Telegram Web Link
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت‌15
دیانا: ی لحظه با دیدن اون دوتا یاد خودم و دانیال افتادم:)
(دانیال رل دیانا که مرد)
ساعت حدودا 3بود بچه ها دیگ پاشدن که برن
ممد: پاشین بریم
نیکا:خو امشبو بمونیم
دیانا:اره بمونین جا و اینا ک هس
متین:ارع پسرا تو ی اتاق دخترا تو ی اتاق
پانیذ:ن خیلیم با هم رو دروایستی داریم جدا بخوابیم😂🙂
ممد:والا هر کی هر جا میخواد بخوابه
دیانا:تو اتاق همه چی هست برین بیارین ممد و متین و لئو و.. گشادای عزیز پاشین🙂😐
جا ها رو پهن کردن من دوس نداشتم پیششون بخوابم
ام من میرم تو حیاط رو تاب
بچه ها:باشه:/
دیانا:ساعت حدودا 4 بود ولی من خوابم نمیبرد
صدای در اومد
ارسلان:بیداری
دیانا:اره خوابم نمیبره
ارسلان:ی سوال
دیانا:بله
ارسلان:تو چرا رل نمیزنی
دیانا:بعد اون کسیو نمیخوام
ارسلان:کی
دیانا:قراره سوال پیچم کنی؟:/
ارسلان:نه کنجکاو شدم
دیانا:ارسلان تو چرا با من رقصیدی که بخواد این اتفاقا بیوفته
ارسلان:اون موقع دلم خواس باهات برقصم
دیانا:دفعه اول و اخرت باشه
ارسلان:بیا بزن:/
دیانا:میزنما
ارسلان:خا😂
دیانا:پاشو برو بکپ خوابم گرفت
ارسلان:منم میخوام پیشت بخوابم
دیانا:ارسلان
ارسلان:بفرما
دیانا: ببین••••••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت‌16
دیانا:ببین رو ب روت ی تاب دیگ هس برو اونجا
ارسلان:پ ن فک کردی پیش تو میخوابم:/
دیانا:بخوایم نمیتونی😂🙌🏻
ارسلان:من اراده کنم هر کاری بتونم میکنم
دیانا:ن بابا
ارسلان:اره چی فک کردی
دیانا:خا بسه برو بخواب
ارسلان:میرم تو
دیانا: هر کاری میخوای بکن ب من چ🙂
ارسلان:جامو پر نکن اومدم😂
رفتم پیش ستایش و صداش زدم بیاد پیشم بخوابه
دیانا:دیدم ارسلان و ستایش با هم اومدن
ارسلان:ستایشم بیا اینجا
ستایش:خو تو میخوابیدیم دیه
ارسلان:بشین یکمم با دیانا میحرفیم
دیانا:اره دیه ستایش همینجا بخواب
ستایش:خیل خب
راسی دیانا بابت امشب ممنون
دیانا:کاری نکردم عزیزم
ارسلان:عشقم منم کمک کردم ی بوس نمیدی
دیانا:ام من میرم تو راحت باشین
ارسلان:ن کجا ما راحتیم
ستایش:گونه ارسلانو بوسیدم
دیانا:نمیدونم چرا با دیدن اون دوتا حرصم گرف
دستم مثل ی مربع گرفتم جلوب ارسلان و ستایش
خیلی بهم میاین:)))))🔥
ارسلان:هوم
ساعت4بخوابیم؟
دیانا: شما بخوابین من میرم سرویس
ارسلان:باهات بیام
دیانا:چشم غرایی بهش رفتم گفتم ن ممنون😐
••••••••••••••••••
نیکا: پاشووووووو
دیانا:ول کن خداوکیلی خوابم میاد
نیکا:عه خدت خواستی
رفتم پیش لئو و ارزد و گفتم دیانا رو بندازن تو استخر
لئو:پا میشه جرمون میده
ارزد:اره چص میکنه بعد در اوردنش مکافاته
نیکا:حرف کم تر بزنین و برین
ارزد:نیکا هر چی شد تو باید گردن بگیریا😂💔
نیکا:باشه دیه برین😂
لئو و ارزد دستا پاشو گرفتن و پرش کردن تو استخر
دیانا:کثافتای عوضیییییییییی
اگ منو میندازین تو اسختر خدتونم باید بیاین
متین:راس میگه😂پاشین بریم لباس بپوشیم
دیانا:از اسختر اومدم بیرون و رفتیم همه•••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت‌17
دیانا:از استخر اومدم بیرون و رفتیم همه مایو بپوشیم
10min bad••••••••
دیانا:هممون پریدیم تو اب و داشتیم بازی و شنا میکردیم
دیدم ارسلان نشسته رو تاب و داره ب ستایش نگاه میکنه
دیانا:ارسلان پس چرا نمیای
ارسلان:حال ندارم
دیانا:مسخره بازیو کم کن
ارسلان:حسش نی میگم😐
دیانا:میای یا بیارمت؟😐
ارسلان:میام😐ولی همینجا میشینم فق پام تو اب باشه
ستایش:دیانا عشقمو عذیت نکن
نیکاومهدیس:ستایش بزار خدشون صحبت کنن😐
ارسلان:پاشدم رفتم پامو گزاشتم تو اب
دیانا:رفتم سمت ارسلان دستشو گرفتم و اوردمش تو اب
ارسلان:تو مریضیییی
دیانا:بله!😐
ارسلان:هیچی😐
ستایش:عشقم من میرم ی دوش بگیرم خسته شدم توم زود بیا
دیانا:همین که رفت اداشو در اوردم
ارسلان زد زیر خنده
دیانا:چرا میخندی
ارسلان:خیلی خوب بود😂
دیانا:چی
ارسلان:افرین قشنگ ادا در میاری😂
دیانا:چشمت کور😐
از ارسلان دور شدم
لئو:بیاین والیبال
پانیذ:تو اب اخه
لئو:مگ چشه
پانیذ:خیل خوب بیاین
دیانا:من که میخوام برم دیه
ارسلان:هی منو اوردی تو اب باید بمونی
دیانا:منتظر بودم تو بگی من نرم
از پله ها رفتم بالا که ارسلانم اومد پشتم
ارسلان:رفتم دیانا رو بغل کردم
دیانا:واااا ولم کن
ارسلان:دیانا باید ی چیزی بهت بگم
دیانا:اول ولم کن بعد بگو
ارسلان:حتی ی درصدم فک نکن ولت کنم
دیانا:ارسلان همه دارن نگامون میکنن😐
ارسلان:مهم نیس
میخواسم بگم که••••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت‌18
ارسلان:میخواستم بگم که
دیانا:ارسلان زود باش
ارسلان:خدافظ😂
یهو همینجوری که بغلش کرده بودم با خودم انداختمش تو اب
دیانا:وحشییییی نفهممممم
همه بچه ها داشتن میترکیدن
نیکا:ایول ارسلان😂
ارسلان:هنوز مونده
دیانا:تکیه دادم به دیوارای استخر که ارسلان اومد روبه‌روم
هاا چته
ارسلان:رفتم جلو تر
دیانا:داری چیکا میکنی😐
ارسلان:دارم بهت نگا میکنم🙂
دیانا:ارسلان برو عقب
ارسلان:رفتم جلو تر که کمتر از یک بند انگشت بینمون فاصله بود
دیانا:برو عقببببب
بچه هااااا وایسادین نگاه میکنین بیاین اینجا خو
ممد:دوس دارم ببینم اخرش چی میشه
_ارههه😂
دیانا:ارسلان ببین نری ستایشو صدا میکنم
ارسلان:میدونی خیلی جذابی:)
دیانا:چشمت کور😐ستا
داشتم ستایشو صدا میکردم که ارسلان جلو دهنمو گرفت
ارسلان:میدونی خیلی خوشگلی:)
دیانا:یکم فاصله مونده بود که بچسبه بهم
سرشو اورد جلو تر و بهم خیره شد
ارسلان:خیلی این ازار دیانا داش کیف میداد
دیانا:خیلی بهم نزدیک بود هی سرشومیورد جلو تر تا اینکه سرش ب سرم چسبید
لئو:ارسلا داداش یکم دیگ بری اوکیه😂💔
ارسلان:موندم چیکار کنم تا اینجا ک دیانا خیلی داشت حرص میخورد
دیانا:ن این خیلی پروو شده با زانوم زدم جایی ک نباید میزدم😂💔
ارسلان:اخخخ دیونههههه
متین:ارسلان خوبی
ارسلان:ن
ممد:من گفتم اذیتش نکن😂
نیکا:حقش نبود😂
دیانا:اره اره اگ اینکارو نمیکردم حتمی••••

ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#𝒑𝑶𝒔𝒕🌵☁️
#ـپـسـت‌جـدیدمتین
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~@ekip_khafn 👼🏻💘
2024/10/02 14:28:29
Back to Top
HTML Embed Code: