سلام به دوستان کنکوری و ادمین ارتیاد
من آیلار هستم دانشجوی سال دوم(که البته تموم شد شکر خدا 😁) رشته اعضای مصنوعی و وسایل کمکی (ارتز و پروتز 🦿🦾)موسسه هلال ایران در تهران
من که سال ۹۹ کنکور دادم این رشته رو فقط ۴ تا دانشگاه داشتند که سه تاش تو تهران بود و اون یکی تو اصفهان، کلا کم دانشجو میگیرن و کلاس های ما ۱۱ نفره است که این ،ارتباط با بقیه دانشجو ها و آموزش رو خییییللللیییییی آسون تر میکنه اما بدی هایی هم داره مثلا اینکه اگه حذف واحد کنید باید تا سال بعد صبر کنید تا با ورودی های سال بعد برش دارید .
دانشگاه ما دو تا ساختمون داره یکی ساختمون اصلی که اونجا درس های تئوری رو درس میدن و یکی هم ساختمون کارگاه هاست که به خاطر کرونا هنوز قسمت نشده که اونجا رو زیارت کنیم 🤦🏻♀🪛🔧🪚
اما درباره خود رشته : نمیخوام تو ذوق بزنم اما واقعااااااا یه آش شلم شورباست. ما هم فیزیک پاس کردیم هم ریاضی و آمار . هم واحد های مشترک با پزشکی داشتیم مثل آناتومی هم مشترک با عمران و مهندسی مثل استاتیک و مهندسی مواد و ترسیم مهندسی
همین موضوع باعث میشه منابع در دسترستون محدود باشه و برای بعضی درس ها فقط باید منبع انگلیسی زبان و حرف های استاد رو بخونید.
برای مهاجرت هم رشته های توانبخشی اصلا پیشنهاد نمیشن چون پروتکل های هر کشور با کشور دیگه فرق میکنه و گرفتن مدرک بین المللی و معتبر یکم مشکله ، ولی برای رشته ما استرالیا به نظر خیلی خوب میاد و درآمدش هر سال بین۵۰ هزار تا ۶۰ هزار یورو عه.
یه چیز دیگه دانشگاه ما خوابگاه نداره متاسفانه
باز هم اگه سوال بود در خدمتم.
@Perfumlover_2002
#اعضای_مصنوعی_و_وسایل_کمکی
#موسسه_هلال_احمر
#تجربی
@ertiad
من آیلار هستم دانشجوی سال دوم(که البته تموم شد شکر خدا 😁) رشته اعضای مصنوعی و وسایل کمکی (ارتز و پروتز 🦿🦾)موسسه هلال ایران در تهران
من که سال ۹۹ کنکور دادم این رشته رو فقط ۴ تا دانشگاه داشتند که سه تاش تو تهران بود و اون یکی تو اصفهان، کلا کم دانشجو میگیرن و کلاس های ما ۱۱ نفره است که این ،ارتباط با بقیه دانشجو ها و آموزش رو خییییللللیییییی آسون تر میکنه اما بدی هایی هم داره مثلا اینکه اگه حذف واحد کنید باید تا سال بعد صبر کنید تا با ورودی های سال بعد برش دارید .
دانشگاه ما دو تا ساختمون داره یکی ساختمون اصلی که اونجا درس های تئوری رو درس میدن و یکی هم ساختمون کارگاه هاست که به خاطر کرونا هنوز قسمت نشده که اونجا رو زیارت کنیم 🤦🏻♀🪛🔧🪚
اما درباره خود رشته : نمیخوام تو ذوق بزنم اما واقعااااااا یه آش شلم شورباست. ما هم فیزیک پاس کردیم هم ریاضی و آمار . هم واحد های مشترک با پزشکی داشتیم مثل آناتومی هم مشترک با عمران و مهندسی مثل استاتیک و مهندسی مواد و ترسیم مهندسی
همین موضوع باعث میشه منابع در دسترستون محدود باشه و برای بعضی درس ها فقط باید منبع انگلیسی زبان و حرف های استاد رو بخونید.
برای مهاجرت هم رشته های توانبخشی اصلا پیشنهاد نمیشن چون پروتکل های هر کشور با کشور دیگه فرق میکنه و گرفتن مدرک بین المللی و معتبر یکم مشکله ، ولی برای رشته ما استرالیا به نظر خیلی خوب میاد و درآمدش هر سال بین۵۰ هزار تا ۶۰ هزار یورو عه.
یه چیز دیگه دانشگاه ما خوابگاه نداره متاسفانه
باز هم اگه سوال بود در خدمتم.
@Perfumlover_2002
#اعضای_مصنوعی_و_وسایل_کمکی
#موسسه_هلال_احمر
#تجربی
@ertiad
سلام بچه ها
یه هشدار بدم همین اول🤓📛
شما تو ایام بسیار مهمی قرار دارید،حتی مهم تر از دوران قبل کنکور،اگر بگم انتخاب رشته مهم تر از خود کنکوره اغراق نکردم.
شما ۱۲ سال درس خوندین، بیشتر مباحث به اجبار بودن حالا ۳ سال دبیرستان به اختیار خودتون رشته انتخاب کردید، ولی الان قضیه خیلی فرق داره،شما می خوای بری تو یه رشته ای که ۲ فایده میتونه برات داشته باشه
۱- علاقه داری و برا دل خودت میخونی ۲- می خوای توش کار کنی یا اینکه هر دو مورد
دقت کردید؟ رشته اسم و رسم دار به هیچ درد شما نمیخوره اگر علاقه نباشه❌
تو جو انتخاب رشته قرار نگیرید،انتخاب رشته یه جوی داره که از اومدن رتبه ها شروع میشه و بعد که انتخاب رشته میکنید تموم میشه و بعد شما میمونید و حداقل ۴ سال عمرتون (بخواید کار کنید توش که میشه کل عمرتون)
پس لطفا لطفا لطفا الان ریلکس نکنید، فکر نکنید کنکور دادید تموم شد، خووووب فک کنید، هر رشته ای می خواید بزنید در موردش سرچ کنید، بخونید، حتماااا با دانشجوهای اون رشته صحبت کنید، برید فضای دانشگاه هارو ببینید، چارت درسی رشته رو ببیند، ایا این واحدهای درسی براتون جذابه؟
الان دقیقا وقت این کارهاست، چون وقتی انتخاب رشته کنی میره تموم میشه و تو محکومی به همون رشته و دانشگاه!
خب از تجربه خودم بگم، من رشتم ریاضی بود و از انتخاب ریاضی برای دبیرستان خیلی راضیم، امااا برای انتخاب رشته دانشگاه بسیار اشتباه کردم! وقتی رتبم اومد و رتبه خوبی بود تو همون جوی که بهتون گفتم قرار گرفتم و اصلا یادم رفت من علاقه اصلیم سمت علوم انسانی و خصوصا روانشناسیه! و پیش کسی برای انتخاب رشته رفتم که تمام الویتش دانشگاه بود نه رشته!
خلاصه من علوم کامپیوتر امیرکبیر قبول شدم، بچه ها فنی خوندن علاااقه می خواد، شما دووم نمیاری تو دانشگاه امیرکبیر بخوای رشته ای رو بزور بخونی، یا اگه بخونی ۴ سال عذاب و سختیه، به چه قیمتی؟ بگی امیرکبیرم؟ تو شبایی که باید درس بخونی، پروژه تحویل بدی اون ادمایی که می خوای پز رشته و دانشگاه رو بهشون بدی کجان؟؟ اصلا ۴ سالم که بخونید اخرش چی؟؟ ادمی موفق میشه که با علاقه و عشق اون رشته رو خونده نه کسی که به زور و با بدبختی خونده!
من به وفووور دیدم ادم هایی که (خصوصا رشته های ریاضی) انصراف میدن، فوق دیپلم میگیرن، یا اینکه به سختی تموم میکنن و ارشد تغییر رشته میدن!
من به محض اینکه پامو تو دانشگاه گذاشتم و سرکلاس ها نشستم فهمیدم اینجا جای من نیست! و براتون نگم از سختی تغییر رشته! تو کارنامه سبز روانشناسی تمام دانشگاه ها (تهران-بهشتی-علامه و الزهرا) اورده بودم ولی بعد از یک سال دوندگی نهایت تونستم به الزهرا انتقالی بگیرم که کلا انتقالی بگیرش خوب بود و ما کلی انتقالی داشتیم حتی از شریف و امیرکبیر و …🤓
پس بچه ها تو جو قرار نگیرید لطفا، خودتون رو گول نزنید
بخدا برا بقیه هیچ اهمیتی نداره شما چی بخونید و کدوم دانشگاه، برا پدر مادرتون هم در نهایت ارامش و موفقیت شما مهمه، که هر دوی اینها جایی محقق میشه که علاقهتون هست نه جایی که بزور درس میخونید چون نه ارامش خواهید داشت نه موفق خواهید شد!
#انتخاب_رشته
#ریاضی
@ertiad
یه هشدار بدم همین اول🤓📛
شما تو ایام بسیار مهمی قرار دارید،حتی مهم تر از دوران قبل کنکور،اگر بگم انتخاب رشته مهم تر از خود کنکوره اغراق نکردم.
شما ۱۲ سال درس خوندین، بیشتر مباحث به اجبار بودن حالا ۳ سال دبیرستان به اختیار خودتون رشته انتخاب کردید، ولی الان قضیه خیلی فرق داره،شما می خوای بری تو یه رشته ای که ۲ فایده میتونه برات داشته باشه
۱- علاقه داری و برا دل خودت میخونی ۲- می خوای توش کار کنی یا اینکه هر دو مورد
دقت کردید؟ رشته اسم و رسم دار به هیچ درد شما نمیخوره اگر علاقه نباشه❌
تو جو انتخاب رشته قرار نگیرید،انتخاب رشته یه جوی داره که از اومدن رتبه ها شروع میشه و بعد که انتخاب رشته میکنید تموم میشه و بعد شما میمونید و حداقل ۴ سال عمرتون (بخواید کار کنید توش که میشه کل عمرتون)
پس لطفا لطفا لطفا الان ریلکس نکنید، فکر نکنید کنکور دادید تموم شد، خووووب فک کنید، هر رشته ای می خواید بزنید در موردش سرچ کنید، بخونید، حتماااا با دانشجوهای اون رشته صحبت کنید، برید فضای دانشگاه هارو ببینید، چارت درسی رشته رو ببیند، ایا این واحدهای درسی براتون جذابه؟
الان دقیقا وقت این کارهاست، چون وقتی انتخاب رشته کنی میره تموم میشه و تو محکومی به همون رشته و دانشگاه!
خب از تجربه خودم بگم، من رشتم ریاضی بود و از انتخاب ریاضی برای دبیرستان خیلی راضیم، امااا برای انتخاب رشته دانشگاه بسیار اشتباه کردم! وقتی رتبم اومد و رتبه خوبی بود تو همون جوی که بهتون گفتم قرار گرفتم و اصلا یادم رفت من علاقه اصلیم سمت علوم انسانی و خصوصا روانشناسیه! و پیش کسی برای انتخاب رشته رفتم که تمام الویتش دانشگاه بود نه رشته!
خلاصه من علوم کامپیوتر امیرکبیر قبول شدم، بچه ها فنی خوندن علاااقه می خواد، شما دووم نمیاری تو دانشگاه امیرکبیر بخوای رشته ای رو بزور بخونی، یا اگه بخونی ۴ سال عذاب و سختیه، به چه قیمتی؟ بگی امیرکبیرم؟ تو شبایی که باید درس بخونی، پروژه تحویل بدی اون ادمایی که می خوای پز رشته و دانشگاه رو بهشون بدی کجان؟؟ اصلا ۴ سالم که بخونید اخرش چی؟؟ ادمی موفق میشه که با علاقه و عشق اون رشته رو خونده نه کسی که به زور و با بدبختی خونده!
من به وفووور دیدم ادم هایی که (خصوصا رشته های ریاضی) انصراف میدن، فوق دیپلم میگیرن، یا اینکه به سختی تموم میکنن و ارشد تغییر رشته میدن!
من به محض اینکه پامو تو دانشگاه گذاشتم و سرکلاس ها نشستم فهمیدم اینجا جای من نیست! و براتون نگم از سختی تغییر رشته! تو کارنامه سبز روانشناسی تمام دانشگاه ها (تهران-بهشتی-علامه و الزهرا) اورده بودم ولی بعد از یک سال دوندگی نهایت تونستم به الزهرا انتقالی بگیرم که کلا انتقالی بگیرش خوب بود و ما کلی انتقالی داشتیم حتی از شریف و امیرکبیر و …🤓
پس بچه ها تو جو قرار نگیرید لطفا، خودتون رو گول نزنید
بخدا برا بقیه هیچ اهمیتی نداره شما چی بخونید و کدوم دانشگاه، برا پدر مادرتون هم در نهایت ارامش و موفقیت شما مهمه، که هر دوی اینها جایی محقق میشه که علاقهتون هست نه جایی که بزور درس میخونید چون نه ارامش خواهید داشت نه موفق خواهید شد!
#انتخاب_رشته
#ریاضی
@ertiad
سلام
من دانشجوی ترم ۷ علوم ازمایشگاهی هستم و دیدم که بعضی اطلاعات رو بقیه نگفتن و خواستم که اضافه کنم تا بچهها اگاهانه انتخاب کنن.
رشتهی علوم ازمایشگاهی تا سال ۹۸ پروتکل قدیمی داشت و کاراموزی در ۲ ترم اخر بود ولی از سال ۹۹ چارت درسی این رشته کلا عوض شد. این تغییر رو توی واحد درسها، شروع کاراموزی از ترمهای پایینتر مثل ترم دوم یا سوم(بستگی به دانشگاه داره)، اضافه شدن واحدهای درسی جدید و ... میشه دید. بنظرم این تغییر باعث شده که در مقطع کارشناسی، دانشجوها اطلاعات تخصصیتری داشته باشن. سطح درسهای این رشته نسبت به بقیهی پیراپزشکیها مثل پرستاری و هوشبری و ... سختتر هست چون هم حجم مطالب زیاده و هم تنوع مطالب زیاده. این رشته جزو رشتههایی هست که خیلی راحت میشه برای مقطع ارشد و دکترا اپلای کرد چون شاخههای گستردهای داره و در این شاخهها باز هم تنوع کاری زیاده مثل کارهای بالینی، تحقیقاتی، صنعتی و ... همچنین در ایران هم برای ادامهی تحصیل گزینههای زیادی هست.
در مورد دانشگاه بنظر من تفاوت چندانی باهم ندارن، چه دانشگاه شهرها با هم و چه دولتی با ازاد چون بِیس مطالبی که تدریس میشه یکی هست و برای پیشرفت و داشتن اطلاعات بیشتر این خود دانشجو هست که باید بره بخونه و اطلاعات کسب کنه و با یک ترم تدریس استاد چیز زیادی در ذهن نمیمونه. البته هرچقدر بیشتر وارد محیط بالینی بشین، کیسهای بیشتری میبینین و این خودش باعث میشه که سطح علمیتون افزایش پیدا کنه.
بقیهی گفتنیهایی که لازم هست رو دوستان قبلتر گفتن و با یه سرچ ساده میتونین پیامهاشون رو پیدا کنین
#علوم_آزمایشگاهی
#تجربی
@ertiad
من دانشجوی ترم ۷ علوم ازمایشگاهی هستم و دیدم که بعضی اطلاعات رو بقیه نگفتن و خواستم که اضافه کنم تا بچهها اگاهانه انتخاب کنن.
رشتهی علوم ازمایشگاهی تا سال ۹۸ پروتکل قدیمی داشت و کاراموزی در ۲ ترم اخر بود ولی از سال ۹۹ چارت درسی این رشته کلا عوض شد. این تغییر رو توی واحد درسها، شروع کاراموزی از ترمهای پایینتر مثل ترم دوم یا سوم(بستگی به دانشگاه داره)، اضافه شدن واحدهای درسی جدید و ... میشه دید. بنظرم این تغییر باعث شده که در مقطع کارشناسی، دانشجوها اطلاعات تخصصیتری داشته باشن. سطح درسهای این رشته نسبت به بقیهی پیراپزشکیها مثل پرستاری و هوشبری و ... سختتر هست چون هم حجم مطالب زیاده و هم تنوع مطالب زیاده. این رشته جزو رشتههایی هست که خیلی راحت میشه برای مقطع ارشد و دکترا اپلای کرد چون شاخههای گستردهای داره و در این شاخهها باز هم تنوع کاری زیاده مثل کارهای بالینی، تحقیقاتی، صنعتی و ... همچنین در ایران هم برای ادامهی تحصیل گزینههای زیادی هست.
در مورد دانشگاه بنظر من تفاوت چندانی باهم ندارن، چه دانشگاه شهرها با هم و چه دولتی با ازاد چون بِیس مطالبی که تدریس میشه یکی هست و برای پیشرفت و داشتن اطلاعات بیشتر این خود دانشجو هست که باید بره بخونه و اطلاعات کسب کنه و با یک ترم تدریس استاد چیز زیادی در ذهن نمیمونه. البته هرچقدر بیشتر وارد محیط بالینی بشین، کیسهای بیشتری میبینین و این خودش باعث میشه که سطح علمیتون افزایش پیدا کنه.
بقیهی گفتنیهایی که لازم هست رو دوستان قبلتر گفتن و با یه سرچ ساده میتونین پیامهاشون رو پیدا کنین
#علوم_آزمایشگاهی
#تجربی
@ertiad
❤️سلام خدمت همگی
✴️پرنیا هستم. دانشجوی پرستاری شهید بهشتی. ورودی مهر۱۴۰۰.
❌رتبه ی لازم هرسال با توجه به ظرفیتا متفاوت میشه که حدودش رو با یه سرچ ساده تو اینترنت و قسمت تخمین رتبه قلمچی میتونید بدست بیارید. البته تعدادی دانشجو هم تحت عنوان پردیس میگیره که هر ترم مبلغ زیادی رو باید شهریه بدن چون یکم رتبشون بیشتر شده ولی تفاوت دیگه ای نداره.
🏘 خوابگاه هم به شهرستانی ها میدن ولی پردیسی ها به سختی و حومه تهران و کرج هم همین طور سخته. (باز دخترا کمتر مشکل خوابگاه گرفتن دارن)
🏩 بعد از تموم شدن لیسانس،دو سال طرح اجباری پرستاری هستش (که عین یه فرد عادی کار میکنید تو یسری بیمارستان ها و بهتون حقوق مناسبی هم میدن). اگر روزانه باشید یه تعهد خدمتی هم اضافه تر دارید که شرایطش متفاوته.
🏢 محل اصلی دانشگاه شهید بهشتی ولنجک هستش که فقط یک سری درسای خاص رو اونجا تدریس میکنن و خیلی کم اونجا میرید و بعضی جشن ها اونجا برگزار میشه و قسمت ورزشی و اداره ی اصلی هم اونجاست.ولی خود دانشکده پرستاری (و مامایی و اتاق عمل و هوشبری) واقع در خیابان ولیعصر، سر نیایش (کنار پارک ملت) هستش.خوابگاه الزهرا برای دخترا دقیقا کنار دانشکدس ولی برای پسرا یکیش ونکه، یکیشم صادقیه،...
📚دروس پرستاری به این صورته که هر ترم هم درس تئوری دارید و هم عملی که این رشته رو براتون جذاب تر میکنه. اگر کار کردن توی بیمارستان رو دوست دارید رشته خوبیه.
🩺 اکثرا این رشته رو با پزشکی مقایسه میکنن ولی لازمه که بگم پرستاری مکمل پزشکیه و با اینکه تشابهاتی دارن ولی تقریبا فعالیتشون مستقل از هم هستش. پزشکی کار تشخیصی و درمان های جراحی و اینا رو برعهده داره ولی پرستاری بیشتر جنبه مراقبتی_درمانی داره. تفاوتشم با پزشکی در اینه که مدت زمان تحصیل کوتاه تری داره، درسای فوق سخت نداره و اون اجبار درس خوندن روی شما نیست. از زندگیتون نمی افتید. میتونید درکنارش به تفریحتون هم بپردازید و بیشتر از زندگیتون لذت ببرید.
💉💊 بیشترش کار عملیه و بعد از لیسانس به درامد ثابت و مناسبی میرسید که البته میتونید از ترم ۵ یا ۶ کار دانشجویی مرتبط هم داشته باشید. بازار کاری خیلیی خوبی داره و تقریبا بیکار نمیمونید. میتونید با توجه به علاقتون که توی این ۴ سال بهش میرسید، در اون قسمت از بیمارستان مشغول به کار بشید.
💪 باید تحمل و صبر خوبی هم داشته باشید چون با همراه مریض، خود مریض و مسائل دیگه ای سر و کله بزنید. همچنین پیشنهاد میکنم بیشتر به خودتون برسید هم از لحاظ تغذیه ای هم جسمانی و هم روحی. چون بخاطر شیفتای سخت و کار سنگینش ممکنه زندگیتون بهم بریزه اگر امادگیشو نداشته باشین. چه بسا افرادی بودن که در همون ترمهای اول غش کردن. (در دوران دانشجویی در بیمارستان و کارهای عملی تمرینی اجازه نشستن ندارید و باید ساعتها سرپا بمونید.)
👩⚕ پیشنهادم اینه که از همون ابتدا دروس رو عالی بخونید که معدلتون بالا باشه و با خوندن رفرنس هایی که اساتیدتون معرفی میکنن بتونید به دانش بالایی برسید چون در این رشته کمکتون میکنه و میتونید توی بالین اگر اشکالی در کار بود سریعتر متوجه بشید و با بررسی های کاملتون جایگاهتون رو بالاتر ببرید.کارای بالینی رو چون کاراموزی میرید و طرح دارید سریع با کمی تکرار و تمرین یاد میگیرید.ولی اون دانشتونه که شمارو از بقیه متمایز میکنه.
🚶🏼♀برای مهاجرت هم رشته بسیار خوبیه و پیشنهاد میکنم اگه کمی بهش فک میکنید اول زبان انگلیسی بعدم زبان کشور مورد نظرتون رو کم کم بخونید که زیاد بهتون فشار نیاد و انگیزتون هم حفظ بشه.
👩🎓برای ادامه تحصیل تو همین رشته گرایش های مختلفی داره مثل پرستاری سالمندان، کودکان، ویژه، داخلی_جراحی،... که با توجه به علاقتون میتونید انتخاب کنید و ادامه بدین چون بعدا هم در دانشتون و هم در حقوقتون تاثیر گذاره. ارشد بیشتر پژوهش محوره و اگه شما بتونید مقاله های خوبی ارائه بدین،شانستون در زمینه های مختلف بیشتر میشه.دکترای این رشته واقعا سخته ولی در اخر شما میتونید عضو هیئت علمی بشید و به عنوان استاد کار کنید.اینجوری هم دیگه کار بالین انجام نمیدین و جایگاه بالاتری هم دارید. البته با همون لیسانس هم میتونید به جایگاه های هد نرس، سوپروایزر، مترون و مانند اینها برسید که نیازمند سالها تجربه و کار مداومه.
⚠️در کل برای انتخاب رشتتون حواستونو جمع کنید که بعدا پشیمون نشید. نکات مثبت و منفی هر رشته رو کنار هم بزارید و اول با توجه به توانایی ها و علایق خودتون، بعدم بازار کار و امکان مهاجرت و ادامه تحصیل و یا هر اولویت دیگه ای که دارید انتخاب کنید. اینم بدونید که با خوندن یسری درسا و بودن در اون محیط میتونید برای خودتون انگیزه ایجاد کنید و به اون رشته علاقه مند بشید. (اگر بین دو رشته شک کردین و دیدین یه رشته ای بهتره ولی علاقتون کمی کمتره میتونید اینم مدنظر قرار بدین).
✴️پرنیا هستم. دانشجوی پرستاری شهید بهشتی. ورودی مهر۱۴۰۰.
❌رتبه ی لازم هرسال با توجه به ظرفیتا متفاوت میشه که حدودش رو با یه سرچ ساده تو اینترنت و قسمت تخمین رتبه قلمچی میتونید بدست بیارید. البته تعدادی دانشجو هم تحت عنوان پردیس میگیره که هر ترم مبلغ زیادی رو باید شهریه بدن چون یکم رتبشون بیشتر شده ولی تفاوت دیگه ای نداره.
🏘 خوابگاه هم به شهرستانی ها میدن ولی پردیسی ها به سختی و حومه تهران و کرج هم همین طور سخته. (باز دخترا کمتر مشکل خوابگاه گرفتن دارن)
🏩 بعد از تموم شدن لیسانس،دو سال طرح اجباری پرستاری هستش (که عین یه فرد عادی کار میکنید تو یسری بیمارستان ها و بهتون حقوق مناسبی هم میدن). اگر روزانه باشید یه تعهد خدمتی هم اضافه تر دارید که شرایطش متفاوته.
🏢 محل اصلی دانشگاه شهید بهشتی ولنجک هستش که فقط یک سری درسای خاص رو اونجا تدریس میکنن و خیلی کم اونجا میرید و بعضی جشن ها اونجا برگزار میشه و قسمت ورزشی و اداره ی اصلی هم اونجاست.ولی خود دانشکده پرستاری (و مامایی و اتاق عمل و هوشبری) واقع در خیابان ولیعصر، سر نیایش (کنار پارک ملت) هستش.خوابگاه الزهرا برای دخترا دقیقا کنار دانشکدس ولی برای پسرا یکیش ونکه، یکیشم صادقیه،...
📚دروس پرستاری به این صورته که هر ترم هم درس تئوری دارید و هم عملی که این رشته رو براتون جذاب تر میکنه. اگر کار کردن توی بیمارستان رو دوست دارید رشته خوبیه.
🩺 اکثرا این رشته رو با پزشکی مقایسه میکنن ولی لازمه که بگم پرستاری مکمل پزشکیه و با اینکه تشابهاتی دارن ولی تقریبا فعالیتشون مستقل از هم هستش. پزشکی کار تشخیصی و درمان های جراحی و اینا رو برعهده داره ولی پرستاری بیشتر جنبه مراقبتی_درمانی داره. تفاوتشم با پزشکی در اینه که مدت زمان تحصیل کوتاه تری داره، درسای فوق سخت نداره و اون اجبار درس خوندن روی شما نیست. از زندگیتون نمی افتید. میتونید درکنارش به تفریحتون هم بپردازید و بیشتر از زندگیتون لذت ببرید.
💉💊 بیشترش کار عملیه و بعد از لیسانس به درامد ثابت و مناسبی میرسید که البته میتونید از ترم ۵ یا ۶ کار دانشجویی مرتبط هم داشته باشید. بازار کاری خیلیی خوبی داره و تقریبا بیکار نمیمونید. میتونید با توجه به علاقتون که توی این ۴ سال بهش میرسید، در اون قسمت از بیمارستان مشغول به کار بشید.
💪 باید تحمل و صبر خوبی هم داشته باشید چون با همراه مریض، خود مریض و مسائل دیگه ای سر و کله بزنید. همچنین پیشنهاد میکنم بیشتر به خودتون برسید هم از لحاظ تغذیه ای هم جسمانی و هم روحی. چون بخاطر شیفتای سخت و کار سنگینش ممکنه زندگیتون بهم بریزه اگر امادگیشو نداشته باشین. چه بسا افرادی بودن که در همون ترمهای اول غش کردن. (در دوران دانشجویی در بیمارستان و کارهای عملی تمرینی اجازه نشستن ندارید و باید ساعتها سرپا بمونید.)
👩⚕ پیشنهادم اینه که از همون ابتدا دروس رو عالی بخونید که معدلتون بالا باشه و با خوندن رفرنس هایی که اساتیدتون معرفی میکنن بتونید به دانش بالایی برسید چون در این رشته کمکتون میکنه و میتونید توی بالین اگر اشکالی در کار بود سریعتر متوجه بشید و با بررسی های کاملتون جایگاهتون رو بالاتر ببرید.کارای بالینی رو چون کاراموزی میرید و طرح دارید سریع با کمی تکرار و تمرین یاد میگیرید.ولی اون دانشتونه که شمارو از بقیه متمایز میکنه.
🚶🏼♀برای مهاجرت هم رشته بسیار خوبیه و پیشنهاد میکنم اگه کمی بهش فک میکنید اول زبان انگلیسی بعدم زبان کشور مورد نظرتون رو کم کم بخونید که زیاد بهتون فشار نیاد و انگیزتون هم حفظ بشه.
👩🎓برای ادامه تحصیل تو همین رشته گرایش های مختلفی داره مثل پرستاری سالمندان، کودکان، ویژه، داخلی_جراحی،... که با توجه به علاقتون میتونید انتخاب کنید و ادامه بدین چون بعدا هم در دانشتون و هم در حقوقتون تاثیر گذاره. ارشد بیشتر پژوهش محوره و اگه شما بتونید مقاله های خوبی ارائه بدین،شانستون در زمینه های مختلف بیشتر میشه.دکترای این رشته واقعا سخته ولی در اخر شما میتونید عضو هیئت علمی بشید و به عنوان استاد کار کنید.اینجوری هم دیگه کار بالین انجام نمیدین و جایگاه بالاتری هم دارید. البته با همون لیسانس هم میتونید به جایگاه های هد نرس، سوپروایزر، مترون و مانند اینها برسید که نیازمند سالها تجربه و کار مداومه.
⚠️در کل برای انتخاب رشتتون حواستونو جمع کنید که بعدا پشیمون نشید. نکات مثبت و منفی هر رشته رو کنار هم بزارید و اول با توجه به توانایی ها و علایق خودتون، بعدم بازار کار و امکان مهاجرت و ادامه تحصیل و یا هر اولویت دیگه ای که دارید انتخاب کنید. اینم بدونید که با خوندن یسری درسا و بودن در اون محیط میتونید برای خودتون انگیزه ایجاد کنید و به اون رشته علاقه مند بشید. (اگر بین دو رشته شک کردین و دیدین یه رشته ای بهتره ولی علاقتون کمی کمتره میتونید اینم مدنظر قرار بدین).
امیدوارم از دوران دانشجوییتون لذت ببرید😉
✴️بازم اگر سوالی داشتید،خوشحال میشم کمکتون کنم🙏
@parniya591
#پرستاری
#شهید_بهشتی
#تجربی
#دختر
@ertiad
✴️بازم اگر سوالی داشتید،خوشحال میشم کمکتون کنم🙏
@parniya591
#پرستاری
#شهید_بهشتی
#تجربی
#دختر
@ertiad
اولین تابستان کارشناسیام بود که ایدهی زدن کانال ارتیاد به ذهنم رسید. من، احتمالا مثل خیلیهای دیگرمان، خیلی چشمبسته انتخاب رشته کرده بودم و ارتیاد آن چیزی بود که دلم میخواست وقتی من هم دبیرستانی بودم، یک جایی به چنین چیزی دسترسی میداشتم.
به طور کلی میتوانم بگویم که همیشه دانشآموز درسخوانی بودم و خود درس خواندن را، دوست داشتم. حالا بعضی درسها را بیشتر و بعضی ها را کمتر. دوم دبیرستان، رشتهی تجربی را انتخاب کردم. احتمالا چون مثل خیلیهای دیگر، مخصوصا الان که آمار بچه های تجربی در مقایسه با بچههای ریاضی سر به فلک میکشد، صرفا یک ایدهی کلی و ذهنی داشتم که تجربی و دکتر شدن چیز خوبی است. من در یکی از مدرسههای خیلی خوب تهران درس میخواندم. ولی هیچ وقت هدایت تحصیلی درست و امکان آشنا شدن با مسیر درسی و شغلی آدمهای آن بیرون مدرسه برایمان فراهم نشدهبود. نمیدانم در مدارس دیگر چگونه است، ولی حدس میزنم احتمالا به جز چند مدرسهای که فارغالتحصیلها خیلی باعث آشنایی بچه ها با آیندهی پیش رویشان میشدند، در بقیهی مدارس هم چنین وضعی بودهباشد. یک چند باری برایمان مهمان مدعو آوردند که از رشته هایشان صحبت کنند، ولی خب بعضی هایشان را کاش نمیآوردند أصلا. مثلا در این زمانهای که اولین توصیهی آدمها به هر کسی که علاقه و زمینه و استعدادش را دارد این خواهد بود که شک نکند و برود مهندسی کامپیوتر، مدرسه یک نفر را برایمان آوردهبود که لیسانس کامپوترش را تمام کردهبود و ولش کرده بود به امان خدا، و تنها توصیهاش این بود که کامپیوتر مناسب روحیهی خانم ها نیست. یک بار هم یه گروه استعدادیابی آوردند مدرسهمان که بعد از چند مدل تست گرفتن، رشتهها و شغلهای پیشنهادیای که هر کداممان احتمالا در آن موفق میشدیم را لیست کردند و دادند بهمان. شمارهی اول لیست من نوشته بود «کارگردان هنری» و شمارههای بعدی هم دست کمی از آن نداشت. فردایش در جلسه ی اولیای مدرسه بحث شده بود که یعنی چه که شاگرد اول مدرسهتان را گفتهاید برود کارگردان هنری شود و ما جواب بچههایمان را چه بدهیم (البته هنوز متوجه نشده ام دقیقا به چه مسالهای اعتراض میکردند، ولی یک همچین داستانی پیش آمدهبود به هر حال). خلاصه که من سال دوم دبیرستان را تجربی را خواندم، و بعد به دلیل آن که از زیست خواندن خوشم نیامده بود (دقیقا همین قدر ساده و بی مقدمه و موخره)، سال سوم تغییر رشته دادم به ریاضی. از آنجایی که گفتم بچه درس خوانی بودم و همه درسها، از ریاضی و فیزیک بگیر تا ادبیات و عربی را تا حد خوبی دوست داشتم، کنکور دادم و شدم رتبه یک کنکور ریاضی سال نود و سه. تا قبل از آمدن نتیجهها یک کمی رشتهها را از اطرافیانم پرس و جو کرده بودم و مثلا در این حد که چارتهای درسیشان را نگاهی بیندازم دربارهشان خواندهبودم، ولی واقعا نگاه خاصی نسبت به این که الان آدمها میروند دانشگاه چکار میکنند و بعدش چکار میکنند و ... به جز همان چند نفر نمونهای که از اطرافیانم دیدهبودم نداشتم. بعد که رتبهها آمد هم دیدم گویا طبق این عددی که اینجا نوشتهاست ظاهرا چارهای ندارم جز خواندن رشتهی برق، در دانشگاه شریف. شاید عجیب و اغراق شده به نظر برسد، ولی نحوهی انتخاب مسیرم حداقل تا اخر لیسانس یک چنین داستانی داشتهاست. تابستان ۹۴ که به چند تا از دوستانم پیام دادم که بیایید یک کانالی راه بیندازیم که آدمها بیایند و راحت و خودمانی از تجربهی تحصیل و کارشان برای بچهها بنویسند، شاید اولین خواستهی قلبی ام این بود که بعدها اگر یکی از شماهایی که خوانندهی این کانال بودهاید، خواستید جایی داستان انتخاب رشته و مسیرتان را بنویسید، کمی هیجانانگیز تر و عمیقتر از این داستانی باشد که من برایتان تعریف کردم. البته الان شرایط خیلی فرق کردهاست با هفت سال پیش. آن زمان شبکههای اجتماعی انقدر در همه سوراخهای زندگی همهمان نفوذ نکرده بودند، و در ذهن و تجربهی من، ارتیاد میتوانست فرصتهایی را ایجاد کند که آن زمان مشابهش هیچ جای دیگری نبود. الان من خیلی پیگیرش نشدهام، ولی می توانم حدس بزنم منابع بیشماری برای شناختن رشتهها و مسیرهای تحصیلی و شغلی و ... در صفحههای شخصی و جمعی در شبکه های اجتماعی و پیامرسانها و ... وجود داشتهباشد. ولی شاید برای شما قابلباور نباشد که منابع در دسترس در زمان ما واقعا همین قدر محدود بودند.
@ertiad
به طور کلی میتوانم بگویم که همیشه دانشآموز درسخوانی بودم و خود درس خواندن را، دوست داشتم. حالا بعضی درسها را بیشتر و بعضی ها را کمتر. دوم دبیرستان، رشتهی تجربی را انتخاب کردم. احتمالا چون مثل خیلیهای دیگر، مخصوصا الان که آمار بچه های تجربی در مقایسه با بچههای ریاضی سر به فلک میکشد، صرفا یک ایدهی کلی و ذهنی داشتم که تجربی و دکتر شدن چیز خوبی است. من در یکی از مدرسههای خیلی خوب تهران درس میخواندم. ولی هیچ وقت هدایت تحصیلی درست و امکان آشنا شدن با مسیر درسی و شغلی آدمهای آن بیرون مدرسه برایمان فراهم نشدهبود. نمیدانم در مدارس دیگر چگونه است، ولی حدس میزنم احتمالا به جز چند مدرسهای که فارغالتحصیلها خیلی باعث آشنایی بچه ها با آیندهی پیش رویشان میشدند، در بقیهی مدارس هم چنین وضعی بودهباشد. یک چند باری برایمان مهمان مدعو آوردند که از رشته هایشان صحبت کنند، ولی خب بعضی هایشان را کاش نمیآوردند أصلا. مثلا در این زمانهای که اولین توصیهی آدمها به هر کسی که علاقه و زمینه و استعدادش را دارد این خواهد بود که شک نکند و برود مهندسی کامپیوتر، مدرسه یک نفر را برایمان آوردهبود که لیسانس کامپوترش را تمام کردهبود و ولش کرده بود به امان خدا، و تنها توصیهاش این بود که کامپیوتر مناسب روحیهی خانم ها نیست. یک بار هم یه گروه استعدادیابی آوردند مدرسهمان که بعد از چند مدل تست گرفتن، رشتهها و شغلهای پیشنهادیای که هر کداممان احتمالا در آن موفق میشدیم را لیست کردند و دادند بهمان. شمارهی اول لیست من نوشته بود «کارگردان هنری» و شمارههای بعدی هم دست کمی از آن نداشت. فردایش در جلسه ی اولیای مدرسه بحث شده بود که یعنی چه که شاگرد اول مدرسهتان را گفتهاید برود کارگردان هنری شود و ما جواب بچههایمان را چه بدهیم (البته هنوز متوجه نشده ام دقیقا به چه مسالهای اعتراض میکردند، ولی یک همچین داستانی پیش آمدهبود به هر حال). خلاصه که من سال دوم دبیرستان را تجربی را خواندم، و بعد به دلیل آن که از زیست خواندن خوشم نیامده بود (دقیقا همین قدر ساده و بی مقدمه و موخره)، سال سوم تغییر رشته دادم به ریاضی. از آنجایی که گفتم بچه درس خوانی بودم و همه درسها، از ریاضی و فیزیک بگیر تا ادبیات و عربی را تا حد خوبی دوست داشتم، کنکور دادم و شدم رتبه یک کنکور ریاضی سال نود و سه. تا قبل از آمدن نتیجهها یک کمی رشتهها را از اطرافیانم پرس و جو کرده بودم و مثلا در این حد که چارتهای درسیشان را نگاهی بیندازم دربارهشان خواندهبودم، ولی واقعا نگاه خاصی نسبت به این که الان آدمها میروند دانشگاه چکار میکنند و بعدش چکار میکنند و ... به جز همان چند نفر نمونهای که از اطرافیانم دیدهبودم نداشتم. بعد که رتبهها آمد هم دیدم گویا طبق این عددی که اینجا نوشتهاست ظاهرا چارهای ندارم جز خواندن رشتهی برق، در دانشگاه شریف. شاید عجیب و اغراق شده به نظر برسد، ولی نحوهی انتخاب مسیرم حداقل تا اخر لیسانس یک چنین داستانی داشتهاست. تابستان ۹۴ که به چند تا از دوستانم پیام دادم که بیایید یک کانالی راه بیندازیم که آدمها بیایند و راحت و خودمانی از تجربهی تحصیل و کارشان برای بچهها بنویسند، شاید اولین خواستهی قلبی ام این بود که بعدها اگر یکی از شماهایی که خوانندهی این کانال بودهاید، خواستید جایی داستان انتخاب رشته و مسیرتان را بنویسید، کمی هیجانانگیز تر و عمیقتر از این داستانی باشد که من برایتان تعریف کردم. البته الان شرایط خیلی فرق کردهاست با هفت سال پیش. آن زمان شبکههای اجتماعی انقدر در همه سوراخهای زندگی همهمان نفوذ نکرده بودند، و در ذهن و تجربهی من، ارتیاد میتوانست فرصتهایی را ایجاد کند که آن زمان مشابهش هیچ جای دیگری نبود. الان من خیلی پیگیرش نشدهام، ولی می توانم حدس بزنم منابع بیشماری برای شناختن رشتهها و مسیرهای تحصیلی و شغلی و ... در صفحههای شخصی و جمعی در شبکه های اجتماعی و پیامرسانها و ... وجود داشتهباشد. ولی شاید برای شما قابلباور نباشد که منابع در دسترس در زمان ما واقعا همین قدر محدود بودند.
@ertiad
من مسیر تحصیلیام را ادامه دادم. برای انتخاب ناآگاهانه مهندسی و نداشتن شناخت به مسیری که در آن بودم و در آینده میتوانستم باشم، هزینههایی هم داده ام، ولی هرچه که زمان بیشتر گذشته است و از آن سالها بیشتر فاصله گرفتهام (شاید هم هر چه سن و سال دارتر شدهام)، بیشتر به این نتیجه رسیدم که شاید حتی آن زمان هم تصمیم صد در صد درست یا اشتباهی وجود نداشتهاست و چیزی که بیشتر از خود آن رشته مهم است عملکرد من و بعد شرایط بیرونیای است که به واسطهی آن انتخاب خودم را درش قرار میدهم و رشدی که در پس قرار گرفتن در آن شرایط برایم ایجاد میشود. خیلی نمیخواهم این موضوع را بیشتر از این باز کنم، چون هم به نظرم یک مساله درونی و شخصی است و هر کسی خودش باید یک روز به آن برسد، هم در این چند سال سرعت تغییرات همهمان چنان زیاد بوده که میترسم سال بعد بیایم این متن را باز کنم و بگویم خدایا این دیگر چه خزعبلاتی بوده که تحویل این بچهها دادهام. ولی نتیجهگیری نهایی را بخواهم بکنم، این است که اگرچه رشتهی مهندسی برق مناسب من نبود و الان که دارم برای شما مینویسم، سال سوم دکترای اقتصاد هستم و حسابی مسیرم تفاوت کردهاست، ولی از انتخابم پشیمان نیستم و اگر برگردم تنها کاری که می کنم آن است که سعی میکنم خیلی بهتر و مفیدتر از شرایطی که در آن قرار گرفتهبودم استفاده کنم. چه از نظر علمی و درسی (خلاصهی سادهاش این میشود که خیلی بهتر و عمیقتر درسها را می خواندم، حتی با علم به این که احتمالا بعدا به کارم نخواهند آمد. ممکن هم است اصلا همین باعث میشد مسیر متفاوتی را پیش بگیرم یا شاید هم نه)، و هم از نظر اجتماعی (این یکی هیچ خلاصهی سادهای ندارد).
در این هفت سالی که متن های بچه های دیگر را در این کانال قرار میداده ایم، من خودم هیچ وقت جرات نکردم که متنی بنویسم. دلیل اصلیاش هم همانی بوده که اینجا گفتم، ترس از این که حرف ناپختهای بزنم که بعدها زمان بگذرد و از زدنش پشیمان شدهباشم. ولی امسال که تصمیم گرفتیم متن های کانال را مدون کنیم و به یک جایی برسانیمش، گفتم شاید بد نباشد بالاخره به بهانهی نوشتن مقدمه برای این مجموعهی تدوینشده هم که شده دستی به قلم ببرم و تجربههای خودم را بنویسم. برای این که چه رشتهای انتخاب کنید و هر رشته چه چیزهایی دارد و تهش چکاره خواهید شد، الان دیگر کلی مطلب همه جا هست و من هم چیزی اضافه برای گفتن ندارم، البته به جز دو پیشنهاد که حتی اگر چیز اضافهای هم نباشند دوست داشتم که بگویمشان. یکی این که سعی کنید یک مقداری خارج از چارچوبهای مرسوم و راههایی که خیلیها قبل از شما رفتهاند فکر کنید. الان مباحث در دنیا خیلی تخصصی شدهاند و احتمالا برای آن مسالهی خیلی جزییای که شما علاقمند به حل آن هستید و یا آن دغدغهی فرهنگی، اجتماعی، یا علمیای که دارید یک جای کشورمان یا اصلا دنیا یک گروهی هستند که دارند رویش کار میکنند یا یک رشتهی تازه تاسیسی دارد پا میگیرد. یاد بگیرید خوب و بهروز جستو جو کنید و خارج از چهارچوبهای جاافتاده فکر کنید. مثلا شاید زمانی که من میخواستم یک رشتهی علوم اجتماعی را برای ارشدم انتخاب کنم، خیلی به گزینهی دیگری به غیر از اقتصاد فکر نمیکردم. ولی با اطلاعات زیادی که الان دارم، دهها گزینهی ممکن دیگر به ذهنم میرسد، مثلا انواع رشتههای سیاستگذاری. پیشنهاد دومی هم که دارم این است که همیشه در نظر داشتهباشید که حرفهای آدمها هرچقدر هم سعی کنند که حرفشان بیطرفانه باشد، بگذریم از این که خیلی وقتها حتی سعی هم نمیکنند، برآمده از تجارب و نگاه شخصیشان است و لزوما قابل تعمیم و استناد نیست. این نباید باعث شود که دنبال حرفها نرویم، در عوض باید باعث شود که دنبال حرف های خیلی بیشتری برویم که نگاه عمیقتری به دست بیاوریم. در همین کانال ارتیاد خیلی از نویسندهها متنشان را در سالهای اول دانشجوییشان نوشتهاند، و احتمالا خیلی هایشان الان که برگردند نظراتشان دربارهی خیلی مسایل عوض یا دقیقتر شدهباشد. به این نکته همیشه در ارتیاد تاکید شده، ولی ممکن است منابع دیگری که در دسترستان است رویش تاکید کافی را نداشتهباشند. بیشتر از این چیز اضافهای به ذهنم نمیرسد، راستش خیلی هم بچههای نسل جدید را نمیشناسم و تا همین الانش هم حدس میزنم شاید خیلیهایتان خیلی قبل از رسیدن به این خط خواندن را ول کردهباشید، چون آن بیرون هزار جور محتوای سمعی و بصری جذابتر برای یاد گرفتن این چیزها سراغ دارید. من خیلی دوست داشتم که یک زمانی یک معرفیای هم برای رشتههای علوم اجتماعی از جمله اقتصاد و تفاوتی که با سایر علوم دارند بنویسم، ولی چون خیلی مفصلتر از آن است که اینجا دربارهاش حرف بزنیم و من هم هنوز خودم خیلی اول راهم و دارم یاد میگیرم، شاید یک روز مثلا در ارتیاد دو دربارهاش گفتیم.
@ertiad
در این هفت سالی که متن های بچه های دیگر را در این کانال قرار میداده ایم، من خودم هیچ وقت جرات نکردم که متنی بنویسم. دلیل اصلیاش هم همانی بوده که اینجا گفتم، ترس از این که حرف ناپختهای بزنم که بعدها زمان بگذرد و از زدنش پشیمان شدهباشم. ولی امسال که تصمیم گرفتیم متن های کانال را مدون کنیم و به یک جایی برسانیمش، گفتم شاید بد نباشد بالاخره به بهانهی نوشتن مقدمه برای این مجموعهی تدوینشده هم که شده دستی به قلم ببرم و تجربههای خودم را بنویسم. برای این که چه رشتهای انتخاب کنید و هر رشته چه چیزهایی دارد و تهش چکاره خواهید شد، الان دیگر کلی مطلب همه جا هست و من هم چیزی اضافه برای گفتن ندارم، البته به جز دو پیشنهاد که حتی اگر چیز اضافهای هم نباشند دوست داشتم که بگویمشان. یکی این که سعی کنید یک مقداری خارج از چارچوبهای مرسوم و راههایی که خیلیها قبل از شما رفتهاند فکر کنید. الان مباحث در دنیا خیلی تخصصی شدهاند و احتمالا برای آن مسالهی خیلی جزییای که شما علاقمند به حل آن هستید و یا آن دغدغهی فرهنگی، اجتماعی، یا علمیای که دارید یک جای کشورمان یا اصلا دنیا یک گروهی هستند که دارند رویش کار میکنند یا یک رشتهی تازه تاسیسی دارد پا میگیرد. یاد بگیرید خوب و بهروز جستو جو کنید و خارج از چهارچوبهای جاافتاده فکر کنید. مثلا شاید زمانی که من میخواستم یک رشتهی علوم اجتماعی را برای ارشدم انتخاب کنم، خیلی به گزینهی دیگری به غیر از اقتصاد فکر نمیکردم. ولی با اطلاعات زیادی که الان دارم، دهها گزینهی ممکن دیگر به ذهنم میرسد، مثلا انواع رشتههای سیاستگذاری. پیشنهاد دومی هم که دارم این است که همیشه در نظر داشتهباشید که حرفهای آدمها هرچقدر هم سعی کنند که حرفشان بیطرفانه باشد، بگذریم از این که خیلی وقتها حتی سعی هم نمیکنند، برآمده از تجارب و نگاه شخصیشان است و لزوما قابل تعمیم و استناد نیست. این نباید باعث شود که دنبال حرفها نرویم، در عوض باید باعث شود که دنبال حرف های خیلی بیشتری برویم که نگاه عمیقتری به دست بیاوریم. در همین کانال ارتیاد خیلی از نویسندهها متنشان را در سالهای اول دانشجوییشان نوشتهاند، و احتمالا خیلی هایشان الان که برگردند نظراتشان دربارهی خیلی مسایل عوض یا دقیقتر شدهباشد. به این نکته همیشه در ارتیاد تاکید شده، ولی ممکن است منابع دیگری که در دسترستان است رویش تاکید کافی را نداشتهباشند. بیشتر از این چیز اضافهای به ذهنم نمیرسد، راستش خیلی هم بچههای نسل جدید را نمیشناسم و تا همین الانش هم حدس میزنم شاید خیلیهایتان خیلی قبل از رسیدن به این خط خواندن را ول کردهباشید، چون آن بیرون هزار جور محتوای سمعی و بصری جذابتر برای یاد گرفتن این چیزها سراغ دارید. من خیلی دوست داشتم که یک زمانی یک معرفیای هم برای رشتههای علوم اجتماعی از جمله اقتصاد و تفاوتی که با سایر علوم دارند بنویسم، ولی چون خیلی مفصلتر از آن است که اینجا دربارهاش حرف بزنیم و من هم هنوز خودم خیلی اول راهم و دارم یاد میگیرم، شاید یک روز مثلا در ارتیاد دو دربارهاش گفتیم.
@ertiad
سلام به همه
من دانشجوی ترم ۶ علوم تربیتی دانشگاه تهران هستم و خواستم یه سری نکات درباره رشته و دانشکده بهتون بدم که شاید در این مسیر کمکتون کنه.
🛑اول از همه راجع به دانشگاه:
خب قطعا قبولی تو دانشگاه تهران، آرزوی خیلیاست اما هیچ وقت به خاطر دانشگاه، از خوندن رشته ای که بهش علاقه دارید منصرف نشید.
در کل توی دانشگاه تهران روابط گرم و صمیمی هست و البته یکم جو سیاسی هم غالبه.
این نکته رو در نظر داشته باشین که چون دانشگاه تهران یک برند هست خب قطعا اساتید هم سخت گیر تر هستن( تو نمره، امتحانات و پروژه ها و ..)
پس هر رشته ای که قبول بشین باید واقعا درس بخونین تا بتونین نمره خوبی بگیرین.
اینم بگم برای کسایی که براشون مهمه😃حراست دانشگاه تهران اونقدر سخت گیر نیست( از لحاظ پوشش و نوع لباس)
من خیلی وقت ها با شال به دانشگاه میرم و پوشیدن مقنعه اجباری نیست.
مخصوصا دانشکده روانشناسی که خب اصلاااا روی حجاب و مانتو بلند گیر نمیدن. البته شاید بعدا این وضع تغییر کنه اما تا جایی که من دیدم اینطور سخت گیری ها نبوده.
🛑حالا راجع به دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی: اگر براتون خیلی مهمه که حتما پردیس مرکزی باشین( یعنی انقلاب) باید بدونین که دانشکده تو پردیس مرکزی نیست و محلش پایین گیشاست. مترو تربیت مدرس نزدیک ترین مترو به دانشکده است و میتونین برای رفت و آمد از اون استفاده کنین. دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی و مدیریت تقریبا نزدیک به همن و باید از روی پل هوایی رد بشین تا به اونجا برسین.
در کل دانشکده روان ،جو خیلی صمیمی و دوستانه ای نداره، روابط پسر ها با دختر ها اونقدر زیاد نیست اما باز هم به ورودی تون بستگی داره.
سه رشته ی روانشناسی ، مشاوره و علوم تربیتی در این دانشکده تدریس میشه که هر سه به هم مرتبطن تا حدودی و بعضا سرفصل های مشابهی دارن.
اساتید بزرگ و مطرح در این دانشکده مشغول به تدریس هستن( البته بیشتر در مقطع ارشد اما تو کارشناسی هم ما بعضا همچین اساتیدی داشتیم)
همونطور که گفتم اساتید سواد بالایی دارن و مطرح اند اما اساتیدی که سواد خاصی ندارند و فقط به واسطه پارتی تو این دانشکده درس میدن هم پیدا میشه که قطعا از این بابت خیلی حرص خواهید خورد🙂
🛑و حالا درباره رشته علوم تربیتی: واقعیت من به شخصه، رشته و دانشگاهم رو دوست دارم و برای ورود به این رشته باید بهش علاقه داشته باشین.
قطعا کم و کاستی هایی در مسیر هست اما بهتون پیشنهاد میکنم خودتون با مطالعه و شرکت در کارگاه های مختلف سوادتون رو بالا ببرین و فقط متکی به دانشگاه نباشید.
این رشته برای من که علاقه زیادی به کودکان و روانشناسی دارم، خیلی مفید بود. بعدا در حیطه های مختلفی میتونین کار کنین و بازار کار خوبی داره.
این رشته درسای مختلفی داره مثلا شما هم دروس روانشناسی رو دارین هم دروس مربوط به آموزش و پرورش و هم کمی فلسفه و کار با نرم افزار( بعضی از واحد ها مثل:تولید محتوای الکترونیکی، تولید فیلم آموزشی و …)
اگر ارشد رو هم در یکی از شاخه های روان که بهش علاقه دارین ادامه بدین، مجوز سازمان نظام میتونین بگیرین.
مثلا من خودم دوست دارم که بعدا در حیطه روانشناسی کودکان استثنایی فعالیت کنم، در دوره کارشناسی واحد هایی در رابطه با این موضوع داشتیم و بعدا هم برای مقطع ارشد باید گرایش کودکان استثنایی رو انتخاب کنم. یک عده هم فقط به اموزش علاقه دارن و این مسیر رو طی میکنن. اگر فقط به شغل معلمی علاقه دارین، دانشگاه های فرهنگیان براتون شاید بهتر باشه چون هم حقوق میگیرین و هم سریع وارد بازار کار میشین.
طبق تجربه ام هم یک چیزی رو بگم: اگر فقط و فقط به روانشناسی علاقه دارین و اصلا نمی خواید چیز های دیگه ای رو بخونین، رشته روانشناسی رو بزنین نه علوم تربیتی!
من خودم به خاطر اینکه به بچه ها علاقه دارم و کار با اونها رو دوست دارم این رشته برام مفید بود اما اگر این چیزها رو دوست ندارین، این رشته رو انتخاب نکنین.
من از ترم سه هم تونستم کار کنم تو این حوزه. کار کردن باعث میشه که خیلی تجربه کسب کنین و به شدت تو این رشته به دردتون میخوره و اساتید هم استقبال میکنن. به مرور و با جمع کردن رزومه میتونین وارد کار های تخصصی تری هم بشین و تو اون حوزه مشغول شید.
پس همه چی بستگی به خودتوت و علاقه و نگرش تون داره.
امیدوارم که بتونین بهترین مسیر رو پیدا کنین و تو همون قدم بردارین✨
#دانشگاه_تهران
#دانشکده_روانشناسی_علوم_تربیتی
#علوم_تربیتی
#انسانی
من دانشجوی ترم ۶ علوم تربیتی دانشگاه تهران هستم و خواستم یه سری نکات درباره رشته و دانشکده بهتون بدم که شاید در این مسیر کمکتون کنه.
🛑اول از همه راجع به دانشگاه:
خب قطعا قبولی تو دانشگاه تهران، آرزوی خیلیاست اما هیچ وقت به خاطر دانشگاه، از خوندن رشته ای که بهش علاقه دارید منصرف نشید.
در کل توی دانشگاه تهران روابط گرم و صمیمی هست و البته یکم جو سیاسی هم غالبه.
این نکته رو در نظر داشته باشین که چون دانشگاه تهران یک برند هست خب قطعا اساتید هم سخت گیر تر هستن( تو نمره، امتحانات و پروژه ها و ..)
پس هر رشته ای که قبول بشین باید واقعا درس بخونین تا بتونین نمره خوبی بگیرین.
اینم بگم برای کسایی که براشون مهمه😃حراست دانشگاه تهران اونقدر سخت گیر نیست( از لحاظ پوشش و نوع لباس)
من خیلی وقت ها با شال به دانشگاه میرم و پوشیدن مقنعه اجباری نیست.
مخصوصا دانشکده روانشناسی که خب اصلاااا روی حجاب و مانتو بلند گیر نمیدن. البته شاید بعدا این وضع تغییر کنه اما تا جایی که من دیدم اینطور سخت گیری ها نبوده.
🛑حالا راجع به دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی: اگر براتون خیلی مهمه که حتما پردیس مرکزی باشین( یعنی انقلاب) باید بدونین که دانشکده تو پردیس مرکزی نیست و محلش پایین گیشاست. مترو تربیت مدرس نزدیک ترین مترو به دانشکده است و میتونین برای رفت و آمد از اون استفاده کنین. دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی و مدیریت تقریبا نزدیک به همن و باید از روی پل هوایی رد بشین تا به اونجا برسین.
در کل دانشکده روان ،جو خیلی صمیمی و دوستانه ای نداره، روابط پسر ها با دختر ها اونقدر زیاد نیست اما باز هم به ورودی تون بستگی داره.
سه رشته ی روانشناسی ، مشاوره و علوم تربیتی در این دانشکده تدریس میشه که هر سه به هم مرتبطن تا حدودی و بعضا سرفصل های مشابهی دارن.
اساتید بزرگ و مطرح در این دانشکده مشغول به تدریس هستن( البته بیشتر در مقطع ارشد اما تو کارشناسی هم ما بعضا همچین اساتیدی داشتیم)
همونطور که گفتم اساتید سواد بالایی دارن و مطرح اند اما اساتیدی که سواد خاصی ندارند و فقط به واسطه پارتی تو این دانشکده درس میدن هم پیدا میشه که قطعا از این بابت خیلی حرص خواهید خورد🙂
🛑و حالا درباره رشته علوم تربیتی: واقعیت من به شخصه، رشته و دانشگاهم رو دوست دارم و برای ورود به این رشته باید بهش علاقه داشته باشین.
قطعا کم و کاستی هایی در مسیر هست اما بهتون پیشنهاد میکنم خودتون با مطالعه و شرکت در کارگاه های مختلف سوادتون رو بالا ببرین و فقط متکی به دانشگاه نباشید.
این رشته برای من که علاقه زیادی به کودکان و روانشناسی دارم، خیلی مفید بود. بعدا در حیطه های مختلفی میتونین کار کنین و بازار کار خوبی داره.
این رشته درسای مختلفی داره مثلا شما هم دروس روانشناسی رو دارین هم دروس مربوط به آموزش و پرورش و هم کمی فلسفه و کار با نرم افزار( بعضی از واحد ها مثل:تولید محتوای الکترونیکی، تولید فیلم آموزشی و …)
اگر ارشد رو هم در یکی از شاخه های روان که بهش علاقه دارین ادامه بدین، مجوز سازمان نظام میتونین بگیرین.
مثلا من خودم دوست دارم که بعدا در حیطه روانشناسی کودکان استثنایی فعالیت کنم، در دوره کارشناسی واحد هایی در رابطه با این موضوع داشتیم و بعدا هم برای مقطع ارشد باید گرایش کودکان استثنایی رو انتخاب کنم. یک عده هم فقط به اموزش علاقه دارن و این مسیر رو طی میکنن. اگر فقط به شغل معلمی علاقه دارین، دانشگاه های فرهنگیان براتون شاید بهتر باشه چون هم حقوق میگیرین و هم سریع وارد بازار کار میشین.
طبق تجربه ام هم یک چیزی رو بگم: اگر فقط و فقط به روانشناسی علاقه دارین و اصلا نمی خواید چیز های دیگه ای رو بخونین، رشته روانشناسی رو بزنین نه علوم تربیتی!
من خودم به خاطر اینکه به بچه ها علاقه دارم و کار با اونها رو دوست دارم این رشته برام مفید بود اما اگر این چیزها رو دوست ندارین، این رشته رو انتخاب نکنین.
من از ترم سه هم تونستم کار کنم تو این حوزه. کار کردن باعث میشه که خیلی تجربه کسب کنین و به شدت تو این رشته به دردتون میخوره و اساتید هم استقبال میکنن. به مرور و با جمع کردن رزومه میتونین وارد کار های تخصصی تری هم بشین و تو اون حوزه مشغول شید.
پس همه چی بستگی به خودتوت و علاقه و نگرش تون داره.
امیدوارم که بتونین بهترین مسیر رو پیدا کنین و تو همون قدم بردارین✨
#دانشگاه_تهران
#دانشکده_روانشناسی_علوم_تربیتی
#علوم_تربیتی
#انسانی
سلام
علاقهی من به رشتهی زمینشناسی از اواخر دبستان (زمانی که تو درس علوم با انواع سنگها آشنا شدیم)شروع شد. بعد از اون یکی از سرگرمیهام تو سفرها جمعآوری سنگهای جالب بود. تو سالهای بعد رشتهی مورد علاقهم بین شیمی، زمینشناسی و باستانشناسی! در نوسان بود، تا سال سوم دبیرستان که تصمیم گرفتم میخوام زمینشناسی بخونم.
برخلاف بعضی رشتهها از همون ترم اول درسهای تخصصی زمینشناسی شروع میشه، اکثر درسها با واحد عملی (فیلد صحرایی، آزمایشگاه و یا هردو همراهه) که باعث میشه خسته کننده نباشه و اگر علاقه داشته باشین کلی خوش بگذرونین و خاطره بشه. رشتهی زمینشناسی ریاضیات کمی داره (سه واحد ریاضی یک و سه واحد ریاضی دو) و اغلب بچهها از ریاضی فراری هستن و اساتید هم معمولا سختگیری نمیکنن. درسها تنوع زیادی دارن هم درسهای کاملا حفظی دارین مثل فسیلشناسی و زمینشناسی ایران و هم درسهای محاسباتی مثل زمینشناسی مهندسی و زمینشناسیساختاری. تو مقطع کارشناسی ۴ واحد پرروژهی نهایی صحرایی هم دارین.
یکی از خوبیهای رشتهی زمینشناسی اینه که تو مقطع کارشناسی گرایش ندارین و با توجه به درسهایی که میخونین میتونین به علاقتون پی ببرین و تو ایران در مقطع ارشد بین ۱۱ گرایش(زمینشناسی نفت، زمینشناسی مهندسی، فسیلشناسی، ژئوشیمی، رسوبشناسی، تکتونیک، پترولوژی، آبهای زیرزمینی، زمینشناسی زیست محیطی و زمینشناسی اقتصادی) انتخاب کنید.
افرادی مثل من که رشتهی زمینشناسی رو از روی علاقه انتخاب کرده باشیم متاسفانه تو اقلیت هستیم و درصد زیادی پزشکی و یا داروسازی دوست داشتن که موفق نشدن رتبهی لازم رو بیارن یا اینکه صرفا به تحصیل تو دانشگاه تهران علاقه دارن. توصیهی من اینه که برید دنبال علاقتون و به جو غالب توجه نکنید. این رشته متاسفانه تو ایران جایگاه واقعی خودش رو نداره، شاید به دلیل تاثیر صفرش تو گروه پزشکی و یا شناخت کم مردم از اهمیت و کاربردش باشه
امیدوارم در آینده شرایط بهتر بشه.
چرا که کشور ما با توجه به منابع و مخاطرت طبیعی نیاز زیادی به زمینشناس داره.
دانشگاه
دانشکده زمینشناسی یکی از دانشکدههای پردیس علومه (به تازگی شده دانشکدگان علوم) که تو پردیس مرکزیه(خیابون انقلاب). پردیس مرکزی جو شلوغ و باحالی داره که میتونین به دانشکدههای مختلف سربزنین تو برنامهها شرکت کنید و با بچههای رشتههای دیگه هم معاشرت کنید. ولی خود پردیس علوم به نسبت جو مذهبی و بستهای داره البته به بچههای ورودیتون هم بستگی داره. اساتید سواد بالایی دارن ولی از نظر شیوهی تدریس به دو گروه خوب و نه چندان خوب تقسیم میشن. در مورد لباس پوشیدن دانشجوها سختگیری نمیشه، پوشیدن مقنعه هم اجباری نیست و بچهها اکثرا شال سرشون میکنن.
بازار کار
رشتهی زمین شناسی بازار کار متنوعی داره و اگر علاقمند به کار تو فیلدهای صحرایی نیستید میتونید کار تو آزمایشگاه و یا نرمافزار رو انتخاب کنید. مثل همهی رشتههای علوم پایه اگر خیلی ذوب در علم باشید تدریس هم یکی از گزینههاست.
برای خانمها
اگر هدفتون شاغل شدن تو ایرانه در جریان باشید که متاسفانه بعضی از فرصتهای شغلی که کم هم نیستن صرفا آقایون رو استخدام میکنن.
اپلای
شنیدههای من و تجربهی سال بالاییها میگه برای اپلای و فاند مخصوصا تو مقطع دکتری شانس خوبی دارین. البته به رزومتون هم خیلی بستگی داره.
با آرزوی موفقیت.
#زمین_شناسی
#دانشگاه_تهران
#دختر
#تجربی
علاقهی من به رشتهی زمینشناسی از اواخر دبستان (زمانی که تو درس علوم با انواع سنگها آشنا شدیم)شروع شد. بعد از اون یکی از سرگرمیهام تو سفرها جمعآوری سنگهای جالب بود. تو سالهای بعد رشتهی مورد علاقهم بین شیمی، زمینشناسی و باستانشناسی! در نوسان بود، تا سال سوم دبیرستان که تصمیم گرفتم میخوام زمینشناسی بخونم.
برخلاف بعضی رشتهها از همون ترم اول درسهای تخصصی زمینشناسی شروع میشه، اکثر درسها با واحد عملی (فیلد صحرایی، آزمایشگاه و یا هردو همراهه) که باعث میشه خسته کننده نباشه و اگر علاقه داشته باشین کلی خوش بگذرونین و خاطره بشه. رشتهی زمینشناسی ریاضیات کمی داره (سه واحد ریاضی یک و سه واحد ریاضی دو) و اغلب بچهها از ریاضی فراری هستن و اساتید هم معمولا سختگیری نمیکنن. درسها تنوع زیادی دارن هم درسهای کاملا حفظی دارین مثل فسیلشناسی و زمینشناسی ایران و هم درسهای محاسباتی مثل زمینشناسی مهندسی و زمینشناسیساختاری. تو مقطع کارشناسی ۴ واحد پرروژهی نهایی صحرایی هم دارین.
یکی از خوبیهای رشتهی زمینشناسی اینه که تو مقطع کارشناسی گرایش ندارین و با توجه به درسهایی که میخونین میتونین به علاقتون پی ببرین و تو ایران در مقطع ارشد بین ۱۱ گرایش(زمینشناسی نفت، زمینشناسی مهندسی، فسیلشناسی، ژئوشیمی، رسوبشناسی، تکتونیک، پترولوژی، آبهای زیرزمینی، زمینشناسی زیست محیطی و زمینشناسی اقتصادی) انتخاب کنید.
افرادی مثل من که رشتهی زمینشناسی رو از روی علاقه انتخاب کرده باشیم متاسفانه تو اقلیت هستیم و درصد زیادی پزشکی و یا داروسازی دوست داشتن که موفق نشدن رتبهی لازم رو بیارن یا اینکه صرفا به تحصیل تو دانشگاه تهران علاقه دارن. توصیهی من اینه که برید دنبال علاقتون و به جو غالب توجه نکنید. این رشته متاسفانه تو ایران جایگاه واقعی خودش رو نداره، شاید به دلیل تاثیر صفرش تو گروه پزشکی و یا شناخت کم مردم از اهمیت و کاربردش باشه
امیدوارم در آینده شرایط بهتر بشه.
چرا که کشور ما با توجه به منابع و مخاطرت طبیعی نیاز زیادی به زمینشناس داره.
دانشگاه
دانشکده زمینشناسی یکی از دانشکدههای پردیس علومه (به تازگی شده دانشکدگان علوم) که تو پردیس مرکزیه(خیابون انقلاب). پردیس مرکزی جو شلوغ و باحالی داره که میتونین به دانشکدههای مختلف سربزنین تو برنامهها شرکت کنید و با بچههای رشتههای دیگه هم معاشرت کنید. ولی خود پردیس علوم به نسبت جو مذهبی و بستهای داره البته به بچههای ورودیتون هم بستگی داره. اساتید سواد بالایی دارن ولی از نظر شیوهی تدریس به دو گروه خوب و نه چندان خوب تقسیم میشن. در مورد لباس پوشیدن دانشجوها سختگیری نمیشه، پوشیدن مقنعه هم اجباری نیست و بچهها اکثرا شال سرشون میکنن.
بازار کار
رشتهی زمین شناسی بازار کار متنوعی داره و اگر علاقمند به کار تو فیلدهای صحرایی نیستید میتونید کار تو آزمایشگاه و یا نرمافزار رو انتخاب کنید. مثل همهی رشتههای علوم پایه اگر خیلی ذوب در علم باشید تدریس هم یکی از گزینههاست.
برای خانمها
اگر هدفتون شاغل شدن تو ایرانه در جریان باشید که متاسفانه بعضی از فرصتهای شغلی که کم هم نیستن صرفا آقایون رو استخدام میکنن.
اپلای
شنیدههای من و تجربهی سال بالاییها میگه برای اپلای و فاند مخصوصا تو مقطع دکتری شانس خوبی دارین. البته به رزومتون هم خیلی بستگی داره.
با آرزوی موفقیت.
#زمین_شناسی
#دانشگاه_تهران
#دختر
#تجربی
سلام به همه ی همراهان کانال ارتیاد
من دانشجوی سال آخر رشته ی علوم کامپیوتر الزهرا هستم،الآن اندازه ی یک درس ۳ واحدی معرفی به استاد با فارغ التحصیلی فاصله دارم.تازه با کانالتون آشنا شدم ولی خیلی مطالبشو نخوندم و آشنا به شیوه های نوشتن توش نیستم ولی خیلی تمایل دارم تجربه ی شخصیمو تاکید می کنم شخصی خودمو براتون توضیح بدم که خدای ناکرده دچار اشتباه تو مسیر انتخاب رشته و شغل و مسیرهای این شکلی نشید.اولین بار که من انتخاب رشته کردم تو سال اول دبیرستان وضعیت درسی خیلی خوب و معدل بالایی نزدیک ۲۰ داشتم(با اختلاف چند صدم کمتر)!از زمان دوم راهنمایی بچه ی بسیار درسخوانی شده بودم که همیشه نمره ی تاپ کلاس رو در هر درسی کسب می کردم ولی خب اشکال این بود که فقط درس می خواندم و به هیچ شغل و حرفه و کسب مهارتی فکر نمی کردم و ارتباطات اجتماعی خیلی کمی داشتم حتی به گوشی و اینترنت و لپتاپ و افراد با تجربه و آگاه هم دسترسی نداشتم برای تحقیق در مورد این مسائل خانواده و مدرسه هم اگر منصفانه بگم در روشن کردن مسیر و دادن آگاهی خوب عمل نکردن و نتونستن مسیرهای مختلف و فضای اون هارو برام توصیف کنن تا درست تصمیم بگیرم. از مشاور دبیرستانمون شنیده بودم که قبولی در رشته های تاپ زیرگروه تجربی حتی برای بچه های معدل ۲۰ و خیلی درسخون هم بسیار سخته و این رشته ها ظرفیت خیلی کمی دارن و خیلی ها خیلی سال ها پشت کنکورش میمونن و اون نتیجه ای که می خوان رو نمی گیرن من هم علیرغم اینکه پدرم این رشته رو بهم توصیه می کرد راستش چون علاقه ای در خودم نمی دیدم و از قبول نشدن و خونه نشینی می ترسیدم(من سال سوم دبیرستان بدون تحقیق کافی و شناخت خودم رفتم یه مدرسه ی غیرانتفاعی خیلی سخت گیر چون احساس می کردم مدرسه ی قبلیم در حد من نیست و اگر جای بهتری باشم شانس موفقیت بیشتری برای قبولی کنکور و معدل بالای نهایی دارم(در حالی که بعدها فهمیدم همه چیز به تلاش و علاقه و استعداد خود آدم بستگی داره و شرایط بیرونی خیلی تاثیرش کمه تو موفقیت)😅به سه ماه نکشیده به دلیل کمال طلبی و اینکه تنها بودم و دوستم برخلاف گفته هاش با من نیومد و سخت گیری های بیش از حد اون مدرسه و استرس زیاد و مشکلات شخصی و خانوادگی دچار افسردگی شدید شدم و اون سال مدرسه رو رها کردم و احساس کردم نمیتونم معدل نهایی خوبی بیارم چون معدل در کنکور تاثیر داشت و یک سال خیلی سخت رو با افسردگی و تنهایی تو خونه سپری کردم حس می کردم درهای دنیا به روم بسته شده و هیچ راهی جلوی پام نیست🤦♀️😭در حالی که میتونستم همون یک سال حتی اگر مدرسه هم نمیرم مهارتی یادبگیرم و خودمو سرگرم کنم و با افسردگی بهتر کنار بیام شاید یادگیری یک چیز جدید و تجربه کردنش حتی رشته ای که تو کنکور برای امتحان دادن انتخاب می کردم رو تغییر می داد.سال بعدش یه مدرسه دولتی خوب با تحقیق پیدا کردم و ثبت نام کردم و دوسال بعد رو در مدرسه های دولتی خوبی درس خوندم و نتایج خوبی در امتحان نهایی و کنکور گرفتم و حال روحیم بهتر شد و به ادامه ی زندگی امیدوار شدم ولی خبر نداشتم در ادامه به چه مشکلاتی برخواهم خورد😅)همچنین میدونستم اگر به رشته ی تجربی برم با خونواده ام سر پشت کنکور موندن به مشکل خواهم خورد اگر سال اول قبول نشم و اگر به درازا و چند سال برسه حمایت معنوی و مالی نمی کنن لذا از بین گزینه هام کلا کنارش گذاشتم در حالی که بعدها متوجه شدم که این رشته ها حتی اگر قبولی خیلی سختی هم داشته باشن یه مزیت خیلی خوب دارن و اون هم تضمین شغلی هست که دارن یعنی اگر کسی پرستاری یا مثلا علوم آزمایشگاهی حتی آزاد شهرستان هم قبول بشه بیکار نمیمونه(کار به شرط قبولی و داشتن مدرک) و میتونه حین کارشناسی(اونطور که من از دانشجوهای این رشته شنیدم از ترم ۳ و به بعد)همراه درس کار کنه و بعدش هم اگر علاقه به این مشاغل داشته باشه مشکل شغلی نداره و راحت میتونه وارد کار بشه و اگر دوست داشت در همون رشته ها ادامه تحصیل بده و مسیرشو دنبال کنه(اینارو گفتم که بدونید هر مسیری حتی اگر خیلی سخت هم باشه تماما بد نیست و میتونه مزیت های خاص خودش رو داشته باشه و خیلی راحت با شنیدن یه تجربه منفی یه مسیر رو کنار نذارید و دقیق و منطقی با در نظرگرفتن شرایط خودتون بهش فکر کنید شاید اگه واردش بشید خیلی هم موفق بشید و از بقیه مسیرها براتون بهتر باشه البته فاکتور علاقه تحت هر شرایطی خیلی مهمه و میتونه به عنوان انگیزه برای تلاش سخت و زیاد عمل کنه و باعث بشه از سختی های راه نترسید و لذت ببرید و به رده های بالا تو تحصیلات و شغلتون برسید.
@ertiad
من دانشجوی سال آخر رشته ی علوم کامپیوتر الزهرا هستم،الآن اندازه ی یک درس ۳ واحدی معرفی به استاد با فارغ التحصیلی فاصله دارم.تازه با کانالتون آشنا شدم ولی خیلی مطالبشو نخوندم و آشنا به شیوه های نوشتن توش نیستم ولی خیلی تمایل دارم تجربه ی شخصیمو تاکید می کنم شخصی خودمو براتون توضیح بدم که خدای ناکرده دچار اشتباه تو مسیر انتخاب رشته و شغل و مسیرهای این شکلی نشید.اولین بار که من انتخاب رشته کردم تو سال اول دبیرستان وضعیت درسی خیلی خوب و معدل بالایی نزدیک ۲۰ داشتم(با اختلاف چند صدم کمتر)!از زمان دوم راهنمایی بچه ی بسیار درسخوانی شده بودم که همیشه نمره ی تاپ کلاس رو در هر درسی کسب می کردم ولی خب اشکال این بود که فقط درس می خواندم و به هیچ شغل و حرفه و کسب مهارتی فکر نمی کردم و ارتباطات اجتماعی خیلی کمی داشتم حتی به گوشی و اینترنت و لپتاپ و افراد با تجربه و آگاه هم دسترسی نداشتم برای تحقیق در مورد این مسائل خانواده و مدرسه هم اگر منصفانه بگم در روشن کردن مسیر و دادن آگاهی خوب عمل نکردن و نتونستن مسیرهای مختلف و فضای اون هارو برام توصیف کنن تا درست تصمیم بگیرم. از مشاور دبیرستانمون شنیده بودم که قبولی در رشته های تاپ زیرگروه تجربی حتی برای بچه های معدل ۲۰ و خیلی درسخون هم بسیار سخته و این رشته ها ظرفیت خیلی کمی دارن و خیلی ها خیلی سال ها پشت کنکورش میمونن و اون نتیجه ای که می خوان رو نمی گیرن من هم علیرغم اینکه پدرم این رشته رو بهم توصیه می کرد راستش چون علاقه ای در خودم نمی دیدم و از قبول نشدن و خونه نشینی می ترسیدم(من سال سوم دبیرستان بدون تحقیق کافی و شناخت خودم رفتم یه مدرسه ی غیرانتفاعی خیلی سخت گیر چون احساس می کردم مدرسه ی قبلیم در حد من نیست و اگر جای بهتری باشم شانس موفقیت بیشتری برای قبولی کنکور و معدل بالای نهایی دارم(در حالی که بعدها فهمیدم همه چیز به تلاش و علاقه و استعداد خود آدم بستگی داره و شرایط بیرونی خیلی تاثیرش کمه تو موفقیت)😅به سه ماه نکشیده به دلیل کمال طلبی و اینکه تنها بودم و دوستم برخلاف گفته هاش با من نیومد و سخت گیری های بیش از حد اون مدرسه و استرس زیاد و مشکلات شخصی و خانوادگی دچار افسردگی شدید شدم و اون سال مدرسه رو رها کردم و احساس کردم نمیتونم معدل نهایی خوبی بیارم چون معدل در کنکور تاثیر داشت و یک سال خیلی سخت رو با افسردگی و تنهایی تو خونه سپری کردم حس می کردم درهای دنیا به روم بسته شده و هیچ راهی جلوی پام نیست🤦♀️😭در حالی که میتونستم همون یک سال حتی اگر مدرسه هم نمیرم مهارتی یادبگیرم و خودمو سرگرم کنم و با افسردگی بهتر کنار بیام شاید یادگیری یک چیز جدید و تجربه کردنش حتی رشته ای که تو کنکور برای امتحان دادن انتخاب می کردم رو تغییر می داد.سال بعدش یه مدرسه دولتی خوب با تحقیق پیدا کردم و ثبت نام کردم و دوسال بعد رو در مدرسه های دولتی خوبی درس خوندم و نتایج خوبی در امتحان نهایی و کنکور گرفتم و حال روحیم بهتر شد و به ادامه ی زندگی امیدوار شدم ولی خبر نداشتم در ادامه به چه مشکلاتی برخواهم خورد😅)همچنین میدونستم اگر به رشته ی تجربی برم با خونواده ام سر پشت کنکور موندن به مشکل خواهم خورد اگر سال اول قبول نشم و اگر به درازا و چند سال برسه حمایت معنوی و مالی نمی کنن لذا از بین گزینه هام کلا کنارش گذاشتم در حالی که بعدها متوجه شدم که این رشته ها حتی اگر قبولی خیلی سختی هم داشته باشن یه مزیت خیلی خوب دارن و اون هم تضمین شغلی هست که دارن یعنی اگر کسی پرستاری یا مثلا علوم آزمایشگاهی حتی آزاد شهرستان هم قبول بشه بیکار نمیمونه(کار به شرط قبولی و داشتن مدرک) و میتونه حین کارشناسی(اونطور که من از دانشجوهای این رشته شنیدم از ترم ۳ و به بعد)همراه درس کار کنه و بعدش هم اگر علاقه به این مشاغل داشته باشه مشکل شغلی نداره و راحت میتونه وارد کار بشه و اگر دوست داشت در همون رشته ها ادامه تحصیل بده و مسیرشو دنبال کنه(اینارو گفتم که بدونید هر مسیری حتی اگر خیلی سخت هم باشه تماما بد نیست و میتونه مزیت های خاص خودش رو داشته باشه و خیلی راحت با شنیدن یه تجربه منفی یه مسیر رو کنار نذارید و دقیق و منطقی با در نظرگرفتن شرایط خودتون بهش فکر کنید شاید اگه واردش بشید خیلی هم موفق بشید و از بقیه مسیرها براتون بهتر باشه البته فاکتور علاقه تحت هر شرایطی خیلی مهمه و میتونه به عنوان انگیزه برای تلاش سخت و زیاد عمل کنه و باعث بشه از سختی های راه نترسید و لذت ببرید و به رده های بالا تو تحصیلات و شغلتون برسید.
@ertiad