Telegram Web Link
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
اندر دل من مها دل‌افروز تویی
یاران هستند و لیک دل‌سوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی

#مولوی

@ghazalshermahdishabani
عاشقا خیز، کآمد بهاران...

شکوِه‌ها را بِنِه، خیز و بنگر
که چگونه زمستان سرآمد
جنگل و کوه در رستخیز است
عالم از تیره‌رویی درآمد
چهره بگشاد و چون برق خندید
تودۀ برف بشکافت از هم
قلۀ کوه شد یک‌سر ابلق
مرد چوپان در آمد ز دخمه
خنده زد شادمان و موفق
که دگر وقت سبزه‌چرانی‌ست
عاشقا! خیز کآمد بهاران
چشمۀ کوچک از کوه جوشید
گل به صحرا درآمد چو آتش
رود تیره چو طوفان خروشید
دشت از گل شده هفت‌رنگه
آن پرنده پی لانه‌سازی
بر سر شاخه‌ها می‌سراید
خار و خاشاک دارد به منقار
شاخۀ سبز هر لحظه زاید
بچّگانی همه خرد و زیبا
آفتاب طلایی بتابید
بر سر ژالۀ صبحگاهی
ژاله‌ها دانه‌دانه درخشند
همچو الماس و در آب، ماهی
بر سر موج‌ها زد معلق

#افسانه
#نیما_یوشیج
@ghazalshermahdishabani
ديروز اگر سوخت ای دوست
غم برگ و بار من و تو
امروز می‌آيد از باغ
بوی بهار من و تو

آن‌جا در آن برزخ سرد
در كوچه‌های غم و درد
غير از شب آيا چه می‌دید
چشمان تار من و تو؟

ديروز در غربت باغ
من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشيد در دشت
آيينه‌دار من و تو

غرق غباريم و غربت
با من بيا سمت باران
صد جويبار است اين‌جا
در انتظار من و تو

اين فصل فصل من و توست
فصل شكوفايی ما
برخيز با گل بخوانيم
اينک بهار من و تو

با اين نسيم سحرخيز
برخيز اگر جان سپرديم
در باغ می‌مانَد ای دوست
گل، يادگار من و تو

چون رود امّيدورام
بیتابم و بیقرارم
من می‌روم سوی دریا
جای قرار من و تو

#سلمان_هراتی
(۱ فروردین ۱۳۳۸ – ۹ آبان ۱۳۶۵)
@ghazalshermahdishabani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن همه در صلح زندگی می‌کنند ... هیچ مالکیتی وجود ندارد ... انسان‌ها با هم برابرند ... تصور کردنش سخت نیست ...
Imagine
#تصور_کن #جان_لنون (۱۹۴۰ _ ۱۹۸۰)
@ghazalshermahdishabani
طیِ مکان ببین و زمان در سلوکِ #شعر
کاین طفل یک‌شبه ره یک‌ساله می‌رود

#حافظ
۲۱ مارس روز جهانی شعر
@ghazalshermahdishabani
Tahamol Kon
Ebi
تحمل کن عزیز دل‌شکسته
تحمل کن به پای شمع خاموش
تحمل کن کنار گریهٔ من
به یاد دل‌خوشی‌های فراموش

جهان کوچک من از تو زیباست
هنوز از عطر لبخند تو سرمست
واسه تکرار اسم سادهٔ توست
صدایی از منِ عاشق اگر هست

منو نسپر به فصل رفتهٔ عشق
نذار کم شم من از آیندهٔ تو
به من فرصت بده گم شم دوباره
توی آغوش بخشایندهٔ تو

به من فرصت بده برگردم از من
به تو برگردم و یار تو باشم
به من فرصت بده باز از سر نو
دچار تو، گرفتار تو باشم

نذار از رفتنت ویرون شه جانم
نذار از خود به خاکستر بریزم
کنار من که وامی‌پاشم از هم
تحمل کن، تحمل کن عزیزم

به من فرصت بده رنگین‌کمون شم
از آغوش تو تا معراج پرواز
حدیث تازهٔ عشق توام من
به پایانم نبر، از نو بیاغاز

#ابی
ترانه: #ایرج_جنتی_عطایی
موسیقی: #سیاوش_قمیشی
تنظیم: #شوبرت_آواکیان
آلبوم: #شب_نیلوفری (۲۰۰۳)
@ghazalshermahdishabani
ای صبا! نَکهتی از خاک ره یار بیار
ببَر اندوه دل و مژدهٔ دلدار بیار

نکته‌ای روح‌فزا از دهن دوست بگو
نامه‌ای خوش‌خبر از عالَم اسرار بیار

تا معطر کنم از لطفِ نسیم تو مشام
شَمه‌ای از نَفحات نفس یار بیار

به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی‌ غباری که پدید آید از اغیار بیار

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیدهٔ خونبار بیار

خامی و ساده‌دلی شیوهٔ جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار

شُکرِ آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس، مژدهٔ گلزار بیار

کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی‌دوست
عشوه‌ای زآن لب شیرین شکربار بیار

روزگاری‌ست که دل چهرهٔ مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه‌کردار بیار

دلق #حافظ به چه ارزد؟ به می‌اش رنگین کن
وآن‌گهش مست و خراب از سر بازار بیار

@ghazalshermahdishabani
Donbaleh Khodet Nagard
Siavash Ghomayshi
دنبال خودت نگرد
ترانه #یغما_گلرویی
صدا و آهنگ #سیاوش_قمیشی
تنظیم #رامون
@ghazalshermahdishabani
Masir
Siavash Ghomayshi
هوا سرد است و دارد چهرهٔ ناشسته آن گلرو
کنید از شعلهٔ آوازِ بلبل گرم آبش را!

#شوکت_بخارایی

@kaghaze_atashzade
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خَرمن سوختگان را همه گو باد ببر

ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

زلف چون عنبر خامَش که ببوید؟ هیهات!
ای دل خام‌طمع! این سخن از یاد ببر

سینه گو شعلهٔ آتشکدهٔ فارس بکُش
دیده گو آب رخ دجلهٔ بغداد ببر

دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگری گو برو و نام من از یاد ببر

سعی‌نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر می‌طلبی، طاعت استاد ببر

روز مرگم نفسی وعدهٔ دیدار بده
وآن‌گهم تا به لحد، فارغ و آزاد ببر

دوش می‌گفت به مژگان درازت بکُشم
یارب از خاطرش اندیشهٔ بیداد ببر

#حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار
برو از درگهش این ناله و فریاد ببر

@ghazalshermahdishabani
فردوس دل اسير خيال تو بودن است
عيد نگاهْ چشم به رويت گشودن است

#بیدل
@ghazalshermahdishabani
در دفتر محاسبه اعتبار ما
بر هيچ، يک‌ دو صفر دگر هم فزودن است!

#بیدل
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل روشنی دارم ای عشق!
صدایم کن از هر کجا می‌توانی
صدا کن مرا از صدف‌های سرشار باران
صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن
صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو!
بگو پشت پرواز مرغان عاشق
چه رازی‌ست؟
بگو با کدامین نفس
می‌توان تا کبوتر سفر کرد؟
بگو با کدامین افق
می‌توان تا شقایق خطر کرد؟

#محمدرضا_عبدالملکیان
#ریشه_در_ابر #نشر_برگ
سال ۱۳۶۶: ۱۲۲ _ ۱۲۳.
با صدای #خسرو_شکیبایی

@ghazalshermahdishabani
2024/10/05 01:28:21
Back to Top
HTML Embed Code: