اینکه توقع داشته باشی زندگی باهات خوب باشه، چون تو باهاش خوبی؛ مثل اینه که توقع داشته باشی یه گرگ تورو نخوره، چون تو ام اونو نمیخوری!!!
او نگفت دوستت دارم، اما نامهاش را اینگونه تمام کرد؛
"بالِ تو را میبوسم پرندهی قلبم"
- فرانتس کافکا
"بالِ تو را میبوسم پرندهی قلبم"
- فرانتس کافکا
یه موجود خیالی ای که باهامه
گاهی نمیدونم که من اونم
یا اون منه؛ اگه نباشه انگار تنهام وقتی هم هست ازینکه با اون دارم سرکله میزنم بیشتر احساس تنهایی میکنم...
گاهی نمیدونم که من اونم
یا اون منه؛ اگه نباشه انگار تنهام وقتی هم هست ازینکه با اون دارم سرکله میزنم بیشتر احساس تنهایی میکنم...
خنجرهای بیشماری در من فرو رفته اند. وقتی گُلی به من تعارف می کنند، نمی توانم دقیقا بفهمم که چیست.
زمان می برد!
- بوکوفسکی
زمان می برد!
- بوکوفسکی
یک افسانه سرخپوستان میگوید:
وقتی که شب ها نمیتوانی بخوابی در رویای شخص دیگری بیدار هستی...
وقتی که شب ها نمیتوانی بخوابی در رویای شخص دیگری بیدار هستی...
دلم پیش توست و امروز بیشتر از همیشه حاضرم بهترین داشتههایم را بدهم تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم.
- نامه آلبرکامو به ماریا کاسارس
- نامه آلبرکامو به ماریا کاسارس
اشتباه ما اینجاست که
یکى رو اونقدر امتحان مى کنیم
تا اینکه دیگه بهش بى اعتماد میشیم..
یکى رو اونقدر امتحان مى کنیم
تا اینکه دیگه بهش بى اعتماد میشیم..
پنجاه سال دیرتر
او هنگامی که یک آلبومِ
عکسِ خانوادگی را ورق میزد
پی برد که زیبا بوده است...
- ژان پلساتر
او هنگامی که یک آلبومِ
عکسِ خانوادگی را ورق میزد
پی برد که زیبا بوده است...
- ژان پلساتر