اگر خودسازي و كار بر روي خود، اولين الويت زندگي ما باشد، بعد از آن، همه چيز در زندگي ما سر جاي خود قرار خواهد گرفت. خداوند، گنج گمشده زندگي ماست و خودسازي باعث مي شود هر روز، ذره به ذره اين گنج را باز يابيم و يافتن خداوند، قلب ما را ذره به ذره پر از آرامش و خوشحالي خواهد كرد؛ يك سرور دائمي مهمان قلب ما خواهد شد.
خدا به كسي كمك خواهد كرد كه او به خودش كمك كند. اگر كسي نتواند و نخواهد به خودش كمك كند، هيچ استادي نمي تواند به او كمك كند. به همين خاطر، لازم است به خودمان كمك كنيم، با كار كردن بر روي خودمان، بر روي ايگوهايمان، بر روي نفسانيات مان، بر روي نقص هاي اخلاقي مان، روي عيوب شخصيتي مان. فقط كافي است قدم اول را برداريم تا كمك الهي را دريافت كنيم. خودسازي و كار بر روي خود، بايد اولين و مهم ترين دغدغه زندگي ما باشد. اگر خودسازي و كار بر روي خود، اولين الويت زندگي ما باشد، بعد از آن، همه چيز در زندگي ما سر جاي خود قرار خواهد گرفت. خداوند، گنج گمشده زندگي ماست و خودسازي باعث مي شود هر روز، ذره به ذره اين گنج را باز يابيم و يافتن خداوند، قلب ما را ذره به ذره پر از آرامش و خوشحالي خواهد كرد؛ يك سرور دائمي مهمان قلب ما خواهد شد.
چهار گام تا آرامش ذهن...
1. گام اول براي آرام كردن ذهن:
دست از قضاوت خود وديگران بردارید ؛ ،هیاهوی ذهن تان كم مي شود
2. زاويه ديد و نگرش خود را تغيير بدهید ؛
مديريت كردن زياد، و برنامه ريزي افراطي نداشته باشید
بگذار هرچه از عالم هستي براي تو مقرر مي شود، خود به خود به جسم و جانت انتقال يابد
3. دست از شرح حال دادن نسبت به كارها و وقايع گذشته بردار و آنها را توجیه نکن.
4. بيخبر باش،
سوال كردن را كنار بگذار ...هرچه کمتر از دیگران بدانی کمتر هم اذیت میشوی...
براي خودت حريم داشته باش و به حيات خلوت ديگران سرك نكش...
امتحانش کنین واقعاً راسته.
1. گام اول براي آرام كردن ذهن:
دست از قضاوت خود وديگران بردارید ؛ ،هیاهوی ذهن تان كم مي شود
2. زاويه ديد و نگرش خود را تغيير بدهید ؛
مديريت كردن زياد، و برنامه ريزي افراطي نداشته باشید
بگذار هرچه از عالم هستي براي تو مقرر مي شود، خود به خود به جسم و جانت انتقال يابد
3. دست از شرح حال دادن نسبت به كارها و وقايع گذشته بردار و آنها را توجیه نکن.
4. بيخبر باش،
سوال كردن را كنار بگذار ...هرچه کمتر از دیگران بدانی کمتر هم اذیت میشوی...
براي خودت حريم داشته باش و به حيات خلوت ديگران سرك نكش...
امتحانش کنین واقعاً راسته.
روزه واقعی آن است که منجر به عشق، صبوری و تسلیم الهی شود در غیر این صورت فقط تحمل گرسنگی ست.
صبوری آن نیست که شخص چه مدت می تواند صبر کند بلکه به این است که به هنگام صبر چگونه رفتاری از خود نشان می دهد.
«اگر صبر داشته باشیم، هیچ چیز دیگر نیازی نداریم. صبر به تنهایی خودش کافیست.
صبر یعنی، شکیبایی، امید و اعتماد، در شتاب نبودن.
ناشکیبایی فقط نشان می دهد که ما توکل نداریم و می خواهیم نظر خودمان را بر ارادة خداوند تحمیل کنیم.
ناشکیبایی معنایش این است که ما همین حالا می خواهیم به خواسته مان برسیم و مایل نیستیم خداوند کار خودش را انجام دهد.
بی صبری یعنی « ارادة من مقدم بر ارادة توست»
صبر یعنی «من اراده ام را تسلیم ارادة تو کرده ام. بگذار تو ارادة من باشی. هر گاه که من پخته و رسیده شدم، حتی اگر تا ابد هم طول بکشد خوب است. من توکل می کنم. من امید دارم. من اعتمادم را به تو از دست نمی دهم و شهامتم را از کف نمی دهم.
صبر برای خودش یک مراقبه است. انسان با صبر، مراقبه گون می شود. زیرا راضی است. او می گوید، من به رضای او راضی هستم. او از من مراقبت می کند. پس چرا باید نگران باشم؟
صبوری آن نیست که شخص چه مدت می تواند صبر کند بلکه به این است که به هنگام صبر چگونه رفتاری از خود نشان می دهد.
«اگر صبر داشته باشیم، هیچ چیز دیگر نیازی نداریم. صبر به تنهایی خودش کافیست.
صبر یعنی، شکیبایی، امید و اعتماد، در شتاب نبودن.
ناشکیبایی فقط نشان می دهد که ما توکل نداریم و می خواهیم نظر خودمان را بر ارادة خداوند تحمیل کنیم.
ناشکیبایی معنایش این است که ما همین حالا می خواهیم به خواسته مان برسیم و مایل نیستیم خداوند کار خودش را انجام دهد.
بی صبری یعنی « ارادة من مقدم بر ارادة توست»
صبر یعنی «من اراده ام را تسلیم ارادة تو کرده ام. بگذار تو ارادة من باشی. هر گاه که من پخته و رسیده شدم، حتی اگر تا ابد هم طول بکشد خوب است. من توکل می کنم. من امید دارم. من اعتمادم را به تو از دست نمی دهم و شهامتم را از کف نمی دهم.
صبر برای خودش یک مراقبه است. انسان با صبر، مراقبه گون می شود. زیرا راضی است. او می گوید، من به رضای او راضی هستم. او از من مراقبت می کند. پس چرا باید نگران باشم؟
به یاد داشته باشید:
وقتی عاشق کسی هستی،
تنها چنین نیست که تو به دیگری عشق می دهی ،
در این دهش، این تویی که رشد میکنی.
وقتی عشق میان دونفر شروع به جاری شدن می کند،
هردو نفع می برند،
و در این تبادل عشق نیروهای بالقوه ی دو طرف به فعلیت در میآید.
رشد_فردیت چنین رخ می دهد.
بیشتر عشق بورز و بیشتر خواهی بود؛
کمتر عشق بورز و کمتر خواهی بود.
شما همیشه نسبت به عشقی که می دهید وجود دارید.
اندازه ی عشق شما به مقدار و به نسبت اندازه ی وجود شماست.
اشو
هنر_مردن
وقتی عاشق کسی هستی،
تنها چنین نیست که تو به دیگری عشق می دهی ،
در این دهش، این تویی که رشد میکنی.
وقتی عشق میان دونفر شروع به جاری شدن می کند،
هردو نفع می برند،
و در این تبادل عشق نیروهای بالقوه ی دو طرف به فعلیت در میآید.
رشد_فردیت چنین رخ می دهد.
بیشتر عشق بورز و بیشتر خواهی بود؛
کمتر عشق بورز و کمتر خواهی بود.
شما همیشه نسبت به عشقی که می دهید وجود دارید.
اندازه ی عشق شما به مقدار و به نسبت اندازه ی وجود شماست.
اشو
هنر_مردن
🙆🏻♂ نجاری بود که زن زیبایی داشت که پادشاه را مجذوب خود کرده بود🤴🏻
پادشاه بهانه ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را
فردا اعدام کنید
نجار آن شب نتوانست بخوابد ...
همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب ...
پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار "
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
صبح صدای پای سربازان را شنيد...
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی ...
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
همسرش لبخندی زد و گفت :
مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
فکر زيادی انسان را خسته می کند ...
درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست ".
ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن
یا خواب می مانی...!
یا از زندگی عقب
در هر شرایطی امیدت را به خدا از دست نده و هر لحظه منتظر رحمت بی کرانش باش...
پادشاه بهانه ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را
فردا اعدام کنید
نجار آن شب نتوانست بخوابد ...
همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب ...
پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار "
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
صبح صدای پای سربازان را شنيد...
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی ...
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
همسرش لبخندی زد و گفت :
مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
فکر زيادی انسان را خسته می کند ...
درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست ".
ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن
یا خواب می مانی...!
یا از زندگی عقب
در هر شرایطی امیدت را به خدا از دست نده و هر لحظه منتظر رحمت بی کرانش باش...