Forwarded from کانال چالش صنفی معلمان ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کانال شورای آزادیخواهان سوسیالیست
🔴حسین شنبه زاده» فعال توییتری و ویراستار ادبی به خاطر گذاشتن یک نقطه زیر توییتی از خامنهای در شبکه ایکس، که دوبرابر توییت اصلی لایک گرفت، ساعاتی پیش توسط ماموران حکومتی دستگیر شد.
حسین شنبهزاده که پیش از این با اکانت توییتری "اسب شاخدار ویراستار" فعالیت داشت، قبلا نیز به خاطر توییتهای عمدتا طنزآمیزش در انتقاد از حکومت و مسئولان حکومتی دستگیر و مدتی زندانی شده بود.
حسین شنبهزاده که پیش از این با اکانت توییتری "اسب شاخدار ویراستار" فعالیت داشت، قبلا نیز به خاطر توییتهای عمدتا طنزآمیزش در انتقاد از حکومت و مسئولان حکومتی دستگیر و مدتی زندانی شده بود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅مصباح یزدی:مردم چه حقی دارند که کسی را به حکومت برگزینند
✅علی خامنه ای : مردم قدرت تحلیل ندارند که بخواهند در رفراندوم شرکت کنند
✅علی خامنه ای : مردم قدرت تحلیل ندارند که بخواهند در رفراندوم شرکت کنند
Forwarded from عزیز قاسم زاده لیاسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای نخستین بار منتشر می شود:
#سنگ_صبور
آهنگساز: استاد #حبیب_الله_بدیعی
شعر: استاد #رحیم_معینی_کرمانشاهی
خواننده: #عزیز_قاسم_زاده_لیاسی
صدابردار: #حمید_رضا_فرجی
تصویر و تدوین: #مهدی_قاسم_زاده
لطفاً با هنرفری بشنوید.
عشوه از حد می برد چشم تو ای سرچشمه عشق و جوانی
فتنه بر پا می کند ناز تو ای خو کرده با نامهربانی
گه چو دریا پر ز رازی
گه چو دشتی سینه بازی
گه چو آتش گرم مهری
گه چنان گل غرق نازی
چون خم بی باده گه بی جوش و تابی
چون شراب کهنه گه پر التهابی
جای آن سنگ صبور ای قصه گو با من بگو
تا به تنهایی کنم با او زمانی گفت وگو
تا شود صبرش تمام و بشکند در پای من
سنگ از آن نامهربان شد مهربانتر وای من(۲)
عشوه از حد می برد چشم تو ای سرچشمه عشق و جوانی
فتنه بر پا می کند ناز تو ای خو کرده با نامهربانی
آخر ای زیبای من افسون گری اندازه دارد
هر زمان بینم تو را چشمت فریبی تازه دارد
من از آن روزی که بستم با تو پیوند محبت
گرچه گل بودی ندیدم از تو لبخند محبت
سوختم پروانه سان از داغ این زود آشنایی
ساختم اما نکردم شکوه از درد جدایی
https://www.tg-me.com/azizghasemzademusic
#سنگ_صبور
آهنگساز: استاد #حبیب_الله_بدیعی
شعر: استاد #رحیم_معینی_کرمانشاهی
خواننده: #عزیز_قاسم_زاده_لیاسی
صدابردار: #حمید_رضا_فرجی
تصویر و تدوین: #مهدی_قاسم_زاده
لطفاً با هنرفری بشنوید.
عشوه از حد می برد چشم تو ای سرچشمه عشق و جوانی
فتنه بر پا می کند ناز تو ای خو کرده با نامهربانی
گه چو دریا پر ز رازی
گه چو دشتی سینه بازی
گه چو آتش گرم مهری
گه چنان گل غرق نازی
چون خم بی باده گه بی جوش و تابی
چون شراب کهنه گه پر التهابی
جای آن سنگ صبور ای قصه گو با من بگو
تا به تنهایی کنم با او زمانی گفت وگو
تا شود صبرش تمام و بشکند در پای من
سنگ از آن نامهربان شد مهربانتر وای من(۲)
عشوه از حد می برد چشم تو ای سرچشمه عشق و جوانی
فتنه بر پا می کند ناز تو ای خو کرده با نامهربانی
آخر ای زیبای من افسون گری اندازه دارد
هر زمان بینم تو را چشمت فریبی تازه دارد
من از آن روزی که بستم با تو پیوند محبت
گرچه گل بودی ندیدم از تو لبخند محبت
سوختم پروانه سان از داغ این زود آشنایی
ساختم اما نکردم شکوه از درد جدایی
https://www.tg-me.com/azizghasemzademusic
Forwarded from همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران
🔴 برگزاری کنسرت رایگان در هلند برای آزادی توماج و
سایر زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفته اند
سایر زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفته اند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️کتاب صوتی «احضار دوالپای رسوایی با پای سیب»
قسمت چهارم
✍️ سپیده فلیان
🔻تکهای از این قسمت:
دو ماهی میشود که اینجاست. عادت ماهیانه نشده. ترس عجیبی دارد. رو به زن میکند و میگوید نکند باردار است و شروع میکند حرفزدن دربارهی همسرش، دربارهی فرزندانش. زن هم لب باز میکند. زن و مریم در خیلی موارد سرنوشت یکسانی دارند. میگویند، میگویند، میگویند... مریم از بارداری نخستش میگوید. از عادتهای ماهیانهای که نشده. مأمور را صدا میکند و میگوید: «لطفاًً از بهداری برایم یک بیبیچک بیار! » مأمور جواب سربالا میدهد، میگوید باید بپرسد، پیگیری میکنند... زن از جملهی «پیگیری میکنند» بیزار است، برای همین بالا میآورد. مریم رو به زن میگوید «انگار که تو بارداری! » زن مثل اینکه دچار برقگرفتگی شده باشد، اضطراب ناآشنایی سر تا پایش را فرا میگیرد. با اینحال، مدام اضطرابش را انکار میکند و میگوید نه. انکار بیمارترش میکند. رو به مریم میگوید: «بارداری چگونه است؟» مریم برایش حرف میزند و زن دچار حملهی عصبی میشود.
#سپیده_قلیان
#احضار_دوالپای_رسوایی_با_پای_سیب
ما آن راه سوم هستیم
قسمت چهارم
✍️ سپیده فلیان
🔻تکهای از این قسمت:
دو ماهی میشود که اینجاست. عادت ماهیانه نشده. ترس عجیبی دارد. رو به زن میکند و میگوید نکند باردار است و شروع میکند حرفزدن دربارهی همسرش، دربارهی فرزندانش. زن هم لب باز میکند. زن و مریم در خیلی موارد سرنوشت یکسانی دارند. میگویند، میگویند، میگویند... مریم از بارداری نخستش میگوید. از عادتهای ماهیانهای که نشده. مأمور را صدا میکند و میگوید: «لطفاًً از بهداری برایم یک بیبیچک بیار! » مأمور جواب سربالا میدهد، میگوید باید بپرسد، پیگیری میکنند... زن از جملهی «پیگیری میکنند» بیزار است، برای همین بالا میآورد. مریم رو به زن میگوید «انگار که تو بارداری! » زن مثل اینکه دچار برقگرفتگی شده باشد، اضطراب ناآشنایی سر تا پایش را فرا میگیرد. با اینحال، مدام اضطرابش را انکار میکند و میگوید نه. انکار بیمارترش میکند. رو به مریم میگوید: «بارداری چگونه است؟» مریم برایش حرف میزند و زن دچار حملهی عصبی میشود.
#سپیده_قلیان
#احضار_دوالپای_رسوایی_با_پای_سیب
ما آن راه سوم هستیم
Forwarded from خبرگزاری هرانا
با گذشت بیست و هفت روز؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی وفا احمدپور و دانیال مقدم
❗️ ❗️ ❗️ ❗️ ❗️ – #وفا_احمدپور، معروف به “وفادار” و #دانیال_مقدم، خواننده علیرغم گذشت بیست و هفت روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وفا احمدپور و دانیال مقدم در بازداشت بسر میبرند.
تاکنون تنها اجازه یک تماس تلفنی به وفا احمدپور داده شده است. آنان در یکی از بازداشتگاه های امنیتی شهر شیراز بسر میبرند و از حق داشتن وکیل، ملاقات و تماس تلفنی با خانواده خود، محروم هستند.
ادامه مطلب
↘️
@hranews_bot تماس ✉️ - @Hranews کانال هرانا 🆑
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وفا احمدپور و دانیال مقدم در بازداشت بسر میبرند.
تاکنون تنها اجازه یک تماس تلفنی به وفا احمدپور داده شده است. آنان در یکی از بازداشتگاه های امنیتی شهر شیراز بسر میبرند و از حق داشتن وکیل، ملاقات و تماس تلفنی با خانواده خود، محروم هستند.
ادامه مطلب
↘️
@hranews_bot تماس ✉️ - @Hranews کانال هرانا 🆑
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴رسانهای کردن برخورد مامور گشت ارشاد چه فایدهای دارد؟
یک نهاد حقوقی توصیه مي کند: رسانهای کردن برخوردهای غیر قانونی و خشن ماموران گشت ارشاد، هزینه اجتماعی چنین برخوردهایی را برای ماموران و نیروی انتظامی افزایش داده و با ایجاد حساسیت عمومی و بسیج افکار عمومی، میتواند تا حدودی از شدت برخوردهای غیر قانونی و خشن ماموران بکاهد.
به علاوه اینکه از منظر قانونی، مستندسازی یک روایت شرایط دادخواهی و پیگیری کیفری آن در دادگاه را بهبود بخشیده و این پیام را به نیروی انتظامی منتقل میکند که عملکرد ماموران آن همواره تحت نظارت شهروندان قرار داشته و فورا برای عموم جامعه افشاء خواهد شد.
از سوی دیگر، مراجع و سازمانهای بین المللی از جمله کمیته مستقل حقیقتیاب سازمان ملل متحد درباره ایران، برای مستندسازی موارد اعمال تبعیض و آپارتاید جنسیتی علیه زنان به ویژه آنچه که «جنگ علیه زنان» با اجرای طرح نور توسط پلیس شناخته میشود، نیاز به شهادت شاهدان عینی و قربانیان و روایتهای آنان دارند.
از این رو توصیه این نهاد حقوقی به شهروندان به ویژه زنان این است که پس از مواجهه با هرگونه برخورد غیر قانونی و خشن ماموران گشت ارشاد یا مشاهده آن، حتما روایت خود را با حفظ نکات امنیتی درباره مخفی کردن هویت واقعی خود، رسانهای کنید. همچنین در صورت امکان، از اتفاق پیشآمده تصویربرداری کرده و فیلم آن را برای رسانهها ارسال یا خود در شبکههای اجتماعی منتشر کنید.
یک نهاد حقوقی توصیه مي کند: رسانهای کردن برخوردهای غیر قانونی و خشن ماموران گشت ارشاد، هزینه اجتماعی چنین برخوردهایی را برای ماموران و نیروی انتظامی افزایش داده و با ایجاد حساسیت عمومی و بسیج افکار عمومی، میتواند تا حدودی از شدت برخوردهای غیر قانونی و خشن ماموران بکاهد.
به علاوه اینکه از منظر قانونی، مستندسازی یک روایت شرایط دادخواهی و پیگیری کیفری آن در دادگاه را بهبود بخشیده و این پیام را به نیروی انتظامی منتقل میکند که عملکرد ماموران آن همواره تحت نظارت شهروندان قرار داشته و فورا برای عموم جامعه افشاء خواهد شد.
از سوی دیگر، مراجع و سازمانهای بین المللی از جمله کمیته مستقل حقیقتیاب سازمان ملل متحد درباره ایران، برای مستندسازی موارد اعمال تبعیض و آپارتاید جنسیتی علیه زنان به ویژه آنچه که «جنگ علیه زنان» با اجرای طرح نور توسط پلیس شناخته میشود، نیاز به شهادت شاهدان عینی و قربانیان و روایتهای آنان دارند.
از این رو توصیه این نهاد حقوقی به شهروندان به ویژه زنان این است که پس از مواجهه با هرگونه برخورد غیر قانونی و خشن ماموران گشت ارشاد یا مشاهده آن، حتما روایت خود را با حفظ نکات امنیتی درباره مخفی کردن هویت واقعی خود، رسانهای کنید. همچنین در صورت امکان، از اتفاق پیشآمده تصویربرداری کرده و فیلم آن را برای رسانهها ارسال یا خود در شبکههای اجتماعی منتشر کنید.
دوستان و ياران گرامى ، ويدئويى كه در اينجا ملاحظه ميفرماييد توسط رفيقمون عليرضا تهيه شده پس از آكسيون قبلى ما ، جمعى از اعضاى كارزار مبارزه با اعدام در ايران - لندن ، و در ارتباط با آكسيون آينده ما در يكشنبه ٩ جون از ساعت ٢-٤ ، در ميدان ترافالگار لندن و در اعتراض به احكام شنيع اعدام و همچنين در حمايت از زندانيان قزلحصار تنظيم شده ، فيلمها و تصاوير خارج شده از زندان قزل حصار بخشى جديد و بخشى قديميتر هستند ، ما ضمنى كه از زندانيان سياسى حمايت ميكنيم با هرنوع اعدامى مخالف هستيم اعم از احكام اعدامهايى كه به جرايمى مانند : سرقت ، کلاهبرداری ، قتل ، تصرف عدوانی ، مزاحمت ، قاچاق مواد مخدر و …… بسته مى شود .
زندگى و حق حياط هيچ انسانى نبايد از او گرفته شود ، حق زندگی اساسیترین حق است که اعدام آن را بیدلیل زیر پا میگذارد و موجب مرگ محكوم و شکنجه روانی خانواده و دوستان محكوم میشود و از طرفى ايجاد رعب و وحشت در جامعه ميكند ، اعدام هرگز و هيچ وقت جامعه را به سمت و سوى اخلاقى و بهتر شدن سوق نداده است .
با پیشرفت و تکامل حقوق بشر در نقاط گوناگون جهان، حق زندگی نیز که یکی از اساسیترین حقوق نخستین بشر است، به آرامی رشد و نمو پیدا کردهاست .
#نه_به_اعدام
#زندگى_را_اعدام_نكنيد
جمعى از اعضاى كارزار مبارزه با اعدام در ايران-لندن
زندگى و حق حياط هيچ انسانى نبايد از او گرفته شود ، حق زندگی اساسیترین حق است که اعدام آن را بیدلیل زیر پا میگذارد و موجب مرگ محكوم و شکنجه روانی خانواده و دوستان محكوم میشود و از طرفى ايجاد رعب و وحشت در جامعه ميكند ، اعدام هرگز و هيچ وقت جامعه را به سمت و سوى اخلاقى و بهتر شدن سوق نداده است .
با پیشرفت و تکامل حقوق بشر در نقاط گوناگون جهان، حق زندگی نیز که یکی از اساسیترین حقوق نخستین بشر است، به آرامی رشد و نمو پیدا کردهاست .
#نه_به_اعدام
#زندگى_را_اعدام_نكنيد
جمعى از اعضاى كارزار مبارزه با اعدام در ايران-لندن
Forwarded from کانال شورای آزادیخواهان سوسیالیست
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ کارد به استخوان رسیده ...
ما همه؛ در خیزش همگانی پیش رو، شاهد دفاع و تهاجم مشروع،
هجوم به نیروهای سرکوب گر با هر وسیله و ابزار خواهیم بود.
هجومی سیل آسا و طوفانی، هجومی قهر آمیز و سلحشورانه.
از هم اکنون باید خود را آماده کنیم تا همراه شویم با سیلی بنیان افکن برای تار و مار کردن دشمن.
ما همه؛ در خیزش همگانی پیش رو، شاهد دفاع و تهاجم مشروع،
هجوم به نیروهای سرکوب گر با هر وسیله و ابزار خواهیم بود.
هجومی سیل آسا و طوفانی، هجومی قهر آمیز و سلحشورانه.
از هم اکنون باید خود را آماده کنیم تا همراه شویم با سیلی بنیان افکن برای تار و مار کردن دشمن.
Forwarded from کانال چالش صنفی معلمان ایران
🔴 از بس دورغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم
🖊️رضا شیرازی
🔺چگونه می توان کارزاری در مداری بزرگ علیه انتخابات براه انداخت؟
🔺چگونه می توان تحریم انتخابات را به تقویت خیزش همگانی گره زد؟
🔺چگونه می توان در خیابان با گسترش دیوار نویسی علیه انتخابات و براه انداختن شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم را عمومی تر کرد؟
🔺چگونه باید دنیای مجازی و
شبکه های اجتماعی را بطور کامل در اختیار تحریم انتخابات هشتم تیر قرار داد؟
به گمان من از همان مجرایی که تحریم انتخابات هراز و چهار صد به برگ و بار نشست می توان اقدام کرد:
یکی از اصلی ترین نیروهای اجتماعی در کف خیابان که بی وقفه #یکشنبه_های_اعتراضی را طی این چند سال سازماندهی کرده بازنشسته ها هستند. قشری که فشارها و بحران های اقتصادی زندگی سختی بدانان تحمیل کرده است. با این وجود دیدیم که این قشر توانست با شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم کارزار #تحریم_انتخابات چهار صد را آغاز و مادران دادخواه در گسترش آن نقشی کلیدی داشتند. همچنین انعکاس بی وقفه شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم از کف خیابان در شبکه های اجتماعی پژواک یافت و سراسری شد.
هم اکنون از تجربه بکر و واقعی تحریم انتخابات قبلی به خوبی می توان سود جست و به رویارویی با امپراطوری دروغ و تزویر برخاست و جدال با مثلت شوم زر و زور تزویر یعنی با جناح های ریز و درشت حاکمیت به رهبری بیت و سپاه را آغاز کرد. جامعه نشان داده که آمادگی چنان رویارویی را دارد.
از هم اکنون همان شیوه و راهی را نشانه گذاری کنیم که در انتخابات هزار و چهار صد، نه تنها تحریم انتخابات بوقوع پیوست بلکه مهمتر از آن در فردای بیست و هشتم خرداد دیدیم که بزرگترین و طولانی ترین اعتصاب کارگران نفت و گاز و پتروشیمی به راه افتاد و رخدادهای چاره ساز یکی پس از دیگری بوقوع پیوست و تا تسخیر زاینده رود پیش رفت و شد انچه که باید از آن بعنوان زمینه های واقعی خیزش #زن_زندگی_آزادی نام برد.
تحریم انتخابات به معنی کنش گری فعال و روشن سیاسی ست. طوریکه فضای انتخاباتی را تماما به ضد آن تبدیل و بار دیگر اثبات می کند که ساختار و با رفتار جمهوری اسلامی علیه منافع ملی طبقاتی جامعه و پاسدار نظام تبعیض جان سوز اجتماعی قومی و مذهبی در ایران است.
جمهوری اعدامی بدنبال خرید زمان است. به همین دلیل نباید بدان فرصت داد. تحریم فعال انتخابات از کف خیابان صدای پژواک میلیون ها ایرانی معترض به وضع موجود به شمار می آید.
اینکه آیا جمهوری اعدامی و اخوندیسم حاکم خواهد توانست بحران اش را به فرصت مبدل کند، اینکه آیا خواهد توانست با تکیه به امپراطوری دروغ و تزویر، بازار انتخابات را گرم کند و در رویارویی با دستاوردهای خیزش زن زندگی آزادی به آرایش سیاسی جدید برسد به تحریم فعال انتخابات در کف خیابان پیوند دارد.
به نظر میرسد که تحریم فعال خواهد توانست سپهر سیاسی و عمومی جامعه ایران را یک گام به همبستگی اجتماعی برای قیام عمومی نزدیک کند. بنابر این کارزار تحریم انتخابات را باید به خیابانها کشاند و دوباره شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم را سراسری نمود.
#رای_بی_رای
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
🖊️رضا شیرازی
🔺چگونه می توان کارزاری در مداری بزرگ علیه انتخابات براه انداخت؟
🔺چگونه می توان تحریم انتخابات را به تقویت خیزش همگانی گره زد؟
🔺چگونه می توان در خیابان با گسترش دیوار نویسی علیه انتخابات و براه انداختن شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم را عمومی تر کرد؟
🔺چگونه باید دنیای مجازی و
شبکه های اجتماعی را بطور کامل در اختیار تحریم انتخابات هشتم تیر قرار داد؟
به گمان من از همان مجرایی که تحریم انتخابات هراز و چهار صد به برگ و بار نشست می توان اقدام کرد:
یکی از اصلی ترین نیروهای اجتماعی در کف خیابان که بی وقفه #یکشنبه_های_اعتراضی را طی این چند سال سازماندهی کرده بازنشسته ها هستند. قشری که فشارها و بحران های اقتصادی زندگی سختی بدانان تحمیل کرده است. با این وجود دیدیم که این قشر توانست با شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم کارزار #تحریم_انتخابات چهار صد را آغاز و مادران دادخواه در گسترش آن نقشی کلیدی داشتند. همچنین انعکاس بی وقفه شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم از کف خیابان در شبکه های اجتماعی پژواک یافت و سراسری شد.
هم اکنون از تجربه بکر و واقعی تحریم انتخابات قبلی به خوبی می توان سود جست و به رویارویی با امپراطوری دروغ و تزویر برخاست و جدال با مثلت شوم زر و زور تزویر یعنی با جناح های ریز و درشت حاکمیت به رهبری بیت و سپاه را آغاز کرد. جامعه نشان داده که آمادگی چنان رویارویی را دارد.
از هم اکنون همان شیوه و راهی را نشانه گذاری کنیم که در انتخابات هزار و چهار صد، نه تنها تحریم انتخابات بوقوع پیوست بلکه مهمتر از آن در فردای بیست و هشتم خرداد دیدیم که بزرگترین و طولانی ترین اعتصاب کارگران نفت و گاز و پتروشیمی به راه افتاد و رخدادهای چاره ساز یکی پس از دیگری بوقوع پیوست و تا تسخیر زاینده رود پیش رفت و شد انچه که باید از آن بعنوان زمینه های واقعی خیزش #زن_زندگی_آزادی نام برد.
تحریم انتخابات به معنی کنش گری فعال و روشن سیاسی ست. طوریکه فضای انتخاباتی را تماما به ضد آن تبدیل و بار دیگر اثبات می کند که ساختار و با رفتار جمهوری اسلامی علیه منافع ملی طبقاتی جامعه و پاسدار نظام تبعیض جان سوز اجتماعی قومی و مذهبی در ایران است.
جمهوری اعدامی بدنبال خرید زمان است. به همین دلیل نباید بدان فرصت داد. تحریم فعال انتخابات از کف خیابان صدای پژواک میلیون ها ایرانی معترض به وضع موجود به شمار می آید.
اینکه آیا جمهوری اعدامی و اخوندیسم حاکم خواهد توانست بحران اش را به فرصت مبدل کند، اینکه آیا خواهد توانست با تکیه به امپراطوری دروغ و تزویر، بازار انتخابات را گرم کند و در رویارویی با دستاوردهای خیزش زن زندگی آزادی به آرایش سیاسی جدید برسد به تحریم فعال انتخابات در کف خیابان پیوند دارد.
به نظر میرسد که تحریم فعال خواهد توانست سپهر سیاسی و عمومی جامعه ایران را یک گام به همبستگی اجتماعی برای قیام عمومی نزدیک کند. بنابر این کارزار تحریم انتخابات را باید به خیابانها کشاند و دوباره شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم را سراسری نمود.
#رای_بی_رای
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
https://www.tg-me.com/kchaleshFI
Telegram
کانال چالش صنفی معلمان ایران
کانالی برای پوشش کنش های صنفی معلمان و فعالان صنفی و نیز آگاهی افزایی عمومی
🆔 @kchaleshFI
🆔 @kchaleshFI
🔺🔻«توطئه اقتصادی تلآويو» يا به اختصار «تات»
علی انصاری كه خبر بيش از دوازده سال جاسوسی و ارتباط او با اسرائيل امروز در صدر اخبار قرار دارد در ايران با برند «تات» شناخته میشود.
اولين بانک او نيز «بانک تات» نام داشت. تا امروز هرگز كسی نفهميد «تات» به چه معناست. در همه اين سالها «تات» كه مخفف «توطئه اقتصادی تل آويو» است جلوی چشم همه ايران بود.
اسرائيل هيچوقت رسما عمليات خود را به عهده نمیگيرد ولی همواره نشان پروژههای خود را هوشمندانه و متناسب با هر عمليات انتخاب میكند تا برای هميشه در يادها بماند.
«تات» نامی بینظیر است برای «توطئه اقتصادی تل آويو» كه بيش از يک دهه كمر اقتصاد كشور را شكست و تمام پروژههای زيربنايی كشور را سالها به تاخير انداخت.
علی انصاری كه خبر بيش از دوازده سال جاسوسی و ارتباط او با اسرائيل امروز در صدر اخبار قرار دارد در ايران با برند «تات» شناخته میشود.
اولين بانک او نيز «بانک تات» نام داشت. تا امروز هرگز كسی نفهميد «تات» به چه معناست. در همه اين سالها «تات» كه مخفف «توطئه اقتصادی تل آويو» است جلوی چشم همه ايران بود.
اسرائيل هيچوقت رسما عمليات خود را به عهده نمیگيرد ولی همواره نشان پروژههای خود را هوشمندانه و متناسب با هر عمليات انتخاب میكند تا برای هميشه در يادها بماند.
«تات» نامی بینظیر است برای «توطئه اقتصادی تل آويو» كه بيش از يک دهه كمر اقتصاد كشور را شكست و تمام پروژههای زيربنايی كشور را سالها به تاخير انداخت.
🔴بیانیه
June 5, 2024 by کانون نویسندگان ایران
این روزها؛ سرکوب فزاینده، تداوم ایستادگی
قتل مهسا (ژینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ موج دیگری از جنبش اعتراضی و آزادیخواهانهی مردم را به راه انداخت، فرازی شد از دههها مبارزه و «زن، زندگی، آزادی» نام گرفت. زنان روسریسوزان به راه انداختند و پرچمدار شدند، دانشجویان و دانشآموزان مقاومتی فراموشنشدنی را رقم زدند و فریاد آزادیخواهی و ضرورت تحقق آزادی بیان از گوشهگوشهی کشور به گوش رسید. بازداشتهای بیشمار و گستردگی اعتراضهای عمومی سبب شد که حکومت وادار به نمایش «عفو» شود، گشتهای ارشاد را از خیابانها جمع کند و به مدد بازوهای تبلیغاتیاش خبر از «سهلگیری» بدهد.
قریب به دوسال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» گذشته، بهظاهر آبها از آسیاب افتاده و موج دیگری از اعتراضهای عمومی فروکش کرده است. حکومت در این دو سال ذرهای از سرکوبگری خود نکاسته و اکنون نیز بار دیگر شمشیر را از رو بسته تا مبادا «خدای دههی شصت» از یادها برود؛ گشتهای ارشاد به خیابانها بازگشتهاند و علاوه بر ضرب و جرح، پتوپیچ کردن را هم به برنامههای خود افزودهاند تا «طرح نور» بیهیچ درز و روزنی بر زنان آوار شود و روزگارشان را سیاه کند. فضای دانشگاهها بیش از پیش پادگانی شده است و تصفیهها و اخراجها همچنان ادامه دارد؛ آخرین نمونهاش حبس زنان دانشجوی دانشگاه خواجهنصیر که به بهانهی تن ندادن به «حجاب اجباری» از ورود به دانشگاه و خروج از خوابگاه منع شدهاند و اینچنین دانشگاه به زندان برخی از آنان بدل شده است. بازداشت و احضار کاربران شبکههای اجتماعی همچنان ادامه دارد و تا کنون صفحههای بسیاری «به حکم دادستانی» مسدود شدهاند؛ خواه به بهانهی انتشار تصاویری با پوشش اختیاری، خواه به بهانهی انتشار مطالبی در اعتراض به وضعیت موجود و خواه به بهانهی «جریحهدار کردن افکار عمومی» آنجا که مردمی احساس خودشان را در خصوص واقعهای بیان کردهاند. چنانکه اخیرا شماری از مردم به دلیل بیانکردن احساسشان در باب مرگ ابراهیم رئیسی بازداشت شدهاند. به این موارد باید تعقیب و آزار مداوم فعالان صنفی و مدنی را هم افزود، و نیز آزار زندانیان سیاسی و عقیدتی و خانوادههای آنان را که همه و همه حکایت از خفقانی روزافزون دارند.
آنان که نباید آزادانه بیاندیشند، بگویند و بنویسند، بپوشند، اعتراض کنند، حقشان را بخواهند و احساسشان را بیان کنند عملا با کالبد بیجان زندگی سروکار دارند و تنها بهشکل آمار و عدد در شمار زندگان میآیند. حکومت نیز همین نیستونابود شدن را میخواهد؛ مردمانِ آزادیخواه را گاه «خس و خاشاک»، گاه «اغتشاشگر»، گاه «معاند» و گاه «عوامل بیگانه» مینامد و همواره در تدارک تحمیل سکوت و سکون بر آنان است.
این خفقان گلوی مردمی را میفشارد که همزمان استخوانهایشان زیر بار فشارهای اقتصادی در حال خرد شدن است؛ مردمیکه حتی به گواه آمارهای حکومتی روز به روز فقیرتر میشوند و بیش از پیش در تامین نان و آب و سرپناه خود درمیمانند. و مگر بدون سرکوب آزادی بیان، بدون پتوپیچکردن و ربودن زنان، بدون فشار روزافزون بر کارگران و دانشجویان و بدون انباشتن زندانها از مردمان معترض میشود به فساد سازمانیافته و انقیاد و استثمار ادامه داد؟ از همین روست که دهان نمایندگان و ماموران حکومت نیز تنها به قصد تهدید و ارعاب باز میشود و آنان بیوقفه تداوم خفقان را نوید میدهند، تا اینچنین راه نفسکشیدنِ مردمان بسته و راه جولان تبهکاران و اختلاسگران باز بماند. چنانکه اخیرا یکی از آنان گفته است «نظام باید سنگر حجاب را پس بگیرد».
همین استعارهی «سنگر» نشان میدهد که حکومت همواره خود را در جنگ مداوم با زنان و مردم میبیند. مردمیکه «دشمن»اند و سرکوبگران باید در خیابانها، دانشگاهها، صفوف اعتراضات صنفی و معیشتی، در خانههایشان و حتی در زندانها حسابشان را برسند. اما ناگفته پیداست که این تهدیدها، جز تکرار عبث تقلایی چهلوچندساله، گویای شکستی تمام عیار نیز هست و اقرار به اینکه آن «سنگر» پیشتر فتح شده است، چنانکه سنگرهای بسیار دیگر. انزجار و خشم عمومی از سرکوبگری حکومت در کوچه و خیابان، و نیز پشت سد سانسور و در شبکههای اجتماعی خود نمایانگر همین شکست است. اگرچه حکومت عزم خود را جزم کرده تا به ضرب و زور یا بهمدد کارناوالهایش این خشم و انزجار را مدفون کند، اما تاریخ جنبشها و خیزشهای مردمی گواه آن است که آزادیخواهی همواره زنده میماند و سر بر میآورد، حتی اگر در فراز و فرودهایش آزادیخواهان بسیاری به خون کشیده شوند و به خاک افتند.
June 5, 2024 by کانون نویسندگان ایران
این روزها؛ سرکوب فزاینده، تداوم ایستادگی
قتل مهسا (ژینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ موج دیگری از جنبش اعتراضی و آزادیخواهانهی مردم را به راه انداخت، فرازی شد از دههها مبارزه و «زن، زندگی، آزادی» نام گرفت. زنان روسریسوزان به راه انداختند و پرچمدار شدند، دانشجویان و دانشآموزان مقاومتی فراموشنشدنی را رقم زدند و فریاد آزادیخواهی و ضرورت تحقق آزادی بیان از گوشهگوشهی کشور به گوش رسید. بازداشتهای بیشمار و گستردگی اعتراضهای عمومی سبب شد که حکومت وادار به نمایش «عفو» شود، گشتهای ارشاد را از خیابانها جمع کند و به مدد بازوهای تبلیغاتیاش خبر از «سهلگیری» بدهد.
قریب به دوسال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» گذشته، بهظاهر آبها از آسیاب افتاده و موج دیگری از اعتراضهای عمومی فروکش کرده است. حکومت در این دو سال ذرهای از سرکوبگری خود نکاسته و اکنون نیز بار دیگر شمشیر را از رو بسته تا مبادا «خدای دههی شصت» از یادها برود؛ گشتهای ارشاد به خیابانها بازگشتهاند و علاوه بر ضرب و جرح، پتوپیچ کردن را هم به برنامههای خود افزودهاند تا «طرح نور» بیهیچ درز و روزنی بر زنان آوار شود و روزگارشان را سیاه کند. فضای دانشگاهها بیش از پیش پادگانی شده است و تصفیهها و اخراجها همچنان ادامه دارد؛ آخرین نمونهاش حبس زنان دانشجوی دانشگاه خواجهنصیر که به بهانهی تن ندادن به «حجاب اجباری» از ورود به دانشگاه و خروج از خوابگاه منع شدهاند و اینچنین دانشگاه به زندان برخی از آنان بدل شده است. بازداشت و احضار کاربران شبکههای اجتماعی همچنان ادامه دارد و تا کنون صفحههای بسیاری «به حکم دادستانی» مسدود شدهاند؛ خواه به بهانهی انتشار تصاویری با پوشش اختیاری، خواه به بهانهی انتشار مطالبی در اعتراض به وضعیت موجود و خواه به بهانهی «جریحهدار کردن افکار عمومی» آنجا که مردمی احساس خودشان را در خصوص واقعهای بیان کردهاند. چنانکه اخیرا شماری از مردم به دلیل بیانکردن احساسشان در باب مرگ ابراهیم رئیسی بازداشت شدهاند. به این موارد باید تعقیب و آزار مداوم فعالان صنفی و مدنی را هم افزود، و نیز آزار زندانیان سیاسی و عقیدتی و خانوادههای آنان را که همه و همه حکایت از خفقانی روزافزون دارند.
آنان که نباید آزادانه بیاندیشند، بگویند و بنویسند، بپوشند، اعتراض کنند، حقشان را بخواهند و احساسشان را بیان کنند عملا با کالبد بیجان زندگی سروکار دارند و تنها بهشکل آمار و عدد در شمار زندگان میآیند. حکومت نیز همین نیستونابود شدن را میخواهد؛ مردمانِ آزادیخواه را گاه «خس و خاشاک»، گاه «اغتشاشگر»، گاه «معاند» و گاه «عوامل بیگانه» مینامد و همواره در تدارک تحمیل سکوت و سکون بر آنان است.
این خفقان گلوی مردمی را میفشارد که همزمان استخوانهایشان زیر بار فشارهای اقتصادی در حال خرد شدن است؛ مردمیکه حتی به گواه آمارهای حکومتی روز به روز فقیرتر میشوند و بیش از پیش در تامین نان و آب و سرپناه خود درمیمانند. و مگر بدون سرکوب آزادی بیان، بدون پتوپیچکردن و ربودن زنان، بدون فشار روزافزون بر کارگران و دانشجویان و بدون انباشتن زندانها از مردمان معترض میشود به فساد سازمانیافته و انقیاد و استثمار ادامه داد؟ از همین روست که دهان نمایندگان و ماموران حکومت نیز تنها به قصد تهدید و ارعاب باز میشود و آنان بیوقفه تداوم خفقان را نوید میدهند، تا اینچنین راه نفسکشیدنِ مردمان بسته و راه جولان تبهکاران و اختلاسگران باز بماند. چنانکه اخیرا یکی از آنان گفته است «نظام باید سنگر حجاب را پس بگیرد».
همین استعارهی «سنگر» نشان میدهد که حکومت همواره خود را در جنگ مداوم با زنان و مردم میبیند. مردمیکه «دشمن»اند و سرکوبگران باید در خیابانها، دانشگاهها، صفوف اعتراضات صنفی و معیشتی، در خانههایشان و حتی در زندانها حسابشان را برسند. اما ناگفته پیداست که این تهدیدها، جز تکرار عبث تقلایی چهلوچندساله، گویای شکستی تمام عیار نیز هست و اقرار به اینکه آن «سنگر» پیشتر فتح شده است، چنانکه سنگرهای بسیار دیگر. انزجار و خشم عمومی از سرکوبگری حکومت در کوچه و خیابان، و نیز پشت سد سانسور و در شبکههای اجتماعی خود نمایانگر همین شکست است. اگرچه حکومت عزم خود را جزم کرده تا به ضرب و زور یا بهمدد کارناوالهایش این خشم و انزجار را مدفون کند، اما تاریخ جنبشها و خیزشهای مردمی گواه آن است که آزادیخواهی همواره زنده میماند و سر بر میآورد، حتی اگر در فراز و فرودهایش آزادیخواهان بسیاری به خون کشیده شوند و به خاک افتند.
اکنون نیز مبارزهی هرروزهی زنان، تداوم مقاومت دانشجویان، استمرار اعتراضهای معیشتی کارگران و بازنشستگان و واکنشهای گستردهی مردم در شبکههای اجتماعی، بهرغم سانسور و محدویتهای اینترنت، گواه تداوم آزادیخواهی است. و بیتردید باید اذعان کرد که در این راه پر نشیب و فراز حضور و پایداری زنان همواره بهشکلی مضاعف اثرگذار بوده است. زنان بهرغم سالها سرکوب سیستماتیک، منع و تبعیض سازمانیافته و پایمال شدن بدیهیترین حقوقشان هرگز از حضور در عرصههای اجتماعی و اعلام خواستههایشان پا پس نکشیدهاند و این روزها نیز هر زن که با پوشش اختیاری قدم به کوچهها و خیابانها میگذارد نماد این مقاومت و پایداری است.
کانون نویسندگان ایران همواره بر حق آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان پای فشرده است. اکنون نیز به حکم همین اصل بنیادین منشور خود، ضمن حمایت از خواستههای زنان، سرکوب آزادی بیان از سوی حکومت را محکوم میکند و تمامی نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان آزادیخواه را فرامیخواند تا هرچه بیشتر پژواک صدای مردم معترض و تحت سرکوب باشند.
کانون نویسندگان ایران
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
کانون نویسندگان ایران همواره بر حق آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا برای همگان پای فشرده است. اکنون نیز به حکم همین اصل بنیادین منشور خود، ضمن حمایت از خواستههای زنان، سرکوب آزادی بیان از سوی حکومت را محکوم میکند و تمامی نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان آزادیخواه را فرامیخواند تا هرچه بیشتر پژواک صدای مردم معترض و تحت سرکوب باشند.
کانون نویسندگان ایران
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
🔴 بازداشت میلاد جلیلی، خواننده معترض رپ برای اجرای حکم
سازمان حقوق بشری ههنگاو، خبر از بازداشت میلاد جلیلی، خواننده معترض رپ، برای اجرای حکم هشت ماه حبس و انتقال به زندان مرکزی تبریز را داده است.
این خواننده پیشتر توسط شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق اجرای موسیقی رپ سیاسی" به ٨ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
دادگاه تجدید نظر تبریز نیز حکم ۸ ماه حبس را دوباره تایید کرد و بر این اساس میلاد جلیلی بازداشت و روانه زندان شد.
این خواننده رپ اعتراضی آذرماه ۱۴۰۲ همزمان با اتفاقات جنبش "زن، زندگی، آزادی" با ضرب و شتم بازداشت و بهمنماه همان سال با قرار تامین کیفری ۳۰۰ میلیون تومانی بطور موقت آزاد شد.
میلاد جلیلی ملقب به "ایلشن" اشعاری به زبان ترکی با مضمون سیاسی میخواند.
سازمان حقوق بشری ههنگاو، خبر از بازداشت میلاد جلیلی، خواننده معترض رپ، برای اجرای حکم هشت ماه حبس و انتقال به زندان مرکزی تبریز را داده است.
این خواننده پیشتر توسط شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق اجرای موسیقی رپ سیاسی" به ٨ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
دادگاه تجدید نظر تبریز نیز حکم ۸ ماه حبس را دوباره تایید کرد و بر این اساس میلاد جلیلی بازداشت و روانه زندان شد.
این خواننده رپ اعتراضی آذرماه ۱۴۰۲ همزمان با اتفاقات جنبش "زن، زندگی، آزادی" با ضرب و شتم بازداشت و بهمنماه همان سال با قرار تامین کیفری ۳۰۰ میلیون تومانی بطور موقت آزاد شد.
میلاد جلیلی ملقب به "ایلشن" اشعاری به زبان ترکی با مضمون سیاسی میخواند.