✅گزارشی تکان دهنده درباره اجاره نشینهای استان البرز و قم /100درصد آنها فقیرند
✍🏻روزنامه شرق نوشت:
گزارش تکاندهنده وزارت کار درباره وضعیت مستاجران ایرانی حاکی از آن است که در استان هایی مانند البرز و قم ۱۰۰ درصد مستاجران فقیر هستند.
جزئیات مربوط به یافتههای این گزارش نشان میدهد در سال ۱۴۰۱، بیش از یک میلیون خانوار مستأجر درگیر فقر در مناطق شهری (۸۲ درصد)، درآمدی کمتر از خط فقر داشته و ۲۳۳ هزار خانوار (۱۸ درصد) با اضافه شدن هزینۀ تأمین مسکن استیجاری به سبد هزینه آنها، درگیر فقر شدهاند.
با توجه به اینکه تنها ۸ درصد از خانوارهای مستاجر درگیر فقر در روستاها سکونت دارند، فقر مستأجران را بیشتر میتوان پدیدهای شهری دانست.
✍🏻روزنامه شرق نوشت:
گزارش تکاندهنده وزارت کار درباره وضعیت مستاجران ایرانی حاکی از آن است که در استان هایی مانند البرز و قم ۱۰۰ درصد مستاجران فقیر هستند.
جزئیات مربوط به یافتههای این گزارش نشان میدهد در سال ۱۴۰۱، بیش از یک میلیون خانوار مستأجر درگیر فقر در مناطق شهری (۸۲ درصد)، درآمدی کمتر از خط فقر داشته و ۲۳۳ هزار خانوار (۱۸ درصد) با اضافه شدن هزینۀ تأمین مسکن استیجاری به سبد هزینه آنها، درگیر فقر شدهاند.
با توجه به اینکه تنها ۸ درصد از خانوارهای مستاجر درگیر فقر در روستاها سکونت دارند، فقر مستأجران را بیشتر میتوان پدیدهای شهری دانست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴صعود به قله کاهار توسط کوهنوردان فلزکار به یاد نویسنده نامدار و دوستدار زحمتکشان دکتر غلامحسین ساعدی
قله کاهار ارتفاعی حدود ۴۰۵۰ متر دارد که در استان البرز و در نزدیکی منطقه کلاردشت، در محدوده شهرستان ساوجبلاغ واقع شده است
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
قله کاهار ارتفاعی حدود ۴۰۵۰ متر دارد که در استان البرز و در نزدیکی منطقه کلاردشت، در محدوده شهرستان ساوجبلاغ واقع شده است
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 جام قهرمانی که باعث شد ۲۲ سال در زندان باشه
🔻عدنان قصار، یک سوارکار سوری، ۲۲ سال از عمر خود را در زندان صیدنایا گذراند زیرا باسل اسد ( برادر بشار اسد ) را در مسابقه اسب سواری شکست داده بود
🔻عدنان قصار، یک سوارکار سوری، ۲۲ سال از عمر خود را در زندان صیدنایا گذراند زیرا باسل اسد ( برادر بشار اسد ) را در مسابقه اسب سواری شکست داده بود
🔻تجمع اعتراضی پرسنل بیکار شده بیمارستان سجاد کرمانشاه
در اعتراض به ۲۵ روز تعطیلی بیمارستان و بیکاری پرسنل و عدم حمایت دانشگاه علوم پزشکی.
شنبه ۸ دی ۱۴۰۳
#تعطیلسازی_بیکارسازی_پرسنل
در اعتراض به ۲۵ روز تعطیلی بیمارستان و بیکاری پرسنل و عدم حمایت دانشگاه علوم پزشکی.
شنبه ۸ دی ۱۴۰۳
#تعطیلسازی_بیکارسازی_پرسنل
🔻اعتصاب روز سوم کارکنان شرکت ایران افق واقع در میدان نفتی یادآوران
شنبه ۸ دی ۱۴۰۳
شنبه ۸ دی ۱۴۰۳
پی بردن به ماهیت پهلوی و سلطنت طالب نه نیاز به هوش خاصی داشت و نه نیاز به تجربه. با اینحال در طی این چند سال شاهد بودم که بسیاری که خود را دستکم یک زمانی چپ یا روشنفکر می دانستند چنان در برابر این جماعت، صبور و خاضع و دموکرات بودند که حیرت می کردم. همان هایی که کوچکترین خطای رفقای سابق خود را پیرهن عثمان کردند و تحت عنوان نقد گذشته بر آنان تاختند در برابر این جماعت لمپن سکوت کردند و دم از اتحاد زدند و با طلب مغفرت بابت گذشته خود، شرمگینانه برای سوار شدن به اتوبوس رضا پهلوی با هم مسابقه دادند.
هنوز سنگ مزار خرد شده مبارزین زمان شاه در قطعات ۳۳ و ۳۴ و ۳۹ بهشت زهرا، گورهای دسته جمعی بی نام و نشان در خاوران و شهرهای دیگر ایران و تخریب مزار کشته شدگان اعتراضات اخیر بر وحشی گری حامیان جمهوری اسلامی گواهی می دهد. آنچه "حزب اللهی های در مسند قدرت" با مزار کشتگان کردند برای "شاه اللهی های در حسرت قدرت" آرزو شده است چرا که هر دو بخوبی دشمنان واقعی شان را می شناسند.
هنوز سنگ مزار خرد شده مبارزین زمان شاه در قطعات ۳۳ و ۳۴ و ۳۹ بهشت زهرا، گورهای دسته جمعی بی نام و نشان در خاوران و شهرهای دیگر ایران و تخریب مزار کشته شدگان اعتراضات اخیر بر وحشی گری حامیان جمهوری اسلامی گواهی می دهد. آنچه "حزب اللهی های در مسند قدرت" با مزار کشتگان کردند برای "شاه اللهی های در حسرت قدرت" آرزو شده است چرا که هر دو بخوبی دشمنان واقعی شان را می شناسند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند
جُرمش این بود که اسرار هویدا میکرد.
جُرمش این بود که اسرار هویدا میکرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔞طبق شنیده ها انگاری بیشتر این تجاوز ها توسط پیرمرد ها معتادا و افرادی بیگانه انجام میشه.
.
.
🇦🇫🇵🇰⚡ارتش پاکستان در حال استقرار گسترده توپخانه در امتداد مرز با افغانستان.
⭕️فرمانده نیروی هوایی پاکستان :
همه تروریست ها را له خواهیم کرد و این مجازات کسانی است که به پاکستان تجاوز می کنند
💠
همه تروریست ها را له خواهیم کرد و این مجازات کسانی است که به پاکستان تجاوز می کنند
💠
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فوری
وزارت دفاع پاکستان:
تا ساعات دیگر اعلان جنگ رسمی به افغانستان یک کشور تمام ملت تروریست صادر می شود؛ و این یعنی پاکستان تا تصرف تمام خاک اراضی افغانستان پیشروی خواهد کرد
امید واریم ارتش در مرزهای شرقی متمرکز بشه و مانع هجوم افغانی ها به خاک ایران بشه.
همین طوری هم رسما تبدیل به شعبه اول افعانستان شدیم.
بعد هم بصیر احسانی افغانی و سایر افاغنه هر چه زودتر یه خاک افغانستان رفته و از افغانستان دفاع کنید.
امید واریم دولت ایران و حکومت ایران نخواد خرج افغانستان و جنگ افغانی ها را از جیب ملت ایران پرداخت کنه.
همون سالی ۸۰ هزار میلیارد تومن که سوبسید نان مصرفی ۱۷ میلیون افغانی می شه کافی هست.
برا ارتش پاکستان آرزو موفقیت می کنیم.
و دست آخر
یک سوال از مسولان و مخصوصا روحانیت آقای علم الهدی و امام جمعه کاشان و حسن خمینی.
اگر فردا افغانستان به ایران حمله کنه دقیقا چطور می خواهید ۱۷ میلیون افغانی که پیاده نظام ارتش افغانستان در ایران هستن را مدیریت کنید.
هر چند شما اخوندها مثلا جاتون امن هست.
اونی که جانش به خطر می افته مردم مظلوم ایران هستن.
اخراج افغانی مطالبه ملی
وزارت دفاع پاکستان:
تا ساعات دیگر اعلان جنگ رسمی به افغانستان یک کشور تمام ملت تروریست صادر می شود؛ و این یعنی پاکستان تا تصرف تمام خاک اراضی افغانستان پیشروی خواهد کرد
امید واریم ارتش در مرزهای شرقی متمرکز بشه و مانع هجوم افغانی ها به خاک ایران بشه.
همین طوری هم رسما تبدیل به شعبه اول افعانستان شدیم.
بعد هم بصیر احسانی افغانی و سایر افاغنه هر چه زودتر یه خاک افغانستان رفته و از افغانستان دفاع کنید.
امید واریم دولت ایران و حکومت ایران نخواد خرج افغانستان و جنگ افغانی ها را از جیب ملت ایران پرداخت کنه.
همون سالی ۸۰ هزار میلیارد تومن که سوبسید نان مصرفی ۱۷ میلیون افغانی می شه کافی هست.
برا ارتش پاکستان آرزو موفقیت می کنیم.
و دست آخر
یک سوال از مسولان و مخصوصا روحانیت آقای علم الهدی و امام جمعه کاشان و حسن خمینی.
اگر فردا افغانستان به ایران حمله کنه دقیقا چطور می خواهید ۱۷ میلیون افغانی که پیاده نظام ارتش افغانستان در ایران هستن را مدیریت کنید.
هر چند شما اخوندها مثلا جاتون امن هست.
اونی که جانش به خطر می افته مردم مظلوم ایران هستن.
اخراج افغانی مطالبه ملی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔥ویدیویی از یورش نیروهای طالبان به روستاهای مرزی پاکستان در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.
🔴منابعی از وزارت دفاع افغانستان می گویند که نیروهای امارت اسلامی برخی از پایگاه های نظامیان پاکستانی در آن سوی خط مرزی را به آتش کشیدند.
🔴منابعی از وزارت دفاع افغانستان می گویند که نیروهای امارت اسلامی برخی از پایگاه های نظامیان پاکستانی در آن سوی خط مرزی را به آتش کشیدند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▶️ گزیدهای از برنامه «پرگار» در باره چگونگی عملکرد ساواک
🎬 مهمانهای برنامه:
#احمد_فراستی از رهبران عملیاتی اداره سوم ساواک
#عرفان_قانعیفرد تاریخنگار
#سعید_شاهسوندی زندانی سیاسی هم در دوره پهلوی دوم و هم در جمهوری اسلامی
#مصطفی_مدنی، زندان سیاسی در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران.
🎥 مشاهده برنامه کامل در یوتیوب
#
🎬 مهمانهای برنامه:
#احمد_فراستی از رهبران عملیاتی اداره سوم ساواک
#عرفان_قانعیفرد تاریخنگار
#سعید_شاهسوندی زندانی سیاسی هم در دوره پهلوی دوم و هم در جمهوری اسلامی
#مصطفی_مدنی، زندان سیاسی در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران.
🎥 مشاهده برنامه کامل در یوتیوب
#
💥اصلی ترین «پنجاه هفتی» خود محمدرضاشاه بود...!
✍️ علی مرادی مراغه ای
❇️ در سالهای اخیر،طرفداران پهلوی برگشته و انگی و چماقی درست کرده اند بنام چماقِ«پنجاه هفتی»!و برای از میدان بدر کردن مخالفان خود، این چماق را بر سرِ طرف می کوبند،بقول آتشی:
«...با چهره های معوج دشمن خو
خنجر گرفته اند زير گلوگاهم
و اعتراف سهماگينی می خواهند
كز خون بی قرار تبارم...»
اما در این نوشته میخواهم نشان دهم که اصلی ترین«پنجاه هفتی» خود محمدرضاشاه بوده...!
♦️در آن جهان دو قطبی و جنگ سرد،تمام فکر و ذکرش خطر چپ و مبارزه با کمونیزم بود،خودش را نظر کرده میدانست که علی(ع)در کودکی از بیماری نجاتش داده(مأموریت برای وطنم...ص87)و با مذهب میخواست به جنگ کمونیزم برود!.
خوب به این آمار دقت کنید:
از سال1333تا1342در عرض 10سال،تنها 567عنوان کتاب مذهبی در ایران منتشر شده اما،
از سال 1342تا1346در عرض 5سال به765عنوان مذهبی رسیده.
تنها در عرض۳سال یعنی از 1348تا1350به تعداد 755عنوان کتاب مذهبی افزایش یافته،
به میزانی که به اواخر رژیم می رسیم باز هم انتشار کتب مذهبی افزایش یافته بطوریکه تنها در عرض۳سال یعنی از1351تا 1353تعداد کتب مذهبی به 1695عنوان افزایش می یابد...!
یعنی در دهساله1333تا1342 تنها 10درصد کتابهای منتشره در ایران را کتبِ مذهبی تشکیل میداده اما به میزانی که به اواخر حکومت شاه میرسیم درصد انتشارِ کتب مذهبی چنین افزایش می یابد:
در سال 1351تعداد کتب مذهبی با 578عنوان 25درصد کل کتابها بوده،در سال 1353تعداد کتب مذهبی، به 33درصد کل کتابها رسیده،یعنی در حالیکه در دهساله 1333تا 1342،میزان کتابهای مذهبی پس از ادبیات، تاریخ و جغرافی،علوم اجتماعی در مقام چهارم قرار داشته در سال 1353میزان کتب مذهبی، مقام اول را پیدا میکند.
در 1352تنها در تهران، کتاب مفاتیح الجنان تیراژش 490هزار نسخه بوده و در 1354مجله مکتب اسلام ماهانه 60هزار تیراژ داشته...!
میزان مساجد در1341در ایران3653باب بود اما این تعداد در 1352به 5389 افزایش می یابد!
در سال1340در قم تنها6000 طلبه وجود داشت اما در سال 1354به 18000طلبه می رسد!
در سال1340در تهران293باب مسجد بوده اما در سال1351به 700مسجد افزایش می یابد! و در 1352به 909مسجد می رسد و در 1354این تعداد به 1140مسجد می رسد...
(صدایی که شنیده نشد،اسدی و دیگران...صص52الی55)
♦️طرفدارانش او را معمار تجدد ایران می دانند اما،این چگونه پروژه مدرنیزاسیون و تجددی است که برعکس غرب و همه جای دنیا،به میزانی که ارابه آن به جلو رانده میشود،بجای کاستن از نقش مذهب در عرصه عمومی، برعکس افزایش می یابد...؟!
جالب است که محمدرضاشاه از مسجدسازی در قلب اروپا نیز غافل نبوده!شریف امامی در خاطراتش می نویسد وقتی شاه خبر یافت که مسجد ساخته شده در هامبورگ آلمان،بدلیل نداشتن بودجه نیمه کاره مانده و «شهردار هامبورگ پیشنهاد کرد که ساختمان مسجد نیمه کاره مانده اگر دولت ایران میخواهد آنرا تخریب کرده بجای مسجد از زمین آن استفاده دیگر بکنند»
اما محمدرضاشاه گفت مسجد تکمیل گردد و هزینه تکمیل آنرا نیز خودش پرداخت...!
(خاطرات شریف امامی، هاروارد...ص285)
♦️آن فضایِ بسته و دیکتاتورزده یِ ضد کتاب،چنان ریشه عقلانیت را خشکانده بود که حتی خیلِ روشنفکرانِ دکتر و مهندس سوربن دیده نیز نمی توانستند چند متر دورتر از جلویِ پای خود را دیده و تحلیل کنند،بجای زمین در بالای ابرها می زیستند، احزابی با جثه های ﺑﺰرگ اما با ﻣﻐﺰهایِ ﻛﻮﭼﻚ و فاقد شعور. احزابی که بیش از هر چیز شبیه همان سیستم اش و همان جان و تنِ سرطان زده اش بودند که اینک حتی قویترین مرفین ها نیز نمی توانست اندکی دردش را بکاهد!
در اواخر پاییزِ پدرسالاریش،خود را چنان عقل کل میدانست که حتی کوچکترین پیشنهاد و مشورت را توهین میدانست!
یکبار جلال وارسته در مسند وزارت کشور جرات کرد از «کامیونهای حمل زباله»در تهران انتقاد کند دیگر برای همیشه از شرفیابی محروم شد( توقیف هویدا.... ص6)
در نتیجه،دور و برش را بی سروپاترین و چاپلوس ترین آدمها پر کرده بودند که برای خوشایندش،فقط بادش می زدند!.
♦️به مانند تمامی دیکتاتورها،خیلی دیر صدای مردم را شنید، و آن زمان دیگر،هیچکس از آن گله ی متملقین،حتی افتخار نمیدادند به دیدارش روند!
و امیراصلان(رئیس تشریفات) مجبور میشد از دوستانش مانند فرمانفرمائیان،امیرانی،عبدالله انتظام و دیگران بخواهد که ظاهرا، بوسیله او تقاضای شرفیابی کنند تا روحیه اعلیحضرت تقویت شود....!
(خاطرات امیراصلان...ص451)
✅دیکتاتورها خودشان ممکن است زودتر بمیرند اما میراث شوم فکری و فرهنگی آنها سالها پس از مرگشان میماند و مغزها را فلج و جامعه را به کمای سیاسی برده و از ظهور و تربیت انسانهای برجسته و دانا و احزاب مدرن و مترقی ممانعت به عمل می آورند
https://www.tg-me.com/Ali_Moradi_maragheie
https://www.tg-me.com/DemocracyRepublicNetwork
✍️ علی مرادی مراغه ای
❇️ در سالهای اخیر،طرفداران پهلوی برگشته و انگی و چماقی درست کرده اند بنام چماقِ«پنجاه هفتی»!و برای از میدان بدر کردن مخالفان خود، این چماق را بر سرِ طرف می کوبند،بقول آتشی:
«...با چهره های معوج دشمن خو
خنجر گرفته اند زير گلوگاهم
و اعتراف سهماگينی می خواهند
كز خون بی قرار تبارم...»
اما در این نوشته میخواهم نشان دهم که اصلی ترین«پنجاه هفتی» خود محمدرضاشاه بوده...!
♦️در آن جهان دو قطبی و جنگ سرد،تمام فکر و ذکرش خطر چپ و مبارزه با کمونیزم بود،خودش را نظر کرده میدانست که علی(ع)در کودکی از بیماری نجاتش داده(مأموریت برای وطنم...ص87)و با مذهب میخواست به جنگ کمونیزم برود!.
خوب به این آمار دقت کنید:
از سال1333تا1342در عرض 10سال،تنها 567عنوان کتاب مذهبی در ایران منتشر شده اما،
از سال 1342تا1346در عرض 5سال به765عنوان مذهبی رسیده.
تنها در عرض۳سال یعنی از 1348تا1350به تعداد 755عنوان کتاب مذهبی افزایش یافته،
به میزانی که به اواخر رژیم می رسیم باز هم انتشار کتب مذهبی افزایش یافته بطوریکه تنها در عرض۳سال یعنی از1351تا 1353تعداد کتب مذهبی به 1695عنوان افزایش می یابد...!
یعنی در دهساله1333تا1342 تنها 10درصد کتابهای منتشره در ایران را کتبِ مذهبی تشکیل میداده اما به میزانی که به اواخر حکومت شاه میرسیم درصد انتشارِ کتب مذهبی چنین افزایش می یابد:
در سال 1351تعداد کتب مذهبی با 578عنوان 25درصد کل کتابها بوده،در سال 1353تعداد کتب مذهبی، به 33درصد کل کتابها رسیده،یعنی در حالیکه در دهساله 1333تا 1342،میزان کتابهای مذهبی پس از ادبیات، تاریخ و جغرافی،علوم اجتماعی در مقام چهارم قرار داشته در سال 1353میزان کتب مذهبی، مقام اول را پیدا میکند.
در 1352تنها در تهران، کتاب مفاتیح الجنان تیراژش 490هزار نسخه بوده و در 1354مجله مکتب اسلام ماهانه 60هزار تیراژ داشته...!
میزان مساجد در1341در ایران3653باب بود اما این تعداد در 1352به 5389 افزایش می یابد!
در سال1340در قم تنها6000 طلبه وجود داشت اما در سال 1354به 18000طلبه می رسد!
در سال1340در تهران293باب مسجد بوده اما در سال1351به 700مسجد افزایش می یابد! و در 1352به 909مسجد می رسد و در 1354این تعداد به 1140مسجد می رسد...
(صدایی که شنیده نشد،اسدی و دیگران...صص52الی55)
♦️طرفدارانش او را معمار تجدد ایران می دانند اما،این چگونه پروژه مدرنیزاسیون و تجددی است که برعکس غرب و همه جای دنیا،به میزانی که ارابه آن به جلو رانده میشود،بجای کاستن از نقش مذهب در عرصه عمومی، برعکس افزایش می یابد...؟!
جالب است که محمدرضاشاه از مسجدسازی در قلب اروپا نیز غافل نبوده!شریف امامی در خاطراتش می نویسد وقتی شاه خبر یافت که مسجد ساخته شده در هامبورگ آلمان،بدلیل نداشتن بودجه نیمه کاره مانده و «شهردار هامبورگ پیشنهاد کرد که ساختمان مسجد نیمه کاره مانده اگر دولت ایران میخواهد آنرا تخریب کرده بجای مسجد از زمین آن استفاده دیگر بکنند»
اما محمدرضاشاه گفت مسجد تکمیل گردد و هزینه تکمیل آنرا نیز خودش پرداخت...!
(خاطرات شریف امامی، هاروارد...ص285)
♦️آن فضایِ بسته و دیکتاتورزده یِ ضد کتاب،چنان ریشه عقلانیت را خشکانده بود که حتی خیلِ روشنفکرانِ دکتر و مهندس سوربن دیده نیز نمی توانستند چند متر دورتر از جلویِ پای خود را دیده و تحلیل کنند،بجای زمین در بالای ابرها می زیستند، احزابی با جثه های ﺑﺰرگ اما با ﻣﻐﺰهایِ ﻛﻮﭼﻚ و فاقد شعور. احزابی که بیش از هر چیز شبیه همان سیستم اش و همان جان و تنِ سرطان زده اش بودند که اینک حتی قویترین مرفین ها نیز نمی توانست اندکی دردش را بکاهد!
در اواخر پاییزِ پدرسالاریش،خود را چنان عقل کل میدانست که حتی کوچکترین پیشنهاد و مشورت را توهین میدانست!
یکبار جلال وارسته در مسند وزارت کشور جرات کرد از «کامیونهای حمل زباله»در تهران انتقاد کند دیگر برای همیشه از شرفیابی محروم شد( توقیف هویدا.... ص6)
در نتیجه،دور و برش را بی سروپاترین و چاپلوس ترین آدمها پر کرده بودند که برای خوشایندش،فقط بادش می زدند!.
♦️به مانند تمامی دیکتاتورها،خیلی دیر صدای مردم را شنید، و آن زمان دیگر،هیچکس از آن گله ی متملقین،حتی افتخار نمیدادند به دیدارش روند!
و امیراصلان(رئیس تشریفات) مجبور میشد از دوستانش مانند فرمانفرمائیان،امیرانی،عبدالله انتظام و دیگران بخواهد که ظاهرا، بوسیله او تقاضای شرفیابی کنند تا روحیه اعلیحضرت تقویت شود....!
(خاطرات امیراصلان...ص451)
✅دیکتاتورها خودشان ممکن است زودتر بمیرند اما میراث شوم فکری و فرهنگی آنها سالها پس از مرگشان میماند و مغزها را فلج و جامعه را به کمای سیاسی برده و از ظهور و تربیت انسانهای برجسته و دانا و احزاب مدرن و مترقی ممانعت به عمل می آورند
https://www.tg-me.com/Ali_Moradi_maragheie
https://www.tg-me.com/DemocracyRepublicNetwork
Telegram
دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای
من طبعا به مخاطبان معینی می اندیشم. به کسانی که در جستجو هستند، بی آنکه یقین داشته باشند آنچه را که می جویند یافته اند... پل والری
ارتباط با من:
@amoradym
ارتباط با من:
@amoradym
یادداشت پگاه گرجی بیانی در ارتباط با توهین سلطنت طلبان به قبر ساعدی :
اولین بار که صدای غلامحسین ساعدی رو شنیدم مصاحبه اش با ضیا صدقی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد بود. روایت دلپذیر، لهجه دلنشین، صداقت و صمیمیت غریبی که در این مصاحبه بود من رو شیفته ساعدی کرد.
بر خلاف بسیاری از دوستان، وقتی ویدیوی اهانت اراذل و اوباش سلطنت طلب به مزار او منتشر شد تعجب نکردم. دو سال پیش که کلاب هاوس رونق داشت این جماعت یک اتاق گذاشته بودند با این عنوان:" با قبر شورشیان ۵۷ چه کنیم؟"
ویژگی مشترک بخش بزرگی از سلطنت طلبان ترکیبی از بی سوادی و لمپنی ست. در سال ۱۴۰۰ که جنبش های اعتراضی گسترده در ایران با محوریت شعار "زن، زندگی، آزادی" در جریان بود این جماعت قمه کش فضای مجازی هیچ ابایی از به کار بردن رکیک ترین و ضد زن ترین الفاظ نداشتند و از این وقاحت گفتاری، به عنوان ابزاری در جهت سلب آزادی مخالفان فکری شان استفاده می کردند. جالب آنکه در این بی فرهنگی فرقی هم بین زن و مردشان نبود.
پی بردن به ماهیت بخش عمده این جریان نه نیاز به هوش خاصی داشت و نه نیاز به تجربه. با اینحال در طی این چند سال شاهد بودم که بسیاری که خود را دستکم یک زمانی چپ یا روشنفکر می دانستند چنان در برابر این جماعت، صبور و خاضع و دموکرات بودند که حیرت می کردم. همان هایی که کوچکترین خطای رفقای سابق خود را پیرهن عثمان کردند و تحت عنوان نقد گذشته بر آنان تاختند در برابر این جماعت لمپن سکوت کردند و دم از اتحاد زدند و با طلب مغفرت بابت گذشته خود، شرمگینانه برای سوار شدن به اتوبوس رضا پهلوی با هم مسابقه دادند.
هنوز سنگ مزار خرد شده مبارزین زمان شاه در قطعات ۳۳ و ۳۴ و ۳۹ بهشت زهرا، گورهای دسته جمعی بی نام و نشان در خاوران و شهرهای دیگر ایران و تخریب مزار کشته شدگان اعتراضات اخیر بر وحشی گری حامیان جمهوری اسلامی گواهی می دهد. آنچه "حزب اللهی های در مسند قدرت" با مزار کشتگان کردند حالا برای "شاه اللهی های در حسرت قدرت" آرزو شده است چرا که هر دو بخوبی دشمنان واقعی شان را می شناسند.
اهانت به مزار ساعدی، اهانت به اندیشه ورزی بود. ننگ این تعرض نه فقط بر پیشانی سلطنت طلبان که بر پیشانی کسانی ست که در تمام این سالها با چشم پوشی بر لمپنی و اهانت های مداوم این جماعت، همچنان با حامیانشان همراه و هم کلام بودند و به بهانه منش دموکراتیک، در برابر آنان سکوت کردند و در یک کلام، اعتبار هر چند اندک خود را فدای سفید شویی این جریان مرتجع و فاشیستی کردند.
۷ دی ۱۴۰۳.
اولین بار که صدای غلامحسین ساعدی رو شنیدم مصاحبه اش با ضیا صدقی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد بود. روایت دلپذیر، لهجه دلنشین، صداقت و صمیمیت غریبی که در این مصاحبه بود من رو شیفته ساعدی کرد.
بر خلاف بسیاری از دوستان، وقتی ویدیوی اهانت اراذل و اوباش سلطنت طلب به مزار او منتشر شد تعجب نکردم. دو سال پیش که کلاب هاوس رونق داشت این جماعت یک اتاق گذاشته بودند با این عنوان:" با قبر شورشیان ۵۷ چه کنیم؟"
ویژگی مشترک بخش بزرگی از سلطنت طلبان ترکیبی از بی سوادی و لمپنی ست. در سال ۱۴۰۰ که جنبش های اعتراضی گسترده در ایران با محوریت شعار "زن، زندگی، آزادی" در جریان بود این جماعت قمه کش فضای مجازی هیچ ابایی از به کار بردن رکیک ترین و ضد زن ترین الفاظ نداشتند و از این وقاحت گفتاری، به عنوان ابزاری در جهت سلب آزادی مخالفان فکری شان استفاده می کردند. جالب آنکه در این بی فرهنگی فرقی هم بین زن و مردشان نبود.
پی بردن به ماهیت بخش عمده این جریان نه نیاز به هوش خاصی داشت و نه نیاز به تجربه. با اینحال در طی این چند سال شاهد بودم که بسیاری که خود را دستکم یک زمانی چپ یا روشنفکر می دانستند چنان در برابر این جماعت، صبور و خاضع و دموکرات بودند که حیرت می کردم. همان هایی که کوچکترین خطای رفقای سابق خود را پیرهن عثمان کردند و تحت عنوان نقد گذشته بر آنان تاختند در برابر این جماعت لمپن سکوت کردند و دم از اتحاد زدند و با طلب مغفرت بابت گذشته خود، شرمگینانه برای سوار شدن به اتوبوس رضا پهلوی با هم مسابقه دادند.
هنوز سنگ مزار خرد شده مبارزین زمان شاه در قطعات ۳۳ و ۳۴ و ۳۹ بهشت زهرا، گورهای دسته جمعی بی نام و نشان در خاوران و شهرهای دیگر ایران و تخریب مزار کشته شدگان اعتراضات اخیر بر وحشی گری حامیان جمهوری اسلامی گواهی می دهد. آنچه "حزب اللهی های در مسند قدرت" با مزار کشتگان کردند حالا برای "شاه اللهی های در حسرت قدرت" آرزو شده است چرا که هر دو بخوبی دشمنان واقعی شان را می شناسند.
اهانت به مزار ساعدی، اهانت به اندیشه ورزی بود. ننگ این تعرض نه فقط بر پیشانی سلطنت طلبان که بر پیشانی کسانی ست که در تمام این سالها با چشم پوشی بر لمپنی و اهانت های مداوم این جماعت، همچنان با حامیانشان همراه و هم کلام بودند و به بهانه منش دموکراتیک، در برابر آنان سکوت کردند و در یک کلام، اعتبار هر چند اندک خود را فدای سفید شویی این جریان مرتجع و فاشیستی کردند.
۷ دی ۱۴۰۳.
🔺 بُعد فرهنگى-اجتماعى و سياسى، فاشیسم بر پایه اقتدارگرایی و ملیگرایی بنا شده است، و یکی از اصول اساسی آن سرکوب سیستماتیک صداهای متفاوت و مخالف است که اغلب از طریق سانسور، تبلیغات و ایجاد ترس انجام میشود. گروه ها و رژیمهای فاشیستی با کنترل و ایجاد یکنواختی، افرادی را که اقتدارشان را به چالش میکشند یا دیدگاههای جایگزین ارائه میدهند، خاموش میکنند. این سرکوب، آزادی اندیشه و بیان را از بین میبرد و جوامع را به پژواکهایی از روایتهای مورد تأیید فاشيسم تبدیل میکند. با هدف قرار دادن روشنفکران، هنرمندان و فعالان، فاشیسم تنوع نظرها را نابود میکند.
فاشیسم اغلب برای کسانی که مشتاق یک نسخه ایدهآل از گذشته هستند، جذابیت دارد؛ یک “عصر طلایی” که ممکن است هرگز بهطور واقعی وجود نداشته باشد. جنبشهای فاشیستی، با تمجید از روایتهای تاریخی انتخابی، وعده بازگشت به دورانی از عظمت، نظم و افتخار ملی را میدهند. این گذشته ى رمانتیک معمولاً یک افسانه ى ساختهشده است که پیچیدگیها و بیعدالتیهای تاریخ را نادیده میگیرد.
برای تعمیق تأثیر خود بر افراد، فاشیسم از جنگ روانی استفاده میکند و با دست گذاشتن روى احساساتی مانند ترس، خشم و نوستالژی، نظرات عمومی را کنترل میکند.
از طریق تبلیغات، شيوع اطلاعات غلط و قربانی کردن گروههای خاص—مانند اقلیتها یا مخالفان—فاشیسم حس قربانی-شدنِ-جمعی را القا کرده و ناامیدی را به سوی گروههای مورد هدف (اقليت ها و مخالفان) هدایت میکند، در حالی که نیات واقعی خود را پنهان میسازد.
این فريب و جنگ روانی وفاداری به هدف فاشیستی را تقویت میکند و وعده کاذب بازپسگیری عظمت گذشته را قابل دستیابی جلوه میدهد. با این حال، این تاکتیکها جوامع را به سوی سرکوب و درگیری سوق میدهند و هرگونه امید به پیشرفت واقعی، اتحاد، و رسيدن به آزادى را از بین میبرند.
در بسیاری از موارد، افرادی که به ایدئولوژیهای فاشیستی جذب میشوند ممکن است به دنبال فراری از پیچیدگی و مسئولیت تفکر مستقل باشند.
جذابیت فاشیسم تا حدی در توانایی آن برای ارائه پاسخهای ساده و قاطع به مشکلات پیچیده نهفته است. برای کسانی که از عدم قطعیت یا احساس ناتوانی دچار استیصال شدهاند، تسلیم شدن به یک رهبر یا ایدئولوژی که وعده نظم و وضوح میدهد، میتواند از نظر روانی آرامشبخش باشد.
این به این معنا نیست که آنها نمیتوانند برای خود فکر کنند، بلکه به این معناست که آنها به امنیت حاصل از همگرایی و حذف مسئولیت شخصی جذب میشوند. فاشیسم اغلب این تمایلات را با ایجاد ترس، تمجید از اطاعت و شیطانی جلوه دادن مخالفتها كنترل میکند، به گونهای که تفکر مستقل خطرناک یا حتی خیانتآمیز به نظر میرسد. در چنین سیستمهایی، تفکر انتقادی نه تنها سرکوب میشود بلکه به طور سیستماتیک تضعیف میگردد، و این وابستگی به رهبری اقتدارگرا را بیشتر تقویت میكند.
خاموش کردن صدای مخالف نه تنها نقض حقوق بشر است، بلکه ابزاری برای حفظ قدرت، جلوگیری از پیشرفت و تداوم بیعدالتی است.
آزادی نیازمند تفکر انتقادی و پذیرش دیدگاهها و هويت هاى متنوع است.
هنگامی که با ایده “عصر طلایی” مواجه میشوید، برای هوشیار و انتقادی ماندن باید این سوالات را از خود بپرسید:
١.روايت چه کسی از گذشته در حالِ ستایش است؟
آیا این “عصر طلایی” همه را شامل میشود، یا برخی گروهها را نادیده گرفته یا به حاشیه رانده است؟
٢.کدام جنبههای تاریخ حذف یا تحریف شدهاند؟
آیا حقایق ناخوشایند این دوران، مانند نابرابری، سرکوب یا درگیری، نادیده گرفته شدهاند؟
٣.این روایت چه احساساتی را تلاش میکند برانگیزد؟
آیا از حس نوستالژی، ترس یا دلتنگی برای دستکاری ادراک من استفاده میکند؟
٤.چه کسی از این روایت سود میبرد؟
آیا کسی از ایده “عصر طلایی” برای کسب قدرت، سرکوب مخالفت یا توجیه سیاستهای انحصاری استفاده میکند؟
٥.آیا این دیدگاه از گذشته واقعگرایانه است یا رمانتیکشده؟
آیا شواهد ادعای ایدهآل بودن این دوره را تأیید میکنند، یا این تصویر بر اساس افسانهها و خاطرات انتخابی ساخته شده است؟
٦.هدف از نگاه به گذشته چیست؟
آیا هدف، یادگیری از گذشته و بهبود آینده است، یا مقاومت در برابر پیشرفت و حفظ کنترل؟
با پرسیدن این سوالات، میتوانید از تحريفات و بزرگ نمايى هاى احتمالی آگاه شوید و به طور انتقادی ارزیابی کنید که آیا این روایت در خدمت حقیقت و عدالت است یا صرفاً به نفع صاحبان قدرت.
🔸دكتر نورايمان قهارى، روانشناس
https://www.tg-me.com/drnourimanghahary
#
فاشیسم اغلب برای کسانی که مشتاق یک نسخه ایدهآل از گذشته هستند، جذابیت دارد؛ یک “عصر طلایی” که ممکن است هرگز بهطور واقعی وجود نداشته باشد. جنبشهای فاشیستی، با تمجید از روایتهای تاریخی انتخابی، وعده بازگشت به دورانی از عظمت، نظم و افتخار ملی را میدهند. این گذشته ى رمانتیک معمولاً یک افسانه ى ساختهشده است که پیچیدگیها و بیعدالتیهای تاریخ را نادیده میگیرد.
برای تعمیق تأثیر خود بر افراد، فاشیسم از جنگ روانی استفاده میکند و با دست گذاشتن روى احساساتی مانند ترس، خشم و نوستالژی، نظرات عمومی را کنترل میکند.
از طریق تبلیغات، شيوع اطلاعات غلط و قربانی کردن گروههای خاص—مانند اقلیتها یا مخالفان—فاشیسم حس قربانی-شدنِ-جمعی را القا کرده و ناامیدی را به سوی گروههای مورد هدف (اقليت ها و مخالفان) هدایت میکند، در حالی که نیات واقعی خود را پنهان میسازد.
این فريب و جنگ روانی وفاداری به هدف فاشیستی را تقویت میکند و وعده کاذب بازپسگیری عظمت گذشته را قابل دستیابی جلوه میدهد. با این حال، این تاکتیکها جوامع را به سوی سرکوب و درگیری سوق میدهند و هرگونه امید به پیشرفت واقعی، اتحاد، و رسيدن به آزادى را از بین میبرند.
در بسیاری از موارد، افرادی که به ایدئولوژیهای فاشیستی جذب میشوند ممکن است به دنبال فراری از پیچیدگی و مسئولیت تفکر مستقل باشند.
جذابیت فاشیسم تا حدی در توانایی آن برای ارائه پاسخهای ساده و قاطع به مشکلات پیچیده نهفته است. برای کسانی که از عدم قطعیت یا احساس ناتوانی دچار استیصال شدهاند، تسلیم شدن به یک رهبر یا ایدئولوژی که وعده نظم و وضوح میدهد، میتواند از نظر روانی آرامشبخش باشد.
این به این معنا نیست که آنها نمیتوانند برای خود فکر کنند، بلکه به این معناست که آنها به امنیت حاصل از همگرایی و حذف مسئولیت شخصی جذب میشوند. فاشیسم اغلب این تمایلات را با ایجاد ترس، تمجید از اطاعت و شیطانی جلوه دادن مخالفتها كنترل میکند، به گونهای که تفکر مستقل خطرناک یا حتی خیانتآمیز به نظر میرسد. در چنین سیستمهایی، تفکر انتقادی نه تنها سرکوب میشود بلکه به طور سیستماتیک تضعیف میگردد، و این وابستگی به رهبری اقتدارگرا را بیشتر تقویت میكند.
خاموش کردن صدای مخالف نه تنها نقض حقوق بشر است، بلکه ابزاری برای حفظ قدرت، جلوگیری از پیشرفت و تداوم بیعدالتی است.
آزادی نیازمند تفکر انتقادی و پذیرش دیدگاهها و هويت هاى متنوع است.
هنگامی که با ایده “عصر طلایی” مواجه میشوید، برای هوشیار و انتقادی ماندن باید این سوالات را از خود بپرسید:
١.روايت چه کسی از گذشته در حالِ ستایش است؟
آیا این “عصر طلایی” همه را شامل میشود، یا برخی گروهها را نادیده گرفته یا به حاشیه رانده است؟
٢.کدام جنبههای تاریخ حذف یا تحریف شدهاند؟
آیا حقایق ناخوشایند این دوران، مانند نابرابری، سرکوب یا درگیری، نادیده گرفته شدهاند؟
٣.این روایت چه احساساتی را تلاش میکند برانگیزد؟
آیا از حس نوستالژی، ترس یا دلتنگی برای دستکاری ادراک من استفاده میکند؟
٤.چه کسی از این روایت سود میبرد؟
آیا کسی از ایده “عصر طلایی” برای کسب قدرت، سرکوب مخالفت یا توجیه سیاستهای انحصاری استفاده میکند؟
٥.آیا این دیدگاه از گذشته واقعگرایانه است یا رمانتیکشده؟
آیا شواهد ادعای ایدهآل بودن این دوره را تأیید میکنند، یا این تصویر بر اساس افسانهها و خاطرات انتخابی ساخته شده است؟
٦.هدف از نگاه به گذشته چیست؟
آیا هدف، یادگیری از گذشته و بهبود آینده است، یا مقاومت در برابر پیشرفت و حفظ کنترل؟
با پرسیدن این سوالات، میتوانید از تحريفات و بزرگ نمايى هاى احتمالی آگاه شوید و به طور انتقادی ارزیابی کنید که آیا این روایت در خدمت حقیقت و عدالت است یا صرفاً به نفع صاحبان قدرت.
🔸دكتر نورايمان قهارى، روانشناس
https://www.tg-me.com/drnourimanghahary
#
Telegram
دكتر نورايمان قهاري، روانشناس
روانشناسي فرد و جامعه
راه ارتباط با من:
@golkomyayad
راه ارتباط با من:
@golkomyayad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوی مصاحبه با ليلا حسين زاده
دبير سابق شوراى صنفى دانشجويان دانشگاه تهران، پيرامون دفاع در جلسه پايان نامه - اخراج از مقطع كارشناسى، پنج سال بعد از فارغ التحصيلى و اتفاقات جارى پيرامون پروندهاش.
... همه امیدم اینه که مهمترین متحدان انقلاب و عاملان انقلاب در ایران، هم رزم طبقۀ کارگر در این سرزمین، که ملل تحت ستم و جنسیت های تحت ستم و مذاهب تحت ستم هستند، امکان شکلی از اتحاد برای رسیدن به یک دمکراسی در معنای واقعی کلمه رو ممکن بکنند. ...
#ژن_ژیان_ئزادی
#لیلا_حسین_زاده
#رهایی_زن_رهایی_جامعه
@zan_j
دبير سابق شوراى صنفى دانشجويان دانشگاه تهران، پيرامون دفاع در جلسه پايان نامه - اخراج از مقطع كارشناسى، پنج سال بعد از فارغ التحصيلى و اتفاقات جارى پيرامون پروندهاش.
... همه امیدم اینه که مهمترین متحدان انقلاب و عاملان انقلاب در ایران، هم رزم طبقۀ کارگر در این سرزمین، که ملل تحت ستم و جنسیت های تحت ستم و مذاهب تحت ستم هستند، امکان شکلی از اتحاد برای رسیدن به یک دمکراسی در معنای واقعی کلمه رو ممکن بکنند. ...
#ژن_ژیان_ئزادی
#لیلا_حسین_زاده
#رهایی_زن_رهایی_جامعه
@zan_j