Telegram Web Link
‍‍ ♻️یک ساختار پر کاربرد

❇️If only I could .......

❇️کاش میتونستم ..........

1️⃣If only I could buy that house.
کاش میتونستم اون خونه رو بخرم

2️⃣If only I could buy that bicycle.
کاش میتونستم اون دوچرخه رو بخرم

3️⃣If only I could buy that mobile phone.
کاش میتونستم اون موبایل رو بخرم


✳️با روش substitution drill میتوانید بوسیله هر قالب صد ها جمله بسازید.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
3
‍‍ ♻️نکات ساده اما مهم

❇️کاربرد If only در انگلیسی

✳️ اصطلاح if only به منظور بيان آرزو, خواسته يا حسرت گوينده است. به مثالهای زیر توجه کنید:

1️⃣if only they save his life.
چی ميشه اگر جونش رو نجات بدند.

2️⃣If only he did't leave here.
چی ميشد اگر از اينجا نميرفت.

3️⃣if only I had listened to you.
ای کاش به حرفت گوش ميدادم.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
4🙏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما نمی‌توانیم غم‌های جهان را درمان کنیم اما می‌ توانیم شاد زیستن را انتخاب کنیم.


صبح پنجشنبه‌تون بخیر❤️


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
2👍2🕊1🏆1
"Life is funny. Things change, people change, but you will always be you, so stay true to yourself and never sacrifice who you are for anyone."

"زندگی خنده دار است.
همه چیز تغییر می کند، مردم تغییر می کنند، اما تو همیشه خودت خواهی ماند، پس به خودت وفادار بمان و هرگز کسی که هستی را فدای کس دیگری نکن."


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍3
💢Vocabulary
⭕️The difference between
arrive in & arrive at

👈اگر مقصد یک مکان کوچک و محدود مثل اداره,هتل,بیمارستان, بانک, ساحل و ... است، از حرف اضافه at استفاده کنید.

🧑‍🦰چه زمانی به اداره پست می رسی؟
🧑‍🦰When do you arrive at the post office.

👈اگر مقصد یک شهر بزرگ، کشور، قاره یا هر جای بزرگ تری هست، ازحرف اضافه in استفاده کنید.

🧑‍🦳 من ساعت ۵ به تهران خواهم رسید.
🧑‍🦳I will arrive in Tehran at five.
    


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍2
انقلابی به نام LearnLM: مربی زبان هوشمند شخصی در جیب شماست!

این ابزار هوشمند جدید، یادگیری زبان را از یک «درس» عذاب‌آور به یک «تجربه» واقعی و اعتیادآور تبدیل کرده. LearnLM نمی‌خواهد شما زبان را حفظ کنید، می‌خواهد شما آن را زندگی کنید!

🤔 ویژگی‌های انقلابی LearnLM:

🔢 Tiny Lesson (درس‌های جیبی):
موقعیت را شما تعریف می‌کنید (مثلاً: «تاکسی گرفتن در پاریس»)، LearnLM تمام جملات، لغات و نکات کلیدی برای زنده ماندن در آن موقعیت را در چند ثانیه به شما می‌دهد.

🔢 Slang Hang (پاتوق اصطلاحات):
اینجا منطقه ممنوعه کتاب‌های درسی است! مستقیماً با هوش مصنوعی که از اصطلاحات روزمره و لهجه‌های واقعی استفاده می‌کند، چت می‌کنید تا مکالمه‌تان طبیعی و «واقعی» به نظر برسد.

🔢 Word Cam (دوربین همه‌چیزدان):
دوربین گوشی‌تان را به سمت هر چیزی بگیرید؛ از لپ‌تاپ روی میزتان تا مواد داخل یخچال. LearnLM فوراً اشیاء را شناسایی کرده و لغات مرتبط را به شما یاد می‌دهد. کل دنیای شما، فلش‌کارت شماست!

✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه پسر اهوازی قهرمان شطرنج دنیارو برد
سینا موحد (متولد۱۳۸۹)

I've seen a move ahead

تاحالا از این زاویه به اسامی دقت نکرده بودم😂🙌


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
🥰2
👨‍🏫 برای بیان اتفاقی که کم رخ نمی‌دهد، از ساختار زیر استفاده می‌کنیم:

☑️ not unusual/usual (for sb) to do sth (NOT rare or that):

✔️ It's not unusual to see business people cycling to work these days.
این روزها دیدن بازرگانانی که با دوچرخه به محل کار می‌روند غیرعادی نیست.

✔️ Is it usual for him to be so late?

✔️ It's very unusual to see these flowers at this time of the year.
دیدن این گل‌ها در این موقع سال بسیار غیرعادی است.

◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
🖋 بنابراین جملات زیر اشتباه هستند:
It is not rare that women have a job nowadays.
It is not unusual that two families share the same house.
In Finland it's usual that women go out to work.

شکل صحیح جملات گفته شده:
It is not unusual for women to have a job nowadays.
امروزه داشتن شغل برای خانون‌ها غیرعادی نیست.

It is not unusual for two families to share the same house.

In Finland it's usual for women to go out to work.
#grammar #common_mistake


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
🏆1
sometimes miracles are just people with kind heart happened to cross your road.

گاهى وقتها معجزه همون آدمهاى خوش قلبى هستن كه اتفاقى سر راهتون قرار ميگيرن.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
🕊2
کاربردهای notwithstanding:

👨‍🏫 کلمه‌ی notwithstanding ساختار خیلی عجیب و غریبی داره و با ساختارهای زیر بکار میره (تقریباً همه جای جمله میاد!):

1️⃣ notwithstanding + NP = despite
🖋 علی‌رغم
• Notwithstanding some major financial problems, the school has had a successful year.
با وجود/علی‌رغم برخی مشکلات عمدهی مالی، مدرسه سال موفقی داشته است.
• Notwithstanding differences, there are clear similarities in all of the world’s religions.
علی‌رغم تفاوت‌ها، در بین تمام ادیان دنیا، تشابه‌های واضحی وجود دارد


2️⃣ notwithstanding (the fact that) + clause
🖋 اگرچه، علی‌رغم اینکه، با وجود اینکه
• He was still unknown, notwithstanding (the fact that) he had lived here many years.
او همچنان شناخته نشده بود، اگرچه سالیان زیادی اینجا زندگی کرده بود.

3️⃣ NP + notwithstanding
🖋 علی‌رغم
• Fame and fortune notwithstanding, Donna never forgot her hometown.
علی‌رغم شهرت و ثروت، دونا هیچوقت زادگاهش را فراموش نکرد.
• The bad weather notwithstanding, the event was a great success.

✳️ در اینجا NP مخفف Noun Phrase (گروه اسمی) است.

4️⃣ IC. Notwithstanding, IC
🖋 در این کاربرد notwithstanding = however = nevertheless. یعنی "با این وجود"
• Notwithstanding, the problem is a significant one.
با این وجود، مشکل اساسی است.

✳️ در اینجا IC مخفف Independent Clause و NP مخفف Noun Phrase است.
#grammar #vocabulary


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍21
کلمات گیج‌کننده (Confusing Words) 💫

این کلمات تلفظ یا دیکته‌ی نزدیک به هم دارن، اما معنی‌شون متفاوته 👇




🔹 Follow = دنبال کردن، پیگیری کردن
➡️ I follow you on Instagram.
من توی اینستاگرام دنبالت می‌کنم.

🔹 Fellow = مرد، یارو، رفیق
➡️ He is a nice fellow.
اون یارو آدم خوبیه.




🔹 Middle = وسط، میانی
➡️ She sat in the middle of the room.
او در وسط اتاق نشست.

🔹 Meddle = فضولی کردن
➡️ Don’t meddle in my affairs!
در کار من فضولی نکن!




🔹 Even = حتی / عدد زوج
➡️ Four is an even number.
چهار یک عدد زوج است.

🔹 Event = رویداد
➡️ The concert was a big event.
کنسرت یک رویداد بزرگ بود.




🔹 Envelop = احاطه کردن، دربر گرفتن
➡️ Darkness enveloped the city.
تاریکی شهر را دربر گرفت.

🔹 Envelope = پاکت نامه
➡️ Put the letter in the envelope.
نامه را داخل پاکت بگذار.




🔹 Sew = دوختن
➡️ She can sew her own clothes.
او می‌تواند لباس‌های خودش را بدوزد.

🔹 Sow = بذر پاشیدن
➡️ Farmers sow seeds in spring.
کشاورزان در بهار بذر می‌کارند.

🔹 Saw = اره / اره کردن
➡️ He sawed the wood in half.
او چوب را از وسط اره کرد.




🔹 Quality = کیفیت
➡️ This product has good quality.
این محصول کیفیت خوبی دارد.

🔹 Qualify = واجد شرایط شدن
➡️ He didn’t qualify for the job.
او برای آن شغل واجد شرایط نبود.




🔹 Ripe = رسیده، پخته
➡️ The bananas are ripe now.
موزها الان رسیده‌اند.

🔹 Rip = پاره کردن
➡️ He ripped his shirt.
او پیراهنش را پاره کرد.




🔹 Jelly = ژله
➡️ I like strawberry jelly.
من ژله توت‌فرنگی دوست دارم.

🔹 Jolly = شوخ و خوشحال
➡️ He is a jolly person.
او آدم شوخ و شادی است.




🔹 Desert = بیابان
➡️ The Sahara is a large desert.
صحرای ساهارا یک بیابان بزرگ است.

🔹 Dessert = دسر
➡️ We had ice cream for dessert.
ما بستنی را به عنوان دسر خوردیم.




🔹 Diary = دفتر خاطرات
➡️ She writes in her diary every night.
او هر شب در دفتر خاطراتش می‌نویسد.

🔹 Dairy = لبنیات
➡️ This shop sells dairy products.
این مغازه محصولات لبنی می‌فروشد.




🔹 Quit = ول کردن، دست کشیدن
➡️ He quit his job last week.
او هفته‌ی پیش کارش را ترک کرد.

🔹 Quiet = ساکت، آرام
➡️ Please be quiet.
لطفاً ساکت باش.

🔹 Quite = کاملاً، واقعاً
➡️ I’m quite sure about it.
من کاملاً از آن مطمئنم.




🔹 Recent = اخیر، تازه
➡️ I read a recent article.
من یک مقاله‌ی تازه خواندم.

🔹 Resent = خشمگین شدن، رنجیدن
➡️ She resented his rude words.
او از حرف‌های بی‌ادبانه‌اش رنجید.




🔹 Revise = بازبینی و اصلاح کردن
➡️ You should revise your notes.
باید یادداشت‌هایت را مرور کنی.

🔹 Devise = تدبیر کردن، اختراع کردن
➡️ They devised a new plan.
آنها نقشه‌ی جدیدی طرح کردند.




🔹 Hazy = مبهم، نامشخص
➡️ The view is hazy today.
امروز منظره مبهم است.

🔹 Lazy = تنبل
➡️ Don’t be lazy!
تنبل نباش!




🔹 Inhibit = بازداشتن، جلوگیری کردن
➡️ Fear can inhibit creativity.
ترس می‌تواند خلاقیت را سرکوب کند.

🔹 Inhabit = ساکن بودن
➡️ They inhabit a small village.
آنها در یک روستای کوچک زندگی می‌کنند.




🔹 Deport = تبعید کردن
➡️ The man was deported from the country.
آن مرد از کشور تبعید شد.

🔹 Report = گزارش دادن
➡️ She reported the crime to the police.
او جرم را به پلیس گزارش داد.




🔹 Immortal = جاودان، ابدی
➡️ Legends make heroes immortal.
افسانه‌ها قهرمانان را جاودانه می‌کنند.

🔹 Immoral = غیراخلاقی
➡️ Stealing is immoral.
دزدی کار غیراخلاقی است.




🔹 Commend = تحسین کردن
➡️ The teacher commended her for her work.
معلم او را به خاطر کارش تحسین کرد.

🔹 Command = فرمان دادن
➡️ The officer commanded his soldiers to move.
افسر به سربازانش فرمان حرکت داد.




🔹 Serial = سریال
➡️ I watch that TV serial every night.
من هر شب آن سریال تلویزیونی را می‌بینم.

🔹 Cereal = غلات، حبوبات
➡️ I eat cereal for breakfast.
من برای صبحانه غلات می‌خورم.



🔹 Canal = کانال آب، مجرا
➡️ Boats use the Panama Canal.
قایق‌ها از کانال پاناما عبور می‌کنند.

🔹 Channel = کانال تلویزیونی / مسیر
➡️ Change the TV channel.
کانال تلویزیون را عوض کن.

✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍3
"Be a good listener. Your ears will never get you in trouble."

"شنونده خوبی باشید. گوش های شما هرگز شما را به دردسر نمی اندازد."


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍1
Secret to finding your passion is to start bringing passion to everything you do. No matter how small or big whatever you are doing is, do it like you really want to. That’s what creates excellence. And, great success.

راز یافتن اشتیاق در این است که شروع کنید به هر کاری که انجام می دهید شور و اشتیاق وارد کنید.
مهم نیست هر کاری که انجام می دهید چقدر کوچک یا بزرگ باشد، آن را همانطور که واقعا می خواهید انجام دهید.
این چیزی است که تعالی و موفقیت های بزرگ را ایجاد می کند.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
2
Don't let the pain of burying your dreams break you. Use it as fuel to create a new path towards the future you deserve. Keep your eyes open and heart determined.

اجازه نده درد دفن رویاهایت تو را بشکند. از آن به عنوان سوخت برای ایجاد مسیری جدید به سوی آینده ای که شایسته آن هستید استفاده کنید.
چشمان خود را باز و قلب خود را مصمم نگه دارید.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
2
" Different ways to say ' VERY GOOD "

راه های دیگر برای گفتن خیلی خوبه،عالیه

➡️ awesome!
➡️ amazing!
➡️ fabulous!
➡️ fantastic!
➡️ excellent!
➡️ great!
➡️ incredible!
➡️ outstanding!
➡️ superb!
➡️ terrific!
➡️ Great job!
➡️ Fantastic work!
➡️ Excellent effort!
➡️ Terrific job!
➡️ Superb work!
➡️ Fabulous effort!
➡️ Splendid job!
➡️ Outstanding work!
➡️ Marvelous effort!
➡️ Wonderful job!
➡️ Amazing work!
➡️ Impressive job!
➡️ Incredible effort!
➡️ Phenomenal work!
➡️ Sensational job!
➡️ Unbelievable effort!
➡️ Exceptional job!


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
3
🌿 پنج ضرب‌المثل معروف در زبان انگلیسی (سطح متوسط) 🌿



🔹 1️⃣ Actions speak louder than words.
✴️ کارها بلندتر از حرف‌ها حرف می‌زنند.
👉 یعنی: آدم‌ها را باید از کارشان شناخت، نه از حرفشان.
🪶 Example: He always says he’ll help, but he never does. Actions speak louder than words.
🔸 همیشه می‌گه کمک می‌کنه، ولی هیچ‌وقت نمی‌کنه. کار از حرف مهم‌تره.




🔹 2️⃣ Don’t count your chickens before they hatch.
✴️ تا وقتی جوجه‌ها از تخم بیرون نیومدن، نشمارشون!
👉 یعنی: قبل از اینکه نتیجه‌ مشخص بشه، خوشحال یا مطمئن نباش.
🪶 Example: I haven’t got the job yet, so I shouldn’t count my chickens before they hatch.
🔸 هنوز اون شغل رو نگرفتم، پس نباید زود خوشحال بشم.




🔹 3️⃣ Every cloud has a silver lining.
✴️ هر ابری یک لبه‌ی نقره‌ای داره.
👉 یعنی: در هر موقعیت بد، نکته‌ی مثبتی هم پیدا میشه.
🪶 Example: I lost my job, but I found a better one later. Every cloud has a silver lining.
🔸 کارمو از دست دادم ولی بعدش یه شغل بهتر پیدا کردم. هر بدی یه خوبی داره.




🔹 4️⃣ When in Rome, do as the Romans do.
✴️ وقتی در روم هستی، مثل رومی‌ها رفتار کن.
👉 یعنی: در هر جایی باید مطابق آداب و فرهنگ همان‌جا رفتار کرد.
🪶 Example: When I travel abroad, I try local food. When in Rome, do as the Romans do.
🔸 وقتی خارج از کشور می‌رم، غذای محلی می‌خورم. باید با آداب اون‌جا هماهنگ شد.




🔹 5️⃣ The early bird catches the worm.
✴️ پرنده‌ی سحرخیز کرم را شکار می‌کند. ( سحرخیز باش تا کامروا شوی )
👉 یعنی: کسی که زودتر اقدام کند، موفق‌تر است.
🪶 Example: If you want to get the best seats, you should go early. The early bird catches the worm.
🔸 اگه می‌خوای بهترین صندلی‌ها رو بگیری، باید زود بری. زود اقدام کنی، موفق‌تری.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
2
Better ways to say “I think” in English:

بهترین روش برای گفتن من فکر میکنم:

1. In my opinion,
2. From my perspective,
3. As far as I’m concerned,
4. It seems to me that,
5. It appears that,
6. From what I can see,
7. As I see it,
8. My impression is that,
9. It strikes me that,
10. It’s my belief that,


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
5
‍‍ ♻️اصطلاحات امروز

❇️don't put me off
حواسمو پرت نکن
❇️the choice is yours
حالا خود دانی
❇️truth hurts
حقیقت تلخه
❇️it made my mouth water
دهنم آب افتاد
❇️eat your heart out
دلت بسوزه


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
1
Don't wait until it's too late. You might not get another chance.

اینقدری منتظر نباش تا دیر بشه.
شاید فرصت دیگه ای نداشته باشی.


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
👍1
‍‍ ♻️عبارات کاربردی برای زمانیکه از کسی درخواست کنید که با ماشین شما را برساند


❇️ Are you going my way?
مسیرمون یکی هست؟


❇️Could I have a lift?
میشه باهات بیام؟

✳️درجواب میتوانید از این عبارات استفاده کنید👇

❇️Sure,Hop in
البته،بپر بالا

❇️Sure,get in
البته ، سوارشو


✦•──────────•✦
🍂 @English_ltt 🍁
✦•──────────•✦
🏆2
2025/12/05 11:57:18
Back to Top
HTML Embed Code: