Telegram Web Link
ارسالی

☄️ فصل هفتم؛


حضور افراد با تجارب نشست را بیشتر به سمت و سوی راه کارهای عملی و میدانی کشاند. تا بحث های ذهنی و صرف تئوریک.

به همین دلیل سازماندهی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. کلی گویی های تکراری که گه گاه خسته کننده هم میشود. گزارهایی چون باید مسلح شد و به اصل غافلگیری علیه دشمن پرداخت برای افراد عمل گرا و مبارز خروجی به بار نمی آورد و حتی هم دلی را خدشه دار می کند و ... در همین چهارچوب حتی

برخورد شورانگیز همچون اینکه حرف باید بوی خون دهد و ده ها آخوند را باید به دار زد و تنها حقیقت خشم هوشمندانه و ... هم چندان خریداری در نشست پیدا نکرد تا اینکه پرسش؛

یکم؛

باید هر یک از اعضای نشست از خود بپرسد که تا چه اندازه سازماندهی محله محور را در دستور کار قرار داده و تا کجای کار پیش رفته وظایف هسته محله محور از قبیل تکثیر شجاعت با اویزان کردن بنر و یا شعار نویسی یا شناسایی نیروهای دشمن در محل کار و زندگی و تهیه تدارک برای هنگامه خیزش خیابانی و ... تا چه حد جنبه عملی یافته و کارنامه فعالیت قابل قبول است یا خیر؟


دوم؛

تمرکز روی چشم شیطان یعنی دوربین ها که دشمن در چهار راه ها و یا بطور مخفی در خیابانهای اصلی و غیره کار گذاشته است و اینکه چگونه باید از موقعیت خاموشی ها استفاده کرد برای از کار انداختن آنها.

طبق توضیح یکی از دوستان و رفقا؛ باید تمرکز لازم را برای شناسایی و از کار انداختن چشمان شیطان ( دوربین ها) بکار برد. برای اقدام در این حوزه لازم است گام های تخصصی برداشت

زیرا از کار انداختن برخی از دوربین ها از طرف هکرهای مستقل ممکن و یا از مهندسین برق باید یاری جست تا توانست ضربات جبران ناپذیری به سیستم دوربین های شناسایی وارد نمود.

قرار شد که در نشست های بعدی در باره انواع و اقسام دوربین هایی که نهادهای سرکوب گر نصب کرده اند بحث و بررسی شود تا با اشراف کافی نیروهای میدانی بتوانند تخریب آنها را در دستور کار قرار دهند.

امضاء محفوظ
روزنامه اعتماد در گزارشی از اخراج دو نماینده کارگران ارکان ثالث صنعت نفت به دلیل پیگیری حقوق صنفی و قانونی همکاران‌شان خبر داد. این دو کارگر به همراه ۱۳ کارگر دیگر که در خطر اخراج قرار دارند، نماینده غیررسمی ۱۲۰ هزار کارگر شرکت ملی حفاری ایران و صنعت نفت بوده‌اند. آنها از خردادماه امسال تحت فشار قرار گرفته و به هسته گزینش معرفی شده‌اند. این کارگران خواستار یکسان‌سازی مزد و بهره‌مندی از مزایای کارگران قراردادی و پیمانی بودند، اما در پی اعتراضات خود با برخوردهای امنیتی مواجه شدند.
به گفته منابع خبری، کارگران از تبعیض‌های حقوقی و مزدی شکایت دارند و تاکید کرده‌اند که وزارت نفت هیچ اقدام مؤثری برای رفع این تبعیض‌ها انجام نداده است. برخوردهای امنیتی با کارگران در ماه‌های اخیر افزایش یافته و اعتراضات صنفی زیادی در صنایع مختلف برگزار شده است.
#اعتراض_تجمع_حق_مسلم_ماست
#نه_به_حکومت_سرکوب
در ادامه موج گسترده اجرای احکام اعدام توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، دست‌کم شش زندانی دیگر طی روزهای گذشته در زندان‌های جیرفت، قزوین و تبریز به دارآویخته شدند.

به گزارش سازمان حقوق بشر ایران، صبح پنج‌شنبه ۶ دی ماه، حکم اعدام سه مرد در زندان جیرفت به اجرا درآمد. این سه زندانی که هویتشان جاسم جهان‌تیغ (تبعه افغانستان)، سامان فخری، ۳۳ ساله و اسعد امینی، ۲۷ ساله (هردو شهروند کُرد) احراز شده، با اتهامات مربوط به «مواد مخدر» به اعدام محکوم شده بودند.
اطلاعیه مشترک کانون نویسندگان و انجمن قلم در تبعید

ننگ بر این فاشیست های متوحش

اطلاعیه

سنگ مزار غلامحسین ساعدی

و ستیزه­ با آزادی اندیشه و بیان

به ­تازگی گورستان پرلاشِز پاریس شاهد کُنِش برخی دارِوُدسته­های آزادی ­ستیزی شد که تاب مخالفت با جنایت­ ها و کردارهای پلید رژیم شاه را نداشتند و با آلودن سنگ مزار غلامحسین ساعدی، نویسنده انسان­مدار و آزادیخواه یکی از شاخص ترین منتقدان استبداد و سرکوبگری رژیم شاه، سنگ مزار او را به کثافت وجود خود آلودند.

بی تردید، در برابر هر انتقاد، می ­توان به پاسخ انتقادی پرداخت و این ابتدایی ترین شرط زنده ماندن آزدیِ اندیشه و بیان است. جامعۀ بشری در درازای زیست بودِ خود همواره در این راه و فـراز و فـرودهای آن تلاش کرده و خواسته است با پالایش منش و کردار خود زندگی را دلپذیرتر کرده و امکان دوری از پلیدی و تک ­نگری را فراهم آوَرَد.

اما حکومت های آزادی­ ستیز و سلطه ­جو در سرتاسر تاریخ، مدام با این کردار نیک بشری سرِ مخالفت داشته اند و با پیشه کردن آزادی ستیزی، کوشیده­اند راه اندیشه ورزیِ آزاد و بیانِ نو را به هر شیوۀ ممکن سد کنند. در این راستا، غلامحسین ساعدی به عنوان یکی از پشتیبانان پی­گیر آزادی و مردمداری، از سوی هر دو رژیم شاه و جمهوری اسلامی مورد آزار و محدودیت و زندان بوده است و اکنون حتا سال ها پس از مرگش، این پسمانده های رژیم سلطنتی و دشمن آزادی­ با درپیش­ گرفتن کثیف­ ترین عملکردها که نشان از بی فرهنگیِ آنان دارد، برنمی تابند که نام و سنگ مزار او، هزاران فرسنگ دور از زادگاهش هم در امان باشد. این بی خردان و بی فرهنگان به خیال خود می کوشند انتقامِ ناکامی­ های ناشی از کردار پلشت خود را با زشتکاری از سنگ مزارِ او بگیرند. چنین کردار موهن و زشتی از نگاه تیزبین مردمِ آگاه و آزادی­خواه جامعه ما پنهان نمی ماند و ماهیت کُنش های آلوده به اِدبار آنان هرچه بیشتر آشکار و در برابر دید همگان قرارخواهد گرفت.

کانون نویسندگان ایران «در تبعید» و انجـمن قلم ایران «در تبعید» نیز، همگام با مردم ایران، بی حرمتیِ نابخردانۀ این مزدورانِ ضد فرهنگ را به شدت محکوم می­کنند و از افشای هر آنچه بر روند گسترش یابندۀ حق آزادی اندیشه بیان بی حد و حصر و استثنا با هر انگیزه ای خدشه وارد کند، دریغ نخواهند ورزید.

کانون نویسندگان ایران «در تبعید» – انجمن قلم ایران در تبعید

۲۵ دسامبر ۲۰۲۴.
~ در تمام این هفت سال‌ درباره ویدا موحد و آنچه کرد بسیار سخن گفته شده است. کنش نمادین او اصالت خود را از این واقعیت کسب می‌کند که هر چه از آن واقعه دور شدیم، اهمیتش بیشتر روشن شده است. این یک معیار مهم در داوری درباره آثار، رویدادها و افراد است. کیفیت در فرایند گذشت زمان ارزیابی می‌شود.
پیش از سخن گفتن درباره مهمترین خصلت کنش نمادین موحد، به شما خواننده محترم بسیار کنش‌ها و افراد را یادآوری می‌کنم که در تمام این سال‌ها به صحنه آمده و اجراهایشان را دیده‌ایم. وقتی سکه رایج، نقد کردن (یا کسب سود شخصی) از کنش سیاسی و اجتماعی به واسطه توجه اولیه‌ی تماشاچیان است، آنوقت است که نه تنها آنچه ویدا موحد کرد، بلکه خود او و درک غیر مصرف‌گرایانه‌اش از کنش‌گری بیش از پیش عیان می‌شود؛ روحیه‌ای برآمده از یک سلامت نفس نادر.
اما اگر بخواهم مهمترین خصلت آنچه او انجام داد را عنوان بدهم، دمیدن بر کالبد تخیل جمعی است. موحد تخیلی را یادآوری کرد که چندی بعد بگونه‌ای همگانی اجرا شد. جامعه‌ای که می‌رفت در زیر بار مسایل پیچیده حیات تمام تخیل‌اش را از حق آزادی به واقعیت صلب و سخت اقتصاد و سیاست ببازد، با اجرای موحد چیزی را به یاد آورد. او مثل واژه‌ای کوچک یا شی‌ای نادیدنی عمل کرد که کلمه‌ یا خاطره‌ای فراموش شده را به یاد می‌آورد؛ مثل شیرینی کوچکی که به واسطه آن مارسل، مادر و شهر و خاطرات کودکی‌اش را در رمان جستجوی زمان از دست‌رفته پروست به خاطر آورد. کنش موحد یادآوری یک تخیل جمعی و قدیمی بود. همچون آذرخشی بر جعبه برقی در خیابان انقلاب جهید و ناپدید شد.
چگونه یک نفر می‌تواند در میان این همه مبارز تقلبی که کار را به شاشیدن در قبرستان‌ها و فضای مجازی و رسانه‌ها و تحلیل‌ها رسانده‌اند، این گونه باشد؟ پاسخ به این سوال، راه حلی برای این وضعیت زوال‌یافته است.

امین بزرگیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☄️ تصویر و کارکرد دوربین وایفای لامپی.


اصلی غیرقابل انکار که معترضین در خیزش حتما و قطعا باید سر و صورت خود را کاملا استتار کنند. زیرا دشمن برای شناسایی رهبران میدانی و موثر نهایت استفاده را از دوربین ها می کند.
‏گفتمان «سلطنت طلبی» مطلوبترین گفتمان برای بقا و دوام رژیم ولایی است.
وقتی گفتمان بدیل و آلترناتیو، تفاوت و تمایز چندانی با گفتمانِ حاکم ندارد، شوق و رغبت مردم برای کنار نهادن گفتمان حاکم نیز کم خواهد بود.
از جمله وجوه مشترک و نزدیک این دو گفتمان عبارتند از:
سنت گرایی و ارجاع به گذشته؛
کیش شخصیت؛
ساختار متعبدانه؛
عدم پرسشگری از رهبران؛
ایجاد جو ارعاب و وحشت نسبت به مخالفان؛
عدم شفافیت و پاسخگویی نسبت به امور؛
کارنامه غیر دموکراتیک و غیر حقوق بشری؛
فساد رهبران؛
تقاضا و شعار مرگ بر مخالفان؛
عدم پذیرش اشتباهات گذشته؛
نبود افراد موجه و دموکراتیک در حلقه ی مرکزی؛
انفعال و عدم اقدام عملی موثر؛
حمله به زندانیان و مبارزان داخل کشور؛
و...

بی جهت نیست عوامل رژیم در برجسته کردن این گفتمان تمام سعی و تلاششان را به کار می‌گیرند.
با جدی نشان دادن این گفتمان، مردم علاقه ای به تغییر حکومت نخواهند داشت، زیرا با پرداخت هزینه های گزاف
(زندان، سرکوب، تجاوز و...) سود و بهره چندانی نخواهند برد.

#دو_سنت_تبهکار

ایمان سلیمانی امیری
طرلان اسطوره‌‌های آذربایجان:
به یاد روان‌پزشک و جامعه‌شناس تبریزی
دکتر غلامحسین ساعدی

امروز سالگرد تولد یا درگذشت ساعدی نیست، اما باید درباره او بنویسم. درباره خلاقیت و مظلومیت او.
آنچه مرا وا داشت تا علی‌رغم مشغله فراوان، جند خطی به او اظهار دین کنم، مظلومیت این نویسنده آزاده، و اسائه ادب گستاخانه جماعتی از راستگرایان افراطی بازمانده از تفاله‌های استبداد بود به مزار مرحوم ساعدی در پر لاشز پاریس.
بسیاری ، دکتر ساعدی را با نمایشنامه‌های «فیلم گاو» (عزاداران بیل) و «فیلم دایره مینا» (آشغالدونی) به کارگردانی داریوش مهرجویی می‌شناسند. بسیاری بر نقش ساعدی در کنار بهرام بیضایی در تحول در تئاتر ایران زمین تاکید می‌کنند.
غلامحسین ساعدی در سال ۱۳۴۰ پایان‌نامه دکترای روانپزشکی دانشگاهی خود را تحت عنوان "علل اجتماعی پسیکونِوروزها در آذربایجان" ارائه داد.
در مطب پزشکی او به روی فقرا باز بود و هرکز از آنها ویزیت نمی‌گرفت.
او علاوه بر فیلم‌نامه‌نویسی، جامعه‌شناس بزرگی هم بود. دو کتاب میدانی «ایلخچی» و «خیاو» را در تحلیل شرایط اجتماعی آذربایجان نوشت. نیز در سفر به روستاهای جنوب کشور، دو کتاب «ترس و لرز» و «اهل هوا» را نوشت.
به دلیل مقالات انتقادی‌اش، از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ تحت فجیع‌ترین شکنجه‌های جسمی و روحی ساواک قرار گرفت.
راستی این چه مملکتی است که نویسنده‌اش را آزار می‌دهند؟!! چرا درخت در حال بالندگی یک متفکر را اره می‌کنند؟
ساعدی مدافع آزادی انسان و مخالف سانسور کتاب و اندیشه بود.
او در ۱۳۶۰ مجبور به ترک وطن شد و سرانجام در غربت در دو آذر ۱۳۶۴ به آسمان پرکشید در حالیکه حسرت یک آه را بر دل سران زر و زور و تزویر باقی‌ گذاشت و شرافتش را به هیچ چیز نفروخت.

دکتر ساعدی،
طرلان، ایران زمین است. طرلان، شاهین مقدس بلندپرواز افسانه‌های آذربایجان بوده است که به پهلوانان کمک می‌کرده تا بر استبداد ظالمان پیروز شوند. طرلان، نماد شجاعت و ذکاوت است.
و ساعدی طرلان ایران‌زمین است که چون خاری در چشم استبداد و وابستگی است.
ساعدی با آثارش و با راه‌ آزادی‌خواهانه‌اش زنده است.
کتاب‌ها و آثار او را بخوانیم:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما.
خدایش رحمت کناد.

دکتر مسعود نوروزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در شرایطی که گله های آخوند و تروریست های نواب صفوی در عین آزاد بودن، میلیونها تومان (به واحد پول دوران سلطنت پهلوی) پول دریافت می کرده به همراه ساواک ترور و آدمکشی می کردند، این کمر بسته امام رضا اعتراف می کند که کمونیستها زندانی بوده اند، شکنجه می شده اند.
فرج سرکوهی

اسب‌های زین شده‌ی استبدادِ فاشیستی
پادوهای استبدادِ فاشیستی، ماهیتِ فرهنگ‌ستیز و ضد دمکراتیکِ خود را هر روز برهنه‌تر می‌کنند.


از ترورِ شخصیت، تخریب، فحاشی و دشنام‌گوئی، اتهام، دروغ و جعل علیه هر کس، جز رهبرِ خود، تا آن‌چه با سنگِ گورِ غلام‌حسین ساعدی، یکی از خلاق‌ترین و درخشان‌ترین ستون‌های ماندگارِ ادبیات، تاتر، سینما و فرهنگِ ایران، کردند.
با تقلید از روش‌های حذفی نهادهای امنیتی و رسانه‌های حکومتی و سنگِ گور شکنی حزب‌اللهی‌های جمهوری اسلامی، سازمان‌یافته و هدایت‌شده، تلاش می‌کنند تا منتقدان، مخالفان و هر چهره و نظری متفاوت از گرایشِ استبدادی خود را از رسانه‌ها و فضای مجازی حذف کنند اما تنها فقرِ فرهنگی و نظری، بی‌مایگی، نادانی، ابتذال و درماندگی خود را نشان می‌دهند.
اهانت یک  سلطنت طلب به آرامگاه دکتر غلامحسین ساعدی
آرامگاه دکتر ساعدی ، یکی از ستون های ماندگار فرهنگ و ادب ایران است.


شکراله مسیح پور
۵ دی ۱۴۰۳


یکی از اوباش سلطنت طلب ( مشت نمونه خروار) به شیوه فاشیست های وحشی, در پاریس ، بر سر مزار دکتر غلامحسین ساعدی رفته، ادرار کرده ، آن را ضبط ویدئویی نموده  و برای خوشحالی هم پالکی هایش منتشر نموده است
این افراد که رضا پهلوی هیچوقت آن ها را و اعمال پلید شان را محکوم نکرده،  روی دیگر لمپن های جمهوری اسلامی هستند. خوشبختانه در  اعتلا و. رادیکالیزه شدن جنبش انقلابی مردم ایران ، با گسترش امواج آگاهی ، روز به روز  صدای طبل رسوایی این جریان انحرافی،  بیشتر به گوش مردم ایران می‌رسد.  علیرغم تلاش اسرايیل و رسانه های ریز و درشتی که با سرمایه های غارت شده ملت ایران،  رضا پهلوی را در بوق و کرنا می کنند ، طرفدارانش که به زور و با وجود آوردن یک مینی بوس با ۱۷ سر نشین  از جای های دیگر،  در ایرلند  ، به ۳۴ نفر  می رسند، که با افتخار پرچم اسرايیل را در هم هوا می چرخانند.  ‌با  ارتقا جنبش روز افزون  اعتراضات مردمی،   طرفداران رضا پهلوی که  هر  روز بیشتر به ماهیت اش پی می برند  یکی پس از دیگری از ایشان فاصله می گیرند تا جایی که  پس از آویزان شدن و بریده شدن از علی کریمی و مسیح علی‌نژاد و حامد اسماعیلیون ، به تازگی به لیلا فروهر و ابی و شاهین نجفی و احتمالا در روند بعدی دست به دامن  تتلو خواهد شد . سلطنت طلبانی که به به شیوه  فاشیست ها بر آرامگاه دکتر ساعدی که از مفاخر ایران است اهانت می کنند ، شرح مختصر زیر را در مورد  زنده یاد دکتر ساعدی بخوانند تا بفهمند که دکتر ساعدی چه گنجینه فرهنگی ،ادبی، اجتماعی  و چه سرمایه ارزشمندی برای میهن مان بوده است.
غلامحسین ساعدی (۲۴ دی ۱۳۱۴ – ۲ آذر ۱۳۶۴) با نام مستعارِ گوهر مراد، پزشک، نویسنده، شاعر و فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی بود. ساعدی در عرصه‌های گوناگون ادبی و هنری از جمله سفرنامه، مقاله، شعر، داستان، رمان، فیلمنامه و نمایشنامه فعالیت داشت. او با گسترش دامنه فعالیت‌هایش، تلاش می‌کرد تا بیشترین تأثیر را برای مردم سرزمینش، که عمیقاً به آن‌ها عشق می‌ورزید، به ارمغان آورد. ساعدی نمایش‌نامه‌نویس چیره‌دستی بود. چوب به‌دست‌های ورزیل از درخشان‌ترین نمایش‌نامه‌های اوست. فیلم‌های گاو، دایره مینا و آرامش در حضور دیگران از نام یافته‌ترین کارهای او به‌شمار می‌روند.

#کانال_تلگرامی_همراه_با_جنبش_زن_زندگی_آزادی
X👇 عضویت در کانال 👇X
https://www.tg-me.com/nafarmani_madani_social
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کنشگری هوشمندانه، پرسشگری روشنگرانه و افشاگری جهالت ها و جنایت های رژیم، از وظایف اولیه اجتماعی، اخلاقی و ملی هر کنشگر مسئول میباشد


گسترش نمادهای سکولاریزه لازمه تخریب پایه های مشروعیت حکومت ولایی است. این کنشگری، بخش مهمی از مبارزه علیه رژیم فاسد ولایت مطلقه فقیه است.
زن جوانی که با شلیک پلیس در مازندران مجروح شده بود توانایی حرکتی‌اش را از دست داده و تحت فشار است.

حدود پنج ماه پیش، پلیس در شهر نور استان مازندران به خودرویی که خانم بدری راننده آن بود شلیک کرد و این شلیک به نخاع او آسیب زد.

خودروی خانم بدری به دلیل بی‌حجابی حکم توقیف داشت، اما پلیس مدعی است به دلیل دیگری به این خودرو مظنون شده و به آن شلیک کرده بود.

یک منبع آگاه گفت که آرزو بدری به تایید پزشکان از کمر به پایین فلج شده است و برای رضایت دادن تحت فشار نیروهای امنیتی قرار دارد.

.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️ چچلیا سالا، روزنامه‌نگار ایتالیایی که در تهران بازداشت شده است، در یکی از آخرین گزارش‌های خود که از طریق رویترز منتشر شده، به سه تغییر که از آخرین سفر او به ایران رخ داده اشاره کرد. سالا در این ویدیو که در روز ۲۶ آذر در یکی از خیابان‌های تهران ضبط شده، گفت: «صدها هزار زن ایرانی دیگر حجاب ندارند، یا دست‌کم حجاب مطابق قانون ندارند. آن‌ها نمی‌ترسند که من به‌عنوان یک خارجی از ایشان عکس بگیرم و از دوربین‌های شناسایی ساخت چین که در خیابان‌ها برای تشخیص چهره آن‌ها کار گذاشته شده نیز نمی‌ترسند.»

سالا همچنین به حمله موشکی اسرائیل به سامانه پدافند هوایی جمهوری اسلامی در تهران و پیام‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این کشور به مردم ایران اشاره کرد.

به گزارش رویترز، شرکت پادکست ایتالیایی که خانم سالا با آن همکاری دارد، اعلام کرد او به مدت یک هفته در سلول انفرادی نگهداری شده است. همچنین این شرکت گفته که خانم سالا قرار بود روز ۳۰ آذر به رم بازگردد، اما از صبح ۲۹ آذر تلفن همراه او خاموش شده بود.

.
‏وقتی «راست بی دانش و بی‌کله» باشی و برای اولین بار اسم غلام‌حسین ساعدی را شنیده باشی، قاعدتا چون میخواهی حتما در برابرش جبهه بگیری چون چپ است، میروی از مجموع ۴۱ نامه منتشر شده‌اش چند سطر ضد زن پیدا میکنی که بگویی روشنفکر نبوده، یا فکر میکنی دیگران هم مثل تو آثارش را از صفحات زرد برای اولین بار دیده‌اند، اما به نظرم اول بنشینید ان ۴۱ نامه را کامل بخوانید و ببنید که چقدر ساعدی با وجود اینکه مردی بوده آن زمان از جنس همه مردان که به نظرم همه‌شان هم سویه‌های ضد زن در رفتار و زندگیشان داشته‌اند، با این حال چقدر در مسیر زندگی‌اش برای کل مردم ایران کار کرده و مفید بوده. چقدر بازنگری کرده.

غلامحسین ساعدی فقط پنجاه سال زندگی کرد، او از بنیانگذاران اصلی کانون نویسندگان ایران بود، در نوجوانی عضو سازمان «فرقه دموکرات آذربایجان و مسول سه روزنامه» بود، پزشک و روانپزشک بود، نویسنده و نمایشنامه نویس و جریان ساز دوران خودش و معلم صمد بهرنگی بود ، با تمام روشنفکران عصر خودش از آنها که باهاشان قرابت فکری داشت و نداشت در ارتباط بود. اگر از مجموعه ۴۱ نامه‌اش به طاهره ده خط ضد زن پیدا کردید هم هنر نکردید، نقد روشنفکری بیش مردانه را پیش از شما امثال ما آغاز کردیم، نقد زن ستیزی در روشنفکری دوران ۵۷ نقدی جامع است که به مطلقا همه مردان روشنفکر آن زمان بر میگردد، ساعدی از خوش‌خیم ترین‌هاشان بوده. شما را همین امروز برای ادبیات و رفتار ضد زنتان نمی‌شود مسول کرد، بچه زرنگ نباشید، این چهار خط چیزی از روشنفکری ساعدی کم نمیکند چون ادمها روشنفکر به دنیا نمی‌ایند روشنفکر می‌شوند و ساعدی همانطور که قبلا هم نوشتم، با همه انتقاداتی که به او می‌توان داشت، واقعا روشنفکر بود.

راست افراطی ایرانی که هنوز شهامت نقد مناسبات کثیف پدرسالار درباری را تحمل ندارد که در آن فوزیه ملکه اولشان، از ایران فرار کرد و هرگز برنگشت و همسر دوم که ثریا بود رو با اعلام رادیویی طلاق دادند چون پسر برای علی حضرتشان نساخته بود و سومی را هم شاه جلوی چشم خودش و بقیه تحقیر میکرد که «زن عقل ندارد» و چیزی نمیگفت و دیگران هنوز با اسم فرح و کلمه هنر و ادب برای ما جمله می‌سازند؛ واقعا در جایگاه این نیست که از چند خط و جمله کسی - انهم آن زمان که حتی خود فروغ فرخزاد هم در نامه هایش کلی تحقیر زن و همجنسگرا هست - از غلامحسین ساعدی مثلا بل بگیرند. انقدر از ساعدی خواهیم گفت که تمام ان افسانه ها و غلوهایتان رنگ ببازد، حالا هی جمله بسازید که «مخالفت با هتاکی به قبر کسی دلیل نمیشود از او قهرمان بسازید» فرق ما با شما اینست برای ما روشنفکر و قهرمان اساسا امری زمینی، خطاپذیر، قابل نقد است و نه قدسی و بی‌خطا!

انسان در مرحله شدن است. انسان روشنفکر و برابری طلب به دنیا نمی‌آید، انسان «می‌شود». لیبرال هم اگر هستید آرش جودکی باشید، نقدش به چپ سر جایش است و نگاهش به ساعدی ولی انسانی است، او به خوبی میداند چرا ساعدی از روشنفکران و سرمایه‌های ما بود.

#مینا_خانی
حدود ۵۰ درصد از جمعیت در سن ۲۴ تا ۵۰ سال ایران کار نمی‌کنند

🔹براساس داده‌هایی که مرکز پژوهش‌های مجلس از کل جمعیت در سن ۲۴ تا ۵۰ سال ایران منتشر کرده، بین ۴۵ تا ۵۰ درصد از آن‌ها غیرفعال بوده و در بازار کار حضور ندارند (نه شاغلند نه دنبال شغل)./خانه اقتصاد
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴💫 تصویری از پول‌های بر باد رفته مردم ایران 💸

در جریان مانور نیروهای ارتش اسرائیل در جنوب لبنان، بیش از ۸۵ هزار قلم تسلیحات و تجهیزات نظامی متعلق به گروه تروریستی حزب الله مصادره شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴محمدجواد وفایی ثانی، ورزشکار و بوکسور ۲۳ ساله اهل مشهد برای سومین بار به اعدام محکوم شده است
صدای او باشیم و نگذاریم اعدامش کنند.
.
2025/01/07 14:42:35
Back to Top
HTML Embed Code: