هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
امروز؛ صفحه صد و هشتاد و چهار قرآن کریم
سوره مبارکه الأنفال
توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
امروز؛ صفحه صد و هشتاد و چهار قرآن کریم
سوره مبارکه الأنفال
توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
✨ *حُسن مَطلع* ✨
🔰حدیث روز یکشنبه(۱۴۰۳/۷/۱۵)
بارالها!
از هر لذّتى جز ياد تو
از هر آسايشى جز همدمى تو
از هر شادمانى‌اى جز نزديكى به تو
و از هر كارى جز فرمانبرى‌ات
به درگاه تو آمرزش مى‌خواهم ..
-امام‌سجاد‌علیه‌‌‌السلام-
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
🔰حدیث روز یکشنبه(۱۴۰۳/۷/۱۵)
بارالها!
از هر لذّتى جز ياد تو
از هر آسايشى جز همدمى تو
از هر شادمانى‌اى جز نزديكى به تو
و از هر كارى جز فرمانبرى‌ات
به درگاه تو آمرزش مى‌خواهم ..
-امام‌سجاد‌علیه‌‌‌السلام-
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
💠~ *چراغ راه* ~💠
🔅حضرت امام خامنه‌ای(مدظله العالی):
📍 بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند. ۱۴۰۳/۷/۷
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
🔅حضرت امام خامنه‌ای(مدظله العالی):
📍 بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند. ۱۴۰۳/۷/۷
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
بسیج دانشجویی استان گیلان
﷽ ﴿ساقیانِ‌حَرم﴾ #خاطرات‌شهید‌سید‌اسماعیل‌سیرت‌نیا پول متبرک مراسم شهدا سید اسماعیل را از مراسماتش می شناختم. سالی چندین بار برای شهدا مراسم می گرفت وبه خانواده شهدا بسیار احترام می کرد. جمعی از بچه های شهدا تشکیل داد و هر کدام از ما،چند فرزند شهید دیگر…
﷽
﴿ساقیانِ‌حرم﴾
#خاطرات‌شهید‌سید‌اسماعیل‌سیرت‌نیا
((فراتر‌از‌ایثار))
سید علاقه خاصی به بچه های جانباز داشت.برای خدمت به این بچه ها و گرفتن امکانات به هرکسی رو می انداخت.
چند مرحله برای این جانبازان هفتاد درصد که شرایط سختی داشتند و برای اینکه همسران صبورشان چند روزی استراحت کنند در مجموعه ساحلی مطهری و یا چمخاله سپاه ویلا گرفته و پذیرایی کرده بود.
حتی یادم است سال دوم که آمدند برخی از جانبازان که سال اول مهمان سید بودند شهید شده بودند!
به سید گفتم:مگر تو بنیاد شهیدی؟!میگفت:ما به دعای اینها برای زندگیمون احتیاج داریم.》
صبح زود بیدارم می کرد و با ماشین من می رفتیم از هزینه شخصی خودش نان و کره و عسل و پنیر و... می خرید.
بعد می رفتیم درب تک تک ویلاها صبحانه هایشان را تحویل میدادیم.
ساعت ۱۰ که می شد با بچها هایشان می رفتیم وسطی بازی می کردیم.
خلاصه هرکاری می کرد تا آنها شاد و خوشحال بشوند.
وقت استراحت به او می گفتم:اسماعیل خسته نشدی؟
می گفت: این کشور به این بچه ها خیلی بدهکاره،من و وتوهم به سهم خودمون به اینها بدهکاریم اگه بخوایم منتظر بنیاد جانباز باشیم‌حالاحالاها نوبت به اینها نمی رسه!》
بعد شهادت سید اسماعیل که به بدهکاری های بانکی اش رسیدگی می کردیم می دیدیم وامی ۱۸میلیونی گرفته که ۵ میلیون اقساط عقب افتاده دارد.
از ضامن های وام علت گرفتن این وام و خرج کردش را پرسیدیم که جواب دادند:《 سید این پول را خرج پذیرایی از همین جانبازان کرده!》
اگر چه وام بیمه بوده ولی بیمه می گفت تا موقعه اقساط پرداخت نشود بقیه وام را تسویه نمی کنیم.
آخر کار مبلغی که سپاه برای هزینه برگزاری مراسم شهادت سید اسماعیل به خانواده اش داده بود بابت این منظور هزینه شد..
《یعنی سید اسماعیل پول برگزاری مراسم شهادت خودش را نیز پیش‌پیش خرج راه جانبازان انقلاب کرد!!!》
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
﴿ساقیانِ‌حرم﴾
#خاطرات‌شهید‌سید‌اسماعیل‌سیرت‌نیا
((فراتر‌از‌ایثار))
سید علاقه خاصی به بچه های جانباز داشت.برای خدمت به این بچه ها و گرفتن امکانات به هرکسی رو می انداخت.
چند مرحله برای این جانبازان هفتاد درصد که شرایط سختی داشتند و برای اینکه همسران صبورشان چند روزی استراحت کنند در مجموعه ساحلی مطهری و یا چمخاله سپاه ویلا گرفته و پذیرایی کرده بود.
حتی یادم است سال دوم که آمدند برخی از جانبازان که سال اول مهمان سید بودند شهید شده بودند!
به سید گفتم:مگر تو بنیاد شهیدی؟!میگفت:ما به دعای اینها برای زندگیمون احتیاج داریم.》
صبح زود بیدارم می کرد و با ماشین من می رفتیم از هزینه شخصی خودش نان و کره و عسل و پنیر و... می خرید.
بعد می رفتیم درب تک تک ویلاها صبحانه هایشان را تحویل میدادیم.
ساعت ۱۰ که می شد با بچها هایشان می رفتیم وسطی بازی می کردیم.
خلاصه هرکاری می کرد تا آنها شاد و خوشحال بشوند.
وقت استراحت به او می گفتم:اسماعیل خسته نشدی؟
می گفت: این کشور به این بچه ها خیلی بدهکاره،من و وتوهم به سهم خودمون به اینها بدهکاریم اگه بخوایم منتظر بنیاد جانباز باشیم‌حالاحالاها نوبت به اینها نمی رسه!》
بعد شهادت سید اسماعیل که به بدهکاری های بانکی اش رسیدگی می کردیم می دیدیم وامی ۱۸میلیونی گرفته که ۵ میلیون اقساط عقب افتاده دارد.
از ضامن های وام علت گرفتن این وام و خرج کردش را پرسیدیم که جواب دادند:《 سید این پول را خرج پذیرایی از همین جانبازان کرده!》
اگر چه وام بیمه بوده ولی بیمه می گفت تا موقعه اقساط پرداخت نشود بقیه وام را تسویه نمی کنیم.
آخر کار مبلغی که سپاه برای هزینه برگزاری مراسم شهادت سید اسماعیل به خانواده اش داده بود بابت این منظور هزینه شد..
《یعنی سید اسماعیل پول برگزاری مراسم شهادت خودش را نیز پیش‌پیش خرج راه جانبازان انقلاب کرد!!!》
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
🔹آفتاب ولایت🔹
#روایت
ساعت روی ۴ تنظیم کردیم که بعد از نماز صبح همه با هم بریم مصلی.
هر کی سعی می کرد زودتر حرکت کنه.
اشتیاق همراهانم و نگاه‌های ملتمسانه شون که تو رو خدا زودتر بریم نگرانم می کرد که مبادا مدیونشون بشیم.
الحمدالله بعد از اندکی پیاده روی و بازرسی ساعت ۷ و نیم صبح داخل مصلی بودیم.
همون طور که حدس می زدیم چندان هم زود نبود، ملت از ما زودتر رسیده بودن و ردیف های اول و روی پله‌های مشرف به جایگاه سخنرانی رو مال خودشون کرده بودن.
از ۷ صبح تا ۱ ظهر، زیر تیغ افتاب نشسته بودن.
تا قبل از امروز پنج ساعت منتظر نماز جمعه بودن برام قفل بود .
حالا فکر کن این انتظار زیر آفتاب هم باشه.
هر چه به ظهر نزدیک تر می‌شد آفتابم هم داغ تر و لطف خدا وزش باد خنکی که باهاش جون می گرفتیم
به قول یکی از خانوم های نمازگزار «خدا رو شکر نه ماه رمضونه و نه تابستون»
اکثرا ًحرف شون این بود ان شا الله شهادت روزی مون بشه.
به عشق آقا اومدیم.
الهی سلامت باشند، دشمنانشون نابود ...
چون اکثراً شب تو راه بودن یا صبح خیلی زود از خونه زده بودن بیرون یا زمان زیادی در فشار مترو و بازرسی سپری کرده بودن، تا شروع مراسم فرصت رو غنیمت دونستن و همون جا زیر تیغ افتاب خواب شون برده بود.
وقتی اقا تشریف اوردن خانمی حواسمون رو جمع کرد که وضو بگیرید مبادا بی وضو شهید بشیم ....
✍سر کار خانم هستی صحرایی | رشت
۱۴ مهر ۱۴۰۳
#وعده_صادق_۲
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/
#روایت
ساعت روی ۴ تنظیم کردیم که بعد از نماز صبح همه با هم بریم مصلی.
هر کی سعی می کرد زودتر حرکت کنه.
اشتیاق همراهانم و نگاه‌های ملتمسانه شون که تو رو خدا زودتر بریم نگرانم می کرد که مبادا مدیونشون بشیم.
الحمدالله بعد از اندکی پیاده روی و بازرسی ساعت ۷ و نیم صبح داخل مصلی بودیم.
همون طور که حدس می زدیم چندان هم زود نبود، ملت از ما زودتر رسیده بودن و ردیف های اول و روی پله‌های مشرف به جایگاه سخنرانی رو مال خودشون کرده بودن.
از ۷ صبح تا ۱ ظهر، زیر تیغ افتاب نشسته بودن.
تا قبل از امروز پنج ساعت منتظر نماز جمعه بودن برام قفل بود .
حالا فکر کن این انتظار زیر آفتاب هم باشه.
هر چه به ظهر نزدیک تر می‌شد آفتابم هم داغ تر و لطف خدا وزش باد خنکی که باهاش جون می گرفتیم
به قول یکی از خانوم های نمازگزار «خدا رو شکر نه ماه رمضونه و نه تابستون»
اکثرا ًحرف شون این بود ان شا الله شهادت روزی مون بشه.
به عشق آقا اومدیم.
الهی سلامت باشند، دشمنانشون نابود ...
چون اکثراً شب تو راه بودن یا صبح خیلی زود از خونه زده بودن بیرون یا زمان زیادی در فشار مترو و بازرسی سپری کرده بودن، تا شروع مراسم فرصت رو غنیمت دونستن و همون جا زیر تیغ افتاب خواب شون برده بود.
وقتی اقا تشریف اوردن خانمی حواسمون رو جمع کرد که وضو بگیرید مبادا بی وضو شهید بشیم ....
✍سر کار خانم هستی صحرایی | رشت
۱۴ مهر ۱۴۰۳
#وعده_صادق_۲
⚜ #بسیج_دانشجویی_استان_گیلان
را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
https://gilbso.yek.link/