#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت39
ارسلان:یعنی...یعنی دیانا دیده بود
چرا من خر دنبالش نرفتم وای ارسلان گند زدی
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به نیکا
نیکا:جونم
ارسلان:میدونی دیانا دو شبه کجا میره
نیکا:اوم
ارسلان:نیکا لطفا بگو مهمه خیلی از دسم ناراحته
نیکا:بگم کلمو میکنه
ارسلان:نیکا خواهش میکنم
نیکا:ببین بالا وسط جنگل ی هتل هست اسمشو نمیدونم ولی تنها هتل همونه
ارسلان:مرسییی نیکایی خدافع
نیکا:قربونت خدافظ
ارسلان:گوشیو قطع کردم و رفتم سمت همونجایی که نیکا ادرس داد
بعد 20 مین رسیدم
رفتم دم پزیرش
پرسونل:سلام بفرمایید
ارسلان:یکی از سوییت هاتونو میخواسم
پرسونل:بله حتما طبقه سوم اتاق 368
ارسلان:متشکرم
یه سوال
پرسونل:بفرمایید
ارسلان:دیانا رحیمی کدوم اتاقه
پرسونل:اجازه نداریم بگیم
ارسلان:اخه میخوام سوپرایزش کنم ازش خاستگاری کنم
پرسونل:اهان خب ایشونم طبقه سوم اتاق 341 هستن
ارسلان:خیلی ممنون خسته نباشین
رفتم تو اتاق چراقا رو روشن کردم و نشستم رو تخت و فکر کردم ببینم باید چی جواب دیانا رو بدم
دیانا:ای کاش بهش نگفته بودم
به دستم نگاه کردم اونجا که ارسلان گرفت درد میکرد
در اتاقمو زدن رفتم باز کردم که یهو ی دست اومد جلو دهنم
ارسلان:هیس دستمو برمیدارم ساکت باش
دیانا:با سرم گفتم باشه
اینجا چیکار میکنی گفتم نمیخوام ببینمت حرف تو گوشت نمیره
ارسلان:دیانا اشتباه کردم بزار برات توضیح بدم من نمیخوام رفاقتمون سر ی چیز بیخودی خراب بشه
دیانا:هر چی باید میدیم دیدم
تو به این موضوع میگی بیخودی؟
اخه لعنتی من جلو اون ستایش تورو بوسیدم بعد تو اونو
ارسلان:بزار توضیح بدم اگه غیر منطقی بود میرم شاید کار اشتباهو تو کردی که منو بوسیدی
دیانا:نمیخوام نمیخوام نمیخوامممم
در حقت نمیشه خوبیم کرد گمشو از جلو چشمام
ارسلان:دیانا میدونی که نمیرم پس بشین گوش کن
میشه خوبی کرد ولی تو...
دیانا:بگو ی بهونه بیار دیگه
من چی
ارسلان:لطفا گوش کن خاهشا
تو خوبی نکردی بدترش کردی
دیانا:بگو میشنوم
هه بدترش کردم اگه من بد کردم همون موقعه باید ولم میکردی ولی نکردی تو همراهیم کردی پس من مقصر نیستم
ارسلان:من•••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn
#پارت39
ارسلان:یعنی...یعنی دیانا دیده بود
چرا من خر دنبالش نرفتم وای ارسلان گند زدی
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به نیکا
نیکا:جونم
ارسلان:میدونی دیانا دو شبه کجا میره
نیکا:اوم
ارسلان:نیکا لطفا بگو مهمه خیلی از دسم ناراحته
نیکا:بگم کلمو میکنه
ارسلان:نیکا خواهش میکنم
نیکا:ببین بالا وسط جنگل ی هتل هست اسمشو نمیدونم ولی تنها هتل همونه
ارسلان:مرسییی نیکایی خدافع
نیکا:قربونت خدافظ
ارسلان:گوشیو قطع کردم و رفتم سمت همونجایی که نیکا ادرس داد
بعد 20 مین رسیدم
رفتم دم پزیرش
پرسونل:سلام بفرمایید
ارسلان:یکی از سوییت هاتونو میخواسم
پرسونل:بله حتما طبقه سوم اتاق 368
ارسلان:متشکرم
یه سوال
پرسونل:بفرمایید
ارسلان:دیانا رحیمی کدوم اتاقه
پرسونل:اجازه نداریم بگیم
ارسلان:اخه میخوام سوپرایزش کنم ازش خاستگاری کنم
پرسونل:اهان خب ایشونم طبقه سوم اتاق 341 هستن
ارسلان:خیلی ممنون خسته نباشین
رفتم تو اتاق چراقا رو روشن کردم و نشستم رو تخت و فکر کردم ببینم باید چی جواب دیانا رو بدم
دیانا:ای کاش بهش نگفته بودم
به دستم نگاه کردم اونجا که ارسلان گرفت درد میکرد
در اتاقمو زدن رفتم باز کردم که یهو ی دست اومد جلو دهنم
ارسلان:هیس دستمو برمیدارم ساکت باش
دیانا:با سرم گفتم باشه
اینجا چیکار میکنی گفتم نمیخوام ببینمت حرف تو گوشت نمیره
ارسلان:دیانا اشتباه کردم بزار برات توضیح بدم من نمیخوام رفاقتمون سر ی چیز بیخودی خراب بشه
دیانا:هر چی باید میدیم دیدم
تو به این موضوع میگی بیخودی؟
اخه لعنتی من جلو اون ستایش تورو بوسیدم بعد تو اونو
ارسلان:بزار توضیح بدم اگه غیر منطقی بود میرم شاید کار اشتباهو تو کردی که منو بوسیدی
دیانا:نمیخوام نمیخوام نمیخوامممم
در حقت نمیشه خوبیم کرد گمشو از جلو چشمام
ارسلان:دیانا میدونی که نمیرم پس بشین گوش کن
میشه خوبی کرد ولی تو...
دیانا:بگو ی بهونه بیار دیگه
من چی
ارسلان:لطفا گوش کن خاهشا
تو خوبی نکردی بدترش کردی
دیانا:بگو میشنوم
هه بدترش کردم اگه من بد کردم همون موقعه باید ولم میکردی ولی نکردی تو همراهیم کردی پس من مقصر نیستم
ارسلان:من•••••
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت40
ارسلان:من نشسته بودم تو بیای ستایش اومد با کلی خاهش گفت برم اونجایی که اون میخواد وقتی رفتم گفت خیلی دوست دارم و برگرد منم تا خواستم جواب منفی بدم منو بوسید
اره تو مقصر نیسی
دیانا:کلا هر کی میبوستت باید همرایش کنی تو؟
ارسلان:دیانا همراهیش نکردم به دو ثانیه هم نکشید همون موقعه تو دیده بودی
دیانا:خب الان میگی من چیکار کنم چیزیو که باید دیدم برو
ارسلان:بنظرت دارم دورغ میگم؟
دیانا:اره
ارسلان خاهشن برو
ارسلان:دیانا ببخشید
دیانا:ببخشش دست من نیس
ارسلان:از چیش ناراحت شدی بگو با هم حلش کنیم
دیانا:دوباره بقضم شکست و گریم افتاد
ارسلان:گریه نکن ضعیف نباش بگو چته
دیانا:خودتو بزار جای من
ارسلان:میدونم منم اگه همین کارو برا تو میکردم بعد ناراحت میشدم
دیانا:ارسلان برو میخوام تنها باشم
ارسلان:جایی نمیرم من رفیقمو تنها نمیزارم🙂
دیانا: دوس ندارم ببینمت
ارسلان:فعلا
دیانا:رفت و در و پشت سرش بست
چشمامو بستم و خوابم برد
•••••••••••••••••
با صدای در بیدار شدم پرسونل صبحانه اورده بود درو باز کردم و صبحانه رو گرفتم
اومدم رو ببندم که ی چیزی مانه شد بله ارسلان بود
دوباره چی میخوای
ارسلان:صبح بخیر
دیانا:خب؟
ارسلان:امروز پنجشنبه اس تا فردا اینجایمم
میای باهم بریم قدم بزنیم
دیانا:نه
ارسلان:دیانا من بخاطر اون کارم روم نمیشه نگات کنم ببخشید دیگ
دیانا:بخشیدمت بیا تو
ارسلان:مهربون:)
دیانا:کجا بریم
ارسلان:ی شهربازی بالاتر هس بریم اونجا
دیانا:بریم
ارسلان:همه چیو فراموش کردی؟
دیانا:نه ولی دورغ نمیگفتی
ارسلان:مرسی که باورم کردی
دیانا:صبحانتو بخور
ارسلان:چشم عباس عاقا
دیانا:با این حرفش زدم زیر خنده
ارسلان:همیشه بخند
دیانا:چی؟
ارسلان:هیچی با تو نبودم
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn
#پارت40
ارسلان:من نشسته بودم تو بیای ستایش اومد با کلی خاهش گفت برم اونجایی که اون میخواد وقتی رفتم گفت خیلی دوست دارم و برگرد منم تا خواستم جواب منفی بدم منو بوسید
اره تو مقصر نیسی
دیانا:کلا هر کی میبوستت باید همرایش کنی تو؟
ارسلان:دیانا همراهیش نکردم به دو ثانیه هم نکشید همون موقعه تو دیده بودی
دیانا:خب الان میگی من چیکار کنم چیزیو که باید دیدم برو
ارسلان:بنظرت دارم دورغ میگم؟
دیانا:اره
ارسلان خاهشن برو
ارسلان:دیانا ببخشید
دیانا:ببخشش دست من نیس
ارسلان:از چیش ناراحت شدی بگو با هم حلش کنیم
دیانا:دوباره بقضم شکست و گریم افتاد
ارسلان:گریه نکن ضعیف نباش بگو چته
دیانا:خودتو بزار جای من
ارسلان:میدونم منم اگه همین کارو برا تو میکردم بعد ناراحت میشدم
دیانا:ارسلان برو میخوام تنها باشم
ارسلان:جایی نمیرم من رفیقمو تنها نمیزارم🙂
دیانا: دوس ندارم ببینمت
ارسلان:فعلا
دیانا:رفت و در و پشت سرش بست
چشمامو بستم و خوابم برد
•••••••••••••••••
با صدای در بیدار شدم پرسونل صبحانه اورده بود درو باز کردم و صبحانه رو گرفتم
اومدم رو ببندم که ی چیزی مانه شد بله ارسلان بود
دوباره چی میخوای
ارسلان:صبح بخیر
دیانا:خب؟
ارسلان:امروز پنجشنبه اس تا فردا اینجایمم
میای باهم بریم قدم بزنیم
دیانا:نه
ارسلان:دیانا من بخاطر اون کارم روم نمیشه نگات کنم ببخشید دیگ
دیانا:بخشیدمت بیا تو
ارسلان:مهربون:)
دیانا:کجا بریم
ارسلان:ی شهربازی بالاتر هس بریم اونجا
دیانا:بریم
ارسلان:همه چیو فراموش کردی؟
دیانا:نه ولی دورغ نمیگفتی
ارسلان:مرسی که باورم کردی
دیانا:صبحانتو بخور
ارسلان:چشم عباس عاقا
دیانا:با این حرفش زدم زیر خنده
ارسلان:همیشه بخند
دیانا:چی؟
ارسلان:هیچی با تو نبودم
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت41
ارسلان:خب نمیخوای لباس بپوشی
دیانا:نه الان صبحه کجا بریم اخه تو این گرما
ارسلان:مگه امروزتو ندادی به من؟
دیانا:اوم دادم
ارسلان:پس بپوش
دیانا:برو بیرون
ارسلان:رومو اون طرف میکنم
دیانا:چقدر پرویی برو بیرون😐
ارسلان:نگات نمیکنم روم اون طرفه خ😐
دیانا:میگم برو بیرون نفهم
ارسلان:باشه نزن حالا
دیانا:ارسلان رفت بیرون لباسمو عوض کردم و رفتم بیرون پیش ارسلان
ارسلان:بریم
دیانا:هوم
ارسلان:شب بر میگردی یا نه
دیانا:نمیام
رفتیم کلیدو تحویل دادیم و راه افتادیم
ارسلان:هنو تو فکری
دیانا:نمیتونم فراموشش کنم
ارسلان:چیزی مهمی نبود
دیانا:برا تو اره
ارسلان:یعنی چی
دیانا:یعنی همین دیگ من کمکت کردم بعد اون اینکارو کرد
ارسلان:معذرت خواهی ک کردم
دیانا:واییییی باشه
ارسلان:پاشو لباستو بپوش بریم
دیانا:برو بیرون
ارسلان:میرم کلیدمو تحویل بدم خودت بیا پایین
دیانا:ده مین دیگ میام پیشت
بعد رفتن ارسلان پوفی کشیدم و رفتم لباسمو پوشیدم یکمم ارایش کردم
کلیدو تحویل دادم و رفتم سمت ارسلان
ارسلان:خب کجا بریم
دیانا:نمیدونم
ارسلان:بالاتر ی کافه اس بریم اونجا
دیانا:بریم
رفتیم تو و رو صندلی نشستیم گارسون اومد سفارشا رو گرفت و رفت
ارسلان:چ خبر
دیانا:دسه تبر
ارسلان:مسخره
دیانا:هه هه
ارسلان:سفارشامونو اوردن و شروع کردیم به خورون
دیانا
دیانا:هوم
ارسلان:بعد اینجا کجا بریم
دیانا:خونه عاقا شجاع
ارسلان:نمکدون😐
دیانا:هر جا بری میام
ارسلان:پس بزارم سوپرایز باشه
دیانا:حرفی ندارم
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت41
ارسلان:خب نمیخوای لباس بپوشی
دیانا:نه الان صبحه کجا بریم اخه تو این گرما
ارسلان:مگه امروزتو ندادی به من؟
دیانا:اوم دادم
ارسلان:پس بپوش
دیانا:برو بیرون
ارسلان:رومو اون طرف میکنم
دیانا:چقدر پرویی برو بیرون😐
ارسلان:نگات نمیکنم روم اون طرفه خ😐
دیانا:میگم برو بیرون نفهم
ارسلان:باشه نزن حالا
دیانا:ارسلان رفت بیرون لباسمو عوض کردم و رفتم بیرون پیش ارسلان
ارسلان:بریم
دیانا:هوم
ارسلان:شب بر میگردی یا نه
دیانا:نمیام
رفتیم کلیدو تحویل دادیم و راه افتادیم
ارسلان:هنو تو فکری
دیانا:نمیتونم فراموشش کنم
ارسلان:چیزی مهمی نبود
دیانا:برا تو اره
ارسلان:یعنی چی
دیانا:یعنی همین دیگ من کمکت کردم بعد اون اینکارو کرد
ارسلان:معذرت خواهی ک کردم
دیانا:واییییی باشه
ارسلان:پاشو لباستو بپوش بریم
دیانا:برو بیرون
ارسلان:میرم کلیدمو تحویل بدم خودت بیا پایین
دیانا:ده مین دیگ میام پیشت
بعد رفتن ارسلان پوفی کشیدم و رفتم لباسمو پوشیدم یکمم ارایش کردم
کلیدو تحویل دادم و رفتم سمت ارسلان
ارسلان:خب کجا بریم
دیانا:نمیدونم
ارسلان:بالاتر ی کافه اس بریم اونجا
دیانا:بریم
رفتیم تو و رو صندلی نشستیم گارسون اومد سفارشا رو گرفت و رفت
ارسلان:چ خبر
دیانا:دسه تبر
ارسلان:مسخره
دیانا:هه هه
ارسلان:سفارشامونو اوردن و شروع کردیم به خورون
دیانا
دیانا:هوم
ارسلان:بعد اینجا کجا بریم
دیانا:خونه عاقا شجاع
ارسلان:نمکدون😐
دیانا:هر جا بری میام
ارسلان:پس بزارم سوپرایز باشه
دیانا:حرفی ندارم
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
Watch "سوالات جنجالی از پانیذ و امیر با مجازات😈🤮Controversial questions from Paniz and Amir" on YouTube
https://youtu.be/WUIgIu6Ss30
https://youtu.be/WUIgIu6Ss30
Forwarded from 𝑇𝐾⁴²⁰ (ᑎᗴᏀᗩᖇ)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بوسه_اردیا👀🤍
#پارت42
ارسلان:رفتیم جلوتر یه شهربازی بود رفتیم تو
دیانا:ارسلااااان
ارسلان:کر شدم چیشده
دیانا:اون جغده رو نگا
ارسلان:بیا ببینم چن تومنه
سلام اقا این جغید بدین
-فروشی نیست بازی کن برنده شی میدم بهت
ارسلان:خیلی خب بفرمایید
دو بار بلیت گرفتم ولی برنده نشدم
دیانا:اشکال نداره🙂
2h•••••••
ارسلان:بعد کلی بازی کردن از شهربازی زدیم بیرون و نشستیم رو صندلی
دیانا:ممنون خیلی خوش گزش
ارسلان:کاری نکردم بشین اینجا برم اب بگیرم بیام
دیانا:باش
گوشیمو برداشتم و رفتم تو اینستا تا ارسلان بیاد
ارسلان:از پشت صندلی رفتم و دستمو گرفتم جلوشو
دیانا:سرمو اوردم بالا که دیدم ارسلان برام جغده رو خریده
ارسلان:اون موقعه نشد ولی الان تونستم
دیانا:جغدمممممم ارسلاااانننن مرسییی🥺
ارسلان:خاهش میکنم
دیانا:خیلی دوسش دارممممم
ارسلان:اونم دوست داره🙂😂
دیانا:دوباره مسخره بازیو شروع کردی
ارسلان:نن ببخشید😂
بریم پیش بچه ها همه منتظرمونن
دیانا:اره بریم
20min•••••••
دیانا:یکم بشین پام درد گرفت
ارسلان:یکم دیگ مونده پاشو
دیانا:نمیتونم خسته شدم
ارسلان:بیا اب بخور
دیانا:مرسی
وای ارسلان ی پنج دقیقه بشین
ارسلان:خب باشه بشین
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
#پارت42
ارسلان:رفتیم جلوتر یه شهربازی بود رفتیم تو
دیانا:ارسلااااان
ارسلان:کر شدم چیشده
دیانا:اون جغده رو نگا
ارسلان:بیا ببینم چن تومنه
سلام اقا این جغید بدین
-فروشی نیست بازی کن برنده شی میدم بهت
ارسلان:خیلی خب بفرمایید
دو بار بلیت گرفتم ولی برنده نشدم
دیانا:اشکال نداره🙂
2h•••••••
ارسلان:بعد کلی بازی کردن از شهربازی زدیم بیرون و نشستیم رو صندلی
دیانا:ممنون خیلی خوش گزش
ارسلان:کاری نکردم بشین اینجا برم اب بگیرم بیام
دیانا:باش
گوشیمو برداشتم و رفتم تو اینستا تا ارسلان بیاد
ارسلان:از پشت صندلی رفتم و دستمو گرفتم جلوشو
دیانا:سرمو اوردم بالا که دیدم ارسلان برام جغده رو خریده
ارسلان:اون موقعه نشد ولی الان تونستم
دیانا:جغدمممممم ارسلاااانننن مرسییی🥺
ارسلان:خاهش میکنم
دیانا:خیلی دوسش دارممممم
ارسلان:اونم دوست داره🙂😂
دیانا:دوباره مسخره بازیو شروع کردی
ارسلان:نن ببخشید😂
بریم پیش بچه ها همه منتظرمونن
دیانا:اره بریم
20min•••••••
دیانا:یکم بشین پام درد گرفت
ارسلان:یکم دیگ مونده پاشو
دیانا:نمیتونم خسته شدم
ارسلان:بیا اب بخور
دیانا:مرسی
وای ارسلان ی پنج دقیقه بشین
ارسلان:خب باشه بشین
ادامه دارد🥺🤍
کامنت بزارین😌🔥
𝒔𝒌𝒚_𝒎𝒂𝒎𝒏𝒐𝒐:)
𝐉𝐎𝐢𝐧 𝐭𝐨~ @ekip_khafn👼🏻💘
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM