Telegram Web Link
⭕️ اشتباهات مالی کارآفرینان

👈در مورد نحوه‌ی مدیریت مالی کسب و کارها نظرات متفاوتی وجود دارد. اما یک اصل کلیدی در این رابطه وجود دارد؛ بودجه‌ی مالی را مثل سرمایه‌ی شخصی خودتان مصرف کنید.

معمولا کارآفرینان برای بقا‌ی شرکت در روز مبادا بیش‌ از حد به صرفه‌جویی روی می‌آورند. در واقع سعی می‌کنند تا حد امکان دست به جیب نبرند. به‌ندرت می‌توان از آن‌ها مخارج بی‌رویه یا هزینه‌های تبلیغاتی گزاف مشاهده کرد. این صرفه‌جویی‌ها نوعی اعتماد کاذب به درایت مالی در آن‌ها به وجود می‌آورد و متأسفانه از نکته‌ی مهمی غافل می‌شوند. در واقع اشتباه اصلی مخارج اضافه نیست، بلکه هزینه‌های اضافه در زمان‌های نامناسب است.

در ادامه به تعدادی از این اشتباهات از دیدگاه مینارد وب (فعال اقتصادی) اشاره می‌کنیم:

📌هزینه‌‌های زود‌هنگام: اگر هنوز محصولی به بازار عرضه نکرده‌اید و بالطبع درآمدی ندارید، لازم است که به غیر از توسعه‌ی محصول، مخارج اضافه برای خود نتراشید.

📌عدم هزینه‌‌ی کافی: با رونق گرفتن کسب و کار، اختصاص بودجه‌ی مناسب برای توسعه‌ی زیرساخت‌ها و نفوذ تبلیغاتی به‌منظور شکست رقبا و در اختیار گرفتن سهم بیش‌تری از بازار، بسیار ضروری است.

📌استخدام زود‌هنگام تیم فروش: اگر یک محصول تجاری تولید می‌کنید، تشکیل دپارتمان فروش قبل از تولید یک اشتباه محض است.

📌بوروکراسی اداری: تشکیل معاونت مالی یا منابع انسانی قبل از جا افتادن در کسب و کار خردمندانه نیست. در صورت نیاز حتی می‌توانید این وظایف را به شرکت‌های ثالث برون‌سپاری کنید.

📌تجملات دفتری: بسیاری از کارآفرینان ذاتا صرفه‌جو هستند؛ اما بسیاری از‌ آنان در برابر دکوراسیون و مبلمان اداری نفس ضعیفی دارند. توجیه آن‌ها برای هزینه‌های سنگین زیبا‌سازی فضای اداری، تشویق و تحریک کارکنان به فعالیت حرفه‌ای‌تر و تأثیرگذاری بر ذهنیت مشتریان و مراجعه‌کنندگان است.

📌پرداخت حقوق و مزایا‌ی اضافه: پیشنهاد حقوق بالا در قدم‌های ابتدایی استارتا‌پ بهترین راه برای هدر دادن سرمایه است. در یک استارتاپ همه‌ی افراد باید ریسک را به عهده بگیرند و پرداخت غرامت بر اساس سهم و انصاف باشد.

واقعیت تلخ مدیریت این است که اگر دخل و خرجتان متناسب نباشد و نتوانید مخارج را کاهش دهید یا درآمد اضافه‌ای ایجاد کنید، باید سرگردانی در دادگاه‌های مالی را پیش‌روی خود تجسم کنید.

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
⭕️ 13 کاری که افراد با روحیه قوی انجام نمی دهند..

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
🎯آغاز پذيرش دوره هاي كاربردي مديريت كسب و كار(MBAوDBA)
بامجربترین اساتید کشور
ارائه گواهينامه معتبر از دانشكده مديريت دانشگاه تهران
✳️پنجشنبه ها يا جمعه ها
☎️ 02188339657
☎️ 02188339658
www.fmut.ir
⭕️ چهار منبع قدرت برای حاضر شدن در پای میز مذاکره

هدف اصلی یک مذاکره‌کننده پشت میز مذاکره این است که به بهترین نتیجه ممکن برسد. این نتیجه می‌تواند حقوق بالاتر، قطعات جانبی بیشتر هنگام خرید یک خودرو یا تملک یک شرکت با قیمتی پایین‌تر از معمول باشد.
صرف‌نظر از اینکه فرد در مورد چه چیزی مذاکره می‌کند، مهم‌ترین عامل پیش‌بینی‌کننده نتیجه مذاکره، میزان قدرتی است که یک نفر دارد. این قدرت به دو روش اساسی‌تر می‌تواند به نفع مذاکره‌کنندگان باشد.

1) قدرت افراد را به مذاکره‌کنندگانی جسور و با اعتمادبنفس تبدیل می‌کند.

2) قدرت از فرد مذاکره‌کننده در برابر تاکتیک‌های طرف مقابل حفاظت می‌کند. افرادی که قدرت بیشتری دارند، کمتر با عقاید دیگران همراه می‌شوند.

چهار منبع قدرت مذاکره‌کننده

با توجه به مزیت‌های متعدد قدرت داشتن در یک مذاکره، بسیار مهم است که بدانیم چطور این مزیت‌ها را به دست آوریم. در اینجا چهار منبع مهم قدرت در مذاکره شناسایی و معرفی می‌شوند:

🔹منبع قدرت اول: پیشنهاد جایگزین‌

داشتن گزینه‌های دوم و سوم و... یا داشتن بهترین گزینه در یک توافق مورد مذاکره، شاید مهم‌ترین منبع قدرت باشد. یک پیشنهاد جایگزین ارزشمند، به کسی که آن را مطرح کرده قدرت می‌دهد که طرف مقابل را تحت فشار بگذارد.

🔹منبع قدرت دوم: اطلاعات

دومین منبع قدرت از اطلاعاتی نشات می‌گیرد که به مذاکره ربط پیدا می‌کند. به عنوان مثال، داشتن اطلاعات در مورد اولویت‌های طرف مقابل یا قیمت کلام آخر او، بسیار ارزشمند است.
مذاکره‌کننده‌ها به روش‌های مختلفی مانند سوال پیچ کردن طرف مقابل یا قرار دادن خود جای طرف مقابل و ادراک اولویتهای او می‌توانند اطلاعات به دست آورند.

🔹منبع قدرت سوم: جایگاه

افراد با جایگاه بالا و پایین با هم فرق دارند و تقاضاهای گروه اول معمولا بیشتر اجابت می‌شود. همچنین مذاکره‌کنندگانی که جایگاه بالا دارند معمولا شایسته‌تر به چشم می‌آیند و افرادی که در تیم مذاکره حضور دارند، بیشتر به سمت آنها متمایل هستند.

🔹منبع قدرت چهارم: سرمایه اجتماعی

هر چقدر یک مذاکره‌کننده ارتباطات اجتماعی یا حرفه‌ای بیشتری داشته باشد، از نظر دیگران بانفوذ‌تر است. سرمایه اجتماعی به عنوان تسهیلگری برای سه منبع قدرت دیگر هم کاربرد دارد. به عنوان مثال، مذاکره‌کنندگانی که شبکه اجتماعی بزرگی دارند، از شانس بیشتری برای ارائه پیشنهادهای جایگزین، گرفتن اطلاعات ارزشمند و دیده شدن به عنوان پیش‌شرط جایگاه بالا، برخوردارند.

در اختیار داشتن هر چهار منبع قدرت، بهترین حالت است، اما همیشه ضروری نیست. به عنوان مثال، مذاکره‌کننده‌ای که پیشنهاد جایگزین مهمی ندارد، همچنان می‌تواند با تکیه بر اطلاعاتی که از طرف مقابل دارد یا به کمک جایگاه ویژه خود، به دستاوردی سودمند برسد.

منبع : Knowledge Insead
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
⭕️〽️رهبران دوست دارند مدام راهکارها و روش‌های جدید را تجربه کنند، حتی اگر بدانند که در آن مسیر موفق نخواهند شد. رهبران می‌دانند شکست قدمی رو به جلو و مقدمه‌ای برای موفقیت است.

🆔@fmut_ir
⭕️ ۷ جمله ای که هیچ گاه از افراد موفق دنیا نشنیده اید!

🔺من از شغلم بیزارم
یک قانون بسیار مهم وجود دارد که همه افراد موفق از آن پیروی می‌کنند: همیشه نگاه بازی داشته باشید و بی‌طرفی خود را حفظ کنید. به یاد داشته باشید که پیش از هر نوع اتهام زدن یا پیدا کردن مقصر در مورد موضوعی تمام جوانب را در نظر بگیرید

🔺اصلا منصفانه نیست
آدم‌های موفق هیچ‌وقت از این‌که تلاش‌های‌شان نادیده گرفته می‌شود و آن‌چنان که شایسته است مورد محبت و قدردانی قرار نمی‌گیرند، شکایت نمی‌کنند.

🔺 همین جوری که هست خوبه
تلاش و اراده برای تغییر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های افراد موفق است. هر چه شما ساده‌تر پدیده‌های تازه و جدید را در زندگی خود بپذیرید، بیش‌تر احتمال دارد که به موفقیت دست پیدا کنید

🔺 این کار وظیفه من نیست
یک انسان موفق واقعی هرگز جلوی تلاش‌های دیگران را نمی‌گیرد و مانع آن‌ها نمی‌شود. اتفاقا یک فرد موفق به همکاران و اطرافیان خود کمک می‌کند تا آن‌ها در مسیر خود موفق شوند

🔺 این کار غیرممکنه
سعی کنید به مشکلات زندگی خود به‌عنوان موانعی سخت که بر سر راه شما قرار دارند نگاه نکنید. بلکه به آن‌ها به دیده چالش‌های جذاب که در مسیر هیجان‌انگیز زندگی قرار دارند بنگرید.

🔺 این کار را باید جور دیگری انجام می‌دادم
حتی اگر وظیفه محوله را در سر کار نتوانستید به‌خوبی انجام دهید، سرزنش کردن خود در باقی ساعات روز کاری بی‌معنی و اشتباه است. سعی کنید از شر افکار منفی‌ای که درباره اشتباهات گذشته خود در ذهن دارید خلاص شوید

🔺 من هیچ انتخابی ندارم
همیشه فرصت‌های کافی در اختیار شماست. افراد موفق همیشه راهی برای خلق مسیر موفقیت پیدا می‌کنند

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
💯در هر کسب و کاری که باشید از ویترینی که باید در فضای اینترنتی داشته باشید غافل نشوید .

📎دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
⭕️هفت پرسش استراتژیک


این هفت پرسش به شما کمک می کند تا از اشتباههایی که حتی مدیران موفق نیز در آن گرفتار می شوند،پرهیز کنید.هریک از این پرسش ها،بخشی از کل بزرگ تری هستند که ضرورت های پیاده سازی را تشکیل می دهند-موضوع یا فرآیندی که باید برای پیاده سازی موفق استراتژی تان یاد بگیرید .اهمیت این پرسش ها در بومی بودن آنهاست واز ۲۵ سال پیش توسعه این هفت پرسش ،با مطالعه گسترده ای در زمینه سیستم های مدیریت عملکرد آغاز شده است.

این پرسش ها عبارتند از :

🔺1-مشتری اصلی شما کیست؟

کلیدی ترین تصمیم استراتژیک هر کسب و کاری شناسایی دقیق و شفاف مشتری اصلی است که شما را قادر میسازد تا تمام منابع ممکن را برای تامین نیازهای آنها اختصاص دهید.این راه مسیری برای دستیابی به توفیق رقابتی است.


🔺2-ارزش‌های اساسی شما چگونه مشتری‌ها، کارکنان و سهام‌داران را اولویت‌بندی می‌کند؟

ارزش های اساسی واقعی مشخص می کنند که در هنگام انتخاب های دشوار،منافع چه کسی در اولویت است.اولویت بندی ارزش های کلیدی،باید رکن دوم استراتژی کسب و کار قرار گیرد.برخی شرکت ها سهام داران،برخی کارکنان و برخی نیز مشتریان را در اولویت قرار می دهند.


🔺3-کدام متغیرهای کلیدی عملکرد را رصد می‌کنید؟

سومین ضرورت پیاده سازی،به مجموعه ای از اهداف درست،تعیین مسئولیت ها وپایش عملکرد نیاز داردکار شما این است که مطمئن شوید مدیران شرکت چیزهای درستی را رصد می کنند و به آنها متغیرهایی را گوشزد کنید که تفاوت میان توفیق و شکست استراتژیک را نمایان می سازند.


🔺4-چه خطوط قرمز استراتژیکی را تعیین کرده‌اید؟

خطوط قرمز استراتژیک که همواره با عبارات منفی بیان میشوند به ما این امکان را می دهند که ابتکارات کارآفرینانه شما را در راستای دلخواه کسب و کار قرار دارند.


🔺5-چگونه تنش خلاق ایجاد می‌کنید؟

نوآوری مداوم و پایدار در سازمانها امری بسیار دشوار است.افراد درگیر عادت های راحت طلبانه می شوند و هر چیز برای تغییر شیوه کارشان را رد می کنند.برای غلبه بر اینرسی تغییر باید افراد را از جای راحت خود بیرون بیاورید و آنها را به نوآوری ترغیب کنید.


🔺6-چگونه کارکنان شما متعهدِ کمک به یکدیگر می‌شوند؟

برای بسیاری از سازمانها بسیار حیاتی است که هنجارهایی توسعه یابد که افراد به یکدیگر برای موفقیت کمک کنند، به ویژه در زمانی که از آنها می خواهیم خلاق باشند .اغلب سازمانها به گونه ای هستند که افراد تنها برای خودشان کار می کنند.


🔺7-چه عدم قطعیت‌های استراتژیکی، خواب را از شما گرفته است؟

هر جقدر استراتژی شما خوب باشد،برای همیشه کارساز نیست.فراز و نشیب هایی وجود دارد،ترجیحات مشتری تغییر می کند،رقبا محصول های جدیدی به بازار عرضه می کنند و تکنولوژی های جدیدی در حوزه های غیر منتظره ای به وجود می آیند



📌منبع : کتاب هفت پرسش استراتژیک رابرت سایمونز - مسعود سلطانی

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
💢اگر می‌دانید چه کاری می‌خواهید انجام دهید، شما برنامه دارید
💢اگر انتخاب کرده‌اید چه کاری را انجام ندهید،شما استراتژی دارید
💢اگر هر دو را می‌دانید، شما یک برنامه راهبردی دارید.

💠@Fmut_ir
⭕️ ۵قانون موفقیت در کسب و کار از زبان مایکل گربر

هر کسب و کاری برای رونق و موفقیت، نیازمند برنامه ریزی دقیق و موشکافانه است تا پله های ترقی را یک به یک طی کند. در مطلبی که پیش رو دارید، 5 قانون موفقیت در کسب و کار را از زبان مایکل گربر ارائه شده است.

۱- معمولی ترین کسب و کار را انتخاب کنید
منظور این است که محصولات و خدماتی را بسازید و بفروشید که هرگز از مد نمی افتند. به عنوان مثال به مواردی همچون غذا، مراقبت های بهداشت، ارتباطات، پوشاک، حمل ونقل و رفاه اشاره کرد.در اینجا منظورم فقط انتخاب محصولات و خدماتی است که از مد خارج نمی شوند، زیرا مد غیرقابل پیش بینی است و یک شبه تغییر می کند و تفننی است.
شرکت های بزرگ و موفقیت در کسب و کار که محکم و استوار هستند، اساسا ریشه دار هستند.آنها فقط کارهایی را انجام می دهند که مطابق با عرف و دارای عمر طولانی باشند و آنچه ضرورت و نیاز هستند، به همان کارها می پردازند.

2- مدام در حال بهبود بخشیدن باشید
باور اکثر مردم این است که شرکت ها می میرند چون کارهای اشتباه انجام می دهند. این باور در مورد بعضی شرکت ها درست است، اما بیشتر آنها می میرند چون ساکن و ثابت هستند.
عقاید، رسم و رسوم و نحوه انجام کارها ثابت نیست و پیوسته در حال تغییر هستند، پس شرکت های ثابت و راکد هستند که رونق نمی گیرند. آنها به جای اینکه گذشته را ترمیم کنند، به گذشته خود چسبیده اند، درحالی که کسب و کار های موفق مدام در حال بازسازی گذشته خود هستند و البته بعضی شرکت های موفقیت در کسب و کار یک گام جلوتر گذاشته و امروز را گذشته فردا تصور می کنند و برای اینکه زمان را از دست ندهند امروز برای نوآوری و تغییر غنیمت می شمرند.

3- به مشتری خود گوش می کنند
با آنکه خیلی ها این قانون را قبول دارند، اما تعداد کمی آن را رعایت می کنند. شما باید به نیازهای مشتری گوش دهید، یعنی شما باید بدانید وقتی مشتری صبح بیدار می شود وقتی به بچه های خود غذا می دهد، وقتی لباس می پوشد، وقتی وظایف شغلی خود را انجام می دهد، وقتی برای صرف غذا از اداره خارج می شود و...به چه فکر می کند و در کل او ترجیح می دهد چه کاری انجام دهد. به مشتری خود توجه کنید و او را بهتر از خودتان بشناسید و از خودتان بپرسید و خودتان را جای او قرار دهید.

4- به چیزهای که می شنوید و احساس می کنید واکنش نشان دهید
اگر به اطلاعاتی که از مشتری به دست می آورید واکنش نشان ندهید، گوش دادن به مشتری و احساس کردن آن بی فایده است. در مقابل دریافت این نشانه ها شما باید واکنش نشان دهید و پاسخ هایی را به سمت مشتری روانه و این واکنش ها را تبدیل به جزییات عملی کار خود کنید.

5- عالی ترین استانداردها را برای خود بسازید باید استانداردهای کسب وکار شما معیاری برای ساخت استانداردهای شرکت های دیگر شود. یعنی شما از دیگران تقلید نکنید بلکه آنها از شما تقلید کنند.
استانداردهای شما باید آنقدر عالی باشند که هر شرکتی نتواند در کوتاه مدت با شما رقابت کند، چون شما مدام در حال بهبود آن استانداردها هستید و شرکت رقیب برای آنکه با شما رقابت کند فشار زیادی را متحمل شود.

📌دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
🔴 در مورد سبک های مختلف مشتری بشتر بدانیم.

🌐 دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
🎯چه مسائلی را نزد همکاران خود بازگو نکنیم؟🎯

۱
) اگر شغلتان را دوست ندارید، راجع به این موضوع با کسی صحبت نکنید. می‌توانید پنهانی به دنبال کار جدید بگردید، اما به همکارانتان نگویید که از شغلتان ناراضی هستید.

۲) اگر مدیر یا مدیرانتان را دوست ندارید، احساستان را به همکارانتان نگویید. اگر بگویید، ممکن است ناخواسته رازتان را فاش کنند و شما را به دردسر بیندازند.

۳) اگر به دنبال شغل جدید هستید، درباره‌اش با کسی صحبت نکنید. وقتی شغلی به شما پیشنهاد شد و آن را پذیرفتید، آن وقت می‌توانید همکارانتان را در جریان بگذارید.

۴) درباره وضعیت مالی، درآمد و هزینه‌هایتان چیزی به همکارانتان نگویید، حتی اگر آنها شما را در جریان مسائل مالی‌شان قرار می‌دهند.
اگر شرایط مالی خوبی داشته باشید، ممکن است حس حسادت آنها را بر انگیزید. اگر از نظر مالی در مضیقه باشید، سوژه گفت‌وگوهایشان می‌شوید. مردم وقتی ناراضی یا بیکارند، دوست دارند پشت سر دیگران بدگویی کنند. بهانه به دست آنها ندهید.

5) اگر احساس می‌کنید شغلتان در حد و اندازه شما نیست، درباره این موضوع به همکارانتان چیزی نگویید. اگر به آنها بگویید: «برای ماندن در این سازمان، لازم نیست باهوش یا باسواد باشید»، مطمئنا احساس خوبی نخواهند داشت.

۶) اگر برنامه‌ریزی کرده‌اید در آینده دور، از شغلتان استعفا دهید، رازتان را به کسی نگویید. اگر همکارانتان را در جریان برنامه‌های جاه‌طلبانه‌تان قرار دهید، از اینکه هیچ برنامه‌ای ندارند و خودشان را به این سازمان محدود کرده‌اند، احساس بدی پیدا خواهند کرد.

۷) اگر به یکی از همکارانتان علاقه پیدا کرده‌اید و تصمیم به ازدواج دارید، مادامی که رسما از او درخواست نکرده‌اید، کسی را در جریان قرار ندهید. زمانی که رابطه شکل گرفت و جدی شد، ابتدا مدیر سازمان را در جریان بگذارید. او باید این خبر را از شما بشنود، نه از همکارانتان.

۸) اگر موسسات کاریابی دائما با شما تماس می‌گیرند، لزومی ندارد این موضوع را در سازمان جار بزنید. اگر همکارانتان به اندازه شما پیشنهاد شغلی دریافت نکنند، ممکن است نسبت به شما حسادت بورزند و حسادت، روحیه تیم را تضعیف می‌کند.

۹) اگر قوانین سازمان را زیر پا گذاشته‌اید (مثلا مرخصی استعلاجی گرفته اید در حالی که بیمار نبودید)، این موضوع را به کسی نگویید. اگر رازتان را فاش کنید، عواقب آن دامن خودتان را خواهد گرفت.

۱۰) اگر قصد دارید به واحد دیگری منتقل شوید، این موضوع را به همکارانتان نگویید. ممکن است یکی از آنها نزد مدیریت برود و بگوید: «حدس بزن چه کسی بدون اطلاع تو تصمیم گرفته انتقالی بگیرد؟»

هرچه محیط سازمان سالم‌تر باشد، حتی اگر ناخواسته حرفی از دهان تان بپرد، نگران نمی‌شوید که مبادا رازتان به گوش دیگران برسد. اما اگر محیط سازمان ناسالم باشد، مجبور می‌شوید مراقب تک تک کلماتی که از دهانتان خارج می‌شود باشید. اگر محیط کار بقدری بد است که به جز آب و هوا، نمی‌توان با خیال راحت درباره موضوع دیگری صحبت کرد، این یک زنگ خطر است.
🖌نویسنده: Liz Ryan
📌سایت دنیای اقتصاد

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
🔳⭕️به من نگویید که محصولتان را چقدر خوب درست کرده‌اید، به من بگویید که استفاده از آن چه فایده‌ای برایم خواهد داشت⁉️
👤لئو برنت

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
⭕️ ⁣چگونه از زبان بدن استفاده کنیم؟

👈 ⁣حالت بدن:
شانه‌ها را راحت نگه‌ دارید تا خیلی شق و رق به نظر نرسید. بدن‌‌تان در راستای بدن مخاطب‌‌ باشد تا نشان بدهید به صحبت‌ او گوش می‌کنید. کمی به جلو خم شوید، این حالت نشان‌دهنده‌ی تمرکز و توجه شماست و به مخاطب نشان می‌دهد به صحبت‌های او گوش می‌دهید. تقلید از زبان بدن طرف مقابل‌ به او نشان می‌دهد با سخنان او موافق، و به او علاقه‌مند هستید یا دست‌کم صادقانه در تلاشید با او به تفاهم برسید.

👈 ⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣حالت بازو و دست:
⁣بازوها را در دو طرف بدن به حالت راحت قرار دهید. این عمل به مخاطب‌ نشان می‌دهد شما در ارتباط با او راحت هستید. هنگام صحبت دستان‌تان را هم حرکت دهید. با این حرکت اعتماد شنونده را نسبت به خود جلب می‌کنید. هنگام سلام و احوال‌پرسی با دیگران دست‌شان را محکم بفشارید اما مواظب باشید بیش از حد محکم این کار را انجام ندهید.

👈 ⁣⁣حالت سر:
⁣ اگر هنگام صحبت با طرف مقابل، سرتان را در تأیید حرف او تکان دهید و از ته دل لبخند بزنید، به او نشان می‌دهید حرف‌هایش را می‌فهمید، می‌پذیرید و به نظراتش گوش می‌دهید. مواظب باشید خیلی پلک نزنید. پلک زدن مدام به مخاطب این حس را القا می‌کند که این گفت‌وگو شما را معذب کرده است. صدایتان را کنترل کنید، یعنی آن را پایین نگه‌ دارید و جمله‌هایتان را با سؤال تمام نکنید. نفس عمیق بکشید و آرام و شمرده حرف بزنید.

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
با سلام و تقديم احترام
دانشپذيران ارجمند مركز آموزش هاي كاربردي
بدينوسيله به اطلاع مي رساند كليه كلاس هاي اين هفته (مورخ ١٧،١٦ و ١٨ آبانماه) تعطيل مي باشد.
با تشكر
دانشكده مديريت دانشگاه تهران
https://www.tg-me.com/fmut_ir
بهترین دوره های آموزشی برای کارآفرینان

⁉️آیا شما خود را به عنوان یک کارآفرین نوظهور توصیف می کنید؟

⁉️ آیا شما رویای به راه انداختن کسب و کار خود را دارید؟ به یاد داشته باشید که حتی بهترین ایده ها، بدون یک طرح دقیق کسب و کار، از بین خواهند رفت. داشتن دانش اقتصادی، بازاریابی و مدیریت کسب و کار ضروری است، اما علاوه بر این ها ارتباطات، خود انگیزش، رهبری و مدیریت زمان نیز به همان اندازه اهمیت دارند.

⚠️راه اندازی کسب و کار تازه اصلا آسان نیست. شاید بهترین نیت ها را داشته باشید، اما نمی دانید ازکجا شروع کنید.

⭕️در لینک زیر فهرستی از دوره های سودمند آورده شده است :

👇👇👇

بهترین دوره های آموزشی برای کارآفرینان

🆔@Fmut_ir
📌فردی جهنم را اینگونه تعریف می‌کرد:
در آخرین ساعات زندگیت، شخصی را که می‌توانستی باشی ملاقات کنی...
مواظب باشیم که فرصت تبدیل شدن به آن شخص را از دست ندهیم!

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
🔴 خصوصیات یک مدیر اجرایی موثر


یک مدیر اجرایی تاثیرگذار به آن مفهومی که به طور رایج استفاده می‌شود، لازم نیست حتماً یک «رهبر» باشد.

💢برای مثال، هری ترومن ذره‌ای کاریزما نداشت و جز موثرترین مدیران تاریخ آمریکا بود.
طی بیش از ۶۵ سال فعالیت حرفه‌ای ام در حوزه مشاوره، با مدیرعامل های مختلفی کار کرده ام.
آنها به معنی رایج کلمه، رهبر نبودند.
در میان آنها، از برونگرا تا تقریبا منزوی، از بردبار تا سختگیر و از سخاوتمند تا صرفه جو وجود داشتند.

❇️ عاملی که همه‌ی آنها را به مدیران موثری تبدیل می‌کرد، پیروی از ۸ روش بود:
۱. می‌ پرسیدند چه کاری باید انجام شود؟
۲. می پرسیدند صلاح سازمان در چیست؟
۳. برنامه اقدام تدوین می‌کردند.
۴. مسئولیت تصمیم های خود را بر عهده می‌گرفتند.
۵. مسئولیت ایجاد ارتباطات را عهده دار می‌شدند.
۶. بیش از مشکلات روی فرصت ها تمرکز داشتند.

۷. جلسات پرباری برگزار می‌کردند.
۸. به جای «من»، «ما» می‌گفتند و می اندیشیدند.

⭕️ دو روش نخست دانش مورد نیاز مدیران را در اختیارشان قرار می‌داد.
⭕️ چهار روش بعدی به آنها کمک می‌کرد تا این دانش را به اقدام موثر تبدیل کنند.
⭕️ دو روش آخر تضمین می‌کردند که همه سازمان احساس مسئولیت و پاسخگویی دارند.

❇️ کتاب رهبری - انتشارات دانشکده کسب و کار هاروارد

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
🎯فلسفه اهداف عملکردی کوتاه مدت، در راستای اهداف استراتژیک شرکت چیست؟
اهداف استراتژیک:
Objective
اهداف کمی و مشخص کوتاه مدت:
Target

⁉️چرا باید در راستای رسیدن به اهداف استراتژیک شرکت، اهداف کوتاه مدت مشخص تعریف کنیم؟

✳️جان کاتر، پروفسور مدرسه بازرگانی هاروارد، در کتاب «رهبری تغییر»، وقتی مراحل هشتگانه تغییر را نام می برد و تشریح می کند، یکی از مراحل تغییر را «برنامه ریزی نظام مند برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت» می داند؛

📝ایشان اعتقاد دارند که تغییرات واقعی و بالخصوص استراتژیک، به زمان بلند مدت نیاز دارند اما اگر هیچگونه اهداف کوتاه مدت برای دستیابی وجود نداشته باشد که بتوان گهگاه پیروزی های کوچک را جشن گرفت، تلاش تغییر با ریسک از دست دادن سرعت و شتاب روبرو خواهد بود؛ بیشتر افراد به این سفر پر ماجرای تغییر استراتژیک، تن نخواهند داد مگر اینکه شواهد قانع کننده ای در کوتاه مدت ببینند.

📌تعیین اهداف کوتاه مدت در راستای اهداف استراتژیک و کسب آن، بستری جهت تقویت روحیه افراد سازمان در مسیر تحقق استراتژی می باشد.

📍جشن پیروزی های کوچک، در هنگام کسب اهداف کوتاه مدت، احتمال تغییر استراتژیک سازمان، در مسیر تحقق استراتژی را چند برابر خواهد کرد.

دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
بازاریابی B2C

🔴▪️بازاریابی کسب و کار به مصرف کننده ( B2C ) :

👈نوعی استراتژی بازاریابی است که برای شرکت‌هایی طراحی شده که محصولات و خدمات خود را مستقیما به مصرف کننده ارائه می‌کنند.

🏭این شرکت‌ها می‌توانند آنلاین کار کنند، در مغازه‌های معمولی حضور داشته باشند، یا هر دو.

استراتژی بازاریابی کسب و کار به مصرف کننده، بر داده‌های مصرف کننده استوار است. در این جا شما بایست از همه چیز مصرف کننده خود اطلاع داشته باشید: کجا زندگی می‌کند، چقدر درآمد دارد، کانال‌های شبکه اجتماعی مورد علاقه او چیست

و آیا این که مایل است از طریق ایمیل مارکتینگ به خرید اقدام نماید یا نه.

کانال دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

🆔@Fmut_ir
2024/09/30 10:30:57
Back to Top
HTML Embed Code: