Telegram Web Link
پزشکیان می گوید : " هدف از شرکت اش در انتخابات افزایش،شرکت مردم در انتخابات است"

به تعبیر دیگر ایشان می خواهد چهره زشت و نفرت انگیز جمهوری اسلامی را چهره ای دموکراتیک که پشتوانه مردمی دارد نشان دهد

هدف از شرکت او در انتخابات پایمال کردن خون هزاران جوان‌ایرانیست که توسط جنایتکاران بسیجی و سپاهی و حزب الهی به قتل رسیده اند

هدف ایشان از شرکت در انتخابات تلاش برای استمرار یک نظام آپارتایدی است که تجاوز به دختران و پسران جوان‌را برای بقای نظامشان مباح کرده اند
هدف پایمال کردن، خون مهسا، نیکا، سارینا، ندا خدانور و نوید و محمدو کیان پورفلک ... وهزاران کودک و جوانی است که توسط آدمکشان جمهوری اسلامی به قتل رسیده اند،

ننگ و نفرت بر شما باد
تف به شرف تان البته اگر شرفی داشته باشید . توجیه گران جنایت و فساد

همان آذری ها حق تان را به کف دستتان خواهند گذاشت.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴به سخنان تکان دهنده این کودک فلسطینی گوش کنید.

👈تنها شنبه با حمله موشکی و زمانی که همه خواب بودند تا کنون بیش از ۲۷۰ نفر کشته و بیش از ۴۰۰ نفر  زخمی شده اند. در میان کشته شدگان بیشترین تعداد کودکان و زنان بوده اند.
📌هر کس تحت هر بهانه ای نسل کشی از ستمدیدگان فلسطینی را محکوم نکند، به نژاد پرستان اشغالگر اسرائیلی و حامیان امپریالیستی شان، به رژیم جمهوری اسلامی و هورا کشان فاشیست «وطنی» یاری می رساند.
#غزه
#فلسطین_تنها_نیست
#نه_به_صهیونیسم
#نه_به_امپریالیسم
#نه_به_بنیادگرایان_مذهبی
#نه_به_حماس
#سرنگونی_انقلابی_جمهوری_اسلامی
📣  📣📣   📣📣📣
📣
  #نگاهی _به_ تیتر_چند_روزنامه
                                 ⤵️
      سه شنبه  22  خرداد  1403
     تهیه کننده : محبوبه فرح زادی
به کودکان دسته گل های ایران 🌷
به دانش آموزان آینده سازان 🌷
اجرای تحصیل رایگان و با کیفیت
وظیفه دولت است ۰
    ابرار اقتصادی 
وعده همسان سازی 40 درصدی
حقوق بازنشستگان از خرداد ۰
                    ____
    یادگار امروز 
آیا مجازاتی برای سواستفاده
کنندگان از آمبولانس هست ؟
    آمبولانس یا تاکسی مسئولان
بیمه کارگر از روز اول حتی دوران
آزمایشی ضروری است ۰
                ____
    نقش اقتصاد 
مسکن به زودی به یکی از بزرگ تربن
    چالش های کشور تبدل می شود ۰
دود سیاه نیشکر تنها سهم مردم
هفت تپه ۰
                ____
    کیمیای وطن 
مدیر امور فرهنگی فوق برنامه و
تولید محتوای سازمان استعدادهای
درخشان  : به سمپات برسید ♦️
رانندگان تاکسی بیمه تکمیلی
درمان می شوند ۰
                    ____
    کار و کارگر 
دولت بعدی زنگ خطر فساد و تبعیض
را بشنود ۰
    🔴 تشدید شکاف طبقاتی 🔴
                    ____
    رویش ملت 
همستر رویای رسیدن به پول
مجازی یا خطر دستبرد به اطلاعات
شخصی؟
برای دریافت وام ازدواج یک
ضامن کافی است ۰
                ____
    جمله 
وضعیت قرمز جمعیتی در پنج
استان ؛ ریشه در اقتصاد و
معیشت ۰
گران فروشی آشکار یک میلیون
تومانی بلیت هواپیما ۰
                ____
    ثروت 
آیا اکثریت جامعه را می توان به
پای صندوق های رای آورد ؟
وزارت اقتصاد و رفاه تبدیل به
بنگاه داران بزرگ شده اند ۰
انتظار رکود در 76 درصد فعالان
اقتصادی ۰
سقف افزایش اجاره خانه در تهران
26 درصد و در شهرستان ها 24
درصد ۰
                ____
    اقتصاد پویا 
نگران کارشناسان از وضعیت
حوزه سلامت ❗️
حوزه سلامت مردم در حد شعار
باقی نماند
     " کمبود تخت بیمارستانی "
                ___
    ابرار 
ورود همستر به حوزه مسکن !
مبادا وعده های مثل نصف شدن
تورم را بدهید ۰
روزانه 2300  سال عمر مردم در
ترافیک تهران تلف می شود ‼️
                ____
    اعتماد 
        تورم را کاهش دهید ۰
        تحریم ها را بردارید ۰
سه میلیون کودک کار در کشور
وجود دارد  ۰
♦️ زنگ خطر برای کار کودکان در
     ایران ۰
                    ____
    اسرار 
آیا امکان کاهش تورم به 30 درصد
وجود دارد ؟
                __
    توسعه ایرانی 
هدایت کودک کار به کارگاه های زیر
زمینی با نرخ آسیب بیشتر ۰
                      
اگر تحصیل رایگان و اجباری باشد
هیچ کودکی ؛ لقمه نان را به تحصیل
الویت نمی دهد
هیچ دانش آموزی به خاطر فقر
اقتصادی خانواده ترک تحصیل
نمی کند و به کودک کار تغییر نام
نمی دهد
هیچ دختر دانش آموزی فروخته
و سرسفره عقد نمی نشیند
ازدواج کودکان دختر ؛ شکنجه
سپید است
    نه به کودک همسری
کودک همسری ؛ یا زنده به گور
کردن دختران
📣
📣  📣📣   📣📣📣
انجمن خانواده‌های جان‌باختگان پرواز پی‌اس-۷۵۲ درباره حکم دادگاه علیه شرکت هواپیمایی اوکراین و با اشاره به غیرقابل‌قبول بودن ادعاهای جمهوری اسلامی مبنی بر خطای انسانی در بیانیه‌ای نوشت «متعهد به جستجوی حقیقت و عدالت برای جان‌باختگان پرواز است».


@nedaeziran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سابقه ۶ نفر تأیید صلاحیت شده برای انتخابات ریاست جمهوری آخوندها
توییت علی لاریجانی: ممنونم، بیش از یک میلیون پیام دریافت کرده‌ام + نمونه پیام های دریافتی.
هدی صابر
‏شمشاد ماندگار، منش برقرار؛
‏کنشگر صادق و ایثارگر جامعه مدنی ایران؛
آزاده‌ای که در چنین روزی (۲۱ خرداد ۱۳۹۰) و در جریان اعتصاب غذا در زندان اوین، جاودان شد.

‏هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق
گزینه برای سنجش هزینه و فایده‌ی مشارکت انتخاباتی

آرمان امیری

سال‌ها پیش، (در جریان انتخابات مجلس هشتم) مصطفی تاجزاده در یک سخنرانی انتخاباتی می‌گفت که: اگر بین دو نامزد انتخاباتی، چیزی در حد یک اپسیلون هم اختلاف وجود داشته باشد، من رای می‌دهم. چون رای دادن که هزینه ندارد. اما یک اپسیلون دستاورد هم خودش غنیمت است.

اصل منطق آقای تاجزاده درست بود اما احتمالا خودشان هم بعدها متوجه مصداق اشتباه آن شدند که دست از مشارکت‌های انتخاباتی کشیدند. آن اصل درست این بود که تنها عامل تعیین‌کننده در یک تصمیم سیاسی، صرفا کفه‌ی ترازوی هزینه و فایده است: اگر یک سر سوزن هم احساس کردید که دستاورد یا فایده‌ی عملی به هزینه‌هایش می‌چربد، حتما انجامش بدهید. اما مصداق اشتباه ماجرا این بود که گمان می‌کرد تنها هزینه‌ی مشارکت انتخاباتی، کبود شدن انگشتان از مرکب رای است!

در مورد اینکه در گذشته چقدر اشتباه کردیم یا اصلا نکردیم و حق داشتیم بحث زیاد است. اینجا فقط می‌خواهم به انتخابات پیش رو بپردازم و از زاویه‌ی نگاه خودم، دو مورد از «هزینه‌ها»ی ترازوی انتخاباتی را یادآوری کنم:

حد فاصل انتخابات ۱۴۰۰، تا انتخابات اخیر، کشور درگیر اعتراضات گسترده‌ای شد که می‌دانیم. هزینه‌ی این اعتراضات برای جامعه بسیار سنگین بود. (به تعداد قربانیان‌ش، کشته‌ها، مجروحان، زندانی‌ها، خانواده‌هایشان و ...) اما می‌توان گفت که دستاوردهایی هم داشت. (این را اگر خودتان در خیابان نمی‌بینید، دست‌کم می‌توانید از زنان جامعه بپرسید) سنجش هزینه‌ و فایده‌ی جنبش موضوع این یادداشت این نیست. موضوع این یادداشت، گام بعدی است:

اگر در انتخابات ۱۴۰۳، مشارکت عمومی نسبت به انتخابات ۱۴۰۰، به صورت «معناداری» افزایش پیدا کند، فضای سیاسی ما در معرض دو پیامد قرار می‌گیرد که یکی قطعی و فوری است و دیگری احتمالی و معطوف به آینده:

پیامد نخست این است که بی‌برو برگرد، در تاریخ ثبت خواهد شد که نتیجه‌ی سرکوب خونین حکومتی، افزایش اقبال به مشارکت انتخاباتی و پذیرش بازی نظام حاکم بود. طبیعتا حکومت هم حق دارد مستند به چنین دستاوردی مدعی شود بحران ناشی از نارضایتی و مطالبات جنبش زن‌زندگی‌آزادی را پشت سر گذاشته و با افزایش مشارکت، حتی نسبت به عملکرد خشن خودش در مواجهه با معترضان از جامعه رای اعتماد مجدد گرفته است!
مسوولیت مستقیم چنین پیامدی را من متوجه تمامی کسانی می‌دانم که در این انتخابات شرکت می‌کنند.

پیامد دوم قطعی نیست، اما همچنان محتمل است: با جلب اقبال مجدد عمومی، حکومت ممکن است اعتماد به نفس بیشتری برای سرکوب مطالبه‌ی آزادی پوشش زنان به دست بیاورد و همین اندک روزنه‌ی باقی‌مانده را که بخش بزرگی از زنان با هزینه و مقاومت خود حفظ کرده‌اند ببندد.
تصور شخصی من این است که احتمال چنین پیامدی، اتفاقا با پیروزی اصلاح‌طلبان بسیار هم بیشتر خواهد شد چون به خوبی در خاطر داریم که هر بار اصلاح‌طلبان یک پیروزی انتخاباتی به دست آوردند، حکومت بلافاصله یک پاسخ همراه با سرکوب به جامعه داده است. در نتیجه، مسوولیت وقوع چنین پیامدی نیز می‌توان متوجه رای دهندگان، و به ویژه اصلاح‌طلبان دانست.

همچنان برخی اصلاح‌طلبان ممکن است تصور کنند که مشارکت و پیروزی احتمالی‌شان چنان دستاوردهای ارزشمندی به دنبال خواهد داشت که حتی به پرداخت این دو هزینه هم می‌ارزد. در این صورت منطقی است که مشارکت کنند، اما پیشاپیش باید بدانند که ما آن‌ها را با چه متر و معیاری قضاوت خواهیم کرد؛ و مهم‌تر اینکه، توجیه همیشگی و تکراری «اگر ما نبودیم بدتر می‌شد»، این‌بار پیشاپیش از دست اصلاح‌طلبان خارج شده است؛ چون در این چند سالی که به کل در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی غایب بودند، جامعه خودش توانست با هزینه‌ی خودش اندک دستاوردهایی ملموس برای زنان به همراه بیاورد و اگر این اندک دستاوردها در حضور اصلاح‌طلبان از بین برود مشخص است که مسوولیت‌ش با آن‌هاست.

حتی می‌توان این هشدار را هم داد که برباد رفتن این دستاوردها، مسوولیتی است حتی به مراتب سنگین‌تر از اجباری شدن حجاب در ابتدای انقلاب، چرا که اولا آن‌بار مردم برای آزادی حجاب‌شان هزینه‌ای نداده بودند، در ثانی، اصلاح‌طلبان می‌توانند مدعی شوند که بی‌اطلاع بودند یا فضای متفاوتی بود و یا اکثریت جامعه چنان مجذوب گفتمان انقلاب اسلامی شده بود که با آن تصمیم همراه بود و چه و چه و چه.

این بار اما جای هیچ عذر و بهانه‌ای باقی نیست. همه می‌دانیم وضعیت تا پیش از انتخابات ۱۴۰۳ چه بوده، و حتی نسبت به آن هشدار هم داده‌ایم، پس پیامد هرگونه بدتر شدن اوضاع از مبداء انتخابات پیش رو بی‌هیچ تردیدی متوجه کسانی است که گمان می‌کنند مداخله‌شان قرار است به بهبود وضعیت بینجامد.
Forwarded from علی اشرف سلطانی آذر
اصلاح‌طلبان و امید به پزشکیان

مهدی تدینی

با کمال بی‌میلی این مطلب را می‌نویسم و به خودم قول داده‌ام این واپسین نوشته‌ام دربارۀ انتخابات باشد؛ اما حقیقتاً نگفتن این حرف‌ها به روانم فشار می‌آورد.
برخی حرف‌ها را هم در زمانش باید گفت و بیانش در آینده هیچ ارزشی ندارد.

متحیرم که اصلاح‌طلبان در حال ارتکاب همان اشتباه دوران روحانی به شکل حادتری‌اند. اصلاح‌طلبان در دور دوم روحانی به معنای واقعی کلمه آچمز شده بودند؛ نه راه پس داشتند نه راه پیش؛ نه در بالا گوش شنوایی داشتند و نه در پایین چشمی حاضر به دیدنشان بود و مقصر این وضع هم بیشتر خودشان بودند. آنها بدون هیچ تضمینی چک سفیدی به روحانی داده بودند و حالا هیچ فشاری نمی‌توانستند به روحانی بیاورند، جز اینکه نظاره‌گر اقدامات دولت باشند. این بی‌عملی اصلاح‌طلبان بدنۀ رأی‌دهنده‎شان را سال به سال عصبانی‌تر می‌کرد، اما کاری نمی‌توانستند بکنند، چون هیچ پیوند ارگانیک و سیستماتیکی میان روحانی و اصلاح‌طلبان وجود نداشت. بر اساس مصالح موقت انتخاباتی ائتلافی شفاهی میان افرادی شکل گرفته بود و دیگر هیچ! نتیجه این شده بود که تعدادی از اصلاح‌طلبان به کرسی‌های اداری میان‌رتبه رسیده بودند و اگر هم جامعه غر می‌زد و مطالبه‌ای داشت می‌گفتند هیس! روحانی هر کاری بتواند می‌کند.

دوباره همان آرایش پرهزینه و بی‌فایده در حال تکرار است: هیچ پیوند ارگانیکی میان پزشکیان و اصلاح‌طلبان وجود ندارد. دوباره چک سفیدی تحویل نامزدی می‌دهند و فردا آن نامزد هر چرخشی بخواهد می‌کند و دلیلی هم برای پاسخگویی ندارد.
فردای پیروزی در انتخابات، اصلاح‌طلبان هیچ سازوکاری برای مشارکت در تصمیم‌ها و اِعمال نظرات خود درون دولت نخواهند داشت، جز اینکه دوباره شماری از اعضای منتسب به اصلاحات اینجا و آنجا مشغول کار شوند و دوباره جامعه لب فرو ببندد تا دولت کارش را بکند.
اینکه شما یک اشتباه مهلک را دوبار می‌کنید تقصیر زور زیاد حکومت نیست، تقصیر ندانم‌کاری خود شماست.

از دیگر سو، می‌بینم امید بسته‌اند که برخی از هموطنان عزیز ترکمان به دلیل همذات‌پنداری و علاقۀ زبانی یا ولایتی به آقای پزشکیان رأی دهند. متر و معیاری ندارم که این عامل چقدر مؤثر است.
اینکه هموطن عزیزی بخواهد به این دلایل به آقای پزشکیان رأی بدهد صاحب‌اختیار است و نظرش محترم ــ گرچه نظر مرا بخواهید، معیار قرار دادن چنین چیزهایی حرکت رو به جلو به شمار نمی‌آید؛ ترقی نیست؛ پسرفت است.

اما اینکه اصلاح‌طلبان چشمشان را به روی این واقعیت بسته‌اند یا اینکه بسیار بدتر، به چنین احتمالی دل بسته‌اند، سراسر تناقض است. اصلاح‌طلبی یک پروژۀ ملی‌ــ‌اجتماعی است (البته وجه اجتماعی بودن آن به مراتب بیشتر است). یعنی یک بدنۀ اجتماعی نیرومند باید وجود داشته باشد که با اهداف مدنی یکسان پشت یک کادر همصدا و قوی باشد تا بتوان رَه به جایی برد.
اینکه عزیز هموطنی به دلایل زبانی و ولایتی به آقای پزشکیان رأی بدهد ارتباطی با ایده‌های پروژۀ اصلاح‌طلبی ندارد. این یعنی اصلاح‌طلبان خیال می‌کنند می‌توانند با اسب دیگران به نبرد بروند.

راهبرد اصلی اصلاح‌طلبان ــ روزگاری که در اوج بودند، نه در دورانِ بلاتکلیف و بی‌بخار روحانی ــ خلاصه شده بود در تئوریِ «چانه‌زنی از بالا ــ فشار از پایین».
وقتی بخش بزرگی از بدنۀ رأی‌دهنده به جناب پزشکیان تابع دغدغه‌هایی متفاوت از اصلاح‌طلبان رأی داده باشد، یعنی آرمان مشترکی وجود ندارد.
چگونه ممکن است فردای انتخابات این بدنۀ مردمیِ ناهمگن به اصلاح‌طلبان در جهت تحقق ایده‌هایشان کمک کند وقتی اصلاً دغدغه‌ها مشترک نیست!؟ این یعنی «پایۀ راهبرد شما می‌لنگد». اگر این لنگی را نمی‌بینید که وای بر شما، اگر می‌بینید و به روی خود نمی‌آورید که وای بر همۀ ما!

در دوران روحانی فشار از پایین وجود داشت و چانه‌زنی در بالا نبود، در این دوره نه فشار از پایین خواهد بود (فشار مورد نظر اصلاح‌طلبان... شاید فشارهای دیگری باشد که خدا می‌داند چیست) و نه چانه‌زنی در بالا!
این نمایی از رویکرد نسنجیدۀ اصلاح‌طلبان است. اینک که ۲۷ سال پس از خرداد ۷۶ با سواد سیاسی و تاریخی ناچیزی به عقب می‌نگرم این حرکات هیجانی و نسنجیده را در رفتار کلی آنها می‌بینم ــ گرچه هرگز منکر تلاش‌های صادقانۀ برخی از آنها و لطماتی که متحمل شده‌اند نیستم.

اگر کسی در این برهه دغدغۀ اصلاح و بهبود وضع موجود را دارد، باید منتقد این سازوکار انتخاباتی باشد، باید بپرسد چه شد که این تأیید شد و آن نشد...
داستان چیست، ما کجای کاریم و شما چه کاره‌اید؟ نه اینکه نسنجیده جفت پا بپرد در هر به زعم خودش روزنه‌ای. وقتی در روزنه گیر کردید و راهکاری نداشتید، یا سطح فهم جامعه را زیر سوال می‌برید یا با مظلوم‌نمایی از پاسخگویی می‌گریزید.

اما چنان‌که گفتم این آخرین حرف من با شما و کلاً آخرین حرف من در این انتخابات است.
(بیانیه بازنشستگان که حاکی از فقر وفلاکت تحمیلی بر آنان، منفرد بودن، فقدان اتحاد و تشکل سراسر و فقدان قدرت اجتماعی بازنشستگان است. حاصل آن ضربۀ شدید به بنیان سلامتی و خانواده های بازنشستگان است.)

ما بازنشستگان تنها با همبستگی و تشکل میلیونی خود، می توانیم حقوق در خط رفاه را کسب کنیم.

حقایق زیر را هر روز تجربه می کنیم :
بابت خرید ساده ترین نیازهای روزانه، شلاق تورم حاکمیت و کلان سرمایه داران رانت خوار یعنی  1درصدی ها بر سر وصورتمان فرو می بارد و مظلومانه مجبور به دور شدن از تهیه نیازهای روزمرۀ خود می شویم
هیچ توازنی بین حقوق دریافتی و تورم وجود ندارد تنها با 400% افزایش حقوق از خط فقر بالاتر می رویم 
طی 45 سال تورم دو رقمی ارزش پول ملی 9000 برابر کاهش یافته یعنی قدرت خرید یک هزار تومان در سال 1358 امروزه  برابر 000/000/9 تومان است. ( کالاهای اساسی خودرو، سکه و خانه را مقایسه کنید)
اگر اندوختۀ بیمه ماهیانه + ارزش اضافی تولیدی مان بهمراه سود آنرا برگردانند، تمامی بازنشستگان در رفاه اند. در حالیکه امروزه در خط فقر مطلق و گرسنگی قرار داریم.
قانون اساسی در مورد وظایف اقتصادی، حکومت را موظف کرده: برقراری قسط و عدل، رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع فقر و محرومیت در زمینه‏های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه. برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمامی زمنیه های مادی و معنوی؛ تأمین نیاز به خدمات ‌درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی؛ رفع همه نیازهای انسان؛ تأمین امکانات مساوی و متناسب و بسیاری وظایف دیگر
قانون خودش قدرت اجرایی ندارد. انسان ها می بایست با قدرت اجتماعی آنرا اجرا کنند، اما صاحبان ثروت انبوه و انباشته شده که ناشی از کار ماست باید تن بدهند؛  اما با سرکوب جلوی اجرای قانون را می گیرند.
سوء استفاده ها و غارت سازمان کلید خورد حتی نوسازی نواب تهران از سازمان تأمین شد. سعید مرتضوی 137 شرکت سازمان را به بابک زنجانی فروخت. در رقابت های جناح های حکومتی، صندوق سازمان منبع مناسب سوء استفاده ها بود.
با کاهش قدرت خرید بازنشستگان و کمیود مواد غذایی و فقدان درمان و دارو، دولت بصورت برنامه ریزی شده؛ بازنشستگان را بسمت مرگ سرد و خاموش سوق می دهد.
کانون های بازنشستگی، بهمراه پیشکسوتان با نمایش؛ بجای مبارزه و برگزاری تجمع سراسری، درون اتاق امن خود فقط حرف زده و نامه می نویسند. در عین حال دریافتی های چند صد میلیونی سالیانه دارند. وقتی بخشی بازنشستگان اعتراض می کنند آنها از مقامات می خواهند؛. بجای افزایش100 %تورم 15% به حقوق ها اضافه کند.
بدون اتحاد سراسری میلیونی ما بازنشستگان، با ادامه شرایط فعلی؛ همۀ ما اسیر و زنجیر شده به مسیر محتومی که برایمان تعیین کرده اند خواهیم رفت. تسلیم خیانت به خانواده ها و همکاران مان ست.
تنها با ایجاد همبستگی میلیونی و تشکل سراسری و قدرت اجتماعی مان می توانیم به تداوم وضع موجود پایان داده و با کسب حقوق مان و اجرای قوانین بصورت واقعی؛ بخش مناسبی از حقوق مان را کسب کنیم.
با تحمیل شدن فقر و فلاکت و در برابر 80% تورم مواد خوراکی، بخش هایی از بازنشستگان سرگرم امتیازهای بی ارزش و فریبکارانه شده، در حالیکه آنان حتی یک مُسکّن هم نیستند. خواست اصلی ما رفاه و یک زندگی انسانی مطابق قانون است.  

همۀ ما بازنشستگان هم سرنوشت ایم فولاد، مخابرات، لشکری، کشوری و تأمین اجتماعی و .... سرنوشت مشترک داریم. باید متحد و همچون تنی واحد یکشنبه ها اعتراض سراسری و قدرت اجتماعی خود را محقق کنیم.
(بیانیه بازنشستگان که حاکی از فقر وفلاکت تحمیلی بر آنان، منفرد بودن، فقدان اتحاد و تشکل سراسر و فقدان قدرت اجتماعی بازنشستگان است. حاصل آن ضربۀ شدید به بنیان سلامتی و خانواده های بازنشستگان است.)
اخبار اعتراضات مردمی pinned «(بیانیه بازنشستگان که حاکی از فقر وفلاکت تحمیلی بر آنان، منفرد بودن، فقدان اتحاد و تشکل سراسر و فقدان قدرت اجتماعی بازنشستگان است. حاصل آن ضربۀ شدید به بنیان سلامتی و خانواده های بازنشستگان است.) ما بازنشستگان تنها با همبستگی و تشکل میلیونی خود، می توانیم…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اي لعنت خدا بر دل شيطان

*دیگه اعتراف*
*از این شفاف تر؟؟*.
🔻🔺تشکیل یک پرونده جدید علیه مهدی محمودیان

مهدی محمودیان، روزنامه‌نگار و فعال مدنی از تشکیل یک پرونده قضایی جدید علیه خود به دلیل "مصاحبه در مورد مشکلات بهائیان" در دادسرای جرائم رایانه‌ای، خبر داد.

همچنین، پرونده پیشین این فعال مدنی نیز که به دلیل "تأیید وجود حشره ساس در زندان اوین" علیه او گشوده شده بود، به شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شده است.

مهدی محمودیان، پیشتر با اعلام اینکه بیمارستان طالقانی از پذیرش زندانیان دیالیزی اوین به دلیل ساس‌گزیدگی خودداری می‌کند، وجود حشره ساس در این زندان را تایید کرد.

وی در حساب ایکس خود، نوشته بود که بیمارستان طالقانی به عنوان سند تایید ادعای خود "یک قوطی ساس را به عنوان نمونه برای رئیس بهداری اوین فرستاده است."

مهدی محمودیان، فعال مدنی پیش از این نیز به دلیل فعالیت‌های خود بازداشت و متحمل احکام دستگاه فاسد قضایی جمهوری اسلامی شده است.
فرد گمنامی از حقیقتی سخن گفت؛ شاید جان کلام او سخن تو هم باشد ؛

فرهنگ ما متاسفانه شفاهی هست . درفرهنگ شفاهی اولا اتفاقات بلند مدت در حافظه نمی ماند و ثانیا دقیق نمی ماند لذا هم کوتاه مدت می شود و هم تحریف شده .

... ما الان فراموش کرده ایم از ۷۶ به این طرف در انتخابات ها که شرکت کرده ایم . به نفع حاکمیت تمام شده، ناخواسته برای بقای نظام کار کرده ایم . برآیند تمام انتخابات ها چه اصلاح طلبان برنده شدند و چه بازنده ، به نفع حاکمیت بوده . ولی باز انگار از بعد انقلاب اولین انتخابات هست که به سن قانونی رسیده ایم و می خواهیم در ان شرکت کنیم . از انتخابات های قبلی و حوادثی که بر سر ملت امده چیزی یادمان نمانده . انگار جنبش مهسا دیروز نبوده ، انگار کیان پیر فلک دیروز نبوده که مادرش یخ دورش چیده بود تا جنازه پاره تنش را ندزدند. و …..
اینجا ایران است. کشوری که پلیس قاتلین را دستگیر نه، بلکه خود قاتل‌ست!
قاتل مرتضی‌ها و کیان‌ها و پویاهایی که هر کدام فرزند و عزیز کسی بودند.


✍️آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال - ۲۱ خرداد ۱۴۰۳

نه تنها نتوانستند یادونام عزیزان‌مان را از ما بگیرند و ما را از راه‌مان بازدارند؛ بلکه زکاوت و شجاعت ماه‌منیر تکثیر شده و حالا این ماییم که راه ماه‌منیر را علی‌رغم تمام فشارها و سختی‌ها از روش‌های مختلف ادامه می‌دهیم. با شعارنویسی، گسترش بی‌حجابی، مراسم تولد و پخش آهنگ و و و ...

راهی که با هر قدم و پیشروی و نتایج مثبتش، یاد حرف کیان در ویدئوی ساخت قایق‌بادی‌اش می‌افتیم که گفت: «آزمایش‌مون با موفقیت انجام شد پس نتیجه می‌گیریم که این کار میکنه ...»

بله انقلاب‌مان کار می‌کند و ما هم پرقدرت و متشکل‌تر و هدفمندتر ادامه خواهیم داد.

سازماندهی می‌کنیم و ادامه می‌دهیم تا روز پیروزی و آزادی. تا روز عدالت. تا روزی که تک‌تک عوامل جمهوری اسلامی قاتل را در دادگاه‌های عادلانه محاکمه کنیم.

صدای مجاهد کورکور و دیگر محکومان به اعدام باشیم. صدای بی‌صدایانی که روزی صدایمان شدند و حالا نوبت ماست که به رسم انسانیت و حق‌خواهی، صدایشان باشیم!

ما مرگ‌مان را از شما پس گرفتیم. زندگی‌مان را هم بزودی پس خواهیم گرفت.

🎂 کیان جان تولدت مبارک. پویا جان راهت ادامه دارد ...

📌متن کامل را اینجا بخوانید

🔵#کمیته_دادخواهی:
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
2024/09/30 18:18:43
Back to Top
HTML Embed Code: