این منم که هر صبح
دلم را به عشق
و گلویم را به دوست داشتنت تازه میکنم،
این منم که هر صبح
از تو خیر میخواهم
از خدا برکت،
این منم که چون میخندی،
ذوق از درونم بیرون میجهد ،
و به چشمانم میخزد ،
این منم که میگویم
عشق یعنی
صمیمیتی از جنس دوست داشتن ات...
#حمیـد_رهـا
این منم که هر صبح
دلم را به عشق
و گلویم را به دوست داشتنت تازه میکنم،
این منم که هر صبح
از تو خیر میخواهم
از خدا برکت،
این منم که چون میخندی،
ذوق از درونم بیرون میجهد ،
و به چشمانم میخزد ،
این منم که میگویم
عشق یعنی
صمیمیتی از جنس دوست داشتن ات...
#حمیـد_رهـا
دود میخیزد ز خلوتگاه من.
کس خبر کی یابد از ویرانهام؟
با درون سوخته دارم سخن.
کی به پایان میرسد افسانهام؟
#سهراب_سپهری
دود میخیزد ز خلوتگاه من.
کس خبر کی یابد از ویرانهام؟
با درون سوخته دارم سخن.
کی به پایان میرسد افسانهام؟
#سهراب_سپهری
با هر طلوع همراه میشوم
با قاصدک و باد
برای رساندن این پیغام به تو :
" صبح بخیر ... "
ای دلیلِ خوبِ آغازِ هر روزِ من ...!
#فرهادفرهادی
با هر طلوع همراه میشوم
با قاصدک و باد
برای رساندن این پیغام به تو :
" صبح بخیر ... "
ای دلیلِ خوبِ آغازِ هر روزِ من ...!
#فرهادفرهادی
بوی صبح میدهی
و گنجشکها،
در خنده هایت پرواز میکنند
حسودیام میشود
به خیابانها و درختهایی
که هر صبح،
بدرقهات میکنن
دلم میخواهد یکبار دیگر
شعر را،
خیابان را،
تمام شهر را،
با کودک مهربان دستهایت
از اول
قدم بزنم
#مریم_ملک_دار
بوی صبح میدهی
و گنجشکها،
در خنده هایت پرواز میکنند
حسودیام میشود
به خیابانها و درختهایی
که هر صبح،
بدرقهات میکنن
دلم میخواهد یکبار دیگر
شعر را،
خیابان را،
تمام شهر را،
با کودک مهربان دستهایت
از اول
قدم بزنم
#مریم_ملک_دار
اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم...
زخم ها زیبایند
و زیباتر
آن که تیغ را هم تو فرود آورده باشی!
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
انگشت نوازش باش...
#حسین_منزوی
اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم...
زخم ها زیبایند
و زیباتر
آن که تیغ را هم تو فرود آورده باشی!
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
انگشت نوازش باش...
#حسین_منزوی
جسمها چون کوزههای بَستهسر
تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
کوزهٔ آن تَن پُر از آب حیات
کوزهٔ این تن پُر از زَهر مَمات
گر به مَظروفش نظر داری شَهی
ور به ظرفش بنگری تو گمرهی...
#مولانا
جسمها چون کوزههای بَستهسر
تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
کوزهٔ آن تَن پُر از آب حیات
کوزهٔ این تن پُر از زَهر مَمات
گر به مَظروفش نظر داری شَهی
ور به ظرفش بنگری تو گمرهی...
#مولانا
چون شبانِ بیستاره
قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه میسوزم من،
از نخوت زبانام در دهان بستهست.
راهِ من پیداست.
پای من خستهست.
پهلوانی خسته را مانم
که میگوید سرودِ کهنهی فتحی قدیمی را.
#احمد_شاملو
چون شبانِ بیستاره
قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه میسوزم من،
از نخوت زبانام در دهان بستهست.
راهِ من پیداست.
پای من خستهست.
پهلوانی خسته را مانم
که میگوید سرودِ کهنهی فتحی قدیمی را.
#احمد_شاملو
مشکل است از کوی او قطع نظر کردن مرا
ورنه آسان است از دنیا گذر کردن مرا
من كه با ياد تو
دنيا را فرامُش كرده ام
از مروت نيست
از خاطر به دَر كردن مرا ...
#صائب_تبریزی
مشکل است از کوی او قطع نظر کردن مرا
ورنه آسان است از دنیا گذر کردن مرا
من كه با ياد تو
دنيا را فرامُش كرده ام
از مروت نيست
از خاطر به دَر كردن مرا ...
#صائب_تبریزی
سخت خوشی، چشم بدت دور باد
ای خنک آن چشم که روی تو دید
دیدن روی تو بسی نادرست
ای خنک آن گوش که نامت شنید ...
#مولانا
سخت خوشی، چشم بدت دور باد
ای خنک آن چشم که روی تو دید
دیدن روی تو بسی نادرست
ای خنک آن گوش که نامت شنید ...
#مولانا
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا، به خدا من...
به خدا من...
به خدا من...
#سیمین_بهبهانی
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا، به خدا من...
به خدا من...
به خدا من...
#سیمین_بهبهانی
شبها در انتظار سپیده..؛
با آتشی که در دل من بود..؛
چون شمع، قطره قطره چکیدم...!
افسوس..!
بردریچه باد است..
فانوس نیمه جان امیدم... !
#هوشنگ_ابتهاج
شبها در انتظار سپیده..؛
با آتشی که در دل من بود..؛
چون شمع، قطره قطره چکیدم...!
افسوس..!
بردریچه باد است..
فانوس نیمه جان امیدم... !
#هوشنگ_ابتهاج
شب را
با طنین صدایت
به تیرگی چشمانم می رسانم
شـبـت بـخـیـر
ماه نشینِ
دل ِبی "نفسِ" ما ...!!!
#مریم_پورقلی
شب را
با طنین صدایت
به تیرگی چشمانم می رسانم
شـبـت بـخـیـر
ماه نشینِ
دل ِبی "نفسِ" ما ...!!!
#مریم_پورقلی
شراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به کام من
فريبکار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بود
چه سرنوشت غم انگيزی که کرم کوچک ابريشم
تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پريدن بود
#حسین_منزوى
شراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به کام من
فريبکار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بود
چه سرنوشت غم انگيزی که کرم کوچک ابريشم
تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پريدن بود
#حسین_منزوى
نه کار دل به کام و نه دلدار سازگار
خونین دلم ز طالع ناسازگار خویش
یکدم قرار نیست دلم را ز تاب عشق
در آتشم ز دست دل بیقرار خویش
#عبید_زاکانی
نه کار دل به کام و نه دلدار سازگار
خونین دلم ز طالع ناسازگار خویش
یکدم قرار نیست دلم را ز تاب عشق
در آتشم ز دست دل بیقرار خویش
#عبید_زاکانی