This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوهای ارسالشده به ایراناینترنشنال نشان میدهند روز یکشنبه هفتم مردادماه، جمعی از ایرانیان مقیم سوئد در حمایت از زنان زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پخشان عزیزی و شریفه محمدی، و نیز متهم به «بغی»، وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری، در گوتنبرگ دست به تجمع زده و انزجار خود را از دادگاههای نمایشی جمهوری اسلامی اعلام کردند.
هما روستا از برخوردهای زننده پس از انقلاب با هنرمندان میگوید
«جوانهای افراطی و دو آتشه انقلابی، بعد از سال ۵۷ با سطل آب میآمدند روی صحنههای تیاتر مملکت و صحنهها را شستوشو میدادند چون معتقد بودند ما و بقیه کسانی که تا آن زمان نمایشنامهها را اجرا میکردیم، نجس بودیم و این صحنهها را نجس کردهایم. آنها میآمدند و صحنهها را غسل میدادند تا برای نمایشهای اسلامی و انقلابی پاک شود. فشار روی ما زیاد بود. به ما میگفتند باید متنهای تبلیغاتی انقلابی را بازی کنیم مثلا «لبیک یا...». من تحصیلات آکادمیک تیاتر داشتم. اصلا در حد خودم نمیدیدم چنین کارهایی بکنم. خودم را از اداره تیاتر بازخرید کردم. حمید سمندریان هم که در دانشگاه تئاتر درس میداد، پیشنهاد همکاری در انقلاب فرهنگی را رد کرد. همان موقع داشت گالیله را هم تمرین میکرد ولی به او گفتند باید عکس بازیگران زن را با همان حجابی که لازم است به انتظامات و حراست تالار رودکی بدهد. این موضوع خیلی به حمید برخورد. آمد بیرون و گفت: من بهتر است زردچوبهفروشی کنم تا اینکه به خواستههای اینها تن بدهم. این شد که رفتیم و با همکاری چند نفر از دوستان و بازیگران و کارگردانهای معروف تئاتر آن زمان، رستورانی باز کردیم. غذا پختیم و ظرف شستیم و مرغ و گوشت تهیه کردیم و گارسونی کردیم و حمید سمندریان پای صندوق چلوکبابی نشست ولی سر جلوی خواستههای آنها خم نکرد. این کار ما خودش اعتراض بود. اینکه گروهی از بازیگران معروف این مملکت رستورانداری کنند، خودش اعتراض بود. زیر بار نرفتن، اعتراض بود.»
از گفتههای هما روستا در مستند «حمیدِ هما»، ساخته محمدعلی سجادی، درباره #هما_روستا، بازیگر و کارگردان تیاتر (۱۳۹۴-۱۳۲۳) و #حمید_سمندریان، کارگردان تئاتر و مترجم (۱۳۹۱-۱۳۱۰).
«جوانهای افراطی و دو آتشه انقلابی، بعد از سال ۵۷ با سطل آب میآمدند روی صحنههای تیاتر مملکت و صحنهها را شستوشو میدادند چون معتقد بودند ما و بقیه کسانی که تا آن زمان نمایشنامهها را اجرا میکردیم، نجس بودیم و این صحنهها را نجس کردهایم. آنها میآمدند و صحنهها را غسل میدادند تا برای نمایشهای اسلامی و انقلابی پاک شود. فشار روی ما زیاد بود. به ما میگفتند باید متنهای تبلیغاتی انقلابی را بازی کنیم مثلا «لبیک یا...». من تحصیلات آکادمیک تیاتر داشتم. اصلا در حد خودم نمیدیدم چنین کارهایی بکنم. خودم را از اداره تیاتر بازخرید کردم. حمید سمندریان هم که در دانشگاه تئاتر درس میداد، پیشنهاد همکاری در انقلاب فرهنگی را رد کرد. همان موقع داشت گالیله را هم تمرین میکرد ولی به او گفتند باید عکس بازیگران زن را با همان حجابی که لازم است به انتظامات و حراست تالار رودکی بدهد. این موضوع خیلی به حمید برخورد. آمد بیرون و گفت: من بهتر است زردچوبهفروشی کنم تا اینکه به خواستههای اینها تن بدهم. این شد که رفتیم و با همکاری چند نفر از دوستان و بازیگران و کارگردانهای معروف تئاتر آن زمان، رستورانی باز کردیم. غذا پختیم و ظرف شستیم و مرغ و گوشت تهیه کردیم و گارسونی کردیم و حمید سمندریان پای صندوق چلوکبابی نشست ولی سر جلوی خواستههای آنها خم نکرد. این کار ما خودش اعتراض بود. اینکه گروهی از بازیگران معروف این مملکت رستورانداری کنند، خودش اعتراض بود. زیر بار نرفتن، اعتراض بود.»
از گفتههای هما روستا در مستند «حمیدِ هما»، ساخته محمدعلی سجادی، درباره #هما_روستا، بازیگر و کارگردان تیاتر (۱۳۹۴-۱۳۲۳) و #حمید_سمندریان، کارگردان تئاتر و مترجم (۱۳۹۱-۱۳۱۰).
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸بر اساس گزارشها مردم در شهرک فجر شهر لردگان واقع در استان چهارمحال وبختیاری روز یکشنبه هفتم مرداد در اعتراض به بیآبی تجمع کردند.
🔸به گزارش کانال تلگرام «اعتراض مدنی بازار» شهروندان معترض با قرار دادن پارههای سنگ و وسایل دیگر جاده را بستند.
🔸 در ویدئویی نیز حضور نیروهای پلیس در این شهرک مشاهده میشود.
🔸به گفته منابع محلی بحران آب در منطقه موجب شده است که زنان این منطقه مجبور شوند برای تهیه آب با دبه به شهرکهای صنعتی مراجعه کنند.
🔸بحران آب در شهرهای چهارمحال و بختیاری در حالی است که این استان به داشتن چشمههای طبیعی شهرت دارند.
🔸مردم این استان در سالهای گذشته بارها در اعتراض به کمآبی تجمعهای اعتراضی برگزار کردهاند.
🔸به گزارش کانال تلگرام «اعتراض مدنی بازار» شهروندان معترض با قرار دادن پارههای سنگ و وسایل دیگر جاده را بستند.
🔸 در ویدئویی نیز حضور نیروهای پلیس در این شهرک مشاهده میشود.
🔸به گفته منابع محلی بحران آب در منطقه موجب شده است که زنان این منطقه مجبور شوند برای تهیه آب با دبه به شهرکهای صنعتی مراجعه کنند.
🔸بحران آب در شهرهای چهارمحال و بختیاری در حالی است که این استان به داشتن چشمههای طبیعی شهرت دارند.
🔸مردم این استان در سالهای گذشته بارها در اعتراض به کمآبی تجمعهای اعتراضی برگزار کردهاند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸صدایی که در فضای مجازی به طور گسترده مورد توجه کاربران قرار گرفته، شعارهای اعتراضی زنان زندانی در اوبن را منعکس میکنند که خواستار لغو اعدامها هستند.
🔸در این حرکت اعتراضی که رادیوفردا نمیتواند زمان دقیق آن را تایید کند، شعارهایی همچون «بند زنان اوین، همصدا همپیمان/ تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان»، « جان برود، تن برود، آزادی از بین نرود» و « نه تهدید، نه سرکوب، نه اعدام، دیگر اثر ندارد/ جمهوری اسلامی، یک خواب خوش ندارد» سر داده شده است.
🔸روز گذشته در خبرها آمده بود که گروهی از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین گفتهاند در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و زندانی سیاسی، در حیاط این زندان تحصن میکنند.
🔸پخشان عزیزی دومین زنی است که بهتازگی به اتهام «بغی» با مجازات مرگ روبهرو میشود. استناد حکومت ایران در صدور چنین حکمی ماده ۲۸۷ «قانون مجازات اسلامی» است. بهتعبیر این قانون، گروهی که «در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می گردند»
🔸در این حرکت اعتراضی که رادیوفردا نمیتواند زمان دقیق آن را تایید کند، شعارهایی همچون «بند زنان اوین، همصدا همپیمان/ تا لغو حکم اعدام، ایستادهایم تا پایان»، « جان برود، تن برود، آزادی از بین نرود» و « نه تهدید، نه سرکوب، نه اعدام، دیگر اثر ندارد/ جمهوری اسلامی، یک خواب خوش ندارد» سر داده شده است.
🔸روز گذشته در خبرها آمده بود که گروهی از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین گفتهاند در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و زندانی سیاسی، در حیاط این زندان تحصن میکنند.
🔸پخشان عزیزی دومین زنی است که بهتازگی به اتهام «بغی» با مجازات مرگ روبهرو میشود. استناد حکومت ایران در صدور چنین حکمی ماده ۲۸۷ «قانون مجازات اسلامی» است. بهتعبیر این قانون، گروهی که «در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می گردند»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تن برود، آزادی از بین نرود
سخنرانی احمد علوی، اقتصاددان درکنفرانس هم اندیشی بروکسل در ۷ جولای
عنوان سخنرانی: نقش سازمان های مردم نهاد وسرمایه اجتماعی مدنی در کذار
مدت ویدیو: ۶ دقیقه
لینک یوتوب سخنرانی:
https://youtu.be/lMnHnwRY8YQ?si=DmHLzpfy2IgZLGed
سیمای حمهوری ایران عضو شبکه همگرایی
رسانه همگرایی جمهوری خواهان
https://youtu.be/lMnHnwRY8YQ?si=DmHLzpfy2IgZLGed
عنوان سخنرانی: نقش سازمان های مردم نهاد وسرمایه اجتماعی مدنی در کذار
مدت ویدیو: ۶ دقیقه
لینک یوتوب سخنرانی:
https://youtu.be/lMnHnwRY8YQ?si=DmHLzpfy2IgZLGed
سیمای حمهوری ایران عضو شبکه همگرایی
رسانه همگرایی جمهوری خواهان
https://youtu.be/lMnHnwRY8YQ?si=DmHLzpfy2IgZLGed
YouTube
احمد علوی - اقتصاددان
هم اندیشی ۱ بروکسل ۱۸ تیرماه ۱۴۰۳
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
⭕️ اصلاحطلبان، بهرهبرداری از قیام ژینا و فرافکنی در آمار
✍ مهدی رشیدی، معلم
چندی پیش یکی از مدیران اصلاحطلب در دولت روحانی، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، در گفتگو با اعتماد از خالصسازی مدارس و عزل و تنبیه 20 هزار مدیر مدرسه در دولت سیزدهم به خاطر حمایت از قیام ژینا خبر داد. #رادیو_زمانه هم در گزارشی عجیب همین ادعا را تکرار و گفت ۷۰ هزار معلم خانهنشین شدهاند. در مورد این موضوع ذکر چند نکته الزامی است:
اول : مدیران آموزش و پرورش از صدر تا ذیل با نظر مثبت نهادهای امنیتی و مدیران و حتی معاونان با مجوز حراست به این سمت گماشته میشوند به عبارتی مدیر مدرسه شدن در جمهوری اسلامی قواعد و قوانینی دارد. باید وفاداری خود به این نظام را نشان بدهی تا بتوانی رانت وفاداری (مدیر مدرسه شدن) را دریافت کنی. در واقع مدیر مدرسه شدن هدیه رانت وفاداری است که مدیران دریافت میکنند. در این میان اندک مدیران توانمند هم به این سمت میرسند که استثنا و قابل احترام هستند ولی همه آنها در اصل کارگزار رسمی نظام آموزشی در مدرسه و مسئول اجرای سیاستهای ضدآموزشی در قالب بخشنامه و دستورالعملهای مرتجعانه هستند.
مدیر باید مطیع اداره باشد تا بتواند دانشآموزان رام و مطیع تربیت کند و معلمان را در چارچوب برنامههای کلی حکومت سامان دهد مدیری که اندکی استقلال داشته باشد به زودی تصفیه میشود متاسفانه این مدیران کم هستند و اغلب همسو با اداره و حراست عمل میکنند اغلب گزارشها که زمینه اخراج معلمان و دانشآموزان منتقد و معترض شدهاست را همین مدیران نوشتهاند اما مدیران باشرفی هم هستند که نانشان را به این ننگ نمیزنند اما شوربختانه کم هستند.
دوم : همه معلمان میدانند که به هنگام تغییر دولتها مدیران مناطق آموزشی و مدیران مدارس عوض میشوند و این موضوع در آموزشوپرورش در تمام دولتها مرسوم بوده است. هر دولتی که بر سر کار میآید نیروهای همسو و وفادار به خود که در ستادها فعال بودهاند را مدیر مدرسه قرار میدهند. فرقی نمیکند دولت خاتمی باشد، احمدینژاد یا روحانی و رئیسی. در واقع نهتنها در آموزشوپرورش بلکه در بقیه ادارات دولتی نیز همین اتفاق رخ میدهد. این رویه غلط آموزش و پرورش را به محل تصفیه حساب باندی تبدیل کرده و از موانع استقلال نهاد آموزش است.
سوم : قطعاً نمیتوان منکر همسویی و همراهی برخی مدیران مدارس در طول قیام ژینا با جامعه، دانشآموزان و معلمان شد. آن زنان و مردانی که به خاطر پست مدیریت نان خود را به خون کودکان نزدند. اما تعداد چنین مدیرانی در آموزشوپرورش بسیار اندک است. اغلب مدیران آموزشوپرورش بازوی سرکوب حاکمیت در مدارس هستند. اگر چنین نیرویی، یعنی 20 هزار مدیر مدرسه همسو با قیام ژینا، در آموزشوپرورش داشتیم وضعیت آموزشوپرورش امروز گلوبلبل بود و به این شکل نبود و دختران و زنان معلم اینقدر سرکوب نمیشدند.
چهارم : هر چه از دوران پساانتخاباتی میگذریم و به موسم تقسیم قدرت و غنائم نزدیک میشویم سروکله مدیران اصلاحطلبی همچون همین #مرتضی_نظری از راه میرسند تا با چنین مصاحبههایی و سو استفاده از قیام ژینا فضا را برای بازگشت خود و اعوانوانصارشان به قدرت فراهم نمایند.
پنجم : تفاوت بسیاری وجود دارد بین فعالان صنفی که بهواسطه فعالیت صنفی از کار اخراج، تعلیق و تبعید شدند یا معلمانی که بازنشسته اجباری شده یا از رتبهبندی محروم گشتند یا مدیران شریفی که در مقابل سرکوب ایستادند با مدیرانی که به علت وابستگی جناحی و دعواهای بین باندهای قدرت از مدیریت برکنار شدند یا معلمانی که به خاطر غیبت طولانی مدت از کار برکنار میشوند. بین این دو تفاوت بسیار است. نباید اجازه داد که چون این مدیران در دوران قیام ژینا جایشان را به مدیران همسو با دولت رئیسی دادند چنین به نظر برسد که علت همسویی با قیام از مدیریت برکنار شدند. ما میدانیم دوران رئیسی از سیاهترین دورانها برای نظام آموزشی ایران بود یک نمونهاش مسموم سازی سریالی دانشآموزان بود برای نشان دادن ناکارآمدی دولت رییسی نیازی به آمار سازی و فرافکنی نیست و نباید خلط مبحث نمود. آقای نظری که دسترسی به اطلاعات و اسناد داشته و دارد چرا به تصفیه و پاکسازی در دهه شصت توسط همفکران اصلاحطلب خود نمیپردازد؟ و اسناد ۲۰ هزار معلم همسو با قیام ژینا را به ما نمیدهد؟
نکته آخر : معلمان و فعالان صنفی و حتی تشکلها که خود در بطن قضایا بوده و هزینه دادهاند و نبض مدارس در دستانشان هست چرا مقهور رسانههای اصلاحطلب میشوند و بدون سند ادعای یک مدیر سابق آموزش و پرورش را تکرار میکنند. ما اگر در مورد ادعاهای بدون سند واکنش نشان ندهیم آن موقع اخراج و بازنشسته کردن و سایر برخوردهای واقعی با معلمان عادی میگردد. رادیکال بودن به معنای رفتن به ریشههای پدیدههاست و کنشگران پیشرو باید رادیکال باشند.
🆔 https://www.tg-me.com/kashowra
✍ مهدی رشیدی، معلم
چندی پیش یکی از مدیران اصلاحطلب در دولت روحانی، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، در گفتگو با اعتماد از خالصسازی مدارس و عزل و تنبیه 20 هزار مدیر مدرسه در دولت سیزدهم به خاطر حمایت از قیام ژینا خبر داد. #رادیو_زمانه هم در گزارشی عجیب همین ادعا را تکرار و گفت ۷۰ هزار معلم خانهنشین شدهاند. در مورد این موضوع ذکر چند نکته الزامی است:
اول : مدیران آموزش و پرورش از صدر تا ذیل با نظر مثبت نهادهای امنیتی و مدیران و حتی معاونان با مجوز حراست به این سمت گماشته میشوند به عبارتی مدیر مدرسه شدن در جمهوری اسلامی قواعد و قوانینی دارد. باید وفاداری خود به این نظام را نشان بدهی تا بتوانی رانت وفاداری (مدیر مدرسه شدن) را دریافت کنی. در واقع مدیر مدرسه شدن هدیه رانت وفاداری است که مدیران دریافت میکنند. در این میان اندک مدیران توانمند هم به این سمت میرسند که استثنا و قابل احترام هستند ولی همه آنها در اصل کارگزار رسمی نظام آموزشی در مدرسه و مسئول اجرای سیاستهای ضدآموزشی در قالب بخشنامه و دستورالعملهای مرتجعانه هستند.
مدیر باید مطیع اداره باشد تا بتواند دانشآموزان رام و مطیع تربیت کند و معلمان را در چارچوب برنامههای کلی حکومت سامان دهد مدیری که اندکی استقلال داشته باشد به زودی تصفیه میشود متاسفانه این مدیران کم هستند و اغلب همسو با اداره و حراست عمل میکنند اغلب گزارشها که زمینه اخراج معلمان و دانشآموزان منتقد و معترض شدهاست را همین مدیران نوشتهاند اما مدیران باشرفی هم هستند که نانشان را به این ننگ نمیزنند اما شوربختانه کم هستند.
دوم : همه معلمان میدانند که به هنگام تغییر دولتها مدیران مناطق آموزشی و مدیران مدارس عوض میشوند و این موضوع در آموزشوپرورش در تمام دولتها مرسوم بوده است. هر دولتی که بر سر کار میآید نیروهای همسو و وفادار به خود که در ستادها فعال بودهاند را مدیر مدرسه قرار میدهند. فرقی نمیکند دولت خاتمی باشد، احمدینژاد یا روحانی و رئیسی. در واقع نهتنها در آموزشوپرورش بلکه در بقیه ادارات دولتی نیز همین اتفاق رخ میدهد. این رویه غلط آموزش و پرورش را به محل تصفیه حساب باندی تبدیل کرده و از موانع استقلال نهاد آموزش است.
سوم : قطعاً نمیتوان منکر همسویی و همراهی برخی مدیران مدارس در طول قیام ژینا با جامعه، دانشآموزان و معلمان شد. آن زنان و مردانی که به خاطر پست مدیریت نان خود را به خون کودکان نزدند. اما تعداد چنین مدیرانی در آموزشوپرورش بسیار اندک است. اغلب مدیران آموزشوپرورش بازوی سرکوب حاکمیت در مدارس هستند. اگر چنین نیرویی، یعنی 20 هزار مدیر مدرسه همسو با قیام ژینا، در آموزشوپرورش داشتیم وضعیت آموزشوپرورش امروز گلوبلبل بود و به این شکل نبود و دختران و زنان معلم اینقدر سرکوب نمیشدند.
چهارم : هر چه از دوران پساانتخاباتی میگذریم و به موسم تقسیم قدرت و غنائم نزدیک میشویم سروکله مدیران اصلاحطلبی همچون همین #مرتضی_نظری از راه میرسند تا با چنین مصاحبههایی و سو استفاده از قیام ژینا فضا را برای بازگشت خود و اعوانوانصارشان به قدرت فراهم نمایند.
پنجم : تفاوت بسیاری وجود دارد بین فعالان صنفی که بهواسطه فعالیت صنفی از کار اخراج، تعلیق و تبعید شدند یا معلمانی که بازنشسته اجباری شده یا از رتبهبندی محروم گشتند یا مدیران شریفی که در مقابل سرکوب ایستادند با مدیرانی که به علت وابستگی جناحی و دعواهای بین باندهای قدرت از مدیریت برکنار شدند یا معلمانی که به خاطر غیبت طولانی مدت از کار برکنار میشوند. بین این دو تفاوت بسیار است. نباید اجازه داد که چون این مدیران در دوران قیام ژینا جایشان را به مدیران همسو با دولت رئیسی دادند چنین به نظر برسد که علت همسویی با قیام از مدیریت برکنار شدند. ما میدانیم دوران رئیسی از سیاهترین دورانها برای نظام آموزشی ایران بود یک نمونهاش مسموم سازی سریالی دانشآموزان بود برای نشان دادن ناکارآمدی دولت رییسی نیازی به آمار سازی و فرافکنی نیست و نباید خلط مبحث نمود. آقای نظری که دسترسی به اطلاعات و اسناد داشته و دارد چرا به تصفیه و پاکسازی در دهه شصت توسط همفکران اصلاحطلب خود نمیپردازد؟ و اسناد ۲۰ هزار معلم همسو با قیام ژینا را به ما نمیدهد؟
نکته آخر : معلمان و فعالان صنفی و حتی تشکلها که خود در بطن قضایا بوده و هزینه دادهاند و نبض مدارس در دستانشان هست چرا مقهور رسانههای اصلاحطلب میشوند و بدون سند ادعای یک مدیر سابق آموزش و پرورش را تکرار میکنند. ما اگر در مورد ادعاهای بدون سند واکنش نشان ندهیم آن موقع اخراج و بازنشسته کردن و سایر برخوردهای واقعی با معلمان عادی میگردد. رادیکال بودن به معنای رفتن به ریشههای پدیدههاست و کنشگران پیشرو باید رادیکال باشند.
🆔 https://www.tg-me.com/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادران دادخواه خواستار توقف اعدام ها شدند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاوه آهنگر در ایران امروز زن است🔴صدای زنان زندانی در اوین، فریاد آزادی و شجاعت ملت ماست؛ در برابر ظلم و شکنجه، مقاومتشان به مثابه مشعلی است که در تاریکی میدرخشد.
صدای زندان زندانی سیاسی در اوین در تحصن اعتراضی نسبت به حکم اعدام پخشان عزیزی
صدای زندان زندانی سیاسی در اوین در تحصن اعتراضی نسبت به حکم اعدام پخشان عزیزی