Forwarded from شعوبا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 مستند «صوفیان مصر»
⬅️ مصر یکی از مهمترین کانون های تصوف در جهان اسلام است. کارگردان این مستند با حضور در اجتماعات صوفیان مصر و شرکت در مراسمات آنها سعی کرده تا شناختی بی واسطه از صوفیان مصر به دست آورد.
🔺 برای مشاهده و دانلود فیلم کامل این مستند کلیک کنید.
#تصوف
#مصر
#مستند
📗 شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان:
@shouba_ir
⬅️ مصر یکی از مهمترین کانون های تصوف در جهان اسلام است. کارگردان این مستند با حضور در اجتماعات صوفیان مصر و شرکت در مراسمات آنها سعی کرده تا شناختی بی واسطه از صوفیان مصر به دست آورد.
🔺 برای مشاهده و دانلود فیلم کامل این مستند کلیک کنید.
#تصوف
#مصر
#مستند
📗 شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان:
@shouba_ir
عرفان و تصوف
1_1443074721.pdf
کتاب نگرشی بر فلسفه و عرفان
اثر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی.
این فقیه بزرگوار از جمله علمایی بودند که سنت ردیه نویسی بر تصوف را که بیش از هزار است در حوزه های علمیه شیعه جریان دارد ادامه دادند و کتاب هایی را در نقد نگرش صوفیانه و خوانش عرفانی از تعالیم وحی داشتند.
حشره الله مع اولیائه... .
اثر مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی.
این فقیه بزرگوار از جمله علمایی بودند که سنت ردیه نویسی بر تصوف را که بیش از هزار است در حوزه های علمیه شیعه جریان دارد ادامه دادند و کتاب هایی را در نقد نگرش صوفیانه و خوانش عرفانی از تعالیم وحی داشتند.
حشره الله مع اولیائه... .
معاد در تصوف!
از عالم کثرت به عالم وحدت
صوفیان درباره مرگ و معاد دیدگاه جالبی دارند.می گویند به حکم شریفه "انا لله و انا الیه راجعون) هرکس که بمیرد (از صالح و طالح) فانی فی الله می شود و با ذات خدا یکی می شود. یعنی وارد عالم وحدت می شود و تشخص و تعین او محو و نابود می گردد. حالا جماعت عرفا، کسانی هستند که پیش دستی کردند، و پیش از مرگ خود، به مقام فناء رسیده اند. لذا تفاوت در تاخر و تقدم است و همه بالاخره به این وحدت می رسند.
حالا یکی از صوفیان بزرگ و معروف به نام میرزا حسن صفی علیشاه (رهبر سلسله نعمت اللهیه صفی علیشاهی) راجع به حضرت علی اکبر همین را می گوید.
یعنی می گوید علی اکبر بعد از شهادت، وارد عالم وحدت و فناء شد. اما چون به امام حسین علیه السلام خبر نداده بود که من رفتم به وحدت، امام حسین در عالم کثرت دنبال فرزندشان می گردید و خلاصه بعد از کلی پرس و جو، مطلع شدند که علی اکبر بدون اطلاع، به عالم وحدت رفته بودند!
باری، امام حسین علیه السلام به میدان آمد تا جنازه علی اکبر را برگرداند، اما در کمال تعجب فرزند خود را پیدا نکرد در همین اثنا، فرزند ندا داد که ای پدر، من را نمی یابی چون فانی فی الله شدم و دیگر زمان و مکان ندارم:
چون حسین آواز "اَدرک یا ابا"
زو شنید آمد به میدان دعا
دید نبود در جهان از وی اثر
گشت هر سو در سراغش ره سپر
زد صدا او را به آواز جلی
کت نبینم در کجایی یا علی ؟
گفت : ای شه در بیابان فنا
نیستم دیگر مکان و حد و جا!
از مکان و لا مکان بیرون شدم
عین ذات حضرت بی چون شدم!
بعد صفی کمی به مغزش فشار می آورد و یک قاعده کلی دَر می کند و می گوید هرکس به عالم وحدت برود، دیگر نباید در این عالم دنبالش بگردید چون حتی یک تار مویش هم باقی نمی ماند:
چون رسد سالک در اقلیم فنا
جانش گردد غرق دریای لقا
لاجرم در عالم صورت دگر
نیست یک مو از وجود او اثر
صفی علیشاه (در حالیکه کام عمیقی می گیرد) می گوید وقتی امام حسین علیه السلام، فرزند خود را در عالم کثرات و خلایق پیدا نکرد، به عالم وحدت که همان ذات خداست، رفت و فرزندش را در ذات خدا پیدا کرد. چون امام حسین علیه السلام قبلا به فناء رسیده بود و لذا از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت مدام در رفت و آمد بودند.
و آن شهش اندر مقام فرق خواند
چون نَجُست اینجاش سوی جمع راند
زآنکه ذات آن شهنشه ذات هوست
وحدت و کثرت همه در تحت اوست
چون علی را اندر این کثرت نیافت
هِشت کثرت را و در وحدت شتافت
دید در صحرای وحدت واردش
متصل با ذات پاک واحدش
کتاب زبدة الاسرار، (1391ش) ص 87
پی نوشت: دیگه سوال نکنید که مگر در عالم وحدت، تعین و تشخص و اسامی و عناوین محو نمی شود؟ و اگر قرار بود همچنان امام حسین و علی اکبر باقی بمانند که دیگر عالم وحدت معنا نداشت! فقط بخوانید و از معارف ولوی صوفیه لذت ببرید و بعد از استغفار، حمد خدا را به جای بیاورید که سر سفره اهل بیت علیهم السلام نشسته اید.
عبد الله عابد
@erfanvatasavof
از عالم کثرت به عالم وحدت
صوفیان درباره مرگ و معاد دیدگاه جالبی دارند.می گویند به حکم شریفه "انا لله و انا الیه راجعون) هرکس که بمیرد (از صالح و طالح) فانی فی الله می شود و با ذات خدا یکی می شود. یعنی وارد عالم وحدت می شود و تشخص و تعین او محو و نابود می گردد. حالا جماعت عرفا، کسانی هستند که پیش دستی کردند، و پیش از مرگ خود، به مقام فناء رسیده اند. لذا تفاوت در تاخر و تقدم است و همه بالاخره به این وحدت می رسند.
حالا یکی از صوفیان بزرگ و معروف به نام میرزا حسن صفی علیشاه (رهبر سلسله نعمت اللهیه صفی علیشاهی) راجع به حضرت علی اکبر همین را می گوید.
یعنی می گوید علی اکبر بعد از شهادت، وارد عالم وحدت و فناء شد. اما چون به امام حسین علیه السلام خبر نداده بود که من رفتم به وحدت، امام حسین در عالم کثرت دنبال فرزندشان می گردید و خلاصه بعد از کلی پرس و جو، مطلع شدند که علی اکبر بدون اطلاع، به عالم وحدت رفته بودند!
باری، امام حسین علیه السلام به میدان آمد تا جنازه علی اکبر را برگرداند، اما در کمال تعجب فرزند خود را پیدا نکرد در همین اثنا، فرزند ندا داد که ای پدر، من را نمی یابی چون فانی فی الله شدم و دیگر زمان و مکان ندارم:
چون حسین آواز "اَدرک یا ابا"
زو شنید آمد به میدان دعا
دید نبود در جهان از وی اثر
گشت هر سو در سراغش ره سپر
زد صدا او را به آواز جلی
کت نبینم در کجایی یا علی ؟
گفت : ای شه در بیابان فنا
نیستم دیگر مکان و حد و جا!
از مکان و لا مکان بیرون شدم
عین ذات حضرت بی چون شدم!
بعد صفی کمی به مغزش فشار می آورد و یک قاعده کلی دَر می کند و می گوید هرکس به عالم وحدت برود، دیگر نباید در این عالم دنبالش بگردید چون حتی یک تار مویش هم باقی نمی ماند:
چون رسد سالک در اقلیم فنا
جانش گردد غرق دریای لقا
لاجرم در عالم صورت دگر
نیست یک مو از وجود او اثر
صفی علیشاه (در حالیکه کام عمیقی می گیرد) می گوید وقتی امام حسین علیه السلام، فرزند خود را در عالم کثرات و خلایق پیدا نکرد، به عالم وحدت که همان ذات خداست، رفت و فرزندش را در ذات خدا پیدا کرد. چون امام حسین علیه السلام قبلا به فناء رسیده بود و لذا از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت مدام در رفت و آمد بودند.
و آن شهش اندر مقام فرق خواند
چون نَجُست اینجاش سوی جمع راند
زآنکه ذات آن شهنشه ذات هوست
وحدت و کثرت همه در تحت اوست
چون علی را اندر این کثرت نیافت
هِشت کثرت را و در وحدت شتافت
دید در صحرای وحدت واردش
متصل با ذات پاک واحدش
کتاب زبدة الاسرار، (1391ش) ص 87
پی نوشت: دیگه سوال نکنید که مگر در عالم وحدت، تعین و تشخص و اسامی و عناوین محو نمی شود؟ و اگر قرار بود همچنان امام حسین و علی اکبر باقی بمانند که دیگر عالم وحدت معنا نداشت! فقط بخوانید و از معارف ولوی صوفیه لذت ببرید و بعد از استغفار، حمد خدا را به جای بیاورید که سر سفره اهل بیت علیهم السلام نشسته اید.
عبد الله عابد
@erfanvatasavof
Forwarded from حدیث گراف
امام هادی علیه السلام:
إنَّ اَللَّهَ جَعَلَ اَلدُّنْيَا دَارَ بَلْوَى وَ اَلْآخِرَةَ دَارَ عُقْبَى وَ جَعَلَ بَلْوَى اَلدُّنْيَا لِثَوَابِ اَلْآخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوَابَ اَلْآخِرَةِ مِنْ بَلْوَى اَلدُّنْيَا عِوَضاً
خداوند، دنیا را سرای بلا و آزمایش و آخرت را سرای ابدی قرار داده است و گرفتاری دنیا را سبب پاداش آخرت ساخته و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.
تحف العقول ج1 ص483
🏴 سالروز شهادت امام هادی علیه السلام را تسلیت عرض می نماییم
🆔 @hadisgraph
إنَّ اَللَّهَ جَعَلَ اَلدُّنْيَا دَارَ بَلْوَى وَ اَلْآخِرَةَ دَارَ عُقْبَى وَ جَعَلَ بَلْوَى اَلدُّنْيَا لِثَوَابِ اَلْآخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوَابَ اَلْآخِرَةِ مِنْ بَلْوَى اَلدُّنْيَا عِوَضاً
خداوند، دنیا را سرای بلا و آزمایش و آخرت را سرای ابدی قرار داده است و گرفتاری دنیا را سبب پاداش آخرت ساخته و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.
تحف العقول ج1 ص483
🏴 سالروز شهادت امام هادی علیه السلام را تسلیت عرض می نماییم
🆔 @hadisgraph
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
🌱ارزش مداری امیر المؤمنین ع (7)
🔸سخن معاویه خطاب به کسی که بر او نقدی کرده بود:
هيهات لمظکم علي بن ابي طالب الجرأة علی السلطان فبطیء ما تفطمون.
علي بن ابي طالب جرأت بر سلطان را به شما چشانده است. چقدر طول خواهد کشید تا طعم آن را از زبان شما بازگیرند.
📚 أخبار الوافدات من النساء على معاوية بن أبي سفيان، ص70؛ بلاغات النساء، ص49؛ العقد الفريد، 1/ 346.
@sohof2
🔸سخن معاویه خطاب به کسی که بر او نقدی کرده بود:
هيهات لمظکم علي بن ابي طالب الجرأة علی السلطان فبطیء ما تفطمون.
علي بن ابي طالب جرأت بر سلطان را به شما چشانده است. چقدر طول خواهد کشید تا طعم آن را از زبان شما بازگیرند.
📚 أخبار الوافدات من النساء على معاوية بن أبي سفيان، ص70؛ بلاغات النساء، ص49؛ العقد الفريد، 1/ 346.
@sohof2
4013813953104.pdf
717.4 KB
مقاله: واکاوی اندیشه های اعتقادی میرزا محمد اخباری از دیدگاه میرزا اسد الله مازندرانی - نگارش: سید احمدرضا خضری. میرزا محمد اخباری یک خط فکری مهم در تشیع را دنبال می کرد و از میراث داران این مکتب بود. مکتبی که به دنبال تلفیق اخباری گری و صوفی گری است و از ابن ابی جمهور احسائی به صورت رسمی آغاز شده بود. @erfanvatasavof
صوفیان و صیانت از مذهب تسنن !
حال که برخی مسئولین با طرح های مشعشع خود به دنبال صیانت از مردم هستند خوب است اشاره شود که در گذشته هم بعضی از صوفیان سعی در صیانت از آباء و اجداد ما را داشتند.
منتهی نه صیانت از کاربران فضای مجازی و جان و مال آنها، بلکه صیانت از دین و مذهب شان.
در زمانه ای که ایرانیان مدح ابوبکر و عمر و عثمان می گفتند و به سقیفه و خلیفه بالیده و مذهب تسنن خویش را دوست می داشتند، اقطاب صوفی برای صیانت از این مذهب و جلوگیری از رواج تشیع اثنی عشری، دست به سلسله اقداماتی زدند.
از جمله این اقطاب عبد الرحمن جامی (م871ق) است. جامی برای جلوگیری از گسترش تشیع دست به اقدامات متنوع و کارسازی زد که مهم ترین آنها را نظامی باخرزی تحت عنوان "صیانت جامی دین اسلام را در سه نوبت" تحریر کرده است:
1-جلوگیری از رسمیت یافتن مذهب تشیع به دست سلطان حسین و منع خواندن خطبه های جمعه با نام امامان اثنی عشر علیهم السلام!
2-انتقال جسد مطهر منسوب به امام علی علیه السلام از بلخ به هرات.
3-تخریب شخصیت و خنثی سازی فعالیت های سید قاسم نوربخش در دربار تیموریان برای اشاعه تشیع.
(نظامی باخرزی، عبدالواسع (1371ش) مقامات جامی، ص 174)
#صیانت
#جامی
@erfanvatasavof
حال که برخی مسئولین با طرح های مشعشع خود به دنبال صیانت از مردم هستند خوب است اشاره شود که در گذشته هم بعضی از صوفیان سعی در صیانت از آباء و اجداد ما را داشتند.
منتهی نه صیانت از کاربران فضای مجازی و جان و مال آنها، بلکه صیانت از دین و مذهب شان.
در زمانه ای که ایرانیان مدح ابوبکر و عمر و عثمان می گفتند و به سقیفه و خلیفه بالیده و مذهب تسنن خویش را دوست می داشتند، اقطاب صوفی برای صیانت از این مذهب و جلوگیری از رواج تشیع اثنی عشری، دست به سلسله اقداماتی زدند.
از جمله این اقطاب عبد الرحمن جامی (م871ق) است. جامی برای جلوگیری از گسترش تشیع دست به اقدامات متنوع و کارسازی زد که مهم ترین آنها را نظامی باخرزی تحت عنوان "صیانت جامی دین اسلام را در سه نوبت" تحریر کرده است:
1-جلوگیری از رسمیت یافتن مذهب تشیع به دست سلطان حسین و منع خواندن خطبه های جمعه با نام امامان اثنی عشر علیهم السلام!
2-انتقال جسد مطهر منسوب به امام علی علیه السلام از بلخ به هرات.
3-تخریب شخصیت و خنثی سازی فعالیت های سید قاسم نوربخش در دربار تیموریان برای اشاعه تشیع.
(نظامی باخرزی، عبدالواسع (1371ش) مقامات جامی، ص 174)
#صیانت
#جامی
@erfanvatasavof
زین العابدین شیروانی از رهبران سلسله نعمت اللهیه، در کتاب بستان السیاحة (ص 443) درباره مردم شهر #قم و صفات و احوالات آنها می نویسد:
«مكرّر شهر قم را مشاهده نموده و چند گاه در آن ديار بوده و با مردمش معاشرت كرده عموما فرومايه و در مراتب ادراك كم پايه و شرير و بَد نفس و طامع و دون همّت و بخيل می باشند! چنانكه شاه طهماسب بن شاه اسماعيل صفوى درباره قم و كاشان فرموده:
سگ كاشى به از اكابر قم
با وجودى كه سك به از كاشى است
تصویر: علیرضا جذبی، قطب کنونی صوفیان سلسله نعمت اللهیه گنابادی .
بیت مذکور هم منسوب به عبد الرحمن جامی سنی متعصب و خصم شیعه است و نه شاه شیعه صفوی!
#قم
#جامی
@erfanvatasavof
«مكرّر شهر قم را مشاهده نموده و چند گاه در آن ديار بوده و با مردمش معاشرت كرده عموما فرومايه و در مراتب ادراك كم پايه و شرير و بَد نفس و طامع و دون همّت و بخيل می باشند! چنانكه شاه طهماسب بن شاه اسماعيل صفوى درباره قم و كاشان فرموده:
سگ كاشى به از اكابر قم
با وجودى كه سك به از كاشى است
تصویر: علیرضا جذبی، قطب کنونی صوفیان سلسله نعمت اللهیه گنابادی .
بیت مذکور هم منسوب به عبد الرحمن جامی سنی متعصب و خصم شیعه است و نه شاه شیعه صفوی!
#قم
#جامی
@erfanvatasavof
کتاب آشنایی با تصوف (تازه های نشر عرفان و تصوف)
نویسنده:
سید علیرضا موسوی
پژوهشگاه خاتم النبیین صلی الله علیه واله
توضیح محتوای کتاب:
جریان تصوف، با بیش از هزار چهارصد سال قدمت در دین اسلام، از معدود جریاناتی است که هم در میان شیعیان و هم اهل سنت طرفداران بسیاری داشته و دارد و تا عمیق ترین لایه ها و ابعاد زیست دینی و فرهنگ ملی آنها نفوذ کرده است. اما درویشی و صوفی گری به چه معناست و این جریان چه پیشینه ای را از سر گذرانده است؟ آیا تصوف همان عرفان اسلامی است؟ اصول اعتقادی و نظام جهان بینی صوفیان چه بوده و آیا این اصول با باورهای عموم شیعیان و علمای تشیع انطباق دارد؟ در ایران چه فرقه هایی از دراویش بیشتر فعال هستند؟
اینها بخشی از سوالات مهمی است که این نوشتار، در قالب یک درسنامه بدان ها پاسخ می گوید. این کتاب با بیش از 300 منبع، حاصل سه سال تحقیق و پژوهش در این حوزه است.
مخاطبین:
طلاب و دانشجویان و عموم علاقه مندان به مباحث عرفان و تصوف
مشخصات کتاب:
304ص|شومیز
قیمت :
91هزار تومن
تهیه کتاب با تخفیف ویژه (30درصد) تا 1شعبان:
B2n.ir/f54093
نویسنده:
سید علیرضا موسوی
پژوهشگاه خاتم النبیین صلی الله علیه واله
توضیح محتوای کتاب:
جریان تصوف، با بیش از هزار چهارصد سال قدمت در دین اسلام، از معدود جریاناتی است که هم در میان شیعیان و هم اهل سنت طرفداران بسیاری داشته و دارد و تا عمیق ترین لایه ها و ابعاد زیست دینی و فرهنگ ملی آنها نفوذ کرده است. اما درویشی و صوفی گری به چه معناست و این جریان چه پیشینه ای را از سر گذرانده است؟ آیا تصوف همان عرفان اسلامی است؟ اصول اعتقادی و نظام جهان بینی صوفیان چه بوده و آیا این اصول با باورهای عموم شیعیان و علمای تشیع انطباق دارد؟ در ایران چه فرقه هایی از دراویش بیشتر فعال هستند؟
اینها بخشی از سوالات مهمی است که این نوشتار، در قالب یک درسنامه بدان ها پاسخ می گوید. این کتاب با بیش از 300 منبع، حاصل سه سال تحقیق و پژوهش در این حوزه است.
مخاطبین:
طلاب و دانشجویان و عموم علاقه مندان به مباحث عرفان و تصوف
مشخصات کتاب:
304ص|شومیز
قیمت :
91هزار تومن
تهیه کتاب با تخفیف ویژه (30درصد) تا 1شعبان:
B2n.ir/f54093
📒معرفی کتاب مصوّر «العین الحلوة» -چشمه شیرین-
به قلم فارسی (مناسب برای مبلغین و ایام ماه مبارک رمضان)
مشتمل بر 180 حکایت مستند، معتبر و کمتر شنیده شده، از اهل بیت علیهم السلام؛ فقها و علمای شیعه؛
(کتاب محتوای داستانی داشته و مطالعه آن برای عموم مخاطبین مناسب و جذاب است)
خرید مجازی کتاب با تخفیف 20 درصد (تا ماه مبارک رمضان) از نشر خاتم النبیین صلوات الله علیه و آله:
yun.ir/dyu4o5
به قلم فارسی (مناسب برای مبلغین و ایام ماه مبارک رمضان)
مشتمل بر 180 حکایت مستند، معتبر و کمتر شنیده شده، از اهل بیت علیهم السلام؛ فقها و علمای شیعه؛
(کتاب محتوای داستانی داشته و مطالعه آن برای عموم مخاطبین مناسب و جذاب است)
خرید مجازی کتاب با تخفیف 20 درصد (تا ماه مبارک رمضان) از نشر خاتم النبیین صلوات الله علیه و آله:
yun.ir/dyu4o5
توسل به ام البنین (علیها سلام) و شفای دخترک مبتلا به سرطان خون
برشی از کتاب «العِین الحُلوَة»
تهیه کتاب با تخفیف 20 درصد (تا انتهای ماه مبارک رمضان) از نشر خاتم النبیین صلوات الله علیه و آله:
yun.ir/dyu4o5
برشی از کتاب «العِین الحُلوَة»
تهیه کتاب با تخفیف 20 درصد (تا انتهای ماه مبارک رمضان) از نشر خاتم النبیین صلوات الله علیه و آله:
yun.ir/dyu4o5
و ما أدراکَ ما عَلی علیه السلام (1)
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه این روایت را از «امیرالمومنین علی علیه السلام» نقل می کند:
«روزی از پیغمبر (صلی الله علیه وآله) تقاضا کردم برایم طلب آمرزش نماید، ایشان پذیرفتند و مشغول نماز شدند و در قنوت نماز دعایی خواندند. من تلاش کردم آن دعا را استماع کنم؛ دیدم ایشان می فرماید: خدایا به حقّ جایگاهی که علی (علیه السلام) در درگاهت دارد، علی (علیه السلام) را بیامرز! سپس به رسول الله (صلی الله علیه واله) عرض کردم: سرّ این دعا چه بود؟ ایشان فرمود: آیا از تو گرامی تر نزد خدا کسی هست که من او را شفیع دعای خود قرار دهم؟»
(متن عربی: سألته مرة أن يدعو لي بالمغفرة فقال أفعل ثم قام فصلى فلما رفع يده للدعاء استمعت عليه فإذا هو قائل اللهم بحق علي عندك اغفر لعلي فقلت يا رسول الله ما هذا فقال أ واحد أكرم منك عليه فأستشفع به إليه.)
شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج20، ص: 316
اولین و برترین شخص بشریت یعنی رسول الله صلی الله علیه، در نماز و دعا به درگاه پروردگار هستی، امیرالمومنین علی علیه السلام را شفیع قرار داده و به واسطه ایشان، از خداوند متعال حاجت های بزرگی می گرفتند (لاللَّهُمَّ بِحَقِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عَبْدِكَ اغْفِرْ لِلْخَاطِئِين) ابن شاذان، الفضائل، ص 129. ما نیز انشاءالله با واسطه و شفیع قرار دادن امیرالمومنین علی علیه السلام (به خصوص در ماه مبارک رمضان و لیالی قدر) حاجت های بزرگ خود را از «خدای منان» دریافت خواهیم کرد.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه این روایت را از «امیرالمومنین علی علیه السلام» نقل می کند:
«روزی از پیغمبر (صلی الله علیه وآله) تقاضا کردم برایم طلب آمرزش نماید، ایشان پذیرفتند و مشغول نماز شدند و در قنوت نماز دعایی خواندند. من تلاش کردم آن دعا را استماع کنم؛ دیدم ایشان می فرماید: خدایا به حقّ جایگاهی که علی (علیه السلام) در درگاهت دارد، علی (علیه السلام) را بیامرز! سپس به رسول الله (صلی الله علیه واله) عرض کردم: سرّ این دعا چه بود؟ ایشان فرمود: آیا از تو گرامی تر نزد خدا کسی هست که من او را شفیع دعای خود قرار دهم؟»
(متن عربی: سألته مرة أن يدعو لي بالمغفرة فقال أفعل ثم قام فصلى فلما رفع يده للدعاء استمعت عليه فإذا هو قائل اللهم بحق علي عندك اغفر لعلي فقلت يا رسول الله ما هذا فقال أ واحد أكرم منك عليه فأستشفع به إليه.)
شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج20، ص: 316
اولین و برترین شخص بشریت یعنی رسول الله صلی الله علیه، در نماز و دعا به درگاه پروردگار هستی، امیرالمومنین علی علیه السلام را شفیع قرار داده و به واسطه ایشان، از خداوند متعال حاجت های بزرگی می گرفتند (لاللَّهُمَّ بِحَقِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عَبْدِكَ اغْفِرْ لِلْخَاطِئِين) ابن شاذان، الفضائل، ص 129. ما نیز انشاءالله با واسطه و شفیع قرار دادن امیرالمومنین علی علیه السلام (به خصوص در ماه مبارک رمضان و لیالی قدر) حاجت های بزرگ خود را از «خدای منان» دریافت خواهیم کرد.
و ما أدراکَ ما عَلی علیه السلام (2)
آغاز رسالت رسول الله صلی الله علیه وآله به برکت امیرالمومنین علیه السلام
«نقل شده است، آن سالی که امیرالمومنین علی علیه السلام در آن متولد گردید، همان سالی است که نخستین نشانه های (باطنی و معنوی) رسالت رسول الله صلی الله علیه وآله آشکار شد. پس ندایی از سنگ ها و درختان می شنید و حجاب و پرده (های مادی و فیزیکی) از پیش چشمانش کنار رفت و نورها و اشخاص (غیبی) را مشاهده می کرد اما درباره این مسائل با کسی سخن نمی گفت. و این همان سالی است که تبتل و انقطاع آن حضرت از مردم و عزلت در کوه حرا آغاز شد و این ادامه داشت تا زمانی که با رسالت ایشان همه چیز آشکار شد و بر او وحی گردید.
رسول الله صلی الله علیه وآله همواره آن سال و ولادت امیرالمومنین علیه السلام در آن را فرخنده و مبارک می دانست و آن را «سال خیر و برکت» می نامید {گویی هر سال یاد آن را زنده نگاه می داشتند} و در شب ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام (امور عجیبی از کرامات و قدرت الهی را مشاهده کرد درحالیکه پیش از آن چنین چیزهایی را ندیده بود) فرمود:
«امشب مولودی برای ما به دنیا پا می گذارد که خداوند به واسطه او، درهای بسیاری از نعمت و رحمتش را بر ما گشوده است.»
(متن عربی: قد روی أن السنة التي ولد فيها علي هي السنة التي بدئ فيها برسالة رسول الله ص فأسمع الهتاف من الأحجار و الأشجار و كشف عن بصره فشاهد أنوارا و أشخاصا و لم يخاطب فيها بشيء و هذه السنة هي السنة التي ابتدأ فيها بالتبتل و الانقطاع و العزلة في جبل حراء فلم يزل به حتى كوشف بالرسالة و أنزل عليه الوحي و كان رسول الله ص يتيمن بتلك السنة و بولادة علي ع فيها و يسميها سنة الخير و سنة البركة و قال لأهله ليلة ولادته و فيها شاهد ما شاهد من الكرامات و القدرة الإلهية و لم يكن من قبلها شاهد من ذلك شيئا لقد ولد لنا الليلة مولود يفتح الله علينا به أبوابا كثيرة من النعمة و الرحمة.)
منبع: شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص: 115
نکتة: اتمام و اکمال رسالت اول شخص عالم یعنی رسول الله صلی الله علیه وآله هم در عوالم و امور «ظاهری» و هم «باطنی»، منوط و معلق به ولایت امیرالمومنین علیه السلام بود به این معنا که با فقدان امیرالمومنین علی علیه السلام اساسا رسالت و ختمیتی برپا نمی شد. (اساسا هر امر ظاهری، حکایت از حقیقت باطنی دارد)
پس هم آغاز رسالت و هم پایان رسالت (به حکم آیه ابلاغ و اکمال دین) به برکت وجود نورانی مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام بود و هرکس لحظه ای و ذره ای از ولایت امیرالمومنین علیه السلام فاصله بگیرد، از رسالت نبوی و اسلام دور شده است.
آغاز رسالت رسول الله صلی الله علیه وآله به برکت امیرالمومنین علیه السلام
«نقل شده است، آن سالی که امیرالمومنین علی علیه السلام در آن متولد گردید، همان سالی است که نخستین نشانه های (باطنی و معنوی) رسالت رسول الله صلی الله علیه وآله آشکار شد. پس ندایی از سنگ ها و درختان می شنید و حجاب و پرده (های مادی و فیزیکی) از پیش چشمانش کنار رفت و نورها و اشخاص (غیبی) را مشاهده می کرد اما درباره این مسائل با کسی سخن نمی گفت. و این همان سالی است که تبتل و انقطاع آن حضرت از مردم و عزلت در کوه حرا آغاز شد و این ادامه داشت تا زمانی که با رسالت ایشان همه چیز آشکار شد و بر او وحی گردید.
رسول الله صلی الله علیه وآله همواره آن سال و ولادت امیرالمومنین علیه السلام در آن را فرخنده و مبارک می دانست و آن را «سال خیر و برکت» می نامید {گویی هر سال یاد آن را زنده نگاه می داشتند} و در شب ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام (امور عجیبی از کرامات و قدرت الهی را مشاهده کرد درحالیکه پیش از آن چنین چیزهایی را ندیده بود) فرمود:
«امشب مولودی برای ما به دنیا پا می گذارد که خداوند به واسطه او، درهای بسیاری از نعمت و رحمتش را بر ما گشوده است.»
(متن عربی: قد روی أن السنة التي ولد فيها علي هي السنة التي بدئ فيها برسالة رسول الله ص فأسمع الهتاف من الأحجار و الأشجار و كشف عن بصره فشاهد أنوارا و أشخاصا و لم يخاطب فيها بشيء و هذه السنة هي السنة التي ابتدأ فيها بالتبتل و الانقطاع و العزلة في جبل حراء فلم يزل به حتى كوشف بالرسالة و أنزل عليه الوحي و كان رسول الله ص يتيمن بتلك السنة و بولادة علي ع فيها و يسميها سنة الخير و سنة البركة و قال لأهله ليلة ولادته و فيها شاهد ما شاهد من الكرامات و القدرة الإلهية و لم يكن من قبلها شاهد من ذلك شيئا لقد ولد لنا الليلة مولود يفتح الله علينا به أبوابا كثيرة من النعمة و الرحمة.)
منبع: شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص: 115
نکتة: اتمام و اکمال رسالت اول شخص عالم یعنی رسول الله صلی الله علیه وآله هم در عوالم و امور «ظاهری» و هم «باطنی»، منوط و معلق به ولایت امیرالمومنین علیه السلام بود به این معنا که با فقدان امیرالمومنین علی علیه السلام اساسا رسالت و ختمیتی برپا نمی شد. (اساسا هر امر ظاهری، حکایت از حقیقت باطنی دارد)
پس هم آغاز رسالت و هم پایان رسالت (به حکم آیه ابلاغ و اکمال دین) به برکت وجود نورانی مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام بود و هرکس لحظه ای و ذره ای از ولایت امیرالمومنین علیه السلام فاصله بگیرد، از رسالت نبوی و اسلام دور شده است.
و ما أدراکَ ما عَلی علیه السلام (3)
اگر بگویم که هستی، (به غلط) گمان می کنند خدایی!
فریقین نقل کرده اند که رسول الله صلی الله علیه واله درباره امیرالمومنین علی علیه السلام، خطاب به خود ایشان فرمود:
«اگر گروهي از امّت من آنچه را كه نصاري نسبت به عيسي گفتند (و او را خدا دانسته اند) درباره تو نميگفتند، چيزهايي درباره تو ميگفتم كه امّت (حتی) از جای پاي تو (هم) تبعيت ميكردند و آن (خاک پایت) را ميبوسيدند.»
(متن عربی: سُلَيْمُ بْنُ قَيْسٍ، قَالَ: سَمِعْتُ سَلْمَانَ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: «لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ مَقَالَةً تَتَبَّعُ أُمَّتِي آثَارَ قَدَمَيْكَ فِي التُّرَابِ فَيُقَبِّلُونَهُ»)
منبع: كتاب شریف سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص891.حاکم حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج2، ص: 233
آنچه از مناقب و فضائل امیرالمومنین در کتب و منابع نقل شده است، مثقال ذره ای از حقیقت امر هم نیست. حقیقت آن حضرت نه در این جهان و بُعد مادی (جَعَلَهُ دَكًّا) بلکه در عوالم و مواطن غیبی قابل ظهور است و عموم شیعیان تنها بعد از کوچ از این دنیا خواهند دانست چه گوهر گرانبهایی را در اختیار داشتند و قدر و منزلتش را نمی دانستند (ذلِكَ حَسْرَةً في قُلُوبِهِمْ)
اگر بگویم که هستی، (به غلط) گمان می کنند خدایی!
فریقین نقل کرده اند که رسول الله صلی الله علیه واله درباره امیرالمومنین علی علیه السلام، خطاب به خود ایشان فرمود:
«اگر گروهي از امّت من آنچه را كه نصاري نسبت به عيسي گفتند (و او را خدا دانسته اند) درباره تو نميگفتند، چيزهايي درباره تو ميگفتم كه امّت (حتی) از جای پاي تو (هم) تبعيت ميكردند و آن (خاک پایت) را ميبوسيدند.»
(متن عربی: سُلَيْمُ بْنُ قَيْسٍ، قَالَ: سَمِعْتُ سَلْمَانَ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: «لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ مَقَالَةً تَتَبَّعُ أُمَّتِي آثَارَ قَدَمَيْكَ فِي التُّرَابِ فَيُقَبِّلُونَهُ»)
منبع: كتاب شریف سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص891.حاکم حسکانی، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج2، ص: 233
آنچه از مناقب و فضائل امیرالمومنین در کتب و منابع نقل شده است، مثقال ذره ای از حقیقت امر هم نیست. حقیقت آن حضرت نه در این جهان و بُعد مادی (جَعَلَهُ دَكًّا) بلکه در عوالم و مواطن غیبی قابل ظهور است و عموم شیعیان تنها بعد از کوچ از این دنیا خواهند دانست چه گوهر گرانبهایی را در اختیار داشتند و قدر و منزلتش را نمی دانستند (ذلِكَ حَسْرَةً في قُلُوبِهِمْ)
و ما أدراکَ ما عَلی علیه السلام (4)
هرکس این پست را با اعتقاد قلبی بخواند، خداوند گناهانی که با چشمانش مرتکب شده است را می بخشد (انشاءالله)
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
«خداوند براى برادرم على بن ابى طالب (علیه السلام) فضائل بيشمارى مقرر كرده است که هیچ کس غیر خدا نمی تواند آنها را شمارش کند، هر کس يك فضيلت او را ذكر كند و بدان باور داشته باشد، خدا گناهان کهن و جدید او را بيامرزد گرچه با گناه جن و انس بمحشر آيد و هر كه يك فضيلت از او بنويسد مادامی که آن نوشته باقی بماند، فرشتگان برايش آمرزش جويند و هر كه بفضيلتى از او گوش دهد خدا گناهانى كه با گوش كرده است را بيامرزد و هر کس به یک فضيلتش نگاه كند خداوند گناهانى كه با چشم كرده است را بيامرزد سپس رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود:
نگاه بر على بن ابى طالب (علیه السلام) عبادتست و ياد آوريش عبادتست و ايمان بنده پذيرفته نيست جز بولايت او و برائت از دشمنان او و صلى اللَّه على نبينا محمد و آله اجمعين.»
(متن عربی: ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِأَخِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَضَائِلَ لَا يُحْصِي عَدَدَهَا غَيْرُهُ فَمَنْ ذَكَرَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ وَافَى الْقِيَامَةَ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ وَ مَنْ كَتَبَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِيَ لِتِلْكَ الْكِتَابَةِ رَسْمٌ وَ مَنِ اسْتَمَعَ إِلَى فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالاسْتِمَاعِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَى كِتَابَةٍ فِي فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص النَّظَرُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُهُ عِبَادَةٌ وَ لَا يُقْبَلُ إِيمَانُ عَبْدٍ إِلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ.)
منبع: الأمالي ( للصدوق)، النص، ص: 138
نکتة: طبق نگاه ثقلین، به هر اندازه که مومنین معرفت بیشتری نسبت به امام داشته باشند، دارای درجات بالاتری از ایمان، معنویت و قرب الی الله می باشند. مقصود معرفت لسانی نیست؛ بلکه معرفت به معنای شناخت بی واسطه، عمیق و قلبی است که لاجرم با کنش و عمل همراه است.
هرکس این پست را با اعتقاد قلبی بخواند، خداوند گناهانی که با چشمانش مرتکب شده است را می بخشد (انشاءالله)
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
«خداوند براى برادرم على بن ابى طالب (علیه السلام) فضائل بيشمارى مقرر كرده است که هیچ کس غیر خدا نمی تواند آنها را شمارش کند، هر کس يك فضيلت او را ذكر كند و بدان باور داشته باشد، خدا گناهان کهن و جدید او را بيامرزد گرچه با گناه جن و انس بمحشر آيد و هر كه يك فضيلت از او بنويسد مادامی که آن نوشته باقی بماند، فرشتگان برايش آمرزش جويند و هر كه بفضيلتى از او گوش دهد خدا گناهانى كه با گوش كرده است را بيامرزد و هر کس به یک فضيلتش نگاه كند خداوند گناهانى كه با چشم كرده است را بيامرزد سپس رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود:
نگاه بر على بن ابى طالب (علیه السلام) عبادتست و ياد آوريش عبادتست و ايمان بنده پذيرفته نيست جز بولايت او و برائت از دشمنان او و صلى اللَّه على نبينا محمد و آله اجمعين.»
(متن عربی: ... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِأَخِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَضَائِلَ لَا يُحْصِي عَدَدَهَا غَيْرُهُ فَمَنْ ذَكَرَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ وَافَى الْقِيَامَةَ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ وَ مَنْ كَتَبَ فَضِيلَةً مِنْ فَضَائِلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِيَ لِتِلْكَ الْكِتَابَةِ رَسْمٌ وَ مَنِ اسْتَمَعَ إِلَى فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالاسْتِمَاعِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَى كِتَابَةٍ فِي فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِي اكْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص النَّظَرُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عِبَادَةٌ وَ ذِكْرُهُ عِبَادَةٌ وَ لَا يُقْبَلُ إِيمَانُ عَبْدٍ إِلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ.)
منبع: الأمالي ( للصدوق)، النص، ص: 138
نکتة: طبق نگاه ثقلین، به هر اندازه که مومنین معرفت بیشتری نسبت به امام داشته باشند، دارای درجات بالاتری از ایمان، معنویت و قرب الی الله می باشند. مقصود معرفت لسانی نیست؛ بلکه معرفت به معنای شناخت بی واسطه، عمیق و قلبی است که لاجرم با کنش و عمل همراه است.
و ما أدراکَ ما عَلی علیه السلام (5)
شیعیان، برای سکون و آرامش قلبی به چه چیزی و کسی چنگ زنند...
وقتی که اول شخص عالم، با امیرالمومنین علیه السلام به آرامش می رسد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در حدیث مطولی درباره امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
«...{علی (علیه السلام)} خاص منست و اعلان منست و چراغ منست و بهشت منست و رفیق منست؛ خداوند علی را مایه انس و آرامش من قرار داده است و از خدا خواستم كه پيش از من جانش را نستاند بلکه پس از (درگذشتِ) من به فيض شهادت جانش را ربايد... على از منست و من از على، هر كه او را دوست دارد مرا دوست داشته، دوستى على نعمت است و پيروى او فضيلتى است كه فرشتگان بدان معتقدند و صالحان جن گرد اويند پس از من كسى بر زمين گام ننهاده جز آنكه على بهتر از او است؛ عزت است و افتخار و دليل راه ...
علی (علیه السلام) همچون خانه محترم خداست که به دیده اش روند و او بديده كسى نرود و همانند ماه است كه چون برآيد بر هر تاريكى پر تو افكند و چون خورشيد كه چون طلوع كند روشن سازد، خدايش در كتاب خود ستوده و به آیات خويش مدح نموده و وصف آثارش كرده و در منازلش روان ساخته او تا زنده است گرامى است...»
(متن عربی: ...وَ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي وَ ظَاهِرَتِي وَ مِصْبَاحِي وَ جَنَّتِي وَ رَفِيقِي آنَسَنِي بِهِ رَبِّي فَسَأَلْتُ رَبِّي أَنْ لَا يَقْبِضَهُ قَبْلِي وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَقْبِضَهُ شَهِيداً بَعْدِي أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ حُورَ عَلِيٍّ أَكْثَرَ مِنْ وَرَقِ الشَّجَرِ وَ قُصُورَ عَلِيٍّ كَعَدَدِ الْبَشَر... )
منبع: صدوق، امالی، ص: 8
شیعیان، برای سکون و آرامش قلبی به چه چیزی و کسی چنگ زنند...
وقتی که اول شخص عالم، با امیرالمومنین علیه السلام به آرامش می رسد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در حدیث مطولی درباره امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
«...{علی (علیه السلام)} خاص منست و اعلان منست و چراغ منست و بهشت منست و رفیق منست؛ خداوند علی را مایه انس و آرامش من قرار داده است و از خدا خواستم كه پيش از من جانش را نستاند بلکه پس از (درگذشتِ) من به فيض شهادت جانش را ربايد... على از منست و من از على، هر كه او را دوست دارد مرا دوست داشته، دوستى على نعمت است و پيروى او فضيلتى است كه فرشتگان بدان معتقدند و صالحان جن گرد اويند پس از من كسى بر زمين گام ننهاده جز آنكه على بهتر از او است؛ عزت است و افتخار و دليل راه ...
علی (علیه السلام) همچون خانه محترم خداست که به دیده اش روند و او بديده كسى نرود و همانند ماه است كه چون برآيد بر هر تاريكى پر تو افكند و چون خورشيد كه چون طلوع كند روشن سازد، خدايش در كتاب خود ستوده و به آیات خويش مدح نموده و وصف آثارش كرده و در منازلش روان ساخته او تا زنده است گرامى است...»
(متن عربی: ...وَ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي وَ ظَاهِرَتِي وَ مِصْبَاحِي وَ جَنَّتِي وَ رَفِيقِي آنَسَنِي بِهِ رَبِّي فَسَأَلْتُ رَبِّي أَنْ لَا يَقْبِضَهُ قَبْلِي وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَقْبِضَهُ شَهِيداً بَعْدِي أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ حُورَ عَلِيٍّ أَكْثَرَ مِنْ وَرَقِ الشَّجَرِ وَ قُصُورَ عَلِيٍّ كَعَدَدِ الْبَشَر... )
منبع: صدوق، امالی، ص: 8