Forwarded from سرای فرزندان ایران.
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش؛ (۳۵۸)
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۷
دلش تازهتر گشت زان آگهی
بیامد بدرگاه شاهنشهی
سپهدار خود دیده بد رووزگار
نرفتی بگفتار آمووزگار
بیاراست قلب و جناح سپاه
طلایه که دارد ز دشمن نگاه
همان ساقه و جایگاه بنه
همان میسره راست با میمنه
بیاراست لشکر گهی شاهوار
بقلب اندروون تیغ زن سی هزار
نگه کدر بر قلبگه جای خویش
سپهبد بد و لشکر آرای خویش
بفرموود تا پیش اوو شد پشنگ
که اوو داشتی چنگ و زوور نهنگ
بلشکر چنو نامداری نبوود
بهر کار چون اوو سواری نبوود
برانگیختی اسب و دم پلنگ
گرفتی بکندی ز نیرووی جنگ
همان نیزهی آهنین داشتی
بورد بر کووه بگذاشتی
پشنگ ست نامش پدر شیده خواند
که شیده بخوورشید تابنده ماند
ز گردان گردنکشان صد هزار
بدوو داد شاه از در کارزار
همان میسره جهن را داد و گفت
که نیک اخترت باد هر جای جفت
که باشد نگهبان پشت پشنگ
نپیچد سر ار بارد از ابر سنگ
سپاهی بجنگ کهیلا سپرد
یکی تیزتر بوود ایلای گرد
نبیره جهاندار فراسیاب
که از پشت شیران ربوودی کباب
دو جنگی ز توران سواران بدند
بدل یک بیک کووه ساران بدند
سووی میمنه لشکری برگزید
که خوورسید گشت از جهان ناپدید
قراخان سالار چارم پسر
کمر بست و آمد بپیش پدر
بدو داد ترک چگل سی هزار
سواران و شایستهی کارزار
ترازی و غزی و خلخ سوار
همان سی هزار آزمووده سوار
که سالارشان بوود پنجم پسر
یکی نامور گرد پرخاشخر
ورا خواندندی گو گردگیر
که بر کووه بگذاشتی تیغ و تیر
دمور و جرنجاش با اوو برفت
بیاری جهن سرافراز تفت
ز گردان و جنگ آوران سی هزار
برفتند با خنجر کارزار
جهاندیده نستووه سالارشان
پشنگ دلاور نگهدارشان
همان سی هزار از یلان ترکمان
برفتند با گرز و تیر و کمان
سپهبد چو اغریرث جنگجوی
که با خون یکی داشتی آب جوی
وزان نامور تیغ زن سی هزار
گزین کرد شاه از در کارزار
سپهبد چو گرسیوز پیلتن
جهانجووی و سالار آن انجمن
بدوو داد پیلان و سالارگاه
سر نامداران و پشت سپاه
ازآن پس گزید از یلان ده هزار
که سیری ندادند کس از کارزار
بفرموود تا در میان دو صف
بوردگاه بر لب آورده کف
پراگنده بر لشکر اسب افگنند
دل و پشت ایرانیان بشکنند
سووی باختر بود پشت سپاه
شب آمد به پیلان ببستند راه
چنین گفت سالار گیتی فرووز
که دارد سپه چشم بر نیمرووز
چو آگاه شد شهریار جهان
ز گفتار بیدار کار آگهان
ز ترکان وز کار افراسیاب
که لشکرگه آورد زین رووی آب
سپاهی ز جیحون بدین سوو کشید
که شد ریگ و سنگ از جهان ناپدید
چو بشنید خسرو یلان را بخواند
همه گفتنی پیش ایشان براند
سپاهی ز جنگ آوران برگزید
بزرگان ایران چنان چون سزید
چشیده بسی از جهان شوور و تلخ
بیاری گستهم نوذر به بلخ
باشکش بفرموود تا سووی زم
برد لشکر و پیل و گنج درم
بدان تا پس اندر نیاید سپاه
کند رای شیران ایران تباه
از آن پس یلان را همه برنشاند
بزد کوس روویین و لشکر براند
همی رفت با رای و هووش و درنگ
که تیزی پشیمانی آرد بجنگ
سپهدار چون در بیابان رسید
گرازیدن و ساز و لشکر بدید
سپه را گذر سووی خورازم بوود
همه رنگ و دشت از در رزم بوود
بچپ بر دهستان و بر راست آب
میان ریگ و پیش اندر افراسیاب
چو خورشید سر زد ز برج بره
بیاراست روی زمین یکسره.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_ منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش؛ (۳۵۸)
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۷
دلش تازهتر گشت زان آگهی
بیامد بدرگاه شاهنشهی
سپهدار خود دیده بد رووزگار
نرفتی بگفتار آمووزگار
بیاراست قلب و جناح سپاه
طلایه که دارد ز دشمن نگاه
همان ساقه و جایگاه بنه
همان میسره راست با میمنه
بیاراست لشکر گهی شاهوار
بقلب اندروون تیغ زن سی هزار
نگه کدر بر قلبگه جای خویش
سپهبد بد و لشکر آرای خویش
بفرموود تا پیش اوو شد پشنگ
که اوو داشتی چنگ و زوور نهنگ
بلشکر چنو نامداری نبوود
بهر کار چون اوو سواری نبوود
برانگیختی اسب و دم پلنگ
گرفتی بکندی ز نیرووی جنگ
همان نیزهی آهنین داشتی
بورد بر کووه بگذاشتی
پشنگ ست نامش پدر شیده خواند
که شیده بخوورشید تابنده ماند
ز گردان گردنکشان صد هزار
بدوو داد شاه از در کارزار
همان میسره جهن را داد و گفت
که نیک اخترت باد هر جای جفت
که باشد نگهبان پشت پشنگ
نپیچد سر ار بارد از ابر سنگ
سپاهی بجنگ کهیلا سپرد
یکی تیزتر بوود ایلای گرد
نبیره جهاندار فراسیاب
که از پشت شیران ربوودی کباب
دو جنگی ز توران سواران بدند
بدل یک بیک کووه ساران بدند
سووی میمنه لشکری برگزید
که خوورسید گشت از جهان ناپدید
قراخان سالار چارم پسر
کمر بست و آمد بپیش پدر
بدو داد ترک چگل سی هزار
سواران و شایستهی کارزار
ترازی و غزی و خلخ سوار
همان سی هزار آزمووده سوار
که سالارشان بوود پنجم پسر
یکی نامور گرد پرخاشخر
ورا خواندندی گو گردگیر
که بر کووه بگذاشتی تیغ و تیر
دمور و جرنجاش با اوو برفت
بیاری جهن سرافراز تفت
ز گردان و جنگ آوران سی هزار
برفتند با خنجر کارزار
جهاندیده نستووه سالارشان
پشنگ دلاور نگهدارشان
همان سی هزار از یلان ترکمان
برفتند با گرز و تیر و کمان
سپهبد چو اغریرث جنگجوی
که با خون یکی داشتی آب جوی
وزان نامور تیغ زن سی هزار
گزین کرد شاه از در کارزار
سپهبد چو گرسیوز پیلتن
جهانجووی و سالار آن انجمن
بدوو داد پیلان و سالارگاه
سر نامداران و پشت سپاه
ازآن پس گزید از یلان ده هزار
که سیری ندادند کس از کارزار
بفرموود تا در میان دو صف
بوردگاه بر لب آورده کف
پراگنده بر لشکر اسب افگنند
دل و پشت ایرانیان بشکنند
سووی باختر بود پشت سپاه
شب آمد به پیلان ببستند راه
چنین گفت سالار گیتی فرووز
که دارد سپه چشم بر نیمرووز
چو آگاه شد شهریار جهان
ز گفتار بیدار کار آگهان
ز ترکان وز کار افراسیاب
که لشکرگه آورد زین رووی آب
سپاهی ز جیحون بدین سوو کشید
که شد ریگ و سنگ از جهان ناپدید
چو بشنید خسرو یلان را بخواند
همه گفتنی پیش ایشان براند
سپاهی ز جنگ آوران برگزید
بزرگان ایران چنان چون سزید
چشیده بسی از جهان شوور و تلخ
بیاری گستهم نوذر به بلخ
باشکش بفرموود تا سووی زم
برد لشکر و پیل و گنج درم
بدان تا پس اندر نیاید سپاه
کند رای شیران ایران تباه
از آن پس یلان را همه برنشاند
بزد کوس روویین و لشکر براند
همی رفت با رای و هووش و درنگ
که تیزی پشیمانی آرد بجنگ
سپهدار چون در بیابان رسید
گرازیدن و ساز و لشکر بدید
سپه را گذر سووی خورازم بوود
همه رنگ و دشت از در رزم بوود
بچپ بر دهستان و بر راست آب
میان ریگ و پیش اندر افراسیاب
چو خورشید سر زد ز برج بره
بیاراست روی زمین یکسره.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_ منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گفتارهای دنباله دار:
#شاهنامه با باشندگی
دکتر؛ #میرجلال_الدین_کزازی
🔹 بخش: سیزدهم
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#شاهنامه با باشندگی
دکتر؛ #میرجلال_الدین_کزازی
🔹 بخش: سیزدهم
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_پنجاه_و_ششم.
۷۵۶
🚸#فرزندان_ایران؛
تیرهی ایرانیِ تات در گسترهای گسترده از ایرانزمین، که یکسویِ آن دربند و داغستانِ روسیه است و سویِ دگرش تا همدان و از آنجا تا خراسان، پراکندهاند و در این میان، بیشترِ ایشان در آذربایجان میزیند.
بر پایهی گواههای استوار و روشن و زبانشناختی، زبانی که تاتیانِ امرووز بدان سخن میگوویند تا چهارسد سالِ پیش(تا زمانِ صفویان) زبانِ همهی آذرآبادگانیان بوود، و با ترکتازیِ زبانِ ترکی، زبانِ تاتی اندکاندک از میان برفت و تنها باشندگانِ چند آبادی این زبان را نگه بداشتند و تا به امرووز رساندند.
زبانِ تاتی گوویشهایی گووناگون دارد و خود بازماندهی زبانِ آذری، زبانِ کهنِ آذرآبادگان، است که گوویشی از زبانِ پارسیگ(پهلوی) بووده است.
هماکنوون نیز گوویشورانِ این زبان به زبانِ خود نه تاتی که«فُرسی» میگوویند.
برنامهی«واپسین مردانِ تات» به بررسیِ زبانِ تاتی و مردمشناسیِ این زبان و نیز گفتوگوویی با یکی از واپسین گوویشورانِ این زبان در روستای گلین قیهی آذربایجان میپردازد.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«نشانههای ویژه»"
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «علائم ویژه»
۲- واژگان پارسی«دانستن، دانش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «علم داشتن»
۳- واژه پارسی«بویژه»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «به خصوص»
۴- واژگان پارسی«دانسته، خواسته»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «از عمداً»
۵- واژگان پارسی«بسیار بزرگ»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی«بسیار عمده»
۶- واژگان پارسی«زندگیدراز، زندگانی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «زندگی طولانی»
۷- واژه پارسی«کار آبادانی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «کار عُمرانی»
۸- واژگان پارسی«ژرفای، گودی»
بجای واژه تازی «عمق»
۹- واژگان پارسی«کردار زشت، بد کُنش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «عمل زشت»
۱۰- واژه پارسی«گارگر ساختمان»
بجای واژه تازی «عمله»
۱۱- واژگان پارسی«پایه، ستون»
بجای واژه تازی «عمود»
۱۲- واژه پارسی«افزون»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «علاوه بر»
۱۳- واژگان پارسی«درگذشت، مردن»
بجای واژه تازی «وفات»
۱۴- واژه پارسی«خویشکاری»
بجای واژه تازی «وظیفه»
۱۵- واژگان پارسی«بسیار، فراوان»
بجای واژه تازی «زیاد»
۱۶- واژه پارسی«پیمان بستن»
بجای واژه تازی «وعده دادن»
۱۷- واژگان پارسی«روشنی، سرراستی»
بجای واژه تازی «وضوح»
۱۸- واژه پارسی«میهن»
بجای واژه تازی «وطن»
۱۹- واژگان پارسی«جایگاه، چگوونگی»
بجای واژه تازی «وضعیت»
۲۰- واژگان پارسی«سرزمینی، میهنی»
بجای واژه تازی «وطنی.»
🖌به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_پنجاه_و_ششم.
۷۵۶
🚸#فرزندان_ایران؛
تیرهی ایرانیِ تات در گسترهای گسترده از ایرانزمین، که یکسویِ آن دربند و داغستانِ روسیه است و سویِ دگرش تا همدان و از آنجا تا خراسان، پراکندهاند و در این میان، بیشترِ ایشان در آذربایجان میزیند.
بر پایهی گواههای استوار و روشن و زبانشناختی، زبانی که تاتیانِ امرووز بدان سخن میگوویند تا چهارسد سالِ پیش(تا زمانِ صفویان) زبانِ همهی آذرآبادگانیان بوود، و با ترکتازیِ زبانِ ترکی، زبانِ تاتی اندکاندک از میان برفت و تنها باشندگانِ چند آبادی این زبان را نگه بداشتند و تا به امرووز رساندند.
زبانِ تاتی گوویشهایی گووناگون دارد و خود بازماندهی زبانِ آذری، زبانِ کهنِ آذرآبادگان، است که گوویشی از زبانِ پارسیگ(پهلوی) بووده است.
هماکنوون نیز گوویشورانِ این زبان به زبانِ خود نه تاتی که«فُرسی» میگوویند.
برنامهی«واپسین مردانِ تات» به بررسیِ زبانِ تاتی و مردمشناسیِ این زبان و نیز گفتوگوویی با یکی از واپسین گوویشورانِ این زبان در روستای گلین قیهی آذربایجان میپردازد.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«نشانههای ویژه»"
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «علائم ویژه»
۲- واژگان پارسی«دانستن، دانش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «علم داشتن»
۳- واژه پارسی«بویژه»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «به خصوص»
۴- واژگان پارسی«دانسته، خواسته»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «از عمداً»
۵- واژگان پارسی«بسیار بزرگ»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی«بسیار عمده»
۶- واژگان پارسی«زندگیدراز، زندگانی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «زندگی طولانی»
۷- واژه پارسی«کار آبادانی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «کار عُمرانی»
۸- واژگان پارسی«ژرفای، گودی»
بجای واژه تازی «عمق»
۹- واژگان پارسی«کردار زشت، بد کُنش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «عمل زشت»
۱۰- واژه پارسی«گارگر ساختمان»
بجای واژه تازی «عمله»
۱۱- واژگان پارسی«پایه، ستون»
بجای واژه تازی «عمود»
۱۲- واژه پارسی«افزون»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «علاوه بر»
۱۳- واژگان پارسی«درگذشت، مردن»
بجای واژه تازی «وفات»
۱۴- واژه پارسی«خویشکاری»
بجای واژه تازی «وظیفه»
۱۵- واژگان پارسی«بسیار، فراوان»
بجای واژه تازی «زیاد»
۱۶- واژه پارسی«پیمان بستن»
بجای واژه تازی «وعده دادن»
۱۷- واژگان پارسی«روشنی، سرراستی»
بجای واژه تازی «وضوح»
۱۸- واژه پارسی«میهن»
بجای واژه تازی «وطن»
۱۹- واژگان پارسی«جایگاه، چگوونگی»
بجای واژه تازی «وضعیت»
۲۰- واژگان پارسی«سرزمینی، میهنی»
بجای واژه تازی «وطنی.»
🖌به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃 🪻 🍃 🪻
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#زامیاد_اشاوهیشتا)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۲۷
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز #پنجشنبه: #اوورمزد_شید؛
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۲۷
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #پنجشنبه: #اوورمزد_شید؛
به 🌞رووز ۲۷ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۷
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️رووز 16 TEHRZDAY 🌖ماه #MAY.
🌲به سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 17
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀ ⚖ 🧚♀ 🌨 🌍#زامیاد؛ 🌎#زمین؛
🧚♀نماد سپنتا آرمیتی.🧚♀
خار را باید به جان خرید
تا 🌺گلها شکوفا گردند.
نیک اندیشی؛
بن مایهی سرشت ایرانیان است.🌱
🌏زمین ستودنی و سپندینه است.
🥀گل #بانو_اسپرغم(ریحان)
نماد زامیاد ایزد است.
🐃 گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#زامیاد_اشاوهیشتا)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۲۷
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز #پنجشنبه: #اوورمزد_شید؛
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۲۷
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #پنجشنبه: #اوورمزد_شید؛
به 🌞رووز ۲۷ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۷
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️رووز 16 TEHRZDAY 🌖ماه #MAY.
🌲به سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 17
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀ ⚖ 🧚♀ 🌨 🌍#زامیاد؛ 🌎#زمین؛
🧚♀نماد سپنتا آرمیتی.🧚♀
خار را باید به جان خرید
تا 🌺گلها شکوفا گردند.
نیک اندیشی؛
بن مایهی سرشت ایرانیان است.🌱
🌏زمین ستودنی و سپندینه است.
🥀گل #بانو_اسپرغم(ریحان)
نماد زامیاد ایزد است.
🐃 گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۷
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو:
آسمان تا اندازهای از رگههای باران گذشته
ست و به دهلیزهایی میگریزد
که هیچ بارانی از ابرهای سپید آن نمیچکد.
در کرانهی آسمان ابرهای بیباران نمایش میدهند
و به دنبال آشیانهای برای آرمیدن میگردند
تا در هیاهووی گرما به گووشهای آرام بخزند
زیرا از این پس خوورشید گرمتر میتابد
و گرمای آن مایهای برای رسیدن
میوهها را راهی بازار فرووش میکند.
پیش از آن که آسمان پُر از گرما بشود.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۷
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو:
آسمان تا اندازهای از رگههای باران گذشته
ست و به دهلیزهایی میگریزد
که هیچ بارانی از ابرهای سپید آن نمیچکد.
در کرانهی آسمان ابرهای بیباران نمایش میدهند
و به دنبال آشیانهای برای آرمیدن میگردند
تا در هیاهووی گرما به گووشهای آرام بخزند
زیرا از این پس خوورشید گرمتر میتابد
و گرمای آن مایهای برای رسیدن
میوهها را راهی بازار فرووش میکند.
پیش از آن که آسمان پُر از گرما بشود.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
〰️〰️🦁رووزشمار__ایران_و_جهان🦁〰️〰️
─┅═ 👑 به نام ایزد یکتا 👑 ═┅─
جهــان بی عشــــــق سامــانی نــدارد
فلـــک بـــی میـــل دورانـــــی نـــدارد
نه مردم شد کسی کز عشـــق پاک ست
که مردم عشق و باقی آب و خاک ست.
•● امیر خسرو دهلوی ●•
〰️〰️🦁رووزشمار_ايران_و_جهان🦁〰️〰️〰️
─┅═👑امرووز؛ "پنجشنبه: #اوورمزد_شید"👑═┅─
📕 ۲۷ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خوروشیدی.
📗 زامیاد اشاوهیشتا ۳۷۶۲. زرتشتی.
📘 16 ماه مه 2024 زایشی.
〰️〰️🦁روزشمار_ايران_و_جهان🦁〰️〰️
📕نوشتن پیماننامه"قصرشیرین" میان صفویان ایران و امپراتوری عثمانی(۱۰۱۸ خ)
📖این پیماننامه براستی به جنگی که از سال ۱۶۲۳ آغاز شده بوود و همچنین به دشمنی ۱۵۰ ساله دو کشور که بیشتر بر سر مرزی انجام میگرفت،
پایان داد.
این پیمان با پیوستن ایروان در قفقاز به ایران و پیوستن همهی سرزمینهای میانرودان (دربرگیرنده بغداد) به عثمانی انجام گرفت.
با این که این پیماننامه پایان درگیریهای مرزی میان ایران و عثمانی نبوود.
ناگفته نماند که نشانه گذاری درست مرزهای این دو کشور در زمان پیدایش جمهوری ترکیه (پس از جنگ جهانی نخستين و از میان رفتن امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۸ زایشی) میان سه کشور ایران، ترکیه و عراق انجام گرفت.
📕بيمارستان ۱۰۰ تختخوابی رازی در تهران به سرپرستی دکتر عباس لقمان ادهم کار خود را آغاز کرد(۱۳۱۳ خ)
📕گشایش راه زیرزمینی"كندوان" در راه چالوس، به درازای ۱۸۸۳,۸۰ متر در سه سال کار ساختمانی و با هزينه ۲۴,۸۵۳,۴۰۰ ريال بدست "رضا شاه"ساخته شد(۱۳۱۷ خ)
📕تازش هواپيماهای عراق به ناو آمريكايی "استارك" در خلیج فارس(۱۳۶۶ خ)
📖یك جت نيروی هوايی عراق در آبهای خليج فارس نادانسته به جای ناو ايرانی، كشتی جنگی آمريكايی «Stark» را با مووشكی زد كه با اين تازش به ناو آمريكايی آسيب رسيد و ۳۷ تن از سرنشینان آن كشته و ۲۱ تن ديگر زخمی شدند و کشور عراق از آمريكا پووزشخواهی كرد و تاوان پرداخت.
📕آغاز نبرد"بيت المقدس ۶" در ماووت در استان سليمانيه عراق بدست دلاور مردان ایران زمین(۱۳۶۷ خ)
📘نخستين جنگ خيابانی در کهننگاره مردمی در"شهر ری"(330 پ.ز)
📖کهننگاره اسكندر كه در روند تازش ارتش به آسيا با اوو بوود در نگارش جنگ شهر ری را كه به خانه به خانه انجام گرفت برنگاشته است كه برپایه سالنامهها در این رووز آغاز شده بوود و کهننگاران ارتشی از آن به نخستين جنگ خيابانی مردم،
به چم امرووز، نام بردهاند.
برپایه گزارش"كاليس تنيس"، در آن رووز در شهر ری ميان نيرووهای اسكندر و یگانهای ارتشی پسرفت نشينی ايران نبردی خوونين و كوچه به كوچه آغاز شد كه سه روز به درازا كشيد.
نيرووهای اسكندر پس از پيروزی در جنگ گائوگاملا به دنبال کردن سربازان ايران رفتن و پس از چند برخورد كووتاه از نبرد همدان، به ری رسيده بوودند. سربازان در كوچهها و خانههای شهر با اسكندريان به زد و خورد پرداختند.
با اين كه در اين جنگ خيابانی برنده و بازنده روشن نبوود، نيرووهای ايران در سومين شب، ناگهان دست به پسرفت نشينی و بیروون رفتن از شهر زدند.
📘زادرووز"يوهان كُپلِر" ستاره شناس و رياضیدان نامدار آلمانی(1571 زایشی)
📘بخش بندی كشورهای عربی ميان انگليس و فرانسه با پیماننامه سايكس- پيكو(1916 زایشی)
📘آغاز بیروون رفتن سربازان شوروی از افغانستان(1988 زایشی)
📙درگذشت"امیرخسرو دهلوی" از وارستگان و سرایندگان نامدار پارسیگوی هند(۷۲۵ مهی)
〰️〰️🦁روزشمار_ایران_و_جهان🦁〰️〰️
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
─┅═ 👑 به نام ایزد یکتا 👑 ═┅─
جهــان بی عشــــــق سامــانی نــدارد
فلـــک بـــی میـــل دورانـــــی نـــدارد
نه مردم شد کسی کز عشـــق پاک ست
که مردم عشق و باقی آب و خاک ست.
•● امیر خسرو دهلوی ●•
〰️〰️🦁رووزشمار_ايران_و_جهان🦁〰️〰️〰️
─┅═👑امرووز؛ "پنجشنبه: #اوورمزد_شید"👑═┅─
📕 ۲۷ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خوروشیدی.
📗 زامیاد اشاوهیشتا ۳۷۶۲. زرتشتی.
📘 16 ماه مه 2024 زایشی.
〰️〰️🦁روزشمار_ايران_و_جهان🦁〰️〰️
📕نوشتن پیماننامه"قصرشیرین" میان صفویان ایران و امپراتوری عثمانی(۱۰۱۸ خ)
📖این پیماننامه براستی به جنگی که از سال ۱۶۲۳ آغاز شده بوود و همچنین به دشمنی ۱۵۰ ساله دو کشور که بیشتر بر سر مرزی انجام میگرفت،
پایان داد.
این پیمان با پیوستن ایروان در قفقاز به ایران و پیوستن همهی سرزمینهای میانرودان (دربرگیرنده بغداد) به عثمانی انجام گرفت.
با این که این پیماننامه پایان درگیریهای مرزی میان ایران و عثمانی نبوود.
ناگفته نماند که نشانه گذاری درست مرزهای این دو کشور در زمان پیدایش جمهوری ترکیه (پس از جنگ جهانی نخستين و از میان رفتن امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۸ زایشی) میان سه کشور ایران، ترکیه و عراق انجام گرفت.
📕بيمارستان ۱۰۰ تختخوابی رازی در تهران به سرپرستی دکتر عباس لقمان ادهم کار خود را آغاز کرد(۱۳۱۳ خ)
📕گشایش راه زیرزمینی"كندوان" در راه چالوس، به درازای ۱۸۸۳,۸۰ متر در سه سال کار ساختمانی و با هزينه ۲۴,۸۵۳,۴۰۰ ريال بدست "رضا شاه"ساخته شد(۱۳۱۷ خ)
📕تازش هواپيماهای عراق به ناو آمريكايی "استارك" در خلیج فارس(۱۳۶۶ خ)
📖یك جت نيروی هوايی عراق در آبهای خليج فارس نادانسته به جای ناو ايرانی، كشتی جنگی آمريكايی «Stark» را با مووشكی زد كه با اين تازش به ناو آمريكايی آسيب رسيد و ۳۷ تن از سرنشینان آن كشته و ۲۱ تن ديگر زخمی شدند و کشور عراق از آمريكا پووزشخواهی كرد و تاوان پرداخت.
📕آغاز نبرد"بيت المقدس ۶" در ماووت در استان سليمانيه عراق بدست دلاور مردان ایران زمین(۱۳۶۷ خ)
📘نخستين جنگ خيابانی در کهننگاره مردمی در"شهر ری"(330 پ.ز)
📖کهننگاره اسكندر كه در روند تازش ارتش به آسيا با اوو بوود در نگارش جنگ شهر ری را كه به خانه به خانه انجام گرفت برنگاشته است كه برپایه سالنامهها در این رووز آغاز شده بوود و کهننگاران ارتشی از آن به نخستين جنگ خيابانی مردم،
به چم امرووز، نام بردهاند.
برپایه گزارش"كاليس تنيس"، در آن رووز در شهر ری ميان نيرووهای اسكندر و یگانهای ارتشی پسرفت نشينی ايران نبردی خوونين و كوچه به كوچه آغاز شد كه سه روز به درازا كشيد.
نيرووهای اسكندر پس از پيروزی در جنگ گائوگاملا به دنبال کردن سربازان ايران رفتن و پس از چند برخورد كووتاه از نبرد همدان، به ری رسيده بوودند. سربازان در كوچهها و خانههای شهر با اسكندريان به زد و خورد پرداختند.
با اين كه در اين جنگ خيابانی برنده و بازنده روشن نبوود، نيرووهای ايران در سومين شب، ناگهان دست به پسرفت نشينی و بیروون رفتن از شهر زدند.
📘زادرووز"يوهان كُپلِر" ستاره شناس و رياضیدان نامدار آلمانی(1571 زایشی)
📘بخش بندی كشورهای عربی ميان انگليس و فرانسه با پیماننامه سايكس- پيكو(1916 زایشی)
📘آغاز بیروون رفتن سربازان شوروی از افغانستان(1988 زایشی)
📙درگذشت"امیرخسرو دهلوی" از وارستگان و سرایندگان نامدار پارسیگوی هند(۷۲۵ مهی)
〰️〰️🦁روزشمار_ایران_و_جهان🦁〰️〰️
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
از خوردنازگیل کووتاهی نکنید.!
ازگیل سرشار از پتاسیم منیزیم، منگنز، فیبر، رووی و آهن میباشد.
برای درمان بسیاری از بیماریها مانند سنگ کلوه، فشارخوون، دردهای رودهای، بیماری دستگاه گوارش، بهبوود روان، پایین آوردن قند خوون کاربرد دارد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
ازگیل سرشار از پتاسیم منیزیم، منگنز، فیبر، رووی و آهن میباشد.
برای درمان بسیاری از بیماریها مانند سنگ کلوه، فشارخوون، دردهای رودهای، بیماری دستگاه گوارش، بهبوود روان، پایین آوردن قند خوون کاربرد دارد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش. (۳۵۹)
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۸
سپهدار ترکان سپه را بدید
بزد نای روویین و صف برکشید
جهان شد پر آوای بوغ و سپاه
همه برنهادند ز آهن کلاه
چو خسرو بدید آن سپاه نیا
دل پادشا شد پر از کیمیا
خود و رستم و تووس و گودرز و گیو
ز لشکر بسی نامبردار نیو
همی گشت بر گرد آن رزمگاه
بیابان نگه گرد و بیراه و راه
که لشکر فزوون بود زآن کوو شمرد
همان ژنده پیلان و مردان گرد
بگرد سپه بر یکی کنده کرد
طلایه بهر سو پراگنده کرد
شب آمد بکنده در افگند آب
بدان سو که بد روی افراسیاب
دو لشکر چنین هم دو رووز و دو شب
از ایشان یکی را نجنبید لب
تو گفتی که رووی زمین آهن ست
ز نیزه هوا نیز در جوشن ست
ازین رووی و زان رووی بر پشت زین
پیاده بپیش اندروون همچنین
تو گفتی جهان کووه آهن شدست
همان پووشش چرخ جووشن شدست
ستاره شمر پیش دو شهریار
پر اندیشه و زیجها برکنار
همی باز جستند راز سپهر
بصلاب تا بر که گردد بمهر
سپهر اندر آن جنگ نظاره بوود
ستاره شمر سخت بیچاره بوود
برووز چهارم چو شد کار تنگ
بپیش پدر شد دلاور پشنگ
بدو گفت کای کدخدای جهان
سرافراز بر کهتران و مهان
بفر تو زیر فلک شاه نیست
ترا ماه و خورشید بد خواه نیست
شود کووه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افرسیاب
زمین بر نتابد سپاه تو را
نه خوورشید تابان کلاه تو را
نیاید ز شاهان کسی پیش تو
جزین بیپدر بد گوهر خویش تو
سیاوش را چون پسر داشتی
برو رنج و مهر پدر داشتی
یکی باد ناخوش ز رووی هوا
برو برگذشتی نبوودی روا
ازوو سیر گشتی چو کردی درست
که اوو تاج و تخت و سپاه تو جست
گر اوو را نکشتی جهاندار شاه
بدو باز گشتی نگین و کلاه
کنوون اینک آمد بپیشت بجنگ
نباید به گیتی فراوان درنگ
هر آن کس که نیکی فرامش کند
همی رای جان سیاووش کند
بپروردی این شوم ناپاک را
پدروار نسپردیش خاک را
همی داشتی تا بر آورد پر
شد از مهر شاه از در تاج زر
ز توران چو مرغی بایران پرید
تو گفتی که هرگز نیا را ندید
ز خوبی نگه کن که پیران چه کرد
بدان بیوفا ناسزاوار مرد
همه مهر پیران فراموش کرد
پر از کینه سر دل پر از جوش کرد
همی بود خامش چو آمد به مشت
چنان مهربان پهلوان را بکشت
از ایران کنوون با سپاهی به جنگ
بیامد به پیش نیا تیزچنگ
نه دینار خواهد نه تخت و کلاه
نه اسب و نه شمشیر و گنج و سپاه
ز خویشان جز از جان نخواهد همی
سخن را ازین در نکاهد همی
پدر شاه و فرزانهتر پادشا ست
بدیت راست گفتار من بر گوا ست
از ایرانیان نیست چندین سخن
سپه را چنین دل شکسته مکن
بدیشان چباید ستاره شمر
بشمشیر جویند مردان هنر
سواران که در میمنه با منند
همه جنگ را یکدل و یکتند
چو دستور باشد مرا پادشا
از ایشان نمانم یکی پارسا
بدوزم سر و ترگ ایشان بتیر
نه اندیشم از کنده و آبگیر
چو بشنید افراسیاب این سخن
بدو گفت مشتاب و تندی مکن
سخن هرچ گفتی همه راست بوود
جز از راستی را نباید شنوود
ولیکن تو دانی که پیران گرد
بگیتی همه راه نیکی سپرد
نبد در دلش کژی و کاستی
نجستی به جز خوبی و راستی
همان پیل بد روز جنگ او به زوور
چو دریا دل و رخ چو تابنده هوور
برادرش هومان پلنگ نبرد
چو لهاک جنگی و فرشیدورد
ز ترکان سواران کین سدهزار
همه نامجووی از در کارزار
برفتند از ایدر پر از جنگ و جووش
من ایدر نوان با غم و با خرووش.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_ منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش. (۳۵۹)
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۸
سپهدار ترکان سپه را بدید
بزد نای روویین و صف برکشید
جهان شد پر آوای بوغ و سپاه
همه برنهادند ز آهن کلاه
چو خسرو بدید آن سپاه نیا
دل پادشا شد پر از کیمیا
خود و رستم و تووس و گودرز و گیو
ز لشکر بسی نامبردار نیو
همی گشت بر گرد آن رزمگاه
بیابان نگه گرد و بیراه و راه
که لشکر فزوون بود زآن کوو شمرد
همان ژنده پیلان و مردان گرد
بگرد سپه بر یکی کنده کرد
طلایه بهر سو پراگنده کرد
شب آمد بکنده در افگند آب
بدان سو که بد روی افراسیاب
دو لشکر چنین هم دو رووز و دو شب
از ایشان یکی را نجنبید لب
تو گفتی که رووی زمین آهن ست
ز نیزه هوا نیز در جوشن ست
ازین رووی و زان رووی بر پشت زین
پیاده بپیش اندروون همچنین
تو گفتی جهان کووه آهن شدست
همان پووشش چرخ جووشن شدست
ستاره شمر پیش دو شهریار
پر اندیشه و زیجها برکنار
همی باز جستند راز سپهر
بصلاب تا بر که گردد بمهر
سپهر اندر آن جنگ نظاره بوود
ستاره شمر سخت بیچاره بوود
برووز چهارم چو شد کار تنگ
بپیش پدر شد دلاور پشنگ
بدو گفت کای کدخدای جهان
سرافراز بر کهتران و مهان
بفر تو زیر فلک شاه نیست
ترا ماه و خورشید بد خواه نیست
شود کووه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افرسیاب
زمین بر نتابد سپاه تو را
نه خوورشید تابان کلاه تو را
نیاید ز شاهان کسی پیش تو
جزین بیپدر بد گوهر خویش تو
سیاوش را چون پسر داشتی
برو رنج و مهر پدر داشتی
یکی باد ناخوش ز رووی هوا
برو برگذشتی نبوودی روا
ازوو سیر گشتی چو کردی درست
که اوو تاج و تخت و سپاه تو جست
گر اوو را نکشتی جهاندار شاه
بدو باز گشتی نگین و کلاه
کنوون اینک آمد بپیشت بجنگ
نباید به گیتی فراوان درنگ
هر آن کس که نیکی فرامش کند
همی رای جان سیاووش کند
بپروردی این شوم ناپاک را
پدروار نسپردیش خاک را
همی داشتی تا بر آورد پر
شد از مهر شاه از در تاج زر
ز توران چو مرغی بایران پرید
تو گفتی که هرگز نیا را ندید
ز خوبی نگه کن که پیران چه کرد
بدان بیوفا ناسزاوار مرد
همه مهر پیران فراموش کرد
پر از کینه سر دل پر از جوش کرد
همی بود خامش چو آمد به مشت
چنان مهربان پهلوان را بکشت
از ایران کنوون با سپاهی به جنگ
بیامد به پیش نیا تیزچنگ
نه دینار خواهد نه تخت و کلاه
نه اسب و نه شمشیر و گنج و سپاه
ز خویشان جز از جان نخواهد همی
سخن را ازین در نکاهد همی
پدر شاه و فرزانهتر پادشا ست
بدیت راست گفتار من بر گوا ست
از ایرانیان نیست چندین سخن
سپه را چنین دل شکسته مکن
بدیشان چباید ستاره شمر
بشمشیر جویند مردان هنر
سواران که در میمنه با منند
همه جنگ را یکدل و یکتند
چو دستور باشد مرا پادشا
از ایشان نمانم یکی پارسا
بدوزم سر و ترگ ایشان بتیر
نه اندیشم از کنده و آبگیر
چو بشنید افراسیاب این سخن
بدو گفت مشتاب و تندی مکن
سخن هرچ گفتی همه راست بوود
جز از راستی را نباید شنوود
ولیکن تو دانی که پیران گرد
بگیتی همه راه نیکی سپرد
نبد در دلش کژی و کاستی
نجستی به جز خوبی و راستی
همان پیل بد روز جنگ او به زوور
چو دریا دل و رخ چو تابنده هوور
برادرش هومان پلنگ نبرد
چو لهاک جنگی و فرشیدورد
ز ترکان سواران کین سدهزار
همه نامجووی از در کارزار
برفتند از ایدر پر از جنگ و جووش
من ایدر نوان با غم و با خرووش.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_ منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙«#فردوسی_بزرگ، ایران و زبانِ پارسی»
از زبانِ بُرا و گویای دستور(دکتر) علیرضا قیامتی،
استاد زبان و ادبِ پارسی دانشگاهِ فرهنگیانِ مشهد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
از زبانِ بُرا و گویای دستور(دکتر) علیرضا قیامتی،
استاد زبان و ادبِ پارسی دانشگاهِ فرهنگیانِ مشهد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_پنجاه_و_هفتم.
۷۵۷
🚸#فرزندان_ایران:
باز اندیشی در پدیدآمدن"یک" یا"رشتهای" از واژگان با پدیداری مردم بر زمین،
هستی به دوران نویی پا می گذارد چرا که"نگاهی" به هستی افزوون شده است. نگریستن به جهانِ نگارین، انگارههایی(خیالاتی) را در مردم میآفریند.
بدین گوونه انگاره ها آرام آرام به نگرهها(آرا و نظریات) دگردیسی مییابند.
برای این انگارهها و نگرهها،
نگارههایی(نقوشی) به دست آدمی پدید میآید و سپس با رویش زبان است که"نگارش" هم به میدان پای میگذارد.
این چنین رشتهای پیوسته از واژگانی که ریشه در"نگریستن" دارند و به یکدگر راه میبرند رخ نشان داده،
در زبان جایگاه خود را مییابند:
زبان و فرهنگ پارسی
*این زیبای سخت جان*
آوازه دلانگیزی از شکووه ایران و آوازی همیشه ماندگار از ادب ایرانیان است.
زبانی ست شیرین و شیوا که پربارترین وبالنده ترین واژگان کهن رادرساختار خود جای داده است.
برای این زبان همین بس که فرزندان بزرگی همچون؛
فردوسی، رودکی، حافظ، مولانا، نظامی، رادمانپورماهک و....
دیگران را در دامان زرین وپر مهرش پرورانده است که امرووز نیاز به یاری فراگیر ایرانیان دارد.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«پدران، نیاکان»
بجای واژه تازی«آباء»
۲- واژه پارسی«کارگاه»
بجای واژه بیگانه فرانسه «آتلیه»
۳- واژگان پارسی«آینده، پیشین»
بجای واژه تازی «آتی»
۴- واژه پارسی«آینده»
بجای واژه تازی «آتیه»
۵- واژگان پارسی«کارها، نشانهها»
بجای واژه تازی «آثار»
۶- واژگان پارسی«پسین، پایانی»
بجای واژه تازی «آخِر»
۷- واژگان پارسی«تهیدستی، نداشتن»
بجای واژه تازی «فقر»
۸- واژگان پارسی«سرانجام، پایان کار»
بجای واژه تازی «آخرالامر»
۹- واژگان پارسی«پایانرووزها، رستاخیز»
بجای واژه تازی «آخرالزمان»
۱۰- واژگان پارسی«پُرکار، کنشگر، پویا»
بجای واژه تازی «فعال»
۱۱- واژه پارسی«دستنماز»
بجای واژه تازی «وضو»
۱۲- واژه پارسی«روشن، روشنی»
بجای واژه تازی «وضوح»
۱۳- واژگان پارسی«جایگاه، چگوونگی»
بجای واژه تازی «وضعیت»
۱۴- واژگان پارسی«برنهادن، نهش، نهشت»
بجای واژه تازی «وضع»
۱۵- واژه پارسی«زایمان»
بجای واژه تازی «وضع حمل»
۱۶- واژگان پارسی«سپارش، سخنان دممرگ»
بجای واژه تازی «وصیت»
۱۷- واژه پارسی«پیوند»
بجای واژه تازی «وصل»
۱۸- واژگان پارسی«راهپنهانی، راهنهانی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «راه مخفی»
۱۹- واژه پارسی«پیرووزشدن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فائق آمدن»
۲۰- واژگان پارسی«خشم، نگرانی»
بجای واژه تازی «غیظ.»
🖌به ✍؛
#سیــاه_منـصـور .
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_پنجاه_و_هفتم.
۷۵۷
🚸#فرزندان_ایران:
باز اندیشی در پدیدآمدن"یک" یا"رشتهای" از واژگان با پدیداری مردم بر زمین،
هستی به دوران نویی پا می گذارد چرا که"نگاهی" به هستی افزوون شده است. نگریستن به جهانِ نگارین، انگارههایی(خیالاتی) را در مردم میآفریند.
بدین گوونه انگاره ها آرام آرام به نگرهها(آرا و نظریات) دگردیسی مییابند.
برای این انگارهها و نگرهها،
نگارههایی(نقوشی) به دست آدمی پدید میآید و سپس با رویش زبان است که"نگارش" هم به میدان پای میگذارد.
این چنین رشتهای پیوسته از واژگانی که ریشه در"نگریستن" دارند و به یکدگر راه میبرند رخ نشان داده،
در زبان جایگاه خود را مییابند:
زبان و فرهنگ پارسی
*این زیبای سخت جان*
آوازه دلانگیزی از شکووه ایران و آوازی همیشه ماندگار از ادب ایرانیان است.
زبانی ست شیرین و شیوا که پربارترین وبالنده ترین واژگان کهن رادرساختار خود جای داده است.
برای این زبان همین بس که فرزندان بزرگی همچون؛
فردوسی، رودکی، حافظ، مولانا، نظامی، رادمانپورماهک و....
دیگران را در دامان زرین وپر مهرش پرورانده است که امرووز نیاز به یاری فراگیر ایرانیان دارد.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«پدران، نیاکان»
بجای واژه تازی«آباء»
۲- واژه پارسی«کارگاه»
بجای واژه بیگانه فرانسه «آتلیه»
۳- واژگان پارسی«آینده، پیشین»
بجای واژه تازی «آتی»
۴- واژه پارسی«آینده»
بجای واژه تازی «آتیه»
۵- واژگان پارسی«کارها، نشانهها»
بجای واژه تازی «آثار»
۶- واژگان پارسی«پسین، پایانی»
بجای واژه تازی «آخِر»
۷- واژگان پارسی«تهیدستی، نداشتن»
بجای واژه تازی «فقر»
۸- واژگان پارسی«سرانجام، پایان کار»
بجای واژه تازی «آخرالامر»
۹- واژگان پارسی«پایانرووزها، رستاخیز»
بجای واژه تازی «آخرالزمان»
۱۰- واژگان پارسی«پُرکار، کنشگر، پویا»
بجای واژه تازی «فعال»
۱۱- واژه پارسی«دستنماز»
بجای واژه تازی «وضو»
۱۲- واژه پارسی«روشن، روشنی»
بجای واژه تازی «وضوح»
۱۳- واژگان پارسی«جایگاه، چگوونگی»
بجای واژه تازی «وضعیت»
۱۴- واژگان پارسی«برنهادن، نهش، نهشت»
بجای واژه تازی «وضع»
۱۵- واژه پارسی«زایمان»
بجای واژه تازی «وضع حمل»
۱۶- واژگان پارسی«سپارش، سخنان دممرگ»
بجای واژه تازی «وصیت»
۱۷- واژه پارسی«پیوند»
بجای واژه تازی «وصل»
۱۸- واژگان پارسی«راهپنهانی، راهنهانی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «راه مخفی»
۱۹- واژه پارسی«پیرووزشدن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فائق آمدن»
۲۰- واژگان پارسی«خشم، نگرانی»
بجای واژه تازی «غیظ.»
🖌به ✍؛
#سیــاه_منـصـور .
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🪻🍃🪻
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#مانتره_سپند_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۲۸
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز #آدینه: #ناهید_شید؛
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۲۸
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #آدینه: #ناهید_شید؛
به 🌞رووز ۲۸ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۸
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️رووز17 FRIDAY 🌖 ماه #MAY.
🌲به سال 2024⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 17
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣 🧚♀ ⚖ 🧚♀ 🌨 🍷بزرگداشت 🍷#خیام.
🔥#مانتره_سپند.
(سخنان رشد دهنده و افزاینده گاتها.)
کسی که شبِ تار، یارِ تو بود
به دریای غم، غمگسارِ تو بود
سپیده دمِ بختت از روزگار
کنارش نشین و سپاسش بدار.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀 گل #کرکم(زعفران.)
نماد مانتره سپند است.
🐃 گاو نماد اردیبهشت ماه سال.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#مانتره_سپند_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۲۸
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز #آدینه: #ناهید_شید؛
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۲۸
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #آدینه: #ناهید_شید؛
به 🌞رووز ۲۸ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۸
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️رووز17 FRIDAY 🌖 ماه #MAY.
🌲به سال 2024⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 17
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣 🧚♀ ⚖ 🧚♀ 🌨 🍷بزرگداشت 🍷#خیام.
🔥#مانتره_سپند.
(سخنان رشد دهنده و افزاینده گاتها.)
کسی که شبِ تار، یارِ تو بود
به دریای غم، غمگسارِ تو بود
سپیده دمِ بختت از روزگار
کنارش نشین و سپاسش بدار.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀 گل #کرکم(زعفران.)
نماد مانتره سپند است.
🐃 گاو نماد اردیبهشت ماه سال.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۸
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو:
بامداد برای آمدن،
از لابلای ابرها میگذرد.
این بامدادِ سپیدی که با غنچهها،
هماهنگ شده تا شکفتن آنها
با شکفتن آفتاب همزمان گردد،
که هم غنچهها و هم آفتاب هماهنگ
با هم بشکفند جايی که در چشم
روشن آفتاب هیچجايی در تاریکی نماند.
آنجا که شاخههای رووییده شده
و نیمه خشکِ گندمزاران از ترسِ داسهای
تیز برزگران لرزه بر جانشان افتاده.
از سوویی دیگر آرامشی بجان ستارگان
پیش از رفتن آنها که به هیچ چیزی نمیاندیشند داستانی است،
که به رفتن آنان میانجامد.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۸
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو:
بامداد برای آمدن،
از لابلای ابرها میگذرد.
این بامدادِ سپیدی که با غنچهها،
هماهنگ شده تا شکفتن آنها
با شکفتن آفتاب همزمان گردد،
که هم غنچهها و هم آفتاب هماهنگ
با هم بشکفند جايی که در چشم
روشن آفتاب هیچجايی در تاریکی نماند.
آنجا که شاخههای رووییده شده
و نیمه خشکِ گندمزاران از ترسِ داسهای
تیز برزگران لرزه بر جانشان افتاده.
از سوویی دیگر آرامشی بجان ستارگان
پیش از رفتن آنها که به هیچ چیزی نمیاندیشند داستانی است،
که به رفتن آنان میانجامد.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
.
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
─┅═👑به نام ایزد یکتا👑═┅─
در هر دشتی كه لاله زاری بوده است
آن لاله ز خــون شهـرياری بوده است
چو برگ بنفشـه كز زميـــــن میرويد
خاليست كه بر رخ نـگاری بوده است.
•● دانشمند خیام نیشابوری●•
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
─┅═👑امرووز؛ "آدینه:#ناهید_شید"👑═┅─
📕 ۲۸ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خوورشیدی.
📗 مانتره سپند اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 17 ماه مه 2024 زایشی.
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
📚رووز بزرگداشت "دانشمند خيام نيشابوری"
📕زادرووز"دانشمند عُمَر خَیّام نیشابوری" فرزانه، ریاضیدان، ستارهشناس و چارانهسرای ایرانی در زمان سلجوقی(۴۲۷ خ)
📖سالنمه خوورشيدی كه ايرانيان آن را بکار میبرند، ششم مارس ۱۰۷۹ زایشی بدست دانشمند خيام ساخته شد كه به سالنامه جلالی نامیده شده است،
زيرا كه در هنگام فرمانروایی جلال الدين ملكشاه نوشته شده بود.
اين سالنامه درستتر از سالنامه زایشی است، زيرا كه کژی آن هر ۳۷۷۰ سال يك رووز است و سالنامه زایشی هر ۳۳۳۰ سال.
📕نخست وزیر رومانی برای پارهای گفتگوو و نوشتن برنامه بازرگانی به تهران آمد(۱۳۵۵ خ)
📕میان ایران و بلغارستان یک پیماننامه برای ترابری کالا و گردشگران میان دو کشور نوشته شده(۱۳۵۵ خ)
📕افتادن"مهران" بدست رژيم بعث عراق در روند جنگ هشت ساله(۱۳۶۵ خ)
📕درگذشت"محمد قهرمان" سراينده و استاد برجسته ادبسار پارسی(۱۳۹۲ خ)
📘زادرووز"ارشمیدس" دانشمند نامدار یونان باستان(586 پ.ز)
📘گسترش انديشه"مانی" در چين باستان. (694 زایشی)
📖"مانی" انديشمند بزرگ ايرانی سده سوم زایشی و بنیادگذار آیین"مانيكيسم" كه پندا ایشان به آرامی از خاور تا چين و در باختر، تا اروپا را فراگرفت باور داشت كه مانک و ماده هميشه در ستیز هستند و همه گرفتاری جهان و کارهای مردم از ماده و ماديگری سرچشمه میگيرد.
مانی باور(ايسم) خود را بر پايه مانک، خوبی، راستگويی، پاسداشت از راستی و نيز دادگری و ميانهروی در زندگانی رووزانه گذاشته بوود.
📘درگذشت"نوح یکم سامانی" پادشاه ایران. (۹۵۴ زایشی)
📖"نوح سامانی" پس از ۱۲ سال فرمانروایی درگذشت.
تاريخ "نوح" را با اين كه بمانند پادشاهان پیشین دوودمان سامانی به زبان و فرهنگ پارسی و زنده کردن هرچه بيشتر فرهنگ ايرانی یاری كرده بوود،
به نيكی ياد نمی كند، زيرا كه با ستیزه پدرش "نصر" كودتا كرده و اوو را به زندان افكنده بوود.
📘زادرووز"ادوارد جِنر" پزشك انگليسی و سازنده دارووی آبله(1749 زایشی)
📘ناپلیون فرمانروای فرانسه سرزمينهايی را که پاپ تا آن زمان بر آنها فرمانروايی داشت پیوست به مرزهای فرانسه کرد(1809 زایشی)
📙درگذشت"شيخ فخرالدين ابراهيم بن شهريار عراقی همدانی"
سراينده بزرگ ايرانی(۶۸۸ مهی)
📖شیخ فخرالدین ابراهیم، فرنام به عراقی، وارسته نامی و سراينده بلندآوازهی ایرانی،
در آغاز سده هفتم مهی در دهی در نزدیکی همدان چشم به جهان گشوود.
پس از فراگيری دانش و کار و پیشه، برای فراگيری دانش به همدان رفت.
سپس با گرووهی از درویشان رهسپار هندوستان شد و به پیشگاه"شیخ بهاءالدین زکریا" درآمد و پس از چندی با دختر او پیمان زناشویی بست. سپس به عربستان و سپس به قونیه رفت و به پیشگاه"مولانا" رسید و همدم و هم سخن اوو شد.
وی درسال ۶۸۶یا ۶۸۸ مهی در هشتاد سالگی در دمشق درگذشت.
از کارهای ایشان میتوان افزوون بر"دیوان اشعار" به "مثنوی عشاقنامه" و کتاب "لمعات" نام برد.
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
─┅═👑به نام ایزد یکتا👑═┅─
در هر دشتی كه لاله زاری بوده است
آن لاله ز خــون شهـرياری بوده است
چو برگ بنفشـه كز زميـــــن میرويد
خاليست كه بر رخ نـگاری بوده است.
•● دانشمند خیام نیشابوری●•
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
─┅═👑امرووز؛ "آدینه:#ناهید_شید"👑═┅─
📕 ۲۸ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خوورشیدی.
📗 مانتره سپند اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 17 ماه مه 2024 زایشی.
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
📚رووز بزرگداشت "دانشمند خيام نيشابوری"
📕زادرووز"دانشمند عُمَر خَیّام نیشابوری" فرزانه، ریاضیدان، ستارهشناس و چارانهسرای ایرانی در زمان سلجوقی(۴۲۷ خ)
📖سالنمه خوورشيدی كه ايرانيان آن را بکار میبرند، ششم مارس ۱۰۷۹ زایشی بدست دانشمند خيام ساخته شد كه به سالنامه جلالی نامیده شده است،
زيرا كه در هنگام فرمانروایی جلال الدين ملكشاه نوشته شده بود.
اين سالنامه درستتر از سالنامه زایشی است، زيرا كه کژی آن هر ۳۷۷۰ سال يك رووز است و سالنامه زایشی هر ۳۳۳۰ سال.
📕نخست وزیر رومانی برای پارهای گفتگوو و نوشتن برنامه بازرگانی به تهران آمد(۱۳۵۵ خ)
📕میان ایران و بلغارستان یک پیماننامه برای ترابری کالا و گردشگران میان دو کشور نوشته شده(۱۳۵۵ خ)
📕افتادن"مهران" بدست رژيم بعث عراق در روند جنگ هشت ساله(۱۳۶۵ خ)
📕درگذشت"محمد قهرمان" سراينده و استاد برجسته ادبسار پارسی(۱۳۹۲ خ)
📘زادرووز"ارشمیدس" دانشمند نامدار یونان باستان(586 پ.ز)
📘گسترش انديشه"مانی" در چين باستان. (694 زایشی)
📖"مانی" انديشمند بزرگ ايرانی سده سوم زایشی و بنیادگذار آیین"مانيكيسم" كه پندا ایشان به آرامی از خاور تا چين و در باختر، تا اروپا را فراگرفت باور داشت كه مانک و ماده هميشه در ستیز هستند و همه گرفتاری جهان و کارهای مردم از ماده و ماديگری سرچشمه میگيرد.
مانی باور(ايسم) خود را بر پايه مانک، خوبی، راستگويی، پاسداشت از راستی و نيز دادگری و ميانهروی در زندگانی رووزانه گذاشته بوود.
📘درگذشت"نوح یکم سامانی" پادشاه ایران. (۹۵۴ زایشی)
📖"نوح سامانی" پس از ۱۲ سال فرمانروایی درگذشت.
تاريخ "نوح" را با اين كه بمانند پادشاهان پیشین دوودمان سامانی به زبان و فرهنگ پارسی و زنده کردن هرچه بيشتر فرهنگ ايرانی یاری كرده بوود،
به نيكی ياد نمی كند، زيرا كه با ستیزه پدرش "نصر" كودتا كرده و اوو را به زندان افكنده بوود.
📘زادرووز"ادوارد جِنر" پزشك انگليسی و سازنده دارووی آبله(1749 زایشی)
📘ناپلیون فرمانروای فرانسه سرزمينهايی را که پاپ تا آن زمان بر آنها فرمانروايی داشت پیوست به مرزهای فرانسه کرد(1809 زایشی)
📙درگذشت"شيخ فخرالدين ابراهيم بن شهريار عراقی همدانی"
سراينده بزرگ ايرانی(۶۸۸ مهی)
📖شیخ فخرالدین ابراهیم، فرنام به عراقی، وارسته نامی و سراينده بلندآوازهی ایرانی،
در آغاز سده هفتم مهی در دهی در نزدیکی همدان چشم به جهان گشوود.
پس از فراگيری دانش و کار و پیشه، برای فراگيری دانش به همدان رفت.
سپس با گرووهی از درویشان رهسپار هندوستان شد و به پیشگاه"شیخ بهاءالدین زکریا" درآمد و پس از چندی با دختر او پیمان زناشویی بست. سپس به عربستان و سپس به قونیه رفت و به پیشگاه"مولانا" رسید و همدم و هم سخن اوو شد.
وی درسال ۶۸۶یا ۶۸۸ مهی در هشتاد سالگی در دمشق درگذشت.
از کارهای ایشان میتوان افزوون بر"دیوان اشعار" به "مثنوی عشاقنامه" و کتاب "لمعات" نام برد.
➖➖👑روزشمارایران_و_جهان👑➖➖
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
آیا میدانستید:
زبان یک دارکوب در هنگام زدن به درخت
گِرد سرش میپیچد؟
و از آسیب رسیدن به سر و گردنش پیشگیری میکند.!
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
زبان یک دارکوب در هنگام زدن به درخت
گِرد سرش میپیچد؟
و از آسیب رسیدن به سر و گردنش پیشگیری میکند.!
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#داستانهای_شاهنامه؛
اینک دوباره سر داستانمان برویم.
بهرام وختی به شهر ترکان رسید بزرگان به پیشوازش رفتند وختی نزد خاقان رفت و کرنش کرد خاقان او را بوسید و از جنگش با شاه پرسید و با ایزدگشسپ و یلان سینه هم گفتگوو کرد.
بهرام بر تخت سیمین نشست و دست خاقان را در دست گرفت و گفت:
تو میدانی که از خسرو کسی در جهان پایدارنیست پس اگر مرا در اینجا بپذیری که در پیشگاه تو هستم و اگر مایه رنجش را فراهم میکنم به هندوستان میروم.
خاقان گفت:
تو مانند فرزندم هستی و به خداوند سوگند تا زندهام همراهت هستم.
پس دو ایوان بیاراست و جامه پوشیدنی و خوردنی و دینار و گوهر شاهوار در برایش گذاشت و همیشه در مهمانیها در شکار و چوگان همراه خاقان بود.
نامداری به نام مقاتوره هر پگاه نزد خاقان میآمد و هزار دینار میگرفت.
بهرام چندی شگفتزده بود و سپس چرایی را پرسید. خاقان گفت:
چون در سپاه سرشناس است اگر به او ندهم سپاه را بههمریخته و پریشان میکند.
بهرام گفت:
ای شاه تو او را بر خود چیره کردی.
اگر بگذارید میتوانم تو را از دست او برهانم. خاقان پذیرفت.
بهرام گفت:
فردا پگاه مقاتوره که آمد به او نخند و پاسخش را نده.
بامداد فردا مقاتوره آمد و خاقان نگاهی نکرد.
مقاتوره خشمگین شد و پرسید:
چرا امروز نگاهم نمیکنی؟
همانا این بهرام پارسی تو را برانگیخته است.
بهرام گفت:
دیگر نمیگذارم تو هر روز بیایی و گنج او را بر باد دهی.
مقاتوره نگران شد و تیر خدنگی از ترکش درآورد و به بهرام گفت:
این نشان من است فردا که میآیی ببین پیکان مرا.
بهرام خروشید و پیکان پولادی به او داد و گفت:
این را از من یادگار داشته باش تا کی به کارت آید؟
روز دیگر وختی سپیده زد مقاتوره خفتان پوشید و بهرام هم جوشن خود را به تن کرد و جایی را در دشت برگزیدند و باهم به جنگ برخاستند.
نخست مقاتوره به کمرگاه بهرام تیری زد که جوشنش پاره نشد و کاری نکرد.
مقاتوره گمان کرد که او را کشته است.
بهرام گفت:
مرا نکشتی،
کجا میروی؟
سپس بهرام تیری به او زد که او را بر زمین انداخت.
مقاتوره که تیر سختی خورده بود دوپایش را به زین بست تا بتواند روی اسپ بماند و اگر روانش بد بود.
بهرام به خاقان گفت:
او نیاز به گورکن دارد.
خاقان گفت:
و او زنده است.
بهرام گفت:
او روی اسب مرده است.
خاقان سواری فرستاد و او پیام آورد که مقاتوره مرده است.
خاقان شاد شد و از شادی کلاهش را به هوا انداخت و تیر و درم و دینار و اسپ و نوکر و زیور و گوهر شاهوار و تاج شاهی و ابزارهای جنگی به بهرام پیشکش کرد.
در سرزمین چین جانوری بزرگتر از اسپ با دو یال سیاه بود که تنش زرد و گوش و دهانش سیاه بود و او را شیرکپی مینامیدند.
خاقان دختری چون ماه با دو زلف سیاه و لب سرخ و بینی چون هلو سیمین و لبانی چون بیجاده و چشمانی چون نرگس هراسان داشت.
پدر و مادر بسیا بپای او بودند.
روزی که خاقان برای شکار رفته بود و خاتون هم در کاخ به کارهایش سرگرم بود،
دختر با همراهانش در چمنزار آمد و شیرکپی او را دید و در یکدم او را خورد.
وختی خاقان و خاتون شنیدند سوگوار شدند و هرسال در مرگش گریان بودند.
بیشتر میکوشیدند شیرکپی را بکشند و نتوانستند.
روزی خاتون بهرام را دید و از دوستان پرسید او کیست؟
گفتند: او چندی در ایران شهریار بود و او را بهرام گرد مینامند و اینک در پیشگاه خاقان است.
روزی خاقان جشنی برپا کرد و بهرام را هم فراخواند.
خاتون نزد بهرام رفت و او را ستود و گفت: میتوانم خواستهای از شما داشته باشم؟
بهرام گفت:
فرمان دهید.
خاتون گفت:
چمنزاری اینجاست که جوانان در بهار آنجا جشن میگیرند.
بالای آن چمنزار کوهی است که جانوری چون اژدها آنجاست که زندگی را بر همه تنگ کرده است و او شیرکپی است و آن جانور دخترم را خورده.
سواران جنگی بسیاری به او تاختند و آنها گریختند و یا کشته شدند.
بهرام گفت:
فردا بامداد آنجا میروم و کارش را میسازم.
روز دیگر بهرام با کمند و کمان و سه چوبه تیر به نخجیرگاه رفت و به یارانش دستور داد تا بازگردند.
شیرکپی به چشمه آمد و در آب رفت و بیرون آمد وختی چشمش به بهرام افتاد چنگ و دندان نشان داد و پیش آمد.
بهرام تیری به تن جانور زد و تیر دوم را به سرش زد و تیر سوم را به چنگ او زد و تیرچهارم بر میان جانور خورد و خون روان شد سپس بهرام تن اژدها را با شمشیر دونیم کرد و سرش را هم جدا نمود.
خاقان و خاتون از این رخداد شاد شدند و به بهرام آفرین گفتند و زر و گوهر فراوانی به او پاداش دادندو سد کیسه درم و گنج و همان اندازه برده و جامه و همچنین خاقان دخترش را به همسری بهرام درآورد.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_ منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
اینک دوباره سر داستانمان برویم.
بهرام وختی به شهر ترکان رسید بزرگان به پیشوازش رفتند وختی نزد خاقان رفت و کرنش کرد خاقان او را بوسید و از جنگش با شاه پرسید و با ایزدگشسپ و یلان سینه هم گفتگوو کرد.
بهرام بر تخت سیمین نشست و دست خاقان را در دست گرفت و گفت:
تو میدانی که از خسرو کسی در جهان پایدارنیست پس اگر مرا در اینجا بپذیری که در پیشگاه تو هستم و اگر مایه رنجش را فراهم میکنم به هندوستان میروم.
خاقان گفت:
تو مانند فرزندم هستی و به خداوند سوگند تا زندهام همراهت هستم.
پس دو ایوان بیاراست و جامه پوشیدنی و خوردنی و دینار و گوهر شاهوار در برایش گذاشت و همیشه در مهمانیها در شکار و چوگان همراه خاقان بود.
نامداری به نام مقاتوره هر پگاه نزد خاقان میآمد و هزار دینار میگرفت.
بهرام چندی شگفتزده بود و سپس چرایی را پرسید. خاقان گفت:
چون در سپاه سرشناس است اگر به او ندهم سپاه را بههمریخته و پریشان میکند.
بهرام گفت:
ای شاه تو او را بر خود چیره کردی.
اگر بگذارید میتوانم تو را از دست او برهانم. خاقان پذیرفت.
بهرام گفت:
فردا پگاه مقاتوره که آمد به او نخند و پاسخش را نده.
بامداد فردا مقاتوره آمد و خاقان نگاهی نکرد.
مقاتوره خشمگین شد و پرسید:
چرا امروز نگاهم نمیکنی؟
همانا این بهرام پارسی تو را برانگیخته است.
بهرام گفت:
دیگر نمیگذارم تو هر روز بیایی و گنج او را بر باد دهی.
مقاتوره نگران شد و تیر خدنگی از ترکش درآورد و به بهرام گفت:
این نشان من است فردا که میآیی ببین پیکان مرا.
بهرام خروشید و پیکان پولادی به او داد و گفت:
این را از من یادگار داشته باش تا کی به کارت آید؟
روز دیگر وختی سپیده زد مقاتوره خفتان پوشید و بهرام هم جوشن خود را به تن کرد و جایی را در دشت برگزیدند و باهم به جنگ برخاستند.
نخست مقاتوره به کمرگاه بهرام تیری زد که جوشنش پاره نشد و کاری نکرد.
مقاتوره گمان کرد که او را کشته است.
بهرام گفت:
مرا نکشتی،
کجا میروی؟
سپس بهرام تیری به او زد که او را بر زمین انداخت.
مقاتوره که تیر سختی خورده بود دوپایش را به زین بست تا بتواند روی اسپ بماند و اگر روانش بد بود.
بهرام به خاقان گفت:
او نیاز به گورکن دارد.
خاقان گفت:
و او زنده است.
بهرام گفت:
او روی اسب مرده است.
خاقان سواری فرستاد و او پیام آورد که مقاتوره مرده است.
خاقان شاد شد و از شادی کلاهش را به هوا انداخت و تیر و درم و دینار و اسپ و نوکر و زیور و گوهر شاهوار و تاج شاهی و ابزارهای جنگی به بهرام پیشکش کرد.
در سرزمین چین جانوری بزرگتر از اسپ با دو یال سیاه بود که تنش زرد و گوش و دهانش سیاه بود و او را شیرکپی مینامیدند.
خاقان دختری چون ماه با دو زلف سیاه و لب سرخ و بینی چون هلو سیمین و لبانی چون بیجاده و چشمانی چون نرگس هراسان داشت.
پدر و مادر بسیا بپای او بودند.
روزی که خاقان برای شکار رفته بود و خاتون هم در کاخ به کارهایش سرگرم بود،
دختر با همراهانش در چمنزار آمد و شیرکپی او را دید و در یکدم او را خورد.
وختی خاقان و خاتون شنیدند سوگوار شدند و هرسال در مرگش گریان بودند.
بیشتر میکوشیدند شیرکپی را بکشند و نتوانستند.
روزی خاتون بهرام را دید و از دوستان پرسید او کیست؟
گفتند: او چندی در ایران شهریار بود و او را بهرام گرد مینامند و اینک در پیشگاه خاقان است.
روزی خاقان جشنی برپا کرد و بهرام را هم فراخواند.
خاتون نزد بهرام رفت و او را ستود و گفت: میتوانم خواستهای از شما داشته باشم؟
بهرام گفت:
فرمان دهید.
خاتون گفت:
چمنزاری اینجاست که جوانان در بهار آنجا جشن میگیرند.
بالای آن چمنزار کوهی است که جانوری چون اژدها آنجاست که زندگی را بر همه تنگ کرده است و او شیرکپی است و آن جانور دخترم را خورده.
سواران جنگی بسیاری به او تاختند و آنها گریختند و یا کشته شدند.
بهرام گفت:
فردا بامداد آنجا میروم و کارش را میسازم.
روز دیگر بهرام با کمند و کمان و سه چوبه تیر به نخجیرگاه رفت و به یارانش دستور داد تا بازگردند.
شیرکپی به چشمه آمد و در آب رفت و بیرون آمد وختی چشمش به بهرام افتاد چنگ و دندان نشان داد و پیش آمد.
بهرام تیری به تن جانور زد و تیر دوم را به سرش زد و تیر سوم را به چنگ او زد و تیرچهارم بر میان جانور خورد و خون روان شد سپس بهرام تن اژدها را با شمشیر دونیم کرد و سرش را هم جدا نمود.
خاقان و خاتون از این رخداد شاد شدند و به بهرام آفرین گفتند و زر و گوهر فراوانی به او پاداش دادندو سد کیسه درم و گنج و همان اندازه برده و جامه و همچنین خاقان دخترش را به همسری بهرام درآورد.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_ منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گفتارهای دنبالهدار:
#شاهنامه با باشندگی؛
دکتر: #میرجلال_الدین_کزازی
🔹 بخش: چهاردهم
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#شاهنامه با باشندگی؛
دکتر: #میرجلال_الدین_کزازی
🔹 بخش: چهاردهم
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_پنجاه_و_هشتم:
۷۵۸
🚸#فرزندان_ایران؛!
چرا تازیان و بیگانگان کووشش میکنند که زبان و فرهنگ پارسی را نابوود کنند؟
سخن تازه این ست که، تازیان و بیگانگان میخواهند پارسی نابوود شود یا با تازی درآمیزد،
واژگانی که درآغاز به پارسی راه یافتند واژگانی بوودند که از رووی سادهانگاری به زبان و فرهنگ پارسی راه یافتند مانند توبه و شکر و... دیگر واژگانی از این دست و واژگان بسیاری به پارسی سرازیر شد برای مسلمان شدن ایرانیان بوود، ایران بخشی از اسلام شد و این گرایش پیوند سختی میان ایران و کشورهای تازی، و واژگان تازی اینگوونه سرازیر شدند،
زبان و فرهنگ پارسی این زیبای سخت جان گنجینهای ارزنده و گرانبهایی کهن است،
و هم اینکه ابزاری برای گفتگوو آیینها و همزبانی با دیگر پارسی زبانان است درسراسر گیتی.
چو از شهنامه، فردوسی چو آذرخشی در خروش آمد
به تن ایرانیان را خونِ ملیت به جوش آمد
زبانِ پارسی گویا شد و تازی خموش آمد
زِ کنجِ خلوتِ دل، اهرمن رفت و سروش آمد
زبان و فرهنگ پارسی:
این زیبای سخت جان را پاس داریم.
از این پس واژگان زیبای پارسی رادر گفتار و نوشتارمان جایگزین واژگان تازی و بیگانه نماییم:
⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی«اندیشیدن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فکر کردن»
۲- واژه پارسی«دورنگار»
بجای واژه بیگانه فرانسه «فاکس»
۳- واژگان پارسی«پس از این»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «بنا بر این»
۴- واژه پارسی«پیکان»
بجای واژه بیگانه «فِلَش»
۵- واژگان پارسی«آسمان، سپهر»
بجای واژه تازی «فلک»
۶- واژه پارسی «درگذشته»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فوت شده »
۷- واژه پارسی«بی درنگ»
بجای واژگان تازی «فوری، فوراً»
۸- واژه پارسی«بالایی»
بجای واژه تازی «فوقانی»
۹- واژه پارسی«یاد شده»
بجای واژه تازی «فوقالذکر»
۱۰- واژه پارسی«بی اندازه»
بجای واژه تازی «فوقالعاده»
۱۱- واژه پارسی«فرابرنامه»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فوق برنامه»
۱۲- واژگان پارسی«آمرزنده، بخشاینده»
بجای واژه تازی «غفور»
۱۳- واژه پارسی«ناروا»
بجای واژه تازی «غیر مجاز»
۱۴- واژگان پارسی«بیچاره، بینوا»
بجای واژه تازی «غیر مرفه»
۱۵- واژه پارسی«نارستکی»
بجای واژه تازی «غیر قانونی»
۱۶- واژگان پارسی«ازکارانداختن، بیکنش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «غیر فعال کردن»
۱۷- واژه پارسی«ناهنجار»
بجای واژه تازی «غیر معمول»
۱۸- واژگان پارسی«نابههنجار، ناهنجار»
بجای واژه تازی «غیر عادی»
۱۹- واژه پارسی«لگام گسيخته»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، بیگانه انگلیسی «غیر قابل کنترل»
۲۰- واژگان پارسی«بدگویی، ناپیدا»
بجای واژه تازی «غیبت.»
🖌به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_پنجاه_و_هشتم:
۷۵۸
🚸#فرزندان_ایران؛!
چرا تازیان و بیگانگان کووشش میکنند که زبان و فرهنگ پارسی را نابوود کنند؟
سخن تازه این ست که، تازیان و بیگانگان میخواهند پارسی نابوود شود یا با تازی درآمیزد،
واژگانی که درآغاز به پارسی راه یافتند واژگانی بوودند که از رووی سادهانگاری به زبان و فرهنگ پارسی راه یافتند مانند توبه و شکر و... دیگر واژگانی از این دست و واژگان بسیاری به پارسی سرازیر شد برای مسلمان شدن ایرانیان بوود، ایران بخشی از اسلام شد و این گرایش پیوند سختی میان ایران و کشورهای تازی، و واژگان تازی اینگوونه سرازیر شدند،
زبان و فرهنگ پارسی این زیبای سخت جان گنجینهای ارزنده و گرانبهایی کهن است،
و هم اینکه ابزاری برای گفتگوو آیینها و همزبانی با دیگر پارسی زبانان است درسراسر گیتی.
چو از شهنامه، فردوسی چو آذرخشی در خروش آمد
به تن ایرانیان را خونِ ملیت به جوش آمد
زبانِ پارسی گویا شد و تازی خموش آمد
زِ کنجِ خلوتِ دل، اهرمن رفت و سروش آمد
زبان و فرهنگ پارسی:
این زیبای سخت جان را پاس داریم.
از این پس واژگان زیبای پارسی رادر گفتار و نوشتارمان جایگزین واژگان تازی و بیگانه نماییم:
⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی«اندیشیدن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فکر کردن»
۲- واژه پارسی«دورنگار»
بجای واژه بیگانه فرانسه «فاکس»
۳- واژگان پارسی«پس از این»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «بنا بر این»
۴- واژه پارسی«پیکان»
بجای واژه بیگانه «فِلَش»
۵- واژگان پارسی«آسمان، سپهر»
بجای واژه تازی «فلک»
۶- واژه پارسی «درگذشته»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فوت شده »
۷- واژه پارسی«بی درنگ»
بجای واژگان تازی «فوری، فوراً»
۸- واژه پارسی«بالایی»
بجای واژه تازی «فوقانی»
۹- واژه پارسی«یاد شده»
بجای واژه تازی «فوقالذکر»
۱۰- واژه پارسی«بی اندازه»
بجای واژه تازی «فوقالعاده»
۱۱- واژه پارسی«فرابرنامه»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فوق برنامه»
۱۲- واژگان پارسی«آمرزنده، بخشاینده»
بجای واژه تازی «غفور»
۱۳- واژه پارسی«ناروا»
بجای واژه تازی «غیر مجاز»
۱۴- واژگان پارسی«بیچاره، بینوا»
بجای واژه تازی «غیر مرفه»
۱۵- واژه پارسی«نارستکی»
بجای واژه تازی «غیر قانونی»
۱۶- واژگان پارسی«ازکارانداختن، بیکنش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «غیر فعال کردن»
۱۷- واژه پارسی«ناهنجار»
بجای واژه تازی «غیر معمول»
۱۸- واژگان پارسی«نابههنجار، ناهنجار»
بجای واژه تازی «غیر عادی»
۱۹- واژه پارسی«لگام گسيخته»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، بیگانه انگلیسی «غیر قابل کنترل»
۲۰- واژگان پارسی«بدگویی، ناپیدا»
بجای واژه تازی «غیبت.»
🖌به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🪻🍃🪻
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#انارام_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۲۹
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟡 برابر با 🌞رووز #شنبه: #کیوان_شید؛
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۲۹
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️ برابر با ☀️رووز #شنبه: #کیوان_شید؛
به 🌞 رووز ۲۹ 🐃#اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۹
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز18 SATURDAY 🌖ماه #MAY 🌲به سال 2024⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 18
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟣 🧚♀ ⚖ 🧚♀ 🌨 #انارام_ایزد.
#رامش و #آرامش_بیکران.
🔥اهورامزدا این سرزمین را
از دروغ و خشکسالی دور بدارد.
🏝🎖🏝
درود نور میچرخد به کیهان
مدارش بر مدار عشق حیران
انارام جهان پندار نیک است
به بزم نیک رندان"می"بچرخان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🌺گل #مروارید_شیران(مرو اردشیران) نماد انارام ایزد است.
🐃 گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#انارام_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۲۹
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟡 برابر با 🌞رووز #شنبه: #کیوان_شید؛
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۲۹
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️ برابر با ☀️رووز #شنبه: #کیوان_شید؛
به 🌞 رووز ۲۹ 🐃#اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۹
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز18 SATURDAY 🌖ماه #MAY 🌲به سال 2024⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 18
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟣 🧚♀ ⚖ 🧚♀ 🌨 #انارام_ایزد.
#رامش و #آرامش_بیکران.
🔥اهورامزدا این سرزمین را
از دروغ و خشکسالی دور بدارد.
🏝🎖🏝
درود نور میچرخد به کیهان
مدارش بر مدار عشق حیران
انارام جهان پندار نیک است
به بزم نیک رندان"می"بچرخان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🌺گل #مروارید_شیران(مرو اردشیران) نماد انارام ایزد است.
🐃 گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۹
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیڪوو:
تابش خوورشید زخهاے زمین
را درمان میڪند.
هنگامے ڪہ رفتارهاے زمینخواران
و ڪارگزاران آنان زمین را بسووے نابوودی
میڪشاند و وختے ڪہ زمین در تنهایے خویش
دست و پنجہ نرم میڪند تنها پدیدهای
ڪہ بہ فریاد زمین میرسد آفتاب ست.!
ڪہ با پرورش درختان تیڪہ پارههاے آن را
بہ هم میچسباند چون دامان زمین
پُر از مهر ست تا پرندگان،
بر شاخههاے آنان آواز بخوانند
و از شڪستن آنان ترسے در دل نداشتہ باشند.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۲۹
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیڪوو:
تابش خوورشید زخهاے زمین
را درمان میڪند.
هنگامے ڪہ رفتارهاے زمینخواران
و ڪارگزاران آنان زمین را بسووے نابوودی
میڪشاند و وختے ڪہ زمین در تنهایے خویش
دست و پنجہ نرم میڪند تنها پدیدهای
ڪہ بہ فریاد زمین میرسد آفتاب ست.!
ڪہ با پرورش درختان تیڪہ پارههاے آن را
بہ هم میچسباند چون دامان زمین
پُر از مهر ست تا پرندگان،
بر شاخههاے آنان آواز بخوانند
و از شڪستن آنان ترسے در دل نداشتہ باشند.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋