Forwarded from عجایب دنیای ظهور
🔴 اگر کسی نمازهایش را اول وقت بخواند لحظهٔ جان دادن خود ملک الموت شهادتین را به او تلقین میکند
🌕 ملک الموت گوید: در شرق و غرب زمین، هيچ اهل خانۀ شهرى، يا روستايى نيست، مگر اينكه هر روز پنج مرتبه به ايشان نظر مىكنم؛
🌕 رسول خدا صلّى ﷲ عليه و آله فرمودند: ملک الموت به مردم در اوقات نمازشان نظر مىكند؛ اگر آن فرد از كسانى بود كه بر اوقات نماز محافظت مىكند (نمازهایش را اول وقت میخواند)، در هنگام مرگ، شهادتین را به او تلقين مىكند؛ و ملک الموت ابليس را (در آن هنگام که مىخواهد ایمان را از او بگیرد) از او دور مىکند.
...فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّمَا يَتَصَفَّحُهُمْ فِي مَوَاقِيتِ اَلصَّلاَةِ فَإِنْ كَانَ مِمَّنْ يُوَاظِبُ عَلَيْهَا عِنْدَ مَوَاقِيتِهَا لَقَّنَهُ شَهَادَةَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ نَحَّى عَنْهُ مَلَكُ اَلْمَوْتِ إِبْلِيسَ.
📗وسائل الشیعة، ج ۴، ص ۱۰۸
@Ajayebezohoor
@Ajayebezohoor
🌕 ملک الموت گوید: در شرق و غرب زمین، هيچ اهل خانۀ شهرى، يا روستايى نيست، مگر اينكه هر روز پنج مرتبه به ايشان نظر مىكنم؛
🌕 رسول خدا صلّى ﷲ عليه و آله فرمودند: ملک الموت به مردم در اوقات نمازشان نظر مىكند؛ اگر آن فرد از كسانى بود كه بر اوقات نماز محافظت مىكند (نمازهایش را اول وقت میخواند)، در هنگام مرگ، شهادتین را به او تلقين مىكند؛ و ملک الموت ابليس را (در آن هنگام که مىخواهد ایمان را از او بگیرد) از او دور مىکند.
...فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّمَا يَتَصَفَّحُهُمْ فِي مَوَاقِيتِ اَلصَّلاَةِ فَإِنْ كَانَ مِمَّنْ يُوَاظِبُ عَلَيْهَا عِنْدَ مَوَاقِيتِهَا لَقَّنَهُ شَهَادَةَ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ نَحَّى عَنْهُ مَلَكُ اَلْمَوْتِ إِبْلِيسَ.
📗وسائل الشیعة، ج ۴، ص ۱۰۸
@Ajayebezohoor
@Ajayebezohoor
Forwarded from وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
جزع و بی تابی امام سجاد علیه السلام در حد قالب تهی کردن از مصیبت دفن نشدن ابدان شهدای کربلا
●[کامل الزیارات] عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَلَّامٍ الْکُوفِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْوَاسِطِیِّ عَنْ عِیسَی بْنِ أَبِی شَیْبَةَ الْقَاضِی عَنْ نُوحِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ قُدَامَةَ بْنِ زَائِدَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام ... لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا وَ قُتِلَ أَبِی علیه السلام وَ قُتِلَ مَنْ کَانَ مَعَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَی الْأَقْتَابِ یُرَادُ بِنَا الْکُوفَةَ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ صَرْعَی وَ لَمْ یُوَارَوْا فَیَعْظُمُ ذَلِکَ فِی صَدْرِی وَ یَشْتَدُّ لِمَا أَرَی مِنْهُمْ قَلَقِی فَکَادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ وَ تَبَیَّنَتْ ذَلِکَ مِنِّی عَمَّتِی زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ الْکُبْرَی فَقَالَتْ مَا لِی أَرَاکَ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یَا بَقِیَّةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی فَقُلْتُ وَ کَیْفَ لَا أَجْزَعُ وَ لَا أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَی سَیِّدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِینَ لَا یُکَفَّنُونَ وَ لَا یُوَارَوْنَ وَ لَا یُعَرِّجُ عَلَیْهِمْ أَحَدٌ وَ لَا یَقْرَبُهُمْ بَشَرٌ کَأَنَّهُمْ أَهْلُ بَیْتٍ مِنَ الدَّیْلَمِ وَ الْخَزَرِ ...
●قدامة بن زایده از پدرش نقل کرده، امام علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: ... وقتی در طفّ آن مصائب بر سر ما آمد و پدرم (امام حسین علیه السلام) و همراهان و پسران و برادران و دیگر اهل بیتش به شهادت رسیدند و اهل حرم و زنانش را سوار بر شتر کرده و به سمت کوفه حرکت دادند، من شروع به نگاه کردن به آنان کردم که بر زمین افتاده بودند و دفن نشده بودند پس آن مسئله خیلی بر دلم گران آمد و چنان از دیدن ایشان اندوهگین شدم که نزدیک بود روحم از بدنم خارج شود. عمه ام زینب، دختر بزرگ علی - علیه السلام - به حالم پی برد و فرمود: ای تنها باز مانده جد و پدر و برادرانم! چرا اینقدر بیتابی و داری خود را به کشتن می دهی؟ گفتم: چطور بی قرار نباشم و جزع و هلع نکنم، و حال آنکه می بینم که سرورم و برادرانم و عموهایم و پسر عموهایم و خانواده ام در خون خود غلتیده و بر ریگ های بیابان، غارت شده اند کفن نشده و دفن نشده اند و کسی بر بالای سرشان نیست و هیچ بشری به آنها نزدیک نمی شود، گویا آنها خانواده ای از دیلم و خزر (غیر مسلمان) هستند.
کامل الزیارات/باب88/ح1
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء/ج28/ص57 و ج45/ص179
زينب الكبرى عليها السلام من المهد الى اللحد/ص566
زینب الکبری (نقدی)/ص41
نفس المهموم/ص352
منتهی الآمال
جامع أحاديث الشيعة(بروجردی)/ج12/ص438
وفيات الأئمة/ص445
العوالم/ص362
امام معصوم در این عزا اینگونه جزع و بی تابی می نمود؛ تا حد قبض روح شدن.
حال لطمه زدن ها و صیحه و صرخه های ما و خون جاری کردن های ما واقعا افراط است؟
●[کامل الزیارات] عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَلَّامٍ الْکُوفِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْوَاسِطِیِّ عَنْ عِیسَی بْنِ أَبِی شَیْبَةَ الْقَاضِی عَنْ نُوحِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ قُدَامَةَ بْنِ زَائِدَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام ... لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا وَ قُتِلَ أَبِی علیه السلام وَ قُتِلَ مَنْ کَانَ مَعَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَی الْأَقْتَابِ یُرَادُ بِنَا الْکُوفَةَ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ صَرْعَی وَ لَمْ یُوَارَوْا فَیَعْظُمُ ذَلِکَ فِی صَدْرِی وَ یَشْتَدُّ لِمَا أَرَی مِنْهُمْ قَلَقِی فَکَادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ وَ تَبَیَّنَتْ ذَلِکَ مِنِّی عَمَّتِی زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ الْکُبْرَی فَقَالَتْ مَا لِی أَرَاکَ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یَا بَقِیَّةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی فَقُلْتُ وَ کَیْفَ لَا أَجْزَعُ وَ لَا أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَی سَیِّدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِینَ لَا یُکَفَّنُونَ وَ لَا یُوَارَوْنَ وَ لَا یُعَرِّجُ عَلَیْهِمْ أَحَدٌ وَ لَا یَقْرَبُهُمْ بَشَرٌ کَأَنَّهُمْ أَهْلُ بَیْتٍ مِنَ الدَّیْلَمِ وَ الْخَزَرِ ...
●قدامة بن زایده از پدرش نقل کرده، امام علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: ... وقتی در طفّ آن مصائب بر سر ما آمد و پدرم (امام حسین علیه السلام) و همراهان و پسران و برادران و دیگر اهل بیتش به شهادت رسیدند و اهل حرم و زنانش را سوار بر شتر کرده و به سمت کوفه حرکت دادند، من شروع به نگاه کردن به آنان کردم که بر زمین افتاده بودند و دفن نشده بودند پس آن مسئله خیلی بر دلم گران آمد و چنان از دیدن ایشان اندوهگین شدم که نزدیک بود روحم از بدنم خارج شود. عمه ام زینب، دختر بزرگ علی - علیه السلام - به حالم پی برد و فرمود: ای تنها باز مانده جد و پدر و برادرانم! چرا اینقدر بیتابی و داری خود را به کشتن می دهی؟ گفتم: چطور بی قرار نباشم و جزع و هلع نکنم، و حال آنکه می بینم که سرورم و برادرانم و عموهایم و پسر عموهایم و خانواده ام در خون خود غلتیده و بر ریگ های بیابان، غارت شده اند کفن نشده و دفن نشده اند و کسی بر بالای سرشان نیست و هیچ بشری به آنها نزدیک نمی شود، گویا آنها خانواده ای از دیلم و خزر (غیر مسلمان) هستند.
کامل الزیارات/باب88/ح1
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء/ج28/ص57 و ج45/ص179
زينب الكبرى عليها السلام من المهد الى اللحد/ص566
زینب الکبری (نقدی)/ص41
نفس المهموم/ص352
منتهی الآمال
جامع أحاديث الشيعة(بروجردی)/ج12/ص438
وفيات الأئمة/ص445
العوالم/ص362
امام معصوم در این عزا اینگونه جزع و بی تابی می نمود؛ تا حد قبض روح شدن.
حال لطمه زدن ها و صیحه و صرخه های ما و خون جاری کردن های ما واقعا افراط است؟
انا لله و انا الیه راجعون
دهاتی ها ارباب ما را دفن کردند... ●أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى ●سلام بر شخصی که اهالی روستا او را دفن کردند. زیارت ناحیه مقدسه اشاره به این مصیبت امام حسین صلوات الله علیه در زیارت ناحیه مقدسه که یک مشت روستایی امام حسین صلوات الله علیه…
کیفیت تشییع پنج تن آل عبا صلوات الله علیهم
1️⃣خیر خلق الله رسول خدا صلی الله علیه و آله:
ایشان بدون تشییع در خانه خویش دفن شدند
2️⃣امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه:
تشییع شبانه و مظلومانه در دل شب با حداقل نفرات
3️⃣صدیقه شهیده فاطمه زهرا صلوات الله علیها:
تشییع شبانه و مظلومانه در دل شب با حداقل نفرات
4️⃣امام حسن مجتبی صلوات الله علیه:
تشییع آشکارا در دل روز ، لکن همراه با جسارت به تابوت و بدن مطهر حضرت
5️⃣سیدالشهداء امام حسین صلوات الله علیه:
بدن مطهر حضرت سه روز بدون غسل و کفن و دفن و تشییع، روی خاک داغ کربلا باقی مانده بود، سپس روستایی ها (بنی اسد رحمهم الله) آمدند و به امامت امام سجاد صلوات الله علیه حضرت را دفن کردند.
پس لزوما کثرت یا قِلّت تشییع کنندگان دلیلی بر خوب و بد بودن آن شخص نیست.
1️⃣خیر خلق الله رسول خدا صلی الله علیه و آله:
ایشان بدون تشییع در خانه خویش دفن شدند
2️⃣امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه:
تشییع شبانه و مظلومانه در دل شب با حداقل نفرات
3️⃣صدیقه شهیده فاطمه زهرا صلوات الله علیها:
تشییع شبانه و مظلومانه در دل شب با حداقل نفرات
4️⃣امام حسن مجتبی صلوات الله علیه:
تشییع آشکارا در دل روز ، لکن همراه با جسارت به تابوت و بدن مطهر حضرت
5️⃣سیدالشهداء امام حسین صلوات الله علیه:
بدن مطهر حضرت سه روز بدون غسل و کفن و دفن و تشییع، روی خاک داغ کربلا باقی مانده بود، سپس روستایی ها (بنی اسد رحمهم الله) آمدند و به امامت امام سجاد صلوات الله علیه حضرت را دفن کردند.
پس لزوما کثرت یا قِلّت تشییع کنندگان دلیلی بر خوب و بد بودن آن شخص نیست.
Forwarded from وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
تشییع جنازه شلوغ دشمن خدا، و عدم تشییع باشکوه دوست خدا
وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ علیه السلام قَالَ: کَانَ لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ أَخٌ فِی اَللَّهِ وَ کَانَ مُوسَی یُکْرِمُهُ وَ یُحِبُّهُ وَ یُعَظِّمُهُ فَأَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ تُکَلِّمَ لِی هَذَا اَلْجَبَّارَ وَ کَانَ اَلْجَبَّارُ مَلِکاً مِنْ مُلُوکِ بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا أَعْرِفُهُ وَ لاَ سَأَلْتُهُ حَاجَةً قَطُّ قَالَ وَ مَا عَلَیْکَ مِنْ هَذَا لَعَلَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقْضِی حَاجَتِی عَلَی یَدِکَ فَرَقَّ لَهُ وَ ذَهَبَ مَعَهُ مِنْ غَیْرِ عِلْمِ مُوسَی فَأَتَاهُ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ فَلَمَّا رَآهُ اَلْجَبَّارُ أَدْنَاهُ وَ عَظَّمَهُ فَسَأَلَهُ حَاجَةَ اَلرَّجُلِ فَقَضَاهَا لَهُ فَلَمْ یَلْبَثْ ذَلِکَ اَلْجَبَّارُ أَنْ طُعِنَ فَمَاتَ فَحَشَدَ فِی جَنَازَتِهِ أَهْلُ مَمْلَکَتِهِ وَ غُلِّقَتْ لِمَوْتِهِ أَبْوَابُ اَلْأَسْوَاقِ لِحُضُورِ جَنَازَتِهِ وَ قُضِیَ مِنَ اَلْقَضَاءِ أَنَّ اَلشَّابَّ اَلْمُؤْمِنَ أَخَا مُوسَی مَاتَ یَوْمَ مَاتَ ذَلِکَ اَلْجَبَّارُ وَ کَانَ أَخُو مُوسَی إِذَا دَخَلَ مَنْزِلَهُ أَغْلَقَ عَلَیْهِ بَابَهُ فَلاَ یَصِلُ إِلَیْهِ أَحَدٌ وَ کَانَ مُوسَی إِذَا أَرَادَهُ فَتَحَ اَلْبَابَ عَنْهُ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ وَ إِنَّ مُوسَی نَسِیَهُ ثَلاَثاً فَلَمَّا کَانَ اَلْیَوْمُ اَلرَّابِعُ ذَکَرَهُ مُوسَی فَقَالَ قَدْ تَرَکْتُ أَخِی مُنْذُ ثَلاَثٍ فَلَمْ آتِهِ فَفَتَحَ عَنْهُ اَلْبَابَ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ فَإِذَا اَلرَّجُلُ مَیِّتٌ وَ إِذَا دَوَابُّ اَلْأَرْضِ دَبَّتْ إِلَیْهِ فَتَنَاوَلَتْ مِنْ مَحَاسِنِ وَجْهِهِ فَلَمَّا رَآهُ مُوسَی عِنْدَ ذَلِکَ قَالَ یَا رَبِّ عَدُوُّکَ حَشَرْتَ لَهُ اَلنَّاسَ وَ وَلِیُّکَ أَمَتَّهُ فَسَلَّطْتَ عَلَیْهِ دَوَابَّ اَلْأَرْضِ تَنَاوَلَتْ مِنْ مَحَاسِنِ وَجْهِهِ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مُوسَی إِنَّ وَلِیِّی سَأَلَ هَذَا اَلْجَبَّارَ حَاجَةً فَقَضَاهَا لَهُ فَحَشَدْتُ لَهُ أَهْلَ مَمْلَکَتِهِ لِلصَّلاَةِ عَلَیْهِ لِأُکَافِئَهُ عَنِ اَلْمُؤْمِنِ بِقَضَاءِ حَاجَتِهِ لِیَخْرُجَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ لَیْسَ لَهُ عِنْدِی حَسَنَةُ أُکَافِئُهُ عَلَیْهَا وَ إِنَّ هَذَا اَلْمُؤْمِنَ سَلَّطْتُ عَلَیْهِ دَوَابَّ اَلْأَرْضِ لِتَتَنَاوَلَ مِنْ مَحَاسِنِ وَجْهِهِ لِسُؤَالِهِ ذَلِکَ اَلْجَبَّارَ وَ کَانَ لِی غَیْرَ رَضِیٍّ لِیَخْرُجَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ مَا لَهُ عِنْدِی ذَنْبٌ.
🔸امام صادق علیه السلام: موسی بن عمران یک برادر در راه خدا داشت که موسی او را دوست میداشت و اکرام و احترامش میکرد.
شخصی نزد وی آمد و گفت: علاقه مندم با این پادشاه ستمگر (برای حل مشکلم) سخنی بگویی، آن ستمگر یکی از پادشاهان بنی اسرائیل بود. (آن دوست موسی علیه السلام) گفت: به خدا سوگند او را نمی شناسم و تا کنون چیزی از او نخواسته ام. آن شخص گفت: ضرری برایت نیست، شاید که خداوند عز و جل به دست تو حاجت مرا برآورده نماید. پس قلبش رقیق گشت و به همراه او حرکت کرد- بدون آن که موسی نسبت به این جریان آگاه باشد- و بر آن پادشاه وارد شد؛و چون (پادشاه) ستمگر او را دید، او را تجلیل کرد و به خود نزدیک کرد، سپس حاجت آن شخص را مطرح نمود و پادشاه آن را بر آورده کرد. مدّتی نگذشت که (پادشاه) ستمگر مورد ضربه قرار گرفت و مُرد و اهل مملکتش در تشییع جنازه اش شرکت کردند و در مرگش درهای بازار به خاطر حضور جنازه اش بسته شد. از قضای روزگار آن جوان مومن، برادر موسی، نیز در همان روز که آن ستمگر مُرد، وفات کرد و از خصوصیّات او این بود که هرگاه وارد منزلش می شد درب خانه را می بست و کسی به او دسترسی نداشت، فقط هر وقت موسی کاری با او می داشت در را باز می کرد و بر او وارد می شد. مدّت سه روز موسی او را فراموش کرد و چون روز چهارم به یادش افتاد و گفت: سه روز است که برادرم را فراموش کرده ام، و نزدش نرفتم، سپس آمد و در را گشود، چون وارد شد او را مرده دید در حالتی که جانورانی بر بدن او حمله کرده و زیبایی های صورتش را نابود کرده اند. وقتی موسی او را با چنان حالت دید گفت: ای پروردگار! مردم را بر جنازه دشمنت گرد آوردی ولی دوستت را این چنین مرداندی و جانوران زمین را بر او مسلّط کردی که زیبایی های صورتش را نابود کنند؟! خداوند عز و جل فرمود: ای موسی! دوست مؤمن من از این ستمگر حاجتی را درخواست کرد و او نیز حاجتش را بر آورده کرد، لذا اهل مملکتش را بر نماز او گرد آوردم تا جزای برآوردن کردن نیاز مومن باشد و چون از دنیا برود نزد من حسنه ای نداشته باشد که بخواهم پاداش دهم. و بر این مؤمن جانوران زمین را مسلّط نمودم تا زیبایی های صورتش را نابود کنند ،به جهت درخواستش از ستمگری که مورد رضایت من نبود، تا چون از دنیا میرود دیگر گناهی برایش نزدم نمانده باشد.
المومن ص 17
وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ علیه السلام قَالَ: کَانَ لِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ أَخٌ فِی اَللَّهِ وَ کَانَ مُوسَی یُکْرِمُهُ وَ یُحِبُّهُ وَ یُعَظِّمُهُ فَأَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ تُکَلِّمَ لِی هَذَا اَلْجَبَّارَ وَ کَانَ اَلْجَبَّارُ مَلِکاً مِنْ مُلُوکِ بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا أَعْرِفُهُ وَ لاَ سَأَلْتُهُ حَاجَةً قَطُّ قَالَ وَ مَا عَلَیْکَ مِنْ هَذَا لَعَلَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقْضِی حَاجَتِی عَلَی یَدِکَ فَرَقَّ لَهُ وَ ذَهَبَ مَعَهُ مِنْ غَیْرِ عِلْمِ مُوسَی فَأَتَاهُ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ فَلَمَّا رَآهُ اَلْجَبَّارُ أَدْنَاهُ وَ عَظَّمَهُ فَسَأَلَهُ حَاجَةَ اَلرَّجُلِ فَقَضَاهَا لَهُ فَلَمْ یَلْبَثْ ذَلِکَ اَلْجَبَّارُ أَنْ طُعِنَ فَمَاتَ فَحَشَدَ فِی جَنَازَتِهِ أَهْلُ مَمْلَکَتِهِ وَ غُلِّقَتْ لِمَوْتِهِ أَبْوَابُ اَلْأَسْوَاقِ لِحُضُورِ جَنَازَتِهِ وَ قُضِیَ مِنَ اَلْقَضَاءِ أَنَّ اَلشَّابَّ اَلْمُؤْمِنَ أَخَا مُوسَی مَاتَ یَوْمَ مَاتَ ذَلِکَ اَلْجَبَّارُ وَ کَانَ أَخُو مُوسَی إِذَا دَخَلَ مَنْزِلَهُ أَغْلَقَ عَلَیْهِ بَابَهُ فَلاَ یَصِلُ إِلَیْهِ أَحَدٌ وَ کَانَ مُوسَی إِذَا أَرَادَهُ فَتَحَ اَلْبَابَ عَنْهُ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ وَ إِنَّ مُوسَی نَسِیَهُ ثَلاَثاً فَلَمَّا کَانَ اَلْیَوْمُ اَلرَّابِعُ ذَکَرَهُ مُوسَی فَقَالَ قَدْ تَرَکْتُ أَخِی مُنْذُ ثَلاَثٍ فَلَمْ آتِهِ فَفَتَحَ عَنْهُ اَلْبَابَ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ فَإِذَا اَلرَّجُلُ مَیِّتٌ وَ إِذَا دَوَابُّ اَلْأَرْضِ دَبَّتْ إِلَیْهِ فَتَنَاوَلَتْ مِنْ مَحَاسِنِ وَجْهِهِ فَلَمَّا رَآهُ مُوسَی عِنْدَ ذَلِکَ قَالَ یَا رَبِّ عَدُوُّکَ حَشَرْتَ لَهُ اَلنَّاسَ وَ وَلِیُّکَ أَمَتَّهُ فَسَلَّطْتَ عَلَیْهِ دَوَابَّ اَلْأَرْضِ تَنَاوَلَتْ مِنْ مَحَاسِنِ وَجْهِهِ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مُوسَی إِنَّ وَلِیِّی سَأَلَ هَذَا اَلْجَبَّارَ حَاجَةً فَقَضَاهَا لَهُ فَحَشَدْتُ لَهُ أَهْلَ مَمْلَکَتِهِ لِلصَّلاَةِ عَلَیْهِ لِأُکَافِئَهُ عَنِ اَلْمُؤْمِنِ بِقَضَاءِ حَاجَتِهِ لِیَخْرُجَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ لَیْسَ لَهُ عِنْدِی حَسَنَةُ أُکَافِئُهُ عَلَیْهَا وَ إِنَّ هَذَا اَلْمُؤْمِنَ سَلَّطْتُ عَلَیْهِ دَوَابَّ اَلْأَرْضِ لِتَتَنَاوَلَ مِنْ مَحَاسِنِ وَجْهِهِ لِسُؤَالِهِ ذَلِکَ اَلْجَبَّارَ وَ کَانَ لِی غَیْرَ رَضِیٍّ لِیَخْرُجَ مِنَ اَلدُّنْیَا وَ مَا لَهُ عِنْدِی ذَنْبٌ.
🔸امام صادق علیه السلام: موسی بن عمران یک برادر در راه خدا داشت که موسی او را دوست میداشت و اکرام و احترامش میکرد.
شخصی نزد وی آمد و گفت: علاقه مندم با این پادشاه ستمگر (برای حل مشکلم) سخنی بگویی، آن ستمگر یکی از پادشاهان بنی اسرائیل بود. (آن دوست موسی علیه السلام) گفت: به خدا سوگند او را نمی شناسم و تا کنون چیزی از او نخواسته ام. آن شخص گفت: ضرری برایت نیست، شاید که خداوند عز و جل به دست تو حاجت مرا برآورده نماید. پس قلبش رقیق گشت و به همراه او حرکت کرد- بدون آن که موسی نسبت به این جریان آگاه باشد- و بر آن پادشاه وارد شد؛و چون (پادشاه) ستمگر او را دید، او را تجلیل کرد و به خود نزدیک کرد، سپس حاجت آن شخص را مطرح نمود و پادشاه آن را بر آورده کرد. مدّتی نگذشت که (پادشاه) ستمگر مورد ضربه قرار گرفت و مُرد و اهل مملکتش در تشییع جنازه اش شرکت کردند و در مرگش درهای بازار به خاطر حضور جنازه اش بسته شد. از قضای روزگار آن جوان مومن، برادر موسی، نیز در همان روز که آن ستمگر مُرد، وفات کرد و از خصوصیّات او این بود که هرگاه وارد منزلش می شد درب خانه را می بست و کسی به او دسترسی نداشت، فقط هر وقت موسی کاری با او می داشت در را باز می کرد و بر او وارد می شد. مدّت سه روز موسی او را فراموش کرد و چون روز چهارم به یادش افتاد و گفت: سه روز است که برادرم را فراموش کرده ام، و نزدش نرفتم، سپس آمد و در را گشود، چون وارد شد او را مرده دید در حالتی که جانورانی بر بدن او حمله کرده و زیبایی های صورتش را نابود کرده اند. وقتی موسی او را با چنان حالت دید گفت: ای پروردگار! مردم را بر جنازه دشمنت گرد آوردی ولی دوستت را این چنین مرداندی و جانوران زمین را بر او مسلّط کردی که زیبایی های صورتش را نابود کنند؟! خداوند عز و جل فرمود: ای موسی! دوست مؤمن من از این ستمگر حاجتی را درخواست کرد و او نیز حاجتش را بر آورده کرد، لذا اهل مملکتش را بر نماز او گرد آوردم تا جزای برآوردن کردن نیاز مومن باشد و چون از دنیا برود نزد من حسنه ای نداشته باشد که بخواهم پاداش دهم. و بر این مؤمن جانوران زمین را مسلّط نمودم تا زیبایی های صورتش را نابود کنند ،به جهت درخواستش از ستمگری که مورد رضایت من نبود، تا چون از دنیا میرود دیگر گناهی برایش نزدم نمانده باشد.
المومن ص 17
Forwarded from دعا،زیارت، اعمال، آداب و سنن
🔔😢 منتظر سخن فرشتگانیم یا سخن مردم؟
عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا مَاتَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ مَا قَدَّمَ، وَ قَالَ النَّاسُ مَا أَخَّرَ، فَقَدِّمُوا فَضْلًا يَكُنْ لَكُمْ، وَ لَا تُؤَخِّرُوا كُلًّا يَكُنْ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ الْمَحْرُومَ مَنْ حُرِمَ خَيْرَ مَالِهِ، وَ الْمَغْبُوطَ مَنْ ثَقَّلَ بِالصَّدَقَاتِ وَ الْخَيْرَاتِ مَوَازِينَهُ، وَ أَحْسَنَ فِي الْجَنَّةِ بِهَا مِهَادَهُ، وَ طَيَّبَ عَلَى الصِّرَاطِ بِهَا مَسْلَكَهُ. (امالی صدوق، ص110)
حضرت عسکری علیه السلام از پدران گرامی خود علیهم السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که فرمود: هنگامی که بنده ای از دنیا می رود، فرشتگان می گویند: چه پیش فرستاده است؟ امّا آدمیان می گویند: چه باقی گذاشته است؟ پس چیزهایی را پیش فرستید که برای شما باقی بماند، و چیزی را (در این جهان) باقی نگذارید که به زیان شما باشد؛ زیرا محروم کسی است که خیر مالش، به خود او نرسد، و آن که باید به حالش غبطه خورد، کسی است که ترازوی اعمالش با صدقات و خیرات، سنگین شده، جایگاه خود را در بهشت، نیکو گردانیده، و مسیر عبورش از صراط را هموار نموده است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا مَاتَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ مَا قَدَّمَ، وَ قَالَ النَّاسُ مَا أَخَّرَ، فَقَدِّمُوا فَضْلًا يَكُنْ لَكُمْ، وَ لَا تُؤَخِّرُوا كُلًّا يَكُنْ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ الْمَحْرُومَ مَنْ حُرِمَ خَيْرَ مَالِهِ، وَ الْمَغْبُوطَ مَنْ ثَقَّلَ بِالصَّدَقَاتِ وَ الْخَيْرَاتِ مَوَازِينَهُ، وَ أَحْسَنَ فِي الْجَنَّةِ بِهَا مِهَادَهُ، وَ طَيَّبَ عَلَى الصِّرَاطِ بِهَا مَسْلَكَهُ. (امالی صدوق، ص110)
حضرت عسکری علیه السلام از پدران گرامی خود علیهم السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که فرمود: هنگامی که بنده ای از دنیا می رود، فرشتگان می گویند: چه پیش فرستاده است؟ امّا آدمیان می گویند: چه باقی گذاشته است؟ پس چیزهایی را پیش فرستید که برای شما باقی بماند، و چیزی را (در این جهان) باقی نگذارید که به زیان شما باشد؛ زیرا محروم کسی است که خیر مالش، به خود او نرسد، و آن که باید به حالش غبطه خورد، کسی است که ترازوی اعمالش با صدقات و خیرات، سنگین شده، جایگاه خود را در بهشت، نیکو گردانیده، و مسیر عبورش از صراط را هموار نموده است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
Forwarded from ارزش و مقام زن در اسلام
فرزند دختر و پسر
#فرزند_بیشتر
الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ، عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ أَبَا الْبَنَاتِ الْبَنَاتُ مُبَارَكَاتٌ مُحَبَّبَاتٌ وَ الْبَنُونَ مُبَشَّرَاتٌ وَ هُنَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ
🔸مرحوم قطب راوندی در لب اللباب از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است ! دختران ، با بركت و دوست داشتنى اند و پسران، مژده آورند. و دختران باقيات الصالحات اند.
مستدرك الوسائل جلد 15 صفحه 115 حدیث 17700
#فرزند_بیشتر
الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ، عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ أَبَا الْبَنَاتِ الْبَنَاتُ مُبَارَكَاتٌ مُحَبَّبَاتٌ وَ الْبَنُونَ مُبَشَّرَاتٌ وَ هُنَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ
🔸مرحوم قطب راوندی در لب اللباب از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است ! دختران ، با بركت و دوست داشتنى اند و پسران، مژده آورند. و دختران باقيات الصالحات اند.
مستدرك الوسائل جلد 15 صفحه 115 حدیث 17700